نوشته‌ها

سفرنامه دو روزه غار جدید اکتشاف استهبان

تاریخ:  ۱۳۷۲/۰۱/۱۳

این برنامه به صورت خانوادگی و با حضور بیش از بیست نفر از کوهنوردان و خانواده هایشان برگزار گردیده؛ در ساعت ۰۸:۳۰ بود که تقریبا” در اطراف منزل ما جمع شدند و پس از آمدن اتوبوس که از قبل تهیه دیده بودیم، همگی سوار اتوبوس شدیم و مثل همیشه منتظر افراد بدقول ماندیم و پس از سوار شدن به اتوبوس به سمت فلکه جهت سوار کردن تعدادی از افراد رفته و سپس به سمت استهبان حرکت کردیم. به علت نداشتن هیچگونه مسئولیتی، این برنامه  برای من بسیار جالب بود زیرا که مسئولیت ها به عهده نادر کرمی بود.

پس از رسیدن به نزدیکی استهبان  و گذشتن از جاده بهشت به یک آب انبار قدیمی رسیدیم که جلوی در غار کیمیا بود. سپس وارد جاده ای شدیم که به سمت داخل دره می رفت، جاده ای خاکی به طول یک کیلومتر. پس از وارد شدن به جاده تا حدی که اتوبوس توانست رفته وسپس لوازم ها را بدوش کشیده و به سمت یکی از کپرهای اطراف که از قبل در نظر گرفته شده بود رفتیم؛ شرکتی که در حال ساختمان بود آب مورد نیاز ما را در طول این برنامه تامین می کرد زیرا آب در این اطراف نبود.

ساعت ۱۳:۰۰  بود که بساط نهار را پهن کرده و همگی با یک عجله و گرسنگی زیاد به سراغ غذاها رفته و تقریبا” همه جیز را تمیز کردند. پس از صرف غذا کمی استراحت زیر آفتاب بهاری بسیار دلچسب بود. به علت کم بودن آب تعدادی از وسایل ها را برداشته و به سراغ  نزدیک جاده و آب رفته و ظروف را با کمک همدیگر آب کردیم ؛ چون آب به مقدار زیادی لازم بود و ظرف مناسب جهت آب نداشتیم به همین دلیل من با یک نایلکس بزرگ و گونی ظرف بسیار جالبی جهت حمل آب تهیه کزدم که حدود ۲۵ کیلو آب را در خود جای می داد. به هر حال آب که مسئله مهمی جهت اعضا به حساب می آمد تامین و سپس  در ساعت ۱۶:۰۰ با کلیه افراد گروه یک که شامل افراد کم تجربه و سن زیادتر داشتند به سمت غار حرکت کردیم؛ قرار بر این بود که این افراد را امروز از غار بازدید کرده و بقیه که از تجربه بهتری و جوان تر نیز بودند فردا بازدیید کنند و غار را کاملا” تمام کرده و متر سنجی کرده، چون غار نیز به اتمام نرسیده بود. به هر حال من مادر خود را به راه انداخته و به سمت غار حرکت کردیم. غار در ابتدای دره و در سمت راست آن بود. دیواره ای که در ابتدای دره وجود داشت به صورت یک تیکه تا پائین دره امتداد داشت. در بالای دیواره سوراخی وجود داشت که جهت نشانه و پیدا کردن غار بسیار خوب بود زیرا در پشت سوراخی و در امتداد آن به پائین دهنه غار بود؛ پس از وارد شدن به دره به سمت بالا حرکت کردیم، یک سربالایی تیزی ( شیب زیاد ) در حدود ۱۰۰ متر بود که باید تا به دهنه غار برسیم؛ بعلت خستگی مادر و همسرم مجبور به برگشت شدیم. پس از رسیدن به محل خواب بساط خواب را آماده کردیم و مقداری چایی نیز برای بچه ها تهیه کردیم؛ جالبی این برنامه این بود که بچه های کوچک نیز از غار بازدید کردند و درحدود یکصد متر از غار را دیدند هوا تاریک می شد که یکی یکی گروه اول از غار برگشتند و پس از صرف شام و خواباندن بچه ها در اطراف آتش حلقه زدیم و صحبت های همیشگی را گفته و در ساعت ۲۴:۰۰ بود که من بساط خواب خودم را تهیه کرده و به خواب رفتم. هوا سرد نبود ولی کیسه خواب لازم بود که متاسفانه بعضی ها نداشتند؛ به هرحال ما شب را به صبح رساندیم.

فردای آن شب پس از صرف صبحانه ساعت ۰۹:۰۰ به طرف غار حرکت کردیم . پس از رسیدن به سربالایی و در امتداد دیواره به دیواره سنگی کوتاهی می رسیم که دهنه کوچک غار در آن قرارگرفته بود؛ ساعت ۱۰:۰۰ یکی یکی وارد غار شدیم؛ این غار به علت وجود راه نفوذ دیگر، هوای بسیار خوبی داشت و پس از وارد شدن تالار بزرگی پدیدار گردید و پس از کمی راهپیمایی زیبایی غار دوچندان می شد و هرچه که جلوتر می رفتیم غار نیز زیباتر می شد. پس از وارد شدن به یک تالار دیگر دهنه کوچکی ( که بسیار کوچک بود و با همت جواد مزعل زاده در برنامه قبل و به وسیله تیشه دهنه بزرگ تر شده ) رسیدیم و با کمی اشکال وارد مرحله دوم غار شدیم؛ از این به بعد بود که ستون های استلاگتیت بسیار، جنگلی زیبا را بوجود آورده بود.

یک سنگ کوتاهی وجود داشت که پس از بستن طناب و حمایت به مرحله بعد پیشروی کردیم  که در پایان غار به دو شعبه تقسیم می شد و ما نیز به دو گروه تقسیم شدیم و پس از وارد شدن به تالار بزرگ غار ما مسیر سمت راست را ادامه دادیم و نادر و بهرام قسمت مترسنجی غار به مسیر سمت چپ حرکت کردند. تالار بسیار بزرگ بود و استلاگمیت های بسیار زیادی از سقف آویزات بودند به اندازه های مختلف و بسیار زیبا یک متر قطر در ۱۰ متر طول، سه متر قطر در ۵ متر طول و ستون های بسیار عظیم و زیبا؛ به هر حال بسیار زیبا و توصیف ناکردنی؛ در بعضی از قسمت ها ابتدای غار سفال های قدیمی که قدمت آن ها به نیم قرن و بیشتر می رسید نیز دیده می شد. پس از بازدید غار به سمت دهنه غار رفته و ساعت ۱۴:۰۰ به بیرون غار رسیدیم. پس از بستن دهنه غار به سمت پائین حرکت کردیم تا به محل اتراق رسیدیم، تنها ما بودیم که نهار نخورده بودیم. پس از صرف نهار و خوردن غذای دلچسب تازه، لوازم ها را جمع کردیم و سوار اتوبوس که آمده و در نزدیکی ( کپر ) قرار گرفته بود شدیم و بدین ترتیب برنامه غار جدید (غارذکریا) و روز سیزده به پایان رسید.

اعضای شرکت کننده در این برنامه شامل ۶ نفر از گروه کوهنوردی آرش و ۸ خانواده از آنها.

مرتبط:

سفرنامه صعود به قله تامر

سفرنامه غار کان گوهر

استهبان کجاست؟

شهرستان استهبان از شهرستانهای استان فارس است. مرکز این شهرستان، شهر استهبان است. جمعیت شهرستان استهبان بر طبق سرشماری سال ۱۳۹۵، برابر با ۶۸٬۸۵۰ نفر بوده‌ است. شهرستان استهبان از سرزمینهای شرق استان فارس است که شمال آن به نی ریز، جنوب آن به کوه‌های تودج (توده) و غرب آن به دشت رونیز و شرق آن به کوه‌های داراب و ایج محدود می‌شود. استهبان منطقه دشتی است با ۱۷۶۷ متر ارتفاع از سطح دریا و ۲۶۵۲ کیلومتر مربع وسعت، با این شرایط این شهر در دشتی قرار دارد که توسط کوه‌ ها احاطه شده‌ است. از شهر استهبان مدار ۲۹ درجه و ۸ دقیقه عرض شمالی و ۵۴ درجه و ۳ دقیقه طول شرقی می‌گذرد. جاده کوهستانی شرق شهرستان استهبان به طول ۳۵ کیلومتر عامل ارتباط آن با نیریز است، جاده غربی شهرستان استهبان به طرف شیراز از دشتهای به هم پیوسته گرده و رونیز می‌گذرد و در محدوده تنگ کرم به جاده شیراز به فسا می‌پیوندد. این جاده تا شیراز ۱۷۵ کیلومتر طول دارد. کوه‌های مرتفع، قسمت‌ های غربی، جنوب غربی، جنوبی و تا حدودی شمال منطقه را فرا گرفته‌اند. مهم‌ترین ارتفاعات استهبان، سلسله جبال تودج است که در اصل دنباله زاگرس جنوبی می‌باشد. بلندترین ارتفاع در این سلسله جبال ۲۳۰۰ متر است. طول این ارتفاعات را صاحب فارسنامه ناصری از «رونیز» تا کوه «بوخون» در «فارغان سبعه» چهل و چهار فرسخ نوشته‌ است.
منابع آب منطقه استهبان را چشمه، قنات و رودخانه تشکیل می‌دهند. رودخانه‌های شهرستان استهبان فصلی اند و در اسفند و فروردین ماه سال های پر باران از ارتفاعات جنوبی مشرف به شهرستان استهبان سرچشمه گرفته و با گذشتن از غرب شهر به سوی شمال، روستاهای خیر، جاری می‌شوند و در آنجا به دریاچه بختگان می‌ریزند. رودخانه‌های «فتح‌ آباد» و «عباس‌ آباد» از این نمونه‌ اند رودخانه «رودبال» (روستائی در نزدیکی ایج) تنها رودخانه دائمی منطقه‌است که از کوه‌های «بوخون نیریز» سرچشمه می‌گیرد و با مشروب کردن روستاهای ایج و سلطان شهباز وارد ناحیه رودبال داراب می‌شود. چشمه‌های «قعری»، «پازهری»، «یوخوُ»، «مُرَخنه» و «بُک بُک» از مهم‌ترین منابع تأمین آب شهرستان استهبان بشمار می‌روند. این چشمه سارها که در ارتفاعات جنوب غرب و غرب شهرستان (سلسله جبال تودج) قرار دارند در اصل سرقناتهایی هستند که از گذشته بسیار دور مورد بهره‌برداری اهالی منطقه بوده‌اند. در کتب قدیم آمده‌ است که آب بستان ها و زراعت این شهر از چشمه‌ های پازهری و قعری بوده که هر دو از جانب مغرب همه جا زیر درختان با ثمر جاری اند.

آب و هوای استهبان

حداکثر گرمای تابستان در منطقه استهبان ۳۶ درجه و حداقل سرمای زمستان ۴ درجه زیر صفر است. متوسط باران سالانه بین ۵۰ تا ۴۵۰ میلیمتر گزارش شده است. تغییر ریزش برف و باران سالانه از خصلت های طبیعی و کهن منطقه محسوب می‌شود. این ویژگی که مخصوص نواحی آب و هوایی متأثر از اقلیم کویری است در کم و زیاد شدن آب چشمه‌ها و قنات ها تأثیر فراوان دارد بطوری که اگر یک سال بارندگی فراوان (بخصوص بصورت برف در ارتفاعات) صورت گیرد آب چشمه‌سارها و قنات ها سنگین و زیاد خواهد بود و بر عکس اگر کمی بارندگی در مدت چند سال به صورت پیوسته رخ دهد حتی ممکن است به خشک شدن برخی منابع آب بیانجامد.

سفرنامه

این برنامه به علت دوری مسافت و داشتن ماشین یکی از اعضای گروه قرار شد که شب حرکت کنیم به همین دلیل ساعت ۲۰:۰۰ همه در منزل ما جمع شدند و پس از بستن کوله ها روی ماشین لندرور بهمن،  ساعت ۲۱:۰۰ به سمت استهبانات حرکت کردیم. ساعت ۲۴:۰۰ بود که به شهر استهبان رسیدیم. بعد از پارک کردن ماشین در نزدیکی آبشار به زیر دیواره رفتیم و شب را در زیر دیواره ماندیم.  صبح ساعت ۶:۰۰ بود که از خواب بیدار شدیم و گروه  پس از صرف صبحانه به سمت دیواره شماره  ۱۲، حرکت کردیم. قرار بود که به دو گروه تقسیم شویم؛ تعدادی دیواره ۱۲ را تمام کنند و تعدادی دیواره ۱۳  را.

گروه شروع کننده که در نزدیکی دیواره ۱۲ قرار داشت پس از کار کردن یکی از بچه ها، من و حمید اخگر به سمت دیواره رفتیم و پس از بستن کارگاه در وسط دیواره  تعدادی رول در آنجا  زدیم و سپس به وسیله فرود در ساعت ۱۶:۳۰ به سمت پائین دیواره آمدیم. در همین زمان بچه ها دیواره جدید را کار کردن و تعدادی رول در دیواره مربوطه را زده بودند پس از برگشتن ما ساعت ۱۷:۰۰ نهار را صرف کردیم و به علت تاریک شدن به سمت ماشین رقته و پس از بستن کوله ها به سمت شیراز حرکت کردیم.

اعضای شرکت کننده در این برنامه ۱۱ نفر بودند.

مرتبط:

تل باکون، گسترده‌ترین کاوش یک محوطه پیش‌ازتاریخی فارس

سفرنامه مزرعه فرانسوی استهبان در شیراز

استهبان در شرق استان فارس واقع شده است. این شهرستان از شمال با دریاچه بختگان و از سمت جنوب با شهرستان داراب هم مرز می باشد.

تاریخچه استهبان

استهبان واژه ای پهلوی از عبارت سته بان، به معنای تاکستان (انگورستان) یا نگهبان شهر استخر است.

در گذشته شهر استهبان، اصطهبانات نام داشته است.همچنین به نام های دیگری مانند اصطخری، اصطبهان، اصتهجان و صابونات نوشته و خوانده شده است. در منابع تاریخی و جغرافیایی متعددی از سرزمین استهبان نام برده شده است. گفته شده است: نام این شهر استهبانات بوده که با گذشت زمان به اصطهبانات تغییر پیدا کرده است.

در واقع کمابیش در منابع متعدد تاریخی و جغرافیایی نامی از سرزمین استهبان آورده شده‌است. فارسنامه ناصری گوید که نام این شهر استهبانات بوده که پس از استیلای عرب به اصطهبانات تغییر یافته‌است.حدودالعالم با استناد از المسالک و الممالک اصطخری شهر را اصطهبان و همچنین اصطهجان می‌نامد، ابن بلخی در فارسنامه خود به اصطهبان اشاره دارد ولی نزههالقلوب آن را اصطهبانان ذکر می‌کند، ابن حوقل و مقدسی نیز در کتب خود اصطهبانات را آورده‌اند.

منابع فوق حاکی است که در طول ده سده شکل بیانی آن ثابت مانده و فقط از لحاظ نوشتن دچار تغییری جزئی گردیده‌است، این امر نشان می‌دهد در طول سال‌های بسیار اصالت این واژه حفظ شده و تغییر نکرده‌است.

سفرنامه مزرعه فرانسوی

تاریخ ۱۳۶۱/۰۱/۲۰

ساعت  ۰۵:۳۰ از طریق جاده شیراز – استهبان  بوسیله اتوبوس بوس عزم سفر کردیم.

مقصد مزرعه فرانسوی در ۱۸۰ کیلومتری شرق شیراز بود. این محل یکی از تنگه های متعدد رشته کوه استهبان است که دارای آب فراوان و زمین مسطح کم و بیش عریض است. چشمه های متعددی در سطح دره پراکنده می باشد که همگی تشکیل جویباری را می دهند که  از وسط دره نهر به سوی دشت جریان می یابد.

در اطراف محل و این نهر باغچه های متعددی از درختان سردسیر توسط اهالی محل احداث شده است. در محل هایی که کم و بیش مسطح است و حالت دره را از دست داده اند گندم و انگور  کاشته شده  است. در اواسط تنگ در شمال آن چشم انداز زیبای دریاچه بختگان نمودار می گردد.

به گفته اهالی بومی محل، دلیل نام این محل بخاطر فعالیت نمودن اعضای یک شرکت کاوش نفت در آن حوالی است که بطور اعم اعضای آن شرکت از اشخاص فرانسوی تشکیل شده بوده اند. در ساعت ۰۷:۳۰ در محل از اتوبوس پیاده شدیم و پس از صرف صبانه راهپیمایی را آغاز نمودیم؛  نهار را در کنار چشمه ای در اواسط دره صرف کردیم و پس از صرف نهار به بازدید محل پرداختیم. بعد از بازدید و کاوش محل بازگشت را آغاز کردیم. در راه بازگشت در کنار دیواره ی سنگی به مدت یک ساعت فن سنگ نوردی را مختصرا” تمرین نمودیم. در ساعت ۱۸:۰۰ توسط یک دستگاه وانت بار به شیراز بازگشتیم.

تعداد افراد حاضر در این سفر جمعا”۱۲نفر بودند.