شهر های ارواح در آسیا

 

جاهای ترسناکی در شهرهای آسیایی وجود دارد که به‌خاطر متروکه‌شدن و داستان نفرین و ماجراهای ارواح که از آن‌ها نقل می‌شود، طرفداران زیادی بین علاقه‌مندان به گردشگری سیاه دارند.
اگر از گردشگران علاقه‌مند به جاذبه‌های وحشتناک و مهیج هستید، می‌توانید در سفر به یکی از ۵۰ کشور آسیایی، رویای خود را رنگ واقعیت ببخشید. فرقی نمی‌کند که از روستایی در چین که مقهور طبیعت شده است، بازدید می‌کنید یا به دیدن کارخانه‌ای متروکه در جزایر ژاپن می‌روید، شهرهای ارواح آسیایی، مکان‌های فوق‌العاده ترسناکی برای طرفداران گردشگری سیاه هستند. در ادامه به پنج شهر آسیایی اشاره خواهیم کرد که به‌شدت دلهره‌آور هستند، به‌طوری که هنگام بازدید از آن‌ها، از روی ترس دائم به پشت سرتان سرک می‌کشید.

جزیره هاشیما، ژاپن

سفر به یک جزیره مطمئناً بهترین گزینه برای هر برنامه‌ی سفری به حساب می‌آید، اما جزیره‌ی هاشیما در ژاپن احتمالاً از آن مقاصدی نیست که شما به دنبالش می‌گردید و از سواحلی با شن‌های سفید، تفرجگاه‌ها و تخته‌های پارویی اجاره‌ای خبری نیست. این جزیره که در نزدیکی ساحل ناگاساکی قرار دارد، در سال ۱۸۹۰ توسط شرکت میتسوبیشی خریداری شد تا به استخراج زغال‌سنگ از اعماق دریا بپردازد و تا اواخر قرن بیستم نیز همچنان مشغول فعالیت بود. در دهه‌ی ۱۹۶۰، زمانی که نفت جایگزین زغال‌سنگ شد و در بحبوحه‌ی شایعات کار اجباری، این معدن در سال ۱۹۷۴ بسته شد و کارگرانش آن را ترک کردند.
جزیره‌ی هاشیما در سال ۲۰۰۹ به روی گردشگران باز شد و اثرات آب‌وهوا و خورندگی آب دریا روی ساختمان‌های متروکه‌ی آن به‌وضوح مشهود است. سفر به این محل از طریق ناگاساکی آسان است، شهری که در سال ۱۹۴۵ تحت یک حمله‌ی هسته‌ای قرار گرفت و خود مقصدی رعب‌آور برای گردشگری به حساب می‌آید.

ایستگاه بوکور هیل، کامبوج

ایستگاه بوکور هیل در کامبوج که سابقاً استراحتگاه معروفی برای اشراف فرانسوی بود، اکنون جزو مقاصدی است که گردشگران در انتهای فهرست خود قرار می‌دهند. با این حال افراد عاشق ماجراجویی می‌توانند از بقایای این سازه که پوشیده از گیاه است و فضای دلهره‌آور آن لذت ببرند. این ایستگاه در ۳۷ کیلومتری غرب کامپوت در جنوب کامبوج قرار دارد و فرانسوی‌ها در زمان اولین جنگ هندوچین، به‌دلیل شورش‌های محلی، آن را ترک کردند. با افتتاح یک کازینو در دهه‌ی ۱۹۶۰، این ایستگاه مجدداً مورد استفاده قرار گرفت، اما در دهه‌ی ۱۹۷۰ دوباره متروکه شد.
در ساختمان‌های ایستگاه بوکور هیل می‌توان سوراخ‌هایی که گلوله‌ها به‌جا گذاشته‌اند و بقایای کاخ اصلی بوکور را که در مرکز شهر قرار داشت، مشاهده کرد. علاوه بر این، بازدیدکنندگان برای تماشای بقایای شهر از جمله کلیسای قدیمی کاتولیک متعلق به دهه‌ی ۱۹۲۰ می‌توانند به بلندی ۹۰۰ متری منطقه کوهنوری کنند. جالب است بدانید که طبق شایعات، در زمان ساخت ایستگاه بوکور هیل، ۹۰۰ نفر به‌خاطر رطوبت و شرایط بد آب‌وهوایی جان خود را از دست دادند.

هاتووان، چین

شهر های ارواح در آسیا

هاتووان، روستانی در جزیره‌ی شنگشان، شرق شانگهای چین است که زمانی یک روستای ماهیگیری پر رونق بود، اما از دهه‌ی ۱۹۹۰ به‌خاطر عدم‌دسترسی به مراکز آموزشی، فقدان تحویل موادغذایی و نبود برق و لوله‌کشی آب، خالی از سکنه شد؛ هرچند محبوبیت زیادی بین گردشگران دارد. به‌قدری چمن و پیچک روی خانه‌های این روستا روییده که گویی، لحافی از جنس چمن روی آن‌ها را پوشانده است و تصور می‌کنید که طبیعت، این خانه‌ها را بلعیده است. بازدیدکنندگان می‌توانند به بالای یکی از تپه‌های متعدد جزیره بروند و از آنجا به تماشای مناظر وسیع و زیبای این روستای متروکه بنشینند. برخی از ساکنان قدیمی هاتووان با وجودِ فقدان امکانات رفاهی مدرن همچنان در این روستا زندگی می‌کنند.

بهانگار، هند

بهانگار را یکی از رعب‌آورترین نقاط هند می‌دانند، به‌خصوص که به‌کرات گزارش‌هایی از انجام فعالیت‌های غیرطبیعی در آن گزارش شده است؛ نظیر دیده‌شدن نورهای عجیب در طول شب، صداهای خوف‌انگیز رقص و موسیقی و داستان‌های‌ نفرینی که قدمت آن به قرن‌ها قبل برمی‌گردد. این شهر و قلعه‌های آن ظاهراً در قرن ۱۷ نفرین شده‌اند، زمانی که جادوگری عاشق یک شاهزاده خانم می‌شود و تلاش می‌کند تا عشق خود را به او نشان دهد، اما شاهزاده میلی به این پیوند ندارد و جادوگر هم تصمیم می‌گیرد او را جادو کند. دختر از این کار جادوگر با خبر می‌شود و دستور می‌دهد او را بکشند، جادوگر هم موقع مرگ خود، قلعه و ساکنانش را نفرین می‌کند. مردم محلی معتقدند که این نفرین، باعث ویرانی روستا و حضور مداوم ارواح در آن شده است. از آنجا که گفته می‌شود ارواح هنگام غروب خورشید وارد این مکان می‌شوند، سازمان تحقیقات باستان‌شناسی هند، ورود بازدیدکنندگان به این منطقه را پس از ساعت ۶ عصر ممنوع کرده است.
بهانگار در ۸۵ کیلومتری جیپور قرار دارد و بقایای به‌جامانده از آن که شامل معابد، سالن‌های عمومی، بازارها، عمارت‌ها و کاخ سلطنتی می‌شود، به‌خوبی محاظت شده‌اند. یادتان باشد که فقط در طول روز امکان بازدید از این منطقه وجود دارد.

آق‌دام، آذربایجان

تبدیل آق‌دام آذربایجان از یک کلان‌شهر به شهر ارواح، اتفاق وحشتناکی بوده است. این شهر در اوایل قرن نوزدهم بنیان گذاشته شد و در گذشته پایتخت منطقه‌ی آق‌دام بود و تا سال ۱۹۷۹ جمعیت آن به بیش از ۲۳ هزار نفر رسید. هرچند این شهر در دهه‌ی ۱۹۹۰ در زمان اشغال ارمنستان تقریباً به‌طور کامل ویران شد، ساختمان‌های آن غارت و بسیاری از بناها از جمله مساجد شهر به‌شدت تخریب شدند. اکنون آق‌دام به‌طور کامل متروک و ویران شده و هنوز هم از جایگاه متزلزلی در تقاطع بین گرجستان، ارمنستان و روسیه برخوردار است.

 

مرتبط: کاخ داگز یا پلازو دوکاله نگینی در شهر ونیز

خانه رسولیان یزد، یکی از زیباترین دانشگاه های ایران

خانه رسولیان یزد:
خانه رسولیان به همت مرحوم« حاج میرزا کاظم رسولیان» و بدست استاد توانمندی به اسم« محمد حسن محمد رحیم» در شهر یزد ساخته شد. تاریخ ساخت آن به سال ۱۲۸۳ هجری شمسی برمیگردد که با آخرین سال های حکومت سلسله قاجاریه هم زمان بود.

خانه رسولیان مربوط به دوره قاجار است و در یزد واقع شده است و این اثر در تاریخ ۱۵ دی ماه ۱۳۷۵ بعنوان یکی از اثرهای ملی ایران به ثبت رسیده است.

این خانه نخست کاربری مسکونی داشت، ولی در سال ۱۳۶۸ بصورت وقف در اختیار دانشگاه یزد قرار گرفت و بعد از این که بازسازی هایی در آن انجام گرفت، تبدیل به بخشی از دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه یزد گردید و هم اکنون هم یک محیط علمی و آموزشی به شمار می رود.

این مجتمع هنرى، گذشته از نقش آموزشى و پژوهشى آن، تابحال محل برگزارى سمینارهاى گوناگون علمى و پذیراى شخصیت هاى داخلى و خارجى بوده است.

 

ویژگی های خانه رسولیان:
خانه تاریخی رسولیان از دو بخش اندرونی و بیرونی تشکیل شده است. قسمت بیرونی خانه شامل حوضخانه، تالار، زیرزمین، بادگیر و اتاق ارسی می شود. بخش اندرونی هم که در واقع فضای خصوصی خانه محسوب می شود ، از اتاق های سه دری، پنج دری، بادگیر، تالار، کلاه فرنگی، ارسی و حیاط مشجر تشکیل شده است. خانه رسولیان داراى حمام سنتى است که حدفاصل حیاط بیرونى و اندرونى قرار دارد.

در قسمت اندرونی خانه هم حیاطی وجود دارد که حیاط اندرونی نام دارد. این حیاط که بخش خصوصی خانه محسوب می شود، حوضی وسیع در وسط خود دارد و با درختان اطرافش زیبایی خاصی به خود گرفته است.

در این خانه یک آرامگاه وجود دارد. این آرامگاه مربوط به مرحوم استاد محمد کریم پیرنیا است. ایشان که در سال ۱۲۹۹ چشم به جهان گشودند به دلیل تحقيقات فراوانی که در زمینه معماری سنتی ایران داشتند و همچنين تلاش بسیارزیادی که برای زنده نگه داشتن این معماری با نوشتن مقاله های بسیار داشتند، بعنوان پدر معماری سنتی ایرانی شناخته می شوند. ایشان در سال ۱۳۷۶ به دیار حق شتافته و آرامگاه ایشان بر طبق وصیت او در بنای خانه رسولیان انجام داده شد.

خانه رسولیان یزد

مرتبط: یزد ، شگفت‌انگیزترین شهر ایران است

جاذبه های دیدنی شهر وان

بدون شک دریاچه وان از مهمترین جاذبه های وان به شمار می رود و گردشگران زیادی فقط برای تماشای همین دریاچه راهی وان می شوند. دریاچه وان، بزرگ ترین دریاچه ترکیه است و از آب باران، رودخانه های کوچک و برف های آب شده تغذیه می شود.
شهر وان

وان بزرگترین شهر در شرق ترکیه است که مرکز استان وان می‌باشد، و یکی از شهرهای تاریخی ترکیه است با جمعیتی نزدیک به ۳۶۱٬۱۶۳ نفر، مردم شهر وان به زبان کردی(کرمانجی) تکلم می‌کنند.

این شهر از شمال و غرب به دریاچه وان از شرق به کوه‌های مرتفع سیاه کوه و اِرک و از جنوب به کوه آرتوس چسبیده‌است. عمده شهرت جهانی این شهر به دلیل وجود گربه‌های سفید پشمالویی با یک چشم آبی و دیگری زردرنگ است که به گربه وان مشهوراند.
از روستاهای قدیمی حومه شمالی وان که هم‌اینک بخشی از شهر شده می‌توان به روستای شهباغ اشاره کرد که منطقه‌ای با باغ‌های فراوان است.

جاذبه‌های گردشگری وان:

– قلعه
– دریاچه
– کلیسای آختامار
– آبشار مرادیه
– گربه وان

قلعه وان Van Kalesi (Castle Of Van)

قلعه وان شهر ترکیه،  قلعه‌ای است بر بالای کوه‌های ساحل شرقی دریاچه وان در ترکیه که امروزه به شکل خرابه ای با ستونهای بسیار بزرگ  دیوارهای سربه فلک کشیده به یادگار مانده است. قدمت این قلعه به قرن ۹ قبل از میلاد مسیح می‌رسد. اورارتوها، اين قلعه را در قرن هفتم پیش از میلاد ساخته‌اند و در گذر تاريخ، اقوام مختلفي از آن استفاده کرده‌اند؛ از جمله ارمنی‌ها، رومی‌ها، مادها، هخامنشی‌ها، ساسانی‌ها، عرب‌ها، سلجوق‌ها، عثمانی‌ها و روس‌ها.

بخش­ های پایینی دیواره­ این دژ از سنگ بازالت و بدون ملات و بخش­ های بالایی آن از آجر ساخته ­شده­ است. کتیبه خشایارشاه، یادگار ارزشمند هخامنشی را مي‌توانيم بر فراز صخره‌ای به ارتفاع ۲۰ متر و در نزدیکی قلعه وان ببينيم. این کتیبه در اصل توسط داریوش بزرگ آماده‌سازی شده‌است اما به دلائلی تکمیل نشده و خالی رها شده‌است، اما خشایارشا پسر داریوش بزرگ، در دوران زمامداری خود آن را تکمیل کرده و به یادگار گذاشته‌است.

قلعه وان
دریاچه وان Lake Van
بدون شک مهمترین جاذبه ی توریستی وان (البته برای توریستها نه برای افرادی که می روند لباس ارزان بخرند و برگردند ) دریاچه ی وان است.

این دریاچه بزرگترین دریاچه ی ترکیه است و سه جزیره ی زیبا بنامهای آختامار – چارپاناق و آن آدیر دارد. شاید برای شما جالب باشد که بدانید فاصله ی هوایی دریاچه ی وان و دریاچه ی ارومیه حدود ۱۰۰ کیلومتر است اما دریاچه ی وان بسیار پر آب و شاداب  و دریاچه ی ارومیه در حال کشیدن آخرین نفسهاست!

blank

جزیره و کلیسای آکدامار (آختامار) Akdamar Island
کلیسایی است در فاصله ۴۱ کیلومتری جنوب غربی شهر وان بر روی جزیره آختامار. این کلیسا مابین سال‌های ۹۱۵ تا۹۲۱ میلادی ساخته شده‌است. در مورد وجه تسمیه این جزیره روایات فراوان است اما مستدل ترین آنها این روایت است  که دختری بنام تامارا ( شاهزاده تامارا یا دختر کشیش اعظم کلیسا) دل به پسری روستایی می بندد و برای اینکه این پسر بتواند خودش را با شنا به جزیره برساند، هر شب آتشی در جزیره روشن می کرده تا پسر بتواند با شنا خودش را به او برساند. خبر این دیدارهای شبانه به پدر شاهزاده تامارا می رسد و او در یکشب (طوفانی) آتشی در قایقی روشن کرده و قایق را به امواج دریاچه می سپارد، پسر بخت برگشته که بدنبال نور قایق شنا می کرده، توان از کف داده و در دریا غرق می شود و لحظات آخر که اسیر دست امواج بوده از سر ناچاری فریاد میزند (آخ تاماراا) و همین اسم بعد ها با تلفظ آختامار (یا آکدامار) برای نام جزیره و کلیسای موجود در آن استفاده شده و هتلی نیز به همین نام در مرکز شهر موجود است. بنای کلیسا علی رغم قدیمی بودن در زلزله ی معروف وان سالم مانده است.

آبشار مرادیه
شهر وان به غیر از میراث تاریخی، بهشت زیبایی های طبیعی ست. یکی از جذاب ترین جاذبه های وان آبشار مرادیه در ۸۰ کیلومتری شهر وان است که چشم اندازهایی خارق العاده دارد. این آبشار جذاب معمولا در فصل زمستان یخ می زند و مناظر جذابی در تابستان و زمستان دارد. در نزدیکی آبشار فضای سبز خوبی هست که در فصل تابستان می توانید در زیر سایه درختان استراحت کنید.

blank
گربه وان
گربه وان نژادی از گربه است که بیشتر در شهر وان در ترکیه دیده می‌شود. این گربه سفید و پشمالو با یک چشم زرد و چشم دیگر آبی است.
این نوع گربه باعث شهرت جهانی این شهر شده است.

مرتبط:

دریاچه وان _ بزرگترن دریاچه ترکیه

آبشار ویکتوریا در قلب آفریقا

آبشار ویکتوریا آبشاری است طبیعی در جنوب قاره آفریقا که بر روی رودخانه زامبزی و بر روی خط مرزی زامبیا و زیمبابوه قرار گرفته است. آبشار ویکتوریا با ارتفاع ۱۰۸ متر ، عریض‌ترین آبشار جهان شناخته می‌شود. همچنین عرض دو سوی آبشار ویکتوریا به ۱۷۰۰ متر می‌رسد.
کاشف آبشار ویکتوریا:

دیوید لیوینگستن، کاشف مشهور اسکاتلندی  چندین ماه در حوالی رود زامبزی (Zambezi) در آفریقای جنوبی سفر می‌کرد. در سال ۱۸۵۵ میلادی  او با   آبشاری بزرگ و حیرت‌انگیز روبه‌رو شد و اولین کاشف غربی بود که آبشار ویکتوریا را پیدا کرد و آن را به افتخار ملکه ویکتوریا، آبشار ویکتوریا نامید.

 

آبشار ویکتوریا:

دریاچه ویکتوریا را باید یکی از زیباترین مناطق جهان به شمار آورد که شگفتی‌های بسیاری هم در دل آب و هم در محیط بیرون خویش دارد و هرساله‌ هزاران گردشگر را به خود جذب می‌کند.

این دریاچه در فلات بلندی قرار دارد که غرب آن را نشست بزرگی از زمین فراگرفته است و در محدوده سه کشور آفریقایی تانزانیا، اوگاندا و کنیا قرار دارد و جزیی از دریاچه‌های بزرگ آفریقا به ‌شمار می‌آید.

آبشار ویکتوریا یکی از عظیم‌ترین آبشارهای دنیا است. این آبشار، ۱۷۰۰ متر عرض دارد و ارتفاع آن بین ۱۰۸ متر می باشد

جریان و شدت آب آبشار ویکتوریا در حدی است که قطرات آب حاصل از ریزش آب این آبشار به دره،  تا ارتفاع ۴۰۰ متری به سمت بالا پرتاب می شوند. رنگین کمان های فوق العاده زیبایی که بر روی این آبشار تشکیل می شود، حاصل همین قطرات آب است. جالب است بدانید در این مکان می توانید رنگین کمان های شبانه را در زمانی که ماه در پرنور ترین حالت قرار دارد شاهد باشید.

آبشار ویکتوریا در زبان بومیان منطقه «موسی اوآ تونیا» خوانده می‌شود که به معنی «مه خروشان» است.

در فصول کم آب (از سپتامبر تا دسامبر) سطح آب رودخانه زمبازی به حدی کاهش می‌یابد که می‌توان بیشتر نقاط آن‌ را با پای پیاده طی کرد. اما، در فصول دیگر ویکتوریا همچنان پرقدرت می‌غرد.

آبشار ویکتوریا

تفریحات هیجان انگیز در آبشار ویکتوریا:

در آبشار ویکتوریا سرگرمی‌های جالب و هیجان انگیزی  وجود دارد که بسیاری از گردشگران از آن بی‌اطلاع‌اند  که عبارتند از:

رفتینگ: اگر فقط دیدن این آبشار برایتان کافی نیست و دوست دارید تا با آب های پر جوشش و خروشش آن یکی شوید، حتما رفتینگ را در آن امتحان کنید. برای این منظور باید یک مسیر ۷۵۰ فوتی را بالا بروید و سفر پر هیجان خود را از آنجا شروع کنید، قبل از شروع هم توسط یک فرد متخصص به خوبی چند ساعتی آموزش های لازم را می بینید تا بتوانید در حین آن، همه چیز را کنترل کنید.

شنا در استخر شیطان: شاید شنا در این استخر را بتوان یکی از هیجان انگیزترین و رعب آورترین تفریحات جهان دانست. در واقع در بخش بالایی دهانه ی اول این آبشار، یک صخره  ی بزرگ در لبه ی آبشار قرار دارد که مثل یک مانع در جلوی راه آب عمل می کند و از آنجا به بعد است که ریزش آب به پایین شروع می شود. می توانید روی این صخره بایستید و به داخل این استخر شیرجه بزنید و شنا کردن را در آن تجربه کنید و یا اگر شجاع هستید، روی لبه دراز بکشید و از آن بالا به ارتفاع سرگیجه آور ۱۰۴ متری آبشار خیره شوید.

قایق رانی: این آبشار و رودخانه ی زامبیزی که آبشار در مسیر آن قرار دارد، جایگاه حیات وحش بی نظیری است که تماشای آن با هیچ چیز در دنیا قابل مقایسه نیست. یکی از فعالیت هایی که می توانید انجام دهید، قایق رانی در قسمت بالایی رودخانه زامبیزی و تماشای حیات وحش است که ممکن است فقط یکبار در زندگی تان فرصت آن پیش بیاید.

بانجی جامپینگ: یکی از تفریحات ترسناک این آبشار، بانجی جامپینگ روی پل این آبشار است که یکی از وحشتناک ترین مقاصد بانجی جامپینگ در دنیا هم هست. بانجی جامپینگ در آبشار یکتوریا هم یکی از این مقاصد است که از بالای پل آبشار ویکتوریا و در ارتفاع ۱۱۱ متری اتفاق می افتد و شما ر ا به دنیای ترس و دلهره در کنار یکی از زیباترین طبیعت های دنیا می برد.

 

blank
چگونه می توان از بعدهای دیگر ابشار و دریاچه ویکتوریا را دید؟

با هلی کوپترهای شرکت هلی کوپتری زامبزی که هزینه ان ۱۵۰ دلار است شما می توانید نمای هوایی منطقه را ببینید. دون لو، که یک راهنمای تور در افریقا جنوبی است و برای شرکت گردشگری کالت و چند شرکت دیگر کار می کند سالانه ۱۵ بار گروه های بازدیدکنندگان را به ابشار ویکتوریا می برد. او می گوید: دیدن ابشار و دریاچه ویکتوریا از بالا بسیار شگفت انگیز و متحیر کننده است.

از اواخر ماه اگوست تا دسامبر، بازدیدکنندگان می توانند یک پیاده روی همراه با راهنما به صخره بوتاکا داشته باشند که در این صورت می توانند ابشار را از نزدیک ببینند. پارک موسی اوا تونیا که در نزدیکی زامبیا قرار دارد، نیز چندین مکان خوب برای دیدن منظره دارد از جمله نقطه ای در جزیر لیوینگستن: جایی که دیوید لیوینگستن برای اولین بار ابشار را دید، و همچنین پل معروف به لبه چاقو برای دیدن جالب هستند.

بهترین زمان برای سفر چه موقعیست؟

اخر اگوست به دلایل زیادی مناسب اسب. این زمان اخر فصل خشک است، بنابراین کاهش پخش شدن قطرات اب باعث واضح تر دیده شدن ابشار می شود و همچنین خطر مالاریا هم کمتر است.

فعالیت هایی مانند قایق سواری و شنا در استخر شیطان امکان پذیر است و همچنین از باران های موسمی و رعد و برق و طوفان در بعد از ظهر خبری نیست. اما ابشار به اندازه ایی که در فصل های بارانی متحیر کننده و چشم گیر است زیبایی ندارد.

قبل از اینکه سفر خود را برنامه ریزی و رزرو کنید زمانی از سال را برای رفتن انتخاب نمایید که فعالیت های دلخواهتان امکان پذیر باشد.

مرتبط:

آبشار آنجل _ مرتفع ترین آبشار دنیا

زنان حق ورود به جزیره اوکینوشیما را ندارند

جزیره اوکینوشیما ژاپن (Okinoshima Island)

جزیره اوکینوشیما در ناحیه ای به نام سوگونی (sougonnni) و در دریای میانی بین دو کشور ژاپن و کره واقع شده است. این جزیره از زمان های بسیار قدیم و حتی دنیای باستان برای مردم ژاپن بسیار اهمیت داشته است. بسیاری از مردمان ژاپنی برای دعا و آرزو به این جزیره می رفتند و برای امنیت در دریا و قایق رانی های خود دعا می نمودند.

در جزیره اوکینوشیما حدود ۸۰،۰۰۰ هدایا و گنج پیدا شده است که اکنون و امروزه از آن به عنوان گنج ملی یاد می شود. همانطور که حتی ورود به این جزیره ژاپنی برای خانم ها ممنوع است، سختگیری های بسیاری در این مورد انجام می دهند. این قوانین و قواعد که از آن به کارهای حرام در این جزیره نام می برند از زمان های بسیار دور و در دوران باستان شناسی مربوط به یک میلیون سال پیش در این جزیره وجود داشته و همچنان حفظ شده اند.

در سه بنا و عبادتگاهی که در  جزیره اوکینوشیما ژاپن به نام های اوکینوشیما (Okinshima)، اوشیما (Oshima) و کیوشو (Kyushu) واقع شده است می توانید ۳ زن را بشناسید که در عکس ها و مجسمه های درون این بناها قابل شناسایی است و جزو زن های مقدس برای ژاپنی ها به شمار می آیند. از این ۳ زن تا به امروز به خوبی یاد شده و برای آن ها حرم هایی در این جزیره ساخته اند و هر فردی که به دیدار این جزیره می آید، با خود نذری ها و هدایایی را به همراه می آورد. ترتیب دیدن این حرم ها بسیار اهمیت دارد. زمانی که هر مردی وارد این جزیره می شود، ابتدا باید حتما به دیدن هر ۳ این حرم ها و عبادتگاه ها برود.

اولین عبادتگاه مقدسی که مردان برای عبادت به درون آن می روند، عبادتگاه اوشیما است که در آن شخصی به نام اوکیتسو-میا یوهایشو به خاک سپرده شده است. پس از آن به دیدن عبادتگاه اوکینوشیما می روند. در نهایت پس از انجام تشریفات و آداب عبادت، تمام افرادی که وارد جزیره شده اند و تا این حرم آمده اند، با یکدیگر جمع شده و به صورت گروهی به سمت عبادتگاه شیمبارو–نویاما حرکت می کنند.

این افراد در طول راه و در نهایت در آن مکان مشخص به انجام آداب و رسوم عبادتی خود پرداخته و مراسم خود را تکمیل می نمایند. شواهدی از افرادی که سنت عبادت را جزیره مقدس اوکینوشیما پرورش داده اند، در دسترس است. جزیره اوکینوشیما ژاپن و سایت های وابسته به آن، در ناحیه موناکاتا (Munakata) در فهرست میراث جهانی در ماه جولای ۲۰۱۷ به ثبت رسیده است.

جزیره اوکینوشیما متعلق به کیست؟

هم اکنون از تمام قایق های ماهیگیری که در اطراف جزیره به کار مشغولند خواسته شده است که فاصله مشخصی را تا جزیره حفظ کنند و وارد حریم آبی جزیره نشوند. همچنین درون جزیره و در سرتاسر آن دوربین های امنیتی کار گذاشته شده است تا از ورود افراد غیر مجاز جلوگیری شود. این جزیره هم اکنون متعلق به فردی به نام موناکاتا تایشا (Munakata Taisha) است و اگر کسی بدون وجوز پا به درون جزیره اوکینوشیما ژاپن بگذارد، پیگرد قانونی خواهد داشت و جرم مرتکب شده است. کشیش های شینتو که درون جزیره مستقر هستند و همیشه در اینجا زندگی می کنند.

قوانین درون جزیره اوکینوشیما

از مهم ترین قوانین ورود به جزیره می توان به ممنوع بودن ورود خانم ها به آن اشاره کرد. جدای از آن، بسیاری از مردان نیز به سختی اجازه ورود به این جزیره را دریافت می کنند. پس از ورود به جزیره باید از یک سری قوانین پیروی کنند. برای مثال، حتی اگر کسی مجاز به ورود به جزیره باشد، ممنوع است که حتی یک کلمه در مورد آنچه که دیده یا شنیده است، صحبت کند.

همچنین هیچ کس نباید از این جزیره، چیزی بیرون ببرد. از یک شاخه درخت گرفته تا چمن یا سنگ ریزه.
قبل از ورود به جزیره، تمام مردان باید ابتدا در همان بندر خود را تماما غسل داده و پاکیزه وارد خام جزیره شوند. آن ها معتقدند که آب دریا تمام ناخالصی ها و ناپاکی ها را از بدن می شوید و با خود می برد.

جزیره اوکینوشیما
جاذبه های درون جزیره اوکینوشیما

جزیره اوکینوشیما ژاپن از زمان های قدیم با قوانین منع ورود به جزیره پنهان شده بود و با همین روش توانسته همچنان دست نخورده و سالم باقی بماند. محدودیت های ورود به جزیره حتی امروزه هم وجود دارد. در نتیجه اینجا جزیره ای خصوصی است که تنها اجازه ورود به اشخاص خاص و محدودی می دهد. جدای از بناهای با قدمتی زیاد در این جزیره که خود می تواند جزو جاذبه های فرهنگی آن محسوب شود.

 

در جزیره اوکینوشیما ژاپن جنگل ها و طبیعت بی نهایت زیبایی نهفته است که ارزش دیدن را دارد. حتی به دلیل اینکه افراد کمی وارد این مکان شده اند، این جنگل ها را می توان کاملا دست نخورده دانست. چرا که افراد در طول تاریخ به این مکان مقدس هیچ کاری نداشته اند و به طبیعت آن، دست برد نزده اند.

قدمت و تاریخچه شکل گیری این مکان مقدس

در گذشته های دور و در دوره ای که جمعیت محلی ساکن در جزیره های این ناحیه از اقیانوس در ژاپن با کشورهای خارجی در شرق آسیا شروع به تبادلات کالا نمودند، این آداب و رسوم عبادت را شکل دادند. از همان زمان جزیره اوکینوشیما ژاپن تبدیل به مکانی فرهنگی و مقدس برای مردم شد. بسیاری از تحقیقات باستان شناسی که در این جزیره بر روی هدایا و نذری های گذشتگان انجام شده است، ثابت نموده است که چنین هدایایی به اندازه یک هزاره سالم مانده اند و همچنان از آن ها نگهداری می شود.

این سایت میراث جهانی که به مدت پنجاه قرن، آیین های باستانی در آن برگزار می شود، نشان دهنده تشکیل باورهای بومی ژاپنی است. ایمان باستانی از طریق تابوهای سنتی که از جزیره محافظت می کردند، به عنوان اعتقاد مذهبی در این سه الهه ظاهر شد. جزیره اوکینوشیما ژاپن به عنوان جزیره ای مقدس در سایت های وابسته به منطقه موناکاتا (Munakata Regio)، قطعه بی نظیری از شواهد باقی مانده در مورد شکل گیری و انتقال این سنت است.

تغییر و توسعه این مراسم از قرن چهارم تا نهم اتفاق افتاده که شواهد باستان شناسی در این جزیره، شاهد بر آن و نشان دهنده مبادلات بین المللی و کالاهای ارزشمند در شرق آسیا است.

blank
ساکنان منطقه موناکاتا که جزیره اوکینوشیما ژاپن (Okinoshima) را برای امنیت دریایی پرستش کرده اند، نقش مهمی در تبادلات خارجی ژاپنی ها ایفا می کردند. این تبادلات به پیشرفت ژاپن باستان در حوزه های سیاسی، اجتماعی و مذهبی کمک بسیار نموده است. آثار آیینی جزیره اوکینوشیما ژاپن شامل بسیاری اشیاء نادر و کم نظیر از کشورهای خارجی است که به عنوان قطعات ارزشمند و مدرک مبادلات خارجی و داد و ستد در آن دوران محسوب می شوند.

این ملک و جزیره، یک شاهد کم نظیر از شواهد و نشانه هایی در طول دوران پیوسته تاریخی است و بسیار عالی برای باستان شناسان، تاریخدانان و جامعه شناسان روند شکل گیری و رشد یک آیین و چهارچوب های آن را نشان می دهد. به همین دلیل این جزیره برای چنین افرادی بسیار اهمیت داشته و مطالعات بر روی حرم ها و عبادتگاه های آن به همراه مردم باقی مانده از نسل های اولیه همچنان ادامه دارد.

سایت های باستان شناسی که تقریبا در جزیره اوکینوشیما ژاپن کم کم در حال ناپدید شدن هستند، فهرستی از تاریخچه پیشرفت آیینی، در اینجا را نشان می دهند. مراسم اهدای سه الهه موناکوتا (Munakata) در سه حرم و عبادتگاه موناکاتایاشی واقع در جزایر اوکینوشیما، اوشیما و کیوشو انجام می شود. گروه بناهای محصور شده شامبورو –  نویاما (The Shimbaru-Nuyama) از نوادگان اصیل همان مردمی هستند که در دوران باستان این آیین را به وجود آوردند و همچنان به همان شیوه عبادت خود را انجام می دهند. تابوها و وسایل مربوط به آداب و رسوم مربوط به پرستش، در جزیره مقدس، تا کنون در Okitsu-miya Yohaisho در جزیره Oshima و سایت های دیگر به فروش رسیده است.

پرستش در جزیره اوکینوشیما ژاپن، که از ارتباط باستانی میان جمعیت محلی و طبیعت آغاز می شود، به طور مداوم تا به امروز نسل به نسل به عنوان پرستش سه الهه موناکاتا، به عنوان باورهای بومی ژاپنی منتقل شده است. این آداب و رسوم در زندگی مردم محلی نیز رسوخ کرده و حتی در سرتاسر این کشور پخش شده است. به طوری که اکنون از این ۳ الهه حدود ۶۰۰۰ عبادتگاه و حرم مقدس در سرتاسر ژاپن پیدا شده است.

خوشبختانه بناهای مقدس و حرم ها در این جزیره در بالاترین نقطه ساحلی و رو به دریا ساخته شده اند. در نتیجه اگر کسی حق ورود به جزیره را نداشت، از همان دور می تواند حرم را ببیند و دعا کند. اگر در یک روز آفتابی و بدون ابر به قسمت شمالی جزیره بروید می توانید، تمام جزیره و مکان ها مذهبی آن را از روی آب تماشا کنید.

مرتبط:

ماجراجویی در ژاپن

جاذبه‌های اوزاکا؛ دومین شهر بزرگ ژاپن

غار ملیسانی و شهر ارواح گاوروس در یونان

یونان یکی از جذاب ترین کشورهای دنیاست جدای از تاریخ بلندبالا و آثار باستانی فراوان، جزایر بهشتی بخش دیگر از جاذبه های این کشورند، جزایری بکر با نوع معماری خاص و طبیعتی منحصربفرد.

یونان کشوری در حوزه ی اروپا است که جاذبه های بسیاری را در خود جای داده است و با خرید تور اروپا می توانید خود را به این کشور برسانید و از دیدن جاذبه های گردشگری آن لذت ببرید. بهتر است بدانید که در هر کشوری جاذبه هایی عجیب وجود دارد که کشور یونان نیز از این قاعده مستثنی نیست.

 

جزیره کفالونیا – غار ملیسانی

کفالونیا (Kefalonia) یکی از جزایر دریای یونان است که در نواحی غربی یونان قرار دارد و مرکز آن شهر آرگوستولی بر روی دامنه های تپه ای مشرف به بندری باریک قرار دارد. این جزیره با ۷۸۱ کیلومتر مربع مساحت، بزرگ ترین جزیره دریای یونان است و با چشم اندازهای متنوع و رشته کوه های جذاب از محبوب ترین جزایر یونان به شمار می رود. این جزیره برای ماجراجویان هم تفریحات زیادی دارد از طبیعت گردی در مسیرهای کوهستانی و گشت و گذار در سواحل با قایق موتوری گرفته تا اسب سواری بر روی ماسه های بکر و دوچرخه سواری به سمت دهکده های کوچک.

بدون شک یکی از جاذبه های متنوع و منحصربفرد این جزیره غارهای زیرزمینی و دریاچه هاست که زیبایی های خاص جزایر دریای یونان را به شما نشان می دهند.
در نواحی شرقی جزیره کفالونیا دریاچه ای کم عمق به اسم ملیسانی (Melissani) هست که به غار ملیسانی هم معروف است. غار در ۲ کیلومتری شمال غربی شهر سامی و حدود ۱۰ کیلومتری شهر آرگوستولی (مرکز جزیره) قرار گرفته و در احاطه ی جنگل هایی با دامنه های کوهستانی ست.

این غار صحره ای که با آب های زلال و کریستالی پر شده و در اثر فرآیند تجزیه صخره ها، ورود آب و فرسایش شکل گرفته در سال ۱۹۵۱ کشف و در سال ۱۹۶۳ به روی گردشگران باز شد. در طول اولین کندوکاوها در غار یک لامپ باستانی کشف شد که امروز در موزه باستان شناسی مرکز جزیره نگهداری می شود. در سال ۱۹۶۲ در طی ادامه ی جست و جوها در غار، بقایای مهمی از تمدن مینوآن پیدا شد، که نشان می داد سال ها پیش در عصر برنز هم ساکنان جزایر دریای اژه اینجا را کشف کرده بودند.

غار ملیسانی یونان

شهر ارواح گاوروس 
اینجا محلی برای عکاسان مبتدی و حرفه ای، ذهن های کنجکاو و همچنین دوست داران چیزهایی است که رها شده و یا استفاده ای از آن ها نمی شود.

روستای گاوروس یک منطقه ای است که به طور کامل رها شده و در جاده متصل به Kastoria و دریاچه Prespa واقع شده است. دلیل اینکه برای چی مردم محلی این مکان را ترک کرده و در نزدیکی آن دوباره سکونت کرده اند مشخص نیست اما این مکان فرصتی است برای اینکه بتوانید سبک معماری محلی این منطقه را از نزدیک مشاهده نمایید.

 

مرتبط:

کشف معبدی باستانی در یونان

کلیسای استرلا باسیلیکا در لیسبون در پرتغال

لیسبون شهر زیبا و ساحلی و پایتخت پرتغالی رنگ کشور پرتغال، از شهرهای نسبتا ارزان اروپا محسوب می شود. این شهر کلیساهایی دیدنی زیادی را در خود جا داده است که کلیسای استرلا باسیلیکا یکی از مهم ترین کلیساهای لیسبون است. این کلیسا در اواخر قرن هجدهم ساخته شده است و شاهکاری از معمار معروف مدرسه مافرا است.

کلیسای استرلا باسیلیکا به سفارش ملکه رگنت دونا ماریای اول که ملکه ی پرتغال بود ساخته شد او قسم خورده بود که در صورتی که فرزندش پسر شود، یک کلیسا بسازد و آن را تقدیم به حضرت مسیح کند. آرزوی او برآورده شد  او این کلیسا را ساخت، این کلیسا بین سال های ۱۷۷۹ تا ۱۷۹۰ ساخته شده است، معمار معروفی که مدرسه ی مافا را هم او طراحی کرده است. بعد از مرگ این معمار در سال ۱۷۸۶، ساخت این مسجد به پایان رسید، کلیسایی که به سبک باروک ساخته شده است و نام دیگر آن باسیلیکای قلب مقدس است.

معماری کلیسای استرلا باسیلیکا

وقتی که به معماری این کلیسا نگاه می کنید می توانید در آن ترکیبی از معماری نئو کلسیکال و معماری باروک را ببینید. نمای خارجی این کلیسا یک پایه ی میانی دارد که به وسیله ی ۲ برج ساعت در کنار هم واقع شده اند. در زیر این پایه ها که به وسیله ی دو ستون حمایت می شود می توان مجسمه هایی که نمادی از ایمان، عشق، آزادی و سپاسگذاری هستند را دید. تحسین برانگیزترین قسمت این کلیسا گنبد آن است که از آن جایی که این کلیسا روی یک تپه واقع شده است، از فاصله و مسافت دور هم به راحتی دیده می شود. بازدید کننده ها می توانند به این گنبد دسترسی داشته باشند و وقتی که در بالای آن هستند، بهترین چشم انداز شهر را داشته باشند.

کلیسای استرلا باسیلیکا طرح طبقه بندی متقابل دارد و سقف آن با مرمرهای رنگارنگ پرتغالی مزین شده است. به جز گنبد و نمای اصلی استرلا، محراب آن هم یکی دیگر از قسمت های دیدنی استرلا است که در سال ۱۸۷۰ ساخته شده است و این بخش کلیسا اثری از نقاش ایتالیایی پومپئو باتونی است. بخش دیدنی دیگری که در این کلیسا وجود دارد مقبره ای مرمری متعلق به دونا ماریای ال است که در سال ۱۸۱۶ در برزیل از دنیا رفت.

استرلا باسیلیکا
کلیسای زیبای استرلا باسیلیکا یک بنای مذهبی است که معماری نمای فوق العاده ی آن می تواند اثباتی بر تلاشی باشد که برای ساخت آن شده است، برای بسیاری از افراد شنیدن این که ملکه، در همان کلیسایی که برای پسرش ساخته بوده است دفن شده دردناک است. امروزه این کلیسا نه تنها یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری پرتغال است بلکه یکی از مهم ترین کلیساهای دیدنی لیسبون هم هست. البته این کلیسا در غرب شهر لیسبون قرار گرفته است و از منطقه ی توریستی آن به دور است ولی گردشگرهایی که در این شهر هستند می توانند با یک سفر کوتاه با تراموای دوست داشتنی و معروف لیسبون از یکی از زیباترین کلیساهای لیسبون دیدن کنند.

اندازه و وسعت این کلیسا واقعا چشمگیر است و در بالای یکی از هفت تپه ی لیسبون واقع شده است، سبک معماری آن شاخه ای از معماری فرانسه است و می توان طرح های نا متقارن زیادی را در آن دید به این معنی که اصل تقارن در آن به کار نرفته است. این استایل را می توان هم در داخل و هم در خارج کلیسا دید، داخل کلیسای استرلا باسیلیکا، هم در دیوارها و هم در کف آن می توان مرمرهای سیاه و صورتی ای که به کار رفته است را دید که برای دیزاین آن از الگوهای هندسی استفاده شده است.

یکی دیگر از دیدنی ترین قسمت های استرلا باسیلیکا صحنه ای از تولد حضرت مسیح است که به شکل مجسمه ای بی نهایت زیبا ساخته شده است و هنرمند آن هم Joaquim Machado de Castro بوده است. روبروی جاده ای که به این کلیسا منتهی می شود، پارک بسیار زیبایی به نام Jardim da Estrela Park وجود دارد که یکی از بهترین جاهای لیسبون برای عوض کردن آب و هوا است. در این پارک همچنین مجسمه ها و تندیس هایی دیدنی و انواع متنوعی از گیاهان مختلف هم هست که دیدن آن خالی از لطف نیست.

استرلا باسیلیکا
چطور از استرلا باسیلیکا دیدن کنیم؟

کجا؟ کلیسای استرلا در لارگو استرلا
چطور؟ تراموای ۲۵ از میدان Comercio یا تراموای ۲۸
کی؟ از ۸ صبح تا ۱ بعدازظهر و از ۳ بعدازظهر تا ۸ بعدازظهر

بازدید از این کلیسا کاملا رایگان است با این حال اگر بخواهید از بعضی از قسمت های این کلیسا مثل تراکوتا دیدن کنید، باید ۱٫۵ یورو بپردازید. ورودی این بخش داخل خود کلیسا است و در سمت راست محراب قرار دارد با این حال اگر بخواهید می توانید این قسمت را نادیده بگیرید و آن را نبینید.

یادتان باشد که در این کلیسا نمی توانید عکس بگیرید و هر گونه عکسبرداری ممنوع است اما اگر ۴ یورو پرداخت کنید، می توانید در سقف این کلیسا عکس بگیرید. بالا رفتن از آن خیلی سخت نیست و سنگ های سرد آن در یک روز گرم حس دلپذیری دارد. خیلی مهم است که وقتی که به قسمت سقف می روید، لبه ها را لمس نکنید چرا که دور تا دور آن برای دور نگهداشتن پرنده ها سیم کشی الکترونیک شده است و با دست زدن به آن بهتان شوک وارد می شود! با این اوصاف چشم انداز آن فوق العاده است و چشم انداز گنبد آن عالی است.

منبع:

کلیسای اچیمیادزین در ارمنستان

کلیسای نوتردام و نقوش خیالی و ترسناک

معبد هندوها در بندر عباس

پرستشگاه بُتِگوران یا معبد هندوها یکی از آثار تاریخی شهر بندرعباس است که در مرکز شهر در خیابان امام خمینی، روبروی بازار روز قرار دارد. ساختمان این معبد، در سال ۱۲۱۰ (قمری) در زمان حکومت محمدحسن‌خان سعدالملک حاکم وقت بندرعباس، از محل جمع‌آوری هدایای هندوها، توسط تجار هندی ساخته شده‌است. طرح این بنا از معماری پرستشگاه‌های هندی متأثر است.

بت گوران کجاست:

پرستشگاه بَت‌گوران یا نیایشگاه هندوها یکی از ساختمان‌های تاریخی بسیار زیبا و منحصر بفرد شهر بندرعباس است. این ساختمان در خیابان امام خمینی، روبروی بازار روز قرار دارد. ساختمان این نیایشگاه، در روزگار قاجار و در سال ۱۲۱۰ قمری و در روزگار فرمانروائی محمد حسن خان سعدالملک فرمانروای محلی بندرعباس، با پول و هدایای هندوهای کارگر در جزیره قشم، هرمز و بندرعباس و بازرگانان هندی ساخته شده‌است.

اساس ساختمان این معبد عبارت است از یک اتاق چهارگوش میانی که بر روی آن گنبدی قرار گرفته‌است. سبک معماری این گنبد را مقرنس‌های پیرامونی آن نه تنها از دیگر گنبدهای موجود در سواحل خلیج فارس، بلکه از گنبدهای سراسر ایران متفاوت می‌سازد. طرح این بنا کاملاً از معماری معابد هندی متأثر است.

ساختمان اتاق معبد و محراب در قسمت شمال معبد واقع شده و دور اتاق معبد نیز از طاقچه و قاب‌های کور ساخته شده‌است و دورتا دور اتاق معبد نیز ۴ راهرو وجود دارد که در گذشته زوار به دور آن زیارت می‌کردند. داخل راهروها حجره‌های کوچکی است که برای طلبه‌های مکتب برهمنی در نظر گرفته شده و داخل برخی از اتاق‌ها نقاشی‌های مذهبی دیده می‌شود که یکی از مهم‌ترین آن‌ها خدای فلوت زن به نام کریشنا است.

این نیایشگاه هر چند برای نیازهای هندوهای مقیم شهر بندرعباس ساخته شد اما می‌توان گفت که یکی از ساختمان‌های مهم ارتباط فرهنگی و هنری میان ایران و هند نیز بوده و هست. پیروان مکتب برهمنی یعنی کسانی که به خدایان برهما، ویشنو و تسیوا باور دارند جمع بزرگی از ملت هندوستان را تشکیل می‌دهند. چنین پیداست که سبک معماری این نیایشگاه بر پایه باورمندی از خدایان ویشنو و شیوا پرستان شمال هندوستان بوده‌است. “سه فرقه مهم میان هندوها عبارتند از: ویشنوان (پرستندگان ویشنو)، شیوان: (پرستندگان شیوا) و شاکتیان (پرستندگان الههٔ استوپاهای بودائی در محراب معبد و در تزئینات این معبد (بندرعباس) دیده می‌شود.

آشنایی با بت گوران

ساختمان اتاق معبد و محراب در قسمت شمال هند واقع شده و دور اتاق معبد نیز از طاقچه و قاب‌های کور ساخته شده‌است و دورتا دور اتاق معبد نیز ۴ راهرو وجود دارد که در گذشته زوار به دور آن زیارت می‌کردند.

داخل راهروها حجره‌های کوچکی است که برای طلبه‌های مکتب برهمنی در نظر گرفته شده و داخل برخی از اتاق‌ها نقاشی‌های مذهبی دیده می‌شود که یکی از مهم‌ترین آن‌ها خدای فلوت زن به نام کریشنا است.

از داخل راهرو غربی راه پله‌های مارپیچی وجود دارد که به سمت بالا است و به بام معبد منتهی می‌شود که ساق معبد است و با جرزهای پس رونده که الهام از معماری ایرانی است تشکیل شده‌است که ۴ نورگیر در ۴ طرف این فضای چند ضلعی روی جرزها و جود دارد و گنبد عظیمی با لایه‌های ذوزنقه‌ای و تزئینات آیین هندویی دیده می‌شود. همچنین اطراف و در ۴ طرف گنبد حدود ۷۲ برجک مخصوص هندویی وجود دارد که در وسط گنبد میله بزرگی قرار گرفته که در حقیقت محور زمین و آسمان را نشان می‌دهد.

در قسمت ضلع شرقی گنبد نیز تالار بزرگی وجود دارد که تالار اجتماعات بوده و در این تالار نقاشی‌های مختلفی به چشم می‌خورد که هر کدام از آن‌ها بیانگر فلسفه خاصی از اعتقادات مختلف مردم هند است. معبد هندوها ۱۱۶ سال پیش‌ساخته شد و یکی از نقطه‌های مهم ارتباط فرهنگی و هنری بین ایران و هند است که باید حفظ شود و متأسفانه به علت عدم توجه گذشتگان غالب نقاشی‌های آن از بین رفته و بنا هم به علت مصالح ساخت موجود و تغییرات آب و هوایی با وجود مرمت‌های پی در پی هنوز آثار ویرانی در آن به چشم می‌خورد.

چگونگی ساخت معبد بت‌گوران:

این معبد برای نیازهای هندوهای مقیم شهر بندرعباس که از سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴ هـ / ش سکونت داشته و به کارهای تجاری می‌پرداختند ساخته شد که یکی از نقطه‌های مهم ارتباط فرهنگی و هنری میان ایران و هند است. هندوها پیروان مکتب برهمنی (کسانی که به خدایان برهما، ویشنو و تسیوا معتقدند) هستند و این معبد بنابر تحقیقات به عمل آمده متعلق به خدایان ویشنو است. در هند اغلب معابد برهمنی، سنگی است، معبد هندوها در بندرعباس طبق موقعیت جغرافیایی در زمان ساخت از لاشه سنگ، ملات گل و ساروج، سنگ‌های مرجانی خاک و گچ‌های ضخیم ماده و گچ لویی استفاده شده‌است.

بت گوران جز آن‌چه از تاریخ حضور هندوها برای گفتن دارد، روزگاری خانه کودکی و جوانی ابراهیم منصفی، شاعر و آوازه‌خوان شناخته‌شده هرمزگانی بود. معبد، نهنگِ تنهای دور مانده از دریاست و آوازی شبیه این ترانه منصفی در گلو دارد: «مَوا برم تنها بَشُم/ تنها فقط با سایَه خو/ ساعت تلخ رفتِنِن/ مه خوب اَفهمُم غایَه خو»*

معبد هندوها
بَت گوران، نهنگِ تنهای بندر:

«بت گوران»، پرستشگاه هندوها، بُغ کرده در گرمای بازار روز بندرعباس. سال‌ها پس از بازگشت هندوها، تصویر بازمانده خدای «کریشنا» رنگ باخته، گچ‌های دیوارها ریخته و طرح ساعتی که عقربه‌هایش همیشه روی وقت نیایش تنظیم بود، به سفیدی می‌زند.

«معبد هندوها»، بازمانده ٨٧ ساله، نهنگ تنهای بندر است. در گوشه‌ای از خیابان، پاساژهای شلوغ و ساختمان‌های بلند دوره‌اش کرده‌اند و جز اندک گردشگرانی که به هوس خوردن غذای محلی از حیاطش می‌گذرند، میهمان چندانی ندارد. معدود تندیس‌ها در سکوت معبدی که اکنون فقط گنبد و چند نقاشی دیواری‌اش اصالت گذشته را دارند، بست نشسته‌اند.

اکنون ٨٧‌سال بعد از آن‌که بازار هندوها در بندرعباس از رونق افتاد، نقاشی‌های روی دیوار کمرنگ شده و تغییر رنگ داده و گچ‌ها ریخته. پونز‌ها توی دیوارها فرو رفته‌اند و اتاق‌های سمت شرقی در محاصره نیروهای یگان حفاظت میراث‌فرهنگی است؛ صورت معبد، صورت سال‌های پیشش نیست.

گمشده در شلوغی پاساژها

معبد هندوها چندین و چند ویترین دارد که با گردنبند‌ها و دستبند‌های هندی، مجسمه‌های ساخته‌شده از عاج فیل و ظرف و ظروف پر شده است؛ هیچ‌کدام آنها تاریخی نیستند. مامور یگان حفاظتی که در معبد نگهبانی می‌دهد، امیدی به رسیدگی به بنا ندارد.

«این سیتی سنتری که این‌جا رفت بالا چه بود؟ آن پاساژ ستاره جنوب چطور توی آسمان سبز شد؟ چرا کسی جلوشان قد علم نکرد؟ همه فقط تماشا کردند که معبد وسط این همه شلوغی گم بشود.» بازمانده تنها، در محاصره ساختمان‌های کوتاه و بلند است و گمشده میان بازار روز بندرعباس، رستوران‌ها و آبمیوه فروشی‌ها.

اما چطور درحالی‌که می‌شود در بنایی که تاریخ بلندی از حضور هندو‌ها در ایران دارد و روزگاری خانه ابراهیم منصفی، هنرمند سرشناس هرمزگان بوده، تنها به فروش صنایع‌دستی بسنده کرد؟ اینها مگر به‌خودی‌خود جاذبه‌ای برای کشاندن گردشگران به بندرعباس و بت گوران نیست؟ یا مگر نمی‌توان مرکزی جداگانه به‌عنوان خانه صنایع‌دستی بندرعباس به پا کرد؟ مدیرکل میراث هرمزگان این‌طور بیان می‌کند: «مشترکات زیادی بین فرهنگ بومی مردم بندرعباس و فرهنگ هند وجود دارد و این در صنایع‌دستی هم پیداست.»

معبد هندوها

یادی از «رامی» در معبد

«وقتی پدر و مادر ابراهیم منصفی از هم جدا شدند، او پیش پدربزرگش رفت که نگهبان معبد هندوها بود. ابراهیم، تا ١٨ سالگی آن‌جا بود و البته در رفت‌وآمد به بستک و میناب، محل زندگی پدر و مادرش. سند محکم دراین‌باره عکس‌هایی بازمانده از حضور منصفی در معبد است. اصلا حضور در معبد باعث شد او تحت‌تاثیر مکتب هندوها نام «رامی» را بر خود بگذارد.»

ابراهیم منصف هیچ وقت نمی‌خواسته آدم معروفی باشد. در اتاقش می‌خوانده و ضبط می‌کرده، ولی الان همه او را می‌شناسند.

«می‌خوام برم تنها بشم/ تنها فقط با سایه‌ام/ ساعت تلخ رفتنه/ من زمان رفتنم را خوب می‌دانم»/ بخشی از ترانه «نهنگ» ابراهیم منصفی

مرتبط:

ویشنو ، معبدی در دل بندرعباس

آتشکده آدریان در تهران

نیایشگاه آدُریان در شهر تهران واقع شده‌ است. بنای معبد آدریان مربوط به دوره قاجار است و این اثر در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۴۴۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. آتشکده آدریان، تنها آتشکده شهر تهران است که آتشی است ورهرام،  این آتشکده ۱۰۰ سال است که محل نگهداری این آتش و محل عبادت زرتشتیان است. با ما برای دیدار از نیایشگاه و آتشکده آدریان تهران همراه شوید.
تاریخچه بنای آتشکده آدریان تهران:

سنگ بنای معبد آدریان در سال ۱۲۹۳ خورشیدی با حضور ارباب کیخسرو شاهرخ، ریاست محترم انجمن وقت زرتشتیان تهران پایه‌گذاری شد و ساخت آن در سال ۱۲۹۶ خورشیدی به پایان رسید. این بنا با کمک مالی پارسیان هندوستان (بهرام جی بیکاجی) و زرتشتیان ایرانی ساکن ایران و هند ساخته شد و آتش آن را با مراسمی خاص پس از ۲۵ روز از آتشکده یزد به تهران و آدریان آوردند.

ارباب کیخسرو در یادداشت‌های خود درباره دلیل ساخت این آتشکده و تامین منبع مالی مورد نیاز برای آن نوشته است:
به آن اندیشه افتادم که برای جماعت عبادتگاهی لازم است، زیرا در تهران برای جماعت (نزدیک به ۵۰۰ تن که بیشتر پیشه‌ بازرگانی و کشاورزی داشتند) تا آن تاریخ معبدی نبود. از این‌رو چون در این زمان مرحوم بهرامجی بیکاجی یکی از پارسیان جوانمرد که کارش سیاحت بود به تهران آمده بود مطلب را با او در میان نهادم، مشارالیه وعده مساعدت داد. شرحی نوشته به او دادم و به بمبئی رفت و اقدام کرد. خوشبختانه عده ای از پارسیان مبلغی برای بنیان آدریان سرخط رفته بودند، چه برای ساختمان و چه برای اندوخته نگهداری که متدرجا برسانند.

داخل آتشکده آدریان تهران از سه بخش مجزا تشکیل شده است

مشخصات بنای آتشکده آدریان تهران:

مساحت کل زمین حدود ۱۳۰۰ مترمربع و بنای مرکزی ۲۰۶ متر مربع می‌باشد. روبروی بنا مانند آتشگاه یزد حوضی بیضی شکل به قطرهای ۸ و ۴ متر دیده می‌شود. ساختمانی با نمای سنگ سفید و کنگره ای در بالای دیوار و شش ستون که در جلوی در ورودی آن زیر طاقی قرار گرفته‌اند و سر ستون‌هایی سنگی که هر کدام چهار سر گاو دارند و گویی تمام وزن این ساختمان را به دوش می‌کشند.

در قسمت مرکزی بنای نیایشگاه اتاقی چهار گوش بنا شده که دیوارهای آن تا ارتفاع ۸۰سانتی‌متری بالا آمده‌اند و پس از دیوارها، شیشه‌های یکدست و ضخیم تا سقف ادامه دارد. در اتاق، یک ظرف مسی قرار دارد که که به آن آفرینگان (مجمر) می‌گویند، داخل آفرینگان (مجمر) کنده‌ای نیم سوخته و خاکستر بسیاری، از آتش به جای مانده و شعله‌ای باریک در میان ظرف، آتش را زنده نگه داشته‌است.

آتشکده آدریان در تهران

داخل آتشکده از سه بخش مجزا تشکیل شده است: عبادتگاه که از سه جهت، محل نگهداری آتش را از شمال و جنوب و شرق احاطه کرده است. دوم، محل نگهداری آتش که افراد عادی اجازه ورود به آن را ندارند و در غربی‌ترین بخش آتشکده نیز اتاق یشت قرار گرفته که محل به جای آوردن مراسم مذهبی است.

زرتشتیان پس از ورود به نیایشگاه، به دستشویی کوچک گوشه حیاط می‌روند و دست و روی خود را شسته و سپس به سراغ کمد آهنی می‌روند و کلاه سفید معروف به “عرقچین” برداشته و سر می‌کنند. زنان از کشوهای همین کمد، روسری سفید برمی‌دارند و می‌پوشند. زنان و مردان پیش از ورود به نیایشگاه، کفش‌های خود را درمی‌آورند اما موبدان از این کار معاف هستند. زرتشتیان هنگام ورود مستقیم حرکت می‌کنند و به سمت پنجره شیشه‌ای که آتشدان در آن قرار دارد، می‌روند و برای ادای نذر، لیوان‌های کوچکی را از موبد گرفته که آب و روغن و فتیله دارد و آن را روشن می‌کنند.

 

کاربری کنونی آتشکده آدریان تهران:

مدیریت نیایشگاه آدریان در سال ۱۳۸۷ به انجمن موبدان تهران رسید. امروزه مدیریت آتشکده‌ آدریان بر عهده کمیسیون دینی، فرهنگی، آموزشی و ورزشی انجمن زرتشتیان تهران و این محل برای برگزاری آیین های زرتشتی مورد استفاده قرار می گیرد. پیروان این دین در این مکان گرد هم می آیند و آیین‌هایی همچون واج‌یشت (روز نخست گهنبار)، آیین درگذشتگان (سوم، چهارم، دهه، روزه، سال)، نیایش اردیبهشت‌روز و مراسم نوروز را در آن به پا می دارند. عروس و دامادهای زرتشتی در جشن آغاز زندگی خود به پای آتش این آتشکده می روند و زندگی خود را با نیایش آغاز می کنند.

 

آدرس آتشکده آدریان تهران:

استان تهران، شهر تهران، خیابان جمهوری، خیابان میرزا کوچک خان، پلاک ۴

آتشکده آدریان در تهران

روش های رفتن به آتشکده آدریان تهران:

خودروی شخصی
اگر می خواهید با خودروی شخصی به آتشکده آدریان بروید، به یاد داشته باشید که این اثر در محدود طرح ترافیک قرار دارد و باید تمهیدات لازم را برای آن در نظر بگیرید.

اتوبوس
برای آنکه با اتوبوس به آتشکده بروید، باید از اتوبوس هایی استفاده کنید که از خیابان جمهوری گذر می کنند، در تقاطع فردوسی و جمهوری پیاده شوید و با کمی پیاده روی به آتشکده برسید.

مترو
نزدیک ترین ایستگاه مترو به آتشکده، سعدی است که حدود ۱ کیلومتر با آن فاصله دارد. شما با یک پیاده روی ۱۵ دقیقه ای از این ایستگاه به آتشکده می رسید.

تاکسی
تاکسی های مختلفی در سطح شهر از خیابان جمهوری گذر می کنند. معمولا در ایستگاه های تاکسی می توانید ماشین هایی را که مقصدشان این خیابان است بیابید.

مرتبط:

آتشکده ی یزد

مسجدی که به جای یک آتشکده ساخته شد

بردگوری یا سنگ گبری‌ها

بردگوری یا سنگ گبری‌ها به گورهای باستانی در دوران مادها تا پایان ساسانیان گفته می‌شود که به دلیل اعتقاد زرتشتیان بر مقدس بودن خاک، مردگان را در محفظه‌های سنگی دفن می‌کردند.

منطقه چهارمحال و بختیاری – بردگوری‌ها (سنگ گبری‌ها) قدیمی‌ترین آثار سنگی استان چهارمحال و بختیاری می‌باشند که به دوره ماد تا پایان حکومت ساسانیان تعلق دارند.

در دین زرتشت به علت اعتقاد به مقدس بودن خاک، از دفن کردن اجساد خودداری کرده و آن‌ها را در محفظه‌هایی از سنگ که استودان (استخوان دان) نامیده می‌شد و در اصطلاح بختیاری به آن‌ها بردگوری می‌گویند قرار می‌دادند. در گویش بختیاری بردگوری به معنای سنگ گبری است و به پیروان زرتشت گبر گفته می‌شود.

blank

در خطه بختیاری در دل صخره‌ها و یا سنگ‌های عظیم، فضاهایی با متوسط طول ۳٫۳۰ و عرض ۲ و ارتفاع ۱٫۲۰ متر ایجاد می‌کردند که دارای دریچه‌های مربع شکل با در سنگی بوده‌اند، بردگوری‌ها به گونه‌ای انفرادی و یا چندتایی حفر گردیده و بیانگر فرهنگ تدفین در طول بیش از ۱۵۰۰ سال در منطقه و نفوذ مذهب زرتشت و پیروان آن در این خطه هستند.

بردِگوری‌ها به گونه‌ای انفرادی و یا چند تایی در روی صخره‌هایی در اطراف شهرستان کوهرنگ حفر شده و بیانگر فرهنگ تدفین در طول دوران تاریخی در منطقه است، مکان دقیق برد گوری‌ها در بخش‌های دیناران و بازفت شهرستان کوهرنگ است.

بیش از ۵۰ بردگوری در چهارمحال و بختیاری وجود دارد که از این تعداد، ۳۸ بردگوری به ثبت ملی رسیده تا با حمایت قانون با پشتوانه حفاظت از میراث ملی از گزند تیشه نابخردان در امان باشند.

مرتبط:

آثار سنگی چهارمحال و بختیاری