تمرکز ما در گردشگری بر کشورهای منطقه است

مدیرکل دفتر بازاریابی و توسعه گردشگری خارجی وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی با تاکید بر اینکه از بازار هدف سنتی خود در گردشگری غافل نمی‌شویم، گفت: تمرکزمان در گردشگری بر کشورهای همسایه و منطقه است.

 لیلا اژدری عصر چهارشنبه (هشتم دی ماه ) در نشست معاونان وزارتخانه میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی با رایزنان اقتصادی وزارت امور خارجه که در موزه فرش در تهران برگزار شد، گفت: از رایزنان اقتصادی می‌خواهم که پانزدهمین نمایشگاه بین‌المللی گردشگری تهران را که در بهمن ماه برگزار می‌شود به سرمایه‌گذاران و شرکت‌های خارجی معرفی کنند.

مدیرکل دفتر بازاریابی و توسعه گردشگری خارجی وزارت میراث‌فرهنگی با بیان این‌که ما شرکت‌های خارجی فعال در این حوزه را به خوبی نمی‌شناسیم، گفت: تقضای ما این است که دیپلمات‌های اقتصادی ایران در هر کشوری که ماموریت دارند این شرکت‌ها را به ما معرفی کنند و آنها را ترغیب کنند که در نمایشگاه تهران حضور داشته باشند، زیرا ما برای اولین بار در این نمایشگاه جلسات B2B برگزار می‌کنیم.

وی تصریح کرد: ما دسترسی مستقیم به شرکت‌های خارجی نداریم، دیپلمات‌ها می‌توانند تاثیر به‌سزایی برای حضور آنها در نمایشگاه گردشگری تهران داشته باشند. البته برای کشورهایی که امکان حضور فیزیکی برای آن‌ها میسر نباشد، برگزاری نشست به‌صورت وبینار امکان‌پذیر است.

اژدری خاطرنشان کرد: جذب گردشگر از کشورهای منطقه در کنار بازارهای سنتی و تشویق ایرانیان خارج از کشور برای بازدید از ایران به‌عنوان استراتژی‌های بازاریابی و جذب گردشگران خارجی وزارت میراث فرهنگی است. البته نباید فرصت بازارهای کشورهای همسایه و کشورهایی را که از مسائلی که اکنون جهان با آن درگیر است فاصله دارند، فراموش کنیم.

اژدری گفت: از رایزنان اقتصادی می‌خواهیم که سه نسل از ایرانیان خارج از کشور را برای سفر به ایران دعوت و تشویق کنند، اینها اهداف ما هستند که رایزنان اقتصادی می‌توانند در تحقق آن به ما کمک کنند.

در حال برنامه ریزی برای برگزاری نمایشگاه بین‌المللی برای فرش هستیم

سجاد نوروزیان رئیس موزه ملی فرش نیز در این برنامه با اشاره به کاهش فروش فرش ایران در بازارهای بین المللی، گفت: فرش ایرانی نماد تمدن ایران و در فرهنگ ما جایگاه مهمی دارد.

وی افزود: در حالی که سهم فرش ایران در سال های گذشته ۳۰ درصد بود، این میزان اکنون به حدود ۸ درصد کاهش یافته که بسیار ناخوشایند است.

منبع: ایسنا

مرتبط:

سردی رویداد پایتخت گردشگری اکو در پایتخت ایران

ضرغامی: قم در بخش گردشگری موقعیت ممتازی دارد

وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گفت: قم علاوه بر بخش‌ گردشگری در حوزه میراث فرهنگی و صنایع دستی نیز موقعیت ممتاز و ظرفیت بالایی دارد.

سید عزت‌الله ضرغامی پنجشنبه شب در جلسه شورای اداری استان به ریاست آیت الله سید ابراهیم رییسی، بیان کرد: به دلیل ظرفیت بالای زیارتی این استان که سالی ۲۰ میلیون زائر در آن حضور می‌یابند باید حداقل دارای ۲۰ هزار تخت اقامتی باشد که اکنون این رقم حدود ۱۱ هزار تخت است.

وی گفت: هتل‌سازی نیازمند اختصاص تسهیلات بانکی مورد نیاز است و با توجه به این که تعداد هتل‌ها در این استان محدود است باید در این زمینه اقدام‌های لازم صورت گیرد.

وی با اشاره به بازدید خود از پروژه ساخت یک هتل پنج ستاره در قم ادامه داد: با قول‌هایی که در زمینه پرداخت تسهیلات لازم به فعالان عرصه هتل‌داری داده شده است،‌ می‌توانیم شاهد تحول در این عرصه مهم اقتصادی استان قم باشیم.

ضرغامی با اشاره به این که قم دارای ۴۰۰ عرصه ثبتی است، گفت: در قم آثاری وجود دارد که سابقه آن‌ها به پنج تا هشت هزار سال می‌رسد و لازم است که اعتبارات لازم برای این بخش در استان اختصاص یابد.

وی افزود: حوزه صنایع دستی نیز در قم منحصر به فرد است و این استان در زمینه انگشتر سازی و سنگ‌های زینتی دارای ظرفیت‌های فوق‌العاده‌ای است.

وی ادامه داد: حمایت از فعالان عرصه تولید صنایع دستی در موضوع‌های مختلف همچون ایجاد بازار فروش و بیمه در استان قم بسیار اهمیت دارد.

وزیر میراث فرهنگی،‌ صنایع دستی و گردشگری گفت: اگر یکی از چالش‌های قم مسائل اجتماعی دارد یکی از راهکارهای رفع آن، ایجاد بازار برای عرضه محصولات صنایع دستی است.

وی در بخش دیگری از سخنان خود بیان داشت: قم با وجود زحماتی که مسئولان اجرایی در سال‌های گذشته کشیدند یک مقدار نامتناسب توسعه پیدا کرده و بافت تاریخی قم مورد توجه لازم قرار نگرفته است.

وی با اشاره به این که قم شهر تاریخی است و باید معماری آن مبتنی بر اصول اسلامی و تمدنی باشد،‌ ادامه داد: در مورد بافت تاریخی شهر قم با توجه به حساسیت‌ها، باید نکات مطرح شده موردی بررسی و موضوع را حل کنیم چرا که ما حافظ میراث فرهنگی هستیم.

آیت الله سید ابراهیم رئیسی رییس جمهور در قالب سیزدهمین سفر استانی دولت سیزدهم امروز وارد قم شد.

وزرای امور اقتصادی و دارایی، فرهنگ و ارشاد اسلامی، صنعت، معدن و تجارت، میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، راه و شهرسازی، همچنین انسیه خزعلی معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده، رییس جمهور را در این سفر همراهی می کنند و در برنامه‌های مختلفی همچون بازدید از طرح های عمرانی حضور یافتند.

در جریان این سفر موضوع هایی چون اشتغال، آب، مسکن و مسائل اجتماعی و شهری مورد بررسی قرار گرفت.

منبع: ایرنا

سردی رویداد پایتخت گردشگری اکو در پایتخت ایران

تحقق اهداف موجود در چشم‌انداز مد نظر برای بهره‌وری مناسب گردشگری از رویداد بین‌المللی ساری۲۰۲۲ به تشکیل ستادی در دولت برای پیشبرد برنامه‌ها و تقویت نگاه ملی به این رویداد نیازمند است.

پرونده پایتخت‌های گردشگری در ایران همواره با ناکامی مواجه بوده و نتوانسته است زمینه‌ساز شکل‌گیری مقصدی گردشگری در ابعاد تعریف شده باشد. نگاهی به پرونده دو شهر تبریز و همدان که دارا بودن عنوان پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی و آسیایی را تجربه کردند، بیانگر این مهم است که این فرصت‌ها به دلیل بی‌توجهی ملی و جا ماندن در ابعاد استانی ناکام مانده‌اند.

کسب عنوان پایتخت گردشگری در میان کشورهای مختلف، فرصتی برای جلب توجه در گستره بین‌المللی است. امتیازی که می‌تواند با رونق اقتصادی یک کشور همراه باشد. اما متاسفانه در کشور ما این فرصت‌ها در معادلات ملی جایگاهی ندارد و در همان شهر و استان باقی می‌ماند. این در حالی است که بخش عمده‌ای از معادلات برای موفق بودن عنوان پایتخت گردشگری در سطح ملی و بین‌المللی رقم می‌خورد.

در آستانه سال ۲۰۲۲ قرار داریم و در روزهای آینده شاهد ورود ساری و مازندران به رویداد پایتخت گردشگری کشورهای عضو اکو هستیم. «ساری؛ پایتخت گردشگری کشورهای عضو در سال ۲۰۲۲» عنوانی است که وزرای گردشگری این کشورها در مهر ماه سال ۱۳۹۸ و در نشست خجند تاجیکستان مصوب کردند. اما با وجود اهمیت این رویداد و بازار گسترده کشورهای عضو اکو و اشتراکات فراوان اقتصادی و فرهنگی، هنوز هیچ حمایت و نشست ملی و بین‌المللی برای بهره‌مندی از این رویداد برگزار نشده است.

تشکیل ستاد این رویداد در وزارت گردشگری و با حضور وزارتخانه‌های مرتبط، امری لازم و ضروری است تا با ایجاد جریان ملی بتوان از فرصت پایتخت گردشگری کشورهای اکو بهره مطلوب برد. حتی وزارت امور خارجه نیز تا کنون برنامه و فعالیتی برای ورود سفرای ایران در این کشورها و جلب توجه سفرای عضو اکو در ایران به این رویداد ارائه نکرده است.

ایجاد خطوط پروازی میان مازندران که سه فرودگاه فعال دارد، با کشورهای عضو اکو توسط وزارت راه و شهرسازی، اختصاص بودجه از سوی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی برای برگزاری مطلوب رویداد و ورود جدی سازمان بنادر و کشتیرانی برای راه‌اندازی خطوط دریایی در دریای خزر با کشورهای همسایه و عضو اکو از جمله موارد مهم و اساسی است که تاکنون هیچ فعالیتی برای تحقق آن‌ها در ابعاد ملی انجام نشده است.

زمانی می‌توان به اهداف رویداد «ساری؛ پایتخت گردشگری کشورهای عضو اکو» خوشبین بود که در کنار تلاش استانی و ایجاد زیرساخت‌های لازم در ابعاد ملی نیز شاهد تحرک مؤثر برای بهره‌برداری از این رخداد سیاسی بود. بی‌تردید اگر این رویداد با نگاه ملی همراه نباشد نباید انتظار داشت که نام ساری و مازندران در ۹ کشور عضو اکو مطرح و معرفی شود.

استانی که با امکانات و اعتبارات محلی به عموم مردم ایران خدمات ملی ارائه می‌کند با مشکلات عدیده‌ای مواجه است و نمی‌تواند به تنهایی و بدون پشتوانه ملی عهده‌دار این مسئولیت سنگین باشد. خوشبختانه استاندار مازندران در نشست اخیر خود در وزارت امور خارجه، خواستار حمایت‌های دستگاه دیپلماسی کشور برای ارتباط و تعامل مازندران با کشورهای عضو اکو شد. اما به نظر می‌رسد این مهم فراتر از وزارت خارجه به تشکیل ستادی در دولت برای پیشبرد برنامه‌ها نیاز دارد. ستادی با عضویت وزارتخانه‌های مرتبط که بتواند این رویداد منطقه‌ای و مهم را راهبری کند.

منبع: ایرنا

مرتبط:

فراز و فرودهای گردشگری ایران در چند سده اخیر

به صدا درآمدن سوت قطار گردشگری در خراسان شمالی

خراسان شمالی سرزمین اسب و ابریشم، چشمه و رود و باغ های رنگارنگ و کوه های که در گوشه راست نقشه ایران جا خوش کرده در این واپسین روزهای پاییز گویا معجزه طبیعت حال گردشگری استان را خوب کرده و سوت حرکت قطار این بخش را به صدا در آورده است.

این استان ۲۸ هزار و ۴۳۴ کیلومتر مربعی به مرکزیت شهرستان بجنورد در هر گوشه خود اقلیمی را به نمایش گذاشته،  بطوریکه دشت، کوهستان،  جنگل و کویر همه با هم در این خطه منحصر به فرد جا دارد تا ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم دهند و تابلوهای زیبایی از طبیعت بکر را خلق کنند.

با همه این زیبایی ها و با وجود ظرفیت هایی که این استان در زمینه گردشگری و اکوتوریسم دارد اما با شیوع کرونا چرخ گردشگری خراسان شمالی همانند دیگر نقاط دنیا نچرخید و فعالیت این بخش به حالت رکود درآمد.

به گفته کارشناسان این بخش، کرونا کمر گردشگری و مراکز بومگردی و اقامتی را در سال ۹۹ خم کرد به طوریکه مدیرکل وقت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی از خسارت ۴۰۰میلیارد ریالی به مراکز اقامتی، پذیرایی شهری و بین راهی، دفاتر آژانس های مسافرتی، راهنمایان تور ها و موسسات گردشگری و بومگردی خبر داد اما میزان پرداخت تسهیلات به این بخش  را فقط ۱۵۰میلیارد ریال اعلام کرد.

علی مستوفیان می گوید: در سال‌های گذشته گردش مالی خراسان شمالی در حوزه گردشگری نزدیک به هزار و ۵۰۰ میلیارد ریال بود اما در همه گیری کرونا به کمترین میزان خود و حتی به صفر نزدیک شده است.

اما این روزها گویا روی خوش گردشگری در حال نمایان شدن  و پاییز سوت قطار گردشگری استان را به صدا در آورده است.

به صدا درآمدن سوت قطار گردشگری در خراسان شمالی

 رونق گردشگری

به گفته یکی از فعالان این بخش تورهای گردشگری در حال افزایش و حضور مردم در بومگردی ها به ویژه در پایان تابستان و فصل زیبای پاییز افزایش یافت و اگر چه با آغاز موج سرما اندکی فروکش کرده اما چراغ آن روشن و راه آن درحال هموار شدن است.

رییس انجمن اقامتگاه‌های بوم‌گردی خراسان شمالی در مورد افزایش فعالیت ها در حوزه گردشگری می گوید: با شروع فعالیت دولت سیزدهم و کاهش موج کرونا گردشگری نیز حرکت رو به جلوی خود را آغاز کرده است.

علی وصالی می افزاید: امسال تابستان و پاییز گردشگری در استان بویژه در بومگردی ها اندکی تکان خورد و جان گرفت و با آغاز پاییز هم مردم توجه بیشتری به تورهای یک روزه و اقامت در بومگردی ها نشان دادند اما هنوز تا رسیدن به اوج فعالیت های اقتصادی و موج گردشگرانی که از همه کشور و حتی خارج از ایران به استان می آمدند و حتی گاهی  ظرفیت مراکز اقامتی نمی توانست به آن ها پاسخ دهد راه درازی مانده است.

وی خاطرنشان می کند: امیدواریم تا ایام نوروز سال ۱۳۴۰۱ به طور کامل از بین برود و مردم بتوانند برای مسافرت های خود برنامه ریزی و گردشگری رونق بگیرد.

افزایش ظرفیت اقامتگاهی

معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز در این مورد می گوید: ۱۵۹ مرکز اقامتی، رفاهی و پذیرایی در خراسان شمالی وجود دارد که ظرفیت پذیرش آن ها هزار نفر است.

ابوالفضل اسماعیلی می افزاید: ۳۱ پروژه اعم از هتل، متل، سفره خانه و مجتمع گردشگری در استان در حال ساخت است.

وی می افزاید: با اجرای این پروژه ها ۸۷۶ تخت اقامتی به تخت های استان افزوده می شود و با راه اندازی آن ها نیز برای ۵۱۰ نفر اشتغال ایجاد می شود.

وی مساحت این پروژه ها را ۱۴۲ هزار متر مربع بیان می کند و می گوید: برخی از این پروژه ها تا پایان سال به پایان می رسد.

حضور گردشگران خارجی در استان

به گفته مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی این صنعت اگرچه بطور آهسته اما به شکل مستمر در حال حرکت رو به جلو و تغییر است.

علی مستوفیان می افزاید: در رصد هایی که داشتیم در چند ماه اخیر فعالیت های واحد های گردشگری افزایش یافته است و حرکت هایی آغاز شده که نوید آینده خوبی را می دهد.

وی از حضور اولین گردشگران خارجی دراستان خبر می دهد و می گوید: با برداشته شدن منع صدور روادید افزایش گردشگران خارجی  و کاهش رکود این بخش را خواهیم ید.

وی با بیان این که گردشگری فقط گردشگری خارجی نیست می گوید: این روزها گردشگری شاخه های متعددی مانند گردشگری خانواده، مذهبی و سلامت را نیز دارد.

وی با تاکید بر این که در سطح ملی نیز فعالیت های خوبی در زمینه گردشگری و مراودات خارجی انجام شده است می افزاید: نشست تخصصی با فعالان گردشگری عراق انجام شده و هم چنین افزایش فعالیت ها در زمینه جذب گردشگر و افزایش مراودات با کشورهای  آسیایی میانه بویژه ترکمنستان در اولویت های بخش گردشگری استان است.

مستوفیان خاطرنشان می کند: هم اکنون گردشگری به شاخه های مختلفی تقسیم شده و در هر بخش به شکل تخصصی می توان ورود داشت اما در خراسان شمالی با توجه به پیشنیه مذهبی که با وجود آستانه امام زاده عباس وجود دارد و طبیعت بکر و دست نخورده آن تاکید ما بر گردشگری مذهبی و اکوتوریسم است.

آخرین روزهای گردشهای پاییزی

در عین حال واپسین تیرهای ترکش خزان، آتش به جان درختان انداخته و طبیعت افسونگر، مفتون این زیبای پرشور و رنگ‌آمیز شده است.

خراسان شمالی سرزمین جنگل های ارس و هیرکانی و باغ های گردو و گیلاس، سیب و گلابی و سپیدارهای سربه فلک کشیده است.

در هر گوشه این استان کوچک چشمه ای، تالابی، رودی و برکه ای هست تا بتوان در آن جلوه های رقص برگ و آب را دید و نوشانوش کبک خرامانی که پابه پای خوتکا و بوتیمار در کنار این چشمه ها و برکه ها جا خوش کرده اند.

پاییز که از نیمه می گذرد پرندگان مهاجر در سدها و آبگیرها و تالاب ها جا خوش می کنند و اینجاست که می توان برای زیبایی معیارهای تازه ای تعریف کرد.

اردک سرسبز، باکلان، بوتیمار، خوتکا، حواصیل و اردک ماهی خور سفید از گونه های آبزی و یا کنارآبزی هستند که از نواحی سردسیر سیبری به این استان می آیند و برخی از آنها در مسیر مهاجرت به جنوبگان، مدتی و برخی هم تمامی زمستان را مهمان این خطه هستند.

این پرندگان را می توان در کنار سدهای شیرین دره، بیدواز، بارزو و چری و همچنین رودخانه های اترک و کالشور دید که هر یک خود تندیسی از زیبایی هستند.

همچنین پاییز در جنگل های جوزک و هاور و روستای هدف گردشگری درکش زیباترین  منظره ها را به رخ می کشد و این  سه روستای زیبا که در کنار هم قرار دارند به جنگل های ارس پیوند خورده اند و گستره طبیعی فندق های وحشی نیز در «وی وی»، که کمی آن سوتر قرار دارد این مناطق بکر را دیدنی‌تر می کند.

 این مناطق در شهرستان مانه و سملقان  که در ۷۰ کیلومتری غرب بجنورد قرار دارند و از دیدنی ترین های مناظر روستای درکش آبشار آن است که در پاییز پر آب‌تر و سرکش تر می شود و برای دیدن آن در این فصل تجهیزات کامل کوهنوردی و زمستان گردی نیز لازم است.

به صدا درآمدن سوت قطار گردشگری در خراسان شمالی

زندگی همدلانه و مهرآمیز اقوام

خراسان شمالی دارای قومیت های مختلف است که بیشتر آنها را تات ها، کرمانج ها، ترک ها، ترکمن ها و فارس های مهاجر از سایر استانها تشکیل می دهند.  علاوه بر این،  تعداد معدودی از اقوام عرب، بلوچ و لر نیز در چند روستای استان سکونت دارند.  وجود اقوام مختلف با فرهنگ ها و آداب و رسوم متفاوت سبب شده این استان به گنجینه فرهنگ ها شهرت یابد.

این استان همچنین سرزمین جاذبه های تاریخی و طبیعی گنجینه اقوام و فرهنگ ها با ۵۰۹ اثر تاریخی ثبت شده در فهرست آثار ملی کشور میزبان مسافران نوروزی و گردشگران است.

خراسان شمالی دارای هشت شهرستان بجنورد، اسفراین، شیروان، جاجرم، مانه و سملقان، گرمه، فاروج و راز و جرگلان، ۲۲ شهر، ۴۵ دهستان و بیش از یکهزار روستای است.

این استان از شمال با کشور ترکمنستان با ۳۰۰ کیلومتر مرز مشترک، از شرق و جنوب با استان خراسان رضوی، از جنوب غربی با استان سمنان و از غرب با گلستان هم مرز است، مرکز خراسان شمالی، شهر بجنورد است.

در نوار جنوبی استان خراسان شمالی رشته کوه آلاداغ با قله های مشهور شاه جهان، سالوک و بهار و در نوار شمالی ارتفاعات کپه داغ دشت های وسیعی را در راستای شرقی – غربی شکل داده اند که در طول تاریخ بستر آمد و شدها و تحولات تجاری، فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مهمی بوده است.

رودخانه اترک به مثابه یک شریان حیات بخش، در دره حدفاصل این دو رشته کوه جریان داشته و ضمن آبیاری تمام دشت های مسیر خود، باعث شکل گیری مراکز مسکونی کهنی در این منطقه شده است.

کاوش های انجام شده در شهر باستانی بلقیس، تپه یام فاروج، محوطه باستانی معصوم زاده، استقرارگاه قلعه خان، تپه ریوی در مانه و سملقان، تپه باستانی ارگ نادری در شیروان، جیران تپه اسفراین، تپه پهلوان و محوطه باستانی چلو در دشت جاجرم همگی نشان از وجود تمدنی چندین هزار ساله در این منطقه دارد.

تعداد آثار ثبت شده استان در فهرست آثار ملی ۶۲۱ اثر تاریخی، طبیعی و ناملموس است که از مجموع آثار ثبت شده در فهرست ملی کشور ۵۰۹ اثر تاریخی، ۴۲ اثر طبیعی، ۷۰ اثر ناملوس و تعداد ۱۱ اثر نیز ثبت جهانی شده است.

 این استان با دارا بودن ۸۶۳ هزار نفر دارای  ۱۱۵ جاذبه گردشگری، ۲۴ منطقه نمونه ملی و استانی و هشت روستای هدف گردشگری مقصدی بکر برای طبیعت دوستان و علاقه‌مندان به فرهنگ و آیین‌های اقوام مختلف است.

می توان امیدوار بود که با کاهش فشار کرونا و تغییر رنگ شهرهای خراسان شمالی و آغاز واکسیناسیون گسترده روزهای خوشی در انتظار گردشگری خراسان شمالی است.

منبع: ایرنا

مرتبط:

فتیر مسکه، غذای محلی مردمان خراسان شمالی در فصل بهار

مرگ با طعم سودای گنج‌

هر روز آماری از حفاری‌های غیر مجاز از اقصی نقاط کشور به گوش می‌رسد، سوداگرانی که جان خود را به بهانه دستیابی به آثار عتیقه کف دست می‌گیرند و به دل بیابان می‌زنند تا به گنج برسند اما غافل از آنکه مرگ در کمین آن‌ها نشسته است.

بر اساس آمار منتشر شده از سوی یگان حفاظت وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی ۵۸ نفر طی سه سال‌ اخیر جان خود را در حین حفاری‌های غیر مجاز در سراسر کشور از دست دادند، این آمار تلخ تکان‌دهنده باید درس عبرتی برای سوداگران شود.

بیشترین آمار مرگ و میر ناشی از این حفاری‌های غیرمجاز مربوط به استان کرمانشاه با ۱۱ نفر فوتی طی سه سال اخیر است.

مرگ در گودال با گازگرفتگی

مرداد سال ۹۹ بود که در شهرستان گیلان‌غرب پنج جوان ۳۴ تا ۴۳ساله برای پیدا کردن گنج به دامنه ارتفاعات غار مشرف به روستای کلاه دراز سفلی دهستان چله رفتند و گودالی را به دهانه حدود ۵۰ سانتی‌متر و عمق ۹ متر حفر کردند که متاسفانه به دلیل گازگرفتگی فوت کردند و یک نفر هم توسط پرسنل نیروی انتظامی دستگیر شد.

بر اساس بررسی انجام شده توسط یگان حفاظت میراث‌فرهنگی استان کرمانشاه و بنابر اظهارات فرمانده نیروی انتظامی شهرستان گیلانغرب، این پنج نفر به قصد دستیابی به اموال تاریخی اقدام به حفر تونل در صخره‌ای در نزدیکی روستای کلاه دراز سفلی که فاقد داده تاریخی بود، کردند.

همچنین در اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۰ بود که چهار نفر دیگر از استان کرمانشاه اقدام به حفاری غیر مجاز در تپه‌ای بنام سنجان که بین دو روستای محمد آباد و زمانی از توابع بخش دینور شهرستان صحنه واقع شده است، کردند و چاهی را به عمقی حدود ۳۰ متر حفر و موتور برق و دستگاه پیکور را به درون چاه منتقل کردند که در نهایت سه نفر از این حفاران به علت گازگرفتگی جان خود را از دست دادند و با تلاش نیروهای آتش نشانی و انتظامی جسد آن‌ها از درون چاه خارج می‌شود، همچنین یک نفر نیز توسط پرسنل نیروی انتظامی دستگیر شد.

طی بررسی انجام شده توسط کارشناسان، این تپه ثبت یا شناسایی نشده بود و برابر اعلام آن‌ها دارای یک یا دو لایه آثار سکونت تا عمق نیم متر بوده است. حفاران غیرمجاز براساس توهم گنج‌یابی تاوان سنگینی را به قیمت از دست دادن جان خود پرداخت می‌کنند.

ریزش آوار و برق‌گرفتگی

بعد از استان کرمانشاه استان اصفهان با هشت فوتی طی سال‌های ۹۸ و ۹۹ رتبه دوم را در مرگ و میر ناشی از این حفاری‌های غیرمجاز به خود اختصاص داده است. ازاین تعداد چهار حفار غیرمجاز که سه نفر آن‌ها بین ۴۰ تا ۴۶ سال سن داشتند در شهر کهریزسنگ و یک نفر ۴۲ساله در شهر گلدشت کشته شده‌اند. متوفیان در کهریزسنگ در حین انجام عملیات حفاری در چاه دچار گاز گرفتگی شده ومتوفی گلدشت در حین حفاری به سیستم انتقال برق زیرزمینی برخورد کرده و دچار برق گرفتگی شده است.

همچنین در سال ۱۳۹۸ یک فرد ۳۵ساله در حین حفاری در یک خانه تاریخی در بافت تاریخی شهر اصفهان براثر ریزش آوار خانه تاریخی در زیر آوار مدفون می‌شود و فوت می‌کند.

استان‌های خراسان رضوی و ایلام هر کدام با پنج فوتی رتبه‌های بعدی آمار مرگ و میر ناشی از حفاری‌های غیرمجاز طی سال‌های ۹۸.۹۹ و ۱۴۰۰ به خود اختصاص داده است. همچنین میانگین سنی فوت شدگان در استان خراسان رضوی ۳۲ تا ۳۵ سال بوده است.

استان‌های فارس، گلستان و گیلان طی سه سال اخیر چهار فوتی، استان‌های همدان و مرکزی سه فوتی، مازندران، کردستان، اردبیل و آذربایجان غربی با دو فوتی و استان‌های آذربایجان شرقی، خوزستان و زنجان با یک فوتی کمترین آمار مرگ و میر ناشی از حفاری‌های غیرمجاز را داشتند.

خوشبختانه استان‌های البرز، بوشهر، تهران، چهارمحال و بختیاری، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، سمنان، سیستان و بلوچستان، قزوین، قم، کرمان، کهگیلویه و بوبراحمد، لرستان، هرمزگان و یزد هیچ آمار فوتی طی سه سال گذشته نداشتند.

سوداگران حفاری‌های غیرمجاز که به جای رسیدن به «گنج» به کام «مرگ» رفته‌اند. آمار فوتی‌ها ناشی از حفاری‌های غیرمجاز طی سال‌های ۹۸. ۹۹ و ۱۴۰۰ نشان می‌دهد که میانگین سنی افرادی که به کام مرگ کشیده شده‌اند ۳۲ تا ۴۵ سال است، جوانانی که با سودای گنج‌یابی زندگی خود و خانوادهَشان را نابود کردند.

* گزارش از مرضیه امیری

رمز و راز خزینه تاریخی تسوج

در ارتباطات انسانی، در کنار منبر و مسجد، از حمام‌ها به‌عنوان رسانه‌ای قدرتمند یاد می‌شود که می‌توانست همه این وظایف را هم‌زمان ایفا نماید. ساختار، سبک، معماری، موقعیت قرارگیری حمام عمومی، خود یکی از اصول مهم در بافت شهری یا روستایی بود. آثار به‌جامانده از حمام‌های قدیمی شهرهای ایران، اکنون اطلاعات ارزشمندی را در اختیار ما قرار می‌دهد.

حمام عمومی بازار تسوج یکی از همان آثار تاریخی واقع در بافت بازار این شهر است که سه‌گانه «مسجد، حمام، بازار» را کامل می‌کند. موقعیت قرارگیری آن در کنار مسجد جامع و بازار قدیمی، هویت افزونی بر آن بخشیده است. این حمام به گفته کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی، قدمت بخشی از آن متعلق به بیش از هفت‌صد سال قبل است.

طی ۷۰ سال گذشته، کاربری این بنا بیشتر بر مبنای «خزینه» بوده تا اینکه در دهه ۴۰ شمسی و به دنبال لوله‌کشی‌های آب آشامیدنی و به‌رغم برخی مخالفت‌های تعصبی، کم‌کم خزینه از این حمام برچیده شده و به جایش دوش‌های بهداشتی به‌کاررفته است. نحوه کار خزینه نیز برای خود داستان‌ها و روایت‌های متفاوتی داشت. سهامداران، مالکان و گردانندگان این حمام، روزانه خار و خاشاک و گون و هیزمی را که برخی از شهروندان روزانه از دشت‌ها و صحراهای اطراف جمع‌آوری کرده بودند خریداری کرده، به‌عنوان سوخت اصلی خزینه به کار می‌بردند. گفته می‌شود درآمد اصلی بیش از ۳۰ خانوار از محل فروش خار و گون به حمام بود.

خزینه تقریباً ابعادی به طول ۷ متر و عرض ۴ متر و عمقی معادل یک و نیم متر داشت و در گوشه‌ای از آن دیگ مسی بزرگ به نام «تیان» قرار داشت که هسته اصلی و مخزن گرم‌کننده خزینه بود. خار و گون در زیر این «تیان» آتش زده می‌شد و آبی که به‌تدریج گرم شده و قابل‌استفاده می‌شد. هر مشتری، یک‌بار در ابتدای حضور خود در حمام و یک‌بار در انتهای استحمام به درون این خزینه می‌رفت و به‌این‌ترتیب کار نظافت خود را انجام می‌داد. «خزینه» هرروز یک یا دو بار، با جارویی ساخته‌شده از شاخه‌های زالزالک و کوزه‌ای، گل‌ولای و رسوبات ته خزینه را جمع می‌کرد تا اندکی از کدر بودن آب و گل‌ولای ته‌نشین شده آن کاسته شود.

مسئول آتش زدن و روشن نگه‌داشتن این خزینه، نیمه‌شب به محل کار خود می‌رفت و تا قبل از آمدن مشتریان آب را گرم کند.

منبع آب

آب مورد نیاز خزینه از طریق یک‌رشته قنات به نام «خانقاه» به این حمام راه می‌یافت. یک تا دو ساعت در شبانه‌روز، آب این قنات از طریق جوی شهری و پس از پیمودن حدود یک کیلومتر، به حمام می‌رسید.

با توجه به اینکه این جوی از مقابل مغازه‌ها و خانه‌های مسکونی رد می‌شد، زباله‌ها و فاضلاب شهری به این آب راه می‌یافت و موجب غیربهداشتی شدن آب می‌شد. تا اینکه در سال ۱۳۳۳ به‌وسیله لوله‌های سفالی، مسیر قنات تا حمام کانال‌کشی شد تا از آلوده شدن آب در طول مسیر، جلوگیری شود. همان‌گونه که گفته شد چند سال بعد یعنی حدود دهه ۱۳۴۰، استفاده از خزینه به دلایل غیربهداشتی بودن کلاً منتفی شده و از طریق لوله‌کشی‌های مجهز سیستم نمره راه‌اندازی شد.

استفاده از این حمام در طی چند دهه بعد از نصب سیستم جدید نمره، تا اواسط دهه هفتاد ادامه داشت تا اینکه به دلیل قدمت تاریخی بنا و نیز رواج حمام‌های خانگی، این حمام رونق گذشته خود را از دست داد. دیگر کمتر شهروندی برای استفاده از این حمام از خود رغبت نشان می‌داد، بنابراین روشن نگه‌داشتن مخزن سوخت این حمام بزرگ برای تعدادی انگشت‌شمار از شهروندان، صرفه اقتصادی نداشت. هرچند که در سال ۱۳۷۴ و هم‌زمان با اجرای طرح لوله‌کشی گاز شهری به تسوج، این حمام هم از نعمت گاز بهره‌مند شد.

برنامه کاری

پیش از اینکه این حمام از رونق بیفتد، برنامه کاری ویژه و منظمی برای این حمام تعریف و اجرا می‌شد. معمولاً یکی دو ساعت قبل از طلوع آفتاب تا ساعت ۸ صبح به آقایان و از ساعت ۸ صبح تا ۱۴، حمام به خانم‌ها اختصاص داشت. از ساعت ۱۵ تا ۱۹ نیز دوباره شیفت کاری آقایان بود.

بخش‌های مختلف حمام بازار تسوج

بخش اول

ورودی حمام بود که بعد از عبور از یک دالان فراخ به طول ۱۰ متر به راه‌پله‌ای می‌رسید که فرد را به داخل حمام راهنمایی می‌کرد. تعداد پله‌ها در دوره‌های مختلف متفاوت بود.

جالب اینکه ارتفاع این پله‌ها که در حدود بیست پله بودند هم با پله‌های امروزی تفاوت داشت و تقریباً ارتفاع هر پله دو برابر ارتفاع پله‌های امروزی بود. این قسمت در هنگام خروج فرد استحمام کرده، نقش حساسی را بر عهده داشت و به نظر می‌رسد سازندگان اصلی و اولیه حمام به آن بیشتر اهمیت می‌دادند. این قسمت، درواقع وظیفه تنظیم تدریجی دمای بدن را بر عهده داشت تا حس و حال گرم داخل حمام به‌تدریج از تن فرد خارج کرده و بعد از سازگاری نسبی فرد استحمام کرده، به بیرون آن راهنمایی شده و از بیمار شدن او جلوگیری کند.

بخش دوم

بعد از عبور از این راه‌پله، به قسمت تعویض لباس می‌رسیم که شامل سکوهای بزرگ تشکیل‌شده از تخت‌های چوبی یا سنگی و بتنی است. هر فرد یک جای خالی را بر روی این تخت‌ها انتخاب کرده و لباس‌های خود را در آنجا تعویض می‌کرد. کفش‌ها هم معمولاً زیر میزها جای می‌گرفت. در ورودی این قسمت، «حمامی» می‌نشست و پول استحمام را می‌گرفت. افراد متمول و دارای موقعیت اجتماعی بهتر و اشرافیان شهر معمولاً در قسمت شاه‌نشین و بغل‌دست حمامی و شهروندان عادی در فاصله دورتر از او می‌نشستند.

در وسط این سالن بزرگ و درست در ورودی راهرویی که افراد را به داخل حمام اصلی هدایت می‌کرد حوض بزرگ آب سرد قرار داشت که افراد قبل و بعد از استحمام پاهای خود را داخل این آب می‌کردند تا دمای بدنشان به‌تدریج با فضای جدید سازگار شود.

بخش سوم

بعد از عبور از یک دالان تنگ و باریک، که درواقع برای جلوگیری از اتلاف گرمای داخل حمام به این شکل ساخته شده بود، به محوطه اصلی حمام می‌رسیم که بسیار گرم بود و حمام کنندگان، آن زمان که خزینه برچیده شده بود، گرداگرد حوض‌های کوچکی که دارای آب گرم بود می‌نشستند و سرگرم شستن خود می‌شدند. یکی از جالب‌ترین رفتارهای اجتماعی را که بعدها به یک‌ضرب المثل هم مبدل شد اینجا شاهد هستیم و آن‌هم مربوط به استقبال افراد نشسته از فرد تازه وارد بود. به‌این‌ترتیب که به‌رسم ادب و احترام، پس از نشستن فرد تازه از راه رسیده با مشکفه (کاسه مسی یا برنزی که با آن از داخل حوض‌ها آب برمی‌داشتند) آبی به سر و روی فرد تازه از راه رسیده می‌ریختند و به‌این‌ترتیب ورود او را خوش‌آمد می‌گفتند و با او طرح دوستی و مراوده و صحبت می‌ریختند. ازآنجایی‌که این کار هیچ هزینه‌ای و زحمت چندانی برای افراد نداشت بنابراین از این نوع استقبال با عنوان «با آب حمام برای خود دوست و همکار گزیدن» یاد می‌کنند. عبارتی که هنوز هم امروزه در محاورات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی از آن استفاده می‌شود.

بخش چهارم

آخرین قسمت حمام به نمره‌ها و دوش‌های آب اختصاص داشت. افراد بعد از شستشوی کامل خود و در پایان استحمام بعد از عبور از چند پله دیگر به این قسمت وارد می‌شدند و در نمره‌های اختصاصی و انفرادی، به تعویض لباس‌زیر و پوشش خود با حوله‌های تمیز یا لنگ می‌پرداختند و بعد از عبور از قسمت استحمام عمومی، به بخش تعویض لباس می‌رفتند.

در آنجا فرد حمامی با آبی خنک یا چایی و بعدها با دوغ و نوشابه به استقبال افراد می‌رفت و «عافیت باشد و صحت وجودی» می‌گفت.

* گزارش از یوسف‌علی خوش‌نیت

سفرنامه قصر قباد

تاریخ:   ۱۳۷۰/۱۰/۱۳

بچه های گروه مثل همیشه در چها راه پارامونت جمع شدند و برنامه،  بازدید از  قصر قباد ( قعله قلات ) بود. بچه های پتروشیمی نیز قرار بود که با ما در این برنامه شرکت کنند. ساعت ۰۶:۳۵ دقیقه بود که بچه های  که البته یک نفر بودند با مینی بوس رسید. پس از سوار شدن به سمت فلکه ولی عصر و جاده  جهرم حرکت کردیم. پس از رسیدن به کوه های اکبرآباد کوار و گذشتن از دره های آبریزک  و ( اونی )  در ساعت ۰۷:۴۵ به جلو دره قصرقباد رسیدیم. پس از مقداری راه رفتن در جاده ای که به داخل دره می رفت به مکانی رسیدیم که دیگر مینی بوس جلوتر نمی آمد، البته به داخل دره  رسیده بودیم. بعد از پیاده شدن به سمت چشمه حرکت کردیم و پس از نیم ساعت راهپیمایی به چشمه رسیدیم. چشمه درون غاری بود که بالای آن آب بصورت قطره قطره به سمت پائین و درون کوزه های قدیمی می ریخت، چراغ قوه لازم بود ولی بدون آن هم می شود با کمی سختی آب را برداشت. هوا ابری بود و کمی سرد، روی قله  اصلی این منطقه برف نشسته بود.

پس از پهن کردن بساط خوردن و برپایی آتش، صبحانه نسبتا” خوبی را صرف کردیم. به علت سردی هوا همگی موافقت کردندکه به سمت قعله برویم. در ساعت  ۰۹:۳۰ بساط را جمع کرده و کوله پشتی ها را به کول انداخته و به سمت بالا حرکت کردیم. به علت بودن خانم من بچه ها رعایت کرده و آرامتر از گذشته راه می رفتند البته شاهین بدون پا هم همراه ما بود. پس از انحراف به سمت بالا و دره سمت راست به سمت بالا حرکت کرده و به نزدیکی دیواره های قعله رسیدیم که در پائین  و ابتدای دیواره چاهی سنگی که به وسیله دست کنده شده بود رسیدیم. این چاه در حدود ۲۵ متر عمق داشت و به نظر می رسید که جهت آب تعبیه  شده باشد.از کنار چاه  به سمت راه اصلی جهت صعود به قله جاده مال رو بود که ما را هدایت می کرد. پس از گذشتن از چند اطاقک مربوز به عهد باستان به انتهای دیواره ها و راه بوجود آمده  توسط انسان های ۲۰۰۰ سال قبل رسیدیم؛ ابتدای راه به صورت مار پیچ و درون دیواره  بود و بعد تونلی بوجود آورده بود که حدودا” ۱۰ پله سنگی در آن تعبیه شده و پس از گذشتن از این ده پله به مکانی وی رسیدیم که تونل تغییر مسیر داده و در جهت سمت چپ، تونل جدیدی با تعداد پبه های بیشتر به سمت انتهای چاهی به طول ۴ متر می رسید که پس از رسیدن به این مکان از این دیواره ۴ متری می بایست صعود کرد تا به روی قعله رسید.

در روی قلعه آب انبارهایی که مقداری از آنها هنوز سالم بودند وجود داشت و تنها یکی از آنها بود که کاملا” روی آن بسته بود. در ساعت ۱۲:۰۰ پس از بازدید مسیر برگشت را به سمت پائین در پیش گرفتیم. مسیر برگشت راحت بود ولی سر پائینی شدیدی داشت. پس از رسیدن به چشمه نهار را حاضر کردیم و در ساعت  ۱۵:۳۰  پس از صرف نهار و استراحت کمی و خوردن قهوه به سمت پائین حرکت کردیم. ساعت ۱۶:۱۰ پس از رسیدن به مینی بوس به سمت شیراز برگشتیم.

افراد شرکت کننده در این برنامه ۵ نفر به اضافه  ۱ نفر از پتروشیمی.

مرتبط:

سفرنامه صعود به قله سپیدار

سفرنامه قله قلات

سفرنامه دشت ارژن ۵

تاریخ ۱۳۶۹/۰۱/۳۱

ساعت  ۱۵:۰۰ بعد از ظهر طی قراری که از  قبل گذاشته بودیم در محل چهارراه مشیر تو جمع شدیم و یکی  از اعضا به نام بهمن صادقی نیز ماشین لندرور خود را آورده بود. بعد از بستن کوله ها و جا دادن خودمان در ماشین به سمت جاده بوشهر حرکت کردیم.

هدفمان غاری بود که نشانی آن را از یک روستایی گرفته بودیم که در روستای کلانی در اطراف دشت برم بود. پس از رسیدن به تنگ بل حیاط  به سمت  چپ جاده منحرف و جاده خاکی دشت برم را که با تابلو مشخص شده بود دیده و وارد آن شدیم. پس از حدود یک کیلومتر به علت پوشش گیاهی انبوهی که در اطراف وجود داشت هوای بسیار دلپذیری بوجود آورده بود پس از گذشتن از یکی  دو  روستا به منطقه کاملا پوشیده از درخت رسیدیم و پس از گذشتن از یک رودخانه ی بدون آب در خدود ساعت ۳۰/۱۷ بود که به نزدیکی روستای کلانی رسیدیم. در همین جا بود که ماشین ما پنچر شد و مجبور شدیم یک ساعت وقت خود را با پنچر گیری ماشین تلف کنیم.

بعد از رسیدن به روستای کلانی چند سرو بزرگ و قدیمی نشان از قدمت روستا را می رساند. هدف ما منطقه در پناه در پنج کیلومتری این روستا در سمت راست بود که چند عشایر معمولا در این مکان زندگی می کنند. پس از به منطقه در پناه و پرسیدن از عشایرها و گرفتن نشانه غار، وسایل و کوله ها را از ملشین پیاده کرده و به علت تاریک شدن هوا رفتن به غار را به فردا موکول کردیم و شب را در نزدیکی آب انباری که به وسیله بوبه از چشمه به پایین دره انتقال می یافت بسر بردیم. بعداز شام خوردن نیز یک هشت پا را هم که توسط شاهین آورده و سرخ شده بود نوش جان کردیم.

اعضای شرکت کننده در این برنامه ۵ نفر عضو ثابت و یک مهمان بود.

مرتبط:

سفرنامه دشت ارژن ۴

دشت ارژن _طبیعتی بکر در فارس

«مالدیو ایران» ورود ممنوع شد

ورود به تالاب بین‌المللی شیدوَر در کنار جزیره مارو (شیدور) برای همه گردشگران ممنوع شد. تبلیغ غیراصولی جزیره شیدور با عنوان «مالدیو ایران» حیات این پناهگاه حیات وحش را به خطر انداخته است.

جزیره مارو یا شیدوَر (Shidvar) که خالی از سکنه است از مهم‌ترین پناهگاه‌های حیات وحش خلیج فارس شناخته می‌شود که محل زیست گونه‌های در معرض انقراض، از جمله لاک‌پشت پوزه‌عقابی است و ورود به آن با مجوز اداره محیط زیست و دریابانی استان هرمزگان امکان‌پذیر است.

با این وجود در سال‌های اخیر با تشبیه جزیره مرجانی با ماسه‌های سفید مارو یا شیدوَر به «مالدیو ایران» و تبلیغ غیراصولی آن به عنوان جزیره بکر و دست‌نخورده، زیست این جزیره با سفرهای انبوه، رها شدن زباله و تخریب‌های محیطی، به مخاطره افتاده است. بسیاری از گردشگران و تورها با وجود ممنوعیت سفر به این جزیره از بنادر محلی با کرایه قایق‌های ماهیگیری، خود را به این جزیره می‌رسانند و درحالی که شیدوَر فاقد هرگونه امکانات اولیه است، اما شب‌مانی‌های طولانی‌مدت دارند.

به دنبال اعتراض اداره محیط زیست استان هرمزگان با گسترش حجم این سفرها به محل زیست گونۀ در انقراض لاک‌پشت پوزه‌عقابی که حیات و روند تخم‌گذاری آن را به خطر انداخته و همچنین تقارن افزایش این سفرها با فصل مهاجرت پرندگان به تالاب شیدوَر، اداره نظارت و ارزیابی خدمات گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به تمام تورگردانان، راهنمایان تور و مجریان سفر اطلاع داد ورود به تالاب بین‌المللی شیدوَر در کنار جزیره مارو (شیدوَر) ممنوع است.

از تورگردان‌ها، فعالان گردشگری و به‌ویژه راهنمایان درخواست شده است برای جلوگیری از اجرای برنامه‌های سفر به این مقصد و بروز هرگونه تبعات و مشکلات احتمالی بعدی، از اجرای تور به این منطقه خودداری کنند.

 

تالاب شیدوَر در سال ۱۹۹۹ میلادی در کنوانسیون رامسر به‌ عنوان چهارمین تالاب بین‌المللی هرمزگان ثبت شد. جزیره کوچک شیدوَر تنها آبسنگ مرجانی حفاظت‌شده‌ کشور نیز به حساب می‌آید که در فهرست مهم‌ترین آبسنگ‌های مرجانی اتحادیه‌ بین‌المللی حفاظت و منابع طبیعی (IUCN) به ثبت رسیده است.

شیدوَر همچنین یکی از مناطق مهم تجمع پرندگان از سوی مؤسسه بین‌المللی حیات پرندگان شناخته شده است. در سال ۱۳۹۵ میلادی نیز دبیرخانه کنوانسیون گونه‌های مهاجر واقع در دفتر منطقه‌ای یونپ در بانکوک، این مکان را یکی از زیستگاه‌های مهم لاک‌پشت دریایی در اقیانوس هند و جنوب شرق آسیا معرفی کرد.

این جزیره‌ ذوزنقه‌ای‌شکل با وسعت حدود ۱٫۲ کیلومتر مربع، غیرمسکونی و خالی از سکنه است که ۹۸ هکتار از آن را پناهگاه حیات وحش و ۸۷۰ هکتار را تالاب تشکیل می‌دهد. سواحل مارو بیشتر به‌صورت صخره‌ای هستند که در بین آن‌ها، سواحل ماسه‌ای با طول ۵۰ تا ۲۰۰ متر وجود دارد.

از جمله تخریب‌هایی که در سال‌های اخیر با سفرهای غیراصولی به این جزیره و تالاب شده می‌توان به جمع‌آوری تخم پرندگان و لاک‌پشت‌های دریایی و قاچاق آن‌ها، آلودگی ناشی از تردد شناورها، آلودگی ساحل در نتیجه برنگرداندن زباله‌ها به‌ویژه از نوع پلاستیکی، برداشت بی‌رویه ماسه سفید، تخریب لانه‌ها و مرجان‌های آبی، خشکسالی و فرسایش ساحلی و صید بی‌رویه صدف اشاره کرد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

با «مالدیو» ایران آشنا شوید

چنگوری، اولین شیرینی سنتی استان اردبیل

شیرینی جزو جدایی‌ناپذیر عید، مهمانی و دورهمی‌های ایرانی‌هاست و این علاقه و میل به شیرینی سبب شده در هر شهر و دیار ایران شیرینی‌های محلی خوشمزه‌ای وجود داشته باشد؛ شیرینی‌های سنتی اردبیل از جمله شیرینی‌های سنتی خوشمزه ایران است.

پارتتاما، پیشی، چنگونی (چنگوری)، چخماقی، باقلوای زعفرانی، سه گوش، قطابی، شیرینی کشمشی، راحت‌الحلقوم، مارمالاد، حلوای زعفرانی، باقلوای بادام، میندال یا قرابیه گردو و بیچرنیک از جمله شیرینی‌هایی است که از گذشته در اردبیل پخت می‌شده و امروز می‌توان در قنادی‌های سنتی و یا قدیمی شهر نمونه‌های آن را به شکل محدود مشاهده کرد.

چنگوری از جمله شیرینی‌های سنتی و می‌توان گفت اولین شیرینی خانگی قبل از پیدایش قنادی‌ها و شیرینی‌پزی‌ها در استان اردبیل و به ویژه در شهرستان نمین است که بیشتر برای چهارشنبه‌سوری و ایام عید آماده می‌شد.

اصلی‌ترین مواد اولیه این شیرینی سنتی آرد برنج، شیر محلی و تخم‌مرغ است که سرشار از پروتئین و فیبر است، در اغلب شیرینی‌های سنتی اردبیل، آرد و تخم‌مرغ مواد اصلی به شمار می‌آید و به همین دلیل این گروه از غذاها می‌تواند به عنوان یک میان وعده مقوی کالری بدن را در طول روز تامین کند.

شیرینی‌پزهای سنتی اردبیل قدمتی نزدیک به ۱۰۰سال را برای شیرینی‌های محلی اردبیل تخمین می‌زنند؛ برخی از این شیرینی‌ها از استان‌های دیگر وارد اردبیل شده که نمونه آن شیرینی قرابیه است اما اردبیلی‌ها شیرینی پارتتاما، چنگونی، چخماقی، بیچرنیک، قطابی و باقلوای اردبیلی را جزو شیرینی‌های مختص این استان می‌دانند.

روایت شیرینی‌پز سنتی از نحوه تهیه شیرینی‌های محلی اردبیل

یکی از شیرینی‌پزهای سنتی اردبیل نزدیک به ۶۰ سال در این زمینه فعالیت کرده و به یاد دارد که استادکار وی با بیش از ۲۰ سال سابقه فعالیت جزو اولین شیرینی‌فروش‌های اردبیل محسوب می‌شده است.

یعقوب عظیمی منتظری می‌گوید: «اولین شیرینی‌پز قدیمی اردبیل میرمحمد اطمینان معروف به آقا دایی بود و مسن‌ترها به خوبی وی را به یاد دارند، چرا که نزدیک به ۵۰ سال قبل در بازار اردبیل دکان شیرینی‌فروشی داشت.»

او که فضای سنتی مغازه خود را تغییر نداده معتقد است شیرینی‌هایی که در گذشته پخته می‌شد با رعایت اصول بهداشتی همراه بود و هیچ ضرر و زیانی به همراه نداشت.

عظیمی منتظری اضافه کرد: «در پخت هر نوع شیرینی و غذا رنگ، طعم و ماندگاری سه اصل مهم است که این روزها توجهی به آن نمی‌شود و مشتری فریب ظواهر و رنگ‌های غیرطبیعی غذا و شیرینی را می‌خورد در حالی که آنچه مصرف می‌کند، دشمن سلامتی است.»

او بیان کرد: «در حال حاضر شیرینی‌هایی که پخت و در بازار مصرف می‌شود حداکثر تا یک هفته تازگی دارد اما در گذشته شیرینی‌هایی پخت می‌کردیم که تا یک ماه ماندگاری داشت.»

این شیرینی‌پز قدیمی با یادآوری پخت شیرینی از یک ماه مانده به عید می‌گوید: «شیرینی‌های قرابیه و پارتتاما که در حال حاضر پخت می‌شود دو روز دیگر سفت می‌شود که دلیل اصلی آن ایراد کیفی خمیر پخت است، شیرینی‌پز از مواد خمیر کم می‌کند و با تزئین ظاهر شیرینی با بادام و پسته به قیمت گزافی آن را به مشتری می‌فروشد اما کیفیت پخت شیرینی موضوعی است که بسیاری از کارشناسان تغذیه عقیده دارند این روزها با رنگ‌ها و طعم‌دهنده‌های مصنوعی زیر سوال رفته و به جای خاصیت بخشی به غذایی چاق‌کننده و زمینه‌ساز بیماری‌های مختلف تبدیل شده است.»

عظیمی منتظری در پاسخ به این سئوال که برای پخت کیفی در گذشته از چه موادی استفاده می‌شد که امروز نمی‌شود، افزود: «روغن دنبه و کره به جای روغن نباتی، پودر قند که با آسیاب سنگی قند سابیده می‌شد، آرد کیفی، تخم‌مرغ طبیعی و افزودنی‌های رنگی طبیعی شامل کاکائو، زعفران و آرد نخود از جمله موادی بود که در انواع خمیر استفاده می‌شد.»

او ادامه داد: «در گذشته سرشیر به جای خامه فعلی برای شیرینی استفاده می‌شد و بی‌توجهی به کیفیت موجب شده بیماری‌های مختلفی در ادامه مصرف آن ایجاد شود، هر قدر رنگ استفاده شده در غذا غیرطبیعی‌تر باشد می‌تواند دلیلی بر خطرناک بودن و رعایت نکردن بهداشت آن قلمداد شود.»

این شیرینی‌پز در بیان علل‌عدم استفاده از مواد غذایی سالم مانند روغن و شکر و آرد سالم اضافه کرد: «بدون شک توجه به ظواهر نه تنها در همه مشاغل بلکه در شیرینی‌فروشی هم وارد شده و فروشنده مجبور است برای جلب مشتری در برخی مواقع کیفیت را در اولویت‌های بعدی قرار دهد. اگر در گذشته‌ای نه چندان دور شهروندان اردبیلی می‌توانستند از یک ماه مانده به عید شیرینی خود را تهیه و نسبت به ماندگاری آن مطمئن باشند در حال حاضر اشخاص تاریخ سفارش خود را برای مصرف همان روز محدود می‌کنند و مهمانی‌های اردبیل آراسته به شیرینی‌هایی است که به جای شیرین کردن کام مهمانان، تهدیدی برای سلامتی آن‌ها شده است.»

شیرینی‌های سنتی اردبیل، ازجمله منابع بکر و غنی هستند که شناسایی و گسترش آن‌ها می‌تواند گامی در مسیر حفظ هویت ملی و قومی این منطقه باشد و تشویق جوانان و کودکان به مصرف این گونه شیرینی‌ها علاوه بر تضمین سلامت جسمی‌شان، باعث احیا و رونق آن خواهد بود ک از جمله این شیرینی‌ها چنگوری است.

ثبت ملی چنگوری برای حفاظت و معرفی آن

چنگوری از جمله شیرینی‌های سنتی و می‌توان گفت اولین شیرینی خانگی قبل از پیدایش قنادی‌ها و شیرینی‌پزی‌ها در استان اردبیل و به ویژه در شهرستان نمین بوده که خوشبختانه همچنان در مراسم چهارشنبه‌سوری و ایام عید و سیزده بدر توسط برخی خانواده‌ها تهیه می‌شود ولی امروزه تهیه این شیرینی خانگی همچون سابق زیاد رایج و متداول نیست.

آموزش پخت این شیرینی ازمبادی مختلف از جمله راهکارهایی است که می‌تواند زمینه برای احیای آن را فراهم آورد که مراحل پخت شیرینی سنتی چنگوری به این شرح است که در یک کاسه دو عدد تخم‌مرغ محلی را شکسته و با همزن دستی یا قاشق خوب هم می‌زنند و سپس آرد را کم کم به تخم‌مرغ‌ها اضافه کرده و خوب مخلوط کرده و زعفران کوبیده شده را به مواد اضافه کرده و هم می‌زنند تا مواد خوب رنگ بگیرد.

در این مرحله زردچوبه را اضافه کرده و مواد را هم می‌زنند، آرد برنج را به حدی اضافه می‌کنند که مواد غلیظ شود و در مرحله آخر شیر را کم کم اضافه کرده و خوب مخلوط می‌کنند، غلظت مواد باید به حدی باشد که وقتی با ملاقه داخل تابه می‌ریزبم حالت کشسانی داشته باشد و بریده بریده نشود.

پس از آن تابه مسی را روی حرارت کم قرار داده و مقداری کره داخل آن می‌ریزند تا آب شود، با ملاقه مواد را به آرامی در وسط تابه ریخته و منتظر می‌مانند تا خودش را بگیرد و یک طرف آن سرخ شود و پس از آنکه روی شیرینی به شکل حباب‌های ریز شد آن را بر گردانده تا طرف دیگر آن هم سرخ شود و به این ترتیب، یکی یکی شیرینی‌ها را پخته و روی آن‌ها شکر پاشیده و در بشقابی قرار می‌دهند.

این شیرینی سنتی و قدیمی کاملا خانگی بوده و در منازل تهیه می‌شد و مهمترین مزیت شیرینی‌های خانگی، عدم نیاز به وسایل پیشرفته و مکان و جای خاص است و نیز شیرینی‌های خانگی نسبت به شیرینی‌های قنادی عطر و طعم متفاوت‌تری دارد که این مزیت و برتری را هرگز نمی‌توان نادیده گرفت.

یک نکته مهم دیگر برای درست کردن شیرینی‌های خانگی، مدت زمان ماندگاریشان به دلیل‌عدم وجود مواد افزودنی و نگهدارنده است، در شیرینی‌های صنعتی به خاطر زمانی که صرف تولید، بسته‌بندی و عرضه محصول به بازار می‌شود، تولیدکنندگان ناچار هستند که در محصولات خود از مواد نگهدارنده استفاده کنند اما در شیرینی‌های خانگی به دلیل این‌که بلافاصله پس از درست شدن به دست سفارش‌دهنده می‌رسد و زمان چندانی صرف نمی‌شود دیگر نیازی به استفاده از مواد نگهدارنده در آن‌ها نیست.

علاوه بر وسواسی که شیرینی پزهای خانگی در کارشان دارند، حجم کاریشان نیز نسبت به قنادی‌های صنعتی کمتر است از این رو مواد اولیه خیلی تازه‌تر و به روزتری را تهیه می‌کنند و مواد خشکی که استفاده می‌کنند نیز از آلودگی‌های انبارهای صنعتی به دور هستند نیز رعایت بهداشت نیز درپخت خانگی بیشتر ازصنعتی مد نظر قرار می‌گیرد.

با توجه به اینکه نسل جوان با مهارت پخت شیرینی سنتی از جمله چنگوری آشنایی کافی ندارند این امر می‌تواند منجر به فراموشی این خوراکی‌های سنتی شده و به فرهنگ بومی آسیب بزند که در راستای جلوگیری از این مهم امسال شاهد ثبت مهارت پخت چنگوری در زمره میراث ناملموس ملی بودیم.

منبع: میراث آریا