تاریخچه داستان های عجیب شهر متروکه هلتون

مکان های خاصی در دنیا وجود دارند که باعث می شوند تا موارد عجیبی در مورد آن ها بشنویم. اما چه چیزی ممکن است باعث شود تا داستان های عجیب و غیر معمول برای یک مکان به وجود بیاید؟ در سراسر جهان مکان هایی وجود دارند که داستان های فراطبیعی را همانند یک پرده در پشت خود مخفی کرده اند مانند شهر متروکه هلتون

یکی از این مکان ها در ایالت اوهایو آمریکا واقع شده و سال ها است که شهرت آن به دلیل موارد وحشت آور و خانه های تسخیر شده در آن می باشد. خارج از منطقه Summit County در ایالت اوهایو در آمریکا منطقه ای وجود دارد که به نام بوستون میلز شناخته می شود. در سال های اخیر شما می توانستید ساختمان های خالی را در این مکان مشاهده نمایید، تعداد زیادی علف های هرز و همچنین جاده هایی که به جایی نمی رسند و یک چشم انداز نامناسب از آنچه که از سکونت افراد باقی مانده است همگی ویژگی های شهر متروکه هلتون می باشد. اما زمانی که کمی به عقب برگردیم همه چیز متفاوت خواهد بود. یک نقطه تجاری فرانسوی در قرن هفدهم میلادی در این منطقه باعث شد تا این شهر در سال ۱۸۰۶ تاسیس شده و تبدیل به مکانی جالب برای تبدیل به جامعه ای پر رونق شود.

تاریخچه شهر متروکه هلتون

در سال ۱۹۷۴ دولت ایالات متحده کمپین بزرگی را در این منطقه به راه انداخت تا با به دست آوردن تمامی زمین های این مکان آن را به پارکی ملی تبدیل نماید. پارک ملی قرار شد به نام پارک ملی دره Cuyahoga نامگذاری گردد و دولت شروع به خریداری زمین ها کرد. تقاضای دولت برای وسعت زیادی از زمین ها بود و کمی بیشتر یا کمتر به چپ و راست گرایش پیدا می کرد. بر اثر این حرکت دولت در خرید زمین ها و تعهد بسیاری که در راه اندازی پارک ملی وجود داشت دیگر کسی در این منطقه باقی نماینده و صاحبان زمین ها در حالی که ناراضی بودند مجبور شده روستای خود را ترک کرده و آن را با هر آنچه که هست رها سازند. و اینجا همان مکانی است که برای چند دهه به همان شکل باقی مانده است.

این پارک هرگز به دست نیامد و توسط سرویس پارک ملی به طور کامل رها شد همانطوری که خانه ها و ساختمان ها توسط مردم رها شده بود و بوستون میلز تبدیل به مکانی فراموش شده گردید که طبیعت ان را فرا گرفت. درختان در کنار ساختمان های خالی شبح مانند و چشم انداز ویران شده آن جای تعجبی ندارد که این مکان را به محلی برای داستان های عجیب تبدیل کند. هرچند در گذشته نیز بوستون میلز پس از بسته شدنش داستان های ترسناک و شگفت آوری را به دنبال خود ایجاد کرد تا جایی که در نهایت به صورت غیر رسمی نام آن را شهر متروکه هلتون قرار دادند.

 

تاریخچه داستان های عجیب شهر متروکه هلتون

دشوار است که بتوان گفت داستان های عجیب و غریب در شهر متروکه هلتون در اوهایو از کجا آغاز شده است. مدت کوتاهی پس از آنکه این شهر رها شد گروه هایی که اعتقادهای خاص خود را داشتند به این شهر متروکه نقل مکان کرده به صورتی که هنوز نیز نقاشی های دیواری ان ها در سطح شهر دیده می شود. در واقع گزارشات بسیاری در مورد لاشه حیوانات در این منطقه وجود دارد که نشانه ای از کشتن حیوانات به سبک خاص می باشد.

شهرت ترسناک دیگری که به این مکان نسبت داده شد شایعاتی بود که در مورد پیدا شدن بدن های انسانی در میان درختان است که قطعاتی از آن ها توسط یکی از فرقه های شیطانی بریده شده بود. بسیاری از این شایعاتی که شنیده می شوند مربوط به کلیسای شهر متروکه هلتون می باشد. گفته می شود که صلیب های بسیاری در اطراف ان قرار داشته و نور قرمزی رنگی که سوسو می زند از درون آن دیده می شود. ادعاهای فراوان دیگری نیز در مورد کلیسای قدیمی وجود داشته و گفته می شد که توده ای سیاه در داخل آن نگهداری می شود و یا داستان هایی عجیب از اینکه فردی در زیرمین کلیسا زندگی کرده و به دنبال شکار گناهکاران می باشد.

تاریخچه داستان های عجیب شهر متروکه هلتون

افسانه هایی در مورد هلتون

شایعات دیگری نیز وجود دارد که مربوط به شیطان می باشد. جاده های بسیاری وجود دارد که از میان این منطقه عبور می کند که به شکل مرموزی بسته شده و یا نشانه هایی از مسدود بودن در جلوی ان ها قرار دارد و ادعا می شود که این کار توسط فرقه های پلید صورت گرفته است. یکی دیگر از افسانه هایی که وجود دارد یک اتوبوس مدرسه می باشد که ظاهرا خالی از سکنه بوده و به صورت زنگ زده در یکی از جاده های بی استفاده رها شده است. داستانی که پشت این اتوبوس قرار داشته می گوید درون آن پر از کودکانی است که توسط قاتلان سریالی و یا فرقه های شیطانی کشته شده اند.

گفته می شود در نزدیکی این اتوبوس پدیده های عجیب و غریبی مانند صدای فریاد و گریه کودکان شنیده شد و همچنین چهره هایی از کودکان دیده می شود، در کنار این ها روح مردی که خودش را کشته است نیز مشاهده می گردد. در طول این چند دهه ماجراجویان و کسانی که به دنبال موضوعات این چنینی هستند برای دیدن اتوبوس نفرین شده به این مکان امده اند اما اخیرا به نظر می رسد که آن دیگر وجود ندارد. در یکسری از داستان های دیگری که وجود دارد گفته می شود که شهر متروکه هلتون محلی برای قتل عام و کشتارهای بسیار بوده است. بر اساس افسانه ها در این مکان یک قاتل روانی وجود داشته است که افراد بسیاری را کشته است و شما اگر به پنجره ها نگاه کنید می توانید ارواح آن ها را ببینید. در سال های بعد ادعا شد که همچین کشتارگاهی وجود نداشته است اما این تصویر قدرتمند در ذهن افراد به اندازه کافی نفوذ کرده بود.

نشت شیمیایی در هلتون

یکی دیگر از داستان های شگفت انگیزی که در مورد شهر متروکه هلتون گفته می شود این است که در این محل نوعی نشت شیمیایی روی داده است. ظاهرا مواد شیمیایی سمی در اثر تصادف یک کامیون در حال در این منطقه پخش شده است، هرچند که سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد که آن را مورد بررسی قرار داده و پاکسازی نموده است. بر اساس گفته ها این نشت باعث تغییرات بارداری در حیوانات و انسان ها شده است و باعث شده تا نام شهر جهش یافته نیز روی آن گذاشته شود و مهمترین آن ها احتمالا Peninsula Python که گفته می شود نوعی مار مارپیچ خاص است که در این منطقه یافت می شود. البته باید گفت که شواهد بسیار کمی وجود دارد که در این مکان نشت شیمیایی روی داده باشد اما حقیقتا قابل باور است.

تاریخچه داستان های عجیب شهر متروکه هلتون
جاده های مرگ در شهر متروکه هلتون

افسانه های متعدد دیگری نیز در مورد جاده های شهر متروکه هلتون وجود دارند. گفته می شود زمانی که شما در یکی از این جاده ها حرکت می کنید و زمانی که از علائم هشدار دهنده عبور می کنید توسط یک خودروی نعش کش که بر اساس گزارشات دارای یک چراغ می باشد دنبال خواهید شد. یکی دیگر از جاده ها به نام Stanford Road بوده که به جاده پایان جهان شهرت دارد، گفته می شود نیرویی غیر قابل مشاهده خودروی شما را در این جاده در اختیار گرفته و می بایست تلاش کنید تا بتوانید ان را کنترل نمایید و اگر شما به پایان این جاده برسید گروهی از فرقه های شیطانی در انتظار شما خواهند بود.

یکی دیگر از این جاده به نام بزرگراه جهنم شناخته می شود که گفته شده فردی دیواره وار که به دنبال قربانیان جدید می گردد از میان سایه ها بیرون پریده و به دنبال کشتن افراد می باشد.

سایر عجایب شهر متروکه هلتون

همچنین یک تونل تسخیر شده نیز وجود دارد که گفته می شود توسط روح مردی که در اثر تصادف کشته شده محافظت می گردد. البته گورستان شهر نیز دارای برخی از فعالیت ها می باشد و گفته می شود که چهره های سایه مانندی در آنجا دیده شده و همچنین گزارش هایی از نورهای عجیب و غریب در هنگام شب ارائه شده است. در عین حال گفته می شود که درختان نیز جا به جا می شوند.

در آن نزدیکی پلی به نام Crybaby Bridge وجود داشته که بر روی رودخانه Cuyahoga قرار گرفته است و گفته می شود در این مکان بر اساس افسانه های کودکی که در اینجا مرده است مواردی مطرح می گردد. اگر شما ماشین خود را در اینجا متوقف کنید لایه ای گرد و خاک روی آن نشسته که اثراتی از ردپاهای کوچک روی آن قرار دارد. جنگل ها و خانه های خالی از سکنه و همچنین تونل های زیر زمینی که در اینجا وجود دارد باعث شده تا این مکان به شهر متروکه هلتون شهرت یابد.

بنابراین بسیاری از افسانه ها در مورد این منطقه جادویی وجود دارند اما بیشتر آن ها فقط افسانه می باشند. یک مقاله بسیار شگفت انگیزی در مورد ارواح اوهایو توسط شکارچیان ارواح ارائه شده است که نقطه به نقطه آن را بررسی کرده و آن ها را داستانی ساختگی دانسته است. با این حال داستان ها در این منطقه همچنان ادامه دارد.

متاسفانه در سال های اخیر همه این ساختارها برای ساختن منطقه تفریحی ملی دره Cuyahoga که در سال ۲۰۰۰ آغاز شد تخریب شده و این منطقه وحشت آوری خود را از دست داده است به طوری که باعث پاک کردن بسیاری از این افسانه های شوم محبوب شده است. اگر اکنون به این مکان بروید بسیاری از گذشته آن همراه با افسانه های ارواح دفن شده اند. هرچند اکنون نیز شما می توانید از این محل بازدید نمایید تا مکان های نام برده شده را از نزدیک مشاهده نمایید البته بدون ترس و وحشت.

 

مرتبط:

عجیب‌ترین فستیوال‌ های جهان

شهرهایی که در معرض حوادث طبیعی قرار دارند

همه ی ما بارها درباره وقوع حوادث طبیعی مثل فوران آتشفشان، سونامی، طوفان و … در نقاط مختلف دنیا شنیده ایم اما اگر شهر شما از یک چنین حوادث طبیعی در امان است باید خود را یکی از خوش شانس ترین آدم های جهان بدانید! در بعضی از جاهای دنیا آنقدر حادثه ی طبیعی رخ می دهد که وقوع آن ها کاملا عادی شده است! فکر می کنید کجای دنیا بیشتر در معرض حوادث طبیعی قرار دارد؟

شهر گونیو | Gonaïves، جزیره هایتی

برای اینکه به خطرناک بودن طوفان های شهر گونیو پی ببرید کافیست نگاهی به رویدادهای سال ۲۰۰۸ بیندازید: در ۱۶ آگوست یک طوفان عجیب و غریب به اسم Fay اتفاق افتاد و تنها یک هفته ی بعد هم طوفان گوستاو ساکنان این محل را غافلگیر کرد. این دو طوفان تنها طوفان های این جزیره نبودند و حتی طوفان های ایکه و هانا هم در شهر به وقوع پیوست تا همه باور کنند اینجا یکی از طوفان خیز ترین مکان های دنیاست.

از آن جایی که هایتی در مسیر طوفان های گرمسیری قرار دارد تا به حال حدود ۵۰۰ نفر جان خودشان را بر اثر این طوفان ها از دست داده اند و تعدادی از آن ها هم در زیر گل و لای ها فرو رفته اند. در سال ۲۰۰۴ هم ساکنان این شهر شاهد طوفان خطرناک دیگری به اسم جینه (Jeanne) بودند که منجر به مرگ و ویرانی های زیادی شد. وجود رودهای سیل آسا در اطراف این منطقه ی ساحلی باعث شده که این شهر از نقاط تهدید آمیز دنیا باشد. هرچند که جنگل زدایی هم یکی دیگر از دلایل طوفان های خطرناک این شهر است چون درختان زیادی برای تهیه ی زغال سنگ قطع می شوند.

شهرهایی که در معرض حوادث طبیعی قرار دارند
شهر ورخویانسک | Verkhoyansk، روسیه

شهر ورخویانسک در مجاورت مدار قطب شمال قرار دارد و حدود ۹ ماه از سال کاملا در برف پوشیده شده است. در اینجا رودخانه ای به سام یانا (Yana) هست که گروهی از حدود ۳۰۰ سال پیش در کنار آن زندگی می کنند و امروز حدود ۱۵۰۰ نفر در این شهر ساکن شده اند. بر اساس بعضی از تحقیقات شهر ورخویانسک سردترین شهر دنیاست و ویژگی های خاصی دارد که زندگی در آن را سخت کرده است. یکی از خصوصیات منحصربفرد اینجا این است که در نیمه ی دوم سال فقط ۵ ساعت روز است و در ماه های آذر و دی هیچ کسی نمی تواند خورشید را ببیند.

شاید باورش سخت باشد اما متوسط دمای این شهر در زمستان منفی ۴۷ درجه سانتی گراد است، البته این شهر دمایی بسیار سردتر از این حرف ها را هم تجربه کرده و حتی یک روز دمایش منفی ۶۷٫۸ درجه سانتی گراد شده است. آنقدر آب و هوای این شهر طاقت فرساست که روزگاری از آن به عنوان تبعیدگاه استفاده می شد! اما امروز با تلاش مسئولان این محل به منطقه ی گردشگری هم تبدیل شده است.

شهرهایی که در معرض حوادث طبیعی قرار دارند
کوه مراپی | Mount Merapi، اندونزی

دوست دارید در آخر هفته به دیدن یک آتشفشان جذاب بروید؟ در این کوه آنقدر آتشفشان اتفاق می افتد که کاملا به حادثه ای عادی تبدیل شده است. حتی زمان هایی که این کوه فوران نمی کند دود بزرگی از آن خارج می شود که حدود ۳ هزار متر از قله ارتفاع دارد. این کوه از حدود ۵۰۰ سال پیش تا به حال حدود ۶۰ بار فوران کرده و یکی از بدترین فوران های آن در سال ۲۰۰۶ اتفاق افتاد یکی دیگر از فوران های سخت آن برای سال ۱۹۹۴ بود و حتی گاز داغ آن ۶۰ نفر را از بین برد. در فوران سال ۱۹۳۰ حدود ۱۰۰۰ نفر به کام مرگ کشیده شدند.

از دیگر عوامل تهدید آمیز این کوه این است که گدازه های آتشفشانی تا ۱۳ کیلومتر منتشر می شود و زندگی کردن در مکان های اطراف را با مشکلات زیادی روبرو می کند. البته اینکه در اندونزی یک همچین کوهی وجود داشته باشد اصلا پدیده ی دور از ذهنی نیست برای همین هم هست که در اطراف ۲۲ کوه آتشفشانی این جزیره حدود ۱۲۰ میلیون نفر بدون هیچ ترسی زندگی می کنند.

شهرهایی که در معرض حوادث طبیعی قرار دارند

دریاچه کیوو | Kivu، کونگو و رواندا

در بین کشورهای کنگو و رواندا دریاچه ای بزرگ و در عین حال عجیب هست که مقادیر زیادی گاز متان تولید می کند. شدت انتشار این گاز به حدی است که در قالب ابری سفید در آسمان شهر پدیدار می شود.

به نظر می رسد که این حوادث طبیعی کاملا معمولی باشد چون در دو دریاچه ی دیگر آفریقا هم یک همچین پدیده ای در سال های دور رخ داده است. تا به حال در این کشور نزدیک به ۲ هزار نفر به خاطر استشمام این گازهای سمی از بین رفته اند.

blank
جزیره افمرال | Ephemera، مالدیو

خیلی ها هنوز هم سونامی سال ۲۰۰۴ در مالدیو را یادشان است بعد از این سونامی بود که ۱۰ درصد از این جزیره دیگر قابل زندگی نبود. مالدیو که ۱۱۹۰ جزیره ی مختلف دارد با این سونامی حدود ۸۰ نفر از ساکنانش را از دست داد و حدود ۱/۳ از ساکنانش هم بدون خانه و کاشانه شدند. حتی در سال ۲۰۰۸ قرار بر این شد که ساکنان این جزیره به جای دیگری نقل مکان کنند. در واقع افزایش دما سطح آب را به میزان قابل توجهی بالا برده و همین موضوع این جزیره را به جایی تهدید آمیز تبیدل کرده است. امروز برای حفظ جان ساکنان این محل که تحت تاثیر افزایش سطح آب قرار گرفته پناهگاه های امنی در دست ساخت است.

blank

شهر Minquin، چین

این شهر در میان بیابانی بزرگ قرار دارد و ۱۰ سال خشکسالی پشت سر هم تعداد زیادی از رودخانه هایش را خشک کرده است. هجوم شن و ماسه از اطراف شهر را در وضعیت وحشتناکی قرار داده به طوری که وسعت گسترده ای از آن بیابانی و کویری شده است. با کویری شدن این شهر زمین های کشاورزی از بین رفته اند و زندگی برای ساکنان سخت و سخت تر شده است.

 

مرتبط:

سفر به شهرهای جذاب و پرطرفدار آسیایی

 

غار فینگال اسکاتلند (Fingal’s Cave)

همه ما تا به حال از غارهای گوناگونی بازدید کرده ایم و به نظرمان در دنیا این جاذبه های طبیعی بسیار جالب هستند. اما غار فینگال اسکاتلند دارای ۳ ویژگی است که آن را یکی از منحصر به فردترین غارهای دنیا می کند. مهمترین ویژگی آن ظاهر بیرونی آن است که به مراتب از چیزی که شما در ذهن دارید، متفاوت تر است؛ این دیواره ها به طرز جالبی شکل گرفته اند که باعث شده هر ساله گردشگران زیادی به سوی اسکاتلند بیایند تا چند ساعتی را به تماشای آن مشغول شوند.

ترکیبی از سه خاصیت غار فینگال در استافا Staffa را به بهترین غار موجود در جهان بدل نموده است. ساختار این غار منحصر به فرد است. در هیچ جای دیگر دنیا یک غار دریایی با بازالت های شش ضلعی ای که کاملا متصل به هم شکل گرفته اند وجود ندارد. جذابیت این غار در اندازه ، اصوات ، رنگ ها ، و تقارن قابل توجه این غار ۲۲۷ فوتی می باشد و با ستون های شکسته ای که هدیه ی طبیعت هستند و به صورت یک راهرو بالاتر از سطح آب قرار گرفته اند این اجازه را به بازدیدکنندگان می دهند که تا دوردست های غار را به مکاشفه بپردازند. جمع کثیری از مندلسون های Mendelssohn همیشه سبز در شکاف هبرید واقع در غرب اسکاتلند (غار فینگال) بطور مدارم یادآور این شگفتی در جهان است. غار بر روی تمام کسانی که وارد آن می شوند، و به ویژه کسانی که به تنهایی از آن دیدن می کنند تاثیری طولانی مدت داشته و برای تمام زندگی در یادشان خواهد ماند.

ستون های کاملا طبیعی غار فینگال که در اطراف شکل گرفته اند و در داخل آن یک راهی تشکیل داده که بازدیدکنندگان بتوانند به آن وارد شوند، بسیار جالب است. دوم اینکه منطقه همیشه سبز این غار، یادآوری این است که در دنیا کلی اعجابات مختلف وجود دارد و موضوع سوم تاثیر غار روی افرادی است که به آن وارد می شوند و مخصوصا آن هایی که به تنهایی وارد غار می شوند؛ این حس طوری است که انگار زندگی را به یاد آورده اند. این غار با ۲۱ متر ارتفاع و ۸۲ متر عمق، بسیار چشمگیر است که ستون های شش ضلعی از بازالت دارد که دیوارهای آن را تشکیل می دهند.

افسانه هایی درباره غار فینگال

غار فینگال اسکاتلند برای مردم سلتیک اسکاتلند و ایرلند نیز یک جاذبه شگفت انگیز بوده، به طوری که در افسانه های آن ها هم دیده می شود و در میان مردم محلی این جاذبه به «غار ملودی» نیز شهرت دارد. یک افسانه ایرلندی نیز به این غار اشاره کرده است، زیرا شبیه به یک جاذبه مشابه در ایرلند است. از آن جایی که هر دوی این جاذبه ها از ستون های بازالتی تشکیل شده اند، افسانه ها هر دو را به غول ها نسبت می دهند. غول ایرلندی به نام فیون مک کامیل (Fionn mac Cumhaill)، کازوِی ایرلندی را ساخته تا بتوانید به اسکاتلند رفته و رقیب عظیم الجثه خدو را به نام بنوندونر (Benandonner) شکست دهد.

این افسانه که دو سازه را به هم مرتبط می کند، در مورد تاثیرات زمین شناسی درست می گوید. هم غار فینگال اسکاتلند و هم جاینت کازوی ایرلند هر دو توسط گدازه های آتشفشانی یکسانی ساخته شده اند که احتمالا در آن زمان یک پلی بین این دو را ساخته بوده است. البته این را هم در نظر بگیرید که این پدیده حدودا ۶۰ میلیون سال پیش شکل گرفته؛ خیلی قبل تر از زمانی که انسان ها بتوانند آن را کشف کنند. با این وجود، استدلال جالب مردم باستانی به افسانه ای منجر شد که در آن، این دو جاذبه به هم مرتبط بوده اند.

غار فینگال مجددا توسط فیلسوف طبیعت شناسی به نام سر جوزف بنکس در سال ۱۷۷۲ شناخته شد. در آن زمان کتابی به نام «فینگال، یک شعر حماسی باستانی در ۶ کتاب»، یک سری کتاب های شعر ایرلندی بود که بسیار معروف بودند؛ جالب اینجاست که این کتاب از روی یک افسانه باستانی گرفته شده است. به این ترتیب، زمانی که این غار دوباره شناخته شد، تصمیم گرفتند که به خاطر افسانه هایی که در مورد آن گفته می شود، آن را به فینگال نام گذاری کردند.

با اینکه جوزف شخصی بود که هم غار را مجدد پیدا کرد و هم آن را دوباره نامگذاری کرد، اما نویسنده ای آلمانی بود که این غار را به تمام جهانیان نشان داد. او که نامش Felix Mendelssohn است، چنان توسط این غار شگفت زده بود که در جمله آغازین کارت پستالی که به خواهرش داد این طور نوشت: «به خاطر اینکه متوجه شوی که چقدر این غار من را متعجب کرد من این را برای تو می فرستم».

غار فینگال اسکاتلند
مشخصات

این غار که شبیه یک اثر هنری معاصر می ماند، از ستون های بازالتی ساخته شده که هر کدام به صورت شش ضعلی هستند و شبیه سربازانی ایستاده می مانند. هرچقدر که خود غار بزرگ است، ورودی آن هم بسیار جالب است که هر لحظه امواج رقصان دریا به آن وارد شده و جنب و جوش می کنند.

یکی از خوصیات بسیار خاص غار فینگال اسکاتلند را می توان قابلیت آکوستیک طبیعی آن دانست. به لطف سقف طاق داری که کاملا طبیعی شکل گرفته، امواج دریا یک آواز بسیار جالبی سر می دهند که همه بازدید کنندگان از شنیدن آن شگفت زده می شوند. این هارومونی که انگار توسط یک گروه کر داخل غار زده می شود، به قدری جالب است که برخی از مردم تنها به خاطر شنیدن آن به اسکاتلند آمده و از غار بازدید می کنند.

جاذبه ها و تفریحات غار فینگال

از یک سوی غار می توانید به داخل آن راه یابید، ورودی عظیمی که مانند شکافی غول آسا غار را به دو نیم تقسیم کرده است و امکان راه یابی قایق را هم به داخل غار فراهم کرده است.

از اردیبهشت تا مهر ماه ( آوریل تا سپتامبر ) تورهای گردشگری در این مکان علاقمندان را به داخل فینگال می برند، پس از وارد شدن به غار داخل راه روی باریک و طویلی می شوید که دور تا دورش را صخره و سنگ های تیره رنگ پوشانده اند. در اطراف غار هم مسیرهایی برای پیاده روی در جزیره در نظر گرفته شده که می توانید در آن ها قدم بزنید.پس از وارد شدن به غار زیبای فینگال نه تنها با غاری تیره رنگ و ترسناک روبه رو نخواهید شد بلکه محو نوای گوش نواز غار فینگال می شوید. موسیقی دل انگیزی که آن قدر جلب توجه می کند که سبب شده در بسیاری از آثار فرهنگی و هنری اسکاتلند راه یابد.

هزینه ای باید برای تورهای بازدید از غار فینگال پرداخت کنید بسته به خدماتی که به شما ارائه می شود، متفاوت است اما به طور میانگین برای گشت با قایق باید

برای افراد بزرگسال ۳۰ پوند و برای کودکان زیر ۱۴ سال ۱۵ یورو پرداخت کنید.

غار فینگال اسکاتلند

 

سمفونی فینگال

این غار، هر روزسمفونی غم سر می دهد، غمی که شکوه دارد. گویا قطعه ای باشکوه به رهبری او و نوازندگی سنگ ها، برای اقیانوس نواخته می شود، قطعه ای غمگین، آرام بخش، که در آغاز مجذوبت می کند، صدایش رفت و برگشتی به نرمی امواج دریا دارد و گوش ات را نوازش می دهد.
اقیانوس برای شنیدنش به پیش می آید، در دل غار می نشیند و درست همین جا، اوج این قطعه موسیقی است. رهبر بی قرار این ارکست، غار زخم خورده ی فینگال، آرامی را که امواج سهمگین اقیانوس از آن گرفته را فریاد می کند.
امواج اما برای دلجویی از سنگ ها آمده اند، جاری شده و دست بر تن خسته آن ها می کشند. پیکر مشوش و رنجور غار برای لحظاتی آرام می گیرد …

اقیانوس اما بار دیگر پا پس می کشد تا خشمی بی نهایت غار را در برگیرد، خشمی که آن را پایان نیست و به قدمت تاریخ و به بلندای عمر آن، ادامه خواهد داشت.

بهترین زمان بازدید از غار فینگال

تورهایی که برای دیدن این غار برگزار می شوند، معمولا از آوریل تا اکتبر (حدودا فروردین تا مهرماه) هستند. البته بهترین زمان اگر می خواهید که هوا متعادل باشد، در فصل بهار است که شانس شما برای آرام بودن دریا بسیار زیاد خواهد بود. بهتر است قبل از اینکه تورتان را رزرو کنید، آب و هوای محلی را چک نمایید. این را هم در نظر بگیرید که در ماه های تیر و مرداد، احتمال بارش باران در این منطقه زیاد خواهد بود.

اگر به پرنده نگری علاقه دارید، این مژده را به شما می دهیم که در طول بازدید از این غار، به احتمال زیاد می توانید پرندگان متفاوتی را مشاهده کنید. علاوه بر آن در زمان های خاصی دلفین، نهنگ بزرگ‌باله‌ای کوچک و گراز دریایی ببینید و در ماه های خرداد تا مرداد امکان مشاهده کوسه آسوده نیز وجود دارد. در نهایت می توانیم بگوییم که دیدن غار فینگال اسکاتلند با تمام ویژگی ها و خصوصیات جالب آن، قطعا یکی از بهترین تجربه های شما در طول زندگیتان خواهد بود.

مرتبط:

قلعه کرایژیوار _ قلعه ای صورتی در اسکاتلند

اسکاتلند برترین مقصد در گردشگری عروسی شد

سنت فرانسیس _کلیسای جهانی اکوادور

سنت فرانسیس (San Francisco Church)، کلیسای جهانی اکوادور

اکوادور، سرزمین جاذبه های تاریخی و فرهنگی ست که در پشت شگفتی های طبیعی پنهان شده اند. یکی از جاذبه های تاریخی باشکوه این کشور در محله ی قدیمی پایتخت، شهر کیتو قرار گرفته، کلیسایی که با بناهای مختلفش به شکل یک مجمع تاریخی و مذهبی درآمده و با هیچ کدام از کلیساهای دیگر اکوادور قابل مقایسه نیست. در این کلیسا خودتان را آماده کنید تا با معماری خیره کننده و آثار هنری جذابی روبرو شوید و خاطرات دوره ی استعماری این کشور را مرور کنید.

کلیسای سنت فرانسیس (San Francisco Church) بخشی از میراث جهانی شهر کیتو، پایتخت اکوادور را شکل می دهد و اولین مکانی است که در سال ۱۹۷۸ در لیست میراث جهانی ثبت شده است. این کلیسا قدیمی ترین و مهمترین مکان مذهبی اکوادور به شمار می رود و مجتمع گسترده اش شامل ۱۳ راهروی سرپوشیده، ۳ کلیسا، یک میدان، بیش از ۳۵۰۰ اثر هنری مذهبی و یک کتابخانه است که در آن هزاران کتاب و مدارک تاریخی نگهداری می شود.

 

کلیسای سنت فرانسیس به دستور بزرگان دیدنی در سال های ۱۵۳۷ تا ۱۵۶۰ ساخته شده اما با این حال، مجتمع آنقدر بزرگه که بسیاری از بخش هایش در سال های بعد اضافه شده است از جمله کلیسای اصلی با معماری خیره کننده ای که به همراه چندین راهروی سرپوشیده در قرن بعد ساخته شدند. امروز با اینکه مسئولان کلیسا همچنان در مجتمع بزرگ آن زندگی می کنند اما اینجا هنوز هم مرکز فرهنگی و تاریخی شهر است و هر سال نزدیک به یک میلیون بازدید کننده از آن دیدن می کنند.

کلیسای سنت فرانسیس همیشه در طول تاریخ تحت تاثیر لرزش های زلزله بوده است. وقتی در جریان زلزله ی سال ۱۷۵۵ سقف کاذب شبستان کلیسا از بین رفت مجموعه ی هنری با سرعت چشمگیری رشد کرد. بخش های بالایی برج ناقوس در زلزله ی سال ۱۸۶۸ از بین رفت اما هیچ وقت تا ارتفاع اولیه شان بازسازی نشدند.

کلیسای سنت فرانسیس در مرکز تاریخی شهر کیتو خارق العاده ترین ساختمان شهر است. در روبروی کلیسا میدانی به همین نام قرار دارد و آن را تبدیل به شاهکار معماری کرده است. این کلیسا بزرگ ترین جواهر معماری شهرهای آمریکای لاتین است و در داخل آن مجسمه های طلایی رنگ، ظاهر دلفریبی به آن داده اند. با اینکه بیشتر قسمت های کلیسا به خاطر آسیب های زلزله بازسازی شده اما قسمت هایی از آن هم دست نخورده باقی مانده است. مثلا کاشی کاری های کلیسای کوچک سنور در سمت راست محراب اصلی برای همان ۶۰۰ سال پیش هستند. محراب اصلی به خودی خود نمونه ای تماشایی از حکاکی های باروک است و بیشتر قسمت های سقفش هم تاثیر معماری موروها را به تصویر کشیده است.

این کلیسا اولین کلیسای شهر است و ساختش در سال ۱۵۳۵ شروع شد آن هم درست یک هفته بعد از اینکه اسپانیایی ها وارد اکوادور شدند. میدان سان فرانسیسکو کاملا شیب دار است و برای صدها سال مردم این طور فکر می کردند که این میدان از شکل زمین پیروی کرده است. با این حال گروهی از باستان شناسان کشف کردند که کلیسا بر روی یک قصر اینکایی درست شده، قصری که متعلق به هواینا کاپاک، یازدهمین پادشاه امپراتوری اینکا بود.

 

به طور کلی، این کلیسا که در منطقه ی قدیمی شهر قرار دارد شاهکارهای زیادی از جمله مجسمه های جذابی را در خود جای داده است. در این کلیسا بیش از ۳۵۰۰ اثر هنری استعماری با شیوه ها و تکنیک های متنوع هنری قرار گرفته که بیشتر آن ها آثار هنرمندان معروف مدرسه ی کیتو بوده اند. بدون شک معروف ترین اثر هنری این کلیسا، مجسمه ی «ویرجین کیتو» است که مدت ها به عنوان نماد شهر شناخته می شد. این کلیسا به همراه مناطق اطراف قسمت قدیمی شهر یکی از مهمترین مراکز فرهنگی در آمریکای لاتین و یکی از مهمترین جاذبه های توریستی اکوادور است.

کلیسای سنت فرانسیس
در ساخت کلیسای سنت فرانسیس هم مثل کلیسای دیگر شهر، از سبک باروک استفاده شده اما کلیسای سنت فرانسیس وسعت بیشتری دارد. روی سقف کلیسا از طراحی های جذاب موروها استفاده شده است که حسابی چشم هایتان را خیره می کنند. در لحظه ی ورود، اول از همه تصاویری از خورشید نظرتان را جلب می کند، تصاویری که برای جذب مردم بومی کشیده می شدند. در داخل کلیسا ترکیبی از نمادهای بومی و دینی به زیبایی هر چه تمام تر به کار رفته است. برای نمونه، داخل کلیسا فرشته هایی به شکل خورشید تزئین شده و در طراحی صورت فرشته ها کاراکترهای هندی به کار رفته است.

 

طراحی کلیسا شامل یک میدان عمومی، حیاط و ساختمان کلیساهای مختلف است. در طول قرن های ۱۶ و ۱۷ افراد معمولی در حیاط کلیسا به خاک سپرده می شدند. از جمله آثار هنری کلیسا این است که در محراب باروک که در جلوی کلیسا قرار دارد سه مجسمه ی مهم قرار دارد. نمای قرینه، دیوارهای سفید، برج های ناقوس دوقلو و ایوان هایی با حکاکی های جذاب اینجا را تبدیل به جذاب ترین کلیسای آمریکای لاتین کرده است.

کلیسای سنت فرانسیس بارها در طول تاریخ بازسازی شده؛ آخرین نمونه ی آن به سال ۲۰۰۲ برمی گردد که یک شرکت اسپانیایی بازسازی کامل آن را به عهده گرفت و در کنار آن یک موزه ی هنرهای مقدس هم ساخت. امروز گردشگران زیادی در بازدید از این کلیسا سری هم به موزه جذابش می زنند و آثاری را می بینند که نموی آن ها در دنیا بینظیر است.

مرتبط:

کلیسای استرلا باسیلیکا در لیسبون در پرتغال

کاخ مرمر رامسر

کاخ سلطنتی یا کاخ مرمر رامسر یکی از نفیس‌ترین آثار دوران پهلوی در شمال ایران است. این کاخ به دستور رضا شاه پهلوی در سال ۱۳۱۶ به بهره‌برداری رسید و تا انقلاب سال ۱۳۵۷ به عنوان اقامتگاه خانواده پادشاهی استفاده می‌شد.

ساختمان کاخ مرمر رامسر در میان باغی به مساحت ۶۰۰۰۰ متر قرار دارد که اولین نهال‌های مرکبات اصلاح شده و گیاهان تزیینی نایاب در این باغ کاشته شده‌است و یکی از جالب‌ترین و متنوع‌ترین باغ‌های ایران است. تنها ۴ سال میزبان موسسش بود و آن هم تنها برای چند روز اقامت درسال، کاخی که به علت کثرت استفاده از سنگ مرمر به کاخ مرمر شهره شد و مکان استراحت خاندان سلطنتی و البته محل اسکان دوست و همکلاسی انگلیسی محمدرضا پهلوی بود.

 

سایر نام های کاخ مرمر

کاخ مرمر با نام های گوناگونی شناخته می شود که عبارتند از کاخ سلطنتی رامسر، کاخ مرمر، باغ رامسر،‌ موزه کاخ رامسر، کاخ موزه مرمر، تماشاگه خزر.

پیرامون علت نامگذاری کاخ مرمر:

الف) کاخ سلطنتی رامسر؛ با توجه به اینکه این کاخ توسط رضا خان پهلوی و در زمان سلطنت ایشان جهت اسکان خانواده سلطنتی در شهر رامسر بنا شده بود، به نام کاخ سلطنتی رامسر شهره شد.

کاخ مرمر,کاخ مرمر رامسر,موزه کاخ رامسرتصاویر کاخ مرمر رامسر

ب) کاخ مرمر؛ با عنایت به اینکه کاخ مرمر رامسر با سنگ مرمر رگه دار اونیک مشهد نما کاری شده و در مدخل ورودی از ۴ ستون مرمری یکپارچه ۱۰ متری استفاده شده و در پشت کاخ دو ببر مرمرین پله ها را مزین کرده اند به کاخ مرمر نام گذاری شده است.

ج) باغ رامسر؛ کاخ رامسر در باغی ۶۰ هزار متری با گونه های مختلف گیاهی بنا شده بود و در زمان ثبت این اثر در سیاهه آثار ملی با نام «باغ رامسر و مستحدثات واقع در آن»‌ثبت شد.

د) موزه کاخ رامسر، کاخ موزه مرمر، تماشاگه خزر؛ بنیاد مستضعفان پس از ثبت اثر کاخ را تبدیل به موزه نمود و به نامهای (موزه کاخ رامسر ، کاخ موزه مرمر) نام گذاری کرد ولیکن با توجه اینکه موزه کلمه ای لاتین بود، واژه تماشاگه جایگزین آن شد و در نهایت امر به نام «تماشاگه خزر» نام گرفت.

کاخ مرمر رامسر

پیشینه و تاریخچه کاخ مرمر:

حسب دستور رضا خان پهلوی احداث کاخ در شهر رامسر شروع و کاخ در سال ۱۳۱۶ جهت استراحتگاه خاندان سلطنتی به اتمام رسید و کاخ مرمر رامسر تنها ۴ سال میزبان رضاخان بود و پس از آن محمدرضا پهلوی در کاخ رامسر استراحت می کردند. کاخ مرمر رامسر تا انقلاب سال ۱۳۵۷ به عنوان اقامتگاه موقت و چند روزه خاندان پهلوی استفاده می‌شد، البته ارنست پرون همکلاسی محمدرضا شاه در سوئیس با توجه به تجربیاتش در باغداری مدتی در این کاخ اسکان داشت.

 

پس از وقوع انقلاب در سال ۱۳۵۷ مالکیت کاخ رامسر به عهده بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی بود و در سال ۱۳۵۸ تنها به مدت ۴۵ روز بازدید از کاخ برای عموم بازگشایی شد، اما به دلیل مسائل امنیتی کاخ به مدت ۲۱ سال بدون استفاده باقی ماند!! و اقلام داخل کاخ موزه جهت نگهداری به تهران منتقل شد (البته مردم بومی اظهار می کردند بسیاری از اشیاء سرقت شد و به همین دلیل درب کاخ بسته و اشیاء باقی مانده کاخ سلطنتی رامسر به تهران انتقال داده شد).

در اواخر سال ۱۳۷۷ پرونده ثبت ملی کاخ رامسر تهیه و در نهایت امر «باغ رامسر و مستحدثات واقع در آن» در اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۸ در سیاهه آثار ملی قرار گرفت و پس یکسال مرمت و آماده سازی در سوم اسفند ۱۳۷۹ کاخ موزه رامسر (کاخ موزه مرمر) به منظور نمایش کاخ استراحتی رامسر و آثار متعلق به این کاخ و پژوهش روی آثار متنوع مربوط به حوزه ی حاشیه ی دریای مازندران گشایش یافت و با عنوان «تماشاگه خزر» به صورت موزه برای عموم قابل بازدید شد.

 

معماری کاخ مرمر:

کاخ موزه رامسر با مدیریت مهندس هوانس غریبیان با زیربنایی حدود ششصد متر و همکاری معماران ایرانی و آلمانی احداث شد. عمارت کاخ مرمر مستطیل شکل و در جهت شرقی، غربی دارای یک هال و تالار مرکزی و ۲ اطاق بزرگ در طرفین و حمام و سرویس است. کف اطاقها تختته و پارکت و در و پنجره ها از جنس چوب می باشد. کاخ مرمر رامسر با سنگ مرمر رگه دار اونیک مشهد به قطر ۳۰سانتی متر نما کاری شده است.

حوض مدوری در جلوی کاخ رامسر احداث شده که گویی جزئی از بناست پس از طی حدود یازده پله بالاتر از حوض به ورودی اصلی از شمال می رسید. پله های ورودی شمالی که جهت ورود به کاخ تعبیه شده ، عرض آنها از پایین به بالا کم می شود، جلوه خاصی به کاخ رامسر داده، در مدخل ورودی شمالی ۴ ستون مرمری یکپارچه ۱۰ متری استفاده شده، تاج و پای ستونها حجاری شده و بدنه کل ستونها در ارتفاع به شکل ۸ قوس نیم دایره است.

در سقف تراس، هال و اطاقهای اصلی طرفین هال و در فاصله بین دیوارها و سقف گچبری های زیبایی نظیر حیوانات، گیاه هان و چهره انسان (زن) به صورت غیر مشابه دیده می شود. چهره انسان در گچبریها، چهره ایرانی نیست و ظاهراً هنرمند گچکار ایرانی نبوده و حجاری ستونها و سرستونهای کاه رامسر نیز یادآور هنر هنرمندان یونانی است. هال و اطاقها دارای شومینه است که آتشخانه آن از چدن و آتش بران و اطراف آن از برنج است و اطراف شومینه، گچبری های از گل و گیاه دیده می شود. در جبهه جنوب کاخ سلطنتی رامسر که راه دیگر ورود به کاخ می باشد، دو ببر نشسته از جنس سنگ مرمر در طرفین پله های ورودی قرار گرفته است.

کاخ مرمر رامسر
ارتفاع کف کرسی بنا ۲ متر است و محوطه تحتانی کاخ رامسر خالی است که بدین ترتیب یک طبقه زیرزمین بوجود آمده است. البته بازدید از زیرزمین کاخ امکان پذیر نبوده و سوال در این باره هم انگار جرم است! سقف زیرزمین برای جلوگیری از پیش آمدهای زلزله تیر گذاری و بتون شده است.

در باغ رامسر ۵ عمارت دیگر بنا شده (۳ عمارت در جنوب شامل حمام ،‌ انباری و تاسیسات و در ۲ عمارت در شمال واحد سرایداری و نگهبانی است) حمام قدیم کاخ رامسر تنها در زمان رضاخان مورد بهره برداری قرار گرفته و بعد از آن در سال ۱۳۲۰ در داخل عمارت کاخ، حمام جدیدی بنا شد، حمام قدیمی شامل خزینه آبگرم، خزینه آب سرد (سربین و رخت کن) ، حوض سربین و … بوده و منبع گرمایش آن آتش خانه با سوخت هیزم می باشد و آب آن از چشمه واقع در جنوب غربی محوطه تامین می شده، البته متاسفانه در جوار حمام باغ رامسر کافی شاپ و رستورانی با مصالح آجر و ایرانیت بنا شده است!!

و عمارت انباری به محل فروش صنایع دستی تبدیل شده و یک آلاچیق چوبی در شرق فروشگاه نیز برای فروش سوغات احداث شده و در نهایت در جنوب شرق باغ رامسر سرویس بهداشتی برای بازدیدکنندگان تعبیه شده است.

نکته جالب در طراحی معابر این باغ به گونه ای است که شما به صورت مستقیم نمی توانید به کاخ وارد شوید و راه ورودی از دو سمت شرق و غرب دیده شده است و مسئله پیچ حجاب ایرانی در این باغ به خوبی رعایت شده است. مسیرها با شن و ماسه کفپوش شده و با شمشاد و انواع گلهای دیگر تزئین شده است.

دسترسی به کاخ:

استان مازندران، شهر رامسر، خیابان شهید رجایی (سخت سر سابق)، غرب هتل رامسر.

 

مرتبط:

جاذبه های گردشگری رامسر

روستای تمین در سیستان و بلوچستان

همسایگی با آتش فشان نیمه فعال «تفتان» در کنار آب فراوان و خاک حاصلخیز، روستایی با صفا را در اقلیم جنوب شرقی ایران پدید آورده است؛ روستای «تمین» در ۵۰ کیلومتری شهرستان «میرجاوه» استان سیستان و بلوچستان که نشانه های استقرار طولانی انسان با وجود معماری صخره ای، قلعه و گوستان های تاریخی در آن به خوبی به چشم می آید. با سفر به تمین همنشینی با اهالی خونگرم این روستا را در کنار هوای معتدل و حتی خنکش را تجربه کنید.

دسترسی به روستا:

برای رسیدن به روستای تمین باید خودتان را به زاهدان برسانید. در زاهدان از ابتدای جاده میرجاوه، تاکسی ها و خودروهای گذری با کرایه پنج تا هفت هزار تومان شما را به میرجاوه می رسانند؛ در این جاده آسفالته، ۷۵ کیلومتر راه تا میرجاوه در پیش دارید. مسیر ۵۰ کیلومتری میرجاوه تا تمین را هم می توانید با ماشین های گذری یا تاکسی بروید، بعد از ۴۰ کیلومتر در این مسیر به روستای «سیاه جنگل» می رسید و حدود سه کیلومتر جلوتر، جاده سمت راست شما را به تمین می رساند.

مکانهای دیدنی روستای تمین:

چشمه حضرت موسی: چشمه آب شیرین «حضرت موسی» تنها منبع آب شرب و کشاورزی اهالی روستاست که از دل صخره ای عظیم می جوشد و آبشار کوچکی که در مسیرش می سازد، چشم انداز زیبایی را به وجود آورده است. آب این چشمه با املاح معدنی فراوان که در تابستان خنک و در زمستان گرم است، سرچشمه رودهایی است که پس از سیراب کردن آبادی های دهستان تمین و گذر از دهستان همجوار «لادیز»، از مرز ایران خارج شده، به ریگزرارهای کشور پاکستان می ریزد.

روستای تمین در سیستان و بلوچستان

آسیاب آبی: از جاذبه های دیگر روستای خوش آب و هوای تمین، چهار آسیاب آبی است که با توجه به وجود منابع آب منطقه، استفاده از آنها متداول بوده است. این آسیاب ها که به ثبت ملی هم رسیده اند همچون آسیاب های روستاهای اطراف، در حال حاضر غیر فعال و مترو که هستند.

معماری صخره ای: دیدن اتاق هایی که در دل صخره کنده شده، دالان هایی که شما را از اتاقی به اتاق دیگر می رساند و باید به صورت نشسته وارد آن شوید، حتما شما را به تعجب وا می دارد. این اتاق های صخره ای که به ثبت ملی هم رسیده، در حیاط خانه یکی از روستاییان واقع شده است و البته تنها با اجازه صاحبخانه می توانید این اتاق ها را ببینید.

روستای تمین در سیستان و بلوچستان

گورستان صخره ای: در نزدیکی این اتاق های صخره ای، کوه کم ارتفاعی وجود دارد که پر است از مقبره هایی که گرچه سنگ قبر آنها طی سال های گذشته به سرقت رفته است ولی دیدن شان خالی از لطف نیست. تعدادی از قبرها هم به مرور زمان و در اثر فرسایش خاک باز شده و اسکلت مردگان را آشکار کرده است. از اینجا چشم انداز بهتری از کوه تفتان را در پیش چشم تان خواهید داشت.

قبرستان هفتادملا: قبرستان تاریخی «هفتادملا» با قبرهای خشتی و شکل و شمایلی منحصر به فرد در ۲۰ کیلومتری تمین قرار گرفته که برای رسیدن به آن می توانید با ماشین شخصی یا ماشین اهالی روستا بروید. دسترسی به این قبرستان که در غار طبیعی کمانی شکل در سینه کوه قرار دارد، با راه پلکانی ممکن شده است، پس بازدید از این مجموعه با قدمتی حدود ۸۰۰ سال را از دست ندهید.

 

مرتبط:

نیکشهر ؛ نگین طبیعت‌گردی سیستان و بلوچستان

قلعه توت ایلام

ایلام جاذبه های گردشگری تاریخی و فرهنگی زیادی دارد یکی از این اماکن تاریخی، قلعه توت در ناحیه جنوب روستای بانقلان است که از توابع شهر ایلام است.

قلعه توت ایلام در میان کشتزارها و باغ‌های کشاورزی و بر فراز یک تپه باستانی از گذشته بر جای مانده است و به نام قلعه توت معروف است. به دلیل فعالیت‌های نامتعارف کشاورزی در سطح تپه و دامنه‌های آن بافت سطحی تپه و بنای قلعه به هم خورده است.

قلعه یا دژ توت در میان کشتزارهاو باغهای کشاورزی و بر فراز یک تپه باستانی از گذشته بر جای مانده است و به نام قلعه توت معروف است. آثار تخریب شده قلعه توت بر فراز تپه باستانی قلعه توت ملاحظه می شود. ارتفاع تپه از سطح زمین‌های اطراف حدود ۱۵ متر اندازه گیری شده است. امروز در بنای این قلعه پلان مشخصی دیده نمی شود.

بخش عمده بنا بر اثر فرسایش و تخریب تدریجی از بین رفته است. سنگ بکار رفته در معماری قلعه، به تدریج برای حصار‌کشی باغ ها و مزارع کشاورزی پیرامون انتقال داده شده که همین مساله موجب شده تا از معماری قلعه اثری باقی نماند اما این اثر به عنوان یک تپه باستانی قابل مطالعه است.

blank

در تپه تکه های متراکم سفال و ابزارهای سنگی دیده می شود. سفال های بدست آمده همگی بدون لعاب بوده و اکثرا دارای پوشش گلی نخودی و آجری است. پخت سفال ها ناقص بوده و از مواد گیاهی، شن و ماسه برای شاموت آنها استفاده شده است. اکثر سفال ها از نوع سفال های خشن خمره ای، چرخ ساز و دارای تزیینات افزوده دور کمر یا روی شانه ظروف هستند.

در سطح تپه و در گوشه جنوب شرقی آن، توده‌ای از قلوه سنگ به ارتفاع حدودا یک متر دیده می‌شود، همچنین در حاشیه غربی سطح تپه چند ردیف توده سنگی به صورت خشکه چین دیده می‌شود. به احتمال زیاد این سنگ ها بقایای معماری قلعه سطح تپه هستند که در گذشته در ساخت دیوارها بکار رفته است. به دلیل فعالیتهای نامتعارف کشاورزی در سطح تپه و دامنه‌های آن بافت سطحی تپه و بنای قلعه به هم خورده است. در سطح و سمت جنوب تپه آثار و گچ ( و احتمالا کوره گچ) دیده می‌شود.

مرتبط:

سفر به ایلام ،ذخیره‌گاه گیاهان دارویی

چشمه قیر دهلران از جاذبه های مهم گردشگری استان ایلام است

 

آثار تاریخی قزوین _ پایتخت صفوی ها

قزوین، پایتخت ایران در زمان حکومت صفوی به‌دلیل داشتن موزه‌ها، کلیساها، بازارهای قدیمی و بناها و آثار تاریخی متعدد و زیبا یکی از جاهای دیدنی ایران به‌حساب می‌آید. قزوین ازنظر تعداد آثار تاریخی، رتبه‌ی اول را در ایران دارد. دیدنی های قزوین آن‌قدر زیاد است که در طول تاریخ لقب‌های زیادی ازجمله دروازه‌ی بهشت، باغ‌شهر و دارالسلطنه را با خود به‌همراه داشته است.

شهر قزوین:

قَزوین یکی از بزرگترین و مهم ترین شهرهای ایران در غرب و مرکز استان قزوین است. این شهر در بلندای ۱٬۲۷۸ متری از سطح دریا واقع شده‌است. ریشه شهر قزوین متعلق به دوران ساسانیان است که به دستور شاپور رونق یافت. قزوین در زمان حکومت صفوی ۵۷ سال پایتخت ایران بوده‌ و به همین دلیل دارای اماکن و موزه‌های تاریخی بسیاری است. که در یک سفر کوتاه نمی‌توانید به همه‌شان سر بزنید. اگر قصد سفر به این شهر تاریخی را دارید با ما همراه باشید و با دیدنی‌ترین جاذبه‌های تاریخی شهر قزوین آشنا شوید:

سازه های تاریخی این شهر داستانی جالب را برای همگان روایت می کنند و از تاریخ این مرز و بوم سخن می گویند. جاذبه های تاریخی و گردشگری شهر قزوین شما را متحیرخواهد کرد. قزوین رتبه اول آثار باستانی در ایران را دارند

آثار تاریخی شهر قزوین:

کاخ چهلستون:

شاید بتوان مهم ترین اثر تاریخی قزوین را کاخ چهلستون دانست که به ایده ی خیلی از افراد، نماد قزوین هم محسوب می شود. جالب است بدانید که کاخ چهلستون قزوین، هم نام کاخ چهلستون اصفهان است اما چندین دهه قبل تر از آن ساخته شده است. کاخ چهلستون قزوین هم در زمان شاه تهماسب صفوی ساخته شده است و امروزه به موزه تبدیل شده است. البته بخشی از آن هم شامل خوشنویسی است. این کاخ، در میدان آزادی و یا سبزه میدن قرار دارد و همه روزه از ساعت ۹ صبح تا ۸ بعدازظهر، باز است.

blank
دروازه تهران قدیم:

دروازه تهران قدیم یا دروازه قدیم تهران، از زیباترین جاذبه های تاریخی قزوین است. این دروازه‌ تاریخی در ورودی جنوب شرقی شهر قزوین است که جاده تهران، قزوین از آنجا وارد شهر قزوین میشده است. این دروازه از شهر قزوین در برابر حملات و دزدی و غارت شهرهای دیگر محافظت می‌کرده‌ است. در آغاز، این دروازه در بیرون شهر ساخته شده بود، ولی هم اکنون به دلیل گسترش جمعیت، در درون شهر قزوین قرار دارد. دروازه‌ تهران قدیم که قدمت آن به دوران قاجار باز می‌گردد، مزین به معماری زیبا و کاشی‌کاری‌های دوران پادشاهی ناصرالدین شاه است.

blank
مجموعه‌ باغ صفوی:

مجموعه‌ باغ صفوی یا دولت‌خانه‌ صفوی از چندین بنای تاریخی تشکیل شده، ازجمله: سردر عالی قاپو، عمارت نادری، عمارت پهلوی، عمارت قاجاری، گراندهتل، کاخ چهلستون و چندین جاذبه‌ی تاریخی و فرهنگی دیگر. در روزهای مختلف سال، نمایشگاه‌های دائمی و فصلی هم در قسمت‌های مختلف این مجموعه برگزار می‌شوند.

این مجموعه که در فهرست آثار ملی کشورمان هم به ثبت رسیده، متشکل از بناهای مختلفی مربوط به دوره‌ی صفویه، دوره‌ی قاجار و دوره‌ پهلوی است. با این حساب می‌توان تاریخ حدود ۵۰۰ سال گذشته‌ی ایران را در این مجموعه یک‌جا تماشا کرد.

مجموعه‌ باغ صفوی بین خیابان پیغمبریه، خیابان هلال‌احمر و سبزه‌میدان محصور شده و درِ ورودی اصلی آن هم در خیابان سپه است. بهترین مسیر برای تماشای این مجموعه، این است که خود را به خیابان سپه برسانید، از سردر عالی قاپو وارد شده، بناها و دیدنی‌های آن را یکی‌یکی تماشا کرده و گردش خود را در کاخ چهلستون به پایان برسانید.

اگر آن‌قدر فرصت‌تان کم است که نمی‌توانید از همه‌ی جاهای دیدنی قزوین بازدید کنید، اگر فقط چند ساعت را در این شهر می‌گذرانید، یا به هر دلیلی، فقط به یکی از جاهای دیدنی قزوین می‌توانید سر بزنید، پیشنهاد می‌کنم به‌سراغ این مجموعه بروید.

blank
مسجد جامع قزوین:

در همام ابتدای کار باید بگویم که شما هم اکنون در یکی از کهن ترین مساجد ایران حضور دارید. مسجد جامع عتیق یا کبیر قزوین در ردیف بزرگتریمساجد ایرانی نیز قرار دارد. این بنای تاریخی بر روی یک آتشکده که از دوران ساسانیان بر جای مانده بود ساخته شده است.

بنای مسجد سال ها بعد در حمله مرگبار مغول ها آسیب دید اما مورد بازسازی قرار گرفت. در دوران صفوی و قاجار بازسازی های قابل توجهی در این مسجد اعمال شده است. مسجد چهار صحن و دو در ورودی اصلی دارد. در گوشه و کنار این بنای مقدس و تاریخی رد پایی از بسیاری از بزرگان و رجال سیاسی در طول تاریخ به چشم می خورد. موزه سنگ و سفال در یکی از شبستان های مسجد از دیگر دیدنی های جذاب این بنای تاریخی است، پس حتما سری به آن بزنید.

حمام بلور:

حمام بلور در بافت قدیمی شهر قرار دارد و تاریخ ساختش را مربوط به دوران صفویه و قاجار می‌دانند، اما درباره اینکه سازنده این بنا چه کسی بوده اطلاع دقیقی در دست نیست. نقاشی‌های دیواری حمام مربوط به دوران صفوی و قاجار است. از این حمام تا اواخر دهه ۷۰ خورشیدی استفاده می‌شد اما بعد از این دهه تغییر کاربری داد و به موزه سنگ قزوین تبدیل شد. در موزه سنگ بیش از ۴۵۰۰ قطعه سنگ و حدود ۸۰۰ فسیل از دوران‌های مختلف زمین‌شناسی نگهداری می‌شود.

blank
حسینیه امینی‌ها:

حسینیه امینی‌ها در واقع یک خانه بزرگ تاریخی است که برای انجام مراسم مذهبی بویژه سوگواری محرم مورد استفاده قرار می‌گیرد و به همین علت به حسینیه معروف شده است. این خانه با چند دست حیاط در دوره قاجار ساخته شده و متعلق به یکی از تجار بزرگ قزوین به نام «حاج محمدرضا امینی» بوده است. زیباترین بخش خانه امینی‌ها سه تالار بزرگ و مجلل آن است که با ارسی‌های ۹ دهنه و گره چینی شده از هم جدا می‌شوند. در حسینیه امینی‌ها به طور معمول بسته است اما سریدار آن همیشه در را به روی گردشگران می‌گشاید. این حسینیه در خیابان مولوی قرار دارد.

blank

آب‌انبارهای قزوین:

قزوین دارای آب انبارهای بزرگی است که برخی‌شان مانند آب انبار سردار بزرگ در خیابان راه‌آهن، جزو بزرگترین آب انبارهای ایران قرار می‌گیرند. در ضمن باید از آب‌انبار حاج کاظم در انتهای خیابان تبریز نام برد که شهرتش را مدیون سردر کاشیکاری، طاق رسمی‌بندی و کتیبه سنگی و دو بادگیر خود است. آب انبار مسجد جامع قزوین نیز در نوع خود بسیار دیدنی است. آب انبارهای قزوین در روزهای پنجشنبه و جمعه و نیز تعطیلات رسمی از ۹ تا ۱۸ قابل بازدید هستند.

blank

سردر عالی‌قاپو و خیابان سپه:

قزوین در دوره شاه تهماسب صفوی، دارای کاخی به نام عالی قاپو بود که اکنون تنها سردر شکوهمند آن باقی مانده است. این سردر رو به خیابان سپه (شهدا) چهره می‌گشاید که خود نخستین خیابان ایران به شمار می‌رود و حدود ۵۰۰ سال قدمت دارد. این خیابان منبع الهام در ساخت خیابان چهارباغ عباسی در اصفهان بوده است.

 

بازار قزوین و سرای سعدالسلطنه:

بازار قزوین بازاری بزرگ با فضاهای متعدد و معماری بسیار شکوهمند است؛ به گونه‌ای که زیبایی راسته‌ها و سراهای آن، عموم گردشگران را مبهوت می‌سازد. کالبد کنونی این بازار مربوط به دوره صفویه و پس از آن است و بیشتر بناهای فعلی‌ در دوره قاجار ساخته شده‌اند. این بخش‌ها عبارتند از:

سرای سعدالسلطنه، سرای وزیر، سرای حاج رضا، سرای رضوی (سرای شاه)، تیمچه‌‌های روباز و سر پوشیده و راسته قیصریه.

جالب‌ترین بخش بازار کاروانسرای سعدالسلطنه است که لقب بزرگترین مجموعه کاروانسرای درون شهری ایران را یدک می‌کشد و از آثار دوره ناصرالدین شاه قاجار است. این سرا و بازار مجاور آن، یعنی بازار وزیری، در سالیان اخیر به شایستگی مرمت شده‌اند و انتظار می‌رود که در آینده‌ای نزدیک، به قلب گردشگری قزوین تبدیل شوند. مجموعه بازار قزوین در خیابان امام خمینی قرار دارد.

blank
موزه شهر:

موزه شهر در میدان آزادی (سبزه میدان) و در شرق باغ و عمارت چهلستون قرار دارد. در این موزه که به معرفی تاریخ قزوین اختصاص پیدا کرده، آثاری از دوران پیش از تاریخ، دوران تاریخی و دوران اسلامی به نمایش درآمده است. بسیاری از این آثار از حفاری‌های دشت قزوین به دست آمده‌اند. موزه شهر نیز بجز روزهای سوگواری رسمی، همه روزه از ساعت ۹ تا ۱۸ به روی گردشگران گشوده است.

 

مرتبط:

قزوین گردشگاهی چهار فصل

خواهرخوانده ایتالیایی قزوین؛ پایتخت سبز اروپا

چشمه ناز _بکرترین تفرجگاه سمیرم

چشمه ناز ونک سمیرم با طبیعتی بکر و دلنشین چشم هر بیننده ای را به خود جذب می کند. وجود چشمه جوشان، رودخانه، کوه های سربه فلک کشیده و درختان چنار بید و صنوبر در این منطقه زیبایی خاصی به این منطقه بخشیده است. چشمه ناز دارای چشمه پرآب و جوشانی است که رودخانه چشمه ناز را تغذیه می کند.

معرفی:

یکی از زیباترین و بکرترین تفرجگاه های شهرستان سمیرم و شهر ونک چشمه ناز ونک است. این نگین ارزشمند و گوهر ناب در ۶ کیلومتری جنوب غربی شهر ونک با جاده های خاکی و در ۳۶ کیلو متری شهر سمیرم قرار دارد که با جلوه ای خاص کمر کوه ۲۰۰۰ متری را به دو نیمه مساوی تقسیم می کند

از سمیرم تا روستای ونک جاده آسفالت میباشد پس از عبور از روستای قلعه قدم، گردنه گله وار و گردنه نخودان به ونک میرسیم. با مینی بوس تا ونک نیم ساعت راه است. برای رسیدن به چشمه ناز بایستی از رودخانه عبور نماییم. در طول مسیر لوله هایی که آب چشمه ناز را به ونک میرساند مشهود است. از ونک تا چشمه حدود سه ساعت راه میباشد. از چشمه تا قله ۵ تا ۶ ساعت راه است.

کوه دالان ونک به ارتفاع ۳۴۹۲ متر در فاصله حدود ۳۰ کیلومتری غرب سمیرم قرار دارد شهر ونک و چشمه ای زیبا موسوم به چشمه ناز در دامنه های شمالی آن واقعند. آب این چشمه پس از پیوستن به رودخانه ای کوچک، کمی بعد به رودخانه پر آب موسوم به آب ونک می ریزد. رودخانه اخیر به سمت دشت ارمند پیش می رود تا در آنجا به کارون ملحق شود.

به خاطر وجود آب پر برک این چشمه، اطراف آن از پوشش گیاهان مختلف پوشیده شده است و یک منطقه‌ی فوق‌العاده سرسبزی را ایجاد کرده است که در نوع خود بی‌نظیر است.

شهرداری شهر ونک نیز با ایجاد زیرساخت های گردشگری، هرساله گردشگران زیادی را به این منطقه می کشاند. چشمه ناز جزو چشمه های آب معدنی سمیرم است که آبی خنک و گوارا دارد.

چشمه ناز کجاست؟

چشمه ناز در فاصله ۳۵کیلومتری غرب سمیرم و ۲۰۰کیلومتری جنوب اصفهان واقع است. از سمیرم تا روستای ونک جاده آسفالت میباشد پس از عبور از روستای قلعه قدم، گردنه گله وار و گردنه نخودان به ونک میرسیم. برای رسیدن به چشمه ناز بایستی از رودخانه عبور نماییم. از ونک تا چشمه حدود سه ساعت راه میباشد. از چشمه تا قله ۵ تا ۶ ساعت راه است.

blank

بهترین فصل سفر به چشمه ناز:

این منطقه کوهستانی و سردسیر دارای بهار و تابستان‌های فوق العاده دیدنی است. بنابراین شما را به دیدن طبیعت بکر این منطقه در بهار و تابستان‌ دعوت می‌کنیم، مطمئناً سفر شما می‌تواند خاطرات فراموش نشدنی را برای شما به همراه داشته باشد. بهتر است اشاره کنیم فصل پاییز و زمستان منطقه نیز زیبایی خاص خود را دارد؛ به همین دلیل چشمه ناز در فصل‌های سرد سال نیز پذیرای علاقمندان بسیاری است.

چگونه به چشمه ناز برویم؟

برای رفتن به این منطقه، باید مقصد سفر خود را ونک قرار دهید؛ خوشبختانه مسیر سمیرم تا ونک جاذبه‌های دیدنی بسیاری مانند گردنه گله وار، روستای قلعه قدم و امازاده زیدبن علی و گردنه نخدان داشته و مسیر رسیدن به ونک به اندازه‌ای زیبا است که هرگز در مسیر احساس خستگی نخواهید کرد. اما برای رسیدن به خود چشمه، باید حدود سه ساعت در ارتفاعات دالان کوه پیاده روی کنید. متاسفانه کمبود امکانات رفاهی در منطقه باعث شده است که سفر به این منطقه منحصر به فرد یک روزه باشد.

مطمئن باشید این مسیر به‌اندازه‌ای زیباست که شما از پیاده‌روی در مسیر خسته نخواهید شد هرچند این را هم باید بگوییم که به دلیل کمبود مسیر سخت این منطقه امکانات زیادی در مسیر وجود ندارد اما بااین‌حال به شما اطمینان می‌دهیم که زیبایی این جاذبه گردشگری ارزش تحمل سختی‌های مسیر را دارد.

وسایل مورد نیاز برای سفر :

لوازم شخصی، کفش مناسب پیاده روی، لباس مناسب فصل(لباس اضافه و جوراب)، کارت شناسایی، داروی شخصی، کرم ضد آفتاب، عینک و کلاه، لوازم بهداشتی، پتو، دوربین عکاسی، یک وعده ناهار، کفش مناسب آب و…

 

مرتبط:

چشمه مرغاب زلالترین چشمه اصفهان

 

چشمه مرغاب زلالترین چشمه اصفهان

چشمه مرغاب یکی از معروف‌ترین چشمه‌های اصفهان است که از دل زمین می‌جوشد. به دلیل عبور آب از میان سنگ‌های آهکی آب این چشمه و رودخانه‌ی حاصل از آن بسیار زلال و شفاف است.

معرفی:

چشمه مرغاب، چشمهٔ آبی که از بخش کرون سرچشمه گرفته و به سد شهید منتظری (خمیران) می‌ریزد و تامین کننده آب کشاورزی شهرستان تیران و کرون می باشد.

چشمه مرغاب، منطقه نمونه گردشگری و تفرجگاهی ۳۰هکتاری در فاصله ۸۵ کیلومتری غرب استان اصفهان در شهرستان تیران و کرون است که در شش ماهه نخست سال میزبان گردشگران است.

آب و هوای خوش کوهستانی و قابل شرب بودن آب زلال و خنک چشمه مرغاب، گردشگران فراوانی را بسوی خود می کشاند.

این چشمه در دهانه دالانکوه در شهرستان تیران و کرون واقع شده و از برف‌های دائمی کوه تغذیه می‌شود. این چشمه در تمام طول سال دارای آب فراوان است.

به عبارتی این چشمه تنها جریان آب سطحی است که در این شهرستان قرار دارد و پس از طی مسافتی معادل ۱۰۰ کیلومتر به زاینده رود پیوسته و به نوعی تامین کننده میزانی از آب زاینده رود است.

آب چشمه مرغاب از لابه لای سنگ‌های آهکی واقع در رشته کوه‌های زاگرس بیرون می‌آید بنابراین آب آن بسیار زلال و گوارا است. برف‌های موجود در ارتفاعات کوه‌های اطراف به دل کوه نفوذ کرده و پس از گذر از دل کوه و عبور از سنگ‌های آهکی توسط طبیعت تصفیه می‌شود و از راه چشمه مرغاب به بیرون جریان پیدا می‌کند.

رودخانه و یا چشمه مرغاب علاوه بر تغذیه سفره آب زیر زمینی به‌دلیل قابلیت نفوذ در بستر خاک تاثیر مستقیمی بر روی قنوات موجود درحریم و حواشی رودخانه داشته و از همین جهت رودخانه مذکور شرایط تشکیل پر آب ترین قنوات دشت را فراهم کرده است.

چشمه مرغاب اصفهان یکی از بهترین مکان برای کسب آرامش و لذت بردن از طبیعت است.

این چشمه در سنگ‌های آهکی کرتاسه به وجود آمده است، که در زیر این نواحی نیز طبقات شیست و شیلی قرار دارد،‌ارتفاعات قرار گرفته در منطقه نیز مربوط به دوران سوم زمین شناسی بوده و بخشی از کوه‌های داخلی زاگرس به حساب می‌آید.

چشمه مرغاب

دلیل نامگذاری:

دلیل نام‌گذاری چشمه  را برخی از اهالی آن منطقه، مرغ‌های کوهی که در اطراف آن هستند می‌دانند.و بعضی از افراد دلیل نامگذاری را به وجود علف‌های مرغی در حاشیه‌ای رودخانه نسبت داده‌اند.

بهترین فصل سفر :

بهار و تابستان بهترین موقع برای رفتن به چشمه مرغاب می باشد، به دلیل کوهستانی بودن آن منطقه زمستان ها بسیار سرد است ولی سفر در پاییز و زمستان به این منطقه نیز خالی از لطف نیست و زیبایی های خود را دارد.

 

آیا میتوان شب در کنار چشمه مرغاب اقامت داشت؟

در چشمه مرغاب تعدادی آلاچیق وجود دارد که میتوان شب را در این مناطق گذراند و یک شب آرام و به یادماندنی را تجربه کنید.

دسترسی به چشمه مرغاب:

برای رفتن به چشمه مرغاب در استان اصفهان باید به شهرتان عسگریه و سپس روستای قله ناظر بروید. اگر از اصفهان حرکت کنید باید به سمت نجف آباد بروید. سپس از آنجا از طریق جاده نجف آباد-تیران به سمت تیران برسید، از آنجا نیز باید درجاده تیران-داران به مسیر خود ادامه دهید تا به منطقه قلعه ناظر برسید. سپس از جاده اصلی خارج شده و راه دریاچه را پیش بگیرید. این مسیر از اصفهان تا دریاچه مرغاب چیزی حدود ۸۵ کیلومتر است.

مرتبط:

عمارت نمکدان اصفهان

چشمه لادر جاذبه ای در خمینی شهر