مجموعه کاخ موزه سعدآباد

در پهنه پر طراوت کوهپایه های توچال و دره سرسبز دربند, بخش دل انگیزی از شمال شهر تهران شکل می گیرد که مجموعه سعدآباد با یک میلیون و صد هزارمترمربع وسعت دراین گستره غنوده است.

سعدآباد که از شمال با کوههای البرز, از مشرق با گلابدره, از مغرب با ولنجک و از جنوب با تجریش همسایگی دارد, در زمان قاجار, محل استقرار و سکونت تابستانی شاهان این سلسله بوده است.

پس از کودتای ۱۲۹۹, در وسعتی تازه و الحاق باغ های مختلف, به اقامتگاه تابستانی رضاخان اختصاص یافت, کاخ و کوشک هایی به مناسبت و ضرورت های گوناگون در جای جای این پهنه ی برتافته از درختان کهن و سپیدار و سرو, به فاصله ای از بازمانده بناهای قاجار سر برآورده که طی سالیان به چهارده کاخ کوچک و بزرگ, هرکدام به سبک و شیوه ای در معماری رسیده است.

حاج آقا رضا رفیع در خاطرات خود می نویسد:” من سعدآباد را از ابوالفتح سردار اعظم- پسر بانو عظمی خواهر ظلل السلطان به مبلغ چهارصد هزارتومان با مهر حاج آقا نورا… و کلباسی برای رضاخان سردار سپه خریداری کردم.

سعدآباد که من آن موقع خریداری کردم به این بزرگی نبود و وسعت آن هشت هزار متر کنار رودخانه با عمارت حالیه ملکه مادر بود. البته بعد از خریداری سعدآباد از سردار اعظم, تپه علی خان والی را از پدر سرتیپ والی به مبلغ هفت هزار تومان خریداری نمودم و این تپه همان تپه ای است که کاخ شهوند را رضا خان بر روی آن بنا کرد و مادر شاهپور عبدالرضا(عصمت دولتشاهی)در آن کاخ می نشست.

از باغ هایی که اراضی آنها داخل اراضی سعدآباد شد,باغ آقامحمد جواد گنجه ای است که جزء جعفرآباد بود, از باغ امام جمعه هم مقدار زیادی داخل باغ سعدآباد شد و خانه های جنوبی سعدآباد که مربوط به دوره قاجار بود از نصیرالدوله خریداری گردید و در زمان پهلوی اول به عنوان سربازخانه سعدآباد مورد استفاده قرار می گرفت.سپس باغ های دیگری در اطراف سعدآباد از جمله باغ های سالار جنگ, سپهبد امان ا… میرزا, مستوفی الممالک,شکرا… قوام الدوله, همدم السلطنه خواهر مستوفی و محمود بدر خریداری و جزو سعدآباد گردید. رضا خان درآن زمان در میان درختان چنار سعدآباد چادری می زد و گاهی هم زیر آن پذیرایی می کرد.

در زمان پهلوی اول, سراسر باغ سعدآباد از رودخانهء دربند مشروب می شد و چون آب این رودخانه برای آبیاری سعدآباد کافی نبود از دوازده رشته قنات های قدیمی و جدیدالاحداث استفاده گردید.

قناتهای باغ سعدآباد
۱-  هراش آب
۲ – قنات قوام الدوله

۳- قنات کاخ سنگی
۴- قـــــات جعــــفرآبـــاد
۵-  قـــنات آب نـما
۶- قنات کاخ سفید
۷و۸ – قنات های دفتر مخصوص
۹- قنات جوادیه
۱۰- قنات گلخانه
۱۱- قنات کاخ شمس
۱۲- قنات خوابگاه

درهای باغ سعدآباد
۱- درب نظامیه که رضاخان بیشتر از این در وارد سعدآباد می شد.
۲-  درب زعفرانیه
۳- درب خیابان دربند که محمدرضا پهلوی بیشتر از این در وارد کاخ می شد.
۴- درب میدان دربند
۵و۶- دو درب در جعفرآباد
۷- درب رودخانه
۸- درب کاخ سفید

کاخ های سعدآباد
هجده کاخ کوچک و بزرگ از دوره های قاجار  و پهلوی در سعدآباد وجود دارند:

۱- کاخ احمدشاهی (در حال مرمت)

۲- کاخ شهوند (کاخ موزه سبز فعلی، محل اقامت تابستانی پهلوی اول)

۳-  کاخ سفید (کاخ موزه ملت، محل اقامت تابستانی پهلوی دوم)

۴- کاخ اختصاصی (موزه تاریخ طبیعی سابق در حال حاضر در اختیـار نهاد ریاســت جمهوری)

۵- کاخ اسود (سیاه) موزه هنرهای زیبا فعلی

۶- کاخ شمس (موزه پوشاک سلطنتی)

۷- کاخ اشرف (موزه ظروف سلطنتی)

۸-  کاخ غلامرضا (موزه سلاح های دربار)

۹- کاخ ملکه مادر (در اختیـار نهاد ریاســت جمهوری)

۱۰- کاخ احمدرضا  (در اختیـار نهاد ریاســت جمهوری)

۱۱-  ساختمان عبدالرضا (امور اداری سعدآباد)

۱۲- کاخ بهمن پهلوی پسر غلامرضا (دفتر مدیریت)

۱۳- کاخ شهرام پسر اشرف (موزه نظامی)

۱۴- کاخ فریده دیبا (در اختیـار نهاد ریاســت جمهوری)

۱۵- کاخ قدیم ولیعهد رضا پهلوی (موزه بهزاد)

۱۶- کاخ جدید ولیعهد رضا پهلوی (موزه دفینه سابق و در حال حاضر در اختیار نهاد ریاست جمهوری)

۱۷- کاخ فرحناز و علیرضا فرزندان محمدرضا شاه( موزه خط و کتابت میرعماد)

۱۸- کاخ لیلا

علاوه بر کاخ های مذکور و چندین ساختمان قدیمی دیگر , تاسیسات و امکانات دیگری همچون : سالن های مرغداری و گاوداری , موزستان و گلخانه های گوناگون , استخرهای مختلف, چشمه سارها , زمین های تنیس و سالن بولینگ , سینما و آمفی تئاتر روباز در این مجموعه ۱۱۰ هکتاری وجود دارند.

موزه های آلبوم های سلطنتی و اسناد در ساختمان گارد شاهنشاهی، موزه آشپزخانه سلطنتی در ساختمان آشپزخانه موزه ملت، موزه برادران امیدوار، موزه آب، موزه فرشچیان،  موزه اتومبیل های سلطنتی نیز از دیگر موزه های سعدآباد هستند که در سال های اخیر به این مجموعه افزوده شده اند.

منبع:وبسایت کاخ موزه سعدآباد

روستای کندلوس استان مازندران

استان مازندران جاذبه‌های گردشگری جذاب فراوانی دارد که در همه‌ی فصول سال، گردشگران زیادی را به‌سوی خود جذب می‌کند. یکی از این دیدنی‌ها، روستای کندلوس است که در فاصله‌ی حدودا ۴-۵ ساعتی قرار دارد.

برای رسیدن به کندلوس باید جاده چالوس را در پیش گرفته و با عبور از مرزن‌آباد، بعد از دوراهی دوآب به جاده‌ی کجور وارد شوید. از این‌جا به‌بعد تابلوی راهنما برای کندلوس وجود دارد. هم‌چنین از مرزن‌آباد تا روستای تاریخی کندلوس یک ساعت فاصله است.

این روستا امکانات گردشگری مناسبی دارد، مانند مهمانسرا، سرویس بهداشتی عمومی و رستوران. از فروشگاه صنایع دستی نیز می‌توانید سوغات بخرید.

این روستای ییلاقی، سابقه سکونتی دیرینی دارد و از روستاهای خاص ایران است که موزه دارد. این‌جا در دامنه‌ی کوه‌های البرز قرار گرفته است و به دره‌ زانوس می‌رسد. بنابراین، طبیعت اطرافش بسیار تماشایی‌ست.

یکی از ویژگی‌های بارز کندلوس امنیت کامل و پاکیزگی بسیار آن است. اما پیش از هر چیز معماری جذاب روستا توجه شما را به خود جلب خواهد کرد.

سقف‌های شیروانی چوبی و پنجره‌های کوچک خانه‌ها بی‌شباهت به کارتون‌های دوران کودکی نیست. دیوارها از کاهگل ساخته شده یا حداقل نمای کاهگلی دارند و کوچه‌های باریک آن سنگفرش شده است. روستا آن‌قدر جذاب است و دیدنی دارد که ساعت‌ها بتوانید در آن گردش کنید و به گوشه و کنار آن سر بزنید، بی آن‌که خسته شوید.

در این گشت و گذار، بازدید از موزه مردم‌شناسی کندلوس را از دست ندهید چرا که این موزه، اولین موزه روستایی‌ست که در ساختمانی بزرگ و دوطبقه برپا شده است.

در موزه مردم‌شناسی کندلوس از پوشاک و ابزار فلزی و چوبی تا مجسمه و نقاشی به‌نمایش گذاشته شده است. بعضی از این وسایل عمری به‌اندازه‌ی هزاره دوم پیش از میلاد مسیح دارند و به خوبی فرهنگ مردم مازندران را به‌نمایش می‌گذارند.

هم‌چنین از سال ۱۳۶۵ موزه‌ گیاهان دارویی در این روستا کارش را آغاز کرده است. این‌جا حدود ۲۵۰ گونه گیاهی کاشته شده است که از آن‌ها اسانس،‌ روغن گیاهی و گیاهان دارویی به‌دست می‌آید. بخشی از این محصولات به کشورهای دیگر صادر می‌شود.

در خاطرات ناصرالدین شاه قاجار آمده که کمال‌الملک، نقاش پرآوازه، در سفر مازندران همراه او بوده است. هنگامی که از روستای کندلوس عبور می‌کنند، کمال‌الملک منظره‌های ارزشمندی از این منطقه روی بوم می‌آورد که اکنون می‌توانیم در کاخ صاحبقرانیه واقع در مجموعه کاخ نیاوران تهران، تابلوی آن را ببینیم.

منبع:ویزیت ایران

آشنایی با موزه میرعماد

موزه خط و کتابت میرعماد در یکی از بناهای قدیمی مجموعه فرهنگی و تاریخی سعد آباد قرار دارد. بنای موزه احتمالا متعلق به اواخر قرن ۱۳ و اوایل قرن ۱۴ قمری است

به دلیل شباهت این بنا با بناهای متعلق به اواخر دوره قاجار شیوه معماری آن شبیه به معماری دوره انتقال است که در اواخر قاجار و اوایل پهلوی اول شکل گرفت.

ساختمان موزه میرعماد در گذشته محل زندگی دو تن از فرزندان پهلوی دوم (فرحناز و علیرضا) بود.

این بنا در کنار ساختمان لیلا (موزه آبکار) و کاخ ولیعهد (موزه بهزاد) قرار دارد و شامل دو طبقه است. طبقه اول با زیر بنایی برابر ۱۹۶ مترمربع و متراژ اعیانی ۳۱۰ مترمربع روی سکویی به ارتفاع ۵/۱ متر احداث شده است.

در مورد تاریخ دقیق ساخت بنا، مدارکی در دست نیست اما تاریخ آن به اوایل دوره پهلوی اول می‌رسد. این بنا بعد از اقامت رضا پهلوی برای مدتی متروک باقی ماند و بعدها تبدیل به دفتر مخصوص شد.

بعد از پیروزی انقلاب، اموال کاخ فرحناز هم به جای دیگر منتقل شد و در سال ۱۳۵۷ محل استقرار و مطالعه اشیای چرمین بود (موزه چرم). پس از مدت زمانی بنا بصورت بدون استفاده باقی ماند تا در سال ۱۳۷۱-۷۲ طرح ساماندهی مجموعه آغاز شد.

ساختمان موزه دارای دو طبقه است و با تلفیقی از معماری سنتی ایران و اروپا ساخته شده است که پس از انقلاب تا مدتها بدون استفاده بود تا زمانی که سیاست‌های سازمان میراث فرهنگی این بنا را محلی برای نمایش آثار خطی مناسب تشخیص دادند و در نتیجه با تفکیک بخش‌های مختلف آن تغییراتی در کل ساختمان به وجود آمد و مرمت آن آغاز شد.

معمار داخلی بنا، خانم مهندس فیروزه اطهاری و طراحی خارجی بنا توسط مهندس هومن صدر صورت گرفت. با حذف دیوارهای اضافی و تبدیل بنا به یک فضای مناسب موزه‌ای، ساختمان تبدیل به موزه خط و کتابت شد و در سال ۱۳۷۶ این موزه با نام بزرگترین استاد خوشنویسی قرن ۱۱ قمری میرعماد الحسنی سیفی قزوینی افتتاح شد.

بنای این موزه بیشتر به عنوان یک ساختمان مسکونی و یا کوشک است و از چهار طرف باز می‌باشد. بنا بصورت آجر و ملات و بدون استفاده از سازه احداث شده است.

نمای خارجی بنا با آجر تزئین شده و اشکال هندسی منظم دارد. فرم‌های تزئینی آجرها شمسه – چلیپا می‌باشد و بام آن بصورت شیروانی از نوع کلاه فرنگی است.

بخش‌های مختلف موزه میرعماد:

خطوط قبل از اسلام
خطوط اسلامی
خطوط تفننی
اشیای کاربردی
نسخ خطی

نگارکَند تنگ قَندیل

کارشناسان نگارکَند نامدار به «تَنگ قَندیل» را دُردانه سنگ‌نگاره‌های ساسانی کشور می دانند که یکی از زیباترین پیکره تراشی‌های عاشقانه تاریخ ایران را به تصویر کشیده است.
پژوهش گران و کارشناسان یکی از ارزشمندترین یادمان‌های تاریخی به جا مانده از روزگار باستان را سنگ‌نگاره‌ها می‌دانند. یادگارهایی که رویدادهای (حوادث) گوناگون تاریخی همچون پیروزی، دلاوری، تاج سِتانی، نبرد و رزم را به نمایش گذاشته است.
دراین میان، سنگ‌نگاره بسیار زیبایی از شاهنشاه ساسانی در شهر کازرون و روستا تنگ قَندیل به جا مانده که بیانگر عشق و وفاداری و مهرورزی است و با دیگر نگارکَندهای (نقش برجسته‌ها) ساسانی ایران، ناهَمسانی (تفاوت) دارد.

از شهر کازرون به سوی شهر نورآباد که رهسپار شوید در بخش چنارشاهیجان (قائمیه امروزی) و در شمال روستا تنگ قَندیل در درون تنگه‌ای پهن و زیبا با نگارکَندی روبه‌رو خواهید شد که به سنگ‌نگاره «تنگ قَندیل» نامدار شده است. یادمانی که کارشناسان و باستان شناسان از آن با نام یکی از برجسته ترین و ارزشمندترین یادگارهای ساسانی یاد می کنند. سنگ‌نگاره‌ای بی‌مانند (منحصربه‌فرد) و یگانه که یکی از زیباترین صحنه‌های تاریخی ایران را به نمایش گذاشته است و از دیدگاه بررسی و پژوهش‌های تاریخی، آیینی و جایگاه اجتماعی دوره ساسانی دارای ارزش بسیار فراوانی است.

در این نگارکَند (نقش برجسته) با صحنه‌ای عاشقانه روبه‌رو هستیم که راز و رمزهای نهفته ای را در دل خود پنهان دارد.

در سنگ‌نگاره تنگ قندیل، ما بیننده یکی از زیباترین چهره‌های بانوان ساسانی هستیم. و همین جُستار، ارزش آن را دوچندان کرده است. همچنین این نگارکند وارون (خلاف) دیگر سنگ نگاره های ساسانی که بر روی صخره پیوسته به کوه تراشیده شده‌اند، بر روی یک تکه سنگ بزرگ جداگانه (منفرد) در دامنۀ بستر یک رودخانۀ فصلی تراشیده شده است. از همین روی، کارشناسان سنگ نگارۀ نامدار به «تنگ قَندیل» را دُردانۀ نگارکَندهای ساسانی ایران می دانند.

سنگ‌نگاره تنگ قَندیل

سنگ‌نگاره نامدار به «تنگ قَندیل» بر روی سنگی به پهنا ۸ متر در ۵ و نیم متر تراشیده شده و اندازه خود نگارکَند دو متر و ۸۰ سانتی متر در دو متر و ۱۰ سانتی متر است. در این نگاره (تصویر) دو مرد و یک زن به گونه ایستاده تراشیده شده‌اند. فرد میانی یا همان شاهنشاه بر روی یک پای خود تکیه داده و دست چپ خود را بر روی شمشیر گذاشته و در حال گرفتن گل از بانویی است. پوشاک وی به گونه بالاتنه چَسبان با یک شنل آویزان و شلوار گشاد چین دار است. در روبه‌روی او و سمت چپ، زنی ایستاده و بر روی پای چپ خود تکیه داده و با دست راست خود به پادشاه گلی را پیشکش می‌کند.

پوشاک وی به گونه جامه جلو باز بلندی (قبا) است که تا روی زمین دنباله یافته است. در پشت سر پادشاه و سمت راست فردی حلقه قدرت را در دست راست خود گرفته و دست چپ خود را بر روی شمشیر قرار داده است. پا این فرد و پایین شمشیر پادشاه بسیار آسیب دیده است.

بازشناسی نگارکَند تنگ قندیل

درباه بازشناسی و هویت افراد در سنگ نگارۀ تنگ قَندیل، دیدگاه های گوناگونی وجود دارد. علی اکبرسرفراز، باستان شناس که برای نخستین بار به شناسایی (معرفی) این نگارکَند درگذشته پرداخته است، پادشاه را شاپوریکم  و شهبانو را آذرآناهیتا دانسته است. ولی دربارۀ فرد پشت سر پادشاه، دیدگاهی را به میان نیاورده و تنها آن را جانشین (ولیعهد) پادشاه دانسته است. با این همه، دیدگاه وی دست کم درباره پادشاه رد شده است و پژوهش‌های نوین آگاهی‌های بهتری را به ما می دهد.

علی‌رضا جعفری‌زند، باستان شناس با گرایش دوران تاریخی و بانو نگین میری، باستان شناس با گرایش دوره ساسانی، باور دارند که پادشاه در سنگ نگارۀ تنگ قندیل، بهرام دوم است که گل را از شهبانوی خود دریافت می‌کند.

بانو میری که بر روی دوره‌ها و زندگی اجتماعی ساسانیان پژوهش کرده است، پیش‌تر گفته بود:  نگاره پادشاه، چهره بهرام دوم را نشان می‌دهد. زیرا تاج بهرام که نشان «ایزد بهرام» است بال مانند و میان دایره جا دارد که بر روی سکه‌ها نیز، همین چهره آشکار است. بهرام دوم، نخستین پادشاهی است که در سکه‌ها به همراه شهبانو و همسر خود دیده شده است. نگاره زن نیز، شاپوردُختک، همسر پادشاه است که گلی را به زیبایی به پادشاه پیشکش می‌کند. پشت سر پادشاه هم، بهرام سوم که جانشین شاهنشاه بوده، تراشیده شده است.

دراین نگارکَند ما با یک صحنه مهرورزانه و عاشقانه رو‌به‌رو هستیم که در واقع، نگاره‌ای (تصویری) از ازدواج را به نمایش گذاشته است و همین جُستار، آن نگاره را به یکی از بی همتاترین و زیباترین سنگ نگاره های ساسانی تبدیل کرده و چهره یک بانو را سراسر ناهَمسان و ویژه نشان می دهد.

اما علی هُژبری، باستان شناس با گرایش دوره ساسانی، دیدگاه دیگری دارد و پیش تر به تارنمای فرهنگی مهرگان گفته است:  پادشاه با نگرش به سنگ نگارۀ «بَرم دِلک» شیراز، نرسی است و نگارۀ زن نیز، آذرآناهید مادر پادشاه است که گلی را از دست او می گیرد.

این دانشجو دکترا باستان شناسی درباره فرد پشت سر پادشاه نیز با دودلی (شک) افزوده است: در دست راست این فرد حلقه قدرت وجود دارد که این شیوه و فُرم در نگارکَندهای ساسانی ریخت اهورامزدا را نشان می دهد. ولی به همراه این فرد شمشیر است و پشت سر پادشاه جا گرفته است. این جستار ما را با دشواری شناخت وی روبه‌رو می‌کند. زیرا اهورامزدا باید در برابر پادشاه باشد و بدون شمشیر. همچنین به باور من، نمی‌توان آن را جانشین پادشاه دانست. به دید من شاید این فرد یک شخصیت دینی باشد، ولی با استواری و روشنی نمی توان دربارۀ آن چیزی گفت.

همچنین نگارنده که سال‌ها با بازدیدهای میدانی فراوان، سنگ‌نگاره‌های ساسانی کشور را دیده و بررسی کرده است و در یک دهه گذشته، بارها سنگ‌نگاره تنگ قندیل را از نزدیک دیده است، پادشاه را بهرام دوم به همراه همسر خویش می داند و فرد پشت سر پادشاه را به گمان فراوان جانشین شاهنشاه و بهرام سوم می شناسد و همان دیدگاه سنتی را دنبال می‌کند.

چالش‌های سنگ‌نگاره تنگ قندیل

سنگ‌نگاره بی‌همتا ساسانی تنگ قَندیل با همه ارزش فراوانی که دارد با دشواری های ریز و درشتی دست و پنجه نرم می‌کند. یکی از چالش‌های یادگار ساسانیان، دور از دسترس بودن مرکز یگان حفاظت وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهر کازرون است. نبود تعیین حریم و عَرصه سنگ‌نگاره تنگ قندیل، بی‌گمان از دشواری‌های بزرگ آن است. زیرا نداشتن حریم مصوب یادمان‌های باستانی جا گرفته در روستاها و آبادی‌ها، بهانه ای خواهد شد برای دست‌اَندازی برخی از نهادها و اُرگان‌های دولتی.

در تازه‌ترین بازدید میدانی نگارنده، در حریم درجه یک و در فاصله ای ۲۰۰ – ۳۰۰ متری در بالا تنگه‌ای که سنگ‌نگاره ساسانی در آن جا گرفته است، اداره آبفا، گودال پهنی را پدیدار آورده و در حال انجام کار است و در کنار آن نیز، اتاقکی (کانکس) برپا کرده است!

نگارنده بر پایه خویشکاری (وظیفه) ملی – میهنی و مسئولیت اجتماعی خویش با رفت و آمد به وزارت میراث فرهنگی استان و نشان دادن نگاره‌های موجود به کارشناسان بخش‌های گوناگون و همچنین رفتن به بخش یگان حفاظت وزارت میراث فرهنگی، موارد موجود را آگاهی‌رسانی کرده است. در همین زمینه، فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی کازرون با پیگیری موضوع و تائید دست‌اندازی‌ها، موارد را چنین بیان می‌کند:  اداره آبفا به اَنگیزۀ ساخت آب انبار در حریم درجه یک یادمان ملی، آغاز به خاک ریزی و گودال کوچک و پهنی کرده و در کنار آن نیز، اتاقکی (کانکس) برپا کرده است.

ما با باشَندگی (حضور) کارشناس فنی میراث فرهنگی و بررسی موضوع، از دنباله کار سازمان آبفا پیشگیری خواهیم کرد تا با درخواست آگاهی (استعلام) از وزارت میراث فرهنگی و فراهم سازی طرحی که مورد پسند و پذیرش ما باشد، با  رعایت قانون بتوانند کار خود را دنبال کنند. هم اینک به اَنگیزه تخلف روی داده، کار متوقف خواهد شد.

فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی کازرون درباره آسیب‌های وارده به سنگ‌نگاره تنگ قندیل که یکی از آن‌ها به تازگی و در بخش پشت نگارکَند روی داده و شکستگی کوچکی را پدید آورده است، گفت:  آن را بررسی خواهم کرد و خودم از نزدیک این شکستگی را ندیده ام. هرچند که، بیش‌تر آسیب‌های موجود وابسته (مربوط) به سال‌های دور است. شوربختانه آسیب‌های کوچک به این روش که شما بیان می‌کنید، بیش‌تر از سوی چوپانان انجام می‌شود که نسبت به اهمیت میراث فرهنگی آگاهی چندانی ندارند. با این همه، ما نشست های توجیهی برای مردم بومی و منطقه می‌گذاریم تا آن‌ها بتوانند خودشان از یادگار گذشتگان خویش پاس داری و نگاه بانی کنند.

سنگ‌نگاره ساسانی نامدار به «تنگ قندیل» در تاریخ ۱۳ اَمرداد ۱۳۸۰ با شماره ۴۵۳۹ به ثبت ملی رسیده است.

تنگ-قَندیل

پیشکش گل از سوی شهبانوی ساسانی به همسر و شاهنشاه ایران زمین یکی از زیباترین صحنه های عاشقانه تاریخ ایران است

تنگ-قَندیل

چهره ای که به گمان بسیار فراوان ولیعهد و بهرام سوم است و بالای سر و پایین اثر آسیب بسیار دیده است

تنگ-قَندیل

چهرۀ شاهنشاه ساسانی بهرام دوم

تنگ-قَندیل

تنگ-قَندیل
برپایه قانون باید این کانکس که در حریم درجه یک اثر است برچیده شود

تنگ-قَندیل

وضعیت بد تابلو معرفی اثر که دیگر قابل خواندن نیست و باید زودتر عوض شود

تنگ-قَندیل

سنگ نگاره ساسانی نامدار به تنگ قندیل در کازرون پارس

دره راگه ،استان کرمان

استان کرمان یکی از مقاصد محبوب گردشگران است. استانی که رکورددار تعداد آثار ثبت شده در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو است و جاذبه‌های شناخته‌شده‌ای همچون ارگ بم و کویر لوت را در خود جای داده است. دره راگه در نزدیکی رفسنجان اما شاید در میان آثار نامدار استان کرمان کمتر شناخته شده باشد، با این وجود این منطقه از زیباترین جاذبه‌های گردشگری این استان است.

طول دره راگه چیزی در حدود ۲۰ کیلومتر است که اگر قصد پیمایش آن را داشته باشید در تمام طول مسیر با شگفتی‌های حاصل از فرسایش مواجه خواهید بود. عمق این دره نیز در بخش‌هایی به حدود ۷۰ متر می‌رسد. رودخانه‌ای با نام گیودری از دل دره راگه گذر می‌کند که در بخش‌هایی از مسیر پیمایش دره باید از میان آن گذر کرد.

دره‌ راگه در طول هزاران سال و بر اثر فرسایش شکل گرفته و اشکال صخره‌ای آن حیرت‌انگیز است. صخره‌ها در دره راگه اشکال خاصی را به خود گرفته‌اند که از میان آن‌ها می‌توان به ستون‌ها و ستونک‌های فرسایشی، مخروط‌های نوک‌تیز و کله قندی، آرک‌ها و تیغه‌ها و دیواره‌های نواری اشاره کرد.

به نظر می‌رسد شکل‌گیری دره راگه در دوران چهارم زمین‌شناسی اتفاق افتاده باشد. پژوهشگران قدمت این دره را در حدود بیست هزار سال تخمین می‌زنند.

با توجه به موقعیت دره راگه و قرارگیری آن در منطقه‌ای کویری بهترین زمان برای بازدید از این منطقه فصل بهار و پاییز است. البته زمستان هم در روزهایی که بارندگی زیادی نباشد، می‌توان به بازدید دره رفت.

دره راگه در فاصله‌ی ۲۰ کیلومتری از شهر رفسنجان و در استان کرمان قرار دارد. این جاذبه‌ی گردشگری طبیعی در میان مسیر دو اثر ثبت شده در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو، یعنی روستای میمند و کویر لوت، واقع شده است.در سفر به دره راگه می توان از جاذبه های گردشگری شهرستان رفسنجان،مانند خانه حاج علی آقا،نیز بازدید کرد.

منبع:ویزیت ایران

تالاب میانگران ایذه

ایذه یکی از شهرهای بختیاری‌نشین استان خوزستان است که به همراه دِهدِز، آخرین شهرهای خوزستان پیش از ورود به استان چهارمحال و بختیاری محسوب می‌شوند. این شهر دیدنی‌های تاریخی و طبیعی زیادی دارد که اگر فرصت کافی داشته باشید برای دیدن آن‌ها باید حداقل دو روز را در برنامه سفر خود پیش‌بینی کنید.

تالاب‌ میانگَران به عنوان یکی از جاذبه‌های طبیعی ایذه‌ شناخته می‌شود که در شمال شهر واقع شده است و فاصله‌ی چندانی تا شهر ندارد. از میدان جهاد ایذه تا تالاب حدود ۱۱ کیلومتر فاصله‌ است و با کمتر از ۱۵ دقیقه رانندگی می‌توان به کرانه تالاب رسید.  مسیر حرکت از جاده‌ی ایذه به دهدز است، یعنی همان جاده‌ای‌ که از محوطه‌ی تاریخی کول فرح می‌گذرد. شما می‌توانید با انتخاب این مسیر، پس از بازدید از سایت تاریخی و بسیار ارزشمند کول‌فرح راهی تالاب شوید.

مسیر دیگری که می‌توانید انتخاب کنید، جاده‌ی روستای پَرچِستان است. هر دو مسیر در نهایت به روستای فارم و بعد تالاب می‌رسند که از لحاظ زمانی تفاوت چندانی با هم ندارند. فاصله‌ی تالاب میانگران تا اهواز حدود ۲۰۰ کیلومتر است.

مساحت تالاب میانگران عدد ثابتی ندارد. چراکه آب آن از رودخانه تامین نمی‌شود و به میزان بارش و آب شدن برف روی کوه‌ها بستگی دارد. میانگین مساحت تالاب ۲۵۰۰ هکتار است.

گونه‌های جانوری متنوعی در حوالی تالاب زندگی می‌کنند که از آن جمله می‌توان به پرندگانی‌ مانند اردک نوک پهن، خوتکا، فلامینگو، تنجه یا عروس مرغابی، آنقوت، گاوچرانک، لک‌لک، حواصیل خاکستری و باکلان اشاره کرد. البته در نیمه دوم سال و با سرد شدن هوای نواحی شمالی و شروع کوچ پرندگان مهاجر، تعداد گونه‌های پرندگان تالاب افزایش پیدا می‌کند و گونه‌های نادری چون اردک مرمری، غاز پیشانی سفید کوچک و اردک سرسفید نیز در میانگران دیده می‌شوند.

پوشش گیاهی این منطقه بیشتر از نی تیره‌ی لوئی، خار شتر، شنبلیله، گرامینه، یونجه و گیاهان محلی دیگر است.

تالاب میانگران ایذه به تعدادی از جاذبه‌های تاریخی ایذه نزدیک است که بعضی از دوره‌ی ایلامی به‌جا مانده‌اند؛ مانند خونگ اژدر، کول فرح، اشکفت سلمان، قلعه کژدم و روستاهای قدیمی مانند پرچستان. بنابراین، قابلیت تبدیل شدن به یکی از قطب‌های گردشگری را دارد. اکنون کنار تالاب هتل یا اقامتگاه وجود ندارد، اما می‌توانید در روستاهای اطراف اتاق اجاره کنید یا در اقامتگاه بوم گردی الیما در حاشیه تالاب بندون اقامت کنید. چند هتل و مهمانپذیر کوچک با کیفیت متوسط نیز در ایذه وجود دارند.

منبع:ویزیت ایران

غار چشمه وقتِ ساعت دورود

در جنوب شهرستان دورود کوهی قرار دارد به نام کوه «پَریز» که به علت صعب‌العبور بودن و نداشتن راه‌های مناسب برای صعود به قله این نام بر روی آن گذاشته شده است. منظور از کلمه پریز، پرهیزکردن و نرفتن بوده و به نام «کوه پرهیز» نام‌گذاری شده و در اثر کثرت استعمال کلمه و در طول زمان نام «پریز» را به خود گرفته است. دورتادور این کوه را یا دره‎های زیبا و شگرف فراگرفته یا با اشترانکوه همسایه است؛ یکی از این دره‌ها «دره گهر رود» نام دارد، که آب دریاچه گهر را به رودخانه سزار می‎رساند. فعالیت‌های گسلی که در دره گهررود وجود داشته پدیده‌های جالب و شگفت‌انگیزی -چون انواع غار، چاه، چشمه، آبشار، دره زیبای نیگا و قطعات بزرگ سنگ که  در زبان محلی به «کُرو دختر» معروف است- را به‌وجود آورده که زیبایی منطقه را دوچندان کرده است.

یکی از این پدیده‌های جالب و زیبا، غار و چشمه وقتِ ساعت است که در دامنه همان کوه پریز قرار دارد. برای رسیدن به این غار و چشمه دو راه وجود دارد. می‌توان از دورود با ماشین‌های سنگینی چون جیپ، لندرور از جاده کوهستانی در امتداد راه آهن به طرف جنوب رفت و بعد از گذشتن از روستاهای «چم چید»، «چنار» و «چشمه ده کولیان» با سه ساعت کوه‌پیمایی به دهانه غار و آبشار وقتِ ساعت رسید. راه دیگر این است که سوار قطار محلی دورود- اندیمشک شوید که هر روز عصر از دورود به طرف اندیمشک در حرکت است. در ایستگاه چم چید پیاده شوید. از آن‌جا تا چشمه ده کولیان ۱ ساعت پیاده‌روی پیش روی شماست.

بعد از یک پیاده‌روی و کوهنوردی در دیواره جنوبی غار پریز به دهانه غاری می‌رسید که ۷ مترعرض و ۱۲ متر ارتفاع دارد. این غار عمقی  حدود ۴۰ متر دارد و از دهانه آن، آبی زلال و گوارا بیرون می‌آید که سرچشمه آن انتهای غار است. در انتهای غار و از سقف ۱۵ متری، آبشاری به کف غار می‌ریزد. صدای آب در فواصلی قطع و وصل می‌شود، گاهی با قطع شدن آب و صدای چک چک آن طنینی دل‌انگیز غار را فرا می‎گیرد. گاهی دیگر با جاری شدن آب و یا چند لحظه قبل از ظاهر شدن آب صدای وحشتناکی از غار بر می‌خیزد که ترسی در دل می‎افکند. همین قطع و وصل شدن آب، وجه تسمیه این چشمه و آبشار شده که به وقتِ ساعت معروف است. علت این قطع و وصلی آب دقیقا مشخص نیست اما برخی بررسی‌ها این را نشان می‌دهد که این آبشار شبیه سیفون عمل می‌کند! بعد از پر شدن آب در مخزن (بستگی به فصل سال دارد که چند ساعت طول می‎کشد) یکدفعه در عرض ۵۰ دقیقه تخلیه می‌شود.

این غار و چشمه با آب زلال و چشم انداز‌های اطراف از دیدنی‌های بکر و طبیعی شهرستان دورود است که به علت راه دشواری که دارد مسافران و گردشگران باید یا کوهنورد باشند و یا با وسایل کوهنوردی تجهیز شده باشند.

منبع:ویزیت ایران

مسجد جامع اصفهان

زیربنایش از دوره ساسانی است، در زمان خلیفه عباسی تخریب و بازسازی شده و در عصر سلجوقی به اوج معماری خود رسیده است، از کاشی‌های صفوی نیز ردی بر پیکر خود می بیند و بخشی از شبستانش درد بمب‌های صدام در هشت سال دفاع مقدس را احساس کرده؛ مسجد جامع عتیق قطعا یکی از منحصربه فرد ترین میراث فرهنگی ایران است.

در زمانی که نامی از اصفهان نبود و این آب و خاک به نام “جی”، “قه” و یا “مهربین” نامیده می‌شد، بنایی در این محل به بار نشست که گویا خاکش را با آبی مقدس خشت کردند تا چند سال معبدگاه زرتشتیان و برای هزاران سال یکی از مهم‌ترین مسجدهای ایران و جهان باشد. مسجدی که گوشه گوشه آن از تاریخ ایران و اصفهان و آنچه بر این خاک گذشته یادگاری دارد و تاریخ جلویش زانو می‌زند. مسجدی که ۸۸۰ سال پیش در میراث ثبت ملی شده و هشت سال است که نه در ایران بلکه در جهان ثبت و شناخته شده است.

پایه‌های اولیه شکل گیری مسجد

شکل‌گیری شهر اصفهان را می‌توان همزمان با ایجاد مسجد جامع در میدان مرکزی شهر دانست. در سال‌های ابتدایی حمله اعراب به ایران و در حدود سال ۱۵۶ هجری قمری مسجدی وجود داشت که گمانه می‌رفت بر روی خرابه‌های آتشکده‌ای بنا شده باشد. این مسجد در واقع اولین محل اسلامی ساخته شده در این منطقه بود و کفاف نیازهای جمعیت حاضر را می‌داد.

در قرن سوم هجری و در زمان خلافت معتصم گسترش شهر و افزایش جمعیت باعث شد تا نیاز به تغییر در مسجد احساس شود. در سال ۲۲۶ مسجد قدیمی به طور کامل خراب شد، خانه‌ها و بناهای اطراف آن خریده و مسجدی به مساحت یک هکتار به سبک خراسانی بنا شد. جهت قبله را که حدود ۲۰ تا ۳۰ درجه با قبلهٔ فعلی اختلاف داشت، اصلاح کردند و شبستان‌های ستون‌دار و سقف چوبی در آن ایجاد کردند. کتابخانه‌ای هم در همین دوران در مسجد ساخته شد که کتب علمی زمانه را در آن جمع‌آوری و کنار هر ستونی کلاس درس تشکیل دادند.

پس از خلافت عباسی اصفهان برای چند سال ناآرامی‌هایی تجربه کرد و دعواهای سیاسی مختلفی بر شهر حاکم شد. پس این اتفاقات حکومت آل بویه بر سرکار آمد و شهر رونق دوباره یافت و در دوران نفوذ “صاحب بن عباد” در شهر، اصفهان به کانون مهمی برای اسلام تبدیل شد. توسعه شهر بر مسجد جامع تاثیر گذاشت و چند دهانه جدید به مسجد اضافه شد ضمن اینکه ستون‌ها نیز با آجر پخته تزئین شدند.

شکوه و سقوط مسجد در سلجوقی

در سال ۴۴۲ هجری قمری طغرل سلجوقی دروازه‌های شهر را پس از یک محاصره طولانی گشود و تخریب‌های زیادی به شهر تحمیل شد. البته اصفهان پایتخت طغرل شد و دوران بازسازی را بسیار سریع طی کرد و بار دیگر از جلال بهره‌مند گشت. این توسعه در زمان “آلب ارسلان” ادامه داشت و در زمامداری “ملکشاه” به اوج خود رسید تا شهر که اکنون یکی از پرجمعیت‌ترین شهرهای قاره بود نیاز به نوسازی پیدا کند.

مسجد جامع شهر هم از این گردباد توسعه در امان نماند و بیشترین تغییرات را در این زمان متحمل شد. در مهم‌ترین تغییر معماری شبستان‌ها به ایوان تغییر کرد و سبک رازی در مسجد اجرا شد. همچنین گنبد نظام‌الملک با تخریب تعدادی از ستون‌های شبستان جنوبی ساخته شد و گنبد تاج‌الملک نیز در همین زمان به بنا اضافه شد. در این زمان مسجد شکل چهار ایوانی کلاسیک به خود گرفت و ایوان شاگرد نیز از دل بنا سربرآورد.

مسجد

با مرگ ملکشاه در سال ۴۸۵ قمری، اصفهان کانون رقابت و درگیری جانشینان وی و نیز منازعات مذهبی شد. شهر در اثر اختلافات سیاسی و مناقشات مذهبی به‌تدریج شکوه خود را از دست داد. در ابتدای قرن ششم هجری اختلافات اسماعیلیان و سلجوقیان به اوج رسید و به دنبال این اختلافات “عبد الملک بن عطاش” یکی از بزرگان اسماعیلیان توسط سلجوقیان به قتل رسید. پیرو این اتفاق، مسجد جامع اصفهان و کتابخانه آن دچار حریق بزرگی شد که آن را تقصیر اسماعیلیان خشمگین دانستند. در این آتش سوزی که در سال ۵۱۵ رخ داد، آموزشگاه‌ها، صومعه‌ها، مخزن‌ها و کتابخانهٔ بزرگ مسجد از بین رفتند.

پس از آتش سوزی دوران بازسازی و ترمیم سریع آغاز شد و مهم‌ترین مسجد سرزمین اسلامی ایران به همان شکل رازی ترمیم بنا شد. همچنین کتیبه‌ای درباره این آتش سوزی در شمال شرق بنا نصب شد.

مسجد جامع و مغولان

سلطان سجر سلجوقی پایخت را از اصفهان تغییر داد و این اتفاق سرآغاز رکود در شهر شد. تا زمان حمله مغول اوضاع آرام اما همراه با رکود در شهر ادامه داشت تا گردباد حمله مغول مانند بادی تمام برگ‌های درخت پربار اصفهان را ریخت و جز چند شاخه خشک چیزی از آن باقی نگذاشت. آوازه شهر اما خیلی زود دامن مغولان را نیز گرفت و در زمان پادشاهی ایلخانیان خصوصا “الجایتو” اصفهان بار دیگر رونق یافت و محور بسیاری از رویدادهای مهم کشوری شد.

اوج رخدادهایی که بر سر مسجد جامع در دوره ایلخانی آمد را می‌توان در محراب بی‌نظیر الجایتو دید. محرابی از هنر کچ‌بری که با طرح‌های ریز و پر جزئیات خود چشم‌ها را خیره می‌کند و باورش سخت است مغول‌ها چنین غرق در فرهنگ و هنر شده‌اند تا چنین اثری خلق کنند. همچنین شبستان‌ جدید با طاق‌هایی که هر کدام تزئینی خاص داشتند ایجاد شدند و فضای یک دستی در بخشی از مسجد حاکم شد.

blank

با سقوط ایلخانان شهر برای چند سالی دست حاکمان محلی بود، پس از آن نیز سونامی حمله تیمور آمد که در مقابل آن گردباد حمله مغول هیچ بود. در این زمان مرکز دینی شهر نیز رونق خود را از دست داد تا اینکه تزئینات جدیدی بر مسجد انجام و با تخریب ستون‌های قرن سومی بخش‌هایی جدیدی از جمله یک شبستان به بنا اضافه شد.  تا زمان آق‌قویونلوها تغییر خاص دیگری بر مسجد شاهد نبودیم، اما به گواه برخی مورخان در دوره “اوزون حسن” تغییرات مختلفی در ساختار مسجد شکل می‌گیرد.

عصر جدید شهر در صفوی و مسجد عتیق

با ظهور صفویان و انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت شهر بزرگ و مهم بار دیگر جانی تازه می‌یابد. صفویان شهر و کشور را گسترش می‌دهند و شاهکارهایی معماری زیادی خلق می‌کنند. شاه عباس کویر برای بنا نهادن پایتخت رویایی خود از منطقه جوباره و جی دور می‌شود و به سمت باغ نقش جهان می‌رود تا جهان شهر خود را بر مبنای میدان بزرگ و گذر طولانی بنا نهد. بنابراین این مسجد جامع بزرگ شهر پس از ساخته شدن میدان جدید و مسجد جامع عباسی لقب عتیق، قدیمی یا کهنه را می‌گیرد.

البته ساخت ‌و سازهای صفوی به معنی فراموش شدن بافت تاریخی شهر نبود، بلکه این قسمت از شهر نیز سر و شکل تازه‌ای به خود یافت و در مهم‌ترین اقدام مسجد جامع عتیق به کاشی‌های معقلی مزین شد. همچنین تعمیراتی در بخش‌هایی از مجلس از جمله مقبره علامه مجلسی صورت پذیرفت. در همین زمان پوشش ایوان شرقی که مربوط به دوران سلجوقی بود فروریخت و با مقرنس‌های صفوی آراسته شد.

در زمان قاجار با انتقال پایتخت به تهران و اوضاع نامطلوب حاکم بر کشور، به مسجد جامع عباسی نیز توجه چندانی نشد و به جز چند کتیبه و مقداری خرابی چیز زیادی از آن زمان در مسجد در دست نیست.

قرن جدید و اتفاقات جدید در مسجد

با آغاز قرن جدید و سر و سامان گرفتن اوضاع ایران در دوران پهلوی اول، مسجد جامع اصفهان ثبت ملی شد و هرساله بودجه‌های مرمتی و پژوهشی از سوی وزارت فرهنگ و هنر برای مسجد در نظر گرفته می‌شد. در این زمان با دعوت از چند مرمت‌گر ایتالیایی و فرانسوی مرمت گسترده‌ای بر روی مسجد انجام شد و بسیاری از بخش‌های آن مانند مدرسه مظفر از خطر تخریب در امان ماندند. در همین زمان پرده از اهمیت و سبقه طولانی این مسجد نیز افتاد و این محل تبدیل به پژوهشکده‌ای بزرگ برای اصفهان و اسلام شناسان شد.

blank

مرمت مسجد تا انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ ادامه داشت و پس از پیروزی انقلاب با وقفه‌ای یکساله برنامه‌های مرمتی دوباره آغاز شد. اما ضربه بزرگ به مسجد در اسفندماه ۱۳۶۳ رخ داد، بمبی یک بمب‌افکن عراقی درست بر روی شبستان جنوب شرقی فرود آمد و قامت مسجدی که روبرو تاریخ خم به ابرو نیاورده بود را شکست.

امواج حاصل شده از این بمب طاق‌ها و چشمه‌ها را لرزاند و ترکش‌هایش باعث ضربه به کاشی‌ها و گنبد شد. مدتی بعد آوارها جمع‌آوری، آجرهای سالم برای بهره‌برداری دوباره جدا، نقشه‌ای از محیط برای بازسازی آماده، کاشی‌های گنبد خاکی و نظام‌الملک هم تعمیر، سنگ‌های مرمر به وسیلهٔ بست‌های فلزی به زمین متصل، سنگفرش‌های مسجد کامل جدا و پس از زیرسازی دوباره نصب شد. این اتفاق قامت مسجد را سروقامت تر از همیشه کرد و نشان داد که بنایی که گردباد مغول و تیمور را پشت سر گذاشته در برابر نسیم رژیم بعث نیز اتفاقی برایش نخواهد افتاد.

ثبت جهانی

در سال ۱۳۸۹ موضوع ارسال پرونده ثبت جهانی مسجد جامع اصفهان به یونسکو جهت ثبت جهانی مطرح شد. البته پیش از آن در سه دهه پیش نیز این مسئله مطرح شده بود. در دی ماه سال ۱۳۸۹ ه‍.ش تمام معیارهای یونسکو برآورده شده و در پرونده‌ای جامع ثبت و ارسال شد. پس از آن موزه‌ای برای آثار کشف‌شده در مسجد و ماکتی برای بنا ایجاد شد. تابلوهای راهنما را به دو زبان در مسجد قرار دادند؛ پایگاه و فضایی برای معرفی مسجد مختص آشنایی بازدیدکنندگان ایجاد شد و دستگاه‌هایی برای نمایش و فیلم هم در مسجد قرار داده‌شد. در ۱۵ دی ماه سال ۱۳۹۰ متخصصان از مسجد دیدن کردند و پس از بررسی‌های لازم، این بنا ثبت جهانی شد.

منبع:ایمنا

اسکی در میان برف‌ها

اسکی ورزش هیجان انگیز است که علاوه بر ورزشکاران در فصل زمستان گردشگران برای تجربه هیجان برف به پیست‌های مختلف سفر می‌کنند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، وجود دو رشته کوه مرتفع البرز و زاگرس در ایران و قله‌های مرتفع آن که در بسیاری از روزهای سال از برف پوشیده شده‌اند موجب شده تا شرایط عالی برای علاقه مندان به ورزش پر هیجان اسکی ایجاد شود. پیست‌های اسکی ایران هر سال میزبان تعداد زیادی از علاقه مندان به ورزش اسکی و گردشگران هستند که از شهرهای مختلف برای تفریح به این منطقه می‌آیند. در ادامه با برخی از پیست‌های برفی آشنا می‌شوید تا در این روزها سفری سفید را تجربه کنید.

پیست شمشک

این پیست یکی از پیست‌های تهران است که در فاصله ۵۷ کیلومتری شمال شرقی تهران واقع شده است. برای دسترسی به پیست شمشک باید از جاده لشرک- فشم یا کرج-گچسر (فقط در فصل تابستان) استفاده کنید. فعالیت این پیست از سال ۱۳۲۷ آغاز شد و در سال ۱۳۵۷ عنوان پیست بین‌المللی را از آن خود کرد. ارتفاع پیست شمشک در بلندترین نقطه آن ۳۰۵۰ متر و در پست‌ترین نقطه آن ۲۵۵۰ متر است. زمان اسکی در این پیست، از اوایل آذر تا اواسط فروردین است. آمار نشان داده است از هر هزار نفری که در این پیست اسکی می‌کنند، ۲٫۳ نفر آسیب می‌بینند. تاکنون ۷۶ مورد آسیب‌دیدگی در این پیست گزارش شده است.

پیست شمشک مجهز به دو تله‌سیژ و چهار تله اسکی است. در ضمن این پیست مجهز با نورافکن‌هایی با نور زرد است که هم فضای جذابی ایجاد کرده و هم امکان اسکی تا دیر وقت را فراهم کرده است. از دیگر امکانات این پیست می‌توان به دو هتل (که یکی از آن‌ها دو ستاره است) و چهار رستوران که یکی از آن‌ها در قله کوه وجود دارد، اشاره کرد. ‌

پیست دیزین

این پیست نه تنها مهم‌ترین پیست اسکی ایران، بلکه معتبرترین پیست اسکی خاورمیانه نیز محسوب می‌شود. دیزین نخستین پیست اسکی ایران است که از سوی فدراسیون جهانی برای برگزاری مسابقات رسمی مورد تأیید قرار گرفته است؛ زیرا بیشتر فاکتورهای آن نظیر شیب و طول مسیر و امکانات رفاهی آن، در حد استاندارد و بین‌المللی هستند.

پیست دیزین در کوه‌های شمال تهران (منطقه گاجره) در فاصله ۱۲۳ کیلومتری جاده چالوش و ۷۱ کیلومتری شهر شمشک واقع شده است. این پیست دارای سه تله‌کابین، دو تله‌سیژ، هفت تله‌اسکی بشقابی و یک تله‌اسکی چکشی است. از امکانات رفاهی این پیست می‌توان به دو هتل، پنج رستوران و ۱۹ کلبه اشاره کرد. ارتفاع این پیست بین ۲۶۵۰ تا ۳۶۰۰ متر است و بهترین زمان اسکی در آن اوایل آذر تا اواخر اردیبهشت است،

پیست توچال

پیست توچال یکی از محبوب‌ترین پیست‌های تهران و در عین حال نزدیک‌ترین پیست به این شهر است که در انتهای خیابان ولنجک و در فاصله ۳ کیلومتری میدان تجریش در منطقه شمیرانات واقع شده است. پیست توچال دارای سه تله‌کابین است که طول هر سه آن‌ها در مجموع به ۷۵۰۰ متر می‌رسد و جزو تله‌کابین‌های به هم پیوسته دنیا محسوب می‌شوند.

پیست توچال دارای سه مسیر است که مسیر اول با ۱۲۰۰ متر طول در قله (ارتفاع ۳۸۵۰ تا ۳۵۵۰ متری)، پیست دوم با طول ۹۰۰ متر در دامنه غربی (ارتفاع ۳۷۵۰ تا ۳۵۵۰ متری با دید زیبا به کوه‌های اطراف) و پیست سوم در ایستگاه هفتم تا پنجم با طولی نزدیک به ۵۵۰۰ متر (ارتفاع ۳۷۵۰ تا ۲۹۴۰ متری) واقع شده است. دو مسیر اول مجهز به تله‌اسکی و تله‌سیژ هستند، اما پیست سوم به دلیل نوسانات زیاد فاقد این امکانات است. تنها هتل این مجموعه، هتل توچال با ۳۰ اتاق و سوئیت، در ارتفاع ۳۵۵۰ متری و در انتهای مسیر اول و دوم واقع شده است.

پیست آبعلی

پیست آبعلی که قدیمی‌ترین پیست ایران است، در نزدیکی شهر آبعلی در ۵۷ کیلومتری تهران در جاده هراز واقع شده، دارای پنج پیست است که در مجموع دارای یک تله‌کابین، پنج تله اسکی بشقابی، سه تله اسکی چکشی و یک تله‌سیژ هستند. بهترین زمان استفاده از پیست آبعلی که بالاترین ارتفاع آن ۲۶۵۰ و پایین‌ترین ارتفاع آن ۲۴۰۰ متر است، از اواسط دی تا اواسط اسفند است. از امکانات این پیست می‌توان به یک هتل و شش رستوران اشاره کرد.

پیست دربندسر

این پیست که در سال ۱۳۶۱ راه‌اندازی شده، در ۵۷ کیلومتری شمال تهران واقع شده است. بهترین زمان استفاده از پیست دربندسر که مسیر آن از ارتفاع ۲۶۷۰ تا ارتفاع ۳۵۷۰ متری کشیده شده، از اواسط آذر تا اواخر اردیبهشت است. این پیست که میانگین بارش برف سالانه آن دو تا چهار متر است، دارای یک خط تله‌کابین ۱۲ نفره بوده که از نقطه ابتدایی پیست تا ارتفاع ۳۳۷۰ متری کشیده است و در مجموع مجهز به هفت تله‌اسکی و تله‌سیژ (شامل دو دستگاه مبتدی) است.

در ضمن پیست دربندسر که مساحت کل آن در حدود ۳۰۰ هکتار است، یک مدرسه آموزش اسکی به صورت حرفه‌ای نیز فعالیت می‌کند. در ضمن در یکی از دره‌های شمالی این پیست یعنی دره «تلتنگنه»، امکان اسکی در تیر هم وجود دارد.

پیست پولادکف

پپیست اسکی بین الملی پولادکف در ۸۸ کیلومتری شمال شیراز و کیلومتر ۱۵ جاده سپیدان به آبشار مارگون قراردارد. پیست پولادکف دارای هتل چهار ستاره، ۴ واحد غذاخوری، تله کابین به طول ۲ کیلومتر، ۲ دستگاه تلی اسکی ویژه اسکی بازان به طول ۱۶۰۰ متر و ۸ دستگاه موتور برفی است. در نزدیکی پیست اسکی پولادکف، پیست اسکی کوچک‌تری وجود دارد که به پیست اسکی سپیدان شناخته می‌شود. بارش سنگین برف در فصل زمستان یکی از زیباترین جاذبه‌های استان فارس در این منطقه محسوب می‌شود. این مجموعه با استقبال بی نظیر مردم و علاقمندان به ورزش اسکی در ایام زمستان روبرو است و با توجه به قرار گرفتن در مسیر آبشار زیبای مارگون از موقعیت ویژه‌ای برخوردارمی باشد. وجود امکانات اقامتی و تفریحی مناسب و متنوع باعت شده این پیست در سایر فصول هم قابل استفاده باشد بطوریکه در فصل تابستان امکان پرداختن به ورزش مفرح اسکی روی چمن نیز در این مجموعه وجود دارد و تله کابین آن در تمام ایام سال فعال است. مجموعه پولادکف به عنوان دومین پیست بین المللی اسکی کشور مطرح گردیده و هر سال شاهد حضور پرشور اسکی بازان و عموم مردم می‌باشد.

پیست خوشاکو

این پیست با مساحت ۵۰ هزار متر مربع که در ۲۴ کیلومتری غرب ارومیه (آذربایجان غربی) در منطقه راژان و در نزدیکی روستای خوشاکو واقع شده است، یکی از قطب‌های مهم ورزش‌های زمستانی در شمال‌غرب کشور است و بهترین زمان برای استفاده از این پیست اواخر پاییز و زمستان است. از دیگر مکان‌های مشابه پیست خوشاکو می‌توان به پیست سهند در استان آذربایجان شرقی و پیست آلوارس در استان اردبیل نام برد. در ضمن به دلیل پوشش مناسب گیاهی این پیستُ، امکان اسکی روی چمن نیز وجود دارد.

پیست کاکان

این پیست با ارتفاع ۲۸۵۰ از سطح دریا که با نام پیست اسکی دنا هم شناخته می‌شود، در ۱۸ کیلومتری شهر یاسوج (استان کهگیلویه و بویر احمد) و در نزدیکی روستای کاکان در کنار منطقه زیبای آب نهر واقع شده است. این پیست نسبتاً عریض که دارای ۱۵۰۰ طول و ۶۰۰ متر عرض است، از امکاناتی نظیر محل اقامت، رستوران، پیست‌کوب و چهار تله‌اسکی بشقابی برخوردار است. در ضمن مربیان مجربی نیز در این پیست آماده خدمت‌رسانی هستند. بهترین زمان استفاده از این پیست کاکان، اوایل دی تا اواخر زمستان است که حتی عمق برف به ۳٫۵ متر هم می‌رسد.

این پیست در سال ۱۳۷۳ با نصب یک بالابر افتتاح شد و در سال ۱۳۸۴ دو تله‌اسکی بشقابی دیگر نیز در این مجموعه راه‌اندازی شد. پیست جزو ۳۰ پیست فعال کشور و یکی از محبوب‌ترین پیست‌ها در منطقه جنوب کشور است.

پیست بیجار

تاریخ استفاده از این پیست منحصربه‌فرد که در دامنه کوه بیجار در جوار شهر بیجار کردستان (جنوب غرب شهر) واقع شده است، به سال ۱۳۳۰ باز می‌گردد. طول مسیر اسکی پیست نسار، ۹۰۰ متر و عرض آن ۱۲۰ متر است. از ویژگی‌ها و امکانات این پیست ۱۱۲ هکتاری می‌توان به اسکی چمن در زمینی به مساحت دو هکتار (۳۳۰ متر و ۶۰ متر عرض) ُ پارکینگ، رستوران، دستگاه پیست کوب و مدرسه اسکی با مربی آقا و خانم می‌توان اشاره کرد.

پیست چلگرد

این پیست که یکی از پیست‌های مهم زاگرس است، در نزدیکی شهر چلگرد است. چلگرد در فاصله ۹۱ کیلومتری شهرستان شهرکرد در استان چهار و محال بختیاری واقع شده است، پیست چلگرد مسیری به طول ۸۰۰ متر با شیب ۲۰ درصد دارد و دارای سه محوطه تفکیک شده برای خانواده، خانم‌ها و آقایان است. تونل و آبشار کوهرنگ که در نزدیکی این پیست وجود دارد، نیز می‌تواند نظر هر گردشگری را به خود جلب کند.

پیست چلگرد که در سال ۱۳۵۴ ساخته شده است، توانایی جذب ۲۰ تا ۳۰ هزار گردشگر در سال را دارد و هوای آن در اغلب روزهای سال آفتابی است. از امکانات رفاهی این پیست می‌توان به هتل کوهرنگ، پارکینگ، دو دستگاه بالابر ویژه خانم‌ها و آقایان و یک دستگاه بالابر آموزشی به طول ۲۰۰ متر اشاره کرد.

منبع:ایمنا

دریای عمان ،گذرگاه مهم دریایی ایران

دریای عمان یکی از گذرگاه‌های مهم دریایی ایران است که خلیج فارس را به اقیانوس هند متصل می‌کند. نیمی از خط ساحلی جنوب ایران در جوار دریای عمان قرار دارد که بخش‌هایی از آن جزو جاذبه‌های گردشگری طبیعی بسیار زیبا و کم‌نظیر کشورمان است.

دریای عمان از سمت غرب به تنگه هرمز و خلیج فارس می‌رسد و از سوی دیگر به دریای عرب و اقیانوس هند راه دارد. کشورهای ایران و پاکستان در شمال دریای عمان واقع شده‌اند و عمان و امارات نیز در بخش جنوبی این دریا قرار دارند.

طول خط ساحلی کشور ایران در امتداد دریای عمان چیزی در حدود ۸۰۰ کیلومتر است و از خلیج گواتر تا بندرعباس را شامل می‌شود. شهرهای جاسک، چابهار و گواتر از شهرها و بنادر مهم ایران در ساحل دریای عمان هستند. مسقط، پایتخت عمان، دیگر شهر بزرگی است که در ساحل این دریا قرار دارد.

عمق دریای عمان در مقایسه با خلیج فارس بیشتر است و در نزدیکی چابهار به بیش از سه هزار متر می‌رسد. با حرکت به سمت غرب و نزدیک شدن به تنگه هرمز عمق آب کاهش پیدا می‌کند.

بندر چابهار مهم‌ترین شهر ایران در ساحل دریای عمان است. سواحل صخره‌ای و ماسه‌ای بسیار زیبایی در این منطقه از کشورمان پدید آمده است که در سال‌های اخیر مورد توجه گردشگران قرار گرفته‌اند. از این میان می‌توان به ساحل دَرَک اشاره کرد که محل تلاقی تپه‌های ماسه‌ای با دریاست و مناظر کم‌نظیری را می‌توان در آن نظاره کرد.

بندر بریس در نزدیکی چابهار یکی دیگر از سواحل دیدنی در ایران است. بندری که محل صیادی مردم روستای بریس است.

در این بخش از نوار ساحلی جنوبی ایران می‌توانید با پیمودن مسافت‌های کوتاه، از سواحل ماسه‌ای، صخره‌ای و مرجانی بازدید کنید. این در حالی است که جدا از ساحل، جاذبه‌های گردشگری پرتعداد دیگری همچون کوه‌های مریخی یا مینیاتوری نیز در این منطقه قرار دارند که جذابیت سفر به این منطقه را دوچندان می‌کنند.

منبع:ویزیت ایران