چارشو

چارشو _پارچه‌ای که از تولد تا مرگ همراه رامیانی هاست

یکی از منسوجات ابریشمی رامیانی‌ها که قرن‌ها از قدمت آن می‌گذرد، پارچه‌هایی به نام “چارشو” یا “چادر شب” است که در طرح‌ها و نقوش هندسی مختلف، دارای رنگ‌ها و زیبایی بصری بی‌نظیر هستند.

طراحان و بافندگان طی قرن‌های متمادی بر تنوع طرح و نقش و رنگ چارشو با خلاقیتی بی‌نظیر افزوده‌اند و داستان زندگی را در این منسوجات به تصویر و پرده خیال خود کشیده‌اند و از لحظه تولد تا ابدی شدن و جاودانگی را در این بافته‌ها جاری ساخته‌اند.

چادرشب‌ها روایت رنگارنگی زندگی و تمام لحظات شاد و زیبا و یا اندوه و غم را به همراه فرهنگ و آداب‌ و رسوم خاص اقوام ترک نژاد و قزلباش رامیان در شرق استان گلستان را به تصویر می‌کشند.

زندگی چارشو از لحظه تولد کودک که او را در چادرشبی مخصوص قنداق پیچش می‌کنند، شروع می‌شود. سارق یا بقچه رخت و لباس عروس و داماد و پرده شب اتاقی که در زمانه قدیم به‌عنوان حائل عروس و داماد در اتاق والدین محسوب می‌شود و کمربندی که مادر برای محافظت و سلامتی خود تا چهل روز پس از تولد فرزندش به کمر می‌بندد، از موارد دیگر استفاده چارشو است.

چارشو

 

با شروع سالخوردگی نیز سالمندان با بستن چادرشبی قامتشان را استوار می‌کردند و خمودگی را احساس نمی‌کردند. در نهایت بعد از مرگ، متوفی را در زیباترین چادرشبی که سالها عمرش را در صندوقچه جهاز سپری کرده، می‌پیچند و می‌توان گفت که چادرشبی از لحظه تولد تا خاکسپاری، مردم این دیار را همراهی می‌کند.

رنگ‌های چارشوها ترکیبی از سبز، آبی، بنفش، قرمز، سبز، مشکی و زرد است که گویی دفتری از رنگ‌های جهان و طبیعت پیرامون آن هستند که پس از بافته شدن، تبدیل به پنجره‌هایی زیبا رو به زندگی می‌شوند.

این منسوجات سده‌های چند به‌عنوان کالای با ارزش به نقاط مختلف دنیا صادر می‌شد و در بین اقوام ترکمن که در مجاورت با رامینی‌ها بودند نیز خریداران بی‌شماری داشت.

 

در حدود نیم قرن پیش گروهی چینی جهت آموزش و تأسیس کارگاه منسوجات ابریشمی به رامیان آمدند و طی چهار سال کار، طرح‌ها و نقوش چارشوها را با خود به چین بردند و اکنون دهه‌هاست که پارچه‌های چهارخانه‌ای که کاملاً شباهت به چارشوهای رامیانی دارد، به‌عنوان پیراهن‌های مردانه و زنانه در دنیا استفاده می‌شود.

با این همه تا به امروز این تافته‌ها و بافته‌های زیبا و منحصربه‌فرد پنجره‌ای و رنگارنگ در این سرزمین کهن و جاوید، جاودان مانده است وامید است نسل‌های آینده نیز وامدار این هنر اصیل و بومی گذشتگان خود باشند.

صدیقه بای، پژوهشگر تاریخ محلی گلستان

منبع: ایسنا

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *