نوشته‌ها

کتیبه تنگی ور در کوه های اورامان

مکان های باستانی منقوش زیادی در کردستان وجود دارند که متاسفانه این آثار تاکنون بصورتی علمی در جریان بررسی قرار نگرفته و به دلایل نامعلومی یا شاید به دلیل کمبود بودجه سازمان میراث فرهنگی ، این یادگارهای ارجمند سرزمین ما تاکنون ناشناخته مانده اند.

درکردستان خوشبختانه از اواسط سال ۱۳۷۷ تا به حال محوطه های فراوانی ،شناسایی شده است که مجموع نقوش آن بالغ بر ۱۰۰۰ نقش است . این تصاویر که بر روی سنگ ها و دیواره غارها در کوههای کردستان کنده کاری شده است عبارتند از :تصویراسب و سوار،  بزکوهی ، گوزن وآهوی جبیر،  سگ،  مار ،گراز ، تصاویر خورشید ، انسان ، اشکال هندسی ، اشکال گیاهی ، و نمادهای نامفهوم. کنده کاری های صخره ای و غاری کردستان در مناطق مختلف هورامان ،سارال ، دهگلان ، دیواندره و بیجار است. پراکندگی محوطه ها نشان می دهد،  در عهد باستان مردمان فراوانی در مکانهای مختلف این سرزمین زندگی می کردند . بررسی های روی نقوش و مطالعه برروی آنها معلوم می کند،  این کنده کاری ها مربوط به دوران مختلف است .

کهن ترین تصاویر در حکاکی ها و کنده کاری های بر روی سنگ کوهها و غارهای کردستان در منطقه اورامان قرار دارد . به نظر می رسد ، کوههای رفیع و دره های باشکوه و زیبای اورامانات مکان مناسبی برای زیست انسان در عصر نو سنگی و ادوار قبل و بعد از آن بوده است . در منطقه اورامان کنده کاری های صخره ای و غاری فراوان وجود دارد که کنده کاری های آنها تراشیده دهانه غار (بردمیر) که به صورت کله گوسفند تراشیده شده است به ابعاد ۱۴۰ سانتیمتر و نقش ۳ بز کوهی و یک سگ که بر روی آن حکاکی شده است مرحله دامداری را نشان می دهد . کنده کاری های سینه (غار تاش ) تصاویر ادوار مختلف را در خود جای داده است .هنوز هم بعد از هزاران سال ، محوطه های پیش از تاریخ و نشانه های انسان و علامت های سنگی و نقوش کنده کاری صخره ای و غاری در قلل و دره های این منطقه مشاهده می شود . منطقه اورامانات یکی از زیستگاه های کهن ایران زمین است .هم اکنون هم در ارتفاعات کوه ها ،  محل های استقرار موقت با اتاقهای سنگ چین مانند از روزگاران کهن به چشم می خورد .دیوار اتاق ها در پناه دیواره کوه با تخته سنگهای بزرگ و نقوش کنده کاری پیش از تاریخ بر صخره هاست که تعدادی از آنها به خاطر استحکام و زیبایی با رنگ کرم پررنگ شده است . غارها و پناهگاه های صخره ای پیش از تاریخ فراوان وجود دارد.

در فاصله ۴۵ کیلومتری شهر کامیاران و در مسیر جاده این شهر به مریوان، روستائی قرار گرفته است که در دل کوه های آن کتیبه ایی تاریخی با قدمت هزاران ساله قرار گرفته است.

کتیبه تنگی ور که بر سنگ های کوه “زینانه” از کوه های “شاهو” کنده کاری شده است، یادگار دوران آشوریان بوده و بنا به قدمتی که دارد مربوط به دوره تاریخی عصر آهن است.
به همراه این کتیبه، نقش برجسته ایی نیز حکاکی شده و آن نقش برجسته انسانی که احتمالاً شخص پادشاه است. این نقش به طول۱۵۰سانتیمتر و پهنای ۳۵سانتیمتر حجاری شده است.
در این نقش برجسته، کلاه پادشاه تقریبا استوانه ای شکل است که نقوش مشخص دارد، پادشاه دارای ریش انبوه و پرپشتی است که می تواند یکی از نمادهای ویژه حاکمان آشور باشد؛موهای این نقش برجسته به صورتی خاص در پشت سر جمع شده که می تواند نشان دهنده حالتی باشد که شاه آماده برپایی یک مراسم خاص است.

طبق آخرین مطالعات انجام شده، کتیبه تنگی ور متعلق به سارگن دوم پادشاه آشور است که پس از ستایش خدایان دولت آشور به شرح پیروزی های خود می پردازد و احتمالا نقش نیم تنه مرد هم متعلق به شخص سارگن دوم می باشد.

اولین بار در سال ۱۳۴۷هجری شمسی این نقش برجسته و کتیبه آن، توسط هیئت باستان شناسی مرکز کشور به سرپرستی “علی اکبر سرفراز”، مورد بررسی قرار گرفت. البته این سنگ نوشته سال ها توسط مردمان این سرزمین شناخته شده بود و بر سر راه کاروان رو قرار داشته و محلی برای دیدار آن توسط مردم محلی بوده است.

می توان تصور کرد که این کتیبه در گذشته حداقل در مسیر چهار راه ارتباطی قرار گرفته و راهی که از جانب شرق و با گذشتن از دشتی وسیع کامیاران – پس از پشت سر گذاشتن کرماشان و کامیاران- به این کتیبه و به کنار رود سیروان می رسید که اکنون جاده اصلی ارتباطی کامیاران با این منطقه است.

بعد از بررسی گروه کارشناسی و باستان شناسی، این کتیبه بعد از گذشت ۲۳سال به شماره ۵۱۱۷به ثبت ملی رسیده است، باید به این امر اشاره داشت که علاوه بر اهمیت این کتیبه از لحاظ تاریخی، منطقه استقرار آن که دره ایی جنگلی و سرسبز می باشد از لحاظ طبیعت گردی بسیار مهم است و آبشارهای طبیعی فراوان “دره تنگی ور” از دیدنی ترین نقاط شهرستان کامیاران است.

اگر به دره تنگی ور نگاهی بیندازیم، متوجه خواهیم شد که درون دره، چشمه های آب دائمی وجود دارند و با داشتن ذخیره غذایی، این دژ می توانست به مدت طولانی در برابر حمله ها مقاومت کند. ابتدای ورود شمال غربی، در سمت راست که دارای شیب کمی در پائین دره است به محله “یهودی ها” شهرت دارد. بالاتر، چشمه های دائمی و پرآب دره از کنار این محل شروع می شوند و به طرف بالاتر ادامه می یابند.
جریان آب از طرف جنوب شرقی، با پشت سر گذاشتن دشت جنوب شرقی و چند تپه باستانی کوچک در طرف راست به ورودی دره، به دره تنگ وارد می شود. در اینجا آب با فشار زیادی در بهار،به آب چشمه های درونی دره می پیوندد و با حجم فراوان از طرف شمال غربی با پشت سر گذاشتن روستای پالنگان در جانب دشتی دیگر با شیب نسبتا زیاد به ” رودخانه سیروان” میریزد و مسیر پرپیچ وخم و طولانی خود را در دره های تنگ زاگرس به سوی بین النهرین در پیش می گیرد.

با گذشت بیش از ۲۷ قرن از حجاری های انجام شده این اثر تاریخی بر اثر ساییدگی، یخبندان و… قسمتهایی از آن صدمه دیده اما هنوز هم قابل رویت است. اگر به کتیبه حجاری شده که در درون طاق نما و در جهت غربی قرار گرفته توجه شود و معنای سنگ نوشته را بررسی نماییم از نظر کارشناسان از سه دیدگاه می توان آن را مورد کاوش قرار داد.

یکی از لحاظ “مدح و ستایش شاه و ارائه خدمات او” و دیگری “گزارش رخدادهای دوران شاه” و در آخر “نفرین بر هرکسی که کتیبه را از بین ببرد”.

کتیبه تنگی ور

کتیبه تنگی ور در ورودی جنوبی بر جانب راست دره و پس از پشت سر نهادن نزدیک به ۲۰۰۰متر، در ارتفاع حدودا ۵۰متری دیوار کنده شده است.این حجاری که کتیبه در آن قرار گرفته،به صورت طاقی است تا کتبیه را از ناملایمات طبیعی محافظت کند.کتیبه بر زمینه نقش برجسته ای از سارگن نوشته شده است.
این نوشته به خط میخی آشوری و شامل ۴۶سطر است. در پای کتیبه و در کنار سطح دره، جریان تند آب سطح دره را پس از گذشت سالیان دراز پائین تر برده است. آثار دو هاون یکی کوچکتر و کم عمق تر و دیگری بزرگ تر و عمیق تر وجود دارد.

با ادامه راه در جانب راست و با فاصله کمی از کتیبه، دیواره دره به ارتفاع حدودا ۵ و طول ۲۰ و عمق ۵ متر کنده شده که به احتمال زیاد به همان دوران مربوط است. این محل در دوران گذشته می توانست پناهگاه مردم فراری از برابر مهاجمان باشد.

روبه روی کتیبه در جانب دیگر دره شکافی وجود دارد که مردمان منطقه به آن”زینانه” به معنی زندان کوچک می گویند و نشانگر مورد استفاده این محل است. در نزدیکی ورودی شمال غربی سنگری از سنگ درست در مقابل معبری سخت قرار دارد که احتمالا برای ورود به دژ از آن استفاده می کرده اند.

هر ساله گردشگران فراوانی از داخل و خارج از کشور برای دیدار از این نقش برجسته و کتیبه آن به این دیار سفر می نمایند و علاوه بر دیدار از این شگفتی باستانی از هوای سالم و طبیعت بسیار زیبای شرق و شمال شرقی شهرستان کامیاران بهره می برند.

نقش برجسته
نقش برجسته در یک تاق نما به ارتفاع ۱۲۰ و پهنای ۱۷۰ و عمق ۳۵ سانتی‌متر در سال ۷۰۶ پیش از میلاد حجاری شده است. درون تاق نما نقش برجسته‌ای از یک انسان به چشم می‌خورد که ۱۵۰ سانتی‌متر طول و ۳۵ سانتی‌متر عرض دارد. این نقش که آن را متعلق به سارگون دوم پادشاه آشور دانسته‌اند، نقش انسانی را به صورت نیم رخ در لباس شاهی نشان می‌دهد که کلاهی استوانه‌ای بر سر و شلاقی در دست دارد. پای راست این نقش در جلو و پای چپش در عقب قرار گرفته و دست راستش به طرف بالا بلند شده است. دست چپ نیز بر روی شکم قرار داده شده است.

کتیبه
کتیبه‌ای به خط میخی و به زبان آشوری باستان در ابعاد ۱۲۰× ۱۲۰ سانتی‌متر شامل ۵۰ سطر در کنار نقش برجسته نقر شده است. در متن کتیبه، پس از ستایش خدایان آشوری مانند خدای آشور، مردوخ، نابو، سین، شمش و ایشتار به شرح پیروزی‌های آشوریان پرداخته شده و در ادامه به نقاط مختلف شهرها، روستاها و مناطقی که در این جنگ تصرف و ویران شده، اشاره می‌شود.

خوانش کتیبه تنگی ور
سنگ‌نبشته اورامان نخستین بار در سال ۱۳۴۷ هجری شمسی توسط هیئت باستان‌شناسی ایرانی به سرپرستی علی اکبر سرفراز مورد بررسی قرار گرفت. سرفراز قدمت کتیبه و نقش برجسته را مربوط به اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول قبل از میلاد و مربوط به امپراتوری آشور دانسته است.
نخستین مقاله به زبان انگلیسی در رابطه با سنگ‌نبشته اورامان با عنوان «کتیبه سارگن دوم، کتیبه تنگی ور» به قلم گرانت فریم استاد آشورشناسی در مجله شرق به چاپ رسید که جامع‌ترین مطالعه را در مورد این کتیبه انجام داده است. این کتیبه و نقش برجسته با دو کتیبه دیگر مربوط به زمان سارگون دوم به نام‌های سنگ استل در قبرس و سنگ استل در نجف آباد کرمانشاه، قابل مقایسه است و موارد مشترک زیادی دارد.

blank

 

ترجمه ‏ی کتیبه تنگی ور
قسمت‏های نقطه‏ چین که در ترجمه‏ ی کتیبه آورده شده‏ اند،کلماتی‏ هستند که فریم نخوانده است و در برخی موارد،کلمه یا کلماتی میان‏ کروشه قرار گرفته‏اند که ما برای تکمیل شدن جمله آورده ‏ایم:

۱خدای آشور شاه همه…خدایان و همه…خدایان.
۲خط دوم خوانده نشده است.
۳خدای مردوک بزرگ‏تر از همه،او که همه‏ ی مردمان را با غذاها آفرید…
۴خدای نبوکه جانشینی را به وجود آورد[احتمالا به جانشینی‏ خود به عنون نماینده‏ ی خدا روی زمین اشاره دارد].
۵خدای سین،مسلط بر آسمان و جهان مردگان…
۶خدای شمش،صاحب عدالت بر آسمان و جهان مردگان…
۷خدای ایشتار،او که انسان را آفرید و برای جنگ مهیا کرد…
۸خدایان هفت‏گانه که رهبری می‏کنند و خواست شاه را در جبهه ‏ی جنگ برآورده می ‏سازند و پیروزی را برایش فراهم می ‏آورند.
۹خدایان بزرگ،گردانندگان هستی و جهان مردگان،کسانی‏ که حمله می‏ کنند و جنگ‏ها و نزاع ‏ها را معنی می‏ بخشند.
۱۰خدایانی که می‏گردند و پادشاه را برمی‏گزینند؛کسی که‏ فرماندهی را به عنوان فرمانروای مقدس بر عهده دارد.آن‏ها قلمرو را وسعت می‏ دهند و آن پادشاه را از قانونگذاران دیگر برتر می‏کنند.
۱۱سارگن(دوم)،شاه بزرگ،شاه توانا،شاه جهان،شاه‏ آشور،نایب السلطنه‏ ی بابل،شاه سرزمین سومر و اکد و دوستدار خدایان بزرگ.
۱۲قهرمان بزرگ…مرد،فرمانروای دیندار،انسانی حیرت‏آور و شبان‏[خدا].
۱۳خدای آشور،نبو و مردوک،خدایان کمک‏ کننده ‏ی من، پادشاهی را به من بخشیدند و مرا بی‏ همانند و مشهور و با عظمت کردند.
۱۴من همواره به عنوان غنی‏ کننده‏ی«سیپار»،«نیپور»و بابل‏ عمل کرده ‏ام و آسیب‏های غیرقانونی را که توسط مردمانی والاشأن تحمل‏ شده بود که تعداد زیادی از آنان چنین بودند،جبران کردم.
۱۵من معافیت از مالیات را که برای«بالتیل»و«آشور»برداشته‏ شده بود،از نو برقرار کردم.با ملاحظه‏ ی شهر«حران»[بر]دروازه‏ ی‏ مردم‏[آن شهر]،نشان«کیدینو»(اشاره به موقعیت ممتازشان دارد)را نصب کردم.
۱۶من ارتش«هومبانیگاش»(هومبان-نیگاش)عیلامی را پراکنده ساختم.من سرزمین کارالا را ویران کردم؛سرزمین«شوردا»، شهر«کیشه ‏سیم»،شهر«هرهر»[خارخار]سرزمین«مادها»و سرزمین‏ «الی‏پی»را.
۱۷من سرزمین«اورارتو»را ویران کردم.شهر«موسسیر»و سرزمین«ماننا»را تاراج کردم و سرزمین«اندیا»و سرزمین«زیبیریم»را شکست دادم.
۱۸من فرمانروایان سرزمین«حمات»،شهر«کارخمیش»، شهر«کوم‏موهی»و سرزمین«کاممانو»را شکست دادم و بر سرزمین‏ «هایشن»،صاحب منصبانی نشاندم.
۱۹من شهر«اشدود»را غارت کردم.لامانی،شاه آن جا از سلاح‏های من ترسید…به ناحیه‏ای از سرزمین«ملوحا»فرار کرد.در آن جا کاملا مخفیانه شبیه یک دزد زندگی می‏ کرد.
۲۰شپاتکو(شبیتکو)،پادشاه سرزمین ملوحا،قدرت خدایان‏ آشور،نبو و مردوک را که من به همه ‏ی سرزمین‏ها نشان دادم،احساس‏ کرد و…
۲۱اولامانی در یوغ‏ها و دستبندهای آهنین،در بند،به زندان‏ من آورد.
۲۲من همه‏ ی سرزمین‏های«تابالو»،«کاسکو»و«هیلاکو»را از جمعیت خالی کردم و آن‏ها را با اموال و دارایی به نزد میداس،شاه‏ سرزمین«موسکو»تبعید کردم و قلمروی او را کاهش دادم.
۲۳در شهر«راپیه و»پیش قراول ارتش مصر را شکست دادم و پادشاه شهر«هازوتو»،کازه که بندگی مرا نمی‏ پذیرفت،به عنوان‏ غنیمت به حساب آوردم.
۲۴من هفت پادشاه سرزمین«انا»،یک منطقه از سرزمین‏ «لدنانا»که خانه ‏هایش در فاصله…(در میان)دریای غرب واقع شده‏ بود،مطیع کردم.
۲۵من با دستان توانایم،اپل-ایدین(مردوک بالادان)،شاه‏ سرزمین«کلده»را که بر ساحل دریا اقامت داشت و پادشاهی‏اش را برای مقابله با خدایان نیک،بر بابل می‏ گسترانید،شکست دادم.
۲۶همه‏ ی سرزمین«بیت‏ایایکن»…ثابت کردم…
۲۷اهون داری شاه«دیلمون»که در فاصله‏ ی…چند کیلومتری‏ در میان…دریا،مانند یک ماهی جا گرفته بود،توانایی شاهانه ‏ی مرا شنید و هدایای بزرگش را برای من آورد.
۲۸به وسیله ‏ی خدایان بزرگم که جنگ‏ افزارهای مرا قدرت‏ بخشیدند،با قدرت و قوت شدم و همه ‏ی دشمنانم را از بین بردم
۲۹از سرزمین لدنانا که در میان دریای مغرب(مدیترانه)،به‏ دوری مرز مصر و سرزمین موسکو،سرزمین وسیع«آمورو»،تمام‏ سرزمین‏های…
۳۰همه ‏ی سرزمین«گوتیوم»سرزمین مادهای دور(در کنار کوه بیکنی)،سرزمین الی‏پی و سرزمین«راشی»(در مرز عیلام).
۳۱آن‏هایی که در کنار رود دجله زندگی می‏کنند،قبایل«اوتو»، «روبو»،«ختکو»،«لابدودو»،«کمرانو»،«اوبولو»،«رووا»و «لیتااو»…
۳۲آن‏هایی که در کنار رود فرات و دریای«اوکنو»زندگی‏ می‏کنند.قبایل«گامبلو»،«هیندارو»،«پوکودو»،«سونی‏ها»،مردم‏ استپ سرزمین«لادبورو»،به تعداد زیادی که آن جا هستند.
۳۳از شهر«سامونا»به فاصله ‏ی شهرهای«بوب»و«تل‏ه ومبان» که در مرز عیلام هستند…
۳۴سرزمین«کاردونیاش»از ابتدا تا انتها و سرزمین«بیت‏ آموکان»،«بیت‏ایاکین»که در ساحل دریا،به فاصله‏ ی قلمروی‏ «دیلمون»،واقع شده است…
۳۶من همه‏ ی آن‏ها را مطیع کردم و دست‏نشاندگانم را به عنوان‏ دولتمردان حاکم بر آن‏ها گماشتم و قدرت شاهانه ‏ام را بر آن‏ها تحمیل‏ کردم…
۳۷در آن زمان مردم سرزمین کارالا…که…نمی ‏خواستند از هیچ فرمانروایی تبعیت کنند…
۳۸به کوه‏های پرشیب پشت‏ گرم بودند و دست‏نشانده‏ی مرا [بیرون کردند].حکمران همه‏ ی سرزمین…
۳۹….آن‏ها برپا و آماده شدند،برای جنگ…تعداد زیادی از مردمشان برافروخته شدند…
۴۰ اسبان،قاطران…حاضرشان را…برگرداندم و…
۴۱آن‏ها راه‏ها را در سرزمینشان ویران و[معبدها]را مسدود کردند.
۴۲سربازان اندک من،به معبدهای دور از دسترس،شبیه‏ عقاب‏ها[نفوذ کردند].
۴۳….آن‏ها…سربازانشان به کوه‏ها فرار کردند…
۴۴باقی مانده‏ی آن‏ها[اسیر شدند]و به عنوان غرامت به حساب‏ آمدند
۴۵من لوحه ‏ی یادبودی ساختم و روی آن پندارهای خدایان‏ بزرگ را حک کردم.هدف‏های شاهانه‏ام را با فروتنی،برای پادشاهی‏ آسمانی بزرگشان،در مقابل آن‏ها نهادم.
۴۶من همه‏ ی پیروزی‏های خدای آشور،پدر خدایان،بزرگ… را توضیح دادم…
موقعیت مکانی کتیبه تنگی ور
سنگ‌نبشته اورامان بر روی صخره‌ای در دهانه تنگ تنگی ور و بر دیواره کوه زینانه ایجاد شده است. این کوه در حدود ۵۰۰ متری شمال غرب روستای تنگی ور و در در ۴۵ کیلومتری شمال غربی کامیاران قرار دارد.

مرتبط:

روستای بلبر اورامان

معرفی آبشار بل جاذبه کردستان

طبیعت بهاری اورامانات تخت

ایران زیباست؛ «سیروان»

بخش «سیروان» یکی از بخش های استان کردستان است که در شهرستان سنندج واقع شده است. مرکز این بخش روستای ۲۵ خانواری دره کوله است. روستاهای «سیروان» از توابع شهرستان سنندج پس از ثبت ملی به مقصد گردشگری تبدیل شده‌اند. بخش «سیروان» ظرفیت های فراوانی در حوزه گردشگری دارد که می توان از آن در راستای توسعه منطقه بهره برد.پتانسیل های کشاورزی موجود در بخش «سیروان» نیازمند بسترسازی و حمایت است تا بتوان بخشی از کمبودهای موجود را جبران کرد. نبود زیرساخت در حوزه جاده و ارتباطات اینترنتی یکی از دلایل رونق نیافتن این حوزه است.

روستای سیروانر

روستاهای شاخص و گردشگر پذیر در استان کردستان و خصوصا منطقه هورامان به دلیل بافت معماری و نیز فرهنگ های خاص خود سالانه پذیرای گردشگران بسیار می باشند. «دولاب» از مقاصد جدید گردشگری در استان کردستان بخش سیروان است. قدمت روستای «دولاب» به بیش از۹۰۰ سال پیش می رسد. «دولاب» به جهت غنای فرهنگی بالا و نیز نزدیکی به مرکز استان کردستان و همچنین طبیعت زیبا مقصد گردشگری مناسبی برای علاقمندان به گردشگری می باشد.روستای «دولاب» دارای آب و هوای معتدل کوهستانی و در حدود ۱۶۰چشمه دائمی دارد، پس به حق شایسته است، که نامش دولاب یعنی «دول ئاو» باشد. تنوع چهارفصل این منطقه بسیار زیبا و جالب توجه است.

روستای سیروان

روستاهای استان کردستان با هوای پاک و طبیعت زیبا و سرسبز خود مقصد خوبی برای گردشگران هستند که یکی از این روستاهای هدف گردشگری، روستای «گلین» از توابع بخش سیروان سنندج و در منطقه ژاوه رود واقع شده است. ۴۵ کیلومتر از شهر سنندج را که به سمت شهر کامیاران طی کنید و جاده‌های پیچ در پیچ و باغ‌های پُرثمر منطقه ژاوه‌رود را پشت سر بگذارید به روستایی می‌رسید که «گلین» نام دارد، عروس منطقه ژاوه‌رود. بنا بر آثاری که وجود دارد و به گفته خود اهالی این منطقه، این روستا بیش از یک هزار سال قدمت دارد و محلی بوده که بزرگان و عالمان زیادی را در دل خود پرورش داده است. در فرهنگ لغت «هه‌نبانه بورینه» “ماموستا هه‌ژار” نویسنده مشهور کُرد، «گلین» از کلمه کُردی «گلی» به معنای دره‌های تنگ گرفته شده و این روستا هم در دل دره‌های تنگی واقع شده است؛ هرچند کلمه گلین در زبان ترکی هم وجود داشته و به معنای «عروس» است، اما براساس شواهد و بررسی‌های انجام شده در طول تاریخ در این منطقه هیچ ترکی ساکن نبوده است، پس همان معنی اول صحیح‌تر به نظر می‌رسد و شاید نامگذاری این روستا به نام گلین از منظر معنی دوم، به دلیل زیبایی‌های فراوان آن بوده است.

مرتبط:

عمارت خسروآباد _مقر حکومتی کردستان

معرفی آبشار بل جاذبه کردستان

دیدنی های بینظیر در دل روستای نگل کردستان

شهرهای تاریخی باید معاصر شود!

اغلب شهرهای تاریخی شناخته شده در جهان، شهرتشان را مدیون وفور آثار تاریخی و طبیعی خود هستند اما طی سال‌های اخیر این مولفه‌ها، همسطح شاخص‌های دیگری معنا پیدا می‌کند که کمتر ارتباطی با عناصر سنتی و معمول گردشگری محبوب شهرها دارد.

آثار تاریخی، مناطق طبیعی، فرهنگی و گردشگری تنها بخشی از هویت یک شهر تلقی می‌شود؛ واقعیت اینجاست که جاذبه‌های ارث رسیده به شهر میزبان، در کنار عناصر به‌روز و خلاق شهری معنای بیشتری پیدا می‌کند.‌

شهرهای بسیاری در جهان بر اهمیت تعیین نماد شهری متفاوت از هویت فرهنگی، تاریخی و طبیعی پی برده‌اند و به این ترتیب سعی در تغییر ظاهر شهر در مسیر هدفمندی هستند.‌

برای مثال شهر برلین به علت تاریخ پر فراز و نشیبش در دوران نازی‌ها بسیار معروف است و ساختمان‌های بر جا مانده از آن دوران و موزه‌ها از جمله نقاط دیدنی شهر محسوب می‌شود اما نکته‌ای که برلین را از سایر شهرهای جهان متفاوت کرده وفور مجسمه و نمادهای شهری بسیاری است که در گوشه و کنار این شهر نصب شده و در واقع وجود این آثار هنری عمومی در خیابان‌های برلین است که از استقبال بالایی برخوردار است و بیش از هر چیز دیگری توجه گردشگران را به خود جلب می‌کند.

 

تعیین نماد معاصر برای هویت شهری باید همسو و منطبق با پیشینه شهر انجام شود تا بهترین نتیجه به دست بیاید. البته کلمه «نماد» به معنای مجسمه، ساختمان یا اجسام نیست بلکه هر چیزی که دربردارنده مفهوم مورد نظر باشد می‌تواند نقش نماد را ایفا کند.

شهر جادپور هندوستان به واسطه تاریخ غنی و آثار باشکوهی که دارد با نام شهر کاخ‌ها شناخته می‌شود اما ظاهر ساختمان‌های این شهر که اغلب به رنگ آبی است باعث شده تا جادپور در زمان معاصر با عنوان شهر آبی شناخته شود.

 

در واقع هر شهری فارغ از میراثی که گذشتگان بر جای گذاشته‌اند باید عنصری معاصر، برای معرفی خود داشته باشد چراکه هویت شهر به طور مطلق در وقایع گذشته معنا پیدا نمی‌کند بلکه رخدادهای «در زمانی» کالبد اصلی شهر را می‌سازند. در این بین، مؤلفه‌های فرهنگی و جغرافیایی در انتخاب هویت شهر بی تأثیر نیستند؛ برای مثال شهر مسکو به علت آب و هوای مساعدی که دارد تا جایی اقدام به افزایش فضاهای سبز شهری خود کرد تا به عنوان شهر سبز جهان معرفی شد و این در حالی است که همه دنیا مسکو را به خاطر کاخ‌های تاریخی زیبایش می‌شناسند.

 

شهر لاس وگاس نیز با داشتن هتل‌های لوکس و مراکز رفاهی و تفریحی ۲۴ ساعته به عنوان بهشت تفریحات دنیا شناخته می‌شود اما از حیث ظاهر عنوان شهر نورها را به خود اختصاص داده است زیرا وفور چراغ‌های شهری در رنگ و اندازه‌های مختلف شب و تاریکی را برای این شهر بی معنا کرده است.

شهر بانکوک با جاذبه‌هایی نظیر زیارتگاه اراوان، شهر آیوتایا، پارک لومپینی و باغ وحش سافاری توانسته گردشگران بسیاری را به سمت خود جلب کند اما جالب است بدانید که وجود خیابان‌های غذا یکی از مهم‌ترین شاخص‌های معرفی شهر است تا جایی که برای رفتن به خیابان‌های غذای بانکوک و حتی خوردن میوه‌ای به نام دوریان تورهای جداگانه برگزار می‌شود و به همین خاطر این شهر به عنوان بهشتی برای شکم گردی محسوب می‌شود چراکه به علت طبیعت و آب و هوای این شهر، تنوع مواد غذایی در آن بالاست.

 

حال اگر گذری به مثال‌های وطنی داشته باشیم در می‌یابیم که شهرهای ایرانی هنوز فاصله زیادی تا تعیین هویت شهری دارند. اکثر شهرهای ایران هنوز به واسطه آثار تاریخی‌شان شناخته می‌شوند و در واقع گذشته شهرهاست که آنها را معرفی می‌کند.

هرچند در بعضی از شهرها نظیر رشت و کردستان که با نام‌های شهر خلاق غذا و پایتخت دف جهان انتخاب شده‌اند گام‌های مؤثری برداشته شده است اما برای درک واقعی این عناوین لازم است برنامه‌های مدون و منظمی در این رابطه اجرا شود چرا که اگر بنا به نامگذاری باشد، بسیاری از شهرهای ایران به غیر از نام جغرافیایی خود با صفت خاصی شناخته می‌شوند.

 

حقیقت اینجاست که جنبه گردشگری تاریخی و طبیعی برای شهرها تنها بخشی از معنای وجود یک شهر را تشکیل می‌دهد و یک شهر موفق باید فارغ از نام‌هایی که از گذشته برای آن بر جا مانده است، نام و صفات جدید برای خود خلق کند چرا که جهان امروز روند سریع و بدون وقفه‌ای را از حیث تغییر تجربه می‌کند و به همین علت باید همپای این رشد حرکت کند تا از پیشرفت روزافزون به ویژه در حوزه گردشگری عقب نیفتد.

منبع:ایمنا

مرتبط:

بازارهای شناور بانکوک

کافه مرگ بانکوک با طعم قهوه و تابوت

عمارت خسروآباد _مقر حکومتی کردستان

عمارت خسروآباد به سال ۱۲۲۳ هجری قمری توسط امان الله‌خان اردلان والی، حاکم شهیر کردستان در مساحت ۶۰۰۰ متر مربع ساخته شده است. نظریات گونا گونی در خصوص این بنای عظیم و مقر حکومتی کردستان وجود دارد بطوریکه بعضی صاحبنطران قسمت شرقی بنا را که قصر نامیده می‌شود مربوط به دوران زندیه می دانند و توسعه و تکمیل آن را توسط امان ا… خان اردلان می دانند. هنگام ساخت و تاسیس کاخ خسرو آباد دژ حکومتی سنه در مرکز شهر همچنان مقر حکومتی سیاسی و نظامی باقی‌ماند و اعتبار خود را از دست نداد. اگر چه بعد از مدتی نیز خسرو آباد بعنوان مقر حکومت مورد استفاده قرار گردید اما بیشتر به عنوان محل تشریفات و استقبال از شاهان و محل اقامت والیان اردلان مورد استفاده قرار می گرفت بطوریکه مراسم عروسی با شکوه حُسن جهان خانم تنها دختر فتحعلی شاه قاجار با خسرو خان پسر امان ا… خان در سال ۱۲۳۲ هجری قمری در این کاخ صورت پذیرفت. هنگام ورود ناصرالدین شاه به کردستان در سال ۱۲۷۵ هجری قمری « ۱۲۳۳ هجری شمسی » در خسرو آباد برای وی خیمه دایر گردید. در سال ۱۳۱۷ قمری « ۱۲۷۵ شمسی » علی اکبر خان شرف الملک اردلان نوه امان ا… خان والی و وارث باغ و کاخ خسرو آباد این مجموعه را به میرزا صادق خان اعزاز الملک فروخت و از آن تاریخ در اختیار خاندان وی « صادق وزیری » قرار گرفت از آن زمان تا حدود ۵۰ سال پیش چندین بنا با سبک‌های مختلف دوره قاجار و پهلوی در این مجموعه ساخته شد که در شمال شرقی و شمال غربی و جنوب شرقی و جنوب غربی واقع شده اند.

blank
طرح بنا
مجموعه عمارت خسروآباد و باغ آن افزون بر دو بخش اصلی یعنی قصر سلطنتی با ورودی ستون دار در بخش غربی و ساختمان شرقی با غلام گردش‌ها و ایوان ستون دار مشرف بر صحن عمارت و فضای بیرونی بنا دارای فضاهای دیگری چون حمام، اتاق قاپچیان « یا قاپوچی یعنی حاجب و دربان » و خدمتکاران است . تزئینات معماری این بنا شامل گچبری، آجرکاری، اروسی‌های زیبا و حوض چلیپا شکل داخل عمارت است . آنچه که بر اساس وضعیت ظاهری و ترکیب بنای خسروآباد قابل تامل است هم به نوع بودن بافت و ترکیب مصالح و سبک مشترک قصر، آشپزخانه، حمام و اسطبل به انضمام دیوارهای حفاظ شرقی غربی و جنوبی می‌باشد که مربوط به یک دوره می باشد.البته بعد از امان الله خان به ضرورت بناهای مختلفی در این مجموعه احداث گردیده است.

عمارت خسروآباد کردستان

سبک ارسی‌های موجود در قصر تفاوت قابل توجهی با قسمت شرقی بنای خسروآباد دارد و همچنین تزئینات بخش غربی با آجر و در قسمت شرقی و سر درب بیشتر از گچ بری استفاده شده است حوض بسیار بزرگ صلیبی شکلی نیز در وسط این مجموعه بر زیبایی آن افزوده است که در نوع خود بی نظیر است. طاق بزرگ سر درب اصلی باغ خسرو اباد که روبروی مقبره شرف الملک قرار داشت تخریب گردیده است . درب اصلی بنا رو به حوض مرمری مربع شکل عمارت واقع گردیده و از ۴ تکه بزرگ تنه درخت گردو به سبک دروازه‌های قلعه‌های حکومتی ساخته شده است نمای شرقی بنا از آجر و گچ بری‌های زیبا تزیین شده است اما دیگر بخش‌ها از آجر و به شکل ساده تری ساخته شده اند. آب این مجموعه جاری و از مجموعه قنات‌های تعبیه شده در روی کوه آبیدر نشات می گیرد. از دیگر بخش‌های قابل توجه کاخ خسرو آباد وجود حوض و فواره با آب جاری در طبقه سوم قصر می باشد.

مرتبط:

دیدنی های بینظیر در دل روستای نگل کردستان

آشنایی با دیدنی های کردستان

رودخانه سیروان _طولانی ترین رودخانه کردستان

روستای بلبر اورامان

درمیان کوه های سر به فلک کشیده زاگرس بهشتی پنهان با نام بلبر جای گرفته که دارای طبیعتی سرسبز و نسیمی مهربان است که با جاذبه های بکر برای همیشه در ذهن باقی می ماند. بلبر، روستایی از توابع بخش اورامان شهرستان سروآباد در استان کردستان ایران است. این روستا در دهستان شالیار قرار گرفته و از نامهای دیگر آن میتوان به بل (الهه آب‌ ها) اشاره کرد. روستای بلبر اورامان در اورامانات، در میان کوه های سربه فلک کشیده کوهسالان در کنار سیروان، طولانی ترین رودخانه کردستان آرمیده است.

روستای بلبرهمچون دیگر روستاهای هورامان سابقه ای دیرینه دارد. بلبر یک واژه یونانی است که «بل» به معنی” خدای آب ها” است. این روستای زیبا هر سال پذیرای گردشگران بسیار است. می‌ توان از روستای اورامان پیاده به این روستا رفت و از مناظر و طبیعت زیبای آن لذت برد.

به نزدیکی روستای اورامان که می رسیم، تابلویی را می بینیم که بر روی آن نوشته شده است به بهشت گمشده کردستان خوش آمدید. این جمله به راستی وصف حال روستای بلبر کردستان است. به راستی که این روستا همانند بهشتی گمشده در میان کردستان می درخشد و سالانه عده زیادی از گردشگران را به سوی خود جلب می کند.

روستای بلبر اورامان

زیبایی این منطقه با رودخانه زیبای “چم گران”  از شاخه های اصلی رودخانه “سیروان” که از میان روستا می گذرد، به اوج رسیده است. رود چم گران روستای بلبر را به دو قسمت تقسیم می کند. کوه اورامان در جنوب و غرب و کوه کوسالان در شرق آبادی واقع شده است.

این روستا از لحاظ موقعیت جغرافیایی در دره ای با شیب نسبتا ملایم نسبت به مناطق مشابه خود در کردستان، در میانه مسیر” اورامان تخت” به روستای هجیج (هژیژ) قرار گرفته است.  آب و هوای این روستا سرد و نیمه مرطوب است.

تاریخچه پیدایش روستا
نخستین کسانی که به روستای بلبر آمده ‌اند و از پایه گذاران روسـتا محسوب می شوند، دو برادر بوده ‌اند که یکی از آنها فرزندان زیادی داشته است، ولی دیگری از نعمت فرزند بی‌ بهره بوده است، این دو برادر غمخوار هم بودند و در وقت خرمن کوبی از کاه ‌ها و گندم‌ های خود روی خرمن‌ های دیگری گذاشته ‌اند به گونه ‌ای که به کاه ‌کوب مشهور شده ‌اند، هنوز نام آنها بر سر زبان ‌ها است. از نسل این دو برادر طایفه‌ ای هنوز وجود دارد که به نام «کاکوا» شهرت یافته‌ اند.

روستای بلبر اورامان

فرهنگ و اقتصاد روستا
گویش اهالی به زبان هورامی از گویش های زبان کردی است. کار و پیشه بیشتر مردم آن کشاورزی، باغداری و دامداری، پرورش زنبور عسل و گلیم‌ بافی است.

گیاهان و محصولات
سطح زراعی روستا نوزده هکتار و سطح باغات آن نیز بیش از شصت هکتار است. گندم، جو، نخود، عدس، توت، انگور، زردآلو، گردو، هلو و سیب، بلوط، بنه، ارزن، ون، زالزالک، گلابی، آلبالو و انجیر در این روستای زیبا بعمل می آیند. محصول اصلی این روستا انار است.

گل ختمی، گل گاوزبان، گل شقایق، بومادران، شیرین ‌بیان، پونه و گون که کاربرد دارویی و صنعتی دارند نیز به وفور در کوه‌ های سرسبز و طبیعت بکر روستای بلبر رشد می کند.

زیارتگاه روستا
زیارتگاه امام‌ زاده سی ‌عبدالله نیز از جاذبه‌ های مذهبی روستای دلربای بلبر است.

موقعیت مکانی
این روستا در ۷۰ کیلومتری مریوان و ۷ کیلومتری اورامان تخت واقع شده است. این روستا در مرز بین استان کردستان و کرمانشاه در منطقه ارومانات قرار دارد.

روستای بلبر اورامان

مسیر دسترسی و جاذبه های مسیر
این روستا از هم از سمت سنندج، از طریق جاده مریوان به سمت اورامات تخت و هم از سمت کرمانشاه از مسیر پاوه به سمت جوان رود، قابل دسترسی است.

از مسیر سنندج: سنندج به سمت جاده مریوان، حدود ۲۵ کیلومتر مانده به مریوان سمت چپ، مسیری که به سمت منطقه هورامانات میرود را حدود ۱۵ کیلومتر طی کنید. دست چپ جاده ای که به سمت “اورامان تخت” میرود، بعد از اورامان تخت یک جاده بیشتر ندارید که از وسط روستای بلبر می گذرد. اگر همین مسیر را ادامه دهید از روستاهای زیبای دیگری مثل “سلین” و “نوین” و “ناو” هم رد می شوید. بعد از ناو به یک سه راهی میرسید که دست راست به سمت “هجیج” و دست چپ به سمت “پالنگان” می رود که البته قسمتی از مسیر سمت پالنگان ماشین رو نیست. در مسیر روستای “هجیج” شما میتوانید آبشار یا چشمه “بل” را نیز ببینید. اگر همین مسیر را ادامه دهید به یک سه راهی می رسید که سمت چپ به سمت “پاوه” و سمت راست به سمت “نودشه” و “نوسود” می رود.

از مسیر کرمانشاه: از کرمانشاه به سمت “پاوه” بیایید، که بعد از سه راهی جوانرود میتوانید از غار قوری قلعه هم بازدید کنید. بعد از رسیدن به پاوه عکس مسیری را که در بالا نوشته شده را طی کنید و از سفر لذت ببرید.

از سه راهی “هجیج” تا خود “اورامان تخت” جاده کاملا خاکی است.

می توانید از تهران به سمت ساوه و همدان حرکت کرده، بعد به سمت سنندج و روستای بلبر ادامه مسیر دهید.

مرتبط:

کرمانشاه _سرزمینی سرشار از جاذبه‌های گردشگری

وسوسه‌های طبیعت‌گردی در کرمانشاه

تاق بستان _رویای روبه فراموشی کرمانشاه

“مشیر دیوان” میراثی به جا مانده از دل قاجار

“مشیر دیوان” عمارتی تاریخی در دل استان کردستان است که از پیچ و خم زمان گذر کرده و میراثی شده که از دوران قاجار به یادگار مانده است.

“مشیر دیوان” عمارتی زیبا و تاریخی با وسعت ۳۶۵۰ متر مربع در دل محله قدیمی سرتپوله سنندج و بنایی به یادگار مانده از دوران قاجار برای نسل‌های بعد از خود است، این عمارت در زمان خود متعلق به فردی به نام “میرزا یوسف مشیر دیوان” بوده، میرزا یوسف جانشین حاکم وقت کردستان بوده و بسیاری از جلسات حکومتی و دولتی را در همین عمارت برگزار کرده است.

نمای بیرونی عمارت با آجرنما و طاق‌های زیبایی که با تکنیک آجرکاری آراسته شده آدمی را به دل تاریخ می‌کشاند و عابران را برای دیدن نمای داخلی عمارت ترغیب می‌کند.

مشیر دیوان

سر در ورودی عمارت یکی از زیباترین بخش‌هایی است که در همان نگاه اول چشم بیننده را می‌رباید، سردربی که به “جلوخانی” مشهور است.

بر بالای سردرب جلوخانی عمارت، جان‌پناهی قرار دارد که گویا محلی برای نگهبانی و دیده‌بانی برای نگهبانی از عمارت بوده است؛ چرا که اغلب جلسات مهم حکومتی در این مکان تاریخی برگزار می‌شده است.

 

از درب چوبی زیبای ورودی عمارت که گذر کنی وارد فضای هشتی با طاق سنبلی می‌شوید که محل اقامت دربان بوده که از یک طرف هم به سمت حیاط خدمه و از ورودی دیگر به سمت حیاط اصلی عمارت منتهی می‌شود.

مشیر دیوان

فضای هشتی را که رد کنید به حیاط اصلی و زیبای عمارت قدم می‌گذارید که دیدن آن همه زیبایی و شش حیاط اطراف حیاط اصلی عمارت بدون شک شما را به وجد خواهد آورد.

در هنگام گذر از حیاط‌های متعدد عمارت آب‌نماهای زیبایی را خواهید دید که در کنار حوض‌های بزرگ و کوچک به چشم می‌خورد که فضای عمارت را به فضایی دلچسب و باصفا تبدیل کرده است.

به محض ورودتان به حیاط اصلی با بنایی زیبا و تاریخی با سقفی شیروانی به شکل کلاه فرنگی روبه‌رو خواهید شد که در این بخش از عمارت ایوانی ستون‌دار و زیبا و تالاری با نام تالار تشریفات نیز به چشم می‌خورد که با انواع هنرهای تزئینی همانند گچبری ساخته دست استادکاران آن زمان آراسته شده است.

وجود پنجره‌ها و درب‌های گره چینی شده در کنار ارسی‌ها و شیشه‌های رنگی نیز بر شکوه این بخش از عمارت افزوده و زیبایی و جلوه خاصی به عمارت بخشیده است.

مشیر دیوان

 

از دیگر بخش‌های قابل توجه عمارت که زیبایی‌های آن به راستی دیدنی است، ستون های سنگی حجاری شده باطرح طنابی در کنار آزاره‌های سنگی حجاری شده با نقوش مختلف و مقرنس کاری‌های ظریف می‌باشد؛ همچنین عمارت از بخش‌های گوناگونی همانند اندرونی، حیاط خدمه، مطبخ و .. تشکیل شده است.

اگر از حیاط اندرونی عمارت گذر کنید، می‌توانید از حمام زیبای عمارت نیز دیدن کنید، با ورودتان به حمام عمارت با هجومی از طرح‌ها و نقش‌های مختلف گیاهان و حیوانات روبه‌رو خواهید شد که به حمام عمارت زینت خاصی بخشیده است، حمام عمارت از بخش‌های مختلفی همانند سربینه، گرمینه، بینه، خزینه، خلوتی و … تشکیل شده است.

آنچه که در این عمارت بیش از هرچیزی به چشم می‌آید رعایت اصول معماری اصیل ایرانی به کار رفته در بناهای عمارت است که این مکان را به یکی از عمارت‌های زیبای شهر سنندج مبدل کرده است.

منبع:ایسنا

مرتبط:

معرفی آبشار بل جاذبه کردستان

دیدنی های بینظیر در دل روستای نگل کردستان

آشنایی با دیدنی های کردستان

معرفی آبشار بل جاذبه کردستان

استان کردستان یکی از مناطق زیبای کشور با طبیعتی بکر است که هر نقطه از آن حال و هوای خاص خودش را دارد. یکی از مناطق دیدنی آبشار بل است، آبشاری زیبا و تماشایی که به عقیده کارشناسان دارای یکی از بهترین آب های قابل کشور در کشور است.

آبشار بل کجاست؟

آبشار بل، در یکی از روستاهای منطقه اورامان کردستان و در نزدیکی مرز استان کرمانشاه، روستایی به نام “بل” واقع است. آب آبشار بل، با حجم و فشار زیاد از شکاف کوهی بیرون می‌زند و چشم‌اندازی باشکوه را خلق می‌کند.

آبشار بل

سرچشمه آبشار زیبای بل از کجاست؟

سرچشمه آبشار بل، چشمه ای است که در محل و زبان کردی به نام “کانی بل” معروف است و احتمالا نام خود را از خدای آب بابلیان باستان که بل نام داشت گرفته است، در دو کیلومتری روستای هجیج و در فاصله کمی از دریاچه سد داریان واقع شده و آب آن پس از خروج از دل کوه، تشکیل آبشاری پر خروش داده و به دریاچه می ریزد. محل خروج آب اين چشمه از دل كوه شباهت بسياري به دهانه يك غار كه به علت ريزش مسدود شده باشد دارد. آب چشمه مذکور که از لحاظ کیفی جزء بهترین آب های معدنی دنیا بوده و املاح آن از جمله نیترات، کلراید، فلوراید و سختی در حد استاندارد می باشد. این آب در مسیر خود به رودخانه سیروان میریزد و سپس وارد خاک عراق میشود.

آبشار بل

راه های دسترسی به آبشار بل:

برای رفتن به آبشار بل، دو مسیر وجود دارد:

۱- اول باید وارد سنندج شوید و بعد به سمت مریوان بروید و از سه‌ راه حزب‌الله و از مسیر دزلی به این آبشار زیبا برسید.

۲-  از پاوه به روستای هجیج بروید و بعد از آنجا آبشار زیبا را خواهید دید.

مرتبط:

دیدنی های بینظیر در دل روستای نگل کردستان

آشنایی با دیدنی های کردستان

رودخانه سیروان _طولانی ترین رودخانه کردستان

دریاچه افسانه‌ای زریبار _شهری در دل آب

دریاچه زریبار در نزدیکی غرب شهر مریوان در استان کردستان قرار دارد. این دریاچه اگرچه بافسانه‌ها می‌گویند که هستی زریبار از نیستی ظلم است. دریاچه منحصربه‌فرد زریبار، با تمام زیبایی‌هایش در دل کردستان، حکایت‌های غمباری با خود دارد.ه زریوار شهرت دارد اما به نام‌های دیگری نیز شناخته می‌شود. برخی آن را زربار می‌خوانند، عده‌ای آن را تالاب زروار و برخی دیگر آن را دریاچه زریبار می‌دانند که به نظر می‌رسد نام‌ها بسته به گویش‌های مختلف، متفاوت شده‌اند و همگی یک معنا دارند چرا که واژه زری در گویش‌ سورانی اربیلی به معنی دریا است و ترکیب آن با پسوند بار یا وار معنی دریاچه را می‌گیرد. پسوندی که در فارسی میانه (وار) و در پهلوی اشکانی (بار) بوده است. نام این دریاچه زیبا هرچه که باشد، یکی از مهم‌ترین و بی‌نظیرترین جاذبه‌های طبیعی استان کردستان و غرب ایران محسوب می‌شود.

زریبار یک تالاب بین‌المللی است

زریبار در ارتفاع هزار و ۲۸۵ متری از سطح دریا واقع شده است. این دریاچه حدود ۵ کیلومتر طول و ۱٫۶ کیلومتر عرض دارد و حداکثر عمق آن به ۵٫۵ متر می‌رسد اگر چه حجم آب در فصول مختلف سال متفاوت است. این دریاچه آب شیرین، بخش اصلی آب خود را از چشمه‌های کف‌جوش دریاچه و باقی را از بارش‌های سالانه که حجم آن به ۷۸۶ میلی‌متر در سال می‌رسد، تامین می‌کند. این دریاچه آب شیرین که یکی از منحصربه‌فردترین‌ها در جهان محسوب می‌شود، تمام شرایط یک تالاب بین‌المللی را دارد.

دریاچه‌ای در دل جنگل بلوط

زریبار پهناور به عنوان یک پدیده نادر زیست محیطی، از سویی با جنگل‌های بلوط ایرانی و بیشه‌زارهای انبوه و از طرف دیگر با کوه‌های زاگرس احاطه شده است. بخش زیادی از پوشش جنگل‌ اطراف دریاچه را درختان بلوط ایرانی و باقی را درختان گلابی وحشی، زالزالک، بادام و … شکل داده است. اغلب گیاهان این منطقه گیاهان شناور چون سراتوفیلیوم و سریوفیلیوم هستند. در کنار آنها گونه‌هایی از گیاهان از جمله نی، هزارنی، بارهنگ آبی، نیلوفر آبی، علف هفت‌بند، پیچک‌ها، لویی و بزواش، جگن و نعناع در اطراف دریاچه روییده‌اند.

زریبار

 

اینجا خانه لک‌لک‌هاست

زریبار خانه لک‌لک‌هاست. همسایه‌های اهالی روستای زریبار، نه فقط انسان‌ها بلکه لک‌لک‌هایی هستند که سالیان سال در کنار روستاییان زندگی کرده‌اند و آنها را بخشی از اهالی زیستگاه خود می‌دانند. اینجا خبری از شکار و آزار پرندگان نیست. از نظر اهالی زریبار ساکنان اصلی اینجا، لک‌لک‌ها هستند و مردم روستا بیش از خود، به آنها بها می‌دهند. کسانی که به دریاچه زریبار سفر کرده‌اند، شاید بیش از هر چیز دیگری، مبهوت زیست مسالمت آمیز انسان‌ها و لک‌لک‌ها شده‌اند. علاوه بر لک‌لک‌ها، پرندگان دیگری نیز اینجا را خانه خود می‌دانند. در حال حاضر بیش از ۳۱ گونه پرنده بومی و مهاجر در دریاچه زندگی می‌کنند که از این تعداد تقریباً ۱۴ گونه بومی و مابقی انواع پرندگان مهاجرند. اردک سرحنایی و سرسبز، اگرتها، بوتیمار، انواع چنگر، پرستوهای دریایی، کشیم، کاکائی‌ها، حواصیل خاکستری، خوتکا، گیلار، و پرندگان شکاری همچون سنقر تالابی و دلیچه از گونه‌های با اهمیت و ارزشمند این تالاب به‌شمار می‌آیند. زریبار همچنین زیستگاه آبزیان بومی و غیر بومی مختلفی از جمله سیاه ماهی، عروس ماهی، ماهی گامبوزیا، ماهی آمور سفید، انواع ماهی کپور، فیتوفاک و مارماهی است.

افسانه زریبار، حکایت دادخواهی است

دریاچه زریبار با افسانه‌های بسیاری گره خورده است. یکی از مشهورترین افسانه‌های این دریاچه به هزاران سال پیش باز می‌گردد. زمانی که فرمانروایی ظالم در این منطقه حکمرانی می‌کرد و فریاد دادخواهی هیچ یک از اهالی شهر فیله قوس را نمی‌شنید. روزی درویشی رهگذر همراه همسر باردارش به شهر می‌آید و باج‌خواهان حاکم باعث مرگ همسر و فرزند او می‌شوند. درویش که از عدالت حاکم ناامید می‌شود، از پروردگار می‌خواهد تا دادخواه او باشد و تا اجرا نشدن عدالت، سر از سجده بر نمی‌دارد. روزی سواری بر شانه رهگذر می‌زند و از او می‌خواهد تا از سجده بلند شود. درویش در مقابل خود دریایی پهناور می‌بیند. شهر و اهالی همه در آب غرق می‌شوند و زریبار پدیدار می‌شود.

دریاچه زریبار

راه رسیدن به زریبار

برای رسیدن به دریاچه زریبار باید از جاده سنندج به مریوان بروید، شهری که فقط ۳ کیلومتر با دریاچه فاصله دارد. این جاده که یکی از زیباترین جاده‌های ایران است، از میان دشت‌ها، جنگل‌های بلوط قدیمی و کوه‌های راکی ​​عبور می‌کند. بهترین زمان برای بازدید از دریاچه زریبار ماه در فصل بهار و تابستان است، با این حال دیدن دریاچه یخ زده در زمستان نیز یک تجربه شگفت‌انگیز است که دیدن آن خالی از لطف نیست.

منبع:ایرنا

مرتبط:

آشنایی با دیدنی های کردستان

سفری رویایی به مریوان

جاذبه های گردشگری کردستان

آشنایی با قوم باستانی لولوبیان

لولوبیان قومی باستانی در ایران بودند که از حدود ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد در سرزمینی واقع در آذربایجان و قسمتهایی از کردستان سکونت داشتند و بیش از دو هزار سال در این نواحی زیستند. لولوبیان در اواخر دوران خود دارای حکومت شده و با برخی از همسایگان خود در جنگ بوده‌اند.

در زبان اورارتویی لولو به معنی بیگانه و دشمن است. این اصطلاح نشان می‌دهد که لولوبیان از لحاظ قومی از قبایل هوری یا اورارتویی نبوده بلکه احتمالاً با عیلامیان قرابت داشتند. لولوبی‌ها همچنین دشمن هوریان بوده و با آنان در جنگ دائمی بودند.

معروف‌ترین پیشوای لولوبیان، ملکه آنوبانی‌نی بوده‌است. نقش‌برجسته آنوبانی‌نی در سرپل ذهاب، پرده‌ای است که در آن سردار در برابر ملکه ایستاده و پشت سر ملکه ستاره ایشتار می‌درخشد. ایشتار او را در مقابل دشمنان پیروزی داده و سردار پای خود را بر بدن دشمن مغلوب نهاده است، کمان و تبرزینی بدست دارد. ملکه با طنابی دو اسیر را در بند نگه داشته و در دست دیگر حلقه‌ای که نشان حکومت و قدرت است بدست گرفته‌است.

قوم باستانی لولوبیان

منشأ و تاریخچه قوم لولو

بسیار پیش از استقرار مادها، اقوامی با نام کوتیان، لولوبیان، میتانی‌ها و سپس کاسی‌ها به ترتیب از شمال به جنوب در نواحی غربی ایران می‌زیسته‌اند. این اقوام با هوریان و اکدی‌ها و سومری‌ها مراوداتی داشته‌اند؛ بنابراین لولوبی‌ها از نخستین گروه قومی بودند که در هزاره چهارم پیش از میلاد در فلات ایران ساکن بودند.

برای نخستین بار، نارام سین نوه سارگون از شاهان اکد، در قرن ۲۳ پیش از میلاد در کتیبه‌ای از لولوبی‌ها یاد کرده و شرح پیروزی خود بر آنان را نوشته است. این کتیبه بعدها و در سنوات سال ۱۲۰۰ پیش از میلاد، توسط شوتروک ناهونته پادشاه مقتدر عیلام، به شوش انتقال یافت و شرحی بر آن افزوده شد.

مناطقی که لولوبی ها در آن جا استقرار یافته بودند، شامل کوه‌ها و کوهپایه‌ها را از قسمت علیای دیاله تا دریاچه ارومیه بوده است. محل تمرکز اصلی لولوبیان در آذربایجان بود. شهرها و کشورهای مهم آن دوران در ایران غربی عبارت بودند از: تاندیم، سوماشتو، آشورو، الامو، کاشو، گوتو و لولوبو (لولوبیان).

قديمي ترين اسنادي كه در باب اين طايفه در دست است يكي كتيبه نارامسين مي باشد كه در حدود ۲۵۰۰سال پيش از ميلاد نوشته شده است . بنابراين كتيبه و بنابر نظريه ژ.دمرگان پادشاه مقتدر ايلام ، شوتروك ناحونته ، { در حوالي سال ۱۲۰۰ پيش از ميلاد اين سنگ ياد بود تاريخي را ، كه در شهر سيپ پار (نزديك بابل )بوده بدست آورده و به نشانه پيروزي خود ، آنرا به پايتخت خويش (شوش) انتقال داده و بر روي آن سنگ يادبود ، شرح اين غلبه را به زبان ايلامي افزوده است. نارامسين در اين سنگ شرح لشكر كشي و غلبه خود را بر اقوام لولوبي و ساير طوايف كه در اطراف دجله و دياله مستقر بودند بيان نموده است . }

قوم باستانی لولوبیان

سند دوّم راجع به لولوبي ها ، نقش معروف آنوباني ني پادشاه آنهاست كه در ناحيه ز َهاب باختران واقع شده است . در اين اثر مهّم تاريخي كه به ِاستل آنوباني ني نيز معروف مي باشد ، شاه در حضور الهه ايشتار كه او را بر دشمنان پيروزي بخشده است ، ايستاده و پا را بر تن دشمني كه بر زمين افتاده نهاده است {البته طرز لباس وزينت جامه شاه و الهه بخوبي نمايان است}. اين خدا نيزه اي به دست گرفته و بر آن تكيه كرده و در دست ديگر طنابي گرفته و مي خواهد به گردن يكي از اسيران ببندد .

اسيران هم برهنه بوده و دست هايشان را از پشت بسته اند و آنها را بوسيله حلقه اي از لبشان گذرانيده شده مثل حيوانات مهار كرده اند . ترجمه خطوط كه روي اين استل نوشته شده چنين است :« آنوباني ني پادشاه توانا ، پادشاه لولوبي ، نقش خود و نقش الهه ايشتار را در كوه باتير رسم كرده است ،آن كس كه اين نقوش و اين لوح را محو كند به نفرين و لعنت آنو ، آنوتوم ، بل ، بليت ، رامان ، ايشتار ، سين و َشَمش گرفتار با دونسل او بر باد رواد…»

گذشته از اين كتيبه ، اشاره اي كه به نام لولوبي شده در قراردادهاي سلسله دوّم پادشاهان شهر اور است كه در سال ۱۸۹۴٫م در تل براك كشف گرديد و تعداد زيادي از اين الواح از همان سالي است كه پادشاه اور ولايت شميروم و لولوبي ها را غارت كرد ، اين دو شهر را هميشه با هم ذكر مي كنند .

قوم باستانی لولوبیان

در رابطه با شميروم ، لوح مشروح تري به نام لوح نيفر در دست است . با توجه به اثر فوق ، معلوم مي شود پادشاه اور كه مكرر ولايت را شميروم را ويران كرده ، اينه سين نام داشته و همين پادشاه كشور را نيز به تصرف خود در آورده است. در قصه خداي طاعون كه لوح آن كشف شده است ، نام ولايات ذيل ديده مي شود‍: تانديم ، سوماشتو ، آشورو ، الامو ، كاشو ، گوتو ، لولوبو .

حكام لولوبي ها در زمان نارامسين در تنگه قراداغ كه امروز معبر پاگان خوانده مي شود و در جنوب شهر زور با سپاه بابلي جنگيدند و نارامسين آنها را به سختي شكست داد و به يادگار اين پيروزي شرحي در دامنه آن تنگه حجاري نموده اند (بين راه سليمانيه و رباط ).

لولوبی ها که زمینهای کوهستانی شمال دیاله تا دریاچه ارومیه را در تصرف داشتند در هزاره سوم پ.م دارای دولتی نیرومند بودند و نارامسین اکدی که در قرن ۲۳ پ.م در بین النهرین پادشاه نیرومندی بود برای نخستین بار نام لولوبی ها را در سنگ نوشته خود میاورد که بر ایشان پیروز شده است.

زبان نواحی کنونی آذربایجان و کردستان ایران از قرن نهم تا هفتم قبل از میلاد غیر از زبان‌های کنونی ایرانی بوده و ساکنان آن نقاط به زبان‌های لولوبی و کوتی تکلم می‌کردند.

لباس لولوبیان نیم تنه‌ای بود که پوستینی بر آن اضافه می‌کردند. در نقش برجسته آنوبانی‌نی، سردار دامنی از پوست داشته و ملکه نیز جامه‌ای بلند از پوست بر تن دارد.

مرتبط:

غربت “آنوبانی‌نی” ۴۰۰۰ ساله در حصار دیوارهای یک مدرسه قدیمی

دیدنی های بینظیر در دل روستای نگل کردستان

کمتر کسی پیدا می شود که وقتی از او درباره جاذبه های گردشگری استان کردستان سوال کنند، نام روستای نگل و قرآن تاریخیش را از قلم بیندازد.

جاذبه های گردشگری روستای نگل کردستان

اگر جزو آن دسته افرادی هستید که تا کنون سفری به کردستان نداشته اید شانس بسیار بزرگی را از دست دادید چراکه این منطقه به قدری بکر و رازآلود و جذاب است که فکر و ذهن هر گردشگری را به سمت خود درگیر می کند تا جایی که گردشگر را به بهانه جستجوی زیبایی ها به هر سمتی می کشاند و حسی عجیب و وصف ناپذیر به وجودش می بخشد. یکی از بکرترین مناطق کردستان ، روستای قرآن و نگل است که از جاذبه های گردشگری استان کردستان می باشد و کمتر کسی پیدا می شود نام آن را فراموش کند.

نگل کردستان
روستای نگل کجاست؟

در دهستان نگل از توابع بخش “کلاترزان” سنندج روستایی به نام نگل در ۶۵ کیلومتری سنندج در مسیر سنندج-مریوان واقع است. این روستا به یمن برکت وجود قرآن تاریخی به عنوان یکی از قطب های گردشگری استان و کشور به شمار می رود و همه ساله میزبان گردشگران و زائران بسیاری از ایران و حتی کشورهای خارجی می باشد.

روستای نگل کردستان

موقعیت جغرافیایی روستای نگل کردستان

محل قرار گیری این روستا دره زیبایی می باشد که رودخانه ای “شو شیر” از جنوب آن عبور می کند. روستای نگل از سمت شمال به کوه “حسن عالی” و جنوب به کوه “قژاکان” ،از شمال غربی به دره “کانی چرمو” و کوه “کوره میانه” ، از شمال شرقی به “رسنی دره” و از سمت جنوب شرقی به کوه “پل چرمو” و در نهایت از غرب و جنوب غربی به “کاچول” محدود می شود.

این روستا شامل جاذبه های گردشگری بسیار زیادی است که مطمئنا بدون دیدن هر کدام از آنها ترک کردن آن بسیار سخت می شود ما در این مطلب خواندنی از بخش گردشگری شماری از این جاذبه های گردشگری را به شما علاقه مندان به سفر معرفی می کنیم.

بهترین فصل سفر به روستای نگل در کردستان

به دلیل موقعیت جغرافیایی این منطقه زمستان های بسیار سرد و تابستان های بسیار معتدلی را دارا است . بهترین فصل سفر به این روستا، فصل های بهار و تابستان هستند، اگر در فصل بهار به این منطقه سفر کنید زیبایی ها و سرسبزی منطقه بدون شک خاطرات خوشی را برایتان رقم خواهد زد.

قرآن مبارک و خطی مربوط به دوران صدر اسلام

یکی از چهار نسخه خطی قرآن در صدر اسلام قران مبارک و خطی روستای نگل می باشد که با خط کوفی نوشته شده و اعراب گذاری آن با آب طلا صورت گرفته این قرآن در دوره خلافت عثمان به چهار اقلیم مسلمان نشین جهان ارسال شد که ایران یکی از این کشورها بود. در فهرست آثار ملی این اثر فاخر با شماره ۲ ثبت گردیده است و محل نگهداری آن در مسجد جامع روستای نگل می باشد جالب است بدانید یک دوره طولانی این قرآن به طرز عجیبی ناپدید و گم شد که ماجرای پیدا شدن آن به قدری جالب است که مطمئنا به عنوان یکی از بهترین داستان ها در ذهنتان میماند. قرآن نگل بر پوستی مانند پوست آهو و به زبان کوفی نگاشته شده است. نقوش گیاهی که روی صفحات آن رسم شده نیز از زیبایی های دیگر این قرآن به شمار می آید.

روستای نگل کردستان

نحوه پیدا شدن قرآن نگل

داستان پیدا شدن این قرآن بسیار شنیدنیست. می گویند که حدود هزار سال قبل، یک چوپان از آبادی های اطراف گوسفندانش را برای چرا به یک دره ای با صفا برده بود. گوسفندان مشغول چرا بودند و چوپان نیز مشغول استراحت کردن بود . ناگهان توجه چوپان به گلی بسیار زیبا جلب شد و چوپان برای چیدن آن از زمین بلند شد تا گل را به طور کامل و بدون هیچگونه آسیبی از خاک بیرون بکشد. با کشیدن این گل از زمین چاله ای در خاک پدیدار شد و یک صندوقچه در زیر این گودال دیده شد اما چوپان به تنهای از پس بیرون کشیدن آن بر نمی آید.

این چوپان اهالی روستای خود را به این دره می کشاند و همه با هم صندوقچه را که حامل یکی از ارزشمند ترین گنجینه های خطی و تاریخی کشور است از دل خاک بیرون می کشند. اهالی روستا، از آن به بعد این مکان را مقدس می شمارند و یک مسجد را در آن مکان احداث می کنند. پس از احداث این مسجد، اهالی روستا به این مکان نقل انتقال می کنند و روستای نگل شکل می گیرد.

سرقت های صورت گرفته قرآن نگل

این کتاب آسمانی که چندین بار به سرقت رفته، موجب شد تا بسیاری از گردشگران ایرانی و عراقی به این روستا رفت وآمد کنند. این قرآن یکبار در سال ۱۳۷۱ به سرقت رفت و آخرین بار نیز در مردادماه سال ۱۳۸۳ به سرقت رفت که اواخر آذر همان سال در جهرم استان فارس کشف و محل خود در مسجد روستای نگل برگردانده شد.

.براساس این سرقت ها و وضعیت نامناسب نگهداری، قرآن آسیب های بسیاری دید زیرا جوهری که این قرآن تاریخی با آن نوشته شده است، ترکیبی از آهن دارد و در اثر رطوبت سوراخ های بسیاری را در صفحات مختلف آن ایجاد کرده است. برای مرمت این قرآن یکی از مرمت کاران به نام استاد حمید ملکیان به همراه تیم مرمت خود از مردادماه در مسجد این روستا کارگاه مرمت به پا کرد و به صورت شبانه روزی به مرمت قرآن پرداخت .

به دلیل باز پس گیری قرآن از دست سارقان عتیقه در سال ۱۳۷۱ در این روستا جشن و مراسمی توسط اهالی به همراه قربانی کردن گاو و گوسفند برگزار شد.

به دلیل اهمیت تاریخی این قرآن و نیز جایگاه بارز آن در اعتقادات مردم منطقه، مقام معظم رهبری برای محفوظ ماندن قرآن از دستبردهای احتمالی دستور داد جایگاهی محکم و مطمئن برای نگه داری این قرآن بسازند، که هم اکنون قرآن در محفظه شیشه ای ضد گلوله نگهداری می شود.

موزه روستای نگل

تاریخ تاسیس موزه روستای نگل به سال ۱۳۹۲ برمیگردد که با همکاری اداری کل گردشگری و میراث فرهنگی استان کردستان انجام شد بهتر می توان گفت که پس از تأسیس این موزه که به عنوان اولین موزه روستایی کشور نیز شناخته شده است مجموعه گردشگری و توریستی روستای نگل تکمیل شد ، موزه این روستا از دو قسمت معیشتی یا مردم شناسی و قرآنی به وجود آمده و در آن اقلام باستانی نیز میتوان مشاهده کرد.

روستای نگل کردستان

اشیاء درون موزه نگل

در این موزه اشیای مختلفی مانند چرخ ریسندگی، کوزه‏ های نگهداری عسل و ظروف نگهداری حبوبات وجود دارد. در بین این اشیاء که مربوط به ۵۰ تا ۷۰ سال پیش بود زیورآلات قدیمی هم خودنمایی می کنند. اشیایی نیز مربوط به دوره اشکانیان در بین این آثار قرار دارد.

بخش گردشگری و معرفی جاذبه های دیدنی ایران در نمناک عنوان کرده است که اجناسی که به این موزه اهدا شده است همگی به طور خودجوش تهیه شده اند که شامل کلیه اقلام فرهنگی و معیشتی منطقه از اجناس منزل و ابزار کشاورزی گرفته تا زیورآلات پنجاه تا دویست ساله می باشد به این ترتیب به نمایش گذاشتن این اقلام زندگی روستایی در این منطقه را کاملا به تصویر کشیده است. موقعیت قرارگیری این موزه داخل صحن اصلی مسجد جامع است.

دریاچه «چال ئاو»

از دیگر نقاط گردشگری و تفریحی روستای نگل می توان به دریاچه طبیعی “چال ئاو” اشاره کرد که در ۵٫۱ کیلومتری روستای نگل و در مسیر صعود به قله “کوره میانه” واقع است.

آبشار «قه لوه زه»

آبشار زیبا و بلندی به نام “قه لوه زه” در مسیر این روستا به قله “کوره میانه” و در دره “کانی چه رمو” واقع می باشد که در همه فصول سال جریان دارد و منبع تغذیه آن از آب برف های دامنه قله است.

blank

تپه های باستانی نگل

از جمله تپه های باستانی موجود در روستای نگل تپه قلعه گاه، تپه می خان و قلعه دی یه رهستند. تپه باستانی قلعه گاه در تاریخ ۲۳ شهریور ۱۳۸۲ به عنوان آثار ملی کشور به ثبت رسیدند.

نخستین پل خشتی روستای نگل

نخستین پل خشتی در فاصله ی یک کیلومتری روستای نگل در کردستان قرار دارد که به منظور راهی ارتباطی از سنندج به مریوان تاسیس شد. این پل به پل بزرگ نیز شهرت دارد که در زمان حکومت امان الله خان اردلان والی سنندج و همزمان با بنای مسجد دارالاحسان سنندج و به دلیل ارادت ویژه ای که او به نگل و قرآن موجود در آن داشته، ساخته می شود.

سایر جاذبه های گردشگری نگل کردستان
  •  طبیعت بی نظیر و بکر حوالی رودخانه شورشیر
  •  بزرگترین پل دوره صفویه
  •  برگزاری مراسم آیینی و عرفانی دراویش
  •  قلعه معروف یزدگرد سوم متعلق به دوره ساسانی و واقع در جنوب این روستا
  •  دریاچه واقع در ۵ کیلومتری روستای نگل به نام دریاچه سد نگل (آزاد)
  •  ارتفاعات مختص کوهنوردی و طبیعت گردی کوه “کوره میانه”

محصولات محلی روستای نگل کردستان

شما می توانید در سفر به روستای نگل از نان های محلی معروف و صنایع دستی این روستا که رونق اقتصادی و هدف اصلی صنعت گردشگری محسوب می شود ، خریداری کنید. شما می توانید از جاجیم ها و عسل های خوش طعم و طبیعی این روستا نیز به عنوان سوغاتی خریداری کنید.

منبع:نمناک

مرتبط:

رودخانه سیروان _طولانی ترین رودخانه کردستان

سارال دیواندره _بهشت کردستان

روستای ژیوار ؛ماسوله کردستان