میراث ماندگار بیجار

پایبندی به اصالت، فرهنگ و سنت‌ها، در زندگی امروزه نیازمند جایگاه ویژه است در کنار همه بی مهری هایی که رشد صنعت و تکنولوژی در پیش گرفته آنچه رنگ و بوی خواصی دارد و هیچگاه فراموش شدنی نیست، میراث گرانبهای بجای مانده از نیاکان است.

نام و آوازه شهر بیجار را در گذشته‌های پیش از این، با نام گروسی می‌خوانند و هنوز هستند کسانی که گرد زمانه محاسن و گیسوانشان را سپید کرده است که جماعت بیجاری را به نام گروسی می‌شناسند.

بیجار که چون نگینی در استان کردستان و دروزاه غرب کشور است در آینده باید آن را شهری فراموش شده نام نهاد و دیری نخواهد پایید که با کاهش چشمگیر جمعیت و به تناسب کاهش امکانات و رکود اشتغال جوانان، این شهر را می‌توان مکانی برای دوران باشکوه بازنشستگی و استراحت کهنسالی در نظر گرفت.

میراث های ماندگار این شهر یا شهرستان هر چه که بودند و هستند، در این روز و روزگار کمتر به آن توجه می‌گردد و در گوشه و کنار، برگزاری جشنواره یا کنگره، نمی‌تواند از روند رو به انقراض و نابودی میراث گرانسنگ و تکرار نشدنی نیاکان و بزرگان گروس پیشگیری کند،  گویی غول زمان، قصد بلعیدن همه چیز را در ذهن و عمل دارد.

میراث ماندگار بیجار

شیرمال سنتی بیجار سوغاتی لذیذ و دوست داشتنی

از شیرینی‌های سنتی بیجار اگر بخواهیم نامی برده باشیم بد نیست که از شیرمال سنتی، کیک سنتی، باقلوا و شیرینی نخودی نام برد،  شیرینی‌های که می توان این روزها در شیرینی پزی‌های سنتی کار بیجار پیدا کرد، شیرمال و باقلوای گروسی است که به صورت فصلی در ایام عید نورزو، شیرینی نخودی سنتی هم تولید و عرضه می‌شود.

میراثی که سالیان سال از روزهای پر شکوه آن می‌گذرد و چرخ زمانه و عدم حساسیت به نگهداشت میراث نیاکان موجب شده است که با پیشرفت علم و صنعت، شیرینی ها و شیرمال های فانتزی و رنگارنگ که صدر نشین مراکز تهیه و عرضه این محصولات هستند، دیگر جایی را برای شیرنی ها و شیرمال های سنتی، مقوی و سالم باقی نگذارند.

در کنار رشد فزاینده کارگاه های تولید شیرینی، شیرمال و نان فانتزی که نیازی به علم و دانش خواصی ندارد و تنها با چند دستگاه اتوماتیک و نیمه خودکار می‌توان به تولید چند هزار تنی رسید، هستند یک تا ۲ کارگاه سنتی کار که شیرنی و شیرمال سنتی و قدیمی بیجار گروس را همچنان تولید می کنند.

البته ناگفته نماند که هنوز تعداد متقاضیان و مشتریان شیرنی و شیرمال سنتی بیجار از میزان تولید این محصولات بیشتر است و این خود نشان می‌دهد که مصرف کننده تفاوت اساسی میان شیرینی های صنعتی را با تولیدات بومی و محلی می دانند و به سلامت خود و خانواده اهمیت می‌دهند.

یکی از کارگاه های تولید شیرمال سنتی بیجار و باقلوا که از قدمت بیش از نیم قرن برخودار است و امروزه با شیرمال سنتی محمد آن را می شناسند، همچنان سنت، کیفیت و لذت یک شیرمال محلی بیجار گروس را زنده نگهداشته است.

قنادی محمد با تولید شیرمال سنتی و لذیذ و همچین تولید محدود باقلوای گروسی، از  سال ۱۳۴۷ تا امروز نسل به نسل در شهر بیجار زنده نگه داشت است که به اذعان همشریان، کیفیت شیرمال سنتی محمد همان کیفیت گذشته خود را حفظ کرده است.

تهیه مواد اولیه مرغوب، با کیفیت و پایبندی به میزان مصرف و ترکیب مواد اولیه شرمال سنتی و باقوای گروسی، موجب شده است که ابتدا نام و آوازه این شیرنی لذیذ و مقوی در خارج از کشور شنیده شود و همچینن میراث گران قدر نیاکان بیش از نیم قرن زنده بماند.

تولید کننده شیرمال و باقوای سنتی بیجار گفت: پدرم که در نوجوانی شاگرد شیرنی پزی بود، با تجربه و آموزشی که در آن دوران به دست آورد و همچنین علاقه‌ایی که به این حرفه داشت، اولیه کارگاه تولید و عرضه شیرمال، شیرینی نخودی، کیک و باقلوا سنتی و گروسی را در سال ۱۳۴۷ راه اندازی کرد.

مصطفی سبزعلی ادامه داد: تولید کنندگان مواد غذایی و بخصوص شیرینی پزیها، در جبهه حفظ امنیت غذایی جامعه فعالیت دارند و همگی با تعصب خواصی نسبت به تهیه و فرآوری مواد اولیه، نحوی تولید و عرضه آن دارند.

وی گفت: اولین کارگاه ما در خیابان آیت الله فاضل گروسی سال ۱۳۴۷ راه اندازی شد و پس از آنکه کارگاه در مسیر توسعه خیابان قرار گرفت، به بلوار حضرت امام خمینی ره نقل مکان کردیم و از سال ۱۳۵۵ تا به امروز در کارگاه جدید که ۳۶ مترمربع است، به تولید و عرضه شیرمال سنتی و باقلوار اشتغال داریم.

تولید کننده شیرمال سنتی محمد یادآور شد: در ابتدای تولید، کارگاه با چهار کارگر و تولید بالا فعالیت داشت و با افزایش قیمت مواد اولیه، هزینه های تولید، هزینه های بیمه و غیره، موجب شده است که با گذشته زمان، اکنون با یک کارگر و ساعت کار کمتری تولید را ادامه دهیم.

وی افزود: در حال حاضر با توجه به کاهش نیروی کار، ساعت تولید شیرمال سنتی از ساعت ۶ صبح الغایت ۱۳ ظهر زمان بر است و بعدظهرها عرضه و فروش تا حدود ساعت ۱۸ عصر ادامه دارد که بیش از ۵۰ تا ۷۰ درصد مشتریان شیرینی سنتی ثابت هستند و برای مصرف خانوار و جهت سوغات دوستان و آشنایان از شیرمال و باقلوا استفاده می‌کنند.

سبزعلی افزود: یکی از سفارشات پدرم در خصوص شیرمال سنتی، حفظ کیفیت محصول بود، تهیه مواد اولیه شیرمال سنتی و بخصوص روغن قنادی کم یاب شده است و قیمت ها بیش از بیش افزایش یافته است.

این تولید کنند شیرمال سنتی تاکید کرد: افزایش قیمت کاغذ در بازار موجب شده است که قیمت یک کیلوگرم کاغذ جهت جعبه بسته بندی شیرمال، از قیمت هر کیلوگرم ۱۶۰ هزار ریال فروش شیرمال گران تر شده است.

او با اشاره به اینکه فضای کافی برای ذخیره یا انبار کاغذ یا مواد اولیه نداریم گفت: با توجه به محدودیت فضای کارگاه مجبور هستیم به صورت محدود و با قیمت روز خرید کنیم که در نتیجه با حفظ و ثابت ماندن قیمت فروش جهت رعایت حال مشتریان، حاشیه سود را خیلی کم کرده‌ایم.

سبزعلی افزود: مشتری مداری و حفظ کیفیت محصول، اصول کار ما است و همواره برای آن، هزینه های زیادی انجام شده تا شیرمال سنتی و میراث ماندگار بیجار گروس زنده بماند و امیدواریم همواره در این راه، بهترین محصول را تولید کنیم.

وی تاکید کرد: علاقه به شغل و حرفه و هم چنین پشتکار میتواند موجب رونق و رشد تولید باشد و لازمه تحقق شعار امسال ” جهش تولید ” را هم می توان به تعصب به تولید بهتر اشاره کرد.

متصدی قنادی محمد افزود: با توجه به محدودیت مواد اولیه، تولید شیرینی باقلوای گروسی در طول هفته بصورت محدود و سفارشی تولید خواهد شد و سایر شیرینی ها مثل نخودی و کیک سنتی دیگر با این وضعیت صرفه اقتصادی ندارد و  تولید نمی شوند.

او توضیح داد: لازمه تحقق شعار جهش تولید، حمایت مصرف کنند از تولید داخل و تامین مواد اولیه با کیفیت و قیمت مناسب است که در زمینه تولید شیرینی سنتی، حمایت مردم یا مصرف کنندگان وجود دارد، تنها مانع پیشرو در این حوزه تامین مواد اولیه با کیفیت و البته قیمت منصفانه و مناسب است.

سبزعلی با تاکید بر اینکه تولید محصولات بی کیفیت و ظاهر محور، ضربات سنگین و جبران ناپذیری را به تولیدات اصیل و باکیفیت وارد می کند گفت: در حوزه شیرینی پزی رشد قارچ گونه کارگاه صنعتی شیرینی و شیرمال، تولید محصولات بی کیفیت و فانتزی را افزایش می دهد و با تغییر ذائغه مردم، تولید شیرینی سنتی و با کیفیت را به فراموشی و نابودی سوق می دهد.

وی یاد آور شد: یکی از خلع های موجود در شهرستان بیجار، نبود کارگاه های آموزشی شیرینی سنتی است، با توجه به بازار مناسب فروش و استقبال مردم از این محصول، می توان با برگزاری دوره های علمی و عملی، جوانان علاقه مند و خلاق را به این حرفه تشویق کرد که در کنار ایجاد اشتغال پایدار،  موجب حفظ این میراث گران بها و افزایش امنیت غذایی جامعه شد.

این تولید کننده شیرمال سنتی با اشاره به اینکه آینده مناسبی پیش روی تولید شیرینی و شیرمال سنتی است گفت: در حوزه تولید شیرینی کمبود نیروی کارگری و ماهر وجود دارد، جوانان امروزی راحت طلب، شب نشین و لنگ ظهر در خواب، این کار نیاز به بیدار شدن سر صبح، زحمت، تلاش و کار طاقت فرسا دارد که نتیجه آن، شیرین و لذت بخش است.

او با اشاره به اینکه کارگران این کارگاه از مزایای قانون کار، بیمه تامین اجتماعی و پاداش و سنوات برخودار هستند تاکید کرد: در صورت کاهش هزینه های مواد اولیه و غیر، می توانیم همانند گذشته تعداد کارگران و میزان تولید را افزایش دهیم.

سبزعلی با اشاره به اینکه می توان از فضای مجازی در راستای توسعه و معرفی شهرستان فرهنگی بیجار گروس بهره برد خاطر نشان کرد: همشهریان و مسئولین ادارات دولتی حمایت مناسبی از شیرمال سنتی بیجار دارند و هم چنین سفارشات زیادی از سایر شهرهای استان، از تهران و حتی کشورهای خارجی هم داریم که با توجه به کاهش تولید و نیروی کار، امکان پذیرش این چنین مواردی را نداریم.

وی یاد آور شد: هدف اول ما در حال حاضر با توجه به موانع و مشکلات پیش روی، حفظ همین موقعیت و ادامه تولید با حفظ اصالت و کیفیت شیرمال سنتی بیجار گروس است.

میراث ماندگار بیجار

ترشی هفت بیجار

مردمان کهن دیار گروس همواره به کیفیت مواد غذایی و سلامت و امنیت غذایی توجه بسیاری داشته اند که در کنار کار و تلاش طاقت فرسای کشاورزی و  دامپروری، به تولید مواد غذایی و چاشنی های همراه غذا هنرنمایی و شهرت خواصی دارند.

از پخت غذاها و آش های لذیذ مثل آش شَلغم که در گذشته یک گزارش مفصل در مورد آن ارائه کردیم بگذریم، ترشی هفت بیجار هم از جمله میراث ماندگار شهرستان بیجار به حساب می رود که در یکی ۲ سال اخیر به آن توجه شده است.

ترشی هفت بیجار هم همانند فرش بیجار و دیگر محصولات بیجار، در برخی از شهرهای شمال کشور نیز تهیه می‌شود که با تهیه اصیل و قدیمی این محصول در شهر بیجار تفاوت بسیار اساسی دارد زیرا در تهیه این ترشی، هفت نوع سبزیجات، هفت نوع ادویه و هفت نوع میوه استفاده می شود.

ترشی هفت بیجار، یکی از چاشنی های اصلی همراه غذاهای گرم زمستانی بخصوص آبگوشت و انواع آش به شمار می رود که ریشه این رسم قدیمی در اندیشه زنان با تفکر ذخیره مواد غذایی برای دوران سخت نهفته است.

بیجاری ها ترشیجات خود را به صورت های مختلف از جمله سنتی و اصیل هفت بیجار، گل کلم، کلم شور، ترشی موسیر، ترشی مخلوط، بادامجان سیاه و شکم پر، ترشی بندری، آلبالو، انگور، زغال لخته، فلفل ریز، درشت و لیته ای تهیه می کنند و در آن از انواع سبزیجات از جمله گل کلم ساده و زعفرانی، کرفس، سیر، هویج، سیب ترشی، فلفل دلمه ای رنگی، گوجه فرنگی، شوید، جعفری و موسیر استفاده می کنند.

میراث ماندگار بیجار

فرش بافی

یکی دیگر از میراث های ماندگار شهرستان بیجار گروس را می‌توان به فرش آهنین اشاره کرد که هم از قدمت چند هزار ساله برخودار است و هم با توجه به کیفیت و اصالت آن، افراد سود جو به دنبال کپی برداری و مصادره آن به نام خود هستند.

ساختار متراکم از ویژگی‌های شاخص فرش بیجار بوده چون بافت آن به گونه‌ای است که نمی‌توان آن‌ را تا کرد اما این روزها آنچنان زیر پای مشکلات مانده که قدی خمیده به خود گرفته و برای احیای شهرت از دست رفته‌اش، نیازمند یاری است.

طی چندین دهه گذشته، قیمت گذاری‌های میلی بر روی هنر و دست رنج بافنده های فرش دستبافت بیجار گروس، موجب شده این هنر دست و ذوق هنرمندان این دیار، رفته رفته از دارچوب‌ها پر کشیده و به فراموش خانه، کوچ کند.

فرش بیجار در کنار قدمت تاریخی خود به علت کیفیت، طرح، رنگ به فرش آهنگی مشهور است اما به دلیل عدم توجه کافی بیش از هر هنر دیگری با مشکل مواجه شده و اکنون برای برون رفت از مشکلات نیازمند اجرای برنامه‌ای منسجم به منظور حمایت از هنرمندان این عرصه است.

کار آفرین و تولید کننده فرش دستبافت سنتی بیجار گروس از بی مهریها و کارشناسی بی علم و آگاهی برخی در مورد این فرش گلایه کرد و گفت: قیمت گذاری ناعادلانه و از روی عدم آگاهی موجب شده میل و علاقه به فرشبافی در بافندگان کم شود.

سهراب جبارنیا می‌گوید: ایجاد یک کارگاه فرشبافی با گزینش زنان هنرمند و آشنا به فنون فرشبافی، طراحی و احیای دوباره نقشه‌های فرش و گلیم با نگاره‌های خاطره انگیزه اصیل گروسی، حمایت از بافندگان و رفع دغدغه ها و نیازهای اقتصادی آنها می‌تواند آینده این هنر را امیدی دوباره بخشد.

وی افزود: اگر فرش به قیمت واقعی به فروش برود، هم دلگرمی برای بافنده دارد و هم می‌تواند در مخارج زندگی همیاری مطمئن برای خانواده به همراه داشته باشد چون فرشباف، یک هنرمند است که باید برای نمایش هنر و ذوق خود از بهترین مواد اولیه و ابزار ساخت بهره مند باشد.

جبارنیا ادامه داد: نخ، دار چوب و نقشه فرش، لازمه و نیاز اولیه هنرنمایی بافنده برای نمایش آنچه که در ذهن دارد است و هر چه کیفیت این مواد و ابزار بالا باشد، می‌تواند در پایان کار او، رخ نمایی کرده و ارزش واقعی خود را به نمایش بگذارد.

این کار آفرین تولید می گوید: از حدود سال ۷۴ تا ۹۴ به علت اشتغال به شغل دیگری، به صورت پاره وقت با فرش و مواد اولیه آن ارتباط داشتم ولی پس از بازنشستگی، تمام وقت و انرژی خود را صرف این هنر اصیل بیجار گروس کرده‌ام.

وی با بیان اینکه کمتر کسی در بیجار با نگاه تعصبی به اصالت فرش آهنین گروس وجود دارد، گفت: به شعاع ۲۵۰ کیلومتری از شهر بیجار، بیش از ۱۳۰ بافنده سنتی و حرفه ایی فرش با کارگاه ما ارتباط داشته و به فرشبافی اشتغال دارند.

جبارنیا با تشریح موانع و مشکلاتی زیادی برای رسیدن به این نقطه پشت سر گذاشته است، یادآور شد: با امید به آینده و رسیدن به آرزوها می‌توانیم با همت و تلاش به جلو گام برداریم که در همین راستا حمایت‌های مالی دولت در چند مرحله در قالب تسهیلات کمک حالمان شد.

این کارآفرین ادامه داد: تولید نخ خام، تهیه رنگ طبیعی، چله کشی، طراحی نقشه، تولید فرش و ساخت چارچوب در این کارگاه انجام می‌شود که از نظر کیفیت کار اطمینان خاطر بافندگان را جلب کرده است.

او افزود: ظلم زیادی به فرش و طراحی نقش و نگارهای زیبای آن در بیجار شده که در تلاش هستیم با همت فرشبافان اصیل گروسی، فرش گذشته را به چالش بکشیم و فرش واقعی که حاصل هنر و ذوق هنرمندان این دیار است را به نمایش بگذاریم.

جبارنیا گفت: طی سال‌ها فرش در سایر شهرهای استان کردستان هم تولید و به نام فرش بیجار به بازار عرضه شده که ضمن تخریب اصالت فرش بیجار موجب رکود فروش این فرش هم شده است.

وی یادآور شد: بافندگان این کارگاه همگی تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی هستند و هر سال عیدی و سنوات به صورت کامل و براساس مقررات اداره کار به آنها پرداخت شده و یک روز تاخیر در پرداخت دستمزدها نداشته‌ایم ضمن اینکه بافندگانی که به این حرفه اشتغال دارند یا بد سرپرست و یا سرپرست خانوارند که به این شغل و درآمد نیاز واقعی دارند.

میراث ماندگار بیجار

رنگرزی هزار و یک رنگ

از دیگر میراث های ماندگار که در دیار گروس با قدمتی هم قدم فرش آهنین بیجار در این چرخ روزگار و به دور از ماشین آلات صنعتی، سنتی کار می کند، رنگرزی نخ با مواد اولیه طبیعی در شهر بیجار است.

زیبایی فرش آهنین بیجار در کنار نقش و نگار طراحان نقشه کشی، رنگرزی با استفاده از مواد طبیعی و سنتی نقش بسزایی در رنگ و لعاب فرش گروس دارد،  رنگرزی پشم و خامه که از مواد اولیه فرش، قالیچه و گلیم بافی محسوب می‌شود، به دو صورت سنتی و صنعتی انجام می شود که رنگهای گیاهی و سنتی شامل زاج سفید و سیاه، سولفات مس برای دندانه پشم استفاده می شود و رنگ های روناس، نیل، پوست گردو، اسپرک، برگ مو و گردو، سود پرک، سولفات تیره، قره قروت، پوست انار است.

منطقه کوهستانی بیجار گروس بهترین زیر ساخت طبیعی را برای رشد و نموی گیاهان رنگی و دارویی دارد زیرا دارای گیاهان متنوع با گل‌های رنگی است و با جمع‌آوری گل‌های این گیاهان در فصل بهار و تابستان از آن در تولید رنگ طبیعی در رنگرزی نخ بسیار مورد استفاده می‌گردد.

رنگرزی سنتی بیجار گروس در حوزه فرش، گلیم و گونی ‌بافی کاربرد دارد و با توجه به ساختار طبیعی آن، به الیاف و نخ آسیب نمی‌رساند و همچنین علاوه براستحکام، زیبای خاصی به محصولات مختلف تولید شده از نخ می‌دهد.

یکی از فعالان حوزه رنگرزی که در شهر بیجار فعال است می گوید: افزایش رنگ های شیمایی و ارزان قیمت در بازار موجب شده است که اصالت رنگ اصیل و طبیعی ضربه خورده و با کاهش متقاضیان رنگ طبیعی، بازار رنگرزی سنتی در کهن دیار گروس به سمت و سوی فراموشی گام بردارد.

مرتضی نوری می گوید: از سال ۱۳۶۶در کنار مرحوم پدر، استاد مجرب و رنگرز مشهور فرش های نامی دیار گروس، رنگرزی را در فرش های افشار، ماهی درهم و صنوبر آغاز کردم و تا به امروز این راه پر فراز و نشیب را پشت سر گذاشته ام.

وی اظهار داشت: کاهش شدید سود رنگرزی با رنگ طبیعی، کاهش متقاضیان و بافندگان به رنگرزی سنتی و گیاهی،  تمایل بازار فروش فرش به رنگ های جذاب صنعتی و شیمیایی،  موجب شده است که کسب درآمد در این حوزه به شدت کاهش یابد و بازار رنگهای مصنوعی روز به روز افزایش یابد.

این رنگرز به هزینه های تولید اشاره کرد و گفت: نقش بیمه های عمر در دنیای پرخطر و پر هزینه امروز، از نان شب هم واجب تر شده است و تاثیر آن در امنیت شغلی و آرامش خانواده ها نیز بر هیچ کس پوشیده نیست.

وی با اشاره به توسعه فرش آهنین در بیجار یادآور شد: ایجاد کارگاه های فرش بافی بصورت سنتی،  می تواند اصالت فرش آهنین بیجار گروس را زنده نگهدارد و هم با استفاده از رنگ و تار و پود طبیعی و سنتی، بار دیگر توجه فعالان این بخش را به حفظ میراث گذشتان جلب نماید.

نوری تاکید کرد: ایجاد کارگاه های آموزشی در شهرستان در حوزه هایی که بیجار گروس در آن نام و نشانی دارد، می تواند جوانان هنرمند بسیاری را به چنین حرفه هایی تشویق نماید و از نابودی و یا فراموشی میراث گران بهای مردمان گروس پیشگیری کرد.

او ادامه می‌دهد: بزرگ ‌ترین تهدید رنگرزی در سال‌های اخیر ورود رنگ‌های شیمیایی ارزان‌ قیمت به بازار بوده بطوریکه هم موجب ضربه مهلک به فرش سنتی بیجار گروس می شود و هم به علت اینکه صنایع دستی کمتری در این زمینه نیاز به رنگرزی طبیعی دارند، این میراث ارزشمند روبه نابودی است.

جمعیت شهری بیجار در سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ برابر با ۵۶ هزار نفر است،  زبان کُردی سورانی با لهجهٔ گروسی در کنار گویش‌های کلهری و گورانی در این شهر رایج است، کُردی گروسی رابط بین کُردی سورانی با کلهری است،  گویش و کاربرد لغات کمتر کلهری بوده ولی لهجهٔ سخن گفتن همانند کُردی سورانی (سنندجی) است البته کلماتی را نیز از کُردی کرمانجی (شکاکی) به قرض گرفته‌ است.

بیجار گروس با ۸۹ هزار نفر جمعیت، قدمت بیش از هفت هزار سال و ۱۹۴۸ متر ارتفاع از سطح دریا، اولین بام ایران محسوب می‌شود و در حصار کوه‌های نقاره کوب، نسار، بدامستان و زاغه زندگی گرمی را در قلب خود پرورش می‌دهد و در ۱۴۲ کیلومتری شرق شهر سنندج مرکز استان کردستان قرار دارد.

منبع: میراث آریا

پتله‌پلو غذای سنتی بروجرد

با توجه به اینکه لرستان، از قطب‌های تولید غلات به‌خصوص گندم به حساب می‌آید، استفاده از بلغور گندم یا همان پلته (پتله) در سبد غذایی، که ناشی از تاثیر معیشت کشاورزی می‌باشد، طبیعی است. پلته در واقع همان بلغور گندم است، برای تهیه آن، ابتدا سنگ، شن و آشغال گندم را پاک کرده و بعد از شست‌وشو، آن را می‌جوشانند و سپس، در مقابل آفتاب پهن و خشک می‌کنند.

بعد از عمل خشک شدن، آن را در گذشته با آسیاب‌های دستی قدیمی و در حال حاضر با روش‌های صنعتی خرد و به صورت نیم‌دانه تهیه می‌کنند.

در واقع پلته یک اصطلاح است و البته در برخی مناطق به آن پتله گفته می‌شود. در لرستان، خصوصا شهرستان بروجرد، اگرچه از هر دو واژه استفاده می‌شود ولیکن بیشتر به آن پَلتَه می‌گویند.

مواد لازم برای تهیه پتله‌پلو بروجردی

پیاز، بلغور گندم، برنج، باقالی زرد، شوید، پیازچه و تره‌فرنگی، سیر، نمک، زردچوبه و فلفل.

روش و دستور پخت آن به این صورت است که:

پلته و برنج را که از قبل پاک شده‌اند شسته و حدود ۳۰ دقیقه تا یک ساعت در آب خیس می‌کنند. همچنین، باقالی زرد را بعد از پاک کردن و شستن بر روی حرارت اجاق گذاشته تا زمانی که نیم‌پز شود.

مرحلۀ بعد آماده کردن پیازداغ است، برای این مرحله پیاز را خورد کرده و داخل یک قابلمه و در روغن که بهتر است از روغن محلی استفاده بشود تفت داده تا زمانی که پیاز داغ طلایی شود، سپس زردچوبه، فلفل، سبزی‌ها شامل شوید، تره‌فرنگی، پیازچه و در نهایت سیر خورد شده را اضافه می‌کنند. بعد از کمی تفت خوردن مقدار ۲ پیمانه آب اضافه کرده و بعد از به جوش آمدن آب، پَتله خیس خورده را به قابلمه اضافه می‌کنند. تا بپزد. در این فاصله باقالی نیم پز، نمک و برنج را به مواد داخل قابلمه اضافه کرده، و وقتی آب آن کاملا بخار شد، در قابلمه را گذاشته و صبر می‌کنیم تا پَتله پلو کاملا دم بکشد بعد از نیم ساعت غذا کاملا آماده سرو است. بهتر است، پَتله را از قبل خیسانده تا برای پختن، زمان کمتری نیاز داشته باشند.

همان‌طور که آورده شد، پای ثابت پلته پلو، همان طور که از نامش پیداست، پلته یا همان بلغور است اما بسته به ذائقه، توان مالی و بودجۀ غذایی هر خانواده چیزهای دیگری مثل حبوبات، گوشت، کشمش یا گردو را می‌توان در پلته پلو استفاده کرد.

می‌توان به این موضوع اشاره کرد که غذای مذکور از نظر اقتصادی مقرون به صرفه می‌باشد. بلغور گندم منبعی از ویتامین‌ها، مواد معدنی، فیبر، آنتی‌اکسیدان‌ها و ریزمغذی‌هاست. همچنین بلغور چربی کمی دارد، مقدار زیادی مواد معدنی مثل منگنز، منیزیم و آهن دارد، ضمن اینکه منبع خوبی از پروتئین‌های گیاهی نیز می‌باشد. پیش از همه این‌ها، بلغور مقدار بسیار خوبی از فیبر مورد نیاز در رژیم غذایی را تامین می‌کند که برای سلامت قلب و گوارش لازم است. همچنین، خواص باقالی و سبزیجات به کار رفته در پَتله پلو و طعم، بافت و عطری که دارند، بسیار حائز اهمیت است.

منبع: میراث آریا

پیر پالان‌دوز _عارفی که برای امرار معاش پالان می‌دوخت

معرفی مقبره پیر پالان‌دوز

آرامگاه پیر پالان‌دوز منسوب به شیخ محمد مقتدی کارندهی (کاردهی) از عرفای شیعه مذهب ذهبیه، مشهور به پیر پالان‌دوز است که در قریه کارده مشهد به دنیا آمد و در شهر مشهد خانقاهی بر پا ساخت. او اگرچه از شیخ‌های سلسله ذهبیه بود، اما برای امرار معاش پالان‌دوزی می‌کرد، از وی قرآن هفت سوره‌ای بر جای مانده که به خط ثلث نوشته شده است.

تاریخچه مقبره پیر پالان‌دوز

بنای اولیه آرامگاه پیر پالان‌دوز در زمان شاه محمد خدابنده صفوی (پدر شاه عباس صفوی، فردی نابینا بود) به سعی قنبر علی بن خواجه حسین در سال ۹۸۵ قمری ساخته شده است. این بقعه در سال‌های اخیر به‌طور کامل بازسازی شده و مشتمل بر درگاه ورودی، رواق‌ها و فضاهای طرفین، صحن و فضای اصلی مقبره است. نمای دیوارهای بیرونی با طاق‌نماها، قاب، لچکی و کاشی‌کاری زیبا آراسته و درون آن با نقش‌های هندسی و ترنج مزین شده است.

این بنای تاریخی در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۵۶ با شماره ثبت ۱۳۷۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید.

معماری مقبره پیر پالان‌دوز

این مقبره شامل بنایی چهارگوش با گنبدی بر فراز آن و ایوانی آجری در مقابل است. در داخل بقعه، شاه‌نشینی است که در بالای آن، یزدی‌بندی‌هایی اجرا شده که در اصل دارای نقاشی بوده و به داخل بقعه جلوه خاصی می‌بخشیده است. بدنه‌های بنا، از دوران صفویه، دارای تزیینات نقاشی بوده که بر اثر گذشت زمان و نفوذ رطوبت، جز بخش کمی از آن‌که مرمت و ثابت گردیده، بقیه از میان رفته است. در زیر کاسه گنبد نیز ترنج زیبایی با نگاره‌های گیاهی نقش‌اندازی شده است.

نمای خارجی بنا به ایجاد طاق‌نماهای تیزه‌دار آجری و پشت‌بغل‌های کاشی و قاب‌های مستطیل تزئینی بر فراز آن‌ها، در عین سادگی، منظره‌ای زیبا دارد. سطح گنبد پیازی شکل فراز بنا که روی گردنی استوانه‌ای شکل استوار شده، دارای پوشش ساده‌ای از کاشی فیروزه‌ای است. شکل کلی بنا و بازمانده‌های نقاشی‌های درون آن، بنا را اثری از دوران صفوی معرفی می‌کند که در سال ۹۸۵ هجری قمری ساخته شده است. تاریخ مزبور، بر کتیبه سنگ سفید مربعی کنده شده است.

پیر پالان‌دوز که بود؟ 

شیخ محمد عارف عباسی مشهور به «پیر پالان‌دوز» از عرفا و پیران سلسله ذهبیه است که در نیمه دوم قرن دهم هجری قمری ولادت یافت. ایشان متولد روستای کارند مشهد و معاصر شیخ بهایی بوده‌اند. او علاوه بر اینکه در عرفان به مقامات بلندی دست یافت، در کیمیاگری و خطاطی متبحر بود. شیخ محمد در خط ثلث استاد بوده و هفت سوره از قرآن نگاشته شده به خط خوش ایشان موجود است. وی با اینکه صاحب موقعیت بود و می‌توانست بدون کوشش زندگی خوبی داشته باشد، از راه پالان‌دوزی روزگار می‌گذراند. شیخ محمد عارف، بر مبنای باور توحیدی خود و توکل بر خدا، ذکر تشکر، خدمت، طاعت، قناعت و ایثار که از صفات عارفان است، به جست‌وجوی راه معرفت پرداخت و مدتی از عمر خود را به کسب فیض از اهل حق سپری کرد و به بروز کراماتی معروف شد.

شیخ برای ساختن خویش، در جستجوی مردان حق برخاست. با عنایت حضرت پروردگار به حضور شیخ کمال‌الدین حسین تبادکانی (تاج الدین خوارزمی) راهنمای اهل دل آن روزگار رسید. از خدمت او کسب آداب سلوک راه خدا کرد و برحسب آمادگی ذاتی خود مورد توجه مبارک استاد شد و پس از سپری ساختن مدارج کمال به خلافت شیخ خود معین گشت و به دامادی وی سرفراز آمد.

لقب «پالان‌دوز» ازاین‌رو به او داده شده که برای گذران زندگی خود با وجود مقام والا، به کار پالان‌دوزی اشتغال داشته است. از این شخصیت، قرآن هفت سوره‌ای در دست است که به خط خوش ثلث نوشته شده‌اند و حکایت از توانایی او در کار خطاطی دارند.

ذهبیه چه کسانی بودند؟ 

ذهبیه شاخه‌ای عرفانی از پیروان معروف کرخی و نجم الدین کبری بوده‌اند (یکی از سلسله‌های تصوف اسلامی است که در ایران و سایر کشورها پیروانی دارد و به‌عنوان یکی از سلسله‌های تصوف شیعی شناخته می‌شود و قدمت سلسله دراویش ذهبیه را به قرن سوم هجری قمری نسبت می‌دهند) که از سده هفتم قمری به بعد شیوخی چون میر سید علی همدانی، خواجه اسحاق ختلانی و سید عبدالله برزش‌آبادی پیشوایی این فرقه را بر عهده داشته‌اند. سیدعبدالله که از اعقاب امام سجاد (ع) و نسل بیستم وی بوده عمده عمرش را در قریه بفرزش‌آباد مشهد گذرانیده و به سال ۸۲۷ قمری درگذشته و در همان روستا مدفون شده است.

از زمان سید عبدالله به بعد پیروان وی خصوصا به ذهبیه شهرت یافته و عمدتا روی به تشیع نهاده‌اند. ششمین قطب سلسله ذهبیه پس از سید عبدالله برزش‌آبادی همین شیخ محمد کاردهی بوده است.

بازدید از مقبره پیر پالان‌دوز

برای دسترسی به مقبره پیر پالان‌دوز کافی است خود را به ورودی نواب صفوی حرم مطهر برسانید. بازدید از این مکان تاریخی رایگان است و طبق گفته‌های بازدیدکنندگان، تجربه‌ای آرامش‌بخش و معنوی را به ارمغان می‌آورد.

منبع: میراث آریا

سفر به «سمیه»، مرتفع‌ترین ایستگاه راه‌آهن سراسری

راه‌آهن سراسری ایران اواخر مردادماه ۱۳۱۷ به پایان رسیده است؛ سوم شهریور همان سال، دو خط شمال و جنوب در ایستگاه راه‌آهن «فوزیه» به هم می‌رسند و بهره‌برداری از این خط طویل ریلی آغاز می‌شود. ایستگاه راه آهن «فوزیه» که حالا به «سمیه» تغییر نام داده، تا چند سال قبل جزیی از حوزه ریلی استان مرکزی بود، اما حالا به حوزه استان لرستان ملحق شده است.

ایستگاه سمیه مرتفع‌ترین نقطه ریلی کشور هم هست. این ایستگاه ۲۲۱۷ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و ما به سمت ایستگاه سمیه می‌رویم؛ برای دیدار از مکانی که ۸۳ سال قبل، اتصال دو خط ریلی شمال و جنوب در آن رقم خورده است.

راه‌آهن سراسری، از قاجار تا پهلوی

اولین خط قطار، در ۱۲۲۷ شمسی از رشت به بندر پیربازار و بندر انزلی کشیده شده است. بقایای این مسیر هنوز وجود دارد. ۳۴ سال بعد، در ۱۲۶۱ شمسی خط تراموایی بین تهران و حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (شاه‌عبدالعظیم) کشیده می‌شود. این تراموا در حافظه پایتخت‌نشین‌ها به عنوان «ماشین دودی» ثبت شده است.

سال ۱۲۶۵ شمسی خط راه‌آهن محمودآباد به آمل احداث می‌شود که قرار بوده تا تهران ادامه یابد، اما با کارشکنی‌های پیمانکارهای بلژیکی به شکست می‌انجامد. ۳۰ سال بعد روس‌ها راه‌آهن جلفا به تبریز و صوفیان به شرفخانه را می‌سازند اما این راه‌آهن به دلیل نبود لوکوموتیو بی‌استفاده می‌ماند تا اینکه مجلس شورای ملی در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۰۴ به درخواست دولت، پرداخت مبلغ یکصد و هفتاد هزار تومان را به تصویب می‌رساند که بخشی از آن هزینه خرید لوکوموتیو و واگن و راه‌اندازی راه‌آهن جلفا به تبریز شود. این راه‌آهن، هنوز هم در حال بهره‌برداری است.

در سال ۱۲۹۷انگلیسی‌ها راه‌آهنی از بوشهر تا برازجان به طول ۶۰ کیلومتر می‌کشند که بیشتر جنبه نظامی داشته. با خروج نیروهای انگلیسی این راه‌آهن هم بی‌استفاده می‌ماند تا اینکه در سال ۱۳۱۱ دولت، با هزینه ۴۰۰هزار تومان، این راه‌آهن را دوباره فعال می‌کند.

در نوزدهم آذر ۱۳۰۳ طرحی به امضای نمایندگان مجلس می‌رسد که انحصار کامل واردات «قند و شکر و چای و شیرینی‌جات» را به دولت واگذار کند تا دولت در ازای صدور مجوز واردات این کالاها برای هر تاجر، از هر یک من قند یا شکر یا شیرینی‌جات، دو قران، و از هر یک من چای، شش قران دریافت کند و درآمد حاصله آن برای ساخت راه‌آهن هزینه کند. طرح در نهم خرداد ۱۳۰۴ به تصویب می‌رسد و بودجه ساخت راه آهن و احداث کارخانه ذوب آهن برای تامین قطعات، از این راه فراهم می‌شود.

در سال ۱۳۰۶ قرارداد نقشه‌برداری برای احداث خطوط راه‌آهن با کمپانی آمریکایی و شرکت‌های آلمانی بسته می‌شود و بهره‌برداری کامل از راه‌آهن در سال ۱۳۱۴ آغاز می‌شود و سی‌ام بهمن ۱۳۱۵ راه‌آهن به تهران می‌رسد.

خط قم- یزد هم از نهم آذر ۱۳۱۷ از قم آغاز و نوزدهم خرداد بهره‌برداری آن آغاز می‌شود. آخرین قطعه این راه‌آهن هم در ایستگاه فوزیه یا سمیه فعلی، کار گذاشته می‌شود و عملا دو خط اصلی راه‌آهن به هم می‌پیوندد. مراسم افتتاح این ایستگاه که مراسم اتصال این خط اصلی راه‌آهن سراسری هم هست، روز سوم شهریورهمان سال با حضور پهلوی اول، برگزار می‌شود و بعد از آن، از این روز به عنوان روز راه‌آهن یاد می‌شود.

تماشای مناظر پیش رو، از کابین راننده قطار

در این سفر تنها نیستم. شانس یاری‌ام کرده و با یکی از لوکوموتیوران‌های قدیمی همسفر شده‌ام؛ کسی که به خاطر تجارب فراوانش حالا سال‌هاست در جایگاه استادی و آموزش رانندگان قطار فعالیت دارد. حسن ملک‌حسینی، ۶۲ سال دارد و ۴۰ سال است که در پیچاپیچ خطوط آهنی از شمال تا جنوب و شرق تا غرب کشور و حتی خطوط فرامرزی را پیموده. اگرچه خلاف قوانین راه آهن است، اما او به‌خاطر گزارشی که قرار است برای مردم بنویسم، مرا به کابین راننده هدایت می‌کند تا هم فضای کابین را ببینم و هم مناظر و محدوده خط ریلی را. ملک‌حسینی، حتی پیش از آن که کارش را در راه‌آهن آغاز کند، عاشق قطار بوده است. بعد هم که در راه‌آهن مشغول به کار شده، سال‌ها طول کشیده تا لوکوموتیوران بشود. مسیرهای ریلی را مثل کف دستش می‌‎شناسد. می‎‌داند کدام ایستگاه قطار، نزدیک‌ترین ایستگاه به هر کدام از شهرهاست. خاطرات فراوانی دارد از سفر روی ریل‌های آهنی؛ از بچه‌هایی که در قطار به دنیا آمده‌اند و آدم‌هایی که آخرین مناظرشان را از پشت شیشه‌های قطار تماشا کرده‌اند؛ از رزمنده‌هایی که با همین واگن‌ها عازم جبهه شده‌اند و نوعروس‌هایی که اولین سفر مشترک‌شان را با همین قطارها تجربه کرده‌اند.

سفر با قطار، جزو ایمن‌ترین سفرهاست

هرچه از ایستگاه دورتر می‌شویم سرعت قطار بیشتر می‌شود. از شیشه کابین راننده قطار، نمای بازی از مسیر پیش رو می‌شود دید؛ مسیری که دو خط موازی با هم، در آن پیچ و تاب خورده‌اند و پیش رفته‌اند. اگرچه امسال بارندگی کم بوده و طبیعت جانی ندارد، اما در مسیر از میان باغ‌ها می‌گذرد و میوه‌های آویزان بر شاخه‌ها در تلالو نور خورشید میان برگ‌های سبز درختان می‌درخشند. نگاهم خیره به خط آهنی است که مسیر سر بالایی‌اش از کابین راننده به وضوح پیداست و غرق زیبایی طبیعت است.

ملک‌حسینی از نحوه کشیه دن قطار توسط لوکوموتیو شروع می‌کند و این که موتور محرکه لوکوموتیوها در این سال‌ها چه تغییراتی کرده‌اند، پرحوصله توضیح می‌دهد. در بین توضیحاتش تأکید می‌کند «سفر با قطار، جزو ایمن‌ترین سفرهاست.»

متوجه گذر زمان نمی‌شوم که تابلو ایستگاه سمنگان، اولین ایستگاه مسیر با کم شدن سرعت نمودار می‌شود؛ ایستگاهی در ۱۶ کیلومتری اراک. این‌جا یک خط از خط اصلی جدا می‌شود و به شرکت پتروشیمی و نیروگاه می‌رود. سرعت زیادتر می‌شود و دورنمایی از دو شرکت بزرگ که خط دوم به آن جا منتهی می‌شود، پیداست.

ملک حسینی از هر کدام از این ایستگاه‌ها خاطره‌ای دارد.

از روستای جمال‌آباد و پل کوتاهش که می‌گذریم، شیب تمام می‌شود و قطار در مسیری مستقیم، سوت‌زنان به پیش می‌رود تا به ایستگاه شازند می‌رسیم؛ ایستگاه، نزدیک کارخانه نیمه مخروبه قند شازند است که زمانی نه‌تنها کل کشور بلکه بخشی از خاورمیانه را با تولیداتش تغذیه می‌کرد و این روزها به‌کل خوابیده است.

ایستگاه سمیه، مرتفع‌ترین ایستگاه راه‌آهن

سرعت در هنگام عبور از تقاطع دو خط ریلی و آسفالت کم می‌شود. اینجا دوباره خط در مسیری با شیب رو به بالا پیش می‌روند. درختان غرق در میوه، از پشت شیشه‌های لوکوموتیو، دلربایی می‌کنند. در عبوراز گذرگاه‌ها، جایی که قطار از جلوی خودروهای ایستاده پشت توقفگاه روستای پلنگ‌در می‌گذرد، شاخه‌های درختان آن‌قدر نزدیک است که احساس می‌کنی اگر دست دراز کنی می‌توانی یکی از هلوهای آبدار یا خوشه سبز گردوهای رقصان بر شاخه را بچینی.

در سفرهایش، بارها از ایستگاه سمیه هم گذشته است. معتقد است این ایستگاه از آن ایستگاه‌هایی است که در همه این سال‌ها تغییر چندانی نکرده است. توضیح می‌دهد که «از اراک به سمیه تمامی مسیر سربالایی است از شیب ۵ تا ۱۵هزار در نوسان است تا جایی که به مرتفع‌ترین مکان نسبت به سطح دریا می‌رسیم که نزدیک همین ایستگاه سمیه است.» روی یک صندلی در لوکوموتیو نشسته‌ام و دارم روی خط آهن پیش می‌روم. برای ساعتی، انگار از همه تعلقات زندگی جدا شده‌ام و آرام و سبک، فقط به رفتن فکر می‌کنم؛ به گذشتن و دیدن منظره‌های تازه. ملک‌حسینی می‌گوید: «عمر من هم مثل همه لوکوموتیوران‌ها، در همین سفرهای مدام گذشت؛ روی همین ریل‌های آهنی.»

سفر به ۸۳ سال پیش از این

لوکوموتیوران پرسابقه هنوز دارد از خاطرات قدیمش می‌گوید. قطار از سه تونل کوتاه پشت سر هم با تاریکی‌های موقت و پی در پی و ترانشه‌های برف‌گیر سمت چپ ریل می‌گذرد. صدای سوت بلند در کلام سخنگو می‌پیچد و بلندگوی قطار رسیدن به ایستگاه سمیه را اعلام می‌کند. بلاخره به ایستگاه سمیه رسیده‌ایم.

در ایستگاه سمیه نخستین چیزی که چشمم را مجذوب می‌کند معماری قدیمی ایستگاه است. ساختمان‌های اداری ایستگاهی که از زمان جنگ جهانی همچنان روی پا مانده و دو ستون مرمرین که قطار از میان آن عبور می‌کند؛ ستون‌هایی مکعب شکل به ابعاد یک در دو متر؛ ارتفاعی هفت‌متری که دروازه‌ای ساخته‌اند برای ورود قطار به ایستگاه. انگار در زمان به عقب رفته‌ام؛ به ۸۳ سال پیش؛ و مهندسان جوان را می‌بینم که می‌روند و می‌آیند و آخرین جزئیات را چک می‌کنند تا قطار به ایستگاه برسد. استاد ملک‌حسینی می‌گوید تا اوایل انقلاب این ستون‌ها با یک سنگ افقی به هم متصل بودند که بر روی آن، نوشته‌ای حکاکی شده بود که تاریخ افتتاح ایستگاه را بیان می‌کرد؛ حالا اما از آن سنگ‌نوشته خبری نیست. اما ایستگاه سمیه هنوز سرپاست تا نشان بدهد که صنعت حمل و نقل ریلی، در ایران، حالا دیگر یک صنعت بومی است که سابقه‌ای طولانی دارد.

* گزارش از زهره ترکمانی، روزنامه‌نگار

رونمایی از شمشیر تاریخی به کمک فناوری

باستان‌شناسان در اسکاتلند توانسته‌اند به کمک فناوری جزئیات یک شمشیر تاریخی را نمایان کنند.

به نقل از لایوساینس،‌ گروهی از باستان‌شناسان در اسکاتلند موفق شدند با کمک اشعه «ایکس-ری» جزئیات دسته یک شمشیر متعلق به وایکینگ‌ها را مشخص کنند. این شمشیر به شدت زنگ زده است،‌ اما با وجود فناوری طراحی قابل‌توجه آن قابل مشاهده است.

این شمشیر فقط یکی از چندین اثر تاریخی است که در قالب گنجینه وایکینگ‌ها در سال ۲۰۱۵ در بخشی از «اورکنی» واقع در اسکاتلند از دل خاک بیرون کشیده شد. در جریان آن اکتشاف مجموعه‌ای از سرنیزه‌ها و بقایای به‌جامانده از سپرهای تاریخی نیز کشف شد.

این شمشیر درحالی کشف شد که در وضعیت بسیار نامناسبی قرار داشت و باستان‌شناسان بیم آن را داشتند که با از بین بردن زنگ‌زدگی و غبار، صدمات غیرقابل جبرانی به شمشیر بزنند. در نتیجه برای محافظت هرچه بهتر، این شمشیر را به همراه خاک اطراف آن مستقیما به آزمایشگاه منتقل کردند.

تنها روشی که به محققان امکان مشاهده ظاهر واقعی شمشیر را می‌داد استفاده از «ایکس-ری» بود. تصویری که در ادامه مشاهده می‌کنید نخستین تصویری است که با کمک «ایکس-ری»‌ ثبت شده است.

رونمایی از شمشیر تاریخی به کمک فناوری

در این تصویر می‌توان مشاهده کرد که برای تزئین بخشی از این شمشیر از طراحی خانه‌های هشت‌ضلعی و لوزی‌شکل که در نهایت یک ساختار کندویی را تشکیل می‌دهند استفاده شده است.

به گفته باستان‎‌شناسان این نوع از شمشیر،‌ سنگین‌ترین شمشیر متعلق به عصر وایکینگ‌ها است و بنابراین دسته محکمی برای آن مورد استفاده قرار گرفته است. تاکنون دست کم ۳۰ مورد از این نوع شمشیر کشف شده است. نیمی از این شمشیرها در نروژ و سایر آن‌ها در دوبلین، اسلواکی‌،‌ لهستان و روسیه کشف شده‌اند.

تحقیقات درباره این شمشیر همچنان ادامه دارد.

منبع: ایسنا

پاکسازی دیواره‌های تخت جمشید با همراهی صخره‌نوردان

مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید، از اجرایی شدن عملیات پاکسازی آرامگاه داریوش در نقش رستم و دیواره صفه، با همراهی اعضای گروه صخره نوردی شهرستان مرودشت خبر داد.

حمید فدایی شنبه ۲۷ آذر به خبرنگاران گفت: با دعوت از تیم صخره‌ نوردی در شهرستان مرودشت و پس از تهیه نقشه دقیق از موقعیت گیاهان آسیب‌رسان و آموزش‌های کافی درزمینه حفاظت و صیانت از آثار به این تیم، عملیات پاکسازی تحت نظارت مستقیم کارشناسان حفاظت و مرمت این محوطه تاریخی از هفته پیش آغاز شده است.

او با تاکید بر ضرورت و اهمیت پاکسازی فصلی گیاهان از سطوح آثار تاریخی افزود: رشد گیاهان، بوته‌ها و علف‌های هرز بطور مستقیم با نفوذ و ریشه‌دوانی عمقی بین مصالح و بلوک‌های سنگی، باعث شکستگی و جابجایی سنگ‌ها می‌شوند و به خصوص در دیواره‌های بلند با خارج نمودن سنگ‌ها از حالت عمود و ایستای خود، به تدریج شرایط ناپایداری دیواره‌ها را فراهم می‌آورند.

وی افزود: فرآیند خاکسازی و افزایش رطوبت در سطوح سنگ از دیگر پیامدهای رویش‌های گیاهی و ریشه‌دوانی در سطوح دیواره‌ها است که در کنار تأثیر سایر عوامل محیطی موجبات فرسایس و تخریب را در سنگ‌ها فراهم می‌آورند و لذا انجام مجموعه اقداماتی برای کنترل انواع فرسایش‌های بیولوژیکی لازم و ضروری است.

مدیر پایگاه جهانی تخت جمشید افزود: اگر چه حذف گیاهان در سطوح سنگی در دسترس و از جمله در سطوح افقی از سهولت بیشتری برخوردار است اما پاکسازی آنها از  روی دیواره‌های عمودی و در ارتفاع با مشکلات زیادی روبروست و به همین منظور سالهاست که گروهی از صخره‌نوردان مجرب شهرستان مرودشت و دوستدار میراث فرهنگی، در پاکسازی گیاهان در مکان‌های صعب‌العبور محوطه و به ویژه بر روی دیواره مرتفع تختگاه و همچنین بر روی آرامگاه‌های هخامنشی در نقش رستم، ما را یاری کرده‌اند.

حمید فدایی در مورد زمان پایان این عملیات نیز خاطرنشان کرد که این پروژه از هفته گذشته آغاز شده است و در صورت مواجه نشدن با بارندگی، طی روزهای آتی هم ادامه خواهد داشت.

رخشنده‌خو مسئول کارگاه‌های حفاظت و مرمت تخت جمشید و نقش رستم نیز با اشاره به لزوم کنترل عوامل بیولوژیکی متنوعی که موجب تخریب آثار تاریخی می شوند، به لزوم طراحی برنامه‌های متنوع برای مهار آنها اشاره کرد و گفت: برای کنترل عوامل مختلف از جمله رویش انواع گلسنگ‌ها، گیاهان، درختچه‌ها که تاثیرات فرسایشی متفاوتی دارند، راهکارهای مختلفی بکار برده می‌شود که برنامه اخیر نیز در همین راستاست.

این کارشناس ارشد حفاظت و مرمت ادامه داد: رﯾﺸﻪ ﮔﯿﺎﻫﺎن ﺳﻄﻮح ﭼﯿﻨﻪﺑﻨﺪی، ﺗﺮک و ﺣﻔﺮه را در سنگ‌ها ﺗﻌﻘﯿﺐ و ﺑﺮ دﯾﻮاره‌ها ﻓﺸﺎر وارد ﻣﯽﮐﻨﺪ، لذا علاوه بر تأثیر در فرسایش‌های شیمیایی سنگ، در بعد فرسایش مکانیکی نیز تأثیر ﻣﺸﺎﺑﻪ ﯾﺨﺒﻨﺪان را در ﺳﻨﮓ‌ها بر جای می‌گذارد که باید از آن پیشگیری کرد.

رخشنده‌خو افزود: در این فصل از همکاری با گروه صخره نوردی، علاوه بر پاکسازی گیاهان، عملیات لایروبی و پاکسازی رسوبات کانال‌های آب واقع در ارتفاع بالای آرامگاه داریوش بزرگ نیز در برنامه قرار گرفته است.

به گفته وی این کانال‌های روباز در زمره اقدامات مهندسی کم نظیری است که در دوران هخامنشی و به منظور دور کردن آب‌های جاری ناشی از بارندگی از روی تزیینات سنگی آرامگاه و هدایت و انتقال آب ها به طرفین آرامگاه انجام شده است.

منبع: ایسنا

محدودیت فرانسه برای سفرهای بریتانیا

فرانسه با هدف کاهش سرعت شیوع سویه «اُمیکرون» ویروس کرونا سفر از و به مقصد بریتانیا را محدود می‌کند.

به نقل از خبرگزاری فرانسه، دولت فرانسه اعلام کرد برای کاهش سرعت گسترش سویه «اُمیکرون»‌ ویروس کرونا سفرهای غیرضروری از و به مقصد بریتانیا را ممنوع می‌کند.

بر اساس بیانیه‌ای که توسط دولت فرانسه منتشر شده است، این ممنوعیت از نیمه‌شب یکشنبه به اجرا گذاشته خواهد شد و به موجب آن مسافران برای سفر از و به مقصد بریتانیا باید دلیل ضروری ارائه کنند. به این ترتیب چه مسافران واکسینه‌شده و چه مسافران واکسینه‌نشده امکان سفرهای گردشگری را نخواهند داشت.

در این بیانیه به این موضوع اشاره شده است که دولت فرانسه با توجه به سرعت بالای شیوع «اُمیکرون» در بریتانیا تصمیم گرفته لزوم ارائه دلیل ضروری برای سفر از و به بریتانیا را بار دیگر به اجرا بگذارد.

با این حال شهروندان فرانسه و اتحادیه اروپا هنوز می‌توانند از بریتانیا به فرانسه بازگردند.

علاوه بر این، مسافرانی که از بریتانیا بازمی‌گردند باید نتیجه منفی آزمایش کرونا ارائه دهند و مدتی را در قرنطینه سپری کنند.

منبع: ایسنا

مرتبط:

۲۸ میلیارد یورو کمک فرانسه به گردشگری

«اقبالیان» را نجات دهید

پس از پرویز پرستویی و امیرشهاب رضویان ـ بازیگر و کارگردان همدانی ـ و درخواست ۱۱۰ هنرمند دیگر و اعتراض دوستداران میراث فرهنگی، اینک جمعی از معماران ایرانی از مدیرکل میراث فرهنگی همدان درخواست کرده‌اند مانع تخریب خانه «اقبالیان» شود.

خانه اقبالیان (حوائجی) با قدمت نزدیک به ۶۰ سال یک اثر معماریِ پیش‌رو و مدرن در همدان معرفی شده و با وجود آن‌که دارای شاخص ثبت در فهرست میراث ملی کشور است، اما تا کنون از قلم ثبت جا افتاده و قصد تخریب آن را دارند.

هرچند معاون میراث فرهنگی همدان پس از نامه‌نگاری‌ها و اعتراض‌های متعدد به تازگی اعلام کرده که پرونده این خانه برای ثبت ملی در حال تهیه است و اخطار “عدم تخریب” به مالک داده شده است، اما تخریب سریالی خانه‌های تاریخی و واجد ارزش همدان در ماه‌های اخیر نشان داده که این اقدامات قدرت بازدارندگی از تخریب را ندارد، همان‌طور که خانه‌های «خانجانی»، «شیری»، «خوشبخت» و «مدرسه ظفر» به رغم دریافت اخطار عدم تخریب، در امان نماندند و شبانه خراب شدند و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هم پس از تخریب بخشی از این عمارت‌ها، نام بعضی از آن‌ها را به فهرست آثار ملی کشور وارد کرد.

اینک با وجود وعده ثبت ملی خانه اقبالیان، جمعی از معماران در نامه‌ای خطاب به علی مالمیر – مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان همدان – خواستند در حفظ آثار تکرارنشدنی معماران معاصر ایران کوشاتر عمل کند. در این نامه آمده است: «همان‌طور که اطلاع دارید زنده‌یاد مهندس «محمود نیامی» یکی از برجسته‌ترین دانش‌آموختگان معماری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. آثار معماری او از اصالت ویژه‌ای برخوردار است و جا دارد یکی از آثار برجسته او در زادگاهش، همدان به عنوان میراث معماری معاصر ایران در این شهر حفظ و نگهداری شود.

خانه اقبالیان یا حوائجی ترکیباتی بسیار مدرن دارد، پروفیل‌های فلزی اکسپوز با رنگ‌های شاخص، صفحات بزرگ سفید، کنسول‌های چشمگیر، تراس‌هایی با سقف گشوده به آسمان و متریال‌های سنگی و آجری، ترکیباتی از ویلا ساوا، خانه آبشار و خانه شرودر را به ذهن انسان متبادر می‌سازد. زنده‌یاد نیامی در این اثر هنری فاخر همزمان ما را به درون باغ‌ در بام‌های لوکوربوزیه، کنسول‌ها و ترکیبات حجمی فرانک لوید رایت و چیدمان‌های رنگی ریتولد به پرواز درمی‌آورد و هنرمندانه یک اثر بی‌بدیل را به نمایش می‌گذارد.

ما امضاکنندگان این نامه از شما درخواست داریم اداره میراث فرهنگی به هنر معاصر توجه ویژه داشته باشد؛ چراکه آثار هنرمندان بزرگی مانند مهندس هوشنگ سیحون، مهندس محسن فروغی، مهندس محمود نیامی، مهندس ضیاالدین جاوید، مهندس محمد قهوه‌ای و مهندس علیرضا مددی مانند شخصیت هنری آنان تکرارناشدنی است و هیچ معمار متعهدی راضی به نابودی این سرمایه‌های هنری و فرهنگی نیست.

بنابراین در زمانه‌ای که معماری معاصر ما از نبود اصالت‌، هویت و فرم رنج می‌کشد، خانه اقبالیان برای جامعه معماری، یک کلاس درس و بسیار ارزشمند است و از میراث فرهنگی، شهرداری و هر نهاد یا انسان حقیقی و حقوقی در این شهر می‌خواهیم که برای تاریخ اندیشه و هنر ارزش قائل شوند و جلو این فاجعه بزرگ را بگیرند.»

اسامی امضاکنندگان این نامه نزد خبرگزاری ایسنا محفوظ است.

«اقبالیان» را نجات دهید

خانه اقبالیان، در خیابان جهان‌نما، نبش کوچه قبادِ امروزی و توسط محمود نیامی ساخته شده است. او یکی از شاگردان هوشنگ سیحون بود و در چند طرح ملی مانند شهرک ذوب آهن اصفهان، شهرک غرب تهران، پارک طالقانی (تپه‌های عباس‌آباد و داوودیه تهران) و طرح فلکه‌ دور حرم مطهر امام رضا (ع) نیز شرکت داشت.

نیامی در دهه‌ ۱۳۴۰ به عنوان مدیر کل در اداره مهندسی ذوب‌آهن اصفهان فعال بود و در دهه ۱۳۵۰ به عنوان سرپرست نظارت در پروژه‌ شهستان در دوره پهلوی شرکت داشت.

«اقبالیان» را نجات دهید

در نامه هنرمندان خطاب به مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی نیز یادآوری شده که «خانه اقبالیان یکی از باارزش‌ترین خانه‌های دوره مدرن در شهر همدان است که دقیقاً همگام با جریان روز حاکم بر معماری جهان طراحی شده است؛ لذا یک اثر پیش‌رو در سطح جهانی به شمار می‌رود. این خانه را می‌توان برگرفته از سبک «دِستیل» دانست که در سال ۱۹۱۷ توسط «تئووان دوسبرگ» متأثر از آثار «پیت موندریان» و نقاشان دیگر به‌وجود آمده است.»

گردشگری سلامت را به فضای استارتاپی ببریم

یک فعال دانشجویی گفت: گردشگری سلامت را به فضای استارتاپی ببریم.

پریا جافرپور در جلسه بررسی توانمندی گردشگری سلامت، که به همت سازمان دانشجویی جهاد دانشگاهی لرستان در سالن جلسات این نهاد برگزار شد، بیان کرد: لرستان در بحث گردشگری ظرفیت‌های زیادی دارد و و یک سری از استارتاپ ها اکوسیستم برای گردشگری سلامت ساخته‌اند.

وی با بیان اینکه این نوع گردشگری را به فضای استارتاپی ببریم، افزود: می‌توان از اقامتگاه‌های شخصی که جاذبه توریستی دارند برای اسکان گردشگر سلامت در هر استان استفاده کرد.

جافرپور بیان کرد: لرستان بهترین نقطه برای جذب توریست های عراقی است که بخواهند از خدمات پزشکی و گردشگری در استان استفاده کنند.

وی گفت: با توجه به اینکه در ایران هزینه های درمان بسیار ارزان تر از سایر کشورهاست می‌توان از کسانی که در این شرایط کرونا با استفاده از استارتاپ گردشگری سلامت را ایجاد کردند الگوبرداری کرده و حتی معایب آن را برطرف و یک الگوی بی نقص را در استان اجرا کنیم.

یکی از ظرفیت‌های استان در بحث ارز آوری می تواند گیاهان دارویی باشد

در ادامه این جلسه،آرمین عیسی‌لو یکی دیگر از فعالین دانشجویی لرستان اظهار کرد: یک سری از زیرساخت‌ها برای گردشگر خارجی و داخلی و درمان و سلامت فراهم نیست.

وی اضافه کرد: بر این اساس بخش خصوصی رغبت نمی‌کند که در لرستان سرمایه‌گذاری انجام دهد؛ بخش دولتی نیز اعتبار لازم را ندارد.

این فعال دانشجویی بیان کرد: در بخش گیاهان دارویی ورود پیدا کرده و یک شرکت گیاهان دارویی به صورت تعاونی تاسیس کرده‌ایم.

عیسی‌لو گفت:  اپلیکیشن مشاوره طب سنتی و فروش گیاهان دارویی می تواند کارآفرینی بی‌سابقه‌ای در استان داشته باشد.

وی اظهار کرد: در این طرح آب درمانی را برای بیماران قلبی و عروقی در نظر گرفته ایم.

این فعال دانشجویی بیان کرد: یکی از ظرفیت‌های استان در بحث ارز آوری می‌تواند گیاهان دارویی باشد.

منبع: ایسنا

مقررات سفر بین ایران و لبنان اعلام شد

همزمان با آغاز موج جدید کرونا در آستانه سفرهای سال نو میلادی، لبنان مقررات سفر به این کشور را تغییر داد. هرچند محدودیت سفر توریستی از ایران به این کشور هنوز کامل برداشته نشده است.

به گزارش ایسنا، لبنان که تا چندی پیش مرزهایش را کامل به روی گردشگران بسته بود، با کاهش این محدودیت‌ها، مقررات جدیدی را برای سفر تعیین کرده است. هرچند طبق اعلام دفاتر خدمات مسافرتی در ایران، این مقررات هنوز شامل گردشگران و مسافران ایرانی نمی‌شود و بیشتر به آن دسته از اتباع ایرانی و لبنانی مربوط می‌شود که روادید اقامت، کار، تحصیل و یا تجارت داشته یا قصد بازگشت به این کشور را دارند. پیگیری‌های ایسنا نیز تایید می‌کند پروازهای مستقیم لبنان از ایران فعلا پذیرش مسافر ندارد و در آژانس‌های گردشگری ایران، تور لبنان عرضه نمی‌شود.

لبنان از سال ۱۳۹۲ مقررات ویزا را برای اتباع ایرانی آسان کرده است و شهروندان ایرانی در فرودگاه این کشور می‌توانند ویزای ۳۰ روز سفر در لبنان را با پرداخت مبلغی دریافت کنند. شهروندان لبنانی نیز سال‌هاست بدون ویزا و به مدت ۱۵ روز می‌توانند به ایران سفر کنند. با این وجود، در یک سال گذشته با همه‌گیری کرونا، سفر بدون ویزا برای شهروندان دو کشور محدود شده و سفر توریستی بین دو کشور متوقف شد.

با این حال، وزارت بهداشت لبنان برخی مقررات ورود به این کشور را بازنگری کرده که بر اساس آن‌چه به دفاتر خدمات مسافرتی و هواپیمایی در ایران اعلام شده است: تمام مسافران بالای ۱۲ سال، اگر کارت واکسن نداشته باشند، باید در محدوده ۴۸ ساعت مانده به پرواز در یکی از مراکز تاییدشده وزارت بهداشت تست PCR انجام دهند. گواهی این تست باید به زبان انگلیسی بوده و دارای QR code باشد. تاکید شده که از پذیرش مسافران بدون گواهی منفی تست کرونا بدون QR code جلوگیری خواهد شد.

همچنین مسافران دارای کارت واکسیناسیون کووید – ۱۹ که از آخرین نوبت واکسن آن‌ها ۱۴ روز گذشته باشد و مسافرانی که کمتر از هفت روز خارج از کشور لبنان اقامت داشته‌اند از انجام تست PCR پیش از سفر معاف شده‌اند. کارت واکسن باید به زبان انگلیسی بوده و حتما QR code داشته باشد. در این بخشنامه تاکید خاصی روی نوع واکسن نشده است. هرچند درباره پذیرش “واکسن ایرانی” از سوی کشورهای دیگر هنوز رایزنی‌های کاملی صورت نگرفته است.

تاکید شده که مسافران پیش از سفر در سایت http://pass.moph.gov.lb ثبت نام کنند.

وزارت بهداشت لبنان همچنین اعلام کرده است از مسافران بالای ۱۲ سال در بدو ورود به این کشور تست PCR در فرودگاه گرفته می‌شود و مسافران تا زمان مشخص شدن نتیجه تست در قرنطینه خانگی خواهند بود. هزینه تست در سیستم نرخ‌گذاری به‌روزرسانی شده است و مسافرانی که از دهم ژانویه ۲۰۲۲ وارد این کشور می‌شوند باید این هزینه را قبل از انجام پرواز، در سایت http://pass.moph.gov.lb پرداخت کنند. هزینه تست به مبلع ۳۰ دلار آمریکا است.

ایران درحال حاضر محدودیت صدور ویزای توریستی را برای اتباع خارجی برداشته و طبق آخرین مقررات به‌روزرسانی‌شده سفر در دوران کرونا، تمام مسافران ایرانی و غیرایرانی بالای ۱۲ سال هنگام ورود به کشور باید در محدوده ۷۲ ساعت مانده به پرواز تست PCR  انجام داده باشد که گواهی آن باید به زبان انگلیسی باشد. همچنین مسافران غیرایرانی علاوه‌بر تست، باید کارت واکسیناسیون کرونا که از آخرین نوبت آن‌ها ۱۴ روز گذشته باشد، ارائه دهند.