شانه‌ای پنج‌هزارساله از ایران

یک شانه چوبی که از پنج‌هزار سال پیش تا حالا تقریبا سالم مانده در موزه ملی ایران نگهداری می‌شود.

این شانه متعلق به هزاره سوم پیش از میلاد است که از کاوش‌های «شهر سوخته» در استان سیستان و بلوچستان به‌دست آمده است. بیشتر دندانه‌های این شانه ظریفِ چوبی که انحناهای زیبایی دارد، به‌طور عجیبی حفظ شده و بافت آن در ظاهر سالم است. این شانه هم‌اکنون در موزه ملی ایران نگهداری می‌شود.

محوطه باستانی شهر سوخته در جنوب شرق ایران و ۵۶ کیلومتری شهر زابل در استان سیستان و بلوچستان و کنار دلتای رود هیرمند قرار دارد و یکی از محوطه‌های کلیدی مطالعات باستان‌شناسی محسوب می‌شود. این محوطه کهن حدود ۲۸۰ هکتار مساحت دارد و پیشرفته‌ترین شهر باستانی دنیا لقب گرفته است.

شهر سوخته در هزاره سوم پیش از میلاد، یکی از مهم‌ترین مراکز دوران مفرغ در شرق ایران به شمار می‌آید. کاوش‌های علمی این محوطه از یک ساختار فرهنگیِ غنیِ جامعه شهرنشین حوزه فرهنگی جنوب شرق ایران پرده برداشته است.

نتیجه بررسی‌ها و آزمایش‌های انجام‌شده روی یافته‌های باستان‌شناختی شهر سوخته چهار دوره استقرار فرهنگی را نشان می‌دهد. اولین دوره مربوط به ۳۲۰۰ پیش از میلاد است که بنا به عواملی از جمله قابل قبول‌ترین آن‌ها، تغییر بستر رودخانه هیرمند، شهر متروک می‌شود. این شهر حداقل دوبار و حداکثر سه بار در بازه‌های زمانی متفاوت دچار حریق و آتش‌سوزی شده است.

اشیای ارزشمند کشف‌شده در شهر سوخته از تنوع هنرهای گوناگون مانند سفال‌گری، خراطی، جواهرسازی و بافندگی در این منطقه خبر می‌دهند. از سال ۱۹۶۷ میلادی، یعنی حدود ۵۴ سال پیش، باستان‌شناسان انگلیسی و ایتالیایی کار حفاری و کاوش در محدوده شهر سوخته را آغاز کردند. بعد از انقلاب پس از وقفه‌ای طولانی، از سال ۱۳۷۴ کاوش‌های باستان‌شناسی زیر نظر استادان ایرانی و با سرپرستی دکتر سیدمنصور سیدسجادی ادامه پیدا کرد. در حال حاضر شهر سوخته منبع مطالعاتی برجسته‌ای در میان پژوهشگران محسوب می‌شود و ظرفیت‌های گسترده پژوهشی آن پایان‌ناپذیر است.

از دیگر اشیای باستانی مکشوفه در این دولت‌شهر می‌توان به چشم مصنوعی، کوزه سفالی با امضای سازنده آن، سوزن، خط‌کش، چکش، کوره‌های سفالگری، کوره‌های ذوب فلزات، دکمه لباس، شانه سر، بذر حبوبات و میوه، برنج، زیره و بسیاری از لوازم متداول و روزمره اشاره کرد.

شهر سوخته اول تیرماه سال ۱۳۹۳ در فهرست یونسکو ثبت شده است.

منبع: ایسنا

مرتبط:

دو برگ از قرآن موزه ملی ایران در لندن است؟

آشنایی با فرهنگ ژاپن در “موزه ملی توکیو”

آرامش در موزه ملی ایران

یاد ماندگار زبان‌شناس خطیب تبریزی در کتب عربی

خطیب تبریزی رنج این راه دور و دراز را بی‌خود تحمل نکرد، چرا که هنگامی‌ که نسخه‌ای از کتاب التهذیب ازهری به دست او رسید برای فراگیری آن نزد ابوالعلا معری پیاده عازم شام شد.

او بیش از دو سال (میان سال‌های ۴۴۳-۴۴۶ ق) نزد ابوالعلاء ماند و علاوه بر تهذیب، برخی دیگر از آثار لغوی و ادبی از جمله غریب الحدیث ابوعبید (د ۲۲۴ ق) و اصلاح المنطق ابن‌سکّیت (د ۲۴۴ ق) را از او فرا گرفت.

خطیب خود نقل کرده است که روزی در مجلس درس ابوالعلا، یکی از همسایگان او در تبریز وارد مسجد شد و او با اجازه و خواست ابوالعلا با او دیدار و گفت‌وگو کرد. پس از بازگشت به مجلس درس، ابوالعلا از او می‌پرسد: «این چه زبانی بود که با او گفت‌وگو کردی؟» خطیب پاسخ می‌دهد: «زبان آذربایجان». ابوالعلا می‌گوید: «زبان شما را نفهمیدم، اما هرچه گفتید به خاطر سپردم؛ آنگاه ابوالعلا آنچه را گفته بودند، بی‌کم‌وبیش باز می‌گوید.»

خطیب تبریزی در سال ۱۰۸۳- ۱۰۸۲ میلادی در میان علمای عرب، اولین بار به سقت الزند تأليف معلم خود ابوالعلا مری شرح نوشت. او نه فقط یک دوست صمیمی و معلم ارزنده‌ای برای خطیب شده بود، بلکه از نظر دارا بودن مال، حامی بزرگی برای خطيب به شمار می‌رفت و به او کمک‌های مادی می‌کرد.

پروفسور محمود اوف یکی از معلمان خطیب تبریزی بود که در سال ۱۰۵۷ پس از وفاتش، خطيب به جای او اولین و بزرگ‌ترین شخصیت علمی بود و بعد از او بیشتر در تبریز نماند و هوس ملاقات و مباحثات با علمای بزرگ او را دوباره به سوریه کشاند. خطيب در این سفر از دانشمندان نامی عرب مانند ابن برهان، على رقی ابن داهان، سلیم راضی، درس علوم و الهيات فرا گرفت. خطیب تبریزی در سال ۱۰۶۴ به دمشق رفت و در آن جا باب آشنایی و دوستی را با مورخ نامی خطیب بغدادی باز کرد.

خطیب سرانجام به استادی مدرسۀ نظامیه منصوب شد و در آنجا به تدریس علوم ادبی رایج آن زمان چون نحو، لغت، عروض و قافیه پرداخت. علاوه بر این، مدتی نیز مسئولیت کتابخانۀ مدرسۀ نظامیه را عهده‌دار بود.

خطیب تبریزی شاگردان بسیاری داشت که مشهورترین آنان جوالیقی (د ۵۳۹ ق / ۱۱۴۴ م) نویسندۀ کتاب المُعَرَّب است که جانشین استاد خود در مدرسۀ نظامیه شد،  برخی دیگر از کسانی که نزد خطیب علم آموختند، عبارتند  از محمد بن ناصر سلامی (د ۵۵۰ ق / ۱۱۵۵ م)، ابوالحسن سعد انصاری بَلَنْسی (د ۵۴۱ ق / ۱۱۴۶ م)، ابوالسعادات هبة الله بن علی معروف به ابن‌شجری (د ۵۴۲ ق)، ابوالفضل یحیی بن حَصْکَفی (د ۵۵۱ ق)، ابوطاهر سِنْجی (د ۵۴۸ ق) و ابوطاهر سِلَفی.

شعر

خطیب شعر نیز می‌سرود. برخی منابع تصریح کرده‌اند که او در سرودن شعر موفق نبود و برخی نیز شعرش را خوب و دل‌نشین وصف کرده‌اند، اما با تـوجه به مقدار اندکی کـه از سروده‌های خطیب، بیشتـر مربوط به زمان اقامتش در بغداد، در دست است، نمی‌توان داوری درستی در خصوص توان شاعری او داشت. باخرزی قصیده‌ای (۷۲ بیت) از خطیب در ستایش خواجه نظام‌الملک (۴۰۸- ۴۸۵ ق)، فتح خَرْشَنه، و اسارت فضلون نقل کرده است. ابن‌خلکان نیز برخی از اشعار او را در ضمن ارائه شرح حالش آورده، ازجمله ۱۱ بیت که خطیب در پاسخ به عمید فیاض سروده است. به‌جز آقابزرگ که به دیوان خطیب تبریزی اشاره کرده، اطلاع دیگری از این دیوان در دست نیست.

آثار

خطیب چند شرح مهم بر اشعار کهن عربی نوشت و علاوه بر آن، سروده‌های برخی شاعران عباسی را تفسیر کرد. برخی شرح‌های او در دانشگاه الازهر به عنوان منبع درسی مورد نقد و بررسی قرار می‌گرفت. به جز شرح شعر، موضوع اصلی تحقیقات او دستور زبان و واژه‌نگاری بود.

خطیب تبریزی سرانجام سال  ۵۰۲ در بغداد درگذشت، در مراسم تشييع و دفن خطیب تبریزی مردم بغداد شرکت داشتند و او را در قبرستان باب آبراز بغداد به خاک سپردند.

مرتبط:

یکی از قدیمی‌ترین نسخ خطی آثار عطار در کتابخانه ملی

از گولاچ سرخه‌ای تا سرمه شاهرودی

در استان سمنان تاکنون ۱۱۹ میراث معنوی در فهرست میراث ملی  به ثبت رسیده است، در این گزارش با شماری از میراث معنوی استان که به تازگی در فهرست ملی به ثبت رسیده است، بیشتر آشنا می‌شویم.

شیوه سنتی پخت گولاچ در بیابانک (شهرستان سرخه)

پخت شیرینی گولاچ در روستای بیابانک از توابع شهرستان سرخه رواج فراوانی دارد. این شیرینی سنتی به نوعی برند مواریث معنوی بیابانک به شمار می‌رود. برگزاری همه‌ساله جشنواره گولاچ در ایام نوروز نشان از اهمیت این شیرینی در بین مردم این روستا دارد.

برای پخت این شیرینی از زردچوبه، آرد، آب، شکر، گلاب، تخم‌مرغ، زعفران، روغن کنجد و خمیر ترش استفاده می‌شود.

شیوه سنتی فرآوری پنیر در مغار روستای اروانه

غار طبیعی اروانه در غرب روستا یکی از بزرگ‌ترین غارهای شهرستان بوده که جنس تشکیلات آن شبه کارست است.

در این غار محصولات لبنی دامداران اروانه که دوره ییلاق را در هواخورسو، گردِلش، وِی، پای در تنگه مرز، خِنزی، آشنی و … سپری و همچنین در صورت تمایل دامدارانی که در جبهه غربی افتر و امامزاده عبدالله ییلاق می‌کنند، نگهداری می‌شود. ظرفیت این غار حدود سه هزار جلد محصولات لبنی است که در خشکسالی‌ها تعداد پوست‌های حاوی لبنیات به حداقل کاهش می‌یابد. به دلیل نزدیک بودن سقف غار به سطح زمین هنگام حرکت در غار (به دلیل خطر ریزش) باید به حالت خمیده حرکت کرد. دالان اصلی غار شرقی- غربی است. در طول این دالان، وجود تخته‌سنگ‌های گچ و آهک، سکوهای مناسبی برای قرار دادن پوست‌های لبنیات فراهم کرده است. در حال حاضر به دلیل ریزش‌های غار امکان دسترسی به مناطق انتهایی غار امکان‌پذیر نیست. کاربری این غار سردخانه طبیعی بوده که ورودی آن با حفاظ فلزی که از سوی دهیاری اروانه تعبیه شده مسدود است. ورودی به‌دلیل ارتفاع از بستر اصلی غار کمی مشکل است. بعد از ورود به دهانه غار و طی حدود ۲۰ متر که در برخی نقاط ارتفاع غار به علت ریزش پایین است به دو راهی شرقی و غربی می‌رسیم که قسمت شرقی به علت ریزش مسدود بوده و غار در قسمت غربی ادامه دارد. بعد از ورود به دالان غربی، غار در حدود ۱۰۰ متر ادامه می‌یابد. این غار با چشم‌اندازهای زیبا و نقوش حاصل شده به ترکیبات کارستی و  نمکی علاوه بر کاربری سردخانه و برای نگهداشت مواد با استفاده از خاصیت گندزدایی مورد توجه اهالی منطقه بوده و در دامنه کوهی با لایه‌های گچی قرار دارد. قدمت این غار نیز مربوط به دوران سوم زمین‌شناسی است.

در این پژوهش به شیوه سنتی فرآوری پنیر در مغار روستای اروانه پرداخته می‌شود که شامل سه مرحله تهیه شیر از گوسفند، آماده‌سازی مراحل تهیه پنیر و عمل‌آوری پنیر در مغار روستای اروانه است.

شیوه سنتی فرآوری پنیر در ییلاقات روستای اروانه (هواخورسو، گردِلش، وِی، پای در تنگه مرز، خِنزی، آشنی و …) انجام می‌شود. به دلیل وجود آب طبیعی مناسب و سرد بودن ییلاقات، شیر دام‌ها از کیفیت بالایی برخوردار بوده که قاعدتاً پنیر تولیدی نیز دارای کیفیت بالایی است. در ابتدا گوسفندان را به قسمت بَره (در اصطلاح محلی، محل تجمع گوسفندان قبل از دوشیدن) برده و بعد از عبور از قسمت کیم بَره (در اصطلاح محلی، محل عبور گوسفندان برای دوشیدن) وارد جلو بَره (در اصطلاح محلی، محل دوشیدن گوسفندان) شده و دوشیده می‌شوند.

شیوه سنتی ساخت سرمه شاهرود

سرمه یکی از لوازم آرایشی قدیمی است که از گذشته زنان برای زینت چشم خود از آن بهره می‌بردند. سرمه علاوه بر کاربرد زینتی دارای خواص درمانی فراوانی نیز هست. امروزه با توجه به تنوع انواع لوازم آرایشی مختلف استفاده از سرمه بسیار کم‌رنگ شده است

طرز تهیه سرمه چشم با مغز بادام شیرین

در گذشته استفاده از انواع سرمه برای زیبایی و  تقویت  هر چه بیشتر ابرو و مژه و با هدف بهره بردن از خواص درمانی آن مرسوم بود. انواع سرمه در گذشته  به روش‌های مختلف سنتی تهیه می‌شد اما امروزه جای خواص درمانی آن را مواد شیمیایی  گرفته‌ است که  فقط برای زیبایی چشم و ابرو مورد استفاده قرار می‌گیرد و در برخی موارد با توجه به کیفیت نامطلوب ریزش ابرو و مژه نیز می‌شود.

بهترین سرمه برای چشم سرمه بادام شیرین است. برای این کار ابتدا تعدادی بادام را مغز کرده یک عدد سوزن یا میله باریک را درون مغز بادام فرو برده و روی حرارت نگه می‌دارند وقتی‌که مغز بادام شروع به سوختن کرد، بشقاب چینی روی آن گذاشته، همراه با سوختن بادام دود حاصل به‌مرور بر روی ظرف نقش بسته و سرمه را به وجود می‌آورد.

پس از سوختن مغزها اندکی صبر کرده تا بشقاب چینی خنک شود سپس با چاقو و یا جسمی نوک‌تیز دوده نقش بسته بر روی ظرف را تراشیده و درون سرمه‌دان می‌ریزند. همچنین مقداری پیه بز به دوده افزوده می‌شود تا باعث جمع شدن دوده‌ها و ماندگاری بیشتر سرمه بر چشم شود.

خواص درمانی سرمه

از مهمترین خواص سرمه می‌توان به تقویت چشم، ضد التهاب، رفع سوزش و اشک، تقویت ابرو و پرپشت کردن مژه و ابرو اشاره کرد، از مهم‌ترین خواص سرمه تقویت و جلای بینایی و رفع  چرک و آلودگی از چشم است که افراد بیمار از آن بهره می‌برند.

شیوه سنتی تهیه تلی در شاهرود

تِلی telli یک ماده طبیعی است و خواص آنتی باکتریایی و ضد قارچی دارد. علاوه بر این، تعادل پوست سر را حفظ کرده و مانع به هم خوردن تعادل طبیعی مو می‌شود. یکی از خصوصیات تلی  این است که می‌تواند موها را تغذیه کند. این ماده همانند یک مرطوب‌کننده برای پوست عمل می‌کند. زنانی که بعد از رنگ کردن موهای خود با  خارش پوست سر و یا  خشکی مو مواجه می‌شوند بهتر است از این ماده معجزه‌آسا برای درمان موی سر خود بهره ببرند.

از جمله خواص تلی می‌توان به  حفظ تعادل و تمیز نگاه‌داشتن پوست سر، حفظ تعادل طبیعی اسیدی پوست سر، براق، نرم و انعطاف‌پذیر کردن مو،  تسکین سردرد، ترمیم و تقویت مو و کمک به حفظ سلامت پوست سر اشاره کرد.

مواد لازم برای تهیه تلی عبارت است از گل ختمی سفید، گل زوفا، گل‌گاوزبان، کف دریا، عناب، گل بابونه،  برگ اکالیپتوس،  صمغ درخت زردآلو- که در اصطلاح محلی به آن ” النگور elengur ” می‌گویند-، کتیرا، پوست تازه پسته،  سدر،  قهوه،  کاکائو،  گل رخت شور،  گل‌سفید،  نخود،  لوبیا،  لوبیا چشم‌بلبلی، گندم، لپه، ماش، عدس، هسته آلبالو، سیب درختی، تخم خیار، پوست خیار، تخم خربزه، بادام تلخ و شیرین،  مغز پسته، گردو، ذرت، فندق، روغن نارگیل، روغن‌زیتون، شیر، روغن زرد محلی و  زرده تخم‌مرغ.

* گزارش از هانی رستگاران، پژوهشگر میراث‌فرهنگی و مسئول ثبت آثار و تعیین حریم میراث ملی استان سمنان

مرتبط:

مرمت دالان رحمت‌الهی کدیور سمنان

میراث هزاره‌ها در شهر سمنان

جادوی زمین و آسمان در اوپرت سمنان

آسیاب آبی دهشیر علیا، تنها آسیاب آبی فعال زنجان

این آسیاب آبی از سمت شرق نیز بافاصله اندکی به رودخانه دهشیر می‌رسد. از این آسیاب عمدتاً برای آرد کردن گندم استفاده می­‌شود و از نیروی آب برای گرداندن سنگ آسیاب استفاده می‌شود.

روستای دهشیر به وسیله رودخانه‌ای که از رشته‌ کوه‌های دمیرلی سرچشمه می‌گیرد به دو قسمت تقسیم ‌شده است، وجود این رودخانه سبب رونق کشاورزی شده و حدود ۱۸۰ هکتار از اراضی زیر کشت آبی و باغ‌های میوه است.

استان زنجان نیز مانند تمام شهرهای ایران‌زمین از موهبت آسیاب‌های آبی برخوردار است که می‌توان به آسیاب آبی دهشیر علیا اشاره کرد که یکی از بناهای دوره قاجار و خدمات رسان به اهالی روستای باصفای دهشیر است.

صدای دل‌نشین این آسیاب آبی و قرار گرفتن آن در میان باغات، درختان و کوه‌ها هر انسانی را به وجد می‌آورد. ساختمان آسیاب، بنایی بسیار ساده است که با مصالح بومی در كنار آبادی و بر سر راه رودخانه ساخته‌ شده است. آسیاب آبی از جمله ابزارهای قدیمی است که در روستای دهشیر علیا است و هنوز هم آسیاب آن برای مردم محلی و آبادی­‌های اطراف می‌چرخد و متولی آن هر روز گندم‌های آورده شده به این آسیاب را برای مردم خرد کرده و تبدیل به آرد می‌کند، قطعاً در سال‌های دور این آسیاب رونق فراوانی داشته است.

قوت غالب مردم از گذشته تا به امروز نان است. نان حرمت بسیار در بین مردمان ترک زبان دارد و گندم به عنوان ماده اولیه در پخت نان از احترام خاصی برخوردار است. در این روستا هنوز هم  آسیاب­ان وظیفه تبدیل گندم به آرد را به عهده دارد. در روستای دهشیر مردها عهده‌دار حمل کیسه‌های گندم به آسیاب و آرد کردن هستند. این آسیاب آبی برای آسیاب و خرد کردن گندم و سایر غلات و برای درست کردن آرد استفاده می‌­شود و با استفاده از فن سرعت یا فشار آب ‌کار می‌­کند.

روش کار آسیاب آبی

روش كار آسیاب بدین‌صورت است كه آبی که از کوه‌ها جاری است ابتدا وارد یك حوضچه شده و در آنجا آب پاك و تمیز می‌شود، از این حوضچه چون حمام و استخر استفاده می‌شده و آب پس از عبور از تخته‌بند حوضچه وارد تنوره عمودی شده و با فشار زیاد به پرده چوبی وارد می‌شود و آن را می‌چرخاند، سنگ زیرین همیشه ثابت باقی می‌ماند این آسیاب از نوع آسیاب‎‌های تک‌سنگی است و آب بعد از چرخاندن آسیاب، به حوضچه‌هایی سرازیر می‌شود که منظره چشم‌نوازی را ایجاد می‌کند و به كشتزارها و باغات سرازیر می­‌شود. گندم کم‌کم از دول وارد سوراخ وسط سنگ شده در بین دو سنگ زیرین و زبرین قرار می‌گیرد و خرد و به آرد تبدیل می‌شود، گندم یا جو، از روزنى به مرکز آن هدایت مى‌شود و براثر سایش و حرکت سنگ بالایى، گندم به آرد تبدیل مى‌شود.

تنوره آن به‌صورت مخروطى ناقص و وارونه طراحى و ساخته مى‌شده است. به‌گونه‌ای که آب ذخیره‌شده در آن، از روزنى کوچک با فشار، پره‌هاى سنگ ‌آسیا را به حرکت درمی‌آورد.

فضاى اصلى آسیاب‌ها در دل زمین جاى دارد و بخش نمایان آن اندک است و به نورگیرها و ورودى خلاصه مى‌شود. محل‌هایى براى نگهدارى جوال گندم و آرد و استراحت آسیابان نیز جزیی از فضاهاى آسیاب محسوب مى‌شود.

 تنوری در کنار حوضچه و در داخل اتاقک قرار گرفته است که محلی­‌ها در آن نان تنوری می­‌پزند. در فصل گرما، تنوره آسیاب‌ها محلى براى آب‌تنى جوانان بوده و هست که خطراتى را نیز به همراه داشته است.

در گذشته به دلیل فراوانی منابع آب‌های سطحی در زنجان در بسیاری از مناطق شهری و روستایی این استان، آسیاب‌های آبی زیادی وجود داشت که هم‌اکنون به‌صورت محوطه قدیمی است، اما آسیاب آبی دهشیر تنها آسیاب آبی فعال در استان زنجان است که در اصل متعلق به پـدربزرگ مالك کنونی آن است کـه در زمـان قاجاریـه زندگی می‌کرده است، خوشبختانه مالک آن خواستار ادامه فعالیت سنتی است و به گفته خودش این شغل آبا و اجداد او بوده و به‌ صورت موروثی به او رسیده است.

قرار گرفتن در میان باغات هم بر جاذبه این آسیاب آبی افزوده است. این اثر تاریخی به شماره ۳۱۶۱۳ مورخ ۱۳۹۵/۹/۲۲ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

مرتبط:

آبیدر؛ شکوهی به زلالی هزارن چشمه

سازه‌های آبی شوشتر از شاهکارهای فنی مهندسی اعصار کهن

نگاهی به نتایج نخستین فصل کاوش جزیره هرمز

جزیره هرمز در مدخل تنگه هرمز، در فاصله ۱۵ کیلومتری بندرعباس و حاشیه شرقی جزیره قشم، از موقعیت نظامی ویژه‌ای برخوردار است، این جزیره دارنده کلید فتح خلیج‌فارس و مسلط بر این آبراه، دریای عمان و محل تقاطع راه‌های دریایی خلیج‌فارس است.

شکل جزیره مشابه صدف است و در آن آثار دوران سوم زمین‌شناسی و سنگ‌های آتشفشانی به چشم می‌خورد. این جزیره شامل کلاهک نمکی است و از این‌رو فاقد آب شیرین و پوشش گیاهی آن اندک است.

رأس شمالی جزیره به‌صورت جلگه‌ای و قسمت مرکزی و جنوب شرقی و غربی به شکل کوهستانی، بخش جنوب شرقی و جنوبی دارای پوشش گیاهی شامل بته‌ها و درختچه‌ها است. طول و عرض جزیره ۷/۵ × ۷ کیلومتر است و آب‌وهوای آن گرم و مرطوب است. این جزیره از معادن نمک، گچ، خاک سرخ، گوگرد، فسفات آهن و سایر فلزات برخوردار است.

بررسی‌های سطح الارضی جزیره آشکار کرد که هسته اصلی هرمز جدید، اراضی واقع در میان رأس شمالی جزیره و سمت جنوبی قبرستان عمومی یعنی منطقه موسوم به مکتب‌خانه را در برمی‌گیرد. دیگر نقاط مسکونی جزیره عبارتند از سواحل غربی مانند منطقه اطراف آب‌انبار هشتاد گزی، آب انبار وزیر و منطقه سواحل شرقی مانند برج تیرانداز و قصر صورت، محوطه اطراف زیارتگاه خضر و ترنپک و یکی دو نقطه در قسمت جنوب جزیره است.

به‌طور کلی نتیجه بررسی‌ها و حفاری‌های اولیه نشان می‌دهد که آثار به جا مانده یا به‌دست‌آمده جزیره، به دوره مشخص میان سده هشتم تا یازدهم هجری/چهاردهم تا هفدهم میلادی برمی‌گردد. در این کاوش‌ها سبک معماری و مصالح ساختمانی جزیره موردب ررسی قرار گرفت و معلوم شد تمام ابنیه جزیره، به دلیل فراوانی مصالح اولیه موجود در محل از قبیل سنگ‌های گوناگون، گچ و سایر منابع و مصالح لازم، از سنگ‌های محلی و ملات گچ و ساروج ساخته شده‌اند. برای ایجاد سقف از سنگ‌های توخالی دریایی استفاده می‌شد و برای مقابله با زلزله، با قرار دادن تیرک‌های چوبی در طول و عرض دیوارها از تبعات آن در امان می‌ماندند.

قلعه هرمز

بخشی از نتیجه بررسی و کاوش در آثار معماری جزیره به شرح زیر است.

تأسیسات دفاعی

برج و باروها و قسمت‌هایی از حصار شهر در نقاط مختلف ساحل شرقی و غربی مانند برج ناقوس و برج تیرانداز، قابل مشاهده‌اند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که در ساحل شرقی و غربی جزیره، دیوارها و برج و باروهایی به موازات ساحل امتداد یافته و در فاصله‌ای نزدیک به رأس جزیره به درون کشیده می‌شود. یک سکوی بزرگ سنگی و ۲۶ متر دیوار در محوطه محمودآباد کشف شد که نشان می‌دهد دیوارهای شرقی و غربی در چنین مکانی به هم نزدیک شده، دروازه شهر را به وجود آورده است. تحقیقات به‌عمل آمده، تا اندازه‌ای، نقشه و کروکی موجود در کتاب خطی پدرو باره تو (Barreto-Pedro) را تأیید می‌کند.

سبک خانه‌سازی

قسمت‌هایی از دو خانه مورد کاوش قرار گرفت. هر یک از آن‌ها دارای حیاط مرکزی هشت‌گوش با چهار ایوان، چهار اتاق در گوشه زوایا، یک مخزن آب و تعدادی چاه آب است. در هر یک از این خانه‌ها، قسمتی از یک حمام، طاقچه‌ها و طاق‌نماهایی نیز به دست آمد. خرده‌ریزهایی از گچ‌بری و قطعاتی از کاشی هم یافت شد که نشان می‌دهد کار گچ‌بری و کاربری کاشی در آن دوره‌ها معمول بوده است.

چنانکه گفته شد، در این ساختمان‌ها، ستون‌های بلند چوبی برای کاهش زیان‌های ناشی از زلزله در درون طول و عرض دیوارها به کار می‌رفت.

مجموعه‌های ساختمانی

این دسته از ساختمان‌ها، بناهای دفاعی، نظامی، دینی یا خانه‌های مربوط به افراد عادی نیستند. از این‌رو می‌توان بعضی از این ساختمان‌ها را بناهای حکومتی یا عمومی تلقی کرد. مجموعه ساختمان‌های عظیم نزدیک ساحل شمالی جزیره مرکب از یک ورودی اصلی، یک سالن با نیمکت سنگی بزرگ با قوس و کمانی در اطراف آن و دو تالار بزرگ به ابعاد ۵×۸ و۵.۱۰ است. مجموعه ساختمان‌های دیگر شامل قصر گلک یا برج گلک، قصر ناصر، قصر بی‌بی گل و قلعه یا خانه زعفرانی است.

بناهای مذهبی

حفاری‌ها و مساحی‌های اولیه، زیارتگاه مولا را در برمی‌گرفت، این مزار شامل سالنی هشت‌گوش با محراب، گنبد، دیوارهای آجری و کاشی‌های لعاب‌دار است. گفته می‌شود این بنای مذهبی روزگاری بهِ مسجد، حمام و بازار راه داشته است. دیگر ساختمان مذهبی جزیره، زیارتگاه خضر است که شامل سالن اصلی مستطیلی شکل، دو شبستان، محراب و گنبد است.

ابن‌بطوطه در نیمه اول قرن هشتم هجری (چهاردهم میلادی) از این مزار دیدن کرده و از آن به‌عنوان نمازخانه پیغمبران یاد کرده است. در جوار این زیارتگاه یک آب‌انبار و چند ساختمان به چشم می‌خورد که احتمالاً با این بنا ارتباط دارند. جز این‌ها باید از ساختمان مکتب‌خانه که شامل چهارطاق‌هایی در محوطه قبرستان عمومی است یاد کرد. از این قبرستان نیز سنگ‌قبرهایی آراسته به آیاتی از قرآن کریم که تاریخ برخی از آن‌ها به سال‌های میان ۶۷۰ – ۱۰۵۲ ه– / ۱۲۷۱ – ۱۶۴۲ م برمی‌گردد به‌دست آمده است.

در این قبرستان، قبور انفرادی و خانوادگی به شکل اتاق‌های چهارگوش و شش‌گوش به چشم می‌خورد، تعدادی سنگ‌قبر مربوط به سال‌های ۸۰۱ تا ۸۰۵ هجری به دست آمد که روی بعضی نام سازنده آن‌ها از جمله استاد نورالدین حسن ذکر شده است.

تأسیسات آب‌رسانی

جزیره هرمز فاقد آب شیرین است. این مسئله حیاتی، ساکنان جزیره را بر آن داشته به طرق گوناگون آب شیرین را از جزیره قشم و بندر جلفار (رأس الخیمه) بیاورند و با ساختن آب‌انبارهای متعدد، آب باران را در آن‌ها جمع‌آوری و ذخیره کنند. شمار این آب‌انبارها در منابع تاریخی میان ۳۶۵ تا ۱۲۰۰ عدد یاد شده است اما امروزه کمی بیش از ۱۰۰ عدد از آن‌ها در جزیره برجای‌مانده است. این آب‌انبارها به دو صورت مستطیلی با طاق ضربی گهواره‌ای و به شکل مدور با طاق مخروطی هستند. نوع اول در سیراف و کیش و قشم نیز متداول بود.

بناهای ویژه

بناهایی از این دست، مانند آثار به جا مانده از بنای معروف به مجلس معلم کربخاه است که حدفاصل زیارت خضر و ترنپک و نزدیک ارتفاعات سیاهکوه قرار دارد و شامل یک حیاط مربع شکل مرکزی با اتاق‌هایی در اطراف و یک ایوان است. معلم کربخاه از چهره‌های نامدار هرمز است که ماجرای کشاکش‌ها و کشمکش‌های او با قطب‌الدین شاه تهمتن یکی از ملوک هرمز رنگ مایه داستان و ترانه دلپذیر هرمزیان است.

قلعه هرمز

کوره‌های سفالگری

در طی کاوش‌های این فصل، تعداد دوازده کوره سفالگری کشف و معلوم شد به کوره‌های کشف‌شده سیراف شباهت بسیاری دارند. این کوره‌ها در محوطه‌ای به نام ترنپک در جنوب شرقی هرمز و نزدیک ۱۰ کیلومتری شهر کنونی هرمز قرار دارند.

به‌طور کلی هر کوره مرکب از دو قسمت است، آتشدانی با سقف سوراخ‌دار، و اتاقک مخصوص پخت ظروف، محصولات این کوره‌ها عموماً متعدد، متنوع، ترد و شکننده‌اند. تزیینات، نقوش و طرح‌ها به اشکال طبیعی و هندسی و به گونه برجسته، کنده‌کاری‌شده و قالب خورده هستند. شکل این نقوش به‌صورت عناصر طبیعی، خطوط هندسی و گاه به‌صورت کلمات برجسته به سبک نوشته‌های موجود بر سنگ‌قبرهای تاریخ‌دار سده هشتم و نهم هجری (چهاردهم و پانزدهم میلادی) و شامل انواع سفال‌ها، خمره‌ها، پیاله‌ها، پیه‌سوزها، عطردان‌ها، کفه ترازو، ظروف مختلف، گشته دان، تندیس‌های کوچک انسانی، حیوانی و بسیاری آرایه‌های گوناگون و کوچک و بزرگ معماری است. کیفیت و کمیت قابل توجه ظروف سفالی هرمز نشان می‌دهد که محصولات این کوره‌ها برای فروش و صدور به دیگر کشورها نیز تهیه می‌شد.

ظروف لعاب‌دار چینی

سفال‌های ساخت چین که در خلال حفاری‌ها به دست آمد به رنگ‌های آبی، سفید و سبز بود. این گونه‌های متنوع ظروف لعاب‌دار در میان سال‌های ۷۰۰ تا ۱۰۳۱ ه– (۱۳۰۰ – ۱۶۲۲ م) و در روزگار برقراری روابط تجاری میان چین و هرمز، از آن سرزمین به جزیره وارد شده است. گفتنی است چندین هیئت چینی در دو دهه نخست قرن نهم هجری/ پانزدهم میلادی به هرمز آمدند که سلطان هرمز نیز در پاسخ چندین سفیر – که بدون شک، بازرگانان سرشناسی بودند در سال‌های ۱۴۱۴.۱۴۳۲ و ۱۴۳۴ م به دربار چین فرستاد.

پول رایج

در فصل نخست حفاری‌ها، بالغ بر هزار قطعه سکه برنزی ضرب هرمز کشف شد. اما متأسفانه بیشتر نقوش روی آن‌ها به دلیل رطوبت زیاد منطقه و اکسیده شدن زیاد از حد آن‌ها، به صورتی ناخوانا و غیرقابل رؤیت است. بر یک روی این سکه‌ها، عبارت عدل جرون خوانده می‌شود و بر روی دیگر آن نقش لنگر کشتی به چشم می‌خورد. بر روی برخی از این مسکوکات، تاریخ ضرب سکه نیز به‌وضوح دیده می‌شود. این تاریخ‌ها میان ۷۰۰ – ۱۰۰۰ ه– (۱۳۰۰ – ۱۶۰۰ م) در نوسان است.

با کاوش‌های بیشتر، انواع دیگر سکه‌ها نیز به دست خواهد آمد زیرا بعضی از منابعی که درباره هرمز سخن گفته‌اند، از وجود مسکوکات طلایی و نقره‌ای نیز یاد کرده‌اند.

کاوش قلعه هرمز

این قلعه در رأس شمالی جزیره در محوطه مشهور به مورونه قرار دارد. قسمت اعظم ساختمان این قلعه در میان سال‌های ۱۵۰۷ تا ۱۵۳۷ م در طی چند مرحله ساخته یا تعمیر شده است. در گذشته، بعضی از جهانگردان، نسبت به تهیه کروکی و تصویر قلعه اقدام کرده‌اند. برخی نیز بر اساس نقل‌قول سیاحان، تصاویری از قلعه ارائه کردند. تمام این نقشه‌ها و کروکی‌ها با یکدیگر اختلاف دارند و نقاط مشترک آن‌ها اندک است. اما کاوش‌های کنونی، طرح و نقشه دقیق و واقعی قلعه را روشن خواهد کرد.

در کاوش‌های اخیر، سه آب‌انبار کوچک با طاقه‌ای ضربی گهواره‌ای در بخش غربی، که در نقشه‌های جهانگردان دیده نمی‌شود، آشکار شد. همچنین بخشی از حصار بیرونی قلعه به طول ۴۱ متر و بخشی از برج چندضلعی دفاعی آن مورد کاوش قرار گرفت.

نتیجه

دستاورد مقدماتی این کاوش آشکار می‌کند که شگفتی و اعجاب گذشتگان درباره هرمز چندان هم گزافه نبود و این جزیره به‌راستی شایسته لقب بهشت گمشده و نگین انگشتری جهان است. بی‌گمان ادامه این کاوش‌ها، سایر جوانب پنهان روابط و مناسبات تجاری جزیره با درون ایران و حوزه خلیج‌فارس و آسیای میانه و جنوب شرقی آسیا و کشورهای ساحلی مدیترانه را روشن خواهد کرد.

منبع:

– Iran, Journal of British institute of Persian Studies, vol ۱۴، pp ۱۶۶-۱۶۸، London ۱۹۷۹. ترجمه از منصور لوایی عضو هیئت‌علمی دانشگاه هرمزگان

وردشت سمیرم _محور توسعه گردشگری عشایر اصفهان

 شهرستان سمیرم همواره در طول تاریخ از اهمیت فراوانی در حوزه فلات مرکزی ایران برخوردار بوده و محل اقامت اقوام مختلف از جمله ایل بزرگ قشقایی است.

سمیرم از منظر طبیعی در امتداد رشته کوه زاگرس به‌سمت جنوب کشور واقع شده، به همین دلیل این شهرستان با ارتفاع بیش از ۲۴۶۰ متر از سطح دریا به‌عنوان یکی از بلندترین شهرهای ایران نیز محسوب می‌شود.

با این وصف قدمت این شهرستان به دلیل قرارگیری در محور ارتباطی شمال به جنوب کشور به بیش از ۷ هزار سال می‌رسد و این در حالی است که بزرگ‌ترین کوه‌های سلسله جبال زاگرس یعنی مجموعه کوه‌های دنا با بیش از ۴۵۰۰ هزار متر ارتفاع در دشت‌های این شهرستان واقع شده است.

شهرستان سمیرم به‌ دلیل قرارگیری در دامنه‌های سلسله جبال زاگرس دارای آب و هوای کوهستانی است به‌گونه‌ای که این شهرستان دارای زمستان‌های سرد و پر بارندگی و تابستان‌های معتدل است.

این شهرستان‌ دارای دشت‌های گسترده‌ای است که به دلیل مطلوبیت هوا همواره سرسبز بوده و از یک‌سو به واسطه خوش آب و هوا بودن دارای حیات جانوری و گونه‌های گیاهی متنوع است و از سوی دیگر در طول تاریخ محل تردد اقوام مختلف ایرانی در محور جنوب فلات مرکزی ایران بوده است.

سمیرم میزبان ۴۷۰۰ خانوار عشایری

شهرستان سمیرم با توجه به موقعیت آب و هوایی و مراتع بکر و غنی، هر ساله میزبان بیش از ۴۷۰۰ خانوار عشایری با بیش از ۵۰۰ هزار راس دام است، که این عشایر اغلب از چهار طایفه عمله، فاسیمدان، شش بلوکی و دره شوری از ایل بزرگ قشقایی هستند که به مدت پنج‌ماه در شهرستان سمیرم حضور دارند.

بخش اعظم این عشایر در مراتع بخش وردشت اتراق می‌کنند. این بخش زادگاه حکیم جهانگیر خان قشقایی است. در این بخش می‌توان علاوه بر بازدید از جاذبه‌های طبیعی، با حضور در کنار خانواده‌های عشایر، سیاه چادرها و یا کمپ‌های عشایری با سبک زندگی، آداب و رسوم، غذاهای بومی و صنایع‌دستی اصیل عشایر نیز آشنا شد.

با توجه به ظرفیت‌های بالای عشایر از منظر گردشگری،  شهرستان سمیرم را می‌توان قطب گردشگری عشایری استان اصفهان نامید.

مرکز پرورش اسب اصیل دره شوری چاپار در ورودی بخش وردشت، روستای مهرگرد به‌عنوان روستای ملی صنایع‌دستی و بافته‌های داری، کمپ عشایری مروک، کمپ عشایری ایل، کمپ عشایری صولک، کمپ عشایری ایلیاد قشقایی، کمپ عشایری قره قاج در کنار چادرهای عشایری و اقامتگاه‌های بوم گردی از جمله مکان‌هایی هستند که پذیرای گردشگران در طول فصل بهار و تابستان است.

صفا و صمیمیت و دوری از زندگی شهرنشینی یک نوع آرامش خاصی در بین زندگی مردم عشایر بوجود آورده است که تجربه کردن آن برای گردشگران مشتاق بسیار لذت بخش است.

* گزارش از اعظم طایی مسئول روابط‌عمومی و امور فرهنگی اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان سمیرم

مرتبط:

تنگ بی بی سیدان سمیرم

چشمه ناز _بکرترین تفرجگاه سمیرم

غار دنگزلو جاذبه شگفت انگیز دنای سمیرم

مسجد جامع رشتخوار _بازمانده یک تمدن

تا فاصله زیادی از مسجد بر روی تپه ماهورها که حاصل انهدام خانه‌ها و بناهای خشت و گلی محسوب می‌شوند، قطعات سفال مربوط به صدر اسلام تا عصر صفوی مشاهده می‌شود. برخی پژوهشگران از وجود ۶ یا ۷ قنات قدیمی در رشتخوار یاد کرده‌اند که تا سال‌های اخیر تنها دو قنات به نام‌های کاریزک و گلپوک از آن‌ها دایر بوده‌اند.

آبٍ ۶ یا ۷ قنات، برای جمعیت زیادی کافی بوده است، بنابراین منطقی است که بپذیریم رشتخوار در گذشته از رونق و اهمیت زیادی برخوردار بوده اما با شگفتی تا سده‌های اخیر نامی از آن در متون نیامده و بیشتر در زمان قاجار در سفرنامه‌ها از رشتخوار، به مناسبت این که بر سر راه تربت‌حیدریه به خواف قرار داشته نام برده شده و دلیل عمدۀ آن احتمالا تغییر نام محل بوده است.

مسجد جامع رشتخوار

مسجدی به سبک خراسانی

مسجد جامع رشتخوار یکی دیگر از مساجد دو ایوانی یا سبک خراسانی است که تا سال‌های اخیر شدت تخریب آن مانع از تشخیص دقیق اندام‌های آن شده و پژوهشگران صرفا در مورد یکی از شبستان‌های گنبددار آن قضاوت می‌کردند و برخی آن را مقبره و برخی مثل آندره‌ گدار گمان می‌کردند با یک خانقاه روبرو هستند.

اما پی‌گردی‌ها و گمانه‌زنی‌های باستان‌شناسی سال‌های اخیر نشان داده که آنچه باقی مانده، بقایای مسجدی دو ایوانی است که البته در مراحل مختلف و متوالی تغییر و تحول زیادی به خود دیده و از ریخت اولیه خود فاصله گرفته است.  آنچه در گمانه‌زنی‌های باستان‌شناسی مشخص شده، نشان داده است که مسجد جامع رشتخوار همانند مسجدهای جامع گناباد، سنگان، زوزن و تون دارای یک صحن مستطیل، دو ایوان در سمت شرق و وغرب، دو رواق در دو سمت شمال و جنوب مسجد و دو شبستان گنبددار در دو سوی ایوان قبله بوده که به جز شبستان سمت شمال ایوان قبله و دیواره‌ها و طاق ایوان بقیه فروریخته و منهدم شده است، اما بقای یکی از شبستان‌ها و شالودۀ دیوارها و پایه‌ها که در کاوش‌های باستان‌شناسی کشف شده‌اند، امکان تشخیص و مطالعه بنا را فراهم کرده‌اند.

بر اساس یافته‌ها، شالوده اصلی و اولیه دیوارها، پایه‌ها و طاق‌ها آجری بوده و احتمالا فراز دیوارها با خشت و گل تکمیل شده است که ناپایداری دیوارهای خشت و گلی موجب تخریب آن‌ها شده است.

مسجد جامع رشتخوار

آنچه در ایوان قبله و شبستان شمال ایوان بر جای مانده، نشان می‌دهد که در دو طرف ایوان دو شبستان با پوشش گنبدی دوپوش و نسبتا بلند وجود داشته که آن دو گنبد قرینه و در دو طرف پوشش جناقی ایوان می‌توانسته است چشم‌انداز بسیار زیبایی برای مسجد فراهم کند.

براساس اصل تقارن هر دو شبستان به لحاظ ساختار و تزیینات معماری همانند بوده‌اند و خوشبختانه سلامت نسبی شبستان شمالی به ما امکان می‌دهد شبستان تخریب شدۀ جنوبی ایوان قبله را نیز مجسم کنیم.

شبستان شمالی اکنون فضایی با نقشه چهارگوش است و معمار برای تسهیل استقرار قاعده دایره‌ای شکل گنبد قسمت فوقانی بنا را به هشت ضلعی تغییر داده و هر یک از بخش‌های هشت‌گانه پاکار گنبد را به شکل طاق نمایی با نورگیرهای مشبک برآورده تا علاوه بر اینکه دیوارها را سبک کند، درون را زیبا جلوه دهد، ساقه گنبد را تدارک ببیند و  فضای داخلی شبستان را روشن کند.

بر ساقه گنبد، یک نوار گچی به عنوان بستر کتیبۀ قرآنی کوفی زیبا در سرتاسر محیط داخلی کشیده شده و بر میانه دیوار غربی محراب زیبای نقاشی شده، تعبیه شده که به لحاظ ساختار تزیینی منحصر به فرد است. از رنگ‌های قرمز اخرایی، سفید و نقوش هندسی در آذین رویه دیوارها استفاده شده و آجرهای خفته راسته زیر گنبد به این گونه که چیدمان هر ردیف آجر به صورت نره یک ستاره را بر آسمان سقف شکل داده است.

طرح تجسمی مسجد جامع رشتخوار بنایی زیبا و باشکوه، متعلق به اوایل قرن هفتم ه.ق را شکل می‌دهد.

کرسف _شهری سرسبز با تمدن کهن

پیشینه تاریخی کرسف با وجود تپه تاریخی کری قیه سی، سفال‌های کشف‌شده از این تپه  و وجود روستای مادآباد به دوران حکومت مادها بازمی‌گردد.

امیرجهانشاه‌خان افشار حاکم مقتدری در دوران قاجار در منطقه خمسه (استان زنجان فعلی) بود که روستای کرسف را برای محل زندگی و حکمرانی انتخاب کرده بود که دارایی، املاک و  قدرت نظامی شگفت‌انگیزی داشت و حسینیه و سد کرسف را ساخته است.

سد کرسف یا سد امیر  با ارتفاع ۱۵ متر و ظرفیت ذخیره ۵ میلیون مترمکعب آب در جنوب غربی کرسف و روی رودخانه شور یکی از شاخه‌های رود قزل‌اوزن ساخته‌شده است که به دوره ساسانیان برمی‌­گردد، جهانشاه‌خان  این سد را مرمت کرده است، بقایای شکارگاه امیر جهانشاه خان افشار مشرف بر سد دیده می‌شود که زمانی مورد استفاده شاهان بوده است.

حسینیه تاریخی بازمانده از دوره قاجار

 حسینیه تاریخی مربوط به دوران قاجار است که در محله‌ای قدیمی به نام ساری‌کورپی قرار دارد و  با طراحی روباز (حیاط مرکزی)، رواق‌های دورتادور، شبستان‌هایی در ضلع شمالی و جنوبی و شش ایوانی به دست استاد ملاقلی شیرازی به دستور جهانشاه‌خان به سبک معماری دوره اسلامی با سنگ، آجر، گل و گچ و ملاط آهک  ساخته ‌شده است.

تپه باستانی کرسف مربوط به دوره ساسانیان است و این اثر در تاریخ ۲۴ تیر ۱۳۸۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. با کاوش در این محوطه شواهدی از آثاری معماری از دوره میانی اسلامی (قرون ششم و هفتم هجری قمری) همراه با یافته‌های سفالی خصوصاً سفال‌هایی با نقش کنده زیر لعاب‌های سبز، سفید و سفالی خاص از این دوره با عنوان سفال نوع گروی به دست آمد.

قلعه‌های زیادی مربوط به خوانین سلسله افشار وجود داشت که بنیان‌گذار آن‌ها امیرجهانشاه خان افشار بود که بسیاری از آن‌ها تخریب‌شده است، اما از قلعه‌های آنان طبقه اول قلعه فریک بلاغی متعلق به محمدحسن خان امیر افشار معروف به باقی‌مانده است.

قبرستان شهدا کرسف، آثار به جای مانده به این خطه است. سنگ مزارهای برجای‌مانده نشان از حمله مغولان  در قرن ۷ هجری قمری دارد که روی قبرها به خط کوفی بسیار زیبایی نوشته‌شده است.

آستان امامزاده عبدالله (علیه‌السلام) که طبق شجره‌نامه ایشان یکی از نوادگان امام موسی کاظم (ع) است، بر روی قبرستان قدیمی در قسمت شمال غربی کرسف قرار دارد، بارگاه قدیمی این امامزاده از  خشت، گل و  ضریح چوبی بر روی مزار  ساخته ‌شده بود که به‌ مرور زمان از بین رفته و سال ۱۳۷۳ بقعه‌ آجری این امامزاده ساخته شد.

رودخانه آشاقی چای (رود پایین) از کوه قیدار سرچشمه می­‌گیرد و پس از عبور از نواحی جنوبی کرسف به رودخانه قزل‌اوزن می‌ریزد.

تاکنون در کرسف حدود ۳۲ محوطه شناسایی‌شده که ۱۲ اثر از ميان آن‌ها در سال‌های ۱۳۵۴ و ۱۳۸۲ شناسايی و به ثبت رسيده است، ۱۴ اثر در دهستان مذکور متعلق به دوران تاريخی، ۱۱ اثر اسلامی و بقيه آثار عمدتاً مربوط به دوره پارینه‌سنگی و پیش ‌از تاریخ است.

اولین دانشمند شهرستان خدابنده به نام حکیم احمد ابن فارس زهراوی کرسفی (قرن چهارم هجری قمری) که بیش از ۳۸ اثر علمی ارزشمند در زمینه فقه و علوم دارد در شهر کرسف زندگی می‌کرده است، از شاگردان او می‌توان بدیع الزمان همدانی اشاره کرد، دانشمندی که آوازه او در لبنان و فلسطین و سایر کشورهای جهان سال‌هاست پیچیده است و خواجه شمس‌الدین حکیم الهی کرسفی یکی دیگر از افتخارات این خطه است.

جاذبه‌های طبیعی کرسف

 مراتع کرسف بسیار زیبا و دل‌انگیز هستند،  پوشش گیاهی مرتع‌های آن شامل کنگر، کاکوتی، کاما، تلخه بیان،  ورک، گون، خارشتر، شیرین‌بیان و میوه‌های باغ‌های آن شامل گیلاس و بادام، زردآلو، گوجه، انگور، گردو، سیب، ، هلو، گلابی، آلبالو و صیفی‌جاتی مانند پیاز، چغندر، ذرت، کدو، گوجه‌فرنگی، خیار،  سبزیجات، آفتاب‌گردان و … است.

در قسمت مرکزی تا جنوب کرسف، جنگل طبیعی و بسیار زیبا  و وسیعی با وجود چشمه بزرگ ساریکورپی ایجاد شده است که بسیار بی‌نظیر  است و مهم‌ترین درختان این جنگل بید و کاهو است.

چشمه‌ تاریخی کرسف در دل طبیعت زیبا و درختان سر به فلک کشیده قرار دارد و یک بوم‌سازگان غنی از انواع آبزیان، خزندگان، دوزیستان و پرندگان است.

«قلعه گردن» سندی تاریخی باستانی برای تمدن گیلان

در محدوده یکصدمتری «قلعه گردن» بقایای آثار باستانی با قدمت بیش از سه هزار و ۵۰۰ سال کشف شده که نبود آثار تمدنی در گیلان (کاسپیان، کادوسیان) پیش از اسلام را نقض و زیست انسان در دوره‌های مختلف تاریخی از جمله در هزاره اول قبل از میلاد در جلگه گیلان را اثبات می‌کند.

علی اصغر مونسان در حساب کاربری خود در اینستاگرام نوشت: قلعه گردن یکی از مهمترین بناهای تاریخی استان گیلان است که در روستایی به همین نام در بخش رحیم آباد از توابع شهرستان رودسر، قرار گرفته و با توجه به ارزش های تاریخی و معماری ویژه خود در مرداد ماه سال ۱۳۸۲ با شماره ۹۴۰۸ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با اشاره به مطالعات اولیه قبل از انجام کاوش های باستان شناسی در پیرامون قلعه گردن اظهار داشت: قدمت این قلعه به دوره تیموری (حدود ۷۰۰ سال پیش) منتسب شده، اما با انجام کاوش های باستان شناسی اداره کل (میراث فرهنگی) استان گیلان در محدوده قلعه در سال ۱۳۸۶ و کشف گور باستانی عصرآهن در پایین دست قلعه و سایر شواهد به دست آمده مشخص شد که ساخت این قلعه در دوره پیش از اسلام نیز بسیار محتمل است.

 

به گزارش گروه فرهنگی ایرنا، قلعه گردن در روستای تول لات بخش رحیم آباد شهرستان رودسر بر روی شرقی ترین قسمت یال روستای قلعه گردن و با ارتفاع حدود ۱۰۹متر از سطح دریاهای آزاد و مشرف و مسلط بر ساحل غربی رودخانه پلرود قرار دارد که تنها گذرگاه جلگه به کوهستان در اعصار گذشته گیلان به شمار می رود.

قسمت شمالی قلعه به دره رودخانه کشکو، بخش جنوبی به پرتگاه صخره‌ای رودخانه پل رود، قسمت شرقی به یک خندق و ۶ تپه ماهور سکو مانند و قسمت غربی آن به دو خندق منتهی می شود و در ضلع جنوبی سه سکوی سنگی احتمالا محل نگهبانی احداث شده که دو مورد از آنها مشخص و دیگری در زیر خاک پنهان است.

ورودی قلعه از قسمت شرقی و بعد از گذر از مصطبه‌ها(سکو) و خندق بوده و در قسمت دیوارهای داخلی بنا دو محل تعبیه تیرهای چوبی جهت سقف طبقه پایین و کف طبقه بالا قابل رویت است که می‌تواند مبین سه طبقه بودن قلعه باشد.

منوچهر ستوده در دهه ۴۰ خورشیدی این قلعه را از نزدیک دیده و در کتاب از آستارا تا استارباد می‌نویسد قلعه تول لات قلعه‌ای سنگی عظیمی است که نزدیک اراضی و مسلط بر بستر اصلی رودخانه پل رود واقع است که مصالح اصلی ساخت این قلعه از سنگ و گچ تشکیل شده است. سنگ‌های این قلعه نتراشیده اما نبشی است، بلندی باروی موجود آن در حدود ۱۰ متر ، قطر دیوارها بیش از یک متر و درازای بنای قلعه در حدود ۵۰ متر و پهنای آن در حدود ۴۰ متر است و آب انباری در جهت شمالی آن از سنگ و ساروج ساخته شده است و در نزدیک دیوار شرقی چاهی عمیق وجود دارد که احتمال می‌رود که چاه آب یا نقب قرارگاه قلعه باشد.

به گفته این باستان شناس وضع بنا و استحکام آن و نوع مصالحی که در آن به کار رفته است، شباهت زیادی به دژهای اسماعیلیان دارد و بعید نیست که یکی از قلاع این گروه در خاک اشکور باشد و تا مدت ها رویش گیاهان، درختچه‌های خودرو و علف‌های هرز در قسمت‌های مختلف قلعه، این مکان دیدنی را از نظرها پنهان نگهداشته بود.

در محدوده یکصدمتری این قلعه بقایای آثار باستانی با قدمت بیش از سه هزار و ۵۰۰ سال کشف شده است ؛ این آثار نظریه باستان شناسان قدیمی را در زمینه نبود آثار تمدنی در جلگه گیلان پیش از اسلام را نقض می کند و نشان می دهد که اگر بصورت هدفمند تحقیق و بررسی شود آثار زیست انسان در دوره های مختلف تاریخی از جمله در هزاره اول قبل از میلاد نیز در جلگه گیلان یافت می شود.

در گیلان۲ هزار و ۳۰۰ هزار آثار تاریخی شناسایی شده که از این تعداد حدود بیش از یک هزار اثر تاریخی در فهرست آثار تاریخی کشور به ثبت رسیده و شماره ملی دریافت کرده است. همچنین  ۷۵ قلعه تاریخی در این استان شناسایی شده که از این تعداد ۱۵ قلعه تاریخی در فهرست آثار تاریخی کشور به ثبت رسیده است.

 

گیلان دروازه اروپا دوره قاجار

گیلان که در اوستا از آن به نام وارنا نام برده می شود مرکز باستانی اقوام مختلفی است که معروف ترین آنان دو نوع گیل و دیلم هستند. یونانیان این سرزمین را کادوسیان می نامند. بعضی از محققان کادوسیان را از بومیهای ایران قبل از آمدن آریاییها به این سرزمین می دانند.

بنا به گفته دیاکوئوف روسی قریب به سه هزار سال پیش، سرزمین های پرجنگل کاسپیان کادوسیان و گیلان (گیل ها) در شمال خاک ماد قرار داشته است. گیل ها به تدریج با کادوسی ها بصورت تیره واحدی درآمدند. گیل ها در دوره حکومت مادها نیز کاملاً مستقل بودند؛ کورش هخامنشی با کمک گیل ها دولت ماد را منقرض کرد .

گیلان در قرون اول و دوم هجری پناهگاه علویان و محل امنی برای آنان بوده است . علویان با مردم خوش رفتاری کرده و در سختی ها با آنان همدردی می کردند .گیلان در اواخر دوره قاجاریه، ترقی و پیشرفت زیادی کرد و به صورت دروازه اروپا درآمد و در نهضت مشروطه نیز گیلانیان نقش مهمی در به ثمر رساندن انقلاب داشتند.

مردم گیل همواره مردمی آزاده بوده اند خاورشناسان بزرگ گیلان و سرزمین های ساحل جنوبی دریای کاسپین را دارای تمدن۳ هزار ساله دانسته و برخی از آنان به وجود تمدنی بزرگ در املش و دیلمان اشاره دارند.

به گزارش ایرنا، با توجه به شیوع و تدوام بیماری کرونا و توصیه ستاد ملی مقابله به کرونا به در خانه ماندن و تاکید بر تعویق سفر به دوران پس از مهار بیماری کووید ۱۹، اکنون بهترین فرصت برای مطالعه و شناخت بیشتر جاذبه های فرهنگی، گردشگری و طبیعی ایران ایجاد شده است می توان با بررسی دقیق، مقصدهای جذاب و جدید گردشگری را برای مسافرت های فردی و گروهی در دوران پسا کرونا برنامه‌ریزی کرد.

منبع: ایرنا

مرتبط:

ییلاقات رویایی و شگفت انگیز ماسال گیلان

آبشار لونک گیلان

عمارلو گیلان، هنری برآمده از طبیعت

رونق گردشگری با جذب عشایر دیجیتال

با توجه به این پیش‌بینی که پتانسیل بالایی برای بازگشایی سفرهای بین‌المللی وجود دارد، ممکن است مقاصد جنوب‌شرقی آسیا با تبدیل‌شدن به مقصد کار، عشایر دیجیتال (افرادی که از فناوری ارتباطات راه‌دور امرار معاش کنند و زندگی خود را به شیوه عشایری انجام دهند) بسیاری را از زمان شیوع بیماری همه‌گیر برای کار و زندگی جذب کنند.

به نقل از نیوز، بیشتر کشورها مرزهای خود را برای مهار بیماری همه‌گیر بستند و زمانی که اوضاع تاحدودی کنترل شد، برخی از مقاصد جهانی و آسیایی مانند کارائیب (پالما و دومنیکا)، مالدیو یا امارات متحده‌عربی مرزهای خود را به روی گردشگران بین‌المللی به‌ویژه افرادی که قصد ماندن طولانی‌مدت برای احیاء صنعت گردشگری و حفظ سلامت عمومی را داشتند، باز کردند. از موفقیت‌های این کشورها، فراهم‌کردن شرایط طولانی‌مدت است که انتخاب عاقلانه‌ای برای شروع مجدد سفرهای بین‌المللی باشد.

بر اساس انعطاف‌پذیری کاری گردشگران و مدل کاری (دورکاری) و کار از خانه، هتل یا اقامتگاه و محل کار که ترکیبی از کار و تعطیلات است، زمان طولانی که گردشگران بتوانند از سفر طولانی‌مدت لذت ببرند، در حالی‌که از راه دور امرار معاش می‌کنند، روندی رو به رشد خواهد بود.

از آنجا که گذرنامه‌های واکسن هنوز در مقیاس وسیع (چه در سراسر جهان و چه در سراسر منطقه) استفاده نمی‌شوند، ممکن است سازگاری با تبدیل‌شدن به مقصد کار، برای کشورهای جنوب شرقی آسیا به‌ویژه کشورهایی که توانایی کار از راه دور را دارند، هنوز در آستانه جذب گردشگران بین‌المللی (عشایر دیجیتال) باشد.

blank

چرا کشورهای آسیای جنوب شرقی برای توسعه در مقاصد کاری مناسب هستند؟

کشورهای آسیایی مانند اندونزی، مالدیو و تایلند در بسیاری از سیستم عامل‌های عشایر دیجیتال، به دلیل سیاست‌های آشکار برای گردشگران خارجی، به دلایل ذیل همیشه مقاصدی هستند که  برای کار طولانی‌مدت توصیه شده‌اند.

اولا، از نظر جغرافیایی، کشورهای جنوب‌شرقی آسیا و همچنین آسیا معمولا دارای آب‌وهوای گرمسیری و سواحل زیبا هستند. در عین حال، هر کشور مانند مالدیو با جزایر بی‌شمار و پراکنده در مجمع‌الجزایر، تایلند با شهر پوکت، استان کرابی، جزیره ساموی و منطقه کولانتا، فیلیپین با شهر سبو و مانیل (پایتخت فیلیپین) یا اندونزی با جزیره‌های بالی و لومبوک، جزایر زیبا و مختلفی دارند. با توجه به این ویژگی مساعد جغرافیایی، مقصد می‌تواند سفر قرنطینه‌ای (تجربه همزمان سفر و قرنطینه برای گردشگران) یا حباب تفریحی (رفت‌وآمد گردشگران از یک هتل یا اقامتگاه به دیگری به شرط اجازه عدم قرنطینه) را گسترش دهد.

در حال حاضر، تایلند تعدادی از طرح‌های سفر قرنطینه‌ای مانند قرنطینه گلف، قرنطینه ویلا یا قرنطینه قایق بادبانی را به‌طور آزمایشی اجرا کرده است. علاوه بر این، ویتنام همچنین در حال بررسی سفر قرنطینه‌ای در جزیره فوکوک است. اگر ترکیبی از این طرح‌های سفر قرنطینه به همراه کار امکان‌پذیر باشد، به احتمال زیاد مقصد باعث جذب تعداد زیادی از گردشگران بین‌المللی، به‌ویژه با افزایش تقاضا برای کار و زندگی خواهد شد.

دوم، بیشتر مقاصد دارای فضای کار اشتراکی هستند. یافتن فضای کاری ایده‌آل و جامعه عشایر دیجیتال برای گردشگران در چیانگ مای یا پوکت (تایلند)، بالی (اندونزی) و همچنین در بسیاری از جزایر آرام و غیر توریستی مانند کولانتا یا جزیره Koh Phangan (تایلند) دشوار نیست. حتی اگر فضاهای کار اشتراکی زیاد نباشد، هتل‌ها یا اقامتگاه‌ها در مقصد می‌توانند بسته‌های کاری را راه‌اندازی کنند که در این هتل‌ها یا اقامتگاه‌ها پیشنهادهای ویژه‌ای برای رزروهای طولانی‌مدت (هفتگی یا ماهانه) با نرخ ارزان‌تر از نرخ متوسط شب، همراه با سرویس‌های خاصی مانند وای‌فای ثابت، صبحانه رایگان یا دسترسی به برخی از امکانات ارائه می‌دهند. به‌عنوان‌مثال، در حال حاضر مالدیو، فاقد هرگونه فضای کار اشتراکی است، بنابراین هتل‌ها و اقامتگاه‌های آنجا مانند ناوتیلوس مالدیو، سونوا فوشی یا آنانتارا دیگو برای جذب گردشگران بسته‌های کاری را با قیمت‌های رقابتی ایجاد کرده‌اند.

در نهایت، هزینه‌های زندگی در کشورهای جنوب شرقی آسیا نوسان دارد، اما هنوز هم برای عشایر دیجیتال، به‌ویژه از اروپا یا آمریکا قابل پرداخت است. با درآمد عادی آنها، کرایه اتاق‌های طولانی‌مدت هتل و لذت بردن از «محل کار» جدید و مهیج  کاملا امکان پذیر است.

تور چین، بالی و مالدیو

برخی از چالش‌ها

دبی یکی از مقاصد در آسیاست که ویزای عشایر دیجیتال دارد و به عشایر دیجیتال اجازه ورود می‌دهد  و آنان می‌توانند خانواده‌ را برای زندگی به دبی بیاورند و یک‌سال برای شرکت خود در کشور مبدا دورکاری کنند. دبی حتی مالیات بر درآمد شخصی را از این عشایر دیجیتال دریافت نمی‌کند، حتی اگر از خدماتی مانند ارتباطات از راه دور یا آموزش در این کشور نیز استفاده کنند.

در همین حال، اکثر مقاصد جنوب شرقی آسیا برنامه ویزای کار مناسب برای عشایر دیجیتال ندارند، زیرا آنها عمدتا آزادکار هستند و یا در شرکت‌های مستقر در فناوری کار می‌کنند، بنابراین مجوز کار لازم را ندارند.

در تایلند، برای اقامت تا چهار سال یک برنامه گذرنامه کار با نام SMART Visa وجود دارد. با این حال، فقط افراد با صلاحیت بالا که گواهی درآمد بالا دارند، مجاز به استفاده از این برنامه هستند. در اندونزی نیز برنامه‌های ویژه گذرنامه گردشگری برای اقامت طولانی‌مدت مانند Social Visa، Tourist Visa و Cultural Visa وجود دارد که به بازدیدکنندگان اجازه می‌دهد تا ۶۰ روز اقامت داشته باشند و می‌توانند آن را ۳ دوره ۳۰ روزه دیگر تمدید کنند. با این حال، همگی گذرنامه‌های گردشگری هستند، به این معنی که اجازه کار به گردشگران در کشور را نمی‌دهند.

ویتنام نیز فوکوک را به عنوان محل کار برای عشایر دیجیتال انتخاب کرده است و گذرنامه عشایر دیجیتال را علاوه بر گذرنامه گردشگری فعلی (برای یک تا سه ماه اقامت) ارائه می‌دهد. با این حال، این مورد برخی از مراکز بهداشتی و درمانی جزیره را تحت فشار قرار خواهد داد، به‌ویژه هنگامی که برنامه واکسیناسیون هنوز به‌طور گسترده استفاده نشده است و ویتنام همچنان محتاط است تا اطمینان حاصل کند که شیوع بیماری از خارج کشور نباشد.

منبع: ایسنا