نوشته‌ها

“چاشتخوار” مستندنگاری می‌شود

مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید از برنامه‌ریزی و تلاش برای اجرای برنامه مستندنگاری و پاکسازی ایوان قدمگاه، یکی از آثار برجای مانده از دوران هخامنشیان، در محدوده شهرستان ارسنجان استان فارس، که با عنوان چاشتخوار نیز معروف است، خبر داد.

حمید فدایی چهارشنبه ۸ بهمن در حاشیه بازدید از محدوده کوهستان رحمت، با اشاره به اینکه ایوان قدمگاه در انتهای جنوب شرقی کوهستان مهر قرار دارد و از آثار شاخص دوران هخامنشی است، گفت: این اثر منحصر به فرد که به نام چاشتخوار نیز خوانده می‌شود، به جهت حجم سنگ تراشی و تراش کوه کم نظیر است.

وی با تایید اینکه اثر یاد شده، ناتمام مانده است، گفت: دلایل ناتمام ماندن این اثر که بسیاری آن را دارای ساختاری شبیه به آرامگاه های هخامنشی می پندارند، هنوز در پرده ای از ابهام قرار دارد و ضرورت دارد مطالعات بیشتری در این موضوع انجام شود.

مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید با اشاره به اینکه انجام پژوهش و مطالعات علمی و هدفمند در رابطه با ایوان قدمگاه می تواند نتایج خوبی را به همراه داشته باشد، افزود: این پژوهش ها می تواند در پاسخ به ابهامات مربوط به کارکرد و تاریخ قطعی برپایی بنا بسیار سودمند باشد. شوربختانه این یادمان بسیار ارزشمند مورد گزند و آسیب های طبیعی و انسانی بسیاری قرار گرفته و نیاز است به صورت بنیادی و همیشگی مورد نگاهبانی و حفاظت و مرمت اصولی قرار گیرد.

فدایی از مستند نگاری و پاکسازی این اثر و محوطه پیرامونی توسط این پایگاه میراث جهانی خبر داد و در این باره گفت: در حال حاضر با توجه به حضور کارشناسان با تجربه مستندنگار و حفاظت گر در پایگاه میراث جهانی تخت جمشید در نظر است از این ظرفیت در ساماندهی هر چه بیشتر این محوطه استفاده کرد.

مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید ادامه داد: به عنوان نخستین گام موضوع مستندنگاری محوطه از اقداماتی است که برنامه ریزی شده و انجام خواهد شد؛ همچنین مشکل دیوار نوشته ها و رنگ هایی که در چند دهه اخیر تاکنون چهره این محوطه را زشت کرده، پاکسازی خواهد شد.

 

کارشناس پایگاه میراث جهانی پاسارگاد نیز در حاشیه این بازدید با بیان اینکه پژوهشگران متعددی در رابطه با این اثر نظراتی را مطرح کرده اند، گفت: این یادمان ساختاری همانند آرامگاه نیمه تمام داریوش سوم در تخت جمشید دارد و به صورت دو اشکوبه ای در دل کوه تراشیده شده است.

حمیدرضا کرمی، افزود: در این اثر دو ردیف پله در کناره ها دسترسی به اشکوبه بالا را امکان پذیر کرده و در ایوان بالایی گودیهایی منظم و خوش تراش بر دیواره سنگی کوه همانند تاقچه هایی تراش خورده است. عناصر معماری و هنری ایوان چاشتخوار به همین گودی های تاقچه مانند محدود می شود و هیچ سنگ نگارهای بر دیواره یادمان دیده نمی شود. گوشه ها در دو سوی ایوان عمود و هموار است و نشان از دقت سنگ تراشان و معماران در برپا ساختن این یادمان دارد.

این کارشناس باستانشناسی با اشاره به پژوهش‌های انجام و پیشنهادهای ارائه شده در خصوص این اثر، گفت: با نگاهی به سبک تراش و همچنین نشانه های ابزار سنگ تراشی و همچنین مقایسه این اثر با آرامگاه های هخامنشی که در دل کوه ساخته شده است، بنای ایوان قدمگاه را یادمانی از دوران هخامنشی یادآور می‌شود.

 

کرمی ادامه داد: تا کنون پژوهشگران زیادی از این یادمان بازدید و هرکدام در مورد کارکرد آن دیدگاهی را مطرح کرده‌اند؛ وجود چشمه طبیعی در پایین ایوان که پیش از خشکیدگی بر اثر برداشت بی رویه آب های زیرزمینی جوشان و پرآب بوده، یکی از مهمترین دلایل گزینش این مکان برای برپایی این یادمان بوده با توجه به اینکه آب یکی از عناصر مقدس در ایران باستان به شمار می‌رفته است.

منبع:ایسنا

مرتبط:

مهمان‌نوازی ایرانی در نقوش تخت‌جمشید/تعارضها، عامل جذب گردشگران

چرا داریوش تخت جمشید را ساخت؟

«معبد خورهه»؛ ستون‌هایی به سوی خورشید

«گذری بر خاک نمناک»؛ قصه‌هایی از ۱۰ بنای میراث‌جهانی

کتاب «گذری بر خاک نمناک» روایت ۱۰داستان کوتاه به نوشته «مجید شفیعی» است که در هر فصل، ۱۰ اثر فرهنگی‌تاریخی ایران را که در فهرست جهانی یونسکو ثبت شده‌اند، معرفی می‌کند.

مجید شفیعی در کتاب  گذری بر خاک نمناک به روایت قصه‌هایی از ۱۰ بنای میراث‌جهانی ایران برای گروه سنی نوجوانان می پردازد. شفیعی شاعر و نویسنده کودک‌ونوجوان، متولد ۱۳۵۰ تهران و دانش‌آموخته رشته موزه‌داری و عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان است؛ او تاکنون بیش از ۵۰ عنوان کتاب اعم از شعر و مجموعه داستان و رمان در نشرهای مختلف به چاپ رسانده است.

کتاب گذری بر خاک نمناک در ۱۰ فصل به معرفی  ۱۰ اثر فرهنگی تاریخی که در فهرست یونسکو ثبت جهانی شده، پرداخته است، هر فصل از این کتاب شامل دو گفتار است که در گفتار اول داستانی کوتاه برای مخاطب روایت و در گفتار دوم یک اثر فرهنگی‌تاریخی مادی (ملموس) به نوجوانان معرفی می‌شود.

راز معبد (زیگورات چغازنبیل)، رویاها (پاسارگاد)، کلمات سنگی (بیستون)، گفت‌وگوی ارواح (تخت‌جمشید)، خاک‌نمناک (ارگ بم)، ماهی بزرگ (سازه‌های آبی شوشتر)، زندان دیو (تخت سلیمان)، خانه مهر (کلیسای سنت استپانوس)، رویای سلطان (گنبد سلطانیه) و باغ فیروزه‌ای (میدان نقش جهان)، عناوین ۱۰ فصل کتاب گذری بر خاک نمناک است که شفیعی تالیف کرده است.

تا پیش از انقلاب اسلامی هیچ‌کدام از آثار فرهنگی، تاریخی و طبیعی کشور در فهرست میراث‌جهانی به ثبت نرسیده بود؛ در سال ۱۳۵۸ سه اثر چغازنبیل، تخت‌جمشید و میدان امام (نقش جهان) اصفهان ثبت شد و در ادامه پس از ۲۴ سال توقف در فرایند ثبت آثار فرهنگی تاریخی مادی (ملموس) در یونسکو، تخت سلیمان در آذربایجان‌غربی، مجموعه ارگ بم کرمان، مجموعه پاسارگاد در فارس، گنبد سلطانیه در زنجان، محوطه بیستون در کرمانشاه، مجموعه کلیساهای آذربایجان غربی و شرقی، سازه‌های آبی شوشتر در خوزستان، بازار تبریز در استان آذربایجان شرقی و بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی در استان اردبیل، مجموعه باغ‌های ایرانی، مسجد جامع اصفهان، برج گنبد قابوس در گلستان، مجموعه فرهنگی تاریخی (کاخ) گلستان تهران، شهر سوخته، منظر فرهنگی میمند، محوطه باستانی شوش، بیابان لوت، قنات‌های ایرانی، شهر تاریخی یزد، منظر باستان‌شناسی ساسانی فارس و جنگل‌های هیرکانی در فاصله سال های ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۸ (۲۰۰۳ تا ۲۰۱۹)، تعداد آثار ایران در فهرست جهانی یونسکو، به ۲۴ اثر  رسید و اکنون ایران در رتبه نهم جهان قرار دارد.

شفیعی در پیش‌گفتار کتاب خود مختصری درباره معاهده بین‌المللی میراث جهانی یونسکو (نوامبر ۱۹۷۲) مربوط به حفظ آثار تاریخی،‌طبیعی و فرهنگی در کشورها می‌پردازد؛ بر اساس این کنوانسیون، کشورهای عضو یونسکو می‌توانند آثار تاریخی، طبیعی و فرهنگی کشور خود را نامزد ثبت به عنوان میراث‌جهانی کنند؛ ایران سه سال پس از تصویب این کنوانسیون در مجمع‌عمومی یونسکو در سال ۱۹۷۵ به کنواسیون میراث‌جهانی یونسکو پیوست.

وی در این بخش ماموریت‌های کنوانسیون میراث جهانی یونسکو، شرایط انتخاب یک اثر به عنوان میراث جهانی، شرایط انتخاب، فرایند نامزدی، فهرست آزمایشی، روند تشکیل پرونده برای معرفی اثر و کمیته میراث جهانی و همچنین آثاری غیرمادی (ناملموس) ایران را که در یونسکو ثبت جهانی شده است، شرح می‌دهد.

آئین باستانی و کهن نوروز، ردیف‌های موسیقی سنتی ایران، آئین پهلوانی و زورخانه‌ای، هنر نمایشی آئینی تعزیه، مهارت فرش‌بافی کاشان، مهارت فرش‌ فرش قشقایی و گبه استان فارس و موسیقی بخشی‌های خراسان شمالی، دانش سنتی لنج‌سازی و دریانوردی در خلیج فارس و نقالی، قصه‌گویی اجرایی ایرانی، آئین قالی‌شویان مشهد اردهال، فرهنگ پخت نان لواش و آئین نوروز، هنر ساختن و نواختن کمانچه، چوگان، بازی سوار بر اسب همراه با روایت‌گری و موسیقی، ساختن و نواختن دو تار ایرانی، هنر نگارگری (مینیاتور) و مراسم و آیین زیارت تادئوس مقدس (قره کلیسا) ، شانزده اثر آیینی و معنوی ایرانیان است که از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۹ (۲۰۰۹ تا ۲۰۲۰) در فهرست میراث ناملموس یونسکو به ثبت رسیده‌ است.

فصل اول این کتاب ( راز معبد) داستان یک مرد نقاش است که هنگام نقاشی از تصویر یک معبد تاریخی، تخیلات و تصورات خود را با مستندات اخبار و رازهای مربوط به آن بیان می‌کند: «اینها را توی کتاب‌ها نوشته‌اند. شاید هم حدس زده‌اند. مثل همین زنبیل بر عکس که یکی فکر می‌کند لاک‌پشت است، یکی فکر می‌کند فیل است و یکی فکر می‌کند تپه است. آقای نقاش می‌خواست تصویر کامل این زنبیل را بکشد با تمام حصارهایش. فاخته خیال نقاش به همه جا سرک کشید. توی تاریخ؛ توی نقاشی؛ در سرزمین خوزستان که این زنبیل توی آنجا پیدا شده بود.».(ص.۲۲)

در انتهای این بخش، آقای نقاش داستان، اطلاعات و تحقیقات کتابخانه‌ای خود را با خواننده به اشتراک می گذارد و اثرش را کامل می‌کند: «نقاش گشت و گشت و کشید و کشید حصار در حصار، معبد در معبد حقیقت برایش مثل آن ماهی سنگی بود که لای آن زنبیل گیر کرده بود و هیچ‌کس آن را نمی‌دید. سال‌ها بعد همه چیز در حمله بزرگی که آشور به عیلام کرد سوخت و خاکستر شد… نقاش از معبد بزرگ چغازنبیل یک نقاشی بزرگ کشید و برای تسکین دردهای این زن شروع کرد به نقاشی کردن و تصویر زن را به طور کامل کشید زنی با بچه‌ای در بغل با سر و دست سالم و پاهایی که شبیه دم ماهی بودند. آن زن لبخند می زد.».(ص.۳۱)

در گفتار دوم فصل اول نویسنده اطلاعاتی را درباره زیگورات چغازنبیل به خوانند می‌دهد: «در سال ۱۸۹۰ میلادی ژاک دمرگان باستان‌شناس معروف (زمین‌شناس و مهندس معدن فرانسوی) گزارش داد که در ناحیه معروف به چغازنبیل معادن نفت وجود دارد؛ در نتیجه همین گزارش شرکت نفت ایران به وجود آمد. در حدود ۵۰ سال بعد از آن تاریخ، مهندسانی که مشغول کار اکتشاف نفت در آن حوالی بودند برای باستان‌شناسی که در شوش حفاری می‌کرد آجری را فرستادند که روی آن نوشته‌هایی بود و همین آجر باعث شد که حفاری و کنده‌کاری و خاک‌برداری از این مکان تاریخی انجام  گیرد.».(ص.۳۵)واژه زیگورات از فعل زیگورو به معنای بلند و برافراشته ساختن مشتق شده است. واژه چغازنبیل از دو جزء چغا به معنای تپه و زنبیل به معنای سبد درست شده است.

چغازنبیل توسط پادشاه عیلامی اونتاش ناپیریشا در نزدیکی رود دز ساخته شد و دوراونتاش نامیده شد؛ دور به معنی شهر یا قلعه بوده است. در مرکز شهر معبد عظیمی به صورت چند طبقه‌ای بنا شده که امروزه فقط دو طبقه آن پابرجا است. معبد چغازنبیل بزرگترین اثر معماری بر جای مانده از تمدن عیلامی است. واژه زیگورات از فعل زیگورو به معنای بلند و برافراشته ساختن مشتق شده است. واژه چغازنبیل از دو جزء چغا به معنای تپه و زنبیل به معنای سبد درست شده است. گویا قبل از حفاری معبد، ویرانه‌های تپه مانند یک زنبیل بر عکس بوده است به همین علت شهر کهن دوراونتاش را به این نام خوانده اند. (ص.۳۶)

«چغازنبیل نیایشگاهی باستانی است که در زمان عیلامی‌ها و در حدود ۱۲۵۰ سال پیش از میلاد ساخته شده است، چغازنبیل بخش به جامانده از شهر دوراونتاش است، بلندی آن ۵۲ متر ۵ طبقه بوده است، اما امروز ارتفاع آن ۲۵متر و تنها ۲ طبقه و نیم از آن باقی مانده است».(ص.۳۷) «در سال ۶۴۶ پیش از میلاد سپاهیان آشور به رهبری آشوربانیپال به عیلام تاختند با ویران کردن شهر شوش و قتل عام هزاران نفر از مردم بی گناه، تمدن باستانی عیلام را به پایان رساندند.»(ص.۴۰)

شفیعی در ۹ فصل دیگر این کتاب بر همین منوال داستان‌هایی کوتاه را برای ۹ اثر جهانی ایران نگاشته و در ادامه با اشاره به مستندات و تحقیقات کتابخانه‌ای به تاریخچه آثار، سبک معماری آن اشاره می‌کند.

کتاب گذری بر خاک نمناک شامل قصه‌هایی از ۱۰ بنای ایرانی میراث‌جهانی در  ۱۰ فصل و ۲۳۶ صفحه به قلم مجید شفیعی در سال ۱۳۹۹ برای گروه سنی نوجوانان توسط نشر تاریخ ایران در هزار نسخه منتشر شده است.

منبع:ایرنا

مرتبط:

ارسال پرونده خوشنویسی ایران به یونسکو

دستور حذف برای دانش ثبت جهانی‌شده یونسکو ؟!

فهرست بلند بالای خلیج فارس برای ثبت در یونسکو

فارس _خاستگاه ایدئولوژیک هنر هخامنشی

فرمانروایی واپسین ایلامی‌های حاکم در منطقه جنوب ایران در سده ششم هجری به سازمان حکومتی بزرگی تبدیل‌شده بود که ناگزیر از ایجاد بناهایی عظیم و به‌کارگیری هنرمندانه‌ترین اسلوب‌های معماری روزگار خویش بود. در همین مرحله، کوروش دوم در شهر کُهن اَنشان ساختار مدیریتی به ارث برده بود که باید این نظام مدیریتی، در ساخت بزرگ‌ترین بناهای سنگی دوره باستان، پاسارگاد و سپس تخت جمشید تجلّی می‌یافت.

 در مرحله دیگر، ساختار سازمان حکومتی ایجاب می‌کرد تا شکوه و عظمت در ساخت بناهای حکومتی همراه با بهترین تزئینات هنری و ساخت اشیای هنری به نمایش گذاشته شود.

 همه این هنرها در محدوده جنوب و جنوب غربی سرزمینی که با نام بومی ایران می‌شناسیم در منطقه پارس در کنار دریایی به همین نام به‌عنوان خاستگاه این امپراتوری طی دو سده آفریده شد.

در همین منطقه فارس بیش از صدها کتیبه رسمی به خط میخی پارسی باستان در بناهای حکومتی این دوره به یادگار گذاشته‌شده است. با پی افکندن بناهای سلطنتی، پادشاهان این حکومت درصدد برآمدند تا علاوه بر بسط و توسعه ارضی سرزمین خود سند محکمی بر بنیان‌گذاری شالوده رسمی سرزمین پارس و محدوده قلمرویی خود در بنیان کاخ‌های خود برای روزگار آینده این سرزمین از سیم و زر به یادگار گذارند.

ساختار شهری پایتخت‌های این امپراتوری در منطقه فارس بر دو منطقه پارسه و پاسارگاد متکی بود که در یک محور شمالی – جنوبی در یک بستر زیستی در محدوده‌ای به طول ۷۰ کیلومتر شکل‌گرفته بود. بافت جغرافیای زیستی این محدوده در یک منظر فرهنگی واحد قابل‌تعریف است. در این محور فرهنگی، رودخانه سیوند از شمال به جنوب در جریان است. سرچشمه‌های این رود در منطقه پاسارگاد پس از جاری شدن در باغ‌های اطراف کاخ‌های سلطنتی پاسارگاد، از شهر پارسه در دشت پهناور تخت جمشید می‌گذشته و صدها هکتار از اراضی کشاورزی این شهر را آبیاری می‌کرده است. در محدوده اطراف همین رودخانه در این دشت، بیش از ۳۴ محوطه دوره هخامنشی وجود دارد.

در بخش‌های مرکزی این رود و در حدفاصل دو منطقه شهری بزرگ دوره هخامنشی، آب این رود با هدایت از طریق آبراهه‌هایی برای استفاده‌های صنعتی گسترده این دو مرکز سیاسی، در درّه بلاغی بکار گرفته می‌شده است؛ بنابراین در یک مفهوم کارکردی می‌توان بستر زیستی یک رودخانه را در چشم‌انداز فرهنگی مهم‌ترین مراکز سیاسی یک حکومت در محدوده رسمی جغرافیایی فرهنگی آن حکومت تعریف و درک کرد. در این منطقه جغرافیایی که با نام پارس می‌شناسیم، در اطراف هسته مرکزی و رسمی فرهنگ، در محدوده‌ای به شعاع یک‌صد کیلومتر بیش از یک‌صد استقرار در ابعاد و کارکردهای مختلف شناسایی‌شده است.

جشن‌های نمادین سالیانه در مرکز بر توان مدیریتی و تدابیر شاهانه افزود و در مقابل، امنیت لازم برای مناطق گسترده تحت فرمانروایی فراهم شد.

تأمین امنیت لازم و تولید ثروت در محدوده امپراتوری منجر شد تا ارتش عظیمی از تمام مناطق فراهم شود و در همین فرآیند توسعه، بخش‌های ارضی سرزمینی وسیع در چارچوب یک حکومت منسجم سازمان‌دهی بیابند.

 در تمام طول دوره فرآیند شکل‌گیری قلمرو جغرافیایی هخامنشیان، منطقه جنوب غرب ایران به‌عنوان مهم‌ترین بخش منحصربه‌فرد جامعه هخامنشیان باقی ماند و پایتخت‌های سیاسی، ایدئولوژیک و فرهنگی جامعه هخامنشی در این محدوده قرار داشت. منطقه‌ای که به دلایل ساختار طبیعی، هسته مرکزی حکومت‌های یکپارچه ایران باستان در این محدوده شکل گرفت و از این محل، قلمروی حکومتی خود را گسترش دادند.

وجود دریای پارس در سرتاسر محدوده جنوبی و بیابان‌های خشک عربستان هر دو مانع طبیعی عظیمی علیه هرگونه تهاجم به منطقه جنوب غرب ایران بودند. دو کویر بزرگ مرکزی در بخش‌های داخلی کشور ایران، به منطقه فارس و خوزستان اجازه می‌داد تا بتوانند سیستم‌های دفاعی خود را در بخش‌های حساس‌تر برگزینند.

بنابراین، مآمن امن سرزمین فارس و حاصلخیزی دشت‌های گسترده جنوب غرب ایران، این محدوده را به پناهگاهی امن برای شکل‌گیری و توسعه هسته‌های مرکزی ایران باستان تبدیل کرده بود. به این دلایل، فارس و خوزستان به‌عنوان خاستگاه سیاسی و قلب ایدئولوژیک حکومت‌های ایران باستان رسمیت یافت.

در سرتاسر گستره امپراتوری هخامنشی و در نقاط دوردست از مرکز این حکومت، ساتراپ‌ها و پایتخت‌های منطقه‌ای قرار داشت. تشکیلات سیاسی، اقتصادی، اداری هر ساتراپ به تبعیت از مرکز دارای همان ویژگی‌های شاهانه بود. ساتراپ‌ها، خراج سالیانه به حکومت مرکزی می‌پرداختند و در زمانی که شاه بزرگ به محدوده یک ساتراپی مسافرت می‌کرد، حاکم محلّی باید در مکانی مناسب با شأن شاهانه از او پذیرایی می‌کرد.

 تمام پایتخت‌های ساتراپی‌ها با مرکز حکومت هخامنشی یعنی جنوب غرب ایران در ارتباط بودند و ملزم به ارسال گزارش‌های سالیانه به مرکز بودند.

 به همین دلیل، شاهراه بزرگی در محدوده این حکومت تشکیل‌شده بود که پیک‌های تیزرو تمام اخبار بَلاد مختلف را به مرکز گزارش می‌کردند.

در سرتاسر این راه، ایستگاه‌هایی وجود داشت و بین هر دو ایستگاه یک روز فاصله بود. در ایستگاه‌های بین راه، آب و غذای مسافران و اسب‌های تازه‌نفس تأمین می‌شد. شبکه راه‌ها تحت کنترل بود و در نقاط استراتژیک و پرخطر سربازانی گماشته شده بود. پادشاهان هخامنشی، برای سنّت‌ها و عقاید مذهبی بومی هر منطقه احترام قائل بودند و ساختار جامعه خود را بر تنوع فکری و فرهنگی انسجام داده بودند.

امپراتوری هخامنشی حکومتی چندزبانه و چند فرهنگی بود. این امپراتوری تحت فرمانروایی پادشاهانی مقتدر اداره می‌شد و در چارچوب این اقتدار بود که زبان‌های محلّی، ساخت معابد و سنّت‌های مختلف در قلمرو وسیع هخامنشیان جریان داشت.

در این حوزه وسیع، مجموعه قوانینی وجود نداشت که در مورد تمام نقاط یکسان اجرا شود.

مفهوم «قانون شاه» نیز نه به ایدئولوژی سیاسی – مذهبی حکومت «به نیروی اهورامزدا، این اقوام قانون مرا محترم شمردند» و نه به تشکیلات قضایی مردم مناطق مختلف امپراتوری تعلق داشت (همان). بلکه در حوزه قضایی، مردم هر سرزمین در چارچوب حقوق و قوانین همان محل دادرسی می‌شدند و مفهوم محترم شمردن قانون شاه، در واقع احترام به ساختار مدیریتی حکومتی بود که به پشتوانه آن، اجرای حقوق قضایی محلی در مناطق مختلف و پای بندی به مقررات در سطوح مختلف ضمانت می‌شد.

بیش از ۳۰ ایالت تحت قلمرو این امپراتوری، اگرچه از نظر فرهنگی با ناحیه فرهنگ رسمی در مرکز حکومت تا حدودی تفاوت داشتند امّا، با توسعه توان ارتباطی و ایجاد نُمادهای سمبلیک در خاستگاه ایدئولوژیک، حکومت تلاش می‌کرد تا جنبه‌های همگرایی و قرابت‌های فرهنگی برای انسجام ارضی و سیاسی در ساختار حکومتی خود پدید آورد. عینی‌ترین جنبه‌ها، بر وحدت، یگانگی و یکتاپرستی در پیوند دین و دنیا در خاستگاه ایدئولوژیک این مرکز در بنای تخت جمشید تجلی یافت و تنوّع و کثرت فرهنگ‌ها با حفظ آداب‌ و رسوم و سُنن ملل مختلف در ساختار سیاسی، اداری نظام مدیریتی حکومت انسجام داده شد. تمام ساتراپی‌ها، اگرچه از نظر فرهنگی باهم متجانس نبودند اما از نظر کارکردی با هسته مرکزی در ارتباط مستقیم بودند و با دیگر ساتراپی‌ها در چارچوب ساختار رسمی و تضمین امنیت قوانین وضع‌شده در مرکز باهم ارتباط داشتند.

* گزارش از دکتر علیرضا عسکری چاوردی، مدیر پایگاه میراث جهانی منظر باستان‌شناسی ساسانی فارس (فیروزآباد و سروستان)

مرتبط:

چرا داریوش تخت جمشید را ساخت؟

سازه‌های آبی دوران هخامنشیان، میراث گران‌بهای نیاکان

بند بهمن _جاذبه ی گردشگری استان فارس

تعطیلی تخت‌جمشید، پاسارگاد، چغازنبیل و سایر پایگاه‌های میراث فرهنگی

با تشدید شیوع ویروس کرونا و اعمال محدودیت‌های جدید بسیاری از بخش‌های کشور تعطیل شدند، در ادامه این روند پایگاه‌های میراث فرهنگی نیز امکان بازدید ندارند و آن‌ها در این بخش فعالیتی ندارند.

این روزها به واسطه شیوع ویروس کرونا و افزایش تعداد فوتی‌ها شاهد اعمال محدودیت‌های جدید در شهرهای کشور هستیم چنان‌که بیشتر بخش‌هایی که فعالیت آن‌ها ضروری نیست و در دسته مشاغل ۲،۳ و ۴ جا می‌گیرند؛ در شهرهای قرمز و نارنجی تعطیل شده‌اند. در این میان موزه‌ها و حتی پایگاه‌های میراث فرهنگی نیز کارشان به تعطیلی کشیده است.

فرهاد عزیزی، مدیرکل دفتر امور پایگاه‌های کشور درخصوص وضعیت فعالیت پایگاه‌های میراث فرهنگی کشور، گفت: فعالیت پایگاه‌های میراث فرهنگی کشور منوط به تصمیمات ستاد ملی و ستاد استانی کروناست و در مناطقی که در سطح شهرها و استان‌های قرمز قرار می‌گیرند، فعالیت این پایگاه‌ها تعطیل شده است. البته باتوجه به آن که بیشتر شهرهای کشور در زمره شهرهای قرمز و نارنجی قرار می‌گیرند، می‌توان گفت بیشتر پایگاه‌های میراث فرهنگی کشور تعطیل شده‌اند به عنوان مثال در حال حاضر بخش‌های موزه‌ای و خدماتی کاخ گلستان که در شهر تهران به عنوان یکی از شهرهای قرمز قرار دارد، تعطیل است، اما کادر اداری بنا بر شرایط کارمندان در شهرهای قرمز به صورت یک سوم مشغول کار هستند.

او یادآور شد: هرچند پایگاه‌های میراث فرهنگی، در سراسر کشور خدمات بازدید ندارند و امکان بازدید از این اماکن وجود ندارد اما کادر اداری و اجرایی بر اساس مصوبات ستاد کرونا فعال هستند.

عزیزی خاطرنشان کرد: از آن‌جا که بیشتر پایگاه‌های میراث فرهنگی، کشور از جمله چغازنبیل، تخت جمشید و پاسارگاد در مناطق قرمز رنگ قرار دارند، از این رو امکان بازدید از این اماکن وجود ندارد. اما کادر اداری و پژوهشی در این مراکز فعال هستند و کارهای مرمتی و پژوهشی خود را پیش می‌برند.

ایلنا نوشت، مدیرکل دفتر امور پایگاه‌های میراث فرهنگی، کشور با اشاره به این‌که با توجه به تعطیلی‌هایی که شیوع ویروس کرونا برای پایگاه‌های میراث فرهنگی به همراه آورده است، این مراکز برنامه‌های خاصی در حوزه پژوهش و مطالعات تعریف کرده‌اند، اذعان کرد: از ابتدا سالجاری تاکنون برنامه‌های خاصی برای پایگاه در نظر گرفته شده و هر پایگاه بسته به برنامه‌ای که برای آن در نظر گرفته شده، کارها و امور خود را پیش می‌برد. تقریبا می‌توان گفت تاکنون تمام این فعالیت‌ها انجام شده است. تولید محتوا و معرفی محوطه تاریخی و اشیا آن‌ها از جمله اولویت‌های پایگاه میراث فرهنگی در سال‌جاری است. معتقد هستیم در این بخش با نواقصی روبرو بودیم. راه‌اندازی سایت‌های اینترنتی نیز در اولویت فعالیت پایگاه‌ها گنجانده شده است.

منبع:اسکان

مرتبط:

چرا داریوش تخت جمشید را ساخت؟

نقش رستم نام مجموعه‌ ای باستانی در استان فارس

چغازنبیل _بزرگ‌ترین نیایشگاه ایران باستان

نقش‌برجسته جدید از چهره انسان در تخت جمشید کشف شد

فصل چهارم کاوش آبراهه‌های تخت جمشید با هدف بازگشایی بخش جنوبی آبراهه خاوری دروازه ناتمام انجام و اعلام شد که در روزهای پایانی این کاوش، چهره انسان تراشیده شده در این مجموعه میراث جهانی کشف شد.

تصویری از این نقش‌برجسته تاکنون در اختیار رسانه‌ها قرار نگرفته است.
بنا بر اعلام باستان‌شناسان، در فصل چهارم کاوش آبراهه‌های تخت‌جمشید، کارگاه‌هایی با اهداف مختلف در محل دیوار جنوبی تختگاه، حیاط خاوری کاخ آپادانا و حیاط شمالی کاخ هدیش ایجاد و کاوش شد.

هدایت و دفع آب‌های سطحی محوطه تخت‌جمشید دستاورد کاوش
مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید یکشنبه ۲۰مهرماه با اعلام این خبر به خبرنگاران افزود: فصل چهارم کاوش آبراهه‌ها در ادامه فصل قبلی و در بخش شرقی دروازه نیمه‌تمام متمرکز شد.
حمید فدایی عنوان کرد: با کاوش بخش عمده‌ای از مسیر مسدود آبراهه‌ها، انتظار می رود موضوع هدایت و دفع آب‌های سطحی در این بخش از تختگاه به‌خوبی صورت گیرد.
او با اشاره به کشف بقایای اسکلت‌های انسانی و حیوانی در این دوره از کاوش، این مهم را  بابی برای ایجاد ظرفیت‌های جدیدی در مطالعات رویدادهای دوره هخامنشیان و پس از آن در تختگاه تخت جمشید برشمرد.
مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید اظهار کرد: نتایج به دست آمده از این فصل کاوش حاصل برنامه‌ریزی و همکاری مجموعه‌ها و افراد مختلفی است.

فدایی ادامه داد: حضور هیات باستان‌شناسی در کنار کارشناسان پایگاه، تخت جمشید را بیش از گذشته زنده و پویا کرد؛ همچنین این هیات در همکاری با واحد حفاظت و مرمت و بازگشایی تعدادی از دریچه‌های مسدود آبراهه‌ها در کاخ‌های روی صفه و با هدف حفاظت از بقایای معماری در مقابل بارندگی مشارکت کردند که مهمترین اقدام آن‌ها بازگشایی دریچه مسدود آبراهه‌ای در حیاط شرقی کاخ آپادانا و همچنین در حیاط شمالی کاخ هدیش بود که باهدف حل مشکل آبگیری در کاخ‌های یادشده نقش بسیار مهمی در کاهش روند فرسایش آثار خواهد داشت.

پیش‌بینی‌ها درباره یافتن اسکلت حقیقت یافت
سرپرست گروه کاوش آبراهه های تخت جمشید نیز ابراز داشت: در سال ۱۳۹۶ و در جریان فصل سوم کاوش، در محل دریچه A آبراهه خاوری دروازه ناتمام، به تراکمی از اسکلت‌های انسانی و حیوانی برخوردیم که این موضوع سبب شد در آن برهه زمانی با توجه به محدودیت فضای آبراهه و کند شدن روند کار را از قسمت جنوبی آبراهه به سمت شمال ادامه دهیم.
علی اسدی ادامه داد: کاوش فصل سوم در این قسمت تا فاصله ۵۰ / ۳۳ متری ادامه یافت و در انتها با شناسایی یک اسکلت انسانی کامل به پایان رسید که به دلیل پایان مدت زمان مجوز کاوش ، کار بر روی آن به فصل چهارم موکول گردید.
وی با اشاره به اینکه در فصل چهارم کاوش آبراهه‌ها چندین کارگاه به صورت همزمان فعال شد، ابراز داشت: با توجه به تجربه فصل سوم کاوش، در آغاز فصل چهارم پیش‌بینی می‌شد در صورت کاوش بخش جنوبی آبراهه خاوری دروازه ناتمام در محل دریچه A، مجددا با تراکم اسکلت‌های انسانی مواجه شویم؛ بر همین اساس و به منظور جبران کند شدن احتمالی روند کار، کارگاه دیگری تحت عنوان کارگاه D در فاصله ۴۰ متری جنوب دریچه A بر روی آبراهه ایجاد کردیم تا همزمان امکان عملیات کاوش از این سمت نیز فراهم شود.
سرپرست گروه کاوش آبراهه های تخت جمشید عنوان کرد: کارگاه D با ابعاد سه در سه متر ایجاد شد و در عمق ۵۰ / ۳ متری آن پس از برداشت یکی از بلوک‌های سنگی سقف آبراهه، عملیات کاوش رسوبات انباشت شده در درون آن به سمت شمال تا رسیدن به بخش دیگری از گروه که در محل جنوب دریچه A در حال کاوش بودند، ادامه یافت.
وی با اشاره به صحت پیش‌بینی‌ها درباره یافتن اسکلت های جدید در آبراهه‌های تخت جمشید، بیان کرد: در روزهای ابتدایی کاوش در جنوب دریچه A آبراهه خاوری دروازه ناتمام به اسکلت‌های انسانی و حیوانی متعدد برخورد کردیم؛ پس از آن، کاوش در آبراهه یادشده با به هم رسیدن دو بخش از گروه و بازگشایی کامل محدوده جنوبی آن پایان یافت.

یک چهره انسانی تراشیده شده در جریان کاوش کشف شد
اسدی درباره یافته‌های جدید گفت: علاوه بر اسکلت‌های انسانی و حیوانی، در روزهای پایانی کاوش این آبراهه یک چهره انسانی تراشیده شده بر روی زائده صخره‌ای دیواره شرقی کارگاه شناسایی شد که در نوع خود جالب توجه بود.
عضو هیات علمی دانشگاه هنر شیراز با اشاره به اقدامات مربوط به کاوش در دیواره جنوبی تختگاه تخت جمشید مطرح کرد: در این فصل از کاوش دومین مرحله کاوش دیوار جنوبی تختگاه نیز انجام گرفت. این بخش از دیوار تختگاه به واسطه انباشت حجم عظیم خاک‌های حاصل از کاوش‌های موسسه شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو در دهه ۱۹۳۰ میلادی پوشیده شده و نیاز بود تا ضمن آزادسازی نمای دیوار یادشده، بقایای مواد باستان‌شناختی فراوانی که در خاک انباشتی وجود داشت نیز استخراج، ثبت و مطالعه شود.
او یکی دیگر از اقدامات این دوره از کاوش را استحکام‌بخشی و ساماندهی دیواره تختگاه برشمرد و گفت: با توجه به اینکه در پایان فصل سوم کاوش دیواره‌ها و کف کارگاه ایجاد شده بر روی دیوار تخت‌گاه استحکام‌بخشی نشده بود، در جریان فصل چهارم کاوش، بخش‌های فرو ریخته و شکاف برداشته دیواره‌ها و کف کارگاه نیز ساماندهی شد.

این باستان شناس درباره بازگشایی دریچه دفع آب‌های سطحی و یافته‌های جدید سنگی، اظهار کرد: همزمان با کاوش کارگاه‌های یاد شده در فصل چهارم، دو کارگاه نیز بر روی دریچه‌های مسدود موجود در حیاط خاوری کاخ آپادانا و حیاط شمالی کاخ هدیش ایجاد شد. کاوش این دریچه ها علاوه بر بازگشایی آنها که هدایت و تخلیه روان‌آب‌های سطحی به درون شبکه آبراهه‌ها را ممکن ساخت، به یافت قطعات متعدد ساقه ستون و سنگ‌های نقش‌دار هخامنشی منجر شد.
اسدی مهمترین نتایج حاصل از این کاوش را بازگشایی بیش از ۴۰ متر از مسیر جنوب آبراهه خاوری دروازه ناتمام، شناسایی بقایای ۹ اسکلت انسانی و یک اسکلت حیوانی در بخش جنوبی آبراهه خاوری دروازه ناتمام، شناسایی یک چهره انسانی تراشیده شده بر دیواره شرقی آبراهه خاوری دروازه ناتمام، آشکارسازی بخش بیشتری از نمای دیوار جنوبی تختگاه تخت جمشید و یافت قطعات متعدد نقش برجسته‌ها و دیگر اجزای کاخ‌های آن، بازگشایی دریچه هخامنشی مسدود شده بر روی آبراهه حیاط خاوری کاخ آپادانا، بازگشایی دریچه هخامنشی مسدود شده بر روی آبراهه  حیاط شمالی کاخ هدیش عنوان کرد.

فصل چهارم کاوش آبراهه‌های تخت جمشید از ۱۰ مردادماه سال جاری آغاز شد و در اول مهرماه به پایان رسید و طی مراحل قانونی پایان کاوش تا ۱۹ مهرماه ادامه یافت.
یادمان تاریخی تخت جمشید که متعلق به دوره هخامنشیان است یکی از آثار ثبت شده استان فارس در فهرست آثار جهانی است که در سال ۱۹۷۹ میلادی با شماره ۱۱۴ در سازمان جهانی علمی، فرهنگی  ملل متحد (یونسکو) ثبت شد.
سلسله هخامنشیان از سال ۳۳۰ تا ۵۵۰ پیش از میلاد حکومت کردند.
مجموعه جهانی تخت جمشید در شهرستان مرودشت و در فاصله ۵۵ کیلومتری شمال شیراز واقع شده است.

منبع:ایرنا

مرتبط:

آبراهه‌ها هویدا کننده بخشی از اسرار تخت جمشید است

چرا داریوش تخت جمشید را ساخت؟

شکوه و عظمت تاریخ ایران در تخت جمشید

همه‎ چیز درباره دیدنی ‎های شیراز

شیراز به‎عنوان پایتخت تمدن امپراطوی هخامنشی و یا در واقع اولین حکومت متمرکز پارسیان در فلات ایران و هر آنچه که تاریخ ایران را رقم زده، دیدنی و حائز اهمیت است.

خوشا شیراز و وضع بی‎مثالش تنها یک مصرع از شعر یک شاعر شیرازی نیست که در وصف شهر خود سروده باشد و ناشی از عِرق و تعصب  به زادگاهش باشد. شیراز نه تنها به‎عنوان پایتخت تمدن امپراطوی هخامنشی و یا در واقع اولین حکومت متمرکز پارسیان در فلات ایران و هر آنچه که تاریخ ایران را رقم زده، دیدنی و حائز اهمیت است.؛ بلکه همچنین به‎خاطر نارنجستان‎ها و آب‎وهوای بهشتی در فصل بهار و به‎خصوص ماه اردیبهشت مقصدی نیست که یک گردشگر ایرانی یا خارجی بتواند نادیده بگیرد.

از دیگر ویژگی‎های شهر شعر و ادب خوش اخلاقی و مهمان‎نوازی مردمان آن است که در کنار دیگر عوامل تاثیرگذار در جذب توریست و گردشگر به این شهر نقش مهمی ایفا می‎کند. اما چگونه می‏توان برای یک چهل و هشت ساعت رویایی در شیراز برنامه‎ریزی کرد؟

روز اول در شیراز چه کار کنیم؟

پس از خرید بلیط هواپیما و پرواز به سمت شیراز با وجود فراوانی مقاصد گردشگری تاریخی و فرهنگی در شهر شیراز و حوالی آن کارهای زیادی برای انجام دادن در یک چهل و هشت ساعت به صورت فشرده در شیراز وجود دارد. بهتر است روز اول را خارج از شهر بگذرانیم و قدم در تاریخ بگذاریم و باقی‎مانده‎های امپراطوری باستانی کشورمان را کشف کنیم. چون احتمالا روزی در هوای نسبتا خشک و گرم در فضای بیرونی درپیش خواهیم داشت؛ بهتر است که عینک آفتابی، کرم ضد آفتاب، کلاه و البته خوراکی و آب آشامیدنی به‎مقدار لازم را فراموش نکنیم.

چرا باید پاسارگاد را ببینیم؟

پاسارگاد پایتخت هخامنشیان در دوران کوروش کبیر بوده و همچنین محل قرارگیری مقبره وی است. همچنین باقی‎مانده‎های برج و باروی تل تخت و زندان سلیمان نیز در این منطقه هستند. پاسارگاد کی از جاذبه های گردشگری است که بیشتر گردشگران برای دیدن آن بلیط هواپیما شیراز را خریداری میکنند. کورورش کبیر به‎خاطر نقشی که در شکل گیری دولت-ملت پارسیان و به‎وجود آمدن امپراطوری هخامنشی که در نهایت به ایران امروز منجر شده است، داشته به پدر ملت ایران مشهور است و از سوی دیگر به‎خاطر لوح قوانینی موسوم به منشور حقوق بشر از جایگاه تاریخی و اسطوره‎ای ویژه‎ای برخوردار است. به همین دلیل پاسارگاد مقصدی بسیار محبوب و ویژه برای مسافرانی است که به شیراز سفر می‎کنند.

پاسارگاد

آیا تخت جمشید واقعاً دیدنی است؟
حدود ۵۰ کیلومتری پاسارگاد، بنای تاریخی بسیار بااهمیت تخت جمشید یا پرسپولیس قرار دارد که مهم‎ترین و مشهورترین پایتخت تاریخ ایران بوده است و در واقع به‎عنوان یکی از اصلی‎ترین نماد‌های ایران در نظر گرفته می‎شود. بر فراز ورودی کاخ بنای جادویی دروازه ملل قرار دارد که تخیل هر بازدید کننده‎ای را به دوران باستان برده که در آن زمان فرستاده‎ها و سفرای کشور‌ها و امپرا طوری‎های بیگاه با هدایای خود به دیدار امپراطور می‎آمدند. در نقش برجسته‎های باشکوه بر روی پله‎ها و کاخ‎ها روایت‎ها و طرح‎های مختلفی از سربازان هخامنشی گرفته تا موجودات اساطیری شرح داده شده‎اند.
تخت جمشید
نقش رستم دقیقاً کجاست؟

با بازدید از نقش رستم که آرامگاهی است که در آن مقبره عظیم‎الجثه شاهان هخامنشی از حمله داریوش بزرگ قرار دارد، می‎توانید سفرتان به گذشته را ادامه دهید. این مقبره‎ها در دل صخره‎ها حفرشده اند.

کعبه زرتشت هم که تصور می‎شود یک آتشکده بوده‎است در مقابل مقبره داریوش قرار دارد. دیگر نقش برجسته‏های نقش رستم شامل پیروزی‎ها و حماسه‎های شاهان عصر ساسانیان بوده که مشهورترین آنان صحنه پیروزی شاپور اول بر امپراطوری روم است.  نقش رجب هم تنها چند دقیقه با نقش رستم  فاصله داشته و نقش برجسته‏های نسبتا مشابهی دارد.

نقش رستم-تخت جمشید-فعالان گردشگری فارس

روز دوم در شیراز؛ بازدید از مسجد نصیرالملک
حالا که درس‎ها و دانستنی‎ها لازم را از تاریخ ایران باستان آموخته‎اید، وقت  جذب کردن مقادیری از فرهنگ کشورمان است. تقریبا هر فردی از زیبایی طلوع خورشید لذت می‎برد؛ اما کمتر جایی در جهان وجود دارد که مانند مسجد نصیرالملک انقدر سریع و در بدو ورود نفس هر بازدید کننده‎ای را هنگام طلوع آفتاب در سینه حبس کند. مسجد نصیرالملک همچنین به مسجد صورتی هم معروف است.نور خورشید از میان شیشه ‎های رنگارنگ پنجره‎ها عبور می‎کند و بر روی فرش‎های زیبای ایرانی معنکس می‎شود و مسجد نصیرالملک را به یک کالیدوسکوپ یا زیبابین بزرگ بدل می‎کند که می‎توان وارد آن شد و در داخلش قدم زد. هر گوشه از این مسجد جادویی از گوشه قبلی زیباتر و خوش‎عکس‎تر است. و بازدیدکنندگان تنها این زیبایی را در بر نگرفته و جذب خویش نمی‎کنند بلکه خودشان هم عضوی از آن می‎شوند.
مسجد نصیرالملک
تجربه حس خوب در باغ ارم

اگر موفق شدید خودتان را از بند سحر و جادوی زیبایی‎های مسجد نصیرالملک برهانید‎، وقت سر زدن به یکی از مناطق ثبت شده در یونسکو به عنوان یک میراث جهانی در شیراز به‎عنوان نمونه عالی باغ ایرانی است، یعنی باغ ارم شیراز. ایوان تماشایی سه وجهی این بنا با موازییک‎های زیبا و گچ‎بری‎هایی تماشایی تزئین شده که در معماری دوران قاجار کم سابقه است. این باغ گیاه‎شناسی انباشته شده از درخت‏های سرو و نخل‎های سر به فلک کشیده و در عین ‎حال بوته‎های گل سرخ و جوی آب روان است.

blank

معنویت را در حافظیه احساس کنید

برای سپری کردن غروب در شیراز جایی بهتر از حافظیه پیدا نخواهید کرد. آرامگاه این محبوب‎ترین و مشهورترین شاعر ایرانی در باغ بسیار زیبایی قرار دارد و عصرها همیشه پر از توریست‎ها و همچنین اهالی شیراز می‎شود که آمده‎اند تا احترام خود را به لسان الغیب ادا کنند. برای فال حافظ گرفتن کجا بهتر از آرامگاه خود شاعر؟

حافظیه

دیگر دیدنی‎های شیراز

از دیگر دیدنی‎های شیراز می‎توان به سعدیه، ارگ کریم‎خان، بازار وکیل شیراز، آرامگاه شاه‎چراغ، دروازه قرآن، آرمگاه خواجوی کرمانی، باغ نارنجستان قوام و … اشاره کرد.

آبراهه‌ها هویدا کننده بخشی از اسرار تخت جمشید است

رئیس پژوهشکده باستانشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با بیان اینکه تخت جمشید ویترین باستانشناسی ایران است، کاووش آبراهه‌های این میراث جهانی را روشن کننده بخش مهمی از اسرار گذشته تاریخی ایران باستان دانست.

دکتر روح الله شیرازی شامگاه یکشنبه ۲ شهریور در کنفرانس خبری که در محل تخت جمشید برگزار شد، گفت: استان فارس یکی از استان‌های بسیار مهم در حوزه میراث فرهنگی به ویژه مطالعات باستان شناسی است، چند محوطه از مهمترین محوطه‌های شاخص باستان شناسی ایران و ویترین باستان شناسی ایران یعنی تخت جمشید نیز در این حوزه جغرافیایی قرار دارد.

او خاطرنشان کرد: حداقل دو محوطه باستان شناسی جهانی در استان فارس قرار دارد که یکی از آنها مجموعه جهانی تخت جمشید یا پرسپولیس است و دیگری مجموعه جهانی پاسارگاد و مجموعه باغ های شاهی، و این نشان‌دهنده اهمیت فارس به لحاظ مطالعات باستانشناسی‌ست.

این پژوهشگر باستانشناسی با بیان اینکه از نظر گاه‌نگاری و تاریخی، یک دوره توالی فرهنگی طولانی در استان فارس قرار دارد، گفت: حداقل از دوران پارینه سنگی میانه چیزی حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار سال قبل به این سو، که قدیمیترین استقرارهای انسان به شمار می‌رود، در قالب غارهای باستانی، پناهگاه‌های صخره ای، محوطه های روباز مورد استفاده در آن دوران، تا روزگار پارینه سنگی جدید و دوره نوسنگی، محوطه‌های شاخصی در فارس قرار دارد.

به گفته‌ی او، در فارس و محوطه‌های پیرامونی تخت جمشید و پاسارگاد می‌توان آثاری از دوره‌های مس و سنگ، مفرغ و دیگر دوران‌های تاریخی یافت که بسیار غنی است و از طرفی دوره زمانی هخامنشی تا اشکانی، ساسانی و دوران اسلامی را در بر می‌گیرد.

رئیس پژوهشکده باستانشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی با یادآوری اینکه در پهنه جغرافیایی استان فارس، یک دوره طولانی استقرار وجود دارد، گفت: شاید بتوان گفت که منشا فرهنگ و هویت ایرانی از استان فارس بوده و در این منطقه شکوفا شده است و این نشان از اهمیت موضوع کاووش دارد.

شیرازی با بیان اینکه طولانی بودن دوره استقرار باعث معطوف شدن توجه پژوهشگران حوزه باستانشناسی به این منطقه شده است، ویژگی‌های مطرح شده را دلیل اهمیت انجام مطالعات مربوط به میراث فرهنگی اعم از پژوهش‌های باستان شناسی، مطالعات حفاظت و مرمت و دیگر حوزه های مطالعات میراث فرهنگی همچون زبان شناسی، کتیبه ها، خطوط باستان شناسی و… در مجموعه جهانی تخت جمشید برشمرد.

او با یادآوری اینکه مطالعات در محوطه باستان شناسی تخت جمشید، از گذشته نسبتا طولانی و حداقل از دهه ۳۰ شمسی شروع شده است، گفت: خاکبرداری‌ها، حفاری‌ها، کاووش‌های باستان شناسی که در گذشته اجرا شده زمینه شناسایی بسیاری از جنبه های معماری، تاریخ هنر، باستان شناسی و مطالعات مربوط به خود این تخت گاه تخت جمشید را فراهم کرده است، اما واقعیت اینکه هنوز بسیاری از اسرار و موضوعات مرتبط با تخت جمشید و مسائل مرتبط با تمدن آن دوران برایمان ناشناخته مانده است.

شیرازی با بیان اینکه آبراهه‌های تخت جمشیدی یکی از بخش‌های حاوی اسرار ناشناخته این محوطه میراث جهانی دانست و تاکید کرد که در کاووش‌های اخیر و با هدف دستیابی به اسرار و ناشناخته‌ها، مطالعات باستانشناسی بر روی آبراهه‌ها متمرکز شده است.

وی در خصوص اهمیت انجام مطالعات و کاووش‌ها در آبراهه‌های تخت جمشید، گفت: این آبراهه‌ها قبل از اینکه برای دفع آبهای زائد یا آبهای جاری طراحی شده باشد، یک نکته حفاظتی و مرمتی در خود دارد. یعنی از همان ابتدا، بنیانگذاران این مجموعه به این فکر می‌کردند که باید تمهیدی برای نگهداری این بنا داشته باشند.

شیرازی ادامه داد: این تمهید قطعا احداث سیستم های آبراهه و انتقال آب های زائد به بیرون از مجموعه برای در امان ماندن خود محوطه است و طبیعتا در چهار فصل کاوشی که تا به الان انجام شده و در حال حاضر در فصل چهارم آن هستیم، اسرار زیادی برای ما مکشوف شده است.

رئیس پژوهشکده باستانشناسی میراث فرهنگی ادامه داد: یافته‌هایی که اخیرا به دست آمده به روشن شدن بخشی از تاریخ تخت جمشید کمک خواهد کرد و بسیاری از پرسش‌های باستانشناسان را پاسخ خواهد داد.

شیرازی گفت: بقایای فرهنگی، گیاهی، انسانی و بقایای جانوری که از داخل لایه های باستانی به دست آمده و به دست خواهد آمد و رسوباتی که طی زمان در این آبراهه‌ها جمع شده، می‌تواند ما را برای شناسایی بخشی از اسرار تخت جمشید و دوران ساخت، استقرار و تخریب این بنا، کمک کند.

مرتبط:

چرا داریوش تخت جمشید را ساخت؟

شکوه و عظمت تاریخ ایران در تخت جمشید

تخت جمشید خشتی کجاست؟

نمایش ظرفیت‌های تخت جمشید و رسالت هنرمندان

مدیران و متولیان تخت جمشید اعلام کردند:‌محوطه‌های میراث جهانی ظرفیتی هستند که باید در همه ابعاد اجتماعی و فرهنگی نقشی پویا و سازنده ایفا کنند و بخشی از چنین مسئولیتی بر عهده جامعه هنری و هنرمندان است.

حمید فدایی مدیر پایگاه جهانی تخت جمشید شنبه در ویژه برنامه روز جهانی عکاسی در این مجموعه گفت: تخت جمشید، از محتوایی عمیق در زمینه‌های مختلف هنری، فرهنگی، فنی و مهندسی برخوردار است که  به‌واسطه آن همیشه سخنی نو برای جامعه به همراه خواهد داشت و تولید محتوا در این زمینه‌ها تنها با همکاری متخصصین رشته‌های مختلف امکان‌پذیر است.
وی با تاکید بر نقش هنرمندان و عکاسان خبری در بازنمایی یافته‌های تخت جمشید اظهار داشت: موضوع فعالیت‌های حفاظتی و ساماندهی در محوطه تخت جمشید، که از حدود ۹ دهه قبل آغاز شده و تاکنون نیز استمرار دارد، از جمله موضوعاتی است که نیاز است به نحو مناسبی به دوستداران تاریخ و فرهنگ اطلاع‌رسانی شود؛ بنابراین استفاده از حداکثر ظرفیت رسانه‌های خبری و به ویژه عکاسان خبری اهمیتی ویژه دارد.

مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید با اشاره به انواع گل سنگ و شناخت گونه هایی جدید در تخت جمشید گفت: کار و مطالعه روی گل سنگ ها بیش از یک دهه قبل شروع شده است و در این خصوص کارهایی شکل گرفته است و به زودی محصول این شناخت در قالب ۲ کتاب در مورد شناخت گل سنگ تخت جمشید و پاسارگاد به چاپ خواهیم رساند.

وی افزود:برخی نمونه های گل سنگ را برای اولین بار کشف کردیم و این نمونه ها دارای اسم ایرانی است.

فدایی گفت: همه مشکل تخت جمشید، گل سنگ نیست، اگر سنجیده به آن برخورد نشود تخریب آن تصاعدی می شود، باید با گل سنگ ها به صورت سنجیده مبارزه کرد.
رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان مرودشت نیز بیان کرد: عکاسی حرفه‌ای هنری است که با نگاه مطلوب و دوراندیشی می‌تواند در حوزه‌های مرتبط با میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در آثار شاخص شهرستان مرودشت از جمله تخت‌گاه تخت جمشید، به عنوان بزرگترین موزه روباز جهان و نقش رستم به عنوان بزرگترین آلبوم سنگی جهان نیز نقشی مهم و تعیین کننده داشته باشد.
بهمن مردانی اضافه کرد: آثار شاخص شهرستان مرودشت چه در سطح جهانی و چه ملی و محلی از دریچه و دیدگاه خبرنگاران و عکاسان به جامعه معرفی می‌شود و نیازمند برنامه ریزی ها و هماهنگی های هدفمند متولیان با حوزه‌های مختلف رسانه است.
در  این نشست که با حضور بیش از ۳۰ نفر از عکاسان رسمی خبرگزاری ها، پایگاه های خبری و مطبوعاتی، برگزار شد از عکاسان تجلیل شد.

مرتبط:

شروع مستند سازی آثار مکتوب تخت جمشید و نقش رستم

چرا داریوش تخت جمشید را ساخت؟

شکوه و عظمت تاریخ ایران در تخت جمشید

شروع مستند سازی آثار مکتوب تخت جمشید و نقش رستم

مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید، از شروع مستند سازی آثار مکتوب تخت جمشید و نقش رستم به عنوان ۲ اثر بسیار ارزشمند تاریخی جهان، خبر داد.

حمید فدایی پنجشنبه ۲ مرداد به خبرنگاران گفت: تخت‌جمشید، نقش رستم و محوطه‌های اطراف آن از مهم‌ترین مناطق متعلق به دوران هخامنشی (همچنین پیشاهخامنشی و پسا هخامنشی) به‌شمار می‌آیند که اهمیت این مناطق، تنها محدود به وجود آثار باستانی از قبیل کاخ‌ها، سازه‌ها و آرامگاه‌ها نمی‌شود، بلکه این مناطق از نقطه نظر مطالعات کتیبه‌شناسی و زبان‌شناسی نیز منحصر بفرد است.

فدایی بیان کرد: یکی از ویژگی‌های این مناطق، بهره بردن از دهه‌ها کاوش باستان‌شناختی است که باعث شده بخش عمده‌ای از کشفیات مرتبط با کتیبه‌شناسی در این محوطه‌ها انجام شود و به همراه اطلاعات باستان‌شناختی ارزشمند به پژوهشگران این امکان را می‌دهد تا با شواهد بیشتر به پژوهش در این حوزه بپردازند.

مدیر داخلی و کارشناس زبان شناسی تاریخی مجموعه جهانی تخت جمشید نیز در این خصوص گفت: یکی از اولویت‌های کاری و پژوهشی در این محوطه‌ها در کنار مطالعات باستان‌شناسی، حفاظتی و مرمتی، کار مداوم بر روی مواد نوشتاری مرتبط با دوران هخامنشی و پسا هخامنشی تا اسلامی و معاصر است.

محمدجواد اولادحسین، افزود: با اینکه از نخستین مراحل پژوهش‌های مرتبط با تخت جمشید و نقش رستم، این آثار مکتوب، در کانون توجهات پژوهشگران قرار داشته و آثار بسیاری در این رابطه منتشر شده است، با این حال با توجه به ادامه پروژه‌های کاوش و مرمت و همچنین پیشرفت علوم مرتبط با کتیبه‌شناسی و زبان‌شناسی، لازم است که در بازه‌های زمانی منظم، شواهد مکتوب در این محوطه‌ها بازبینی شوند و در صورت نیاز به شکل کلی و جزئی مورد پژوهش دقیق قرار گیرند.

این کارشناس زبان شناسی تاریخی، اضافه کرد: در همین راستا از مهمترین پروژه های در دست پیگیری و اجرا در مجموعه میراث جهانی تخت جمشید پروژۀ جامع مستند سازی از تمامی آثار مکتوب موجود در تخت‌جمشید و نقش رستم (از هخامنشی تا دوران معاصر) خواهد بود و در ادامه مسئلۀ پیوند کتیبه‌شناسی با حوزه مرمت و باستان شناسی و حتی گردشگری در این محوطه‌ها پیگیری خواهد شد.

اولاد حسین، به دیگر برنامه های آتی این پایگاه اشاره و اضافه کرد: از دیگر برنامه‌های مصوب مجموعه تهیه بروشور راهنمای دو زبانه از کتیبه‌های واقع در صفه تخت جمشید برای گردشگران داخلی و خارجی است.

او ادامه داد: برنامه مصوب دیگر جانمایی کتیبه‌های یافت شده در آپادانا و خزانه تخت جمشید و همچنین الواح مکشوفه از باروی تخت جمشید و تهیه تابلوهای راهنمای مرتبط با این اکتشافات، جهت نصب و معرفی این اماکن به گردشگران است که این اقدام در نوع خود بی‌سابقه است.

اولادحسین گفت: با برنامه زمانبندی از پیش تنظیم شده مرحله مقدماتی جمع آوری و تدوین داده های لازم برای اجرای این طرح جامع آغاز شده است.

منبع:ایسنا

مرتبط:

چرا داریوش تخت جمشید را ساخت؟

شکوه و عظمت تاریخ ایران در تخت جمشید

چرا داریوش تخت جمشید را ساخت؟

براساس شواهد و بررسی‌های تاریخی و باستان‌شناسی و آنچه از کتیبه‌ها و نوشته‌ها و آثار ‌یافته‌شده در منطقه به دست آمده، محوطه باستانی مرودشت از گذشته بسیار دور از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار بوده است.می‌دانیم که صفه تخت جمشید در دامنه کوه رحمت ساخته شده است. می‌توان گفت این کوه که به نام میترا یا مهر نیز نامیده می‌شود برای اقوام پیش از آریایی و همچنین آریایی‌ها قداست داشته که به نوعی تمامی‌سازه‌های تخت جمشید را در پناه خود دارد.

داریوش در کتیبه خود در دیواره جنوبی صفه صراحتا بیان می‌کند که تا پیش از این، هیچ بنا یا معبد یا نیایشگاه و ساختمانی در این محل وجود نداشته است. پس بی‌تردید زمین این مکان اهمیت داشته است.

محوطه تخت جمشید از نقش رستم که مکانی متبرک و مرکز استقرار قوم پاسارگاد بوده و از سوی کوروش به عنوان پایتخت انتخاب شده و آرامگاهش نیز در همان جا واقع است، فاصله بسیار کمی‌ دارد.

باید در نظر داشت که این مکان در مرکز ایالت پارس واقع شده است و به سهولت با نواحی مهم پادشاهی مانند شوش و انشان -که محل پادشاهی و حکومتی پدران کوروش کبیر بوده-  و بابل، مراکز شرقی امپراتوری، پایتخت، مرکز اصلی مادها و هگمتانه در ارتباط بوده است.

معادن بزرگ سنگ که بقایای آنها در اطراف تخت جمشید و نقش رستم هنوز به چشم می‌خورد، رودهای مهمی‌مانند کر و پلوار که امکان دسترسی به آب را برای انجام کارهای ساختمانی فراهم می‌کرده‌اند و زمین حاصلخیز منطقه… همه و همه می‌تواند دلیلی برای انتخاب این مکان برای ساخت بنای منحصربه‌فرد تخت جمشید باشد.

محققان و پژوهشگران با توجه به نقوش و نوع معماری و مطالعات انجام شده، هر یک کاربرد خاصی را برای تخت جمشید تعریف کرده‌اند: برخی این بنای شگفت‌انگیز را مقر و استراحتگاهی موقت، برخی محل برگزاری آیین نوروزی و جشن‌های بهاری، گروهی رصدخانه‌ای جهت انجام مطالعات نجومی، برخی محل گردهمایی و شورا و پارلمان و برخی نیایشگاهی بزرگ جهت برگزاری انجام مراسم مذهبی می‌دانند.

کاخ تخت جمشید فارس-گردشگری مجازی

رصدخانه نبوده است

آنچه که باید مورد توجه قرارداد این است که این بنا هر چه بوده به طور حتم محل رصد ستارگان، رصدخانه و محل انجام مطالعات نجومی‌نبوده است. هخامنشیان در این دوره محاسبات نجومی‌خود را براساس محاسبات ریاضی انجام می‌دادند و نیازی به رصد چشمی‌یا اندازه‌گیری سایه‌ها و تابش خورشید -آن‌گونه که قبل از آنان در میان اقوام بومی‌ فلات ایران و بابلیان و آشوریان مرسوم بوده- نداشتند. از سویی دیگر معماری تخت جمشید با هیچ‌کدام از تعاریف موجود در مورد بناهای مورد استفاده برای رصد آسمان منطبق نیست.

برای رصد آسمان نیاز به ساختمان یا برج رصدی با ارتفاع زیاد است و اگر چنین برجی وجود نداشته باشد، باید بنای رصد در محوطه‌ای کاملا باز که افق دید باز و گسترده دارد، ساخته شود. با یک بررسی ساده میدانی در تخت جمشید متوجه این مطلب می‌شویم که نه در محوطه تخت جمشید و نه بر فراز کوه رحمت هیچ برج رصدی وجود ندارد و از سویی یک سمت تخت جمشید تکیه بر کوهی بلند دارد که مانع از دید مستقیم در آن سمت می‌شود.

تخت جمشید

ساعت آفتابی نبوده است

تعیین زمان دقیق نوروز بر اساس تابش نور خورشید و  استفاده از ساعت آفتابی در تخت جمشید نیز از جمله مواردی است که برای دلایل ساخت این بنا مطرح می‌شود. برخی معتقدند وجود بعضی علائم روی سنگ‌ها و خصوصا سنگی که در کاخ سه دروازه وجود دارد، نشان‌دهنده نوعی ساعت آفتابی برای تعیین دقیق زمان نوروز در اول فروردین برابر با ۲۱ مارس است.

این نظریه درست بود اگر زمان دقیق نوروز در زمان هخامنشیان با زمان وقوع نوروز در زمان حال برابر می‌بود؛ در‌حالی‌که این‌طور نیست. در زمان هخامنشیان تنها یک بار در زمان کمبوجیه سال نو با ۲۱ مارس یا اول فروردین برابر می‌شود و دردیگر موارد، آغاز سال نو از اواخر اسفند تا اوایل اردیبهشت متغیر بوده است.

از سوی دیگر تالاری که این سنگ موسوم به ساعت آفتابی در آن قرار دارد، در زمان هخامنشیان از همه سو با دیوار مسدود بوده و نور خورشید نمی‌توانسته به داخل بتابد، و نیز همان‌طور که قبلا هم متذکر شدیم تخت جمشید بر دامنه کوه رحمت قرار دارد و کوه مانع از رسیدن نور خورشید هنگام طلوع به این بنا می‌شود و نور خورشید در واقع هنگامی‌که روز کاملا اتفاق افتاده است به کل بنای تخت جمشید و خصوصا بنای سه دروازه می‌تابد.

همچنین باید توجه داشت که محور زمین و جهت تابش خورشید در ۲۵۰۰ سال قبل با امروز بسیار متفاوت بوده است. کارشناسان نجوم و ستاره‌شناسی کاملا به این مساله واقفند که به دلیل چرخش محور زمین در طی ۲۵۰۰ سال، تنها با محاسبات دقیق ریاضی و ستاره‌شناسی می‌توانیم جهت تابش خورشید را براساس محور زمین در زمان هخامنشیان تعیین کنیم.

همچنین امروزه می‌دانیم که علائم و نشانه‌های موجود روی این سنگ نه علائم نجومی‌ و نشانگر چهار جهت اصلی؛ بلکه نشانه‌های معماری و امضای معمار و سنگ تراش آن است که در دیگر پایه ستون‌ها نیز دیده می‌شود. در واقع سنگ مزبور پایه زیرین ستونی است که امروزه دیگر وجود ندارد. هرچند می‌توان گفت که برخی آیین‌های ویژه از جمله جشن‌های بهاری در این محل برگزار می‌شده؛ اما  تنها محل برگزاری نوروز نبوده است.

تخت-جمشید

    پایتخت نبوده است

    در مورد اینکه تخت جمشید یکی از پایتخت‌های اصلی و محل استقرار خانواده سلطنتی بوده نیز جای شک و تردید است. صفه تخت جمشید در دشتی باز و بدون هیچ گونه امکانات دفاعی مخصوص یک ارگ یا قلعه واقع شده است. تمامی‌صفه و ساختمان‌های آن از سه جهت از فاصله دور قابل رویت هستند.

    با وجود نامگذاری کاخ‌ها و آنچه برخی به آن معتقدند، تالارها و بناهای صفه تخت جمشید را نمی‌توانیم مقر استقرار پادشاهان و خانواده سلطنتی بدانیم. این بنا فاقد امکانات زندگی به عنوان پایتخت برای خاندان سلطنتی است. شاید در زمان برگزاری جشن‌های بهاری و در مدت زمانی کوتاه شاه و خانواده و همراهانش در این محل اقامت داشتند؛ اما استقرار موقت در این مکان با استفاده از آن به عنوان پایتخت یک امپراتوری بزرگ تفاوت بسیار دارد.

    نیایشگاه بزرگ؟

    براساس سنگ‌نگاره‌ها و نقوش دیوارها و پلکان‌ها، بعضی محققان بر این باورند که تخت جمشید یک نیایشگاه بزرگ برای انجام آیین‌های مذهبی است. می‌دانیم که آیین مهر‌پرستی بسیار پیش از مذهب زرتشت در فلات ایران رواج داشته و از میان پادشاهان هخامنشی نیز اردشیر دوم احترام بسیار برای این ایزد قائل بوده.

    شاید بتوان نقش برجسته مهم حمله شیر به گاو در تخت جمشید را نوعی نشانه آیین مهرپرستی دانست؛ اما در این تصویر باید به حالت حمله شیر به گاو و نشانه‌های موجود بر بدن گاو توجه کرد. گاو نشان سلطنتی دارد و گاوی عادی نیست.

    آیا می‌توان تصور کرد که سنگ نگاران و معماران حیوانی با نشان سلطنتی را به عنوان قربانی مهر نشان داده‌اند. از سوی دیگر نقش نبرد شاه با شیر است که در فاصله کمی‌از این تصویر دیده می‌شود. اگر آیین مهر در این زمان آن‌قدر گسترش داشته که معماران تخت جمشید را تحت تاثیر خود قرار داده است، چرا شاه باید شیری را که نشانه این ایزد است با خنجر به قتل برساند.

    از سوی دیگر با مطالعه دقیق و نزدیک می‌توانیم دریابیم که هر یک از تالارها و بناهای تخت جمشید به نوعی با نقوش خاصی که شاید معرف آیین یا اعتقادات یکی از اقوام و ملل تابعه باشد، زینت‌یافته‌اند، آیا این امر نشان‌دهنده این است که هر یک از این تالارها مخصوص برگزاری آیین خاص مذاهب مختلفی است که در سراسر امپراتوری پارسیان بوده است؟ آیا می‌شود تخت جمشید را مرکزی برای تجمع نمایندگان همه ممالک تابعه دانست که در زمانی مشخص برای تبادل نظر و دیدار با شاه به دور یکدیگر گرد می‌آمدند؟

    پاسارگاد شیراز

    این نمایندگان در مدت اقامت خود در تخت جمشید ضمن آنکه می‌توانستند با آزادی به نیایش خدای خود بپردازند می‌توانستند با عقاید و مناسک مذهبی سایر ملل نیز آشنا شده و به تبادل نظر و بحث و گفت‌وگو بپردازند. شاید بتوان تخت جمشید را یک دایره المعارف بزرگ ساخته شده از سنگ دانست.

    هرتازه واردی با نگاه کردن به نقوش و حجاری‌ دیوارها می‌توانسته به راحتی با دیگر ملل تابعه، نوع پوشاک، محصول خاص آن منطقه، اعتقادات مذهبی، فرهنگ، زبان و درجه اهمیت و نزدیکی آنان به حاکمیت امپراتوری آشنا شود. در این گردهمایی، نمایندگان ملل تابعه هر یک هدایایی را به پیشگاه شاه تقدیم می‌کردند.

    با وجود برخی اظهارنظرها باید گفت آنچه این نمایندگان با خود حمل می‌کنند، باج و خراج و مالیات سالانه نیست. شاید بتوان گفت منظور از آن نقوش که هر شخصی یک شیء، حیوان، پارچه، نوشیدنی و خوراکی خاصی را با خود حمل می‌کنند و به پادشاه پیشکش می‌کند، این است که ملل تابعه را با آنچه  محصول مخصوص سرزمینشان است نشان دهند.

    به عنوان مثال نمایندگان لیدیه همواره با بازوبندهای طلا مشخص شده‌اند. نظیر این بازوبندها در گنجینه سیحون که اینک در موزه انگلستان است، یافت شده و گزنفون نیز بازوبند طلا را بهترین و ممتازترین هدیه لیدیه‌ها معرفی کرده است. همچنین نمایندگان  آفریقای جنوبی با حیوانی به نام اُکاپی و عاج‌های فیل نشان داده شده‌اند.

    به هر حال هنوز هیچ نظر قطعی درباره دلیل ساخت تخت جمشید نمی‌توان ارائه داد.

    گاو دروازه ملل

    دروازه ملل تخت جمشید سه درگاه عظیم رو به سه جانب داشته که نقش دو جفت گاو عظیم الجثه بر درگاه‌های غربی و شرقی حجاری شده است. دو جفت گاو بر درگاه غربی و دو جفت گاو با سر انسان در مدخل شرقی قرار دارد. توصیفات مختلفی درباره تصویر سر انسانی گاو گفته شده که بعضی از آنها بسیار عجیب و دور از ذهن است

    منبع: مجله همشهری

    مرتبط:

    شکوه و عظمت تاریخ ایران در تخت جمشید

    برج پیزا و تخت جمشید در ۴۰۰ کیلومتری پایتخت