جایگاه قهوه در کشورهای تولیدکننده این میوه افسانه‌ای

بیش از ۷۵ کشور در جهان قهوه پرورش می‌دهند و بهترین کشاورزان دنیا دانه‌های مختص به منطقه خود را کشت می‌کنند. آن‌ها گیاهان خود را با عشق پرورش داده و جهت تهیه یک فنجان با کیفیت با تمام توان تلاش می‌کنند.

متخصصان قهوه به کیفیت بیش از کمیت آن اهمیت می‌دهند. آب‌وهوای گرم و مرطوب و در برخی مناطق بارندگی زیاد باعث رشد بیشتر این درختان می‌شود.

آیا درختان قهوه که در مناطق گرمسیری و در ارتفاعات بالا رشد می‌کند، محصولات بهتری را به عمل می‌آورد؟ ارتفاعات بالا در کشت قهوه منجر به افزایش چگالی و پیچیدگی‌های طعمی می‌شود اما شکی نیست قهوه‌هایی که در ارتفاعات پایین‌تر رشد می‌کنند نیز می‌توانند استثنائی و خاص باشند، اگر چه شرایط در ارتفاعات پایین‌تر معمولا کمتر ایده‌آل است.

برزیل خاستگاه زیرگونه‌ها و جهش‌های متنوع قهوه

جایگاه قهوه در کشورهای تولیدکننده این میوه افسانه‌ای

از آنجا که برزیل و قهوه مترادف هم شده‌اند، تصور شروع قهوه در برزیل دشوار است. طبق گزارش‌ها اولین گیاهان قهوه تقریبا در اوایل قرن هجدهم به برزیل آورده شد و طی ۵۰ سال از ایالت شمالی پارا در سال ۱۷۲۷ تا ریودوژانیرو منتشر شد. در ابتدا قهوه به طور انحصاری جهت مصرف محلی و بومی توسط مستعمره‌نشین‌های اروپایی پرورش داده‌ می‌شد اما با شروع افزایش تقاضا در ایالات متحده و قاره اروپا در اواسط قرن نوزدهم ذخایر قهوه در تمام مناطق جهان شروع به کاهش کرد.

شیوع بیماری زنگ برگ قهوه عملا سبب نابودی مناطق اصلی پرورش شد و این امر تبدیل به آغازی برای شکوفایی صنعت قهوه در آمریکای مرکزی و جنوبی شد. وسعت برزیل و ریزاقلیم‌های آن ظرفیت تولید شگفت‌انگیزی را نشان داد و مجاورت آن با ایالات متحده، برزیل را تبدیل به یک شرکت صادرات و واردات قابل دسترس برای بازار غرب کرد. یکی دیگر از مسائل جالبی که برزیل در سرتاسر جهان با قهوه شناخته شده و در آن نقش داشته، تعداد زیرگونه‌ها و جهش‌های متنوع قهوه‌ای است که یا به طور طبیعی یا توسط تولید آزمایشگاه در این منطقه پدیدار شده‌اند.

کلمبیا تولیدکننده انحصاری قهوه عربیکا

جایگاه قهوه در کشورهای تولیدکننده این میوه افسانه‌ای

قهوه در دهه اول ۱۷۰۰ میلادی به واسطه کشیش‌ها که در میان استعمارگران اسپانیایی بودند به کلمبیا آمده است و اولین مزارع در شمال کشور در حوزه‌های سانتاندر و بویاکا قرار داشتند. در تمام قرن نوزدهم گیاهان قهوه در کشور پراکنده شدند و به طور میانگین مزارع کوچک‌تری نسبت به سایر کشورهای تولیدکننده آمریکای لاتین داراست.

تولید تجاری و صادرات قهوه در دهه اول قرن نوزدهم آغاز شد اما تا قرن بیستم نسبتا محدود باقی ماند. برپایی فدراسیون ملی قهوه کلمبیا پیشرفت عظیمی برای صنعت قهوه کشور بود و کلمبیا به سرعت خود را به عنوان یک منطقه تولیدکننده قهوه مطرح کرد که در حال حاضر با برزیل و ویتنام بر سر عنوان برترین تولیدکننده قهوه جهان رقابت می‌کند.

کلمبیا هنوز به طور انحصاری قهوه عربیکا را تولید می‌کند؛ گرچه این کشور از پسرفت‌ها و عملکردهای پایین‌تر ناشی از بیماری زنگ برگ قهوه در دهه اول ۲۰۱۰ میلادی رنج می‌برد اما به لطف توسعه و انتشار گیاهان مقاوم به بیماری و همچنین تکنیک‌های فعالانه حفاظتی و درمان تولید تقریبا به جایگاه خود بازگشته است.

پرورش، فرآوری و نوشیدن قهوه بخشی از سبک زندگی مردم اتیوپی است

جایگاه قهوه در کشورهای تولیدکننده این میوه افسانه‌ای

بین کشورهای تولیدکننده قهوه اتیوپی تقریبا وضعیت افسانه‌ای خود را حفظ کرده و خاستگاه اولیه قهوه عربیکا به شمار می‌رود. بر خلاف اکثر کشورهای پرورش‌دهنده قهوه در این کشور قهوه به عنوان یک محصول فروشی و زودبازده به واسطه استعمار معرفی نشد. از زمانی که درختان قهوه به صورت طبیعی در جنگل‌ها یافت نشده‌اند، قرن‌هاست که پرورش قهوه، فرآوری و نوشیدن قهوه بخشی از سبک زندگی روزمره به شمار می‌آید و در نهایت این درختان برای مصرف خانگی و فروش تجاری تحت کشت قرار گرفته‌اند.

یکی دیگر از جبنه‌های منحصر به‌ فرد تولید قهوه اتیوپی، این است که مصرف محلی آن بسیار بالاست زیرا این نوشیدنی نقش بسیار مهم و قابل توجهی در زندگی روزمره مردم اتیوپی دارد. تقریبا نیمی از تولید سالانه(۶.۵ میلیون کیسه) در خود کشور مصرف شده و تقریبا ۳.۵ میلیون کیسه صادر می‌شود. قهوه هنوز بخشی از مقدمات و تدارکات میهمانی‌ها راهی برای جمع کردن خانواده‌، دوستان و نزدیکان دور یک میز برای دورهمی و گفت‌وگوها در اتیوپی محسوب می‌شود.

اپیدمی زنگ برگ قهوه بر سلطه استعمار هلندی‌ها در اندونزی پایان داد

جایگاه قهوه در کشورهای تولیدکننده این میوه افسانه‌ای

قهوه در دهه اول ۱۶۰۰ میلادی توسط هلندی‌ها به جزایر اندونزی وارد شد و اولین‌ بار توسط کمپانی هلندی هند شرقی در دهه اول ۱۷۰۰ صادر شد. جاوا اولین جزیره‌ای بود که قهوه را تحت کشت قرار داد و تاریخچه طولانی که در مورد گیاه قهوه در این اراضی وجود دارد، بخشی از دلیل نامیدن قهوه با عنوان «جاوا» است. به طور کلی اندونزی چهارمین کشور از نظر بیشترین تولید قهوه در جهان است، گرچه جاوا که زمانی یک تولیدکننده قوی و خاستگاه اصلی پرتقاضاترین ذخایر قهوه جهان بود، به بازگیری جایگاه خود در صدر لیست جهانی نزدیک هم نیست.

مزارع بزرگ تحت مالکیت هلندی‌ها رواج داشته و کارگران افراد محلی از لحاظ مالی و سیاسی از رژیم استعماری رنج می‌بردند. در دهه‌های ۱۸۶۰ و ۱۸۷۰ ایپیدمی زنگ برگ قهوه بازار آن در اندونزی را نابود کرده و منجر به ترک بسیاری از املاک توسط هلندی‌ها شد. با درهم شکستن مزارع کارگران قطعات کوچک زمین را در اختیار گرفته و سرانجام اکثر ذخایر قدیمی گونه عربیکا را تحت کشت قهوه و پیوندهای مختلف مقاوم‌تر به بیماری قرار دادند.

نقش قهوه در اقتصاد ملی هندوراس

جایگاه قهوه در کشورهای تولیدکننده این میوه افسانه‌ای

صرف نظر از زمانی که قهوه برای اولین‌ بار به هندوراس آورده شدند، این گیاهان نقش مهمی را در اقتصاد ملی ایفا کرده است؛ تا حدی که اعتبار زیادی به قهوه بخشیده می‌شود تا از ورشکستگی دولت ملی حین بحران اقتصادی سال ۲۰۰۹ جلوگیری شود.

علی‌رغم فقدان شهرت و اعتبار جذاب سایر کشورهای تولیدکننده قهوه آمریکای مرکزی مانند کاستاریکا، السالوادور، گواتمالا و هندوراس به آرامی تبدیل به تولیدکننده بزرگ‌تری شده و حجم بیشتری را در مقایسه با تمام کشورهای منطقه صادر کرده و از نظر صادرات جهانی در رتبه هفتم قرار دارد. با توجه به اینکه حجم زیادی از قهوه هندوراس صادر می‌شود اما یافتن قهوه‌های با کیفیت در این کشور می‌تواند دشوارتر باشد زیرا این کشور فاقد زیرساخت‌های لازم برای پشتیبانی از بازارهای قهوه‌های تخصصی است که همسایگان آن در این بازارها شرکت دارند.

جایگاه قهوه در کشورهای تولیدکننده این میوه افسانه‌ای

منبع:

کیانی، اسماعیل؛ ۱۳۹۸؛ کتاب یک فنجان اسپرسو؛ انتشارات ترانه مشهد

ایسنا

مرتبط:

آشنایی با گونه‌های مختلف قهوه

تاثیر بیماری همه‌گیر کووید بر صنعت هوایی

اگرچه بیماری همه‌گیر کووید-۱۹ به همه بخش‌های گردشگری آسیب رسانده است اما این بحران توانسته نحوه درک برخی از موارد مرتبط با کسب‌وکارها را آشکارتر کند. برای مثال سال‌ها این موضوع مطرح بود که آیا مسافران صنعت هوایی به قیمت، برنامه‌ریزی یا عوامل مهم مرتبط با این موضوعات اهمیت می‌دهند یا خیر.

به نقل از تراول نیوز، بر اساس گزارش‌های منتشر شده، بیماری همه‌گیر کووید صنعت خطوط هوایی را به روش‌های پایدار تغییر داده و موجب تمرکز افراد بر انتخاب مقصد گردشگری شده است.

تفکر درباره صنعت سفر و گردشگری، قبل و بعد از شیوع بیماری همه‌گیر متفاوت است و این بیماری نشان داد که رقابت برای هزینه سفر هوایی توسط مسافران تفریحی و تجاری وجود دارد و مهمترین موارد حائز اهمیت در ذیل ارائه شده است.

تمرکز خطوط هوایی بر سفرهای فراغتی

نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد که خطوط هوایی از سفرهای تفریحی (فراغتی) استقبال می‌کنند. علاوه بر این، کابین هواپیما با فضای کمتری برای صندلی‌های کلاس تجاری طراحی می‌شود و بر این باورند که بخشی از سفرهای کاری با فناوری جایگزین می‌شوند.

رشد پریمیوم اقتصادی

کسب‌وکارها انتخابی خواهند شد و پریمیوم اقتصادی (کلاس سفر تجاری در یک پرواز) رشد خواهد کرد. این گزارش نشان می‌دهد که کاهش سفرهای تجاری خطوط هوایی را تشویق می‌کند تا کلاس تجاری را به مسافران تفریحی ارتقاء دهند. مشکلات اقتصادی مداوم نیز برخی از مشتریان شرکتی را نسبت به هزینه کرایه‌های کلاس تجاری سنتی حساس می‌کند. علاوه بر این، پریمیوم اقتصادی به یک انتخاب مهم در میان مسافران تفریحی و مسافران تجاری تبدیل خواهد شد.

تمایل به خطوط هوایی با هزینه‌های شناخته‌شده و قیمت‌گذاری

با توجه به اینکه انتظار می‌رود درآمد جانبی خطوط هوایی در سال ۲۰۲۲ به ۶۵.۸ میلیارد دلار در سراسر جهان افزایش یابد، شرکت‌های هواپیمایی توجه بیشتری به هزینه‌های شناخته‌شده خواهند داشت. استفاده از رویکرد هزینه خوب، بهتر و بهترین به ترجیح مصرف‌کننده برای انتخاب متوسط در هنگام بررسی خرید کمک می‌کند.

تلاش بیشتر برای بهبود خرید مواد غذایی در هواپیما

اگرچه همه‌گیری باعث شد بسیاری از امکانات غذا و نوشیدنی حذف یا محدود شوند اما بازگرداندن این پیشنهادها نشان‌دهنده «بازگشت به حالت عادی» برای مصرف‌کنندگان است و برخی خطوط هوایی گزینه خرید در هواپیما را برای تبلیغ غذاهای تازه و پایدار ارائه می‌دهند.

محافظت اپراتورها از عدم اطمینان

با ادامه همه‌گیری، بسیاری از افراد در مورد خطرات بیماری کووید، بیمه مسافرتی و سیاست‌های خطوط هوایی سردرگم و محتاط هستند. با توجه به اینکه بسیاری از خطوط هوایی وعده بازپرداخت، اعتبار سفر یا انصراف از هزینه‌های تغییر رزرو را در مراحل اولیه همه‌گیری داده بودند اما بیشتر این حمایت‌ها کاهش یافته و فشار آن دوباره به افراد منتقل شده است. صنعت گردشگری باید راهبردی را به کار گیرد که پیش‌بینی کند در مسیر بهبودی دست اندازهاست.

بسته‌شدن مرزها

خطوط هوایی باید برای بسته‌شدن مرزهای آینده با ادامه همه‌گیری آماده باشند و نیاز به محافظت از مصرف‌کنندگان در برابر عدم اطمینان را تقویت کنند. خطوط هوایی و صنایع مسافرتی جهان باید سخت تلاش کنند تا بسته‌شدن مرزها را به عنوان آخرین ابزار، محدود کنند زیرا مقصد برای شرکت‌های هواپیمایی بسیار مهم است.

منبع: ایسنا

مرتبط:

گسترش شبکه پروازی ایران و امارات برای رشد سفرِ خارجی‌ها

جایگاه مسیحیان در گذشته تاریخی مشهد

کلیسای مسروپ مقدس و آرامستان ارامنه حضور فعال توام با همراهی مسیحیان در گذشته تاریخی مشهد را نشان می‌دهد که برای حفظ هویت شهر مشهد این دو بنا باید حفظ شده و روایت حضور ارامنه و مسیحیان و جایگاه آنان در گذشته مشهد نیز برای مردم بیان شود.

رضا سلیمان‌نوری، خراسان‌پژوه  در خصوص ساخت کلیسای ارامنه در مشهد اظهار کرد: یکی از سیاست‌های خاص نادرشاه برای بهبود شرایط سکونت در مشهد به عنوان پایتخت سلسله افشاریه، انتقال هنرمندان، صنعتگران و تاجران سایر شهرها و نقاط تحت تسلط خود به این شهر بود. وی در انجام این مهم نه تنها تعداد قابل توجهی از صنعتگران هندی را به منظور ساخت مقبره خود در مشهد و سپس ایجاد کاخ خورشید در کلات به خراسان آورد، بلکه زمینه مهاجرت بخشی از یهودیان گیلانی و ارامنه ساکن جلفا به مشهد را نیز فراهم کرد.

وی افزود: بر اساس اندیشه نادرشاه، دلیل فعالیت و تبحر این دو گروه اقلیت دینی در حوزه‌هایی چون زرگری، جواهرسازی و بازرگانی، شرایط اقتصادی مشهد را به نوعی بهبود می‌بخشید که ساکنان آن زندگی بهتری را نسبت به ساکنان اصفهان و قزوین پایتخت‌های شناخته شده عهد صفوی تجربه می‌کردند.

جایگاه مسیحیان در گذشته تاریخی مشهد

پایان حضور کوتاه‌مدت مسیحیان در مشهد با پایان سلسله افشاریه

این خراسان‌پژوه ادامه داد: البته این موضوع با قتل ناگهانی نادرشاه نه تنها به سرانجام نرسید، بلکه قتل عام گسترده بازرگانان، تجار و صاحبان مال و مکنت در دوره جابه‌جایی قدرت در بین جانشینان وی تا هنگام تسلط فتحعلی شاه قاجار بر مشهد و پایان حکومت افشاریان در خراسان، باعث پایان حضور کوتاه مدت مسیحیان در مشهد شد.

سیلمان‌نوری گفت: این ریشه‌کنی به صورتی بود که هرچند جوناس هنوی، بازرگان انگلیسی بازدیدکننده از مشهد در عهد  نادرشاهی، در خاطرات خود از کلیسای ارامنه در نزدیکی مقبره ساخته شده توسط نادرشاه برای خود خبر می‌دهد، اما در هیچ کدام از آثار وی تا اواخر قرن گذشته حتی در کتاب سه جلدی «مطلع‌الشمس» که روایت سفر ناصرالدین شاه به مشهد به قلم «محمدحسن اعتمادالسلطنه ملقب به صنیع‌الدوله» است، اشاره‌ای به حضور پیروان هیچ یک از فرق مسیحی در مشهد نشده است.

جایگاه مسیحیان در گذشته تاریخی مشهد

وی یادآور شد: هرچند در کتاب «مکتب شاپور» که به بررسی مشهد در ابتدای سده معاصر اختصاص دارد، اشاره‌ای به وجود مسیحیان و ارامنه در مشهد نشده است، اما اسناد موجود از آن دوران به ویژه آنچه جهانگردان سفر کرده به مشهد در سال‌های پایانی قرن گذشته و ابتدای قرن جاری ثبت کرده‌اند، خلاف این ادعا را ثابت می‌کند. گویی که نویسندگان مکتب شاپور معذوریتی در بیان حضور مسیحیان در مشهد داشته‌اند.

کلیسای ارامنه مشهد در چه دوره‌ای ساخته شد؟

رئیس هیات مدیره انجمن توسعه گردشگری چهارباغ خراسان خاطرنشان کرد: بر اساس اسناد موجود، در سال‌های پس از مشروطه به آرامی تعدادی از بازرگانان ‏ارمنی از راه روسیه به مشهد آمده و در این شهر ساکن شده‌اند. پس از آن نیز با تغییر شرایط سیاسی و اجتماعی کشور تا پایان دوره پهلوی اول، هر روز به شمار مسیحیان و ارامنه در مشهد اضافه می‌شد تا حدی که با موافقت استاندار وقت در سال ۱۳۱۷ کلیسای ویژه ارامنه در میدان ده دی مشهد ساخته شد.

جایگاه مسیحیان در گذشته تاریخی مشهد

سلیمان‌نوری تصریح کرد: مسیحیان به ویژه ارامنه در این دوران نه تنها در ساختار فرهنگی و اجتماعی مشهد پذیرفته شدند، بلکه بازوان قدرتمندی برای اجرای برنامه‌های فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی حکومت در شهر بودند. آرسن و هاراند مانگاساریان پدر و پسری که بزرگ‌ترین سینماداران مشهد در سال‌های پیش از انقلاب به شمار می‌رفتند، در کنار آنان آبکار گاسپاریان و آرمناک سانتوریان دو سینمادار دیگر برجسته ارمنی از جمله این افراد هستند.

نقش مسیحیان مقیم مشهد در توسعه حوزه‌های مختلف شهری

وی بیان کرد: البته مسیحیان مشهد و در راس آن‌ها ارامنه در حوزه‌های دیگر شهری نیز فعالیت داشتند. به طور مثال ملکن هارتوانیان فردی است که صنعت نساجی و برق را برای مشهد به ارمغان آورده و مهندس یفرم توماس نیز آسفالت بولوار وکیل‌آباد را از خود به یادگار گذاشته است. البته النا درمگردپچیان در دوران خود برترین معلم پیانو در مشهد به شمار می‌رفت. همچنین پول ژولیا هماتولوژیست در شهر معروف شده بود؛ البته که نباید از کنار نام دکتر بادالیان، پزشک ارمنی که بسیاری از کودکان دهه‌های ۴۰ تا ۶۰ مشهد بیمار وی بودند نیز به راحتی گذشت.

این خراسان‌پژوه افزود: مسیحیان در مشهد سال‌های سال در کنار مسلمانان زندگی می‌کردند و حتی یکی از آنان یعنی آلبرت بیله عیوض نیز در جریان جنگ تحمیلی شهید شد، اما شرایط فرهنگی و اقتصادی شهر به گونه‌ای جلو رفت که به آرامی از تعداد آنان در مشهد کاسته شد، در حدی که در سرشماری عمومی سال ۱۳۷۵ تنها ۶۱ نفر از ساکنان مشهد خود را مسیحی معرفی کردند و در مهر ماه سال ۱۳۷۹ در آخرین انتخابات شورای کلیسایی مشهد، تنها ۲۳ نفر شرکت داشتند. متأسفانه آخرین سرشماری‌ها بازگوکننده این است که مسیحیان و ارامنه دیگر در ساختار جمعیتی مشهد جایگاهی ندارند.

جایگاه مسیحیان در گذشته تاریخی مشهد

سلیمان‌نوری عنوان کرد: وجود دو بنای ثبت ملی کلیسای مسروپ مقدس که مردم مشهد آن را به کلیسای ده دی می‌شناسند و آرامستان ارامنه واقع در چهار راه شهید کریمی، حضور فعال توام با همراهی مسیحیان در گذشته تاریخی مشهد را نشان می‌دهد.

وی گفت: البته لازم است برای حفظ هویت شهر مشهد به عنوان شهری که زمانی به پیروی از امام گفت‌وگوها محل تضارب‌آرا و اندیشه‌های پیروان مذاهب مختلف بوده و در حال حاضر نیز ظرفیتی بزرگ در بازگو کردن واقعیت اسلام رحمانی گفت‌وگو محور دارد، این دو بنا حفظ شده و روایت حضور ارامنه و مسیحیان و جایگاه آنان در گذشته مشهد برای مردم بیان شود.

منبع: ایسنا

مرتبط:

کلیسا جامع موناکو ، بهترین مرکز گردشگری کشور موناکو

میراث خوشنویسی در مشهد جاری است

دستاورد خوشنویسی تا همیشه تاریخ هنر برقرار خواهد ماند

خطاطی و خوشنویسی در مشهد قدیم با نام سلطانعلی مشهدی آغاز و پس از چند قرن در دوران معاصر متصل می‌شود، به نام مرحوم استاد اعتضادی از خطاطان و مرمت‌کاران مبرز آستان‌قدس رضوی بوده‌اند که در کنار خطاطی و عشق‌ورزی به هنر بزرگانی در حضورش از شاگردی به استادی رسیده و دستاورد آن تا به امروز و همیشه تاریخ هنر برقرار خواهد ماند.

از جمله استاد سیدغلامرضا موسوی خطاط که بسیاری از اساتید دیروز و امروز از شاگردان وی بوده و هستند.

از دیگر شاگردان استاد اعتضادی رضا مافی است، وی در عین وفاداری به خوشنویسی سنتی و احیاء شیوه و نام میرزا غلامرضا اصفهانی، ابداعاتی در ترکیب خط و نقاشی داشت که موجب شکل‌گیری موج جدیدی در تاریخ هنر معاصر ایران گشت و او را یکی از سردمداران نقاشی‌خط در ایران می‌دانند.

پایه‌گذاری خوشنویسی معاصر در مشهد

جریان خوشنویسی معاصر در مشهد توسط بزرگانی چون استاد سید غلامرضا موسوی اسماعیلی قوچانی و مصطفی مهدیزاده تحت عنوان کانون خوشنویسان خراسان پایه‌گذاری شد.

همزمان با حضور استاد سیدحسین میرخانی در مشهد و برگزاری کلاس‌های تابستانی در سال‌های ۱۳۴۷ نطفه تشکیل انجمن خوشنویسان ایران شعبه مشهد شکل گرفت و در سال ۱۳۵۱ رشما آغاز به‌کار کرد.

کلاس‌های خوشنویسی در این دوران با سرپرستی مصطفی مهدیزاده در فضایی پر مهر و صفا در مشهد بنیان گرفت که به همراه عزیزانی چون استاد اسماعیل قوچانی، حبشی‌زاده، بلوریان، خیامی، ابراهیم‌نیا توکلی، کاظمیان، کریمی، نامجو، مردادی و… قوت و اعتبار یافت.

این کلاس‌ها در اماکن مختلف برگزار و در نهایت در ساختمان مجتمع امام رضا (ع) در پارک ملت مستقر شد، مسئولان وقت استادان و اعضای انجمن خوشنویسان در پی تقاضای محلی مستقل بودند که با تلاش و پیگیری زمینی در منطقه قاسم‌آباد مشهد زمینی تهیه و مجتمع فرهنگی سلطانعلی مشهدی را ساختند تا برای برگزاری امتحانات و برنامه‌های آموزشی، فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد.

بهره‌‎مندی خوشنویسان مشهدی از حضور استادان بزرگ

به‌لطف وجود آقا امام رضا (ع) در این سال‌ها خوشنویسان مشهد از حضور استادان بزرگی بهره‌مند شدند که در تقویت شناخت ارزش‌های خوشنویسی مفید و موثر بوده‌اند، از جمله کلاس‌های استاد غلام‌حسین امیرخانی در سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲، استاد اخوین در سال ۱۳۶۷ که ثمره تهیه مرقع چلیپای بحر عشق بوده است، هم‌چنین حضور استاد صمدی در سال‌های ۱۳۸۲-۱۳۸۵ که باید شکرگزار بود از لطف حضورشان و نتیجه آن حضور خوشنویسان مشهدی در جشنواره‌های هنری داخلی و خارجی، برگزاری نمایشگاه‌ها و کارگاه‌های آموزشی، خطاطی و چاپ کتاب‌های هنری، آموزش و ادبی بوده است.

چشم نوازی آثار استادان خوشنویسی مشهد در حرم مطهر رضوی

همچنین آثار استادان خوشنویس مشهد در حرم مطهر رضوی شامل کتیبه‌ها خطاطی، بیوگرافی ضریح مطهر، کتابخانه‌ها و ده‌ها مورد دیگر که چشم‌نواز زائران دائمی آقا امام رضا (ع) است در منظر دیدگان اهل دل قرار دارد.

نهالی که پنج دهه پیش استادان این خطه هنرپرور به ودیعه گذاشتند ثمره‌اش درختی است پرشاخ و برگ با میوه‌های شیرین که آینه آن وجود بیش از ده‌ها استاد، صدها مدرس و تعداد بی‌شماری هنرجو علاقه‌مند درشعبه‌های شهرستان‌های خراسان رضوی و به ویژه شعبه‌های مختلف سطح شهر مشهد است.

مشهد قطب دوم خوشنویسی ایران به لحاظ کمی و کیفی است

به سراغ محمدعلی باقرزاده طوسی رئیس انجمن خوشنویسان مشهد و مدیر انجمن‌های خوشنویسان خراسان رضوی می‌روم، او درباره فعالیت این انجمن در مشهد می‌گوید: «انجمن خوشنویسی مشهد حدود نیم قرن فعالیت می‌کند و مشهد قطب دوم خوشنویسی ایران به لحاظ کمی و کیفی است.»

این استاد خوشنویسی ادامه می‌دهد: «خراسان رضوی و به ویژه مشهد همواره در مسابقات و جشنواره‌های داخلی و بین المللی همیشه صاحب جایگاه و مقام بوده است.»

او می‌افزاید: «انجمن خوشنویسان مشهد ۹ شعبه در سطح شهر مشهد دارد البته طی دوسال گذشته به دلیل شیوع ویروس کرونا برگزاری کلاس‌های خوشنویسی با افت شدید هنرجو مواجه شده است و اگر چه در گذشته سالیانه بیش از ۱۵۰۰ هنرجو در مقاطع مختلف در حال هنرآموزی بوده‌اند اما اکنون به کمتر از ۲۰۰ نفر کاهش یافته است.»

رئیس انجمن خوشنویسان مشهد و مدیر انجمن‌های خوشنویسان خراسان رضوی درباره وضعیت خوشنویسی خراسان رضوی و مشهد می‌گوید: «در کشور حدود ۳۰۰ نفر دارای کرسی استادی هستند که ۱۱ نفر از این استادان در مشهد حضور دارند.»

او به فعالیت ۴۲ مدرس خوشنویسی نیز اشاره می‌کند: «این افراد که دارای درجه خوشنویس فوق‌ممتاز نیز در انجمن خوشنویسان خراسان رضوی هستند آموزش خوشنویسی را در کنار استادان در خطوط نستعلیق، شکسته نستعلیق، نسخ، ثلث و خط تحریری آموزش می‌دهند.»

باقرزاده طوسی با اشاره به آزمون‌های سالیانه خوشنویسی می‌گوید: «این آزمون‌ها در سال سه نوبت در پنج سطح مقدماتی، متوسط، خوش، عالی و ممتاز و در سال یک نوبت آزمون‌های مرحله فوق ممتاز برگزار می‌شود.»

او با بیان این‌که جریان خوشنویسی در خراسان رضوی و به‌ویژه مشهد همواره زنده و پویاست و جریان دارد، تصریح می‌کند: «فارغ‌التحصیلان خوشنویسی در مدارس ممتاز و بالاتر در مشهد حدود ۴۰۰ نفر هستند هم‌چنین نصف همین تعداد نیز در شهرستان‌های استان حضور دارند.»

باقرزاده طوسی یادآور می‌شود: «در ۱۴ شهرستان استان نیز شامل نیشابور، سبزوار، گناباد، کاشمر، تربت‌حیدریه، تربت‌جام، تایباد، سرخس، فریمان، درگز، بینالود (طرقبه‌شاندیز)، بجستان و خواف نیز انجمن خوشنویسان شعبه دارد و فعالیت خوشنویسی در حال انجام است.»

آینده روشن خوشنویسی

رئیس انجمن خوشنویسان مشهد و مدیر انجمن‌های خوشنویسان خراسان رضوی می‌گوید: «آینده خوشنویسی را با اقداماتی که صورت گرفته بسیار روشن می‌بینم، هر روز هم پیشرفت‌هی خوبی را در عرصه هنر خوشنویسی می‌بینیم، در جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها داخلی و خارجی که خوشنویسان حضور دارند درخشش و روند رو به رشدشان به خوبی مشخص می‌شود. »

به عقیده او هنر خوشنویسی با ادبیات عجین شده و با مردم و فرهنگ مردم گره خورده است: «خوشنویسی روز به روز ارتقاء پیدا می‌کند و آثار جدید را شاهد هستیم، خوشنویسی نوین نیز در شکل‌ها و فرم‌های مختلف از جمله خط‌نقاشی، خط در گرافیک و… خود را به خوبی نشان داده و مورد استفاده قرار می‌گیرد.»

خوشنویسی و چندهزار سال تمدن

رئیس انجمن خوشنویسان مشهد و مدیر انجمن‌های خوشنویسان خراسان رضوی به سابقه دیرینه خوشنویسی در ایران اشاره می‌کند: «خوشنویسی هنر چند هزارساله تمدن ایران است که هم‌چنان رو به رشد است و طی چند دهه اخیر خطوطی از جمله معلی و کرشمه ابداع شده است، هم‌چنین خطوط دیگری را برخی استادان ابداع کرده که در حال خطاطی و ثبت اصول و قواعد آن هستند.»

باقرزاده طوسی از اهمیت ثبت جهانی این میراث می‌گوید: «با توجه به این برخی کشورها هنر خوشنویسی را متعلق به خود می‌دانستند و برخی ادعاها را در این زمینه مطرح می‌کردند ثبت آن در فهرست میراث جهانی یونسکو اقدامی بسیار ارزشمند است.»

این استاد خوش نویسی یادآور می‌شود: «هنر نگارش ایران ریشه در تمدن بین‌النهرین دارد، حدود ۷ هزار سال پیش سومریان خط را ابداع کرده و در لوح‌های گلی ثبت کردند و به طور طبیعی این خواستگاه با سابقه چند هزار سال به چین و مصر راه پیدا کرد.»

او ادامه می‌دهد: «خوشنویسی در ایران نیز ه دوره خطوط اوستایی و پهلوی برمی‌گردد و نشانه‌های خوشنویسی ایران را در این دوره‌ها می‌توان یافت.»

باقرزاده طوسی می‌افزاید: «بعد از اسلام نیز همان خطوطی را که نگارش می‌شد خطوط کوفی نامیده شد که این خطوط همان خطوطی است که توسط ایرانی‌ها ابداع شده بود و چند قرن بعد از ورود اسلام به ایران خط کوفی جایگزین خط پهلوی شد و با ادغام خط کوفی و خط پهلوی، خطوط نسخ و ثلث توسط هنرمندان ایرانی جایگزین شد.»

او می‌گوید: «البته ابداع خطوط خوشنویسی نسخ و ثلث دارای شاخه‌های متعددی است که به اقلام شش‌گانه معروف است، این خطوط در طول سال‌های مختلف پالایش و شاخه‌های متعدد پیدا کرده تا این که به دوره معاصر رسید و در دوره معاصر این خطوط تدریس می‌شود.»

قدمت ۶۰۰ساله نستعلیق به عنوان عروس خطوط ایرانی اسلامی

این استاد خوش نویسی به سابقه این خطوط اشاره می‌کند: «فقط خط نستعلیق که به عروس خطوط ایرانی‌اسلامی لقب گرفته بیش از ۶۰۰ سال قدمت دارد.»

باقرزاده طوسی با اشاره به ثبت جهانی برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی ایران در فهرست میراث ناملموس یونسکو می‌گوید: «ثبت جهانی این میراث موجب می‌شود که هنر خوشنویسی به تمام مردم فرهنگ دوست دنیا معرفی شود و باعث اعتباربخشی به فرهنگ و هویتی ملی و فرهنگی ما شود.»

او تاکید می‌کند: «ثبت جهانی این میراث نقطه عطفی برای ارتباطات فرهنگی این هنر و فرهنگ ایرانی اسلامی با دیگر فرهنگ‌ها دنیا خواهد بود.»

منبع: میراث آریا

مرتبط:

یونسکو بار دیگر نگاه‌ها را به خوشنویسی جلب کرد

تجربه درجاتی از خطر در «گردشگری ماجراجویی»

گردشگری ماجراجویی به عنوان سفر کردن از یک مکان به مکان دیگر با هدف اکتشاف صورت می‌گیرد. سفر به مناطق دورافتاده، عجیب‌‍وغریب و احتمالا متخاصم از تجربه‌هایی است که در این نوع گردشگری می‌توان تجربه کرد.

علاقه‌مندان به گردشگری ماجراجویانه می‌توانند فعالیت‌هایی چون چتربازی، تپه‌نوردی و غواصی را نیز امتحان کنند.

این نوع از گردشگری اغلب مورد استقبال گردشگران جوان قرار می‌گیرد چون تجربه هیجان بیشتری را برای آن‌ها به همراه دارد. این هیجان ممکن است ناشی از تجربه شوک فرهنگی یا از طریق انجام فعالیت‌هایی باشد که زمینه تجربه درجاتی از خطر(واقعی یا درک شده) و خطر فیزیکی را فراهم می‌سازد.

سفر ماجراجویانه یک فعالیت تفریحی است که در یک مقصد غیرعادی، عجیب، دورافتاده یا بیابانی انجام می‌شود. وجه تمایز اصلی گردشگری ماجراجویی از سایر اشکال گردشگری برنامه‌ریزی و آماده‌سازی در این نوع از گردشگری است.

گردشگری ماجراجویی مفهومی جدید در صنعت گردشگری است‌؛ لذا تعریف ویژه و خاصی از آن عنوان نشده است. اغلب فعالان و کارشناسان گردشگری، گردشگری ماجراجویی را نوعی از گردشگری می‌نامند اما بسیاری از بخش‌های خاص دیگر در گردشگری وجود دارد که دارای ویژگی‌هایی مشابه با سایر انواع گردشگری مانند اکوتوریسم است و به نوعی تعاریف آن‌ها نوعی همپوشانی ایجاد می‌کند.

تجربه درجاتی از خطر در «گردشگری ماجراجویی»

با این وجود طبق گفته انجمن تجارت سفرهای ماجراجویانه، گردشگری ماجراجویی یک فعالیت گردشگری است که شامل فعالیت بدنی، تبادل فرهنگی یا فعالیت‌هایی در طبیعت می‌شود.

به گفته صاحب‌نظران گردشگری ماجراجویی در ارتباط با ارائه سطوح نسبتا بالایی از تحریک حسی به گردشگر مشخص می‌شود که معمولا با گنجاندن مولفه‌های تجربی چالش‌برانگیز فیزیکی در آن به دست می‌آید.

طبق گفته UNWTO گردشگری ماجراجویی می‌تواند داخلی یا بین‌المللی باشد و مانند تمام سفرها افراد باید حداقل یک شب اقامت داشته باشد اما بیش از یک سال طول نکشد.

گردشگری ماجراجویی در سال‌های اخیر در سرتاسر جهان رشد چشمگیری داشته است؛ بر این اساس گردشگران از مقاصدی که قبلا کشف نشده بود، بازدید می‌کردند و در ادامه این نوع از گردشگری جذابیت ویژه‌ای برای افرادی که به دنبال تجربه‌های نادر و منحصر به فرد است، ایجاد می‌کند. مسافران ماجراجویی عموما تمایل بیشتری نسبت به تجربه مقاصد، فعالیت‌ها و محصولات جدید سفر دارند.

تجربه درجاتی از خطر در «گردشگری ماجراجویی»

برخی از فعالیت‌ها دارای ریسک کم و برخی دارای ریسک بالاست. گردشگری ماجراجویی شامل فعالیت‌های مختلفی مانند غارنوردی، پیاده‌روی، قایقرانی و… می‌شود. گردشگری ماجراجویی به ۲ دسته ماجراجویی سخت و ماجراجویی نرم تقسیم می‌شود.

ماجراجویی سخت به فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که سطح ریسک بالایی دارد و نیازمند تعهد شدید و مهارت‌های پیشرفته است. گردشگری سخت شامل فعالیت‌هایی مانند کوه‌نوردی، صخره‌نوردی، یخ‌نوردی، پیاده‌روی، غارنوردی، غواصی آسمان و… است. فعالیت‌های ماجراجویی سخت در طبیعت بسیار پرخطر انجام می‌شود. به تعبیری مهارت‌های سطح پیشرفته برای انجام این فعالیت‌ها مورد نیاز است.

ماجراجویی نرم نیز فعالیت‌هایی را در بر می‌گیرد که دارای سطوح پایین ریسک است که نیازمند حداقل تعهد و مهارت‌های آغازین است. گردشگری نرم شامل فعالیت‌هایی مانند کمپینگ، پیاده‌روی، کایاک‌سواری، اسب‌سواری، سافاری و… می‌شود. فعالیت‌های ماجراجویی نرم در طبیعت کم‌خطر صورت می‌گیرد. ماجراجویی نرم یک مقوله محبوب در گردشگری ماجراجویی است. به طور متوسط ۲۵ درصد سفرهایی که از آمریکای شمالی و اروپا انجام می‌شود، سفرهای ماجراجویی نرم به شمار می‌روند.

تجربه درجاتی از خطر در «گردشگری ماجراجویی»

فعالیت‌های گردشگری ماجراجویانه سازگاری مناسبی با محیط زیست دارد زیرا دنیای طبیعی منابع بسیاری از فعالیت‌هایی را در اختیار ما قرار می‌دهد که خطر، چالش، محرک حسی، تازگی و کشف را فراهم می‌کند. ویژگی‌های سه‌گانه فعالیت، طبیعت و فرهنگ، گردشگری ماجراجویی را به عنوان یک چالش همه‌جانبه نشان می‌دهد.

فعالیت‌هایی که شامل فعالیت بدنی یا مهارت‌های روانی حرکتی می‌شود، در این نوع از گردشگری صورت می‌گیرد. تماس و برقراری ارتباط با طبیعت و حیات‌وحش خاص، تماس با فرهنگ‌های مختلف مردم مانند ایما و سبک زندگی از جمله ویژگی‌های منحصر به فرد گردشگری ماجراجویی محسوب می‌شود.

تجربه درجاتی از خطر در «گردشگری ماجراجویی»

اهمیت و مزایای گردشگری ماجراجویی

گردشگری ماجراجویی یکی از سریع‌ترین بخش‌های در حال رشد در بخش گردشگری است که از اقتصادهای محلی حمایت می‌کند و شیوه‌های پایدار اقتصادی را تشویق می‌کند. رشد مداوم این بخش نه ‌تنها برای گردشگری بلکه برای اقتصاد مقصد، مردم و محیط زیست آن‌ نیز اثرات مثبت خالص ایجاد خواهد کرد.

تجربه درجاتی از خطر در «گردشگری ماجراجویی»

به عنوان مثال می‌توان تولید اشتغال، ارز، توسعه اقتصاد، حمایت از جوامع محلی، حفاظت از منابع طبیعی، ایجاد فرصت‌های تجاری، سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی و نقش مهم آن در اقتصاد کشور میزبان را از جمله اثرات مثبت گردشگری ماجراجویانه دانست.

منبع: ایسنا

مرتبط:

راهکارهایی برای موفقیت شرکت‌های گردشگری در سال ۲۰۲۲

کردستان بهشت گردشگری ایران

استان کردستان با داشتن اقلیم و موقعیت جغرافیایی خاص خود از جاذبه های گردشگری فراوانی در فصل بهار برخوردار است.

استان کردستان با مساحتی در حدود ۲۸ هزار کیلومتر مربع در غرب ایران قرار دارد و از شمال به استان های آذربایجان غربی و بخشی از زنجان، از مشرق به استان همدان و بخش دیگری از زنجان، از جنوب به استان کرمانشاه و از مغرب به کشور عراق محدود می گردد.

شهرستان های استان عبارتند از بانه، بیجار، دیواندره، سروآباد، سقز، سنندج، قروه، کامیاران و مریوان و دهگلان. این استان از لحاظ اقلیمی و طبیعی، منطقه ای کوهستانی است که دشت های مرتفع و دره های پهن نیز در پهنه منطقه گسترده شده اند، اختلاف ارتفاع بین بلندترین و پست ترین نقاط استان به حدود ۲۴۰۰ متر می رسد.

کردستان بهشت گردشگری ایران

کوه شاهو با ارتفاع ۳۳۰۰ متر بلندترین و منطقه آلوت در بانه با ارتفاع حدود ۹۰۰ متر کم ارتفاع ترین نقطه استان است که این اختلاف ارتفاع خود باعث به وجود آمدن اقلیم های متفاوت می گردد. از آنجا که تنوع اقلیمی و وجود عوارض طبیعی و توپوگرافی در مقایسه با یکنواختی، پتانسیل مهم توریستی به شمار می رود، از این لحاظ استان کردستان دارای جاذبه های متنوع و ارزشمندی است با توجه به میانگین دمای روزانه استان از اواسط اردیبهشت تا اواسط مهر ماه بهترین ایام برای جذب جهانگردان تفریحی تابستانه است و میانگین دمای ماه های این دوره از ۲۲ تا ۲۸ درجه سانتی گراد متغیر است.

همچنین دو ماهه اول سال نیز یعنی فروردین و اردیبهشت به علت بارندگی های زیاد و در نتیجه سرسبزی منطقه، بهترین زمان برای برگزاری تورهای طبیعی و دیدار مسافران از طبیعت کردستان است. در فصل زمستان با توجه به سردی هوا و طول دوره یخبندان و با در نظر گرفتن شرایط خاص جغرافیایی و ارتفاع زیاد شهرهای استان و وجود ارتفاعات بلند، بارش های جوی زمستانه اغلب به صورت برف است که در این رابطه تعداد روزهای یخبندان در این ناحیه حائز اهمیت است و بر اساس بررسی های انجام شده تعداد روزهای یخبندان در بیجار ۱۶۰ روز در سال در منطقه سنندج و کامیاران ۱۱۰ روز در سال، در منطقه سقز و دیواندره ۱۱۳ روز در سال و در منطقه مریوان و بانه به ۸۵ روز در سال می رسد و از این نظر، زمینه های بسیار مناسبی را برای ورزش های زمستانه به ویژه ورزش نشاط بخش و هیجان انگیز اسکی روی برف به وجود می آورد.

کردستان بهشت گردشگری ایران

اماکن گردشگری (مساجد تاریخی)

۱ – مسجد جامع سنندج (دارالاحسان) : این بنا که در خیابان امام خمینی سنندج قرار دارد در سال ۱۲۲۷ هجری بوسیله امان الله خان اردلان ساخته شد و از چندین محوطه بزرگ تشکیل شده است. از خصوصیات عمده این مسجد دکورهای هفت رنگ، آجرهای لعاب کاری شده به جای سنگ کف پوش و مهمترین خصوصیت آن نوشتن دو سوم از یک جزء قرآن بر روی کتیبه های مسجد است.

۲ – زیارتگاه و مسجد هاجره خاتون: این بنا در یکی از نواحی قدیمی سنندج بنام سر تپوله بنا شده است که ساختمان های پیچیده و تودرتو که شامل زیارتگاه، مسجد، مدرسه دینی و مقبره مطهر شیوخی که پیرو هاجر خاتون خواهر امام رضا بوده اند است.

۳ – دیگر مساجد قدیمی: از دیگر مساجد قدیمی در استان می توان مسجد جامع دارالامان (سنندج)، مسجد جامع خسروآباد (بیجار)، مسجد دو مناره (سقز)، مسجد جامع دوره قاجاریه (سنندج)، مسجد سرخ (مریوان)، مسجد عبدالله عمران (مریوان) و مسجد جامع سقز (سقز) را نام برد.

 

کردستان بهشت گردشگری ایران

** امامزادگان و اماکن زیارتی

۱- امامزاده هاجر خاتون

این امامزاده در خیابان صلاح الدین ایوبی در محله قدیمی سرتپوله سنندج واقع است، بر اساس روایات موجود این امامزاده خواهر امام رضا (ع) است که در سفر آن بزرگوار به خراسان در کردستان رحلت نمود و در این مکان به خاک سپرده شده است، در مجاورت این امام زاده مسجد و آرامگاه مشایخ و بزرگان سنندج نیز قرار دارد.

۲- امام زاده پیر عمر

این امامزاده در ضلع جنوبی خیابان امام خمینی (ره) واقع شده و تاریخ ساخت بنای آن سال ۱۰۴۶ ه. ق است، امامزاده پیر عمر را پسر بلافصل حضرت علی (ع) می دانند. بنای آرامگاه شامل تزئینات آجری گچبری و اروسی های زیبا است، قسمت های عمده ای از بنا به علت فرسودگی در سال های ۱۳۷۲ تا ۷۴ ه. ش بازسازی شده است.

۳- امام زاده پیر محمد

این بقعه در میدان نبوت سنندج در بالای تپه ای که قبرستان قدیمی شهر واقع شده است قرار دارد، این بنا محل دفن امامزاده محمد بن یحیی مشهور به پیر محمد است.

۴- قرآن نگل

در ۶۵ کیلومتری غرب سنندج در مسیر جاده سنندج – مریوان، در داخل مسجد روستای نگل، قرآنی خطی از دوران گذشته وجود دارد که بنا بر اعتقادات مردم، یکی از چهار قرآن خطی است که در زمان خلفه سوم به رشته تحریر در آمده و به چهار اقلیم دنیا فرستاده شده است. خط قرآن، کوفی و دارای نقطه و اعراب و در قسمتی از شماره آیات طلاکاری شده و مزین به نقوش گیاهی است. این قرآن در بین مردم جایگاه والایی دارد و همه روزه عده کثیری از نقاط دور دست برای زیارت قرآن به این روستا می آیند.کردستان بهشت گردشگری ایران

** سایر اماکن دیدنی

۱- خانه کرد (عمارت آصف) خانه کرد، موزه مردم شناسی مناطق کردنشین و بزرگترین موزه مردم شناسی مربوط به یک قوم در کشور ایران است. این موزه در خیابان امام خمینی (ره) شهر سنندج و در عمارت آصف دایر گردیده و این عمارت یکی از بزرگترین عمارت های اعیانی شهر سنندج است که دارای ارزش های ویژه معماری از لحاظ آجر کاری و گچبری و اروسی سازی است و حمام آن زیباترین حمام خصوصی در بین حمام های سنندج است. بنای اولیه این عمارت در دوره صفویه بوده و در دوره های قاجار و پهلوی تکمیل شده است.کردستان بهشت گردشگری ایران

۲ – موزه سنندج

این موزه در خیابان امام خمینی (ره) کوچه حبیبی و در بخش برونی عمارت ملالطف اله شیخ الاسلام قرار دارد و در آن آثار و اشیاء تاریخی کشف شده از استان و سایر نقاط ایرا ن به نمایش گذاشته شده است. اروسی موزه سنندج یکی از نمونه های بی نظیر هنر اروسی سازی و کار استادکاران سنندجی است، عمارت ملالطف اله از بناهای باقی مانده دورة قاجار است.

کردستان بهشت گردشگری ایران

۳- عمارت خسرو آباد

این عمارت در بلوار خسرو آباد (شبلی) قرار دارد و در نوع خود بی نظیر و مرکز حکومت اردلان به ویژه خسروخان اردلان بوده است. مجموعه عمارت و باغ آن، افزون بر دو بخش اصلی یعنی قصر سلطنتی با ورودی ستون دار در بخش غربی و ساختمان شرقی با غلام گردش ها و ایوان ستون دار مشرف بر صحن عمارت و فضای بیرونی بنا دارای فضاهای دیگری چون حمام، اتاق قاپچیان و خدمتکاران است. تزئینات معماری این بنا شامل گچبری، آجرکاری، اروسی های زیبا و حوض چلیپا شکل داخل عمارت است.

 

کردستان بهشت گردشگری ایران

۴ – عمارت وکیل

این مجموعه بزرگ در خیابان کشاورز واقع شده است و شامل سه حیاط با عمارت های مربوطه و یک حمام خصوصی در داخل مجموعه و یک حمام عمومی در خارج آن است. بخش اصلی عمارت وکیل در دوران زندیه ساخته شده و بخش های دیگر متعلق به دوره قاجار است. مجموعه دارای تزئیناتی چون آجرکاری های زیبا و اروسی های پرکار است و حیاط مرکزی دارای سقف شیروانی با طرح کلاه فرنگی است.

کردستان بهشت گردشگری ایران

۴ – عمارت مشیر دیوان

این عمارت در خیابان شهدا قرار دارد و شامل هفت حیاط با فضاهای مرتبط است و یک حمام خصوصی در داخل مجموعه دارد، هر یک از حیاط ها نیز دارای آبنما است. عمارت توسط میرزا یوسف مشیر دیوان در دوره قاجار ساخته شده است و زیباترین ایوان با طرح کلاه فرنگ در سنندج متعلق به این بنا است، در این عمارت نیز اروسی های پرکار، تزئینات آجری، کاربندی ها و گچبری جهت تزئین استفاده شده است.

کردستان بهشت گردشگری ایران

۵- حمام خان

این حمام در ضلع شمالی بازار قدیم سنندج در خیابان انقلاب واقع شده است، تزئینات داخل حمام و نقوش موجود بر روی دیوار آن در نوع خود بی نظیر و جالب است، حمام در سال ۱۲۲۰ هجری قمری به دستور امان الله خان اردلان ساخته شده و در بین حمام های باقی مانده از گذشته بزرگ ترین و زیباترین حمام شهر است.

۶- قلعه باستانی قمچقای

بقایای این قلعه در ۴۵ کیلومتری بیجار قرار دارد، بنای این قلعه به سده های ۸ و ۹ قبل از میلاد می رسد، اطراف قلعه را دره های ژرف در بر گرفته که یک سوی آن مسلط به دره ای به نام دره شاهان است، این قلعه ظاهرا تا دوره های ساسانی و اسلامی نیز مورد استفاده قرار می گرفت.

کردستان بهشت گردشگری ایران

*** جاذبه های طبیعی

۱- دریاچه سد قشلاق

در فاصله ۲۰ کیلومتری شمال سنندج در مسیر جاده سقز بر روی رودخانه قشلاق سد مخزنی قشلاق احداث شده است، دریاچه پشت این سد ۱۱ کیلومتر طول دارد و وسعتی معادل ۹۳۴ هکتار را در بر می گیرد، این دریاچه محل مناسبی برای ورزش های آبی است و جزو جاذبه های طبیعی سنندج به شمار می رود.

کردستان بهشت گردشگری ایران

۲- قلل مرتفع

به علت کوهستانی بودن منطقه و امنیت حاکم بر آنها هر ساله تعداد بسیاری از کوهنوردان به قلل مشهور و مرتفع سنندج صعود می نمایند. مهم ترین قلل این شهرستان عبارتند از آبیدر سلطان سراج الدین، آوالان در جنوب سنندج شاه نشین در ژاوه رود، کوه کوچک در جنوب غربی و کوه چرخ لان در جنوب غربی سنندج.

کردستان بهشت گردشگری ایران

۳- قلعه باستانی زیویه

در ۵۵ کیلومتری جنوب شرقی سقز بر روی تپه ای نسبتا مرتفع که به محیط اطراف اشراف کامل دارد بنا شده و اکنون تنها بخش هایی از آن باقی مانده است در مورد عظمت و اهمیت تپه زیویه مطالب بسیاری در کتاب ها نوشته شده است. از حفاری های این تپه که اکثرا در گذشته و به صورت غیر مجاز بوده اشیای زیادی به دست آمده که بعضی از آنها در موزه های داخلی و بسیاری هم در موزه های خارج هستند، از جمله اشیای به دست آمده قطعات عاج منقوش بوده که نقوش حیوانی و صحنه شکار اساطیر روی آنها حک شده و از ارزش ویژه ای برخوردار است. از روی چند قطعه از آنها، نقش برجسته آبیدر سنندج طراحی، بزرگ نمایی و ساخته شده است. گردنبند طلا و سر عقاب طلائی از دیگر نمونه های اشیای کشف شده تپه زیویه هستند که از ارزش زیادی برخوردارند، آثار این تپه مربوط به هزاره اول قبل از میلاد است.

کردستان بهشت گردشگری ایران

۴- دریاچه زریوار

این دریاچه مهم ترین جاذبه گردشگری استان کردستان است که در فاصله ۲ کیلومتری غرب مریوان قرار گرفته است. این دریاچه در ارتفاع ۱۲۸۵ متری از سطح دریا واقع شده، طول آن ۵٫۴ کیلومتر و عرض آن ۲ کیلومتر و عمق متوسط دریاچه حدود ۳ متر است. نکته قابل توجه در تشکیل این دریاچه وجود چشمه های آب شیرین در کف این دریاچه است که تامین کننده آب این دریاچه است و هیچ رودخانه ای به این دریاچه وارد نمی شود و به این خاطر زریوار را بزرگترین چشمه آب شیرین جهان عنوان نموده اند. دریاچه زریوار از جهات مختلف توسط جنگل های انبوه احاطه شده و مناظر بسیار زیبا و بدیعی به وجود آمده است، در فصل زمستان به علت شیرینی آب دریاچه و برودت هوا سطح دریاچه یخ می بندد و منظره بسایر زیبایی را به وجود می آورد.

کردستان بهشت گردشگری ایران

۵ – غار باستانی کرفتو

این غار در فاصله ۶۰ کیلومتری از شمال دیواندره و در نزدیکی روستای یوزش باش کندی قرار دارد و از پر جاذبه ترین مکان های توریستی استان کردستان است، غار کرفتو از غارهای طبیعی و آهکی است که در ادوار مختلف جهت استفاده و سکونت تغییر حالت داده شده و مهمترین ویژگی غار معماری صخره ای آن است که در چهار طبقه در دل کوه حفر شده است. کتیبه ای یونانی بر سر در یکی از اتاق های طبقه سوم وجود دارد که از این غار به عنوان معبد هراکلس نام برده است، در معماری این غار علاوه بر ایجاد اتاق ها و راهروهای عبوری، سعی شده تا اتاق ها با هم مرتبط باشند و نور گیرهایی به سمت بیرون تعبیه شده و بر دیوارهای غار در بعضی از اتاق ها نقوشی به صورت تجریدی از حیوانات، انسان و گیاه حجاری شده است.

کردستان بهشت گردشگری ایران

۵ – منطقه چهل چشمه

در شمال غربی دیواندره کوه های چهل چشمه قرار دارد و هر ساله جمعیت زیادی از گردشگران و کوهنوردان از این منطقه دیدن می نمایند.

کردستان بهشت گردشگری ایران

** صنایع دستی و سوغات

صنایع دستی استان کردستان بخشی از فرهنگ مردم استان کردستان است که بر اساس نیاز و خلاقیت در گذر زمان شکل گرفته است. استان کردستان دارای انواع شیرینی های محلی است که مهمترین این شیرینی ها کنجد، بادام سوخته، نوعی باسلوق و نان برنجی است که در این میان کنجد شیرینی محلی خاص شهر سنندج به همراه نان برنجی خریداران زیادی دارد. قالی و گلیم

قالی و گلیم استان کردستان از لحاظ تنوع رنگ و گیاهی بودن، اصالت طرح و کفیت آن شهرت جهانی دارد. شهرهای سنندج و بیجار مهمترین نوع قالی را دارا هستند به طوری که به علت شهرت جهانی فرش سنندج (سنه) در دائره المعارف بریتانیا معنی واژه ‘سنه’ به عنوان نوعی قالی آمده است. نساجی سنتی یا (جولائی) تولید پارچه های لباس کردی مردانه و فرآورده هایی مانند رختخواب پیچ، یا موج و جانماز که به روش سنتی تهیه می شود، حاصل کار جولاها است. کلاش

در مناطق کردنشین یک نوع گیوه به نام کلاش تولید می شود، رویه این کفش از نخ پنبه ای بافته شده و زیره آن از پارچه فشرده شده ساخته می شود، به همین دلیل کلاش کفشی است سبک، نر م و قابل انعطاف و متناسب با محیط کوهستانی. تولید کلاش در اصل مختص منطقه اورامان بوده ولی اکنون در اکثر شهرهای استان کردستان تولید می شود.

منبع: ایرنا

پرواز نستعلیق ایرانی از تبریز تا یونسکو

الخط نصف‌العلم/ الخط نصف‌العشق

اهل علم به‌واسطه منزلتی که «خط و خوشنویسی» به دانش و فرهنگ بخشیده، گفته‌اند «الخط نصف‌العلم» و آن‌ها که خط و خوشنویسی را با شعر و معماری و قالی درآمیخته‌اند، به قرینه همان جمله متواتر گفته‌اند، «الخط نصف‌العشق».

خوشنویسی از نخستین دوره‌های تکامل، عقل و عشق بشری را چنان مسحور شکوه و زیبایی خود کرده که رسول اکرم (ص) در حدیثی وعده مغفرت داده به هنرمندی که آیه شریفه بسم‌الله الرحمن الرحیم را با خط خوش کتابت کند. (بحارالأنوار، ج ۹۲، ص ۳۵)

«خط» از آغاز سیر اجتماعی خود، غالباً مترادف با «خوشنویسی» بوده است. قباله‌های تاریخی املاک، اسناد بیع، عقدنامه‌ها، عهدنامه‌های سیاسی، کتاب‌های خطی و مکتوبات روزمره اداری، از قدیم، اغلب به خط شکسته یا نستعلیق، یا ترکیبی از هر دو، تنظیم شده است.

به‌این‌ترتیب، در هر دوره تاریخی که خط و خوشنویسی ارج‌وقرب داشته، فراز و نشیب تاریخ نیز به نیکی ثبت و مستند شده و برعکس، هر جا که هنر خطاطی افول کرده، بخشی از تاریخ فراموش یا مخدوش شده است.

اما خوشنویسی برخلاف ظرافت‌های دلبرانه‌اش، سرنوشتِ سهل و ساده‌ای نداشته و همراه با پیچ‌وخم تاریخ نقاط خونین و دردناک در جای‌جای تاریخ این هنر، بسیار بوده است. گواه این ادعا سرگذشت «ابوعلی محمد ابن مُقله عبدالله شیرازی» وزیر فرهیخته ایرانی در دربار خلافت عباسی بوده است.

ابن مُقله، خوشنویس مقتول دستگاه خلافت عباسی

شهرت تاریخی ابن‌مُقله نه به خاطر مواضع سیاسی بلکه به خاطر ابداع خطوط ۶گانه و وضع اصول دوازده‌گانه خوشنویسی است.

ابن‌مُقله، در سه دوره تاریخی وزیر دربار عباسیان بوده و هر بار در مخالفت با ظلم و جور خلفای عباسی از کار برکنار شده است. او از معدود وزرا خوش‌نام عباسی است که به حسن تدبیر، انصاف و حکمت، شناخته می‌شود و در طول زندگی هنری خود، سه قرآن نوشت. خط اسلامی را از کوفی دشوار تا نسخ زیبا و روان به کمال رساند و اصول دوازده‌گانه خوشنویسی (ترکیب، کرسی، نسبت، ضعف، قوت، سطح، دور، صعود مجازی، نزول مجازی، اصول، صفا و شأن) را بنا نهاد.

اگر نبود همت و مجاهدت هنری او، نسخ به‌عنوان یکی از منابع اصلی تمام خطوط اسلامی و ایرانی از میان می‌رفت و درک متون اسلامی (ازجمله قرآن و حدیث و آثار مورخان نامی) بسیار دشوار می‌شد.

بااین‌حال روزی که راضی‌بالله، خلیفه بیدادگر عباسی از نامه‌نگاری ابن‌مُقله با یکی از سران مخالف آگاه شد، دستور داد دست او را از آرنج قطع کنند. ابن‌مُقله هر چه لابه کرد که با اجرای این حکم هنر خوشنویسی زائل می‌شود، گوش خلیفه شنیدار نبود و سرانجام دژخیم عباسی با قطع دست ابن‌مُقله یکی از فرازهای شرم‌آور تاریخ هنر را رقم زدند.

استاد نسخ، مدتی افسرده بود و دست قطع شده خود را در سینه می‌فشرد و می‌گریست. نقل است که مدتی چوب بر آرنج می‌بست و خطاطی می‌کرد. بعدها نیز خوشنویسی را با دست چپ ادامه داد. اما هنوز زبانش سرخ بود و از همراهی مردم ستم‌دیده دست برنمی‌داشت تا آنجا که به دستور خلیفه زبانش را بریدند و زندانی‌اش کردند. مدتی در زندان بود تا در ۳۲۷ هجری درگذشت. اختناق حاکم بر جامعه طوری بود که حتی قبر او نیز چند بار نبش و جابه‌جا شد.

قتل ابن‌مُقله، پیشرفت خط نسخ را به تأخیر انداخت و اجازه نداد رموز و ظرافت‌هایی که این استاد هنرمند با تحقیق و تمرین بسیار به دست آورده در بستر زمانی خود متجلی شود، بااین‌حال آثار به‌جامانده از او و وفاداری معدود شاگردان جوانش، این هنر را در دوره‌های بعدی به شکوفایی رساند.

پرواز نستعلیق ایرانی از تبریز تا بغداد

تاریخ خوشنویسی اسلامی و ایرانی، پس از قتل ابن‌مُقله، تا چند قرن مسیر تقریباً ثابتی داشت و فاقد تحول اساسی بود. تا اینکه در اواسط قرن نهم هجری، «میرعلی تبریزی» «خط تعلیق» را که اسلوبی دشوار و پرپیچ‌وخم داشت از انحصار دربار و دیوان حُکّام درآورد و پس از ترکیب با نسخ، خط نستعلیق را با هویت و شخصیتی مستقل، پدید آورد.

از جزئیات زندگی میرعلی، اطلاع دقیقی در دست نیست اما در برخی رساله‌ها گفته شده میرعلی، قوس‌ها و کشیده‌های نستعلیق را در عالم رویا و از روی پرواز غازها در آسمان، الهام گرفته است.

میرعلی مدتی در بغداد در دربار سلطان احمد جلایر بود. کتابت «خواجوی کرمانی» از آثار همین دوره است که امروز در موزه کتابخانه بریتانیا نگهداری می‌شود.

به‌این‌ترتیب، مسیری که میرعلی در تبریز آغاز می‌کند، دیری نمی‌پاید که در بغداد، فارس و خراسان، جان می‌گیرد تا اینکه یک قرن بعد، چهره نامدار تاریخ نستعلیق، از قزوین ظهور می‌کند: «میرعماد حسنی»

میرعماد، شاگرد مکتب تبریز و شهید نستعلیق

میرعماد در جوانی برای تکمیل هنر خود از قزوین به تبریز مسافرت کرد و از تعلیمات استاد مشهور زمان «ملّا محمدحسین تبریزی» بهره گرفت. می‌گویند میرعماد روزی قطعه‌ای از خط خود را به ملا محمدحسین تبریزی نشان داد؛ استاد فرمود: «اگر چنین توانی نوشت بنویس وگرنه قلم فرو گذار.» میر گفت: «خود نوشته‌ام». استاد روی او را بوسید و خط او را روی چشم گذارد و فرمود: «امروز استاد خوشنویسان هستی» و او را از شاگردی بی‌نیاز دانست.

میرعماد در ادامه، راهی اصفهان می‌شود و مورد حمایت شاه صفوی قرار می‌گیرد. میرعماد در اصفهان با مطالعه و تحقیق آثار پیشینیان، هندسه اجزای خوشنویسی را جلا بخشید و حروف و کشیده‌ها را به دقیق‌ترین ساختار هنری رساند. زاویه گذاری‌های قلم میرعماد چنان با اصول زیباشناسی مطابقت دارد که مخاطب خود را در مواجهه با یک مهندس خلاق و حسابگر می‌بیند. حال‌آنکه، آنچه باعث این مایه از ظرافت و زیبایی است، حس قوی، مراتب فضیلت و صفای روح در هنرمندی چون میرعماد بوده است.

همین امر باعث شد آوازه خوشنویسی او ایران‌مان را نوردیده، به حجاز و هند و عثمانی دور دست برسد؛ آن‌هم در روزگاری که از دستگاه‌های کپی و عکس خبری نبود! خط میرعماد با عقیق یمانی و الماس هندی، مبادله می‌شد و شاه هند، مصمم بود تا برای به دست آوردن میرعماد، طلای هم‌وزن او را به دربار صفوی بدهد.

متأسفانه حضور میرعماد در دربار صفوی، فرجام تلخی داشت. با اوج‌گیری محبوبیت میرعماد حسادت‌ها و بدگویی‌ها نسبت به او آغاز می‌شود، شایعه کردند که میرعماد از شیعه روی‌گردان شده و بدگویی شاه را می‌کند. آن‌هم میرعمادی که از سادات حسنی بود و به سبب ارادت ویژه‌ای که به امام حسن مجتبی (ع) داشت در بیشتر آثار خود، عنوان «الحسنی» را قید می‌کرد.

شبی که میرعماد قصد استحمام داشت، اوباش دربار بر سرش ریختند و کشتندش. فضای سیاسی علیه میر، چنان تیره‌وتار بود که حتی جسد تکه‌تکه شده او چند روز بر زمین ماند و کسی جرأت تدفینش را نداشت. چندی بعد یکی دو تن از شاگردانش پیکر او را در مسجد ظلِمات اصفهان دفن کردند.

علیرضا عباسی تبریزی، کتابت عشق در کتیبه گنبد رضوی (ع) 

دیگر چهره درخشان تاریخ خط و خوشنویسی، «علیرضا عباسی تبریزی» است. عباسی متولد تبریز و ملقب به «شاه نواز» است. او نیز مانند میرعماد، خوشنویسی را در تبریز نزد «ملامحمدحسین تبریزی» آموخت و بعدها به خط ثلث و نسخ روی آورده است. پس از تصرف تبریز توسط عثمانی‌ها به قزوین، پایتخت دولت صفوی رفت و در مسجد جامع آن شهر منزل گرفت و به کار کتابت مشغول شد و قسمتی از کتیبه‌های آن مسجد تمام کرد.

علیرضا به‌مرور در زمره ندیمان مخصوص شاه قرار گرفت تا آنجا که شاه جمعی از خوشنویسان مانند محمدرضا امامی اصفهانی، محمدصالح اصفهانی و عبدالباقی تبریزی را بدو سپرد، تا زیردست او خط ثلث را بیاموزند. عباسی تا پایان عمر در زمره معتمدترین نزدیکان شاه بود و رفاقت بین او و شاه‌عباس تا پایان عمر ادامه داشت.

این نوشتار، نگاهی به سهم عمده تبریز در مسیر تکامل هنر خوشنویسی داشت. چهره‌هایی که در عرصه خوشنویسی بیشتر زبانزد هستند، اما شاید بخشی از مخاطبان حوزه فرهنگ از اصالت تبریزی هنر این افراد مطلع نباشند. از دیگر قدمای تبریزی صاحب‌نام در عرصه خوشنویسی، میرزا جعفر تبریزی، اظهر تبریزی، محمدحسین تبریزی و میرحیدر حسینی تبریزی است که نقش هر یک در سیر تکامل هنر خوشنویسی می‌تواند موضوع مقالات و گزارش‌های مبسوط باشد.

منابع: 

– وزیران ایرانی محبوس و مقتول، از اموی تا صفوی/ بیژن کشاورز/ ۱۳۹۷

– اطلس خط، تحقیق در خطوط اسلامی / حبیب‌الله فضائلی / ۱۳۹۰

* گزارش از فرشید باغشمال (عضو انجمن خوشنویسان تبریز)

آشنایی با مشاغل سنتی سمنان (بخش اول)

از شغل‌هایی که امروزه آثاری از آن‌ها باقی نمانده و می‌توان گفت منسوخ شده‌اند، عبارت‌اند از: نعل‌بندی، پالان‌دوزی، کِناسی (تخلیه چاه)، چیتگری، بست‌زنی (بندزنی ظروف چینی)، دوزکی کشی (دوخت نوار دور گیوه)، آلو ونه دوژ (وصله کردن گیوه با پنبه)، خشت‌مالی، چلنگری، خراطی (چوب‌تراشی)، صباغی، کوزه‌گری، آسیابانی، اَنبان‌دوزی، باروت کوبی، پنبه‌زنی (حلاجی)، تفنگ‌سازی، چاروق‌دوزی و…

شیرمال‌پزی

شیرمال نوعی نان خوشمزه است که با استفاده از آرد گندم، شیر و روغن تهیه می‌شود. نان شیرمال شبیه به نان فطیر است که در بسیاری از شهرهای ایران با روش‌های کم و بیش متفاوتی، با قطر کمتر از ۲۰ سانتی‌متر و به رنگ قهوه‌ای تیره پخت می‌شود. پایه اصلی نان شیرمال، شیر به جای آب است و همین مورد، اصلی‌ترین تفاوت نان شیرمال و نان فطیر است و به همین دلیل به این نان، نان شیرمال گفته می‌شود، یعنی نانی که با شیر مالش داده شده باشد.

اغلب نان شیرمال را به‌عنوان سوغات شهر سمنان می‌شناسند، زیرا سابقه پخت این نان در شهر سمنان به بیش از صد سال پیش باز می‌گردد، اما در سایر شهرهای کشورمان و همچنین در سرتاسر دنیا این نان با سبک‌های مشابهی تهیه می‌شود.

نان بُقسمات و کُماچ‌پزی

یکی دیگر از نان شیرینی یا نان چایی خوشمزه سمنان، نان بقسمات و نان کماچ است که از سوغات سنتی سمنان محسوب می‌شود. کماچ به‌صورت کاسه‌ای و تخته‌ای و بقسمات به‌صورت چانه خمیر پخته می‌شود. بقسمات و کماچ‌پزها، در پشت مغازه خود کارگاهی با یک فر و میز کار داشتند. در پختن بقسمات از آب نخود خام استفاده می‌کردند. آرد را با آب نخود خام خمیر می‌کردند و می‌گذاشتند تا خمیر رسیده شود. پس از رسیده شدن خمیر، گلوله‌هایی از خمیر را داخل سینی که قبلاً با روغن داخل آن چرب شده بود می‌چیدند، با دست این گلوله‌ها را به‌صورت گنبدی درمی‌آوردند، بعد روی آن را شیره انگور می‌مالیدند و داخل فر که از قبل داغ شده بود می‌گذاشتند تا پخته شده و آماده فروش شود.

خشت‌مالی

خشت‌مالی از جمله کارهای سخت و سنگین در گذشته بود، اکثر بناها تا چندین سال پیش از خشت و گِل بود. با توجه به اینکه خشت، اساس بنا و چیدمان ساختمان در گذاشته بود، لذا خشت، در ادبیات و فرهنگ غنی ما ایرانیان جایگاه خاصی داشت. بهترین خاک برای خشت‌مالی خاک رس است. خشت‌مال ابتدا خاک رس را با درصدی از کاه و آب مخلوط می‌کرد، این گِل، مدت یک روز می‌ماند تا خود را بگیرد. روز بعد در فضای باز و مسطح و آفتاب‌گیری که در اختیارش بود، گِل آماده شده را در قالب‌های چوبی به ابعاد ۲۰ در ۲۰ و به ارتفاع ۵ سانتی‌متر ریخته و بدین صورت اقدام به خشت‌مالی می‌کرد. نخست در ظرفی به نام «لانجین» قدری خاک رس در آن ریخته و با آب آن را مخلوط می‌کند، تا آب لغزنده‌ای درست شود، بعد قدری کاه در آن ریخته و در کنار دسته خود قرار می‌داد. هر بار قالب خشت‌مالی را در این آب شسته که بدنه قالب لغزنده شود، بعد مقداری از گل آماده را برداشته و در قالب چوبی می‌گذاشت، سپس قدری از آن آب لغزنده و کاه داخل لانجین را با مشت‌های خود برداشته و روی گل داخل قالب ریخته و با دست روی گل می‌مالید. آنگاه گل را در قالب جا داده و می‌فشرد تا کاملاً با سطح قالب چوبی برابر شود، بعد قالب را به آرامی بر می‌داشت و پس از شستن مجدد در آب لانجین، آن را در کنار خشت مالیده شده می‌گذاشت و به همان ترتیب تا آنجایی که توان داشت همه گل‌ها را تبدیل به خشت می‌کرد. این خشت‌ها چند روزی در برابر آفتاب قرار می‌گرفت تا نسبتاً خشک شوند. بعد اقدام به برچیدن آن‌ها کرده و به‌صورت عمودی و به‌طور زیگزاک در کنار هم می‌گذاشت تا پشت و رو و اطراف خشت‌ها در آفتاب خشک شوند. وقتی که گل در قالب خشت قرار می‌گیرد و با دست فشرده می‌شود، قدری گل از زیر قالب بیرون می‌زند، هنگامی که خشت‌ها تقریباً خشک شدند، خشت‌مال آن‌ها را از روی زمین بر می‌دارد تا به‌صورت زیگزاک و عمودی در کنار یکدیگر قرار دهد، زوائد اطراف خشت‌ها را که به آن ناخن خشت گفته می‌شود با دست برداشته و اطراف خشت‌ها را کاملاً صاف می‌کرد. وقتی که خشت‌ها کاملاً خشک شدند، کارگران ساختمانی با احتیاط آن‌ها را روی زمین برداشته و نزدیک ساخت بنا در کنار و بر روی هم به‌صورت عمودی می‌چیدند. بنّاها از این خشت‌ها برای ساخت آنچه که مورد نظر صاحب ساختمان بود، مورد استفاده قرار می‌دادند.

دباغی

دباغی به معنی پوست پیرایی است. کسی که پیشه‌اش پاک کردن و پرداخت کردن پوست حیوانات است.

گرچه دباغی کاری پردردسر و دشواری بود، ولی افراد زیادی به این حرفه اشتغال داشتند. حتی محل‌هایی در شهر و در محدوده «شاهجو، سکاک و سنا دره» به نام دباغان شهرت داشت. افرادی که دباغ بودند، کارگاه کوچکی به نام دباغ‌خانه داشتند.

در گذشته کشتار گاو و در نتیجه پوست گاو بسیار کم بود، لذا دباغان اکثراً پوست گوسفند و بز خریداری می‌کردند. پوست‌ها پس از رسیدن به دباغ‌خانه، ابتدا نمک‌سود شده، سپس در سیل‌های بزرگ (ظرف‌های بزرگ سفالی) که هر کدام برای نوع خاصی از پوست در نظر گرفته شده بود قرار می‌گرفت. این سیل‌ها هر کدام شامل بعضی از مواد خاص چون نمک، آهک، سود و دیگر مواد خواص این کار برای زدودن موی این پوست‌ها بود. گاه قبل از این‌که پوست داخل خم دباغی قرار بگیرد، چنانچه دارای پشم یا موی بلند بود، این پشم و مو به‌وسیله افرادی با قیچی‌های خاص چیده و پوست با وضعیت سبک‌تری داخل خم دباغی می‌رفت. پس از خوابیدن پوست در خم و از بین رفتن چربی‌ها و مواد زائد، هر پوست با مالش توسط دست یا پا و آماده شدن برای کاری خاص با استفاده از آرد و سبوس جو و کمی نمک آهک نرم و مالش فراوان، قطعه‌های پوست درحالی‌که نرم و قابل تا شدن یا لوله شدن بود، به کارگاه‌های چرم‌سازی و حوزه کاری آن‌ها می‌رفت و تبدیل به مواد مورد مصرف صنوف دیگری می‌شد.

چلنگری

در فرهنگ لغت، چلنگر به کسی گفته می‌شود که به کار قفل‌سازی اشتغال دارد. کار سنگین آهنگری با زدن پتک‌های سنگین به کمک کول و بازوی خود بر آهن ضخیم و تفته شده روی سندان، با کار سبک چلنگر که کارش ساخت انواع قفل (به‌خصوص قفل‌های پیچی)، انواع چاقو، قندشکن‌های ظریف، درفش، جوال‌دوز، قیچی‌های ظریف، قطعات کوچک صنعتی و یدکی‌های آن‌ها است، اصلاً قابل مقایسه نیست. چلنگر فردی ماهر در ساخت بسیاری از وسایل ریز خانگی و کشاورزی، به‌علاوه باز کردن قفل و ساختن کلیدهای یدکی دست‌ساز، باز کردن قفل گاوصندوق‌های روسی بود که فائق آمدن به این کارها، وقوف و اطلاعات خاصی را می‌طلبید.

* گزارش از محمد عموزاده، پژوهشگر فرهنگ عامه استان سمنان

مموریال، سند تاریخ فوتبال در ایران

علاوه بر اقدامات مذکور، آمریکایی‌ها قبلاً باهدف ترویج دین مسیحیت، مدرسه‌ای بسیار شیک و با امکانات پیشرفته در محله لیلاوا (لیل آباد) ساختند که در سال ۱۸۸۱ (۱۲۶۱ شمسی) توسط مبلغان مسیحی آمریکایی در تبریز افتتاح شد. لازم به توضیح است هیچ‌یک از اقدامات فرهنگی و انسان‌دوستانه اجنبی‌ها صرفاً با هدف خیرخواهانه نبوده و نخواهد بود ، چون به مصداق ضرب‌المثلی که بزرگان ما از طریق تجربیات متوالی خلق کرده‌اند:

«پیشیک ده‌ده‌سی خیرینه سیچان توتماز» ترجمه و مفهوم به فارسی: «هیچ گربه‌ای محض رضای خدا موش نمی‌گیرد.»

حسین امید در کتاب «تاریخ فرهنگ آذربایجان» در صفحه ۸۹، در مورد مدرسه مموریال نوشته است:

«نخستین مدرسه‌ای که از طرف میسیونرهای آمریکایی در تبریز افتتاح شده است موسوم است به مدرسه مموریال که به معنی یادگاری است. این مدرسه در سال ۱۸۸۴ میلادی (۱۲۶۲ شمسی) افتتاح شده است. در این مدرسه علاوه بر مواد ابتدائی، مواد تحصیلی متوسطه نیز تدریس می‌شد.
در سال‌های نخستین تأسیس، مدرسه مموریال اهمیتی نداشت. شاگردان آنجا منحصر به ارامنه و خارجی‌ها بودند. عده آن‌ها نیز محدود بود ولی بعدها مدرسه مزبور اهمیت یافت. جمعی از محصلین مسلمان نیز در آن مدرسه تحصیل می‌کردند. پس از مشروطیت و نهضت فرهنگی، مدرسه مموریال بر اهمیت خود افزود و در سال‌های بعد دوازده کلاسه شد.

زبان رسمی این مدرسه انگلیسی بود و مدرسه برنامه مخصوصی داشت. مدرسه مموریال نزدیک به پنجاه سال (از سال ۱۲۶۳ – ۱۳۱۸شمسی) در تبریز فعالیت کرد و درنهایت بعد از فشار وزارت فرهنگ، مجبور به قبول برنامه رسمی وزارت فرهنگ و بالاخره در سال ۱۳۱۸شمسی به‌کلی منحل شد. همچنین، طبق نوشته زنده‌یاد حسین امید، در تبریز هم‌زمان با مدرسه مموریال آمریکایی‎ها، مدرسه روس‌ها، مدرسه فرانسوی‌ها و چند مدرسه خارجی دیگر فعالیت می‌کردند.»

به‌طوری‌که در متن بالا مشاهده شد. در مورد تاریخ دقیق تأسیس مدرسه مموریال (مدرسه آمریکایی‌ها) بین مورخین اختلاف نظر وجود دارد، ولی از متن نوشته‌ای که در گوشه چپ تصویر اصلی گزارش درج‌شده، تاریخ دقیق تأسیس را سال ۱۸۸۱ میلادی (۱۲۶۰ شمسی) نشان می‌دهد.

این مدرسه به‌خاطر موضع‌گیری بعضی از اساتید آن در انقلاب مشروطیت نزد مردم تبریز ارزش بخصوصی داشت. به‌طوری‌که دو تن از معلمان این مدرسه ازجمله هوارد باسکرویل امریکایی (معلم تاریخ) و سید حسن شریف‌زاده (معلم تاریخ بین‌الملل)، در جنگ انقلاب مشروطیت به آزادی‌خواهان مشروطه پیوستند و درنهایت، در همین راه کشته شدند و پس از مشروطیت و نهضت فرهنگی، ارزش مدرسه مموریال نزد مردم دوچندان شد.

کسروی که خودش دانش آموخته مدرسه مموریال بود، در مورد این مدرسه می‌نویسد:

«پیش از جنبش مشروطه و همچنین در سال‌های نخست آن جنبش، مدرسه آمریکاییان در تبریز نزد آزادیخواهان ارجی داشت، زیرا یگانه جایگاهی بود که زبان انگلیسی و دانش اروپایی درس داده می‌شد و بسیاری از جوانان بیدار مغز به آنجا آمدورفت داشتند و در این هنگام نیز داستانی به همبستگی میان آن مدرسه با جنبش مشروطه پدید آمد و آن پیوستن هوارد باسکرویل، یکی از آموزگاران آنجا به مجاهدین تبریز و کشته شدن او در راه مشروطه ایران بود.»

بعد از تأسیس مدرسه مموریال، تا سه چهار سال اول تأسیس، برای تحصیل فقط از فرزندان کارکنان کنسولگری کشورهای خارجی ازجمله؛ انگلیس، فرانسه، ترکیه، لهستان و… همچنین از دانش آموزان مسیحی شهر به‌خصوص از ارامنه تبریز پذیرش می‌شد. ولی از سال ۱۲۶۴ مسئولین مدرسه تصمیم گرفتند از فرزندان سایر ادیان ازجمله مسلمانان نیز ثبت‌نام نمایند. همچنین با توجه به اینکه تعدادی از اساتید این مدرسه از کشور انگلیس بودند؛ لذا اولین بار ورزش فوتبال ایران توسط مدرسان خارجی (به‌خصوص مدرسین انگلیسی) مموریال، در شهر تبریز پایه‌گذاری شد.

تقریباً از سال ۱۲۶۵ به‌طور رسمی محصلان با معلمان مدرسه ترکیب‌شده و در بازی با توپ شرکت می‌کردند. از آن تاریخ به بعد، تیم فوتبال مدرسه مموریال، متشکل از دانش آموزان فرزندان کارکنان کنسولگری‌ها، مسلمانان و مسیحیان (ارامنه تبریز) در بین مردم تبریز مشهور و زبانزد شد. ، لذا می‌توان گفت اولین بار ورزش فوتبال ایران از این مدرسه ظهور کرده و اولین تیم فوتبال ایران در سال ۱۲۶۵ شمسی در مدرسه مموریال تبریز شکل گرفته است.

بعد از رواج این ورزش در سایر نقاط شهر تبریز، باشگاه مدرسه مموریال، در اکثر مسابقات قهرمانی مدارس تبریز و حتی سایر شهرهای ایران شرکت کرده و بارها مقام قهرمانی را کسب کرد. در ضمن، بعد از افتتاح مدرسه مموریال، مدرسه فرانسوی‌ها، مدرسه روس‌ها، مدرسه انگلیسی‌ها و مدارس سایر کشورها، در تبریز گشایش یافته بود. لازم به ذکر است تا سال ۱۲۹۵ تیم فوتبال مدرسه مموریال یکی از تیم‌های قدرتمند تبریز محسوب می‌شد، ولی بعد از مدتی رفته‌رفته از اوج خود فاصله گرفت و تا اینکه در سال ۱۳۱۰ اعتبار خود را از جایگاه اول فوتبال تبریز از دست داد.

طرح پیشنهادی برای تأسیس موزه ورزش آذربایجان

ساختمان مدرسه در زمینی به مساحت تقریبی ۶۰۰ مترمربع در سه‌طبقه (زیرزمین، طبقه همکف، طبقه اول) که حداقل با ۱۵ اتاق و انواع سالن و راهروهای کوچک و بزرگ که جمعاً با ۱۶۰۰ مترمربع زیربنا در سال ۱۲۶۱ تأسیس شد. همچنین خارجی‌ها در کنار این مجموعه آموزشی، ساختمانی دوطبقه برای سکونت و دفاتر اداری و آشپزخانه و… ساخته بودند که طبق اظهار پیشکسوتان در نزدیک میدان فوتبال واقع‌شده بود. متأسفانه این ابنیه زیبا و تاریخی (ساختمان مسکونی و اداری مدرسه مموریال) در سال ۱۳۱۸ تخریب و زمین آن به اداره فرهنگ وقت (آموزش‌وپرورش کنونی) واگذار شد.

خوشبختانه ساختمان مدرسه مموریال، در خیابان شریعتی یا همان شهناز سابق، در حیاط درونی دبیرستان پروین سابق با مالکیت اداره آموزش‌وپرورش استان تقریباً سالم مانده است، پیشنهاد می‌شود؛ شهرداری تبریز به کمک اداره‌کل میراث‌فرهنگی استان، با کمترین هزینه، نسبت به تملک این ساختمان و تبدیل آن به موزه ورزش آذربایجان که ورزش‌های کشتی، دوچرخه‌سواری، والیبال، کاراته و سایر رشته‌های ورزشی را شامل می‌شود، اقدام کنند تا در تبریز بزرگ‌ترین موزه ورزش منطقه، در ساختمان تاریخی مموریال تأسیس شود.

در سال ۱۲۶۲ اولین میدان فوتبال ایران در حیاط این مدرسه احداث شده بود که تا دهه سی پذیرای مسابقات مهم منطقه و بخصوص شهر تبریز بود. متأسفانه در دهه سی زمین میدان فوتبال مموریال به اداره آموزش‌وپرورش واگذار شد که در همان سال‌ها در این زمین تأسیسات آموزشی احداث شد و اکنون هنرستان نامیده می‌شود.

همچنین، اولین بلیت تاریخ مسابقات فوتبال ایران توسط این مدرسه چاپ و در تبریز استفاده شده است و اولین کتاب ورزشی در ایران به نام «دستور ورزش»، توسط ابراهیم‌خان صنیع‌الوزرا دانش آموخته مدرسه مموریال در تبریز ترجمه و چاپ و در سایر شهرهای ایران پخش و استفاده شده است.
روزنامه اطلاعات، در مورد اولین بلیط تاریخ فوتبال ایران چنین آورده است:

«در اردیبهشت‌ماه سال۱۳۰۶، در رضائیه (ارومیه) مسابقه فوتبالی بین شاگردان مدرسه آمریکایی تبریز [مموریال] به سرپرستی«ویلسن» رئیس مدرسه و شاگردان مدرسه آمریکایی رضائیه برگزار شد که این مسابقه به سود شاگردان مدرسه تبریز خاتمه یافت. در این مسابقه برای اولین بار به‌منظور تأمین هزینه رفت‌وآمد شاگردان مدرسه تبریز، بلیط فروخته شد. »

کتاب «دستور ورزش»، اولین کتاب ورزشی ترجمه شده در ایران است. این کتاب توسط ابراهیم‌خان صنیع الوزرا (دانش آموخته مدرسه مموریال تبریز) در سال ۱۳۰۱ شمسی در تبریز ترجمه و چاپ شده است.

علاوه بر موارد فوق، اکثر بزرگان فوتبال تبریز که در فوتبال ایران نقش بسزایی داشته‌اند، برای اولین بار با ورزش فوتبال، در «میدان فوتبال مدرسه مموریال» آشنا شده‌اند که ازجمله می‌توان به آقایان حسین صدقیانی، حاج جعفر اندرابی، رسول مدد نوعی، عارف قیلزاده و… اشاره کرد.

* گزارش از ایوب نیکنام لاله، محقق و پژوهشگر تاریخ تبریز

نقش شهرداری‌ها در توسعه گردشگری

امروزه کمتر شهری را می‌توان بدون رویکرد و نگرش توسعه گردشگری مدیریت کرد. رویکرد گردشگری و توجه ویژه به آن توسط شهرداران، باعث می‌شود شهری زیبا، جذاب، سرزنده و پویا داشته باشیم و شهر همچون مغناطیسی گردشگران، سرمایه گذاران را به سوی خود خواهد کشاند. لذا تحول شهری و متعاقب آن تحول اقتصادی و فرهنگی، اجتماعی در شهرها بدون توجه به مقوله ارزشمند و مهم گردشگری امری نشدنی است.

احمد دیناری، معاون سرمایه‌گذاری و تأمین منابع اداره‌کل میراث ‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی خراسان رضوی در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، در خصوص رویکردهای شهردار شهری همچون مشهد  آورده است:

«چنانچه در حال حاضر شهردار هستید و ویژگی‌ها یا رویکردهایی را که در ادامه این یادداشت به آن‌ها اشاره خواهم کرد ندارید، بدانید که یک مدیر شهری کاملا معمولی خواهید بود.

اولین رویکرد شهردار شهری همچون مشهد باید «رویکرد زیباسازی و فضاهای شهری» را در بر گیرد. با توجه به تخریب روز افزون جنگل‌ها، مراتع و فضاهای سبز در شهرها و پیرامون آن‌ها به دلایل مختلف ناشی از سوء مدیریت، رفتارهای غیر مسئولانه برخی شهروندان، بلایای طبیعی و… و به موازات آن افزایش خودرو و وسایل نقلیه شهری، ترافیک و افزایش آلودگی‌های زیست محیطی، عملا زندگی شهروندان در شهرها دچار چالش‌های فراوانی شده و در بسیاری از این سکونتگاه‌ها حداقل سرانه فضای سبز نیز برای شهروندان مهیا نیست.

لذا یک مدیر شهری خلاق، مسئول و دلسوز باید توسعه فضای سبز و افزایش سرانه آن در بین شهروندان، زیباسازی شهر به ویژه ورودی شهر که توجه هر گردشگر را در بدو ورود به سوی خود جلب می‌کند، همچنین راه‌اندازی کمپین اجتماعی درختکاری و برنامه‌ریزی برای کاشت حداقل یک اصله نهال به ازای هر شهروند در طول دوره مدیریت شهری را در برنامه‌ها و اقدامات اجرایی خود قرار دهد؛ چراکه این اقدام و رویکرد ارزشمند می‌تواند شهرداران را از یکدیگر متمایز و رضایت شهروندان را به ارمغان آورد.

دومین رویکرد مورد توجه شهرداران باید «رویکرد گردشگری» باشد. امروزه کمتر شهری را می‌توان بدون رویکرد و نگرش توسعه گردشگری مدیریت کرد. رویکرد گردشگری و توجه ویژه به آن توسط شهرداران، باعث می‌شود شهری زیبا، جذاب، سرزنده و پویا داشته باشیم و شهر همچون مغناطیسی گردشگران، سرمایه گذاران را به سوی خود خواهد کشاند. به همین دلیل تحول شهری و متعاقب آن تحول اقتصادی و فرهنگی، اجتماعی در شهرها بدون توجه به مقوله ارزشمند و مهم گردشگری امری نشدنی است.

سومین رویکردی که در شهرها به ویژه مشهد باید شهرداران به آن توجه داشته باشند «رویکرد برندسازی شهری» است. چنانچه فردی به عنوان کاندیدای شهرداری برنامه عملیاتی را به منظور برندسازی شهری با رویکرد گردشگری به اعضای شورای شهر ارائه نکرده و در زمان فعالیت نیز به این موضوع توجهی نکرده باشد و این مورد را ملاک عمل در حوزه مدیریت شهری قرار ندهد، صرفا تکرار مکررات کرده و مشغول انجام کارهای تکراری سایر مدیران شهری شده است.

برنامه عملیاتی برندینگ شهری با رویکرد و با استفاده از ظرفیت‌های گردشگری شهر، باعث بهتر دیده شدن شهر، اشتهار، جذب گردشگران و درآمدهای اقتصادی پایدار و پویایی خواهد شد و کمک می‌کند تا شهر یادگاری ماندگار برای مراجعه کنندگان داشته باشد و تصویر ذهنی مثبتی را در آن‌ها ایجاد کند. شهر باید در زمان مدیریت فردی آگاه به حوزه‌های گفته شده حرفی برای گفتن داشته باشد و باید بتوان با یک صفت ممتاز از آن یاد کرد. برای مثال شاندیز؛ شهر شیشلیک، نشتیفان؛ شهر آسبادهای تاریخی، لالجین؛ شهر سفال، مشهد؛ قبله دل‌ها، نیویورک؛ شهری که هرگز نمی‌خوابد یا شهر زنده، بیروت؛ عروس خاورمیانه، نیس؛ شهر بازنشستگان، پاریس؛ موزه شهر یا شهر عشاق، تنکابن؛ شهسوار گردشگری ایران، نیشابور؛ شکوه تمدن ایران.

این در صورتی است که شهرهایی چون تهران، شیراز، اهواز، تبریز، اصفهان، همدان، یزد، کرمان، ساری، رشت، کرج، گرگان، ارومیه، بندرعباس، سنندج، رامسر، چالوس، بیرجند و… عناوینی برای یادآوری خود ندارند.

رویکرد بعدی که باید مورد توجه مدیریت شهری و شهردار یک منطقه به ویژه مشهد باشد «رویکرد سرمایه‌گذاری» است. کسب درآمد از طریق صدور پروانه ساختمانی، پایانکار، عوارض و سایر روش‌ها جزء راهکارهای جاری، معمول و پیش‌پا افتاده مدیران شهری برای کسب درآمد بوده و فاقد هرگونه خلاقیت مدیریتی است.

شهردار یک شهر باید خلاق بوده و نگاهی توسعه‌ای داشته باشد و با استفاده از ظرفیت‌ و توان تیم‌های متخصص، مجرب و خلاق و با هم‌افزایی با سایر دستگاه‌های اجرایی ذی‌ربط نسبت به احصای فرصت‌ها و بسته‌های سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف اقدام و از طریق ارتباطات گسترده، دو سویه و مثبت داخلی و خارجی و حضور در رویدادهای ملی و بین‌المللی، سرمایه گذاران توانمند را جهت سرمایه‌گذاری در این فرصت‌ها و بسته‌ها جذب کند تا سرمایه به سمت و سوی شهری با مدیریت فرد هدایت و فرصت‌های کارآفرینی و اشتغالزایی نیز مهیا شود؛ چراکه در این صورت می‌توان شاهد شهری پویا، زنده و دارای اقتصادی قوی بود.

آخرین رویکرد مهم به نظر من در حوزه شهردار بودن توجه به «رویکرد رویدادی» است. رویدادهای مختلفی همچون گردهم‌آیی‌ها، نشست‌های تخصصی، سمینارها، همایش‌ها، کنفرانس‌ها، نمایشگاه‌ها و جشنواره‌ها آبستن و بستر روابط دوسویه، تعاملات اداری، اجرایی و بازاریابی، معرفی ظرفیت‌های شهری و… هستند و یک مدیر شهری هوشمند و خلاق همواره باید از تخصص و تجارب خود در این زمینه و یا تیم‌ها و مجموعه‌های فعال در زمینه طراحی و اجرای رویدادها بهره برده و نسبت به تهیه تقویم رویدادهای شهر در یک افق حداقل چهارساله اقدام و این رویدادها را با استفاده از ظرفیت‌های بخش خصوصی، تشکل‌های مردم نهاد، رسانه‌ها و شهروندان طبق یک برنامه اجرایی و عملیاتی مشخص برگزار کند. حضور در رویدادهای سایر شهرهای کشور و خارج از کشور نیز بسیار مهم بوده و نقش بسزایی در بهره‌برداری بهینه از رویدادها دارد.

البته ذکر این نکته ضروری است که در کلیه رویکردهای فوق، استفاده حداکثری از قدرت و ظرفیت رسانه‌های محلی، منطقه‌ای و ملی، کمک شایانی به تحقق اهداف از پیش برنامه‌ریزی و تعیین شده مدیران شهری دارد. لذا انجام کارهای تکراری و دچار روزمرگی شدن، صفت مدیران شهری بی‌اثر است. فرد به عنوان شهردار باید خلاق و غیرقابل جایگزین باشد و همواره اثر و یادگاری ماندگار از دوره مدیریت شهری خود بر جای بگذارد.»

منبع: ایسنا

مرتبط:

تمرکز ما در گردشگری بر کشورهای منطقه است