جان دوباره گردشگری با تلاطم آب

دریاچه طبیعی گواب خوسف که به دلیلی خشکسالی خشک شده بود، اکنون با بارندگی‌های اخیر جان تازه‌ای برای گردشگری و حضور پرندگان مهاجر گرفته است.

از جاذبه های گردشگری خراسان جنوبی که به تازگی بعد از چندین سال رنگ و لعاب دیگری گرفته منطقه گواب در شهرستان خوسف است. این مکان تفریحی در نزدیکی آرامگاه ابن حسام و بافت تاریخی شهر، مجاور مزارع مردم واقع شده است.

در برهه زمانی که آب گواب خشک شده بود زمین آن به مرور زمان تبدیل به نمکزار و محلی برای دفن زباله شد و زیبایی خود را از دست داد که با اعتراض ساکنان منطقه روبرو شده بود این باعث شد تا مسئولین راه چاره‌ای پیدا کنند. طرح راه اندازی اردوگاه تفریحی که از شش ماه گذشته کلنگ زنی شده بود بعد ار سه ماه عملیات اجرایی آن آغاز شد و در سوم فروردین ۱۳۹۸ به صورت رسمی با حضور مسئولان افتتاح شد. اکنون و پس از خشکیدن گواب زیبای خوسف، با بارندگی چند روز اخیر دوباره پر آب شده و مکانی زیبا برای گردشگران و افراد  علاقمند به طبیعت و رونقی برای اشتغالزایی به شیوه گردشگری.

ثبت یک دریاچه طبیعی 

زهرا رضایی ملکوتی، کارشناس ثبت میراث طبیعی خراسان جنوبی به ایسنا گفت: گواب خوسف در همایش میراث طبیعی کشور در ۵ شهریورماه جاری در استان گیلان برگزار شد، به شماره ۶۴۹ در فهرست میراث طبیعی- ملی ثبت شد.

وی با بیان اینکه بافت تاریخی با بناهایی از دوران تیموری تا عصر حاضر با خشت و گل و مصالح بومی در ضلع شمالی گواب قرار دارند، افزود: کف دریاچه و اطراف آن دارای بستر سنگیست و این حالت مانع از نفوذ سریع آب به زمین شده است.

رضایی ملکوتی ادامه داد: آب‌های جاری و سیلاب‌های فصلی از اطراف، به سمت گواب سرازیر می‌شوند و آب‌های مازاد به رودخانه شاهرود می‌ریزند؛ ضلع جنوبی و جنوب شرقی دریاچه در مسیر رشته کوه‌های کال جنگال قرار دارند و از جاذبه‌های دریاچه گواب، جزایر و صخره‌های طبیعی است.

کارشناس ثبت میراث طبیعی خراسان جنوبی با بیان اینکه از شرایط منحصر به فرد گواب، واقع شدن آن در مجاورت مزارع و بافت تاریخی و نزدیکی آن به آرامگاه ابن حسام است، تصریح کرد: آبگیری گواب به دلیل بارندگی‌های اخیر باعث مهاجرت پرندگان مهاجر به این دریاچه شد.

وی یادآور شد: پرستو، چوب پا و لک لک از پرندگان مهاجر این دریاچه هستند و پرنده نگری، قایق سواری وکپرهای بومی منطقه از جاذبه‌های گردشگری اطراف دریاچه هستند.

با تلاطم دوباره آب در این دریاچه، قایق‌ها دوباره برای استفاده گردشگران به این دریاچه خواهند افتاد تا گردشگری خاموش شده در این منطقه دوباره جان گیرد. دریاچه طبیعی گواب در شهرستان خوسف و در فاصله ۲۵ کیلومتری مرکز استان خراسان جنوبی قرار دارد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

ظرفیت‌های گردشگری آبی در استان گلستان

استاندارد سازی ۱۳ واحد از تاسیسات گردشگری همدان

معاون گردشگری اداره‌ کل میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع‌ دستی استان همدان از استاندارد سازی ۱۳ واحد از تاسیسات گردشگری همدان خبر داد.

علی خاکسار در گفت‌وگویی با بیان اینکه تاسیسات گردشگری استان ۴۵ گواهینامه کیفیت خدمات گردشگری دریافت کردند، تصریح کرد: این اقدام با توجه به مصوبات وزارت میراث‌ فرهنگی مبنی بر استاندارد شدن تاسیسات گردشگری زیر نظر شرکت استانداردسازی انجام شد.

وی اضافه کرد: ۱۳ واحد از تاسیسات گردشگری در همدان شامل ۲ باب هتل، ۱ باب متل و ۲ واحد بین راهی، ۲ باب مجتمع خدمات‌ رفاهی و ۶ باب سفره‌خانه سنتی درجه بندی و استانداردهای کیفیت خدمات تاسیسات گردشگری را دریافت کردند.

معاون گردشگری اداره‌کل میراث ‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌ دستی استان همدان مطرح کرد: همچنین تاکنون ۴۵ واحد از تاسیسات گردشگری استان شامل مجتمع خدمات ‌‎رفاهی، هتل، مهمانپذیر، بین راهی منفرد موفق به دریافت دارای گواهینامه کیفیت خدمات گردشگری شده‌اند.

منبع: ایسنا

مرتبط:

برج قربان همدان

گنبد علویان همدان

ویژه برنامه صدوهفتادمین سالگرد شهادت امیرکبیر در اراک برگزار می شود

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان مرکزی از برگزاری مراسم صدوهفتادمین سالگرد شهادت امیرکبیر با حضور مسئولان استان و استاندار مرکزی خبر داد.

مصطفی مرزبان در اینباره اظهار کرد: ویژه برنامه صدوهفتادمین سالگرد شهادت امیرکبیر به اهتمام هیئت امناء خانه امیرکبیر، شورای روستای هزاوه و با همکاری اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، استانداری مرکزی و شهرداری اراک ساعت ۱۴:۳۰ دوشنبه ۲۰ دی ماه ۱۴۰۰ در محل فرهنگسرای آئینه اراک برگزار خواهد شد.

مدیر کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان مرکزی با اشاره به حضور یکی از نوادگان امیرکبیر در این برنامه افزود: این مراسم شامل برنامه‌های متنوع از جمله رونمایی از کتاب “هزاوه خاستگاه امیران”،  اجرای ورزش باستانی، اجرای موسیقی سنتی و سخنرانی استاندار مرکزی برگزار خواهد شد.

مرزبان افزود: میرزامحمد تقی‌خان فراهانی مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظم های دربار ناصری است که با وجود اندک زمان صدارتش که به چهار سال هم نمی‌رسد توانست تحولی عظیم در ایران ایجاد کند و ثروت و عزت کشور را که به کام استعمار و استکبار جهانی رفته بود نجات داد. مرد تمام قامت تاریخ ایران در ۳۹ ماه صدرات درخشانش منشاء خدمات زیادی در کشور شد و بر همین اساس نام و آوازه او تاکنون به گوش و چشم می‌رسد.

به نقل از میراث فرهنگی استان مرکزی، او ادامه داد: امیرکبیر یکی از رجال نامدار ایران بود که نقش مهمی در مبارزه با استعمار انگلیس داشت. فردی که موفقیت‌ها و اصلاحاتش در ایران را به مدد هوش خدادادی و همتی که داشت کسب کرد و اکنون در کنار بارگاه ملکوتی امام سوم شیعیان در اتاقی که درب آن به سوی صحن امام حسین(ع) باز می شود آرمیده است.

منبع: ایسنا

مرتبط: 

تجهیز خانه تاریخی امیرکبیر

درک مهمان نوازی خراسانی‌ها با شله مشهدی

سنت طبخ شله مشهدی سال‌های سال است که در مشهد و در ایامی خاص صورت می‌گیرد. شله غذایی سنتی و منحصر به‌فرد است که روش‌های ویژه‌ای برای پخت آن وجود دارد و در حقیقت می‌توان گفت که بر پایه آداب و رسومی خاص تهیه مواد اولیه و پخت آن انجام می‌شود. منحصر به‌فرد بودن این غذا باعث شد که در ابتدای دهه ۹۰ سنت طبخ شله مشهدی در ششمین اجلاس سراسری شورای سیاست‌گذاری ثبت آثار کشور در فهرست میراث معنوی ملی به ثبت برسد.

فرامرز صابرمقدم، کارشناس اداره‌کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی خراسان رضوی در گفت‌وگویی در خصوص شهرت شله و ثبت ملی آن اظهار کرد: هنگام تهیه پرونده ثبتی شله مشهدی با آشپزهای خبره‌ای مشورت داشتم و در گفت‌وگو با آن‌ها با جزئیات مواد اولیه و مواد مشترک برای تهیه شله آشنا شدم. گوشت، ماده اصلی این غذا است و مشهدی‌ها بسیار معتقدند که شله باید بسیار پرگوشت باشد. به همین دلیل است که آن‌ها پس از صرف شله و خروج از مجلس بیشتر مرتبط با پرگوشت‌ بودن و به اصطلاح کش‌آمدن آن صحبت می‌کنند.

وی اضافه کرد: دنبه ماده مورد نیاز بعدی این غذا است که نباید زیاد باشد، چرا که ممکن است طعم شله را تحت تاثیر قرار دهد. برای پخت این غذا از برنج نیمه نیز استفاده می‌کنند تا شله حالتی حلیم مانند به خود بگیرد. بلغور، لوبیا سفید، لوبیا چیتی، نخود، ماش، لپه، روغن، رب، پیاز، ریشه جز هندی از دیگر حبوبات مورد نیاز طبخ این غذا هستند. در پخت این غذا همچنین از ادویه‌هایی مانند زنجبیل، دارچین، فلفل، هل سبز، زردچوبه و زعفران برای قیمه کنار شله و نمک استفاده می‌شود.

این پژوهشگر عنوان کرد: برای پخت این غذای مشهور در ابتدا حبوبات به مدت ۱۲ ساعت خیس می‌خورند و پس از آن به همراه گوشت و پیاز خرد شده حرارت می‌بینند تا کاملا پخته شوند. پس از پخت گوشت‌ها را ریش ریش کرده و به همراه حبوبات پخته شده در دیگی بزرگ مرتب هم می‌زنند تا مواد کاملا له شده و به شکل حلیم درآید.

صابرمقدم ادامه داد: همانطور که گفته شد گوشت در پخت شله مشهدی بسیار مهم است، آشپزها از گوشت گوسفند، گاو یا گوساله استفاده می‌کنند و در زمان پخت دائما مواد را با کمچه مخلوط می‌کنند. کَمچِه مربوط به طبخ شله مشهدی است و چُمبِه مربوط به حلیم است. برخی افراد این موضوع را اشتباه کرده و این دو را جابه‌جا ذکر می‌کنند. حرکت کمچه دورانی نیست و از بالا به پایین دیگ صورت می‌گیرد. از آنجا که این کمچه چوبی است که به چوبی دیگر در سر دیگ اتصال دارد باید حتما حرکت عمودی صورت گیرد تا مواد داخل دیگ کاملا مخلوط شوند.

وی گفت: زمانی که این غذا پخته شد بر روی سر دیگ‌ها ذغال آتشی می‌گذارند. قبلا که پخت این غذا به وسیله کنده‌های بزرگ صورت می‌گرفت، مجبور بودند به جای این کار از زغال‌های داغ استفاده کنند اما در حال حاضر با پیشرفت تکنولوژی و قراردادن یک اجاق شعله گاز بر سر دیگ حرارت را در بالا و پایین غذا تنظیم می‌کنند. در زمان سرو غذا روی شله‌ها قیمه ریخته می‌شود که تکمیل‌کننده این غذای منحصر به‌فرد است.

درک مهمان نوازی خراسانی‌ها با شله مشهدی

شله مشهدی، نمونه تکامل‌یافته پخت بلغور است

کارشناس اداره‌کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در ارتباط با تاریخچه و قدمت این غذا خاطرنشان کرد: برای غذاها و خوراک مانند بناهای تاریخی نمی‌توان قدمت مشخصی درنظر گرفت. برخی از میراث ناملموس مشخص است که از کجا آمده و در چه سیری در حال حرکت است اما آن چیزی که در ارتباط با شله مشهدی متمایز بوده بحث مذهبی بودن شهر مشهد است.

صابرمقدم اضافه کرد: در واقع از آنجا که در شهرهای مذهبی پخت «بلغور» به عنوان نذر مرسوم بود، می‌توان گفت که شله نمونه کامل‌تر و تکامل‌یافته همان بلغور است. این غذا در گذشته برای خیرات در بین مسلمان‌ها و همینطور نذر استفاده می‌شده است. همچنین در برخی از سنت‌ها و آیین‌ها مانند باران‌خواهی یا شکرگذاری برداشت محصول کشاورزی مخصوصا در جنوب خراسان و سیستان مراسم بلغورپزان انجام می‌گرفته است. به همین دلیل می‌توان گفت شله مشهدی تکامل‌یافته همان بلغوری است که امروزه به آن گوشت و مواد دیگر اضافه شده است.

وی عنوان کرد: از آنجایی که می‌دانیم میراث ناملموس در هر دوره‌ای با سیر تکاملی همراه است، شله مشهدی نیز از این موضوع مستثنی نبوده و می‌توان گفت روند پخت و سرو شله امروزی در مشهد از بلغور شروع شده و در زمانی خاص به شله مهشدی تبدیل شده است.

دوره صفویه آغاز پذیرایی مشهدی‌ها از زائران با شله

این پژوهشگر تشریح کرد: از آنجایی که شهر مشهد از قدیم تا به امروز زائرپذیر بوده است همیشه هنگام ورود کاروان‌ها به شهر عده‌ای از زائران و مسافران با غذاهایی همچون شله از آن‌ها پذیرایی می‌کرده‌اند و چون در دوره صفویه ورود کاروان‌ها به این شهر بیشتر از دوره‌های قبل بوده و مشهدی‌ها نیز از دیرباز اعتقاد بسیاری به زائرین امام هشتم(ع) داشتند، می‌توان این دوره را شروع پذیرایی با شله مشهدی در نظر گرفت.

صابرمقدم ادامه داد: همه ما می‌دانیم که فرهنگ‌ها از دور و نزدیک تاثیر می‌پذیرند، به همین دلیل مسافران و زائرانی که با کاروان در زمان‌های قدیم به مشهد سفر می‌کردند بسته به اعتقادات و فرهنگ خود شله مشهدی را تحت تاثیر قرار می‌دادند و این تاثیرات باعث شد تا محتویات این غذا دستخوش تغییر شده و مواد متنوع دیگری به شله اضافه شود.

شله غذایی منحصر به‌فرد در خراسان رضوی

وی گفت: البته باید گفت که رونق اقتصادی به وجود آمده در مشهد به واسطه حضور زائران در این شهر در تغییرات به وجود آمده مخصوصا اضافه کردن گوشت به آن تاثیرگذار بوده است. در نهایت طبق بررسی‌های انجام شده، شله مشهدی در هیچ منطقه دیگری به جزء استان خراسان رضوی پخته نمی‌شود، مگر اینکه در مراسم شهری دیگری از آشپز مشهدی استفاده شود.

درک مهمان نوازی خراسانی‌ها با شله مشهدی

این پژوهشگر در خصوص اعتقادات و آداب و رسوم مرتبط با این غذا تشریح کرد: می‌دانیم که زمانی که بخواهیم میراث ناملموسی را به ثبت برسانیم باید به دنبال آن عنصر و یا عناصر میراثی آن باشیم. عناصر میراثی این غذا همان اعتقادات و باورهایی هستند که  قبل از پخت و حتی بعد از پخت آن انجام می‌شوند. آشپزی که معتقد باشد هنگام پخت شله مخصوصا در زمان محرم و صفر که معنویت خاصی برای پخت این غذا وجود دارد وضو می‌گیرد، چرا که می‌داند این کار یک عمل خاص و معنوی است.  آشپز، کار طبخ را با نام خدا شروع می‌کند و تمام افرادی که در این راه به آشپز کمک می‌کنند برای ریختن هر موادی به داخل دیگ این کار را با ذکر صلوات انجام می‌دهند.

صابرمقدم تصریح کرد: از دیگر اعتقادات بانیان طبخ شله مشهدی، این است که پس از پذیرایی مهمان‌ها  بخشی از شله را بین فقیران و مستمندان توزیع می‌کنند. همچنین افرادی که نذر دارند و یا نذرشان برآورده می‌شود باید همه یا قسمتی از گوشت مورد نیاز سال بعد را نیز تقبل کنند و در پایان صرف غذا بر سر سفره برای بانی پخت شله و اموات او دعای خیر طلب می‌کنند.

نذر شله بیشتر به نام ائمه معصومین صورت می‌گیرد

وی اضافه کرد: نذرها بیشتر به نام ائمه معصومین از جمله حضرت فاطمه(س)، حضرت علی اصغر و امام زمان(عج) صورت می‌گیرد که باید ریشه این موضوع را در عشق شیعیان به سید و سالار شهیدان، امام حسین (ع) در نظرگرفت.  پخت شله مشهدی از گذشته به شکل خودجوش در حال طی‌کردن این مسیر است. بسیار دیده شده که اگر صاحب مجلس مقدار مبلغ مورد نیاز را برای پخت شله نداشته باشد بانیان دیگر وارد عرصه شده و با مشارکت دیگران پخت نذری  شکل می‌گیرد.

این پژوهشگر میراث فرهنگی گفت: مشهدی‌ها معتقدند که اگر فردی برای پخت شله کمچه بزند حاجت‌ها و آرزوهایش برآورده خواهند شد، بنابراین حتی اگر شده به میزانی اندک سعی می‌کنند کمچه بزنند تا آن حاجت و نظرشان بر آورده شود.

درک مهمان نوازی خراسانی‌ها با شله مشهدی

صابرمقدم عنوان کرد: طبخ و سرو شله در مشهد از دیرباز در ایام دهه پایانی صفر، عاشورا و تاسوعا، اربعین و سالروز شهادت امام‌رضا(ع) به عنوان نذری با آداب و رسومی خاص صورت می‌گرفت. همیشه در پخت شله جمعی از خیرین و عاشقان اهل بیت(ع) حضور داشته و دارند و قبل از پهن ‌شدن سفره مرثیه‌خوانی، سینه‌زنی و روزه‌خوانی با حضور عزاداران انجام می‌شود.

شله بیشتر به عنوان نذری محرم و صفر شناخته می‌شود

وی ادامه داد: همچنین باید گفت شله مشهدی بیشتر به عنوان نذری محرم و صفر شناخته می‌شود و دعوتی نیست. پذیرایی با شله مشهدی بیشتر در اماکن عمومی همچون حسینیه‌ها، مساجد و در خانه بانیان صورت می‌گیرد و گواهی بر مهمان‌نوازی مشهدی‌ها و پذیرایی از گروه‌های مختلف اعم از مجاوران و زائران حضرت رضا(ع) است.

این کارشناس میراث فرهنگی اضافه کرد: در ایام عزاداری، صف‌های دریافت نذری با مجموعه ای از قومیت‌ها و لهجه‌های مختلف از بیشتر مناطق ایران برای شرکت در مراسم به مشهد می‌آیند،  شکل می‌گیرد؛ زائران، صرف این غذا را تبرکی برای خود و خانواده می‌دانند.

درک مهمان نوازی خراسانی‌ها با شله مشهدی

زنده‌ نگاه‌داشتن نذری مهم، هدف ثبت ملی شله مشهدی است

صابرمقدم گفت: در نهایت باید بدانیم که هدف ثبت شله مشهدی به عنوان میراث ناملموس معنوی، زنده نگاه‌داشتن نذری مهم و دارای پیشینه در ایام محرم و صفر است که امیدوارم طبخ این غذای منحصر به‌فرد سینه به سینه و به روشی درست منتقل و آموزش داده شود تا عطر و طعم واقعی آن همیشه ماندگار بماند.

منبع: ایسنا

رایزنی سفیر ایران برای تسهیل ورود زائران به سوریه

در دیدار مهدی سبحانی سفیر جمهوری اسلامی ایران در دمشق با سرلشگر«محمد رحمون»، وزیر کشور سوریه درباره موضوع تسهیل در سفر زائران ایرانی به سوریه گفتگو شد.

به نقل از  بخش رسانه ای سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق، سفیر ایران در این دیدار با اشاره به از سرگیری سفر زائران ایرانی و زیارت از عتبات مقدسه سوریه، از شرایط فراهم شده توسط دولت سوریه برای ایجاد زمینه سفر زائران ایرانی ابراز خرسندی کرد.

وی با اشاره به اینکه حضور زائران ایرانی در سوریه تعامل دو کشور در سطح مردمی را موجب خواهد شد ابراز امیدواری کرد که با ایجاد تسهیلات بیشتر زائران به راحتی بتوانند به سوریه سفر کنند.

وزیر کشور سوریه نیز با اشاره به اینکه مردم و مسؤولین این کشور بی صبرانه منتظر حضور زائران ایرانی هستند اظهار کرد: وزارت کشور سوریه از هیچ تلاشی به منظور تسریع در روند ورود زائران و همچنین ایجاد شرایط  لازم برای تسهیل در سفر زائران ایرانی دریغ نخواهد ورزید.

منبع: ایسنا

مرتبط:

بررسی تسهیل صدور روادید برای سفر شهروندان ایران و روسیه

لغو روادید ایران و روسیه گام بزرگی در توسعه گردشگری ۲ کشور است

لذت مهاجرت یک ایرانی «شریف» به نام آقای خاوری!

اکبر اکسیر که مهاجرت را یکی از سوژه‌های جذاب ادبیات فارسی می‌داند، با بیانی طنز می‌گوید: مهاجرتی که تا امروز برای من لذت‌بخش بوده، مهاجرت یک ایرانی «شریف» به نام آقای خاوری بوده است!

این شاعر طنزپرداز درخصوص نمود مقوله مهاجرت در ادبیات و خصوصا شعر و ادبیات طنز اظهار کرد: چه در شعر و چه در طنز، باید یادمان باشد که طنز یک وسیله حقیقت‌یاب است؛ هر جا که درد، دوری، هجران، پلیدی، پلشتی و… وجود دارد، طنز اولین کسی است که در آن‌جا حاضر می‌شود. مهاجرت در دین و ادبیات ما همیشه بوده و یکی از سوژه‌های جذاب ادبیات فارسی است. وقتی سعدی می‌گوید که «ای ساربان آهسته ران کآرام جانم می‌رود/ وآن دل که با خود داشتم با کاروانم می‌رود»، این آمال و آرزوهای سعدی‌ست که دور می‌شود.

او افزود: تعریف وطن در بین ما ترک‌زبان‌ها، بیاتی معروفی است که می‌گوید کشورهای سرزمین‌های غریبه و بیگانه برای گردش، سیر و سیاحت خوبند اما برای مردن وطن خوب است. برای همین، دوری از وطن همیشه همراه با درد و  زاری درونی است که شاعران به خوبی به آن پرداخته‌اند. از رودکی تا امروز این سوژه بوده و خواهد بود، چرا که بشر همیشه در حال مهاجرت است.

اکسیر با بیان این‌که هجرت و تغییر آمده‌اند تا به انسان درس جدیدی برای زندگی بدهند، گفت: با تغییر وطن برای اهداف عالیه آشنا هستیم و می‌دانیم که چگونه این سفر انسان را می‌سازد و به آرزوهایش می‌رساند. به قول دکتر شفیعی کدکنی، در شعر معروف «گون از نسیم پرسید»: «سفرت به خیر! اما، تو و دوستی، خدا را/ چو ازین کویرِ وحشت به سلامتی گذشتی/ به شکوفه‌ها به باران/ برسان سلامِ ما را».

این شاعر در ادامه و با بیانی طنز اظهار کرد: بارها خواسته‌ام مهاجرت کنم، اما ملیحه جلو من را گرفته است و گفته «تو رو خدا نرو، چون کرایه‌شو نداری» و این بدبختی ما طنزنویسان است که حتی سیر انفس که می‌کنیم برای سیر آفاق پولی نداریم. من در تمام عمر فقط یک‌بار با ملیحه هجرت کردم، آن هم به همت خانه شاعران بود که ما را به ترکیه بردند. حدود ۱۰ روز در آن‌جا توانستیم دنیای دیگری را ببینیم و من امیدوارم که تمام شاعران یک بار با همسران‌شان از خانه خارج شوند و بفهمند مهاجرت برای گردش، سیاحت و خوشی عالم دیگری دارد. اما وقتی روزانه خبرهای تلخی را از مدیترانه، ایتالیا، یونان و ترکیه می‌شنویم، طنز از ذهن‌مان می‌پرد. من غمگین‌ترین پرنده این دشت خاموش می‌شوم، وقتی می‌بینم یک کودک کرد یا یک دختر ایرانی یا یک انسان شریف از هر جای جهان مجبور شده برای یافتن کار، آزادی، دلخوشی و آرزوهایش از کشورش بیرون بزند. ای کاش تمام هجرت‌ها برای تحصیل، ادامه خوشی و … باشد.

او همچنین با بیان این‌که چون طنزپرداز است، مجبور است تلخی را به طنز تبدیل کند، گفت: همیشه نمی‌توانیم حرف‌های مستقیم را بزنیم چون تاثیری ندارد. اما طنزپرداز از یک زاویه غیرمستقیم به این سوژه انسانی نگاه می‌کند و فلاکت‌های مهاجرین و مشکلات راه را به نحو احسن نشان می‌دهد. شاعران ما – چه شاعران جوان و چه شاعران پیشکسوت – هم همگی بارها برای مهاجرت شعر سروده‌اند.

اکبر اکسیر در عین حال بیان کرد: اصلا وقتی کلمه مهاجرت را می‌شنویم، می‌دانیم که فرد ترک وطن کرده و حتما در وطنش به او خوش نگذشته و به آرزوهایش نرسیده است. مثل دانشجویان و مغزهای متفکرمان که بارها به عنوان فرار مغزها از کشور خارج شده‌اند.

سراینده «مارمولک‌های هاچ‌بک» افزود: سال گذشته، همین وقت‌ها می‌خواستم از کشور خارج شوم. مثلا از سمت باکو تا مسکو بروم. اما ملیحه به من گفت که تو در پروژه فرار مغزها جای نمی‌گیری؛ برای این‌که مغز نداری. و من واقعا از این‌ هوش ملیحه تعجب کردم. راست می‌گفت، اگر من مغز داشتم که نمی‌خواستم به روسیه بروم. اقلا به چین می‌رفتم. چون کشوری است که اکنون تمام آشنایی و وسایل خانه و زندگی ما به آن وابسته است. چین حتی در ادبیات ما طوری نفوذ کرده که وقتی من می‌خواهم در هر زمینه‌ای شعر بگویم، یک پای آن به جنس چینی می‌خورد.

اکسیر باز هم به طنز گفت: درخصوص مهاجرت عزیزدردانه ما، مهاجرتی که تا امروز برای من لذت‌بخش بوده، مهاجرت یک ایرانی «شریف» به نام آقای خاوری بود که با سه‌هزار میلیارد تومان به کانادا رفت و گفت که چشم‌تان کور! ایرانی این است. و این پول بادآورده طوری ما را سرافزار کرد که ایرانی در هر کشوری، مخصوصا کشورهای دشمن اصلا جایگاه ویژه‌ای دارد. الان همه کشورها می‌گویند که «تو رو خدا کمی پول بردارید و فرار کنید و بیایید این‌جا». افراد دیگری هم هستند که در این‌جا از حق، حقیقت، ریاضت و پارسایی حرف می‌زنند اما وقتی ما عکس‌های عروس و داماد و فرزندان‌شان را در کشورهای دیگر می‌بینیم، انگار واژه مقدس مهاجرت را تفسیری تازه کرده‌اند. در حالی که من هنوز نتوانسته‌ام نیازهای اولیه ملیحه را برآورده کنم، چطور ممکن است در گمرکات این کشور چنین اتفاقاتی بیفتد؛ قاچاق‌های میلیاردی و … همه این‌ها از بدشانسی ما شاعران و خصوصا طنزپردازان است. حالا اگر یک طنزپرداز بیچاره، بدبخت و فلک‌زده‌ای یکی از این سوژه‌ها را در جمعی بخواند، فورا به او مارک ضدانقلاب و خائن زده می‌شود. اما طنزپردازان تنها کسانی هستند که نمی‌توانند خائن باشند، شغل آن‌ها افشای ریاکاری، فساد، دزدی و خیانت است.

این شاعر طنزپرداز همچنین خواستار شد: خواهش می‌کنم به طنزپرداران ایرانی فرصت بدهید.  یک قوه «طنزیه» هم در کنار قوا قرار دهید چرا که طنزنویسان چشم بیدار جامعه و دوربین‌های بسیار دقیقی هستند که می‌توانند تمام فساد را افشا کنند. اگر به طنزپردازان فرصت افشا داده شود، آن موقع معلوم می‌شود که هیچ یک از شاعران، نویسندگان و هنرمندان خائن نبودند. خائن آن مسئولانی بودند که با نام انقلاب برای خودشان کیسه دوختند. البته یادمان باشد ایسنا همیشه مدافع حق و حقیقت بوده و امیدوارم با این خبرها روزی برسد که «مهاجرت»، شیرین‌ترین واژه ایران باشد. افراد برای ادامه تحصیل مهاجرت کنند یا مثل آقای رامبد جوان بروند تا فرزندشان را به دنیا بیاورند و آن‌جا گرین‌کارت دیگری بگیرند.

اکبر اکسیر در پایان با بیان این‌که باید دست طنزپردازان، شاعران و هنرمندان را بوسید و به آن‌ها احترام گذاشت، ابراز امیدوار کرد تا مهاجرت معنای منفی خود را از دست بدهد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

خطر “مهاجرت شغلی”راهنمایان گردشگری با ادامه‌ ی کرونا

حریم تپه «حسنلو» بعد از نیم قرن تعیین شد!

نقشه محدوده، عرصه، حریم و ضوابط حفاظتی و معماری ۱۵ اثر فرهنگی‌ ـ تاریخی آذربایجان غربی درحالی از سوی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به استاندار آذربایجان غربی ابلاغ شد که از ثبت برخی از این آثار در فهرست میراث ملی کشور، بیش از نیم قرن گذشته است.

 عرصه و حریم این آثار در دو نامه جداگانه از سوی عزت‌الله ضرغامی خطاب به محمدصادق معتمدیان ـ استاندار آذربایجان غربی ـ ابلاغ شده است.

در این مجموعه که محدوده حریم و عرصه آن‌ها تعیین و ابلاغ شده است، آثاری مشاهده می‌شود که حدود ۵۰ سال از ثبت آن‌ها در فهرست میراث ملی کشور می‌گذرد. تپه باستانی حسنلو از آن جمله است که در ۹ کیلومتری نقده و حدود ۸۰ کیلومتری ارومیه واقع شده است و قدمت آن به بیش از هفت هزار سال می‌رسد و در سال ۱۳۴۴ خورشیدی در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است.

این تپه محل کشف جام طلایی حسنلو است که هم‌اکنون در موزه ملی نگهداری می‌شود. با این وجود، گمانه‌زنی‌ها برای تعیین محدوده حریم و عرصه این محوطه تاریخیِ با ارزش از سال ۱۳۹۷ آغاز شده که در سال ۱۴۰۰ به تایید وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی رسیده است. مدیر پایگاه ملی حسنلو در فروردین ماه ۱۴۰۰ خبر داده که این محدوده از سوی این وزارتخانه به استاندار وقت ابلاغ شده است. حالا وزیر جدید در نامه‌ای دیگر این محدوده را به استاندار جدید ابلاغ کرده است.

کلیسای حضرت مریم یا ننه مریم، میراث بازمانده از آشوریان در ایران است که به گفته باستان شناسان و مورخان، پس از «بیت‌الحم» فلسطین دومین کلیسای کهن جهان شناخته می شود. این کلیسا با معماری ساده و بدون تزئینات دوران ساسانی در سال ۱۳۶۲ در فهرست میراث ملی کشور ثبت شده، اما نقشه محدوده، عرصه، حریم و ضوابط حفاظتی آن حالا پس از گذشت حدود ۳۸ سال تعیین شده است.

حریم تپه «حسنلو» بعد از نیم قرن تعیین شد!

در روایت‌ها آمده که این کلیسا قبلا یک آتشکده زرتشی بوده است که با داستان سه مغ یا دانای زرتشتی ارتباط دارد. همان سه موبدی که با حرکت ستاره‌ای به سمت شرق راهی اورشلیم می‌شوند تا تولد حضرت عیسی مسیح را ارج دهند و پس از برگشت، آتشکده را به کلیسا تبدیل می‌کنند. در برخی روایت‌ها آمده که آن سه موبد در محل این کلیسا به خاک سپرده شده‌اند.

حریم تپه «حسنلو» بعد از نیم قرن تعیین شد!
ساختمان شهرداری ارومیه

در یکی از نامه‌های ضرغامی به استاندار آذربایجان غربی آمده است: در اجرای بند ۱۲ از ماده ۳ قانون اساسنامه سازمان میراث‌فرهنگی کشور مصوب ۱۳۶۷ و مواد مربوطه از قانون، راجع‌ به حفظ آثار ملی مصوب سال ۱۳۰۹ و نظام‌نامه اجرایی آن، نقشۀ محدوده عرصه، حریم و ضوابط حفاظتی و معماری مربوط به آثار ملی فرهنگی‌ ـ تاریخی در شهرستان ارومیه که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، به این شرح ابلاغ می‌شود:

«شهربانی ارومیه» به شماره ۲۷۶۱ در تاریخ ۱۳۷۹/۴/۲۲

«شهرداری ارومیه» به شماره ۲۷۶۲ در تاریخ ۱۳۷۹/۴/۲۲

«ستاد لشگر» به شماره ۲۷۶۳ در تاریخ ۱۳۷۹/۴/۲۲

«محوطه و مجموعه‌های بناهای ستاد لشگر ۶۴ ارتش ارومیه» به ۳۱۱۸۶ در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۱۹

«کلیسای حضرت مریم» به شماره ۱۶۴۹ در تاریخ ۱۳۶۲/۸/۲۲

«مدرسه ۲۲ بهمن» به شماره ۱۷۷۲۷ در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۷

«مدرسه چمران» به شماره ۱۹۳۲۰ در تاریخ ۱۳۸۶/۵/۱

حریم تپه «حسنلو» بعد از نیم قرن تعیین شد!

ضرغامی در هشت نامه دیگر به استاندار آذربایجان غربی، نقشه محدوده، عرصه، حریم و ضوابط حفاظتی و معماری هشت اثر فرهنگی ـ ‌تاریخی را به این ترتیب ابلاغ کرد:

«امامزاده کهنه شهر سلماس (تازه شهر-امامزاده اسحاق» واقع در شهرستان سلماس به شماره ۷۸۵۸ مورخ ۱۳۸۱/۱۲/۱۷

«مقبره سردار بوکان» واقع در شهرستان بوکان به شماره ۳۸۴۷ مورخ ۱۳۸۰/۲/۲۵

«پل میمند نقده» واقع در شهرستان نقده به شماره ۲۰۶۴ مورخ ۱۳۷۷/۴/۲۹

«کلیسای هفتوان» واقع در شهرستان سلماس به شماره ۴۸۴۲ مورخ ۱۳۸۰/۱۲/۱۹

«تپه حسنلو» واقع در شهرستان سلماس به شماره ۴۸۵ مورخ ۱۳۴۴/۹/۱

«ساختمان تلویزیون ملی (صدا و سیمای ارومیه)» به شماره ۳۱۴۱۷ مورخ ۱۳۹۴/۱۱/۲۵

«کلیسای مار سرگیز» واقع در شهرستان ارومیه به شماره ۱۱۲۲ مورخ ۱۳۵۴/۸/۱۹، حریم آن بازنگری شده است.

«پل قره‌کورپو – پل سیاه» واقع در شهرستان ماکو به شماره ۶۴۰۵ مورخ ۱۳۸۱/۷/۷

حریم تپه «حسنلو» بعد از نیم قرن تعیین شد!

در این نامه‌ها تاکید شده است: محدوده حریم این آثار تحت حفاظت و نظارت این وزارت است و هرگونه دخل و تصرف در محدوده حریم و تخلف از ضوابط حفاظتی مقرر، برابر مواد ۵۵۸ لغایت ۵۶۹ از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی «تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده» جرم محسوب می‌شود و مرتکب مشمول مجازات‌های قانونی خواهد شد.

عرصه و حریم به نوعی تضمین‌کننده بقای قانونی مجموعه و اثر تاریخی است، اما تعیین دیرهنگام آن از جمله عوامل اصلی تعرض و تخریب این آثار به شمار می‌آید. گفته شده کمبود منابع ملی و نیروی انسانی متخصص و کارشناس از جمله دلایل کم کاری در فرایند تعیین نقشه محدوده، حریم و عرصه آثار بوده است.

منبع: ایسنا

۸۵ میلیارد ریال خسارت سیل به آثار تاریخی هرمزگان

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان هرمزگان برآورد کرد: بارش‌های سیل‌آسای اخیر حدود ۸۵ میلیارد ریال خسارت به آثار تاریخی این استان وارد کرده است.

سیل ۱۴ استان کشور را درگیر کرده و قربانی هم گرفته است. وضعیت آثار تاریخی در این استان‌ها نیز وخیم گزارش شده است. در جنوب سیستان و بلوچستان، بخش زیادی از قلعه تیس نابود شده است. در استان هرمزگان نیز بیشتر قلعه‌های تاریخی بر اثر باران‌های شدید خسارت دیده‌اند.

سهراب بناوند ـ مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان هرمزگان ـ پس از پایش‌های اولیه، میزان خسارت واردشده به آثار تاریخی این استان را بر اثر بارش‌های اخیر فعلا حدود ۸۵ میلیارد ریال برآورد کرده است.

به گفته او، هشت اثر تاریخی استان هرمزگان به دلیل جاری شدن سیلاب، آسیب و خسارت‌ دیده‌اند.

بناوند گفت: آثار تاریخی شهرستان میناب، از جمله قلعه «هزاره»، قلعه «گوربند» و قلعه «کردر» و قلعه «مغویه» در شهرستان بندرلنگه بر اثر باران‌های سیل‌آسا آسیب ‌دیده است. در شهرستان بستک هم به قلعه و حمام «خان» خسارت وارد شده است. قلعه پرتغالی‌های جزیره هرمز و قلعه «کمیز» در رودان نیز در بارندگی‌های اخیر دچار آسیب شده‌اند.

او افزود: این آسیب‌ها بین ۵ تا ۵۰ درصد بنا بوده که بیشترین آسیب هم به قلعه «مغویه» و قلعه «خان» وارد شده است.

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان هرمزگان همچنین گفت: برای مرمت این آثار به میزانی که به آن‌ها خسارت وارد شده، اعتبار نیاز است.

باران به این آثار تاریخی به ویژه قلعه مغوبه بندر لنگه و حمام و قلعه خان بستک درحالی خسارت وارد کرده است که پیش‌تر، بارها درباره نیاز این آثار به مرمت فوری هشدار داده شده بود.

برخی از آثار تاریخی استان‌های جنوبی و غربی کشور نیز که در بارندگی‌های قبلی دچار آسیب شده‌اند هنوز مرمت نشده‌اند و باقی‌مانده آن بناها همچنان در خطر تخریب است.

منبع: ایسنا

رازهای پنهان در بقعه بی‌بی‌مریم قشم

بقعه بی‌بی مریم (پیر تم سنیتی) در روستای تم سنیتی در جوار منطقه توریان بقعه پیر (زیارت) واقع‌شده که بنای موجود نیمه‌مخروبه آن در همین حالت هم زیبا و دل‌فریب است.

این بقعه از مهم‌ترین بقاع تاریخی جزیره قشم محسوب می‌شود. پلان آن چهارضلعی و در فراز آن گنبدی کروی با لاشه‌سنگ آهکی و مرجانی با ملاط ساروج و گچ ساخته‌شده است. درون بنا قبری تعبیه‌شده است، که مردم آن را پیرتم سنتی یا مقبره بی‌بی مریم می‌نامند. شیوه ساخت آن مشابه بقاع متبرکه تاریخی جنوب ایران است و قدمت آن را با توجه به نوع معماری می‌توان با مقابر قرن هفتم و هشتم هجری قمری هم‌دوره دانست. تزئینات گچ‌بری داخلی بنا با کاربندی دقیق مقرنس در نوع خود بسیار باارزش، و زیبایی خاصی به این بنا داده است.

بنای موجود با گنبد کروی ضربی که با لاشه‌سنگ‌های مرجانی و ملاط ساروج درهم شده‌اند، در نمای ظاهر نشان از فرم معماری دوره سلجوقیان دارد. داخل مزار هشت‌گوشه و هر گوشه تاقچه‌بندی شده است. بنا با مصالح قلوه و لاشه‌سنگ و ملاط ساروج ساخته‌شده که شیوه‌ای پارتی – ساسانی است. گرداگرد گلوگاه گنبد گچ‌بری‌های گوشواره‌های زیبا از جنس ساروج به چشم می‌خورد. ورودی مزار، دری کوتاه و تنگ و کوچک است و مرقد پیر در سطح پایین‌تر از زمین قرارگرفته که نشان‌دهنده این است که شاید پیش از دوره سلجوقیان و قبل از زمانی که پیر را در آنجا به خاک بسپارند این بنا معبد مهری و محل نیایش بغ مهر یا میترا بوده باشد (حفاری‌های بعدی این نکته‌ها را روشن خواهد کرد).

در اطراف بقعه پیر، گورهای فراوانی است که از دوره‌های مختلف اسلامی به‌جامانده‌اند. روی سنگ گورها انواع خطوط اولیه اسلامی (ازجمله خط کوفی) و خطوط دوران پیشرفته و هنری خطوط اسلامی – مثل نسخ و ثلث – بسیار مرغوب از سده ۹ تا ۱۱ هجری به چشم می‌خورد که اکثراً در اثر خوردگی به‌وسیله آب باران در حال انهدام‌اند یا منهدم و خراب‌شده‌اند.

درِ کوتاه بقعه پیر رو به گورستانی وسیع و باصفا باز می‌شود که بر روی مزارهای آن گل کاکتوس کاشته‌اند. بوته‌هایی که از حدود آبان ماه تا اردیبهشت‌ماه هرسال غرق گل‌های سرخ‌رنگ و زیبا هستند. از قرائن معلوم است که در این محل یک شهر پرجمعیت وجود داشته است زیرا اکثر خاک‌های عادی زیر پا پر است از کاشی‌ها و سفال‌ها و آثار باستانی خردشده که خود حدس دو بار یا سه بار زلزله خیلی شدید را در این منطقه تأیید می‌کند و یا اگرنه زلزله که ویرانگری جنگ و کوبیدن آبادی بر سر مردم آن.

نام تم سینیتی یا طم صنیتی (به روایت بعضی کتب) در حقیقت باید نامی باشد که اسپانیایی‌ها به بقعه پیر داده و احتمالاً تغییریافته Tomb Saint یا Saint Tomp (مقبره مقدس) است.

مصالح استفاده‌شده در بنای تاریخی بی‌بی مریم (پیر تم سنیتی): 

سنگ: بیشترین و اساسی‌ترین مصالح در این بنا سنگ‌های آهکی (مرجانی) و لاشه‌سنگ‌های رودخانه‌ای هستند. سنگ‌های مرجانی که در کارخانه‌ها منظم دریا ساخته‌شده‌اند در پی و دیوارها و جرزها و گنبد استفاده‌شده است.

چوب: از تیرهای چوبی (تنه درخت جنگلی) برای پوشش سقف فضای ورودی و نعل درگاه و در ورودی استفاده‌شده است.

گچ: نوع گچ نیم کوب و این گچ دارای ویژگی و خواص مقاوم است و رنگ آن زرد کم‌رنگ و درشت‌دانه بودن آن در پخت سنتی به‌صورت نیم کوب یا نیم‌پز قابلیت آن را دارد که در نما و در معرض تابش آفتاب و وجود رطوبت و بارش مستقیم مقاومت زیادی را دارا است که دراندود تزیینات گچی داخلی و خارجی بنا استفاده‌شده و همچنین به‌عنوان ملاط برای ساخت دیوارها و جرزها و طاق گنبد مورداستفاده قرارگرفته است.

ساروج: از ملاط‌هایی با ترکیب آهک با توجه به شرایط اقلیمی منطقه ترکیب‌شده است و برای ساخت پی این بنا مورداستفاده قرارگرفته است.

blank

گورستان قدیمی و قبور نفیس آن

در پیرامون بنای تاریخی بقعه پیرتم سنتی گورستان قدیمی به‌صورت پراکنده وجود دارد که بعضی از سنگ‌قبرهای آن بسیار نفیس و قدیمی است. معماری ساخت سنگ‌قبرها مطابق سنگ‌قبرهای تاریخی خاص منطقه جنوب ایران به شکل گهواره‌ای حجاری‌شده‌اند. قدمت بعضی از این سنگ‌قبرها به قرن ۷ و ۸ هجری قمری می‌رسد. خطوط این قبور با خط فارسی معربی و با خط ثلث و نسخ متناسب با معماری ساخت سنگ‌قبر حجاری و طراحی‌شده است. متأسفانه براثر فرسایش و آسیب‌های شدید شرایط جوی، اکثر این قبور آسیب‌دیده‌اند، و به‌سختی خطوط آن خوانده می‌شود. بر روی اکثر این قبرها آیاتی از سوره بقره (آیه‌الکرسی) نوشته‌شده، و بر سنگ‌های قائم دو طرف قبر اسم متوفی و تاریخ وفات آن‌ها نوشته‌شده است. و بعضی از این قبور به‌طور خاصی آیات دیگر قرآن مجید مانند «و قل الحمدالله الذی لم یتخذله ولد ولم یکن له شریک فی الملک ولم یکن له ولی من ذل و کبره تکبیرا» نوشته‌شده و در حاشیه آن با کلمات گهربار لااله‌الاالله و محمد رسول‌الله تزئین یافته‌اند.

مردم منطقه توریان قشم و روستاهای پیرامون مجموعه تاریخی بی‌بی مریم این مکان را بسیار مقدس و برای آن احترام خاصی ازنظر جنبه‌های اعتقادی و مذهبی قائل هستند. مردم منطقه این مکان را زیارتگاه خود می‌دانند، و پیرمردهای این منطقه هرکدام داستان‌های اعتقادی جالبی از پدران خود در خصوص این مجموعه مذهبی نقل می‌کنند.

منبع: میراث آریا

زبان فارسی پیوند دهنده اندیشه‌ها در قفقاز

عضو هیات‌ علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با بررسی کتیبه‌های فارسی در منطقه قفقاز، گفت: زبان فارسی در این منطقه علاوه بر کارکردهای دیوانی، نقش پیونددهنده اندیشه‌ها و زبان دین و باورهای معنوی مردم را داشته است.

به گزارش ایرنا، مرتضی رضوانفر در  وبینار بناهای کتیبه‌دار قفقاز  با اشاره به شهر دربند در روسیه امروزی که زمانی، شمالی‌ترین شهر ساسانیان بود، گفت: در تاریخ آمده است که خسرو انوشیروان (پادشاه سلسله ساسانیان/ ۵۳۱ تا ۵۷۹ میلادی) به دستور پدرش (قباد ساسانی)، هزاران نیرو و خانواده‌های آنها را به این منطقه برد تا دیواری ۴۰ کیلومتری با کارکرد دفاعی بسازند و ضمن احداث یک حصار دور شهر، در آنجا بمانند و زندگی کنند.

عضو هیأت‌علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری وزارت میراث فرهنگی با اشاره به دژ معروف شهر دربند با نام نارین قلعه، اظهار داشت: این قلعه سال ۲۰۰۳ میلادی در فهرست یونسکو ثبت جهانی شد. در میان معیارهای ثبت این اثر در یونسکو، به ساسانی بودن معماری قلعه نیز اشاره شده و یادآوری شده است که این بنای ساسانی، به مدت ۱۵۰۰ سال کارکرد دفاعی داشته است. زیرا اقوامی که قرون بعد به آنجا رفتند نیز آن را مرمت و از آن استفاده کردند.

این پژوهشگر یادآور شد که دست‌کم دو کتیبه فارسی و ۳۲ کتیبه پهلوی در نارین قلعه و دیوارهای آن وجود دارد که اغلب این کتیبه‌ها را معماران نوشته‌اند.

شعری که نخ تسبیح اندیشه‌ها است

رضوانفر اظهار داشت: زبان فارسی در طول تاریخ، گاه نقش نخ تسبیحی را ایفا کرده است که با آن، می‌توان رد پای شباهت‌های فرهنگی را یافت. مثلا بالای سردر بناهایی در شهرهای دربند در روسیه، باکو در جمهوری آذربایجان، کابل در افغانستان، پیشاور در پاکستان، راولپندی در هند، می‌توان این بیت «گشاده باد به دولت همیشه این درگاه / به حق اشهد ان لا اله الی الله» را مشاهده کرد.

عضو هیأت‌علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری وزارت میراث فرهنگی با اشاره به اینکه فقط در شهر ابیانه در ایران، ۱۲ سردر با این شعر را شناسایی کرده است، یادآور شد: سردرِ یک بنا، پیشانی و نماد ایدئولوژی صاحب آن بنا است و به همین دلیل، شعری که در گستره‌ای بزرگ از جغرافیای تمدن‌های آن روز روی سردرها استفاده می‌شد، هم شباهت‌های فرهنگی را نشان می‌دهد و هم حاکی از نقش زبان فارسی به عنوان نخ تسبیه این باورها و فرهنگ‌ها است.

شعر فارسی به مثابه زبان دین

رضوانفر در بخش دیگری از سخنان خود، به نقش زبان فارسی در باورهای دینی مسلمانان در کشورهای مختلف پرداخت و درباره منطقه قفقاز گفت: در حالی که خطاطی‌های محراب‌ها در مساجد ایران معمولا به زبان عربی است، در بسیاری از مسجدهای قفقاز، ما شاهد حضور ادبیات فارسی در محراب هستیم.

وی افزود: اصولا دو عنصر در مساجد قفقاز چشم گیر است؛ نخست، شعر محتشم کاشانی (باز این چه شورش است…) و دوم، نشان شیر و خورشید که البته از این نشان به عنوان نماد اسدالله امام علی (ع) و ذوالفقار (شمشیر امام) استفاده شده است. همچنین روی آرامگاه‌ها و سنگ مزارها که از عناصر مقدس بصری هستند نیز در منطقه قفقاز شاهد حضور برجسته شعر فارسی هستیم.

نمادهایی از تداوم اندیشه ایرانی

رضوانفر با نمایش تصاویری از مسجدی در ماخاچ‌قلعه پایتخت جمهوری داغستان، توضیح داد: روی این مسجد که ۹۰ سال پس از الحاق منطقه به قلمروی روس‌ها ساخته شده است، همچنان کتیبه‌هایی با نام شاهان ایرانی وجود دارد. البته برخی گروه‌های تندرو در منطقه، عمدا نام شاهان ایرانی را با سنگ زده‌اند تا این تداوم اندیشه و وابستگی فکری، مشخص نباشد.

این استاد مردم‌شناسی با اشاره به قحطی نیمه دوم قرن نوزدهم در ایران، گفت: در این دوره، گروه‌هایی از ایرانیان از مناطق مختلف به منطقه قفقاز مهاجرت کردند. به همین دلیل، در شهرهای مختلف، مانند دربند، ماخاچ‌قلعه، ولادی قفقاز، آستاراخان، قیزلار و… بناهایی با نام مسجد ایرانیان  وجود دارد. همچنین در ماخاچ‌قلعه، آرامگاه ایرانیان را دیده می شود که روی سنگ مزارها، با عباراتی مانند ایرانی و سرابی، زنجانی، اردبیلی، قزوینی و… توضیح داده شده است که اصلیت این فرد(متوفی) به کدام منطقه از ایران تعلق دارد.

رضوانفر با اشاره به روستاهایی که با نام ایران در داغستان و قفقاز وجود دارد، گفت: در روستایی به نام پرشیا، اهالی روستا خود را آذربایجانی و گیلانی می‌دانند و در زمان بازدید ما از آنجا، فردی به نام سید مازندرانی کدخدا بود که می‌گفت «اصلیت گیلانی دارد.»

روستاهای جالقان و میتاقی / اوستیا، ایرانی‌تباران قفقاز

رضوانفر با اشاره به دو روستای همجوار شهر دربند، گفت: این دو روستا، جالقان و میتاقی نام دارد. ساکنان این دو روستا می‌گویند «از نسلی هستند که خسرو انوشیروان با خودش به این منطقه آورده بود»؛ اهالی میتاقی معتقدند به زبان قرن ششمی سخن می‌گویند و جالقانی‌ها نیز بر این باورند که به گونه‌ای از زبان پهلوی که در قرن دوم رایج بود، صحبت می‌کنند. حتی برخی ترانه‌هایی که مادران و مادربزرگ‌ها در این منطقه برای کودکان می‌خوانند، بسیار به ترانه‌های نام‌آشنا در ایران شبیه است و فقط بعضی واژگان آنها تفاوت دارد.

عضو هیأت‌علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری وزارت میراث فرهنگی با اشاره به جمهوری خودمختار اوستیا گفت: مردم اوستیا به منطقه خود ایرستون و به زبان خود که شاخه‌ای از زبان‌های ایرانی است، «ایرونی» (Ironi) می‌گویند. در شمال این منطقه نیز روستای ایران وجود دارد. همچنین بلندترین کوه اوستیا البرز است که با تلفظ محلی البروس (ارتفاع ۵۶۴۲ متر) گفته می‌شود. برخی بر این باورند که «آریایی‌ها از نزدیکی همین کوه البرز در اوستیا تقسیم شدند به مناطق مختلف کوچ کردند.»

کتیبه‌های ایرانی در باکو

رضوانفر با اشاره به ایچری‌شهر که بافت قدیم باکو در جمهوری آذربایجان که ارگ باکو نیز نامیده می‌شود، گفت: از سردرِ این مجموعه که ثبت جهانی شده است تا داخل آن، کتیبه‌های فارسی را مشاهده می‌شود. کتیبه‌های این مجموعه، به دوره‌های مختلف تاریخ مربوط است. در مسجد جمعه این شهر نیز فرمان شاه عباس صفوی (سلطنت ۹۶۵ – ۱۰۰۷ هجری شمسی) برای عفو مالیاتی باکو دیده می‌شود. چندین کتیبه فارسی با خط نسخ، ثلث و خطوط دیگر مربوط به شاه طهماسب صفوی (سلطنت ۹۳۰–۹۸۴ هجری قمری) ، اولجایتو خدابنده (هشتمین سلطان ایلخانان/۷۰۳ تا ۷۱۶ ه. ق) هم در همین مسجد وجود دارد.

وی توضیح داد: کمی پایین‌تر از مسجد جمعه در مجموعه ایچری شهر، کاخ شروان‌شاهان دیده می‌شود که ۷۰۰ قطعه کتیبه که از قعر دریای مازندران کشف شده، در آن نگهداری می‌شود. که به نظرم این تکه کتیبه‌ها احتمالا نوعی طلسم بوده‌اند؛ چون خط بسیار زشتی دارند، برخی نمادها مانند انسان، گاو و دیو روی آنها دیده می‌شود و از کنار هم قراردادن آنها نمی‌توان به هیچ جمله معناداری رسید. روی برخی کتیبه‌ها هم نام‌هایی مانند فریبرز، منوچهر و… مشاهده می شود. محراب مسجد بیگلر و نیز آتشگاه باکو از دیگر اماکنی است که کتیبه‌های فارسی روی آن دیده می‌شود.

عضو هیأت‌علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری وزارت میراث فرهنگی با برشمردن کتیبه‌های فارسی در مناطق نارداران و گنجه، گفت: در شهر بردعه پایتخت تاریخی اران، مقبره‌ای وجود دارد که اهالی محل، آن را به نوشابه خانم منتسب می‌کنند. نوشابه خانم، همان کسی است که در شاهنامه فردوسی هم وصف او آمده است. هرچند به نظر می‌رسد بنای مقبره به دوره سلجوقیان مربوط باشد.

وی افزود: مقبره بهمن میرزا، پسر عباس میرزا (از شاهزادگان قاجار و فرزند فتحعلی‌شاه) هم کنار آرامگاه نوشابه خانم قرار دارد و روی آن، این بیت از فردوسی نوشته شده است: «اگر سال گردد فزون از هزار / همین بود خواهد سرانجام کار»

کتیبه‌های فارسی در نخجوان

رضوانفر با برشمردن کتیبه‌های فارسی در جمهوری خودمختار نخجوان، گفت: نگین معماری نخجوان، آرامگاه مومنه خاتون (عروس سلجوقی) است که ۲۳ متر ارتفاع دارد و بالای آن با خط کوفی نوشته شده است: «ما بگردیم پس بماند روزگار / ما بمیریم این بماند یادگار»

وی افزود: در مسجد جامع نخجوان هم کتیبه‌ای فارسی وجود داشت که به اسم مرمت به موزه برده و جایش روی مسجد پر شده، همچنین در غار معروف به اصحاب کهف هم کتیبه‌ای فارسی درباره اقدامات حاکم محلی وقت دیده می‌شود. در مسجد جامع شهر اردوباد، کتیبه شاه عباس مبنی بر معافیت مادام‌العمر اهالی اردوباد از مالیات وجود دارد. چون اهالی اردوباد در مقابل حمله‌های عثمانیان مقاومت می‌کردند و دو بار توسط عثمانیان قتل عام شده بودند، شاه عباس به خاطر ارادت و وفاداری اهالی محل به ایران، این منطقه را برای همیشه از مالیات معاف کرد.

رضوانفر با بیان اینکه «در قبرستان ملک بهرام اردوباد نیز سنگ مزارهایی به فارسی وجود دارد»، ابراز امیدواری کرد که از کتیبه‌های فارسی مسجد گوهریه در شهر شوشی محافظت شود.

قدیمی‌ترین نشان اسدالله در ارمنستان

رضوانفر با برشمردن کتیبه‌های فارسی مساجد ارمنستان، گفت: مسجد کبود، محراب‌هایی برای شیعیان و سنی‌ها دارد که روی هر دوی آنها متون فارسی درج شده است. همچنین شعر محتشم کاشانی (۹۰۶-۹۰۵ هجری قمری) در حسینیه این مسجد می‌توان دید.

عضو هیأت‌علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری وزارت میراث فرهنگی گفت: در روستایی در ارمنستان، مسجدی وجود دارد که بنای آن اکنون درون باغچه یک خانه واقع شده است و پیرزنی که مالک این خانه بود، به فرزندانش وصیت کرده بود که از این مسجد مانند یک کلیسا محافظت کنند. درون این بنا، نام‌های الله، محمد (ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) دیده می‌شود و تصویر شیر با شمشیر ذوالفقار در دست و سال ساخت (۶۶۱ ) درج شده است. با توجه به اینکه سال ۶۶۱ به دوران قبل از صفویان و به عصر ایلخانان مربوط است، می‌توان گفت تاریخ شیر (اسدالله) و شمشیر (ذوالفقار) به دوران پیش از صفویان نیز برمی‌گردد.

وبینار بناهای کتیبه‌دار قفقاز با همت گروه مطالعات و حفاظت معماری و شهری ایران دانشگاه تهران و با همکاری انجمن علمی مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران برگزار شد.

منبع: ایرنا

مرتبط:

بزرگ‌ترین دریاچه منطقه قفقاز