روستای کندوان _زیستن در آتشفشان خاموش

روستای باستانی کندوان در استان آذربایجان شرقی، در جنوب شهر اسکو، یکی از پدیده‌های شگفت انگیز طبیعی ۔ تاریخی در دامنه باختری آتشفشان سهند است.

خانه‌های غار مانند در این روستا، درون لایه‌های مواد آتشفشانی کوه سهند به دست انسان کنده شده اند.

روستای باستانی کندوان در استان آذربایجان شرقی، در جنوب شهر اسکو، یکی از پدیده های شگفت انگیز طبیعی ۔ تاریخی در دامنه باختری آتشفشان سهند است. وجه تسمیه کندوان شاید به علت خانه های کنده شده در دل کوه یا منظره عمومی کندو مانندش باشد. خانه های غار مانند در این روستا، درون لایه های مواد آتشفشانی کوه سهند به دست انسان کنده شده اند.

توده ها و نهشته های آتشفشانی حاصل از فوران آتشفشان سهند، طی سالهای متمادی در دره کندوان روی هم انباشته و به تدریج سرد شده اند. فرسایش ناشی از آب های جاری، آنها را به شکل مخروط هایی درآورده است که به زبان محلی به آنها کران (Karaan) می گویند. هر کران یک خانه را در خود جای داده است که گاه دو یا سه اشکوبه هستند.

شیارهای فرسایشی متعدد در روستا، کران ها را از یکدیگر جدا و شکل طبیعی کوچه های روستا را ایجاد کرده است. روی بعضی از شیارها پل هایی از چوب ساخته اند که کران ها را به یکدیگر مربوط می کند.

یکی از ویژگی های کران ها گوناگونی دمای درون آنها با دمای بیرون است. به طوری که درون کران ها در زمستان گرمتر و در تابستان خنک تر از بیرون است. این خانه ها دارای لوله کشی آب و فاضلاب و سیم کشی برق هستند و مردم همانند خانه های دیگر آنها را برای زیستن به کار می گیرند. این ویژگی یگانه (زندگی در خانه ها)، کندوان را از نمونه بزرگترش در کاپادوکیا (ترکیه) برتر ساخته است.

آتشفشان سهند دیگر جاذبه زمین شناختی در این منطقه است. این آتشفشان دارای دهانه های پرشماری است که برخی از آنها دارای دریاچه دهانه ای نیز هستند. دو دهانه کوچک و کم ارتفاع سهند در منطقه بستان آباد به نام دهانه چناخ داغی و آلمالوگل برای بازدید بسیار دیدنی و زیبا هستند.

شکل دهانه چناخ داغی و آبراهه های شعاعی پیرامون، آن را به یکی از دیدنی ترین دهانه های سهند تبدیل کرده است. دهانه آلمالوگل نیز در نزدیکی چناخ داغی قرار دارد و ویژگی بارز آن گرد آمدن آب و شکل گرفتن یک دریاچه فصلی در میان دهانه است که زیبایی ویژه ای دارد.

علاوه بر معماری زیبای روستای کندوان و جاذبه های طبیعی و زیبای سهند، آب و هوای مطبوع منطقه به خصوص در فصل بهار و تابستان، دره های سرسبز با چشم انداز بکر و زیبای زمین ها و مراتع اطراف روستا، چشمه های آب معدنی با خاصیت درمانی، زندگی جذاب عشایر منطقه، گیاهان دارویی، لبنیات، دوشاب (شیره انگور) و عسل مرغوب کوهستان، صنایع دستی مانند قالی، گلیم و ورنی و غذاهای محلی از جمله جذابیت هایی است که این منطقه را به یکی از قطب های گردشگری پر اهمیت در کشور تبدیل کرده است. تعداد زیادی گردشگر داخلی و خارجی از نقاط دور و نزدیک به این منطقه، به خصوص در فصول مساعد سال سفر می کنند.

قابل توجه است که حفاظت و حراست از این روستا به عنوان یک گنجینه طبیعی – تاریخی، یکی از موارد مهم و اساسی در جلوگیری از روند تخریب و ماندگاری آن خواهد بود. از جمله عوامل انسانی و طبیعی تهدید کننده روستا می توان به عوامل جوی و سایر عوامل محیطی مانند آسیب های فیزیکی در اثر لرزش ناشی از رفت و آمد خودروها و وسایل نقلیه سنگین در منطقه، تاثیر مخرب عناصر و ترکیبات شیمیایی سمی و اسیدی آزادشده از خودروها روی کران ها، عدم ساماندهی و کنترل ورود گردشگران به منطقه و آسیب سازه ها و اقدام به ساخت منازل با شیوه معماری شهری و ناهمگون با کران ها در این روستا اشاره کرد. قرار گرفتن روستا تحت حفاظت فیزیکی و قانونی از سوی سازمان دولتی مسئول بسیار ضروری و حیاتی است.

مرتبط:

خنک ترین شهرهای ایران در تابستان

زیباترین خانه های باستانی دنیا

سیاحتی در بهشت گمشده زاگرس به نام سردشت

شهرستان سردشت یکی از شهرستان‌های مرزی و کردنشین استان آذربایجان غربی است که در جنوب غربی این استان و امتداد جنوبی ارومیه قرار دارد و با شمال کشور عراق و اقلیم کردستان عراق همسایه است. مرکز این شهرستان، شهر سردشت بوده و مردم این شهرستان کردزبان می‌باشند و با با لهجه سورانی موکریانی صحبت می‌کنند.
سردشت کجاست؟

سَردَشت از شهرهای کردنشین استان آذربایجان غربی و مرکز شهرستان سردشت است، که در جنوب غربی این استان و امتداد جنوبی ارومیه قرار دارد و با شمال کشور عراق و اقلیم فدرال کردستان عراق همسایه‌است. بر پایه سرشماری سال ۱۳۹۵، جمعیت این شهر برابر با ۶۸۱۶۵ نفر بوده‌است. ارتفاع این شهر از سطح دریا ۱۴۸۰ متر می‌باشد.

سردشت در پای کوه گرده سور بر روی دشتی در ارتفاع به وسعت ۵/۲ کیلومتر مربع و با ارتفاع ۱۴۸۰ متر از سطح دریا و طول جغرافیایی ۴۵٫۵۳ شرقی و عرض ۳۶٫۲۵ شمالی بر کنار چشمه آبی رو به شرق مشرف به رودخانه کلو قرارگرفته‌است. آب آشامیدنی شهر و قسمت عظم آب زراعتی زمین‌های اطراف شهر از این چشمه که کانون آبگیر کوه گرده سور کوه‌های مرزی می‌باشد تأمین می‌گردد.

از بوکان ۱۰۵ کیلومتر (از طریق جاده شوسه) و از طریق مسیر بوکان-خلیفان-ربط ۱۳۰ کیلومتر و از مهاباد ۱۲۵ کیلومتر؛ همچنین با پیرانشهر ۹۰ کیلومتر و از بانه نیز ۶۰ کیلومتر فاصله دارد.

شهر سردشت در دل رشته کوه‌های مرزی و در ۳۵کیلومتری اقلیم کردستان عراق و نزدیکترین شهر اقلیم به آن شهر قلعه دزه است.

مردم سردشت پیرو مذهب شافعی اهل سنت هستند. این شهر و بعضی از آبادی‌های اطرافش در جنگ ایران و عراق توسط هواپیماهای عراق بمباران شیمیایی شد.

شهرستان سردشت دارای سه بازارچه مرزی کیله(رسمی) و قاسم رش و اشکان (موقت) می‌باشد.

پیشینه تاریخی سردشت:

سردشت قبل از اسلام در ضلع شمال غربی شهر کنونی در کنار چشمه آبی بزرگ قرار داشته و مدتی به نام «نیزه رو» نامیده می‌شد و دارای پنج برج و با روی محکمی بوده که آثار آن هنوز پیداست. سردشت یکی از مناطق تاریخی و باستانی است که هنوز آثار متعددی از آن شناسایی نشده و دست نخورده مانده یا به غارت رفته‌است. در نزدیکی سردشت آثار قلعه‌ای مربوط به دوره اشکانیان به نام (وارش قاضی آوا) وجود دارد.

جغرافیای سردشت:

سردشت در دامنه کوه گرده سور (Gerde Sûr) گسترده شده‌است، کوهستان‌های قندیل در شمال غربی سردشت قرار دارند. سردشت از شمال با پیرانشهر، از شرق با مهاباد و بوکان و از جنوب شرق با بانه در استان کردستان همسایه‌است. سردشت از غرب با شهرهای رانیه و قلعه دیزه و استان اربیل(هولیر) و از جنوب با شهر سلیمانیه و شهر شارباژیر و ماوت در استان سلیمانیه همسایه‌است. همچنین سردشت دارای ۱۰۰ کیلومتر مرز با کردستان عراق می‌باشد.

منطقه سردشت کوهستانی، ناهموار پوشیده از جنگل با وسعت ۱۶۶۰ کیلومتر مربع می‌باشد. از کوه‌های مرتفع منطقه سردشت می‌توان به اسامی زیر اشاره کرد:
– بلفت
– هوینه مال (جنوب روستای قلعه رهش)
– زه ردکه (در منطقه آلان)
– سه ری گوم (پشت شهر میرآباد)
– ترخان
– ابراهیم جلال
– کوه نستان
– لندی شیخان
– داشان قلعه
– کاسه بردین
– حاجی ابراهیم
– برده سپیان

سیاحتی در بهشت گمشده زاگرس به نام سردشت

 

زبان مردم سردشت:

مردم سردشت به زبان کردی سورانی و با لهجه مکریانی (مُکُریانی) صحبت می‌کنند. البته مردم منطقه سردشت نیز با لهجه مکریانی خود تکلم می‌کنند. زبان کردی سورانی شاخه‌ای از کردی کرمانجی شمالی محسوب می‌شود و قرابت‌های همسان با سورانی هولیر در استان اربیل و سورانی بابانی استان سلیمانیه در کردستان عراق دارد. مکریان نام امارت تاریخی است که پیش از قانون جدید تقسیمات کشوری به منطقه‌ای در شمال غربی ایران گفته می‌شد که شامل شهرستان‌های تکاب، بانه، سقز، شاهین دژ، بوکان، سردشت، اشنویه، مهاباد و پیرانشهر و نقده می‌شد. البته منطقه رانیه و پژدر و قلادزه را نیز به لحاظ قرابت زبانی و فرهنگی نیز جزء مکریان به حساب می‌آیند.

مکان‌های گردشگری سردشت:

از امکان تاریخی و گردشگری سردشت می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

رودخانه زاب:
رودخانه زاب به طول ۴۰۰ تا ۴۴۰ کیلومتر که از کوه‌های کردستان سرچشمه می‌گیرد و به طرف مغرب ایران خارج از مرز در کشور عراق به رود دیاله و سد دوکان و سپس به دجله می‌پیوندد. شاخه‌ای از زاب صغیر (که لوی) از کوه‌های شمال غرب پیرانشهر (سیاه کوه با ارتفاع ۳۵۷۸ متر) شروع شده و ضمن دریافت آب از شعباتی مانند لاوین، بادین وارد تنگ گرژال می‌شود آنگاه در دشت که لوی ۶ کیلومتری سردشت جریان پیدا می‌کند آنگاه از زیر پل فلزی (سردشت- مهاباد- بانه) عبور می‌کند و در پیچ وخم کوهستان جریان پیدا می‌کند و شعبات دیگری مانند چم شلماش و رزگه را دریافت می‌کند و آنگاه مرز بین ایران و عراق را در منطقه آلان تشکیل می‌دهد؛ و بعداً به نام چم تیت وارد خاک عراق شده و سپس با دریافت شعبات مهم دیگر به دریاچه دکان عراق می‌ریزد و به دجله می‌پیوندد.

پل قلاتاسیان:
یکی از پل‌های موجود بر رودخانه زاب صغیر پل قلا تاسی یا قلاتاسیان است که به مرور زمان و همچنین بالا آمدن آب موجب تخریب لایه‌های سست سطحی آن شده طول پل شمالی- جنوبی است و در حقیقت به استثنای یکی از ستون‌های شمالی سنگ چینی که ملاط ان تقریباً از پایه شروع شده بقیه ستون‌ها را نگ‌های طبیعی طرفین پل که ناشی از شیب تند کوهستانی و آخرین دامنه آن است با سه ستون سنگی نیمه تمام طبیعی که هر کدام با سنگ چینی محکم پایه‌های اصلی پل را تشکیل می‌دهند ساخته شده‌است. این پل بر سر راه قدیمی میر آباد به مهاباد در قسمت شمالی رودخانه زاب کوچک بنا شده نزدیکترین روستا به پل قلاتاسیان از سمت غربی روستاهای نبی آوا و موسالان است. احتمالاً این پل در اواسط قرن سیزدهم هجری و به دستور شیخ مولانا از مریدان شیخ یوسف الدین برهان بنا شده باشد و به گفته‌ای به پل مولانا نیز شهرت دارد.

گرمابهٔ بیستون:
حمام قدیمی (گرمابهٔ بیستون) در داخل شهر که به دستور زمان عزیزخان مکری سیاستمدار کُرد در دوره قاجار ساخته شده‌است.
محوطه‌های تاریخی متعدد که هنوز در سطح ناحیه شناسایی و کشف نشده‌اند، را می‌توان به عنوان بستر و زمینه ساز رشد و شکوفایی ناحیه در زمینه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی و توریستی دانست؛ با ذکر این اوصاف باید گفت که سردشت قابلیت تبدیل به منطقه نمونه گردشگری را دارد.

مرتبط:

دلربایی معماری اصیل ایرانی – اسلامی در بازار تاریخی ارومیه

آشنایی با غار درفک گیلان

زیبایی های استان گیلان بر کسی پوشیده نیست. تعداد زیادی از مردم ایران، وقتی اسم تعطیلات به گوششان می خورد، به یکباره حال و هوای سفر به گیلان به سرشان می زند و برای نیل به این مقصود دل به جاده می سپارند. طبیعت این استان بکر و بسیار متنوع است. در گیلان سواحل زیبایی وجود دارد که می توانید در آن ها استراحت کنید و آفتاب بگیرید. جنگل های انبوهی وجود دارد که می توانید در آن ها بساط کنید و خاطراتی خوش برای خود رقم بزنید. در اینجا کوهستان های مرتفع، دشت های خرم، رودخانه های خروشان، آبشارهای بلند و غارهای عجیب و غریب هم جای خوش کرده اند. امروز قصد داریم با یکی از این غارهای شگفت انگیز و عجیب و غریب آشنا شویم.

غار درفک کجاست؟

غار درفک در منطقه شکار ممنوع درفک، در شهرستان رودبار استان گیلان قرار گرفته است. فاصله این غار که در بخش خورگام رودبار و رو به روی رستم آباد قرار گرفته است، از شهر رشت حدود ۵۰ کیلومتر است. درفک در حقیقت نام قله ای بسیار معروف در ۲۷ کیلومتری شمال شرقی شهرستان رودبار گیلان است که هر ساله تعدا زیادی از کوهنوردان حرفه ای برای فتح آن به این استان سفر می کنند. در دامنه های این کوه بلند، غاری یخی قرار دارد که دامداران این ناحیه از آن برای تامین یخ و آب مورد نیازشان استفاده می کنند.

غار درفک از سمت جنوب به ارتفاعات شهرستان رودبار و از سمت شمال به جنگل های رودخانه سفید رود و رودخانه فیرارود محدود می شود. ارتفاع این غار از سطح دریا بیش از ۲۴۰۰ متر است که این منطقه را به ناحیه ای سرد و برف گیر در فصول سرد سال تبدیل کرده است.

منطقه درفک از سال ۱۳۷۴ از طرف سازمان حفاظت محیط زیست کشور به منطقه شکار ممنوع درفک تبدیل شد. این منطقه وسعتی حدود ۹۹ هکتار دارد و از مناطقی با پوشش جنگلی، کوهستانی و مرتعی تشکیل شده است. تنوع زیستی این منطقه، آن را به یکی از مناطق مهم استان گیلان از منظر محیط زیستی تبدیل کرده است. حیوانات و گیاهان زیادی در این منطقه زندگی می کنند. از جمله مهم ترین گونه های حیوانی منطقه شکار ممنوع درفک می توان به سمور، گربه جنگلی، گراز، شغال، خرس قهوه ای، پلنگ، مارال، شوکا و رودک اشاره کرد. درختان افرا، صنوبر، تمشک، بلوط، شمشاد، گردو، شیردار، پلت، لرگ و ممرز هم از جمله گونه های مهم گیاهی این منطقه هستند.

مشخصات غار درفک

از غار درفک به عنوان یخچال طبیعی استفاده می شود، چرا که در تمام ایام سال، حتی در گرم ترین روزهای فصل تابستان برف و یخ را درون خود نگه می دارد. به همین دلیل است که چوپانان این منطقه از این غار برای تامین آب مورد نیازشان استفاده می کنند. غار درفک دهانه نسبتا پهناوری دارد، اما ارتفاع این دهانه بسیار کم است و برای ورود به آن نیاز به تجهیزات غار نوردی و یخ نوردی خواهید داشت. این غار شگفت انگیز طولی حدود ۱۰۰ متر و عرضی حدود ۴۰ دارد. این غار در فهرست آثار طبیعی ملی ایران به ثبت رسیده است.

در بلندای این منطقه، قله آتشفشانی درفک قرار دارد. این قله ۲۷۰۵ متر ارتفاع دارد و یکی از قلل پر تردد سلسله جبال البرز محسوب می شود. دهانه آتشفشانی این قله به عنوان بزرگترین دهانه آتشفشانی کشور شناخته می شود. تماشای طلوع خورشید از بلندای این قله به حدی زیباست که بسیاری از کوهنوردان برای تماشای آن یک شب را بر فراز قله کمپ می کنند. آورده اند که نام این قله در حقیقت دال فک است که به زبان تاتی معنی آن آشیانه نوعی پرنده مانند عقاب می شود.

در نزدیکی غار درفک، یک غار آهکی زیبا به نام نوچاه هم وجود داشته است که گویا بر اثر زلزله سال ۶۹ اکثر قسمت های آن از جمله دهانه اش از بین رفته اند. در گذشته ای نه چندان دور، مردمان این منطقه در اطراف این غار شمع روشن می کردند. چرا که عقیده داشتند این منطقه محل دفن شدن ۴ امام زاده است. مردمی که در این منطقه زندگی می کردند، برف و یخ موجود در این غار را درون سطل هایی چوبی به اسم لاوار می ریختند تا آب شوند. سپس از آن به عنوان آب شرب خود و احشامشان و همچنین آب مورد نیاز برای شستشو استفاده می کردند.
برخی نیز عقیده داشتند که آب این یخ ها و برف ها شفا بخش است. به همین منظور این یخ ها را از مسیر های سخت و طولانی به رشت می رساندند و آن را می فروختند.

در شهرستان رودبار گیلان علاوه بر غار درفک، جاذبه های طبیعی و تاریخی دیگری هم وجود دارند که از آن ها می توان به غار دربند رشی، سرو هزار ساله هرزویل، روستای داماش، آبشار کلشتر، آب گرم لویه، روستای انبوه، فیلیده رودبار، امامزاده طاهر رستم آباد، پل خشتی لوشان، رودخانه سپید رود، امام زاده محتشم اسطلخ جان، تپه باستانی مارلیک، آبشار زیبای لونک و هزاران هکتار جنگل ها و مراتع سرسبز را نام برد.

بهترین فصل سفر به قله درفک

منطقه درفک، ارتفاع نسبتا زیادی دارد و در فصول سرد سال پوشیده از برف و یخ است. بنابراین بهترین فصل سفر به این منطقه از اواسط فصل بهار تا اواخر تابستان است.

 

مرتبط:

جاذبه های گردشگری گیلان گردشگری شهری

ثبت جهانی چادرشب بافی گیلان

خنک ترین شهرهای ایران در تابستان

حتماً شما هم با شروع تیرماه و فصل تابستان گاهی انقدر از گرما کلافه میشوید که حتی باد کولر هم برای رفع گرمازدگی کمکی به شما نمی‌کند یا حتی توان بیرون رفتن و لذت بردن از این آفتاب بدون ابر را هم ندارید.

در این شرایط بعضاً، آرزو میکنید که در یه جایی با خنکای دلچسب می نشستید و از نسیم خنکی که در اطرافتان می وزید، لذت می بردید. امروز میخواهیم به شما شهرهایی را معرفی کنیم که بوی بهشت و سردی بهار را در تابستان برای شما به ارمغان میاورند. پس با ما همراه باشید.

چالدران، شهر بدون کولر:

سال‌هاست که شهرستان چالدران را به عنوان شهر بی‌کولر می‌شناسند چرا که واقع شدن در دامنه سلسله جبال زاگرس که آن را از شمال تا جنوب چون نگینی دربرگرفته است، هوای خنکی را بر مردم این شهرستان رقم زده است. بد نیست بدانید که این شهرستان تا حدی دارای هوای معتدل و مطبوعی است که مردم این شهرستان در هوای گرم فصل تابستان به جای استفاده از پارکها و یا فضاهای سبز ترجیح می‌دادند در خانه‌های خود بمانند.چالدران در استان آذربایجان غربی واقع شده است.

روستای کندوان:

منطقه ییلاقی متفاوت کندوان نام یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در ۶۰ کیلومتری جنوب غرب شهر تبریز قرار دارد. کندوان یکی از سه روستای صخره‌ای در سطح جهان است و از این‌رو، توجه بسیاری از گردشگران داخلی و خارجی را به خود جلب کرده است؛ حضور سالانه بالغ بر ۳۰۰ هزار نفر گردشگر در این منطقه شاهدی بر این مدعی است.

البته آنچه کندوان را از نمونه‌های مشابه آن متمایز می‌کند، جریان زندگی و سکونت بالغ بر ۱۱۷ خانواده در داخل این صخره‌ها است و اهالی آن به مشاغل روستایی مانند: کشاورزی، دامداری و تولید صنایع دستی اشتغال دارند.

 

برخلاف تصور، این خانه‌های صخره‌ای همانند منازل مسکونی عادی، دارای بخش‌های مختلفی مانند: اتاق نشیمن، صندوق‌خانه، آشپزخانه و حتی مجهز به سیستم لوله‌کشی آب و برق هستند. قطر دیوارهای این خانه‌های جالب در حدود ۲ متر بوده و از اینرو، فضای داخل خانه به‌طور طبیعی در زمستان‌ها گرم و در تابستان‌ها خنک است.

 

کندوان منطقه‌ای ییلاقی است که در رشته‌کوه‌های سهند قرار دارد. این منطقه بسیار خوش آب و هوا بوده و به دلیل وجود مراتع سرسبز عشایر بسیاری به آنجا مهاجرت می‌کنند. از جمله آثار مشابه روستای کندوان در سایر نقاط جهان می‌توان به دره گورمه در ترکیه اشاره کرد که وسعت آن در حدود ۱۵ تا ۲۰ برابر روستای کندوان است. به طور کلی، در سطح جهان فقط سه روستای صخره‌ای تاکنون شناسایی شده‌اند که شامل روستای کاپادوکیه در ترکیه، داکوتا در آمریکا و کندوان در ایران است که در میان این روستاها، در حال حاضر فقط در روستای کندوان ایران زندگی جریان دارد و دو روستای مشابه خالی از سکنه هستند.

blank

 

کوهرنگ، خنک ترین شهر ایران در تابستان:

یک باور عامیانه بین ایرانیان وجود دارد که در فصل گرما باید جاده های شمالی را پیش گرفت تا به هوای خنک رسید اما همیشه این طور نیست. شاید باورتان نشود که در گرمای کشنده تابستان، کوهرنگ چه هوای خنکی دارد.

 

برای سفر به کوهرنگ بعد از طی مسیر ۹ ساعته ای از تهران، با اتوبوس یا وسیله شخصی به شهرکرد می رسید، پس از آن جاده به سوی چلکرد، در مرکز شهرستان کوهرنگ حدود ۹۰ کیلومتر است. پس از طی این مسیر به روستای دیمه بنوستکی می رسید.

 

در این نقطه باید یک مسیر ۱۵ کیلومتری را برای رسیدن به دشت لاله های واژگون طی کنید. در مسیر مناظر بسیار زیبایی از چشمه ها و دشت خواهید دید. دامنه های گلستان کوه خوانسار صاحب یکی از دشت های زیبا و منحصر بفرد پوشیده از لاله های واژگون است.

 

بخشدار کوهرنگ ستار فرهادی نیا می‌گوید: آب و هوای مناسب و وجود جاذبه‌های گردشگری بسیار موجب شده که شهرستان کوهرنگ به یکی شهرستانهای مسافر خیز کشور تبدیل شود. وی ادامه داد: آمار مسافران در روزهای تعطیل بسیار زیادتر می شود.شهرکرد هم اکنون با داشتن دمای حداقل هشت درجه سانتیگراد و حداکثر ۲۶ درجه سانتیگراد یکی از خنک‌ترین شهرهای کشور در تیرماه محسوب می شود.

دهکده جهان نما:

اقامت برفراز کوهستان های سردسیر البرز جهان‌نما یک دهکده ییلاقی در استان گلستان است. این منطقه درمیان کوه‌های البرز قرار دارد و بر فراز آن میتوان دشت گرگان و دریا را نظاره کرد. این منطقه‌ی بسیار زیبا مکان مناسبی برای پناه بردن از گرما به منطقه ای خنک است. برای رسیدن به جهان نما، به سمت ارتفاعات درازنو رفته و به سمت روستای رادکان و سپس به سمت جاده روستاهای چمن ساور و حاجی آباد بروید. در دوراهی باید راه سمت چپ را انتخاب کنید و سپس به دشت جهان نما میرسید.

blank

بهشت گمشده سرزمین آبشارها خنک و چشمه ها:

بهشت‌گمشده، نام منطقه‌ای خوش آب ‌وهوا و سرسبز در شهرستان مرودشت در منطقه کامفیروز در فاصله ۱۲۰کیلومتری شمال غربی شیراز قرار دارد.این منطقه دیدنی با پوشش گیاهی سرسبز، آبشارهای کم ارتفاع طبیعی و آب فراوانی که از چشمه ها به پایین سرازیر میشود، مانند بهشتی روی زمین است. این منطقه که در تابستان بسیار زیباست؛ امکان اقامت شبانه هم دارد. برای رسیدن به این بهشت زمینی باید از جاده ی مرودشت-کامفیروز بروید.

 

مرتبط:

شهرهایی که در معرض حوادث طبیعی قرار دارند

فضاهای سبز در شهرهای توریستی

سامان _ نگین گردشگری چهارمحال وبختیاری

شهرستان سامان به عنوان نگین چهارمحال و بختیاری یکی از مهمترین شهرستانهای گرشگری این استان به شمار می رود، این شهرستان دارای پل های تاریخی بسیاری از قبیل پل زمانخان، پل هوره، پل کاهکش، پل چوبی و … است که تاریخی بودن و معماری خاص انها در کنار رودخانه خروشان زاینده رود جاذبه های گردشگری بسیار ارزشمندی را در منطقه فراهم کرده است.

معرفی شهر سامان:

سامان یکی از شهرهای استان چهارمحال و بختیاری در ایران و مرکز شهرستان سامان می‌باشد.
شهر سامان در فاصله ۲۲ کیلومتری شمال شرقی شهرکرد قرار دارد. سامان به دلیل قرار گرفتن در حاشیهٔ زاینده رود از زمینه مناسبی برای کشاورزی، باغداری و جذب گردشگر برخوردار است. محصولات کشاورزی شهر سامان شهرت بسیاری دارند و این شهر به علت وضعیت خاص جغرافیایی برای تولید محصولاتی همچون بادام و گردو بسیار مناسب و از قطب‌های مهم تولید این محصولات است.

این شهر زادگاه شاعران معروفی چون دهقان سامانی و عمان سامانی می‌باشد. این شهر تا سال ۱۳۴۵ از لحاظ آماری شهر شناخته نمی‌شد تا این که در این سال پیشنهاد شهرداری گرفتن آن مطرح شد و در سال ۱۳۴۷ به صورت رسمی به شهر ارتقاء یافت.

موقعیت جغرافیایی سامان:

شهر سامان در حاشیهٔ دامنهٔ شرقی کوه شیراز و در فاصله بسیار نزدیکی از رود زاینده رود قرار دارد. سامان در فاصله ۲۲ کیلومتری شمال شرقی شهرکرد و ۸۵ کیلومتری غرب استان اصفهان و متصل به راه غربی شهرکرد به اصفهان قرار گرفته‌است. وضیعت طبیعی آن تقریباً کوهستانی و دارای تپه و ماهورهای متعدد و سرسبز است. در طرح جامع استان چهارمحال و بختیاری ۶ مسیر پیشنهادی گردشگری تعریف شده‌است که مسیر شماره ۲ آن از سامان می‌گذرد.

 

این مسیر عبارت است از: شهرکرد ـ چالشتر (قلعه چالشتر) ـ سامان (پل زمان خان ـ شوراب صغیر-حاشیه زاینده رود) ـ هوره (پل هوره) ـ مارکده ـ دریاچه سد زاینده رود ـ بن (آبگیر بن) ـ امامزاده سید محمد ـ شهرکرد.

مردم شناسی:

مردم این شهر غالباً ترک قشقایی هستند، هم چنین مهاجرهایی از اطراف اصفهان و شهرکرد و غرب خوزستان در بین فامیل‌های ساکن در این شهر به چشم می‌خورند.اهالی شهر سامان پیرو دین اسلام (تشیع) می‌باشند.

زبان و ادبیات مردم سامان:

مردم شهر سامان به زبان ترکی قشقایی و اندکی از جمعیت به فارسی صحبت می‌کنند. زبان اصلی مردم شهر سامان و نیز روستاهای اطرافش ترکی قشقایی است و در محیط اداری، مدرسه و سطح شهر به زبان فارسی و گاه به ترکی قشقایی سخن می‌گویند. با آن که سامان شهر کوچکی است اما زادگاه چندین شاعر بنام است. از جمله این شاعران می‌توان به دهقان سامانی، عمان سامانی، افلاکی سامانی، نیسان سامانی، قطره، دریا، ذره، محیط و تبیان اشاره کرد.

عمان سامانی یکی از معروف‌ترین شاعران ملی است و کتاب شعر بسیار معروفی به نام گنجینة الاسرار دارد که در آن وقایع عاشورا را به زبان شعر توضیح می‌دهد. دیوان گنجینة الاسرار این چنین آغاز می‌شود:

کیست این پنهان مرا در جان و تن         کز زبان من همی گوید سخن
این که گوید از لب من راز کیست؟         بنگرید این صاحب آواز کیست؟

مراسم‌های شهر سامان:

مراسم چاق چاقو
مراسم چاق چاقو یکی از مراسم‌های عزاداری حسینی می‌باشد که اصالتاً مربوط به شهرستان سامان است و هم اکنون در شهرستان سامان (شهر سامان و اکثر روستاهای زیر مجموعه مثل شوراب صغیر) و برخی نقاط استان چهارمحال و بختیاری (مثل سورشجان) برگزار می‌شود. نکته مهم مربوط به مراسم چاق چاقو این است که برخلاف بسیاری از مراسم‌های عاشورایی، چاق چاقو در نیمه شب (اغلب ساعت ۳ نیمه شب) و فقط یک شب (صبح عاشورا) برگزار می‌شود. در این مراسم دسته بزرگی از جمعیت با شکلی خاص، اشعاری ویژه و آهنگی مخصوص در شهر سامان به راه می‌افتند و هرنفر دو قطعه سنگ یا چوب تخت در دست می‌گیرد با نظمی خاص برهم می‌کوبند.

مردم در این شب تا زمانی که هوا تاریک است باید شهر را دور بزنند و مراسم تا اذان صبح ادامه پیدا می‌کند و پس از اقامه نماز جماعت صبح به خانه یا مساجد بازمی‌گردند و خود را برای عزاداری روز عاشورا آماده می‌کنند.

 

افراد سرشناش شهر سامان:

دهقان سامانی: میرزا ابوالفتح خان دهقان سامانی، ملقّب به «سیف الشعرا» و متخلّص به «دهقان سامانی»، از شاعران به نام ایران می‌باشد. دهقان سامانی در اصفهان در مدرسهٔ صدر نزد آخوند ملا محمد کاشانی و شیخ حسن شیرازی تحصیل علوم ادبی و دینی کرد. از معروف‌ترین آثار دهقان، می‌توان به دیوان اشعار او اشاره کرد که به «شکرستان» معروف است.

عمان سامانی: میرزا نورالله عمان سامانی، ملقّب به «تاج الشعرا» و متخلّص به «عمان سامانی»، یکی از معروف‌ترین شاعران ملی است و کتاب شعر بسیار معروفی به نام گنجینة الاسرار دارد که در آن وقایع عاشورا را به زبان شعر توضیح می‌دهد.

سامان _ نگین گردشگری چهارمحال وبختیاری

مکان های تفریحی سامان

پل تاریخی زمانخان:

مهمترین این پل های تاریخی پل تاریخی “زمانخان” است و یکی از بی نظیر ترین جاذبه های دیدنی شهرستان سامان در استان چهارمحال و بختیاری به شمار می رود که در فهرست آثار ملی به شماره ۱۷۴۴ ثبت شده است و در فاصله ۲۹ كيلومتري شمال شهركرد و ۵ كيلومتري شهر سامان واقع شده که قدمت آن به دوره صفويه مي‌رسد.

ساختمان اين پل در دوره صفويه در زمان يكي از روساي طوايف قشقايي به نام زمانخان احداث شده است. اين پل را بروي رودخانه زاينده‌رود بصورت دو دهنه طاق قوسي به طول ۲۲ متر و به عرض پنج متر و به ارتفاع ۱۳ متر در سال ۱۰۲۲ هجري قمري بنا گذاشته شده است.

اين بنا برروي صخره‌هاي سنگي طبيعي با مصالحي از آجر با ملات گچ و خاك در تمام بدنه و طاقها و همچنین سنگ در پايه‌هاي آن ساخته شده است.

ترکیب مناظر رود خروشان زاینده رود، پل زمانخان و طبیعت زیبای منطقه و نیز اقدامات انجام شده برای رفاه گردشگران، این ناحیه را از مهمترین قطبهای گردشگری استان چهارمحال و بختیاری قرار داده است.

دهکده سیاحتی زاگرس که دارای واحدهای اقامتی زیبا و مشرف به زاینده رود و پل زمانخان است در مجاورت این پل بنا شده است.

جاده آسفالته، واحدهای اقامتی و پذیرایی (هتل گلهای سامان و مجتمع توریستی) پارکینگ، سکوی نشیمن، تجهیزات برای بازی کودکان، فضای سبزو سرویس بهداشتی و فاصله دو کیلومتری تا پمپ بنزین از امکانات و تسهیلات موجود در این کانون گردشگری است.

پل کاهکش:

پل کاهکش یکی از پل های گردشگری واقع در روستای کاهکش شهرستان سامان است و در ۲۵ کیلومتری مرکز استان قرار دارد.

این روستا در حاشیه رودخانه زاینده رود قرار گرفته و جمعیتی حدود هزار نفر در آن ساکن هستند. همسایگان این روستا روستاهای شوراب صغیر، چم نار و چم خرم است که دارای باغات گسترده هلو و بادام هستند.

مردم در این روستا به کار باغداری ، کشاورزی و دامداری مشغولند و از مهمترین محصولات آنها میتوان به گردو ، بادام ، هلو ، گندم و جو اشاره کرد.

پل تاریخی هوره:

پل تاریخی هوره از بناهاي تاريخي عهد صفوي است که ساخت این پل در خرداد ماه سال ۱۳۳۷ هجری شمسی آغاز و در پاییز سال ۱۳۳۸ به اتمام رسیده است.

این پل به علت از بین رفتن پل قدیمی هوره و صعب العبور بودن رودخانه مخصوصا در زمستان و فصل بارندگی ساخته شده است.

پل هوره توسط مرحوم حاج سید عطاالله مرتضوی و مرحوم حاج محمد یادگار و کمکهای اهالی روستا احداث شده است.

نام پل به روستایی که در آن قرار دارد منصوب شده است. پل هوره دارای هفت دهانه وهشت ستون است، دهانه مرکزی بزرگتر از سایر دهانه ها است.

طاق ها نیم دایره و به روش رومی سنگ چین شده است. پل به طول۸۶٫۳۲ ، عرض۸٫۹۹ و ارتفاع ۶٫۷۸ متر است. مصالح استفاده شده در پل بوم آورد و تمامی از سنگ با ملات ماسه سیمان است.

سامان دارای شش بنای با ارزش تاریخی شامل مسجد جامع، حمام قدیمی ملا رحیم، حمام بالا ده، مسجد ابوالفضل، مقبره دهقان سامانی، مسجد و حسینیه آل محمد(ص) است که به معرفی دو بنای مذهبی و تاریخی آن می پردازیم.

مسجد جامع  سامان متعلق به  دوره قاجار است و در سال ۸۶ به شماره ۱۹۶۷۶ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید که این مسجد دارای شبستانهای وسیع و دیوارههای مجلل است و مسجد ابوالفضل که متعلق به دوره قاجار است و در سال ۸۷ به شماره ۲۳۸۲۵ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید.

آرامگاه دهقان سامانی میرزا ابوالفتح سامانی که از شعرای سامان است در سال ۱۳۲۰ هجری قمری وفات کرده است که مقبره زیبایی برای این شاعر در جنوب شهر بنا شده است.
blank
دیگر جاذبه های گردشگری شهرستان سامان:

از دیگر قابلیت های این شهرستان در جذب مسافر و گردشگر وجود و ثبت چهار روستای هدف تاریخی و گردشگری شامل یاسه چاه، هوره، چلووان و سوادجان در شهرستان سامان است که این روستاها با قابلیت هایی شامل نوع بافت معماری، ویژگیهای فرهنگی و اقلیمی منحصر به فرد، جاذبه های طبیعی، صنایع دستی و توجه به توسعه صنعت گردشگری در بخش روستایی حایز اهمیت که دو روستای یاسه چای و سوادجان از لحاظ بافت تاریخی بسیار حایز اهمیت است که به معرفی آنها می پردازیم.

روستای بدون کوچه یاسه چاه:

روستای هدف تاریخی و گردشگری یاسه چای که در ۶۰ کیلومتری نجف آباد اصفهان و ۵۲ کیلومتری شهرکرد قرار دارد. بافت این روستا از خشت متعلق به دوره صفویه است. ارتفاع روستای یاسه چاه از سطح دریا یک هزار و ۹۰۹ متر است و آب و هوای آن در فصل‌های بهار و تابستان، ملایم و مطبوع و در زمستان‌ها، نسبتاً سرد است. رودخانه پرآب زاینده رود در شرق روستا جریان دارد.

روستای سوادجان روستای با دالان های سرپوشیده:

روستای گردشگری سوادجان از سطح دریایک هزار و ۹۰۰ متر ارتفاع دارد و آب و هوای آن در بهار و تابستان مطبوع و دلپذیر و در زمستان، سرد و خشک است.

سوادجان از روستاهای قدیمی استان چهارمحال و بختیاری است، که تاریخ شکل‌گیری آن به اوایل دوره صفوی مربوط می‌شود.

روستای زیبا و دره‌ای سوادجان در حاشیه زاینده‌رود استقرار یافته و بافت مسکونی متراکمی دارد. خانه‌های این روستا معمولاً ایوان دارند. حیاط خانه‌های روستا بزرگ، با کاربری‌های متعدد است. مصالح استفاده شده در ساخت خانه‌ها عمدتاً چوب، سنگ و گل است. در ساخت خانه‌های جدید از مصالح مقاوم آهن، آجر، سیمان و گچ استفاده می‌شود.

جاذبه‌های گردشگری روستای سوادجان که موقعیت دره‌ای و ساحلی دارد، واجد ارزش‌های گردشگری و تفرجگاهی بسیاری است، عمده‌ترین جاذبه‌های طبیعی این روستا در تنوع پوشش گیاهی و حیات وحش پیرامون روستا جلوه‌گر شده است.

باغات انبوه میوه در روستای سوادجان از جاذبه‌های ارزشمند طبیعی به شمار می‌آیند و به ویژه در فصل بهار بر زیبایی‌های روستا می‌افزایند.

غار آهکی و کوه محلی قیس از دیگر جاذبه‌های طبیعی این روستاست. فضای اطراف این غار آهکی از گل‌ها و گیاهان خودرو پوشیده شده است.

مرتبط:

پوشش و تمدن استان چهارمحال بختیاری

شیراز و سوغاتی ها آن

بازار شیراز دیدن دارد؛ شهری که در گذشته های دور یکی از مراکز مهم مبادلات کالا بین بازرگانان هندی و عربی با ایرانیان بوده است. نزدیکی به بنادر جنوبی و قرار گرفتن در مسیر کاروان هایی که از شرق به غرب یا از شمال به جنوب می رفتند، موجب رشد و رونق کسب و کار تجارت در این شهر شد. انتخاب این شهر به عنوان پایتخت در دوره زندیه، رونق این بازار را بیشتر از پیش کرد. روند این تجارت پر رونق تا امروز هم ادامه داشته است.

چطور برسیم؟

برای رسیدن به بازار سنتی شیراز، ساده ترین راه رفتن به چهارراه معروف زند است.پس از آنکه از میدان شهرداری و از کنار ارگ کریمخانی گذشتید، به بازار وکیل می رسید. سمت راست شما بازار جنوبی و سمت چپ بازار شمالی قرار دارد. بیشتر گردشگرانی که قصد دیدن و خرید از بازار وکیل را دارند، قسمت جنوبی بازار را ترجیح می دهند؛ همان بازاری که به حرم شاهچراغ (ع) ختم می شود.

 

چه بخریم؟

خوردنی: در محدوده چهار سوق می توانید کلوچه، مسقطی های سنتی شیرازی و حلوای مسقطی لاری ها را بخرید. نان برنجی فسایی ها را که به «نان فسایی» معروف است، در شیرینی فروشی های این بخش بازار می توانید بخرید. از «نان یوخه» شیرازی هم غفلت نکنید.

دستبافت ها: اگر به خرید گبه یا همان فرش دستباف معروف عشایر علاقه دارید، به چهارسوق بازار بروید، البته قیمت گبه کمی گران است و اگر پول خرید گبه را ندارید، گلیم عشایر با نقش و نگارهایی که از طبیعت الهام گرفته شده، می تواند جایگزین خوبی باشد.

پارچه: از بازار وکیل می توانید پارچه های رنگارنگ عشایر فارس را هم بخرید. از سمت چهارسوق که به سمت سرای مشیر بروید، سمت راست شما بازاری وجود دارد که به بازار و راسته «شمشیرگرها» معروف است. پارچه و خیاط هم کنار هم هستند. خانم های خیاط ماهری در اینجا هستند که اگر بخواهید از این پارچه ها یک لباس زیبای عشایری برای تان می دوزند.

خاتم و منبت: در حمام وکیل غرفه ای وجود دارد که می توانید بخشی از صنایع دستی شیراز مثل خاتم و منبت را از آنجا تهیه کنید. قلم زنی شیرازی هم از دیگر صنایع دستی معروف شیراز است. ( بیشتر بخوانید: فرهنگ بومی شیراز)

 

عرقیجات و گیاهان کوهی: گلبرگ بهارنارنج از سوغاتی هایی است که بهترینش را در شیراز پیدا می کنید. خلال نارنج شیراز هم خیلی معروف است. پونه کوهی شیراز هم بخرید که آن را برای ماست و دوغ استفاده می کنند. گلنار فارس هم برای جوش صورت توصیه می شود. می توانید عرقیجات معروف شیراز را پشت ارگ کریمخانی تهیه کنید. از معروف ترین عطاری های شیراز، «چهل گیاه» در خیابان قصرالدشت نرسیده به عفیف آباد قرار دارد.

سرای مشیر: به انتهای بازار وکیل که برسید، سمت چپ شما «سرای مشیر» قرار دارد. «میرزا ابوالحسن خان مشیرالملک» از وزرای فارس در دوره قاجاریه، حدود ۱۶۰ سال پیش تصمیم به ساخت این سرا، در انتهای جنوبی بازار وکیل و در گوشه شرقی آن گرفت. در سرای مشیر همه چیز پیدا می شود.

نکته
مسجد وکیل شیراز در کنار بازار، میدان و حمام وکیل به دستور کریم خان زند ساخته شد. دیدن این مسجد را که به «مسجد سلطانی» هم معروف است، از دست ندهید.

 

منبع: ماهنامه سرزمین من

مرتبط:چ

بهشت گمشده شیراز کجاست؟

حفظ خانه‌های تاریخی شیراز

هم‌‎پیوندی اصفهان با «بنت»

رییس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی مجمع شهرداران کلانشهرهای ایران گفت: اصفهان شهر «بنت» را برای هم پیوندی با خود انتخاب کرده تا این شهر را به سطحی از تاب آوری و پایداری برساند و به صورت شبکه‌ای، زیستگاه‌های انسانی و کانون های جمعیتی اطراف آن را نیز متنعم کند.

محمد عیدی اظهار کرد: طرح «هم‌پیوندی» با شهرهای بلوچستان متعاقب سیل بنیان برافکن در این منطقه که هم وطنانمان را متحمل خسارت کرد، مطرح شد.

وی افزود: به لحاظ رنج مضاعفی که سیل بر دوش مردم بلوچستان گذاشته بود و اینکه هموطنان سیل‌زده با وجود ظرفیت‌های بسیار زیاد طبیعی و فرهنگی، در منطقه‌ای محروم زندگی می‌کنند، این طرح بسیار حائز اهمیت است.

وی تصریح کرد: همه در کشور عضو یک پیکر هستیم و انتخاب واژه «هم‌پیوندی» دلالت بر اعضای یک پیکر دارد، از این رو باید اصفهان و کلانشهرهایی که توان برداشتن گام‌هایی برای توسعه پایدار را دارند و از سوی دیگر به لحاظ اینکه توسعه پایدار مستلزم ایجاد زنجیره ارزشی از تمام کُنشگران است، تلاش شود که شهرها هم‌پا با یکدیگر رشد کنند.

معاون فرهنگی شهردار اصفهان با بیان اینکه وقوع سیل اثرات سوء به لحاظ تخریب منابع طبیعی و اموال مردم بر جای می‌گذارد، اما پس از سیل نیز تألمات روحی ناشی از آن به لحاظ اجتماعی به بار محرومیت اضافه می‌کند، گفت: طرح «هم‌پیوندی» در کلامی ساده بیانگر آن است که شهر اصفهان در مسیر توسعه پایدار دست دیگران را بگیرد و آنها را در این مسیر به لحاظ اجتماعی، فضاهای کالبدی و تاب‌آور شدن، همگام کند.

وی تاکید کرد: فرزندان بلوچستان فرزندان وطن هستند و این شهر به لحاظ داشتن صنایع دستی و فرهنگ بسیار غنی، استعداد آن را دارد که گردشگری طبیعی و فرهنگیِ قدرتمندی در آن متمرکز شود.

عیدی با بیان اینکه صنایع دستی زنان و مردان این دیار نیز می‌تواند تبدیل به یک منبع سودآور باشد، به شرط آنکه شهرهای بزرگی مانند اصفهان از شهرهای بلوچستان حمایت و آن را در مسیر توسعه پایدار قرار دهند، تاکید کرد: فرهنگ مردم این خطه می‌تواند به لحاظ اقتصاد فرهنگ برای آن دیار و کشور درآمدهای پایدار ایجاد کند به شرط آنکه در مسیر توسعه پایدار همگام با هم به بازارهای جهانی متصل شویم؛ بر این اساس کارگروهی در سفر شهردار اصفهان به سیستان و بلوچستان تشکیل و به این موضوع آینده نگرانه نگاه شد و اقدامات فرآیند محور صورت گرفت که متنج به ارائه «طرح هم‌پیوندی» شد.

رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی مجمع شهرداران کلانشهرهای ایران اظهار کرد: شهردار اصفهان طرح «هم‌پیوندی» را به عنوان یک طرح خلاقانه مطرح کرد و مقرر شد یکی از شهرها را برای هم‌پیوندی انتخاب کند، البته از واژه خواهرخواندگی استفاده نکردیم زیرا دلالت بر روابط بین فرهنگی در عرصه و رابط بین‌الملل داشت.

معاون فرهنگی شهردار اصفهان ادامه داد: شهردارپس از بازگشت به شهر اصفهان در این باره نامه‌ای برای شهردار تهران به عنوان رئیس مجمع کلانشهرهای کشور نوشت و پیرو آن طرح هم‌پیوندی در کمیسیون فرهنگی اجتماعی کلانشهرهای کشور مطرح شد تا ۱۸ کلانشهر کشور، شهرهایی را برای هم‌پیوندی انتخاب کنند.

عیدی با اشاره به انتخاب شهر «بنت» به عنوان خواهرخوانده، گفت: اصفهان شهر «بنت» را برای هم پیوندی با خود انتخاب کرده تا این شهر را به سطحی از تاب‌آوری و پایداری برساند و به صورت شبکه‌ای، زیستگاه‌های انسانی و کانون‌های جمعیتی اطراف آن را نیز متنعم کند.

رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی مجمع شهرداران کلانشهرهای ایران تصریح کرد: امروز باعث افتخار است که طرح «هم‎پیوندی» نه تنها در مجمع کلانشهرها بلکه مورد استقبال مردم بلوچستان نیز قرارگرفته است.

وی با بیان اینکه روز گذشته نامه‌ای از طرف شهردار، رئیس شورای شهر، امام‌جمعه شیعه و سنی، چهار طایفه بزرگ و مردم شهر «بنت» برای شهردار اصفهان ارسال و از اینکه این شهر به عنوان هم پیوند اصفهان انتخاب شده، ابراز خرسندی کردند و به طور رسمی از شهردار اصفهان برای سفر به شهر بنت دعوت به عمل آوردند.

معاون فرهنگی شهردار اصفهان تصریح کرد: اصفهان آمادگی دارد همراه با تشکل‌های مردم نهاد فعال در حوزه‌های اجتماعی، خدماتی همچنین ساختارهای رسمی فعال در شهرداری اصفهان به کمک مردم شهر بنت شتافته و الگویی از توسعه پایدار را مبتنی بر اقتضائات زیست بومی آن منطقه ارائه کند تا از توسعه پایداری که ایجاد می‌شود همه کشور متنعم شوند.

وی تاکید کرد: با توجه به اینکه در کمیسیون فرهنگی و اجتماعی کلانشهرها طرح «هم‌پیوندی» مطرح و مصوبه اول آن با حضور نمایندگان ۱۸ کلانشهر کشور در کمیسیون فرهنگی دریافت شد، امیدواریم روز ۱۳ اسفندماه سال جاری که مجمع شهرداران کلانشهرها در شهر اراک برگزار می‌شود، این طرح تصویب و دیگران نیز پیشگام خدمت رسانی به هموطنان خود در سیستان و بلوچستان شوند.

مرتبط:

سفر به اصفهان ؛ شهر خلاق یونسکو

چگونه شهری چشم نواز داشته باشیم؟

امروزه یکی از موضوعات مهم در آرامش بصری و چشم نوازی محیط، توجه به منظر و سیمای شهری بوده و خوشایند مردم هر جامعه حضور در فضایی زیبا و عاری از هر گونه اغتشاش محیطی است، حال باید دید چگونه با وجود محدودیت منابع مالی می‌توان به این مهم دست یافت چراکه حوزه زیباسازی اهمیت بسیاری برخوردار است.

منظر به داده‌هایی محسوس جهان اطراف ما خلاصه نمی‌شود، بلکه پیوسته در ارتباط با ذهنیت ناظر تشخص می‌یابد؛ ذهنیتی که بیش از یک نگاه بصری معمولی است، بدین ترتیب منظر شهری در آغاز امری عینی است که به واسطه کیفیت ظهور عوامل فیزیکی محیط موجودیت می‌یابد، اما به تدریج و به واسطه حضور در شرایط تاریخی و تکرار شدن در مقابل گروه انسان‌های درک کننده آن، برخوردار از وجود ذهنی در مخاطب خود گشته و به عنصر مشترک پیونددهنده افراد جامعه بدل می‌شود.

از این رو بررسی موضوع منظر شهری اقدامی دو بعدی به شمار می‌رود، از یک سو به مؤلفه‌های محسوس (و عمدتاً بصری) سازنده فضا می‌پردازد و از سوی دیگر به شرایط ذهنی شامل ابعاد تاریخی، خاطره‌ای هویتی و امثال آنها نظر می‌کند که این اقدامات منظر شهری را مشتمل بر سه هدف مستقل و جداگانه زیبایی‌شناسی، هویتی و عملکردی می‌کند.

زیبایی شناسی در افراد واکنشی مطبوع و لذت‌بخش ایجاد می‌کند، توجه به جنبه کالبدی فضا، نوع احجام و نحوه ترکیب‌بندی آن‌ها، رنگ، مصالح، هم‌جواری، تضادها، نقاط عطف و شاخص، پوشش گیاهی، حضور عناصر طبیعی و سایر مشخصه‌هایی که ابعاد ملموس را شکل می‌دهد، در این رده قرار می‌گیرد.

روشن است که زیباشناسی مورد نظر، تابعی از مؤلفه‌های اقلیمی، تاریخی، هنری، دینی، سنتی، فرهنگی و… است. از طرف دیگر اهداف عملکردی منظر شهری همانند خوانا کردن محیط و آرام سازی آن، اهداف هویتی که ایجاد احساس خوشبختی، آسایش، آرامش و امنیت است و یا توجه به مسائل زیست محیطی، از جمله کارکردهایی است که در بهبود سیما و منظر شهری باید موردتوجه قرار گیرد.

اکنون این سوال مطرح می‌شود که برای رسیدن به فضایی مطلوب و تحقق این اهداف، باید سرمایه گذاری ابتدایی در محلات صورت پذیرد یا در شهر؟ و آیا شهر هویت دهنده به محلات محسوب می‌شود یا هویت‌های محلی شکل‌دهنده یک هویت جامع شهری است؟

در این راستا توجه به پایداری محلات می‌تواند یاری‌دهنده مدیران شهری باشد، مهم‌ترین ویژگی محله پایدار آن است که در آن چهار عنصر «کالبد»، «فعالیت»، «تصورات» و «اکوسیستم» به طور هماهنگ در مستقر ساختن و شکل بخشیدن به منظر شهری سهیم است، اینکه فکر کنیم هویت شهر مسئله جدای از هویت و تاریخ تک‌تک افراد آن است، موضوعی نادرست به نظر می‌آید. چراکه این تک‌تک افراد جامعه است که با تعاملات، رفتارها و فضای شکل‌گیری این ارتباط، هویت جمعی یک جامعه را شکل می‌دهد.

تنوع و آداب و رسوم محلی خود می‌تواند به عنوان شاخصه‌ای برای پویایی و تعاملات بین فردی در شهرها محسوب شود که نه تنها موجبات رشد و سرزندگی ساکنان شهر را فراهم می‌آورد بلکه می‌تواند به عنوان شاخصه‌ای ملی و یا فراملی مطرح شود البته مکمل بودن مجموعه سیاست‌های مدیریت شهری در ارتباط با منظر شهری و طراحی فضاهای شهری یکی از مسائل اصلی در این زمینه است که به آن اشاره خواهد شد.

در ادامه برخی از سیاست‌های رسیدن به پایداری در بعد زیباشناسی و در سطح طراحی فضاهای شهری را می‌توان اینگونه برشمرد:

 اول سازگاری سبک‌های ساختمانی در ساختمان‌های متفاوت می‌تواند با ایجاد روابطی معنادار و مشخصه‌های مشترک در آنها محله را به سمت ارزش‌های پایدار بصری و کارکردی سوق دهد تا بتواند به سیمای یک محله تشخص خاص بخشد.

 دوم خواص رنگ‌ها و تأثیرات روانی آن‌ها و نقششان در ادراک و دستیابی به مراتبی از مطلوبیت‌های فضایی بسیار قابل تأمل است، اغتشاش بصری ناشی از بهم ریختگی انتظام رنگ‌ها و تأثیر منفی شأن بر وحدت فضایی محیط، در مواردی کمتر از تأثیر مشابه عناصر کالبدی نیست.

 سوم وحدت فضایی، به صورتی که عناصر تشکیل‌دهنده فضای محله باید به کلیت یگانه‌ای منتهی شود و معماری محله باید ویژگی‌های متفاوت ناشی از ترکیب متنوع و موارد زیبایی شناسی برآمده از هماهنگی و تضادها را در کلیتی معنادار به وحدت برساند.

 چهارم پیوستگی جداره بیرونی که به ایجاد وحدت فضایی کمک می‌کند. اتصال بدنه‌ها در قالب ضوابط شناخته‌شده شهری نقش مهمی در بهبود منظر محیط و مطلوبیت‌های بصری آن دارد و می‌تواند به غنای فضایی منجر شود.

 پنجم توجه به عناصر هویتی و فرهنگی در محلات و متناسب سازی فضای کالبدی محله با محوریت و در شعاع آن موجب هویت‌بخشی به محلات در شهر خواهد شد.

به طور مثال در محله‌ی آزادان اصفهان وجود مسجد گنبد می‌تواند به عنوان یک پتانسیل محلی محسوب شود که می‌توان با محور قراردادن و تشخص بنای آن، همچنین با انتخاب طیف رنگی مناسب (اعم از رنگ آمیزی، نورپردازی و …) در گذرهای منتهی به آن و یا ایجاد مکان‌های دیدار و پاتوق محلی در همسایگی این فضا، ایجاد بازارچه‌های محلی و… باعث به وجود آمدن جذابیت بصری، هویت مستقل محلی و قابلیت گردشگری برای محله شده و فضاهای کالبدی را حول آن مهندسی کرد.

در نهایت لازم به ذکر است، در مقابل آنچه تاکنون بیان شد، انتخاب سیاست تمرکز بر معابر اصلی شهر و انجام اقدامات بزرگ مقیاس در سطح شهر نیز دارای فوایدی از جمله توسعه و زیبایی فضاهای اصلی شهر، در دسترس‌تر بودن فضاهای زیباسازی شده در محورهای اصلی، مخاطب بیشتر و فراگیرتر، قابل رؤیت بودن تغییرات و مناظر چشم‌نواز توسط گردشگران بیرونی و در نتیجه افزایش قدرت بازاریابی شهر است که خود مزایای مهمی به حساب می‌آید.

همچنین تعامل‌پذیر نبودن المان‌های بزرگ شهری، نگاه گذرا و انفعالی بدون هیچ احساس تعلقی به آن و ازدحام و تزاحم محیطی را می‌توان از نتایج سوء این سیاست برشمرد، از طرف دیگر توجه به زیباسازی بافت درونی محلات نتایجی همچون ایجاد فضای مکث، افزایش تعاملات محلی و اجتماعی، آرامش و دوام تعاملات، خاطره سازی و القای حس تعلق، افزایش قابلیت پیاده روی، حذف نقاط بی دفاع و آسیب‌زا و تعامل‌پذیر شدن فضا و المان‌ها را در بر خواهد داشت.

در واقع بر اساس نگاهی جدید، توجه به محلات را می‌توان شکل‌دهنده خرده هویت‌های تأثیرگذار در هویت، کالبد و منظر شهر دانست. در این تفکر محلات شهر، نقاط گلوگاهی در بهینه سازی منظر شهری به شمار می‌آید که در پویایی و سرزندگی شهر تأثیر بسزایی داشته و از طرفی موجبات شکل‌گیری و رونق گردشگری در محله‌های شهر را نیز فراهم خواهد آورد.

بدین ترتیب لازم است موقعیت خود را در انتخاب هر کدام از این سیاست‌ها مشخص کرده و بدانیم به چه میزان باید در نگاه مدیریتی و اختصاص بودجه ارگان‌های ذی‌ربط به محلات، بازنگری حاصل کرده و استفاده از آموزه‌های نوین منظر شهری و پایداری محلات را در دستورکار شهرداری‌ها مخصوصاً معاونت شهرسازی و سازمان زیباسازی قرار دهیم تا تصمیم‌گیری‌های مرتبط با معماری و شهرسازی محلات، رنگ و بویی تازه به خود گرفته و مکانی چشم‌نواز همراه با آرامش و آسایش برای شهروندان فراهم شود.

یادداشت از: مجید خاشعی، کارشناس مدیریت امور هماهنگی و نظارت شهرداری اصفهان

مرتبط:

وضعیت نابسامان تنها تپه باستانی شهر اصفهان

جهت یابی به کمک پوشش گیاهی

گاهی به درون طبیعت پر عمق و سرسبز جنگل قدم می گذارید. طبیعتی که هر چند بسیار زیباست اما هر چه به درون آن بیشتر پیش می روید، بیشتر آن را مشابه می یابید. تمام قسمت های جنگل ممکن است به نظرتان شبیه هم بیاید و گاهی در طی مسیر به سمت محل اتراقتان ممکن است که راه را گم کنید. شاید از مسیری دوبار عبور کنید و اصلا متوجه آن نشوید. گاهی حتی بعضی از مناطق جنگلی آنقدر درختان متراکم و نور کمی دارند که دیدن خورشید و تشخصیص جهت حرکت خورشید را برای شما سخت می کنند. در این مواقع اگر راه خود را گم کنید، چگونه باید به مسیرتان ادامه دهید؟ چگونه راه برگشت را پیدا کنید.جهت یابی اولین قدم برای پیدا کردن مسیر برگشت به خانه است و طبعا درون طبیعت هایی همانند جنگل و یا مناطقی که پوشش گیاهی فراوان دارند، دانستن جهت یابی به کمک پوشش گیاهی می تواند بسیار حیاتی و کارساز برایتان باشد. در این مطلب برای شما از جهت یابی به کمک پوشش گیاهی صحبت خواهیم کرد.

برای جهت یابی به چه عناصر طبیعی نیاز است؟

فکر کنید که درون طبیعت گیر افتاده اید و هیچ گونه وسیله ای برای تعیین جهات چهارگانه ندارید. در کوله پشتی تان خبری از جی پی اس و قطب نما نیست. همچنین گوشی تان به اینترنت وصل نمی شود و یا حتی شارژ باتری تمام کرده است. در نتیجه شما در طول روز در میان جنگلی سرگردان شده اید و به دلیل تشابه مناظر جنگل نمی دانید راه  خانه و محل کمپ کدام سمت است؟ در این مواقع خونسردی خود را حفظ کنید. یادتان باشد “جمله طبیعت خودش، راه برگشت را به شما نشان می دهد” کاملا درست است. وقت آن رسیده است که کمی دقیق تر به طبیعت اطرافتان نگاه کنید.

جهت یابی به کمک خزه وگل سنگ

شاید بتوان ساده ترین جهت یابی به کمک پوشش گیاهی را جهت یابی با خزه و گلسنگ دانست. خزه ها و گلسنگ ها بر روی درختان و سنگ ها می رویند. بنابراین حتی اگر پوشش گیاهی در اطرافتان نبود، به سنگ ها دقت کنید. خزه ها و گلسنگ ها در مناطق مرطوب درخت ها و سنگ ها رشد می کنند. مناطقی که خنک هستند، اکثر مواقع در سایه قرار دارند و در نتیجه خورشید به آن ها نمی تابد. هر چند این روش خیلی دقیق و قابل استناد نیست اما اگر تمام عوامل را در نظر بگیرید، می توانید محدوده جهت های چهارگانه را بیابید. جهت یابی به کمک پوشش گیاهی و این روش نیازمند مهارت و تمرین خاصی نیز هست که با نکته سنجی و موشکافی طبیعت اطرافتان به دست می آورید.

به دلیل اینکه ما در نیم کره شمالی قرار گرفته ایم، خورشید کمی متمایل به جنوب در آسمان حرکت می کند. در فصل های سرد بیشتر به سمت افق جنوبی منحرف می شود و شما طول سایه بیشتری دارید. در فصل های گرم نیز خورشید بیشتر عمود بر ما می تابد. در نتیجه سایه کمتری ایجاد می کند. در نتیجه در جهتی که در مقابل تابش خورشید قرار دارد، خزه و گلسنگ نمی روید.

جهت یابی به کمک پوشش گیاهی بسیار تحت تاثیر عواملی همچون فصلی که در آن قرار دارید و زاویه تابش خورشید، بادهای موسمی و فصلی، بادهای غالب، تراکم درختان و حتی حیوانات گیاه خوار منطقه است. قبل از اینکه جهت مورد نظر خود را پیدا کنید باید به تمام این موارد در منطقه ای که به آن وارد شده اید، اطلاع داشته باشید. عموما مردم محلی اطلاعات جامعی از بادهای غالب و طبیعت اطراف خود دارند.

به شما توصیه می کنیم که اگر طبیعت گرد ماهری هستید یا می خواهید (چه به تنهایی و چه با گروه) وارد طبیعتی شوید که پوشش گیاهی (طبیعت هایی به جز بیابان ها و صحراها) دارد، حتما اطلاعات خود را راجع به آن منطقه بالا ببرید.

جهت وزش بادهای غالب را نه تنها از سایت ها و کتاب های گوناگون می توانید پیدا کنید، بلکه تنها با صحبت با اهالی آن منطقه می توانید به این موضوع پی ببرید.

از مردمی که در آنجا زندگی می کنند بپرسید که بادها از کدام جهت می وزند؟ مردم محلی حتی زمان وزش بادها را نیز می دانند. اما بادها چه ربطی به خزه و گلسنگ دارد؟ یادتان باشد که باد نیز همانند یک سشوار عمل می کند. به هر جایی که می وزد آن منطقه را خشک می کند و رطوبت را از آن می گیرد. در نتیجه بر روی سنگ ها و درختان جهتی که در مقابل وزش باد است، خزه و گلسنگی نمی بینید.

blank

اما خورشید و باد که بر روی خزه و گلسنگ تاثیر دارند، چگونه می توانند جهت های چهارگانه را برای ما مشخص کنند؟ جهت یابی به کمک پوشش گیاهی در این روش چه معنایی دارد؟

بگذارید برایتان مثالی بزنیم. شما در نیمکره شمالی قرار دارید و فصل زمستان است. در نتیجه خورشید زاویه تابش خورشید دیگر عمود بر شما نیست و زاویه دار می تابد. در منطقه ای همانند گیلان که منطقه ای پر درخت است و در نزدیکی سواحل دریای خزر قرار گرفته اید. از قبل راجع به جهت وزش بادها در این منطقه از اهالی پرسیده اید. بیشتر بادهای مرطوب و خنک گیلان در فصل سرد بادهایی هستند که از جهت شمال غربی به منطقه می بارند. بادی که از جهت شمال شرقی می وزد را باد مطلوب و خشک می دانند. همچنین بادهای زمستانی در این ناحیه از جهت شمال، شرق و غرب می وزند. اکثر این بادها اگر چه سرد هستند، اما مرطوب نیز می باشند و احتمال وجود گلسنگ در این جهت ها وجود دارد.

بنابراین جهت یابی دقیقی به شما نمی دهد. اما برای جهت یابی به کمک پوشش گیاهی به دنبال مناطق باز جنگلی بگردید که آفتاب به تنه درختان و سنگ ها می تابد. در این صورت شما در نقاطی که آفتاب به درختان می رسد، در تنها نقطه ای که خزه و گلسنگ نخواهید دید، جنوب است. با پیدا کردن جنوب می توانید باقی جهات چهارگانه را پیدا کرده و به کمپ و روستای نزدیک خود برگردید.

این روش ها چندان دقیق نیست و شما باید هر چند تا علامت طبیعی که می توانید پیدا کنید. همچنین یادتان باشد جهتی که رو به جنوب قرار دارد، آفتاب بیشتری دریافت می کند. در نتیجه درختان و شاخ و برگ بیشتری دارد. در کل می توان گفت که سمت شمال درخت ها و سنگ ها، گلسنگ و خزه بیشتری دارد. تنه درخت ها در سمت شمال رطوبت و سایه بیشتری دارند.

جهت‌یابی با تنه درخت‌های بریده شده

یکی از روش های جهت یابی به کمک پوشش گیاهی توجه به تنه درختان بریده شده است. اگر در منطقه ای قرار گرفته اید که چنین موردی را مشاهده کردید، می توانید از آن برای جهت یابی استفاده کنید. روش کار در این روش به این صورت است که تنه درخت بریده شده ای که ریشه هایش هنوز در زمین است را انتخاب کنید. به دایره های عمر درخت بر روی تنه بریده شده نگاه کنید. این دایره های عمر هر چند که هم مرکز هستند اما به یک سمت کشیده و فشرده شده اند. آن سمت از این دایره های هم مرکز که بیشتر به هم نزدیک بوده و فشرده هستند، نشان دهنده سمت شمال و سمتی که حلقه های سن درخت از یکدیگر فاصله بیشتری دارند، سمت جنوب را نشان می دهد.

 

نکات:
– پوسیده بودن یک سمت از درخت ها، نشان دهنده جهت شمال است.
– در مناطق خشک هم که اصلا خزه‌ای وجود نداره!
– یادتون باشه که معمولا خزه‌ها در جهت نور آفتاب (جنوب)، خرمایی رنگِ و تو جاهای سایه و مرطوب، سبز یا طوسی رنگ هستند.

جهت‌یابی به کمک گل‌ها و گیاه‌ها

گیاه‌ها و گل‌های درختان نیز می توانند در جهت یابی راهنمای شما باشند. جهت یابی به کمک پوشش گیاهی هر چند مسیر دقیق را همانند قطب نما و جی پی اس به شما نشان نمی دهند اما می توانند محدوده جهات چهارگانه را برایتان مشخص نمایند. در این میان گل ها و گیاهان تمایل بسیار دارند که به سمت آفتاب بچرخند. یعنی یا رو به سمت جنوب هستند یا در اوایل صبح رو به سمت شرق و جایی که خورشید طلوع می کند.

در این میان بسیاری از گیاهان در طبیعت خود به عنوان یک قطب نمای طبیعی شناسایی شده اند. به عنوان مثال گیاه قطب نما یا رُزینوید (Rosinweed)  همیشه جهت گیری شمالی جنوبی دارد. یعنی برگ بعضی برگ هایش به سمت شمال و برگ های دیگری به سمت جنوب چرخیده اند. هر چند این گیاه در قاره آمریکا وجود دارد اما در دیگر مناطق نیز می توان گیاهان بومی با چنین خاصیتی را شناسایی نمود. از دیگر درختانی که برای جهت یابی به کمک پوشش گیاهی می توانید به آن ها به عنوان قطب نما اشاره کنید، گیاهانی همانند اکالیپتوس استرالیایی با برگ هایی شمالی-جنوبی و نخل رهنوردان با شاخه هایی شرقی-غربی هستند. در نتیجه هر چه آگاهی شما از یک گونه گیاهی بالاتر باشد، بهتر می توانید برای جهت یابی به کمک پوشش گیاهی راه خود را پیدا نمایید.
جدای از موارد بالا، اگر روش های ساخت قطب نما در طبیعت را بدانید هم، می توانید به راحتی جهت شمال را پیدا نموده و به مقصد خود برسید.

blank

جهت‌یابی با درخت‌ها

بعضی از درختان برای رشد نیاز به آفتاب بیشتری دارند و چون آفتاب بیشتر از سمت جنوب می‌تابد تراکم چنین درختانی را در جنوب بیشتر می بینید. درخت‌هایی همانند صنوبر سیاه و سفید، راش، بلوط، درخت‌های آزاد، شاه بلوط هندی، افرا نروژی و درخت اقاقیا از جمله این درخت ها هستند.

نکته‌ها
– پوست درخت‌های قدیمی در سمت رو به آفتاب (جنوب) معمولا نازک‌تر است.
– به خاطر نوع تابش خورشید، شاخه‌های جنوبی اکثر درخت‌ها افقی‌تر و شاخه‌های شمالی عمودی‌تر رشد می کنند.
– اگر در مناطقی همانند کوه‌های سنگی قرار دارید، کاج‌های انحناپذیر در شیب جنوبی و صنوبرهای انگلمان در شیب شمالی رشد می‌کنند.

 

موزه دکتر بهاو داجی لاد _گذری بر تاریخ هند

خانه فرهنگ ایران در بمبئی با ارائه گزارشی از «موزه دکتر بهاو داجی لاد»، ضمن مرور تاریخچه این موزه معروف و قدیمی در هندوستان، وضعیت آن را پس از بازسازی، مرور کرده است.

سالیان متمادی است که شهر بمبئی به مرکزی هنری تبدیل شده است و از آن جمله می‌توان از موزه چاتراپاتی شیواجی ماهاراج (موزه پرنس آف والز سابق) به عنوان یکی از بهترین موزه‌های هند یاد کرد.

در آخرین تغییرات موزه دکتر بهاو داجی لادو بمبئی، سنت‌ها و آداب و رسوم محلی کاملاً مشهود است. هر دو موزه در ساختمان‌هایی خیره کننده به صورت نمایشگاه برای بازدید عموم واقع شده‌اند. در خلال آن چشم‌انداز هنرهای معاصر هند در سال‌های اخیر، گسترش چشمگیری یافته است که بمبئی و دهلی نو در راس آن هستند.

موزه دکتر بهاو داجی لاد در قلب منطقه بایکلا در بمبئی و در کنار باغ گیاه‌شناسی و باغ وحش واقع شده است؛ بنایی سراسر غرق در تاریخ و فرهنگ هندوستان. یک ساختمان پالادیویی با فضای داخلی عالی و ستون‌های ویکتوریا، که طرح اصلی آن توسط جورج برد وود، اولین متصدی موزه در قرن ۱۹ شکل گرفت.

این موزه در سال ۱۸۷۲ با نام ویکتوریا و البرت با حمایت مالی جمعی از ثروتمندان هندی از جمله جمشید جی جی بویو جاگانات شانکارشت گشایش یافت و به سرعت به خزانه‌ای برای ذخیره اطلاعات باستان شناسی صنعتی بمبئی و انجمن‌های گوناگون مبدل شد.

پس از آن در سال ۱۹۷۵ نام موزه به افتخار مرد بزرگی که در جمع‌آوری اعانه پیشگام بود به موزه دکتر بهاو داجی لاد تغییر یافت. امروز ساختمان این موزه دستخوش تغییرات و تعمیرات گسترده‌ای شده است که روایتگر سرگذشت شهر بمبئی است.
موزه دکتر بهاو داجی لاد

«تسنیم مهتا» که نماینده میراث فرهنگی و هنری انجمن ملی هند در شهر بمبئی INTACH و مسئول بازسازی این موزه است، می‌گوید: «زمانی جمعیت این شهر بیش از ۱۰۰ هزار نفر نبود، حال آنکه در حال حاضر بازدید روزانه از موزه ۳۰۰۰ نفر است. در گذشته هیچ سرگرمی وجود نداشت، حتی سینما هم نبود. امروز ما حدود ۲۵۰۰ بازدیدکننده در آخر هفته‌ها داریم که علت آن واقع شدن مکان موزه درست در کنار باغ وحش است. همچنین موزه مکانی برای مطالعات علمی، گیاه شناسی و جانور شناسی شهر است که خصوصاً برای شناخت تاریخچه شهر بسیار حائز اهمیت است.»

در سال ۲۰۰۴ شرکت «بمبئی بزرگتر» وابسته به شهرداری، INTACH و سازمان «بجاج» گرد هم آمدند تا اولین مشارکت خصوصی – دولتی خود را با مدیریت یک انستیو فرهنگی مهم آغاز کنند. رنگ دیوارها و جزئیات ساختمان موزه از بین رفته بود. رنگ درهای چوب ساچ برمه رفته بود، ستون‌های آهنی از دیوارها جدا شده و ویترین اشیاء قیمتی شکسته شده بود.

بازسازی این بناء ۴ سال به طول انجامید. در سال ۲۰۰۵ این موزه توانست جایزه میراث فرهنگی آسیا و اقیانوسیه یونسکو را برای مرمت و حفظ ابنیه تاریخی به خود اختصاص داده و از قصر «بیجینگ» پیشی بگیرد. امروزه این موزه با پوشش تازه‌ای از رنگ سبز مایل به خاکستری که در قرن نوزدهم بسیار چشم‌نواز بوده است، پرابهت و باشکوه جلوه می‌کند.

کفپوش‌هایی با کاشی میلتون که در قسمت عبوری بازدیدکنندگان مفروش شده است، استینلیس و گچ‌کاری‌ها سقف و دیوارها را مزین کرده و ۲۳.۵ قیراط آب طلا جلوه و درخشش بی‌همتایی به ظاهر موزه داده است.

اثر تحسین برانگیز هنرمند نامی نیکیل چوپرا به نام «یاگ راج چیتراکار»، ترسیم حافظه‌ای است که شامل طراحی‌ها، ویدیو و عکس‌های مربوط به سیاحت دو روزه وی از شمال تا جنوب این شهر است که در حال حاضر در موزه به نمایش گذاشته شده است.

مرتبط:موزه هیل پالاس _بزرگ ترین موزه باستان شناسی