«هتل‌های کپسولی» در انبار خاک می‌خورند

حدود یک سال از واردات هتل‌های کپسولی به ایران می‌گذرد، اما از آن‌ها نه در فرودگاه‌ها اثری دیده می‌شود و نه در شهرهایی که قرار بود مستقر شوند. حالا مدیر گردشگری کانون جهانگردی و اتومبیلرانی می‌گوید: هتل‌های کپسولی (وارداتی) به انبار فرستاده شده‌اند.

۲۴ خردادماه سال ۱۳۹۹ وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی از رونمایی اولین نمونۀ هتل کپسولی وارداتی به ایران خبر داد و اعلام کرد که این کپسول‌ها به همت کانون جهانگردی و اتومبیلرانی به کشور وارد شده و قرار است تحت نظارت این کانون در استان‌های مختلف کشور به‌عنوان شکل جدیدی از مراکز اقامتی استفاده شود.

در همان خبر از هادی سجادی‌راد، مدیر گردشگری و صنایع‌دستی کانون جهانگردی و اتومبیلرانی نقل شده بود که در فاز اول قرار است ۲۰۰ دستگاه از این هتل‌های کپسولی در شهرهای مختلف از جمله، تهران، مشهد، اصفهان، شیراز و تبریز راه‌اندازی شود تا به‌عنوان یک محل اقامت و استراحت کوتاه‌مدت برای گردشگران مورد استفاده قرار گیرد.

علی‌اصغر مونسان ـ وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ـ نیز در مراسم رونمایی خصوصی از نمونه این هتل‌ها گفته بود: یکی از مزایای این اماکن اقامتی این است که باعث تحول در اکو کمپ‌ها خواهد شد و به‌عنوان یک محل اقامتی مناسب و بصرفه می‌تواند در اماکنی مانند کمپ‌های مختلف، فرودگاه‌ها، پایانه‌های مسافربری، راه‌آهن و… در اختیار گردشگران قرار گیرد.

واردات این هتل‌های کپسولی در شرایطی که صنعت گردشگری با همه‌گیری ویروس کرونا دچار چالش‌های اقتصادی بسیار شده و تا آن وقت از حمایت مالی بهره‌مند نشده بود، انتقادهای زیادی را متوجه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کرد. واردکنندگان این هتل‌ها معتقدند بودند استفاده از این کپسول‌ها برای گردشگری مزیت اقتصادی است و به محیط زیست کمک خواهد کرد.

برنامه کانون جهانگردی و اتومبیلراتی طبق آن‌چه در مراسم رونمایی این کپسول‌ها اعلام شد تولید پنج‌هزار کپسول در داخل کشور در فاصله شش ماه تا دو سال با الگوگیری از نمونه‌های وارداتی و استقرار آن‌ها در بیش از ۸۰ نقطه شناسایی‌شده بود.

آن زمان حواشی زیادی درباره هزینه ارزی که برای واردات انبوه این محصول صرف شده ایجاد شد، با این وجود نه از تعداد هتل‌های کپسولی وارداتی آماری داده شد و نه از هزینه ارزی که صرف خرید آن‌ها شده بود. در مردادماه ۹۹ حسین اربابی ـ مدیرعامل کانون جهانگردی و اتومبیلرانی ایران ـ در مصاحبه‌ای واردات گسترده هتل کپسولی به ایران را تکذیب کرد و گفت که حدود ۱۰ مورد از این هتل‌ها توسط بخش خصوصی به کشور وارد و رونمایی شده است. اما در شهریورماه ۹۹ سجادی‌راد، مدیر گردشگری و صنایع‌دستی کانون جهانگردی و اتومبیلرانی درباره تعداد هتل‌های کپسولی واردشده به کشور گفت: فقط پنج کپسول وارد شده و قرار است در فرودگاه استفاده شوند.

سوای این‌که هنوز به طور دقیق مشخص نیست چه تعداد از هتل‌های کپسولی به کشور وارد شده و چه میزان ارز برای آن‌ها هزینه شده است، اکنون سرنوشت نامعلوم کپسول‌های واردشده و خط تولید داخلی وعده داده‌شده مساله است.

حسین اربابی ـ مدیرعامل کانون جهانگردی و اتومبیلرانی ایران ـ درباره سرنوشت هتل‌های کپسولی اطلاعات زیادی نمی‌دهد؛ فقط در گفت‌وگویی کوتاه با ایسنا به چنین جملاتی بسنده می‌کند: هر چیز جدیدی را برای مردم و مسؤولان بخواهید جا بیاندازید، آن‌قدر سختی و مشقت دارد که حد و حساب ندارد. مثلا آخرین رفت و برگشت‌های ما با جامعه هدف فرودگاه‌ها به بیش از ۵۰ جلسه رسید.

هادی سجادی‌راد ـ مدیر گردشگری و صنایع‌دستی کانون جهانگردی و اتومبیلرانی ـ نیز درباره سرانجام کپسول‌های واردشده به ایسنا می‌گوید: پنج یونیت در وزارت گردشگری نمایش داده شد که ظرفیت ۱۰ نفر را داشت. ما از ابتدا هم بنای واردات نداشتیم. آن پنج یونیت هم حالا در انبار هستند.

او گِره کار هتل‌های کپسولی را که قرار بود خط تولید داخلی داشته باشند و در کمپ‌های کویری، فرودگاه و بیمارستان مستقر شوند در خارج از این کانون می‌بیند و توضیح می‌دهد: بنا به درخواست شرکت فرودگاه‌ها، نمونه‌ای از محصول واردشده را در ساختمان اداری آن مستقر کردیم، چون خیلی از رؤسای فرودگاه‌ها هفتگی در آن مکان حضور دارند و به این شکل، کپسول‌ها در معرض دید آن‌ها قرار می‌گرفت. بسیاری از رؤسای فرودگاه‌ها کار را دیده‌اند و بسیار مشتاق‌اند. اگر موانع را در سیستم خودمان برطرف کنیم آمادگی داریم حداقل در پنج فرودگاهی که از ابتدای امر مدنظرمان بود آن‌ها را مستقر کنیم، اما بروکراسی اداری که وجود دارد، متاسفانه اذیت می‌کند.

او یادآوری می‌کند: نگاه‌مان درباره هتل کپسولی ارائه سرویس لاکچریِ گران‌قیمت نبوده است. از روز اول هم گفته‌ایم در تمام دنیا زیرساخت اقامتی ارزان‌قیمت وجود دارد.

سجادی‌راد اضافه می‌کند: وقتی می‌خواهید سرویسی را با قیمت اقتصادی در اختیار مخاطبان قرار دهید، طبیعتا چارچوب‌های اقتصادی پروژه متفاوت می‌شود. مثلا در طرح توجیهی هتل‌های کپسولی، هزینه‌ای که در نظر گرفته شده برای اقامت مصرف‌کننده در ساعت اول ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان بود که مبلغ آن با افزایش ساعت اقامت به صورت پلکانی کاهش پیدا می‌کرد، به طوری که بعد از چهار ساعت، هزینه به پنج‌هزار تومان به ازای هر ساعت اقامت می‌رسید.

او درباره این‌که چرا با وجود بروکراسی فرودگاه‌ها، این پروژه ـ همان‌طور که در روز رونمایی گفته شده بود ـ از طریق مراکز و یا اماکن دیگر پیگیری نشد، می‌گوید: ما با بیمارستان‌ها هم مذاکراتی داشتیم، با وجود این‌که در ابتدای امر خیلی استقبال کردند؛ چرا که برای ساماندهی همراهان بیماران خیلی می‌توانست موثر باشد، ولی وقتی وارد کار شدیم با عدم همکاری این بخش‌ها مواجه شدیم.

سجادی‌راد تاکید می‌کند: نگاه ما تسهیل‌گرانه است. این کار را به عنوان منبع درآمد درنظر نگرفته‌ایم. هدف این است باگ‌هایی که در سیستم اقامتگاهی کشور وجود دارد با نگاه حمایتی وزارتخانه برطرف شود، ولی از نظر دستگاه‌های دیگر اگر پروژه‌ای سودآوری داشته باشد وارد آن می‌شوند. دغدغه خدمات‌دهی وجود ندارد. اگر منافع زیادی داشته باشد همراهی می‌کنند.

او ادامه می‌دهد: دغدغه خدمات‌دهی باید وجود داشته باشد، چون درحال حاضر ۱۵ سرویس خدماتی اقامتی نسبت به استاندارد جهانی عقبیم. باید این سرویس‌ها در فرودگاه‌ها و حتی به مراکز درمانی اضافه شود. در کشورهای دیگر معمولا مشکل اقامت کمتر وجود دارد، ولی در ایران حتی اقامت همراه بیمار مساله است. مسؤولان یکی از بیمارستان‌ها اذعان می‌کردند از ساعت ۱۲ شب به بعد باید از بین درخت‌ها همراهان بیمار را پیدا و  از محوطه بیمارستان خارج کنند. حتی وقتی در بیمارستان را می‌بندند صبح می‌بینند همان افراد از دیوار وارد محوطه بیمارستان شده‌اند، چون جایی برای اقامت ندارند. وقتی با همان مجموعه درمانی برای استقرار این سیستم اقامتی ارزان صحبت می‌کنیم می‌گویند بودجه نداریم، بعد که ما وارد عمل می‌شویم و می‌خواهیم زیرساخت این اقامت را برای آن‌ها تامین کنیم، متوجه می‌شویم مشکل اصلا بودجه نبوده است. این پروژه فعلا در چنین گیر و دارهایی گرفتار است.

مدیر گردشگری و صنایع‌دستی کانون جهانگردی و اتومبیلرانی در پاسخ به این سوال که چطور یک وزارتخانه (میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی) قدرت و نفوذ برای استقرار این چند کپسول و یا راه‌اندازی خط تولید آن را ندارد؟ اظهار می‌کند: در اکثر شئونات کشور زمانی که موضوع بین دو شخصیت حقوقی مستقل مطرح می‌شود، حتی زمانی که منافع مشترک دارند و همسو هستند، این امکان همچنان مطرح است که دغدغه مشترک نداشته باشند.

سجادی‌راد درباره این‌که درحال حاضر روی تولید چه تعداد هتل کپسولی برنامه‌ریزی شده است؟ می‌گوید: هتل کپسولی مثل تولیدات دیگر نیست، براساس پروژه‌ای که تعریف می‌شود این آمادگی وجود دارد تعداد مورد نظر تولید و در اختیار گذاشته شود. مثلا طی مذاکراتی که با شرکت فرودگاه‌ها داشتیم قرار شد در پنج فرودگاه، ۱۰ هتل کپسولی مستقر شود.

او درباره شرکت‌هایی که ساخت را باید انجام دهند نیز توضیح می‌دهد: در همان روزهای نخست از طریق معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری برای تولید این محصول در داخل اطلاع‌رسانی انجام دادیم. چند شرکت دانش‌بنیان مراجعه کردند و گفتند دو ماه دیگر نمونه‌هایی را ارائه می‌دهند، اما بیشتر در حد حرف بود، چون بعد تلفن‌شان را هم جواب ندادند. شرکت‌های دیگر اما مطالعاتی را انجام دادند و حتی کارخانه‌هایی را که می‌توانند مواد اولیه تولید کنند نیز شناسایی کرده‌اند. الان تمام اجزای خط تولید در داخل فراهم است، ولی آن شرکت دانش‌بنیان یک عدد مشخص برای تولید نیاز دارد تا کار را شروع کند، این‌که محصولی تولید شود و مستقیم به انبار برود که منطقی نیست.

مدیر گردشگری و صنایع‌دستی کانون جهانگردی و اتومبیلرانی در پاسخ به این پرسش که آیا پیش از واردات چنین محصولی، مطالعه و نیازسنجی در داخل انجام شده بوده و اگر این‌طور بوده چرا هنوز سایر بخش‌ها متقاعد نشده‌اند و چرا هنوز بعد از یک سال در هیچ کجا این هتل‌های کپسولی مستقر نشده است؟ می‌گوید: برای این که نگاه‌مان متفاوت است. نیاز نبود قبل از واردات صحبت شود. لازم بود ابتدا تلنگر وارد شود. البته آن تلنگر به بدنه جامعه یا ذی‌نفعان وارد شد، اما نگاه‌مان با آن‌هایی که باید همراه می‌شدند، متفاوت است. ما فکر می‌کنیم آن‌ها توجیه هستند و حتی نمونه‌هایی را در کشورهای دیگر دیده‌اند، اما وقتی می‌خواهیم کار را با هم شروع کنیم، توقع دارند مطابق استانداردهای آن‌ها عمل کنیم و مواردی مثل حق‌الارض و حق‌السهم طلب می‌کنند.

سجادی‌راد در پاسخ به این‌که آیا می‌توان نتیجه گرفت که این پروژه به لحاظ اقتصادی جذاب نبوده است؟ اظهار می‌کند: پروژه زمانی که تعریف می‌شود جدول‌های اقتصادی دارد که میزان سرمایه‌گذاری اولیه، هزینه بهره‌برداری سالانه و درصد سود برای سرمایه‌گذاری در آن مشخص است. به هر حال باید کاری کنیم که شرکت دانش‌بنیان در انتها متضرر نشود. مثلا در پروژه‌های عمرانی یا شهرداری‌ها برای ترغیب بخش خصوصی حداقل باید ۴۰ درصد سود درنظر گرفته شود که سرمایه‌گذار را وارد کار کند. اما نظر شرکت فرودگاه‌ها این بود که حداقل سود ۲۵ درصد باشد. با این شرایط هیچ سرمایه‌گذاری وارد نمی‌شد. با این حال، شرکت‌های دانش‌بنیان را متقاعد کردیم که هر پروژه دانش‌بنیانی لزوما به تولید حجم زیادی پول ختم نمی‌شود و در واقع قرار است یک خدمات جدید ارائه شود. تمام اهتمام‌مان را گذاشتیم که این شرکت دانش‌بنیان را همراهی کنیم اما فضای کلی همراه نیست و طرف‌های مقابل علی‌رغم این‌که در نامه‌های‌شان ابراز تمایل می‌کنند، اما در مذاکره و عمل به نقطه مشترک نرسیده‌ایم.

منبع:ایسنا

مرتبط:

مهندسی معکوس هتل‌های کپسولی در کشور

هتل کپسولی ‌های جالب در دنیا را بشناسید

گورستان ابن بابویه کجاست؟

می خواهیم درباره آرامگاهی صحبت کنیم که شهرت آن برای تاریخ شناسان آشناست. گورستان ابن بابویه، آرامگاهی  که بزرگان دین و دانشمندان بسیاری را در دل خود جای داده است. این گورستان تاریخی در تهران – شهرری قرار دارد. پس برای آشنایی بیشتر با آن، همراه ما باشید.

آشنایی با شهر ری:

قبل از صحبت درباره گورستان ابن بابویه بهتر است با کهن ترین شهر ایران و جهان آشنا شویم. تاریخ پیدایش شهرری به اقوام آریایی برمی گردد که از دیگر شهرهای مادها بزرگ تر بود. همچنین ری در دوره ای از تاریخ پایتخت ایران قرار گرفت و به نام های مختلفی چون: راک، راگز، راگا، رغه، ارشکیه، رام اردشیر، ام‌البلاد، ری شهر، شیخ البلاد و محمدیه نیز خوانده میشد. اما چرا گفتیم یکی از شهرهای ایران و جهان؟ به دلیل اینکه اَوِستا، شهرری را سیزدهمین شهری میداند که در جهان ساخته شده است و سابقه ای نزدیک به نه هزار سال دارد که آن را به بزرگترین مراکز تمدن بشر تبدیل کرده است.

ری را در لغت، “شهر سلطنتی” معنی کرده اند و تنها منطقه باستانی تهران محسوب میشود که مکان های تاریخی بسیاری در آن قرار گرفته است به طوری که جاذبه های تاریخی آن غالب بر جاذبه های طبیعی است.

به جز گورستان این بابویه، مهم ترین آثار تاریخی شهرری عبارت است از:

• از تپه میل

• آتشکده بهرام

• چشمه علی

• باروی ری

• دژ رشکان

• بازار ری

• کاروانسرای شاه‌عباسی

• برج طغرل

• کوه نقاره‌خانه

• استودان گبرها در دامنه شمال‌غر‌بی کوه بی‌بی شهربانو

• زندان هارون

• گنبد امیر اینانج

• کاروانسرای کنارگرد

• قلعه گبری

• قلعه کاسنیری

از گورستان ابن بابویه چه میدانید؟

این آرامگاه ۲۰۰ ساله، مساحتی به طول ۱۰ هکتار وسعت دارد و دومین قبرستان بزرگ تهران به شمار میرود. همانطور که گفتیم بسیاری از بزرگان در آن قرار دارند از جمله:

• جهان پهلوان تختی

• شیخ صدوق

• دختر مظفرالدین شاه

• شهدای ۳۰ تیر

• شیخ رجبعلی خیاط در جوار شیخ حسین زاهد ‌استاد و معلمش

• محمد علی فروغی وزیر رضاشاه

• بانو معصومه عزیزی بروجردی

• اذانگوی پرآوازه ایران موذن‌زاده اردبیلی

• پرویز مافی نژاد، قهرمان بکس ایران، فرزند اسطوار رضاخان

• قبر میرزاده عشقی، شاعر نامدار ایرانی

• مقبره فرمانفرمایان

• قبر دکتر فاطمی و خواهرش در بالای قبر شهدای ۷ تیر

• پهلوان سید حسن شجاعت

• علی اکبر دهخدا

• حسین بهزاد

• سرهنگ محمود ایروانی اعظم، مؤسس مدرسه موسیقی

• محمدعلی مظفری بنیانگذار یتیم‌خانه‌های مظفری

• شیخ موسی دبستانی، ادیب و عارف معاصر

• نویسنده و مترجم معاصر به نام جواد فاضل

اینها تنها تعدادی از کسانی بودند که در این گورستان آرام خفته اند. ابن بابویه دارای آرامگاه های خانوادگی نیز میباشد که یکی از آنها متعلق به پدر بنی صدر است. اما حرف های ما درباره گورستان ابن بابویه به اینجا ختم نمیشود.

نام قبرستان از کیست؟

آرامگاه ابن بابویه پیش از زمان ناصرالدین شاه باغ و کشتزار وسیعی بوده که در سرداب زیر باغ جسد سالم فردی یافت میشود. در واقع پیکر شیخ صدوق بود که بیش از ۸۰۰ سال پیش در گذشته زندگی میکرد. به همین دلیل بعدها نام این گورستان از محمد بن بابُویه، معروف به شیخ صدوق، یکی از فقها و دانشمندان شیعه گرفته شد.این عالم شیعه متولد قم میباشد و پدر بزگوار ایشان در زمان امام حسن عسکری میزیستند و تا زمان غیبت امام زمان، زمانی که حسین بن روح نایب آن حضرت بوده اند نیز زندگی میکردند. جالب است بدانید که پدر شیخ صدوق به دلیل نداشتن فرزند تا سن ۵۰ سالگی به امام زمان خود نامه ای مینویسد و از ایشان میخواهند تا برایشان دعا کنند. آن حضرت نیز در جواب نامه، مژده متولد شدن فرزندش، شیخ صدوق را میدهد. شیخ صدوق، بیشتر سال های زندگی خود را صرف جمع آوری، نوشتن و اطلاع رسانی احادیث میکرد و از مهم ترین کتاب های ایشان میتوان به کتاب “مدینه العلم” اشاره کرد به طوری که تا زمان پدر شیخ بهایی به عنوان مرجعی از بیان احادیث استفاده میشد که دارای ده جلد بود.

در اینباره محمد باقر خوانساری در کتاب روضات الجنات میگوید:

حدودا در سال ۱۲۳۸ قمری و در زمان فتحعلی شاه قاجار، مرقد شیخ صدوق از زیادی باران خراب شد. زمانی که برای تعمیر و اصلاح آن اطرافش را میکندند به سردابی برخورد کردند که پیکر پاکش  در آن  بود.هنگام ورود به سرداب، با جسد این عالم بزرگ مواجه میشوند. زمانی که این خبر در تهران منتشر و به حاکم وقت آن زمان رسید، او به همراه جمعی از بزرگان و اُمَنای دولت برای تشخیص صحت این خبر داخل سرداب شدند که بعد از قطعی شدن آن، دستور داد تا بنا، مجدد تعمیر و بازسازی شود.

اعتقاد برخی از کارشناسان درباره گورستان ابن بابویه:

برخی از کارشناسان معتقدند نخستین بنای این آرامگاه به دوره ساسانیان برمیگردد که بعدها در اثر سیل تخریب شد، با بازسازی قبر شیخ صدوق در زمان فتحعلی شاه، از آن پس افراد زیادی در اطراف ایشان به خاک سپرده شدند و مقبره های بزرگ و باشکوهی در آن احداث شد.

از جمله افرادی که در جوار شیخ صدوق دفن شده اند، میتوان به حاج ابوالحسن جلوه (طباطبایی)، حکیم و عالم شیعه در قرن سیزدهم اشاره کرد که بقعه ای شبیه به آرامگاه حافظ در شیراز دارد.

شناختی از نمای گورستان ابن بابویه:

بررسی سنگ نوشته های این آرامگاه نشان میدهد اکثر افرادی که در آن هستند در زمان قاجار نیز زندگی میکرده اند. همچنین شکل، مدل و حکاکی سنگ ها نشان از زمان های گذشته دارد. فضای گورستان ابن بابویه با درختانی چون کاج و چنار نمایی زیبا به خود گرفته است و به سایه بانی برای سنگ قبرها تبدیل شده است. بهتر است برای رفتن به این اثر تاریخی، از روزهای وسط هفته که  خلوتی بیشتری دارد، استفاده کنید.

این بنای تاریخی با داشتن آرامگاه‌های بزرگ خصوصی و خانوادگی با عکس‌ها، آیینه و شمعدان‌ها و اشیای دیگر به موزه ای بی نظیر از تاریخ معاصر ایران تبدیل شده است و منظره خاصی را به آن بخشیده  تا جایی که در تاریخ ۵ دی ۱۳۷۵ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید.

جمع بندی:

خب دوستان درباره گورستان ابن بابویه صحبت کردیم و سعی کردیم تمام آنچه که برای شما دوستان جالب است را بیان کنیم. خوشحال میشویم اگر شما هم تجربیان و نظرات خود را درباره این آرامگاه با ما به اشتراک بگذارید. موفق باشید.

 

گردآوری:بخش گردشگری بیتوته 

دیوار گرگان _رازهای ناتمام دژاسطوره‌ای انوشیروان

دیوار دفاعی گرگان که از آن به «سد انوشیروان» هم یاد می شود، دارای راز و رمزهای بی شماری بوده که در ژرفای زمین پنهان شده است.

حدود ۱۶۰۰ سال پیش دستور ساخت دیوار تاریخی در ایران، توسط شاه فیروز اول صادر شد، دیواری که بعد از دیوار چین و دیوار لمیز آلمان، سومین دیوار بزرگ جهان محسوب می‌شود.

این دیوار که به دلیل استفاده از آجرهای سرخ به «مار سرخ» مشهور است، برای مقابله با هجوم اقوام بیابانگرد و دشمنان آسیای مرکزی به طول ۲۰۰ کیلومتر ساخته شده و از دریای خزر آغاز و تا پارک ملی گلستان ادامه دارد.

هم اکنون از این دیوار، جز به صورت محدود در نواحی شرقی آثار و بقایایی باقی نمانده و بیشتر آن زیر خاک مدفون است.

دیوار بزرگ گرگان در سال ۱۳۸۷ به ثبت ملی رسیده و هم اکنون در انتظار ثبت در یونسکو است.

برای آشنایی بیشتر با تاریخچه این دیوار با «حمید عمرانی رکاوندی» مدیر پایگاه میراث فرهنگی دیوار بزرگ گرگان گفت‌وگو کردیم.

دیوار تاریخی گرگان در چه دوره‌ای ساخته و چه زمانی تکمیل شد؟
استحکامات دفاعی دیوار گرگان در دوره ساسانیان بین سال‌های ۴۲۰ تا ۶۳۰ میلادی ساخته شده و در زمان خسرو انوشیروان ساسانی تکمیل شد.
دیوار گرگان
کارکرد دیوار چه بود؟

دیوار دفاعی گرگان به منظور حفاظت از سرزمین‌های ایران ساخته شده و حراست از مناطق داخلی ایران در برابر دشمنان آسیای مرکزی را بر عهده داشته است.

علاوه بر کارکرد نظامی و دفاعی، دیوار هنگام صلح کارکردهای ثانویه می‌یافته و محلی برای سکونت سربازان و یا نگهداری حیوانات و غیره بوده است.

ابعاد و ارتفاع دیوار چه میزان بوده است؟

از ارتفاع دقیق دیوار اطلاعی در دست نیست اما شواهد و تحقیقات نشان می‌دهد که بین ۶ الی هشت متر و در برخی از نقاط بین ۱۰ الی ۱۵ متر ارتفاع داشته است.

به دلیل اینکه شواهد و نشانه‌ای در زمینه ارتفاع دیوار گرگان وجود ندارد نمی‌توان به طور قطعی در مورد آن صحبت کرد اما مشابه این دیوار در دربند قفقاز موجود است که توسط ساسانیان ساخته شده و ۱۵ متر ارتفاع دارد.

کاوش‌های باستان‌شناسی هم نشان می‌دهد که عرض دیوار بیشتر از ۲.۵ متر نمی‌تواند باشد.

مصالح دیوار چه بوده است؟

برای تهیه مصالح مقاوم در برابر نفوذ مهاجمان و باران، بهترین مصالح سنگ و آجر بوده و مهندسان ساسانی با شناخت از محیط طبیعی منطقه و کمبود مصالح ساختمانی مقاوم، صدها کوره آجرپزی با فاصله نزدیک نسبت به دیوار بزرگ گرگان ایجاد کردند.

بنابراین دیوار عمدتاً با خشت و آجر ساخته شده که در سمت داخل خشت و بیرون آن از آجر استفاده شده است.

بیشتر کوره‌ها به صورت مستطیلی و به عمق یک متر بوده و کیفیت آجرهای تولید شده بعد از گذشت سالیان طولانی بسیار خوب و همچنان قابل استفاده است.

تخمین زده می‌شود ۲۰۰ میلیون قطعه آجر در دیوار مصرف شده باشد و طبق محاسبات ۳۰ هزار سرباز برای ساخت آن شرکت داشتند.

دیوار چه فضاهای جانبی داشته است؟

دیوار گرگان، برج، حصار و بارو داشته و ۳۶ قلعه در آن تعبیه شده است که محلی برای استقرار سربازان و نگهداری احشام و آذوقه بوده است.

بیشترین فاصله قلعه‌ها بین هشت الی ۱۲ کیلومتر بوده اما کمترین آن هم به ۵۰۰ متر می‌رسیده است.

بعد از سقوط ساسانیان و ورود دین اسلام به منطقه همچنان از این قلعه‌ها تا قرن چهارم و پنجم استفاده می شده و شواهد، جریان زندگی در آن‌ها را تأیید می‌کند.

همچنین دیوار گرگان خندق داشته که به طول ۱۷۵ کیلومتر، عرض متوسط ۳۰ متر و به عمق سه الی پنج متر از دامنه کوه پیشکمر در شرق شروع و تا کرانه‌های دریای خزر در غرب امتداد دارد.

بخش اعظم خندق‌های دیوار بزرگ گرگان آبگیری شده و بر حسب ضرورت چندین بار لایروبی شده و بخش کوچکی از خندق‌ها آبگیری نشده و به صورت خشک استفاده شده است. از خاک حاصل از حفر خندق برای تولید خشت استفاده می‌کردند.

دیوار گرگان

ساخت دیوار به صورت مستمر بوده است؟

ساخت دیوار مستمر نبوده و ممکن است در دوره‌های مختلف بخش‌های گوناگون آن کامل شده باشد. به عنوان مثال در دوره‌ای بین شاه ایران و حکمرانان آسیای مرکزی درگیری ایجاد شده و پادشاه وقت دستور ساخت دیوار را صادر می‌کرد و به صورت بخش به بخش دیوار کامل می شده است.

به دلیل این‌که ساخت دیوار هزینه زیادی را می طلبیده بنابراین بیشتر هنگام درگیری‌ها و احساس نیاز این دیوار گسترش یافته اما در زمان خسرو انوشیروان که توان مالی بالایی داشت، دیوار گرگان به طور کامل تکمیل شد.

در مسیر دیوار چه شهرها و روستایی شکل گرفته است؟

بعد از آن‌که دیوار کارکرد خود را از دست داده، مناطق مسکونی در اطراف آن شکل گرفته است.

شهر انبار الوم در مسیر دیوار ایجاد شده و قلعه ۲۴ و ۲۵ در آن قرار دارد و روستاهای زیادی هم در طول دیوار ساخته شده است.

وضع فعلی دیوار چگونه است؟
در وضع موجود از دیوار، قلعه و پی اصلی بین یک تا دو متر باقی مانده و عارضه‌هایی را در دشت گرگان و ترکمن صحرا می‌بینیم که مسیر دیوار خود را نشان می‌دهد. در این بخش‌ها دیوار قرمز رنگ بوده و قلعه‌ها فرم چهار گوش داشته است.
پایش تصویری در چه مرحله‌ای است؟

تصویربرداری هوایی برای تهیه نقشه انجام شده و امسال به دست ما می‌رسد تا بر اساس آن تعیین حریم صورت گیرد.

کاوش باستان‌شناسی هم انجام شده است؟
کاوش‌ها با توجه به وسعت دیوار ناچیز است و تا به امروز تنها برای مطالعات آزمایشگاهی و نمونه برداری در طول دو الی سه هزار متر حفاری شده که البته اطلاعات خوبی هم از آن به دست آمد.
قدیمی‌ترین مستندات مربوط به چه زمانی است؟

علی‌رغم این‌که منابع زیادی مانند شاهنامه فردوسی، احسن التقاسیم مقدسی، تاریخ طبری و دیگر سفرنامه‌ها به دیوار گرگان اشاره می‌کنند اما اولین تصویر در سال ۱۳۱۰ توسط اشمیت آمریکایی بوده که با پرواز بر روی دیوار گرفته شده است.

مرتبط:

روستای جهان نما _قطب گردشگری گرگان

آبشار رنگو گرگان

دیوار گرگان ،دیواری به قدمت دیوار چین

استاد پیشکسوت منبت ‌کاری: هنر و هنرمند تاریخ انقضا ندارد

 هنرمند پیشکسوت منبت ‌کار هنر را زیور انسان دانست و گفت: هنر و هنرمند تاریخ انقضا و بازنشستگی ندارد، هنرمند می‌میرد، اما آثارش برای آیندگان ماندگار است.

 استاد مهدی طوسی هنرمند پیشکسوت منبت‌کار متولد سال ۱۳۳۰، دارای مدرک درجه یک هنری (معادل دکتری) و بازنشسته پژوهشکده هنرهای‌ سنتی پژوهشگاه میراث ‌فرهنگی،گردشگری و صنایع‌دستی است؛ او با مدرک دیپلم سال ۱۳۶۱ در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی استخدام شد و به عنوان راهنمای موزه و بخش تبلیغات در مجموعه‌های فرهنگی تاریخی سعدآباد و نیاوران و موزه آبگینه فعالیت داشت. طوسی پیش از آغاز دوران کاری هنری و انتقال به پژوهشگاه میراث ‌فرهنگی، ۱۲سال مسئول روابط عمومی سعدآباد بود.

آثار و نگاره‌های چوبی استاد طوسی در گروه منبت ظریف یا چاقویی قرار دارد؛ هنری بسیار ظریف و دقیق که بر روی قطعات کوچک چوب‌های شمشاد (زرد) و عناب (قرمز) و گردو (قهوه‌ای) و با استفاده از قلم‌های ریز و ذره‌بین انجام می‌شود، هنری که به سوزن در چشم فروبردن معروف است.

حضور در بیش از ۸۰ نمایشگاه داخلی و خارجی، کسب رتبه‌های برگزیده و برتر در ۲۵ نمایشگاه و مسابقه بین‌المللی، دریافت جوایز و تقدیرنامه از بیشتر مقامات عالی‌رتبه کشور و خلق بیش از ۱۴ اثر فاخر موزه‌ای در کارنامه هنری این پیشکسوت هنرمند به چشم می‌خورد.

طراحی و خلق آثاری از جمله کتاب‌های نمادین از قرآن کریم و دیوان حافظ و با نقش و نگارهای منبت مشبک، تذهیب تا مقرنس و خوشنویسی، رحل قرآن و آثاری مزین به نام ائمه‌اطهار (ع)، قلم و قلمدان و جای‌مرکب و انواع تابلوهای خوشنویسی و نظایر آن‌ها با زمینه‌ها و طرح‌های فرهنگی، اسلامی و عرفانی که اکنون در موزه‌های مختلف کشور از جمله گنجینه موزه هنرهای سنتی میراث فرهنگی و موزه صنایع دستی و موزه ملی قرآن و موزه بنیاد امیرکبیر نگهداری می‌شود، حاصل بیش از سه دهه تجربه زندگی هنری و از آثار ماندگار این استاد پیشکسوت منبت کار است.

طوسی ریشه گرایش به هنر را علاقه و تماشای دقیق اماکن تاریخی باستانی و هنر معماری و سنگ‌نگارانه و نقوش، آیینه‌کاری‌هایی که در سفر به مناطق مختلف کشور در دهه ۵۰، قبل از ورود به سازمان میراث‌فرهنگی و فعالیت در شرکت‌های راه‌وساختمانی در بخش خصوصی داشته، می داند و معتقد است «در کار هنری، ۹۹ درصد نگاه‌کردن و تفکر و فقط یک درصد کار کردن است، روش کار و  ابزار کار را می‌توان آموخت، اما تولید یک اثر هنری به خلاقیت و اندیشه بستگی دارد.»

منبت کاری

 

با انتقالی به پژوهشگاه با دو گروه شغلی تنزل، حقوقم نصف شد

طوسی بیان کرد: از همان ابتدا به کار اداری علاقه‌ای نداشتم، اما متاهل شده بودم و نمی‌توانستم ریسک کنم به فکر شغل دوم بودم، اما همچنان درونم برای هنر می‌جوشید، چندسالی هم خوشنویسی آموزش دیدم؛ در اواخر دهه ۶۰ در پژوهشکده کارگاه‌های آموزشی رایگان برای کارکنان برگزار می‌کردند، به کار چوب علاقه داشتم و آموزش منبت را انتخاب کردم، که از میان منبت ظریف و ریز چاقویی و منبت درشت که مربوط به طراحی و ساخت مبلمان و بوفه است، با شناخت ابزار و چوب، منبت ظریف را که میخ و چکش و میز و گیره و کارگاه بزرگ لازم نداشت و سرو صدایی هم نداشت، انتخاب کردم.

هنرمند پیشکسوت منبت‌کار گفت: اوایل حتی پول نداشتم چوب بخرم، حقوقم حدود ۳۵۰۰ تومان بود؛ مغر گردوهایی را که می‌خوردیم، روی پوست گردو کنده‌کاری می‌کردم، گاهی تصویر حدود ۳۰ حیوان را روی پوست گردو کنده‌کاری می‌کردم، حتی مرا به عنوان گردویی می‌شناختند، آن زمان میان هنرمندان ناشناخته بودم در هیچ نمایشگاهی هم شرکت نکرده بودم، روزی کارهایم را به استاد پرویز بهزاد (پسر مرحوم استاد حسین بهزاد) که نقاش و نگارگر هستند به سعدآباد آمده بودند، نشان دادم تا نظرش را بپرسم، نگاهی کرد و ایراد نگرفت و راهنمایی هم نکرد گفت «کار کن،کار کن»، فهمیدم که باید پشت‌کار داشته باشم و زحمت بکشم تا بتوانم مسیر خود را پیدا کنم و در مسیر کار توانستم نواقص و معایب کار خود را رفع کنم.

طوسی اظهار داشت: همان دوران یکی از مسئولان پژوهشگاه گفت «شما که به هنر علاقه داری حیف است که در قسمت اداری کار کنی بیا در بخش پژوهشی و هنری …»؛ قبول کردم، وقتی از بخش اداری به بخش هنری در پژوهشگاه میراث‌فرهنگی انتقالی گرفتم، هم حقوقم نصف شد و از ۳۲هزار تومان به ۱۶ هزار و ۵۰۰تومان رسید و هم دو گروه شغلی هم تنزل پیدا کردم؛ آن زمان با دو فرزند دختر و یک خانواده چهار نفری، حقوق نصف شده و بدون پست ریاست، مثل توپ میان خانواده و دوستان و همکاران پیچید.

وی ادامه داد: شرایط زندگی سخت شد، حتی در مسیر اداره مسافرکشی می‌کردم و ساعت ۸ شب به خانه برمی‌گشتم، دو اتاق تودرتو هم بیشتر نداشتیم در یکی از اتاق‌ها تا دیر وقت آرام کار می‌کردم؛ میز چرخ خیاطی همسرم را زیر دستم می‌گذاشتم یک چراغ مطالعه روشن می‌کردم و روی پوست گردو کار می‌کردم؛ البته آن زمان می‌گفتند که حقوق زیر ۱۶ هزار و۵۰۰تومان زیر خط فقر محسوب می‌شود، یک حکم متمم صادر کردند و دو هزار تومان حقوقم افزایش پیدا کرد. البته طبق قانون آثار هنرمندان ارزیابی می‌شود و درجه هنری به کارمندان دولت داده می‌شود، و هم‌تراز مقاطع تحصیلی، درجه معادل دانشگاهی می‌دهند که در افزایش حقوق تاثیر داشت؛ بعد از مدت‌ها با چند نمونه کاری که انجام داده بودم در ارزیابی کمیته ارزشیابی پست استادی به من دادند.

منبت کاری

 

نمایش اولین اثر در نمایشگاه بین المللی کتاب سال ۷۹

هنرمند پیشکسوت منبت‌کار گفت: اولین آثارم یک کتاب چوبی نمادی از دیوان حافظ بود؛ چهار سال روی آن کار کردم، اولین اثرم بود که در مجامع هنری به نمایش گذاشته میشد، از همه نگاره‌ها و نگارگری‌ها از تذهیب، نقش‌برجسته، گل‌ومرغ تا خوشنویسی با خط غبار، منبت‌ظریف، مشبک‌منبت بر روی این اثر با استفاده از ذره‌بین انجام دادم؛ این اثر به اندازه استاندارد صنعت چاپ قطع وزیری (۲۵*۱۷.۵سانتی‌متر) دو صفحه داخلی روی جلد و پشت جلد است و اکنون در گنجینه موزه پژوهشگاه میراث‌فرهنگی است.

طوسیگفت: اواخر سال ۷۸ وزیر وقت فرهنگ‌وارشاد اسلامی(عطاءالله مهاجرانی) در بازدید از کارگاه هنرهای سنتی میراث فرهنگی گفت «این اثر (کتاب چوبی دیوان حافظ) را می‌توانی برای نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران(سیزدهمین دوره-اردیبهشت ۷۹) آماده کنی؟..»؛ آن زمان سیدمحمدبهشتی رییس سازمان میراث‌فرهنگی بود، قرار شد یک جایگاه مناسب در نمایشگاه کتاب به این اثر اختصاص داده شود تا رونمایی و معرفی شود. آن سال به نام امام علی(ع) نام‌گذاری شده بود. همه تعطیلات نوروز را در خانه مشغول کار بودم و اثر را به نمایشگاه رساندم که با حضور رییس‌جمهوری افتتاح شد، که یک گروه تشویقی هم آن سال دریافت کردم.

وی بیان کرد: شیوه‌ای که در منبت ظریف من انجام می‌دهم به منبت ظریف، قلم‌زنی روی چوب یا منبت چاقویی معروف است؛ این سبک به اندازه‌ای ظریف و ریز است که به سوزن در چشم فرو بردن مشهور است؛ من به دنبال تولید اثر موزه‌ای فاخر بودم؛ در کاخ سعدآباد به اندازه کافی آثار هنری از شرق و غرب جهان از همه رشته‌های هنری از هنرمندان معروف دیده بودم و ایده گرفته بودم؛ و در ذهن من شکل گرفته بود از خلق اثر فاخر هراسی نداشتم؛ و یقین داشتم که می‌توانم اثر فاخر تولید کنم. اگر هنرمند صرفا دنبال اقتصاد و معیشت باشد دنبال اثر هنری فاخر نمی‌رود، زیرا خلق چنین آثاری زمان‌بر است.

 

بدنبال خلق اثر فاخر هنری و میراث‌فرهنگی برای آیندگان هستم

طوسی با بیان اینکه کوچکترین خطا در آثار منبت ظریف به کل اثر آسیب می زند، اظهار داشت: در منبت درشت اگر خطایی هم ایجاد شود امکان مرمت وجود دارد، اما در منبت ظریف اگر کار آسیب ببیند، قابل ترمیم نیست و اگر هم مرمت شود قابل رویت است و ارزش اثر کاهش می‌یابد. هدف من تولید اثر موزه و فاخر بود این که اثری برای آیندگان به عنوان میراث‌فرهنگی به یادگار بگذارم.

هنرمند پیشکسوت منبت‌کار گفت: از مجموعه آثار تولیدی در این سال‌ها، پنج اثر در گنجینه پژوهشکده هنرهای‌سنتی، سه اثر در موزه سازمان صنایع‌دستی قبل از ادغام با سازمان میراث‌فرهنگی (موزه ولنجک)، سه اثر در موزه بنیاد امیرکبیر و سه اثر نفیس در بزرگترین موزه ملی قرآن کریم دارم؛ در بیش از یکصد نمایشگاه داخلی و خارجی شرکت کرده‌ام، فقط ۱۸ دوره در نمایشگاه بین‌المللی قرآن حضور داشتم و به عنوان خادم فعال برگزیده هنر قرآنی برگزیده شدم.

وی گفت: با توجه به شیوه منبت ظریف، در هر سال فقط یک اثر می‌توانم تولید کنم، در نمایشگاه‌ها برخی علاقه‌مندان و اهالی این رشته آثار مرا دیده بودند و می‌شناختند، اما همه مردم هم نمی‌توانستند کارهای مرا ببینند؛ معمولا در هر دوره کارهای قبلی را به نمایش می‌گذاشتم و یک کار جدید را هم رونمایی می‌کردم که نشان دهم سکون و ایستایی ندارم؛ اثر قرآنی که خلق کردم و در موزه ملی قرآن کریم قرار دارد، تولید آن دو سال طول کشید، یک‌بار چهل‌ساعت بی‌وقفه و بدون استراحت روی یک اثر کار کردم، البته آن اثر فلسفه و حکمت خاص خود را دارد.

منبت کاری

 

هنرمند می‌میرد، اما آثارش ماندگار است

طوسی گفت: در مجموعه آثاری که تولید کردم، کارهایی که در موزه است و یا در منزل دارم، همه تجلی هنر در آموزه‌های دینی و همه کار روی چوب است و فلسفه و عرفان دینی را با آن آثار ارائه می‌دهم، بیننده معمولا ظاهر اثر را می‌بیند، اما من آن تفکر و ارتباطات عرفانی و دینی را در مراحل تولید اثر نقش می‌زنم و طرح‌ها را اجرا و پیاده می‌کنم و تلاش می‌کنم افراد با دیدن آثار بتوانند جدای از زیبایی آثار، فلسفه و حکمت آن را نیز درک کنند؛ گاهی در بازدیدها و افتتاح‌ها که مقامات ارشد کشور می‌آمدند دقایق زیادی مکث می‌کردند و من کاملا فلسفه و حکمت این آثار هنری قرآنی را بیان می‌کردم که برای آنها جذاب بود.

هنرمند منبت‌کار افزود: پس از نمایش آثار اول در نمایشگاه‌های بین‌المللی قرآن و کتاب در ایران، از طرف اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به انگلستان دعوت شدم و آثار را در سه شهر به نمایش گذاشته شد، بعد از این آثار، وارد منبت و خوشنویسی شدم؛ آیه «بسم الله الرحمن الرحیم» را به صورت سیاه‌مشق با ترجمه تنظیم کردم و داخل دنگ قلم از قبای ریز تا درشت با قوت و ضعف پهنای قلم کم از ۳ تا ۷ تا ۱۰ میلی‌متر را خوشنویسی کردم و دوباره داخل آن تذهیب و گل‌ومرغ کار کردم و داخل آیه قرآن و در انتها ترجمه آیه را به زبان لاتین در دنگ قلم کار کردم و نوشتم که در نمایشگاه بین‌المللی قرآن (در زمان آقای صفار هرندی) به نمایش گذاشته شد.

وی گفت: از هیچ مقامی هم توقع هیچ چیزی نداشتم و بیشتر در عشق و حال هنری خودم بودم، فقط کار می‌کردم زیرا کار و اثر هنرمند زبان دست هنرمند است؛ هنرمند می‌میرد ولی آثارش ماندگار است؛ هنر متعلق به آثار است، ولی آثار فاخر هنرمند متعلق به دیگران است؛ کاوشگران و باستان‌شناسان که آثار فرهنگی هنرمندان پیشین را بررسی می‌کنند از آثار آنها می‌فهمند که هنرمندان چه خصوصیات، خلاقیت و اعتقاداتی داشته است و چه مسائلی به ذهن او خطور می‌کرده و از اثرش او را می‌فهمند.

حضور در جشنواره رضوی از مسابقات تا داوری

طوسی گفت: بعد از چند دوره حضور در جشنواره بین‌الملل قرآن در جشنواره رضوی شرکت کردم. تا آن زمان برای پیامبر(ص) و مولا علی(ع) و قرآن کریم آثار مختلفی تولید کرده بودم؛ اما برای امام رضا(ع) اثری تولید نکرده بودم، جشنواره رضوی هر ساله برگزار میشد و من مطلع نبودم؛ برگزارکنندگان با من تماس گرفتند و مرا دعوت کردند؛ این جشنواره‌ در تمام رشته‌ها در سراسر کشور بود و شاخه هنرهای‌سنتی و صنایع‌دستی در اصفهان برگزار میشد.

وی بیان کرد: اصفهان خودش همواره مهد هنر بوده و هست، تا آن زمان که در نمایشگاه‌های ملی آثارم مقام‌های نخست داشت، نگران بودم این بار اثری که تولید می‌کنم مقام دوم کسب کند؛ با توکل به خدا و توسل به امام رضا(ع) کار را شروع کردم؛ به امام رضا(ع) گفتم «یک اثر را برای خودت آغاز می‌کنم بعد به عشق خودت به آستان قدس هدیه کنم»؛ باید کاری انجام می‌دادم که نه در تصویر و نه در مشق، تاکنون انجام نشده بود.

هنرمند پیشکسوت منبت‌کار یادآور شد: در آن دوره یک «یا علی‌موسی‌الرضا» با نقش بارگاه امام و هشت بلبل بنام هشتمین امام و حدیث سلسله‌الذهب را در یک عبارت «یا علی» ترکیب و تلفیق کردم که آن دوره مقام اول جشنواره رضوی را کسب کرد، بعد از آن یک اثر دیگر هم برای امام رضا(ع) کار کردم؛ البته وقتی پیاپی مقام اول می‌آوردم، دیگر برای مسابقات مرا دعوت نکردند و در دوره‌های بعد مرا به عنوان داور دعوت می‌کردند.

منبت کاری

 

هنر و هنرمند تاریخ انقضا و بازنشستگی ندارد

طوسی با بیان اینکه هنر و هنرمند تاریخ انقضا و بازنشستگی ندارد گفت: هنر زیور انسان و انسان هم زیور جهان است، وقتی انسان به زیبایی می‌اندیشد، جهان زیباتر می‌شود و البته بر اساس علاقه و عشق و استعداد و نعمتی که خدا به وی عطا کرده، وظیفه دارد در راستای تعالی فرهنگ و هنر کشورش تا جایی که چشم و دست او کار می‌کند برای پیشرفت هنر کار کند و با خلق آثار علاوه تجلی عشق در هنر، مسیری برای توجه و رشد استعدادهای جوان در هنر و تکامل و تحول در تاریخ هنر شود.

هنرمند منبت‌کار  ۹۹ درصد هنر را نگاه کردن و فکرکردن و یک درصد آنرا خلق اثر هنری دانست، تصریح کرد: یک هنرمند وقتی وارد عرصه هنری می‌شود باید در ابتدا سبک و شیوه و تکنیک‌های گذشتگان را مد نظر قرار دهد، چون اساتید و پیشکسوتان راهنمایان اصلی هنرجویان نسل جوان هستند؛ البته اگر هنرمند فقط همان روش و شیوه پیشینیان خود را ادامه دهد، نوآوری و خلاقیت بوجود نمی‌آید؛ معمولا ۳۰ تا ۴۰ سال طول می‌کشد تا یک هنرمند بتواند دارای سبک و شیوه ابداعی منحصر بفرد در یک رشته هنری شود، او باید تلاش کند بعد از سه دهه سبک و مکتب انحصاری خود را ایجاد کنند تا نام و هنرش ماندگار شود.

وی افزود: بازار هنر معمولا انتظار دارد که هنرمند اثر خود را سریع، زیبا و ارزان خلق کند،در این شیوه فقط سری‌کاریِ‌بازاری انجام می‌شود، گروهی از هنرمندان صرفا برای امرار معاش و گذران زندگی برای بازار هنر کار می‌کنند، مردم زیبایی را دوست دارند و به فرهنگ و هنر سرزمین خود علاقه دارند، اما اگر شرایط اقتصادی آنها مناسب نباشد حتی نمی‌توانند همین هنر سنتی و صنایع‌دستی در بازار را هم خریداری کنند.

طوسی خاطرنشان کرد:روش کار و ابزار کار در تولید اثر هنری مشخص است، اما خلق یک اثر فاخر به ذهن و نگاه خلاق نیاز دارد؛ دوره زندگی هنری یک هنرمند با توجه با استعدادهای درونی و آشنایی با خلاقیت های گذشتگان و اساتید صاحب سبک،آغاز می‌شود، اما اگر بخواهند در حوزه هنر فاخر و ثبت مکتب جدید در رشته خود ماندگار شوند باید از مسیر صرفا اقتصادی و بازاری سری‌کاری دور شوند تا آثار هنرهای خلاقانه را که در آینده میراث فرهنگی سرزمین‌شان می‌شود، خلق کنند که قطعا زیبا است، اما دیگر سریع تولید نمی‌شود و ارزان قیمت هم نخواهد بود.

ارزش و قیمت هنر فاخر را اهل فن تشخیص می‌دهند

طوسی با بیان اینکه هنر فاخر و برجسته قیمت و ارزش دارد، گفت: ارزش مادی و معنوی یک اثر هنری فاخر را فقط متخصصان و اهل فن می‌تواند تشخیص دهند و تعیین کنند، زمانی می‌خواستم برخی از آثار خوشنویسی خط ثلث و نستعلیق و خط کوفی را بفروشم، به داوری و کارشناسی تشخیص موزه‌ای و فاخر گذاشته شد، یکی از داوران گفت «استاد کاش اسم استاد خوشنویسی را هم می‌نوشتید» گفتم خط خود شما است، البته او در اندازه  ۸۰ در ۱۲۰ سانتی‌متر نوشته بود،اما من آنها را ۱۰ در ۱۲ سانتی‌متر روی چوب کار کرده بودم که اگر یک فتحه و ضمه آن بیفتد و بشکند، قابل مرمت نیست.

وی گفت: یک خوشنویس با سابقه ۵۰ ساله، وقتی اثری تولید می‌کند یک تا دو ساعت یا یک روز و نهایت ۵ روز طول می‌کشد، و اگر خراب هم شود پنج روز دیگر وقت می‌گذارد؛ اما من یک سال می‌نشینم روی یک تخته چوب ۱۰سانتی‌متر کار می‌کنم، اگر بشکند باید یک تا دو سال دیگر زمان بگذارم؛ کار منبت ظریف، کار ذره‌بینی است، گاهی حتی باید با میکروسکوپ نگاه کنند که خطایی نداشته باشد؛ هنرمندی که این گونه کار می‌کند باید حمایت شود باید سفارش کار به او بدهند و از او آثار فاخر موزه‌ای بخواهند تا برای نسل‌های آینده بماند تا روند تحول هنر را از گذشته اکنون و آینده حفظ کند.

منبع:ایرنا

مرتبط:

آشنایی با پنجره ‌های ارسی ایران، اوج هنر چوب و شیشه

مراسم نوروز در روستای شاه رستم سرچهان

نوروز مهم‌ترین جشن ملی ایرانیان است که همه‌ مردم قبل از فرا رسیدن بهار، در تلاش برای تدارکات آن هستند. آیینی که امروز به عنوان آداب نوروز برگزار می‌شوند برگرفته از جشن نوروز در ایران باستان هستند، هرچند برخی از آن‌ها دچار تغییراتی شده‌اند. در این مطلب قصد داریم درباره‌ آداب و رسوم روستای شاه رستم شهرستان سرچهان در استان فارس در عید نوروز صحبت کنیم.

شاه رستم روستایی از توابع شهرستان سرچهان است و در دهستان باغ صفا قرار دارد که دارای حدود ۳۵۸ نفر جمعیت است.

در این روستا مردم بسیار علاقه‌مند و پایبند به آداب‌ورسوم نوروز هستند. آنان قبل از تحویل سال نو به پاک‌سازی منزل و سفید کردن خانه‌ها می‌پردازند. لباس‌های نو می‌خرند و فرش‌ها را می‌تکانند، سپس گندم، جو، عدس، لوبیا و انواع و اقسام حبوباتی را که خود به عمل‌ آورده‌اند را خیس کرده و  سبزه عید را سبز کرده سپس سفره هفت‌سین را پهن می‌کنند.

 در این سفره هفت‌سین نوروز علاوه بر هفت‌سین اصلی تمام محصولات خود را که در سال گذشته تولید کرده‌اند بر سر سفره می‌گذارند. این اقلام عبارتند از آلوبخارا، فلفل قرمز، عسل، کره، بنه، عدس، لوبیا، تخم‌مرغ، کشمش، ترشی، کله‌قند، انجیر، خیار شور، نبات، گندم، شربت به‌لیمو، رب انار، حلواارده، حلوای سی ین، کاهو، گل‌گاوزبان، پیازوک، سیرموک، گندم برشته، کنجد، شاهدانه، مسقطی، نان، پنیر، سپس در صبح اول عید همه افراد یک جا جمع شده ابتدا به خانه شخصی می‌روند که عزیزی از دست‌داده باشد و سپس به خانه بزرگ‌ترهای روستا می‌روند.

این کار به شکل دسته‌جمعی انجام می‌شود و تا عصر روز اول عید ادامه دارد. در روز اول عید در همه خانه‌ها باز است، اگر در آن زمان کسی در خانه نباشد همه به خانه آن شخص می‌روند بر سر سفره می‌نشینند و از خود پذیرایی می‌کنند و سپس از خانه خارج می‌شوند. گاهی برای بزرگ‌ترها کله‌قند می‌برند. بزرگ‌ترها نیز به بچه‌ها تخم‌مرغ رنگی و تنقلات عیدی می‌دهند.

این آیین سنتی نوروز  در تاریخ ۹۷/۶/۱۸ با شماره ۱۶۴۹ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

* گزارش از مژگان ثابت قدم، کارشناس‌مسئول مردم‌شناسی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان فارس

مرتبط:

آیین نوروز _میراث ماندگار بهار در کرمان

سوغات منحصر به فرد هند کشور هفتاد و دو ملت

هند دومین کشور پرجمعیت دنیا پس از چین به‌ شمار می‌آید؛ تفاوت اعتقادات و باورهای مردم هند سبب شده است که لقب کشور هفتاد و دو ملت را به این کشور نسبت دهند. به دلیل هین تفاوت‌ها نیز سوغاتی‌های متنوع، جذاب، رنگارنگ و پر نقشی در این کشور وجود دارد که توجه گردشگران زیادی را به خود جلب می‌کند. در ادامه با تعدادی از سوغات دوست‌داشتنی این کشور که نماد فرهنگ و تاریخ آن هستند آشنا می‌شویم.

ساری

ساری، نمایان‌گر فرهنگ و تاریخ هند بوده و نوعی از لباس سنتی زنان هندی به شمار می‌رود که در رنگ‌ها و طرح‌های مختلف و شادی وجود دارند و از پارچه‌های بسیار زیبایی برای آن‌ها استفاده می‌شود. طرح‌ بعضی از ساری‌ها روی آن‌ها چاپ شده و برخی دیگر هنر دست است که برای درست کردن آن، ابریشم و پنبه را با هم ترکیب می‌کنند و توسط دستگاه مخصوص پارچه، بافته می‌شود. روی ساری‌های هندی می‌توان طرح سکه، گل‌های مختلف، پرندگان و … را دید که در حقیقت الگوی اغلب ساری‌های هندی از طبیعت الهام گرفته شده است. بعضی ساری‌ها زری‌دوزی شده هستند و زیبایی خیره‌کننده‌ای دارند.

ساری هندی

 

ادویه‌های هندی

تنوع و مرغوبیت ادویه‌های هندی بر هیچ کس پوشیده نیست و طرفداران بسیاری دارد. بسیاری از غذاهای هند بهشت تند و تیز و پر ادویه هستند. البته ادویه‌های هندی تنها برای طبخ غذا استفاده نمی‌شوند؛ به طوری که آشپزهای هندی این ادویه‌ها را برای درست کردن ترشی نیز استفاده می‌کنند. از ادویه‌های محبوب در این کشور که بسیار مورد استفاده هستند، می‌توان به دارچین، خردل، زیره، زردچوبه، تمبر هندی، پودر فلفل و هل اشاره کرد.

ادویه‌های هندی

 

کلاه هیماچالی

این کلاه‌ها مخصوص آقایان بوده و از ترکیب رنگ‌های زیبا و متنوعی ساخته می‌شوند و متعلق به مردم «هیماچال پرادش» در شمال غربی هند است. طراحی‌های خاصی که روی کلاه وجود دارد، امضای مردم این منطقه هستند. جنس این کلاه‌ها به گونه‌ای است که حتی در روزهای سرد زمستان نیز سر شما را از سرما محافظت می‌کند و باید گفت که این کلاه حامل بخشی از فرهنگ اصیل هند است.

کلاه هیماچالی

 

عروسک‌های راجستانی

یکی از هنرهای باستانی و از محبوب‌ترین رسوم این کشور عروسک‌گردانی است. هندی‌ها برای انجام عروسک‌گردانی‌های خود از زمان‌های گذشته عروسک‌های دستی با شکل و شمایل مختلفی می‌ساختند و از آن‌ها استفاده می‌کرده‌اند. عروسک‌های راجستانی را با چوب می‌سازند و روی آن‌ها را حکاکی می‌کنند و پس از تمام شدن ساخت عروسک، لباسی از راجستان را به تن آن می‌کنند. ناگور، جاپور، اودایپور و اجمیر زادگاه این عروسک‌های دست‌ساز هستند. عروسک‌های راجستانی نماد هنر پرجنب‌وجوش و سنتی هند هستند که در ارتباط با خیمه‌شب‌بازی و نمایش‌های عروسکی تهیه می‌شوند.

عروسک‌های راجستانی

 

چای هندی

کشور هند یکی از بزرگترین مصرف کننده‌های چای و همچنین دومین کشور بزرگ صادرکننده آن محسوب می‌شود. چای هند ترکیبی از انواع ادویه‌جات و حتی گیاهان دارویی است که همین ترکیب و تنوع سبب محبوبیت این چای نزد مردم هند شده است. یکی از رایج‌ترین روش‌های درست کردن چای هندی مخلوط کردن آن با شیر و شکر است. از معروف‌ترین و محبوب‌ترین انواع چای‌ها در کشور هند می‌توان به چای سبز، چای سفید، چای آسم، چای دارجیلینگ، چای کانگرا و چای نیلگری اشاره کرد.

blank

 

نقاشی مادوبانی

یکی از قدیمی‌ترین سبک‌های نقاشی در کشور هند است. این نقاشی‌ها در ابتدا بر روی دیوارهای گلی کشیده می‌شده‌اند، اما پس از گذر زمان بر روی کاغذ و بوم‌های نقاشی نیز تصویر می‌شدند. در این نقاشی‌ها از انواع رنگ‌های مختلف استفاده می‌شود و کمتر نقطه‌ای از نقاشی به رنگ سفید باقی می‌ماند.

طرح‌ها و الگوهای نقاشی مادوبانی بیشتر مواقع از الهه‌های هندی مانند کریشنا، رام، شیوا، دورگا و لاکشمی الهام گرفته می‌شوند. البته طرح‌هایی مانند خورشید، ماه و گیاهان نیز در این نقاشی‌ها به چشم می‌خورد. در برخی از نقاشی مادوبانی نیز دربار سلطنتی یا صحنه‌هایی از عروسی‌های هندی به تصویر کشیده شده است.

نقاشی مادوبانی

 

گانش

«گانش» نام خدای مذهب هندوئیسم است که میان مردم هند بسیار قابل احترام به شمار می‌رود. گانش، سری فیل مانند و شکمی بزرگ دارد و از آن مجسمه‌های بسیاری از جنس چوب، برنج، پلاستیک و گچ ساخته شده است. مردم هند معتقدند این مجسمه‌ها خوش یمن بوده و برای دارندگان آن‌ها خوش شانسی به همراه خواهد داشت.

گانش

 

دیبیس 

«دیبیس» نوعی از جعبه‌های کوچک هستند که از کالاهای سنتی و دکوری هند به شمار می‌روند. دیبیس‌ها در تمامی شهرها تولید می‌شوند و زیبایی و محبوبیت بسیار بالای این ظروف به این دلیل است که طرح‌های زیبایی برای تزئین آن‌ها به کار می‌رود و جنس ساخت آن‌ها نیز ظریف و زیبا است.

جواهرات سنتی هند

علاقه هندی‌ها به جواهرسازی شهره عام و خاص است. از این جواهرات در طرح ها و نقوش مختلف تولید می‌شود و به عنوان دستبند، پابند، گوشواره و گردنبند مورد استفاده قرار می‌گیرد.

جواهرات سنتی هند

 

سفال‌های آبی راجستان

یکی از هنرهای محبوب و پرطرفدار کشور هند این سفال‌های آبی‌رنگ بوده که هنر دست مردم محلی و بومی این کشور به شمار می‌روند و در میان گردشگران نیز شناخته شده هستند. اکسیدِ کبالت برای رنگ‌آمیزی قسمت‌های فیروزه‌ای سفال‌های راجستانی استفاده می‌شود و رنگ سبز ظرف‌ها را با استفاده از اکسید مس درست می‌کنند که ترکیب این دو زیبایی خاص و چشم نوازی به این سفال‌ها می‌دهد. این سفال‌ها در ابعاد، اندازه و طرح‌های مختلف و به صورت دکوری و تزئینی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

سفال‌های آبی راجستان

 

ظرف‌های برنجی هند

زادگاه ظرف‌های برنجی هندوستان شهر «مرادآباد»، «اوتار پرادش» است، به طوری که مرادآباد به‌ عنوان شهر ظرف‌های برنجی در کل جهان شهرت یافته و دلیل شهرت مرادآباد این است که این ظرف‌ها را به ایالات متحده، انگلیس، کانادا، آلمان، آسیا و خاورمیانه صادر می‌کند و در دسته یکی از بزرگترین صادرکنندگان محسوب می‌شود. این ظروف در طرح‌ها، اندازه‌ها و نقوش مختلف تولید می‌شوند

بیدری

در کشور هند منبت‌کاری بر روی فلز را «بیدری» می‌نامند که قدمت آن به قرن‌های چهاردهم و پانزدهم میلادی بازمی‌گردد. آثار بیدری یکی از بهترین نمونه‌های صنایع دستی هند هستند. خاک، روغن کرچک و رزین مواد اولیه‌ای هستند که برای ساخت قالب ظرف‌های بیدری استفاده می‌شوند. پس از آماده شدن ظرف، با استفاده از یک شی فلزی الگوهایی را روی آن حکاکی می‌کنند.

 

کیف‌های رنگی هند

مردم هند در کنار هنرهای دستی متنوع و پرطرفدار خود کیف‌ها و کیسه‌های رنگی بسیار زیبایی را تولید می‌کنند که دارای نقوش مختلف و همراه با رنگ‌های بسیار زیبایی است. بر روی برخی از این کیف‌ها و یا کیسه‌ها طرح‌های منجوق‌دوزی‌شده و بر روی برخی دیگر چاپ‌های طلایی و گلدوزی انجام شده است.

کیف‌های رنگی هند

روتختی و رومیزی پارچه‌ای چیکان

چیکان، نوعی رودوزی روی پارچه است. این ایده از هنر رودوزی مردم ترکیه گرفته شده است. قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی زمانی بود که چیکان‌دوزی در هند مشهور شد و هنوز هم لکنو مرکز شهر اوتار پرادش، تمام و کمال در زمینه تولید این اثر هنری فعالیت مؤثری دارد. در چیکان‌دوزی، نخ‌های سفیدرنگی که از جنس ابریشم، پنبه یا نایلون هستند، مورد استفاده قرار می‌گیرند.

ماسک کاتاکالی

رقص هندی‌ها معروف است و جدا از مراسم رقص هندی که برای همه شناخته شده است، رقص‌های سنتی نیز در شهرهای مختلف اجرا می‌شود. رقص کرالا یکی از این مراسم‌های رقص سنتی است که در کاتاکالی اجرا می‌شود. در این رقص، رقصنده‌ها لباس‌های مخصوص به تن می‌کنند و با ماسک کاتاکالی صورتشان را می‌پوشانند. این ماسک با استفاده از چوب نیشکر و چوب کومایجو ساخته می‌شود که سطح بیرونی ماسک را با کاغذ می‌پوشانند تا بهتر بتوان آن را رنگ‌آمیزی کرد و زیبایی ماسک بیشتر شود.

رنگ‌هایی که برای رنگ‌آمیزی ماسک‌های کاتاکالی استفاده می‌شوند از مواد طبیعی ساخته شده‌اند. هندی‌ها برای تزئین این ماسک از تکه‌های شیشه، ورق‌هایِ فلزی طلایی یا نقره‌ای، مهره‌های مخملی و کاغذهای رنگی استفاده می‌کنند، البته که گاهی پر طاووس زینت‌بخش ماسک کاتاکالی می‌شود تا جذابیت آن را دوچندان کند.

ماسک کاتاکالی

 

سوغات چوبی کرالا

هنرنمایی جالب مردم کرالا روی چوب صندل و خلق آثار منبت‌کاری شده، نشان‌دهنده توجه آن‌ها با محصولات و عنصر طبیعی چوب است. از جمله‌ این هنرنمایی‌ها می‌توان به جاشمعی‌های حکاکی شده، جعبه‌های حکاکی شده و فیل‌هایی که روی آن‌ها حکاکی‌های ظریفی به چشم می‌خورد، اشاره کرد.

کاسه آوازه‌خوان

کاسه آوازه‌خوان در اماکن بودایی هند و به همراه یک دسته چوبی به فروش می‌رسد. لبه کاسه از جنس فلز است و وقتی این چوب را روی آن می‌کشید، صدای دل‌نشینی از کاسه به گوش می‌رسد. کاسه‌های آوازه‌خوان آرامش‌بخش هستند و در ارتباط با یوگا، مدیتیشن و موسیقی‌درمانی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

مرتبط:

قلعه آمبر _از معروف ترین جاذبه های دیدنی هند

میرجاوه _قدیمی‌ترین خط‌آهن؛ معبری به شبه قاره هند

سَرِ هرکول کجاست؟

مجسمه هرکول بازمانده‌ای از دوران حکومت اشکانیان و سلوکیان بر ایران است که سال ۱۳۳۷ خورشیدی در یک پروژه عمرانی نزدیک کوه بیستون کرمانشاه کشف شد؛ مجسمه‌ای که سر آن دو بار دزدیده شده است.

باستان‌شناسان قدمت این مجسمه هرکول را به حدود سال ۱۵۰ پیش از میلاد نسبت داده‌اند؛ پیکره مردی برهنه با ریش و موی مجعد که به پهلوی چپ نیم‌خیز به آرنج تکیه کرده، درحالی که پیاله‌ای در دست چپ دارد، دست راست را روی پای راست قرار داده و پای چپ را تکیه‌گاه پای دیگر کرده است.

پشت مجسمه، نقش‌هایی از درخت زیتون و کمانداران، کتیبه‌ای به زبان یونانی و نقشی برجسته از یک گرز گره‌دار که دچار فرسایش نیز شده‌اند، به سختی دیده می‌شود. هرکول روی پوست شیری به درازای دو متر درحال استراحت است. مجسمه از تراش سنگ‌های همان منطقه به طول ۱.۴۷ متر ساخته شده است.

این مجسمه نمادی از هراکلس Heracles یا هرکول Hercules ایزد باستان است. برخی این تندیس را به شخصیت اساطیری و شکست‌ناپذیر یونان باستان نسبت می‌دهند و بعضی باستان‌شناسان  او را «ورثرغنه» (vərəθraγna/ وَرَهران warahrān یا وَهران wahrān)، ایزد محبوب دوره اشکانیان و نماد جنگ و جنگاوری می‌دانند که پیکره او در آن دوره با گِل و سنگ ساخته می‌شد.

هرکولِ بیستون در سال ۱۳۳۷ خورشیدی توسط «علی سلمانی» در پروژه‌ای عمرانی کشف شد، هنگامی که کارگران شرکت کامساکس (Kamsax) درحال خاک‌برداری راه جدید همدان به کرمانشاه در دامنه کوه بیستون و خروج سنگ‌ها از پای کوه بودند. روایت شده که کارگران، سرِ مجسمه را که به دلیل برخورد ماشین‌های راه‌سازی کَنده شده بود، چند روز پس از بدن آن پیدا کردند. همچنین هنگام خاک‌برداری به یکی از دست‌های مجسمه و جام همراه آن آسیب رسید و دست چند تکه شده بود. سلمانی در یک مصاحبه تایید کرده است که ریش مجسمه (هرکول) از چانه توسط چنگک‌های بولدوزر کنده شده بود. گفته شده خاک‌برداری از مجسمه و کاوش آن تقریبا ۱۲ روز زمان برده است.

 

سرِ هرکول دردسر زیاد کشیده است. براساس اسناد و اطلاعات موجود، سر پیکره یک بار در سال ۱۳۵۶ توسط سارقان اموال فرهنگی دزدیده و پس از مدتی برگردانده شد. سال ۱۳۵۸ دست، جام و بخش‌هایی از پیکره نیز مخدوش و تخریب شد. سال ۱۳۷۲ سر هرکول دوباره سرقت شد که آسیب‌های جدی نیز به آن وارد شد تا سرانجام، سازمان میراث فرهنگی استان کرمانشاه تصمیم گرفت سر این پیکره تاریخی را به انبار اموال فرهنگی بسپارد.

 

فتح‌الله نیازی مرمتگر سر اصلی مجسمه هرکول است که سال ۱۳۸۴ در مصاحبه‌ای درباره سرقت‌های متعدد از سر هرکول گفته بود: در سال ۱۳۷۰ سر سرقت‌شده مجسمه در جای اصل خود قرار گرفت، ولی در سال ۱۳۷۲ برای دومین‌بار توسط قاچاقچیان اموال فرهنگی دزدیده شد. قاچاقچیان این‌بار آسیب‌های فراوانی به این اثر وارد کردند. سر هرکول به دو بخش تقسیم شده و بخشی از ریش آن از بین رفته بود. به همین دلیل سر هرکول به خزانه میراث استان کرمانشاه انتقال داده شد.

مجسمه هرکول یک دهه بی‌سر بود. البته در این مدت کپی (مولاژ)هایی از سر هرکول ساخته شد اما یا سرقت شد، یا درست نگهداری نشد، یا مواد تشکیل‌دهنده آن نامناسب بود، یا توسط مردم مخدوش شد. هرکول سرانجام در نوروز سال ۱۳۸۴ با مولاژ جدیدی از سرش در معرض نمایش مسافران و گردشگران قرار گرفت. آن‌طور که نیازی و ملیحه مهدی‌آبادی، مدیر وقت پروژه بیستون در آن سال‌ها توضیح داده‌اند، سر اصلی برای در امان ماندن از دست سارقان و قاچاقچیان اموال، دیگر روی تندیس نصب نشد. برای همین هرکولِ بیستون دو دهه اخیر را با همان سر کپی‌شده سپری کرده، درحالی که پیکره‌اش بدون هیچ حفاظی در معرض تخریب است.

مجسمه هرکول در آذرماه سال ۱۳۸۰ در فهرست آثار ملی ثبت شده و سر اصلی آن هم‌اکنون در گنجینه میراث فرهنگی استان کرمانشاه نگهداری می‌شود.

 

نمونه دیگر پیکره هرکول را که یادگار پیکرتراشان ماهر اشکانی است می‌توان در موزه شوش (خوزستان) مشاهده کرد.

قلعه رستم _بنایی باشکوه در کویر سیستان

سیستان بهشت آثار باستانی و تاریخی، ابنیه‌ها و قلعه‌های کهن متعددی را در خود جا داده که قلعه رستم از جمله آن‌هاست، قلعه‌ای تاریخی در دل کویر سیستان که هیبت آن همچون ارگ قدیمی بم می‌ماند.

سیستان و بلوچستان یکی از بکرترین مناطق کشور است که طبیعت حیرت انگیزش زبان زد خاص و عام است. علاوه‌بر این طبیعت زیبا، آثار تاریخی این منطقه نیز شهرت زیادی دارند. از تپه‌های باستانی مربوط به دوران پیش از اسلام گرفته تا آثار دوره اسلامی در شهرهای مختلف آن. یکی از این آثار، قلعه رستم سیستان است.

سیستان و بلوچستان با وسعت و تنوع جغرافیایی، قومی و مذهبی و نیز داشتن مناطق بکر و دست نخورده که از آن به عنوان گنج پنهان و سرزمین ناشناخته‌ها یاد می‌شود، ظرفیت و توانمندی بالایی برای جذب گردشگر دارد که در صورت توجه بیشتر و فراهم کردن زیر ساخت‌ها صنعت گردشگری را متحول خواهد کرد.

منطقه سیستان در شمال سیستان و بلوچستان با پنج شهرستان زابل، زهک، هیرمند، نیمروز و هامون علاوه‌بر مناظر بکر طبیعی چون آب، بیابان، جنگل و مانند آن بهشتی از آثار تاریخی و باستانی کشور است.

شاخص‌ترین اثر باستانی این منطقه شهری با بیش از پنج هزار سال قدمت به نام شهرسوخته است، شهری که در آن آثار شگرف از جمله نخستین چشم مصنوعی جهان، نخستین انیمیشن جهان، اولین جراحی جمجمه جهان و صدها اثر دیگر کشف شده است.
این شهر مجهز به سیستم لوله کشی فاضلاب و آب بوده و زندگی در آن قدمتی حدود ۲ هزار و ۵۰۰ ساله دارد.

دریاچه اساطیری هامون، کوه خواجه، دهانه غلامان، زیارتگاه بی بی دوست، آس بادها و انواع قلعه‌های تاریخی چون چهل دختران، کافران، قلعه رستم و مانند آن از جمله مناطق باستانی و دیدنی این منطقه به شمار می‌آید.

مناطق بکری که هیچ گردشگری نمی‌تواند نادیده از این همه زیبایی بگذرد و انتظار است هموطنان عزیز حداقل یکبار در زندگی خود از این خطه دیدن کند.

قلعه رستم

قلعه رستم

این قلعه یکی از معروف‌ترین آثار تاریخی برجای مانده از دوران اسلامی در استان سیستان و بلوچستان است که جنبه افسانه‌ای گرفته و به نام پهلوان نامدار ایران زمین رستم دستان، نامگذاری شده است.

این قلعه با شکوه در حدود ۷۰ کیلومتری جاده اصلی زابل به زاهدان (۷۰ کیلومتری جنوب غربی شهر زابل) بعد از شهر سوخته خارج از جاده اصلی با طی مسافت چند متری قرار دارد. بنا تاریخی قلعه رستم در منطقه حوض دار بنا شده و طبق گفته کارشناسان باستان شناسی اوج دوران شکوه و رونق این قلعه در زمان سلسله صفویه بوده است.

در این منطقه بقایای یک شهر باستانی با آجرکاری و ساختمان‌های متعدد و سردر ورودی، برج نگهبانی و ۱۵ برج دفاعی وجود دارد.
عناصر اصلی ساختمان شاه‌نشین قلعه رستم شامل حیاط مرکزی، ایوان‌های شمالی و جنوبی، مجموعه‌‏ای از اتاق‌های مختلف در اطراف حیاط مرکزی، ساختمان حاکم‌‏نشین و ساختمان امنیتی در سه ‌طبقه که متصل به مجموعه است.

در برخی از اتاق‌های این قلعه پنجره‏‌های مشبک مانندی با قرار دادن خشت‌ها در کنار یکدیگر به وجود آمده و حصار یا باروی قلعه با استفاده از وضعیت طبیعی از شرق به غرب با نقشه چندضلعی نامنظم ساخته‌شده، قلعه بر اساس نقشه از پیش تعیین‌شده انجام شده با این توجه که ضلع شمالی قلعه بادشکن مناسبی در مقابل بادهای ۱۲۰ روزه معروف سیستان داشته باشد.

بخش شرقی قلعه و روبروی شاه‌نشین یخدان قرار دارد که شامل یک فضای مدور نسبتا وسیعی به ارتفاع ۵ متر از سطح زمین است. با فاصله کمی از ارگ شاه‌‏نشین اسطبل قرار دارد و در پشت آن ساختمان طویلی که بدنه‌ اضلاع آن آخورهایی به‌ ردیف شکل گرفته شده است دیده می‏‌شود.

خندقی به عرض ۵/۷ متر با اندازه‌های متغیر در بعضی مکان‌ها قلعه را در برگرفته و به دلیل انباشته شدن خاک، عمق خندق چندان زیاد به نظر نمی‌آید.

طبق شرایط اقلیمی و وضعیت آب و هوایی و موقعیت استراتژیکی منطقه معماران و سازندگان می‌بایست دژی مستحکم به‌منظور بهره‌برداری‌های نظامی و مسکونی ایجاد می‌کردند که مناسب‌‏ترین مصالح ساختمانی آن خشت خام بوده، البته در بعضی موارد آثار گچ نیز در اتاق‌ها دیده می‌‏شود.

دروازه ورودی و ۱۵ برج تدافعی اطراف قلعه برای مقابله با ناملایمات طبیعی ساخته‌شده‌است، تیرکش‌های داخل دیوار و برج‌ها و کنگره‌‏های حصار، وضعیت دفاعی قلعه را نشان می‌دهند. باستان شناسان تعدادی سکه نقره مربوط به پوراندخت پادشاه ساسانی را نیز در این منطقه کشف کرده‌اند.

قلعه رستم

معماری قلعه رستم سیستان

با وجود گذشت چند صد سال از ساخت قلعه رستم سیستان، این قلعه تاریخی هنوز هم شکوهش را حفظ کرده است. موقعیت استراتژیک منطقه حوض دار سیستان، همچنین آب‌وهوا و اقلیم این منطقه باعث ساخت قلعه‌ای مستحکم در آن شده است. قلعه‌ای که کاربری‌های نظامی و مسکونی را برای آن متصور شده‌اند. بیش‌ترین مصالحی که در ساخت قلعه رستم به کار برده‌اند، خشت خام است.

سر در ورودی قلعه رستم سیستان در جبهه شرقی آن قرار گرفته است. برج‌های نگهبانی معروف این قلعه که دور تا دور آن را فرا گرفته‌اند، خندق عمیقی که زمانی دور آن کنده بودند، یخدان قلعه، برخی تاسیسات مسکونی داخل بنا و بخش شاه نشین آن از دیگر عناصر معماری به کار رفته در این بنای تاریخی هستند. عناصری که از برخی از آن ها ویرانه‌هایی باقی مانده و برخی نیز هنوز پا بر جا هستند.

مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی سیستان و بلوچستان گفت: فعالیت‌های باستان شناسی در قلعه رستم سبب شناسایی و ثبت سه مرحله معماری در این فضا و رسیدن به اطلاعات خوب در زمینه سفال دوران اسلامی دشت سیستان شده است.

علیرضا جلالزایی اظهار کرد: این قلعه با مساحت بیش از ۲۲ هزار متر مربع، حصاری به طول ۶۰۰ متر و ۱۴ برج مدور در پیرامون خود دارد و مصالح آن به طور عمده از خشت خام و چینه است.

ایرنا نوشت، وی بیان کرد: قدمت این بنا به دوره صفویه بر می‌گردد و سال ۱۹۹۳ ثبت ملی شده است.

مرتبط:

روستای تمین در سیستان و بلوچستان

سیستان و بلوچستان بهشت رویایی طبیعت جنوب ایران

معرفی چند غار استان سیستان و بلوچستان

 

آبشارهای کهگیلویه و بویراحمد را بهتر بشناسیم

این دیار که به عناوینی چون ‌پایتخت طبیعت ایران و سرزمین چهارفصل برای مردم کشور شناخته شده، هفتمین آبشار مرتفع ایران را نیز در خود جای داده است.

کمردوغ، آبشاری به رنگ دوغ

آبشار دل‌انگیز و فرح بخش کمردوغ در فاصله ۸۵ کیلومتری شمال شرقی شهر دهدشت و ۱۵ کیلومتری شمال شرقی شهر قلعه‌رئیسی، هفتمین آبشار مرتفع ایران است که از ارتفاع ۴۰ کیلومتری بر شانه‌های کوه ریزشی دوغ مانند و سفیدرنگ داشته و به همین دلیل به آن کمردوغ می‌گویند.

این آبشار در تمام طول سال دارای آب بوده و ارتعاشات بلورین زرین و معلق آب آن در بلندا، رنگین‌کمان هفت‌رنگی را به طور واضح به تصویر کشیده است. همچنین، بر صخره‌های تنگه پایین‌دست و آبراهه در طول زمان حوضچه‌ها و قندیل‌های نمکی و بلورینی شکل گرفته که بر زیبایی این آبشار افزوده است.

از دیگر ویژگی‌های منحصربه‌فرد این آبشار که با ارتفاع حدود ۱۰۰ متر در کوهپایه‌های غربی کوه سیلوم قرار دارد، نمکی بودن آب آن است، زیرا در مناطق کوهستانی کهگیلویه و بویراحمد به ندرت چشمه‌ای نمکی یافت می‌شود.

آبشار تنگ تامرادی

در فاصله ۴۵ کیلومتری جنوب غربی شهر یاسوج و در فاصله ۱۰ کیلومتری منطقه زیبای سرگچینه، آبشاری زیبا و نادر از دل کوه و در میان سنگ‌ها و صخره‌ها و درختان زیبای بلوط، آب سرد و زلال خود را  با سخاوت به دره پایین دست می‌سپارد.

جلوه زیبای این آبشار از محل جوشش تا بخش‌هایی از دره پایین دست در تنگ تامرادی هر مسافری را مسحور خود کرده و وجود درختان بلوط، بنه و زالزالک زیبایی خیال‌انگیزی را به تصویر کشیده است.

آبشار طسوج کهگیلویه و بویراحمد

در سردسیری‌ترین منطقه شهرستان چرام به فاصله ۷۰ کیلومتری شهر چرام به طبیعیت دل‌انگیز آبشار طسوج می‌رسیم که در دامنه کوه ساورز قرار دارد. این منطقه زیبا دارای باغات سیب، گردو و درختان کهنسالی است که زندگی کوچ‌نشینی عشایر در این طبیعت، زیبایی آن را دو چندان کرده است.

آبشار یاسوج 

در شمال شرقی شهر یاسوج و به فاصله ۳ کیلومتری از این شهر، پس از عبور از دالان زیبایی از درختان و باغ‌های سرسبز سیب و گردو به محوطه‌ای بهشت‌گونه می‌رسیم که آبشاری به ارتفاع ۱۰ متر آن را به مکانی خیال‌انگیز تبدیل کرده است.

آبشار یاسوج یکی از مکان‌های پرجاذبه استان کهگیلویه و بویراحمد است که از قدیم‌الایام محلی مناسب برای تفریح و آسایش مسافران و گردشگران بوده و درختان چنار سر به آسمان ساییده و جویبارهای جاری و آب سرد و گوارای آن، دل هر مسافر خسته از راه رسیده را طراوت می‌بخشد.

در حاشیه این آبشار، تفرجگاهی زیبا احداث شده که در کنار جنگلی پوشیده از درختان بلوط، چنار، گردو و سیب، این منطقه را شکوهی دوچندان بخشید است، منظره‌ای کم‌نظیر که هر انسان خسته از روزمرگی‌های ملال‌آور زندگی را به دامان خود فرامی‌خواند.

آب این آبشار دائمی است و سرچشمه آب آن در ۲۰ متری دامنه کوه قرار دارد و سرریز پله‌ای آن از ۱۲ متری شروع می‌شود.

آب و هوای بسیار خوش و نزدیکی آن به شهر یاسوج، این آبشار را به یکی از تفرجگاه‌های به یادماندنی این شهر تبدیل کرده است.

آبشار بهرام بیگی کهگیلویه و بویراحمد

این آبشار در ناحیه جنوبی رشته کوه دنا و در فاصله ۵۰ کیلومتری غرب شهر توریستی سی‌سخت قرار گرفته و با ارتفاعی حدود ۳۵ متر آب بسیار خنک و گوارای خود را به سمت دره‌های پرپیچ و خم پوشیده از درختان کهنسال چنار و گردو سرازیر می‌کند.

* گزارش از علی پاک

مرتبط:

تنگ تامرادی _ یکی از جاذبه‌های کهگیلویه و بویراحمد

راهنمای سفر به کهگیلویه و بویراحمد/اماکن دیدنی / هتل‌ها

آش اسفندی _آشی با طعم باورهای کهن مردم دلیجان

به نظر پیشواز بهار و جنب و جوش و هیاهوی اسفند ماه از  خود نوروز زیباتر است. در گاه‌شماری ایرانی، دوازدهمین ماه از سال و پنجمین روز از هر ماه اسفند نام دارد، اسفند یا  اسپند، سپندارمت یا سپندارمد نماد دوستداری، بردباری، نگهبان زمین و باروری و سرسبزی آن است. از این‌روی در آستانه سال نو، در روز اسفند از ماه اسفند یا پنجم اسفندماه، در آستانه بهار طبیعت و نو شدن زمین جشن اسفندگان برپا می‌شود که جشن ویژه زنان است و به نظر می‌رسد که جشن اسفندی نیز نمودی از همین جشن اسفندگان است.

آش اسفندی یکی از آداب و رسوم کهن مردم شهرستان دلیجان است که برای احیای این سنت، در چند سال اخیر جشنواره آش اسفندی برگزار می‌شود.در پخت این آش مغذی از انواع حبوبات مثل عدس، نخود، لوبیا، برنج، ماش، انواع آجیل‌ها از جمله مغز گردو، مغز بادام و مغز زردآلو، برگه آلو و زردآلو و ادویه‌های معطر استفاده می‌شود.

در دلیجان اغلبِ تازه دامادها هدایای ویژه‌ای به نام اسفندی را به عروس و خانواده‌اش پیش‌کش می‌کردند. (هم اکنون داماد به جای هدیه اسفندی، شب یلدا هدایای خود را تقدیم عروس می‌کند.)

در سال‌های نه چندان دور، شب اسفندی را به اسفندیار ارتباط می‌دادند و باور داشتند که در این شب، اسفندیارمذ، رویین‌تن که با اسب سیاه کشته شد، با اسب سفید می‌آید. اسب سیاه او را به جهان زیرین ببرد و اسب سفید بازگرداند، پس با چسباندن سبزه به سردر خانه به پیشوازش رفته (مراسم علفه) و در ورودی خانه هم جو می‌ریختند تا اسب اسفندیار بخورد.  دیگی از آش اسفندی هم شب تا صبح در تنور می‌گذاشتند تا در آن سال تنور خانه گرم بماند و آش اسفندی را می‌خوردند تا در طول سال سرما نخورند.

جشن سوری

از دیگر جشن‌هایی که در ایران باستان برای پیش درآمد یا پیش‌واز نوروز برگزار می‌شده، جشن سوری ‌است. سوری به یک معنی سرخی است و اشاره به سرخی آتشی است که در این روز می‌افروخته‌اند. در تاریخ بخارا آمده ‌است: «چون امیر سدید منصوربن نوح به ملک نشست، هنوز سال تمام نشده بود که در شب سوری چنان‌که عادت قدیم است آتشی عظیم افروختند.»

این آتش را در شب سوری برای گریزاندن سرما و فراخوانی گرما، آن هم بیشتر بر روی بام‌ها می‌افروختند که هم شگون داشته و هم به باور پیشینیان، تنوره آتش و دود بر بام‌ها، فروهر و روان  درگذشتگان را به خانه‌های خود رهنمون می‌کرده‌ است.

مردم شهرستان دلیجان نیز در گذشته‌های نه چندان دور توده‌هایی از بوته خودروی بیابانی و… فراهم و نزدیک یکدیگر قرار می‌دادند. زن، مرد، پیر و جوان در حیاط خانه یا کوچه‌ها، از روی آتش می‌پریدند و گرد آن می‌چرخیدند و به دست‌افشانی و پایکوبی می‌پرداختند. علاوه بر آتش افروزی و جشن و سرور، از بام خانه بالا می‌رفتند و کوزه‌ای آب ندیده با خود می‌بردند و از آنجا به زمین می‌ریختند و کوزه را می‌شکستند.

گذشتگان باور داشتند که بلاها را در کوزه انباشته کرده‌اند و وقتی کوزه را بشکنند آن بلا نابود می‌شود. ( آن‌ها بر این باور بودند که کوزه کهنه و شکسته فقر می‌آورد کوزه‌هایی را که کهنه بودند و یا شکسته و ترکی در آنها بود  بر زمین می‌زدند.)

یکی دیگر از مراسم چهارشنبه سوری که تا همین سال‌های پیش نیز مرسوم بود مراسم کَم‌زنی بود. یک یا دو نفر در حالی که خود را با چادری می‌پوشاندند، الک یا بادیه‌ای  را به دست می‌گرفتند  و پشت در خانه‌ها با قاشق بر آن می‌زدند تا در خانه باز شود و صاحب خانه چیزی به آن‌ها هدیه دهد. صاحب خانه نیز معمولا آنها را بی‌نصیب نمی‌گذاشت، و از آنان اجابت دعا و گشایش کار را خواستار می‌شد. این هدایا بیشتر آجیل شور و شیرین و خشکبار، قند و شیرینی و… بود.

آئین‌ها و مراسم نوروز 

قاشق زنان در حین انجام این کار اصلا حرفی نمی‌زدند تا شناخته نشوند، در برخی موارد که صاحبخانه قاشق زنان را شناسایی می‌کرد برای شوخی و خنده ظرف آبی را بر سر آنها خالی می‌کرد. قاشق زنان نیز آن چه را جمع‌آوری می‌کردند متبرک می‌دانستند و بقیه را در آن شریک می‌کردند.آیین قاشق‌زنی برگرفته از این باور است که فروهر نیک درگذشتگان در پایان سال به میان زندگان بازگشته و به شکل افرادی که رویشان پوشیده است به خانه بازماندگان سر می‌زنند و زندگان برای یادبود و برکت به آنان هدیه‌ای می‌دهند.در زند اوستا آمده است که پنج روز آخر سال تا روز پنجم فروردین فَروَهَر گذشتگان رها می‌شوند. بر این اساس برای خشنودیِ روان آنها و نیز آمادگی برای نو شدن سال، باید خانه‌ها تمیز باشد، اهل خانه کدورت‌ها را به دور می‌ریزند و همگی جامه‌های زیبا و نو بر تن می‌کنند. هم اکنون نیز در ساعات پایانی سال بیشتر اهالی بر سر مزار درگذشتگان رفته و برای آمرزش آنها فاتحه می‌خوانند و دعا می‌کنند.

برای تمیز کردن و خانه تکانی تمام بانوان دلیجانی دست به کار می‌شدند، گرد و خاک و سیاهی را از در و دیوارهای کاهگلی اتاق ها می‌زدودند و برای بر طرف کردن سیاهی که از دود اجاق و آتش بر دیوارها بر جای مانده بود، خاک سفید رنگ یا گچ را با آب مخلوط می‌کردند و با پارچه  و یا نرمه جارو  بر دیوارها می‌مالیدند و دیوارها را سفید می‌کردند.

در روزی مشخص نیز دختران و زنان خانواده به خانه پدر بزرگ‌ها می‌رفتند و با کمک یکدیگر خانه تکانی می‌کردند و در کنار آنها به گفتگو و خنده و شادی می‌پرداختند.

برای سفره هفت‌سین  و پذیرایی از مهمانان، سبزه  سبز می‌کردند، نان می‌پختند، گندم‌های خیسانده در آب پنیر را با شاهدانه بو می‌دادند، قُوتو درست می‌کردند و هسته‌های شیرین شده زردآلو (راجی: تَندَه) و نخود چی، کشمش، برگه (راجی: تُرشاله)، سنجد، توت خشک، باسلُق و جوزغند و… در دولاب‌ها برای پذیرایی نگهداری می‌شد.

پسران نیز در نزدیکی عید تخم مرغ‌های سالم و محکم را جمع می‌کردند، تخم مرغ‌ها به وسیله بانوان با گیاهان و پوست برخی میوه‌ها رنگ می‌شدند. تعدادی از آنها در سفره هفت‌سین برای هدیه دادن کنار گذاشته می‌شد و تعدادی نیز برای تخم مرغ بازیِ پسران بود. این بازی از پیش از عید شروع و تا روز سیزدهم نوروز ادامه داشت. بازی نیز بدین گونه بود که تخم مرغ را در مشت خود نگه می‌داشتند و فقط سر آن از میان شست و انگشتِ پهلوییِ آنها بیرون بود، به گونه‌ای که رقیب بتواند با سر تخم مرغ خودش به آن ضربه بزند. با این ضربه یکی از تخم مرغ‌ها می‌شکست. با شکستن و یا ترک خوردن دو سر تخم مرغ  صاحب آن بازنده بود و باید تخم مرغش را به فرد برنده می‌داد. (تخم مرغ در نزد ایرانیان نماد پیدایش حیات و آغاز آفرینش است.)

اسفند ماه و فروردین در دلیجان گذشته سراسر همدلی و سرور و شادی بود، همه اهالی مانند هم و یار و غمخوار یکدیگر بودند. مردم دسته دسته به دیدار یکدیگر می رفتند و پذیرایی‌ها ساده و گرم بود.

* گزارش از علی مشهدی، رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان دلیجان

مرتبط:

غار چال نخجير _شگفت انگیزی در دلیجان

آتشکده آتشکوه محلات

نراق ، جریان زنده تاریخ در کوچه‌پس‌کوچه‌ها