میمند، روستایی جهانی به وسعت کویر

روستای جهانی میمند در فاصله حدود ۳۶ کیلومتری شمال‌شرقی شهرستان شهربابک واقع شده است. این روستا که هسته اصلی منظر فرهنگی میمند را با وسعتی حدود دوازده هزار کیلومترمربع تشکیل می‌دهد در سال ۱۳۸۰ با شماره ۴۱۳۵ در فهرست آثار ملی و در تیرماه ۱۳۹۴ در فهرست میراث‌جهانی قرار گرفت.

معماری روستای میمند

توپوگرافی این روستا شامل دو تپه اصلی با شیب نسبتا تند (ارتفاع خط القعر تا خط الراس در حدود ۶۰ متر) می‌شود. شکل ظاهری این روستا شبیه حرف وی انگلیسی با دهانه نسبتا باز است. معماری شکل‌گرفته در این روستا از نوع دستکند و یا به عبارتی صخره‌ای در دو و سه طبقه با یک فرم معماری منظم ایجاد شده که معروف به کیچه (برگرفته از کوچه) است. در این روستا حدود ۴۰۰ کیچه که هرکدام از آن‌ها به طور میانگین سه الی پنج اتاق با کاربرد مسکونی، انباری و نگهداری دام و در مجموع حدود ۲۵۰۰ اتاق دستکند ایجاد شده و دارای محله‌های متعدد و عناصری از قبیل مسجد، حسینیه، حمام، مدرسه و بنای معروف به آتشکده است. زندگی در این روستا هنوز جریان دارد و دارای بافتی زنده و پویا است.

 

میمند-کرمان

آنچه از میمند باید بدانیم

در خصوص قدمت و پیشینه این روستا اظهار نظرهای متفاوتی در محافل علمی و غیر علمی شده به‌طوری‌که بعضی منابع قدمت این روستا را ۱۲هزار سال و در جای دیگر آن را معماری صخره‌ای ساسانی معرفی کرده‌اند. ولی بر پایه شواهد باستان‌شناسی موجود و منابع مکتوب سکونت درمنطقه میمند (قلعه دژ) به دوران هخامنشی و اوج رونق این روستا که باعت شکل‌گیری بیشتر بافت امروزی آن شده به اواخر ساسانی و اوایل اسلام برمی‌گردد ولی با توجه به شرایط اقلیمی منظر فرهنگی میمند وجود استقرارهای پیش از تاریخ نیز در این منطقه دور از انتظار نیست.

در سال ۱۳۸۲ پایگاه ملی روستای دستکند میمند ایجاد و راه اندازی شد که مجموعه فعالیت‌های انجام شده به همراه پژوهش‌های مختلف و ارائه آن‌ها در مجامع بین‌المللی باعث کسب جایزه جهانی ملینامرکوری یونان در سال ۲۰۰۵ و قرار گرفتن این روستا در لیست روستاهای واجد شرایط برای ثبت‌جهانی شد. در نهایت بر پایه ارزش‌های برجسته جهانی از جمله تعامل انسان و طبیعت (معیار ۵) در تیرماه ۱۳۹۴ در اجلاس بن آلمان از سوی یونسکو این منظر فرهنگی در فهرست میراث‌جهانی قرار گرفت.

کوچ مردم میمند

یکی از نمودهای برجسته جهانی این منظرفرهنگی شیوه سه مرحله کوچ مردمان این منطقه است که در تعداد مراحل و نحوه اجرا با شیوه مرسوم دو مرحله‌ای (ییلاق و قشلاق) کوچ ایران و جهان متفاوت است. به‌طوریکه در این ناحیه مردم براساس تعامل سازنده با طبیعت و استفاده مناسب و بهینه از منابع برای زندگی، کوچ سه مرحله‌ای را به این روش که چهار ماه اول سال در دشت میمند که شرایط مناسبی برای چرای دام است زندگی می‌کنند و در چهار ماه دوم که هوا گرمتر می‌شود به آبادیهای سردسیری کوچ می‌کنند و در چهار ماه سوم در روستای دستکند میمند زندگی ادامه پیدا می‌کند. به عبارتی روستای دستکند میمند یک منزلگاه موقت زمستانی برای مردمان محسوب می‌شود. نکته دیگر اینکه در شیوه معمول و متداول کوچ در ایران انسان به همراه اسباب و وسایل زندگی و همچنین خانه از جایی به جای دیگر منتقل می‌شود در صورتی‌که در این منطقه محل سکونت ثابت بلکه انسان با اسباب و وسایل جابجا می‌شود. در روند و حرکت زندگی مردمان این منظر فرهنگی محصولات کشاورزی، دامی و صنایع‌دستی نیز تولید می‌شود.

blank

روستای جهانی میمند و اقدامات انجام شده

در حال حاضر پایگاه میراث‌جهانی میمند اقداماتی در زمینه‌های مختلف عمرانی، مرمت و حفاظت از بافت تاریخی روستا و منظرفرهنگی میمند انجام می‌دهد. علاوه بر این مطالعات پژوهشی در خصوص معماری، باستان‌شناسی، مردم‌شناسی، صنایع‌دستی، زبان و گویش، جمعیت، جامعه‌شناسی، شناسایی منطقه، پزشکی سنتی، فرهنگ جامع، گیاه‌شناسی، جانورشناسی، ساخت فیلم مستند و نماهنگ، ترجمه پژوهش‌های مختلف به زبان‌های متفاوت دنیا انجام گرفته و همچنان ادامه دارد. همچنین به منظور فراهم‌کردن زیرساخت‌های گردشگری و همچنین تامین نیازهای گردشگران فعالیت‌های مهمی با توجه به استانداردهای سازمان یونسکو انجام گرفته است که می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد.

  • راه‌اندازی موزه مردم‌شناسی (تغییر کاربری آتشکده)
  • راه‌اندازی مهمان‌سرای سنتی (تغییر کاربری کیچه‌های دست‌کند)
  • نگهبانی ابتدای روستا (الهام از معماری گمبه)
  • پارکینگ (مجهز به سرویس بهداشتی در ورودی روستا)
  • سکوهای نشیمن (ساخت با مصالح بومی و طبیعی)
  • پارک کودک
  • سرویس‌های بهداشتی و حمام عمومی (نمای همخوان با بافت و مجهز به سپتیک برای تخلیه فاضلاب)
  • راه‌اندازی واحدهای بوم‌گردی
  • راه‌اندازی خانه کودک و نوجوان

منبع: میراث آریا

قلعه کاظم‌خان، یک شبه جزیره اورارتویی در ساحل دریاچه ارومیه

در نزدیکی این اثر، شبه جزیره دیگری مشابه به آن واقع شده که به «خرسک» یا «خرسنگ» معروف است، در گذشته راه دسترسی به این قلعه، جاده خاکی به طول حدود ۵۰۰ متر بوده که از ساحل دریاچه به آن متصل می‌شد.

اما امروزه این قلعه با توجه به پس‌روی آب دریاچه به طور کامل بیرون از آب قرار گرفته و دسترسی به آن از هر طرف امکان‌پذیر است.

این قلعه دارای آثار تاریخی مهمی است که مهمترین و قدیمی‌ترین آن‌ها در دوره اورارتویی احداث شده است.

در اوایل دوران اسلامی قلعه آباد بوده و در آن استقرار انسانی وجود داشته است، در دوران ایلخانیان مغول با تغییر کاربری بناهای قدیمی و احداث بناهای جدید در محوطه برای مدت نامعلومی مورد استفاده قرار گرفته است.

این قلعه مجددا در اواخر دوره قاجار و اوایل حکومت پهلوی با تغییرات و احداث بناهای جدید محلی برای سکونت قرار گرفت.

آثار تاریخی مهمی در این قلعه وجود دارد که به ترتیب از پایین قلعه تا راس آن عبارت از غار یا پناهگاه صخره‌ای، بقایای روستای اسلامی دامنه قلعه، دروازه ورودی اصلی و کریدور صخره‌ای، استقرارهای میان‌قلعه، استقرارهای بالا قلعه، تالار صخره‌ای جنوبی و منابع ذخیره آب هستند.

دسترسی به سطوح فوقانی قلعه تنها به وسیله یک مسیر شیب‌دار در ضلع غربی امکان‌پذیر و به همین دلیل به قلعه «یک در» یا «تک در» نیز معروف است.

بخشی از این مسیر به صورت طبیعی و بخش دیگری از آن با تراش‌های صخره‌ای و هموار کردن سطوح سنگی فراهم شده است.

بدین صورت که تا محل بریدگی صخره‌ای که به وسیله یک پل چوبی به هم متصل شده و محل دروازه اصلی مجموعه است با استفاده از قطعات سنگی که بخش عمده‌ای از آن از بین رفته، مفروش شده و اندکی پس از آن کریدور صخره‌ای که به وسیله تراش سطح صخره‌ای ایجاد شده، دسترسی به سطح قلعه میسر می‌شود.

در کنار پل چوبی و نرسیده به آن، آثار و بقایای دیوار اورارتویی با تخته‌سنگ‌های بزرگ و بدون ملاط به ارتفاع نزدیک به ۴ متر برجای مانده که به نظر می‌رسد به عنوان دروازه اصلی محوطه کاربرد داشته است.

کریدور صخره‌ای

بعد از پل چوبی و دروازه اصلی، راهرو یا کریدور سنگی به طول تقریبی ۳۰ متر با شکافتن سطح صخره موجود در این قسمت به عمق ۲ تا ۲/۵ متر ایجاد شده که امکان دسترسی به سطح قلعه را فراهم می‌کند. عرض این کریدو در بیشتر بخش‌ها بین ۱/۵ تا نزدیک به ۲ متر است و کف آن دارای پله‌هایی بوده که به مرور زمان و کیفیت پایین صخره، بخش عمده‌ای از آن از بین رفته و تشخیص پله‌ها در حال حاضر به سختی امکان‌پذیر است و به همین دلیل اندازه‌گیری دقیق ابعاد پله‌ها مقدور نیست.

شیب‌دار بودن و عبور آب ناشی از بارندگی از کف این کریدور در تخریب پله‌ها تاثیرگذار بوده است.

تاسیسات اورارتویی قلعه

بخش عمده‌ای از ساخت‌وسازهای اورارتویی در حد فاصل بین کریدور ورودی و سازه‌های راس قلعه، در فضای شیب‌دار میان قلعه واقع شده است.

در این قسمت، بقایای بناهای اورارتویی با لاشه سنگ‌های نسبتا بزرگ و بدون ملات با جهت شمالی_جنوبی ساخته شده است و ارتفاع بلندترین بخش باقی‌مانده آن هم به حدود ۳ متر می‌رسد.

با فاصله اندکی از جنوب این اتاق در دل صخره، فضای چهارگوش بزرگتری ایجاد کرده‌اند که به لحاظ عمق تراش صخره از دیگر اتاق‌ها اهمیت بیشتری دارد و «تالار صخره‌ای میان‌قلعه» نام دارد.

تاسیسات اورارتویی بالاقلعه

در بلندترین نقطه قلعه، که در ضلع غربی آن واقع شده و مشرف به پرتگاه‌های بلند و خطرناک است، بقایای تاسیسات و سازه‌های اورارتویی قابل شاهده است.

بقایای پله‌های تراشیده صخره‌ای و هاون‌های سنگی در جای جای بالاقلعه به چشم می‌خورد.

در انتهای ضلع غربی و مشرف به پرتگاه بقایای چند سازه اورارتویی چهارگوش با فواصل مشخص از یکدیگر برجای مانده که از دیوارهایی با تخته سنگ‌های بزرگ و بدون ملات ساخته شده است.

کمی پایین‌تر از آن، سازه دیگری وجود دارد که ظاهراً محل اصلی تاسیسات راس قلعه بوده و شامل بقایای چند اتاق است که در دیواری به طول باقی‌مانده ۲۰ متر قرار گرفته‌اند، بقایای این دیوار از دو ردیف سنگ لاشه‌ای بزرگ تشکیل شده است.

سیستم ذخیره آب

در سطح قلعه کاظم‌خان تعدادی گودال و چاه سنگی دست‌کند شناسایی شده که در بستر صخره‌ای قلعه ایجاد کرده‌اند، این مخازن، با توجه به محل قرارگیری آن‌ها به عنوان آب انبار برای ذخیره آب ناشی از بارندگی و استفاده در فصول کم‌آبی منطقه کاربرد داشته‌اند.

نبود چشمه‌های آب شیرین و همچنین شوری آب دریاچه وعدم امکان استفاده به عنوان آب آشامیدنی برای ساکنان قلعه، اهمیت آن‌ها را دوچندان کرده است. از این میان ۵ آب انبار اهمیت بیشتری دارند

جمع‌بندی

قلعه کاظم‌خان با توجه به آثار موجود در آن بی‌شک یکی از مهمترین آثار تاریخی غرب دریاچه ارومیه و استان اذربایجان غربی محسوب می‌شود.

به نظر می‌رسد مهمترین و قدیمی‌ترین استقرار در آن در دوران اورارتوها شکل گرفته باشد، با این وجود، با بررسی‌های تخصصی، وجود استقرارهای قبل از دوران اورارتوها در قلعه و به ویژه در پناهگاه صخره‌ای محتمل است.

وجود کریدور صخره‌ای، تاسیسات میان‌قلعه و بالاقلعه و منابع مهم ذخیره آب در سطح محوطه نشان می‌دهد قلعه کاظم‌خان یکی از محوطه‌های پراهمیت دوران اورارتوها، در زمان گشترش قلمرو این حکومت در نواحی شرقی امپراطوری بوده و جمعیت قابل توجهی در آن زندگی می‌کرده‌اند.

در زمان پرآبی دریاچه، این قلعه تقریبا به طور کامل، محصور در آب بوده و تنها از طریق جاده باریکی امکان دسترسی به خشکی داشته و چه بسا در زمان پرآبی این راه هم به زیر آب رفته و تامین مایحتاج ساکنین قلعه، صرفا با قایق صورت گرفته است.

بر همین اساس می‌توان قلعه کاظم‌خان را مهمترین شبه جزیره اورارتویی دریاچه ارومیه در شرق حکومت اورارتوها دانست، به استناد کتب و منابع تاریخ و همچنین مدارک سفالی، در اوایل دوران اسلامی، دوران ایلخانیان مغول، اواخر قاجار و اوایل پهلوی در این قلعه مجدداً استقرارهای انسانی دیگری شکل گرفته و همین گروه‌های انسانی در آثار موجود در قلعه دخل و تصرف کرده، بخش‌هایی را تخریب و با تغییر کاربری تعدادی از آن‌ها و اضافه کردن بناهای جدید و استفاده مجدد، بیشترین آسیب را به سازه‌های اورارتویی وارد کرده‌اند.

این مجموعه تاریخی دارای ارزش فراوانی برای جذب گردشگر است و پتانسیل بالایی در تبدیل شدن به یکی از قطب‌های گردشگری و تاریخی در منطقه شمال‌غرب دارد و همین امر لزوم ایجاد و گسترش زیرساخت‌های گردشگری در آن را دوچندان کرده است.

* گزارش بهروز خان‌محمدی، کارشناس باستان‌شناسی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان غربی

منبع:میراث آریا

آشنایی با اولین‌های حرفه سینما در موزه ملی سینما ایتالیا

موزه‌ها همواره نمایان‌گر میراث ملت‌ها در طول تاریخ بوده و فرهنگ، تاریخ و هنر را برای نسل بعد بازگو می‌کنند. موزه‌ها همچنین حافظ تاریخ نسل گذشته و فرهنگ ملل و اقوام هستند و تجربه سیر در تاریخ را برای علاقه‌مندان به ارمغان می‌آورند.

ایتالیا از جمله کشورهای توسعه‌یافته‌ای است که در جنوب اروپا واقع شده است. در این کشور حدود ۴۵۰۰ موزه و گالری قرار دارد که بخشی از تاریخ و فرهنگ گذشته  کشور ایتالیا و جهان را به نمایش می‌گذارد.

ایتالیا کشوری است سرشار از هنر که تمام بخش‌های آن از جمله ساختمان‌ها، خیابان‌ها و … این هنر و زیبایی‌‎ را به بهترین شکل تصویر کرده‌اند.

«موزه ملی سینما» که علاقه‌مندان بسیاری را به خود برای بازدید جذب می‌کند، تاریخ سینما به وسیله تجهیزات و آثار به جا مانده از اولین روزهای تولید فیلم تا به امروز را به تصویر می‌کشد که در تورین ایتالیا قرار دارد.

گفتنی است که این موزه لقب «بلندترین موزه جهان» و «بلندترین بنای سنگی- آجری جهان» را به خود اختصاص داده است که بنای آن ۱۵۰ سال قدمت دارد و ساختمان آن یکی از ساختمان‌های موزه‌ای زیبا در جهان به شمار می‌آید. برج «La Mole Antonelian» که یکی از مشهورترین ساختمان‌های تورین است به عنوان نماد این شهر شناخته می‌شود و نام معمار آن «الساندرو آنتونلی» بر روی بنا گذاشته شده است.

blank

 

این بنا در ژانویه سال ۲۰۰۰ افتتاح و به موزه ملی سینما در تورین تبدیل شده است که هسته اصلی این موزه ملی توسط مجموعه‌دار و مورخ بزرگ ایتالیایی «ماریا آدریانا پرولو» جمع‌آوری و احداث شده و شامل کتاب‌ها، اسلایدها و فیلم‌های مربوط به تاریخ سینما و برجسته‌ترین اتفاقات دنیای سینما است.

موزه ملی سینما تورین با حدود ۳۲۰۰ متر مربع مساحت، دارای ۵ طبقه است که علاقه‌مندان به سینما می‌توانند از فیلم،‌ کتاب، مجله، مستندات، عکس، پوستر، وسایل فنی و آرشیو صدای مرتبط با سینما که در این موزه نگهداری می‌شود بازدید کنند.

این موزه دارای مجموعه‌ای عظیم از۲۰ هزار دستگاه، نقاشی و آثار چاپی، بیش از ۳۰۰ هزار پوستر فیلم، ۱۲ هزار حلقه فیلم و نزدیک به ۲۶ هزار  کتاب مرتبط با سینما و… است.

در قسمت باستان‌شناسی موزه سینما علاقه‌مندان و گردشگران می‌توانند اطلاعاتی درخصوص اولین چراغ‌ عکس‌ها، اسلاید آن‌ها، اولین نمونه دستگاه‌های القاکننده حرکت در تصاویر مانند شهرفرنگ‌ها کسب کنند و شماری از آن‌ها را از نزدیک به تماشا بنشینند.

blank

 

قرارگیری مجسمه عظیمی از «مولوخیکی» فضای عجیبی را در بنای این موزه ایجاد کرده است که بازدیدکنندگان از تماشای آن شگفت‌زده خواهند شد.

مجموعه آثار این موزه دربرگیرنده وسایل و ابزار کارخانه‌های معروف فیلم‌سازی دنیا مانند برادران وارنر، صداگذاری روی فیلم‌ها، ستاره‌های سینما و گالری پوسترهای برترین فیلم‌های تاریخ سینما است.

یکی از ساختمان‌های وابسته به موزه که نقش مهمی در توسعه و کارکرد آن دارد، سینما ماسیمو است و از معدود سینماهای موجود در ایتالیا به حساب می‌آید که مجهز به سیستم پخش ۷۰mm است؛ این مجموعه دارای سه سالن است که سالن شماره ۳ آن چیزی حدود ۱۵۰ نفر ظرفیت دارد.

موزه ملی سینما

گفتنی است که در اولین سالگرد این مجموعه در سال ۲۰۰۲ نسخه ۷۰ mm  فیلم «بیگانه» به نمایش گذاشته شد، همچنین فستیوال‌های فیلم تورنتو هنوز هم در این مجموعه برگزار می‌شوند. البته باید گفت نمایش و اکران فیلم «کلوزآپ» به کارگردانی عباس کیارستمی و نمایش آثار عکس و فیلم امیر نادری در سال ۸۴ از جمله رویدادهای مهم این سینما به ویژه برای ایرانیان به شمار می‌رود.

منبع: ایسنا

مرتبط:

موزه‌ها آیینه استمرار تاریخ

موزه‌ها آیینه استمرار تاریخ

موزه‌ها آیینه متجلی باورها، آیین‌ها و استمرار تاریخ هر منطقه هستند که تمدن‌های عظیم فرهنگ، تاریخ ایران و آثار سراسر کشور را به نمایش‌ می‌گذارند.

موزه‌ها به انواع مختلفی طبقه‌بندی می‌شوند که برای مثال می‌توان به موزه‌های تاریخ و باستان‌شناسی، موزه‌های فضای باز (سایت‌موزه‌ها)، موزه‌های مردم‌شناسی، کاخ‌موزه‌ها، موزه‌های علوم و تاریخ طبیعی، موزه‌های منطقه‌ای (محلی)، موزه‌های سیار (گردشی)، پارک‌موزه‌ها، موزه‌های سلاح (نظامی) و موزه‌های اندیشمندان (خانه هنرمندان) اشاره کرد؛ در ادامه به معرفی انواع موزه می‌پردازیم.

blank

موزه تاریخ و باستان‌شناسی

این دسته از موزه‌ها، نگاهی تاریخی داشته و بیان‌گر سلسله‌ها و دوره‌های تاریخی هستند. بیشتر آثار در این موزه‌ها از طریق کاوش‌های باستان‌شناسی به دست آمده‌ و بیانگر فرهنگ و تمدن گذشته و تلفیق‌کننده علم، هنر و دانش یک ملت و قوم هستند.

 

این دسته از موزه‌ها «مادر» نیز نامیده می‌شوند. موزه‌ ملی ایران (ایران باستان)، موزه ملی مرسای در فرانسه، موزه ملی تاریخ آمریکا در واشنتگتن و موزه بزرگ و منطقه‌ای خراسان در مشهد در این دسته از موزه‌ها قرار می‌گیرند.

کاخ تخت جمشید فارس-گردشگری مجازی-پایگاه‌های میراث فرهنگی-تورهای تخصصی گردشگری

موزه‌های فضای باز (سایت‌موزه)

با ایجاد این نوع موزه‌ها می‌توان به معرفی یافته‌ها و داده‌های مهم باستان‌شناسی کمک بزرگی کرد. به تعبیری دیگر در شرایطی که کاوش علمی باستان‌شناسی به نتایج مطلوب کشف آثار ارزشمند غیرمنقول منجر می‌شود و از طرفی دیگر این آثار قابل انتقال به موزه‌ها نیستند، با مهیا کردن شرایط و امکانات لازم، مکان مورد نظر را جهت بازدید عموم فراهم می‌سازند. این اقدام در اصطلاح به موزه فضای باز مشهور است. از جمله این موزه‌ها می‌توان به تخت جمشید در شیراز و محوطه تاریخی هگمتانه در همدان اشاره کرد.

 

این نوع موزه‌ها در دیگر کشورها مانند چین، یونان و برخی از کشورهای اروپایی نیز رایج است. در استان خراسان محوطه تاریخی «بندیان» درگز که دارای گچ‌بری‌های بسیار زیبایی از دوره‌ ساسانیان است و همچنین محوطه تاریخی«شادیاخ» نیشابور از نمونه‌های دیگر این نوع از موزه‌ها به شمار می‌رود.

موزه مردم‌شناسی اردبیل

موزه‌های مردم‌شناسی

این دسته از موزه‌ها فرهنگ، آداب و رسوم، اعتقادات، پوشاک، حرف و مشاغل قدیمی و سنن اجتماعی حاکم بر جامعه را نشان می‌دهند که از جمله آن‌ها می‌توان موزه مردم‌شناسی تهران، حمام گنجعلی‌خان کرمان و موزه‌های مردم‌شناسی گناباد، تربت جام، تایباد، کلات، سبزوار و … را نام برد.

کاخ‌موزه‌ها

بناها یا آثار تاریخی هستند که از گذشتگان به دست ما رسیده و بیانگر وضعیت و نحوه زندگی صاحبان آن‌ها است. ممکن است در این بناها، اشیاء تاریخی و نیز آثار هنری از جمله نقاشی روی دیوار، گچ‌کاری و … وجود داشته باشد.

کاخ‌موزه‌ها معمولا در مراکز حکومتی به وجود می‌آیند. هدف از تأسیس این موزه‌ها به نمایش گذاشتن اثر و بنای تاریخی و همچنین عبرت‌آموزی از گذشتگان است. مجموعه کاخ‌های سعدآباد تهران در این دسته در موزه‌ها قرار می‌گیرند.

باغ موزه نادری

موزه‌های هنری

در این موزه‌ها انواع هنرهای تجسمی و تزئینی که از زیبایی‌شناسی بالایی برخوردار هستند، به نمایش گذاشته می‌شوند و اغلب افراد زیادی از این موزه‌ها بازدید می‌کنند. موزه‌ هنرهای زیبا در تهران و موزه هنرهای تزئینی در اصفهان از جمله این موزه‌ها به حساب می‌آیند.

blank

موزه علوم و تاریخ طبیعی

در این دسته از موزه‌ها، تجربه‌های علمی بر اساس شواهد، وسایل کار و تاریخ طبیعی که در برگیرنده گونه‌های مختلف گیاهی به ویژه جانوران است در معرض دید عموم قرار می‌گیرد و موزه‌ تاریخ طبیعی اصفهان و موزه علوم و تاریخ طبیعی مشهد از این نوع موزه‌ها هستند.

blank

موزه‌های محلی یا منطقه‌ای

این موزه‌ها بیانگر و نمودار فرهنگ یک منطقه یا یک محله خاص هستند و صرفا آثار و اشیاء تاریخی همان منطقه را به نمایش می‌گذارند. موزه شوش، تخت جمشید و موزه توس در خراسان از نمونه‌های این موزه‌ها به حساب می‌آیند.

blank

 

موزه‌های سیار

این دسته از موزه‌ها برای پیش‌برد سریع اهداف فرهنگی و به دلیل عدم امکانات موجود در مناطق و شهرهای محروم شکل می‌گیرند. این موزه‌ها فرهنگ‌های گوناگون را در مکان‌های مختلف در معرض دید عموم قرار می‌دهند.

در شرایطی که این موزه‌ها مورد توجه کافی قرار گیرند، بسیار اثرگذار خواهند بود. به عنوان مثال می‌توان موزه سیار کودک و صلح به مدیریت خانم نیک‌ذات در خراسان رضوی که به اغلب کشورهای جهان سفر کرده‌است را به عنوان نمونه‌ای از این نوع موزه‌ها بیان کرد.

موزه ژئوپارک جهانی قشم

پارک‌موزه‌ها

پارک‌موزه‌ها به دلیل داشتن ابعاد گوناگون علمی و فرهنگی و جاذبه‌های تفریحی و آموزشی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند، زیرا مسائل زیستی و طبیعی را از نزدیک برای عموم به نمایش می‌گذارند. امکان بازدید عموم مردم از این موزه‌ها از جمله ویژگی‌های این نوع از موزه‌ها به شمار می‌رود.

در ایران ایجاد پارک‌موزه سابقه ندارد، اما در کشورهایی مانند چین و کره شمالی این نوع از موزه‌ها مرسوم است. مکان‌های فرهنگی، ملی و تاریخی چون آرامگاه فردوسی در مشهد، آرامگاه عطار و خیام در نیشابور می‌توانند مکان مناسبی برای این منظور باشند.

موزه‌های نظامی

این دسته از موزه‌ها روند تاریخی انواع سلاح‌های نظامی و جنگی را در معرض دید همگان قرار می‌دهند. این نوع اشیاء دربرگیرنده لباس‌های نظامی و رزمی، اسلحه و دیگر وسایل رزمی نیز هستند.

blank

 

موزه‌های اندیشمندان (خانه هنرمندان)

این موزه‌ها برای ارج نهادن به هنرمندان، نویسندگان، مخترعان و مفاخر جامعه معمولا پس از درگذشتشان در خانه شخصی این افراد ایجاد می‌شود و دربرگیرنده وسایل شخصی، وسایل کار و آثار ایشان است؛ این موزه‌ها بیشتر در کشورهای اروپایی مرسوم است.

 

خانه شکسپیر نویسنده مشهور انگلیسی و ادیسون مخترع برق در آمریکا نمونه‌ای این موزه‌ها هستند. در ایران نیز خانه بزرگ‌مرد موسیقی، استاد ابوالحسن صبا و همچنین خانه استاد شهریار تبدیل به موزه شده است. در خراسان رضوی منزل پدری شهید مرتضی مطهری در فریمان نیز به خانه موزه تبدیل شده است.

منبع:

پهلوان، مهرآسا؛ ۱۳۹۸؛ کتاب موزه‌ها و مجموعه‌داران خراسان رضوی؛ انتشارات درج سخن

ایسنا

سیاه‌دوزی شاهکوه هنری برگرفته از طبیعت

در شاهکوه سیاه‌دوزی بیشتر بر روی لباس‌های محلی زنان توسط نخ سیاه، بر روی پارچه سفید کرپ پشمی، چلوار، ابریشمی با استفاده از نقوش بته‌جقه، گل‌های ساده، خطوط شکسته و منحنی انجام می‌شود. البته درگذشته تنها به روی لباس زنان و حوله، این نوع سوزن‌دوزی دیده می‌شد اما امروزه دامنه کاربرد آن کمی گسترده‌تر شده است و در نقش اندازی روی سجاده، جانمازی، تابلو و… به کار می‌رود.

لباس محلی شاهکوه از زیبایی و سادگی خاصی برخوردار است و نقوش آن به شکل بدوی در بستر سفید پارچه خودنمایی می‌کند. زنان روستا بدون نقشه و به‌طور ذهنی نقوشی انتزاعی و ملهم از محیط اطراف و طبیعت موجود در منطقه را به روی لباسشان می‌دوزند؛ به‌عنوان نمونه می‌توان به شباهت نقش «کج بته» با درخت «سرو کوهی» یا «اورس» که محل رویش آن در کوه‌های شاهکوه است و حضور پرندگانی چون کبک و گنجشک و خروس در این منطقه و طرح «ول ولو» که نشان از کوه‌های شاهکوه اشاره کرد.

برخی دیگر از این نقوش ازجمله لوتوس، فروهر و… برگرفته از نمادهای مذهبی در هنر و معماری دوره هخامنشیان است؛ در آثار مردم شاهکوه می‌توان وجود نشانه‌های نیلوفر ۱۲ پر را که در سیاه‌دوزی نقش بسته، مشاهده کرد. در نقش ترنج روسری زنان و عناصر معماری این روستا نیز می‌توان نشانه‌هایی از آیین مهر و نقش خورشید را دید.

با توجه به باور مردم بومی شاهکوه که گفته می‌شود فلسفه سیاه‌دوزی همانند فلسفه تولد انسان است که از عالم پاکی پا به عرصه هستی گذارده و سفیدی لباس، نمادی از پاکی و درستی عالم دگر است. زمانی که زندگی فرد شروع می‌شود مانند نقش‌ها و طرح‌های سیاه‌دوزی آهسته و قدم‌به‌قدم بستر سفید زندگی از امور خوب و بد انسان نقش زده می‌شود؛ پس برای هر نقش اسم و هویتی تعریف‌شده است.

قندکله (کله‌قندی)، ول ویلی (زیگزاگ)، ول ویلی قندکله، تیب سیاهک (نقطه سیاه) یا ستاره، ول پته (کژ بته یا کج بته)، جیکا (گنجشک)، ﮐﮏ (کبک)، خروس و… از اسامی نقوش در سیاه‌دوزی شاهکوه است. دوخت‌های به‌کاررفته در این سوزن‌دوزی عبارت‌اند از تک‌دوزی ساده، تک‌دوزی قندکله، ﭼﺒﻠﻮکی (سه دندانه)، دندان‌موشی دسته‌بندی، زنجیره دوزی، زیگزاگ، ساقه‌دوزی، سرخس دوزی، بست افقی و عمودی که بیشترین دوخت بکار رفته در آن بخیه عمودی و افقی است.

برای دوخت نقوش در سیاه‌دوزی شاهکوه ابتدا طرح موردنظر روی پارچه طراحی‌شده که غالباً این امر توسط مردان روستا صورت می‌پذیرد، آنگاه با نخ سیاه طرح اولیه به شیوه زنجیره دوزی، شماره‌دوزی، ساقه‌دوزی و زیگزاگ دوخته می‌شود و در بخش‌های محدودی از طرح، به‌صورت نگینی از رنگ‌هایی چون قرمز، سبز و گاهی زرد برای دوخت غنچه و کاسبرگ‌ها بهره می‌گیرند. نقوش به‌کاررفته در آن متشکل از گل با ساقه‌های بلند، سرو به شکل کج بته و اشکال هندسی مثل زیگزاگ و خطوط منحنی است که تمامی طرح در محدوده و کادری مشخص تعیین می‌شود.

به نکته حائز اهمیتی که دراین‌بین می‌توان به آن اشاره کرد این است که سیاه‌دوزی شاهکوه تنها یک‌رشته صنایع‌دستی به‌حساب نمی‌آید بلکه چندین رشته بومی را در دل خود جای‌داده است که از آن جمله می‌توان به دوخت لباس محلی، نساجی سنتی، نخ‌ریسی، رنگرزی و. . اشاره کرد. درواقع با حفظ یک‌رشته می‌توان عملاً از چندین رشته حمایت و آنان را از معرض خطر فراموشی حفظ کرد و نگاه علاقه‌مندان و گردشگران را به سمت هنرهای ارزشمند مناطق روستایی استان جلب کرد.

سیاه‌دوزی روستای شاهکوه در اسفندماه سال ۱۳۹۴ به شماره ۱۱۵۶ در فهرست میراث ناملموس کشور به ثبت رسید.

منبع: میراث آریا

سراب، چشمه آب‌گرم‌های درمانی در آذربایجان شرقی

در نواحی مختلف آذربایجان شرقی انواع چشمه‌های معدنی آب گرم و سرد وجود دارد که مورد بهره‌برداری عموم مردم و سایر نواحی ایران است. در ناحیه سراب و بستان‌آباد ۱۴۹ چشمه و در ناحیه تبریز و آذرشهر ۱۴۱ چشمه وجود دارد.

تاریخچه آب‌درمانی یا «هیدروتراپی» که قدیمی‌ترین شیوه درمانی طبی نیز به حساب می‌آید به تمدن‌های مصر _ یونان و روم باستان بازمی‌گردد، به طوریکه درباریان مصر حوضچه‌هایی داشتند که به آب آن‌ها گل و گیاه و روغن‌های خاص اضافه کرده و تصور می‌کردند چشمه‌های آب‌گرم با بهبود روند گردش خون می‌تواند برای سلامت انسان مفید باشد.

آب‌های گرم درمانی، عامل مهم جذب گردشگر

شهرستان سراب به دلیل دارا بودن چندین چشمه آب گرم ویژه، شایستگی کسب عنوان شهر چشمه‌های آب گرم کشور را دارد.

آب‌های گرم و معدنی شهرستان سراب یکی از ظرفیت‌های ارزشمند گردشگری آن محسوب می‌شود و وجود یک کمربند آب گرم در دامنه بزقوش که از اسب فروشان شروع و تا اردها ادامه دارد یک ظرفیت عظیمی است که هم دارای منابع طبیعی و طبیعت بکر بوده و هم چندین آب‌گرم را در خود جای داده است.

آب‌های گرم اسب فروشان، الله حق، اردها، شالقون و جلده باخان همگی در دامنه بزقوش قرار گرفته‌اند.

چشمه‌های آب‌گرم اسب فروشان، آب‌گرم الله حق در دامنه کوه بزقوش و در یک کیلومتری چشمه اسب فروشان، چشمه معدنی شالقون، آب‌گرم اردها، آب‌گرم جلده باخان و آب‌گرم نرمیق را می‌توان از شناخته‌شده‌ترین چشمه‌های سراب عنوان کرد.

اسب فروشان آب‌گرمی که از دل کوه می‌جوشد

منطقه نمونه گردشگری اسب فروشان در ۲۲ کیلومتری جنوب سراب واقع شده است.

در این محدوده دو استخر مجزای مردانه و زنانه به ابعاد ۴×۸ متر به‌صورت بهداشتی احداث شده است. همچنین در راستای توسعه صنعت گردشگری در منطقه و رفاه حال مسافرین محترم زیرساخت‌های گردشگری توسط اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان شرقی احداث شده و به مرور در حال تکمیل و تجهیز است.

آب‌گرم اسب فروشان در روستایی به همین نام و در جنوب غربی شهرستان سراب در دامنه رشته‌کوه‌های بزقوش واقع شده است. آب آن که بین ۳۵ الی ۸۵ درجه حرارت دارد از کوه بزقوش که از کوه‌های آتش‌فشانی منطقه است سرچشمه می‌گیرد. آب این مجموعه خواص درمانی زیادی دارد و هرساله میزبان طیف وسیعی از گردشگران است.

آب‌گرم اسب فروشان مشرف به دره‌ای است که رودخانه‌ای در داخل آن و از کوه بزقوش سرچشمه می‌گیرد و در فاصله ۵۰۰ متری از این آب گرم آبشاری ۳ متری وجود دارد که تابستان و زمستان زیبایی‌های مخصوص به خود را دارد و هرساله میزبان گردشگران و کوهنوردان بسیاری است.

این آب‌گرم به دلیل داشتن آبی ولرم به مراتب لذت و آرامش بیشتری نسبت به سایر آب‌گرم‌های کشور حتی مانند سرعین برای گردشگران به ارمغان می‌آورد.

آب‌گرم روستای شالقون

شالقون از گردشگرپذیرترین روستاها در سطح منطقه است. طبیعت شالقون از اواخر خردادماه تا اواخر مردادماه به اوج زیبایی خود می‌رسد.

آب‌گرم معدنی و درمانی شالقون که از دل کوه و از لایه‌های ماگمای زیرزمین بیرون می‌آید و دمایی آب خروجی آن حدود ۵۰ درجه سانتی گراد است.

آب گرم اللّه حق

آب گرم اللّه حق در جنوب غربی دهکده‌ای به همین نام در شمال شرقی آب گرم سراب واقع شده است. این ناحیه دره‌ای، تقریباً شمالی – جنوبی است که نهر آبی در انتهای آن به طرف شمال جاری است. آب‌گرم در دو نقطه دامنه شرقی دره به فاصله چند متر از یکدیگر از زمین خارج می‌شود.

آب‌گرم معدنی الله حق در دامنه رشته‌کوه زیبا، سرسبز و خوش آب‌وهوای بزقوش، نزدیک روستای قدیمی و باستانی الله حق قرار دارد که دارای دو حوضچه زنانه و مردانه است و از آنجا که در دامنه کوه واقع‌شده کاملاً ییلاقی و خوش آب‌وهوا است و در فصول بهار و تابستان پذیرای مسافران از روستاها و شهرهای مختلف کشور عزیزمان است.

آب‌گرم الله حقی دارای خواص درمانی ارزشمندی برای امراضی چون رماتیسم، سنگ کلیه و آب آن بسیار اشتهاآور است.

شکر درق روستایی با لبنیات و عسل ناب در کنار جوشش آب گرم از دل کوهستان سرد، طبیعت زیبا و محیطی بکر و آرام زمینه را برای حضور گردشگران و زنبورداران در این منطقه فراهم آورده است.

عسل‌ها و لبنیات نابی که حاصل تلاش و همکاری انسان و طبیعت است در این منطقه به خوبی مشهود است.

آب‌گرم کوچکی هم که در این منطقه و در دل کوهستان نهفته است آرام‌بخش گردشگران و اهالی منطقه بعد از یک روز گردش در دل کوه و بعد از یک روز کاری در کوهستان است.

آب‌گرم جلده باخان سراب

آب‌گرم جلده باخان در حنوب شرقی شهر سراب و در نزدیکی روستای به نام نرمیق قرار دارد. مقدار دبی این چشمه بیش از ۵ لیتر بر ثانیه بوده و درجه حرارت آب آن بین ۳۵ تا ۷۵ درجه سانتی گراد در نوسان است. خاستگاه چشمه مذکور جوی و بروندوم آتشفشانی بوده و جزو آب‌های سولفات سدیک است.

* گزارش از نویده رئوف فرد

منبع: میراث آریا

گلیم کردستان؛ هندسه نقش و خیال

مجموعه‌ای از رنگ‌ها و طرح‌های متنوع و زیبا را در ذهن خود تصور کنید که سرانگشتان زنی هنرمند آن هم زنی از دیار و خطه کردستان آنچنان هنرمندانه رنگ‌ها را به بازی می‌گیرد و رج به رج طرحی نو در می‌اندازد که امروزه شاهکاری می‌شود جهانی.

هنری که نامش گلیم است و از اعماق روح و ذهن انسان طرح می‌گیرد تا تابلویی شود هنری و حکایت‌ها داشته باشد از خلاقیت و سرچشمه گرفته باشد از طبیعت و زندگی مردمان کُرد، مردمانی هنرمند و سخت‌کوش که از دل کوه‌ها سربرآورده و از روزگارانی دور هنرها درانداخته‌اند با آوازه جهانی.

گلیم یا کُرد گفتنی “به‌ر” یکی از هنرهای اصیل و ارزشمند کردستانی‌ها است که در زمان‌هایی بس دور به منظور زیرانداز و یا پوششی بر روی حیوانات باربر استفاده و از پشم بز، گوسفند و … بافته شده است.

گلیم حاصل ذهن هنرمند و خلاقانه زنانی است که طرح و نقش اولیه‌ آن به صورت بداهه و خودجوش از ذهن خالق خود برآمده و به شکل گلیمی زیبا منقوش شده‌ است؛ چنان خلاقانه که در بین صدها گلیم به ندرت می‌توان طرحی تکراری و یا شبیه به دیگری را یافت.

طرح و نگاره‌های گلیم شاید در نگاه اول ساده پنداشته شود؛ اما مالامال است از تمثیل و استعاره و رمز و رازی که از ذهن انسان از فکر و اندیشه‌های انسان در زمان‌هایی بس دور برای نسل‌های بعدی به یادگار مانده است.

بافنده‌های گلیم چنان هارمونی زیبایی را در بین رنگ‌ها ایجاد کرده‌اند که چنان چشم‌ها را به خود خیره می‌کند که انسان مجلل و مدرن امروز از این تابلوی هنری زیبا که یادگاری است از زمان‌های قدیم به عنوان پوششی مدرن و تزئینی برای خانه‌های خود بهره می‌برد.

blank

 

انیسه رحیمی، زن ۴۵ ساله‌ای که می‌گوید از زمانی که یادش می‌آید مادرش در کنار کارهای منزل برای کمک خرج خانواده گلیم بافی می‌کرده است.

او می‌گوید از همان دوران کودکی گلیم بافی را نزد مادر خود یاد گرفته و پا به پای او گلیم بافی کرده است.

ادامه می‌دهد: در طول این سال‌ها برای بسیاری از کارگاه‌ها کار کرده و حتی سفارشات شخصی برای همسایه، آشنایان و اطرافیان را پذیرفته است.

انیسه می‌گوید: امروزه گلیم در بین مردم به ویژه خانواده‌های اعیانی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و به عنوان وسیله‌ای لوکس و مجلل به آن نگاه می‌کنند و حاضرند بابت آن هزینه بسیاری را بپردازند.

وی در خصوص ابزار مورد نیاز برای بافت یک گلیم می‌گوید: دار عمودی یا افقی، قیچی، کلکیت، سوکه، نقشه‌ و چاقو از ابزار مورد نیاز گلیم‌بافی هستند.

خانم رحیمی از مراحل بافت گلیم می‌گوید که اولین مرحله و اولین قدم برای بافت گلیم پس از انتخاب دار چله‌کشی و سپس نوبت به بستن کوجی است.

وی ادامه می‌دهد: اولین قدم برای آغاز بافت گلیم گیس بافی یا زنجیر بافی است که در اصل با بافتن چند رج ساده آغاز می‌شود که در ابتدای کار ۱۵ سانتی‌متر از ابتدای چله برای ریشه گلیم در نظر گرفته می‌شود.

blank

 

انیسه می‌گوید: بعد از بافت زنجیری گلیم بافت اصلی گلیم آغاز می‌شود و بافنده بر اساس طرح ذهنی خود و یا گاهی اوقات از روی نقشه نخ‌های رنگی را برای درآوردن طرح مورد نظر خود از لابه‌لای تارهای گلیم عبور می‌دهد.

به گفته این بافنده گلیم، بعد از مرحله زنجیر بافی باید حتما ساده بافی انجام شود، زیرا این کار سبب استحکام پایه و اساس گلیم می‌شود و سپس بافت تزئینی و طرح ذهنی بافنده آغاز می‌شود.

وی در خصوص نقش‌های به کار رفته در گلیم گفت: نقش‌های به کار رفته در گلیم‌ها معمولا انواع گل‌ها و بوته‌ها، بته جقه، طرح‌های لوزی، چهارگوش و سه گوش و شش گوش است.

به گفته این بافنده گلیم، رنگ قرمز پررنگ و کم‌رنگ در گلیم‌های کردستان بیشترین کاربرد را دارند؛ اما به طور کل می‌توان گفت رنگ قرمز، صورتی چرک، سرمه‌ای، مشکی، سبز پررنگ و یا کم‌رنگ و زرد بیشترین رنگ‌هایی هستند که در گلیم‌های کردستان به کار می‌روند.

وی ادامه داد: از جمله گلیم‌های کردستان می‌توان به ماهی درهم، گل میرزا علی، توت فرنگی، لوزی، کلاه‌فرنگی، سه ترنج، گل چایی را نام برد.

به طور کلی می‌توان گفت گلیم، فرشی با بافتی صاف و بدون پرز است که از زیرشاخه‌های هنر نساجی و بافندگی سنتی به شمار می‌رود.

گرچه امروزه کاربرد اصلی گلیم در زندگی روزمره انسان رنگ باخته است، اما این هنر بومی تمام عیار امروزه نزد مردم هنری با ارزش و جنبه تزئینی و مجلل به خود گرفته است.

منبع: ایسنا

مرتبط:

قروه؛ گاو صندوق گردشگری کردستان

پالنگان _ماسوله‌ای در دل کردستان

دست‌هایی که برای طلب باران به آسمان دراز شده است

 یکی از مراسم‌ قدیمی که برای طلب باران در برخی از مناطق کشور برگزار می‌شود، مراسم چمچه خاتون است که این روزها در قروه ابهر در حال برگزاری است.

طی سال‌های اخیر شاهد این هستیم که آسمان سخاوت خود را از زمینیان دریغ کرده که همین امر سبب بروز مشکلات فراوان برای انسان‌هایی شده است که از روزگاران نه‌ چندان دور تاکنون قدر آب‌ را ندانسته و گاهی حتی یک قطره هم در مصرفش صرفه‌جویی نکردند. یکی آب را برای تفریح در خانه‌باغ خود برگزید، یکی چاه عمیق بیشتری زد تا محصولی بکارد که برداشت آن حتی به آب مصرفی هم نیارزد و آن دیگری نیز شیلنگ را بی‌محابا گرفته و از ماشین تا کوچه و خیابان را شست.

کم‌لطف شدن آسمان نه تنها زندگی انسان‌ها را به هم ریخته، بلکه در اکوسیستم‌ حیوانات نیز تاثیرگذار است؛ به‌ طوری‌ که گونه برخی از آن‌ها به ویژه آبزیانی که روزگاری از دریاها و رودخانه‌ها تغذیه می‌کردند در معرض نابودی قرار دارد. اکنون دیگر صدای شرشر آب از بسیاری از رودخانه‌ها، چشمه‌ها و برکه‌ها به گوش نمی‌رسد. گلوی بسیاری از سدها خشکیده و لب‌های زمین در بسیاری از نقاط جهان از شدت خشکی ترک برداشته و در اثر استفاده‌ نادرست بشر، زمین در حال گرم شدن و یخ‌های قطبی در حال آب شدن است.

شاید وقتی سری به سد تهم زنجان یا کینه‌ورس ابهر بزنیم، عمق فاجعه برای‌مان بیشتر آشکار شود؛ چراکه دیواره‌های آهک بسته تپه‌هایی که سال‌های پیش به زیر آب رفته بودند، تنها یادگار به جای مانده از روزهای پرآب این دو سد بزرگ زنجان است.

 

در همین رابطه مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان زنجان‌ می‌گوید: طبق گزارش دوره‌ای، وضعیت سدهای استان، میزان ورودی آب سد تهم که تامین‌کننده ۵۰ درصد از آب شرب شهر زنجان است، ۶۵ درصد نسبت به سال قبل کاهش داشته است.

علیرضا جزءقاسمی می‌افزاید: در سد کینه‌ورس نیز که تامین‌کننده بخش قابل توجهی از آب شرب شهرهای ابهر و خرم‌دره است، میزان ورودی آب نسبت به سال گذشته ۵۳ درصد کاهش یافته است.

قصه پرغصه کمبود بارش‌ها و کم‌آبی این روزها حتی سمفونی مرگ را نیز در  قزل‌اوزن پرآب دیروز و کم‌رمق و خسته امروز به صدا درآورده و این رودخانه خشکیده، این روزها برای بقا در انتظار رهاسازی آب از سد آیدوغموش است. دعا برای طلب باران از رسم و رسوم قدیمی ما ایرانیان است و حتی از مطالعه اساطیر، آیین‌ها، مناسک و رسوم مختلف مردم در سراسر جهان چنین برمی‌آید که آب همواره به عنوان بن‌مایه آفرینش و بارورکننده و زاینده مورد تقدیس و ستایش بوده است و همواره اقوام گوناگون برای آن سرشتی جادویی قائل بوده‌اند.

در حوزه‌های گوناگون فرهنگی و با توجه به جغرافیای بومی آیین‌ها، باورداشت‌های مختلفی در مورد آب مشاهده می‌شود که در بیشتر این آیین‌ها، ترس از خشک‌سالی به چشم می‌خورد؛ از همین رو مراسمی چون عروسی آب و دعاهای باران و نماز و نیایش برای طلب باران و یا شستن تابوت در آب و گذاشتن علم عزاداری برای باران‌خواهی پدید می‌آید که به عنوان نمونه می‌توان به مراسم «چمچه گلین» اشاره کرد که این روزها در برخی از مناطق کشور از جمله روستای قروه در حال برگزاری است. این مراسم از جمله مراسم فراگیر و رایج در آیین نمایشی باران‌خواهی در نقاط مختلف ایران و حتی دیگر کشورها به شمار می‌رود.

 

نگاهی به مراسم باران‌خواهی چمچه خاتون

چمچه خاتون عنوان نمایشی ایرانی است که همانند بسیاری از نمایش‌های ایرانی با تغییرات محتوایی صد درصد، هنوز هم در بسیاری از نقاط ایران به‌ویژه در شهرهای کوچک و روستاهای کشور با نام‌ها و عناوین متفاوت و با موضوعیتی واحد و ساختاری همانند اجرا می‌شود. این عناوین عبارتند از چمچه خاتون، چمچه گلین، بوکه باران، گشنیزو و گشنیز که این کلمات به تحقیق دارای معنای واحدی‌ هستند، اگر چه در صورت ظاهر متفاوت به نظر می‌رسند.

این نمایش در جمهوری‌آذربایجان، آذربایجان‌شرقی و غربی، زنجان، یزد، کرمان، خوزستان، لرستان، همدان، کرمانشاه، کردستان ترکیه، کردستان عراق، کردستان ایران با نام‌های فوق در زمان وقوع خشکسالی به اجرا درمی‌آید. این نمایش جلوه‌ای واحد از ایزدبانوی آب در اوستا یعنی آناهیتا است.

 

چگونگی اجرای نمایش چمچه خاتون

در این مراسم کودکان لباس‌هایی را که از قبل آماده کرده‌اند، بر تن چمچه که همان قاشق چوبی بزرگ است می‌کنند و او را «چمچه گلین» یا عروس باران می‌نامند. یکی از کودکان در حالی که چمچه خاتون را در دست گرفته، با خواندن دسته‌جمعی شعرهای خاص این مراسم، به در خانه‌های محل رفته و صاحبان خانه‌ها سطلی آب بر روی چمچه خاتون ریخته و هدایایی نقدی و یا جنسی را به کودکان می‌دهند و در پایان مراسم نیز کودکان با هدایای جمع شده که اغلب پول و حبوبات برای تهیه آش نذری است، آش نذری پخته و میان اهالی توزیع می‌کنند.

این عروسک‌گردانی همیشه همراه با شعر و آواز اجرا شده است که برخی از آن‌ها عبارتند از:

چمچه خاتون نه ایستر الله‌دان یاغیش ایستر / چمچه خاتون یاغ ایستر الله‌دان یاغیش ایستر

چمچه خاتون اُوون ایستر الله‌دان یاغیش ایستر / چمچه خاتون اُت ایستر الله‌دان یاغیش ایستر

هر چند همه این آیین‌ها رسومی برازنده هستند که در نهایت دست یاری انسان را به درگاه معبود بی‌انتها باز می‌کند اما نباید فراموش کنیم که وضعیت امروز منابع آبی حاصل بی‌تدبیری انسان‌ها در سالیان نه چندان دور است و قطعاً کوتاهی امروز نیز گریبان‌مان را طی چند سال آینده بحرانی شدیدتر از آنچه که امروز است را رقم خواهد زد، پس نباید فراموش کنیم که ضرب‌المثل قطره‌قطره جمع گردد وانگهی دریا شود را باید با شدت بیشتر سرلوحه زندگی‌مان قرار دهیم تا همین قطره‌ها ذخیره‌ای باشد برای آینده فرزندان‌مان.

منبع: ایسنا

مرتبط:

پنجاه‌به‌در، آیینی کهن در تمنای باران

چمچمه گلین، آیین سنتی باران خواهی اقوام خراسان شمالی

“آبگرم” گنجینه‌ای مستور یا سرعینی مهجور؟

موقعیت سوق‌الجیشی استان سمنان، نزدیکی به تهران و همجواری با هشت استان و مهمتر از همه اینها تعدد آثار تاریخی و طبیعی و قرار گرفتن در مسیر عبور سالانه ۲۰میلیون زائر بهشت رضوی، استان سمنان را به یکی از مستعدترین استان‌ها در حوزه صنعت گردشگری تبدیل کرده است.

جدا از ظرفیت های بالای این استان در حوزه های مختلف گردشگری، این استان از ظرفیت ویژه‌ای در حوزه توریسم درمانی برخوردار است.
وجود چندین چشمه آبگرم و چشمه‌های متعدد معدنی در استان در کنار معادن نمک که امروزه در دنیا در حوزه توریسم درمانی کاربرد فراوانی دارند، این استان را به استانی با پتانسیل‌های متنوع اما مهجور در حوزه توریسم درمانی تبدیل کرده است. ضمن اینکه این استان به واسطه بهره مندی از دو دانشگاه علوم پزشکی و ده‌ها بیمارستان و مرکز درمانی از توان بالایی در حوزه پزشکی نیز برخوردار است.

توریسم درمانی و بهره‌گیری از مواهب خدادادی در توسعه این بخش می‌تواند نقش چشمگیری در کمک به درآمدزایی برای اقتصاد منطقه داشته باشد.

اقبال بالا و روزافزون به توریسم درمانی و .رشد صنعت گردشگری سلامت در دنیا، زمینه مساعدی برای بهره برداری از مواهب خداوندی استان سمنان در این بخش فراهم کرده است.
چشمه آبگرم سمنان که در هر کدام از سه شهرستان مرکزی استان(سمنان، سرخه و مهدیشهر) به نام آبگرم آن شهرها نامیده می‌شود، ظرفیت بالقوه مشترکی است که می تواند آورده بسیاری برای صنعت گردشگری در هر سه شهرستان داشته باشد.

نماینده مردم سمنان، مهدیشهر و سرخه در مجلس از آبگرم به عنوان یکی از مهمترین گنجینه‌های بلااستفاده و مهجور این استان نام برد و گفت: آبگرم از ظرفیت بسیار بالایی برخوردار است و می‌تواند به سرعین دیگری در توریسم درمانی تبدیل شود.
عباس گلرو در گفت‌وگو با خبرنگاران بر لزوم استفاده بهتر از این سرمایه خدادادی تاکید و اظهار کرد: دولت موظف است که زیرساخت‌های لازم برای دسترسی آسان، جاده، آب، برق و..را ایجاد کند تا زمینه برای ارتقاء این منطقه گردشگری بیش از پیش فراهم شود.

وی با بیان اینکه توجه به این منطقه گردشگری یکی از برنامه‌های من در سال جاری و در دولت سیزدهم است ادامه داد: آبگرم توان و ظرفیت ارتقا به یک شهر گردشگری را در آینده دارد و می‌توان با ایجاد زیرساخت های گردشگری و هتلینگ زمینه را برای استفاده بیشتر از این جاذبه مهم گردشگری فراهم کرد.
نماینده مردم سمنان، مهدیشهر و سرخه در مجلس ایجاد همدلی بین مردم را لازمه ارتقاء این منطقه ارزیابی و تصریح کرد: مهم نیست که راه دسترسی به این منطقه از کدام شهرستان می‌گذرد مهم این است که بهترین مسیر برای دسترسی بهتر به این جاذبه انتخاب شود.

گلرو با بیان اینکه این چشمه آبگرم برای دهه‌ها است که بدون تغییر جدی باقیمانده ادامه داد: این منطقه چندین چشمه آبگرم دارد که می‌تواند با ساماندهی به همه آنها، بسترهای لازم برای بهره برداری از این مزیت کم‌نظیر را فراهم کرد.

وی با بیان اینکه تلاش من بر این است که در سال آتی ردیف اعتباری برای این پروژه بگیرم اضافه کرد: آبگرم متعلق به همه مردم استان و خصوصا سه شهرستان سمنان، مهدیشهر و سرخه است و راه دسترسی از هر کدام از این سه شهرستان که باشد به بهبود صنعت گردشگری در هر سه شهرستان کمک خواهد کرد.

وی بر ضرورت ترغیب سرمایه‌گذاران به سرمایه‌گذاری در آبگرم تاکید و خاطرنشان کرد: متاسفانه این گنجینه در ۲۰ کیلومتری مرکز استان مانده و استفاده آنچنانی از این مزیت کم نظیر نمی‌شود.

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه استان سمنان در حوزه‌های گردشگری و صنایع دستی از پتانسیل بسیار بالایی برخوردار است افزود: تحقق راه‌آهن سمنان-دوآب که از طرح‌های دیگر در دستور کار ما است نیز می‌تواند به رونق صنعت پردرآمد گردشگری در محور مهم گردشگری سمنان-مهدیشهر- شهمیرزاد-دوآب کمک کند. البته این طرح در سال‌های بسیار دور مورد مطالعه روس‌ها قرار گرفته و احیای دوباره این طرح می‌تواند جان تازه ای به صنعت گردشگری منطقه بدهد.

آبگرم سمنان

چشمه آبگرم سمنان، یکی از چشمه ‌های آبگرم دارای خاصیت درمانی در کشور است که در جنوب غربی شهر درجزین، شمال غربی روستای افتر شهرستان سرخه، ۲۱ کیلومتری شمال غرب سمنان و ۱۸ کیلومتری غرب مهدیشهر واقع شده است.  چشمه‌ های بزرگ این منطقه که از گذشته دارای استخرهایی با عمق و ظرفیت کم است و از نظر شیمیایی، آب این منطقه گوگردی است و علاوه بر خاصیت تفریحی برای درمان بعضی از بیماری های پوستی و رماتیسمی، همه ‌ساله در تابستان، اوایل بهار و پاییز مورد استفاده گردشگران قرار می‌گیرد.

این منطقه به دلیل نزدیکی با شهر سمنان و محور تهران – مشهد و جاده سمنان – فیروزکوه دارای شهرت محلی بوده اما برای بسیاری از مسافران عبوری و علاقه‌ مندان گردشگری ناشناخته مانده که نیازمند اطلاع ‌رسانی، ایجاد زیرساخت های اولیه مانند جاده آسفالت و امکانات اقامتی مناسب و سالم‌ سازی و رعایت بهداشت آب آشامیدنی در آن است.

وجود فسیل‌های زیاد به‌ویژه فسیل دوکفه‌ای، بیانگر این نکته است که این منطقه در دوران زمین‌شناسی در کف دریا واقع بوده است و همچنین در ارتفاعات شمالی منطقه، فعالیت‌های محدود آتشفشانی دیده می‌شود. آب‌وهوای منطقه در قسمت‌های جنوبی دره، گرم و خشک و در قسمت‌های بالاتر و انتهایی حوزه، سرد و معتدل است. پوشش گیاهی منطقه آبگرم بسیار فقیر است و فقط در قسمت شمالی و در ارتفاعات پوشیده از انوع گیاهان وحشی مانند زرشک، انواع گرامینه، انواع گون و نی است.

آب این منطقه در زمره آب‌های معدنی‌ای قرار می‌گیرد که منشاء درونی دارند. یعنی آب در ساختمان درونی زمین وجود دارد و بر اثر حرارت مرکزی زمین از شکاف‌ها و مجاری موجود بالا آمده و به سطح زمین می‌رسد. در این منطقه پنج چشمه وجود داشته که چهار چشمه همچنان جوشش دارند. دو چشمه بزرگ و معروف‌تر «مرادآب» و «گرآب» نام دارند. در غرب این دو چشمه، در پشت خانه‌های قدیمی تخریب شده، دو چشمه دیگر وجود دارد که به «قولنج آب» معروف است. بهترین فصل استفاده از این چشمه‌ها در اوایل بهار و پاییز است.

بسیاری از چشمه‌های آبگرم کشور که در سطح ملی و بین المللی شناخته شده‌اند فاقد خواص درمانی هستند؛ این منطقه بکر، یکی از معدود چشمه‌های آبگرم کشور است که استفاده از آن در زمینه درمانی و تفریحی سابقه طولانی دارد. به طوری که از گذشته استخرهایی با عمق و ظرفیت کم در محل چشمه‌ها ساخته شده است. از جمله اثرات درمانی این چشمه‌ها، تأثیر روی مخاط پوستی و بهبود بافت‌های بیمار است و بیماری‌هایی مانند بیماری‌های جلدی مانند سودا، کورک، زرده زخم و پسیورازیس را تسکین می‌بخشد. این آب‌ها در اثر خاصیت جذب و حل‌کننده‌ای که دارند، در تغذیه بافت‌ها تغییرات عمیقی به وجود می‌آورند و در درمان بیماری‌های ناشی از تورم و التهاب مفاصل، غده‌ها، کبد، رحم، استحکام شکستگی‌ها و برخی رماتیسم‌های مزمن و ضایعات دستگاه عصبی مفید است. نوشیدن این آب معدنی، ترشح معده را افزایش می‌دهد و به علت وجود آهن در درمان کم خونی مفید است.

یکی از مهمترین مسائل برای رفاه گردشگران منطقه آبگرم سمنان، احداث حمام‌های بهداشتی است که متاسفانه تاکنون بستر بهسازی این مکان فراهم نشده است. تاسیسات اقامتی قابل قبولی در اطراف چشمه ها وجود ندارد و شش باب اتاقی که در گذشته در این محل وجود داشته به گفته برخی از مسافران تخریب شده است و غیرقابل استفاده است.

علاوه بر چشمه‌های آبگرم، جاذبه‌های فرعی نظیر وجود ارتفاعات و تنوع رنگی رسوبات و رخنمون سطح دگرشیبی لایه‌های رسوبی برای علاقه‌مندان به کوهنوردی شگفتی‌هایی می‌آفریند. از لحاظ مطالعات زمین‌شناختی نیز این منطقه زمینه مناسبی برای محققین علوم محیطی فراهم آورده است. همچنین بقایای چند قلعه قدیمی وجود دارد که مردم سمنان معتقدند این قلعه‌ها متعلق به دوران قبل از اسلام است.

سخت‌ترین نقاط عبوری مسیر آبگرم، مکان‌هایی است که جاده و بستر رودخانه فصلی (خشک‌رود یا کال)، همدیگر را قطع می‌کنند. جاده دسترسی به منطقه، مناسب اتومبیل‌های شاسی‌بلند است ولی انواع سواری‌ها نیز خود را به آبگرم می‌رسانند. به دلیل احتمال حرکت سیلاب و ریزش کوه در مسیر دسترسی، تردد در زمستان و روزهای پربارندگی خطرناک است و توصیه نمی‌شود.

چندین مسیر، دسترسی به منطقه آبگرم وجود دارد. مسیرهایی از شهرستان مهدیشهر، درجزین و افتر وجود دارد اما مشخص‌ترین مسیر، از سه‌راهی مومن‌آباد و از طریق یک جاده فرعی به فاصله حدود ۲۹ کیلومتر است.

منبع: ایسنا

مرتبط:

آبگرم بستان آباد

آشنایی با جنگل و آبگرم لاویج

چارشو _پارچه‌ای که از تولد تا مرگ همراه رامیانی هاست

یکی از منسوجات ابریشمی رامیانی‌ها که قرن‌ها از قدمت آن می‌گذرد، پارچه‌هایی به نام “چارشو” یا “چادر شب” است که در طرح‌ها و نقوش هندسی مختلف، دارای رنگ‌ها و زیبایی بصری بی‌نظیر هستند.

طراحان و بافندگان طی قرن‌های متمادی بر تنوع طرح و نقش و رنگ چارشو با خلاقیتی بی‌نظیر افزوده‌اند و داستان زندگی را در این منسوجات به تصویر و پرده خیال خود کشیده‌اند و از لحظه تولد تا ابدی شدن و جاودانگی را در این بافته‌ها جاری ساخته‌اند.

چادرشب‌ها روایت رنگارنگی زندگی و تمام لحظات شاد و زیبا و یا اندوه و غم را به همراه فرهنگ و آداب‌ و رسوم خاص اقوام ترک نژاد و قزلباش رامیان در شرق استان گلستان را به تصویر می‌کشند.

زندگی چارشو از لحظه تولد کودک که او را در چادرشبی مخصوص قنداق پیچش می‌کنند، شروع می‌شود. سارق یا بقچه رخت و لباس عروس و داماد و پرده شب اتاقی که در زمانه قدیم به‌عنوان حائل عروس و داماد در اتاق والدین محسوب می‌شود و کمربندی که مادر برای محافظت و سلامتی خود تا چهل روز پس از تولد فرزندش به کمر می‌بندد، از موارد دیگر استفاده چارشو است.

چارشو

 

با شروع سالخوردگی نیز سالمندان با بستن چادرشبی قامتشان را استوار می‌کردند و خمودگی را احساس نمی‌کردند. در نهایت بعد از مرگ، متوفی را در زیباترین چادرشبی که سالها عمرش را در صندوقچه جهاز سپری کرده، می‌پیچند و می‌توان گفت که چادرشبی از لحظه تولد تا خاکسپاری، مردم این دیار را همراهی می‌کند.

رنگ‌های چارشوها ترکیبی از سبز، آبی، بنفش، قرمز، سبز، مشکی و زرد است که گویی دفتری از رنگ‌های جهان و طبیعت پیرامون آن هستند که پس از بافته شدن، تبدیل به پنجره‌هایی زیبا رو به زندگی می‌شوند.

این منسوجات سده‌های چند به‌عنوان کالای با ارزش به نقاط مختلف دنیا صادر می‌شد و در بین اقوام ترکمن که در مجاورت با رامینی‌ها بودند نیز خریداران بی‌شماری داشت.

 

در حدود نیم قرن پیش گروهی چینی جهت آموزش و تأسیس کارگاه منسوجات ابریشمی به رامیان آمدند و طی چهار سال کار، طرح‌ها و نقوش چارشوها را با خود به چین بردند و اکنون دهه‌هاست که پارچه‌های چهارخانه‌ای که کاملاً شباهت به چارشوهای رامیانی دارد، به‌عنوان پیراهن‌های مردانه و زنانه در دنیا استفاده می‌شود.

با این همه تا به امروز این تافته‌ها و بافته‌های زیبا و منحصربه‌فرد پنجره‌ای و رنگارنگ در این سرزمین کهن و جاوید، جاودان مانده است وامید است نسل‌های آینده نیز وامدار این هنر اصیل و بومی گذشتگان خود باشند.

صدیقه بای، پژوهشگر تاریخ محلی گلستان

منبع: ایسنا