قوهیجان روستای پلکانی طارم

قوهیجان نام روستایی، بکر، زیبا در شهرستان طارم، بخش مرکزی دهستان درام و در غرب و جنوب غربی روستای نوکیان واقع‌ شده است. این روستا حدوداً بیست کیلومتر با شهرستان طارم فاصله دارد.

نام این روستا در زبان محلی تاتی گجوُݩ یا قُجون تلفظ می‌شود و بقعه متبرک امامزاده_اسماعیل علیه‌السلام در آن واقع‌شده است. این روستا را می‌توان به علت داشتن طبیعت بکر و بافت روستایی خشت و گلی و معماری پلکانی آن به‌عنوان یکی از مکان‌های دیدنی شهرستان طارم معرفی نمود.

اهالی خون‌گرم و مهمان‌نواز روستای قوهیجان از شیعیان اثنی عشری بوده که ارادتی خاص به اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام دارند و هرساله در ایام شهادت سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به نوحه‌خوانی و عزاداری و سینه می‌پردازند و این‌گونه ارادت خود را به اهل بیت علیهم‌السلام ابراز می‌کنند.

این روستا از جمله روستاهای پلکانی طارم است که دارای بافت ارزشمند خشت و گلی است و معماری خاص آن انسان را به یاد ماسوله و ابیانه می‌اندازد.

اهالی این روستا از طریق دامداری، کشاورزی و باغداری ارتزاق می‌کنند مردم این روستا درگذشته به‌صورت ییلاق و قشلاق زندگی می‌کردند که در تابستان‌ها در روستای کوهستانی با چشمه جوشان از دامنه کوه که در بالادست روستا قرار دارد و جویبار جاری از آن روستا را به دونیم تقسیم کره است و درختان مختلف سر به فلک کشیده و میوهای متنوع از جمله گردو، گلابی، سیب، سنجد و… زندگی می‌کردند و زمستان‌ها به روستایی گرمسیر سرخ سنگ در ۵ کیلومتری درام واقع است از راه کوهستانی و پیاده کوچ می‌کردند که این روستا بعد از زلزله سال ۶۸ کاملاً تخریب شد و در چند کیلومتر پایین‌تر بنا شد.

روستای قوهیجان یکی از روستاهای نادری است که دارای بهترین آب‌معدنی ناب است که به‌صورت خودجوش از دامنه کوه خارج واب مشروب روستا و حتی باغ‌های روستا را تأمین می‌کند اکثر افراد ساکن آنجا باهم قرابت دارند بزرگ‌ترین خاندان آن روستا باقری‌ها هستند که سال‌ها قبل عده‌ای ازآنجا کوچ کرده و در شمال غربی آنجا تشکیل روستایی به‌نام چنار داده و در آنجا ساکن شدند.

از آنجاکه عموم مردم این منطقه گله‌دارند همیشه یک‌طرف دادوستد آن‌ها با پشم، پنیر، روغن حیوانی و جوراب‌های پشمی است که زنانشان از پشم گوسفندان می‌ریسند و می‌بافند بافت جوراب‌های پشمین از قدیمی‌ترین دست بافته‌ها و هنرهای سنتی این منطقه است که هنوز هم ادامه دارد؛ و گاهی منبع درآمد مناسب برای خانوارها محسوب می‌شود؛ و در آنجا جوراب‌های متنوع و رنگارنگی بافته می‌شود. زنان روستا میراث دار هنرهای دستی و بومی این منطقه هستند، نقش‌مایه‌های جوراب‌های بافتنی نمود اشیا و عناصر طبیعی با فرم‌های پیچیده و ساده بوده و نمایانگر دیدگاه خلاقانه و تیزبین بافنده است. نقوش انسانی به‌ندرت در دست‌بافت‌ها دیده‌شده ولی نقش حیوانات و پرندگان و درختان و گیاهان کارکرد بهتری دارد. نخ ریسی و پشم ریسی توسط زنان به وسیله چرخ دستی چوبی یا دوک انجام می‌شود. بافتن کلاه پشمی، شال پشمی، انواع ژاکت پشمی برای افراد خانواده به وسیله مادر یا دختر انجام می‌شود.

با توجه به اینکه مردم روستا در قدیم به آباد کردن زمین اهمیت خیلی زیادی می‌دادند زمین‌های کشاورزی بسیار زیادی را آباد کرده‌اند. مزارع و زمین‌های کشاورزی روستا بسیار گسترده است و تا داخل روستا‌های اطراف نیز کشیده شده است. مردمان این روستا بسیار باهوش، با استعداد، زحمتکش، مهربان، دلسوز و میهمانواز هستند. مردم روستا برای حق نان ونمک احترام قائلند و احترام خاصی برای افراد مسن و بزرگتر از خود قائلند

روستای قوهیجان دارای امامزاده‌ای است به نام امامزاده اسماعیل (ع) که در ۳ کیلومتری این روستا قرار دارد و روستاهای اطراف به این امامزاده اعتقاد زیادی دارند. جاده قوهیجان به معابر مهمی مانند درام- ماسوله متصل شده است.

منبع: میراث آریا

فعالان گردشگری کشور پای کرسی اردکان

 جمعی از فعالان گردشگری کشور در این روزهای پاییزی به اردکان آمدند و در این سفر چند روزه نه تنها در بافت تاریخی اردکان قدم گذاشتند، بلکه سری به عقدا و خرانق و برخی از نقاط دیگر اردکان نیز زدند و در جشنواره انار عقدا شرکت کردند.

نشست‌های متعددی در دل این سفر برگزار شد که هدف این نشست‌ها عمدتا مربوط به اشتراک گذاری تجارب این فعالان گردشگری برای کمک به توسعه گردشگری اردکان و معرفی بیش از پیش این دیار بود.

در یکی از این نشست‌ها به کلیات صحبت‌های این جمع متخصص گوش سپردیم، تجاربی که می‌تواند روشنگر و راهگشای گردشگری باشد و در مدیریت گردشگری اثرگذار باشد.

«اشکان بروج» مدرس گردشگری و آشنایی با کاربرد فناوری اطلاعات در سفر برای راهنمایان طبیعت‌گردی و راهنمایان ایرانگردی و جهانگردی به مسائلی مانند آموزش، زیرساخت، «دی.ام.او» و برنامه ریزی اشتراتژیک اشاره می‌کند و به این مسائل می‌پردازد.

اما چگونه باید به زیرساخت‌ها توجه کرد؟

یکی از مسائلی که در خصوص زیرساخت‌ها اهمیت دارد صرفا افزایش زیرساخت‌ها نیست بلکه ارتقا و استانداردسازی زیرساخت‌هاست که می‌تواند خدمات و کیفیت خدمات را افزایش دهد و گردشگری را به عنوان یک صنعت مورد نظر بگیرند.

«محمد گائینی» از فعالان گردشگری کشور با نگاه جزئی‌تری به ظرفیت‌های اردکان می‌گوید: باید شاخص داشته باشیم یعنی وجود شاخص‌ها برای بهبود وضعیت بهتر است اما در خصوص دیگر ظرفیت‌ها می‌توان به حلواسازی اردکان و صنعت شیرینی سازی و همینطور قنات به عنوان یک جاذبه جذاب اشاره کرد.

اسب و اسب سواری هم از نگاه گائینی فرصت‌های قابل توجهی در حوزه گردشگری اردکان هستند.

به اسب اشاره شد، بخشی از گردشگری روستایی که به خوبی نیز در یزد به آن پرداخته شده است، گردشگری روستایی به اهتمام کمیته این گردشگری که مدتی قبل به طور پرقوتی فعالیت خود را آغاز کرده به ظرفیت‌ها روستاهای یزد پرداخته است.

گردشگری روستایی فرصتی است که سازمان جهانی گردشگری نیز سال قبل به آن به عنوان فرصت پرداخته بود و شعار مبتنی بر آن شاید در یزد بیش از هر نقطه دیگری در کشور مورد توجه واقع شد.

ظرفیت‌هایی مانند اسب، صنایع دستی و اقتصاد روستایی، آیین‌ها و فرهنگ‌های بومی روستاها فرصتی هستند که در جشنواره‌هایی مانند جشنواره انار، جشنواره خرانق، جشنواره سریزد همگی جزو مصادیقی هستند که گردشگری روستایی در آن‌ها محور بود.

«پرویز شجاعی پارسا» جزو فعالان کشوری صنعت گردشگری به طبیعت گردی، پرنده نگری، شترسواری، آفروید سواری و موارد مشابه در اردکان اشاره می‌کند و شرط لازم را شناسایی جاذبه‌ها میداند.

اما اردکان در حوزه طبیعت گردی چقدر حرف برای گفتن دارد؟

از سیاهکوه اردکان گرفته تا سایر مناطق حفاظ شده اردکان نشان می‌دهد محیط زیست و زیست بوم اردکان محل زاد و ولد گونه‌های طبیعی خاصی است و جالب است بدانیم که اردکان بخشی از کریدور حرکتی یوزپلنگ آسیاسیی است که البته گونه‌ای روبه انقراض است.

علاوه بر گونه‌های جانوری، پوشش گیاهی و سایر ظرفیت‌های طبیعی مانند کوهای خرانق و صخرههای مطلوب و حتی کویر به دیگر ظرفیت‌های اردکان افزوده به طوری که امروز اردکان میتواند در این حوزه نیز حرف زیادی برای گفتن داشته باشد، اما همه این مسائل مستلزم معرفی و اگاهی بخشی در خصوص طبیعتگردی درست است.

«محمد مهدی بهمنی» از فعالان گردشگری ایران با بیان این که اردکان فضای قابل توجهی در حوزه  داستان‌ها وروایات دارد، می‌گوید: مزرعه عروسک‌ها، شهر نوی خرانق و سایر مسائل را باید مورد توجه قرار دهیم.

مزرعه عروسک‌ها کجا بود؟

مزرعه عروسک‌ها را «خدیجه عباسی» در یکی از روستاهای اردکان یزد در کنار همسر از کار افتاده اش ساخت و شغل و پناهگاه او ساختن عروسک‌های خلاقانه و بی بدیل شد، خلاقیتی که شگفت انگیز و غیر قابل باور بود و بسیاری را به وجود درآورد.

او مزرعه اش را تبدیل به یک جاذبه فرهنگی کرد و تمام عروسک‌هایش را از مواد دور ریختنی و بی مصرف ساخت.

اما یکی از جالب‌ترین نکاتی که مطرح شد بخشی از گفته‌های «پژمان نوروزی» یکی از فعالان گردشگری بود که می‌گوید: اردکان در کنار دست یزد شبیه قزوین در کنار تهران ات و زیر سایه می‌رود، این شهر نیاز به اقداماتی بنیادی‌تر و اساسی‌تر دارد.

وی اضافه می‌کند: اصفهان و شیراز روایت‌دار شده است و لزوما راویان این مسائل ساکنان نیستند و گردشگران برخی از این روایت‌ها را ساخته‌اند.

«میثم امامی» هم از دیگر فعالان گردشگری کشور میگوید: کمتر برای مخاطبان تولید محتوا شده و مخاطبان این ظرفیت‌ها را می‎شناسند و مسئله دیگر اموزش است که در حوزههای مهارتی و تئوری باید مورد توجه باشد.

توجه به تجربه‌گرایی در سفر و همینطور اقدامات گروهی و تعاملی هم جزو مواردی است که باید مورد توجه جدی باشد.

«محمد درویش» فعال محیط زیستی کشورمان با بیان این که اگر نتوانیم متناسب با تغییرات تغییر کنیم، نابود خواهیم شد، میگوید: کاهش وابستگی معیشتی به آب و خاک را باید پررنگ کنیم.

کاهش وابستگی به آب و خاک شاید یکی از مهمترین خواص گردشگری باشد، وابستگی به استفاده از مواد معدنی، استفاده از صنایع آبخواه، کشاورزی و … برای توجهی اقتصادی منطقه شاید مهمترین مزایای گردشگری است که امروزه از محورهای مهم اقتصادی استان یزد است اما به نظر می‌رسد هنوز اردکان با وجود معادن و صنایع گسترده فرصت کمتری را برای استفاده از گردشگری دارد.

«علی شادلو» به مباحث دیگری اشاره می‌کند که مهمترین آن‌ها مدیریت مقصد است و نشان می‌دهد که گردشگر پذیری و مدیریت مقصد باید با برنامه باشد.

ارائه محصولات، توجه به دو بخش گردشگر و جامعه محلی به عنوان مردم، توزیع و دسترسی مکانی و لزوم برنامه‌ریزی برای استفاده از این فرصت، تسهیل فرایندها و متناسب کردن قیمت‌ها و جانمایی رخدادها و برنامه‌ها جزو دیگر مباحثی بود که شادلو به آن‌ها پرداخت.

«افسانه احسانی» رئیس هیئت مدیره و مدیر آموزش مؤسسه آوای طبیعت پایدار با بیان این که می‌توان با ابزار گردشگری ارزش‌های زیست محیطی را حفظ کرد، می‌گوید: ذی نفعان، معتمدان، فعالان و دغدغه مندان چه کسانی هستند؟

وی با طرح این سوال و نحوه مشارکت این افراد، سکان صحبت‌ها را به فعال دیگری واگذار می‌کند.

«پریسا باجلان» که ایران گرد و فعال گردشگری نجوم است در این میان به ظرفیت آسمان‌های شب و داستان‌های آن‌ها به عنوان یک رفیت نگاه می‌کند و استفاده از ان را مشروط به کنترل و حذف آلودگی نوری می‌داند.

حرف از ظرفیت آسمان شد؛

آسمان خرانق روستایی کهن که جزو سه روستای تاریخی ایران برای معرفی به سازمان جهانی گردشگری است، ظرفیتی مناسب در حوزه رصد به شمار می‌رود به طوری که قبلا نیز «احمد سراستاد» مسئول انجمن مردم نهاد نجوم یزد از روستای خرانق و سریزد به عنوان دو پایگاه نجومی شناخته شده در کشور یاد کرده است.

اما مشکل این ظرفیت‌ها چیست؟ مسئلهای که فعالان گردشگری کشور در اردکان نیز به آن به شیوه‌های مختلفی اشاره کردند، آلودگی نوری اردکان بود نکتهای تامل برانگیز که سراستاد نیز از آن یاد کرده و گفته است؛ «شدت خطر آلودگی نوری تا این حد است که امروزه متأسفانه به دلیل برجِ نور نامناسب, بزرگتر شدن روستاها و چراغ‌های غیر استاندارد به کار رفته موجب شده که امکان رصدِ آسمان از این دو روستا از بین رفته و این درحالی است که روستایی مانند خرانق به قدری ظرفیت بالای گردشگری نجوم دارد که پیش از این برخی مسابقات نجوم ایران در آن برگزار شده بود.»

یکی از دیگر فعالان گردشگری «محمد اعجازی» نویسنده کتب گردشگری به برگزاری تورهای کوتاه مدت تخصصی و آموزشی اشاره می‌کند که می‌تواند منجر به رونق گردشگری شود.

وی از ظرفیت‌هایی مانند روناس، مازاری، رنگرزی و قالیبافی اردکان به عنوان فرصت‌هایی برای توسعه گردشگری نام می‌برد و می‌گوید: واحدها و باغ‌های طبیعی در مناطق حفاظت شده و پارک‌های ملی ظرفیت‌های خوبی هستند که در کنار داستان سازی و شخصیت سازی برای داستان‌های بومی می‌تواند رونق گردشگری اردکان را رقم بزند.

اما به فرصت داستان سازی و شخصیت پروری اشاره شد، ظرفیتی که در شکل‌های مختلف در یزد قابل پرورش است به طوری که امروزه در یزد شاهد داستان‌هایی متعلق به مکان‌هاب مختلف هستیم که حس مکان را در این ابنیه بیش از پیش قوت می‌بخشد و تجربه را برای گردشگران محقق می‌سازد.

شخصیت‌های بومی که از دیروز تا امروز به شکل‌های مختلف در اردکان و حتی جای جای یزد مشغول به کار هستند فرصتی را فراهم کرده‌اند که گردشگران بتوانند با آن‌ها ارتباط برقرار کنند.

کاراکترهایی مانند مقنیان بومی، زوج‌ خوشرو و جوان خشت و ماه، خانه سلامت و داستان‌ها و رویدادهایش همگی به کمک گردشگری آمده‌اند.

«آرش نورآقایی»، «آرش صادق زاده»، «پویان مقدم»، «ستایش فرجی» و «سیمین تفتشی» جزو افرادی بودند که در این نشست‌ها صحبت کردند.

فعالان گردشگری کشور که با کوله باری از خاطره و تجربه از سفر اردکان و حضور در جمع فعالان گردشگری به پایتخت بازگشته‌اند، از اردکان چه خواهند نوشت و چه به تصویر خواهند کشید؟

منبع: ایسنا

مرتبط:

از «مصر» تا «زرّین اردکان»

«اقامت» بدون واکسن و تست کرونا ممنوع شد

پروتکل‌ بهداشتی مبارزه با بیماری کووید- ۱۹ در مراکز اقامتی بازنگری و ابلاغ شد. بر این اساس از ورود مسافر و فعالیت شاغلان در این مراکز بدون کارت واکسن و یا تست PCR منفی جلوگیری خواهد شد.

جمشید حمزه‌زاده ـ رییس هیأت‌مدیره جامعه هتلداران ایران ـ به‌روزرسانی پروتکل بهداشتی در مراکز اقامتی، پیرو مکاتبه و اعلام معاون وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به دنبال اجرای طرح مدیریت هوشمند محدودیت‌ها در کشور از اول آذرماه ۱۴۰۰ خبر داد.

معاون بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در نامه‌ای خطاب به علی‌اصغر شالبافیان ـ معاون گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ـ و سعید ممبینی ـ رییس اتاق اصناف ایران ـ اعلام کرد: با توجه به توسعه واکسیناسیون، پروتکل بهداشتی در مراکز اقامتی با رویکرد اجرای طرح مدیریت هوشمند محدودیت‌ها، برای اقدام و پیاده‌سازی در هتل، متل، مهمان‌پذیر و مهمانسرا، بومگردی و نظایر آن، به‌روزرسانی شده است و مسؤولیت نظارت آن با معاونت گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و رییس اتاق اصناف و واحدهای تابعه است.

همچنین تاکید شده است، مراکز اقامتی با رعایت پروتکل جدید، مجاز به فعالیت در تمام شرایط رنگ‌بندی بوده و در صورت تغییر در مصوبات ستاد ملی کرونا مکلف به انجام مصوبات در هر زمان هستند.

تاکید شده که وزارت بهداشت، و واحدهای تابعه دانشگاهی و شهرستانی وابسته، براساس مصوبه ستاد ملی کرونا ناظر عالی بوده و مکلف به نظارت مستمر هستند و درصورت مشاهده هرگونه تخلف و مغایرت، برخورد قانونی خواهند داشت و انتظار می‌رود این واحدها و وزارت متبوع گزارش‌های مستمر نظارت را به وزارت بهداشت و دانشگاه‌های علوم پزشکی و خدمات درمانی کشور ارائه دهند.

وزارت بهداشت هتل‌ها، متل‌ها، مهمانسراها، مسافرخانه‌ها، مراکز اقامتی گردشگری و بوم‌گردی و همه مراکز مرتبط را ملزم به رعایت این پروتکل کرده و متذکر شده این مراکز در صورت عدم توانایی رعایت الزامات مرتبط، حق فعالیت نداشته و مسؤولیت این موضوع با رییس اتحادیه یا سازمان مسؤول است.

در این پروتکل تاکید شده است:

مراکز اقامتی، به شرط انجام واکسیناسیون (یک دُز یا دو دُز) شاغلان یا تست PCR منفی معتبر حداکثر ۷۲ ساعت و رعایت این پروتکل، مجاز به فعالیت طبق طرح هوشمند محدودیت‌های مصوبه ستاد ملی هستند.

مشاغل این گروه برای ادامه فعالیت، باید دارای کارت واکسیناسیون یا تست PCR منفی ۷۲ ساعته باشند.

صحت‌سنجی کارت واکسن یا تست PCR منفی ۷۲ ساعته توسط ناظران از طریق سامانه‌های موجود و در اختیار انجام شود.

درصورت عدم توجه به واکسیناسیون، با واحد مربوطه مطابق مصوبات ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا به عنوان عدم رعایت پروتکل‌های بهداشتی برخورد خواهد شد. (از جمله اقدامات قانونی مانند: عدم تمدید کارت بهداشت، و صدور عدم صلاحیت مشاغل برای دریافت پروانه.)

براساس این پروتکل بهداشتی، ارائه یا صحت‌سنجی کارت واکسیناسیون یا تست PCR مشتریان در ورودی محل، ضروری است. (فرآیند نظارت با استفاده از سامانه موجود و در اختیار و کد QR کارت واکسیناسیون خواهد بود.)

از ورود افرادی که واکسیناسیون انجام نداده‌اند یا تست PCR منفی ۷۲ ساعته ندارند، باید جلوگیری شود.

خدمات‌دهنده موظف است کارت واکسن یا تست PCR منفی معتبر حداکثر ۷۲ ساعته خود را در معرض دید مشتری و ناظر قرار دهد.

دریافت وجه نقد ممنوع است و پرداخت‌ها ترجیحا به صورت آنلاین یا با استفاده از اپ‌ها و کارت‌خوان صرفا توسط مشتری صورت گیرد.

این پروتکل بهداشتی با یادآوری این‌که محل‌های کسب‌وکار یکی از اماکن تجمع محسوب شده که می‌تواند سبب انتقال بیماری شود و از طرفی حفظ سلامت نیروی کار و مراجعان اهمیت بالایی دارد، می‌گوید لازم است مقررات ویژه‌ای از طریق فاصله‌گذاری اجتماعی علاوه‌بر رعایت اصول بهداشتی برای کاهش مواجهات در نظر گرفته شود، و از تمام مراکز اقامتی خواسته مقررات زیر را الزاما رعایت کنند:

از ورود افراد بدون ماسک جلوگیری کرده و یا قبل از ورود به داخل مراکز مذکور به ایشان ماسک ارائه شود.

ارائه خدمات به افراد بدون ماسک ممنوع است و در صورت مشاهده چنین مواردی صاحب کسب‌وکار مسؤولیت آن را به عهده خواهد داشت.

فاصله دو متر برای پیشگیری از بروز بیماری رعایت شود. (رعایت فاصله ایمن بین مهمان/مشتریان، کارکنان، به میزان حداقل دو متر)

از تجمع در محیط‌های مشترک از جمله رختکن، آبدارخانه، انبار و یا اطراف محیط کار اجتناب شود.

یکی از بهترین روش‌های فنی و مهندسی برای حذف و یا کاهش مواجهات مستقیم کارکنان با مهمان/مشتری استفاده از موانع فیزیکی شیشه‌ای یا پلاستیکی برای کاهش مواجهات است؛ لذا از محافظ یا شیلدهای محافظتی (پلاستیکی/ شیشه‌ای) برای میز صندوق‌دار، اطلاعات نگهبانی و سایر پرسنلی که مواجهه زیادی با افراد دارند، استفاده شود.

درصورت مواجهه و روبه‌رو شدن با مهمان/مشتری حداقل فاصله دومتری را رعایت کنید.

در صورت فعال بودن اتاق استراحت کارکنان و شاغلان، رعایت فاصله ایمن حداقل دومتری رعایت شود.

در صورت فعال بودن سرویس ایاب و ذهاب کارکنان، از ۸۰ درصد ظرفیت سرنشین خودرو برای جابه‌جایی کارکنان استفاده شود.

افزایش تعداد سرویس‌های ایاب و ذهاب برای رعایت فاصله‌گذاری ایمن در جابه‌جایی کارکنان صورت پذیرد.

رعایت فاصله ایمن حداقل دو متر از طرفین در قسمت‌های عمومی از جمله نمازخانه، سلف سرویس و مسیر ورود و خروج الزامی است.

کاهش مواجهه چهره به چهره کارکنان با مشتریان/مهمانان.

پرسنل از ازدحام و تجمعات جلوگیری کرده و ارائه خدمات به صورتی انجام شود که صف ایجاد نشود.

در محل‌هایی چون سالن غذاخوری، لابی و نظایر آن، پذیرش مهمان بر اسلاس ظرفیت مکان و با در نظر گرفتن حداقل چهار مترمربع به ازای هر نفر تعیین شود.

قرار دادن مبلمان و صندلی مهمان/مسافر در فواصل لازم و ایمن (حداقل دو متر) از یکدیگر و به دور از کارکنان.

حداکثر از ۵۰ درصد ظرفیت آسانسورها استفاده شود.

رعایت حداقل چهار مترمربع برای هر مهمان در اتاق و سوئیت محل اقامت ضروری است.

چیدمان میز غذاخوری و نشستن مهمانان طوری باشد که فاصله حداقل دو متر رعایت شود.

در صورت فعال بودن استخر، پروتکل مرتبط با استخرها رعایت شود.

مدیریت اماکن موضوع این پروتکل موظف است به منظور نظارت بر حسن اجرای پروتکل حاضر از کارشناسان بهداشت محیط آزاد  (دارای کد ممیزی و گواهینامه خودکنترلی و خوداظهاری بهداشتی یا نیروی خرید خدمت دفاتر خدمات سلامت) استفاده کند. حضور این کارشناس به صورت تمام‌وقت در محل الزامی نیست، اما مستند بازرسی و نظارت باید همیشه در اختیار مدیر قرار گیرد.

مسؤولیت حسن اجرای پروتکل حاضر بر عهده مدیریت اماکن موضوع این پروتکل است.

وزارت بهداشت همچنین عرضه غذا به شکل سلف سرویس را در مراکز اقامتی واقع در مناطق قرمز کرونایی ممنوع کرده است.

برای غربالگری شاغلان در دوران کرونا نیز به مراکز اقامتی توصیه شده است در صورت بروز هرگونه علائم مشکوک، تست سریع تشخیص کووید- ۱۹ را انجام دهند. بعد از گذشت ۱۴ روز از شروع علائم، در صورت بهبود بیمار، به ارائه تست PCR  منفی به منظور شروع کار نیاز نیست.

در بخش دیگر این پروتکل، توصیه شده است: تمام شاغلان بعد از ابتلا به بیماری کووید لازم است پس از طی دروان درمان و نقاهت، برای بازگشت به کارتوسط پزشک مورد ارزیابی قرار گیرند.

این پروتکل مشخصا درباره «مراقبت از گروه‌های آسیب‌پذیر»، «بهداشت فردی»، «بهداشت مواد غذایی»، «بهداشت ابزار و تجهیزات»، «بهداشت ساختمان»، «تهویه» و «آموزش بهداشت» توصیه‌ها و الزاماتی را تعیین کرده است .

منبع: ایسنا

مرتبط:

از توسعه گردشگری دریایی تا تقویت زیرساخت‌های اقامتی گیلان

کاهش سهم تفریح و سرگرمی در خانوارها

گزارش های رسمی نشان از کاهش هزینه تفریح و سرگرمی در هزینه خانوارها دارد.

 مروری بر تغییرات هزینه خانوارها در چند سال اخیر در گزارش مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که هزینه تفریح، سرگرمی و خدمات فرهنگی  در کل  هزینه خانوارها کاهشی بوده است، این ریزش در فاصله سال‌های ۱۳۹۶ تا سال گذشته به ویژه بین خانوار شهری مشهود است.

این در حالی است که در خانوارهای شهری در سال ۱۳۹۶،‌ سهم تفریح  از کل هزینه خالص خانوارها ۲.۸۹ درصد بوده که در ۱۳۹۷ به ۲.۸۵ ، ۱۳۹۸ به ۲.۴۳ و در ۱۳۹۹ به ۱.۹۱ درصد کاهش یافته است.

همچنین در مورد خانوارهای روستایی، در سال ۱۳۹۸ افزایش هزینه اتفاق افتاده است؛ به طوری که سهم هزینه تفریح و سرگرمی در سال ۱۳۹۶، ۱.۸۵ درصد بوده که در سال بعد به ۱.۷۹ درصد کاهش پیدا می‌کند.

اما در سال ۱۳۹۸،‌هزینه تفریح و سرگرمی برای خانوارهای روستایی رشد داشته و به ۲.۸۵ درصد رسیده ولی دوباره در سال گذشته به ۱.۵۹ درصد کاهش یافته است.

در آخرین گزارش، متوسط هزینه خانوارهای روستایی در سال ۱۳۹۹، بیش از ۶۲.۱ میلیون و برای خانوار روستایی ۴۶ میلیون تومان اعلام شده بود.

منبع: ایسنا

مرتبط:

تدوین ضوابط درجه‌بندی مراکز تفریحی، گردشگری و زائرسراها

ساختمان شیشه‌ای جای زیرزمین را گرفت

یک موزه هنر و طراحی در هلند از ساختمان شیشه‌ای رونمایی کرد که به عنوان انبار برای نگهداری از مجموعه بزرگ آثار هنری آن مورد استفاده قرار می‌گیرد.

به نقل از رویترز، روز جمعه مسوولان موزه هنر و طراحی «بویمانس فان بنینگن» در هلند ساختمان شیشه‌ای به نام «انبارگاه» را افتتاح کردند تا مجموعه عظیمی از آثار این موزه هنری را که معمولا در انبارهای زیرزمینی نگهداری می‌شدند برای مردم به نمایش گذاشته شوند.

درحالی که اغلب موزه‌های جهان فضای کمی برای نمایش بخشی از مجموعه خود در اختیار دارند، این موزه هنری که در شهر «رتردام» قرار دارد اکنون از ۱۵۱۰۰۰ اثر هنری در ساختمانی شیشه‌ای و چند طبقه برای مردم رونمایی کرده است.

 

مدیر «بویمانس» در گفت و گو با رویترز بیان کرد موزه‌های هنری اغلب فقط بخش کوچکی از مجموعه عظیم خود را به نمایش می‌گذارند و این یعنی حدود ۹۳ درصد از آثار هرگز به نمایش گذاشته نمی‌شوند.

به گفته مدیر این موزه هنری، ساختمان «انبارگاه» سالانه با وجود تورهای سازماندهی‌شده می‌تواند ۶۰ هزار بازدیدکننده داشته باشد.

ساختمان «انبارگاه» که خانه آثار هنری هلندی متعلق به اوایل قرهون وسطی تا قرن بیست و یکم است، یکی از مهم‌ترین مجموعه طراحی‌های جهان را در برگرفته است و تجربه بسیار متفاوتی را نسبت به موزه‌های عادی برای بازدیدکنندگان رقم می‌زند.

به گفته مسوولان موزه «بویمانس»، مردم در ساختمان شیشه‌ای می‌توانند با توجه به علاقه‌مندی‌های خود به سراغ آثار بروند و از طریق یک اپلیکیشن مخصوص اطلاعاتی را راجع به آثار به دست آورند.

برنامه ساخت این انبار عمومی زمانی جدی‌تر شد که در سال ۲۰۱۳ مجموعه آثار این موزه که در انبارهای زیرزمینی قرار داشتند با خطر آسیب دیدن بر اثر سیل مواجه شدند. در نتیجه مشخص شد این مجموعه آثار در یک ساختمان عادی و با مراقبت مناسب امنیت بیشتری خواهند داشت.

منبع: ایسنا

مرتبط:

جنون معماری در ساختمان‌های عجیب دنیا!

اظهارات وزیر کشور سوریه درباره «امنیت زائران ایرانی»

وزیر کشور سوریه گفت: وزارت بهداشت سوریه اجازه ورود زائران را صادر کرده و مرقد حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) در امنیت کامل است.

علی‌رضا رشیدیان _ رییس سازمان حج و زیارت _ در دیدار با وزیر کشور سوریه، برقراری و تأمین امنیت زائران ایرانی را از جمله مباحث محوری برای از سرگیری اعزام‌ها به سوریه دانست و گفت: در باره تأمین امنیت زائران از زمان ورود تا خروج (از فرودگاه تا فرودگاه) با مسؤولان وزارت سیاحه و گردشگری رایزنی‌های لازم انجام شده است.

او با ابراز خرسندی از برقراری امنیت در کشور سوریه و این‌که نظرات وزارت کشور درباره تامین امنیت زائران قابل توجه است، گفت: در ماه‌های اخیر امنیت حاکم در سوریه از شرایط مناسبی برخوردار بوده است.

وی در ادامه اهتمام به رعایت پروتکل‌های بهداشتی برای از سرگیری اعزام‌ها را از جمله ضرورت‌ها دانست و یادآور شد: ما با همکاری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و جمعیت هلال احمر کشورمان پروتکل‌هایی را برای سفرهای زیارتی تهیه و مدون کرده‌ایم که به طور قطع در زمان اعزام زائران تا بازگشت آن‌ها از سفر، مبنای عمل قرار می‌گیرد.

او با بیان این‌که روند واکسیناسیون علیه کرونا نیز در جمهوری اسلامی ایران مطلوب است، گفت:  موضوع واکسیناسیون در اعزام‌ها و انجام تست پی. ‌سی. آر از سوی مرکز پزشکی حج و زیارت در زمان اعزام و بازگشت زائران با جدیت دنبال خواهد شد.

رشیدیان افزود: در همین راستا دیداری با وزیر بهداشت سوریه برای انجام همکاری و هماهنگی بیشتر در مباحث بهداشتی ضروری در اعزام‌ها انجام می‌شود.

رییس سازمان حج و زیارت اهتمام به تامین و حفظ سلامت، عزت، کرامت و امنیت زائران ایرانی برای از سرگیری اعزام‌ها را از جمله اولویت‌ها دانست و اظهار کرد: مسلماً همکاری و هماهنگی مسؤولان کشور سوریه در بحث حضور زائران ایرانی و ارائه خدمات مناسب در این زمینه مؤثر خواهد بود.

وزیر کشور سوریه نیز در این دیدار گفت: بعد از برقراری امنیت در سوریه، حضور زائران برای زیارت حرم‌های حضرت زینب (س) و رقیه (س) آغاز شد، اما متاسفانه با همه‌گیری بحران کرونا پروازهای زیارتی لغو شود.

محمد الرحمون افزود: در حال حاضر با توجه به گسترش واکسیناسیون در کشورهای مختلف و نیز تمهیدات صورت‌گرفته، وزارت بهداشت سوریه اجازه ورود زائران را صادر کرده که هم‌اکنون زائرانی از کشورهای مختلف، از جمله بحرین و پاکستان به سوریه سفر می‌کنند.

وی گفت: مرقد حضرت زینب (س) و حضرت رقیه(س) نیز در امنیت کامل قرار دارد و از سفر زائران ایرانی به سوریه استقبال می‌کنیم.

وزیر کشور سوریه همچنین با ابراز خرسندی از پیگیری‌های انجام‌شده برای از سرگیری اعزام‌های زیارتی، تاکید کرد: هیچ مشکلی در ارائه خدمات مناسب به زائران ایرانی در سوریه وجود ندارد.

علی‌رضا رشیدیان شامگاه یکشنبه ١۶ آبان‌ماه به همراه هیأتی برای انجام اقدامات و تفاهم به منظور ازسرگیری اعزام کاروان‌های زیارتی به سوریه سفر کرده است.

رییس سازمان حج و زیارت در این سفر چهارروزه با وزرای گردشگری، بهداشت و نیز اوقاف سوریه در دمشق درباره این سفرها و مباحث مختلف مربوطه بحث و تبادل نظر می‌کند.

منبع: ایسنا

مرتبط:

آغاز عمره برای زائران خارجی و انتظار ایران

موسیقی مقامی کتول از کهن‌ترین موسیقی‌های نواحی ایران

گلستان به دلیل هم‌جواری با برخی اقوام و طوایف داخلی و خارجی از فرهنگ‌های مختلفی تأثیر پذیرفته و به همین خاطر موسیقی این منطقه چه ازنظر ساختاری و چه ازنظر ویژگی‌های قومی پرتعداد و گوناگون است. در اشعار و ملودی‌های گلستان خصیصه‌های اقلیمی و طبیعی منطقه به‌وضوح دیده می‌شود و عناصر زنده و ملموس طبیعت، ناهمواری‌ها، کوه، جنگل، دریا، دام‌پروری و کشاورزی در هنرهای مختلف نمود دارد. گستردگی جغرافیایی گلستان، مقامات و ریزمقامات را با توجه به فرهنگ و موقعیت جغرافیایی منطقه، مشخص و مجزا کرده و هم‌جواری و اختلاط با قومیت‌های مختلف در موسیقی هر ناحیه تأثیر گذاشته است.

موسیقی کتولی به‌عنوان یک هنر ریشه‌دار، یکی از مهم‌ترین و کهن‌ترین موسیقی‌های نواحی ایرانی است که طی سال‌ها در این منطقه نواخته می‌شده و هم‌اکنون نیز ازجمله مقام‌های موسیقایی مهم کشور است که اساتید و هنرمندان بسیاری در معرفی و انتقال آن به نسل امروز نقش‌آفرینی کرده‌اند.

اساس و زادگاه موسیقی مقامی کتولی را بایستی در گویش، نوع زندگی و امرارمعاش اهالی جستجو کرد. گویش خود در ایجاد الحان موسیقایی نقش بسزایی دارد و موجب بروز لحن‌های خاص و متفاوت موسیقایی با سایر اقوام می‌شود؛ آن‌چنان‌که نوع زندگی و کار، نغمه‌های خاص خود را می‌طلبد. بنابراین مبنای موسیقی مقامی کتولی را باید در اقتصاد دامداری و گله‌داری و کشاورزی جست‌وجو کرد. مقام‌های کوچ، خالتاشی، شیردوشی در دامداری؛ پل بئیتن و بذرپاشی در کشاورزی همگی دلالت بر این واقعیت‌اند.

یکی از قدیم‌ترین سازهای منطقه کتول، ساز شمشاد است که تمامی دامداران و گله‌داران نواختن آن را می‌دانستند و آوازهایی را که به‌تدریج به بیدخوانی شهرت پیدا کردند چه در ایام چرای دام‌ها و چه در زمان استقرار در آرامه‌ای دامی زمزمه می‌کردند. بعدها با انتقال از مناطق کوهستانی به جلگه و دشت، موسیقی مقامی کتولی نیز به‌تبع، وارد فرآیند تازه‌ای شد.

موسیقی مقامی کتولی بر سه مقام بزرگ آوازی هرائی، راست مقام، کله‌کش استوار است. شاخه‌های فرعی ایجادشده از هر یک از مقام‌های اصلی را «ریز مقام» می‌نامند. همچنین مقام‌های اصلی نیز انواع مختلفی دارند که مطابق ذوق و سلیقه خنیاگران بومی ساخته و به‌تدریج تکامل‌یافته‌اند، آن‌چنان‌که هر یک خود به ۴ دسته بلند، کوتاه، دوبند و بلند کشیده تقسیم می‌شوند.

بخش‌های موسیقی مقامی کتولی

۱- موسیقی بی‌کلام: در این بخش آهنگ‌ها بر اساس داستان و یا روایتی رمزآلود پایه‌گذاری شده است، به‌گونه‌ای که بیان‌کننده موضوع و یا حس خاصی است. ورساقی، زارنجی، شترناز و… در زمره موسیقی بی‌کلام کتولی محسوب می‌شوند که به آن «مقام دانی» می‌گویند.

۲- موسیقی آوازی کتولی: هرائی‌ها، راست مقام‌ها، کله‌کش‌ها و ریزمقام‌ها از نمونه‌های موسیقی آوازی به شمار می‌آیند.

۳- موسیقی مجلسی: این موسیقی از تنوع خاصی برخوردار است و به زنان تعلق دارد (زنانه مقام) و در عروسی‌ها و شادمانه‌ها به کار می‌رود. از این نوع موسیقی می‌توان به موسیقی خواستگاری «ندمبه‌های ندمبه»، موسیقی نامزدی «انار تی تی»، موسیقی حنابندان و موسیقی‌های «شاه‌داماد» که در زمان حمام بردن داماد اجرا می‌شود و ریزمقام‌هایی مانند یارنارنجی‌خانم، لاره لاره اشاره کرد.

۴- منظومه‌ها: مشهورترین این منظومه‌ها عباس گالش، عباس مسکین و کافر مسلمان نام دارند. این منظومه‌ها بیشتر بیانگر دلیری، شجاعت و خاصه وصف حال عاشقان است.

۵- موسیقی عرفانی کتولی: اشعار عارفانه با نیایش در صفات ربوبی و نیز اوصاف معصومین و ائمه اطهار همراه است و بیشتر بدون ساز اجرا می‌شوند. حقانی، امیری، مناجات خوانی در این بخش قرار دارد.

معرفی قطعات موسیقی

سروانگ
در نی بید کتولی، نی‌نواز تحریری بلند و بی‌کلام با صدای اوج نی اجرا می‌کند که «سروانگ» می‌گویند. خواننده پس از سروانگ نی‌نواز، آوازی تحریری به‌عنوان پیش‌درآمد اجرا می‌کند که به آن «امان» می‌گویند.

الف – هرائی: مقام هرائی در اکثر موسیقی نواحی ایران کاربرد دارد؛ و وجه تشابه آن فریاد بلند در آوازخوانی است. در این مقام هر مصراع از دوبیتی با ادای کلمات سریع و کشش حرف‌ای i و یی و… در آخر هر مصراع و تحریرهای خاص به فرود ختم می‌شود.

ب – راست مقام: مقامی که در موسیقی کتولی آسان خوانده می‌شود؛ چون از تحریرهای کمتری استفاده شود.

ج – کله‌کش: در موسیقی کتولی به آوازهای بلند و کشیده گفته می‌شود. کله‌کش؛ اوج آوازهای کتولی است.

موسیقی مجلسی

زنانه مقام از تنوع بالایی در موسیقی برخوردار است و هر یک از رسوم مربوط به موسیقی مجلسی؛ از آغاز تا انتها؛ جز به‌جز؛ اشعار و موسیقی‌های خاص خود رادارند ازجمله مراسم خواستگاری، حنابندان، دوران نامزدی و… تمام مراحل در قالب شعر و موسیقی است.

موسیقی بی‌کلام

این نوع موسیقی که بر اساس داستان و یا روایتی پنهان ساخته‌شده؛ موضوع و یا حس خاصی را شامل می‌شود. ورساقی، زارنجی، شترناز، یارخدیجه و اسماعیلخوانی از گروه موسیقی بی‌کلام به شمار می‌آیند.

منظومه‌ها

منظومه‌ها بیان‌گر دلیری‌ها؛ شجاعت‌ها و زبان حال عاشقان است؛ و بخش عظیمی از موسیقی کتولی را به خود اختصاص داده است. از مهم‌ترین این منظومه‌ها می‌توان به عباس‌گالش، عباس مسکین، کافر مسلمان، دختر و چوپان و… اشاره کرد.

حقانی

یکی از ریشه‌ای‌ترین نمونه‌های موسیقی آوازی جنوب البرز به شمار می‌آید. اشتیاق اهالی کتول شهر به استفاده از حکیمانه‌ترین مضامین موسیقی؛ تعمیق و ژرفا بخشی به دیدگاه‌های باطنی و هستی شناسانه است. درخشندگی و قابلیت والا در موسیقی کتولی سبب تبدیل اشعار حقانی به مضامین و اشعار کتولی شد.

نوروزخوانی

نوروز خوانی از آیین‌های کهن ایرانی به شمار می‌آید. مضامین اشعار آن در ستایش پروردگار، مدح شاهان، امیران و توصیف بهار و جلوه‌های آن بود. این بهار خوانی که با شعر، موسیقی و آواز همراه بود، درواقع سنت پیشواز بهار محسوب می‌شد. بهار خوانان هم‌چنین با تکریم صاحبان منازل از آن‌ها درخواست صله می‌کردند.

برخورداری از بخش‌های متنوع شامل موسیقی بی‌کلام، موسیقی آوازی، موسیقی مجلسی، منظومه‌ها، موسیقی عرفانی از یک‌سو و همچنین تنوع در مقام‌ها و ریز مقام‌ها، گوناگونی در اجرای موسیقی، کاربرد انواع سازها ازجمله نی، دوتار، دایره و… از مهم‌ترین ویژگی‌های منحصربه‌فرد موسیقی مقامی کتول است که نظر مثبت کارشناسان شورای ملی میراث‌فرهنگی ناملموس را برای ثبت ملی این اثر جلب کرد.

در حوزه موسیقی کتول پیش‌ازاین، موسیقی آیینی بیدخوانی قوم کتول و همچنین استاد مهدی ملک‌حسینی به‌عنوان مفاخر حامل میراث‌فرهنگی موسیقی قوم کتول (بیدخوانی کتولی) در فهرست حاملان میراث‌فرهنگی کشور به ثبت رسیده بود.

علاوه بر این نیز موسیقی مقامی ترکمن، فن ساخت دوتار ترکمن، فن و مهارت دوتار قزلباش، لأله خوانی نغمه‌های زنان ترکمن و آیین نوروز خوانی استان گلستان در فهرست آثار ملی و دوتار و کمانچه در فهرست آثار جهانی از دیگر آثار استان گلستان در حوزه موسیقی است که درگذشته به ثبت ملی و جهانی رسیده است.

پیش‌ازاین ۸۶ اثر در حوزه میراث‌فرهنگی ناملموس از استان گلستان در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده بود که با ثبت این هفت اثر، مجموع میراث‌فرهنگی ناملموس استان گلستان در فهرست آثار ملی به ۹۳ اثر رسید.

* گزارش از مریم منصوری کارشناس ثبت آثار میراث‌فرهنگی ناملموس استان گلستان

پاییز هزاررنگ در جنگل‌های کوهستانی طارم

نام طارم که می‌آید طبیعت بکر و خدادادی پاییزش، آثار کهن و باستانی و میوه‌های خوش‌رنگ و خوش‌طعم پاییزی‌اش در ذهن متبادر می‌شود. اگر هدف یک گردش کوتاه‌مدت با هزینه اندک و استفاده از طبیعت بکر و رنگارنگ پاییزی باشد، طارم یکی از مکان‌هایی است که می‌تواند لذت و آرامشی مثال‌زدنی را با خود به ارمغان آورد.

طارم زنجان به مرکزیت آب‌بر از سه بخش مرکزی، چورزق و گیلوان تشکیل‌شده است. طارم به خاطر استعدادهای کشاورزی و دام‌پروری، حاصلخیزی اراضی و برخورداری از شرایط اقلیمی مناسب، به «هندوستان ایران» شهرت دارد.

شهرستان طارم یکی از مناطق زیبا و جاهای دیدنی زنجان است که به‌خاطر فرصت‌های کشاورزی و دام‌پروری، حاصلخیزی زمین‌ها و برخورداری از شرایط اقلیمی مناسب، تولید بیشترین زیتون کشور و همچنین تولید محصولات ارگانیک کشاورزی از آن به‌عنوان بزرگ‌ترین باغشهر زیتون کشور و پایتخت سلامتی ایران یاد می‌شود. طبیعت زیبا و متفاوت، وجود آبشارها، چشمه‌ها، ییلاق‌ها، یخچال‌های طبیعی و غار شگفت‌انگیز، مسیرهای بکر گردشگری و کوه‌پیمایی، روستاهای هدف گردشگری، رودخانه‌های فصلی و دائمی زیبا، جنگل‌های زیبا، کوهپایه‌های سرسبز، کوه‌های سر به فلک کشیده، شهرستان طارم را به شهری توریستی در ایران تبدیل کرده است. چهارفصل بودن طارم یکی از بزرگ‌ترین مزیت‌های گردشگری این شهرستان است و با کمی درایت و برنامه‌ریزی می‌توان رونق صنعت گردشگری در آن را همه فصول سال شاهد بود.

حیات‌وحش گوناگون، چشم‌اندازهای زیبا در دو طرف جاده‌های منتهی به دیار شکوفه‌های زیتون، آثار باستانی مختلف، انواع میوه‌ها و محصولات زراعی پاییزی به‌عنوان سوغاتی سفر و همچنین طبیعت منحصربه‌فرد آن هر انسانی را ترغیب می‌کند برای یک‌بار هم که شده در فصل پاییز به این منطقه سفر کند.

با توجه به اینکه باغات همیشه‌سبز زیتون به شهرستان طارم در چهارفصل سال سرسبزی و طراوت خاصی بخشیده است ولی با آمدن فصل پاییزی رنگ درختان دیگر در این شهرستان تغییر کرده و این ادغام رنگ‌ها طبیعت و جلوه خاصی به هندوستان ایران می‌بخشد. از جاذبه‌های گردشگری دیگر پاییزی شهرستان طارم برداشت میوه‌های پاییزی چون زیتون، انار، گردو، فندق، خرمالو، زالزالک کوهی، زرشک کوهی و در برخی نقاط شهرستان برداشت سیب است که بازار سوغاتی‌های رنگارنگ ارگانیک را برای طبیعت‌گردان داغ‌ کرده است.

فصل پاییز یکی از بهترین فصل‌ها برای مسافرت رفتن، مخصوصاً به طارم است. در این زمان است که درختان از ترکیب رنگ سبز، به رنگ‌های زیبایی پاییزی، یعنی همان زرد و نارنجی و قرمز تغییر شکل می‌دهند. انگار خدا با صبر و حوصله زیاد آبرنگ را برداشته و شروع به رنگ کردن بوم نقاشی بزرگی به وسعت یک جنگل کرده باشد.

فصل هزاررنگ در طارم با محصولات کشاورزی و میوه‌هایش حال و هوای متفاوتی نسبت به سایر جاهای کشور دارد، برداشت محصولات زراعی چون برنج، لوبیا سبز، چشم‌بلبلی، خیار، کدو و از طرفی شروع کشت محصول سیر نمایانگر پویایی کشاورزی این شهرستان در تمام فصول سال است. همچنین به دلیل نبود سرما و یخبندان در فصول سرد بخصوص پاییز، مهاجرت انواع پرندگان به شهرستان، جاذبه‌های بی‌نظیر گردشگری در این منطقه را دوچندان می‌کند.

پاییز در روستای شیت و هزاررود ماندگاری بیشتری دارد و این مناطق انتهای پاییز هستند.

روستای شیت روستایی کوهستانی است که از توابع بخش چورزق طارم به شمار می‌آید. فاصله روستای شیت تا زنجان ۱۲۶ کیلومتر است. محصور شدن روستا میان کوه‌ها آب‌وهوای بکری به آن داده است که گردشگران زیادی برای بازدید از این منطقه به روستای شیت سفر می‌کنند. درختان گیلاس، انار و انجیر در کنار چشمه‌سارها منظره‌ی زیبایی را به وجود آورده است. غار سید باغی، ییلاقات دولا و نراب، قلعه شیت و امامزاده سید محمد ماهوری از جاذبه‌ها و دیدنی‌های روستای شیت هستند.

روستای هزار رود در بخش مرکزی شهرستان طارم واقع‌شده است که در ۵ کیلومتری غرب آب بر قرار دارد و با منجیل شهرستان رودبار استان گیلان ۶۰ کیلومتر فاصله دارد. رودخانه هزار رود از این روستا می‌گذرد و با طی مسیر ۱۰ کیلومتری به رودخانه قزل‌اوزن سر ریز می‌شود. باغات زیتون، انار، شاتوت و گردو به‌وفور در روستا یافت می‌شود. با توجه به تولید بالای شاتوت در روستای هزار رود، جشنواره شاتوت شهرستان طارم در روستای هزار رود در سال ۱۳۹۷ برپاشده است که هدف آن معرفی کردن جاذبه‌های متنوع گردشگری و تاریخی شهرستان طارم زنجان است.

شهرستان طارم با ۴۷ هزار نفر جمعیت (حدود ۵ درصد جمعیت و ۱۰ درصد مساحت استان زنجان) در ۹۰ کیلومتری شمال شرقی زنجان واقع‌شده است و با استان‌های قزوین، اردبیل و گیلان همسایه است.

منبع: میراث آریا

رصدخانه مراغه و نقش خواجه نصیر در ظهور شیوه معماری آذری

در چنین اوضاع و شرایطی ابوجعفر محمد بن محمد بن حسن معروف به خواجه نصیر الدین طوسی که بعدها معلم ثالث نامیده شد، برای عبور از طوفان ویرانگر مغول، ابتدا به قلاع اسماعیلیه پناه و طی ۲۵ سال حضور در قهستان و الموت، با تلاش و تدوین اخلاق ناصری و رسالات مختلف، رسالت علمی خود را ایفا نمود.

او در سال ۶۵۴ ه. ق/ ۱۲۵۶ م. در جریان محاصره قلعه الموت، با درک درستی از زمان، خود را به هلاکوخان تسلیم و مأموریت جدیدی را آغاز نمود. این مأموریت استحاله فرهنگ ویرانگری مغولان در ایران بوده که با استفاده از فرصت نیاز مغولان به رصدخانه فراهم آمده بود و یکی از نتایج ارزشمند آن رستاخیز مجدد معماری اسلامی ایران و ظهور شیوه معماری آذری بوده است که با ساخت رصدخانه مراغه آغاز می‌شود.

ساخت رصدخانه مراغه فرصت خواجه نصیر برای نفوذ به مغول‌ها

شناخت واقع‌بینانه خواجه نصیر از اوضاع تلخ زمان و نیاز مغول‌ها به دانش او را به پذیرش و نفوذ در کانون خطر رهنمون ساخت. او می‌دانست که مغول‌ها برای پیش‌گویی، ساختن رصدخانه را نیاز ضروری خود می‌دانند و نیاز آن‌ها از سه منظر زیر قابل‌درک بود. بنابراین خواجه نصیر تعامل خردمندانه و تدابیر هوشمند را بجای مقابله و شکست را برای کنترل مغول‌ها و بازگرداندن عمران و آبادانی به جهان اسلام در دستور کار خود قرار داد.

جایگاه آسمان در اعتقادات مغول‌ها

مغولان خدای بزرگ را «تنگری» می‌نامیدند، که به معنی آسمان هم بود. در میان ایرانیان هم، کلمه اهورا معنی «آسمان آبی» داشته است. به‌عبارت‌دیگر آسمان (تنگری) آبی (کوک) جاویدان (مونگک) خدای مغولان بود. مغول‌ها معتقد بودند که “خدای یکتا فرمانروائی روی زمین را به آن‌ها اعطا کرده بود و خان‌ها رسالت داشتند که اراده خالق را به فعل مبدل کنند و به همین مناسبت روی نشان‌ها و اسناد خود این کلمات را می‌نوشتند «منگو تنگری کوچوندور» یعنی «به خواسته خداوند جاوید» و این جمله نیز که یک خدا در آسمان آبس و یک فرمانروا در زمین برپایه همین عقیده استوار بوده است.

چنگیز خان همواره مأموریت خود را آسمانی خوانده و می‌گفت: «آسمان به من فرمان داده است که بر همه ملل فرمانروایی کنم.» مغولان در تمام ادوار صرف‌نظر از اعتقاد مذهبی خود در اتخاذ تصمیم تحت تأثیر وضع ستارگان قرار می‌گرفتند زمان جلوس فرمانروای جدید بر تخت خانی، تشکیل قوریلتای و یا آغاز لشکرکشی با توجه به این وضع تعیین می‌شد. ایلخانان حتی معتقد بودند که ستارگان مدت سلطنت آنان را حکایت می‌کند.

جایگاه منجمین و شمن‌ها در اعتقادات مغول‌ها

منجمین و شمن‌ها در پیشگاه مغولان از موقعیت برجسته‌ای برخوردار بودند، آن‌ها زمان را محاسبه می‌کردند و در تصمیم‌گیری‌های بزرگ خان‌ها نقش مؤثری داشتند.

مقصود شمنیزم، تصرف در قوای روحی و غیبی جهان است و به‌واسطه آن‌یک شمن می‌تواند به‌وسیله دمیدن و تکرار بعضی کلمات یا انجام بعضی اعمال، قوای فوق‌العاده عظیم جهان را به نفع خود قبضه کند. ازاین‌رو فرمانروایان مغول، همواره از نیروی آن‌ها به نفع خود استفاده می‌کردند. شمن‌ها اجازه داشتند، در نزدیکی چادر قاآن عبادتگاهی برپا کنند. آن‌ها تعیین می‌کردند که اردو در چه محلی برپا شود.

منجمین نیز همین نقش را با استدلال‌های علمی و ستاره‌شناسی برای مغول‌ها ایفا می‌کردند. اصولاً علم نجوم از آنجا پیدا شده است که می‌خواسته‌اند زمان را از روی حرکت اجرام سماوی اندازه بگیرند، البته استفاده از حوادث آسمانی، برای این نوع منظورهای عاقلانه، حالت استثنایی داشته و فن تنجیم (علم احکام نجوم) بر نجوم مقدم بوده و حتی پس‌ازآن هم برجای‌مانده است، مردم ساده‌دل پیش از آنکه به دانستن وقت صحیح علاقه‌مند باشند، به آن علاقه دارند که از آینده خبر یابند، به‌این‌ترتیب است که هزاران خرافه از تأثیر نجوم بر اخلاق بشری و سرنوشت او پیداشده و عده زیادی از آن‌ها هم‌اکنون باقی است. ”

خواجه نصیر به‌درستی دریافته بود که مغول‌ها باوجود روحیه تهاجمی و ویرانگر به عنصر شایسته‌سالاری اعتقاد کامل داشتند و دانشمندان و علما را در راستای توسعه اهداف خود محترم می‌شمردند.

blank

آرمان مغول‌ها برای تأسیس رصدخانه

فکر ساخت رصدخانه اول‌بار در ذهن منگوقاآن فرزند تولی و نوه چنگیز خان خطور می‌کند، او پس از مرگ گیوک در «قراقروم» بر مسند سلطنت نشسته و ابراز علاقه می‌کند تا به‌منظور پیش‌گویی اوضاع‌واحوال ملک و سلطنت، رصدخانه‌ای ساخته شود. ازاین‌رو «جمال‌الدین محمد ابن طاهر بن محمد زیدی البخاری» را به دارالسلطنه خوانده و ساخت رصدخانه را با او در میان می‌گذارد، دانشمند مذکور خود را قادر به انجام این امر نمی‌داند و خان که سخت به ایجاد رصدخانه دل‌بسته بود با توجه به معروفیت فراوان خواجه‌نصیرالدین که آوازه شهرت او در تمامی جهان شرق پیچیده بود، به برادر خود هولاکو خان «یرلیغ» می‌دهد که بعد از فتح ایران و قلع قلاع اسماعیلیه سلطان الحکماء خواجه‌نصیرالدین بن محمد طوسی را که بطلمیوس دهر است و اقلیدس عصر، به دارالملک فرستاده تا به دستیاری او امر رصدخانه را فیصله دهد. بااین‌حال هلاکوخان پس از فتح الموت او را به خان بالغ نفرستاد و خود به این فکر جامه عمل پوشاند.

رستاخیز مجدد معماری اسلامی ایران و آغاز شیوه معماری آذری با ساخت رصدخانه مراغه

هلاکوخان پس از فتح قلاع اسماعیلیه در سال ۶۵۴ ه. ق/ ۱۲۵۶م. و انقراض خلافت عباسی در سال ۶۵۶ ه. ق. / ۱۲۵۸م. و رهایی از دو تهدید بزرگ خود، مراغه را به‌عنوان پایتخت انتخاب و نخستین دستور سازندگی خود را برای برپایی رصدخانه صادر می‌کند. متعاقب این اقدام خواجه نصیر جسورانه و با دستمایه قرار دادن کار احداث رصدخانه توانست علاوه بر تغییر روحیه ویرانگری مغولان به عمران و سازندگی، علما، دانشمندان، صنعتگران و کتب بی‌شماری را از خطر نابودی رها سازد. خواجه نصیر زندگی پرماجرایی داشته و زندگی او به حماسه‌ای علمی می‌ماند. او برای به ثمر رسانیدن هدف‌های سیاسی – فرهنگی خود در همه دستگاه‌های بزرگ زمان را کوبید. ابتدا در دستگاه اسماعیلیه وارد شد. از افکار فلسفی آنان بهره گرفت، سپس در دستگاه خلافت را کوبید ولی موفقیتی حاصل نکرد و بالاخره در دولت مغول را نواخت و به بهترین وجهی پذیرفته شد، در این همکاری هر دو طرف نیازهای بلندپروازانه خود را برآورده می‌ساختند. به‌این‌ترتیب فصل جدیدی در روابط و رفتار مغولان حاصل شد طوری که یک قرن پس از تشکیل حکومت در ایران با نیم‌قرن قبل از آن کاملاً متمایز هست زیرا با اعلان موجودیت امپراتوری مغول، فرآیند معماری متوقف و “با حمله مغول به ایران قسمت اعظم ابنیه و آثار تاریخی تخریب و معماری به دست فراموشی سپرده شد. در اثر این هجوم بسیاری از هنرمندان از میان رفتند و تا چند نسل نیز معماری بارز و قابل‌توجهی در ایران پای نگرفت و مقایسه این وضعیت با یک قرن بعدی و پدید آمدن شاهکارهای معماری در ایران، این دو دوره را باهم متمایز می‌کند.

تاریخ ایران پارها تحولاتی چنین دل‌خراش را تجربه کرده و از نو شکوفا شده است. تاریخ ایران مشحون از فتوحات درخشان شاهانه و مصائب دشوار بوده است. تمدن ایرانی در هر دو موقعیت روز به روز در شکفتگی و نمو بوده است. ایستادگی در برابر مصائب و از نو ساختن استقلال و حیات ملی با مصالحی تازه، در عین آنکه شکست هر امیدی را در دل‌ها شکسته، به عقیده بعضی از مورخان جدید از عظیم‌ترین خصائص یک ملت است.

رستاخیز مجدد معماری اسلامی ایران این بار با خیزش دوباره معماران و هنرمندان ایرانی با بهره گرفتن از سنت‌ها و روش‌هایی که از روزگاران کهن، بومی آذربایجان شده بود، شروع‌شده و با ساخت رصدخانه مراغه به‌عنوان اولین اثر ایلخانی، آغاز شد. ازاین‌پس سبک جدید معماری اسلامی ایران شامل دوره نخست شیوه آذری شکل می‌گیرد.

بدین ترتیب وقتی‌که نیم‌قرن ویرانگری مغولان در جانب غربی امپراتوری بزرگ مغول به تشکیل حکومت ایلخانی انجامید. دوران سازندگی آغاز شد و دستور ساخت اولین اثر معماری به‌عنوان رصدخانه صادر، ولی تجدید حیات معماری قدری مشکل می‌نمود. چون عمران و سازندگی سال‌ها دچار توقف یا رکود شده بود و روند معماری مشخصی برای شروع دوباره وجود نداشت. از زمان ساختمان آخرین ابنیه بزرگ تا این زمان، تقریباً دو نسل از طراحان و استادکاران بیکار مانده بودند.

مکان‌سنجی رصدخانه مراغه

در مورد مکان‌سنجی رصدخانه مراغه به دو نکته باید توجه داشت:

اول اینکه مقر موردتوجه هولاکو مراغه بود که به‌خصوص محل مناسبی برای او بود. زمین آن صاف بود و به‌وسیله رودخانه کوچکی آبیاری می‌شد و کوهستان خنک و خرم پشت سر داشت و در جلوی آن دشت صاف کنار دریاچه ارومیه قرار داشت که برای اسب‌های بی‌شمار اتباعش مرتع بسیار خوبی بود. همچنین مراغه در میان دو کانون احتمالی خطر گروه اسماعیلیه و خلافت بغداد واقع بوده و در صورت تجدید حیات امکان سرکوبی آن‌ها راحت‌تر بوده است.

از طرف دیگر مراغه مرکز توجه خواجه بود چون زمینه و بستر علمی فرهنگی آن برای تحقق اهداف خواجه کاملاً مناسب بود. مراغه در آن دوره مرکز آذربایجان بوده و کانون تجمع، تدریس، تحقیق و پژوهش دانشمندان برجسته‌ای بوده است. بر این اساس و برابر ثبت مورخین، شهر مراغه برای اجرای رصدخانه مناسب بود. “بعد از فتح بغداد در ماه شعبان سال ۶۵۷ هجری از طرف هلاکوخان فرمان شد که مولانای اعظم سعید، استاد البشر، سلطان‌الحکاء، خواجه‌نصیرالدین طوسی تفقده‌الله بغفرانه در موضعی که مصلحت داند جهت رصد ستارگان عمارتی سازد. در شهر مراغه اختیار رصد عالی بنیاد نهاد.

رصدخانه

ویژگی‌های معماری و معمار رصدخانه مراغه

از ویژگی‌های معماری رصدخانه مراغه به نکات زیر می‌توان اشاره داشت:

الف) معماری دستوری که به‌فرمان هلاکوخان توسط خواجه نصیر انجام شد. معماری دستوری اساس معماری عصر ایلخانی را تشکیل می‌دهد و تمام شاهکارهای معماری این دوره نظیر تخت سلیمان تکاب، ارک و مسجد علیشاه تبریز و گنبد سلطانیه زنجان از این قاعده مستثنی نبوده است.

ب) فراگیر بودن فضاهای کاربردی، طوری که در بنیاد رصدخانه، تأسیسات مختلف جنبی در کنار هم لحاظ شده و علاوه بر ساختمان رصدخانه و محل نصب ابزار و آلات رصدی، تأسیساتی برای تدریس و اقامت دانشمندان، مسجد، کوشک هلاکوخان، کتابخانه، کارگاه ریخته‌گری و… احداث‌شده بود.

دید کلی رصدخانه مراغه

درباره معمار اصلی مجموعه رصدخانه مراغه نام «فخرالدین احمد بن عثمان امین مراغی» ثبت‌شده است. مسئولیت ساختمان مسجد و کوشک محل اقامت هلاکو بر عهده مؤیدالدین عرضی سازنده آلات و ابزار نجومی رصدخانه بوده است. ساختمان رصدخانه برابر ذکر منابع مختلف ساختمانی عظیم و در کمال آراستگی بوده است.

مقایسه تطبیقی آثار مکشوفه از رصدخانه با معماری نوظهور و بومی آذربایجان

برابر آثار مکشوفه از حفاری‌های رصدخانه مراغه، در ساختمان رصدخانه از روش‌ها، تزیینات و مصالحی استفاده‌شده که قابل‌مقایسه با معیارهای معماری نوظهور و معماری بومی مراغه بوده است.

سبک معماری دوره ایلخانان مستقیماً از سبک آثار ساختمانی دوره سلجوقی اقتباس‌شده است ونمونه‌های معتبر معماری این دوره هنوز هم در مراغه پابرجاست.

شیوه جدید معماری پس از سال‌ها فاصله از شیوه رازی و متناسب با شرایط و اوضاع اجتماعی جدید با بهره‌جویی از معماری بومی آذربایجان که پلی بین شیوه رازی و آذری محسوب می‌شود به وجود آمد و دارای ویژگی‌های خاص خود بوده است. “شیوه آذری از آذربایجان و با به قدرت رسیدن هلاکوخان شروع شد. در این شیوه نسبت به دوره‌های پیشین گره چینی، گچ‌بری، کاشی‌کاری و سایر آرایگان رواج بیشتری یافتند.

برخی از ویژگی‌های برجسته شیوه آذری در دوره نخست به شرح زیر بوده است:

الف- پیمون‌بندی و بهره‌گیری از عناصر یکسان

ب- بهره‌گیری بیشتر از هندسه در طراحی معماری

پ- ساختمان‌های بزرگ و بلند و تکیه‌بر عمودیت

ت- نماسازی پس از اجرای ساختمان

ث- رواج انواع مختلف کاشی‌کاری در تزئینات ساختمان

همه این ویژگی‌ها در آثار مکشوفه از رصدخانه مراغه که در موزه مراغه (ایلخانی ایران) و موسسه باستان‌شناسی دانشگاه تهران (مجری کاوش رصدخانه مراغه) موجودند قابل انطباق است. به‌طورکلی در تجدید حیات معماری عصر ایلخانی با توجه به آثار حاصل از سه فصل حفاری در رصدخانه مراغه، از مصالح بوم آورد منطقه استفاده‌شده است. سنگ‌های قلوه و سنگ‌های تراش از مصالحی بوده که در آثار معماری قبلی مراغه نیز استفاده‌شده و نیز آجرهایی که به علت فراوانی اکسید آهن در خاک رس منطقه به رنگ قرمز بوده استفاده‌شده است. این مصالح با مقتضیات معماری نوظهور تطبیق و در کنار تزیینات زیبای کاشی در نمای رصدخانه جلوه‌گر بودند.

* گزارش از ناصر دبیر، رئیس موزه مراغه (موزه ایلخانی ایران)

رویشگاه ارس آرچلی، گنجینه درختان کهن‌سال خراسان شمالی

این رویشگاه شامل چهار درخت ارس است که در میان دو تپه و بر روی شیب یکی از این تپه‌ها واقع‌شده‌اند. اطراف این توده و در ضلع شرقی، باغات میوه وجود دارد. فاصله میان دو تپه توسط مسیل جدا می‌شود. چشمه‌ای در سمت شمال شرق این درختان وجود دارد که آب آن توسط لوله تا فاصله ۵۰ متری درختان کشیده شده است. بیشتر در فصول بارندگی یعنی در اواخر زمستان و اوایل پاییز آب داخل مسیل جریان دارد.

مسن‌ترین این توده بسیار تنومند است و بقیه قطر کمتر از یک متر را دارند. پایه اول، دوم و چهارم دارای یک‌تنه هستند ولی پایه سوم از این مجموعه از محل بن سه شاخه شده است که یکی از شاخه‌های آن در اثر وزش طوفان شکسته و به سمت شیب دامنه روی زمین قرارگرفته است.

اولین پایه که از دیگران مسن‌تر بوده و دارای قطر بیشتری است، اولین درختی است که به لحاظ بزرگی توجهات را به خود جلب می‌کند. قطر این پایه حدود ۱۶۰ سانتیمتر است. شاخه‌های بزرگ آن به اطراف منشعب شده و در قسمت‌های بالای تپه روی زمین افتاده است. آثار کهن‌سالی به‌خوبی بر روی آن مشخص است طور یکه حفره‌ای در داخل تنه ایجادشده که از سمت غرب درخت قابل‌مشاهده است. این پایه از کم‌آبی رنج می‌برد و نشانه‌های آن سرشاخه‌های خشک موجود بر روی شاخه‌های اصلی است. همچنین به‌علت کهولت سن این پایه دارای بذرهای کمتری نسبت به سایر پایه‌هاست.

در فاصله شش متری شرق این درخت، مسیل آبی کم‌عمق وجود دارد که آثار ریشه‌های این پایه بر روی دیوار مسیل مشخص است. بقیه پایه‌ها در سمت شمال و شمال غرب پایه اول قرارگرفته‌اند. قطر این پایه‌ها زیر یک متر است، همگی سالم و شاداب هستند، ولی به سبب قرارگرفتن در کنار پایه‌ای کهن‌سال و ارزشمند می‌توانند به‌عنوان یک رویشگاه موردتوجه قرار بگیرند و نمونه‌ای مناسب برای مطالعات باشند.

درخت ارس یکی از گونه‌هایی است که می‌تواند در مکان‌هایی که سایر گونه‌ها به دلیل شرایط سخت اقلیمی و خاک نمی‌توانند زندگی کنند رشد کند. این درخت باتوجه‌به شرایط ژنتیک و فیزیولوژیک آن و رشد در مناطق سخت دارای طول دوره رویشی کوتاهی در سال بوده و بدین لحاظ میزان متوسط رشد سالیانه آن بسیار کوتاه است. همان‌طور که اشاره شد این‌گونه به دلیل اینکه می‌تواند شرایط سخت را به‌خوبی تحمل کند، از نهال‌های آن در جهت ایجاد فضای سبز در کوهستان‌ها استفاده می‌شود. این‌گونه در صورت ایجاد قرق برای حفاظت از آن به‌راحتی می‌تواند به‌صورت طبیعی تکثیر شود.

با توجه به شناسایی پایه‌های کهن‌سال آن در منطقه، می‌توان ادعا کرد که این‌گونه برای این منطقه یک‌گونه بومی محسوب می‌شود که با اقلیم و شرایط رویشی آن به‌خوبی سازگار شده است. بنابراین اگر ازاین‌گونه جهت ایجاد فضای سبز برای کوهستان‌های این منطقه استفاده شود و مراقبت‌های لازم صورت گیرد می‌تواند برای چندین هزار سال زندگی کند و موجب سرسبزی محیط و طبیعت اطراف خود شود.

همان‌طور که اشاره شد به منطقه ای‌که این درختان در آن رشد کرده‌اند، نظرگاه آرچلی می‌گویند و علت آن این است که درختان برای مردم منطقه دارای احترام بوده و در باورهای محلی به آن‌ها اعتقاد دارند. آثار بسته‌ شدن دخیل به‌صورت انواع تکه پارچه‌های رنگی روی قطورترین پایه این مجموعه دیده می‌شود.

طبق تحقیقات محلی این مجموعه برای مردم روستا بسیار اهمیت دارد و به آن نظرگاه می‌گویند. قطورترین درخت این مجموعه که کهن‌سال‌ترین آن‌ها نیز است به نام پیر شناخته‌ شده و مردم به آن دخیل می‌بندند.

این مجموعه کهن‌سال با توجه‌ به قدمتی که دارد، توانسته با آب‌وهوای منطقه به‌خوبی سازگاری پیدا کند؛ بنابراین می‌تواند برای تحقیقات مربوط به تکثیر و اصلاح برای تولید نهال ازاین‌گونه پیشنهاد شود.

تشکیلات این ناحیه مربوط به دوران زمین‌شناسی سنوزوئیک، کواترنری و دوره هولوسن است که متشکل از واریزه‌ها و نهشته‌های آبرفتی جوان است. تشکیلات کواترنری به ترتیب شامل پوشش‌های لسی، تراس و مخروط‌افکنه‌ها و مواد آبرفتی می‌شود. آبرفت‌های جوان، مواد رسوبی است که قسمت‌های جنوبی دشت بجنورد را پوشانده و شهر بجنورد بر روی همین آبرفت بنا شده است.

طبق تحقیقات انجام‌شده به‌علت نوع اقلیم و شرایط کوهستانی بودن منطقه، از گذشته پوشش گیاهی خاصی در آن وجود نداشته است و فقط تک‌پایه‌های درخت ارس در فواصل دور از هم دیده می‌شود که گونه خاص این مناطق است. تپه‌ماهور بودن منطقه باعث می‌شود تا کشاورزی نیز به‌صورت دیمی باشد. مهم‌ترین عامل تغییر زیستی برای توده فوق کهن‌سالی یکی از پایه‌ها و ایجاد درون پوسیدگی در بخش تنه چوبی آن است. سایر پایه‌ها سالم هستند و در سن‌های متفاوتی بین ۳۰۰ تا ۱۲۰۰ سال قرار دارند.

این مجموعه اثر طبیعی جزو درختان کهن‌سال باارزش است که با توجه قدمت آن و این‌که خود را با شرایط منطقه به‌خوبی وفق داده‌اند، جزو درختان بومی منطقه محسوب می‌شوند که با شماره ۲۳۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

منبع: میراث آریا