زندگی در کوچه‌های مشاهیر

در این حوالی جایی هست که با تک تک سلولهای وجودت گویی قدمت تاریخ را ورق می زنی، گویی کتاب های نخوانده فصل زندگیت را اینجا با سعدی و رودکی، حافظ و فردوسی ها در گذر از کوچه پس کوچه های روستا به یک چشم بر هم زدن دوره می کنی.

به گزارش ایسنا، گویی همه مشاهیر کتاب های جهان اینجا جمع شده و تو در کنار عطر گندمزاران و محو زیبایی های طبیعتش در حالیکه سیب سرخ رسیده ای را از درخت همین حوالی چیده و گاز می زنی، صدای زمزمه غزل های حافظ، بوستان سعدی و شاهنامه فردوسی را در یک رویداد بزرگ تاریخی عجیب اینجا در جمعی از مشاهیر ادبی عصر دیروزت   می شنوی و گویی که خود، اثر تاریخیشان را افتخار داده و برایت سطر به سطر دوره می کنند و تو سراپای وجودت گوش می شود تا که سطر به سطر غزل ها و اشعار را در خاطرت حک کنی.

همین حوالی کاروانسرایی هست که به قدمت یک تاریخ قد علم کرده تا بگوید این گوشه از زمین خوب خدا هم حکایت های زیادی از آمدن و رفتن مسافران بسیاری دارد که شب ها و روزهایی در این کاروان سرا بیتوته کرده اند و هنوز صدای پای آنان در فضای تاریخی کاروانسرا به گوش می رسد و اگر خوب گوش کنی با تمام وجودت حس می کنی.

درب چوبی کاروانسرا گویی برایت از مسافران رهگذر تاریخ در این حوالی خاطره ها دارد تا برایت از قصه چاه و دلو پرآب و فانوس ها و مشعل های روشن شبانه کاروانسرا که امید را به دل مسافر در راه مانده می پاشید و حجره های پرمسافر دیروز و عطر چای داغ تعارف شده به زائران حسینی، بوی خاک نم زده از باران شب در حیاط کاروانسرا بگوید.

اینجا این حوالی کمی طبیعتش فرق دارد، شاید کمی با دوره کردن کتاب های مشاهیر، شاعران و نویسندگان عصر دیروز طعم گس، ملس و تلخ و شیرین را احساس کنی اما هر چه هست زیباست، تجربه ای که فقط همین حوالی حسش می کنی، اصلا حس نه با تمام وجودت مزه اش می کنی. کاش تو هم اینجا همین حوالی بیایی تا بدانی طعم طبیعت اینجا چه عجیب و دوست داشتنی است.

روستای تاج آباد سفلی از توابع بخش مرکزی شهرستان بهار استان همدان یکی از روستاهای واقع شده در مسیر بزرگراه کربلا با فاصله ۴۰ کیلومتری از مرکز استان و فاصله ۲۵ کیلومتری از شهر بهار روستایی است که شاید در بدو ورود با دیگر روستاهای دیگر چندان توفیر و تفاوتی نداشته باشد اما با گشتی در این روستا در خواهی یافت که وجود کاروانسرای شاه عباسی مربوط به دوره صفویه، کوچه های آذین بندی شده به نام کتب معروف نویسندگان و مشاهیر بزرگ دنیا و شاعران و نویسندگان بزرگ، طبیعت زیبا و موقعیت خاص روستا در مسیر بزرگراه کربلا و دوستدار کتاب بودن اهالی، این روستا را از دیگر روستاهایی که تاکنون دیده اید، متمایز کرده است.

کاروانسرای بی نظیر شاه عباسی مربوط به دوره صفویه به عنوان یکی از زیباترین اثر تاریخی ثبت شده در فهرست آثار ملی کشور بوده که به طور قطع هر ببیننده ای با تماشای بار اول این اثر تاریخی بی نظیر که گویای صلابت تاریخ سرزمینش است، به تحسین این اثر مهم تاریخی خواهد پرداخت.

دهیار روستای تاج آباد در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: روستای تاج آباد دارای ۱۹۰۱ نفر جمعیت و ۶۵۱ خانوار با محوریت اشتغال دامداری و کشاورزی است که این اهالی علاقه بسیاری به کتاب دارند.

فاطمه‌زهرا زارعی‌برهمند با بیان اینکه در سال ۸۶ با تغییر کاربری حمام قدیمی روستا به کتابخانه با مشارکت و خودیاری اهالی، این روستا صاحب کتابخانه شد، تصریح کرد: در سال ۸۴ در جشنواره روستاهای دوستدار کتاب روستای تاج آباد جزو روستاهای برتر کشور شناخته شد.

وی با اشاره به نامگذاری هر یک از کوچه های سطح روستا به نام شعرا و نویسندگان و به نام کتاب های معروف برخی از مشاهیر و نویسندگان معروف جهان عنوان کرد: با توجه به اینکه اهالی روستای تاج آباد علاقه بسیاری به کتاب و مطالعه دارند به تصمیم و ایده شورای اسلامی روستا و دهیاری و جوانان تحصیلکرده روستا هر یک از کوچه ها و خیابان ها به نام یکی از شعرا و یا به نام یکی از مشاهیر و نویسندگان و آثار آنان نامگذاری شده است.

دهیار روستای تاج آباد، رودکی، گلستان، منطق الطیر، شازه کوچولو، گلشن راز، صدسال تنهایی و دن آرام را از جمله کوچه و خیابان های این روستا برشمرد و خاطرنشان کرد: در نامگذاری کوچه و خیابان های روستا در تابلوهای نامگذاری نام کوچه ها به سه زبان فارسی، کردی و انگلیسی نگاشته شده است.

وی زبان مردم این روستا را کردی دانست و یادآور شد: کاروانسرای شاه عباسی هم یکی از جاذبه های کمیاب و دیدنی این روستا به شمار می رود که این اثر تاریخی ثبت فهرست آثار ملی کشور شده است.

زارعی‌برهمند اضافه کرد: متأسفانه در رابطه با این اثر تاریخی کمیاب نهفته در روستای تاج آباد چندان اطلاع رسانی و تبلیغی انجام نشده و این امر موجب شده تا بسیاری از علاقمندان به این آثار از وجود چنین اثری ارزنده در این روستا آگاهی نداشته باشند و گردشگران کمی برای بازدید از این جاذبه دیدنی به این روستا گذر می کنند.

وی کمبود اعتبارات دهیاری را از جمله مشکلات دهیاری روستا برای انجام کارهای عمرانی روستا برشمرد و اضافه کرد: در حال حاضر سالن ورزشی و درمانگاه از نیازهای مهم این روستا بوده که برای مرتفع شدن امر در حال پیگیری هستیم.

دهیار روستای تاج آباد گفت: در راستای رونق اشتغال و کسب و کار روستا درخواست ایجاد بازارچه محلی و تأمین اعتبار لازم برای این اقدام را به بخشداری و استانداری ارائه داده ایم که در صورت موافقت، بازارچه محلی روستا راه اندازی خواهد شد.

بخشدار مرکزی شهرستان بهار هم با اشاره به کاروانسرای مدور شاه عباسی روستای تاج آباد به خبرنگار ایسنا گفت: تا کنون ۸۰ درصد از کاروانسرای مدور شاه عباسی تاج آباد مرمت شده و باید برای تبلیغات هر چه بیشتر این روستا در راستای جذب گردشگر شورا ها، دهیار و اهالی روستا با مشارکت لازم اقدام کنند.

محمدرضا شفیعی محصولات باغی و غلات را از مهمترین محصولات تولیدی این روستا برشمرد و افزود: با توجه به اینکه غلات از مهمترین محصولات این روستا به شمار می رود می توان با تبلیغات و پیگیری و برگزاری جشنواره هایی در رابطه با غلات و آئینهای محلی روستا نسبت به جذب گردشگر با همکاری دیگر ادارات ذیربط در این رابطه گام هایی برداشت.

وی با تأکید بر اینکه در حد توان و امکانات بخشداری، برای روستای تاج آباد کم نگذاشته ایم، تصریح کرد: از محل اعتبارات دهیاری ها با احتساب دیون دهیاری روستا با وجود کمبود اعتبارات افزون بر ۵۰ میلیون تومان پروژه عمرانی شامل زیرسازی و جدولگذاری، تملک بازگشایی معابر و ساخت پل های فلزی از ابتدای سال تاکنون در این روستا انجام شده و از طریق قیر یارانه ای در حال آسفالت برخی از خیابان های روستا هستیم همچنین تاکنون در این روستا بیش از  ۶۰ درصد مساکن روستایی مقاوم سازی و ۵۰ تا ۶۰ درصد طرح هادی روستا اجرا شده است.

سرپرست اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان بهار نیز با بیان اینکه کاروانسرای شاه عباسی تاج آباد یکی از کمیاب‌ترین کاروانسراهای مدور کشور بوده و این کاروانسرا در سال ۱۳۷۶ با شماره ثبت ۱۸۷۲ در فهرست آثار ملی کشور  به ثبت رسیده است، گفت: کاروانسرای تاج آباد مربوط به دوره صفویه از مصالح اصلی چون آجر قرمز و ساروج ساخته شده و کاروانسرایی زیارتی به‌حساب می‌آید که زائران کربلا از آن استفاده می‌کردند.

محمد حرمتی با اشاره به اینکه تنها سه نوع از این مدل کاروانسرا در ایران وجود دارد به طوریکه این کاروانسرا بر خلاف پلان مستطیلی شکل دیگر کاروانسراها دارای پلان مدور است، تصریح کرد: تور ستاره شناسی به مدت یک شب، رصد ستاره شناسی داخل کاروانسرا، تور بازدید دانشجویان از کاروانسرا با حضور ۸ کشور، برگزاری ورزش همگانی، برگزاری نمایشگاه صنایع دستی روستا، چاپ هر ساله ۵۰۰۰ راهنمای گردشگری در رابطه با کاروانسرا شاه عباسی و اقامت ۳۰۰ گردشگر در کاروانسرا از جمله برنامه های اداره میراث شهرستان در این روستا بوده که برای معرفی و شناساندن هر چه بیشتر این اثر تاریخی شهرستان صورت گرفته است.

وی تعداد آثار تاریخی شهرستان بهار را ۹۲ اثر برشمرد و اظهار کرد: تاکنون از این تعداد ۳۵ اثر ثبت فهرست آثار ملی کشور شده و اثر تاریخی کاروانسرای شاه عباسی تاج آباد برای ثبت در فهرست میراث جهانی در دست پیگیری است.

حرمتی با بیان اینکه روستای تاج آباد با وجود کاروانسرای شاه عباسی و قرار گرفتن در بزرگراه کربلا مستعد راه اندازی اقامتگاه و خانه های بوم گردی است، افزود: این امر نیاز به مشارکت و پیگیری مردم روستا دارد که در این راستا به میدان بیایند.

وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر شهرستان بهار دارای ۱۰ خانه بوم گردی روستایی بوده که روستای حیدره و آبرومند از جمله روستاهایی هستند که همچون روستای تاج آباد در مسیر بزرگراه کربلا قرار دارند.

سرپرست اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان بهار همچنین با اشاره به پیشرفت فیزیکی ۸۰ درصدی مرمت کاروانسرای شاه عباسی تاج آباد اضافه کرد: تکمیل مرمت این اثر به اعتباری افزون بر یک میلیارد تومان نیاز دارد.

وی در رابطه با برگزاری جشنواره در این روستا برای شناساندن هر چه بیشتر روستا و معرفی وجود چنین کاروانسرای بی نظیری در این نقطه از استان همدان یادآور شد: باید این امر به صورت کارشناسی شده مورد بررسی قرار گیرد که این روستا دارای چه آئین سنتی و یا صنایع دستی خاص از زمان های گذشته است که منحصر به این روستاست و باید با پیگیری نسبت به این امر اقدام شود.

در پایان اینکه برای شناساندن و معرفی هر چه بیشتر این روستای زیبا با جاذبه تاریخی بی نظیرش اهالی روستا نیز باید با همت مضاعف در بحث تبلیغات به میدان آمده و آستین همت بالا زنند و به کمک دستگاه های اجرایی مرتبط بیایند و در کنار برنامه های برگزار شده مشارکت داشته باشند چرا که برگزاری برنامه های مختلف در این روستا و در این کاروانسرای تاریخی ضمن جذب گردشگران و جذب دوستداران بازدید از آثار تاریخی تجربه یک شب بیتوته کردن را نیز در این روستا برای هر دوستدار گردشگری، لذت بخش خواهد کرد که این امر در رونق صنعت سبز گردشگری و ایجاد فرصت های شغلی جدید در روستا نیز از نقش موثری برخوردار خواهد بود و اهالی این روستا لازم است کم کم به فکر راه اندازی خانه های بوم گردی در روستای خود باشند.

ناگفته نماند برخی از بازدیدکنندگان  از این اثر تاریخی در همسایگی شهرستان بهار بر وجود این اثر تاریخی زیبا در این شهرستان غبطه خورده و خوش دارند که ای کاش با راهکاری مناسب با پیگیری مسئولان شهرستانشان این روستا و این جاذبه بی نظیر در تقسیمات کشوری جزئی از شهرستان آنان بود کما اینکه حتی در یکی از جلسات برخی از شهروندان شهرستان همسایه سال گذشته از فرماندار وقت خود چنین مطالبه ای را برای رونق هر چه بیشتر صنعت سبز گردشگری دیارشان خواستار شدند.

منبع خبر:ایسنا

معرفی جاذبه‌های گردشگری مشهد مقدس

سال‌هاست که مشهد به یک‌قطب جذاب گردشگری تبدیل‌شده و تور مشهد مخاطبان زیادی پیداکرده است. مشهد از قدیم به خاطر وجود حرم امام رضا (ع) رونق زیادی داشته. حرمی که به خاطر گنبدهای زیبا و طلاکاری شده، زیبایی خاصی به این شهر بخشیده است.

به گزارش ایسنا،اما در کنار حرم اما رضا (ع) جاذبه‌های طبیعی و تاریخی زیادی وجود دارد که مشهد را تبدیل به یک‌قطب جذاب گردشگری کرده‌اند. اگر قصد استفاده از یک تور داخلی دارید، مشهد ظرفیت گردشگری فوق‌العاده‌ای دارد. در این مطلب با ما همراه باشید تا نگاهی به برخی از جاذبه‌های جذاب گردشگری در مشهد مقدس بیندازیم.

شاندیز، رؤیایی‌ترین ییلاق اطراف مشهد

با شیشلیک شاندیز که آشنا هستید؟ خاستگاه این کباب خوشمزه همین ییلاق خوش آب‌وهوای نزدیک مشهد است. ییلاق شاندیز تنها ۱۲ کیلومتر با شهر مشهد فاصله دارد. این منطقه در دره‌ای خوش آب‌وهوا با درختان بلند و سرسبز، گل‌های زیبای وحشی و رودخانه‌هایی پرآب قرارگرفته. آب‌وهوای معتدل این منطقه و طبیعت جذاب آن باعث شده تا شاندیز به یکی از قطب‌های گردشگری مشهد، تبدیل شود. شهر شاندیز آثار تاریخی و مراکز دیدنی و تفریحی بسیاری دارد که می‌توان به آرامگاه شیخ حافظ ابرده‌ی، رصدخانه نجوم رضوی، پارک جنگلی شاندیز، خیابان آبشار و… اشاره کرد. با سرمایه‌گذاری‌هایی که در سال‌های اخیر در این منطقه شده، شاندیز در حال تبدیل‌شدن به منطقه‌ای توریست پذیر با ظرفیت‌های بسیارِ فرهنگی و گردشگری می‌شود.

هفت‌حوض، وقتی طبیعت موسیقی می‌نوازد

پارک طبیعی هفت‌حوض مشهد، جاذبه‌ای طبیعی و بکری است که در هفت کیلومتری شهر مشهد واقع‌شده. در این منطقه شما می‌توانید حوضچه‌های سنگی و پرآبی را ببینید که با فاصله کمی در کنار یکدیگر قرارگرفته‌اند. علت به وجود آمدن به پدیده زیبا، باران‌های اسیدی و واکنش شیمیایی آن با سنگ‌ها در طی هزاران سال است. در این مکان، آب از حوضچه‌ای به حوضچه‌ای دیگر می‌ریزد و شنیدن صدای آب به جذابیت این منطقه افزوده است. پارک طبیعی هفت‌حوض، منطقه‌ای بسیار بزرگ است و پس از عبور این منطقه، به محلی می‌رسید که تک حوض‌های بزرگ قرارگرفته‌اند. این منطقه بسیار بکر است و افراد کمی از آن بازدید می‌کنند. به همین دلیل از آرامش و جذابیت خاصی برخوردار است.

بازار رضا، بازار سنتی مشهد با معماری خیره‌کننده

با توجه به گردشگران قابل‌توجهی که شهر مشهد از قدیم داشته، وجود یک بازار خوب و بزرگ در این شهر احساس می‌شد. به همین دلیل در سال ۱۳۵۵ بازار بزرگ رضا در این شهر ساخته و افتتاح شد. این بازار ۲ طبقه در نزدیکی حرم و در ضلع شرقی خیابان امام رضا واقع‌شده. در این بازار سنتی بیش از ۱۷۰۰ واحد تجاری وجود دارد و با توجه به تنوع محصولات، این بازار تبدیل به مرکز خرید اصلی مردم شهر، زائران و گردشگران شده است. شما در این بازار می‌توانید انواع سوغاتی و صنایع‌دستی مخصوص مشهد را تهیه کنید. البته قبل از این‌که غرق در تماشای ویترین‌های زیبای بازار رضا شوید، حتماً نگاهی به معماری این بازار بزرگ و سنتی بیندازید. بازار رضا توسط معمار بزرگ «داریوش بوربور» طراحی و ساخته‌شده است.

آرامگاه فردوسی، شاعر بزرگ پارسی

اگر می‌خواهید آرامگاه کسی که باعث نگهداشت و شکوفایی زبان فارسی شده را ببینید، باید ۲۵ کیلومتر از شمال غربی مشهد دور شوید تا به آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر پرآوازه ایرانی برسید. آرامگاه فردوسی در باغی به وسعت ۶ هکتار است. علاوه بر آرامگاه، استخر، بنای یادبود، کتابخانه و موزه‌ای هم در این باغ وجود دارد. تخت‌گاه که محل دفن حکیم فردوسی است، ساختمانی به طول ۶ متر و عرض ۵ متر است و معماری آن به سبک دوران هخامنشی است. در داخل بنا، کاشی‌کاری‌ها و سنگ‌های نقش برجسته‌ای را مشاهده خواهید کرد که داستان‌های از شاهنامه فردوسی را بیان می‌کنند. بازدید از موزه و کتابخانه فردوسی و قدم در این باغی که این مجموعه در آن احداث شده، خود یک گردشگری جداگانه محسوب می‌شود. آرامگاه مهدی اخوان ثالث، شاعر مشهور ایرانی هم در این باغ زیبا است.

آرامگاه نادرشاه، آخرین جهانگشای شرق

آرامگاه نادرشاه در دل شهر مشهد خودنمایی می‌کند. این آرامگاه پس از حرم امام رضا مهم‌ترین جاذبه گردشگری در شهر مشهد به شمار می‌رود. بنای یادبود نادرشاه افشار در باغی به وسعت ۱۴ هزار متر ساخته‌شده. این بنا شامل سکویی با ۱۲ پله است. محل دفن با پوششی خیمه مانند پوشیده شده. در کنار قبر سکویی مرتفع ساخته‌شده که مجسمه‌ای بزرگ از نادرشاه که سوار بر اسب است و سه شخص دیگر در پشت او قرارگرفته‌اند، خودنمایی می‌کند. دو تالار و یک کتاب‌فروشی هم در کنار این یادبود بناشده‌اند که به زیبایی‌های این جاذبه گردشگری افزوده‌اند.

منبع خبر:ایسنا

تور سوئیس؛ ۷ دلیل برای سفر به بهشت اروپا

تور سوئیس بهترین انتخاب برای افرادیست که قصد دارند یک تعطیلات رویایی و بیادماندنی برای خود رقم بزنند. اما چرا تور سوئیس پاییز ۹۹ بهترین تور گردشگری است؟

به گزارش ایسنا، با فرارسیدن تعطیلات تابستانی و نوروز، تور سوئیس به یکی از محبوب‌ترین تورهای گردشگری تبدیل می‌شود و افراد زیادی برای ثبت‌نام تور سوییس و سفر به این کشور زیبا، به آژانس‌های گردشگری مراجعه می‌کنند. بنابر اعلام ققنوس، اما به راستی چرا تور سوئیس انتخاب اول بسیاری از گردشگران و دوستداران سفر است؟

طبیعت بی‌نظیر و مناظر فوق‌العاده

کشور سوئیس با قرار گرفتن در مرکز اروپا، طبیعتی شگفت‌انگیز دارد و به همین دلیل به مقصدی شگفت‌انگیز برای عاشقان طبیعت تبدیل شده است. زیبایی خیره‌کننده در کنار پاکیزگی بیش از حد طبیعت سوئیس، می‌تواند آرامشی وصف ناشدنی برای شما رقم بزند.

با شرکت در تور سوئیس می‌توانید از دشت‌ها و تپه‌های سرسبز و وسیع، رودخانه‌ها و آبشارهای خروشان، دریاچه‌های زیبا و کوهستان‌های پربرف و سر به فلک کشیده سوئیس لذت ببرید. مناظر طبیعی سوئیس به قدری زیبا و چشم‌نوازند که می‌توانید بی‌نهایت عکس جذاب در دوربین خود ثبت کنید تا همیشه خاطرات تور سوئیس را زنده نگه دارید.

تنوع فرهنگی و زبانی

هر چند سوئیس کشور کوچک و کم‌جمعیتی است، اما مردم مناطق مختلف سوئیس فرهنگ‌های متفاوتی دارند و به زبان‌های گوناگونی صحبت می‌کنند. سوئیس با کشورهای فرانسه، آلمان، لیختن‌اشتاین، اتریش و ایتالیا مرز مشترک دارد. به همین دلیل، فرهنگ و زبان مناطق مختلف سوئیس به کشورهای هم‌مرز همان منطقه مشابه است و اگر با تور سوئیس به بخش‌های مختلف این کشور سفر کنید، با فرهنگ‌ها و زبان‌های متفاوتی روبرو خواهید شد.

غذاهای خوشمزه؛ پنیر سوئیسی و فوندو

یکی از اصلی‌ترین مواردی که با شنیدن نام سوئیس به ذهن اکثر افراد می‌رسد، پنیر سوئیسی است. اصلا یکی از جذابیت‌های شرکت در تور سوئیس پاییز ۹۹ لذت خوردن انواع مختلف پنیر سوئیسی است. محصولات لبنی کشور سوئیس به دلیل طبیعت مناسب و مراتع سرسبز، از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است و جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ غذایی این کشور دارد.

کیفیت بالای پنیر سوئیسی باعث شده تا سوئیسی‌ها غذاهای خوشمزه‌ای نیز داشته باشند. یکی از بهترین غذاهای سوئیسی که با پنیر این کشور تهیه می‌شود، فوندوی سوئیسی است. این غذا به حدی محبوب است که بسیاری از افراد بخاطر خوردن این غذا در تور سوئیس شرکت می‌کنند. فوندوی سوئیسی از ترکیب چند پنیر مختلف تهیه می‌شود و با فرو کردن نان در آن خورده می‌شود.

                                                                                                                                                                                   تور سوئیس – پنیر سوییسی

شکلات سوئیسی

اما خوراکی‌های خوشمزه‌ای که در تور سوئیس پاییز ۹۹ تجربه خواهید کرد، شکلات سوئیسی است که طرفداران زیادی در سرتاسر دنیا دارد. سوئیسی‌ها علاقه بسیار زیادی به خوردن شکلات دارند و سرانه مصرف شکلات اهالی سوئیس، رتبه اول دنیا را دارد. به دلیل همین علاقه، سوئیسی‌ها ابداعات بسیار زیادی نیز در زمینه ساخت شکلات‌های جدید داشته‌اند. بی‌دلیل نیست که برندهای مطرحی مانند توبلرون در این کشور فعالیت می‌کنند.

همچنین علاوه بر خرید و خوردن شکلات‌های خوشمزه، حضور در کارگاه‌های تولید شکلات نیز از دیگر فعالیت‌های هیجان‌انگیز تور سوئیس ۹۸ است. با حضور در کارگاه‌های شکلات سازی سوئیسی، می‌توانید با فرآیند سنتی ساخت شکلات‌های خوشمزه سوئیسی آشنا شوید و حتی خودتان نیز این کار را امتحان کنید.

blank

                                                                                                                                                                                          تور سوئیس – شکلات سوییسی

ساعت سوئیسی

یکی دیگر از مواردی که اهالی سوئیس در جهان به آن معروفند، ساخت ساعت‌های بسیار با کیفیت و دقیق است. اگر شما نیز از آن دسته افرادی هستید که به سروقت بودن اهمیت می‌دهد، تور سوئیس و خرید ساعت‌های سوئیسی یکی از بهترین گزینه‌ها برای شما خواهد بود.

هر چند برندهای سوئیسی مطرح و شناخته شده‌ای مانند رادو، رولکس و اومگا وجود دارند، اما با گشت و گذار در بازارها و مراکز خرید سوئیس می‌توانید برندهای محلی نیز پیدا کنید که با استفاده از روش‌های قدیمی‌تر ساعت‌های سوئیسی بی‌نظیری تولید می‌کنند.

لذت اسکی در آلپ

اگر به اسکی و ورزش‌های زمستانی علاقه داشته باشید، بدون شک سوئیس بهترین مقصد گردشگری برای گذراندن یک تعطیلات زمستانی بیادماندنی برای شما خواهد بود. قله‌های پر از برف رشته کوه آلپ در جنوب سوئیس، یکی از بهترین نقاط دنیا برای اسکی است و به همین دلیل تور سوئیس در زمستان نیز طرفداران بسیاری دارد.

در این منطقه پیست‌های اسکی متعدد و تفرجگاه‌های زمستانی متنوعی وجود دارد که در فصول سرد سال، مملو از گردشگران و ورزشکاران سرتاسر جهان است. پیست اسکی و تفرجگاه زمستانی زرمات (Zermatt) از بهترین پیست‌های اسکی دنیا و بهترین در سوئیس است. این پیست، مرتفع‌ترین پیست اسکی اروپا است و در تمامی اوقات سال می‌توانید در آن اسکی کنید.

blank

تور ارزان سوئیس – اسکی در آلپ

شهرهای سوئیس

اما علاوه بر طبیعت شگفت‌انگیز، شهرهای سوئیس نیز یکی دیگر از دلایل محبوبیت تور سوئیس پاییز ۹۹ در میان گردشگران است. شهرهای سوئیس با داشتن معماری شگفت‌انگیز و جاذبه‌های مدرن و سنتی، از بهترین مقصدهای گردشگری به شمار می‌روند. زوریخ، برن، ژنو و لوسرن از مهمترین شهرهای گردشگری سوئیس هستند هر ساله گردشگران زیادی با تور سوئیس به این شهرها سفر می‌کنند.

موزه فیفا، آبشار راین (بزرگترین آبشار اروپا)، دریاچه زیبای ژنو، برج ساعت برن (قدیمی‌ترین ساعت جهان)، مقر سازمان ملل متحد، موزه صلیب سرخ، کلیساهای زیبا و … از مهمترین جاذبه‌های گردشگری شهرهای سوئیس هستند.

منبع خبر:ایسنا

کاخ فراموش‌شده «کیامرث»

«قصر» و «کاخ» می‌نامندش، اما چنان فراموش شده که خواندنش به این نام‌ها به نظر غریب می‌آید.

به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: تلی از قلوه‌سنگ‌ها، «کاخ کیومرث» را دوره کرده‌اند. سنگ‌ها بخشی از دیوارها و سقف این بنای بی‌نشان‌اند که میان باغ مرکباتی در داراب از یادها رفته است. «کاخ کیومرث» بنایی است با دیوارهایی فروریخته و خاک گرفته و گنبدهای از هم پاشیده که با سیل و باران‌های بهاری خبر آمد ویران شده و دوباره به یادش آوردند؛ یکی گفت خانه قاجاری کیومرث تخریب شد، دیگری گفت قصر زندیه آسیب دید و آن یکی گفت بازمانده کاخ‌های ساسانی از بین رفت. بنا کاملاً تخریب نشده بود، اما اختلاف درباره آن که در فهرست آثار ملی به‌عنوان بنایی مربوط به اواخر قاجار و اوایل پهلوی ثبت شده و هیچ تابلویی برای معرفی ندارد، چند روزی ادامه داشت و باز هم فراموش شد؛ تکه‌های تن کاخ که با باران بر زمین ریخت، کنار آوارهای قدیمی نشست و تلی از قلوه‌سنگ ساخت و کاخ کیومرث رها شد، مثل بسیاری از بازمانده‌های تاریخی دیگر داراب در استان فارس.

کاخِ گمشده در زمان
قدمت کاخ کیومرث، دور از آن‌چه مدیران میراثی تا امروز گفته‌اند، چندان روشن نیست. بنایی گِلی و آجری است، با گچ‌بری‌های ساده و طاق‌های مدور در نزدیکی روستای «نصیرآباد فورگ»، در کناره جاده قدیم داراب به بندرعباس. مردم هم به این اسم‌ها می‌شناسندش: «قصر کیامرث» یا «کاخ کیومرث». در روایت‌ها آمده این بنا را بهمن پسر اسفندیار (که به کیومرث شهرت داشته) ساخته و به همین دلیل چنین نامی گرفته است. با وجود معماری طاقدیسی و به کار رفتن سنگ لاشه و گل گچ در مصالح کاخ کیومرث، بعضی منابع اینترنتی گفته‌اند که معماری‌اش به کاخ سروستان و قصر فیروزآباد (قلعه دختر)، بازمانده‌های عصر ساسانی شبیه است و احتمال داده‌اند که این بنا محل اقامت پادشاهان و درباریانی که برای شکار به داراب می‌آمده‌اند، بوده باشد؛ با این همه، اما دریغ از وجود اطلاعات صحیح ثبتی.
سوم اردیبهشت خبر آمد بخشی از این «طاق ساسانی» در بی‌خبری مسئولان میراثی فروریخته است. سروصدای زیادی به پا شد و مصیب امیری، مدیرکل میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان فارس چند روز بعد به «ایسنا» گفت: «تخریب بنایی موسوم به کاخ کیومرث در داراب، جزئی بوده و بر اثر بارندگی شدید ابتدای امسال ایجاد شده است.» او واکنشی هم به ساسانی خواندن کاخ کیومرث نشان داد: «بنای موسوم به کاخ کیومرث، یک بنای ثبت‌شده محسوب می‌شود که البته ساخت آن مربوط به اواخر دوران قاجاریه و اوایل دوران پهلوی اول است و ارتباطی با دوران ساسانی ندارد. این بنا درواقع یک خانه قدیمی متعلق به خوانین منطقه داراب بوده که به دلیل شاخصه‌های مورد نظر به ثبت هم رسیده است.» امیری خبر داد که پس از بارندگی‌ها تمام بناهای تاریخی فارس رصد و ارزیابی شده و تخریب‌ها که همگی جزئی بوده، مستندسازی شده است. به گفته او کاخ کیومرث هم از این برنامه جا نماند و برای تأمین اعتبار مرمت، مستندسازی از این بنا به مرکز فرستاده شده است.
اما بعد از این اظهارات یکی از مدیران منطقه درباره قدمت این بنا نظر متفاوتی داد. رسول اختگر، عضو شورای شهر دو برجی و دکترای تاریخ اسلام در گفت‌وگو با «چمدان» از مقاله‌ای یاد کرد که از شباهت مصالح به کار رفته در کاخ کیومرث به کاخ‌های ساسانی فیروزآباد و سروستان و همین‌طور سقف‌های گنبدی‌اش نوشته بود و اعتقاد «بسیاری» به قدمت زندیه و صفویه این بنا و شباهت معماری‌اش به دوره اسلامی داشت، اما در نهایت گفت: «شخصا احتمال می‌دهم بنا در اواخر دوره ساسانی ساخته، اما در دوره صفویه تغییرانی در آن داده شده باشد. ما در فورگ بناهای مربوط به دوره صفوی و قاجاری داریم که معماری آنها مشخص است. کاخ کیومرث یک بنای ویژه بوده که حتی دارای سیستم آبرسانی است. در کنار آن روستایی به اسم علی‌آباد وجود داشته که از بین رفته و اکنون هم که باغات مرکبات در حاشیه آن هستند حریم بنا را رعایت نمی‌کنند. سازمان میراث فرهنگی این بنا را ثبت کرده، اما هیچ تابلویی در آن‌جا نصب نکرده‌اند.»
مرادی، رئیس اداره میراث فرهنگی در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید که اطلاعات دقیقی از وضع امروز طاقی کیومرث ندارد و صحبت را به فردا موکول می‌کند و فردا روز هم جوابگو نیست. دعواها درباره قدمت این بنا اما تأثیری بر سرنوشت آن نداشته‌اند. گذشت زمان و این بی‌توجهی طولانی باعث شده رفته‌رفته بخش فوقانی بنا تخریب شود و بارش‌های اخیر هم مزید بر علت شده تا سنگ‌ها بنای تاریخی را دوره کنند؛ هرچند در تمام این سال‌ها کاخ ساختار اصلی خود را حفظ کرده است. داراب از شهرهای تاریخی استان فارس است و بازمانده‌های گوشه‌گوشه شهر، گواه این قدمت‌اند؛ خرابه‌های دارابگرد، تل‌های تاریخی دو برجی، نقش شاپور، آتشکده و گورستان‌های تاریخی.
تقصیر باران نیست
دوستداران میراث فرهنگی از این فراموشی گله دارند. عیسی فولادفر، از اهالی داراب، یکی از آنهاست که می‌گوید این ویرانی از سال‌ها پیش خوره جان بناهای تاریخی شده است و حالا همه تقصیرها را گردن باران می‌اندازند. او گله‌ها را برای «شهروند» این‌طور روایت می‌کند: «کاخ کیومرث را سال‌هاست که به امان خدا رها کرده‌اند. تمام این تخریب تقصیر باران نیست. میراث فرهنگی هم مقصر است که در تمام این سال‌ها کاری برای استحکام این بنا نکرده و حالا باران بهانه‌ای شده که کم‌کاری‌شان را گردن آب و هوا بیندازند.» بعد به خنده می‌گوید: «ما دارابی‌ها می‌گوئیم خدا را شکر در سال‌های گذشته چندان بارانی نبارید، وگرنه کل آثار شهرستان تخریب می‌شد.»
به گفته این فعال میراث فرهنگی احوال آثار دیگر این شهر هم به کاخ کیومرث بی‌شباهت نیست. «آثار تاریخی داراب کم نیستند و اگر به درستی به آنها رسیدگی شود، دوستداران میراث فرهنگی را به این شهر خواهند کشاند. دارابگرد، اولین پایتخت ساسانیان، در محاصره فروچاله‌هاست و به دیواره‌هایش آسیب رسیده است. سال ١٣١٠ ثبت ملی شده اما کاری برای آن نمی‌کنند؛ اصلاً مطمئن نیستند که هخامنشی است یا ساسانی. فقط بر اساس یک‌سری کاوش سطحی قدمت آن را سنجیده‌اند. آتشکده آذرخش را مرمت کرده‌اند اما وضعیتش افتضاح شده است. مصالحی که برای مرمت استفاده شده بی‌دوام بوده و اغلب ربطی به بنا نداشته، مثل کاشی‌های سفیدی که در آن کار گذاشته‌اند یا دستشویی که پر از نخاله است. حمام مشیر را هم سال ٩٥ مرمت کردند اما یک سال بعد بخش‌های مرمت‌شده‌اش ریخت و آب از آب تکان نخورد. کاخ کیومرث هم همین مشکل را دارد. یکی می‌گوید که ساسانی است، یکی می‌گوید قاجار و دیگری پهلوی. تکلیف این آثار روشن نیست.»
فولادفر از باغداری که کاخ کیومرث وسط درختانش جا خوش کرده، نقل می‌کند که «میراث فرهنگی سالی یک‌بار به بنا سر می‌زند و می‌رود» و بعد می‌گوید: «کشاورزِ بنده خدا، دور بنا را خالی کرده و فاصله‌ای گذاشته بین باغ و کاخ. خود میراث فرهنگی اما بی‌توجه است. تا به حال این بنا را مرمت نکرده و بعد از باران‌های بهار وسطش علف سبز شده. اثر ثبت‌شده در فهرست آثار ملی است اما تابلویی ندارد. با این همه مسئولان هم تحمل انتقاد و اطلاع‌رسانی درباره وضع بناها را ندارند. می‌گوئیم وضع آتشکده خراب است، می‌گویند خیلی هم خوب است و قرار است ثبت جهانی شود. کسی به قبرستان تاریخی داراب توجهی نمی‌کند. کنار صحرای پوسنج پیاده‌راهی خاکی درست شده که پیشنهاد داده‌ایم، مسدودش کنند اما نمی‌کنند و در عوض برای پاکسازی محوطه اطرافش لودر می‌آورند؛ بی‌آن‌که بدانند نباید ماشین سنگین کنار اثر آورد و اتفاقاً همین حالا اطرافش پر از نخاله و زباله است.» او اینها را می‌گوید و بعد مثال می‌زند که انگار جنگ شده و خمپاره‌ای انداخته‌اند وسط آثار تاریخی داراب.

داراب ٤٠‌هزار ساله نیست
برای داراب بعضی از قدمت چند هزار ساله می‌گویند و از اردشیر بابکان که پس از تسلط بر شهر هخامنشی دارابگرد امپراتوری ساسانی را تأسیس کرد و دارابگرد نخستین مقر حکومت ساسانیان شد. باستان‌شناسان دیگری هم تاریخ این شهر را ٨٠٠‌سال می‌دانند و اخیراً خبری منتشر شد که از تاریخچه ٤٠‌هزار ساله این شهر می‌گفت.
اواسط اسفند پارسال بعضی رسانه‌ها از مرتضی خانی‌پور، کارشناس پژوهشکده باستان‌شناسی ایران، چنین نقل کردند: «از حجم زیاد آثار میراث فرهنگی و آثار باستانی داراب غافلگیر و متعجب شدم؛ من اهل مرودشت هستم و بیشترین باستان‌شناسی‌ها در این منطقه انجام شده است؛ اما اهمیت کاوش‌های باستان‌شناسی در داراب کمتر از مرودشت نیست. آثار تاریخی و باستانی داراب معرفی نشده و نیاز به مطالعه و کاوش‌های بیشتر دارد. در مدت اقامت یک ماهه تیم ما در داراب، فقط توانستیم ٣٥درصد آثار باستانی این منطقه را شناسایی کنیم. ٣٠٠ محوطه باستانی را شناسایی کردیم که شامل ٣٠ محیط باستانی شاخص و ٩٠ غار و اشکفت است. از حدود ٣٠ سال پیش تاکنون در آثار باستانی داراب تخریب‌های زیادی صورت گرفته که اگر این تخریب‌ها نبود، اطلاعات تاریخی بیشتری به دست می‌آمد.»
در واکنش به این اظهارات اما محمدباقر مهاجر، عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی داراب طرح موضوع قدمت ٤٠ هزارساله داراب را نادرست و غیرعلمی دانست و نوشت که «آقای خانی‌پور چنین مطلبی را به این شکل عنوان نکردند؛ ایشان در جلسه‌ای که اینجانب نیز حضور داشتم اعلام کردند که آثاری از دوران پارینه‌سنگی در اطراف شهر داراب یافت شده که آن آثار متعلق به ٤٠ هزار سال قبل است و این موضوع دلیل قدمت ٤٠ هزارساله شهر داراب نیست و قدمت شهر باستانی دارابگرد حدود دوهزاروپانصد سال و قدمت شهر فعلی داراب حدود ٨٠٠ سال است. طرح موضوع قدمت ٤٠ هزار ساله شهر داراب از نظر کسانی که اهل تاریخ هستند، نادرست است و دلیل ندارد چون علاقه به شهرمان داریم هر مطلب غیرواقعی و غیرعلمی را بیان کنیم. از نظر تاریخی قدمت تمدن‌های باستانی در بین‌النهرین قدیم مانند سومر، بابل، اکد و عیلام حداکثر ٦ هزار سال و قدیمی‌ترین تمدن دنیای باستان یعنی مصر حداکثر ٨ تا ٩ هزار سال است؛ چگونه داراب قدمت ٤٠ هزارساله پیدا کرده است؟»

منبع خبر:ایسنا

تقویم از چه زمانی در ایران به رسمیت شناخته شد؟

یکی از مهمترین مسائل در بررسی های تاریخی ایران،  وجود چندین نوع تقویم است،  که باعث شده تحقیق های تاریخی را مشکل نماید،  یا حتی در هم بریزد.  بطور ساده همیشه با چند نوع تاریخ برخورد می کنیم،  هجری قمری،  هجری شمسی،  انواع میلادی،  انواع تقویم شهریاری، تبدیل هر کدام و یافتن زمان درست تاریخی خود داستانی است.

ایرانی ها چندین هزاره پیش تر (حداقل ۷ هزار) با صورت های فلکی آشنا بوده اند، و در نجوم دستی ستبر داشته اند. اصل اساسی راز ماندگاری ایران در این است،  که همه ملت چند ده میلیونی،  در یک لحظه و یک روز بر سر سفره هفت سین می نشسته و می نشینند، همه جشن تیرگان یا مهرگان را در کنار هم در یک لحظه انجام می دهند،  و همه در یک شب به یلدا می نشیند.

سرزمین ایران بدلیل داشتن چهار فصل و آسمان صاف و محیطی طبیعی عالی باعث شده بود ایرانیان باستان، تقویمی تنظیم کنند، که با تقویم طبیعی و دوره رویداد های کیهانی،  حداکثر انطباق را داشته باشد. این کوشش منجر به ایجاد و بهره برداری از تقویم و نظام گاهشماری کاملاً علمی شده بود، که در نهایت با ایجاد و تنظیم تقویم ایرانی،  به حداکثر دقت ممکن برای تطبیق تقویم قراردادی، با تقویم طبیعی دست یافتند،  امروزه نیز این تقویم همچنان دقیق ترین تقویم تاریخ بشر شناخته می شود.

تقویم خورشیدی ایران می تواند مبدأهایی داشته باشد، مانند:اهورایی، میترایی، مادی، زرتشتی، هجری و غیره.  تقویم ایرانی، حیثیت و آبروی علمی تاریخی ما ایرانیان در جهان است.

قبل از اینکه تقویم های دین های مختلف پدید آیند،  توسط مردم ایران تقویم خورشیدی ایرانی بوجود آمد.

مبادی تاریخ ــ  منظور زمان وقوع حادثه ای است،  که ملتی آن را برای خود مبدا قرار داده،  و زمان را با آن می سنجند.

سال خورشیدی ــ برابر است با ۳۶۵ روز و ۶ ساعت، که زمان گردش کره زمین به دور خورشید است،  که از گذشته های دور ایرانیان آنرا محاسبه کردند.

سال قمری ــ  آنرا هلالی هم می گویند،  یعنی مدتی که قمر از هلال یک دور خود را در مدت ۲۹ روز و ۱۲ ساعت و ۴۳ دقیقه می پیماید.  یک سال قمری ۳۵۴ روز است.

سال میلادی ــ  مبدا آن تاریخ تولد حضرت مسیح است.

 

تاریخ خورشیدی ایرانی

ما ایرانیان با کشف های تمدن کهن جی،  براحتی متوجه شده ایم چند هزار سال تاریخ تمدن بسیار عالی داشته ایم، و لازم است از تاریخی استفاده کنیم،  که تمام این سالها را پوشش دهد،  و مثلاً مجبور نباشیم بگوییم ۱۵۰۰ ق.م، تا ۱۷۵۰ ق.م،  که بدست آوردن درست آن در ذهن ایرانی بسیار مشکل می شود،  در صورتیکه نوشته شود از ۲۵۰۰ تا ۲۷۵۰ خ.ا،  براحتی تاریخ را متوجه می شویم و حتی می توانیم در ذهن شکل بندی کاملی از تاریخ ایجاد نماییم.

 

تعریف تاریخ تقویم ها در ایران

در یک قرن گذشته، اهل تاریخ بنا به ذوق و سلیقه خود و بطور کلی،تاریخ ایران را قبل از کشف تمدن جیرفت به:  ایران ماقبل باستان، ایران باستان، دوران اسلامی،  دوران معاصر،  تقسیم کرده بودند. هنوز بعد از کشف های بزرگ تاریخی،  هیچ تغییری در این تقسیم بندی ارائه نشده است، زیرا در ایران هیچ مرکز تعیین تعریف تقویم تاریخ نداریم. حتی در همان تقسیم بندی قدیمی،  تاریخ شمار یکسانی ارائه نشده است،  هر شخصی باب دل و دانش از یک نوع تاریخ استفاده می کند،  یکی از قمری دیگری از هجری شمسی،  و یکی دیگر از میلادی،  و یک وضع درهم و برهم ایجاد شده،  که هر شخص برای مطالعه آنها نیازمند داشتن یک برنامه کوچک تبدیل سالها است.

به منظور رفع این مشکل من پیشنهاد می کنم،  تاریخ ها را با تاریخ خورشیدی ایرانی که خ.ا، نامیده ام،  شمارش کنیم،  و دوران تاریخ را به موارد زیر تقسیم نماییم:

ـ تاریخ قبل از تمدن کهن ایران، که به قبل از خورشیدی ایرانی یا به اختصار ق.خ.ا،  می نامم.

ـ  تاریخ دوران تمدن کهن ایران، که از ابتدای خ.ا، تا دوران ماد می باشد.

ـ  تاریخ دوران باستان ایران از ابتدای ماد تا آخر شاهنشاهی ساسانیان می باشد.

ـ  تاریخ دوران اسلامی.

ـ  تاریخ دوران معاصر.

توجه:  یکبار دیگر توضیح دهم،  تاریخ خورشیدی ایرانی،  که من در نظر گرفته ام،  برابر با سابقه و مبدأ ۷۰۰۰ ساله ظروف ایرانی موجود در موزه های ایران و جهان با علامت گردونه مهر است،  که نشان از تمدن ۷۰۰۰ ساله است،  و نیز پایان هزاره هفتم است.

 

تبدیل سالها

خورشیدی ایرانی به هجری خورشیدی ــ  بدین منظور عدد ۵۶۰۸ را با عدد سال هجری خورشیدی جمع می کنیم،  مانند:

۷۰۰۰ = ۱۳۹۲ + ۵۶۰۸

عدد حاصل،  سال میترایی مورد نظر در سال هجری خورشیدی است،  و برعکس با کم کردن،  سال آریایی میترایی می شود.

خورشیدی ایرانی به میلادی:  یکمین سال میلادی برابر است با سال ۴۹۸۷ آریایی میترایی،  یعنی با کم و یا زیاد کردن این عدد،  سال  آریایی میترایی به میلادی و یا بر عکس تبدیل می شود.

هجری خورشیدی به هجری قمری ــ  برای تبدیل آنرا در ۱۱ (اختلاف بین روز های خورشیدی و قمری) ضرب کرده،  حاصل ضرب را به ۳۵۴ (تعداد روز های سال قمری) تقسیم می کنیم، عدد حاصل را با سال خورشیدی (شمسی) جمع می کنیم، سال قمری بدست می آید.  مثال: ۱۳۹۲ شمسی برابر است با

۱۴۳۵ = ۱۳۹۲ + ۴۳ = ۳۵۴ / ۱۵۳۱۲ = ۱۱ * ۱۳۹۲

هجری قمری به هجری شمسی ــ  آنرا در عدد ۱۱ ضرب کرده حاصل را به ۳۶۵ (تعداد روز های سال شمسی) تقسیم کنید، عدد حاصل را از سال قمری کم کنید، سال شمسی به دست می آید.

هجری شمسی به میلادی ــ  عدد ۶۲۱ را به سال شمسی بیفزایید،  سال میلادی به دست خواهد آمد،  و از کم کردن همین عدد از سال میلادی،  سال شمسی به دست خواهد آمد.

عکس تاریخی درویش هنگام مطالعه در تهران،  حدود ۱۳۱۰ خورشیدی،  مشروح در تاریخ دراویش ایران،  با اینکه در گذشته ها ایرانیان به زمان و تقویم اهمیت می دادند،  ولی امروز با نگاهی به اطراف خود می بینیم،  که تقریباً زمان فراموش شده،  و مردم مطالعه و تحقیق را کنار گذاشته اند.  این موضوع خیلی بد و نگران کننده است،  یعنی سپردن زمان و سرنوشت به دیگران و کشور هایی،  که برای زمان و تقویم ارزش قائل هستند.

نام ماه های ایرانی

در مقالات تاریخی خیلی پیش می آید،  که از ماه های مختلف استفاده می شود،  به همین جهت نام آنها را در اینجا می نویسم.

ماه های خورشیدی پارسی <>  ماه های شمسی عربی  <> تعداد روز،

* فروردین                        * حمل                            * ۳۱

* اردیبهشت                      * ثور                             * ۳۱

* خرداد                           * جوزا                            * ۳۱

* تیر                               * سرطان                         * ۳۱

* مرداد                            * اسد                             * ۳۱

* شهریور                        * سنبله                           * ۳۱

* مهر                             * میزان                           * ۳۰

* آبان                             * عقرب                           * ۳۰

* آذر                              * قوس                            * ۳۰

* دی                              * جدی                             * ۳۰

* بهمن                           * دلو                               * ۳۰

* اسفند                           * حوت                             * ۲۹

 

ماه های غربی و تعداد روز <><>  ماه های قمری و تعداد روز

* ژانویه ،  ۳۱                           * محرم الحرام ، ۳۰

* فوریه ،  ۲۸                            * صفر المظفر ، ۲۸

* مارس ،  ۳۱                           * ربیع الاول ،  ۲۹

* آوریل ،  ۳۰                           * ربیع الثانی ،  ۳۰

* مه  ،    ۳۱                            * جمادی الاول ،  ۲۹

* ژوئن ،  ۳۱                            * جمادی الثانی ، ۳۰

* ژوئیه ،  ۳۱                           * رجب المرجب ، ۳۰

* اوت ،   ۳۱                            * شعبان المعظم ،  ۳۰

* سپتامبر ، ۳۰                         * رمضان المبارک ،  ۲۹

* اکتبر ،  ۳۱                            * شوال المکرم ،  ۳۰

* نوامبر ،  ۳۱                          * ذی قعده الحرام ، ۲۹

* دسامبر ،  ۳۱                         * ذی حجه ،       ۲۹

 

روز های ایرانی ــ  شنبه: کیوان شید،  یک شنبه: مهر شید،  دو شنبه: مه شید،  سه شنبه: بهرام شید، چهارشنبه: تیر شید،  پنجشنبه: اورمزد شید،  جمعه: ناهید شید

 

اسامی روز های ماه ها در ایران قدیم

* روز اول =  اورمزد روز <><>  * روز دوم =  بهمن روز =  جشن بهمن گان <><> * روز سوم =  اردیبهشت روز =  جشن اردیبهشت گان <><> * روز چهارم =  شهریور روز =  جشن شهریور گان <><> * روز پنجم =  سپندار روز =  جشن اسفند گان <><> * روز ششم =  خرداد روز =  جشن خرداد گان <><> * روز هفتم = امرداد روز =  جشن امرداد گان <><> * روز هشتم =  دیبا روز <><> * روز نهم =  آذر روز =  جشن آذر گان <><> * روز دهم =  آبان روز =  جشن آبان گان <><> * روز یازدهم =  خور روز <><> * روز دوازدهم =  ماه روز <><> * روز سیزدهم =  تیر روز =  جشن تیرگان <><> * روز چهاردهم =  گوش روز <><> * روز پانزدهم =  دیبا روز <><> * روز شانزدهم =  مهر روز =  جشن مهر گان <><> * روز هفدهم =  روشن روز <><> * روز هجدهم = روشن روز <><> * روز نوزدهم =  فروردین روز = جشن فروردین <><> * روز بیستم =  بهرام روز <><> * روز بیست و یکم =  رام روز <><> * روز بیست دوم = باد روز <><> * روز بیست و سوم =  دیب روز <><> * روز بیست و چهارم =  دی روز = جشن دی گان <><> * روز بیست و پنجم =  ارد روز <><> * روز بیست و ششم =  اشتاد روز <><> * روز بیست هفتم =  آسمان روز <><> * روز بیست و هشتم =  زامیاد روز <><> * روز بیست و نهم =  مار اسپند روز <><> * روز سی ام =  ایزان روز <><>

 

تذکر:  هر روز که با اسم ماه یکی می شد،  جشنی بر پا می کردند،  اما از همه جشنها مهمتر جشن فروردین گان و مهر گان بود .

 

نام سالها

ایرانیان باستان برای هر سال نام حیوانی را نهاده بودند،  ایرانیان تورفان و کاشغر و فرغانه،  که در میان جاده ری یا جاده ابریشم دروغی قرار داشتند،  بدلیل تبادل فرهنگی با چین و هند،  این نامها را به تدریج به تمام هند و چین گسترش دادند.  این اسامی (البته فارسی آن)عبارتند از: موش، گاو، پلنگ، خرگوش، نهنگ، مار، اسب، گوسفند، میمون، مرغ، سگ، خوک.

می توانید برای راحتی شعر زیر را حفظ کنید:

* موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار <> زین چارچو بگذری نهنگ آید و مار *

* آنگاه به اسب و گوسفند است حساب <> همدونه و مرغ و سگ و خوک آخر کار * همدونه = میمون.

برای تشخیص آنکه هر سال با کدامیک از این سالها مطابقت دارد،  از سال خورشیدی مورد نظر عدد ۶ را کم کنید،  حاصل را بر ۱۲ تقسیم کنید، عدد باقی مانده این تقسیم را که حتماً کمتر از ۱۲ است،  را در نظر بگیرید، از شماره یک یعنی موش شروع به شمردن کنید،  نام هر حیوانی که با عدد باقیمانده مطابقت کرد،  سال همان حیوان است.

 

تاریخ پیدایش تقویم

سال خورشیدی براساس مدت زمان گردش زمین به دور مدار خورشید محاسبه می شود.  روش های متعددی برای محاسبه این دوره وجود دارد، اما رایج ترین آنها سال استوایی می باشد،  که فاصله بین عبور های متوالی خورشید از مسیر نقطه اعتدالی بهاری می باشد،  بدین ترتیب یک سال خورشیدی شامل ۳۶۵.۲۴۲۱۹۹ روز می باشد،  که برابر است با ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه.

سال استوایی و ماه کلیسایی با هم سازگار نیستند. ۱۲ ماه قمری ۳۵۴.۳۶۷۰۶ روز است،  که ۱۱ روز از سال خورشیدی کمتر است. علاوه بر آن نه سال استوایی و نه ماه کلیسایی به وسیله طول روز قابل تقسیم نیستند.  بنابراین جهت گرد آوری و تالیف هر تقویمی،  که در برگیرنده مراحل ماه و فصول باشد،  قرار دادن روزها در فواصل مناسب ضروری است.  این روز های زیادی،  به عنوان روز هایی که به زور درج شده اند معروفند.  شناخته شده ترین این روزها ،  روزی است که هر چهار سال یک بار،  به ماه فوریه افزوده می شود،  و آن سال به عنوان سال پرشی نامیده می شود.  اصلاح تقویمها به دلایل زمان سنجی و تاریخی بسیار حیاتی می باشد. همچنین برای تنظیم زندگی شهری، کشاورزی و وقایع مذهبی حائز اهمیت است.

تقویم را می توان به عنوان سیستمی تعریف کرد،  که زمان را در دوره های طولانی از قبیل روز، ماه و یا سال بطور مناسب تقسیم می کند،  و آنرا با نظم معین سازماندهی می کند.  واژه Calendra از لغت لاتین Calenda  گرفته شده است،  که اولین روز ماه روم بوده،  و برای تعیین و معرفی جشنها،  روز های بازار و دیگر وقایع استفاده می شده است.

چندین واحد استاندارد هستند،  که برای تمام سیستم های تقویمی وجود شان ضروری است.  روز، واحد اساسی محاسبه در هر تقویمی می باشد،  روز قسمتی طبیعی از زمان است،  که لازم است تا زمین یک بار دور محور خودش بچرخد.  البته آغاز روز بعد،  آن طوری که ما آن را معیار قرار داده ایم،  همواره نیم شب نبوده است.  ستاره شناسان از قرن دوم پس از میلاد،  تا سال ۱۹۲۵،  ظهر را معیار تغییر روز می دانستند،  که تقارن بود با زمانی که کوتاهترین سایه از جسمی بر روی زمین می افتاد.  برخی از تمدن های ابتدایی این معیار را سحر معین کرده بودند. بعدها یهودیان، بابلیان و یونانیان این زمان را به غروب تغییر دادند،  هندوها و مصریها سحر را مبدا روز می دانستند،  رومیان نیمه شب را نقطه پایان امروز،  و نقطه آغاز فردا قرار دادند.

تمدن های غربی مدت زمان روز را ۲۴ ساعت قرار دادند،  ۱۲ ساعت برای زمانی که روشنایی وجود دارد،  و ۱۲ ساعت برای تاریکی،  که احتمالاً این کار رومیان بوده است.  البته تمام تمدنها از جمله یونانیان، سومریان، مصریان و رومیان،  به نوبه خود از روش بابلیان برای تقسیم مدت زمان هر روز به ۲۴ ساعت پیروی کردند،  تقریباً قرن ۱۷ قبل از میلاد مسیح.  جهت اطلاع از روم اولیه به جغرافیای تاریخی ایران مراجعه شود.

هفته نیز تقسیمی ساخت دست بشر است،  و چیزی مربوط به ستاره شناسی یا پدیده های طبیعی نمی باشد. هفت روز هفته که در سراسر جهان یکسان است،  گاه از مقدس بودن عدد هفت نزد عارفان و یا وجود هفت ستاره منتج شده باشد.  اگر چه هفته ای با هفت روز در میان مارها رایج است،  اما تمدن های باستانی این گروه از روز های متوالی را به ترتیبی دیگر نام گذاری می کردند.

برخی از قبایل غرب آفریقا واحدی معادل با چهار روز داشتند،  در آسیای مرکزی و آشور واحد معادل با پنج روز رایج بوده،  و مصریان هم ده روز را به عنوان یک واحد می دانستند.  یک بار دیگر بابلیان با قرار دادن هفت روز در یک واحد،  هفته را به وجود آوردند.  تقویم مدرن یهودیان این واحد هفت روزی را به خوبی به کار برده است.

بر اثر کامل شدن گردش ماه به دور زمین،  واحد ماه به وجود آمد،  که به نام ماه کلیسایی معروف است،  و در حدود ۲۹.۵۳۰۵۹ روز می باشد.  اکثر فرهنگ های باستانی به دلایل بسیار واضحی،  تقویم خود را بر اساس ماه کلیسایی اصلاح کردند.  یک علت آن گردش ماه است،  که با چشم غیر مسلح قابل ملاحظه است.

 

پیدایش تقویم در ایران

بدلیل اینکه چهار فصل سال در ایران منظم بود،  و آسمان صاف و آفتابی داشت،  ایرانیان برای تقویم از طبیعت و دوره رویداد های کیهانی حداکثر انطباق را ایجاد کردند.  این کوشش منجر به ایجاد و بهره برداری از تقویم ها و نظام های گاهشماری بسیار متعدد و متنوعی شده بود،  که در نهایت با ایجاد و تنظیم تقویم اعتدالی ایرانی،  به حداکثر دقت ممکن برای تطبیق تقویم قراردادی با تقویم طبیعی دست یافتند،  امروزه نیز این تقویم همچنان دقیق ترین تقویم تاریخ بشر شناخته می شود…

سال رومی یا اسکندری ــ   مبدا آن روز دو شنبه ۳۲۱ قبل از میلاد،  مصادف با ابتدای سلطنت سلوکوس نیکاتو جانشین اسکندر رومی ایرانی است،  بعضی می گویند چون علمای اسکندریه آنرا وضع کردند،  لذا به این نام مشهور شد.

سال یزدگردی ــ  این سال بعد از اسلام مرسوم شد، و مخصوص پارسیان بود،  و مبدا آن جلوس یزدگرد در روز سه شنبه ۲۲ شهر ربیع الاول ۱۱ قمری برابر با ماه (حزیران رومی)،  یعنی سال ۹۹۳ رومی یا اسکندری برابر با ۱۶ ژوئن ۶۳۲ میلادی است،  که ۳۶۵ روز حساب می شد.

تقویم جلالی ــ  سال ۴۷۱ بدستور جلال الدین ملکشا سلجوقی،  خیام نیشابوری با کمک جمعی از علما مانند:  حکیم عمر خیام، میمون بن نجیب واسطی، عبد الرحمن خازنی،  تا به سرپرستی عمر خیام تقویمی ترتیب داند،  که بنام تقویم جلالی معروف گردید،  و سال را ۳۶۵ روز و هر چهار سال یک روز کبیسه میگرفتند،  این دقیق ترین تقویم و بر گرفته از تقویم آریایی میترایی بود.

کدام سال ایرانی درست است

عده ای سال ۱۳۹۲ هجری خورشیدی را ۷۰۷۷ خورشیدی ایرانی می گویند،  و عده ای ۷۰۳۵ را،  و عده ای بسیاری از مردم را سرگردان کرده اند،  که کدام سال واقعی ایرانی است،  و اصولاً مبدآ سال ایرانی،  که بنام آریایی میترایی معروف شده است چه می باشد.

هر کدام از این دو سال،  یا چند گونه مبداً سال ایرانی،  برای خودشان دلایلی دارند،  که این دلایل هر چه می باشد تفاوتی نمی کند،  زیرا ما می توانیم مثلاً گردونه مهری،  که در یک کاسه هفت هزار ساله است،  مبداً سال بدانیم،  یا یک اثر معبد باستان شناسی و یا چیز دیگری را،  که با پرتو نگاری و تعریف باستان شناسی چند هزار ساله می دانند،  مبداً سال بدانیم.

هیچ کدام از این سرآغاز های سال مشکلی نخواهد داشت،  خوبی سال خورشیدی همین است،  حتا می توان هر اتفاق دیگری را سر آغاز دانست.  مانند تغییرات تاریخی و اجتماعی در ۱۳۹۲ سال پیش را،  که در مدت یک قرن گذشته،  مبداً رسمی و دولتی سال ایرانیان در کشور های ایران و افغانستان شده است.

اما مشکل در اینها نیست،  مشکل در عدم هماهنگی ملی و مردمی در تعیین سال است،  که البته این عدم هماهنگی،  در مسائل دیگر هم خود نمایی می کند،  این وضع را فقط و فقط جوانان باهوش متخصص ایرانی می توانند تغییر دهند،  با گفتن و نوشتن و بحث کردن درباره موضوع تقویم ایرانی و مبداً سال ایرانی.  ما ایرانیها در ابتدای ورود به تمدن جدید هستیم،  و باید موضوعات و مسائل اجتماعی خود را مطرح و بیان کنیم،  و درباره آنها عمیق تعلیل و تحلیل نماییم.

عکس ظروف ۷۰۰۰ ساله ایرانی،  با علامت گردونه مهر،  که در موزه های ایران و جهان بفراوانی دیده می شوند.

توجه:  آریایی همان ایرانی است،  مهری و میترایی هم دین نیست،  بلکه کهن ترین آیین می باشد،  که عبادت و شکر گزاری از طبیعت و برکت های جهان است،  و پایه اولیه تمام دینها می باشد. در تمام دین های رسمی کشور های جهان،  به مهر و مهربانی و شکر گزاری درباره برکت های جهان اشاره شده و وجود دارد. مهر و میترا به هیچ وجه منافات با هیچ دینی ندارد،  چون دین نیست.

 

نام روزها در تقویم ایرانی

۱ــ نخستین روز هر ماه روز هرمزد یا اهورامزدا است،  که نام ستارۀ مشتری هم می باشد،  و اهورا مزدا خدای بزرگ ایرانیان باستان و زرتشتیان، و خالق زمین و آفریننده امشاسپندان است،  و در عین قدرت و دانش منبع خیر و راستی است.

* گه کند اورمزدت از سر زهد <><> زین جهان سیر و زان جهان ناهار * سنایی

۲ ــ  بهمن یا «وهمن» روز یکی از امشاسپندان در جهان معنوی و نمایندۀ منش نیک اهورا مزدا است،  و در جهان مادّی نگهبانی چهار پایان سودمند بدو سپرده شده است،  و ماه یازدهم هر سال شمسی است.

* رسم بهمن گیر و در سر تازه کن بهمنجنه <><> ای درخت ملک بارت عزّ و بیداری سنه * منوچهری

۳ ــ  اردیبهشت روز یکی از امشاسپندان در جهان مینوی،  نمایندۀ پاکی و تقدّس و در جهان خاکی نگهبانی آتش بدو محوّل شده است،  که ماه دوم شمسی و روز سوم از هر ماه خورشیدی است.

* اردیبهشت روز است ای ماه دلستان <><> امروز چون بهشت برین است بوستان * منوچهری

* همه سـالـه اردیبهشـت هــژیـــر <><> نگهبــان تو پــرهُـش و رای و ویــر * فردوسی

۴ ــ  شهریور روز یکی از ایزدان در جهان مینوی،  نماینده فرّ و اقتدار اهورا مزدا و در جهان مادّی پاسبان فلزّات و ماه ششم از سال شمسی است.

* به شهریور بهمن از بامداد <><> جهـانــدار داراب را مــام زاد * فردوسی

۵ ــ  سپندارمذ  «بردباری و فروتنی» یکی از امشاسپندان واسطه بین خالق و مخلوق است «خرد مقدّس، اهورا مزدا، سروش» ماه دوازدهم از سال شمسی است،  که امروزه اسفند ماه نامیده می‌شود نگهبانی زمین بدو سپرده شده است و ضمناً روز زنان و جشن است.

* چو این پند زرتشت را بازگفت <><> همانگه سفندارمذ پیش رفت *

* بدو گفت کای مرد پاکیزه تن <><> سخن ها بباید شنیدن زمن *

* چنین است فرمان داد آفرین <><> که  پاکیزه  دارند  روی زمین * بهرام پژدو

۶ ــ  خرداد روز یکی از امشاسپندان و مظهر کمال اهورامزدا در این جهان و در جهان مینوی است و نگهبانی آب با اوست و سوّمین ماه از سال شمسی است.

* خرداد روز داد نباشد که بامداد <><> از لهو و خرّمی نستانی زباده داد * مسعود سعد سلمان

۷ ــ  امرداد یا مرداد یکی از امشاسپندان و مظهر جاودانگی اهورا مزدا است و در جهان مینوی بخشایش ایزدی و بخشاینده جزای کار های نیکو کاران است که هفتمین روز هر ماه خورشیدی و پنجمین ماه از سال شمسی است.

* زخرداد باش از بر و بوم شاد <><> تن چارپایان زمرداد باد * فردوسی

۸ ــ  دیبازر در اوستا صفت اهورا مزدا است.

۹ ــ  آذر روز ایزد نگهبان آتش نزد ایرانیان باستان است،  که نهمین روز هر ماه خورشیدی و نهمین ماه از سال شمسی است.

* ای خردمند سرو تابان ماه <><> روز آذر می چو آذر خواه * مسعود سعد سلمان

۱۰ ــ  آبان روز نام ایزد نگهبان آب در آیین زرتشتی است،  و ماه هشتم از سال شمسی است.

* آب انگور بیارید که آبان ماه است <><> وقت منظر شد و وقت نظر خرگاه است * منوچهری

۱۱ ــ  خور روز یا خورشید روز یکی از ایزدان است.  که نام روز یازدهم از هر ماه در ایران باستان است،  و نگهبان خورشید و روز خور است.

* تو پاسبان سلیل پری وشت می باش <><> بسان خور که نگهبان قرص خور باشد * خسروانی

۱۲ ــ  ماه روز یکی از ایزدان است،  نام روز دوازدهم هر ماه می باشد.

۱۳ ــ  تیر یا «تَشتَر» روز نام فرشتۀ باران و موکّل باران به عقیدۀ پارسیان،  که ماه چهارم از سال شمسی و نام روز سیزدهم است.

۱۴ ــ  گوش روز در آئین زرتشتی ایزد نگهبان چهارپایان است،  «روز چهاردهم از هر ماه خورشیدی»

* به روز گوش و اسفندارمذ ماه <><> به گاه یزدجرد آخر شهنشاه * زرتشت نامه

۱۵ ــ  دیبا مهر روز آفریدگار، آفریننده، در اوستا غالباً صفت اهورا مزدا است،  «روز پانزدهم از هر ماه خورشیدی»

۱۶ ــ  مهر «میثر یا میتر» ایزد محافظ عهد و پیمان است،  و از این رو فرشته فروغ و روشنائی است.  «ماه هفتم از سال شمسی و روز شانزدهم هر ماه خورشیدی»

* همان اورمزد و همــان روز مهــر <><> بشوید به آب خرد جان و مهر * فردوسی

* روز مهر و ماه مهر جشن فرّخ مهرگان <><> مهر بفزای ای نگار ماه چهر مهربان * مسعود سعد سلمان

۱۷ ــ  سروش روز (*)،  یکی از ایزدان است،  که در روز رستاخیز به امر حساب و میزان گماشته شده وی بندگان را راه فرمانبرداری می‌آموزد.

* همیشه سروشت به روز سروش <><> نگهبان و افزونتر رای و هـــــوش * فردوسی

* در فرهنگ ایران باستان کسی که می میرد تا سه شب و روز روانش نزد سروش است از این رو بازماندگان مرده برای آرامش روان او در آن سه روز سروش را ستایش می کنند.  سروش پیام آور اهورا مزدا به انسان است.  در ادب فارسی سروش آوای هاتف غیبی است.

* تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی <><> گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش * حافظ

۱۸ ــ  روشن یا رشن روز،  در اوستا رَز یشت آمده است به معنی راست و درست. ایزد داد در ایران باستان و از داوران روز پاداش که با مهر و سروش روان ها را داوری می کنند. «روز هیجده ام از ماههای ایرانی»

* چو جور سپهر آورد روز رشن <><> تو را زندگی باد پدرام و خوش * فردوسی

۱۹ ــ  فروردین « فروشی – فروهر – دارای توانمندی بر دیگری است » روز، یکی از ایزدان است و ماه اوّل هر سال خورشیدی است.

* جوان باد بخت تو در فرودین <><> چو در فرودین ماه روی زمین * فردوسی

۲۰ ــ  بهرام یا وهرام «پیروزی» ایزد نگهبان مسافران است و نام روز بیستم از هر ماه خورشیدی است. (نام فارسی ستاره مرّیخ).

* زبهرام گردون به بهرام روز <><> دلــی را بساز و عدو را بسوز * فردوسی

۲۱ ــ  رام «رامن» به معنا و مفهوم آشتی و آسایش و آرامش است. روز بیست و یکم از هر ماه خورشیدی است.

* تو را روز رام از جهان رام باد <><> همان بــــــاد را با تو آرام باد *  فردوسی

۲۲ ــ  باد «واد»  نام روز بیست ودوم از هر ماه خورشیدی است.

* فلک داد پر آب اورا به باد <><> به هنگام آبان مه و روز باد * بهرام پژدو

۲۳ ــ  دیب دین روز آفریدگار، آفریننده، در اوستا غالباً صفت اهورا مزدا است. نام روز بیست و سوم از هر ماه خورشیدی است.

۲۴ ــ  دین «کیش و قانون» روز یکی از ایزدان در آئین زردشتی، روز بیست و چهارم هر ماه شمسی است.

* چو لشکر کشد در جهان دین و اَرد <><> حسود تو را درد غم باد وَرد * فردوسی

۲۵ ــ  آرد روز ، به معنای راستی و درستی است و یکی از ایزدان در جهان مینوی می باشد،  که پاداش کار های نیک و سزای کردار های بد به یاری او خواهد بود،  و در جهان مادی، مال وجلال و خوشی دینداران به یاری او تحصیل خواهد شد.

۲۶ ــ  اَشتاد ، روز راستی و درستی، نام ایزدی مونت است در دین زردشتی وی راهنمای مینویان و جهانیان است،  روز بیست و ششم هر ماه خورشیدی است.

* روانت باد ویژه جان و دل شاد <><> نگهدارت سروش و رشن و اشتاد * بهرام پژدو

۲۷ ــ  آسمان روز بیست و هفتم هر ماه خورشیدی است.

* آسمان روز ای چو ماه آسمان <><> بـاده نوش و دار دل را شــــادمان * مسعود سعد سلمان

۲۸ ــ  زامیاد «زام ، زمین» ، در آئین زردشتی ، ایزد نگهبان زمین و روز بیست و هشتم هر ماه خورشیدی است.

۲۹ ــ  اِرد «راستی و درستی» روز بیست و نهم هر ماه خورشیدی است.

* سرآمد کنون قصّه یزدگرد <><> به ماه سفندارمذ روز اِرد *

۳۰ ــ  انیران روز روشنائی بی پایان، نام ایزدی است،  در دین زردشتی، مظهر جلال اهورا مزدا روز سـی ام هر ماه خورشیدی است.

منبع خبر:تاریخ ما

کهک؛ شهر خیاط‌ها

عده‌ای آن را دیار طبیبان حاذق می‌گویند و برخی شهر خیاط‌ها. بسیاری آن را به خانه بنیان‌گذار حکمت متعالیه می‌شناسند و بسیاری به غار شگفت‌انگیزش. کهک،  شهری کوچک در جنوب قم،  با تمام ویژگی‌های تاریخی و طبیعی‌اش امروز به پناهگاهی تبدیل شده برای آنها که از شلوغی‌ و سر و صدای قم خسته‌اند.

دمای کهک تا حدی دلپذیرتر از قم است و از آلودگی‌ هوا در آن خبری نیست. با ماشین از پردیسان تا کهک کمتر از ۱۵ دقیقه راه است و مردم نجیب و مهمان‌نوازی دارد که موجب شده غریبه‌ها به سرعت در آن احساس آشنایی کنند. «حجت رضایی» ۱۲ سال است که از قم به شهر کوچک و زیبای کهک پناه آورده است. می‌گوید: از شلوغی شهر کلافه شده و به آرامش کهک پناه آورده است. او معتقد است: کهک بهشت ایران است. مردم نجیب و آرام و به‌جوش دارد و آب و هوای لطیف. امکاناتش هم خوب است و خلاصه همه چیزش از قم بهتر است. این شهروند با این حال ضعف آموزش و پرورش و خدمات اداری در کهک را جدی می‌داند. به‌ویژه برای پسران که دبیرستانی در کهک وجود ندارد و این خوب نیست.

رضایی می‌گوید: امنیت کهک خوب است. فقط یک مقدار سربازهای پاسگاه باید بیشتر شود تا شب‌ها در شهر دور بزنند تا احساس امنیت مردم بیشتر باشد ولی پاسگاه نیروی کافی ندارد. او امکانات ورزشی شهر کهک را ضعیف می‌داند، طوری که حتی یک زمین چمن یا خاکی در آن وجود ندارد. کف‌پوش سالن‌های موجود خراب شده و هیچ استخری هم برای اهالی ایجاد نشده است.

رضایی می‌گوید: مسئولان می‌گویند برای این کارها باید سرمایه‌گذار بخش خصوصی وجود داشته باشد تا انجام شود در حالی که شهری که ۵ هزار نفر جمعیت دارد باید یک زمین چمن داشته باشد. وی ادامه داد: جمعه‌ها چند هزار خودرو به این منطقه می‌آیند اما یک منطقه تفریحی مانند یک شهربازی یا پارک بزرگ و مجهز در این شهر وجود ندارد. حداقل اگر در کهک مناطق گردشگری و تفریحی ایجاد می‌شد می‌توانست کمبود موجود در قم را هم پوشش دهد. آقای رضایی در یکی از محله‌های کهک کاسب است و در یک ظهر تابستانی سرش تقریبا شلوغ شده. محمدعلی همکارش است که در همین شهر به دنیا آمده و از امکانات درمانی دیار طبیبان،  گلایه بسیار دارد.

  • ضعف خدمات درمانی

او می‌گوید: از نظر خدمات درمانی هم این جا ضعیف است و حتی یک دندان پزشک نمی‌توانیم پیدا کنیم. ساعت ۱۰ شب که می‌شود درمانگاه را تعطیل می‌کنند. اگر کسی حالش بد شود باید برای درمان به شهر قم برود. «حسین شیرازی مقدم» از دیگر شهروندان کهک است که به وعده‌های عمل نشده مسئولان درباره شهر کهک اشاره می‌کند. او می‌گوید: ۴ سال است که می‌خواهند جاده کهک را چهاربانده کنند. هفته‌ای نیست که در این جاده کشته ندهیم. امسال می‌گفتند ۱۰ میلیارد تومان بودجه برایش تعیین شده است. از پردیسان تا شهر کهک دست‌اندازهایی است که به خودرو آسیب جدی می‌زند. او می‌افزاید: اینجا شهر است اما پر است از سگ‌های ولگرد. شب‌ها پای هر سطل زباله چند سگ ولگرد هست. سگ‌ها گاهی گوسفندهای مردم را تکه‌تکه می‌کنند و گاهی دنبال بچه‌ها راه می‌افتند.

«کاظم زاده اردستانی» از دیگر اهالی شهر کهک است. او هم بعد از چند سال زندگی در قم به این شهر آماده است. در حال حاضر خانواده‌اش ساکن روستای ورجان هستند و خودش تلاش می‌کنند تا در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر کهک یک لقمه نان حلال کسب کند. وی می‌گوید: ۱۵ سال در قم کار کردم. مدتی هم کارهای فنی یک مجموعه بزرگ رفاهی را انجام می‌دادم اما حقوقم را ندادند و دیگر نتوانستم از پس تامین هزینه زندگی در قم بربیایم. برای خانواده‌ام در ورجان خانه‌ای اجاره کردم و آمدم اینجا و میوه‌فروشی راه انداختم تا زندگی‌ام بچرخد. او هم مانند بقیه می‌گوید کهک شهر خوبی است. هم مردم خوبی دارد و هم شهر آرامی است. «سید شهاب الدین اسماعیلی» هم ۲۰ سال است که در کهک کار می‌کند و از اهالی روستای قبادبزن است.

او می‌گوید: کهک مردم خوبی دارد. در این ۲۰ سال اوقات خوبی در این شهر داشته‌ایم و قصد دارم اینجا بمانم. هم آب و هوای بهتری از قم دارد و هم همه را می‌شناسیم و شهر شلوغی نیست. شاید پول زیاد درنیاید اما آرامش هست.  او می‌افزاید: در کهک امکانات هم خوب است و کمتر می‌شود مردم به قم نیازی پیدا کنند. تنها موضوعی که موجب شکایت کاظم‌زاده شده،  مبلغ عوارض شهرداری در کهک است. وی می‌گوید: اینجا عوارض شهرداری زیاد است. با این‌که شهر کوچکی است اما عوارض‌ها را مانند قم می‌گیرند. گویا به این دلیل که درآمد اینجا کم است می‌خواهند این طور درآمدزایی کنند در حالی که این به مردم فشار وارد می‌کند.

  • امکانات ضعیف یک شهر

«مهدی رسولی» از اهالی بومی شهر کهک است که البته در روزهای نه‌چندان دور روستا محسوب می‌شده. او برعکس مهاجران،  معتقد است کهک امکانات ضعیفی دارد و تنها نام شهر را به دوش کشیده است. بیشترین گلایه رسولی از ضعف در بخش درمانی کهک است که به قول خودش حتی یک دکتر ندارد. می‌گوید: غروب هم که می‌شود درمانگاه بسته می‌شود. همسرم چند شب پیش مریض شد و مجبور شدم تا قم ببرمش. یک کشیک شب دارد که مردم از او راضی نیستند. برای یک قرص سرماخوردگیگاهی باید تا قم بیاییم. وی می‌افزاید: چند سال است که قول دستگاه دیالیز برای اینجا داده‌اند اما خبری نیست. یک روستایی ساعت ۴ صبح وسیله از کجا پیدا کند که بیمار دیالیزی را انتقال دهد؟ هزینه این بیماران در کهک چند برابر شده است.

او معتقد است از هر کدام از مردم کهک که بپرسید اولین چیزی که به آن اعتراض دارند وضعیت درمانی است و بیشترین نقطه ضعف شهر هم همین است. کهک هم مانند تمام شهرهای اقماری قم پر از مهاجر ایرانی و افغانستانی است. رسولی می‌گوید بیشتر مهاجران مسکن مهرنشین هستند و اصولا مسکن مهر موجب تشدید مهاجرت شده است. او می‌افزاید: یکی از مشکلات این است که خانه در کهک کم شده و اجاره‌ها خیلی رفته بالا. برای زوج‌های جوان خانه پیدا نمی‌شود.

رهن خانه در کهک زیر ۳۰ میلیون تومان نیست در حالی که این رقم با درآمد مردم اینجا جور درنمی‌آید. به گفته رسولی،  بیشتر مردم کهک یا خیاط هستند یا کارگر یا راننده کامیون. سطح اقتصادی مردم متوسط است و خانه متری ۲ میلیون تومان با وضعیت اقتصادی‌شان جور نیست. رسولی می‌گوید: شغل سنتی مردم کهک خیاطی است. در هر محله‌ای که بروید پر از کارگاه خیاطی است. حاج آقا ابوالفضل بزرگ‌ترین خیاط اینجاست که نزدیک به ۵۰ کارگر دارد.

  • شهر شکوفا نشده

کهک را باید شهر ظرفیت‌های شکوفا نشده دانست. این شهر یکی از زیباترین غارها را در نزدیکی خود جای داده است. بناهای تاریخی کهک از آنچه در فهرست میراث ثبت شده و مردم می‌شناسند بیشتر است. از طرفی وجود خانه‌ای که ملاصدرا ۱۵ سال در آن اقامت کرده،  می‌تواند بهانه خوبی برای برگزاری همایش‌های فلسفی و جذب علاقه‌مندان فلسفه از سراسر جهان باشد. با این حال این ظرفیت‌ها به گوشه‌ای رانده شده و مردم با هنر قدیمی خود یعنی همان خیاطی روزگار می‌گذرانند. این در حالی است که مسئولان به جای تقویت زیرساخت‌های گردشگری به دنبال ایجاد یک شهرک صنعتی در ورودی شهر کهک هستند. شکی نیست که تقویت گردشگری در شهر کهک به یکسری زیرساخت‌ نیاز دارد. شاید از مهم‌ترین شاخص‌های زیرساختی همان راه دسترسی است که از مطالبات اهالی کهک هم بوده و نقش بزرگی در توجیه‌پذیری طرح‌های گردشگری خواهد داشت.

منبع خبر:همشهری

طعم پاییزه جنگل‌های مازندران

جنگل‌های شمال محصولات طبیعی متعددی دارند که در ماه‌های مختلف سال مورد توجه بومیان قرار می‌گیرند و از آنها استفاده می‌کنند؛ از انواع گیاهان دارویی گرفته تا قارچ و میوه‌های جنگلی، اما معمولا میوه‌های جنگلی هستند که بیشتر از سایر محصولات خودرو جنگل‌های شمال مورد توجه قرار دارند. میوه‌هایی مانند ولیک، خرمندی یا خرمالوی وحشی، تلکا، کِنِس و چند میوه کمتر شناخته شده دیگر که عمدتا در پاییز روی درختان به چشم می‌آیند.

در بین این میوه‌های فانتزی و کوچک، کِنِس بیشترین محبوبیت و شهرت را دارد؛ میوه‌ای که بومیان مناطق مختلف مازندران با نام‌های «کِنِس»، «کِندِس»، «کُنُس» و «کاندِس» از آن یاد می‌کنند و غیر بومی‌ها هم به آن ازگیل وحشی می‌گویند. برخی‌ها هم عنوان گلابی جنگلی را برای این میوه خوشمزه پاییزی انتخاب کرده‌اند. این تعدد نام نشان می‌دهد که میوه قهوه‌ای کوچک جنگل‌های شمال در گستره‌ای زیاد از شمال کشور وجود دارد و طرفداران آن کم نیستند.

  • سلام بازار به میوه‌های جنگلی

در بازار کم‌کم می‌توان این میوه‌های کوچک جنگلی را مشاهده کرد که پس از چیدن توسط بومیان به شهرها عرضه می‌شوند. ازگیل جنگلی یا کِنِس شمالی‌ها خواص زیادی هم دارد. پتاسیم، منیزیم، منگنز، روی و آهن زیادی در این میوه وجود دارد و برای درمان بیماری‌هایی مانند سنگ کلیه،فشار خون و التهاب روده‌ای بسیار مناسب است. کِنِس سرشار از آنتی‌اکسیدان است و به سیستم دفاعی بدن کمک زیادی می‌کند. از سوی دیگر به دلیل قند کمی که دارد یکی از میوه‌های مناسب برای بیماران دیابتی است.

این‌ها فقط بخشی از ویژگی‌های این میوه کوچک جنگلی پرطرفدار هستند؛ ویژگی‌هایی که در کنار یک مزیت دیگر، سبب خاص شدن آن شده‌اند؛ کِنِس مزه‌ای کاملا خاص و منحصر به‌ فرد دارد. همه این ویژگی‌ها می‌توانند فرصتی برای معرفی یک میوه جنگلی از مازندران به عنوان یکی از برندهای گردشگری باشند. اقدامی که به نظر می‌رسد با توجه به استقبال از مصرف این میوه و مشتقات آن در بازار کاملا قابل انجام است و می‌توان روی آن برای برندسازی در گردشگری پاییزی مازندران برنامه‌ریزی کرد.

«رحمت حسینی» یکی از بومیان منطقه دودانگه ساری است که هر سال با آغاز فصل چیدن این میوه جنگلی برای تهیه و فراوری و عرضه آن اقدام می‌کند. وی در گفت‌وگو با همشهری با بیان این‌که کِنِس در سال‌های اخیر طرفداران بیشتری پیدا کرده است، گفت: این میوه‌ها از دیرباز بین مردم مازندران جایگاه خاصی داشتند و همواره به عنوان یکی از میوه‌های اصلی فصل پاییز استفاده می‌شدند. حتی یکی از میوه‌های ثابت سفره شب یلدا در مازندران همین کِنِس است، اما افزایش سفر به مازندران و خاص بودن طعم این میوه باعث شده که در سال‌های اخیر متقاضیان بیشتری داشته باشد.

وی افزود: امسال با توجه به بارندگی‌های خوب بهار، میوه‌های جنگلی وضعیت خوبی دارند و احتمالا می‌توانیم درآمد بهتری نسبت به سال قبل داشته باشیم. البته ما تمام محصول برداشت شده را برای تازه‌خوری عرضه نمی‌کنیم. بخشی از این میوه‌ها برای تهیه فراورده ازگیل شور استفاده می‌شود و بخش دیگری را نیز به رب ازگیل تبدیل می‌کنیم که طرفداران بسیار زیادی دارد. چیدن ازگیل جنگلی در مازندران از همین روزها عمدتا به صورت گروهی آغاز می‌شود.

علاقه‌مندان به چیدن این میوه‌ معمولا در قالب گروه‌های محدود از صبح تا غروب را در دل جنگل‌های مازندران می‌گذرانند و مناطقی که محل رشد درختان این میوه است. پس از چیدن میوه‌ها و جدا کردن بخشی از محصول برای تازه‌خوری، در صورت رسیده بودن کِنِس‌ها فرایند چندین ساعته پخت را آغاز می‌کنند. در صورتی هم که میوه‌ها هنوز رسیده نباشند، چند روز منتظر می‌مانند تا ازگیل‌ها به مرور نرم شوند و سپس کِنِس‌دِشو یا رب ازگیل تهیه می‌کنند.

  • فراورده‌ای خاص

رب ازگیل فراورده‌ای کمتر شناخته شده است که معمولا بین بومیان مازندران بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. به دلیل زمان‌بر بودن تولید آن و همچنین محدود بودن مقدار فراوری شده، با قیمت بیشتری نسبت به خود محصول یا فراورده شور آن به مشتری عرضه می‌شود. در نتیجه سود بیشتری نصیب تولیدکننده می‌کند. رب ازگیل در مازندران به کِنِس‌دِشو نیز معروف است. این محصول فراوری شده طعمی خاص و منحصر به ‌فرد بین انواع رب‌های ترش تولید شده از محصولات مختلف دارد.

تهیه این فراورده خاص جنگلی در مازندران با آیین‌ها و رسومی همراه بوده است، همین امر سبب شد که در سال‌های اخیر، جشنواره‌هایی با عنوان کِنِس‌دِشو در فصل چیدن این میوه در مازندران برگزار شود. تاکنون در آمل ۵ دوره جشنواره ویژه برداشت کِنِس برگزار شد. آذر پارسال پنجمین دوره این جشنواره بود و احتمالا امسال نیز ششمین دوره آن برگزار می‌شود. گستره رشد ازگیل جنگلی در شمال ایران گسترده است. حتی با این‌که این محصول میوه‌ای جنگلی به حساب می‌آید، اما در مناطق جلگه‌ای نیز درخت آن به بار می‌نشیند.

نابراین امکان برنامه‌ریزی برای بهره‌برداری از این فرصت به صورت گسترده وجود دارد. البته با توجه به غیر باغی بودن این محصول و جنگلی بودن آن، امکان برنامه‌ریزی مانند روال مرسومی که برای سایر میوه‌ها از سوی سازمان جهاد کشاورزی به کار گرفته می‌شود، وجود ندارد، اما می‌توان با برنامه‌ریزی برای برپایی تورهای طبیعت‌گردی و استفاده از فرصت اقامتگاه‌های بوم‌گردی که در نزدیکی مناطق جنگلی قرار دارند، گردشگری پاییزه مازندران را با این طعم خاص جنگلی پیوند زد. امکان برپایی تورهای پاییزه جنگل‌پیمایی در مازندران برای چیدن یا حضور در مراسم پخت این محصول وجود دارد. فقط به اندکی برنامه‌ریزی برای ساماندهی این اقدامات نیاز است تا این میوه و فراورده‌های پرطرفدار آن سود بیشتری نصیب گردشگری پاییزه مازندران کنند.

قوانین سخت‌گیرانه در پذیرش مسافران بدرفتار

نوشیدن الکل، کشیدن سیگار، حمله به خدمه و یا مسافران دیگر از جمله مشکلاتی هستند که خطوط هوایی در حمل و نقل مسافران مست و یا بد رفتار با آن روبرو می‌شوند. این شرکت‌ها در پی وضع مقرراتی برای عدم پذیرش این مسافران هستند..

نوشیدن الکل، کشیدن سیگار، حمله به خدمه و یا مسافران دیگر از جمله مشکلاتی هستند که خطوط هوایی در حمل و نقل مسافران مست و یا بد رفتار با آن روبرو می‌شوند. این شرکت‌ها در پی وضع مقرراتی برای عدم پذیرش این مسافران هستند.

شرکت‌های هواپیمایی دیگر نمی‌خواهند در مقابل مسافران “بد رفتار” از خود انعطاف نشان دهند.

آژانس ایمنی هوانوردی اروپا (EASA) از چند هفته پیش کمپینی را به نام “در پرواز من نه” (Not on my Flight) برای مقابله با مشکلات ناشی از خشونت رفتاری برخی از مسافران به راه انداخته است.

افزایش موارد خشونت رفتاری

شرکت هواپیمایی مجارستانی “ویز ایر” روز دوشنبه ۲۶ فروردین (۱۵ آوریل) اعلام کرد که خطوط هوایی اروپایی می‌خواهند از طریق کمپین “در پرواز من نه ” شمار مسافران بد رفتار را در هواپیماها کاهش دهند.

به گفته آژانس ایمنی هوانوردی اروپا در حال حاضر با افزایش شمار خشونت‌های رفتاری در هواپیماها زمان اقدام عملی مقابله با این شرایط فرا رسیده است.

بر اساس آماری که از سوی این آژانس منتشر شده در هر سه ساعت در خطوط هوایی اروپا به دلیل رفتار خشونت آمیز یک مسافر امنیت پرواز به خطر می‌افتد. دست‌کم یک بار در ماه به طور متوسط یک هواپیما به دلیل مسافران بد رفتار مجبور به فرود اضطراری می‌شود.

مسئولان امنیت هوایی نسبت به افزایش خطرات ناشی از این گونه بدرفتارهای مسافران هشدار داده‌اند؛ چه خطرهایی که از طرف مسافران مست به وجود ‌می‌آیند و چه خطراتی که نتیجه رفتار خشونت‌آمیز مسافران در حال پرواز هواپیما هستند.

به دلیل وضع مقررات سخت‌گیرانه و خدمه آموزش دیده آمار موارد بروز رفتار خشن مسافران شرکت هوایی “ویز ایر” در سال‌های گذشته ثابت باقی مانده است. اما بر اساس گزارش صنایع هواپیمایی در سال گذشته میلادی (۲۰۱۸) آمار رفتار خشونت‌آمیز مسافران در خطوط هوایی دیگر یک سوم افزایش را نشان می‌دهد.

آژانس ایمنی هوانوردی اروپا می‌گوید اگرچه این نوع مسافران در مجموع در اقلیت هستند، اما رفتار آن‌ها “بر روی پروازی خوب و بدون دردسر و بر روی مسافران دیگر” تاثیر زیادی می‌گذارد.

نوشیدن الکل و کشیدن سیگار

شرکت “ویز ایرلاین” خطوطی را برای توضیح “رفتار نادرست در هواپیما” معین کرده است. این شرکت در تعریف “برخوردهای ناراحت کننده و بدرفتاری از سوی مسافران” به این موارد اشاره می‌کند: نوشیدن بیش از اندازه الکل، مصرف مواد مخدر و سیگار کشیدن در توالت هواپیما، خشونت کلامی و یا رفتاری علیه خدمه هواپیما و مسافران دیگر و عدم پیروی از دستورات خدمه هواپیما.

خدمه خطوط هوایی با توجه با تمرینات فشرده و مرتب برای مقابله با این گونه رفتارهای ناخوشایند از سوی برخی از مسافران آموزش می‌بینند. شرکت‌های هوایی با نیروهای پلیس و امنیتی محلی نیز همکاری نزدیک دارند.

در کمپین جدید “در پرواز من نه” (Not on my Flight) خطوط هوایی مختلفی از جمله “ایزی‌ ایر”، “رایان‌ ایر”، شرکت هواپیمایی نروژ، شرکت هلندی “KLM” شرکت کرده‌اند.

منبع خبر:کن نیوز

خطرناک‌ترین استخر جهان کجاست؟

استخر شیطان که در لبه عریض‌ترین آبشار جهان قرار گرفته، خطرناک‌ترین استخر جهان است.

به گزارش خبرنگار حوزه میراث و گردشگری گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، کسانی که هر ساله برای دیدن عریض‌ترین آبشار جهان به زامبیا سفر می‌کنند، علاوه بر آشنایی با حقایق جالب آبشار ویکتوریا استخر شیطان را هم می‌بینند.

استخر شیطان لقبی است که به لبه آبشار ویکتوریا داده‌اند. تقریباً همه افرادی که این قسمت آبشار ویکتوریا را می‌بینند از خود سؤال می‌کنند که آبتنی کردن در لبه آبشار ویکتوریا چقدر امن است؟

خطرناک‌ترین استخر جهان کجاست؟

باید گفت گردشگران پیش از آبتنی در استخر شیطان، باید از خطر‌های این کار آگاه شوند. آن‌ها باید بدانند که استخر شیطان خطرناک‌ترین استخر جهان است و در این استخر طبیعی تخته سنگ بزرگ و برآمده‌ای وجود دارد که گردشگران علاقه مند به آبتنی در لبه آبشار ویکتوریا را از افتادن از بالای آبشار حفاظت می‌کند.

گردشگران در زمان آبتنی در استخر‌ها باید مراقب تخته‌سنگ‌های خیس و کروکودیل‌ها باشند البته راهنمایان قبل از ورود گردشگر به آب، آب را چک می‌کنند تا از نبودن کروکودیل در آب مطمئن شوند.

خطرناک‌ترین استخر جهان کجاست؟

در پایان بهتر است اشاره‌ای به حقایق دیگر آبشار ویکتوریا کنیم. یکی از این حقایق این است که آبشار ویکتوریا یکی از معدود مناطق در دنیاست که در آن می‌توانید پدیده‌ی ماه‌کمان را مشاهده کنید. ماه‌کمان نام رنگین کمانی است که از شکست نور بازتابیده از سطح ماه توسط رطوبت ابر‌های هواکره به وجود می‌آید. برای ایجاد این پدیده ماه باید در کمتر از ۴۲ درجه و در آسمان بسیار تاریک باشد.

منبع خبر:باشگاه خبرنگاران جوان

باید و نبایدهای حمل‌ونقل عمومی در استانبول

استانبول بیش از ۵۰۰۰ کیلومترمربع امتداد دارد؛ بنابراین حمل‌ونقل در آن همیشه آسان نیست، زیرا از یک‌طرف یکی از پرازدحام‌ترین شهرهای جهان است و ثانیاً توپوگرافی آن باعث توسعه پیچیده حمل‌ونقل می‌شود (استانبول، مانند رم در قالب هفت‌تپه ساخته‌شده است).

به گزارش ایسنا، بنابر اعلام توریاب، در حال حاضر یک پروژه بزرگ برای توسعه حمل‌ونقل عمومی در استانبول در حال انجام است. این پروژه عمدتاً درحال‌ توسعه مترو استانبول و اتصال دو قاره است. اولین فاز این پروژه در ۲۹ اکتبر ۲۰۱۳ افتتاح شد و امکان ارتباط بین طرف آسیا و اروپا از طریق یک تونل ریلی در زیر بسفر فراهم شد.

حمل‌ونقل عمومی در استانبول طی چند سال گذشته بهتر شده است. بسیاری از افراد هنوز هم برای رفت‌وآمد در بین نقاط مختلف موردعلاقه خویش در استانبول بزرگ تاکسی می‌گیرند، اما اغلب این بهترین انتخاب نیست. در این متن به مزایای استفاده از وسایل حمل‌ونقل عمومی در تور استانبول، زمان‌های استفاده از آن‌ها و نحوه پرداخت هزینه آن اشاره خواهیم کرد.

حمل‌ونقل عمومی به‌عنوان یک گزینه جایگزین هوشمند

یادآوری این موضوع که استانبول ترافیک سنگینی دارد و این موضوع گاهی می‌تواند آزاردهنده باشد خالی از لطف نیست. البته ترافیک استانبول، در صورتی‌ که گزینه‌های حمل‌ونقل خود را هوشمند انتخاب کنید شما را آزار نخواهد داد. جاده‌های استانبول همیشه به‌شدت مورد استفاده قرار می‌گیرند و ترافیک غالبا از ساعت ۰۷:۰۰ تا ۱۰:۳۰ صبح در استانبول مشاهده می‌شود و دوباره از ساعت ۱۶ تا اواخر عصر ادامه می‌یابد. این امر حمل‌ونقل عمومی را به جایگزین خوبی برای تاکسی‌ها و خودروهای شخصی در استانبول مبدل می‌سازد.

 

blank

چه موقع از حمل‌ونقل عمومی و چه زمانی از تاکسی استفاده کنیم؟

این موضوع به موارد متعددی بستگی دارد، از جمله:

· وضعیت جسمی: طبیعتا استفاده از وسایل نقلیه عمومی شما را مجبور می‌کند کمی بیشتر قدم بزنید! برخی از این وسایل نقلیه عمومی استانبول در زیر زمین حرکت می‌کنند، بنابراین باید برای طی کردن پله‌های متعدد آماده شوید! اگرچه بیشتر این ایستگاه‌ها دارای پله‌برقی نیز هستند. در نهایت با توجه به وضعیت جسمی خود تصمیم بگیرید که گزینه حمل‌ونقل عمومی در استانبول را انتخاب کنید یا نه. سلامت شما از همه‌چیز مهم‌تر است!

· کرایه: کرایه حمل‌ونقل عمومی به ازای هر مسافر با یک استانبول کارت حدود ۳ لیر می‌باشد. به مثال زیر توجه کنید:

کرایه تاکسی برای حرکت از سلطان احمد به تاکسیم ۱۵ لیر می‌باشد (صرف‌نظر از تعداد افراد داخل تاکسی و بدون اینکه در ترافیک گیر بیفتید). در مقابل، حرکت از سلطان احمد تا میدان تاکسیم با وسایل حمل‌ونقل عمومی شما را ملزم می‌کند که ابتدا مسیری را با تراموا طی کرده و به دنبال آن مسیری را با تله کابین طی کنید. سفر یک نفره به لطف تخفیف حمل‌ونقل عمومی حدود ۵ لیر هزینه دارد؛ بنابراین، دومین راه‌حل، یعنی استفاده از حمل‌ونقل عمومی، وقتی به‌تنهایی سفر می‌کنید، به‌عنوان یک زوج یا حتی به‌عنوان یک جمع خانوادگی و سه نفره، ایده خوبی است. بله حتی سه نفر! زیرا با این کار در ساعات شلوغ استانبول، وقت و هزینه خود را پس‌انداز می‌کنید. این موضوع را هم در نظر بگیرید که تاکسی‌متر در هنگام ایستادن در ترافیک نیز مقادیر کمی را به هزینه حمل‌ونقل شما اضافه می‌کند.

· ساعت روز: بیشتر خطوط حمل‌ونقل عمومی استانبول، بین ساعات ۰۶:۰۰ و ۲۴:۰۰ کار می‌کنند؛ بنابراین در خارج از این ساعت‌ها باید به یک تاکسی اعتماد کنید که به‌هرحال در آن زمان از روز سفر با آن امن‌تر است.

blank

آیا حمل‌ونقل عمومی در استانبول ایمن است؟

بله! خطوط مترو، تراموا و مراکز تفریحی در مرکز شهر استانبول به‌خوبی نگهداری شده و تحت نظارت مستمر پرسنل امنیتی ترکیه قرار دارند. تنها مواردی که باید مراقب آن‌ها باشید، جیب‌برها می‌باشند!

blank

بهترین روش پرداخت برای حمل‌ونقل عمومی در استانبول چیست؟

در اصل دو روش برای پرداخت کرایه وجود دارد: یا باید یک توکن (ژتون) از غرفه فروش یا ماشین‌های فروش (jetonmatik) دریافت نمایید و یا از کارت استانبول (استانبول کارد) استفاده کنید که مانند یک گذرنامه الکترونیکی شبانه‌روزی برای وسایل حمل‌ونقل عمومی استانبول می‌باشد. اگر در سفر خود همراه تور لحظه آخری استانبول از توکن استفاده می‌کنید، ۵ لیتر در ازای هر سواری خود پرداخت خواهید نمود، اما با استانبول کارت تنها حدود ۳ لیر برای هر سواری پرداخت می‌کنید و برای هر سفری که انجام می‌دهید تخفیف می‌گیرید. کودکان زیر شش سال هم می‌توانند با استانبول کارت رایگان سفر کنند.

منبع خبر:ایسنا