تاریخ لباس بخشی از تاریخ تمدن است

ریشه‌های فرهنگی و گذشته تاریخی باعث ترسیم افق فرهنگی و اجتماعی ملت‌ها شده است؛ ریشه‌هایی که پیشینیان یک ملت بنا کرده‌اند و نسل‌های بعدی با تکیه بر آن در جهت پیشرفت و تعالی گام بر داشته‌اند. یکی از روش‌های شناخت فرهنگ جوامع، بررسی تاریخ لباس آن‌هاست که مستلزم شناخت ریشه‌های فرهنگی و رفتارهای اجتماعی و نظام‌های دینی، عقیدتی و اقتصادی است.

با تکیه بر این موارد در بررسی‌های تاریخی پوشاک ایرانیان، ویژگی‌های قومی و اجتماعی در هر دوره‌ای از تاریخ به خوبی نمایان می‌شود. آنچه در مجموعه شکل‌گیری پوشاک مردم یک گروه اجتماعی یا قومی اهمیت دارد، الگوهای فرهنگی، دینی و نقش و عملکرد آن‌هاست.

با اینکه در وهله نخست برای پوشیده شدن و نگهداری بدن از پوشک استفاده می‌شود اما باید اذعان داشت که هر قطعه از پوشاک حامل اندیشه‌ای است؛ اندیشه‌ای که عامل اصلی تولید و طراحی آن قطعه پوشاک بوده است. به عبارتی پوشاک مجموعه‌ای از نشانه‌ها و علائم است که در کنار هم نظامی واحد را بر پایه تعاریفی خاص(ملی، میهنی، تاریخی، اسطوره‌ای) به منظور القای هویتی یگانه شکل می‌دهد.

از آنجایی که تاریخ لباس بخشی از تاریخ تمدن است که در آن تحولات شکل و فرم لباس از قدیمی‌ترین ایام تا زمان خاصی مورد بررسی و مطالعه و تحقیق قرار می‌گیرد و با تغییر نوع پوشاک رفتارهای فرهنگی و اجتماعی آن جامعه نیز دستخوش تغییر و تحول می‌گردد، در هر جامعه مطالعه این بخش از تاریخ رازهای نهفته‌ای در مورد مردم آن دوران را برای ما روشن می‌سازد.

در ایران از دوران باستان تا کنون نیز پوشاک از اهمیت خاصی برخوردار بوده و در اوستا و متون مربوط به ایران باستان به بهانه‌های مختلف از آن سخن به میان آمده است. متون تاریخی مربوط به ادوار باستانی و همچنین دوره اسلامی، از لباس ایرانیان به تفصیل یاد نموده و ایرانیان را ملتی خوش‌پوش و برازنده توصیف کرده است.

ایرانیان همچنین در گذر زمان سعی کرده‌اند شیوه لباس پوشیدن را متناسب با شرایط متغیر زمانه خود هماهنگ کنند، به این شکل که جوامع شرقی از جمله ایران در پوشاک خود حال و هوای شرقی منطقه را حفظ کرده و سنگ نگاره‌ها و پیکره‌های جامانده از ادوار تاریخی گذشته پوشیده از لباس، نشان از این امر است.

از آنجایی که پوشاک به طور کلی بخشی از تاریخ تمدن و فرهنگ انسان است، برای آگاهی از پوشش در ایران نوع پوشش و پوشاک بانوان این سرزمین در ادوار تاریخی از جمله مادها، پارس‌ها، اشکانیان، ساسانیان، سلجوقیان، تیموریان، صفویان، قاجاریان، پهلوی و انقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

پوشاک زنان در دوره مادها

مادها اولین حکومت فراگیر در فلات ایران بودند، آن‌ها از هر طبقه و قومی که بودند برای جلوه‌گری هر چه بیشتر خود به هر چیزی که گمان می‌بردند خودآرایی است، مانند یک نیاز حتمی و حیاتی دست می‌یافتند و در هر زمان وسایل موجود را از طلا، نقره، مفرغ، آهن تا گچ و سنگ و صدف می‌ساختند.

در کتاب «پوشاک باستانی ایرانیان» درباره پوشش زنان در دوران مادها با تکیه بر نقوش برجسته برجا مانده گفته شده که پوشاک زنان آن دوران از دید شکل با پوشاک مردان یکسان است و مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده می‌شوند.

پوشاک زنان در دوره پارسی‌ها

پارسی‌ها به وسیله کوروش، دولت ماد را از میان برداشته و سلسله هخامنشی را تاسیس کردند. آن‌ها از نظر لباس و پوشاک مانند مادها بودند. در مورد پوشاک خاص زنان این دوره آمده است «از روی برخی نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومی برمی‌خوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته‌چین و آستین کوتاه است. به زنان دیگر آن دوره نیز بر می خوریم که از پهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل شکل، بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است».

پوشاک زنان در دوره اشکانیان

در این دوره نیز همانند گذشته، پوشش زنان ایرانی کامل بوده است، «پوشاک زنان اشکانی پیراهنی بلند روی زمین، گشاد، پرچین، آستین‌دار و یقه راست بوده است و پیراهن دیگری روی آن را می پوشانیده است. قد پیراهن دوم نسبت به اولی کوتاه و ضمنا یقه باز بوده و روی این دو پیراهن چادر به سر می‌کردند».

این جزئیات در پوشش، از نقش‌برجسته پالمیر در موزه لوور «زنی از دوره اشکانی» را نشان می‌دهد که چادر به سر دارد و زیر آن عمامه‌اش به خوبی نمایان است. بر بالای پیشانی(پایین عمامه) فلزی پهن منقوش و برجسته چون نواری موهای جلوی سر را پوشانده و با وضع مطلوبی به عقب سر برده است.

پوشاک زنان در دوره ساسانیان

در این دوره اردشیر دین زرتشت را دین رسمی کشور قرار داد، اوستا را ترجمه و آتشکده‌های ویران را بازسازی نمود. زنان در این دوره همچنان دارای حجاب کامل بودند و هم‌چنین چادر و شنل از عناصر مهم پوشش زنان ساسانی بوده که ما آن را بر سر ملکه آذرمیدخت، دختر خسروپرویز که مدتی هم در ایران پادشاهی کرده، می‌بینیم. در مورد پوشاک زنان این دوره چنین آمده است که «چادر که از دوره‌های پیش مورد استفاده بانوان ایران بوده و در این دوره نیز به صور مختلف مورد استفاده قرار می‌گرفته است».

بررسی نقوش سنگی و طرح‌هایی از چندین بشقاب نقره باستانی نشان می‌دهد که بانوان ساسانی پیراهنی بلند با آستین یا بدون آستین، پرچین و گشاد می‌پوشیدند و آن را با نواری در زیر سینه مانند زنان اشکانی جمع می‌کردند، از طرز قلم‌زنی و چین‌سازی پیراهن و دامن پیداست که در انتهای دامن بر پشت پا، پارچه‌ای اضافه و پرچین به آن دوخته‌اند، یقه پیراهن آنان اغلب گرد ولی جلو باز تا پایین‌تر از سینه نیز دیده می‌شود؛ همچنین زنان ساسانی گاهی چادر گشاد و پرچین سر می‌کردند که تا ساق پا می‌رسیده است.

انسان از ابتدای تاریخ در فکر تحول سبک پوشش خود بوده و همواره برای بدیع سازی پوشاک خود تلاش کرده است. یکی از مهم ترین مولفه‌های مرتبط با هویت، پوشاک، افراد جامعه است که بی‌شک با دیگر عناصر، ارتباطی تنگاتنگ دارد، از آن‌ها اثر می‌پذیرد و بر آن‌ها اثر می‌گذارد. بنابراین مطالعه و تحقیق درباره پوشش تن آدمیان از آغاز تا امروز مستلزم مطالعه و تحقیق درباره چگونگی متحوّل شدن بشر، اوضاع اجتماعی و فرهنگی او و بطور کلی متمدن شدن اوست که به طور خاص مطالعه نوع لباس و پوشاک مردم ایران در دوره‌های متفاوت که بنا به شرایطی آن دوران همیشه سبک و اسلوب خاصی داشته است، می‌تواند قابل توجه باشد.

منابع:

غیبی، مهرآسا؛ ۱۳۸۴؛ کتاب هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی؛ انتشارات هیرمند

دورانت، ویل؛ ۱۳۷۶؛ پوشاک در ایران زمین؛ جلد اول مشرق زمین گاهواره تمدن؛ انتشارات علمی فرهنگی؛ چاپ پنجم

فضل وزیری، شهره؛ ۱۳۹۲؛ تحلیل تطبیقی شکل و رنگ چادر زنان ایران؛ فصل‌نامه هنر علم و فرهنگ؛ شماره یک

بابایی، پروین؛ اکبری، فاطمه؛ ۱۳۹۳؛ بررسی مبانی نظری طراحی و مد لباس زنانه در الگوی ایرانی- اسلامی؛ فصلنامه نقد کتاب هنر؛ سال اول؛ شماره ۱ و۲

افروغ، عماد؛ مهربانی‌فر، حسین؛ بهار ۱۳۹۷؛ مطالعه چرخه مد لباس در جامعه ایران؛ فصلمانه زن در فرهنگ و هنر؛ دوره ۱۰، شماره ۱

کاظمی‌اسفه، نگار؛ طراحی لباس ایرانی- اسلامی با بهره‌گیری از نقوش اسلامی در جهت هویت بخشیدن به فرهنگ و هنر ایران؛ مجموعه آثار و مقالات برگزیده دهمین کنگره پیشگامان پیشرفت

جمالی‌زاده، احمد؛ بهار ۱۳۸۹؛ مقاله «پوشش زنان در ایران پیش از اسلام»؛ نشریه علمی ترویجی مطالعات ایرانی؛ شماره ۱۷

مرتبط:

کیمونو لباس‌ سنتی ژاپنی

لباس سنتی ابیانه ، میراث ناملموس هزار ساله

ریسندگی ، ظرفیتی برای خودکفایی هنرمندان

ایاصوفیه _کاوش غنی سنگ‌های تاریخی استانبول

ساختار معماری کلیسا جامع ایاصوفیه یکی از بهترین نمونه‌های تاریخی شهر استانبول و کشور ترکیه به‌ شمار می‌رود که می‌تواند سنگ‌ها و سایر آثار باستانی و تاریخی این کشور را به خوبی نمایان سازد.

شهر اوراسیا استانبول، دارای تاریخ غنی و میراث ارزشمند فرهنگی ترکیه است. موقعیت محوری آن در تنگه بسفر، این شهر را به یک قاره بین‌المللی تبدیل می‌کند که شرق و غرب را به هم پیوند می‌زند. به همین دلیل، این یک سرمایه مهم برای دو امپراتوری بزرگ آن زمان یعنی بیزانس و عثمانی بوده است. حال نکته قابل توجه این‌جاست که این میراث فرهنگ‌ها و جنبش‌های مختلف هنوز هم در سراسر استانبول دیده می‌شود و خودنمایی می‌کند.
ایاصوفیه
یکی از بهترین نمونه‌های این تلفیق تاریخی، سازه معماری بزرگی به نام ایاصوفیه است. ایا صوفیا مشهور به گنبد عظیم، در اصل در زمان امپراتوری بیزانس به عنوان کلیسا جامع ارتدکس شرقی در سال ۵۳۷ میلادی تاسیس شد. بعدها این سازه، به عنوان کلیسا جامع کاتولیک روم و یک مسجد، زندگی‌های مختلفی را سپری کرد. اکنون نیز، ایا صوفیه به عنوان یک موزه سکولار وجود دارد، جایی که سالانه هزاران بازدیدکننده برای دیدن نقشه جذاب آن و تاریخ نهفته‌ای که با سبک‌های مختلف معماری در خود جا داده، به آن‌جا می‌روند.
همچنین سنگ‌های باستانی و تاریخی غنی که این سازه معماری در خود جا داده، از دیگر کاوش‌های تخصصی حوزه میراث فرهنگی در سطح جهان است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

ایاصوفیه

پیش از برپایی ایا صوفیه، از همان مکان برای دو کلیسا مختلف بیزانس استفاده می‌شده است که هر دو به دلیل مواد چوبی که داشتند، در آتش سوختند. در نتیجه، امپراطور ژوستینیان اول دستور ساخت یک کلیسا جدید و مجلل را در ۵۳۲ میلادی داد و برای آن درخواست استفاده از سنگ مرمر با کیفیت بالا را داد و بیش از ده هزار نفر را برای این پروژه استخدام کرد.
ایاصوفیه
معمار آنتمیوس که ریاست پروژه را بر عهده داشت، از سنگ تراشی برای کلیساها و سنگ مرمر برای ستون‌ها استفاده کرد. تقریبا شش سال بعد، در ۲۷ دسامبر سال ۵۳۷ میلادی، یوستینین اول، کلیسای جدید را افتتاح نمود.
باستان‌شناسان و متخصصان این کلیسا جامع تکمیل‌شده را نمونه‌ای از معماری بیزانس می‌دانند. این بنا دارای یک گنبد شاهنشاهی، یک شبستان بزرگ و موزاییک‌های طلایی درخشان که دیوارهای داخلی را پوشانده است، می‌باشد.
منبع:اسکان

مرتبط:

دودکش‌های پری _مقصد بیشترین گردشگران ترکیه

مدارک لازم برای سفر به ترکیه

گردشی در اسکی شهیر ترکیه ، شهر رویایی ترکها

خورشت ماست یک قرن زینت بخش سفره اصفهانی‌ها

انواع دسرها، چند صباحی بیشتر نیست که سفره های ایرانی را رنگین کرده در نصف جهان اما “خورشت ماست”کهن پیش غذای اصیل و خوش طعمی است که رنگ و لعاب زرین آن با گذشت افزون بر یک قرن همچنان در ذائقه اصفهانی‌ها و گردشگران می‌درخشد.

 ماست چکیده  زعفرانی با تزئینی از زرشک و خلال  پسته و بادام با رشته هایی از گوشت گردن گوسفند، کمی شکر و گلاب ترکیب ملس و کشدار خورشت ماست اصفهان است.

نخستین نکته ای که درباره این پیش غذای اصیل به چشم می آید دمای سرد و سپس خاصیت کشسانی آن است، موضوعی که بسیاری از گردشگران نیز هنگامی که خورشت ماست را با کنجکاوی از منوی رستوران ها انتخاب می کنند به آن اشاره کرده اند.

اگرچه خورشت ماست بیشتر به عنوان خوراک تشریفاتی در مهمانی ها و عروسی ها شناخته شده، اما شهره آن همواره مسیر گردشگران را به سوی اصفهان تغییر داده است و به اذعان محققان حتی در سایر استان ها و کشورهای جهان نیز تهیه و مصرف می شود.

خورشت ماست در کنار بریانی و حلیم بادمجان همواره به عنوان غذای برتر از سوی داوران در جشنواره های استانی انتخاب شده است.

این پیش غذای بومی دارای ارزش تغذیه ای بالا است. یک متخصص تغذیه در این خصوص گفت: در صد بالای ماست چکیده در خورشت ماست منبع غنی از کلسیم و ویتامین B محسوب می‌شود، بنابراین مصرف آن برای زنان باردار، کودکان و سالمندان مفید است.

خورشت ماست

علیرضا نکویی  وجود گوشت گردن بره در این خوراک را منبع اسید چرب اشباع، تامین کننده پروتئین و اسیدهای آمینه ضروری بدن دانست.

وی افزود: اگر چه  این دسر سنتی در دسته خوراک های پرچرب قرار دارد اما به دلیل آنکه به طور معمول در برخی روزها و مناسبت ها سرو می شود مشکل چندانی ایجاد نمی کند.

مشهدی یحیی صالحی مسئول یکی از سفره های خانه های قدیمی اصفهان درباره پیشینه خورشت ماست گفت: در گویش محلی به این خوراک “خورش ماست” می گویند که در قدیم یک غذای اصلی درباری بود ولی امروزه به عنوان دسر مصرف می شود.

به گفته وی این خوراک به سبک هندی تهیه می شود که در آن به جای شکر و گلاب از نمک و فلفل استفاده می شود.

این سرآشپز خوراک های سنتی اضافه کرد: در این روش گوشت را با روغن تفت داده و پیاز سرخ شده و نمک را به آن می‌افزایند و آب‌پز می‌کنند، سپس ادویه غذا شامل زعفران ساییده، کمی نمک و فلفل و زیره و گشنیز خرد شده به آن اضافه می‌شود، ماست را چنان به‌هم می‌زنند تا صاف شود سپس با مواد مخلوط می‌کنند، پس از افزودن ماست، خورشت نباید بجوشد و همین که ماست گرم شود کافی است.

وی افزود: به طور معمول خورشت ماست بخش ثابت و اصلی سفارش غذای همه مشتریان و بخصوص گردشگران است.

صالحی، خورشت ماست را از جمله خوراک های بومی اصفهان دانست که فرصت های اقتصادی و کارآفرینی پیرامون آن به وفور یافت می شود.

خورشت ماست

 

 

مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان نیز به این موضوع اشاره و بیان کرد: میراث ناملموس فرهنگ و غذاها می تواند نوعی جاذبه گردشگری محسوب شود.

فریدون اله یاری افزود: توریسم غذا یکی از روش هایی است که می توان از طریق آن دورترین نقاط کشور را به گردشگران جهان معرفی کرد.

وی اضافه کرد: در روستاها و شهرستان های مختلف استان و کشور، فرهنگ استفاده از غذای ایرانی حفظ شده اما در صورتی که به این فرهنگ توجه کافی نشود با موج جدید یکسان سازی که در جهان بوجود آمده از بین خواهد رفت.

با وجود اینکه هزاران نوع غذای محلی در جای جای ایران وجود دارد اما تعداد انگشت شماری از آنها به صورت محدود در رستوران ها یا خانه ها سرو می شود.

این در حالیست که “ویل دورانت” در کتاب “تاریخ تمدن” خود می نویسد: مساله خوراک انسان و تهیه آن بنیان تمدن را تشکیل می دهد، کلیسای جامع و معبد، موزه هنر و تالار موسیقی، کتابخانه و دانشگاه، همه روکار بنای تمدن هستند، باید چشم داشت و در پشت ظاهر ‘مطبخ ‘را دید.

غذاها و خوراک های بومی اگر چه در نگاه نخست، سفره ایرانی را به نمایش می گذارد اما در ورای این جورچین رنگارنگ طعم ها، گنجینه ای فاخر از فرهنگ، باورها و رسوم ایرانی نهفته است که با توسعه توریسم غذا می توان به آن دست یافت.

خورشت ماست

 

یک کارشناس مطالعات گردشگری در این خصوص گفت: پیشینه تاریخی ایران گواه روشنی بر اهمیت سفره ایرانی است، به طوری که خوراک بومی، ساده و مقوی همواره زینت بخش آن است.

مریم نوری افزود: با دقت به ترکیب مواد اولیه غذاها و خوراک های بومی به خوبی می توان به جایگاه تغذیه در تمدن و فرهنگ کهن ایرانیان پی برد.

این کارشناس با بیان اینکه امروز نیازمند ایجاد شبکه ای از مطبخ خانه های سنتی در کشور هستیم، افزود: بسیاری از غذاهای سنتی به فراموشی سپرده شدند و منوی رستوران ها بیشتر شامل غذاهای تکراری و یا بر اساس الگوی کشورهای دیگر است.

وی ادامه داد: اصفهان یکی از استان های محوری کشور در بخش توریسم غذاست و باید طوری برنامه ریزی شود که خوراک های بومی آن مانند خورشت ماست و بریانی تنها جنبه تغذیه ای نداشته باشند بلکه فرصتی برای تبادل فرهنگی و ارزآوری اقتصادی و کارآفرینی نیز باشد.

اصفهان در کنار برخورداری از جاذبه های تاریخی وفرهنگی، تنوع شگفت آمیز از طعم ها، رنگ ها و رایحه غذاهایی است که هر یک در بردارنده رمز و راز زندگی گذشتگان است.
بسیاری از غذاها در این استان خاص اصفهان بوده و در هیچ کجای کشور یافت نمی‌شود و حتی برخی نیز از اصفهان به دیگر استانهای کشور راه یافته است.

برآیند بررسی ها نشان می دهد غذاها در اصفهان در بیشتر موارد به دو بخش تقسیم می شوند. یا آبگوشت مانند هستند و نان را در آن ها ترید (تلیت)می کنند یا حلیمی شکل اند و ترکیب جذابی از گوشت دنده یا گردن با حبوبات هستند که با هم کوبیده می شوند و در بیشتر مواقع با نان و سبزی خوردن تازه سرو می شوند.

اطلس جامع و سند راهبردی غذای ایرانی نیز درسال ۹۵، همزمان با جشنواره منطقه ای ‘سفره ایرانی، فرهنگ گردشگری’  در اصفهان رونمایی شد.
استان اصفهان با بیش از ۲۲ هزار اثر تاریخی، هزار و ۸۵۰ اثر ملی و هفت اثر ثبت جهانی و افزون بر ۶۰۰ خانه تاریخی کانون توجه گردشگران داخلی و خارجی است.

منبع:ایرنا

مرتبط:

معروف ترین غذاهای ایرانی از دید گردشگران

خانه جواهری کوهپایه _جواهری در اصفهان

کاخ هشت بهشت _کاخ عالم اصفهان

بومگردی گزینه ای برای گردشگری در دوران کرونا

گرچه میل ذاتی به گردش این روزها با شیوع ویروس کرونا کمتر شده اما اقامتگاه‌های بومگردی و طبیعت پیرامون آنها با گنجایش نفرات محدود به عنوان گزینه‌ای مناسب برای گردشگران علاقه‌مند و خسته از ماندن در خانه، همراه با رعایت شیوه نامه های بهداشتی در برابر این ویروس همه‌گیر مطرح است.

اینک پس از تجربه حدود یک سال وضعیت بحرانی و محدودکننده ناشی از شیوع کرونا، به نظر می‌رسد شرایط تا حدودی بهبود یافته لذا اغلب کسب و کارهایی که در این مدت به اجبار تعطیل شده بودند با تاکید بر ضرورت رعایت پروتکل‌های بهداشتی و این اخطار جدی که “ویروس کرونا همچنان در بین ما زندگی می‌کند و مترصد کوچکترین سهل‌انگاری شهروندان است تا دوباره موجی ویرانگر از بیماری و مرگ را به راه اندازد” به گردونه فعالیت بازگشته‌اند.

پیرو این تحولات و زیان هنگفت صنعت گردشگری از شیوع کرونا “سفر مسوولانه” به عنوان رویکردی متناسب با شرایط کرونایی در حوزه گردشگری و سفر مطرح شده و در دستور کار قرار گرفته است.

طبیعت‌گردی و استفاده از ظرفیت اقامتگاه‌های بومگردی مناسب‌ترین آغاز برای احیای صنعت گردشگری با تاکید بر “سفر مسوولانه” برای گذر از اوضاع کنونی محسوب می‌شود.

اقامتگاه‌های بومگردی با حال و هوای لطیف بومی، دور از هیاهوی شهر، دود و آلودگی، انسان را به ذات طبیعت‌دوست خود نزدیک کرده و او را نه تنها از آشفتگی و بی‌قراری زندگی مدرن رها می‌کند بلکه برایش زنگ تفریحی مفرح در میانه غوغای بحران شیوع ویروس کرونا است.

شیرینی میزبانی سنتی در خانه‌های قدیمی، سفره‌هایی با غذاهای سنتی و بومی، محیط آرام و امن، اسباب و لوازم ساده و بی‌آلایش و به دور از تشریفات، تشک‌های پنبه‌ای و لحاف‌های گلدوزی شده همه آن چیزی است که در اقامتگاه‌های بومگردی فراهم است.

چندسالی است که ایجاد، راه‌اندازی و میزبانی اقامتگاههای بومگردی رایج شده و علاوه بر اینکه مورد استقبال و توجه گردشگران قرار گرفته از سوی دولت و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز مورد حمایت قرار گرفته است.

خانه‌های قدیمی که در آرام ترین و زیباترین روستاها و دنج ترین مکان های طبیعی میزبان گردشگران هستند، جاذبه مورد علاقه آنها به ویژه گردشگران خارجی است.
این خانه‌ها مملو از فرهنگ بومی، زندگی توام با آداب، سنن و داستان های محلی و غذاهای لذیذ با مواد بومی است که همراه با شنیدن موسیقی محلی عرضه می‌شوند و در عین حال هزینه اقامت در آنها بسیار ارزانتر از واحدهای اقامتی رسمی در شهرهاست.
هوشمندی گردشگران و گرایش رو به رشد آنان برای تجربه فرهنگ های بومی و محلی موجب شده است آنان هرچه بیشتر خواستار نزدیک شدن به شرایط زیست طبیعی و بومی، استفاده از غذاهای سنتی و تجربه زندگی به سبک قدیم باشند.
به همین سبب اقامتگاههای بومگردی مهمترین و بهترین ظرفیت برای استفاده از این فرصت و خواست گردشگران با هدف توسعه اقتصادی و پیشرفت محسوب می‌شود.

“اکوتوریسم” با معادل فارسی “بومگردی” به معنای سفر مسوولانه است که بیش از هرچیز به حفظ ارزش‌های زیست محیطی و معنوی منطقه مقصد گردشگر توجه دارد.

بر این اساس “بومگرد” نیز به گردشگری گفته می‌شود که در جریان سفر به منطقه‌ای بکر و طبیعی کمترین اثر منفی را بر ویژگیهای اصیل طبیعی، فرهنگی، محیطی و اجتماعی مقصد گردشگری می گذارد.

بومگرد در تعامل مستقیم و بهینه با ساکنان بومی محل مورد نظر قرار می گیرد و به همین خاطر تجربه‌ سفری خاص و فراموش‌نشدنی را برای گردشگر به وجود می‌آورد که به طور همزمان بر بهبود کیفیت زندگی مردم محلی نیز تاثیر مستقیم دارد.

“اکوتوریسم” از این منظر در چارچوب صنعت گردشگری روشی بلندمدت و پایدار برای کسب درآمد، بدون هرگونه تخریب و ایراد به منطقه مقصد است.

رونق بومگردی با عضویت ایران در انجمن جهانی اکوتوریسم

نماینده تام‌الاختیار انجمن جهانی اکوتوریسم در ایران  با بیان این که در حدود ۲ ماه پیش عضویت جمهوری اسلامی ایران در “انجمن جهانی اکوتوریسم” قطعی شد و این عضویت در حقیقت دروازه‌ای برای معرفی هرچه بیشتر جاذبه‌های طبیعی کشورمان به جهانیان است گفت: این  انجمن جهانی، مرجع علمی بین‌المللی معرفی مقاصد طبیعت‌گردی در جهان است.

حسین کشیری افزود: این انجمن با معرفی و اعلام جاذبه‌های طبیعی کشورهای عضو، در پایگاه اینترنتی رسمی خود، برپایی کارگاههای علمی، آموزشی و ارائه مقالات علمی در این زمینه اقدامات شایان توجهی برای جذب گردشگران طبیعت انجام می‌دهد.

وی ادامه داد: به همین دلیل با عضویت ایران در انجمن جهانی اکوتوریسم و بهره‌گیری از خدمات و فعالیتهایش می‌توان گفت دروازه جدیدی به روی معرفی جاذبه‌های طبیعی کشورمان و به خصوص معرفی اقامتگاههای بومگردی در ایران گشوده شده است.

نماینده تام‌الاختیار انجمن جهانی اکوتوریسم در ایران همچنین به ارزیابی وضعیت کنونی و آتیه طبیعت‌گردی در کشور و نیز جهان با توجه به شیوع ویروس کرونا اشاره و بیان کرد: فعالیت در حوزه‌های گردشگری با رعایت پروتکلهای بهداشتی، در حال جان گرفتن است.

کشیری افزود: در رونق اکوتوریسم، اقامتگاههای بومگردی نقش و جایگاه قابل توجه و ویژه‌ای دارند و مهمترین محل خدمت‌رسانی به گردشگران در این زمینه همین واحدها هستند و البته تمایل و رغبت بسیار در جهان امروز برای این دست واحدها ایجاد شده است.

وی اضافه کرد: این انجمن بین‌المللی که سال ۱۹۹۰ میلادی تشکیل شد با عضویت ۱۹۰ کشور و موسسه رسمی از سراسر جهان به صورت تخصصی و علمی در حوزه اکوتوریسم و طبیعت‌گردی فعالیت می‌کند.

نماینده تام‌الاختیار انجمن جهانی اکوتوریسم در ایران گفت: برخی نگرشهای ناصحیح و مغرضانه نسبت به ایران، هجمه رسانه‌ای غرب علیه جمهوری اسلامی ایران، تبلیغ پوچ پرخطر بودن سفر گردشگران خارجی به کشورمان و ناامن جلوه دادن ایران به عنوان یک مقصد امن گردشگری از  عوامل موثر در عدم عضویت کشورمان در انجمن جهانی اکوتوریسم بوده ‌است.

کشیری به شمار مقاصد طبیعت‌گردی و جاذبه‌های طبیعی ایران برای ارائه به انجمن جهانی اکوتوریسم و معرفی آنها در جهان اشاره و بیان کرد: بسته‌های پیشنهادی در این موضوع هنوز در حال تهیه و تدوین هستند که در آینده نزدیک اعلام خواهند شد.

توسعه بومگردی در انتظار توجه

معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی نیز در این زمینه به خبرنگار ایرنا گفت: به دلیل توجه ویژه گردشگری روستایی به توسعه اقامتگاه‌های بومگردی با احیای خانه‌ها و عمارت‌های قدیمی، گردشگری کشاورزی و طبیعت‌گردی شاهد اقدامات خوبی برای حرکت به ‌سوی توسعه متوازن گردشگری در برخی نقاط استان خراسان رضوی بوده‌ایم.

یوسف بیدخوری افزود: این اقدامات کافی نبوده و وارد شدن صنعت گردشگری به‌ عنوان بخش اقتصادی تأثیرگذار بر زندگی مردم سایر شهرستان‌ها و روستاهای استان، نیازمند اقدامات و برنامه‌ریزی‌های جامع و بلندمدت مبتنی بر توسعه پایدار است.

وی ادامه داد: این برنامه‌ریزی‌ها باید به‌گونه‌ای باشد که با وجود ایجاد اثرات مثبت اقتصادی، کمترین تأثیر مخرب را بر جوامع میزبان و محیط‌زیست داشته باشد.

معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی گفت: امروزه تعداد بسیاری از پروژه‌های مربوط به اقامتگاه‌های بومگردی در شهرها و روستاهای مستعد گردشگری استان به بهره‌برداری رسیده است و ادامه این روند می‌تواند گامی مؤثر و تحولی مثبت در راستای ترویج سیاست گردشگری متوازن در استان باشد.

بیدخوری با بیان این که در حال حاضر ۱۰۹ اقامتگاه بومگردی دارای پروانه بهره‌برداری و فعال در استان خراسان رضوی وجود دارد که بررسی وضعیت پراکنش آنها  در سطح شهرستان‌های استان نویدبخش آینده خوبی برای توسعه گردشگری استان است افزود: شهرستان گناباد با ۱۲ واحد بیشترین اقامتگاهها را دارد و شهرستانهایی مانند قوچان، فیروزه و گلبهار هر کدام یک واحد اقامتگاه دارند.

وی ادامه داد: شهرستان‌هایی چون جغتای، خوشاب، سرخس، ششتمد، زاوه، صالح‌آباد، فریمان و مه‌ولات هم در حال حاضر اقامتگاه بومگردی ندارند.

بومگردی عامل توسعه پایدار گردشگری

معاون هماهنگی و مدیریت امور زائران استانداری خراسان رضوی نیز در این زمینه گفت: بومگردی یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های تعریف شده در  صنعت گردشگری به شمار می‌رود و می‌تواند رونق اقتصادی سرشاری در مناطق هدف ایجاد کند.

محمدصادق براتی در خصوص لزوم توسعه صنعت بومگردی در استان خراسان رضوی افزود: هدف اصلی از ایجاد و توسعه این نوع اقامتگاه‌ها رسیدن به توسعه پایدار گردشگری است و تقویت بومگردی  ضمن کمک به ایجاد فضایی برای لذت گردشگران از حضور در اقامتگاه‌های سنتی و از جنس طبیعت، زمینه را برای حفظ و احیای بافت‌های قدیمی و ارزشمند کشور مهیا می‌سازد.

وی با اشاره به ضرورت پشتیبانی و حمایت از فعالان این بخش ادامه داد: باید توجه داشت که هنوز خطر شیوع کرونا وجود دارد و باید هر اقدامی در این زمینه با توجه و رعایت پروتکلهای بهداشتی انجام شود اما آنچه روشن است وجود ظرفیت لازم برای توسعه گردشگری در این بخش ضمن رعایت پروتکلهای بهداشتی است.

خراسان رضوی روی ریل توسعه بومگردی

مدیرکل میراث ‌فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی هم با اشاره به وجود ظرفیت‌های بی‌نظیر برای بومگردی و توسعه واحدهای اقامتی بومی در این استان گفت: با حمایت از تاسیس و راه اندازی این واحدها و ارائه تسهیلات به متقاضیان شمار واحدهای فعال بومگردی در استان طی امسال و سال آینده تا ۲۰۰ درصد افزایش خواهد یافت.

ابوالفضل مکرمی‌فر افزود: با توجه به ظرفیتهای بومی، تاریخی و طبیعی در  استان خراسان رضوی واحدهای اقامتی بومی تا ۸۰۰ واحد قابل افزایش است.

وی ادامه داد: تا قبل از شیوع بیماری کووید ۱۹ هم بومگردی و اقامتگاههای بومی در خراسان رضوی مورد استقبال گردشگران خارجی قرار می گرفت و به خصوص در شهرهایی مانند گناباد، تربت‌جام و خواف شاهد استقبال بیشتر گردشگران خارجی بودیم.

مدیرکل میراث ‌فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی گفت: شمار اقامتگاههای بومگردی استان در چارچوب برنامه‌ریزی و تلاشهای جاری تا پایان دوره فعالیت دولت دوازدهم به ۱۶۰ واحد افزایش خواهد یافت.

مکرمی فر افزود: خراسان رضوی به دلیل گستردگی و تنوع جاذبه‌های تاریخی، فرهنگی، طبیعی و گردشگری این خطه، از ظرفیت بسیار برای توسعه بومگردی و ایجاد واحدهای اقامتی برخوردار است.

وی ادامه داد: به همین خاطر علاوه بر واحدهای اقامتی بومگردی که تاکنون در خراسان رضوی مورد بهره‌برداری قرار گرفته‌اند موافقت اصولی تاسیس برای ۱۶۵ اقامتگاه بومگردی دیگر نیز از سوی اداره‌ کل میراث ‌فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی این استان صادر شده است.

مدیرکل میراث ‌فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی گفت: در پی صدور موافقت اصولی برای تاسیس این تعداد اقامتگاه هم‌اینک اقدامات اجرایی به منظور راه اندازی آنها آغاز شده است.

منبع:ایرنا

مرتبط:

ابلاغ ضوابط «اقامتگاه‌های بومگردی» به‌زودی

گردشگری خوراک فرصتی برای بومگردی‌های ایران

آش نخورده و دهان سوخته؛ حکایت اتهام به بومگردی‌ها

نایبند _استراحتگاه بهشتی در دل کویر

تجربه حضور در نخلستان‌ها و هوای دلچسب بهشتی را تنها در اینجا می‌توانی بیابی، روستای تاریخی نایبند ؛ این روستا یکی از جاذبه‌ها بر ساحل دو کویر پهناور لوت و دشت کویر است.

نایبند یک اتفاق و یک لحظه مکانی در دل کویر است که همواره برای در راه‌ماندگان و گم‌شدگان در بیابان، بهشت را تداعی می‌کرده است، به طوریکه موقعیت ممتاز روستا به گونه‌ای است که تا شعاع ۲۰۰ کیلومتری این روستا، آبادی پیدا نمی‌شود.

استقرار روستا بر بلندی کوه و کمبود زمین برای ساخت‌وساز، معماری روستا را دارای فرم خاصی کرده است. چاره‌اندیشی ساکنان روستا برای بهره‌وری بیشتر از فضاهای معماری باعث ساخت بناهایی با مساحت محدود و چند طبقه شده است که از جمله ویژگی‌ها و ارزش‌های معماری روستا محسوب می‌شود.

نایبند

کوچه‌های پیچ در پیچ همراه با فرم چند طبقه‌ای بناها بر بلندای کوهی که اطراف آن را باغات و نخلستان‌ها در بر گرفته است، منظر فرهنگی قابل ارزشی را در میانه کویر  ایجاد کرده است.

در مستندات و کتب تاریخی قرون اولیه تاریخ اسلام، نام «نایبند» به همراه تعریف  آن به عنوان استراحتگاه و مأمنی در حاشیه کویر برده شده است که از آن جمله می‌توان به «اصطخری» و «ابن حوقل» اشاره کرد.به عبارت دیگر، وجود چشمه‌های آب سرد و گرم منحصر به فرد در دو ناحیه معروف به زردگاه و دیگ رستم، شاید مهم‌ترین عامل پیدایش آبادی در این نقطه از کویر بوده است.

این چشمه‌ها در نتیجه فعالیت فرآیندهای زمینی شکل گرفته‌اند که تاکنون مورد توجه ساکنان و رهگذران از روستا بوده‌اند. همچنین استقرار نایبند بر میانه کویر و شکل‌گیری بستر مناسب برای ایجاد باغات و نخلستان‌ها در زمین‌های مجاور روستا، باغات چند طبقه (نخلستان، مرکبات و سبزیجات) را در اطراف روستا شکل داده‌اند.

نایبند

 

ماسوله سرسبز کویر

علی اصغر مونسان، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، شب گذشته در صفحه شخصی خود، روستای نایبند در طبس را ماسوله‌ای سرسبز در دل کویری ایران خواند و نوشت: نایبند روستایی است در دل کویر که وقتی به آن وارد می‌شوید باورتان نمی‌شود، اینجا کویر باشد، کشتزارهای گندم و جو، نخلستان‌های زیبا و باغ‌های مرکبات جلوه‌گری زیبایی دارد و مناظری بکر آفریده است.

وی افزود: روستای نایبند در طبس جز روستاهای پلکانی کشورمان قرار گرفته و عنوان ماسوله کویری را به خود اختصاص داده است. این روستا همچون جزیره‌ای سبز در میان کویر به نظر می‌رسد و جلوه‌ای شگفت انگیز دارد.

نایبند

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بیان کرد: قدمت روستای نایبند در طبس به قرون اولیه تاریخ اسلام بر می‌گردد؛ البته این منطق را بر اساس وجود حفره‌ها و غارهایی که در دل کوه‌ها وجود دارد می‌گوییم.

بهترین زمان برای سفر به روستای نایبند طبس پاییز، زمستان و اوایل بهار است چرا که این منطقه دارای شرایط بیابانی با گرمای شدید است.

منبع:ایسنا

مرتبط:

نایبند؛ نگین زیبای کویر

جاهای دیدنی و تفریحی عسلویه

جنگل‌های حرا؛ کشف ابن‌سینا یا کاشت انگلیسی‌ها؟

مهار ویروس کرونا در چین؛ از شنیده‌ها تا واقعیت

ویروس کرونا بیش از یک سال است دنیا را کلافه کرده و زندگی و تفریحات ساده مردم را از مدار عادی خارج کرده و درست در روزهایی که کشف واکسن کووید-۱۹ امید را برای بهبودی اوضاع بیشتر کرده بود، نوع جهش یافته آن شناسایی شد. با وجود این استیصال جهانی، این سوال مطرح است که چین با یک ۱.۴۰۰ میلیارد نفر جمعیت، چگونه ویروس کرونا را کنترل کرده و تعداد مبتلایان در این کشور به حدود ۱۰۰ نفر در روز رسیده است؟!

حسین خلیفی کیوی ـ فعال فرهنگی و گردشگری مقیمِ چین ـ سفری از ایران به این کشور داشته  بخشی از تجربیات و مشاهدات خود را از اقدامات مهارشونده ویروس کرونا در چین به اشتراک گذاشته است. او می‌گوید: درحال حاضر طبق قوانین جمهوری خلق چین، تنها افرادی اجازه سفر به این کشور را دارند که ویزای کار با اقامت داشته باشند. ویزای توریستی به هیچ وجه صادر نمی‌شود و ویزای تجاری فقط در صورت داشتن دعوتنامه از طرف دولت چین صادر می‌شود. به دانشجویانی که ویزای دانشجویی با اقامت دارند نیز اجازه ورود داده نمی‌شود و کلاس‌های دانشجویان خارجی که الان به هر دلیلی خارج از چین هستند، به صورت آنلاین برگزار می‌شود.

به گفته او، درحال حاضر هفته‌ای یک پرواز از تهران به مقصد «گوانگجو» چین برقرار می‌شود که قیمت بلیت یکطرفه آن حدود ۵۰ میلیون تومان است. طبق قوانین چین اگر تعداد افراد ناقل در هر پرواز بیش از پنج نفر باشد، پروازهای آن شرکت هواپیمایی به مدت یک هفته تعلیق می‌شود و اگر تعداد ناقلان از مرز ۱۰ نفر عبور کند، مدت تعلیق پروازهای آن ایرلاین به دو هفته می‌رسد. به خاطر همین، شرکت هواپیمایی ماهان که مسافران ترانزیتی زیادی هم از کشورهای اطراف ایران به مقصد چین دارد، تمهیداتی اندیشیده تا پروازهایش ایمن بماند. طبق آخرین اطلاعاتی که دارم، مسافران پرواز چین این شرکت هواپیمایی باید از ساعت ۵ بعدازظهر به هتل مقابل فرودگاه امام خمینی مراجعه کنند و تست کووید-۱۹ بدهند و تا صبح قرنطینه شوند.

وی ادامه می‌دهد: پس از ورود به چین، ابتدا یک رضایت‌نامه از مسافر گرفته می‌شود. همه مسافران فارغ از نوع گذرنامه‌ای که دارند، دوباره باید تست کووید بدهند. تست خون اختیاری و نمونه‌برداری از بینی اجباری است. پس از ۲۴ ساعت جواب تست‌ها می‌آید. در این فاصله، مسافر باید در هتل مشخصی قرنطینه شود. در فرودگاه تعیین می‌کنند که مسافر در کدام هتل مستقر شود، انتخابی در کار نیست. انجام تست‌ها و جابه‌جایی مسافران از فرودگاه تا هتل نیز رایگان است.

ویروس کرونا
 مسافران به محض ورود به چین، در فرودگاه دوباره تست کووید می دهند

او اضافه می‌کند: مدت زمان قرنطینه اجباری مسافران ورودی به چین ۱۴ روز است، ولی مسافری که مستقیم وارد پکن می‌شود ۲۱ روز باید قرنطینه شود.

خلیفی با بیان این‌که هزینه قرنطینه در هتل با مسافر بوده و قیمت هر شب اقامت از ۲۵۰ یوان (حدود ۳۵ دلار) به بالا است، اظهار می‌کند: در مدتِ قرنطینه هیچ کس اجازه خروج از اتاقِ هتل را ندارد. دمای بدن و وضعیت سلامت مسافران دو بار در روز کنترل می‌شود. هیچ‌کسی برای تمیز کردن اتاق‌ها مراجعه نمی‌کند و همه کارها توسط خود مسافر انجام می‌شود. هر اتاق یک گروه «وی‌چت» دارد که مامور بهداشت، مترجم، پرسنل هتل و مهمان، از جمله اعضای آن هستند. این گروه برای رسیدگی به مشکلات مسافر ایجاد می‌شود و به محض بروز علائم، اقدامات مراقبتی بعدی انجام می‌شود.

blank
ورودی هتلی که برای قرنطینه مسافران درنظر گرفته شده

وی ادامه می‌دهد: درست است که مسافران بیمار نیستند اما همه آن‌ها به عنوان ناقل کرونا درنظر گرفته می‌شوند. روز سیزدهم قرنطینه از حلق تست می‌گیرند، در صورتی که نتیجه منفی باشد در روز چهاردهم می‌توان قرنطینه را ترک کرد. یک گواهینامه با عنوان «پایان قرنطینه» نیز می‌دهند که مسافر با وجود آن می‌تواند به شهرهای دیگر برود.

blank
مسافران در قرنطینه، اجازه ندارند از این خطوط سفید، فراتر بروند و در ۱۴ روز اتاق را ترک کنند
blank
در  طول ۱۴ روز قرنطیه، از مسافر سه مرتبه تست کرونا گرفته می شود

این فعال گردشگری ساکن در چین می‌گوید: این اقدامات فقط بخشی از تدابیر پیشگیرانه دولت چین برای کنترل ویروس کرونا است. دولت چین با سختگیری در مجاری ورودی و مرزها، مانع از سرایت بیشترِ این ویروس به داخل این کشور شده است. چین برای مهار ویروس کرونا هزینه زیادی اختصاص داده که موجب شده بیماری کووید-۱۹ در این کشور به خوبی مدیریت شود.

وی به برخی دیگر از اقدامات دولت چین برای کنترل ویروس در این کشور اشاره می‌کند و می‌گوید: درحالی که برخی کشورها الان به قرنطینه شهرها روی آورده‌اند، چین از یک سال پیش این کار را شروع کرده است. همزمان، با کمک تکنولوژی، رفت و آمد افراد ناقل در سطح شهر را نیز کنترل می‌کند. از طرفی، رایج شدن پول الکترونیکی در این کشور، شناسایی و ردیابی ناقلان را سریع‌تر کرده است. تمام شهروندان، یک QR code دارند و پیش از ورود به هر مکان و منطقه‌ای این کدها چک می‌شود. اگر از محله‌های قرمز حتی با ماشین عبور کرده باشند، کدشان قرمز می‌شود و دیگر اجازه ورود به محافل عمومی از جمله فروشگاه‌ها، مترو و فرودگاه را ندارند و باید ۱۴ روز قرنطینه شوند. مسافران خارجی نیز وقتی به چین وارد می‌شوند کد قرمز می‌گیرد و با پایان قرنطینه، این کد به صورت خودکار سبز می‌شود. کارگروه بزرگی برای کنترل و مهار ویروس کرونا در چین تشکیل شده است که وضع موجود را به خوبی مدیریت می‌کند.

او با اشاره به نگرانی‌های تازه در چین با آغاز کار مدارس، دانشگاه‌ها و تورهای مسافرتی، اظهار می‌کند: در مقابلِ پیش‌بینی دولت چین برای یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون سفر در تعطیلات عید بهاره این کشور، احتمالاتی مطرح است که با اجرای تدابیر و کنترل‌های سختگیرانه در ورودی شهرها، از میزان سفرها کم شود. طبق مقررات موجود، هر مسافر به محض برگشت به محل زندگی خود ممکن است قرنطینه شود. قوانین قرنطینه توسط مسؤولان هر شهر تعیین می‌شود و مردم موظف به رعایت آن هستند.

خلیفی معتقد است، مهار ویروس کرونا در چین مرهون چند عامل است؛ مدیریت مناسب دولت، پیروی درست مردم از شیوه‌نامه‌ها و مقررات و استفاده از تکنولوژی و صنایع هوشمند که این عوامل می‌تواند الگوی خوبی برای دیگر کشورها باشد.

منبع:ایسنا

مرتبط:

سفر به چین چه شرایطی دارد؟

فرهنگ غذای مردم چین

“سلادون”های تاریخی از چین برگشتند

میراث شاهدیه یزد را شبانه می‌دزدند

سودجویان در حالی شبانه به جان تپه‌های باستانی شاهدیه افتاده و اعضای این پیکره تاریخی را قاچاق می‌کنند که با وجود ارزشمند بودن این میراث هنوز بانیان این اقدام غیرقانونی در نبود نظارت‌های کافی جولان می‌دهند. شاید «قاچاق اعضای بدن» بهترین مصداق برای پیکر زخم خورده‌ی شهر تاریخی شاهدیه یزد باشد، شهری که پیکره‌ی تاریخی آن در سال‌های اخیر با وجود افق روشن گردشگری آن بیش از پیش دستخوش تعرض سودجویان شده و هر از گاهی بخشی از وجود و پیکره‌ی آن به یغما می‌رود.

تپه‌های باستانی شاهدیه یزد یکی از اجزای این بدن زخم‌خورده است که شبانه و با بولدزرها نابود می‌شود و خاک حاصلخیزش به یغما می‌رود، البته برخی از دوستداران میراث فرهنگی این اقدام را به شهرداری نسبت می‌دهند و برخی نیز آن را کار سودجویان محلی می‌دانند.

ولی چرا خاک‌های شاهدیه این چنان مورد توجه سوداگران است؟ اینجا کشاورزی نسل در نسل در دل کویر و به شیوه‌ای متفاوت منجر به ایجاد باغات گودی در این شهر تاریخی شده و خاک‌هایی که دور تا دور این باغات همانند تپه‌ای شکل گرفته، میراث کشاورزی شاهدیه است و هرچند از منظر برخی، شاید تنها خاک باشند ولی در واقع بخشی از تاریخ شاهدیه هستند.

میراث کشاورزی؛ «تا یادی ماست»

«حسین مسرت» نویسنده و تاریخ نگار بومی یزد  در خصوص شهر تاریخی شاهدیه، تصریح می‌کند: آنچه امروز در شاهدیه با عنوان میراث کشاورزی قرار گرفته، به گفته‌ی بومیان قدیمی، «تا یادی ماست» بوده است.

وی با بیان این که تپه‌های باستانی شاهدیه به دلیل نیاز به آب و نحوه آبیاری طی سالیان متمادی روی هم انباشته شده است، می‌گوید: کشاورزان قدیمی شاهدیه به دلیل موقعیت باغات و برای این که بتوانند باغات خود را آبیاری کنند، آن را به منظور جاری شدن آب کشاورزی گود می‌کردند و خاک آنها را دورتا دور باغات روی هم انباشته می‌ساختند.

پژوهشگر یزدی: آنچه امروز در شاهدیه با عنوان میراث کشاورزی قرار گرفته، به گفته بومیان قدیمی «تا یادی ماست» بوده است.

مسرت به تاریخچه تمدن و کشاورزی این شهر اشاره و اظهار می‌کند: قدیمی‌ترین بنای این شهر، قلعه تاریخی ابرندآباد است و زندگی در انجا نیز از این قلعه بیشتر سابقه دارد.

این نویسنده یزدی در خصوص شهر تاریخی شاهدیه عنوان می‌کند: این شهر دارای سه روستا با نام‌های «اَرنوا»، «کِفله مرز» و «نصرتاوا» است که هر روستا محله‌هایی مانند محله باغستان، محله‌ی انجیرک، محلّه‌ی غفور، محلّه‌ی سیف و غیره دارد که در این محلات، همه خانه‌های خشت و گلی رها شده و به گفته یکی از بومیان این محله، سوخته‌اند.

وی به گفت‌وگوی چند سال قبل خود با شخصی به نام «احمد رسولی» اشاره می‌کند و می‌گوید: این فرد علاقمند به میراث، از تل‌هایی سخن گفته که با زحمت کشاورزان و باغداران درست شده؛ یعنی خاک را پشته پشته، از زمین جمع می‌کردند تا زمین کشاورزی به دست آید.

وی اضافه می‌کند: این تل‌ها نام‎هایی نیز داشته‌اند که به عنوان نمونه می‌توان به «تل سر»، «تل برزیا»، «تل پشک»، «تل نمکک»، «تل یادارون»، «سیف»، «تل چهل دخترون»، «تل میری»، «تل بلندی»، «تل بیه»، «تل قلعه»، «تل غفور»، «تل انجیرک»، «تل چاه گرگ»، «تل بیدراز» و «تل زیرک» اشاره کرد.

این نویسنده یزدی یادآور می‎شود: آب روستاهای شاهدیه یزد از قنات «ابرندآباد» تأمین می‌شده که سرچشمه‌اش از مهرجرد میبد بوده است.

شاهدیه که سال‌ها از تخریب بافت تاریخی، خیابان کشی و مصیبت‌های متعددی رنج می‌برد، باز هم نگرانی یکی از شهروندانش را برانگیخته است؛ شهروندی که علاوه بر  دوستدار میراث فرهنگی بودن، یکی از هنرمندان و مفاخر کشور نیز به شمار می‌رود.

شاهدیه، دستخوش ملاکین و بنگاه داران

«نرگس آبیار» کارگردان و هنرمند مطرح کشور که فرزند همین تبار است، از بی‌توجهی‌های مسئولان نسبت به ظرفیت‌های این عرصه تاریخی و فرهنگی گلایه می‌کند و می‌گوید: شاهدیه که بعضا بخش‌هایی از آن مانند ابرندآباد از قدمتی پیش‌تر از عصر ساسانیان برخوردار است، دستخوش طمع ذی‌نفعانی مانند ملاکین و بنگاه‌داران ملکی شده است.

وی که معتقد است مردم بومی این شهر خصوصا اقشار تحصیل کرده، خواستار حفظ این میراث و هویت ملی هستند، می‌گوید: افراد سودجویی که بعضاً با هدف افزایش قیمت زمین‌ها و بهبود موقعیت اقتصادی، راغب به تغییر بافت‌های تاریخی هستند، منجر به تخریب بافت تاریخی و هویت ملی این شهر می‎شوند.

آبیار از لزوم فرهنگ‌سازی و نقش‌آفرینی مسئولان دستگاه‌ها و متولیان مربوطه یاد می‌کند و می‌گوید: باید حفظ این میراث و تمدن برخلاف خواست این گروه‌ها انجام شود همانطور که در سینما نیز بعضی فیلم‌های سخیف کمدی، پر مخاطب‌تر هستند ولی آیا این مسئله به منزله‌ی ساخت بیشتر فیلم‌های سخیف کمدی است؟

آبیار: شاهدیه دستخوش طمع ذی‌نفعانی مانند ملاکین و بنگاه‌داران ملکی شده است.

وی با تاکید بر این که تاریخ شاهدیه در عین تعلق به همه مردم، به آیندگان نیز متعلق است، عنوان می‌کند: تاکنون نوع زندگی و معاش مردم قدیم شاهدیه در حوزه کشاورزی با ایجاد باغ‌های گود و به وجود آمدن این منظره بدیع در کشور، دیده نشده لذا نباید چنین میراث ارزشمندی از دست برود.

این هنرمند کشوری با بیان این که حفظ بافت تاریخی شاهدیه در کنار باغات گویای این سبک زندگی است، می‌گوید: نمی‌‎توانیم بخشی را حفظ و بخشی را تخریب کنیم چرا که تمام این داشته‌ها در کنار هم معنا گرفته‎اند.

آبیار خواستار پیگیری مسئولان در خصوص برداشتن تپه‌های کهن گرداگرد باغات شاهدیه می‌شود و در این باره تاکید می‌کند: چه کسی بانی برداشت این خاک‌هاست؟ چرا مسئولان مانع این اقدام ویرانگر تکرارشونده نمی‌شوند.

وی با تداعی رخدادهای ناگواری مانند قطع درختان شاهدیه، تخریب باغات و برداشتن خاک‌های ارزشمند این شهر به حضور همیشه پررنگ هنرمندان اشاره می‌کند و می‌گوید: صدای هنرمندان برای تک تک فجایع شهر شاهدیه بلند است، ضمن این که ماجرای این شهر نیز صرفا میراثی نیست و بخشی از محیط زیست و حیات این شهر به شمار می‌آید.

با میراث یزد شوخی نداریم

البته مسئولان یزد تاکنون بارها و بارها نسبت به فجایع میراث فرهنگی واکنش نشان داده ولی بعضاً موانع قانونی سد راه آن‍ها بوده است و این بار نیز متولی امور عمرانی استان از خلاهایی مانند مشخص نشدن مناطق باارزش یاد می‌کند.

«محسن صادقیان» معاون عمرانی استاندار یزد در مورد خاک‌برداری‌های غیرقانونی شاهدیه، اظهار می‌کند: در خصوص این خاک‌برداری‌ها، دستگاه متولی میراث فرهنگی به دلیل برخوردهایی که در این زمینه داشته، صراحتاً اعلام کند این افراد چه کسانی هستند؟

گویا سکوت مسئولان از رضایت نیست چرا که معاون عمرانی استاندار می‌گوید: با میراث یزد شوخی نداریم، در این رابطه نیز با هیچ دستگاه دولتی و نهاد غیردولتی مماشات و تعارفی نداریم و به جد برخورد می‎کنیم.

معاون عمرانی استاندار یزد: با هیچ دستگاه دولتی و نهاد غیردولتی مماشات و تعارفی نداریم.

وی با تاکید بر این که هنوز بازخورد مکتوبی در خصوص لزوم برخورد با این مسئله اعلام نشده است، می‌گوید: اگر هر دستگاه دولتی و نهاد غیردولتی اقدامی برخلاف اقدامات میراثی انجام دهد و این مسئله به ما اعلام شود، برخورد می‌کنیم.

وی بر لزوم طی شدن مراحل قانونی تمام اقدامات مربوط به شهر به منظور حفظ میراث فرهنگی استان اشاره می‌کند و می‌گوید: همه قوانین ما در راستای حفظ میراث فرهنگی است و متولیان امر(میراث فرهنگی) باید با مشخص کردن مناطق باارزش، این مسئله را شفاف کنند.

صادقیان با بیان این که در مناطق باارزش اعلام شده از سوی اداره کل میراث فرهنگی هر اقدامی باید با هماهنگی این دستگاه انجام شود، یادآوری می‌کند: حتی در خصوص طرح‌های دارای مصوبه قبلی، به خواست دستگاه‌های دولتی باید مراحل قانونی در کمیسیون ماده پنج طی شود.

تدقیق شهر تاریخی شاهدیه

«علی‌اصغر صمدیانی یزد» معاون میراث فرهنگی استان نیز با بیان این که اداره کل میراث فرهنگی در خصوص ارزش‌گذاری و محدوده‌بندی شاهدیه اقدام می‎کند،می‌گوید: تدقیق شاهدیه برای مشخص شدن محدوده‌های تاریخی در حال انجام است اما دست روی دست نیز نگذاشته‌ایم و در صورت هر نوع تخلف و کوتاهی در قبال میراث فرهنگی، یگان حفاظت ورود می‌کند.

وی با بیان این که در خصوص خاکبرداری شاهدیه بارها برخورد شده است، می‌گوید: مکاتباتی با معاونت عمرانی استانداری یزد با عنوان خاکبرداری از تپه‌های حاشیه بافت تاریخی شاهدیه انجام شده که در این باره، بر لزوم برخورد با متخلفان تاکید شده است.

این مسئول از اقدام برای ثبت بافت تاریخی شاهدیه نیز یاد می‌کند و می‌گوید: قبلا نیز به علت خیابان‌کشی و آسیب به محدوده بافت تاریخی در این زمینه ورود کرده و وزیر میراث فرهنگی دستور ثبت اضطراری این محدوده را صادر کرده و پرونده تدقیق این شهر تاریخی با پیگیری شهرداری آماده شده است.

معاون میراث فرهنگی یزد: پرونده تدقیق این شهر تاریخی با پیگیری شهرداری آماده شده است.

صمدیانی به اهمیت شهر شاهدیه در آینده گردشگری استان نیز اشاره می‌کند و آن را از مقاصد پر طرفدار گردشگری در سال‌های نه چندان دور می‌داند و می‌گوید: لازم است که ذره ذره این شهر تاریخی ارزشمند، حفظ و نگهداری شود تا بتوانیم در آینده شاهد بهره‌برداری اقتصادی و فرهنگی از این شهر باشیم.

شهرداری‌ هم پیگیر متخلفان است

البته بعضاً اشاراتی به انجام این اقدام از سوی شهرداری شده است که شهردار شاهدیه نه تنها مدعی است که این اقدام از سوی شهرداری نیست بلکه در این باره می‌گوید: شهرداری نیز در این زمینه ورود کرده و پیگیر است.

«سیدعلی میرنژاد» شهردار شاهدیه تصریح می‌کند: بعضاً برخی از افراد با لودر اقدام به خاکبرداری‌های غیرمجاز می‌کنند که یگان حفاظت شهرداری نیز همانند دیگر متولیان پیگیری می‌کند.

وی با بیان این که ادارات میراث فرهنگی و راه و شهرسازی، هر دو از متولیان رسیدگی به این موضوع هستند، می‌گوید: باید این حوزه متولی خاصی داشته باشد تا یگان حفاظت مربوطه با استقرار در مکان، مسئله را پیگیری و با متخلفان برخورد کند.

میراث فرهنگی بخشی از هویت مردم است و خوشبختانه در سال‌های اخیر برندهایی مانند جهانی شدن یزد و تعریف مسئولیت‌های سنگین‌تر در قبال حفاظت از این برندها، اهتمام بیشتر به این مواریث را به خود جلب کرده اما با وجود ارتقای آگاهی مردم و مسئولان، هنوز هم از گوشه و کنار، افرادی سودجو، میراث فرهنگی را قربانی طمع خود می‌کنند.

باید بپذیریم که در شرایط بودجه‌ای و اقتصادی کشور، توان مالی دولت برای ارتقای حفاظت از تعداد زیادی از مواریث فرهنگی، کافی نیست و باید مردم مانند همیشه پاسبان حق و حقوق خود باشند و اجازه ندهند خاک و آب و هویتشان را شبانه بدزدند، ضمن این که باید با توجه به وجود چنین اقداماتی، تدابیری محکم‌تر و برخوردهایی بازدارنده در قبال چنین میراثی را شاهد باشیم.

منبع:ایسنا

مرتبط:

گشتی در خاک شاهدیه یزد

گردشگری آسمان یزد را شلوغ‌تر کرد

سفری به کویر کاراکال یزد

باغ سیفیه ملایر یادگاری از دوره قاجار

این باغ در شمال شرقی شهر ملایر و در دامنه کوه گرمه ساخته شد و به مرور زمان تا حدود ۱۰ هکتار وسعت یافت، گفته می‌شود این باغ‌پارک به دست مهندس یا مهندسانی ایتالیایی، طراحی و ساخته شده است.

گمان بر این است که آن مهندس یا مهندسان ایتالیایی در هنرصنعت فرش دستباف نواحی اراک که آن موقع در اوج شکوفایی و شرکت سوئیسی زیگلر در آن جا در حال ساخت یک کارگاه بزرگ بود، مشغول به کار بوده‌اند.

پس از گذشت سال‌ها این پارک دارای درختان چنار کهنسال سایه انداز، حوض و حوضچه‌ها، آبنما و جنگل مصنوعی بر روی تپه است.

 در زمان احداث این باغ و برای تامین آب  مورد نیاز آن جا،  مقنیان یزدی قناتی ۸۰۰۰ متری از کوه‌های اطراف به سوی باغ حفر کردند که علاوه بر آبیاری باغ و پرکردن استخر روبروی عمارت ییلاقی، از طریق مجرایی زیرزمینی به داخل ملایر قدیم می‌رفت و مورد استفاده همگان بود.

 اين پرديس در طول سده گذشته هيچگاه حصار و دیوار نداشت و سال‌‎های متمادی از سوی فرزندان و نوادگان سيف‌الدوله به صورت موقوفه اداره شد و در سال‌های اخير تحت مراقبت اداره فضای سبز شهرداری ملاير قرار گرفته است.

مقبره کوچک، زیبا و عارفانه سیف الدوله هم که خودش از پیروان طریقت و از جمله اخوان صفا بود، در همین پارک قرار دارد.

این پارک به شکل‌های صلیبی و بیضی ساخته شده و وجود چنارهای کهنسال برای ایجاد سایه، حوضچه‌ها، آبنما و جنگل مصنوعی بر روی تپه‌ها و همچنین معماری کل مجموعه که به دست معماران بنام ایتالیایی در آن زمان ساخته شد فضایی زیبا را بوجود آورده است که گویی تکه‌ای از ایتالیا در غرب ایران جا مانده است.

پارک سیفیه که امروز بیشتر به آن بوستان سیفیه گفته می‌شود، دو استخر، یک مسجد و یک ساختمان دارد که محل سکونت سیف الدوله بوده است.

مجموعه‌ پارک و مقبره‌ سیف الدوله تحت عنوان باغ ایرانی در فهرست آثار تاریخی و ملی ایران به ثبت رسیده است.

پارک سیفیه در همدان یکی از جاذبه‌های گردشگری این شهر به شمار می‌رود و با توجه به قدمتی که دارد همچنان در بین گردشگران به عنوان یکی از جذاب‌ترین مناطق گردشگری به شمار می‌رود.

در این پارک به دلیل وجود درختان چنار کهنسال و سر به فلک کشیده، در فصول مختلف سال، مناظری کم نظیر پدید آمده است. بسیاری برای دیدن آرامگاه سیف الدوله به این پارک می‌آیند و بسیاری دیگر برای لحظه‌ای استراحت و آرامش در فضای فرح بخش باغ سیفیه به این منطقه می‌آیند.

علاوه بر این پارک سیفیه دارای یک دریاچه مصنوعی است، که با امکانات مناسب کمی بالاتر از پارک در سال‌های اخیر ساخته شده و یکی از جاذبه‌های توریستی ملایر است، هر روز اهالی و گردشگران از این دریاچه بازدید می‌کنند و با قایق‌های پدالی در دریاچه مصنوعی گشت می‌زنند.

مرتبط:

سوت قطار گردشگری در ملایر

مجسمه‌های باستانی کشور شیلی در «مینی ‌وُرلد» ملایر

نراق ، جریان زنده تاریخ در کوچه‌پس‌کوچه‌ها

شهر زیبا و تاریخی نراق، یکی از نواحی دوست‌داشتنی و بسیار دیدنی در استان مرکزی است که از سه طرف گرداگرد آن را کوه فراگرفته است. همین امر از مهم‌ترین دلایل برخورداری این شهر کهن از آب و هوایی مطلوب و دلچسب است که در کنار آثار تاریخی و دیدنی‌های طبیعی، آن را به یکی از جاذبه‌های گردشگری در مرکز کشور، تبدیل کرده است.

نراق شهر نسبتاً کوچکی است که در ۱۵ کیلومتری شرق شهر دلیجان واقع شده است. این شهر از شهرهای تاریخی استان مرکزی است و دارای پیشینه تاریخی و فرهنگی است و به لحاظ معماری و شهرسازی و برخورداری از بافت تاریخی ارزشمند از جایگاه ویژه‌ای در کشور برخوردار است. به طوری که در کنار نوش‌آباد کاشان، میمند کرمان و کندوان آذربایجان در زمره ۴ شهر دارای بافت تاریخی ارزشمند کشور محسوب می‌­شود؛ و مورد توجه پژوهشگران معماری و شهرسازی و تاریخ و فرهنگ ایران قرار دارد.

به لحاظ تاریخی نراق از قدمت طولانی برخوردار است و در دوره‌­های مختلف تاریخی گاهی در قلمرو حاکم اصفهان و گاهی در سیطره منطقه قم قرار داشته است. برخی از پژوهشگران تاریخ این شهر را به پیش از اسلام نسبت می‌دهند؛ به طوری که معتقدند نراق پیش از تشکیل بافت دوره اسلامی از هفت دهکده در اطراف تشکیل می­‌شده و مردم آن دارای دین زرتشتی بوده‌اند. امروزه در بخشی از این مناطق تپه­‌ای باستانی و کوهی به نام کوه کافران وجود دارد و بر فراز آن بقایای قلعه­‌ای تاریخی وجود داشته که در حمله افغان‌ها ویران شده است.

قدیمی‌­ترین منبع تاریخی که از نراق سخن به میان آورده کتاب تاریخ قمِ محمد بن حسن قمی، در سده چهارم هجری، است. او می‌­نویسد: «قلعه ابل: این قلعه به غرب نراق است که بر کوهی که آن را ابل می‌گویند و فرا پیش آن رودخانه است و این قلعه نیز منیع بوده است» ( قمی، ۱۳۶۱: ۷۱).

در کتاب بستان‌السیاحه در خصوص نراق نوشته شده است: «ذکر نراق بر وزن عراق، قریه‌ای قصبه مانند و محلی است خاطر پسند از توابع کاشان، آبش کم و باغاتش فراوان، آن قریه در دامن کوه اتفاق و سه طرفش فی‌الجمله گرفته و سمت مغربش به غایت گشاده است. قریت هزار خانه در اوست و چند مزرعه در اوست، مردمش شیعی مذهب» (شیروانی، ۱۳۶۳: ۵۷۳).

در باب اساس نامگذاری نراق نقل قول‌های مختلفی وجود دارد. از نظر مورخان، نراق از دو بخش نر و عراق تشکیل شده است. نر یا نره به معنای برآمدگی و بلندی زمین است و چون در منطقه عراق عجم تاریخی در بلندی واقع شده بوده است آن را نرعراق نامیده‌اند که بعداًَ به نراق تبدیل شده است.

اساس و شالوده نراق امروزی در دوره صفویه و قاجاریه بنا شده است. بافت تاریخی ارزشمند نراق مجموعه‌ای از خانه‌های مسکونی، بازار، کاروانسراها، آب انبارها، مساجد، تکایا و سایر بناهای عام المنفعه است. بازار نراق دارای ۲۲ حجره در راسته بازار، چهارسوق، کاوانسرای شمس السلطنه، کاوانسرای حاج مهدی و … است و در جهت شرقی غربی ایجاد شده است.

خانه‌های مسکونی نراق عمدتاً از سبک معماری درونگرای ایرانی تبعیت کرده و با استفاده از مصالح بوم‌آورد محیط آرام و دلنشینی برای ساکنان فراهم کرده است، به طوری که به واقع و در معنای واقعی کلمه سکونت و آرامش در این خانه­‌ها محسوس و ملموس است. سردر ورودی، هشتی و فضای ارتباطی، میانسرا، ایوان، اتاق­‌های سه دری و پنج دری با درب­‌های ارسی، مطبخ، پادیاو و سی پک، بادگیر و برج عناصر اصلی معماری خانه‌­های مسکونی نراق را تشکیل می‌دهد.

خانه­‌های فاضلین نراق (ملا احمد و ملا مهدی نراقی)، فروغی، احمدی­‌ها، اردهالی‌­ها، یوسفی، فروغی، امینیان و غیره از خانه‌های زیبا و ارزشمند شهر نراق محسوب می­‌شوند.

مساجد تاریخی همچون مسجد جامع، مسجد محله پایین از مساجد مهم شهر نراق است و بقاع تاریخی شاه سلیمان، امامزاده یحیی و… از بناهای آرامگاهی مهم‌ این شهر است. سابقه و دیرینه برخی از آنها سده‌های هفتم و هشتن هجری است و در دوره‌­های صفوی و قاجاریه توسعه یافته­‌اند.

دو کاروانسرای شمس‌السلطنه و حاج مهدی در کنار مجموعه بازار، نقش عمده‌­ای در تجارت شهر نراق ایفا می‌کرده‌اند. مشاغل سنتی نراق شامل کارگاه­‌های عصاری، آهنگری، گیوه‌دوزی و… است. در نراق و اراضی اطراف آن ۱۵ آسیاب آبی از جمله آسیاب برج، آسیاب لاسان، آسیاب مزرعه و …  وجود داشته است که  بیانگر اهمیت و اقتصادی و کشاورزی شهر نراق در گذشته است.

جوزقند نوعی شیرینی محلی و سوغات مخصوص شهر نراق است. هلو، خاک قند، مغز گردو آسیاب شده، دارچین و هل مواد اولیه جوزقند را تشکیل می‌دهند. ابتدا پوست هلوها را می‌گیرند و سه روز در هوای باز قرار می‌دهند تا هلوها نیمه خشک شوند و سپس با جدا کردن هسته آن مخلوطی از مواد پیش‌گفته را در آن می­ریزند.

بعد از آماده‌شدن، جوزقندها را با یک رشته نخ به شکل دانه‌های تسبیح به هم متصل می‌کنند و آن را در محلی خشک و خنک برای مصرف آجیل شب عید و ایام زمستان نگهداری می‌کنند. نحوه تهیه جوزقند در فهرست میراث ملی ناملموس کشور به ثبت رسیده است.

امروزه که بافت تاریخی شهر نراق، در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده ‌است و ضوابط معماری و شهرسازی در این شهر در دست تدوین قرار دارد. همکاری­‌های بین بخشی به ویژه مدیریت شهری می‌­تواند نراق را به یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری کشور تبدیل کند که لازمه آن حفظ و احیای این میراث ارزشمند به ویژه از طریق برنامه­‌ریزی لازم برای جذب سرمایه‌گذار بخش خصوصی خواهد بود.

* گزارش از محسن کریمی، دکترای باستان‌شناسی

مرتبط:

نراق شهر بادگیرها

آشنایی با جاذبه‌های گردشگری نراق

با شهر ملی انگشتر آشنا شوید

شهر ملی انگشتر! این عنوانی است که همین چند روز پیش در جریان برگزاری شورای راهبردی انتخاب شهرها و روستاهای ملی، با امضای علی اصغر مونسان وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به شهر قم رسید؛ عنوانی که به واسطه ظرفیت‌های مثال‌زدنی شهر قم در صنعت انگشترسازی نصیبش شده است.

نشان به نشان حرف‌های بهرام سرمست استاندار قم در مراسم اعطای این لوح ثبتی. استاندار قم در این مراسم با اشاره به فعالیت ۱۲۰۰ هنرمند در این هنر- صنعت ، از ظرفیت یک هزار کارگاه تولید زیورآلات سنتی در استانش خبر داد و گفت، وجود معادن سنگ‌های نیمه‌قیمتی از ظرفیت‌های بالقوه این صنعت در قم به‌شمار می‌رود. این عنوان اما پیش از هر چیز قرار است برای فعالان این صنعت در شهر قم و بعد از آن برای مردم این شهر، رونق اقتصادی به ارمغان بیاورد؛ رونقی که قرار است در سایه حضور گردشگران داخلی و خارجی از راه برسد. همین است که از ابتدای کسب این عنوان ملی پرطمطراق، خیلی از فعالان صنعت انگشترسازی چشم به راه تغییراتی هستند که در تمام سال‌های فعالیت‌شان امیدوار بودند در قم بیفتد و همیشه جای خالی‌اش احساس می‌شد؛ تغییراتی که حالا با کسب این عنوان به یک ضرورت تبدیل شده‌اند.

اسم هنر انگشترسازی که می‌آید نگاه‌ها به چند شهر معطوف می‌شود، از مشهد و قم گرفته تا شیراز و اصفهان اما در این بین از نگاه خیلی‌ها مشهد، گل سرسبد انگشترسازی کشور است و حالا شاید برای خیلی‌ها عجیب باشد که این عنوان به قم رسیده باشد. این اتفاق اما برای خودش یک دلیل بزرگ دارد
دلیلی که شاید خیلی‌ها از آن باخبر نباشند و سررشته‌اش به دست‌ساز بودن انگشترهای تولید شده قم برمی‌گردد، موضوعی که وجه تمایز انگشترهای قم و دیگر شهرهاست، دلیلی که باعث شده گردشگرانی که از قم به عنوان یکی از مقاصد گردشگری مذهبی کشورمان بازدید می‌کنند، برای خودشان یا به عنوان سوغات انگشتر بخرند و به شهرهای خودشان ببرد. انگشترهایی که معمولا از نقره ساخته می‌شوند و سنگ غالب‌شان هم عقیق است.
قم یک شهر مذهبی است که گردشگر مذهبی به آن وارد می‌شود. کسانی که از این شهر به‌عنوان مقصد مذهبی دیدن می‌کنند، برای خود یا به‌عنوان سوغات، انگشتر می‌خرند و به شهرهای خود می‌برند. جنس انگشترها معمولا نقره است و سنگ روی آن‌ هم غالبا عقیق است و نکته جالب اینجاست که در شهر قم، هم روی سنگ و هم روی نقره انگشترها، قلم‌کاری انجام می‌شود و همین موضوع باعث شد طرح سیاه‌قلم  به یکی از طرح‌های منحصربه فرد قم تبدیل شود.
 به امید برندسازی
حالا که عنوان شهر ملی انگشتر از بین تمام شهرها و استان‌های کشورمان به قم رسیده، توجه خیلی‌ها به این شهر جلب شده و درنتیجه این عنوان با خودش انتظارات زیادی را چه بین مردم عادی و چه بین هنرمندان فعال در این عرصه به‌وجود آورده است. انتظاراتی که حول چند محور می‌چرخند، از معرفی بیشتر انگشتر تولید شده در قم و هنرمندان فعال این عرصه گرفته تا برندسازی انگشتر قم در سطح ملی، موضوعی که جای خالی‌اش همیشه در این صنعت احساس می‌شده است و می‌تواند باعث اشتغال‌زایی بیشتر و افزایش رونق اقتصادی در این شهر شود. جذب منابع‌ملی برای توسعه شهرهای ملی و زمینه‌سازی برای ثبت جهانی انگشتر قم و برندسازی آن یکی دیگر از مواردی است که انتظار می‌رود به‌زودی در این شهر تحقق پیدا کند.
این فوایدی است که به نظر می‌رسد با این عنوان نصیب هنرمندان انگشترساز قم خواهد شد؛ هنرمندانی که البته از این انتخاب خوشحالند و چشم امید به روزهای خوش‌آینده دارند و با این حال ته‌دلشان نگرانند که این عنوان فقط، یک عنوان کاغذی و نمادین باشد.
ابوالحسن هاشمی یکی از اساتید انگشترساز قدیمی قمی در همین رابطه به ما می‌گوید : تجربه ثابت کرده که این عنوان فقط در حد یک شعار است و مسؤولان فقط می‌آیند یک صحبتی می‌کنند و یک لوحی اهدا می‌کنند و می‌روند و در عمل هیچ‌کدام از مشکلات ما هنرمندها حل نمی‌شود.
سوغات ناشناس
ما مشکلات هنرمندانی را که در این عرصه در قم دستی بر آتش دارند از زبان این هنرمند قدیمی می‌شنویم. هاشمی می‌گوید: قم یک شهر زائرپذیر است اما برای فروش انگشترهایش که یکی از سوغاتی‌های اصلی این شهر است، هنوز یک بازارچه یا بازار مخصوص وجود ندارد. همه به صورت پراکنده کار می‌کنند و همین موضوع دسترسی گردشگران را به انگشترسازان سخت می‌کند. از طرف دیگر با توجه به اوضاع اقتصادی و بالارفتن قیمت مواد اولیه، الان قیمت انگشتر هم به‌ناچار بالا رفته اما همین مساله آمار فروش ما را پایین آورده و هیچ حمایتی چه به‌صورت تسهیلات، چه به‌صورت وام و … از ما نمی‌شود و همین مساله باعث شده خیلی از انگشترسازان قید کارشان را بزنند و یک کار دیگر انتخاب کنند.»
مرتضی کیامهر، یکی از اعضای انجمن انگشترسازان قم، هنرمند دیگری است که درباره کسب این عنوان و انتظارات هنرمندان فعال در این عرصه به ما می‌گوید: «انگشترسازان قم صنف جداگانه‌ای ندارند و زیرمجموعه صنف طلا و ساعت هستند و این یکی از مشکلات ماست، چراکه الان در بحث طلاسازی دیگر کار دست بی‌معناست، همه صنعتی کار می‌کنند اما صنعت انگشترسازی قم صرفا دست‌ساز است و واقعا این نیاز حداقل حالا که عنوان شهر ملی به قم رسیده احساس می‌شود که ما برای خودمان یک صنف داشته باشیم. مجوز فعالیت همین انجمن انگشترسازان را هم تازه سه سال پیش بعد از رفت‌وآمدهای زیاد به میراث‌فرهنگی قم گرفتیم، درحالی‌که برای هرفعالیتی وجود صنف ضروری است.»
این هنرمند که انگشترسازی را از وقتی شروع کرده که در قم ۱۲ نفر در این حرفه مشغول بودند و از این ۱۲‌نفر ۸نفر از هنرمندان افغان بودند، در ادامه می‌گوید: «مشکلات در حرفه ما کم نیست. اصلی‌ترین مشکل ما بحث نقره است که چون کلا چندتا فروشنده در سطح کشور دارد، خیلی راحت آن را با توجه به نوسانات بازار به ما می‌فروشند، حتی با قیمتی بالاتر از انس جهانی و ما هم چاره‌ای جز خرید نداریم. مشکل بعدی ما ابزارآلات است که بیشتر این ابزارآلات وارداتی است و واقعا خیلی وقت‌ها احتکار می‌شود و با قیمت بالا به فروش می‌رسد اما حالا که این عنوان شهر ملی به قم رسیده، انتظار داریم که اتفاقات خوبی در انتظارمان باشد و حداقل یک نگاه ویژه‌تری به این هنر شود.»
رضا شاکری، یکی از مجموعه‌داران قم هم هنرمند انگشترساز دیگری است که به ما می‌گوید: «انگشترهای دست‌ساز قم مشتری‌های خارجی دارند و ما بارها در بیروت و کویت در نمایشگاه‌های مختلف شرکت کرده‌ایم، چون خریداران این انگشترها دنبال کارهای خاص دست‌ساز هستند؛ کارهایی که نمونه‌اش پیدا نمی‌شود چون سری‌کاری و بازاری نیست و از هرکدام فقط یکی ساخته می‌شود. این‌که الان قم به عنوان شهر ملی انگشتر شناخته شده، در صورتی می‌تواند برای ما مفید باشد که به همین اندازه رویش تبلیغ انجام و اطلاع‌رسانی شود. یعنی همان‌طور که اگر الان از هرکسی بپرسی قم یاد سوهان می‌افتد، باید یاد انگشتر دست‌ساز قم هم بیفتد، چون این هنر از آن هنرهای ارزآور است و در صورتی که رویش سرمایه‌گذاری بیشتری شود، واقعا می‌تواند صنعت استان را هم دگرگون کند.»

بازاری مغفول با ظرفیت‌های زیاد
شهر قم سالانه میزبان ۱۵میلیون زائر و گردشگر ایرانی و سه‌میلیون زائر و گردشگر خارجی است. این آمار نشان‌دهنده وجود پتانسیل قوی در حوزه فروش صنایع‌دستی و انگشتر به‌عنوان سوغات است. اما تا به حال به خاطر پراکندگی تولیدکنندگان انگشتر و قرارگرفتن بیشتر مغازه‌ها در پاساژهای حاشیه حرم و دور از دیدرس زائران و گردشگران، دسترسی خوبی برای فروش آنها وجود نداشت و حالا انتظار می‌رود همزمان با المان‌سازی‌هایی که قرار است بعد از ثبت این عنوان در سطح شهر قم اتفاق بیفتد، با متمرکز کردن بازار فروش و به ‌وجود آوردن یک فضای اختصاصی، این امکان به وجود بیاید تا از این حجم گردشگر و ظرفیت بالای انگشترسازی این شهر، رونق اقتصادی بیشتری نصیب قم شود.

منبع:روزنامه جام جم

مرتبط:

خانه ملاصدرا _نگینی تاریخی در شهر قم

روز قم فرصتی برای معرفی قم

قم؛ شهری سرشار از نور و معنویت