نوشته‌ها

بازدید از موزه زمان _دنیای ساعت های قدیمی

موزه زمان یا تماشاگه زمان در منطقه زعفرانیه تهران قرار دارد. موزه زمان اولین موزه ساعت ایران است که یکی از زیباترین و بهترین کاخ های تهران نیز به شمار می رود.

بازدید از موزه زمان تهران

شهر تهران درکنار تمام امکانات و هتل های متفاوت و به روز، سرشار از محله های قدیمی است که بخشی از تاریخ این سرزمین را در خود دارند. محله ها، باغ ها و خانه هایی که گذر زمان را در حافظه خود ثبت کرده اند و هر کدام نماد دوره ای از تاریخ ایران و بخصوص شهر تهران می باشند.

در میان کاخ ها و موزه های شهر تهران موزه زمان یکی از زیباترین و بهترین کاخ هایی است که می توانید اوقات فراغت خود را در آن بگذرانید.

اگر موزه‌ زمان را فقط به عنوان یک موزه در نظر بگیرید در حقش کم لطفی کرده‌اید. موزه‌ی زمان هم فال است و هم تماشا. هم اولین موزه‌ی ساعت ایران است و هم ساختمانی قدیمی و زیبا. تازه فضای باصفا باغ و کافه‌ ریبار را هم باید در نظر بگیرید.

این موزه حدود ۱۶ سال پیش به عنوان اولین موزه ساعت ایران در خیابان زعفرانیه تهران تاسیس شد.

پیدا کردن گوشه دنجی در شلوغی تهران کمی سخت به‌ نظر می‌رسد اما در عمارتی اشرافی که به رنگ رویایی آبی درآمده و درختان اطراف آن‌را فرا گرفته‌اند، آرامشی نهان است که شما را برای لحظاتی از همه چیز جدا می‌کند.

موزه زمان تهران همان نقطه‌ای است که شما را با ساعت‌ها پیوند می‌دهد و تاریخ سنجش زمان را برایتان مرور می‌کند. این ساختمان نخستین موزه‌ ساعت ایران است که در آن به زمان و متعلقات آن پرداخته می‌شود و تاریخ آن را زنده نگه‌داشته است. در این مجموعه می‌توانید انواع ساعت‌ها، سیر تحول و پیشرفت آن‌ها و سایر جزئیات مربوط به آن‌را ببینید و به زمان نگاهی نو داشته باشید. موزه زمان در سال ۱۳۸۲ به ثبت ملی رسید.

موزه زمان

موزه زمان چه نوع موزه ای است و چه ویژگی هایی دارد؟

موزه زمان که با نام‌های خانه حسین خداداد، موزه ساعت و تماشاگه زمان نیز شناخته می‌شود، یکی از خانه‌های تاریخی متعلق به دوران قاجار و جاهای دیدنی تهران است. این خانه موزه محل نگهداری اشیای مرتبط با زمان و زمان‌گیری است.

از جمله این اشیا می‌توان به ساعت‌هایی از افراد مشهور ایران مثل پروفسور محمود حسابی، ساعت‌های تاریخی و قدیمی مانند ساعت آفتابی ناصرالدین‌ شاه، ساعت‌های لوکس و دکوری قدیمی و ساعت های قدیمی خارجی از کشورهای فرانسه، سوییس، انگلیس و آلمان  وهمچنین اسناد و مدارک مرتبط با موضوع زمان اشاره کرد.

ساختمان موزه که از دو طبقه تشکیل شده، سیر تکامل انواع ساعت‌های مکانیکی متعلق به سده‌های هفدهم تا بیستم میلادی در معرض نمایش قرار گرفته‌است، ساعت‌هایی نظیر ساعت شاهینی، آونگی، رومیزی، دیواری در این بخش قرار دارند.

قدمت برخی از این ساعت‌ها به قرن ۱۸ و دوران لوئی چهاردهم می‌رسد. بعضی ساعت‌ها هم مربوط به قرن نوزدهم و بیستم هستند.

در طبقه دوم موزه ساعت‌های جیبی معمولی و ساعت‌های جیبی سفارشی متعلق به شخصیتهای تاریخی و سیاسی، ساعت‌های ویژه‌ای چون ساعت کارت زنی، شیفت نگهبانی، ساعت کشتی و همچنین ساعت‌های مچی در انواع دستبندی و دو زمانه به چشم می‌خورد. در بخش تقویم‌ها نیز گاهنامه‌های ایرانی، به علاقه‌مندان ارائه شده‌است.

در طبقه‌ی دوم می‌توانید از نزدیک اسطرلاب‌های قدیمی ایرانی را هم ببینید. اسطرلاب‌‌های زیبا و اسرارآمیزی که در گذشته برای جادو و طالع‌بینی و نجوم کاربرد داشتند.

در محوطهٔ این تماشاگه ساعت‌های نخستین مانند ساعت آفتابی، ساعت شنی، ساعت آبی و ساعت سوختی قرار گرفته‌اند. در درون عمارت نیز ساعت‌های مکانیکی دیواری، رومیزی، جیبی و مچی قرار گرفته‌اند. همچنین بخشی از عمارت به اسنادی دربارهٔ گاهشماری جلالی و پیشینه آن در ایران اختصاص یافته ‌است.

موزه زمان

تاریخچه موزه زمان تهران

ساختمان موزه زمان در واقع ملکی شخصی بود که پس از انقلاب به تصرف بنیاد مستضعفان درآمد و در نهایت به موزه‌ زمان تبدیل شد. بنای ابتدایی موزه زمان ، ملکی اشرافی و وابسته به دربار قاجار بود.

زمانی این باغ بخشی از اراضی باغ فردوس محسوب می‌شد و در اختیار معیرالممالک – داماد ناصرالدین شاه- قرار داشت. پس از مرگ او، پسرش دوستعلی خان معیر الممالک صاحب باغ شد و از آنجا که علاقه‌ای‌ به عمارت نداشت درختانش را یکی یکی قطع کرد تا به عنوان هیزم استفاده شوند.

در سال ۱۳۰۴ خورشیدی فردی به نام عبدالله خان منصور، ملک را از دوستعلی خان خرید و این باغ تا سال ۱۳۴۶ در اختیار وراث وی بود.

حسین خداداد یکی از کارآفرینان برجسته ایرانی، تاجر و صنعتگر سرشناس تهران بوده است که در همین سال‌ها ملک را خرید؛ خداداد از راه واردات باسکول صنعتی و کارخانجات ریسندگی ثروتمند شده بود ولی علاقه زیادی به هنر داشت. به همین خاطر تصمیم گرفت که این باغ را بازسازی کند. در آن زمان ساختمان داخل باغ عمارتی یک طبقه و از خشت و گل بود و اسکلتی چوبی داشت.

تماشاگه زمان تهران، در تاریخ ۲ ام بهمن ماه سال ۱۳۸۲ ،  با شماره ثبت ۱۰۸۶۸ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. ساختمان موزه زمان تهران دارای قدمتی ۸۰ ساله است. این ساختمان دارای ۷۰۰ متر زیر بنای مفید، و در یک محوطه سر سبز ۵۰۰۰ متری قرار دارد.

blank

بازسازی موزه زمان تهران

در حدود سال های ۱۳۴۷-۱۳۴۶ حسین خداداد این باغ خزان زده را خریداری نمود که در آن زمان عمارت داخل باغ دارای اسکلتی چوبی و نمای خشت و گلی بود و به همین جهت حسین خداداد برای بازسازی و سرپا کردن این باغ زحمت زیادی کشید، ایشان با مقاوم سازی و ایجاد تغییرات چشم گیر و اساسی در این ساختمان، دستور داد تا به جای اسکلت چوبی –که قسمت های زیادی از این اسکلت در طی سال ها، زیر باران و آفتاب و هجوم موریانه ها فرسوده شده بود- از اسکلت آهنی برای ساخت این ساختمان استفاده شود.

اسکلت آهنی اگرچه جلوه ی قدیمی و خاطره انگیز ایام دیرین را زنده نمی کرد اما در برابر حوادث طبیعی مقاوم و محکم بود، همچنین پوششی زیبا از تلفیق معماری فرنگی و ایرانی را به تن کرد.

زمانی که کار بازسازی بنا آغاز شد، حسین خداداد از برجسته ترین معماران و هنرمندان آن زمان تهران دعوت کرد. استاد کاشی به عنوان معمار و همچنین طراح برجسته معماری حاج عبدالکریم نوید تهران به عنوان گچ بر ساختمان برگزیده شدند. حسین خداداد به دلیل علاقه شخصی به هنر والای گچ بری، برجسته ترین اساتید این حوزه را در اجرای تزئینات این ساختمان به کار می گیرد.

انجام تزئینات گچ بری خانه حسین خداداد (موزه زمان فعلی ) حدود ۱۲ سال طول می کشد که در نهایت در سال ۱۳۵۶ موزه زمان، به شکل فعلی همانند یک اثر هنری به تمام معنا به اتمام می رسد. قدمت ساختمان فعلی موزه زمان حدود ۸۰ سال می باشد که معماری این ساختمان ترکیبی از فرم و سبک های اروپایی و ایرانی می باشد. ساختمان حال حاضر، از سال ۱۳۷۸ به طور رسمی به عنوان نخستین موزه زمان در ایران آغاز به کار نموده است.

اتاق اصفهانی ها در موزه زمان

در موزه زمان اتاقی به نام اتاق اصفهانی‌ها وجود دارد. گچبری این اتاق با تقلید از اتاق موسیقی عالی قاپو، توسط سه هنرمند اصفهانی انجام شده است.سقف اتاق اصفهانی ها ۹۹% از مس و ۱% از طلا ساخته شده است و طراحی و اجرای روی دیوار ها از هنر تنگ بری استفاده شده است. همچنین طرح شیشه های آن به دلیل جلوگیری از ورود حشرات به داخل طراحی شده است.

موزه زمان

کافی شاپ موزه زمان

کافه ریبار در محوطه‌ی موزه زمان قرار دارد. این کافه در منطقه‌ی زعفرانیه خیلی طرفدار دارد و ممکن است مجبور باشید از قبل میز رزرو کنید.

صبحانه‌های کافه ریبار مشهور است. در کل تهران کمتر جایی پیدا می‌کنید که صبحانه‌ی منو باز به کیفیت ریبار داشته باشد. برای هر وعده هم دو ساعت تایم استفاده از بوفه دارید. اگر جمعه صبح در ریبار میز رزرو کنید، هم می‌توانید یک دل سیر صبحانه بخورید هم از فضای باغ‌موزه لذت ببرید.

هزینه و زمان پیشنهادی برای بازدید از موزه زمان تهران

هزینه بازدید از موزه زمان برای گردشگران داخلی مبلغ بسیار کمی در نظر گرفته شده است و حتی این مبلغ برای دانش آموزان نیم بها حساب می شود. کسانی هم که فقط قصد بازدید از محوطه موزه را داشته باشند می توانند بدون پرداخت ورودی به گشت و گذار در محوطه بپردازند.

با اینکه تماشای ساعت های متنوع و قدیمی زمان زیادی نمی برد ولی ممکن است از گشتن در محوطه و تماشای گچ بری های عمارت و یا عکاسی از آن ها سیر نشوید که در این صورت با اختصاص حدود ۲ ساعت می توانید کل موزه زمان را بگردید.

موزه تماشاگه زمان در منطقه زعفرانیه تهران قرار گرفته است. به همین خاطر خیلی راحت می‌توانید جوری برنامه‌ریزی کنید که در یک روز هم از موزه زمان بازدید کنید و هم به باغ فردوس و موزه سینما هم سر بزنید. امامزاده صالح و موزه دکتر حسابی و باغ موزه هنر ایرانی و بازار سنتی تجریش و بازار قائم همگی در همین حوالی اند.

روزهای بازدید موزه زمان : تمامی روزهای هفته به جز ایام سوگواری.

ساعت کاری موزه زمان : صبح ها ۰۹:۳۰ تا ۱۳ و عصرها ۱۴:۰۰ تا ۲۱:۳۰ (جمعه ها ۱۰:۰۰ صبح تا ۱۶:۰۰ عصر)

آدرس موزه زمان:

تهران – تهران خیابان ولی عصر، نرسیده به میدان تجریش ، خیابان زعفرانیه(سرلشگر فلاحی)، چهارراه پرزین بغدادی، پلاک ۱۲

مرتبط:

برج آزادی ، قدیمی ترین برج تهران

آشنایی با باغ پرندگان تهران در سال ۱۳۹۹

کاخ گلستان _زیباترین جاذبه گردشگری در تهران

سفرنامه ی تهران _ شهر ۷۲ ملت

سفر یعنی تجربه  و من زندگیم را با تجربه هایی که از  سفرهایم بدست آورده ام ساخته ام .  این بار برخلاف همیشه برای دیدار خانواده به تهران نرفتم بلکه برای یادآوری خاطرات کودکی و گذشته ام تنها به این سفر رفتم هیچ کس در تهران حوصله اش سر نمی رود چرا که جاذبه های دیدنی و مختلف تهران تقریبا برای تمامی   مردم آماده است. هر کسی می تواند در این شهر سر گرمی خاص خود را پیدا  کند.

این شهر خاکستری  ابهتی دارد که بی برو برگرد شما را درون خود جای می دهد. البته قصد نداریم این شهر را با بزرگ ترین شهر های جهان مقایسه کنیم. ولی تهران بزرگ ترین کلان شهر ایران است. شهری پر دود و هیاهو با اتوبوس های مملو از مردم و یا متروهایی که لبالب مسافران را جابه جا می کند؛  مردمانی که مدام در حال دویدن هستند و کارهای خود را به سرعت انجام می دهند. تصور کنید چند روز را بخواهید در این شهر سپری کنید  پیش نهاد می کنم قبل از آن مختصری با  زادگاهم آشنا شوید.

شهر تهران در جنوب استان تهران قرار دارد، بزرگ ترین و پر جمعیت ترین شهر کشور است و سومین کلان شهر در کل خاور میانه به حساب می آید. طبق سر شماری سال ۱۹۹۵ جمعیت شهری تهران نرسیده به ۹ میلیون نفر است و به همین جهت تهران شهری شلوغ و پر سر و صدا است و همین موضوعات به اضافه معضل ترافیک و آلاینده های شهری رتبه سلامت شهری آن را کاسته است.

تهران یکی از دیدنی ترین جاهای ایران است که هر ساله گردشگران زیادی را به خود می پذیرد و نه تنها این گردشگران همه ایرانی نیستند، بلکه از کشورهای دور و نزدیک برای دیدن تهران برنامه ریزی می کنند. پس من هم می توانم با یک برنامه ریزی دقیق چند روز به یادماندنی را برای خودم بسازم.

blank

طبق برنامه ریزی ام روز اول اقامتم را برای بازدید از موزه های تهران گذاشتم و به همین جهت از هتل درخواست یک راهنما کردم تا برای بازدید از موزه ها با من همراه شود. شیما راهنمای جوان و خبره و پر انرژی بود.  در مسیر همین طور که از  موزه ملی ایران، موزه فرش، موزه عبرت، موزه جواهرات، موزه رضا عباسی، موزه هنرهای زیبا ویا موزه سکه تهران بازدید می کردیم؛  شیما از تاریخ احداث  موزه ها و چگونه شکل گیری آن ها برایم می گفت و اینکه در  این شهر بزرگ چه مکان های با ارزشی وجود دارد . دیدن آن همه فرش های نفیس از قوم های ایران و یا جواهراتی که  از سلسه های مختلف به جای مانده است برام جذاب بود ویا موزه هنرهای زیبا چشمم را خیره کرده بود و یا سکه هایی از دوران کهن تا به امروز ارزش آن ها را برایم دوچندان کرد.

در پایان بازدیدمان از موزه ها از اینکه با شیما آشنا شدم و توانستم اطلاعات با ارزشی درباره شهرم کسب کنم بسیار خوشحال بودم . من از او دعوت کردم که به شیراز بیاید تا بتوانم میزان او در شهر رازها باشم. سپس از همدیگ جداشدیم و در آخر روز هم با گرفتن یک ماساژ و خوردن غذا در هتل خستگی تنم را در کردم.

به دلیل بزرگی تهران و وقت کم نمی توانم تمام جاذبه های تهران را در یک سفر سه روزه بگنجانم پس تصمیم گرفتم به دیدن بازار بزرگ تهران بروم.

فضای سنتی بازار تهران شباهت اندکی به فضای سنتی شیراز را دارد. قسمت اصلی بازار تهران با کاخ گلستان فاصله چندانی ندارد و این فرصت خوبی بود که من هم از این کاخ زیبا دیدن کنم. بازار  یکی از شلوغ ترین مناطق تهران است. خصوصا در ایام اسفند. بازار تهران سراهای مختلف زیادی دارد و تقریبا بر اساس شغل طبقه بندی شده است. باید بدانیم دقیقا برای چه و به چه منظوری به این بازار می روید و اینکه راه خود را بشناسید چرا که احتمال گم شدن شما بسیار است.

بازار تهران

بازار سنتی تهران همانند بازارهای قدیمی شهرهای دیگر نیست که اغلب صنایع دستی می فروشند یا به دورانی کهن تر تعلق دارند. هسته بازار از زمان صفوی بنا شد اما در دوران قاجار پیرامون خیابان های منتهی به کاخ گلستان و محله های جنوبی اطراف گسترش یافت و مسقف شد و امروزه با داشتن یک ایستگاه متروی خاص (ایستگاه ۱۵ خرداد، خط ۱) دسترسی به آن راحت تر شده و مردم می تواند اکثر نیازهای خود را در این بازار تهیه کنند.

در بازار تهران دو امام زاده وجود دارد که در یکی از آن ها امام زاده زید است.

بازار تهران برایم بسیارجالب بود. هرچه که من لازم داشتم در آن پیدا می کردم  برخلاف آیین و سنت های مختلف، مردم با آرامش و احترام در کنار یکدیگر مشغول کار و معامله بودند و فرهنگ شهری و اجتماعی را به خوبی می توان در این بافت دید.

در لابه لای بازار تهران چشمم به چایخانه ای که صد و خرده ای ساله در قلب بازار تهران کار می کند افتاد. این چای خانه به عنوان کوچکترین چایخانه دنیا در میراث ایران ثبت شده و می تواند برای شما بسیار خاطره انگیز شود. چرا که حاج کاظم، صاحب این چایخانه انسانی پر معلومات است که تقریبا درباره هر چیزی اطلاعات دارد و به راحتی با شما هم کلام خواهد شد. دکور این چایخانه بسیار نوستالژیک و زیباست و طعم چای های آن بی نظیر هستند. حاج کاظم دو کار با ارزش می کند اول اینکه از دانشجویان پولی دریافت نمی کند، دوم اینکه بقیه درآمد چایخانه را صرف امور خیریه می شود. بسیاری از مغازه و حجره های اطراف که مشتریان روزانه چایخانه درویش هستند و استکان ها شماره دارِ مخصوص به خود را دارند.

دوباره به گشت و گذار در بازار پرداختم . کم کم احساس گشنگی  کردم به همین بهانه به قدیمی ترین رستوران تهران در ناف بازار رفتم و غذای معروف تهرانی ها را که چلوکباب مخصوص با دوغ است  را خوردم.

بعد از یک پیاده روی در بازار با تنی خسته به هتل برگشتم و کمی استراحت کردم و خود را برای شب های تهران آماده کردم . در تهران باشی و به دربند نروی، نمی شه. حدود ۸ شب به منطقه دربند رسیدم هوای بسیار مطلوبی داشت . مغازه ها مختلف، دست فروش های پر انرژی و کافه های متنوع بسته به صلیقه مشتری؛ در یکی از کافه ها نشستم و درآن هوای دلچسب با مردمانی که شاد بودند و یا فضای شادی را برای خودشان بوجود آورده بودند را تماشا می کردم . موزیک شادی هم در کافه پخش می شد. درآن حال و هوا  آش رشته می چسبه من هم از خودم پذیرایی کردم.

کافه های تهران

کم کم داشت وقت سفرم به پایان می رسید. طبق برنامه ریزی ام روز سوم را اختصاص به بازدید از تعدادی از کاخ ها و عمارت های تهران دادم. چون می دانستم دراین مکان ها راهنما حضور دارد با خیال راحت برای بازدید رفتم در این روز از مجموع کاخ سعدآباد، کاخ نیاوران، کاخ صاحبقرانیه، کاخ شهربانی یا وزرات خارجه تهران، عمارت مسعوریه تهران، خانه مقدم که ارزش مندترین خانه ایران است و همچنین بنای شمس العماره بازدید کردم. چو ن وقت کم داشتم نتوانستم دیگر بناهای با ارزش تهران را ببینم.

برای اینکه بهتر از وقتم استفاده کنم و هم خستگی در کنم برای صر ف نهار و بازدید از بلندترین برج تهران به برج میلاد رفتم.

برج میلاد ویژگی هایی دارد که آن را در میان دیگر بناهای تهران شهره می کند. اولا که به دلیل ارتفاع زیاد ۴۳۵ متری اش تقریبا از هر جای تهران پیداست. دوم شکل زیبا و نور پردازی آن در شب که در کنار ساختمان ها و برج های شهرک غرب واقعا تهران را به یکی از کلان شهر هایی که با شهرهای اروپایی- آمریکایی قابل قیاس است تبدیل می کند. از طرفی، موقعیت برج میلاد به بازدید کنندگان امکان می دهد که (در صورت مطلوب بودن هوا) منظره ای بسیار زیبا از شهر را ببینند و در ارتفاعی قرار بگیرند که قابل تامل باشد.

blank

در مسیر برگشت به فرودگاه نیز از برج معروف و قدیمی تهران یعنی شهیاد نیز بازدید کردم. این برج و میدان اطراف آن نقشی بسیار موثر در ترسیم روحیه ایرانی ایفا می کند. در ادبیات نوین و اشعار تازه یا برچسب هایی که این روزها میان مردم برای چسباندن به کیف و دیگر لوازم خود از آن استفاده می کنند تا علایق خود را به دیگران نشان دهند،

برج آزادی

در پایان سفرم حالا که فکر می کنم می بینم که چرا تهران را پایتخت ایران قراردادن . علاوه بر جاذبه های گوناگون، حضور سفارت خانه های ایران، مراکز بزرگ تجاری و خیلی چیزهای دیگر؛ تمامی راه هایی که به این استان می رسند همگی آزاد راه بوده  و وضعیت خوبی دارند. بنابراین چه از راه زمینی، و چه هوایی بخواهید به این استان دسترسی پیدا کنید دردسری نخواهید داشت. از طرف دیگر استان تهران می تواند مرکز اتصال بسیاری از راه های دیگر به استان های دیگر باشد و شاید به همین جهت بتوانیم آن را قلب شاهراه های ایران بنامیم. به قول معروف همه جاده ها (اینبار) به تهران ختم می شوند.

مرتبط:

بام تهران بهترین مکان برای تماشای پایتخت

لفور _پهنه بی‌کران زیبایی در نزدیکی تهران

عمارت مسعودیه تهران

کلیسای سرکیس مقدس، بزرگترین کلیسای ارامنه تهران

در میان جاذبه های متعدد و فراوانی که در تهران، پایتخت ایران وجود دارد می توان به کلیساهای تهران اشاره کرد. امروز در این مقاله قصد داریم شما را با یکی از بزرگترین کلیسای ارامنه تهران به نام کلیسای سرکیس مقدس آشنا کنیم.

 کلیسای سرکیس مقدس کجاست؟

کلیسای سرکیس، مقدس نام یک کلیسای ارمنی در تهران واقع در خیابان کریمخان زند، ابتدای خیابان نجات الهی است. کلیسای سرکیس مقدس، بزرگ ترين کلیسای ارامنه تهران است و به محل خلیفه گری ارامنه تهران شهرت دارد.

کلیسای سرکیس

کلیسای سرکیس مقدس امروزه هم مورد استفاده ارمنیان مسیحی و مرکزیت امور ارمنیان را در تهران دارد. ساختمان این کلیسا جذابیت خاصی برای بازدیدکنندگان و علاقه مندان به معماری کلیساها و طرفداران دین مسیحیت دارد و فضای معنوی درون آن بسیار تسکین دهنده و متفکرانه طراحی شده است.

تاریخچه ساخت کلیسای سرکیس مقدس:

کلیسای سرکیس، مقدس به دستور مارکا سرکیسیان از ارامنه قدیمی ایران و با طراحی مهندس معمار اوژن آفتاندلیانس ساخته شده است. ساختمان کلیسای سرکیس مقدس تلفیقی از سبک معماری قرون وسطی و بناهای ارمنستان است.

علت نامگذاری کلیسای سرکیس مقدس:

نام این کلیسا از یکی از قدیسان کلیسای ارمنی، یعنی سرکیس مقدس گرفته شده است.

کلیسای سرکیس

    سبک معماری کلیسای سرکیس مقدس:

    کلیسای سرکیس، مقدس تهران دارای ساختمانی زیبا با معماری بی‌نظیر قرون وسطی و عصر جدید  است.کلیسای سرکیس، مقدس ابعادی به طول ۳۶/۵ متر و عرض ۱۷/۸ متر دارد و از آن به عنوان بزرگترین کلیسای تهران یاد می کنند.

    کلیسای سرکیس، مقدس بر پایه ی نقشه بازیلیکا (به کلیسا های بزرگ و مهم که به شکل صلیب هستند بازیلیکا می گویند) ساخته شده است و این نقشه چه در معماری خارجی و چه در معماری داخلی اجرا شده است و از بیرون کلا ساختمان به شکل یک مستطیل از شرق به غرب است.

    ورودی‌های کلیسای سرکیس، مقدس تهران در دیوار غربی بنا واقع شده و از یک ورودی اصلی و بزرگتر در وسط بنا و دو ورودی کوچکتر که در دو طرف شمال و جنوب دیده می‌شوند تشکیل شده‌است. در ورودی ضلع غربی کلیسای سرکیس مقدس دو ناقوس‌خانه در دو طرف راهروی ضلع غربی به  صورت گنبدهایی شبیه به گنبد اصلی کلیسا با ناقوس‌خانه‌های کلیسای سرکیس، مقدس شهر ایروان طراحی شده که زیبایی بی‌نظیری را به هر بیننده‌ای به ارمغان می‌دهد.

    کلیسای سرکیس

    دیوارهای بالای محراب و دو سمت آن با نقاشی‌های دیواری مزین است. موضوع های این نقاشی ها از کتاب مقدس، اثر ادمان آیوازیان، بر گرفته شده اند.

    بلندی سقف کلیسا متاثر ازکلیسای مریم مقدس در شهرِ آنی است. این بنا، نمای سفیدش را مدیون سنگ مرمر سفیدی است که در دیوار خارجی آن به کار رفته است. دیوارهای داخلی و سقف نیز با گچ پوشانده شده اند و به همین دلیل، فضای درونی بنا همخوانی جالبی با نمای بیرونی دارد.

    مرتبط:

    کلیسای وانک زیباترین کلیسای جلفای اصفهان

    جاذبه ی گردشگری جالبی به نام کلیسای صد در

    کلیسای جامع فلورانس

    کوهنوردی یک روزه در پارک جمشیدیه

    اگر قرار باشد یک روز خود را در گردشگاه های طبیعی تهران بگذرانید، از کدام مسیر راهی می شوید؟ شمال؟ شرق؟ غرب یا جنوب؟ شاید بتوان گفت که یكی از بهترین و كم خطرترین مسیرهای طبیعت‌گردی و كوهپیمایی كشور مسیر كلكچال است. خیابان فیضیه كه از اواسط خیابان شهید باهنر (نیاوران) شروع می‌شود، حدود ۲ كیلومتر طول دارد و در انتها به پارک جمشیدیه می‌رسد.

    پارک جمشیدیه

    معرفی

     

     

    پارک جمشیدیه یکی از قدیمی‌ترین و زیباترین پارک‌های شمال تهران است که در فصل پاییز زیبایی خاصی دارد. بوستان جمشیدیه یا پارک سنگی جمشیدیه در انتهای خیابان شهید باهنر (نیاوران) واقع شده است. به علت اینکه این پارک در نزدیکی کوه‌های شمال تهران قرار دارد همیشه یکی از اولین نقاط پایتخت است که بارش‌‌ برف و باران در آن شروع می‌شود. این پارک معماری متفاوتی با سایر پارک‌های تهران دارد و در آن یک آبشار مصنوعی و یک حوض زیبا و تعدادی المان هنری تجسمی قرار دارد. با بالا رفتن از پله‌های پشت آبشار به طبقات بالایی پارک می‌رسید و از آن‌جا نمایی زیبا از شهر تهران را خواهید دید.

    پارک جمشیدیه با درختان، گیاهان و گل‌های فراوانش یكی از وسیع‌ترین پارك‌های ایران است كه می‌تواند برای یك ورزش صبحگاهی مورد استفاده قرار گیرد. برای رفتن به كلكچال باید به این پارك بیایید؛ به سوی غرب پارك بروید، آنجا كه پیاده‌روی سنگفرش به سوی شمال غرب ادامه می‌یابد. پس از طی حدود ۴۰۰ متر به چشمه‌ای می‌رسیم كه آب خنك و گوارایی دارد. از اینجا به بعد راه به صورت مارپیچ رو به بالا می‌رود و بعد از گذر از چند محل استراحت كه در آنها مواد غذایی هم عرضه می‌شود به منطقه‌ای نسبتا وسیع می‌رسیم كه ارتفاعش حدود ۲۳۰۰ متر است.

    در سال‌های اخیر جاده‌ای اختصاصی از شهر تا این منطقه كشیده شده است. از اینجا مسیر به صورت مستقیم با سربالایی تندی ادامه می‌یابد و بعد از ۲ پیچ، منظره پناهگاه، مسجد و برج كلكچال از دور نمایان خواهد شد. این منظره شما را برای ادامه مسیر ترغیب خواهد كرد. از اینجا به بعد منظره شهر هم دیدنی‌تر می‌شود؛ جایی كه خانه‌های كوچك شهر را زیر پایتان احساس می‌كنید.

    اگر همت كنید باید از پارك جمشیدیه تا پناهگاه كلكچال را ۲ تا ۵‌/‌۲ ساعته بالا بیایید. وقتی به پناهگاه رسیدید می‌توانید در كنار برج كلكچال كه سالیان دور محل استقرار گروه‌های پیشاهنگی بوده استراحت كنید و یا به غذاخوری‌های بزرگ پناهگاه بروید و غذایی نوش جان كنید.

    حتما تجربه كرده‌اید كه بعد از چنین ورزشی غذا چقدر خوشمزه‌تر است. یك سرویس بهداشتی بزرگ هم در كنار پناهگاه وجود دارد كه در این منطقه نعمت بزرگی است. حدود ۹۰ درصد طبیعت‌گردان، پناهگاه را انتهای مسیر می‌دانند و پس از استراحتی راه بازگشت را در پیش می‌گیرند. به این ترتیب برنامه حداكثر یك نصفه روز به طول می‌انجامد. یعنی شروع ۶ صبح و اتمام ۱۲ ظهر.

    اگر بخواهید كوهنوردی كامل‌تری داشته باشید مسیر پاكوب پناهگاه به سوی قله كلكچال این فرصت را در اختیارتان قرار می‌دهد. از پناهگاه كه در ارتفاع ۲۶۰۰ متری قرار دارد مسیر پاكوب خوبی به سوی ارتفاعات وجود دارد. با ۵‌/‌۱ ساعت كوهنوردی به خط‌الراس خواهید رسید و از آنجا مسیر دو راهی می‌شود؛ یك راه رو به پایین و به سوی شمال است كه به پناهگاه شیرپلا می‌رود و راه رو به شرق از روی خط الراس ادامه می‌یابد تا به قله ۳۳۰۰ متری كلكچال برسد.

    مسیر كوهپیمایی كلكچال در قسمتی كه بین پارك و پناهگاه است بسیار عریض و بدون خطر است؛ اگر جانب احتیاط رعایت شود این راه برای همه سنین در تمامی فصول سال می‌تواند برنامه گردشی ـ ورزشی یك روزه‌ مناسبی باشد. خانواده‌ها می‌توانند در روزهای تعطیل در كنار یكدیگر ورزش جمعی و گردشی در هوای پاك را تجربه كنند. حتی در فصل زمستان و بعد از بارش برف هم می‌توان این مسیرها را با وسایل كامل مثل كرامپون و كفش و لباس مناسب طی كرد.

    پارک جمشیدیه

    دیدنی های پارک جمشیدیه
    • گذرگاه های سنگی و رویایی: فرقی نمی کند که از کدام یک از چهار ورودی پارک به آن وارد شوید. از همان ابتدا این فضای سنگی پارک و آرامش آن است که شما را مسحور خود خواهد کرد. می توانید در گذرگاه‌های سنگفرش شده قدم بزنید و گوشه گوشه پارک را از نظر بگذرانید. درختان سر به فلک کشیده در دو سوی این گذرگاه ها منظره‌ای رویایی و مسیری چشم نواز را پیش روی تان قرار می‌دهند و شما را با خود به دنیایی دیگر می برند.
    • دریاچه، آبشار و آبنماهای سنگی: یکی از دیدنی‌هایی که نگاه هر کسی را به خود جلب می‌کند، رقص آب در جای جای جمشیدیه است که در محل دریاچه به اوج خود می‌رسد. حضور آب در این پارک طراوت خاصی به آن بخشیده و به نوعی، تصویری از باغ های ایرانی را در ذهن تداعی می کند. در مجاورت آبشار و دریاچه نیمکت‌هایی وجود دارند که به شما فرصت می‌دهند برای ساعت ها به این جلوه روح نواز آب خیره شوید و از رقص ماهی ها در آب نیز لذت ببرید. اردک ها و مرغابی ها نیز سر و صدای خودشان را دارند و در میان دریاچه چرخ می‌زنند. حضور این جانداران نیز زیبایی این مکان را دوچندان می‌کند.
    • حیوانات و تندیس های سنگی: یکی از دیدنی های جالب توجه جمشیدیه، تخته سنگ‌هایی هستند که تغییر شکل داده شده‌اند و هیبت حیوانات مختلف را در ذهن تداعی می‌کنند. کافیست کمی از قدرت رویاپردازی خود بهره بگیرید تا غرق تماشای این حیوانات سنگی شوید. این باغ وحش سنگی به حدی جذاب است که گردشگران رنج پیمودن ۶۰۰ پله را برای تماشای این حیوانات، به جان می خرند و از گردش خود لذت می برند. در این میان، به جز حیوانات، تندیس های دیگری هم دیده می شوند که مفاهیم طبیعی، فرهنگی و عرفانی دارند و با شکل و شمایل خاص خود قوه تخیل شما را به کار می‌اندازند.
    • بوستان فردوسی: بوستان جمشیدیه تا به امروز ۲ بار مورد بازسازی قرار گرفته تا زیبایی‌هایش حفظ شوند و مردم بتوانند به راحتی از امکانات آن استفاده کنند. یکی از این بازسازی‌ها در سال‌های ۱۳۷۵- ۱۳۷۴ صورت گرفت که طی آن حدود ۱۶‌ هکتار دیگر به جمشیدیه اضافه شد؛ اما نام تازه‌ای به خود گرفت و به پاس ۳۰ سال رنج شاعر نامدار در سرایش شاهنامه، با نام فردوسی مزین شد. بیش از ۶۳۱۷ متر مربع از این پارک به گل‌کاری اختصاص یافت و آمیزش دو عنصر سنگ و گیاه، جلوه‌ای متفاوت به آن داد. حالا این بوستان همچون فرزند پارک جمشیدیه است و با داشتن فضایی روح‌نواز مردم را به سوی خود می‌کشاند.
    • نمایشگاه های فصلی: در برخی ایام سال می توانید شاهد برپایی نمایشگاه های هنری مختلف در جمشیدیه باشید. به عنوان مثال ممکن است در این پارک با هنرمندان صنایع دستی مواجه شوید که گرد هم آمده اند و حاصل هنر خود را عرضه می دارند. وجود این نمایشگاه ها در فضای خاص پارک، علاقه مندان بسیاری را راهی جمشیدیه می کند تا لحظات خوبی را در آن بگذرانند.

    پارک جمشیدیه

    باغ فردوسی

    ساخت باغ فردوسی در سال ۱۳۷۵، انجام گرفت. این بوستان در راستای گسترش بوستان جمشیدیه است. مساحت پارک نزدیک به ۱۳۲٬۷۰۰ متر مربع است. آمیزش دو عنصر سنگ و گیاه در این پارک کوهستانی زیبایی خاصی را نمایان می‌سازد. مساحت گلکاری در این پارک ۶٬۳۱۷ متر مربع می‌باشد. در این پارک رستوران‌های گوناگونی وجود دارد که هر یک از آن‌ها نمادی از زیبایی و آداب و رسوم قوم‌های ایرانی را به نمایش می‌گذارند.

    در سال ۲۰۰۱ جایزه بنیاد آقاخان به این باغ تعلق گرفت. طراح این باغ، غلامرضا پاسبان حضرت و فرهاد ابوضیا می باشند.

    امکانات رفاهی

    از امکانات این بوستان می‌توان به آمفی تئاتر، رستوران، آب‌نما، مبلمان پارک (نیمک، سطل زباله، آبخوری، پایه چراغ)؛ فضای سبز (گیاهان پوششی، جنگلکاری، رز و درختچه، گل و گل‌کاری) نام برد. از دیگر امکانات رفاهی این پارک سرویس‌های بهداشتی و روشنایی در شب با به‌کارگیری از ۱۷۵ تیر روشنایی است.

    این پارک نامناسب برای معلولان حرکتی و سالمندان دارای مشکل زانو و حرکتی است زیرا نمی‌توانند به قسمت‌هایی از پارک دسترسی پیدا کنند.

    پارک جمشیدیه

    آدرس

    پارک جمشیدیه در انتهای خیابان شهید باهنر (نیاوران)، انتهای خیابان فیضیه و امیدوار واقع شده است.

    دسترسی

    برای رسیدن به پارک جمشیدیه باید اول خود را به میدان تجریش برسانید. برای این کار می‌توانید در ایستگاه مترو تجریش در خط یک مترو از ایستگاه خارج شوید یا با بی‌آر‌تی‌های مسیر میدان راه‌آهن – تجریش و تاکسی‌هایی که از سراسر شهر به میدان تجریش می‌روند استفاده کنید. از میدان تجریش هم می‌توانید با تاکسی‌هایی که از سمت میدان قدس به پارک جمشیدیه می‌روند به پارک برسید. همچنین در خیابان نیاوران می‌توانید از خیابان فیضیه و امیدوار به پارک جمشیدیه برسید.

    مرتبط:

    عمارت مسعودیه تهران

    از محله «عودلاجان» تهران چه می‌دانید؟

     

     

     

     

    کاخ مرمر تهران

    کاخ مرمر یکی از کاخ‌های پر حرف و حدیث دوران پهلوی است. این کاخ تاریخی در مرکز تهران واقع شده و در حال حاضر به عنوان موزه در اختیار عموم مردم قرار گرفته است. در این مقاله به معرفی کامل این کاخ پر ماجرا خواهیم پرداخت.

    معرفی کاخ مرمر تهران

    کاخ مرمر در دوران پهلوی و در سال ۱۳۱۶ شمسی ساخته شد. گنبد این کاخ، شبیه به گنبد مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان ساخته شده. استادان و هنرمندان مشهوری در ساخت این کاخ همکاری داشته‌اند. استاد خاتم، استاد بهزاد، استاد احمدی و استاد لرزاده کاشی‌کاری از هنرمندان برجسته‌ای بودند که در ساخت کاخ مرمر نقش داشته‌اند. در زیر کاخ مرمر، ساختمانی ۵ طبقه قرار گرفته ‌ که در حال حاضر به عنوان موزه قرآن استفاده می‌شود. این کاخ در زمینی به وسعت ۳۵۴۶۲ مترمربع با زیربنای ۲۸۷۰ مترمربع ساخته شده.

    تاریخچه کاخ مرمر

    لئون تادوسیان که معماری ارمنی-ایرانی بود در سال ۱۳۱۶ به دستور رضا شاه، کاخ مرمر را ساخت. این کاخ ، محل کار و زندگی رضا شاه بود. پس از رضا شاه، این کاخ تا مدت‌ها به عنوان محل ملاقات محمدرضا پهلوی با نمایندگان کشور‌های خارجی استفاده می‌شد. در سال ۱۳۴۴ در این کاخ، علیه محمدرضا شاه ترور ناموفقی صورت گرفت. این ترور ناموفق کاخ را برای مدت‌ها بدون استفاده کرد.

    در سال ۱۳۵۵ به دستور شاه، کاخ مرمر تغییر کاربری داد و به عنوان موزه پهلوی برای بازدید در اختیار عموم قرار داده شد. دو سال بعد، همزمان با نابودی رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی، موزه پهلوی تعطیل و این کاخ در اختیار مسئولین قرار گرفت. این کاخ پر ماجرا، اوایل انقلاب مقر کمیته انقلاب اسلامی بود و بعد از آن به قوه قضاییه واگذار شد. در سال ۱۳۷۰ قوه قضاییه این کاخ را تخلیه کرد و مدتی بعد، این کاخ به عنوان دفتر هاشمی رفسنجانی و مجمع تشخیص مصلحت نظام استفاده شد. در سال ۱۳۹۸ رییس بنیاد مستضعفین از واگذاری این کاخ به بنیاد و تغییر کاربری آن به موزه خبر داد.

    کاخ مرمر تهران

    قسمت‌های مختلف کاخ

    کاخ مرمر کاخی بسیار زیبا با نمایی پوشیده از مرمرهای سبز رنگ است. این کاخ تاریخ و تمدن ایران در زمان پهلوی را به رخ می کشد و می‌توان آن را راوی تاریخ کهن ایران دانست. معماری این کاخ ترکیبی از معماری ایرانی و غربی است و کاشی‌کاری‌های بسیار زیبایی دارد. از مهم‌ترین بخش‌های کاخ موزه مرمر می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

     

    موزه ملی قرآن

    زیر کاخ مرمر، یک بنای ۵ طبقه قرار دارد که به عنوان زیرزمین کاخ مرمر شناخته می‌شود. در اوایل افتتاح این کاخ، جواهرات سلطنتی در زیرزمین آن نگهداری می‌شد اما مدتی بعد، جواهرات به خزانه سلطنتی منتقل شدند. امروزه این زیرزمین به نام موزه ملی قرآن شناخته می‌شود. معماری این ساختمان بسیار شگفت‌انگیز و زیبا است. ترکیب معماری سنتی، کاشی‌کاری‌های ظریف، شکل‌های متنوع هندسی و سبک‌های جدید معماری به این ساختمان جلوه و شکوهی عظیم بخشیده است.

    در طبقه منفی یک و منفی دو این ساختمان، مجموعه‌ای بی‌نظیر از نسخه‌های خطی قرآن و دعاهای مختلف، نقاشی و طراحی قرآنی، آثار نفیس خوشنویسی، نسخ قدیمی قرآن، اشیای عتیقه‌ و با ارزش مانند ظرف و ظروف قدیمی، سکه‌های قدیمی، گلدان‌ها و حکاکی‌های کشف شده از دوران گذشته و … به نمایش عموم گذاشته شده.

    کاخ مرمر تهران

    کاشی‌کاری گنبد

    شاید بتوان گفت شکوه و عظمت کاخ مدیون گنبدی زیبا با کاشی‌کاری شگفت‌انگیز است. همانطور که گفتم گنبد این کاخ از گنبد مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان الگوبرداری شده. دیوارهای اطراف گنبد، پوشیده از زیباترین کاشی‌ها است که به بهترین شکل در کنار هم چیده شده‌اند. خاتم‌کاری‌های زیبا و چشم‌نواز در تمام تالارها و وسایل کاخ مرمر به چشم می‌خورد که هر بیننده‌ای را مبهوت خود خواهد کرد.

    کتابخانه قرآنی

    از دیگر بخش‌های کاخ مرمر، کتابخانه بزرگ و تخصصی آن است. مجموعه کتابخانه شامل کتابخانه‌ای با ۳۰ هزار جلد کتاب قرآنی، علوم حدیث و…، سالن مطالعه، نمازخانه، تالار امانت کتاب، فروشگاه محصولات فرهنگی و سالن محصولات شنیداری است که در قسمتی از طبقه منفی یک ساختمان زیرزمین کاخ مرمر واقع شده است.

    آدرس کاخ

    کاخ مرمر، بین خیابان امام خمینی و خیابان ولیعصر، در مرکز پایتخت قرار دارد.

     

    دسترسی به کاخ مرمر

    کاخ مرمر با معماری زیبا و چشم‌نوازش یکی از جاذبه‌های تاریخی قلب پایتخت است. از آن‌جایی که خیابان امام خمینی در طرح ترافیک قرار گرفته، استفاده از مترو برای دسترسی به کاخ مناسبت‌تر است. متروی امام علی در خط دو مترو شما را به این کاخ زیبا خواهد رساند، البته بعد از خارج شدن از مترو باید کمی پیاده‌روی کنید تا به کاخ مرمر برسید. یک راه دیگر برای رسیدن به کاخ مرمر، استفاده از اتوبوس‌های مسیر ولیعصر به جمهوری است. ایستگاه‌های دانشگاه امام خمینی، امام علی و حسن آباد که در مسیر  فرهنگسرا- صادقیه قرار گرفته‌اند به کاخ نزدیک هستند. اگر وسیله نقلیه شخصی دارید از مسیر میدان امام خمینی به خیابان امام خمینی و از آن‌جا به کاخ مرمر بروید.

    مرتبط:

    عمارت بادگیر در کاخ گلستان

    کلیسای سورپ گئورک قدیمی ترین کلیسای تهران

    کلیسای سورپ گئورک اولین و قدیمی ترین کلیسای تهران است که تاریخ ساخت آن بین سالهای ۱۱۵۳ تا ۱۱۶۹ هجری شمسی عنوان شده است. کلیسای سورپ گئورک، مربوط به اواخر دوره صفوی است که از یک نمازخانه ساده، در سال ۱۲۱۴ شمسی( ۱۸۳۵ ميلادي) تبدیل به کلیسا شد و بعد از بازسازی در ۱۲۶۱ شمسی ( ۱۸۸۲ ميلادي) بصورت کنونی درآمده است.
    کلیسا سورپ گئورگ:

    کلیسای سورپ گئورگ یا کلیسای گئورگ مقدس( به ارمنی:Սուրբ Գևորգ եկեղեցի)، تهران مربوط به اواخر دوره صفوی است.تاریخ بنای کلیسای سورپ گئورک به سال های ۱۷۹۰ تا ۱۷۹۵ ميلادي یا ۱۲۰۴ هجری قمری تا ۱۲۱۰ هجری قمری برمیگردد .دو خانواده از ساکنان تفلیس به اسم های« هُوسِپیان» و« استِپانیان» در ۱۱۷۴ خورشیدی( ۱۷۹۵ ميلادي) نمازخانهٔ گئورگ مقدس را که در ۱۸۸۲ ميلادي تبدیل به کلیسا شد احداث کردند.

    این کلیسا در ابتدا به گونه ای محراب روستايي بود که در سال ۱۲۵۱ هجری قمری و ۱۸۳۵ ميلادي در اوقات قاجار به کلیسا تبدیل و با بازآفرینی آن در سال ۱۸۸۲ ميلادي، بصورت کنونی درآمده است.

    وجه تسمیه آن به نام سرداري است که در سال ۳۰۳ ميلادي، در راه مبارزه براي ترویج مذهب مسیحیت به دست مشرکان و بت پرستان به شهادت رسید که در سالروز او مراسم دعا و نیایش خاص برپا ميشود .

    به اراده انجمن دوستداران کلیسا، انجمنی تشکیل شده از زنان نیکوکار و مومن ارمنی که در سال ۱۹۰۷ ميلادي برابر ۱۳۲۵ هجری قمری تأسیس و در محوطه این کلیسا اتاق هایی ساخته شده که در آن جا زنان سال خورده زندگی ميکنند .در محوطه پشت کلیسا هم اتاق هایی براي اسکان مردان سالمند ساخته شده که حاکی از تلاش و همت انجمن مذکور است.

    معماري کلیسای سورپ گئورک:

    محراب کلیسا در سمت شرقی آن قرار دارد. دارای دو ورودی از سمت شمالی و جنوبی است. کلیسا دارای یک گنبد با نورگیرهای گوناگون بوده و بر روی چهار ستون در دو ردیف قرار دارد که تالار کلیسا را به دو راهرو جانبی و یک فضای میانی تقسیم کرده است و ستونها در فاصله چهار متری یکدیگر ساخته شده و در بین این چهار ستون فضای مربع شکلی به ابعاد چهار متر پدیدآورده است.

    این کلیسا که کلاً با آجر بنا شده است از داخل با گچ پوشانده شده است. به علت نبود فضای کافی در سمت غرب کلیسا، برج ناقوس سه طبقه ای در ضلع جنوبی کلیسا ساخته شده است. بر روی دیوارهای خارجی کلیسا و برج ناقوس سنگ قبرهای متعددی به چشم می خورد.

    نمازخانه کلیسا با طاق بلند، ردیف ستون ها، یک دهانه طاق چشمه در وسط و دو دهانه در نزدیکی آن، درست نقشه کلیساهای دوره ساسانی را دارد.

    از نکات قابل توجه در این کلیسا این است که تعداد زيادي سنگ قبرهای باشکوه، مجلل، خوش تراش، خوش طرح و خوش خط به دیوارهای بیرون نمازخانه بصورت ایستاده نصب شده و اینگونه مشخص ميشود که این محل پیش از اینکه کلیسا شود، قبرستان ارامنه بوده است.

    کلیسای سورپ گئورک

    مدفونان معروف در کلیسای سورپ گئورک:

    • هوسپ گاسپاریان، از اولین آموزگاران مدرسه هایگازیان و یکی از بنیانگذاران انجمن دوستداران علم و دانش،( وفات:۱۸۹۸ ميلادي)

    • میکائیل مارکاریان، از بنیانگذاران انجمن دوستداران علم و دانش و مدرسهٔ هایگازیان،( وفات:۱۸۹۳ ميلادي)

    • الله وردیخان هاروتونیان، از امرای سپاه قاجار،( وفات:۱۸۳۵ ميلادي)

    • هاروتیون، فرزند الله وردیخان، از امرای سپاه قاجار،( وفات:۱۸۳۵ ميلادي)

    • ماردیروس خان داویدخانیان امیرتومان،« رییس ستاد بریگاد قزاق».( وی علاوه بر تدریس در مدرسه دارالفنون در وزارت اطلاعات و دارالترجمه خاصه دولتی بعنوان مترجم زبان های روسی و فرانسه شروع بکار کرد) ( وفات:۱۹۰۵ ميلادي).

    • سلیمان خان سهام الدوله،« از اعظای خانواده اناگولوبیان، سوقومون( سلیمان) که برادر منوچهر خان معتمدالدوله بود. سلیمان در قتل عام تفلیس به دست سپاهیان آقا محمدخان با فداکاری مادرش جان سالم به در برد. به توصیه برادرش منوچهرخان، وی با مادرش به ایران آمد. سلیمان اول به خدمت عباس میرزا نائب السلطنه درامد و بکار سپاهي گری درگیر شد، وی در جنگ های ایران و عثمانی هم شرکت جست. سلیمان خان سهام الدوله که بسیار مورد اعتماد و توجه امیرکبیر بود، بعد از چندي به حکومت لرستان و خوزستان منصوب شد.

     

    سلیمان دو پسر داشت به نام های جهانگیر خان که وی وزیر صنایع بود و منصب سرتیپی داشت و پسر ديگر وی نریمان خان قوام السلطنه به زبان فرانسوی مسلط بود و مترجم وزارت امور خارجه و دارای منصب نیابت اول آجودان باشی داشت.»( وفات:۱۸۵۳ ميلادي)

    • میرزا جهانگیر خان،« برادرزاده منوچهرخان معتمدالدوله و فرزند سلیمان خان سهام الدوله» بود. وی در سال ۱۸۳۳ ميلادي در شهر تبریز به دنیا آمد. وی درجه سرتیپی را از ناصرالدین شاه اخذ نمود و بعد هم ژنرال آجودان ناصرالدین شاه شد. وی صنعتگر قابلی بود و در سال ۱۸۸۲ ميلادي توانست براي تفنگهای سپاهیان ایران فشنگ بسازد، بنابراین شاه او را به وزیر صنایع منصوب کرد. در همین سال جهانگیرخان به درجه امیرتومانی نائل آمد و وی بانی زرادخانه در ایران بود. ساختن کوره ذوب فلزات براي ریختن توپ در زرادخانه و برپاکردن کارخانه باروت کوبی در تهران من جمله کارهای مفید وی بود.»( وفات:۱۸۹۱ ميلادي).

    نشانی کلیسای سورپ گئورک:

    تهران، خیابان وحدت اسلامی، بازارچه قوام الدوله، كوچه شهيد مغفوری

    آشنایی با موزه آبگینه

    بی‌شک برای موزه‌گردانی که هدفشان از بازدید موزه هم کسب تجربه پیشینیان است و هم تماشای هنر، موزه آبگینه و سفالینه از معدود موزه‌هایی است که برای بازدید علاقه‌مندان در خیابان ۳۰ تیر تهران ساخته شده است.

    ساختمان موزه آبگینه که در دوطبقه و پنج تالار ساخته شده، به خودی خود می‌تواند برای علاقه‌مندان بسیار دیدنی باشد. این ساختمان متعلق به قوام‌السلطنه، وزیر احمد شاه قاجار، بوده است.

    تالار یک و دو در طبقه اول و تالارهای دیگر در طبقه فوقانی قرار دارد. در تالار شماره دو که تالار بلور نامیده می‌شود، قدیمی‌ترین شیشه‌ها و لوله‌های شیشه‌ای و سفال‌ها قرار داده شده است. طراح ویترین‌های موزه مهندسی اتریشی به نام هانس هولاین است. تزیینات بنا شامل منبت کاری چهارچوب درها و پله‌ها است و آجر کاری نما که در ۵۰ نوع است.

    گچ‌بری موزه شامل دو دوره است: دوران قوام، و سبک غربی در زمان سفارت مصر و آینه‌کاری‌های طبقه دوم، که مربوط به دوره قاجار است.

    بدون تردید با نیم‌نگاهی در خواهید یافت که موزه آبگینه در واقع موزه تخصصی شیشه و سفال است. قدیمی‌ترین شیشه‌ها لوله‌های شیشه‌ای به نام سیلندر شیشه بوده که از معبد چغازنبیل کشف شده و مربوط به هزاره دوم قبل از میلاد است.

    موزه آبگینه

    شیشه‌ها و سفال‌های طبقه اول نیز مربوط به دوره‌های پیش از تاریخ است که قدیمی‌ترین سفال دست‌ساز از دوران اشکانی، هزاره‌های اول به دست آمده است. تالار صدف به علت شباهت شکل آن به صدف نیمه باز به این نام خوانده شده و شامل انواع سفال‌های قرن سوم و چهارم شهر نیشابور است.

    تالار چهار (زرین) که به خاطر ظروف زرین‌فام که از دوران سلجوقی به جا مانده چنین نامی گرفته است، شامل ظروفی بوده که دورتادور با خط نسخ و نستعلیق تزیین شده است. هم‌چنین چهره‌های مغولی روی این ظروف خودنمایی می‌کنند که با توجه به شهر محل پیدایش، نقوش آن‌ها فرق می‌کند. تالار پنج (لاجورد) به خاطر لعاب‌های یک رنگ فیروزه به این نام خوانده شده و از قرن هفتم و هشتم (دوره ایلخانی) به جا مانده است.

    با نزدیک شدن به دوران صفویه، اشیا مصرفی‌تر می‌شود. تزیینات این بخش شامل گلاب‌پاش و صراحی است. هم‌چنین میزی که از دوران قاجار به جا مانده با لعاب هفت‌رنگ و مزین به نقش چهره‌های شخصیت‌های شاهنامه بوده که نام هر شخص بالای چهره نوشته شده است.

    موزه آبگینه

    این موزه تخصصی، شامل بخش‌های اداری (زیرزمین)، دبیرخانه و ریاست (طبقه بالا) است. کتاب‌خانه نیز، واقع در ضلع شمال غربی، شامل ۴۰۰۰ جلد کتاب فارسی و انگلیسی در زمینه‌های باستان‌شناسی، تاریخ و هنر است.

    در ضلع شمالی محوطه، بناهایی برای تکمیل مجموعه در دست احداث است که در طبقه اول کلاس‌های آموزشی و در طبقه دوم نمایشگاه موقت قرار دارد.

    موزه آبگینه

    این مجموعه تا ۱۳۳۰ محل سکونت و کار قوام‌السلطنه بود و بعد از آن مدت هفت سال در اختیار سفارت مصر قرار گرفت. بعد از آن، به ترتیب سفارت افغانستان، بانک بازرگانی و در سال ۱۳۵۵ با همکاری مهندسان ایرانی و اتریشی تغییرات آن شروع شد.

    ساختمان موزه هشت‌ضلعی و در باغی به مساحت ۷۰۰۰ مترمربع قرار دارد. طرح‌های بدیع و در و پنجره‌های نفیس که بسیار خوب نگه‌داری شده‌اند، یادآور معماری عصر سلجوقی است و می‌تواند الهام‌بخش معماران معاصر برای طرح‌های سبک کلاسیک باشد.

    آدرس: خیابان جمهوری، خیابان سی تیر پلاک ۵۵

    از محله «عودلاجان» تهران چه می‌دانید؟

    محله عودلاجان سابقه تاریخی کهنی دارد. در واقع این قدمت به ابتدای تاریخ تهران بازمی‌گردد؛ از زمانی که تهران یک قریه کوچک بیشتر نبوده، محله عودلاجان نیز وجود داشته و لهجه ساکنان آن نیز به روستانشینان شمیران شبیه بوده است.

    محله عودلاجان از قدیمیترین محله های تهران است که از غرب به میدان پانزده خرداد، از شرق به خیابان سیروس، از شمال به چهارراه سرچشمه و از جنوب به چهارراه مولوی منتهی می‌شود و با وسعتی حدود ۱۵۰ هکتار بیش از ۲۱ هزار نفر را در خود جای داده است.

    حسين كريمان در «تهران در گذشته و حال» در اين‌باره توضيح كاملي مي‌دهد و مي‌نويسد اين نام متعلق به زماني است كه تهران دهي بوده است و مردمانش لهجه خاص محلي خود را داشتند. لهجه‌اي كه ده‌نشينان شميران هم دارند و به همان لهجه با هم صحبت مي‌كنند.

    درباره وجه تسمیه این محله مختصر گفته شده يعني «محل تقسيم آب». اما استخراج معنا از اين كلمه غريب هم خالي از لطف نيست.

    اینکه از دو واژه «عود» و «لاجی» تشکیل شده است که آن هم به دلیل قرارگرفتنش در راسته عطارها بوده است. دیگر اینکه عودلاجان در واقع اودلاجان بوده و از «او» یعنی آب و «دراجیدن» به معنای بخش کردن و «ان» که پسوند مکان است به وجود آمده و این همه یعنی جایی که آب‌های نهر تقسیم می‌شود. از این میان ظن دوم قوی‌تر است که این منطقه در محلی قرار داشته است که کاربری منسوب به این اسم درباره آن می‌تواند صادق باشد.

    عودلاجان به دليل ارتفاع بيشترش نسبت به مناطق جنوبي تهران بر اين محله‌ها تسلط داشت و آب نواحي جنوبي از آنجا تقسيم مي‌شد. محل تقسيم هم سرچشمه بود. براي همين عودلاجان يا اودلاجان را محل تقسيم آب مي‌گفتند.

    عودلاجان پیشینه‌ای بیش از چهارصد سال دارد. چنان‌که مورخان بر آن اتفاق نظر دارند حصارکشی در اطراف قریه تهران که روستایی در نزدیکی ری بود، به دستور شاه طهماسب انجام می‌پذیرد. بعد از آن شاه عباس و شاه سلیمان نیز ساخت و سازهایی در این مکان سوق الجیشی انجام دادند. نهایتا در زمان آقامحمدخان قاجار این مکان مورد توجه قرار گرفت و به عنوان پایتخت انتخاب شد. عودلاجان در کنار محله‌های سنگلج، چال میدان، ارگ و بازار به عنوان قدیمی‌ترین محله‌های تهران شناخته می‌شود. محتمل است که گسترش تهران از همین محل شروع شده باشد که بافت‌های تاریخی به مراتب قدیمی‌تری در آن یافت می شود از جمله امام زاده یحیی که تاریخ این بنا به دورانی قبل از صفویه بازمی‌گردد.

    محله عودلاجان

    در دوره قاجار عودلاجان جزو مناطق اعیان نشین پایتخت به شمار می‌رفته است. قوام الدوله، نصرالدوله، مدرس، موتمن الاطباء، امین نظام، عزت الدوله، ملک الشعرا و نام‌های آشنای دیگری از عصر قاجار با این محله پیوند خورده اند.

    آثار ثبت شده بافت تاریخی عودلاجان شامل امامزاده یحیی، مسجد خان مروی، مسجد میرزا محمود، مسجد شاهی، سقاخانه سرچشمه، آب انبار مسجد حکیم، باغ سفارت روسیه، بازارچه نایب السلطنه، ساختمان چاپخانه، حمام حکیم باشی، حمام خانم، خانه فرمانفرما، خانه قوام الدوله، خانه امام جمعه، خانه وثوق، خانه موتمن الاطبا، گذر و محله مدرسه خان مروی و مدرسه رضاییه است. خود محله تاریخی عودلاجان هم در فهرست آثار ملی ثبت شده است.

    عودلاجان تاریخ تهران است. نه تنها روزگاری نه چندان دور بزرگان و رجال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی پایتخت در این محل زندگی می‌کرده اند، که عودلاجان نمادی از زندگی اجتماعی و مناسبات انسانی ساکنان تهران نیز به شمار می‌رود. در پیچ و خم کوچه‌های باریک و کم عرض این محله که به کوچه‌های آشتی کنان شناخته می‌شوند و هنوز برخی از آن‌ها باقی مانده اند، مسلمان و زرتشتی و یهودی، به آشتی در کنار یکدیگر روزگار می‌گذراندند.

    محله عودلاجان

    در نقشه‌های قدیم تهران بخش مهمی از محله عودلاجان با نام محله کلیمی‌ها شناخته می‌شود. خود کلیمی‌های ساکن در این محل به آنجا سرچال می‌گفتند که هنوز هم این نام زنده است. نقل وجود دارد که به خاطر گود بودن این قسمت از محله آب باران و آب‌های جاری به چاله و چاه این قسمت سرازیر می‌شد و به همین روی به سرچال معروف شده است. تا زمانی که کلیمیان هنوز به صورت متمرکز در این محل زندگی می‌کردند، حتی کلیمیان تهران را به نام ساکنان سرچال می‌شناختند.

    در سال‌های اخیر فعالیت‌ها و اظهارات زیادی مبنی بر بازسازی و احیای این بافت تاریخی شهر انجام شده است. تغییر چهره عودلاجان از وضعیت نابسامان به یک شهر موزه، چنان که در بسیاری از شهرهای تاریخی اروپایی نظیر این بافت‌های احیاشده وجود دارد، نیازمند همت و عزمی گسترده است، با این وجود اقداماتی نیز در این راستا صورت گرفته است.

    از فعالیت‌های آکادمیک مانند مستندسازی و طراحی در محله عودلاجان با همکاری دانشگاه فلورانس و دانشگاه پاویای ایتالیا و دانشکده معماری دانشگاه تهران تا بازدیدهای مسوولان و افراد تاثیرگذار از منطقه و برگزاری جلسات با هدف احیای این محله تاریخی، که البته به بازسازی‌ها و مرمت‌هایی هم در بناهای عودلاجان انجامیده است.

    با این همه عودلاجان هنوز رویای تبدیل شدن به شهر موزه را می‌پروراند و نیاز به توجه و مراقبت دارد. مشاغل و اصناف ناهمگون این منطقه سامان‌دهی نشده اند، این منطقه نیازمند زیباسازی و مناسب سازی است، رفت وآمدها و اقامت‌های بی خانمان ها و افراد پرخطر در این منطقه هنوز معضل است و هنوز خیلی راه مانده تا رنگ دوران روشن عودلاجان به آن بازگردد و با ساکنان محله های شمال تهران آشتی کند.

    مرتبط:

    باغ موزه مینیاتور در تهران

    آبشار جنگلک _دیدنی های دماوند

    آبشار جنگلک در استان تهران واقع است. این آبشار در ۷ کیلومتری شرق شهرستان دماوند و محله روح افزا در دره گروبار قرار دارد. وجود درختان بید و رودخانه ای پرآب, آب و هوای مطبوع و دلپذیری را به این منطقه زیبا داده است. آبشار آینه رود در دماوند یکی از جاذبه های گردشگری این شهر است. ارتفاع آبشار در حدود ۳۵ متر و در ارتفاع ۲۳۲۰ متری از سطح دریا از ارتقاعی بسیار بلند قرار گرفته است.

    دسترسی به آبشار از طریق شرق شهرستان دماوند و تنگ گروبار امکان پذیر است. در دره گروبار درختان كهنسال ارس و گردو با قدمت چندين صدساله وجود دارد كه قطر هر كدام از آنها به ۱۴ متر مي‌رسد. در اين منطقه قديمي سنگ آسياب و قبرهاي متعدد و بازار وجود داشته و در قديم محل داد و ستد اهالي بوده است که از نظر ميراث فرهنگي بسيار حائز اهميت است. این دره در غرب دریاچه تار واقع است و ادامه این دره به دریاچه تار منتهی میگردد. توجه داشته باشید در این دره دره های فرعی زیادی وجود دارد که عموما جهتی شمالی دارند. آبشار جنگلک در دره اصلی به سمت دریاچه تار در دیواره شمالی دره گروبار واقع است. در دره گروبار ۲ آبشار دیگر با نام های آبشار آینه رود فرح افزا و آبشار گروبار نیز جاری هستند که در بخش آبشارهای ایران سایت کویرها و بیابان های ایران به آنها اشاره شده است. دسترسی به آبشار از مسیر موسوم به جنگلک از رودخانه های پرآب میگذرد و نیاز به ۳ ساعت راهپیمایی از شهرستان دماوند است.

    اطراف شهر دماوند کوه‌های متعددی قرار گرفته ازجمله در ضلع شمالی شهر دماوند خط الرأس کوه‌های دوبرار به طول ۷۰ کیلومتر قرار دارد که دارای ۱۴ قله بالای ۴۰۰۰ متری است که هر ساله شاهد انواع برنامه‌های کوهنوردی از گلگشت گرفته تا صعود زمستانی در این منطقه هستیم. پشت این کوه منطقه مازندران قرار گرفته که در گویش محلی به این کوه «ماز» نیز گفته می‌شود. در شمال غربی دماوند کوه تِل کمر (سرکورک) به ارتفاع ۲۸۰۰ متر قرار دارد. این کوه به پایگاه کوهنوردی برای کوهنوردان قدیمی دماوند تبدیل شده است که از روی قله آن کوه دماوند را از نیمه می‌توان دید.

    آشنایی با بوستان نوروز

    بوستان نوروز بزرگترین بوستان پهنه غربی اراضی عباس آباد تهران با کارکرد تفریحی، فرهنگی و تفرجی است که برای آن کارکردهای بین‌المللی و فرهنگی در حوزه کشورهای عضو اکو نیز تعریف شده است.

    در پهنه غربی ۶۵ هکتاری اراضی عباس آباد تهران، بوستان نوروز با بیش از ۹۰ هزار متر مربع مساحت، بزرگترین بوستان مجموعه را تشکیل می‌دهد که کارکرد تفریحی، فرهنگی و تفرجی برای آن در سطح فرامنطقه‌ای و بین‌المللی پیش‌بینی شده است.

    کارکردهای بین‌المللی و فرهنگی بوستان نوروز در حوزه کشورهای عضو اکو تعریف شده که در همین راستا بخشی از این بوستان به نام «اکو» در نظر گرفته شده است که محلی برای معرفی آیین‌ها و سنت‌های کشورهای عضو اکو با محوریت آیین و سنت «نوروز» در تمام ایام سال خواهد بود.

    در این بوستان  ۱۲ سکو به ۱۲ کشور عضو اکو و دو سکو نیز به کشورهای عراق و بحرین که نوروز را جشن می‌گیرند ولی عضو اکو نیستند اختصاص پیدا کرده است که هر کشور می‌تواند در یکی از این سکوها به معرفی خود در حوزه گردشگری، نمایش آداب و رسوم، صنایع دستی و موسیقی بپردازد.

    نوروز به عنوان یکی از شاخصه‌های فرهنگی مشترک بین کشور‌های عضو اکو مطرح است که این مسئله در بین کشور‌های همسایه دریای خزر نیز صادق بوده و به همین منظور دریاچه‌ای به شکل نقشه دریای خزر در این بوستان طراحی شده است.

     

    دریاچه بوستان نوروز، به عمق ۱٫۵ متر که در قطعه چهارم اراضی عباس آباد و در درون بوستان نوروز قرار دارد، شامل دو قسمت شمالی و جنوبی است که مساحت آنها به ترتیب سه هزار و ۵۰۰ مترمربع و ۱۲ هزار مترمربع است. در ساحل این دریاچه، فضاهای سبز و گردشگری از جمله مسیر دوچرخه و پیاده رو در نظر گرفته شده است.

    بوستان نوروز

    موقعیت بوستان نوروز نسبت به بزرگراه‌ها و اتوبان‌ها و سایر بوستان‌های تهران به این ترتیب است که بوستان نوروز در قسمت غرب بزگراه شهید مدرس واقع شده و در قسمت جنوبی بوستان آب و آتش قرار دارد. در صورتی که بعد از گذر از بوستان آب و آتش و بنادر به سمت جنوب حرکت کنید، بعد از گذر از اتوبان شهید همت می‌توانید با استفاده از پل ارتباطی وارد بوستان و مجموعه پلانتاریوم شوید.

    مجموعه پلانتاریوم چهارمین آسمان‌نمای بزرگ دنیاست و ظرفیت وسیعی برای دانش‌پژوهان در حوزه نجوم و سایر رشته‌های علمی است. مجموعه پلانتاریوم که در بوستان جای گرفته مجموعه‌ای است که در آن به دیگر رشته‌های علمی از جمله فیزیک، شیمی و زیست‌شناسی هم توجه شده است.

    بوستان نوروز، ۱۲ فروردین ماه ۱۳۹۲ همزمان با روز جمهوری اسلامی به طور رسمی به بهره‌برداری رسید. هر چند که اجرای زنده ویژه برنامه شبکه پنج سیمای جمهوری اسلامی ایران در لحظه تحویل سال ۱۳۹۱ در بوستان نوروز، گویی نوعی افتتاح غیررسمی این بوستان بود که البته حضور عده‌ای از شهروندان تهرانی در بوستان نوروز همزمان با لحظه تحویل سال، از جمله جلوه‌های این افتتاح غیر رسمی به شمار می‌رفت.

    مرتبط:

    دریاچه چیتگر تهران