نوشته‌ها

سفرنامه غار گبر

تاریخ:  ۱۳۷۲/۰۸/۲۸

این برنامه جهت شناسایی کامل غار گبر و عکس گرفتن از غار اجرا شد.

پس از جمع شدن افراد شرکت کننده در ترمینال همگی در ساعت ۰۷:۳۰ حرکت کردیم و به سمت استهبان براه افتادیم. پس از گذشتن از پلیس راه  و پمپ آتشکده، حدود پنج کیلومتر بعد و در حدود روستای رونیز سفلی و تابلوی اداره راه  ۳۵ کیلومتر به استهبان توقف کرده و به سمت تلمبه ای در سمت راست جاده بود و ما را به اشتباه انداخت حرکت کردیم. در ساعت ۰۹:۳۰ پس از صرف صبحانه قصد حرکت را داشتیم که یک روستایی ما را بر آن داشت که از آن سوالی کنیم پس از سوال کردن متوجه شدیم که این تابلو نشانه ما نبوده  و تلمبه ای که ۱ کیلومتری این مکان وجود دارد نشانه ما بوده است  و به سمت آن حرکت کردیم. پس از رسیدن به نزدیکی که نشانه آن یک قلعه و دیوار گلی بود به سمت داخل دره تغییر مسیر دادیم و در ساعت ۱۱:۰۰  شیب دره را طی کردیم تا به دره اصلی و شیب اصلی غار رسیدیم.

پس از گذشتن از شیب که می بایست که از روی یال حرکت کنیم و به اشتباه از وسط دره حرکت کردیم  و همین حرکت را کند کرد، بلاخره به روی یال رسیدیم و پس از گذشتن از روی یال به سمت راست تغییر مسیر داده و به سمت سنگ چین هایی که نشانه کرده بودند رفتیم. دیواره هایی که غار درون آن هستند پدیدار بود ولی هیچ کس نمی توانست غار را ببیند و یا حتی دقیقا” بگوید که کجاست. پس از گذشتن از پیچ به سمت راست،  غار نمایان شد. دهنه غار بزرگ است ولی دهنه آن طوری قرار گرفته که از دید مخفی می باشد و چند درخت نیز جلوی آن وجود دارد. در ساعت ۱۲:۰۰ به غار رسیدیم و سریع وارد غار شده و شروع به عکس گرفتن کردیم و پس از گرفتن عکس بساط نهار را پهن کرده و نهار را خوردیم.

پس از کمی استراحت به علت درد گرفتن پای آقای عدالت گستر ساعت ۱۴:۴۵ حرکت کردیم و به سمت پائین رفتیم و بعد از رسیدن به نعل اسبی یال به سمت چپ و از روی جاده به سمت پائین حرکت کردیم. پس از راهپیمایی نسبتا” ملایم و آرام در ساعت ۱۶:۳۰ به جاده رسیدیم و منتظر ماشین شدیم که به علت تاریک شدن مجبور شدیم با یک تریلی تا سروستان رفته و سپس با اتوبوس به شیراز بازگردیم که نهایتا” در ساعت ۱۹:۳۰ در فلکه ولی عصر بودیم.

کروکی غار: بعد از روستای رونیز سفلی تابلوی ۳۵ کیلومتری استهبان، دست راست تلمبه ای است و یک قلعه و دیوار قدیمی به اضافه یک تانکر بلند آب وزنگ زده است . دره ی مورد نظر دره ای است که دیواره های بزرگ و حتی دهنه غار بزرگی در آن می باشد. پس از وارد شدن به دره به سمت چپ و یال روبرو حرکت می کنیم .

اعضای شرکت کننده در این برنامه ۵ نفر بوند.

مرتبط:

سفرنامه سد درودزن               

سفرنامه غار زکریا استهبان    

سفرنامه غار گبر

تاریخ ۱۳۶۰/۰۲/۲۵

ساعت ۰۵:۳۰ از طریق جاده شیراز – استهبان  بوسیله اتوبوس طریق سفر کردیم. مقصد غار گبر واقع در ۱۵۰ کیلومتری شیراز و ۳۵ کیلومتری استهبان بود. غار در میان رشته کوه شرقی – غربی به موازات جاده اصلی قرار دارد. ارتفاع قله ۱۵۰۰ متر است و غار در ۱۰۰۰ متری از سطح کوهپایه در انتهای یکی از دره های رشته قراردارد.

وضعیت کلی غار حکایت از قدمت زیاد آن دارد؛ غاری است آهکی که بوسیله نفوذ و جریان آب در آن استلاگتیت و استلاگمیت های نسبتا فراوانی بوجود آمده است و در بعضی نقاط از بهم پیوستن این زواید ستون های عظیم و جالبی پدید آورده است. تا آنجایی که کاوش ها نمایانده است غار بن بست است. ارتفاع بلندترین نقطه از کف ۱۰ متر است. در اطراف و داخل غار آب جاری به صورت فراوان موجود نیست فقط در بعضی از نقاط آب به صورت قطره های کم و بیش درشت و سریع از سقف ریزش می کند که حاوی املاح فراوان است، املاح زیاد، آهکی بودن لایه های بالای بام غار را اثبات می کند. در نقطه ای از غارخمره سفالی با اندازه متوسط در زیر یکی از همین ریزش های آب روی استلاگتیتی قرارداده شده است که به علت مرور زمان اطراف و داخل آن را مواد رسوبی پوشانده است؛ به همین علت از بدنه کوزه نمیتوان دقیقا معین کرد که از چه زمانی در آنجا نصب گردیده است اما به تخمین از روی قطر رسوبات می توان گفت که نهایتا قدیمی است و چندین صد سال  پیش و یا شاید از زمانی که غار مسکون و ماوای افرادی بوده است در آنجا نهاده شده باشد.

دهانه غار توسط تخته سنگ و درخت از جلو پوشانده شده است . بطوری که از چند متری، دهانه غار قابل رویت نیست و همین استتار نظریه مسکونی بودن غار را در دوران گذشته قوت می بخشد. اما از آثار و بقایای وجود انسان بجز همان کوزه دیگر نشانی به طور مشخص در دست نیست چرا که به احتمال زیاد در سال های قبل آثار بدست افراد ناآگاه نابود شده و یا شاید در زیر لایه های زیرین در صورت حفاری آثاری بدست آید. در هر حال این نقطه هم از نقاطی است که امکان دارد از نظر باستان شناسی نقطه غنی باشد.

مرتبط:

سفرنامه تنگ تیزآب ۲