روستای صخره‌ای «میمند»

در گوشه گوشه ایران روستاهای شگفت‌انگیز و تماشایی فراوانی وجود دارد یکی از این مکان‌های دیدنی و شگفت انگیز روستای دستکند میمند نام دارد. روستای تاریخی میمند با وسعت ۴۲۰ کیلومتر مربع از توابع بخش مرکزی شهربابک کرمان به شمار می‌رود و با این شهر ۳۸ کیلومتر فاصله دارد.

پژوهش‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهد قدمت روستای میمند به دو تا سه هزار سال پیش می‌رسد. این روستا در سال ۱۳۹۴ به‌عنوان نوزدهمین اثر جهانی ایران در میراث جهانی سازمان یونسکو به ثبت رسیده است.

اهالی این روستا در فصل‌های گرم سال در دشت به دامداری ودر ماه‌های سرد به روستا کوچ و به کشاورزی و باغداری می‌پردازند. مردمان سخت‌کوش این روستا درون کوه و صخره‌ها را کنده و برای خود خانه و مأمنی امن بدون استفاده از هیچ‌گونه ملاتی برپا کرده‌اند.

این خانه‌ها که روی هم قرار گرفته‌اند و پنج طبقه را تشکیل می‌دهند، «کیچه» نام دارند. میمند حدود ۴۰۶ کیچه دارد که مجموع تعداد اتاق‌های آن‌ها به ۲,۵۶۰ می‌رسد. محله‌بندی این روستا نیز بر پایه خانواده‌های ساکن آن صورت گرفته است. بعد ثبت این این روستا در میراث جهانی یونسکو میمند به یکی از مراکز گردشگری پر اهمیت در استان کرمان بدل شده است . سال گذشته به علت شیوع ویروس کرونا این روستای گردشگری به روی مسافران و گردشگران بسته شده بود.

میمند روستایی است که ساکنین آن هنوز سنت‌های پیشینیان خود را حفظ کرده‌اند. در نگاه اول این روزها چیزی که به چشم می‌خورد تیرهای برق فروانی است که در وسط روستا وجود دارد. از این تیرهای برق سیم‌های فراوانی به داخل خانه ها رفته است که روستا را ازحالت بکرو تاریخی بودن خارج و از منظر فرهنگی –طبیعی و تاریخی دچار خدشه کرده است.

بنابراین روستای میمند با قدمت و دیرینگی بسیارش باری دیگر یادآور تمدن، فرهنگ و شکوه ایران زمین خواهد شد. شکوهی که متعلق به تمام تاریخ زیست بشر بر روی کرۀ خاکی زمین می‌شود. امید که این شگفتی غریب همچنان سرپا باقی بماند و درس ایستادگی و مقاومت در برابر تندبادهای حوادث را همواره تکرار کند.

منبع:ایسنا

مرتبط:

سنگ‌های قیمتی _تلألؤ نور هنرمندان کویر

«گذری بر خاک نمناک»؛ قصه‌هایی از ۱۰ بنای میراث‌جهانی

«بهشت گمشده جنوب ایران» کجاست؟

آداب و رسوم نوروزی در آذربایجان غربی

آداب و رسوم عید در آذربایجان غربی از اسفند آغاز می‌شود، اسفند که در اصطلاح بایرام آیی نیز گفته می‌شود در بیشتر نقاط استان به ویژه مناطق روستایی به ۴ چهارشنبه تقسیم می‌شود، چهارشنبه اول چیلله قووان، چهارشنبه دوم کوله چارشنبه، چهارشنبه سوم موشتولوق و آخرین چهارشنبه، آخیر چارشنبه گفته می‌شود.

جشن نوروز با استقبال از فصل بهار شروع می‌شود که یکی از این مراسم تکم‌گردانی است، تکم بز چوبی دستی ساخته تکم‌گردان است که در این ایام، کوی و برزن را زیر پا گذاشته و با خواندن اشعاری، از اهالی شهر و روستاها انعام می‌گیرد.

خانه‌تکانی زنان که در اصطلاح ترکی هیس آلماق گفته می‌شود از نیمه دوم اسفند آغاز می‌شود، در این رسم نیز زنان این خطه  گرد و غبار خانه را از خانه‌های خود زدوده و تمیز می‌کنند.

رویاندن سبزه از دیگر کارهایی است که بانوان در این ایام انجام می‌دهند.

زیارت اهل قبور در آذربایجان غربی که در آخرین پنجشنبه سال انجام می‌شود از دیگر مراسم استقبال از نوروز است که  به آن عارافات آخشامی می‌گویند و در این روز مردم بر مزار گذشتگان خود حاضر شده و ضمن قرائت فاتحه و پخش کردن خیرات، سبزه نوروزی بر سر مزار می‌گذارند.

آغاز استقبال از نوروز با چهارشنبه سوری

تدارکات اصلی برای آغاز جشن نوروزی با چهارشنبه سوری آماده می‌شود و از روزهای قبل برای این روز  آجیل مخصوصی تهیه می‌کنند که به چارشنبه یمیشی معروف بوده که شامل گردو، بادام، کشمش، نقل و … است.

در این روز با تاریک شدن هوا چوب‌های هیزم که از قبل جمع‌آوری شده را آتش می‌زنند و هر یک از اهالی برای دور شدن از پلیدی با خواندن اشعاری از روی آتش می‌پرند، با خاموش شدن آتش مراسم شال‌اندازی آغاز می‌شود و در طی آن هر کس با در دست داشتن شالی به پشت بام خانه‌ها می‌رود و هدیه‌ای که عموما شیرینی و تنقلات است را از صاحب‌خانه به عنوان عیدی هدیه می‌گیرد که امروزه این مراسم نیز به مانند سایر مراسم‌ها دستخوش تغییراتی شده است.

هدیه فرستادن به خانه نوعروسان از دیگر مراسم ایام نوروز است که همه ساله از سوی بزرگ خانواده و یا در غیاب او از سوی اولاد ذکور خانواده این کار انجام می‌شود.

برپایی بایرام سورفاسی

در فرهنگ کهن آذربایجان غربی برپایی سفره هفت‌سین چندان مرسوم نبوده، آنچه در این ایام شاهد آن بودیم سفره‌ای به نام بایرام‌ سورفاسی است، مردم این خطه در عید نوروز پارچه‌ سفید رنگی را در مهمان‌خانه پهن می‎‌کنند و با چیدن شیرینی‌جات و تنقلات از مهمانان پذیرایی می‌کنند و خوراک خاص این سفره دلمه برگ مو است.

با نزدیک شدن به موعد تحویل سال تمام اهل خانه پای سفره جمع شده و پس از قرائت دعای تحویل سال، بزرگترها اسکناس‌های نویی که لای صفحات قرآن گذاشته شده را به کوچک‌ترها به منظور خیر و برکت هدیه می‌دهند.

بعد از تحویل سال، دید و بازدیدها آغاز شده و ابتدا کوچک‌ترها به دیدار بزرگت‌تر شتافته و در ادامه همگی به دیدار خانواده‌هایی می‌روند که در سال گذشته عزیزی را از دست داده‌اند که به این مراسم قره بایرام یا عید سیاه می‌گویند و در این دیدار با قرائت فاتحه‌ای از این خانواده دلجویی می‌کنند، زیارت مشایخ، روحانیون و سادات نیز از دیگر آداب این روز است.

سیزده‌بدر خاتمه جشن نوروز در آذربایجان غربی است که اهالی از چند روز قبل برای تهیه تدارکات این روز تلاش می‌کنند.

در باور مردم آذربایجان غربی همچون سایر نقاط کشور سیزده‌بدر، نحس است و حتما برای رفع نحوست آن باید از خانه بیرون رفت، خارج کردن سبزه نوروزی از دیگر عادات این روز است چرا که ماندن سبزه نوروزی را بدشگون می‌دانند.

از جمله مراسمی که در جنوب استان در سال‌های نسبتا دور انجام می‌شده است، می‌توان به مراسم میرمیرن اشاره کرد که در ایام نوروز فردی از اهالی روستا را به عنوان میر و سرور سیزده روزه انتخاب می‌کردند که این فرد سیزده روز را در منطقه حکم‌رانی می‌کرد و هر آنچه او دستور می‌داد را عموما به صورت نمادین انجام می‌شد.

* گزارش از سیروس اکبرزاده، پژوهشگر مردم‌شناسی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان غربی

مرتبط:

۷ خوراک و غذای محلی آذربایجان‌غربی در فهرست آثار ملی

آشنایی با کاخ موزه باغچه جوق – آذربایجان‌غربی

برده‌سور قلعه‌ای از دوران صفویه در ارومیه

چرنداب، اهراب و لیل‌آباد، ۳ محله کلیدی در تاریخ تبریز

این محله از شرق با نوبر، از غرب با گجیل و کوچه باغ، از شمال با محله خیابان کوچک و از جنوب با اراضی یانیق آن روزگار همسایه بوده است. خیابان خیام این محله را از کوچه باغ و خیابان‌های فردوسی و طالقانی آن را از محله نوبر جدا می‌کند.

طبق نقشه قدیم مرز نوبر و میارمیار از کاروانسرای حاج علی‌اکبر در جنوب خانه بیگلربیگی واقع در محله خیابان کوچک شروع و به سمت ارک امتداد می‌یابد، به طوریکه مساجد استاد و شاگرد و دال ذال در محله مهاد مهین و قراولخانه و حمام داداش در محله نوبر واقع می‌شوند.

پس از ارک بر پهنای محله مهاد مهین رفته‌رفته افزوده می‌شود و می‌توان از ارک به پایین خیابان طالقانی امروز را مرز بین دو محله قلمداد کرد. در مورد علت نام‌گذاری مهاد مهین به معیار اختلاف‌نظر وجود دارد. دکتر مشکور در مورد نام این محله  به وقف‌نامه مسجد جهانشاه (کبود) اشاره کرده و نام آن را‌ مهاد میان ذکر می‌کند. نادر میرزا نیز در مورد این محله چنین می‌نویسد: «این کوی را پیشینیان این روزگار مهاد میهن، باستانیان معیار میان و امروزه بومیان تبریز معیار گویند و به دفتر همان مهاد مهین نویسند.»

او همچنین اشاره به آبادی، نامداری و بزرگی داشته و این کوی را دارای برزن‌ها می‌داند که یک قسمت از آن ارمنستان است. او به سکونت مسیحیان این محله اشاره کرده و آن‌ها را دارای ثروت و مکنت می‌داند و می‌نویسد: «آن‌ها زرگران، جواهرسازان و خیاطان ماهری بوده و تجار و پیله‌ورهای مسیحی پول و اعتبار زیادی دارند. سفرای دولت‌های فرنگ و عثمانی در این کوی ساکن‌اند و به هر سفارتخانه بیرق افراشته‌اند.»

در تبریز آن زمان چهار سفارتخانه وجود داشت، سفارت عثمانی، سفارت روس، سفارت فرانسه و سفارت انگلستان. محله مهاد میهن محله‌ای با افراد ثروتمند و متشخص بود و به همین دلیل مهاد مهین یا مهد بزرگان نامیده شده است. این کوی دو کدخدا داشت یکی حبیب‌الله خان که برادر حاجی‌آقا خان قلعه بیگی، جوانی با دانش و نیک نهاد که کدخدای اهل اسلام بود و دیگری حاجی محمدتقی خان معروف به حاجی امیرخان فرزند قلعه بیگی جوانی موقر و دانا که کدخدای مسیحیان بود. امروزه در میان اهالی محله  مهاد مهین را معیار می‌نامند و ظاهراً به معنای منار میان است.

دروازه میارمیار

این دروازه یکی از دروازه‌های هشتگانه تبریز بود که بر روی باروی احداث شده از سوی نجفقلی خان دنبلی قرار داشت. محل دقیق این دروازه که امروزه اثری از آن بر جای نمانده است نزدیکی چهارراه شریعتی امروزی بوده است. در میان اهالی قدیم تبریز دروازه میارمیار به قالا قاپوسی (درب قلعه) شهرت داشته است. شکل تمام دروازه‌های تبریز از اصول واحد پیروی می‌کرد.

چرنداب مهم‌ترین کوی محله میارمیار است و از سمت شرق با محله نوبر همسایه است. این کوی در نقشه دارالسلطنه تبریز با عنوان چهار انداب میارمیار نوشته شده است. چرنداب از واژه چهار انداب گرفته شده است و با توجه به اینکه انداب محل گذر آب است لذا چرنداب به معنی محل گذر ۴ رود آب است. اهمیت این کوی بیشتر به خاطر گورستان تاریخی آن است که در میان مورخان به مقبره الوزرا  شهرت یافته است.

گورستان چرنداب

در محله چرنداب تبریز در خیابان طالقانی و در ایستگاه لاله زار گورستانی وجود داشت که از گورستان‌های قدیمی و تاریخی در تبریز محسوب می‌شد. این گورستان قسمت بزرگی از محله چرنداب را اشغال کرده بود. تعدادی از وزرا و صاحبان سیاست  و قلم در آن دفن شده بودند، از جمله خواجه شمس‌الدین محمد جوینی، خواجه صیرفی، سلمان ساوجی،  خواجه ابراهیم کججایی و … . تمام خانقاه‌ها، زاویه‌ها و مقابر موجود در این گورستان تاریخی در اثر زلزله‌های مکرر تبریز از بین رفته و گورستان تبدیل به مکان مخروبه و متروکه‌ای شده بود. در سال۱۳۱۳هجری شمسی اداره دارایی تبریز بخشی از گورستان چرنداب را از شهرداری خریداری کرده و برای کسب درآمد بیشتر از عوارض و مالیات عمارت بزرگی را برای تولید الکل و مشروبات الکلی احداث کرد. با همت مدیرکل فرهنگ آذربایجان و با همکاری شهرداری و اداره اوقاف تبریز در تمام اراضی گورستان چرنداب از جمله در بخش جنوبی آن دبیرستان امیرخیزی، اداره آموزش ضمن خدمت، مدرسه عدالت، مدرسه جاوید، مدرسه شهید محمودی، دبیرستان شکیب و مولانا و اداره آموزش و پرورش ناحیه ۳ و هنرستان بزرگ شهید چمران، در قسمت شمالی گورستان متروکه دبیرستان زینب کبری یا امیرنظام سابق، خانه پیشاهنگی و خانه معلم  احداث شد و کارخانه مشروب سازی به خارج شهر انتقال یافت.

محله اهراب نیز یکی از کوی‌های معروف مهاد مهین است و می‌توان آن‌ها را محدوده بین خیابان خیام و کوچه بارناوا در نظر گرفت. نادر میرزا در کتاب خود اهراب را به‌عنوان یکی از برزن‌های چرنداب معرفی کرده است. اما طبق نقشه دارالسلطنه تبریز، اهراب جزو محله بزرگ مهاد مهین است. اهراب به معنای جایی است که درختان زبان گنجشک (قوش دیلی) که در کنار آب باشند یا زمین و منطقه‌ای که سراسر آن پوشیده از درخت گنجشک زبان باشد.

محله اهراب تبریز خاستگاه عده‌ای از مشاهیر و بزرگان تبریز بوده و افرادی چون میرزا جعفر خامنه‌ای بنیانگذار شعر نو (قبل از نیما یوشیج) در ایران، ابوالحسن خان اقبال آذر استاد آواز ایران، میرزا طاهر خوشنویس و حیدرخوندل شاعر مرثیه‌سرای آذربایجان روزگاری در این محل سکونت داشتند.

ارمنستان یکی دیگر از کوی‌های مهم محله مهاد مهین است که در شمال غربی این محله و در همسایگی محله گجیل واقع شده است. از کوچه‌های معروف این کوی می‌توان به کوچه آرامیان و کوچه بارناوا اشاره کرد که بسیاری از ارامنه تبریز در این کوچه سکونت دارند. کنسولگری‌های دولت‌های خارجی که دوران قاجاریه در کوی ارمنستان واقع بودند که متأسفانه پس از روی کار آمدن رضاخان از اهمیت سیاسی تبریز رفته‌رفته کاسته شد و در نهایت منجر به تعطیلی آن‌ها شد.

کوچه پستخانه

در زمان قاجاریه اولین پستخانه ایران در یکی از گذرهای قدیم شهر تبریز و نزدیک بازار دایر شد و این گذرگاه به نام کوچه پستخانه معروف شد. بعد از احداث خیابان شریعتی شمالی این کوچه به دو قسمت تقسیم شد. از مکان‌های جالب ‌توجه همسایه و هم‌جوار کوچه پستخانه باید از چند مکان مهم نام برد که عبارت‌اند از مسجد صمصام خان که روزگاری مرکز اجتماع مردم مبارز شهر در انقلاب مشروطه بود و یکی از کانون‌های مهم و ارزشمند پایگاه بزرگ بر علیه حکومت ستم‌شاهی محمد علیشاه بود. قبل از تشکیل پستخانه این ساختمان در انقلاب مشروطه تبدیل به بیمارستان شده بود که قهرمانان مشروطه در آن بستری بودند. در محدوده پستخانه قدیم اکثر کنسولگری‌های خارجی مقیم بودند.

کوچه پاساژ

پاساژ به معنای پیاده راه و  لغتی فرانسوی است. پاساژ بعد از کودتای ۱۲۹۹ هجری شمسی رضاخان و زمانی که عبدالله خان طهماسبی امیر لشکر، حاکم نظامی آذربایجان به احداث خیابان پهلوی سابق (امام خمینی) اقدام کردند این منطقه نیز به طرز معماری جالبی به سبک فرانسوی‌ها احداث شد که از یک طرف به کوچه پستخانه قدیم و آرامیان و ایچری ارمنستان راه ورودی داشت و از طرفی به محله معیار و خیابان امام خمینی راه ارتباطی بود. با الگوبرداری از پاساژ قدیمی فرانسه، گراند هتل نیز در این محل احداث شد و به علت کثرت اتباع خارجی در تبریز در آن دوره، پاساژ به‌عنوان محلی برای قدم زدن و گپ و گفتگو برای آن‌ها شد. بعدها با احداث خیابان شهناز شمالی معبر این پاساژ در پشت جبهه اصلی تردد قرار گرفت و باعث شد از رونق آن کاسته شده و رفته‌رفته تبدیل به محلی برای خوش‌گذرانی و عیاشی افراد معلوم‌الحال شد. چندین رستوران به‌علاوه یک سینما به نام سینما سعدی (سینما میهن سابق) که در زیرزمین آن کارخانه لیموناد سازی، باشگاه بیلیارد،  رستوران خورشید، یک کلیسا، قهوه‌خانه‌های پاتوق افراد معلوم‌الحال، دواخانه، عینک‌سازی و تعدادی خواروبارفروشی و غذاخوری ترکیب صنفی معبر مذکور در آخرین وضعیت در پیش از انقلاب بود که در قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تبریز برخی از این مراکز فساد و بدنام به آتش کشیده شد.

کلیسای معروف مستقر در پاساژ، کلیسای کاتولیک یا کلیسای عذرای توانا نام دارد و در سال ۱۹۱۰ میلادی به هزینه یک فرد ثروتمند فرانسوی بنام اوژن پوره به شیوه معماری گوتیک بنا شد که مثل اغلب کلیساهای جهان طرح صلیبی دارند. کل بنا از آجر ساخته‌شده و در سال ۱۹۲۳ میلادی آثار هنری داخل کلیسا از سوی فرانس کوردون هنرمند فرانسوی تهیه شده است. چندین تابلوی گران‌بها در اطراف محراب کلیسا وجود دارد که اغلب در فرانسه و در سال‌های ۱۹۰۰ و ۱۹۲۶ میلادی ترسیم و به این کلیسا اهدا شد.

کوچه آرامیان یکی از کوچه‌های محله ایچری ارمنستان یا ارمنستان داخلی است که در بخش شرقی آن کوچه پستخانه قرار داشت و امروزه در ضلع غربی انتهای شریعتی شمالی واقع است و یکی از راه‌های ورود به کلیسای بزرگ و معروف مریم مقدس از کوچه آرامیان است. این کوچه به نام یکی از معروف‌ترین و بزرگ‌ترین بازرگانان ارمنی نام‌گذاری شده است و اولین سالن نمایش و تئاتر ایران در شهر تبریز در این محله ارمنی‌نشین به نام صحنه آرامیان افتتاح شد. ارامنه تبریز نمایش‌هایی در این محله به روی صحنه می‌بردند. در سال ۱۲۹۱ هجری شمسی چند تن از این هنرمندان با ذوق گرد هم آمدند و یک هیئت آکتورال بنام خیریه ترتیب دادند که نمایشنامه‌هایی را کارگردانی و اجرا می‌کردند. اکثر این نمایشنامه‌ها به زبان ترکی آذری برگردانده و اجرا می‌شد.

کوچه بارناوا (بارون آواک)

محله بارون آواک یا بارناوا بین محلات لیلاوا، اهراب و میارمیار واقع شده است. مکان محله بارون آواک پس از زلزله ۱۱۹۳هجری قمری و احداث دروازه‌های هشتگانه در محدوده خارج شهر قرار گرفته است. محل برج و بارو خندق بزرگی بود که در زمان ناصرالدین‌شاه این برج، دیوار و خندق تخریب و تبدیل به کوی و محله شد و شخصی بنام بارون آواک این قسمت از اراضی شهری را از دولت گرفت و اجازه گرفت تا ارامنه متوسط‌الحال، فقیر و کسانی را که از سایر مناطق به تبریز مهاجرت می‌کردند، در آنجا اسکان دهد. بارون آواک از بزرگان ارامنه ننه بود و ریش‌سفید ارامنه به شمار می‌رفت. پس از آنکه محله بارون آواک به وجود آمد یکی از جالب‌ترین کلیساهای ارامنه بنام کلیسای سرکیس مقدس و مدارس وابسته به آن احداث شد.

این دبیرستان و مراکز آموزشی برای فرزندان ارامنه بنام مدرسه تامارا تومانیانس نامیده شد. سپس در کنار این دبیرستان تاریخی مدرسه جدیدی به هزینه یک ارمنی ثروتمند بنام ساهاکیان ساخته شد که از سوی اداره فرهنگ آذربایجان، دبیرستان اسدی نام‌گذاری شد. تاریخ احداث مدرسه تامارا تومانیانس ۱۸۹۶ میلادی و تاریخ احداث کلیسای سرکیس مقدس ۱۸۲۰ میلادی است و در سال ۱۸۴۵ تجدید بنا شده است. در محوطه کلیسا بنا و یادمان مجاهدان ارامنه به چشم می خورد.

* گزارش از نویده رئوف فرد

مرتبط:

فرش دستباف تبریز ، شکوه هنر ایرانی

قاری کورپوسو _پل چراغ تبریز

باغ گلستان _باغ گل تبریز

نگاهی به معماری صخره‌ای و اتاقک صخره‌ای تل تخت در روستای ناناس

وجود نزديک به ۲۰ مورد از مقابر و دخمه‌های صخره‌ای در استان كه عمدتاً به دوره اورارتوها تعلق دارند شاهدی بر اين مدعاست.

يكی از اين مقابر معماری صخره‌ای مقبره صخره‌ای معروف به تل تخت ناناس شامل بقایای یک قلعه نظامی اورارتویی و يک گوردخمه به همراه پله‌های صخره‌ای ارزشمندی است که در روستای ناناس از توابع دیزج‌دول ارومیه و در کوه معروف به تخت قلعه قرار گرفته است.

این گوردخمه به عنوان یکی از گوردخمه‌های منفرد (بدون حیاط جلویی) و از بزرگ‌ترین اتاقک‌های دست‌کند اورارتویی در جنوب ارومیه بوده و به دلیل قرارگیری در زمین‌های روستای ناناس در بخش محال دول بدین نام نامیده می‌شود.

دسترسی به سطح این کوه از ضلع شمالی امکان‌پذیر نیست، چرا که در این قسمت پرتگاه صخره‌ای مرتفع به عنوان دیواره صخره‌ای طبیعی قرار گرفته است، دسترسی به بلندای کوه از سه ضلع شرقی و غربی و جنوبی امکان‌پذیر است.

در دامنه شرقی این معماری صخره‌ای بقایای ساخت و سازهای تاریخی  و در دامنه جنوبی آن بقایای استحکامات تدافعی متعلق به دوران اسلامی که با توجه به سفال‌های سطحی به نظر متعلق به دوران ایلخانی است و بر بلندای آن آثار استحکامات دفاعی و احتمالاً مذهبی، مقدس و قلعه و یک اتاقک صخره‌ای سکودار وجود دارد که در نوع خود از محوطه‌های شاخص اورارتویی منطقه شمال‌غرب کشور محسوب می‌شود.

فرم کلی گوردخمه به صورت مسطتيل‌شکل به  ابعاد تقریبی ۳/۴۰ در ۴/۲۰  متر است که در نحوه ایجاد آن زوایای قائمه گوشه اتاقک کاملا مراعات شده و سقف مسطح و تخت به همراه سه تاقچه مستطیل‌شکل کم‌گود در سه ضلع دارد.

همه تاقچه‌ها در ارتفاع یک متری دیوار نسبت به کف ایجاد شده‌اند، ارتفاع سقف اتاقک از کف مقبره تقریبا دو متر بوده و سطح داخلی سقف اتاقک نیز کاملا تخت است.

فرم ورودی مقبره به شکل مستطیلی است و در کنار آن ردیفی از پله‌های صخره‌ای که با مهارت و استادی تراش داده شده‌، ایجاد شده و در بخش‌هايی از مسیر دسترسی به گوردخمه  نيز معبر صخره‌ای پله‌داری تراشیده شده است.

دهانه ورودی گوردخمه به سمت شرق است و از اين ورودی می‌توان دره و روستاهای واقع در آن را به طور كامل مشاهده كرد و همين اشراف به محيط اطراف ويژگی منحصر به فرد معماری صخره‌ای محسوب می‌شود.

دهانه ورودی آن به شکل دو قاب تودرتو بوده و حد فاصل این دوقاب، شیاری وجود دارد که به نظر می‌رسد محل قرار گرفتن در بوده است.

علاوه بر اين در انتهای اتاقک مصطبه‌ای بر روی کف وجود دارد که طول آن تقریبا ۲ متر، عرض آن ۶۰ سانتی‌متر و بلندی آن  از کف قریب ۴۰ سانتی‌متر است كه با یک پله کوچک به كف مقبره منتهی می‌شود.

با معرفی این مجموعه ارزشمند تاریخی به گردشگران و علاقه‌مندان به معماری صخره‌ای ساماندهی این مجموعه و مسیر دسترسی به آن و ساماندهی فضای داخلی، می‌توان از آن به عنوان یکی از مقاصد هدف گردشگری برای جذب هرچه بیشتر گردشگر داخلی و خارجی استفاده کرد.

* گزارش از بهروز خان‌محمدی، کارشناس باستان‌شناسی اداره‌کل میراث‌فرهنگی‌گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان غربی

مرتبط:

آبشار شلماش _زیبایی آذربایجان غربی

پیست اسکی خوشاکو آذربایجان غربی

سفر کلیبر _بهشت آذربایجان

آیین نوروز _میراث ماندگار بهار در کرمان

از اول اسفندماه مراسم استقبال از نوروز با خانه‌تکانی و تمیز کردن منازل آغاز می‌شود، در گذشته زنان و دختران، گلیم، قالی، قالیچه و زیلو و تمام فرش‌های کف اتاق را بر روی چوب یا جایی مسطح قرار داده و با چوب خاک‌های آنها را می‌تکاندند. فرش‌هایی که زیاد کثیف بوده با پتو، ملحفه و دیگر البسه منزل جمع کرده به همراه چند نفر از اعضای خانواده، کنار جوی، قنات یا رودخانه در آبادی یا محلی دیگر،  با همکاری یکدیگر می‌شویند. مردان و پسران درشست‌شوی فرش‌ها به زنان کمک می‌کنند.

در گذشته برای شستشو از ریشه نوعی گیاه به نام اشلوم و گل رختشوی (نوعی گل یا خاک) استفاده می‌کردند. گردگیری و تمیزکردن سقف، دیوار و پنجره‌ها با وسایل ساده انجام می‌شد. شاخه‌های ریز درختان و بوته‌های نازک به اصطلاح جاز و برگ‌های درخت خرما را خیسانده بعد از نرم شدن خشک می‌کنند و به سرچوب بلندی بسته، دیوارها و سقف خانه را خاک‌روبی می‌کنند.

در گذشته به دلیل اینکه اجاق خوراک‌پزی در داخل اتاق‌ها تعبیه می‌شد دود ناشی از آنها باعث سیاهی در و دیوار اتاق می‌شد، بنابراین برای سفیدکردن در و دیوار از معدن‌های گچ که در اطراف آبادی و شهر بود گچ آورده با آب مخلوط می‌کردند به‌طوری که رقیق باشد سپس زنان با پارچه بر روی دیوار می‌مالیدند تا سفید و تمیز شود. بعد اجاق را با سنگ و گل تعمیر و به اصطلاح اجاق نو می‌کردند. امروزه با رنگ کردن و گچ‌کاری در و دیوار را تمیز می‌کنند.

از دیگر اموری که به آن می‌پردازند تمیزکردن ظروف بزرگ و کوچک منزل است. ظرف مسی به وسیله قلاگر (سفیدگر) قلا می‌شود. قلاگران به شکل دورگردی در محلات جار می‌زدند و ظروف را جمع‌آوری و سفید می‌کردند. فرش‌ها و پرده‌ها را دو روز قبل از نوروز پهن می‌کنند و شیشه‌ها و درها را دستمال کشیده تمیز می‌کنند. ۱۰ تا  ۱۵ روز قبل از شروع سال جدید سبزه نوروزی (کاله) می‌کارند، در گذشته داخل قوطی‌های فلزی، بشقاب یا کاسه‌های کوچک خاک یا ماسه می‌ریختند، سپس گندم، نخود، عدس، لوبیا، بذرشاهی و… داخل آن می‌کاشتند.

در گذشته اهالی شهرستان‌های بافت و سیرجان روز عرفه یا صبح زود روز عید به بیابان یا باغ می‌رفتند و دسته‌های سبزه می‌چیدند، بالای سر خانه نصب می‌کردند و موقع تحویل سال آن را داخل سفره هفت سین قرار می‌دادند.

تنقلات و خوراک‌های نوروزی

انواع تنقلات، آجیل و خوراک برای نوروز از سوی خانواده‌ها تهیه می‌شود. در گذشته زنان هسته‌های بادام تلخ، زردآلو را جوشانده و شیرین می‌کردند. با تخمه آفتابگردان، هندوانه، کدو، خربزه و پسته برشته می‌کردند.

قوتو یکی دیگر از تنقلات عید نوروز است که به وسیله خانواده‌ها از انواع داروهای گیاهی تهیه می‌شود. زنان از آرد جوانه گندم که در فصل زمستان آماده کرده‌اند برای سفره هفت سین و ایام نوروز سمنو می‌پزند. زیرا معتقدند که سمنو آش حضرت زهرا (س) است و برکت زیادی به خانه می‌آورد.

پخت نان چرب و شیرین از دیگر مواردی است که برای پذیرایی از مهمان‌ها در ایام نوروز انجام می‌شود.

در گذشته ببشتر از انجیر، مویز، خرما خشک، نخودچی، گندم برشته، گنجد، کنف (شاهدونه) و… به عنوان تنقلات عید استفاده می‌کردند. که امروز نیز در برخی از نقاط روستایی استان این تتقلات مرسوم است.

از دیگر مراسم مرسوم در شهرستان بم پیش‌خوانی نوروز بوده است. چند روز قبل از نوروز، بچه‌های محله دور هم جمع شده و با خواندن اشعاری در محلات و کوچه‌ها می‌گشتند و آمدن نوروز را نوید می‌دادند:

حاجی نوروز آمده/ سالی یک روز آمده

اهالی نیز به آنها آجیل و شیرینی می‌دادند.

تخم‌مرغ را با رنگ (روناس، پوست پیاز و جوهر شیمایی) و آب می‌جوشاندند و برای سفره هفت سین آماده می‌کردند. در روزهای پایانی سال زنان به دست و سر خود حنا می‌بندند.

استحمام و شستشوی البسه در آخرین روز پایان سال انجام می‌شود زیرا بر این باورند که اگر هنگام تحویل سال لباس کثیف باشد یا فرد حمام نرفته باشد تا پایان سال کثیف خواهد بود.

تحویل سال

در لحظات پایانی سال، اهالی هر خانه در تکاپوی آماده شدن لحظه سال تحویل و ورود به نوروز هستند تمام اعضای خانه بعد از استحمام لباس نو می‌پوشند. خود را آراسته و تمیز می‌کنند زیرا باور دارند که اگر سال جدید با لباس تمیز تحویل شود تا پایان سال تمیز و مرتب هستند.

آش تحویل سال نیز در هنگام تحویل سال در منازل طبخ می‌شود. زنان قبل از تحویل سال وسایل مورد نیاز آش را فراهم می‌کنند در گذشته خمیر را برش می‌دادند تا به صورت رشته درآید بعد از اینکه حبوبات آش را پختند دیگ آب را بر روی حرارت می‌گذارند سپس سبزی و حبوبات را داخل آن می‌ریزند. هنگام تحویل سال رشته‌ها را داخل آش می‌ریزند زیرا بر این باورند که با ریختن رشته در هنگام تحویل سال، تا پایان سال رشته کارها در دستشان خواهد بود.

 برهمین اساس اغلب هنگام تحویل سال، خودشان رشته بریده و آش درست می‌کنند. سبزه، سیر، سماق، سنجد، سیب، سمنو، کماچ سن، سکه، میوه، شیرینی، آجیل، نان، ماست، آیینه، قرآن، ماهی، کاسه‌ای آب که داخل آن گل سرخ ریخته و تخم مرغ رنگ کرده داخل سفره قرار می‌دهند.

م‍ردم ‌اس‍ت‍‍ان‌ ک‍رم‍‍ان‌ از ق‍دی‍م ‌ب‍ه ‌ه‍ن‍گ‍‍ام ‌ت‍ح‍وی‍ل ‌سال ‌س‍ف‍ره ‌پ‍‍ه‍ن ‌م‍‍ی‌ک‍ردند و ‌ه‍ر چ‍ه ‌در م‍ن‍زل ‌د‌اش‍ت‍ن‍د ‌از ک‍م‍‍اچ‌، ن‍‍ان‌ و س‍ب‍ز‌ی‌ گ‍رف‍ت‍ه ‌ت‍‍ا ش‍ی‍ری‍ن‍‍ی ‌و ‌آج‍ی‍ل ‌و ت‍خ‍م‌م‍ر‌غ‌ رن‍گ‌ ش‍ده ‌ب‍ر س‍ر س‍ف‍ره ‌ق‍ر‌ار م‍‍ی‌د‌ادن‍د و ب‍ر ‌ای‍ن ‌ب‍‍اور ب‍ودن‍د ک‍ه‌ ب‍ه‌ ه‍ن‍گ‍‍ام‌ ت‍ح‍وی‍ل ‌س‍‍ال ‌ت‍خ‍م‌م‍ر‌غ‌ رن‍گ‍‍ی ‌رو‌ی‌ آی‍ن‍ه ‌ت‍ک‍‍ان‌ م‍‍ی‌خ‍ورد.

منبع:میراث آریا

مرتبط:

رنگین‌کمانی از تاروپودها در بافندگی عشایر کرمان

گنبد مشتاقیه یا سه گنبدان نمادی از شهر کرمان

آبشار کشیت کرمان

مسجد جامع گناباد _نخستین مسجد سبک خراسانی

شکوه و عظمت معماری ایرانِ دوران سلجوقیان (۵۲۲-۴۳۲ه.ق) در دورۀ خوارزمشاهیان (۶۲۸-۴۹۰ه.ق) با تغییراتی ادامه یافت از جملۀ آن تغییرات، دگرگونی در تزیینات معماری بود، مانند گرایش به استفاده از تزیینات آجرتراش در دورۀ خوارزمشاهی به جای تزیینات آجری قالب زده و تلفیق آجر و کاشی در تزیینات معماری.

اما مهم‌ترین تغییرات، در نقشۀ مساجد رخ داد و جالب این بود که خاستگاه آن تغییرات، خراسان بود. به همین دلیل آندره گدار شیوۀ جدید ساخت مساجد خراسان را سبک خراسانی نامیده است. مساجد دو ایوانی سبک خراسانی که در ادامۀ مساجد چهار ایوانی رواج پیدا کرد، در سال ۶۰۹ ه.ق با ساخت مسجد جامع گناباد در میانۀ شهر جنابد قدیم آغاز شد و به دیگر شهرهای خراسان از جمله زوزن، سنگان، تون (فردوس)، فریومد و رقه تسری پیدا کرد.

این نوع مساجد مشتمل بود بر یک میان‌سرا یا صحن، دو ایوان به طرف قبله و مقابل آن، دو شبستان بر دو سوی ایوان قبله و دو رواق بر دو جانب شرقی و غربی صحن.

این مسجدها معمولا درون‌گرا و آکنده از تزیینات آجری، کاشی و گچ‌بری بودند. مسجد جامع گناباد که اکنون در کوی شرقی (قصبه شهر قدیم) قرار گرفته، تغییر و تحولات فراوان به خود دیده است.

وجود طاقی با کتیبۀ کوفی آجری واقع در شبستان شرقی ایوان قبله شاهد بر این است که در دوران سلجوقی نیز در این محل مسجد با عظمتی وجود داشته و با استناد به سنۀ ۶۰۹ ق در پایان کتیبه اطراف ایوان قبلۀ مسجد کنونی به نظر می‌رسد که عمدۀ فضاهای مسجد در آن تاریخ ساخته شده باشد، اما در دوران ایلخانی هم مسجد تغییراتی به خود دیده و ایوان مقابل ایوان قبله با مختصر انحرافی نسبت به ایوان قبله تجدید بنا شده و در مشرق آن نیز شبستانی با یک محراب گچ‌بری به شیوۀ محراب‌های دوران ایلخانی با کتیبۀ نسخ ساخته شده است.

احتمالا در دوران صفویه هم رواق شرقی مسجد عریض‌تر و با اضافه کردن یک ردیف ستون به شبستان تبدیل شده و در شمال آن شبستان دالانی تعبیه شده و علاوه بر ورودی اولیه شرقی، یک ورودی هم از گوشۀ شمال‌شرقی به مسجد راه یافته است و محراب ایوان قبله با بلوک‌های گچ قالب‌ریزی شدۀ منقوش به نقوش گیاهی و هندسی زینت یافته است.

مسجد جامع گناباد

مرمت تزیینات قبله در سال ۱۳۵۳

در دوران قاجار بر بالای ورودی شمال‌شرقی تزیینات گچی برجسته به صورت نقوش گیاهی و پرنده نقش بسته است.
در  سال ۱۳۴۷ به دنبال وقوع زلزله‌ای مهیب، مسجد خسارات جدی دیده و آسیب زیادی به ساختار و تزیینات آجری و گچی ایوان قبله وارد آمده که در سال ۱۳۵۳ مرمت و تثبیت شده است.

بقایای کتیبه‌های کوفی آجری بر پاکار سقف چندبخشی و جناقی ایوان قبله، حاکی از وجود احتمالی کتیبه‌ای سرتاسری در آن ناحیه است.

در گمانه‌زنی‌های کف مسجد علاوه بر بقایای معماری سده‌های اولیۀ هجری قمری، در مرکز صحن، حوضی مستطیل با دیوارها و کف که با ساروج اندود شده بود ظاهر شد که بعدها با خاک پر شده بود. بقایای معماری باقی‌مانده در میانۀ حوض این فرضیه را تقویت می‌کرد که گویا یک بنای چهارطاقی کوچک در آن جا وجود داشته که از میان رفته است.

شواهد نشان می‌داد که آن حوض در زمان خوارزمشاهیان همزمان با تجدید بنای مسجد دوران سلجوقی ساخته شده است.

در حال حاضر مسجد جامع گناباد با صحنی به طول۶۶ و عرض۴۴ متر، ایوان قبله در سمت جنوب با دهانۀ ۹ متر و عمق ۱۸ متر، ایوان مقابل ایوان قبله در شمال مسجد با دهانۀ ۶/۵، عمق ۱۱ و ارتفاع ۱۲ متر، یک شبستان تخریب شده در سمت غربی ایوان قبله، یک شبستان مربع شکل با قاعدۀ ۱۰ متر در سمت شرقی ایوان قبله و یک شبستان در شرق ایوان شمالی به شکل مستطیل به طول ۱۷ متر و عرض ۱۱/۵ متر است.

مسجد جامع گناباد

وجود زیباترین و طولانی‌ترین کتیبه کوفی

بر گرد ایوان قبله یکی از طولانی‌ترین و زیباترین کتیبه‌های کوفی نقش بسته و به موازات کتیبه، آجرهای مشبک در درون قابی سرتاسری تزیینات پایه‌ها و پیشانی ایوان را کامل کرده است. نبش داخلی پایه‌های ایوان نیز با ستون نماهای استوانۀ تریینی زینت یافته است.

بر نمای پایه‌های ایوان شمالی و لچکی‌ها، آجرهای مشبکی نصب شده که هر یک با قبه‌ای از کاشی فیروزه‌ای ترصیع شده است. تزیینات آجری و تلفیق آجر و کاشی از ویژگی‌های مسجد جامع گناباد است. ویژگی دیگر مسجد جامع گناباد کتیبۀ آجری پنهانی بر دیوار شرقی ایوان مسجد است. به این معنی که  چیدمان آجر از مقابل خفته راسته به نظر می‌آید در حالی‌که از زاویۀ ۴۵ درجه کتیبۀ معقلی با مضمون الله الله ظاهر می‌شود.

مسجد جامع گناباد از جمله مساجد معدودی است که هنوز کاربری عبادی خود را حفظ کرده و با همت اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی خراسان رضوی و متولیان مسجد در امر مرمت و رسیدگی به آن، موجبات دوام و بقایش فراهم شده است.

منبع:

مسجد حکیم اصفهان

معماری چشم‌نواز مسجد جامع ساوه با منار سلجوقی

مسجد مکی نگین شهر زاهدان

زخم ترکش در مسیر پل آزادی تا خیابان دلگشا خرمشهر

جای‌جای خرمشهر و تمام کوچه‌ها و خیابان‌های این شهر در دوران دفاع مقدس، صحنه مبارزه، رشادت‌ها و جانفشانی جمع کثیری از بهترین فرزندان این خاک و بوم بوده است و بسیاری از این فضاها پس از پایان جنگ و دوران بازسازی این شهرستان، تخریب و دوباره‌سازی شد، با این‎ حال، هنوز در قسمت‌هایی از شهر علائم و زخم‌های بسیاری حاکی از اصابت ترکش‌های فراوان روی ساختمان‌های شهر در آن دوران است.

یکی از کارهای رژیم بعث، نوشتن شعارها و بیانیه‌های خود روی دیوارهای ساختمان‌های شهر برای تضعیف روحیه نیروهای ایرانی بود که هم‌اکنون تعداد انگشت‌شماری نوشته از آن دوران مربوط به نیروهای بعث روی این دیوارها باقی مانده است که یکی از معروف‌ترین این نوشته‌ها، جمله جئنا لنبغا به معنی آمدیم که بمانیم است که خوشبختانه با عنایت خداوند متعال و بسیاری از بهترین جوانان ایران، این اتفاق هیچ‌گاه رخ نداد.

البته این جملات بعثی‌ها بی‌جواب نمی‌ماند، شهید بهروز مرادی از دانشجویان دانشگاه هنر اصفهان بود که در جبهه ایران کار فرهنگی انجام می‌داد و در زیر جملات عراقی‌ها و برای روحیه‌دهی به نیروهای خودی می نوشت آمدیم نبودید که متأسفانه امروز به غیر از تصاویر موجود هیچ‌گونه نوشته‌ای از آن باقی نمانده است.

به‌منظور ثبت جانفشانی‌ها و رشادت‌های فرزندان این خاک و بوم، در شهریورماه سال جاری با تهیه پرونده ثبتی یکی از شاخص‌ترین نقاط باقی‌مانده از دوران دفاع‌مقدس از سوی اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان خرمشهر و ارائه آن در کمیته ثبت آثار وزارت میراث‌فرهنگی کشور، آن محدوده شهری واجد شرایط ثبت معرفی و در ادامه در زمستان سال جاری حکم ثبتی آن با عنوان شواهد باقی‌مانده از جنگ در دوران دفاع مقدس در کوچه بن‌بست یک خیابان دلگشا به استاندار خوزستان ابلاغ شد.

کوچه بن‌بست یک خیابان دلگشا شامل دو ساختمان دو طبقه و یک دیوار است که بر آن نوشته‌هایی از عراقی‌ها و نیر آثار و علائم بسیاری از اصابت ترکش حک شده است، این محدوده از خرمشهر پیش از آزادسازی شهر در دست عراقی‌ها بود و آن‌چه مسلم است نیروهای ایرانی برای بازپس‌گیری این محدوده و شهر، رشادت‌های بسیاری داشته‌اند و به عبارتی این کوچه یکی از شواهد بی‌مانند باقی‌مانده از آن دوران است.

 براساس مطالعات صورت‌گرفته از سوی اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان خرمشهر، محور دفاع‌مقدس در کنار جاذبه‌های طبیعی، روستایی، تاریخی، وجود رودخانه‌های پرآب و بازارهای خاص، یکی از اصلی‌ترین ظرفیت‌های گردشگری این منطقه است.

از همین‌رو، این اداره با آگاهی از ارزش‌های نهفته درخصوص آثار باقی‌مانده از آن دوران به شناسایی و تهیه پرونده ثبت‌ملی تعدادی این بناها اقدام کرده است که خوشبختانه همه پرونده‌های ارسال‌شده در سال جاری مورد تأبید وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کشور واقع شد و بناهای مدنظر ثبت ملی شد، در این میان، باید به این نکته نیز اشاره کرد که پرونده دو اثر به نام‌های پل آزادی و ساختمان قدیم بندرخرمشهر از سوی خانم نجلا درخشانی پژوهشگر حوزه میراث‌فرهنگی به‌صورت افتخاری تهیه شدند و در نهایت این دو اثر نیز به ثبت‌ملی رسیدند.

پل آزادی خرمشهر با طول ۶۱۶ متر و عرض هشت متر و پیاده‌رویی به عرض یک متر و بیست ‌سانتیمتر، به لحاظ سوابق باقی‌مانده از جنگ، یکی از مکان‌های خاطره‌انگیز ارزشمند برای بسیاری از رزمندگان است، این پل ۶۱ ساله به‌عنوان آخرین سنگر مقاومت رزمندگان در دوران جنگ شناخته شده و یادگار دوران مقاومت ۴۵ روزه است که سرانجام رژیم بعث در عملیاتی شبانه با کارگزاری مواد منفجره، نیمی از پل را تخریب کرد تا نیروهای ایران نتوانند برای مبارزه با عراقی‌ها از سمت جنوبی شهر که هنوز در اختیار نیروهای ایرانی بود وارد شوند.

تصویر این پل در لحظه آزادی خرمشهر که جمع زیادی از نیروهای ایرانی روی آن قرار دارند و به شادی پس از پیروزی می‌پردازند، از تصاویر معروف باقی‌مانده از آن دوران است. نیمه تخریب‌شده این پل نیز بلافاصله پس از پایان جنگ بازسازی شد تا راه ارتباطی شمال و جنوب این شهرستان به راحتی برقرار شود.

ارزش‌های خاطره‌ای این اثر، اصلی‌ترین عاملی بود که این پل را واجد شرایط ثبت در فهرست آثار ملی قرار داد، این پل، تنها پلی در کشور است که سه تمبر یادبود برای آن در طول سال‌های گذشته به چاپ رسیده است.

همچنین در چهارم مهرماه ۹۹ و در هفته دفاع‌مقدس، حکم پرونده ثبتی یکی دیگر از بناهای باقی‌مانده از جنگ در این شهرستان با عنوان ساختمان قدیم بندر خرمشهر که در تابستان سال ۹۹ ابلاغ شده بود در مراسمی قرائت شد که این اقدام در راستای همسوکردن همه ادارات این شهرستان برای حفظ آثار باقی‌مانده از جنگ به‌عنوان بخشی از مواریث این خرمشهر انجام شد.

اقدامات انجام‌شده از سوی اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی خرمشهر طی سال‌های اخیر درخصوص موضوع نگهداری آثار باقی‌مانده از رشادت‌های بهترین جوانان ایران از راه حفظ شواهد ملموس و ثبت آثار باقی‌مانده از دوران جنگ، خوشبختانه و با عنایت الهی به تهیه کتابی در مورد اهمیت حفظ این آثار، شناسایی ۲۱ بنای ارزشمند و ثبت سه بنا در فهرست آثار ملی منجر شده است.

نحوه حفاظت و قوانین حاکم بر آثار ثبتی باقی‌مانده از جنگ، همانند نحوه برخورد با آثار تاریخی و قوانین حاکم بر این آثار است و به عبارتی هرگونه دخل و تصرف در  این آثار جرم بوده و قانون برای کسانی که به این آثار آسیب وارد می آوردند مجازات‌های سنگین در نظر گرفته است.

* گزارش از سجاد پاک‌گهر  رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی خرمشهر

مرتبط:

آشنایی با آبشار شوی دزفول

جاذبه های گردشگری آبادان به روایت نفت

بررسی جایگاه درخت _موهبت سبز در طول تاریخ ایران

در ایران‌‌باستان یکی از ۶ مرحله آفرینش خلق گیاه بوده که به جشن گاهنبار موسوم است و‌ در مرحله چهارم آفرینش بوده که خدا‌وند‌‌گار گیاه و رستنی‌‌ها را آفریده است بنا‌‌بر‌‌این این روز را جشن گرفته و خداوند را ستایش می‌‌کرد‌ند.

آیین‌‌ها‌‌ی نیایش بر‌ا‌ی آب و درخت مقدس و ایزد‌‌ان وابسته به آن‌‌ها از گذشته‌‌ها‌ی دور در ایران رایج بوده است. از جمله رسوم مربوط به بزرگداشت آب و گیاه که با زندگی و سلامتی انسان پیوند نزدیکی داشته تقدس و احترام به طبیعت و مظاهر آن است که در دین زرتشت نیز دیده می‌‌شود و ‌مربوط به باور‌‌ها‌‌ی پیشین و زمان ستایش مهر و آناهیتا بوده است.

بر اساس روایات موجود، زرتشت برای اولین‌بار درخت سرو را از بهشت به زمین آورده و آن را پرورش داده و به نیایش آن پرداخته است. میوه و شاخه‌ها‌ی درخت انار نیز به دلیل سر‌سبز‌ی و دانه‌هایش گیاهی مقدس و پر‌برکت در آیین زرتشت بوده و  از شاخه‌های آن در آیین برسم استفاده  می‌شده است. همچنین با توجه به قدمت بسیار زیاد گیاه مورد در سر‌زمین ایران آیین‌ها و انجام مناسک کهن دینی با شاخه‌ها‌ی این درخت در منابع تاریخی ثبت شده است.

این موهبت سبز پروردگار در طول تاریخ ایران‌زمین از جایگاه بالایی بر‌خور‌دار بوده است. همواره گیاهان به ویژه درختان در ابعاد گوناگون اعتقاد‌ی، اجتماعی و فرهنگی در سرزمینی با تمدن و پیشینه‌ا‌ی کهن، جایگاه بر‌جسته‌ای داشته‌اند و علاوه‌بر کار‌کرد ماد‌ی از کار‌کرد معنو‌ی و مذهبی نزد مردمان بر‌خور‌دار بوده‌اند و گاهی به جایگاه خدا گیاه در باور‌ها‌ی عامه و مردمی دست پیدا کرده‌اند.

احترام ایرانیان به درختان کهنسال در طول تاریخ نشان از جایگاه و اهمیت آن دارد. ایرانیان در جشن‌ها و آیین‌ها‌ی خود به خاک و زراعت احترام گذاشته و به درختکار‌ی می‌پرداختند و به نوعی با اعتقاد‌ات مذهبی آن‌ها پیوند‌ی نزدیک و عمیق داشته است. درختکار‌ی یکی از رسوم متداول در مراسم‌ها و مناسبت‌ها‌ی ایران باستان بوده است.

می‌توان گفت گیاهان در تمام مناسک دینی، آیین‌ها و مناسبت‌ها‌ی مقدس و مذهبی چه شاد و چه غمگین حضور داشته‌اند. رسم بر این بوده که در هنگام تولد فرزند درختی که بیشتر سرو بوده به نام فرزند تازه متولد شده می‌‌کاشتند. به دلیل اینکه درختی همیشه سبز است و نزد ایرانیان از قداست خاصی برخوردار بوده است. درخت همواره در اعتقاد‌ات و فرهنگ‌‌ها‌‌ی مختلف‌ ارزش و تقدس خاصی داشته  و ایرانیان به آن احترام بسیار‌ می‌‌گذاشتند.

درختانی چون چنار، سرو، انار ، انگور، انجیر و … عمر طولانی داشته و به هنگام کهنسالی مورد ستایش و پرستش قرار می‌گرفته‌اند. ارزش درخت در ایران به اندازه‌ا‌ی بود که اگر کسی آسیبی به آن می‌رساند جریمه می‌شد. شاخه‌ها‌ی درخت مظهر برکت بوده و طبق آیینی خاص در هنگام عبادت در دست گرفته می‌شده است.

گیاهان در مکاتب هنر‌ی هر دوره نیز اثر‌گذار بوده و نفوذ فراوانی پیدا کرده‌اند. درختان و ‌مفاهیمی از آن‌‌ها تأثیر نمادین در آثار هنر‌ی برهه‌های مختلف تاریخی داشته‌اند. درخت سرو نزد ایرانیان به درخت زندگی مشهور بوده است. در نقش بر‌‌جسته‌‌ها‌ و گچ‌بر‌ی‌ها‌ی به‌جا‌مانده درختان و گیاهان بسیار‌‌ی به چشم می‌‌خور‌ند.

بر‌رسی نقش گیاهان مقدس که در هر دوره مود توجه هنر‌مند‌ان بوده یکی از راه‌ها‌ی پی بردن به تاریخ هنر و معمار‌ی گذشتگان است. با توجه به نقوش حجار‌‌ی، مهر‌ها و سفال‌ها‌ی به جامانده می‌توان به اهمیت و جایگاه آن‌‌ها پی برد.

۱۵ تا ۲۲ اسفند ماه هفته منابع طبیعی نامگذار‌ی شده و روز اول آن روز درختکار‌ی است. ایرانیان از دیر‌باز و از روز‌گار‌ان کهن جایگاه ویژه‌ای برای درختان قائل بوده و همواره در حفظ و نگهدار‌ی آن می‌کوشید‌ند. گیاه سرو از جمله مقدس‌تر‌ین گیاهان نزد ایرانیان به شمار می‌رفته است. پاسدار‌ی از منابع طبیعی همچون درخت همانند بسیار‌ی از آیین‌ها و باور‌ها از جمله آداب‌و‌رسوم با ارزشی است که از نیاکان و گذشتگان به‌جا‌مانده و به ما به ارث رسیده است.

۱۵ اسفند به نوعی بازگشت ایرانیان به سنت‌‌ها‌ی نیکو‌‌ی گذشته و پیشینیان است. درختکار‌ی باز‌‌مانده سنن تاریخی به عنوان یکی از مظاهر آفرینش بوده و لزوم حفظ و ترویج این فرهنگ باستانی امروزه بیش از پیش احساس می‌شود. روز درختکار‌ی فرصت مناسبی است برا‌ی تجدید پیمانی سبز با سر‌زمین مادر‌ی با هدف آبادانی، سر‌سبز‌ی حفظ و حراست از جاذبه‌ها‌ی طبیعی و زیبایی‌ها‌ی وصف‌نا‌پذیر آن.

احداث باغات بزرگ و وسیع در طول حاکمیت پادشان مختلف که نمونه‌ای از آن در سر‌ا‌سر ایران باقی‌مانده گویا‌ی این مهم است. درختان کهنسال و باغات بسیار‌ی در البرز به عنوان باغشهر وجود داشته و علاوه‌بر استفاده از مزایایی همچون سایه، بار و بر آن به عنوان ریه‌‌ها‌‌ی تنفسی شهر بوده و همچنین به عنوان جاذبه‌‌ها‌‌ی طبیعی در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده‌‌اند.

احترام به عناصر طبیعت و تقدیس و تکریم آنان بین اقوام و ملل گو‌‌نا‌‌گون در سرا‌سر دنیا دیده می‌‌شود و پیشینه‌‌ای کهن دارد. اسطوره‌‌ها و‌ خدایان که مردم به ستایش و نیایش آن‌ها می‌‌پرداختند هر کدام نماد و نشانه‌‌ها‌یی داشتند که با عناصر طبیعی در ارتباط بوده‌‌اند.

امروزه برخی از رسوم و‌ آیین‌‌ها‌‌ی طلب باران و‌ گرامیداشت قداست آب و گیاه در ایران در اشکال گو‌‌نا‌‌گون ادامه داشته و نیایش و عبادت در پا‌ی درختان کهنسال و چشمه‌‌ها‌ی مقدس موجب حاصلخیز‌ی و سر‌‌سبز‌‌ی مراتع می‌‌شود و فصول بر‌داشت محصول از جمله یاد‌‌گار‌‌ها‌‌ی دور‌ان باستان است که علی‌‌رغم اینکه شکل ظاهر‌ی آن‌‌ها حفظ شده اما محتوا‌‌ی آن همسو با باور‌‌ها‌‌ی جدید تغییر پیدا کرده است.

در دنیا‌‌ی مدرن امروز‌‌ی نیز همچنان آب و ‌گیاه از اعتبار ویژه‌‌ای بر‌‌خور‌‌دارند و در زندگی ماد‌‌ی و‌ معنو‌ی بشر تأثیرگذار‌ند. در جوامع سنتی و مدرن هم از جنبه تقدس و هم از جنبه زیست‌‌محیطی از اهمیت بر‌‌خور‌‌دار بوده و در طراحی فضا‌ها‌‌ی سبز شهر‌ی عنصر‌‌ی حیاتی و مفید محسوب می‌‌شوند.

* گزارش از ثنا فلاح سخنگو

مرتبط:

قله‌های فرهنگی ایران پوشیده از درختان ریشه‌دار هزاران ساله

ثبت درخت افسانه‌ای اَوِرس در فهرست آثار ملی

درخت شیطان _درختی نفرین شده در آمریکا

گلیم‌بافی _ نقشی از تار و پود هنر

فرش دست‌بافت استان مرکزی که از دیرباز شهرت فراوانی در سطح ملی و حتی بین‌المللی داشته از زمینه‌های مهم اقتصادی و هنری این استان است. هنر و صنعت فرش‌بافی استان مرکزی همواره در ردیف یکی از بخش‌های مهم فرش‌بافی ایران بوده است.گستردگی و تنوع نقشه در این استان در حد خیلی بالایی است و این موضوع در کنار کیفیت بالا از عوامل افزایش متقاضیان این کالای هنری محسوب می‌شود.

در کنار این، شهرستان خمین نیز به عنوان یکی از مهم‌ترین قطب‌های تولید کننده گلیم در کشور همواره مطرح بوده است، هنر گلیم‌بافی، با وجود اینکه نسبت به بافت سایر زیراندازها و قالی قدمت کمتری دارد اما در دهه گذشته توانسته بازار خوبی داشته باشد و به عنوان رکنی اشتغالزا در خمین همواره مطرح بوده است.

این هنرهای اصیل استان مرکزی علاوه بر مزیت‌های اقتصادی که برای استان به همراه داشته‌اند هویت این استان محسوب می‌شوند که با وجود مشکلات فراوان برای بقا، نیازمند رسیدگی و توجه بیشتری از طرف نهادهای ذی‌ربط  است. در گفتگویی با زهرا عسگری هنرمند و کارآفرین بخش فرش و گلیم به بررسی این مشکلات پرداختیم.

این هنرمند و کارآفرین خمینی در حوزه تولید فرش و گلیم‌بافی در سال ۸۵ موفق به دریافت نشان کارآفرین برتر شده و سه نشان تعاونی برتر را نیز در کارنامه خود دارد.

ابتدا توضیحاتی در مورد شروع کارتان بفرمایید.

کار تولید و آموزش در حوزه گلیم بافی و فرش را از سال ۱۳۸۰ با ۳۵۰ هزار تومان سرمایه اولیه در یک مکان دوازده متری شروع کردم و پس از به ثبت رساندن تعاونی، با استقبال علاقمندان به این حوزه مواجه شدم، کار را با آموزش گلیم بافی شروع کردم و به تدریج با ورود به کار تولید کارگاه خود را گسترش دادم، در حال حاضر حدود ۱۲ نفر نیروی متمرکز داخل کارگاه و به طور میانگین حدود ۴۰ نفر هم به طور غیر متمرکز در منازل خود در سطح شهر و روستاهای استان، زیرمجموعه این کارگاه بوده و مشغول به فعالیت هستند.

کرونا چه تاثیری در تولیدات شما داشت؟

با شیوع کرونا کارگاه تولیدی ما یک ماه تعطیل شد و کار به تاخیر افتاد و پس از آن نیز برای رعایت فاصله اجتماعی اقدام به افزایش دارها کردیم تا پشت هر دار قالی ۹ متری دو نفر بافنده مشغول به کار شوند، حضور در نمایشگاه‌ها در فروش تولیدات ما به خصوص در بخش گلیم‌بافی خیلی موثر بود چرا که تاجران بازار اراک معمولا تولیدات فرش ما را خریداری می‌کنند اما گلیم چون کار فانتزی‌تری نسبت به فرش محسوب شده و بیشتر مصارف خانگی دارد بیشتر در نمایشگاه‌ها به فروش می‌رفت که امسال متاسفانه با شیوع کرونا و برگزار نشدن نمایشگاه‌ها در فروش تولیدات گلیم به مشکل خوردیم.

جنس مواد مورد استفاده در بافت گلیم چه چیزی است؟

مواد مورد استفاده در بافت گلیم و فرش شامل نخ‌هایی از جنس پشم، کرک و گاهی نیز ابریشم می‌شود، در سال‌های اخیر قیمت مواد مصرفی اولیه به شدت افزایش پیدا کرده است، در حالی که در بخش تولیدات فرش یا گلیم به این میزان شاهد افزایش قیمت نبوده‌ایم که این امر کاهش استقبال از خرید این تولیدات به خصوص در بخش گلیم بافی را به دنبال داشته است.

تا به حال به فروش در فضای مجازی اقدام کرده‌اید؟

با شیوع کرونا و ایجاد این مشکلات اقدام به فروش اینترنتی کردیم تا در فضای مجازی محصولات خود را به نمایش و عرضه بگذاریم اما این اقدام ما با استقبال چندانی مواجه نشد.

متقاضیان خرید تولیدات شما بیشتر چه افرادی هستند؟

یشتر کارهای ما به شکل سفارشی است و ما در به فروش رساندن فرش‌های تولیدی خود چندان به مشکل نخوردیم، به دلیل اینکه نخ‌ها و مواد مصرفی در این فرش‌ها طبیعی بوده و برای سلامتی مضر نیست و همچنین به این علت که خرید فرش دستبافت یک نوع ارزش افزوده محسوب می‌شود خدا را شکر متقاضیان این کالا طی چند سال اخیر نسبت به گذشته افزایش چشمگیری پیدا کرده است.

بیشتر از چه طرحی در بافت گلیم  یا قالی استفاده می‌کنید؟

قالی‌های بافته شده در کارگاه ما در شهرستان خمین بیشتر با نقشه شاه عباسی تولید می‌شود، چرا که متقاضیان این نقشه بیشتر است. همچنین در کنار این طرح، قالی‌هایی با نقشه بند ریحان که مختص به روستای ریحان واقع در شهرستان خمین است، نیز تولید می‌شود.

مرتبط:

عصاره‌ای از تاروپود هستی در گلیم‌بافی بیدکردوییه

جاذبه‌های تاریخی و گردشگری اسفراین

مدرسه تقوی _اولین مدرسه دخترانه گرگان

این بنای تاریخی که در محدوده شهر تاریخی استرآباد (گرگان) قرار دارد متعلق به اواخر قاجاریه بوده و در ۲۵ اسفندماه ۱۳۸۰ با شماره ۵۴۲۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
طبق تحقیقات میدانی و تطبیق آن با اسناد تاریخی دوره‌های کارکرد بنای مدرسه تقوی کنونی که در شهر تاریخی استرآباد (گرگان) واقع‌ شده است، مشخص شد که این بنا سال‌های قبل از ۱۳۰۷با کاربری منزل مسکونی، سال‌های ۱۳۰۷ تا ۱۳۲۲ با کاربری مدرسه، سال‌های ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ با کاربری مسکونی، سال‌های ۱۳۴۳تا ۱۳۴۵ متروکه، سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۶ با کاربری زایشگاه از ۱۳۴۶ تا سال۱۳۸۱ متروکه  و از سال ۱۳۸۲ نیز به تملک سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری وقت درآمده و مرمت‌شده است.
این مدرسه دارای حیاطی به مساحت ۱۳۹۸مترمربع و متشکل از دو بخش شمالی و جنوبی است. حیاط شمالی دارای دو باغچه تخم‌مرغی شکل و یک حوض بزرگ بیضی‌شکل است که در گوشه شرقی آن، آشپزخانه بنا، مشتمل بر سه اتاق تودرتو و در قسمت غربی آن بقایای یک ساخت‌وساز دیده می‌شود که محل قرارگیری سرویس بهداشتی بنا بوده است. حیاط جنوبی نیز دارای پنج باغچه مستطیل و یک حوض  کوچک است.

با توجه به سونداژهای انجام‌شده بنا اصلاً پی نداشته و مستقیم بر روی خاک‌های آبرفتی و واریزی قرار گرفته است. وجود گربه‌رو در زیر کف اتاق‌های طبقه همکف برای جلوگیری از نفوذ رطوبت از تمهیداتی است که به‌طور دقیق در این بنا اجرا شده است.
نقشه این بنا مستطیلی شکل و شامل ۱۵ اتاق که ۸ اتاق آن در طبقه همکف و ۷ اتاق در طبقه اول قرارگرفته است. اتاق‌ها که مهم‌ترین عنصر سازنده این پلان هستند به‌صورت قرینه در دو محور شمالی –جنوبی و شرقی- غربی در دو طرف تقسیم ‌شده‌اند. پلان بنا با تمام سادگی از ریتم و آهنگی یکنواخت در همه فضاهای معماری برخوردار است و بر اساس مدل خاصی ساخته‌شده است.
پوشش سفالین سقف آخرین عنصری است که در نما ظهور پیدا می‌کند. سقفی که بر روی خرپاهای چوبی استوار شده است و با حجم‌های سفالین تودرتو پوشیده شده تا از نفوذ باران به درون بنا جلوگیری کند.
بنا به علت متروکه ماندن در طی سال‌های متمادی آسیب‌های زیادی دیده که  مهم‌ترین آن مشکل سازه‌ای بنا بود که منجر به نشست، خروج از محور جرزها و… شده و نیازمند استحکام‌بخشی سازه‌ای بود، پس از مطالعات لازم و تصویب طرح آن در کمیته فنی وزارتخانه در سه مرحله شامل استحکام‌بخشی پی، جرزها و ملات کشی برای اولین‌بار در شمال کشور انجام شد.
از مهم‌ترین عملیات انجام‌شده پس از استحکام‌بخشی سازه‌ای، اجرای پوشش ایزوگام بر روی تخته‌کوبی به‌منظور بالا بردن عمر سقف‌های سفالی بود که برای اولین‌بار در این بنا انجام شد و پس از تأیید در بناهای دیگر نیز مورد استفاده قرار گرفت.
یکی دیگر از عملیاتی که در این پروژه برای اولین بار در بناهای تاریخی استان و در بخش اجرای عملیات تأسیسات الکتریکال و مکانیکال مرمت رقم خورد، استفاده از سیستم گرمایش و سرمایش مرکزی vrf به‌منظور حفظ زیبایی‌های بصری بنا بوده است.
عملیات مرمت و بازسازی بدنه‌های داخلی و خارجی، در و پنجره‌ها، محوطه‌سازی، سرویس بهداشتی و… فضاهای خدماتی مجموعه از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۲ در چندین فاز با هدف حفظ اصالت و تمامیت بنا اجرا شد.
در نهایت این بنا در سال ۱۳۹۲ با کاربری مکان اداری اداره‌کل میراث‌فرهنگی صنایع‌دستی و گردشگری استان گلستان به بهره‌برداری رسید.

* گزارش از جمیله قاسم‌پور، کارشناس مرمت معاونت میراث‌فرهنگی استان گلستان

مرتبط:

باغ گلستان _باغ گل تبریز

کاخ گلستان _زیباترین جاذبه گردشگری در تهران

درازنو _منطقه ی ییلاقی گلستان