مسجد جامع سجاس، بازمانده از هجوم مغول

در ایران مساجد تاریخی زیادی با قدمتی چندصدساله وجود دارند، اما کمتر شهری را می‌توان مثل سُجاس پیدا کرد که مسجدی هزارساله را در دل خود جای‌داده باشد. سُجاس شهری در ۱۲ کیلومتری شهرستان خدابنده و در فاصله‌ی ۷۳ کیلومتری استان زنجان قرار دارد. شهر سجاس در بخش سجاس‌رود شهرستان خدابنده واقع‌شده است. شهر سجاس دارای آب‌وهوایی معتدل در موسم بهار و دارای زمستانی سرد و خشک است. به همین خاطر در طول دوران مختلف تاریخی توسط شاهان و لشگرهای آن‌ها به‌عنوان منطقه ییلاقی انتخاب می‌شد.

مسجد جامع سجاس متعلق به دوره سلجوقیان و اواخر قرن پنجم هجری قمری است. این مسجد به سبک مساجد شبستانی بنا شده است. آثار قوس‌های فرو ریخته در جرز شمالی نشان می‌دهد که این بنا با ملحقات و افزوده‌های دیگری با شبستان موجود، مجموعه کامل‌تری را تشکیل می‌داده است.

این مسجد به سبک مساجد شبستانی ساخته شد. بنای اصلی مسجد، گنبد خانه‌ی مربعی به ابعاد تقریبی ۵٫۹ در ۵٫۹ متر است که با گنبد بلندی مسقف شده است.

مسجد جامع سجاس به شکل چهارگوش و دارای ابعادی به طول ۱۱ متر از بیرون و ضخامت دیوارهای آن حدود ۱٫۵ متر است که دو در ورودی در سمت غرب مسجد وجود دارد. فاصله این درها از هم در حدود ۵ متر است که احتمالاً به حیاط و فضای بیرون باز می‌شد و دقیقاً قرینه آن‌ها در ضلع شرقی مسجد هم موجود است. بیرون بنا با آجر نماکاری شده که با ملات و ساروج روی هم قرارگرفته‌اند.

ارتفاع فعلی بنا از کف زمین تا شروع گوشواره‌ها در چهارگوشه بنا در حدود ۷ متر و ارتفاع کناره گوشواره‌ها تا پای گنبد تقریباً ۲ متر است. در گوشه‌های بنا به طرز جالبی جهت ایجاد چندضلعی و در نتیجه تشکیل فرم دایره برای ساخت گنبد تورفتگی‌های خاصی ایجادشده است. ارتفاع گنبد تقریباً به ۴ متر می‌رسد و ارتفاع کل بنا از کف زمین حدود ۱۴ متر است. با توجه به سبک معماری این بنا را به دوره سلجوقی نسبت می‌دهند، ولی در نزدیکی محراب یک قسمت کوچکی از نمای آجرکاری ریخته شده که در پشت این لایه، نمای دیگری با تزیین مخصوص خود که با دیوار اصلی بنا متصل است، قابل‌دیدن شد.

با پیدا شدن لایه اصلی بنا این احتمال به وجود آمد که لایه‌ی فعلی، لایه‌ی دوم دیوار است که روی لایه‌ی اولیه ساخته‌شده که بعدها با گچ و آجر با تزیینی کاملاً از هم جداشده‌اند.

این مسجد کتیبه‌هایی به خط کوفی، نسخ و ثلث و آیاتی از سوره ملک، گچ‌بری‌های و طرح‌های اسلیمی دوره‌های سلجوقی و ایلخانی دارد.

بنابراین با توجه به تزیینات دیوار دوک و کنده شدن محراب در ضخامت دیوار در زمان‌های بعدی این احتمال به‌طور قوی وجود دارد که اصل بنا به دوره سلجوقی مربوط نبوده بلکه ممکن است مربوط به دوره ساسانی باشد که در آن زمان این مکان آتشکده بوده است که در دوره سلجوقی آن را به مسجد تبدیل کرده‌اند.

چهار فیل‌پوش و در بین فاصله موجود در آن‌ها چهار طاق‌نما به‌طور قرینه با قوس‌هایی به شکل پنج و هفت‌در کنار هم قرارگرفته‌اند. این قوس‌ها با کمک قوس‌های کوچک‌تر بالای خود نقشه مربع بنای مسجد را به دایره در بخش گند تبدیل می‌کند. سطح فیل پوش‌ها و طاق‌نماها با اجرای آجرکاری به سبک «آلت و لغت» تزیینات هندسی جالبی را ایجاد کرده‌اند. این بنا از بیرون به شکل دایره و از داخل به شکل چهارگوش به نظر می‌رسد. پایه طاقِ فیل پوش‌ها روی یک‌تخته قطور ساخته‌شده که احتمالاً از جنس درخت سنجد یا گردو است. این تخته‌ها با مواد مخصوص روغن‌کاری و در نهایت به شکل چلیپایی (صلیبی‌شکل) با دیوار زاویه ۴۵ درجه می‌سازند. آثار قوس‌های فرو ریخته در ضلع شمالی نشان می‌دهد که این بنا با افزوده‌های دیگری به شبستان اولیه در طول تاریخ، مجموعه کامل‌تری را تشکیل می‌دهد.

این مسجد تاریخی از نظر معماری نیز قابل‌مقایسه با سایر مساجد جامع ساخته‌شده در دوره‌ی خود در چند جای مختلف ایران است. مسجد جامع سجاس دارای گنبد خانه مربعی است که با گنبد بلندی پوشیده شده است و بر اساس بررسی‌های باستان‌شناسی، بناهای دیگری هم به این گنبد خانه وصل بوده‌اند که در طول تاریخ از بین رفته‌اند. تنها بنای باقی‌مانده از مسجد فعلی، شبستان گنبد داری است که به سبک چهارطاقی ساخته‌شده و ضلع‌های چهارگانه، سنگینی گنبد را روی بنایی چهارگوش نگه می‌دارند که این نوع از معماری یکی از ویژگی‌های معماری دوران سلجوقی است.

در داخل این مسجد به‌طورکلی از آجرهای به ابعاد ۲۱ در ۲۱ در ۵ سانتی‌متر استفاده‌شده و بالای فیل پوش‌ها، طاق‌نماهای زیبایی به جهت تزیین قرار داده‌شده است. این تزیینات باعث شده است که ظاهری با گردی کامل در زیر گنبد به وجود بیاید. گنبد مسجد از نوع گنبدهای یک پوششی است که آن‌هم از آجر ساخته‌شده و در تزیینات آن تنها از نقش ستاره ایرانی (ستاره پنج پر) استفاده‌شده است. این ستاره پنج پر در ضلع اصلی بنا یعنی ضلع شمالی قرار دارد. در ضلع‌های غربی و شرقی دو در بزرگ و شبیه به ایوان و در ضلع جنوبی هم محراب مسجد در جهت قبله و در داخل دیوار ساخته‌شده است. قرینه‌سازی محراب در ضلع‌های غربی و شرقی در بین فواصل خالی در بین محراب و دیوارها ساخته‌شده‌اند که تنها جنبه تشریفاتی دارد و برای تکمیل قرینه‌سازی در نظر گرفته‌شده‌اند.

این مسجد از نظر گچ‌بری و کتیبه‌ها هم بسیار ارزنده و قابل‌توجه است. کتیبه‌های مسجد تاریخی جامع سجاس از نظر سبک و شیوه گچ‌بری هم به کتیبه‌های چند مسجد سلجوقی دیگر در استان زنجان شبیه است. چهار کتیبه در مسجد جامع سجاس وجود دارد. کتیبه اول، کتیبه موجود در ساقه‌ی گنبد است که به خط نسخ ابتدایی گچ‌بری شده و به‌احتمال‌زیاد هم‌زمان با ساخت بنای مسجد نوشته‌شده است. کتیبه فیل پوش‌ها که با خط ثلث زیبا نوشته‌شده هم با توجه به سبک نگارش، احتمال دارد که متعلق به دوران ایلخانیان باشد. زیر فیل پوش‌ها کتیبه بسیار باارزشی به عرض حداقل ۵۰ سانتی‌متر در دورتادور مسجد نوشته‌شده که متن آن آیه‌ی ۶۷ سوره‌ی «ملک» از قرآن مجید است. این کتیبه با دو خط موازی در بالا و پایین محدودشده و بالای این خطوط، کتیبه کوچک دیگری به خط کوفی و متعلق به اوایل قرن پنجم هجری قمری نوشته‌شده است. متن کتیبه به خط نسخ خوانا نوشته‌شده و با گچ‌بری‌های بسیار زیبا و طرح‌های اسلیمی پر از جزییات، تزیین‌شده است. محراب مسجد سجاس با گچ‌بری‌های زیبا از طرح‌های اسلیمی و گیاهی تزیین‌شده که آن را به یکی از بهترین جاهای دیدنی خدابنده (قیدار) و زیباترین مساجد ایران تبدیل می‌کند.

این بنا به‌طور کامل از آجر و خشت همراه با ملات گچ‌وخاک ساخته‌شده و در قسمت خارجی مسجد از آجرهایی به ابعاد ۲۰ در ۱۰ در ۱۰ سانتی‌متر به‌طور ساده و یکنواخت استفاده‌شده است. پی بنا به‌نقل از اهالی از سنگ لاشه و ساروج ساخته‌شده و از کف فعلی به‌اندازه ۵ سانتی‌متر پایین قرار دارد. کف فعلی مسجد هم با استفاده از آجرهای چهارگوش سنگ‌فرش شده است.

با توجه به شواهد موجود در معماری و تزیینات بنا می‌توان گفت این مسجد متعلق به اوایل قرن پنجم هجری قمری یعنی دوران سلجوقی است و حدود هزار سال قدمت دارد؛ اما محراب کنونی مسجد جامع سجاس با توجه به شیوه گچ‌بری و استفاده از رنگ و همچنین آثاری از محراب قدیمی در زیر آن، به نظر می‌رسد که مربوط به دوره ایلخانی باشد.

محوطه و داخل این بنای هزارساله نیاز به خانه تعمیرات اساسی دارد. از سال ۱۳۸۹ تابه‌حال ۲ موردبازسازی یا توسعه در این مسجد صورت گرفته است. مرتبه اول خانه‌های مسکونی اطراف آن خریداری به محوطه‌ی مجموعه اضافه شدند و بار دوم هم داربست‌هایی به جهت محافظت در مقابل ریزش، نصب شد تا در مرحله بعدی بنای مسجد موردبازسازی قرار بگیرد. البته اثرات اولین تعمیر و بازسازی در این مسجد را می‌توان در همان دوران حکومت ایلخانیان و در داخل مسجد دید. دوران اوج استفاده از این هم مسجد در قرن‌های ششم تا هشتم هجری قمری است.

گورستان تاریخی سجاس که به قبرستان شهدا معروف هست هم در منتهی‌الیه شهرک سجاس قرار دارد و به‌عنوان یک جاذبه تاریخی این شهر شناخته می‌شود. زنجان

تعدادی از سنگ‌قبرهای تاریخی و با ارزش این قبرستان جمع‌آوری و در حیاط مسجد برای بازدید عموم، قرار داده‌شده‌اند. در این سنگ مزارها نقوش اسلیمی، نقوش هندسی، کتیبه‌هایی به خط نسخ با اشعار فارسی از سعدی و اشعار عربی دیده می‌شود. تعدادی از این سنگ‌نوشته‌ها دارای تاریخ هستند که قدمت بالای آن‌ها را نشان می‌دهد. به‌طور تاریخ‌هایی مانند ۹۴۴ هجری قمری، ۸۴۴ هجری قمری، ۱۰۳۲ هجری قمری و ۱۰۰۲ هجری قمری. این تاریخ‌ها نشان‌دهنده این است که تاریخ ساخت این سنگ مزارها در دوره حکومت پادشاه‌های تیموری و صفوی بوده است.

مسجد جامع سجاس مربوط به دوره سلجوقیان است. این اثر در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۵۳ با شماره‌ی ثبت ۱۰۱۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

منبع: میراث آریا

قلعه وشاق، دژی استوار در دل کوه‌های فلات مرکزی ایران

قلعه تاریخی وشاق از جمله آثار تاریخی شهرستان نطنز است که در فهرست میراث‌فرهنگی ایران زمین به ثبت رسیده است.

به‌دلیل پیشینه کهن و رمز آلود این اثر هنوز اطلاعات دقیقی از دوره ساخت آن در دست نیست، لکن از بررسی منابع تاریخی چنین به دست می‌آید که این قلعه از دوران حکومت اسماعیلیه (همزمان با دوره سلجوقیان سده‌های پنجم و ششم هجری‌قمری) وجود داشته است.

درباره وجه تسمیه این قلعه، تنها ماخذ تاریخی قابل ذکر کتاب جغرافیای تاریخی «نزهت القلوب» نوشته حمدالله مستوفی متعلق به دوران مغول به ایران (سده هفتم هجری قمری) است.

حمدالله مستوفی در اثر خود نام قدیم این قلعه را «کمرت» ذکر می‌کند که به تدریج «وشاق» شهرت یافته است او در این‌باره می‌نویسد: «وشاق قلعه‌ای است در ولایت نطنز، در اول آن را کمرت گفتندی، چون وشاق در آن‌جا حاکم شد به وشاق معروف گشت.»

در «نزهه القلوب» همچنین در این‌باره به شعری از «نجیب‌الدین جربادقانی» (وفات ۶۵۵ هجری قمری) اشاره می‌کند که در خصوص قلعه وشاق گوید:

«چه سرکشی که بهر صبحدم به‌گاه طلوع/ درآید از کمرت پای آفتاب به سنگ»

این‌ شعر جربادقانی که در دربار اتابکان (پیش از یورش مغولان به ایران) به سرودن شعر اشتغال داشت اثبات می‌کند که این دژ در پیش از دوران ایلخانی نیز شهرت زیادی داشته و بلندای دست‌ نیافتنی آن زبانزد بوده است.

در دوران معاصر، ماکسیم سیرو، ایران‌شناس اروپایی که به‌دنبال مستندسازی راه‌های تاریخی اصفهان بوده است نیز در دیدارش از این قلعه در بیش از هفتاد سال قبل به ویژگی‌های این دژ کوهستانی اشاره کرده است که خود نشان می‌دهد که احتمالا او نیز این دژ را از نزدیک دیده و با توجه به اهمیت این موضوع در کتاب مشهورش «در مسیرهای راه‌های باستانی اصفهان» به آن پرداخته است.

او همچنین در این اثر مشهور به صعودهای متعدد سوداگران مواریث به این دژ سترگ ‌و سرقت کاشی‌های زرین‌فام آن اشاره کرده و همچنین به کاربرد این دژ به‌عنوان پناه‌گاه جنبش اسماعیلیه نیز اشاره داشته و می‌نویسد: «این آشیانه عقاب جدا انسان را تحت‌ تأثیر قرار می‌دهد به گونه‌ایی که این قلعه مستحکم از یک‌صد‌ و پنجاه کیلومتری دیده می‌شود، همچنین می‌گویند این‌جا یکی از پناهگاه‌های فرقه حشاشین بوده که بعدها به‌صورت یک قلعه نظامی درآمده و پس‌ از آن سال‌ها کمین‌گاه راه‌زنان بوده که از آن‌جا مدت‌ها پس‌ از آن که کاروان‌ها نزدیک شوند در کمین می‌نشستند.

منابع تاریخی همچنین گزارش می‌دهند: «در عهد حکومت سلطان ابوسعید (آخرین ایلخلان مغول) ابوسعید در این قلعه (سال ۷۳۴ هجری‌قمری) زندانی امیرمحمد قوشچی یکی از صاحبان تیول منطقه نطنز شد که به ‌وسیله «امیرمحمدشاه اینجو» حاکم معزول فارس به نافرمانی از مغولان تحریک شده بود.»

همچنین در تاریخچه ساخت قلعه وشاق ماجرایی نیز به این شرح نقل می‌شود که در عصر صفویان حاکم نطنز که از سوی شاه عباس منصوب شده بود، شخصی بود به نام امیربیک. بنای تاریخی گنبد باز نیز از آثار معماری این حاکم مقتدر بوده است. پس از مرگ امیربیک، بین دو تن از فرزندان او، بر سر جانشینی پدر نزاع در می‌گیرد. در این میان برادری که اقتدار بیشتری داشته حکومت را از آن خود می‌کند و برادر دیگر موسوم به شاه‌علی‌وشاق رسم یاغیگری را پیشه می‌سازد. وی به دامنه‌های کرکس می‌گریزد و قلعه‌ای را در یکی از صعب العبورترین قله‌های نزدیک به روستای اوره بنا می کند.

سازندگان این قلعه برای تهیه مصالح، از مسیری در جهت مخالف روستای اوره، عبور و مرور و با روستای عباس‌آباد ارتباط برقرار می‌کرده‌اند. آنان سال‌های طولانی برای تامین نیازمندی‌های خود، به روستاهای اطراف از جمله روستای اوره، حمله کرده و به غارت اموال مردم می‌پرداخته‌اند.

این تاریخچه نمی‌تواند نسبت به ابتدای ساخت قلعه وشاق صحت داشته باشد. بلکه تنها می‌تواند استفاده‌های بعدی از قلعه وشاق را در دوره‌های بعدی تاریخی نمایان سازد.

همانطور که گفته شد، موقعیت قلعه وشاق طوری است که دسترسی به بنای اصلی قلعه به سادگی میسر نیست. براساس شواهد و اسناد موجود، قلعه وشاق و بناهای پائین قلعه که به دره‌ای موسوم به روباه ختم می‌شود، در سده هشتم هجری از جمله اماکن معمور و مسکون بوده است.

قلعه وشاق براساس تمهیدات اندیشیده شده در سال ۱۳۹۹ خورشیدی پس از مستندسازی و تدوین پرونده، در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. لذا هم اکنون می‌طلبد مسئولین برای کاوش و بررسی‌های باستان‌شناسی، توجه بیشتری داشته و اعتباراتی را برای این بنای با شکوه و ارزشمند تاریخی در نظر بگیرند.

* گزارش از محمدرضا حاجی‌هادی، مدیر روابط‌عمومی اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان نطنز

آشنایی با نوشیدنی‌های بر پایه اسپرسو

همانطور که نوشیدن یک فنجان قهوه اسپرسو لذت‌بخش است، برای بسیاری از افراد به همان اندازه نوشیدنی‌های بر پایه اسپرسو نیز جذاب است. این افراد علاقه دارند با ورود به یک کافه، قهوه‌ای با محتویات بیشتر از یک فنجان اسپرسو و ترکیبات آن را بنوشند.

نوشیدنی‌های رایج بر پایه اسپرسو را مورد بررسی قرار می‌دهیم تا با ورود به هر کافه دچار سردرگمی در انتخاب نشوید و با اطلاع از نحوه تهیه هر یک از آن امکان تهیه و و تدارک توسط خودتان فراهم شود.

برخی افراد این نوشیدنی‌ها را نوشیدنی‌های بر پایه شیر نیز می‌نامند. این تعریف درست است اما صرفا در خصوص نوشیدنی‌های اسپرسویی به کار می‌رود که شیر در تهیه آن مورد استفاده قرار می‌گیرد.

لاته

آشنایی با نوشیدنی‌های بر پایه اسپرسو

از آنجا که دستگاه اسپرسوساز در ایتالیا اختراع شد، اکثر اصطلاحات مربوط به اسپرسو و مصرف آن از زبان ایتالیایی نشأت گرفته است.

Caffe به معنای قهوه و Latte به معنای شیر است. امروز قهوه لاته در تمام کافه‌های دنیا مورد مصرف قرار می‌گیرد و مشاهده ۲ یا سه اندازه مختلف لاته غیرمعمول نیست. با سفارش یک قهوه لاته هنر لاته‌آرت که توسط باریستا با فوم شیر در سطح فنجان ایجاد شده و دارای طرح‌های مختلفی است را مشاهده خواهید کرد.

آشنایی با نوشیدنی‌های بر پایه اسپرسو

دستورالعمل استاندارد جهت تهیه یک فنجان لاته، یک اسپرسوی کامل به همراه ۲ برابر شیربخار دیده و یک لایه ضخیم فوم شیر است. نوشیدنی دیگری تحت عنوان لاته ماکیاتو در برخی از منوها وجود دارد.

در واقع لاته ماکیاتو همان لاته است با این تفاوت که به جای یک اسپرسوی کامل از ریسترتو در تهیه آن استفاده می‌شود. نوشیدنی لاته مخصوص افرادی است که طعم غالب شیر در فنجان قهوه را می‌پسندند و نوشیدنی لاته ماکیاتو مختص افرادی است که فقط عطر قهوه را در فنجان می‌پسندند.

کاپوچینو

آشنایی با نوشیدنی‌های بر پایه اسپرسو

این نوشیدنی سنتی ایتالیایی به ۲ شکل متفاوت و با عناوین کاپوچینوی خشک و خیس آماده و ارائه می‌شود. درک اصطلاحات خشک و خیس به شما این امکان را می‌دهد که کاپوچینوی مورد علاقه خود را به راحتی و با امکان کنترل میزان فوم شیر در نوشیدنی، انتخاب کنید.

با درخواست کاپوچینوی خشک به باریستا یعنی شما می‌خواهید فوم بیشتر و شیر کمتری داشته باشید. از آنجا که فوم نسبت به شیر مایع کمتری دارد، باعث می‌شود نوشیدنی شما خشک‌تر شود. در مقابل درخواست نوشیدنی خیس از باریستا به معنای این است که شما می‌خواهید فوم شیر کمتر و شیر بخاردیده بیشتری در فنجان خود داشته باشید.

آشنایی با نوشیدنی‌های بر پایه اسپرسو

در حالت کلی یک فنجان کاپوچینو از سه قسمت مساوی تهیه می‌شود. یک اسپرسوی کامل به همان اندازه شیر بخاردیده و در قسمت سوم از فوم شیر نیز به همان اندازه استفاده می‌شود. این نوشیدنی مختص افرادی است که تعادل طعمی بین اسپرسو و شیر در فنجان را بیشتر می‌پسندند.

ماکیاتو

واژه ماکیاتو نیز مرهون زبان ایتالیایی و به معنای نشان‌دار است چرا که از یک فنجان اسپرسو به همراه یک لکه فوم شیر بر سطح آن تهیه می‌شود.

اگرچه به نظر می‌رسد ماکیاتو به طور سنتی صرفا حاوی قهوه و فوم شیر است اما بسیاری از طرفداران نوشیدنی‌های بر پایه قهوه آن را با مقادیری از شیر بخار داده شده به همراه مجموعه‌ای از طعم‌دهنده یا چاشنی‌ها مورد استفاده قرار می‌دهند.

آشنایی با نوشیدنی‌های بر پایه اسپرسو

یک فنجان ماکیاتو از یک اسپرسوی کامل و یک لکه فوم شیر به همراه شیر بخاردیده به اندازه نیمی از اسپرسو عصاره‌گیری شده تهیه می‌شود. یعنی اگر میزان عصاره را ۴۰ گرم در نظر بگیریم، میزان شیر بخاردیده استفاده شده در ماکیاتو ۲۰ گرم است. این نوشیدنی مختص افرادی است که رایحه بالاتر شیر در فنجان را بیشتر می‌پسندند.

آفوگاتو

حال نوبت آن است که به یک فنجان اسپرسو به عنوان یک دسر کامل بنگرید. آفوگاتو دارای منشأ ایتالیایی است. اگرچه تنوع بی‌پایان موجود در عطر و طعم آن موجب محبوبیت بالای این نوع از قهوه شده است. در آفوگاتو لایه‌های شکلاتی به عنوان ترکیبات خوش‌طعم اضافه می‌شود. همچنین می‌توان از انواع آجیل‌ها، میوه‌ها، نارگیل و… در تهیه آن استفاده کرد.

اگرچه آفوگاتو از یک اسپرسوی کامل و یا یک یا ۲ اسکوپ بستنی تهیه می‌شود اما مرزبندی جهت تهیه این دسر خوشمزه وجود ندارد.

آشنایی با نوشیدنی‌های بر پایه اسپرسو

موکا

نوشیدنی موکا همچنین به عنوان موکاسینو نامیده می‌شود که با استفاده از سیروپ شکلات، پودر کاکائو، مقداری از شکلات با کیفیت بالا یا حتی شیرشکلات قابل تهیه است.

اساسا موکا یک قهوه لاته همراه با افزودن شکلات و کمی خامه پف‌ کرده در سطح آن است.

آشنایی با نوشیدنی‌های بر پایه اسپرسو

آشنایی با نوشیدنی‌های بر پایه اسپرسو

آمریکانو

آمریکانو یک نوشیدنی بر پایه اسپرسو است که از ترکیب یک فنجان اسپرسو و مقدار مشخصی آب داغ تهیه می‌شود.

طعم حاصل از آن به قهوه ساده و دم کرده بسیار نزدیک است. یک فنجان آمریکانو از یک اسپرسوی کامل و سه برابر آب داغ تهیه می‌شود. یعنی اگر ۴۰ گرم عصاره از بابت ۲۰ گرم قهوه داشته باشیم، مقدار ۱۲۰ گرم آب داغ روی آن ریخته می‌شود. البته در برخی از کافه‌ها از ۲ برابر آب نسبت به اسپرسو استفاده می‌شود.

آمریکانو مختص افرادی است که اسپرسو را دوست نداشته و اما سفارش آن‌ها قهوه تلخ است.

آشنایی با نوشیدنی‌های بر پایه اسپرسو

کورتادو

این نوشیدنی با منشا اسپانیایی در کافه‌های مختلف دنیا به یک انتخاب محبوب تبدیل شده است. یک فنجان کورتادو از یک اسپرسوی کامل و حجم ۳۰ تا ۵۰ گرم شیر گرم تهیه می‌شود.

این نوشیدنی مختص افرادی است که ترکیب اسپرسو با شیر و طعم بالای اسپرسو در فنجان را بیشتر می‌پسندند و معمولا با نسبت مساوی یک فنجان اسپرسوی کامل و به همان اندازه شیر بخار دیده تهیه می‌شود.

آشنایی با نوشیدنی‌های بر پایه اسپرسو

آشنایی با نوشیدنی‌های بر پایه اسپرسو

منبع: ایسنا

بازی سنگ چلکا یا کوتور در هرمزگان

بازی‌های سنتی اکثراً به‌صورت دسته‌جمعی و گروهی انجام می‌شود و کمتر جنبه انفرادی دارند. زمانی جنبه قهرمانی دارند و گاهی نیز صرفاً جنبه تفریحی و سرگرمی و یا در مراسم مختلف جایگاهی به خود اختصاص می‌دهند.

در بازی‌های سنتی همیشه بازی‌های دقیق و ظریف، دخترانه و بازی‌های قهرمانی بیشتر مخصوص پسران است. گرچه امروزه اسباب‌بازی‌ها و سرگرمی‌های مدرن جایگزین بازی‌های سنتی شده است. سنگ‌های بازی جای خود را به سرگرمی‌های شبح بازی و شطرنج و… داده و عروسک‌های کوکی بازاری جایگزین عروسک‌های چوبی ابتکاری دختربچه‌ها شده است.

در استان هرمزگان بازی‌هایی سنتی و محلی از تنوع خاصی برخوردار است که در اینجا به معرفی بازی سنگ چلکا (sang cheleka) می‌پردازیم.

بازی سنگ چلکا یا کوتور یا یک قل دو قل_ یا سنگ چاک

این بازی مخصوص دختران نوجوان است و به‌صورت دونفره یا چهارنفره یا حتی ۱۰ نفره انجام می‌شود اما هرچه تعداد بازیکنان یک جمع کمتر باشد بازی بهتر انجام می‌شود.

برای انجام بازی ابتدا پنج سنگ کوچک اندازه حبه قند انتخاب می‌شود و بازی به این صورت شروع می‌شود: در مرحله اول بنام یک دنگا (یک سنگ)، سنگ‌ها را به هوا پرتاب کرده (تا ارتفاع ۴۰ الی ۵۰ سانتی‌متر) تا بر روی زمین جلوی بازیگران بریزند سپس یکی از سنگ‌ها را از زمین برداشته و بالا انداخته و ۴ سنگ دیگر را یکی‌یکی از زمین‌بر می‌دارند که برداشتن یکی‌یکی سنگ‌ها با همان یک عدد سنگی که به هوا پرتاب می‌شود، برداشته می‌شوند. چنانچه در حین بالا انداختن سنگ و برداشتن سنگ‌های دیگر از زمین، سنگ از دست بازیکن به زمین بیافتد، بازیگر اول از دور بازی خارج می‌شود و اصطلاحاً می‌سوزد و باید کنار برود و اما اگر موفق شد، مرحله بعد دو دنگا (دو سنگ) است.

در مرحله دوم باز سنگ‌ها را روی زمین انداخته و یکی را به‌عنوان سنگ مادر انتخاب و به هوا پرتاب می‌کنند و این دفعه بایستی دوتادوتا سنگ‌ها را جمع کنند که جمعاً می‌شد دوتا دوتایی و اگر این مرحله با موفقیت انجام شد مرحله بعدی سه دنگا یا سه‌تایی است.

در مرحله سه دُنگا باز به همان صورت سنگ‌ها را انداخته و یکی را جهت پرتاب به هوابر می‌دارند و این دفعه چون در مرحله سه دنگا است بایستی با سنگی که به هوا پرتاب می‌شود یک‌بار یک عدد از سنگ‌ها را و دفعه بعد سه تا را باهم بردارد.

بعد از گذراندن این مرحله چهار دنگا است که در این مرحله نیز طبق معمول دفعات قبل سنگ‌ها روی زمین ریخته می‌شود و یک سنگ جهت پرتاب برداشته می‌شود و انبار بالنگی که به هوا پرتاب می‌شود بازیکن باید ۴ سنگ روی زمین را یک‌دفعه جمع کند. بعد از گذر موفقیت‌آمیز از این مرحله بعدی عروسا است.

در مرحله عروسا سنگ‌ها را روی زمین می‌اندازد و بعد از یکی از دست‌ها را نزدیک سنگ‌ها در فاصله چند سانتی‌متری قرار می‌دهند به‌طوری‌که شصت دست و انگشت سبابه به‌طور عمودی بر روی زمین قرار می‌گیرند و بعد یکی از سنگ‌ها را جهت پرتاب برداشته و همانند مراحل قبلی سنگ را بالا انداخته ولی این دفعه بجای این‌که سنگ‌ها را یکی‌یکی بردارند آن‌ها را یکی‌یکی از محل خود جابه‌جا کرده و از دروازه بیرون می‌برند. آخرین سنگی که باید ببرد عروس است که باید با بیشترین ضربه از دروازه رد شود.

بعد از مرحله عروسا، مرحله ناخونک یا ناخن بازی است. در مرحله ناخن بازی بازیکن، ۴ عدد سنگ را در دست خود به‌صورت مشت نگه‌داشته و یک سنگ را بالا می‌اندازد و آن را می‌گیرد اگر از این مرحله رد شد به مرحله آخر بازی یعنی «پشتک» می‌رسد.

در مرحله پشتک بازیکن پنج عدد سنگ را کف دست گرفته و پرتاب می‌کند و سریعاً دستش را وارونه می‌کند به‌طوری‌که سنگ‌های معلق در هوا هنگام افتادن باید روی دستش قرار بگیرد. اگر در این مرحله هیچ‌کدام از سنگ‌های پرتاب‌شده روی دست بازیکن قرار نگیرد برد بازی باکسی است که بیشترین تعداد از سنگ‌های پرتاب‌شده روی دستش بماند.

اگر بازی دونفره باشد و نفر اول در مرحله یک دنگا بسوزد از دور بازی خارج نمی‌شود بلکه سنگ‌ها را به بازیکن دوم می‌دهد تا زمانی که بازیکن دوم نیز بسوزد و دوباره نفر اول صاحب بازی شود.

* گزارش: بهاره قربان جوشعار، کارشناس میراث‌فرهنگی

مرتبط:

بازی آرادان گِشدِی در روستای آقچی‌کند ابهر

آشنایی با مشاغل سنتی سمنان (بخش دوم)

از شغل‌هایی که امروزه آثاری از آن‌ها باقی نمانده و می‌توان گفت منسوخ شده‌اند، عبارت‌اند از: نعل‌بندی، پالان‌دوزی، کِناسی (تخلیه چاه)، چیتگری، بست‌زنی (بندزنی ظروف چینی)، دوزکی کشی (دوخت نوار دور گیوه)، آلو ونه دوژ (وصله کردن گیوه با پنبه)، خشت‌مالی، چلنگری، خراطی (چوب‌تراشی)، صباغی، کوزه‌گری، آسیابانی، اَنبان‌دوزی، باروت کوبی، پنبه‌زنی (حلاجی)، تفنگ‌سازی، چاروق‌دوزی و…

در بخش نخست گزارش، شماری از مشاغل سنتی سمنان از جمله شیرمال پزی، خشت‌مالی، دباغی و چلنگری معرفی شد و در این گزارش، سایر مشاغل سنتی سمنان معرفی می‌شود.

رنگرزی (صباغی) 

رنگرزی هم جزء مشاغل سختی بود که در گذشته عده‌ای به آن اشتغال داشتند. آن‌ها پارچه‌ها و نخ و مخصوصاً پشم مربوط به کارگاه‌های قالی‌بافی و نمدمالی را رنگ می‌کردند. رنگرزها دارای کارگاه‌هایی بودند که دارای چند دیگ مسی بر روی کوره‌ها بود و در آن‌ها نخ و پشم را به رنگ‌های مختلف در می‌آوردند.

نحوه کار بدین صورت بود که پارچه یا پشم و نخ را در دیگ‌ها ریخته و به اندازه کافی آب به آن می‌افزودند تا کاملاً خیس بخورد، سپس زیر دیگ را روشن کرده تا محتویات دیگ به جوش بیاید. سپس رنگ مورد نظر را به آن اضافه کرده، مدتی محتویات دیگ در رنگ جوش می‌خورد. استاد رنگرز گاه‌گاهی با چوب‌دستی مخصوص، محتویات داخل دیگ را به هم می‌زد تا تمام نسوج نخ یا پشم رنگ بگیرد.

هنر مهم رنگرزان استفاده آن‌ها از رنگ‌های گیاهی بود. در گذشته مواد اولیه فرش‌ها و گلیم‌ها و پرده‌ها به‌ویژه پرده‌های نقش‌دار، با رنگ‌های گیاهی رنگ می‌شد. رنگرزان از پوست انار، برگ درخت گردو، پوست پیاز، ریشه روناس استفاده می‌کردند.

قهوه‌خانه

قهوه‌خانه در بازار، میدان، راهروی ورودی کاروانسراها و جاهای شلوغ دایر می‌شد. سماور زغالی بزرگ، کتری بزرگ، قوری بزرگ، منقل، استکان، نعلبکی و زیردستی از وسایل کار قهوه‌خانه بود. شاگردان قهوه‌خانه‌ها و قهوه‌چی‌های سیار، به کسبه چای می‌دادند. مثلاً یک قهوه‌خانه در میدان سمنان (میدان دکتر علی شریعتی) وجود داشت. با توجه به اینکه این میدان بارانداز شهر بود، برای خودش غوغایی داشت. قیل و قال دلالان، نعره شتران، بع بع گوسفندان با هم شنیده می‌شد. به قهوه‌خانه همه جور آدم مراجعه می‌کرد و با هم اختلاط و گفتگوهای گوناگونی می‌کردند.

نکته جالب این بود، افرادی که می‌خواستند برای مهمان خود ارزش قائل شوند، با چای دارچین که قیمت آن اندکی از چای معمولی بیشتر بود، پذیرایی می‌کردند.

یک قهوه‌خانه دیگر در بلوار حکیم الهی در سمت راست پل هوایی وجود داشت که علاوه بر مشتریان عادی و مسافران و رهگذران، پاتوق کشاورزان زحمتکش آن خطه، مخصوصاً کشاورزان آبخور استخر کوشمغان بود که در ساعت‌های معین، عده زیادی در آنجا جمع می‌شدند و علاوه بر رفع خستگی با هم گفت‌وگو و تبادل نظر می‌کردند که متأسفانه در حال حاضر اثری از آن فضا و آن افراد نیست.

سلمانی

به کسی که در مغازه به کار اصلاح موهای سر و صورت مردم می‌پرداخت، سلمانی می‌گفتند. ابزار کار آن‌ها یک آینه بزرگ، صندلی دسته‌دار، ماشین دستی اصلاح سر و صورت با شانه‌های صفر، یک، دو، سه و چهار و تیغ بود. که تیغ آن‌ها مثل تیغ امروزی نبود، تیغ آن‌ها شامل یک تیغه بزرگ و یک دسته‌ای بود که تیغه در دسته تا می‌شد. یک قطعه نوار چرمی به طول ۴۰ الی ۵۰ سانتی‌متر و عرض ۷ تا ۸ سانتی‌متر، یک چراغ الکلی فلزی شامل یک مخزن الکل و یک فتیله بود و یک پمپ باد لاستیکی کوچک به این چراغ وصل بود و هنگام کار شعله آن روشن بود و سلمانی با زدن پمپ، ماشین اصلاحش را به شعله نزدیک کرده و آن را ضدعفونی می‌کرد. سلمانی یک پارچه سفیدی به‌صورت پیش‌بند به گردن کسی که می‌خواست سر و صورتش را اصلاح کند، می‌بست که موهای تراشیده شده در آن جمع شود. سلمانی یک قطعه تخته نیز داشت که روی دو دسته صندلی می‌گذاشت تا راحت‌تر بتواند سر کودکان را نیز اصلاح کند.

سلمانی دوره گرد

اشخاصی نیز با لوازم کمتری به‌طور دوره گرد به کار سلمانی مشغول بودند. آنان برای به دست آوردن لقمه نانی به راه می‌افتادند و بیشتر دور و بر قهوه‌خانه‌ها، میدان‌ها، حول و حوش کاروانسراها، چهارراه، کوچه‌باغ‌ها به هر کجا که گمان می‌کردند، مشتری وجود دارد، سر می‌زدند و از این طریق امرار معاش می‌کردند. دلاک‌ها و سلمانی‌ها هزار کاره بودند. هم در حمام مردان را حجامت می‌کردند و هم پسر بچه‌ها را ختنه می‌کردند و هم دندان می‌کشیدند. در حال حاضر دیگر هیچ اثری از آن‌ها نیست.

پشکل جمع‌کنی

البته این کار به‌عنوان شغل مستقلی نبوده و معمولاً پسر بچه‌ها و نوجوانانی که در حال تحصیل نبودند، برای اینکه در اقتصاد خانواده تأثیر داشته باشند به این کار می‌پرداختند. به این صورت که یک چادرشب بزرگ «پرزینا» را برداشته، دو طرفه آن را به کمر می‌بستند و دو طرف دیگر آن را به‌صورت حلقه گره زده به گردن می‌انداختند و در کوچه‌باغ‌ها که محل عبور خر و قاطر و گوسفند بود، با دقت تمام، پشکل‌ها را جمع می‌کردند و داخل آن می‌ریختند. علاوه بر پشکل، خرده هیزم جمع‌آوری می‌کردند تا در تهیه آتش مورد استفاده قرار گیرد.

پالان‌دوزی و متعلقات آن

پالان، پوشاک ضخیم آکنده از پشم یا کاه یا پوشال است که بر پشت حیوانات بارکش می‌گذارند و بر روی آن بار می‌بندند یا سوار می‌شوند. پالان‌دوزان معمولاً در نزدیکی بازار یا کاروانسراها مغازه‌ای داشتند و به کار پالان‌دوزی می‌پرداختند. سوزن آنان بزرگ و مانند جوال‌دوز بود. از پلاس‌ها و فرش‌های کهنه و پاره شده با مقداری ساقه گندم که با آن «سوالَه» می‌گویند پالان می‌دوختند و می‌فروختند.

نمدمالی (نمه مالی) 

نمدمالی تا چند دهه قبل در سمنان بسیار رایج بود. به‌طوری که در بازار بزرگ سمنان و میدان، مغازه‌های قابل توجهی به نمدمالی مشغول بودند. نمدهای سمنان شهرت خاصی داشت و به علت مرغوبیت آن‌ها که از پشم گوسفندان سنگسری تهیه می‌شد به اقصا نقاط کشور صادر می‌شد. کمان حلاجی و مشته و یک فرش حصیری و یک چوب یا نی، اصلی‌ترین وسایل نمدمالی بود. ابتدا پشم‌های رنگی را به‌صورت فتیله درمی‌آوردند و روی حصیر نقشه‌ای زیبایی درست می‌کردند. بعد با یک چنگک پشم‌های حلاجی شده را به ارتفاع لازم که در تخصص خودشان بود می‌گذاشتند و روی آن را آب می‌پاشیدند و این حصیر محتوی پشم را با مهارت لوله کرده و سه یا چهار نفر شروع به مالیدن نمد می‌کردند.

نمدمالان بر روی زانو می‌نشستند و با آرنج و ساعد به لوله‌های استوانه‌ای نمد فشار می‌آوردند و آن را می‌غلتاندند و همان‌طور به‌صورت نشسته، همراه نمد پیش می‌رفتند. مالیدن نمد به این ترتیب آن‌قدر ادامه می‌یافت تا نمد به هم‌پیوستگی و انسجام و سختی مورد نظر را پیدا کند.

نکته دیدنی در کار نمد مالان، هماهنگی در تمام حرکت پاها و دست‌های آن‌ها بود. روی یک نمد چند نفر با هم کار می‌کردند و هنگام مالیدن نمد، هماهنگ نوای (هی یا علی) از دهان آن‌ها خارج می‌شد که تماشایی بود و با هر بار یا علی گفتن با ساعد دست یا با پا پشم‌های فشرده نمد می‌کوبیدند.

نمدمال‌ها از هفت رنگ نیلی، جوهری (زرد، سبز و نارنجی)، سفید و سیاه برای نماد استفاده می‌کردند.

نمدها بر حسب استفاده بر چند نوع بود، «نمد فرشی» که به‌عنوان فرش از آن بهره می‌بردند، در این نمدها از طرح‌های جالب و دیدنی استفاده می‌شد. «نمد تزئینی» که این نوع نمد برای زینت دادن، زیور کردن و آراستن اتاق‌ها کاربرد داشت و از نظر قیمت دارای ارزش بیشتری بود. نمد تزیینی را در شکل‌های چهارگوش، بیضی و سه‌گوش تولید می‌کردند. نمد تزیینی در پاگردها و نزدیک در یا پنجره‌های بزرگ پهن می‌شد. نمد بیضی که لبه‌های دندانه‌دار داشت، از پرطرفدارترین نمدها بود.

نمدهایی نیز برای پوشش به کار گرفته می‌شد. از این نوع نمدها می‌توان به «نمه چوقا» اشاره کرد که یک نوع لباس یا لحاف ساده برای محافظت چوپانان از سرما در صحرا و بیابان بود.

تولید کلاه نمدی، با اینکه شبیه نمدمالی بود ولی شغلی جدا از نمدمالی محسوب می‌شد.

سایر مشاغل

در سمنان مشاغلی بود که به‌صورت طایفه‌ای به آن اشتغال داشتند و به همین نام معروف بودند. مثل: صابون پزها، باروت‌کوب‌ها، عصارها، قضات، علاف‌ها، قالیباف‌ها، کلاه دوزها، بُقسِمات و کماچ پزها، عطارها، مستوفی‌ها، نمدمال‌ها، نعل‌بندها، دلاک‌ها.

* گزارش از محمد عموزاده، پژوهشگر فرهنگ عامه استان سمنان

پاسخی به انکار تاسیس دیزی‌سرا در خانه وقفی ملک

در ادامه نقد به تبدیل خانه تاریخی ملک به دیزی‌سرا و کافه و توضیحات و انکار مؤسسه کتابخانه و موزه ملک در خصوص آن، یک پژوهشگر نسخ خطی تصریح کرد که خانه تاریخی ملک مطابق نص صریح وقف‌نامه، الی‌الابد وقف بر کتابخانه است و حق هیچ‌گونه استفاده به‌غیر عنوان مزبور را ندارد. او از تولیت آستان قدس رضوی درخواست کرد هرچه سریع‌تر نسبت به بازسازی و بازیابی موضوع این موقوفه اقدامات لازم را انجام دهند.

به گزارش ایسنا، مجید غلامی جلیسه ـ کارشناس نسخ خطی ـ در واکنش به پاسخ مؤسسه کتابخانه و موزه ملی ملک به نقدهای مطرح‌شده درباره “تغییر کاربری خانه تاریخی ملک به کبابخانه و دیزی‌خانه برخلاف موضوع وقف‌نامه” با یادآوری این توضیحات که “پیرو اطلاع‌رسانی و مطالبه‌گری که این چند روز در فضای مجازی پیرامون خانه مرحوم حاج حسین ملک اتفاق افتاده است و همچنین جوابیه‌ای که مؤسسه کتابخانه و موزه ملک در برخی رسانه‌ها نشر داده است” نوشتاری را در اختیار ایسنا قرار داده که در آن نوشته است: «ای کاش به‌جای فرافکنی و استراتژی حمله به جلو، کمی انصاف با چاشنی تفکر را نصب‌العین می‌کردید تا ببینید این مطالبه‌گری‌ها نه برای اغراض شخصی و یا مقابله حزبی و سیاسی، بلکه برای حفظ کیان فرهنگ و سنت‌های دینی و مذهبی هزارساله ماست.

در یادداشت اخیر خود نوشتم که سنت وقف، نه فقط یک سنت دینی، بلکه یک سرمایه اجتماعی عظیم است، که ما با تشرع خود و عمل به روح و جان وقف‌نامه‌هایی، چون وقف‌نامه ملک می‌توانیم ضمن حفظ این موقوفات موجبات تشویق و ترغیب دیگر افراد جامعه را برای استمرار این سنت دینی ارزشمند فراهم کنیم.

وقف‌نامه‌هایی چون وقف‌نامه ملک، زمانی با مشورت و صلاح‌دید بزرگان، اعم از علمای دین و رجال فرهنگی وقت با حساسیت بالا به نگارش درآمده است تا خدای نکرده از گذر زمان و گزند اجانب آسیبی نبیند، اما چطور می‌شود که ما با بی‌دقتی و بی‌مبالاتی نسبت به مفاد این وقف‌نامه، زمینه تغییر کاربری و استحاله و حتی فراتر، ابتذال آن‌را رقم می‌زنیم!؟»

جلیسه که در روزهای گذشته نسبت به تغییر کاربری خانه تاریخی و وقفی ملک و تبدیل آن به دیزی‌سرا واکنش معترضانه‌ای نشان داده بود، در پاسخ به جوابیه مؤسسه کتابخانه و موزه ملک که گفته این تغییر کاربری با “موافقت ناظر استصوابی موقوفه” و همچنین با نظر “حجت‌الاسلام والمسلمین رییسی، تولیت پیشین آستان قدس رضوی” صورت گرفته، به بررسی این جوابیه در چهار بخش پرداخته و نوشته است:

«نکته اول:

در پاراگراف اول جوابیه کتابخانه ملک آمده است: «برخلاف پاره‌ای از فضاسازی‌های ناآگاهانه و غیرمنصفانه، خانه تاریخی ملک، نه «دیزی‌سرا»، نه «کبابخانه» شده است و نه به روی مردم مانند دو دهه پیش بسته است…» خود شما در انتهای جوابیه دقیقا اشاره کرده‌اید که به اصطلاح خود از این خانه «کاربری گردشگری» داشته‌اید و در خانه ملک کافه کتاب راه‌اندازی کرده‌اید؟

پس چرا سعی می‌کنید که این به اصطلاح کاربری گردشگری را انکار کنید؟ آن‌هم درست زمانی که شما و مجموعه تحت امر شما حدود یک‌سال است که مشغول فعالیت به اصطلاح گردشگری در خانه و یا بهتر بگویم «کتابخانه مرحوم ملک» است.  انواع و اقسام مستندات نه از جانب من و دیگر دلسوزان فرهنگ بلکه خود کارگزاران شما در خانه ملک در فضای مجازی ایجاد و پخش شده است، در حالی که شما فقط نام کافه کتاب را برای فرافکنی و کتمان حقیقت عنوان می‌کنید.

سؤال این‌جاست که آیا راه‌اندازی رستوران و دیزی‌سرا و چایخانه و کافی‌شاپ جزوی از کاربری گردشگری شما نیست؟ و آیا واقعا به قول شما کباب و دیزی سرو نمی‌شود؟ ‌

یک: چایخانه ملک

مطابق آنچه در صفحه اینستاگرام «خانه ملک» آمده است «در تاریخ ۱۲ آبان سال ۱۳۹۹ طی مراسمی چایخانه سنتی ملک افتتاح می‌شود و بر اساس تصاویر می‌توان دید که خود حضرتعالی هم در این مراسم حضور دارید! آیا چایخانه همان کافه کتاب است؟

دوم: رستوران عمارت ملک

«رستوران عمارت ملک» و یا بهتر بگویم رستوران و سفره‌خانه ملک برند دیگری است که بهمن ماه سال ۱۳۹۹ فعالیتش را در «خانه ملک» آغاز می‌کند. مطابق آنچه در صفحه مجازی این رستوران ذکر شده چاشت، انواع کباب‌ها، پلوها و چلوها، ته‌بندها، پاسفره‌ای‌ها و اشربه‌ها در این مکان طبخ و سرویس داده می‌شود. منو این رستوران و سفره‌خانه و تصاویر متعددی از غذاها و فضای رستوران که در محل خانه ملک برپاست نیز در آدرس صفحه مجازی این رستوران در دسترس است.

پاسخی به انکار تاسیس دیزی‌سرا در خانه وقفی ملک

سوم: کافه ارسی

«کافه ارسی» نام برند دیگر فعال در خانه ملک است که از فروردین سال ۱۴۰۰ در خانه ملک راه‌اندازی و به کار گرفته می‌شود؛ کافه‌ای برای ارائه انواع مشروبات و مأکولات که البته فست‌فود هم هست و شما می‌توانید انواع غذاها مانند همبرگر و مرغ سوخاری و هات داگ و … در این مکان تناول بفرمایید. جالب این‌که این کافه با قرار دادن تعداد محدودی کتاب در قفسه و فضاسازی مختصری که انجام داده این‌گونه به نظر می‌رسد که مثلا کافه‌کتاب است، در حالی که حتی در صفحه رسمی خود کافه نیز عنوان اصلی «کافه ارسی» آمده و به هیچ وجه واژه «کافه‌کتاب» مورد استفاده نیست و این فضاسازی مختصر نیز قاعدتا تلاشی مذبوحانه برای تعبیر از این فضا به کافه کتاب است!! در حالی که تعریف کافه‌کتاب به هیچ‌وجه چنین چیزی نیست!؟

پاسخی به انکار تاسیس دیزی‌سرا در خانه وقفی ملک

چهارم: دیزی‌سرا

«دیزی‌سرای ملک» نام برند دیگری است از زمستان سال ۱۳۹۹ در محل خانه ملک تأسیس شده و به ارائه سرویس چای، املت، نیمرو،   دیزی و …  در بخش سرپوشیده و فضای باز و حیاط پشتی خانه ملک اقدام می‌کند.

پاسخی به انکار تاسیس دیزی‌سرا در خانه وقفی ملک

حالا با این تفاصیل و مستندات می‌شود گفت که ما در حال فضاسازی ناآگاهانه و غیرمنصفانه هستیم!؟ ‌هنوز هم فقط می‌خواهید بگوید یک کافه‌کتاب، آن‌هم در راستای کاربری گردشگری تاسیس کرده‌اید؟

قسمت اسفناک این ماجرا آن است که به‌جز صفحات رسمی این کارگزاران که در خانه ملک مشغول کار و کاسبی هستند، تصاویر و فیلم‌های متعددی از این بخش‌های خانه ملک در سراسر فضای مجازی موجود است و من تعجب می‌کنم که دیوار حاشا و انکار تا کجا می‌تواند بلند باشد؟

نکته دوم:

همه ما اهالی کتاب در جریان خرید زمین توسط مرحوم حاج حسین ملک در محدوده باغ ملی و مشکلات و دعواهایی که با وزارت امورخارجه برای گرفتن این زمین و تأسیس ساختمان جدید کتابخانه و موزه ملک وجود داشت هستیم، اما نکته قابل توجه در خصوص این زمین این‌که حتی بعد از انقلاب هم که این زمین در تصرف وزارت امورخارجه است وقتی آقای دکتر ولایتی با امام (ره) مطرح می‌کنند که این زمین را به ما بدهید تا برای وزارت خارجه مورد استفاده قرار دهیم و به جایش زمین خوبی در محدوده قلهک به کتابخانه داده شود، حضرت امام (ره) به صراحت بیان می‌کنند که این زمین موقوفه حاج حسین ملک بوده و هیچ امکان تبدیلی وجود ندارد و این ملک که مدت‌ها در تصرف وزارت امورخارجه بود با دستور صریح حضرت امام (ره) در زمان تولیت آیت‌الله طبسی به موقوفات ملک بازگردانده می‌شود.

ساختمان جدید بنا می‌شود و کتاب‌ها و اشیاء موزه‌ای از خانه ملک به کتابخانه جدید منتقل می‌شود، اما نکته قابل توجه اینجاست که آیا با وجود بنای جدید و انتقال کتاب‌ها و اشیاء که البته با نظر ناظران استصوابی، یعنی دختران مرحوم ملک و تولیت آستان قدس این کار صورت می‌گیرد، موضوع وقف ملک پدری مرحوم حاج حسین ملک برای کتابخانه و موزه منتفی و مرتفع می‌شود؟ قطعا خیر! مطابق شرط اول از مفاد وقف‌نامه در صفحه ۶ «خانه‌ها مزبوره ابدیا ممحض برای کتابخانه است، چنان‌که الان هم هست و در هیچ عصری قابل تغییر و تبدیل باحسن و غیرهما و مورد هیچ‌گونه استفاده بغیر عنوان مزبور از قبیل اجاره و غیرها نخواهد بود که الوقوف علی حسب ما یقفها واقفها معد و مهیا برای کتابخانه و ورود مستفیدین و توقف موقت آن‌ها در موقع استفاده است.»

طبق این شرط این خانه‌ها (قاجاری و پهلوی) الی یوم‌الابد، کتابخانه است و جالب این‌که واقف تاکید می‌کند “در هیچ عصری قابل تغییر و تبدیل باحسن و غیرهما نیست و اجازه هیچ تغییری بغیر عنوان مزبور یعنی کتابخانه ندارد” و باز تاکید می‌کند حق اجاره و غیر اجاره را هم ندارید و اینجا باید کتابخانه و برای استفاده اهل کتاب باشد.

در ادامه همین بند مجدد واقف چنین می‌آورد: «… و کتابخانه مزبور چنانکه ذکر شد همین تهران و همان عمارت مزبوره‌ است که در هیچ عصری و هیچ وقتی حق تغییر محل و نقل کتب و مصاحف و باقی مذکورات را بمحل دیگر ندارند …»

البته واقف بعد از لعن و نفرین بر کسانی که این مطالب را شنیدند و اما تغییر دادند، اشاره می‌کند که خود واقف در صورت مصلحت و صرفه وقف می‌تواند این کتاب‌ها را به محل دیگر منتقل کند و این حق را فقط برای خود واقف مسلم دانسته است.

قطعا بر اساس همین بند و صلاحدیدی که واقف داشته و صد البته دختران مرحوم واقف تایید کرده و تولیت وقف هم اذعان داشته این کتاب‌ها به مکان جدید برای حفاظت بهتر و سرویس‌دهی بهتر منتقل شده است، اما سؤال اینجاست آیا محل وقف نیز جابه‌جا شده است!؟ آیا با جابه‌جایی محتوای وقف، مکان موقوفه هم جابجا می‌شود؟ قطعا خیر! مطابق نص صریح وقف‌نامه این خانه الی الابد وقف بر کتابخانه است و حق هیچ‌گونه استفاده تأکید می‌کنم، چنانچه در خود وقف‌نامه هم تأکید شده است حق هیچ گونه استفاده به‌غیر عنوان مزبور را ندارد.

نکته سوم:

کتابخانه ملک در فرافکنی عجیب‌تر موضوع گشایش و کاربری فرهنگی- اجتماعی این خانه را به شهروندان بر دوش حجت‌الاسلام والمسلمین رئیسی می‌اندازد و  بیان می‌کند که در سال ۱۳۹۷ ایشان طی بازدیدی که از این خانه داشته خواستار  این شده‌اند که این خانه باز شود و در اختیار شهروندان با کاربری‌های فرهنگی-اجتماعی قرار بگیرد؛ حجت الاسلام والمسلمین رییسی، تولیت پیشین آستان قدس رضوی در بازدیدی که خرداد ۱۳۹۷ از خانه تاریخی ملک داشتند، تاکید کردند با توجه به جابه‌جایی کتابخانه و موزه ملی ملک به ساختمان تازه در محوطه تاریخی باغ ملی و بی‌استفاده‌ ماندن خانه تاریخی ملک، این بنای زیبا بازگشایی شود و با کاربری‌های فرهنگی- اجتماعی به شهروندان به‌ویژه رهگذران بازار و دوستداران فرهنگ و تاریخ خدمات برساند تا این نهاد فرهنگی- اجتماعی در بازار تهران بتواند تکیه‌گاهی برای مردم و بازاریان باشد. به همین سبب خانه تاریخی ملک در چارچوب مقررات و ضوابط آستان قدس رضوی در مرحله بازگشایی و خدمات‌رسانی قرار گرفت.»

دو سؤال درباره این بند مطرح است. سؤال اول: آیا دستور صریح تولیت، واگذاری بخش‌هایی از خانه مرحوم ملک برای رستوران، چاپخانه، دیزی‌سرا و کافی‌شاپ بوده است؟ و اینکه آیا واقعا تولیت وقت آستان قدس وقف‌نامه را مطالعه کرده و چنین دستوری را صادر کرده‌اند؟ و یا این‌که آیا مطابق آنچه مرسوم تولیت‌هاست در دستور خود احتمالا دستور بر رعایت مفاد وقف‌نامه نیامده است؟

سؤال اینجاست چرا کتابخانه و موزه ملک برای شفافیت اذهان عمومی دستور تولیت وقت را منتشر نکرده‌اند؟ با توجه به آنچه در  وقف‌نامه (صفحه ۱۵) آمده تولیت پس از رحلت واقف با نائب التولیه آستان قدس حضرت علی بن موسی الرضا (ع) است که در آن زمان حجت‌الاسلام والمسلمین رئیسی، رئیس جمهور فعلی ایران بوده‌اند.

سؤال دوم:

مطابق وقف‌نامه نظارت استصوابی در کلیه امور از درآمد و مخارج و طرز اداره امور کلا و جزا با دو نفر از اولاد واقف، یکی بانو عزت ملک خانم (خانم آقای سودآور) و دیگری دوشیزه فلورت خانم ملک(زهرا خانم) از همسر دیگر مرحوم حاج حسین ملک) بوده است که باز مطابق وقف‌نامه پس از آن‌ها با اولاد آن‌ها با رعایت اصلح و ارشد بودن و تقدیم ذکور بر اناث و … واگذار شده است.

تأکید واقف نظارت استصوابی دو نفر از اولاد واقف و یا اولاد آن‌هاست، حالا چطور است که شما در عمل به وقف‌نامه تنها به یکی از اولاد، آقای حسینعلی سودآور بسند می‌کنید!

نکته چهارم:

در بخشی از جوابیه ملک آمده است که: «این‌گونه کاربری‌های مرتبط با حوزه گردشگری (همچون رستوران سنتی، چایخانه، شربت‌خانه و کافه‌کتاب) پدیده‌ای رایج در جهان امروز در زمینه احیا و نگهداری بناها و خانه‌های تاریخی به شمار می‌آید که از یک دهه گذشته به‌درستی در شهرهای گوناگون ایران همچون یزد، اصفهان و شیراز با نظارت میراث فرهنگی، رواج یافته است. کاروانسرای شاه عباسی میبد و هتل عباسی اصفهان، هر دو با پیشینه‌ای بیش از پانصد سال، بهترین نمونه‌ها در ایران به شمار می‌آیند که در دو زمینه رستوران سنتی و اقامتگاهی توانسته‌اند در کنار احیا، باززنده‌سازی و حفاظت دو بنای مهم تاریخی، زمینه بهره‌مندی شهروندان و گردشگران را فراهم آورند.»

چطور حضرتشان تفاوتی بین یک ملک موقوفه با شرایط خاص و مندرج در وقف‌نامه را با کاروانسرای شاه‌عباسی میبد تشخیص نمی‌دهند؟ و صرفا با استناد به رویه‌های غلطی که متاسفانه به جهت سودآوری و سودجویی به جان میراث فرهنگی ایران عزیز افتاده به خود اجازه می‌دهند که خانه مرحوم حاج حسین ملک را که مطابق لفظ صریح واقف، کتابخانه است تبدیل به رستوران و دیزی‌سرا و کافی شاپ کنند!؟»

جلیسه در بخش دیگر این نوشتار، خطاب به آیت‌الله مروی تولیت آستان قدس رضوی ـ  نوشته است: حضرتتان از علمای دین و از واقفین و قطعا عاملین به احکام الهی بوده و هستید و در تمام مدت تصدی شما بر تولیت آستان قدس شخصا به جز خوبی چیز دیگری نشنیده‌ام، خیرخواهانه از حضرتتان خواهشمندم که ضمن مطالعه دقیق وقف‌نامه و مستنداتی که بنده و چه بسا ده‌ها نفر دیگر در خصوص خانه مرحوم حاج حسین ملک در تهران و اتفاقات که پیرامون این موقوفه ارزشمند که از مهمترین بناهای تاریخی و میراثی و فرهنگی ایران عزیز است خدمت شما ارائه داده‌اند، هرچه سریع تر نسبت به بازسازی و بازیابی موضوع این موقوفه به همکاران خدومتان در آستان قدس دستورات لازم را مبذول فرمایید.  این سرمایه معنوی و اجتماعی آستان قدس است که متأسفانه در حال از بین رفتن است.

پاسخی به انکار تاسیس دیزی‌سرا در خانه وقفی ملک

خانه حاج حسین آقا ملک یکی از مراکز وابسته به مؤسسه کتابخانه و موزه ملی ملک زیر نظر مستقیم آستان قدس رضوی است. این خانه در بافت بازار تهران واقع شده که در سال ۱۳۷۶ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است. بنای اولیه خانه حاج حسین آقا ملک از پدرش” محمد کاظم” به او رسید و بنایی قاجاری است که بعدها بخش پهلوی به آن اضافه شد. این بخش پایه اولیه تشکیل بنای کتابخانه و موزه ملک است. تزئینات متنوع و خاص خانه ملک ارزش آن را دو چندان کرده است. با این وجود این خانه از دو سال پیش برخلاف متن صریح موقوفه خانه، تغییر کاربری داده شده است.

در روزهای گذشته با یادآوری دوباره تغییر کاربری این خانه به دیزی‌سرا و کافه به جای کتابخانه، بر عمل به موقوفه حاج حسین آقا ملک برای نگهداری و محافظت از این بنای ارزشمند تاریخی و جلوگیری از تخریب فرهنگ وقف تاکید شد که مؤسسه کتابخانه و موزه ملی ملک به آن این‌گونه پاسخ داد: «اکنون برخلاف پاره‌ای از فضاسازی‌های ناآگاهانه و غیرمنصفانه، خانه تاریخی ملک، نه «دیزی‌سرا» نه «کبابخانه» شده است و نه به روی مردم مانند دو دهه پیش بسته است، بلکه این اثر تاریخی که سال‌ها فراموش شده بود و در معرض آسیب‌های جدی قرار داشت، با پیگیری‌های مردمی و نظر مساعد ناظر استصوابی موقوفات ملک و همراهی آستان قدس رضوی، امروزه پذیرای علاقه‌مندان به تاریخ و میراث این مرز و بوم است، به همین منظور بخشی مهم از خانه تاریخی ملک مانند حیاط قاجاری و حیاط معاصر، اتاق شخصی حاج حسین آقا ملک، آب‌انبار، تالارهای مینا و معرق، اتاق بالاخانه، اکنون در چارچوب فضاهایی برای بازدیدِ رایگان به شهروندان به‌ویژه گردشگران خدمات می‌رساند.»

مؤسسه ملک همچنین با اعلام اینکه ثبت ملی خانه تاریخی ملک با پیگیری‌های ناظر استصوابی موقوفه انجام شده است، درباره تغییر کاربری آن گفته بود: «حجت الاسلام والمسلمین رییسی، تولیت پیشین آستان قدس رضوی در بازدیدی که خرداد ۱۳۹۷ از خانه تاریخی ملک داشتند تاکید کردند با توجه به جابه‌جایی کتابخانه و موزه ملی ملک به ساختمان تازه در محوطه تاریخی باغ ملی و بی‌استفاده‌ ماندن خانه تاریخی ملک، این بنای زیبا بازگشایی شود و با کاربری‌های فرهنگی- اجتماعی به شهروندان به‌ویژه رهگذران بازار و دوستداران فرهنگ و تاریخ خدمات برساند تا این نهاد فرهنگی- اجتماعی در بازار تهران بتواند تکیه‌گاهی برای مردم و بازاریان باشد. به همین سبب خانه تاریخی ملک در چارچوب مقررات و ضوابط آستان قدس رضوی در مرحله بازگشایی و خدمات‌رسانی قرار گرفت.»

حاج حسین ملک، واقف و بنیانگذار کتابخانه و موزه ملی ملک است. کتابخانه‌ای که ملک از حدود سال ۱۲۷۸ خورشیدی فراهم آورد، ابتدا در مشهد بود و سپس به خانه پدری او در بازار بین‌الحرمین تهران منتقل شد. در سال ۱۳۱۶ به شرحی که در بخش وقف‌نامه آمده، تقدیم آستان امام رضا (ع) شد. حسین ملک همچنین املاک و مستغلات زیادی را در تهران و خراسان وقف امور خیریه و عام المنفعه کرده و در جایگاه بزرگ‌ترین واقف تاریخ معاصر ایران نشسته است.

کتابخانه و موزه ملی ملک در بخش زندگی نامه حاج حسین ملک یادآور شده که «حاج حسین ملک در ۶ آبان ماه ۱۳۱۶ خورشیدی، خانه پدری خود در بازار بین‌الحرمین تهران را به همراه تمام اثاثیه و کتاب‌های موجود در آن وقف آستان امام رضا (علیه السلام) کرد تا شعبه‌ای از کتابخانه مقدسه رضویه باشد.»

منبع: ایسنا

مرتبط:

«خانه ملک» نه دیزی‌سرا شده و نه کبابخانه!

بازی آرادان گِشدِی در روستای آقچی‌کند ابهر

ورزش‌های سنتی و بازی‌های بومی و محلی به‌عنوان گنجینه‌ای از باورهای فرهنگی اقوام، ضمن داشتن پیوند ناگسستنی با یکدیگر، نشان هویت و فرهنگ و بخشی از میراث آن کشور است.

در فرهنگ لغت فارسی، کلمه بازی برابر با سرگرمی، مشغولیت، تفریح، لعب، کار، ورزش و فریب آمده است. در دیدگاه جامعه‌شناسی نیز بازی وسیله‌ای برای تمرین آدمی در زندگی اجتماعی تلقی شده است. درنهایت، هنرمندان بر این باورند که بازی هنری ناشی از فرهنگ و آداب و سنن هر جامعه‌ای است. بازی‌ها به‌طور عام دارای باری فرهنگی هستند و با هدف پر کردن اوقات فراغت انسان طراحی‌شده‌اند. بازی‌های سنتی ریشه در سنت‌های دیرینه‌ی مردم دارد و امروزه استفاده از وسایل ارتباط‌جمعی، بازی‌های رایانه‌ای و ورزش‌های جدید امکان پرداختن به بازی‌های محلی را به حداقل ممکن کاهش داده و می‌توان گفت به دست فراموشی سپرده‌شده است.

روش بازی آرادان گِشدِی

ابتدا در مرکز میدان بازی تل خاکی را که نماد قلعه برای محافظت است درست می‌کنند. دو سرگروه مشخص‌شده و شروع به یارکشی می‌کنند. یک نفر هم به‌عنوان داور مشخص می‌شود. داور یک‌طرف سنگ را خیس می‌کند و به هوا پرتاب می‌کند (به‌اصطلاح شیر یا خط) تا مشخص شود کدام گروه شروع‌کننده بازی یا به‌اصطلاح مهاجم هستند. گروه دوم یا محافظ تل خاک (قلعه) در کنار تل خاک باقی می‌مانند؛ و بازی شروع می‌شود. اگر گروه مهاجم بتواند از بین دو نفر گروه محافظ قلعه یا از بین یک محافظ و قلعه عبور کند (آرادان گشدی) یک نفر از گروه محافظ حذف می‌شود. ولی اگر گروه محافظ بتواند از پشت مهاجم بزند شخص مهاجم از بازی خارج می‌شود. اگر پای مهاجم به قلعه بخورد قلعه توسط گروه مهاجم تصرف می‌شود و جای دو گروه عوض می‌شود. اگر بازیکن محافظ از سینه بازیکن مهاجم بزند مهاجم از بازی خارج می‌شود ولی اگر از پشت به مهاجم بزند یعنی مهاجم موفق به رد شدن از بین دو نفر (آرادان گشدی) شده است و به تشخیص سرگروه یک نفر از گروه محافظ حذف می‌شود. بازی تا زمان اتمام بازیکن‌ها و یا خراب شدن قلعه ادامه دارد. این بازی سینه‌به‌سینه و از مادر به دختر و پدر به پسر منتقل‌شده است و تاریخچه و چگونگی این بازی ثبت‌نشده است و تنها به‌واسطه کندوکاو در کتاب‌های قدیمی و باستانی، می‌توان رد برخی از آن‌ها را گرفت. این بازی با استفاده از مواد اولیه بومی و محلی تهیه می‌شود.

بازی تنها با هدف گذران وقت برای کودک و ایجاد سرگرمی برای او طرح‌ریزی می‌شود، درصورتی‌که می‌توان گفت سهم عظیمی از هویت و تجارب کودک در این بازی‌ها کسب می‌شود. بازی برای کودک صرفاً زمینه‌هایی برای گسترش زبان و یافتن مهارت‌های یادگیری، کسب تجربه، استقلال، ساخت عزت‌نفس و صرفاً اجتماعی است. در بازی کودک احترام به دیگری، کنترل خشم، صبر، هم احساسی و حتی نمایی از محاسن و معایب نقش‌های مختلف را می‌آموزد.

اثرهای مثبت و بی‌شمار بازی‌های فکری و حرکتی، امکان آموزش برخی مفاهیم علمی از طریق بازی، درمان‌گری برخی اختلال‌ها از طریق بازی درمانی و… باعث شده تا در سال‌های اخیر برای توسعه و پرداختن به این بازی‌ها اقدام‌های مختلفی انجام شود.

منبع: میراث آریا

جاذبه‌های زمستان‌گردی در کهگیلویه و بویراحمد

درواقع، می‌خواهیم به شما بگوییم که تنوع زیادی برای انتخاب مقصد سفرهای زمستانی در ایران وجود دارد. جاهای دیدنی ایران در زمستان بسته به سلیقه و علایقتان بسیار متنوع است.

استان کهگیلویه و بویراحمد عنوان مقصد گردشگران جنوب کشور در قلب زاگرس قرارگرفته است که در فصول مختلف سال دارای جاذبه‌های فراوانی است.

استان کهگیلویه و بویراحمد با داشتن پیست اسکی کاکان در شمال یاسوج، مناطق کوهستانی شهر سی سخت، ساحل سد کوثر، روستای پلکانی ما رین، شهر تاریخی بلاد شاپور دهدشت و ده‌ها جاذبه تاریخی و طبیعی به گفته کارشناسان دارای ظرفیت‌های فراوان پیدا و پنهان برای زمستان‌گردی است.

بر اساس آخرین آمارها، سالانه بیش از ۳میلیون نفر از جاذبه‌های گردشگری کهگیلویه و بویراحمد دیدن می‌کنند که بخش عمده‌ای از آن مربوط به فصول بهار و تابستان است.

مناطق کوهستانی شهر سی‌سخت

کوه‌گل بخشی از طبیعت منطقه‌ی کوهستانی دنا است که در شهر زیبای سی سخت قرار دارد، در این ناحیه دریاچه‌های گوناگونی و فصلی وجود دارد، دریاچه کوه گل دریاچه‌ای فصلی بوده و در فصل زمستان تا اوایل بهار براثر بارش باران و ذوب شدن برف‌هایی که بر ارتفاعات دنا جای خوش کرده‌اند پر از آب می‌شوند و تا اواخر تابستان نیز وجود دارد.

دریاچه‌ی کوه یکی از زیباترین جاذبه‌های طبیعی دنا به شمار می‌رود که نام آن نگین زیبای دنا گذاشته‌اند، این دریاچه با مساحتی حدود نیم هکتار و عمقی برابر ۱۵ متر، باعث پدید آمدن طبیعت و اکوسیستم جذابی در اطراف خود شده است.

پیست اسکی کاکان

پیست اسکی کاکان در دامنه‌های رشته‌کوه زاگرس و قله دنا در ارتفاع ۲ هزار و ۶۰۰ متری در ۱۸ کیلومتری شمال شهر یاسوج در دهستان کاکان واقع‌شده است.

طول مفید پیست کاکان ۶۰۰ متر و عرض آن ۱۵۰ متر است.

این پیست یکی از زیباترین پیست‌های اسکی در جنوب کشور است که در سال ۱۳۷۳ با نصب یک دستگاه بالابر افتتاح شد و سپس تا سال ۸۴ امکانات آن با سه تله‌اسکی شامل یک دستگاه بالابر برای افراد مبتدی و ۲ دستگاه بالابر اسکی‌بازان حرفه‌ای افزایش یافت.

با آغاز اولین بارش برف زمستانه در کوه‌های دنا، پیست اسکی دنا میزبان هزاران دوستدار ورزش‌های زمستانی تا نیمه اردیبهشت‌ماه سال بعد است.

ساحل سد کوثر

طبیعت بکر مجاور دریاچه سد کوثر افزون بر هوای دلپذیر و میزبانی از پرندگان مهاجر آسیایی یکی از مکان‌هایی است که می‌تواند مقصد زمستان گردی باشد.

هم‌اکنون صدها پرنده مهاجر از سیبری و آسیای میانه در آبگیرهای سواحل سد کوثر زمستان گذرانی می‌کنند.

سد کوثر برای تأمین آب آشامیدنی ۲ میلیون نفر از مردم استان‌های جنوبی کشور ازجمله خوزستان، هرمزگان، بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد ساخته‌شده است،

امکان قایق‌سواری و ماهیگیری تکمیل‌کننده جاذبه‌های گردشگری ساحل سد کوثر است.

محل سد در تنگه بسیار باریکی است و عرض تنگه در کف در تراز ۵۰۰ و حدود ۱۰ متر و تکیه‌گاه‌های سد تا تراز ۵۷۵ متر دارای شیب بسیار تند ۸۰ درجه است به‌طوری‌که بدنه سد کوثر نیز خود جاذبه دیدنی است.

این سد از آب رودخانه خیرآباد و شاخه‌های شاه بهرام و دهدشت (سیدآباد) تشکیل‌شده که آب آن‌ها از رشته‌کوه‌های زاگرس در مناطق طسوج، دشت راق، دیلگان و چشمه بلقیس چرام سرچشمه می‌گیرد.

باغ‌ چشمه بلقیس

باغ تاریخی چشمه بلقیس چرام یکی از جاذبه‌های گردشگری مفرح و چشم‌نواز مناطق گرمسیری کهگیلویه و بویراحمد در زمستان است.

باغ بلقیس چرام، چشمه آبی است که کلان باغی از انواع درختان مثمر و کاج‌های سرب فلک کشیده با منظرگاهی چشم‌نواز، چشم هر رهگذری در مسیر گچساران به دهدشت را به تماشای این‌همه زیبایی و سرمستی طبیعت وامی‌دارد.

روستای تاریخی با بافت پلکانی مارین

روستای مارین در ۳۰ کیلومتری شمال شهر دو گنبدان مرکز گچساران نیز به‌عنوان ماسوله جنوب با رنگین‌کمانی از جاذبه‌های طبیعی، تاریخی و مذهبی یکی از کانون‌های گردشگری در جنوب کهگیلویه و بویراحمد است.

وجود باغ‌های انبوه گرداگرد خانه‌های کوچک پلکانی، هر تازه‌واردی را به حیرت وامی‌دارد و این طبیعت سحرآمیز ویژگی خاصی به این روستای هدف گردشگری بخشیده است.

آب‌وهوای مفرح و باغ‌های میوه‌های رنگارنگ، ما رین را به بهشت گمشده جنوب ایران معروف کرده و این روستا همه‌ساله در فصل زمستان بهار و میزبان گردشگران از تمام نقاط کشور است.

نقش برجسته‌های تنگ سولک

۱۳ نقش برجسته و کتیبه بر روی پنج قطعه‌سنگ جداگانه حجاری‌شده یادگار دوره اشکانی در تنگ سولک یکی از جاذبه‌های تاریخی است که می‌تواند جهانگردان را نیز جذب کند.

نقوش برجسته تنگ سولک صحنه‌های گوناگونی از آیین‌های باشکوه باستانی، نمادهای دینی، رزم‌های سواره‌نظام و پیاده‌نظام، تاج‌گذاری و گرفتن حلقه قدرت در حضور خدایان، شکار شاهی، خوش‌آمد گویی و دیگر جلوه‌های زندگی اشرافی را در دل کوهستان به نمایش گذاشته است.

تنگ سولک در غرب تنگ بجک و در نزدیکی شهر لیکک مرکز شهرستان بهمئی از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد.

برنامه‌های جذب گردشگر

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کهگیلویه و بویراحمد گفت: «ایجاد اقامتگاه‌های بوم‌گردی، برپایی جشنواره در زمستان، تقویت زیرساخت‌های پذیرش گردشگر مانند اردوگاه‌های رفاهی و تفریحی و برگزاری بازارچه‌های صنایع‌دستی از برنامه‌ها این اداره کل برای رونق صنعت گردشگری در کهگیلویه و بویراحمد است.»

مجید صفایی با اشاره به وجود بیش از ۲ هزار جاذبه طبیعی و تاریخی در استان کهگیلویه و بویراحمد افزود: «صنعت گردشگری به‌عنوان یکی از ظرفیت‌های اصلی استان برای توسعه پایدار و ایجاد فرصت‌های شغلی است که جشنواره‌های برفی، غذا، موسیقی و بازارچه‌های صنایع‌دستی فرصتی برای معرفی جاذبه‌ها و درآمدزایی برای مردم منطقه است.»

او تصریح کرد: «برپایی جشنواره‌ها ضمن اینکه فرصت احیای خرده‌فرهنگ‌های کهن هر منطقه چون غذاهای محلی، آواها و نواها و سنت‌ها را فراهم می‌کند، منجر به شادی و نشاط اجتماعی نیز می‌شود.»

* گزارش: علی‌اکبر پاک

از صفر تا صد ساخت سماور خمره‌ای ورشو در بروجرد

رواج صنعت ورشوسازی در بروجرد و قدمت بالای آن در این شهر، به گونه‌ای است که به عنوان مهد این هنر در ایران شناخته شده است و شهرستان بروجرد، در سال ۱۳۹۸ به عنوان شهرملی ورشو ثبت گردید و فنون ساخت سماور خمره‌ای ورشو بروجرد در سال ۱۳۹۹ در فهرست آثار ملی کشور جا گرفت.

تغییر ماهیت سبک‌های زندگی مدرن، موجب شده تا جایگاه صنایع دستی در زندگی نیز دچار تغییر و تحول شود، به گونه‌ای که گرایش به صنایع دستی، صرفا جنبه‌ی تزئینی و فانتزی پیدا کرده است و نه کاربردی. بر این اساس و همچنین به دلیل هزینه گزاف خرید اقلام دست‌سازِ ورشو و ورود نمونه‌های خارجی در بازار مصرف، می‌توان گفت که امروزه هنر ورشوسازی، از جمله هنر ساخت سماور ورشو به‌تدریج با کم‌توجهی مواجه شده است.

سماور خمره‌ای ورشو یکی از دست ساخته‌های سنتی شهرستان بروجرد در استان لرستان است. ورشوسازی صنعتی است که در لرستان سابقه چند صدساله دارد. ورشو در واقع نوعی فلز سفید است که همچون نقره به نظر رسیده و از ترکیب ۲۰درصد نیکل، ۳۵درصد روی و ۴۵درصد مس تشکیل می‌شود.

این فلز، قابلیت چکش‌خواری و همچنین نقطه ذوب پایینی دارد. ورق‌های ورشو با استفاده از فن چکش‌کاری و خم‌کاری با دستگاه‌های ساده و نیروی بازوی هنرمند، به آثاری همچون سینی، دیس، بشقاب، قاشق و چنگال، سماور، قوری، زیر سماوری، چای‌دان، قندان، استکان، گلاب‌پاش، آفتابه لگن، سرمه‌دان و … تبدیل شده و عرضه می‌شوند.

ساخت قطعات سماور خمره‌ای در چند مرحله انجام می‌گیرد که در تمام این مراحل عملِ برش ورشو، حرارت دادن، چکش کاری و تمیزکاری به صورت یکسان برای همۀ قطعات تکرار می‌شود.

در قدم اول طرح سماور بر اساس اندازه دلخواه بر روی کاغذ کشیده شده و سپس ساخت آن توسط هنرمند ورشو ساز شروع می‌شود. به دلیل وارد نشدن ورق ورشو به ایران، برای تهیه مواد اولیه، جهت برش و ساخت سماور، از سینی‌های قدیمی و بزرگ که به هر دلیلی آسیب دیده‌اند، استفاده می‌شود. به این صورت که لبۀ دالبری سینی‌ها را برش داده و در صورت انحنای کف‌سینی اندکی عمل چکش کاری بر روی آن صورت می‌گیرد تا سطح مستطیل شکل و صاف به دست آید. برش‌کاری در گذشته به وسیله قیچی‌های مخصوص و در حال حاضر به وسیلۀ دستگاه برش صورت می‌گیرد.

مرحلۀ نخست: بدنه یا تنه‌ی سماور اولین قطع‌ه‌ای است که ساخته می‌شود. استاد ورشوساز، اندازه‌های مورد نظر بر اساس قالب بدنه و یا تنه را بر روی صفحه آماده شده از سینی‌های کهنه، با دقت علامت‌گذاری کرده و با قیچی برش می‌زند.

بعد از انجام عملیات برش تنه سماور بر روی لبه‌های عرضی آن، که در ابتدا به شکل یک ورق مستطیل است، چند دندانه به وسیله قیچی به وجود می‌آید. سپس دندانه‌ها را در هم فرو کرده تا ورق مستطیل به ورق استوانه‌ای مبدل شود.

بعد از اتصال دندانه‌ها و تشکیل استوانۀ بدنه سماور، محل اتصال دندانه‌ها را به وسیله قالب تنه میله قطور فلزی که برای ثابت نگه‌داشتن، آن را با فشار درون ظرف استوانه‌ای شکل که از گِل‌رس پر شده است، فرو می‌برند و ضربات چکش، محکم کرده تا دندانه‌ها به خوبی درون هم رفته و شکل بدنه سماور اصطلاحاً گرد شود. حالا نوبت به لحیم کاری محل اتصال دندانه‌ها می‌رسد، برای این منظور، ابتدا ورقی نازک از جنس برنج را بریده و با ضربات چکش تخت می‌کنند تا نازک شده و زودتر ذوب شود. بیرون بدنه سماور (استوانه) بر روی محل اتصال دندانه‌ها را، پودر تنه‌کار و داخل بدنه استونه‌ای شکل سماور بر روی محل اتصال را، ورق بریده شده برنج-به اندازه چند میلیمتر و پودر تنه‌کار، می‌ریزند و سپس آن را درون کورۀ دستی که به وسیله ذغال افروخته می‌شود، می‌گذارند. تا تکه‌های برنج ذوب شده و دندانه‌ها بر روی هم جوش بخورد.

بعد از انجام این عملیات، استاد کار هنرمند مقداری صبر کرده تا دمای استوانه پایین بیاید و سرد بشود، سپس به وسیله قالب تنه، و با کمک ضربات چکش، محل جوش و اتصال دندانه‌ها را صاف و یک دست می‌کنند. بدنه سماور در اثر چکش‌کاری دچار شکنندگی می‌شود. برای رفع این نقص، بدنه را دوباره حرارت داده و سپس، آن را درون ظرف آب سرد فرو برده تا سرد بشود. و خشکی و شکنندگی آن کاهش پیدا بکند. عمل حرارت دادن و سرد کردن به وسیله آب سرد تا پایان عملیات ساخت سماور به صورت مستمر انجام می‌شود.

در ادامۀ کار ساخت سماور خمره‌ای، قسمت‌هایی از بدنه به وسیلۀ پرگار خط‌کشی شده و از روی خطوط مشخص شده و به وسیله ضربات چکش، عمل جمع شدن و باز شدن بدنه انجام می‌شود. جمع شدن بدنه سماور به وسیله پایین و یا انتهای چکش و باز شدن بدنه، به وسیله بالای چکش شکل می‌گیرد.

بعد از جمع شدن انت‌ها و ابتدای بدنه سماور که اصلی‌ترین قسمت آن محسوب می‌شود، استادکار ساعت‌ها و به طور حساب شده و بر اساس ضربات یکنواخت و فنی، بدنه سماور را آن‌گونه که می‌خواهد، شکل می‌دهد. عمل حرارت دادن و سرد کردن همچنان در بین کار و به صورت مستمر انجام می‌شود. چکش‌کاری تا زمانی ادامه می‌یابد که تنۀ سماور حالت خمره‌ای به خود بگیرد.

بعد از ساعت‌ها تلاش بی‌وقفه و شکل گیری نهایی بدنۀ سماور، استاد سماورساز با سوهان مخصوص زبری‌ها و جای ضربات چکش را صاف کرده تا سطح بدنه سماور صاف و یک‌دست بشود. حالا نوبت به زدودن لکه‌ها و سوخته‌های روی بدنه است که در اثر حرارت و چکش‌کاری به وجود آمده‌اند. برای رفع لکه‌ها، بدنه سماور را درون ظرفی پلاستیکی که از جوهرنمک ۳۰ درصد پرشده است، فرو برده و بعد از چند دقیقه آن را خارج کرده و با آب شستشو می‌دهند. سپس آن را با یک تکه پارچه پاک می‌کنند. بعد از این مرحله مجدداً عملیات چکش‌کاری بر روی بدنه به صورت منظم و متوالی آغاز می‌شود. تمیز کردن ورشو به وسیله جوهر نمک باعث می‌شود که اثر ضربات چکش مشخص شده و استادکار ضربات را به صورت یکنواخت و منظم بر روی بدنه، فرود بیاورد. بعد از چکش کاری تمام سطح بدنه سماور نوبت به سوهان‌کاری مجدد می‌رسد. به این ترتیب که تمام سطح بدنه سوهان کاری می‌شود.

بعد از ساخت بدنه سماور، نوبت به ساخت دیگر اجزا سماور می‌رسد. قدم بعدی، ساختن رابطی است که روزنه‌های هواکش روی آن تعبیه می‌شوند و در واقع کار اتصال بدنه به پایه سماور را انجام می‌دهد.

مرحله دوم: برای ساخت رابط بین بدنه و پایه، مانند مرحله پیش عملیات اندازه گذاری، برش، دندانه کردن، لحیم کاری، تشکیل استوانه، خط کشی بعضی خطوط با پرگار، حالت دهی و باز و جمع کردن به وسیله چکش‌کاری، حرارت‌دهی و سردکردن، شستشو با جوهرنمک و در نهایت، سوهان‌کاری، طبق روال، انجام می‌گیرد.

بعد از ساخت بدنه و رابط نوبت به ساخت بالای بدنه می‌رسد. این قسمت در واقع لبۀ زه‌مانندی است که برای زیباتر شدن بدنه ساخته می‌شود.

مرحله سوم: ساخت طوقه با لبۀ دالبری برای بالای بدنه با طراحی استاد سماورساز اجرا می‌شود. بدین‌گونه که اکثر عملیات صورت گرفته در مراحل پیش شامل اندازه‌گذاری، برش، خط‌کشی بعضی خطوط با پرگار، حالت‌دهی و باز و جمع کردن به وسیله چکش‌کاری، حرارت‌دهی و سرد کردن، شستشو با جوهرنمک و در نهایت، سوهان‌کاری، انجام می‌شود. در این مرحله، تکنیک دندانه‌کردن و لحیم‌کاری صورت نمی‌گیرد. به دلیل اینکه برش ورق ورشو به صورت دایره‌ای شکل است و دارای حجم و بُعد نیست. بعد از برش و مشخص کردن خطوط به وسیلۀ پرگار وسط ورق دایره‌ای به وسیله انبر خالی شده و لبۀ خالی شده به وسیله چکش حالت می‌گیرد و به سمت بالا بر می‌گردد. سپس دالبرهایی به وسیله شابلون و پرگار در اطراف آن کشیده شده و بعد دالبرها به وسیله قیچی برش می‌خورند و سوهان‌کاری می‌شوند. استاد ورشوساز بر روی دالبرها و به وسیلۀ سمبه نقش می‌اندازد.

مرحله چهارم: در این مرحله استادکار به ساخت بادگیر جایی که قوری روی سماور قرار می‌گیرد می‌پردازد. بادگیر از دو قسمت تشکیل شده است. ۱) ابتدا بعد از عملیات اندازه‌گذاری، برش، دندانه‌کردن، سفت‌کاری، لحیم‌کاری، تشکیل استوانه، خط‌کشی بعضی خطوط با پرگار، حالت دهی و باز و جمع کردن به وسیله چکش کاری، حرارت دهی و سرد کردن، شستشو با جوهر نمک و در نهایت، سوهان کاری، طبق روال، انجام می‌شود. ۲)سپس قاب دایره‌ای شکلی به همان صورت که در مرحلۀ سوم گفته شد ساخته شده و بر روی بادگیر قرار می‌گیرد. و بعد لبه‌های قاب بر روی لبۀ بادگیر پرچ می‌شود. قاب دایره‌ای‌شکل به دلیل استحکام بیشتر بادگیر ساخته شده و همچنین باعث می‌شود که انواع قوری از جمله کوچک و بزرگ، راحت‌تر بر روی آن قرار بگیرند.

مرحله پنجم: اکنون نوبت به ساخت درب سماور می‌رسد. درب سماور در سه مرحله ساخته می‌شود: برای ساخت آن، ۱) ابتدا به اندازه مناسب بدنه سماور، ورق ورشو به صورت دایره‌ای شکل برش داده شده و سپس به اندازه دهانه پایین بادگیر- جایی که بر روی درب قرار می‌گیرد. طرح دایره‌ای به وسیله پرگار بر روی آن رسم می‌شود. سپس عملیات خط کشی بعضی خطوط با پرگار، حالت دهی و باز و جمع کردن به وسیله چکش کاری، حرارت دهی و سرد کردن، شستشو با جوهر نمک و در نهایت، سوهان‌کاری، طبق روال، انجام می‌شود. بعد از فرم دهی درب سماور، محل قرارگیری بادگیر بر روی آن را با پرگار مشخص کرده و برش می‌دهند تا محل قرار گرفتن بادگیر سوراخ بشود. ۲) برای اتصال بادگیر به درب سماور، استادکار پایۀ استوانه‌ای شکل را همان‌گونه که قبلا گفته شد ساخته و اجرا می‌کند. و در نهایت لبه‌های پایه بادگیر و درب سماور را به وسیلۀ ضربات چکش بر روی هم پرچ می‌کند. ۳) حالا نوبت ساخت (شرفه) پایه‌ای است که برای اتصال درب سماور به طوقۀ دالبری که قبلا ساخته شد، پایه را مبنی بر استوانه‌هایی که قبلا برای دیگر اجزا سماور، تهیه شد، می‌سازند. بعد از اتصال هر سه قسمت درب سماور به وسیله پرچ کردن و ضربات چکش، آن را به قسمت دالبری اضافه کرده و درب سماور را آماده می‌کنند.

مرحله ششم: ساخت تنوره توسط استاد کار مرحلۀ بعدی است. به دلیل اینکه، تنوره در معرض حرارت قرار دارد و دیده نمی‌شود، آن را از ورق ضخیم‌تری از آلیاژ برنج می‌سازند. تنوره از دو قسمت استوانه‌ای شکل ساخته شده و در نهایت به هم جوش داده می‌شود. هر دو استوانه به همان شیوۀ قطعات قبلی ساخته شده و جوش می‌خورند. از آنجایی که تنوره از داخل به ذغال و از قسمت بدنه بیرونی با آب در تماس است باید به گونه‌ای ساخته شده و جوش بخورد که آب به هیچ عنوان درون ذغال و آتش نفوذ نکند و موجب خاموش شدن آن نشود.

مرحله هفتم: بعد از انجام مراحل فوق نوبت به ساخت قطعاتی می‌رسد که به صورت ریخته‌گری و در کارگاه‌ها تولید و ساخته می‌شوند، مانند: کَعب (پایه سماور)، شیر سماور، بخارگیر و دستگیره‌ها.

برای تولید قطعات ریخته‌گری، ابتدا ضایعات ورشو که اصطلاحا دَمِ‌قیچی هستند، را در کوره‌های ریخته‌گری و در دمای حدودا ۷۰۰ درجه به صورت مذاب درآورده و سپس در قالب‌های مخصوص می‌ریزند. بعد از آماده شدن قطعات ریخته‌گری، اضافات آن‌ها به وسیله سمباده و سوهان‌کشی پاک شده و از بین می‌رود تا سطح آن صاف و صیقلی بشود.

مرحله هشتم: در این مرحله از کار تمامی قطعات ساخته شده به وسیله دستگاه چرخ‌کاری و ابزار مخصوص (رنده) لایه‌برداری، صاف و براق می‌شوند. بعد از چرخ‌کاری همه قطعات مجددا، سمباده‌کشی شده تا خط و خشِ به جا مانده در اثر رنده‌ها از بین رفته و سطوح کاملا صاف و صیقلی شود. واکس‌زنی به وسیله دستگاه فرچه، و با واکس مخصوص، آخرین مرحله برای صاف و آیینه‌ای شدن قطعات است.

مرحله نهم: ساخت دو شرفه (اتصالی استوانه‌ای شکل) برای بالا و پایین رابط بین کعب (پایه چهارگوش سماور) و بدنه سماور، که در مرحله دوم ساخته شد. در واقع دو شرفه در پایین و بالای رابط جوش می‌خورند و سپس از بالا به بدنه و تنۀ سماور و از پایین به کعب متصل می‌شوند بدون جوشکاری و تنها از طریق پرچ کردن لبه‌ها به همدیگر در انتهای رابط و جایی که شرفه به کعب (پایه سماور) متصل می‌شود و بعد تنوره بر روی آن قرار می‌گیرد یک ورقه گالوانیزه تعبیه شده و به وسیله سوهان سوراخ‌کاری می‌شود. این قسمت محل قرارگیری ذغال است.

برای بقیه تزیینات روی سماور که جنبۀ کاربردی نیز دارند، مانند سوراخ‌های روی بادگیر که برای بیرون رفتن بخار آب و حرارت استفاده می‌شوند از ابزاری مثل سوهان استفاده می‌شود.

مرحله دهم: اکنون که دیگر تمام اجزا سماور آماده شده است، نوبت به این رسیده که با اتصال همۀ قطعات، سماور آماده بشود. شیر سماور، دستۀ درب سماور، دستۀ بدنه سماور، درب انتهایی کعب (جایی که خاکستر در آن جمع می‌شود) و درب دریچه خروج بخار آب بر روی درب سماور، همه از اجزایی است که با روش پرچ شدن و یا آب کاری برنج (لحیم)، جهت جوش، بر روی سماور نصب می‌شوند.

بعد از نصب همه قطعات بیرونی سماور نوبت به تنوره می‌رسد، جهت این کار تنوره را با خمیری از گل‌رس به انتهای سماور می‌چسبانند و محکم می‌کنند تا تنوره هنگام ریختن سرب مذاب جابه‌جا نشود. سپس سرب مذاب را درون سماور خمره‌ای ریخته تا بعد از سرد و سخت شدن تنوره را محکم بگیرد.

ساخت سماور زغالی خمره‌ای ورشو به شیوه سنتی به اتمام رسیده و حالا دیگر آماده بهره‌برداری است.

* گزارش از زهره رستگارفرد، کارشناس‌ارشد ایران‌شناسی

کشورهایی که هنوز گردشگران را راه نمی‌دهند

شماری از کشورها هنوز به دلیل مقررات جلوگیری از ابتلا به کرونا و یا به دلیل افزایش آمار ابتلا به سویه «اُمیکرون» مرزهایشان را به روی گردشگران خارجی بسته‌اند.

به نقل از نشنال،‌  ظهور سویه «اُمیکرون» ویروس کرونا تغییراتی در سطح جهانی ایجاد کرد؛‌ به نحوی که شماری از کشورها ناچار به اعلام تعطیلی موقتی مرزها شدند و برخی دیگر نیز محدودیت‌ها برای پذیرش بازدیدکنندگان خارجی را بار دیگر به اجرا گذاشتند.

چین

مرزهای چین از زمان شیوع ویروس کرونا تقریبا به روی تمامی گردشگران بسته شده است. در موارد خاصی امکان ورود به چین وجود دارد اما این مختص سفرهای دیپلماتیک،‌ مسافران دارنده مجوز معتبر کار در چین،‌ دارندگان مجوز معتبر ورود به دلیل مشکلات شخصی و یا سفر با اهداف انسان‌دوستانه است. سفر برای بازدید از دیوار بزرگ چین، شهر ممنوعه در پکن یا ارتش سفالین در حال حاضر ممنوع است.

مسافران خارجی که واجد شرایط برای ورود به چین هستند نیز باید مقررات خاصی را رعایت کنند که از جمله آن‌ها به لزوم سپری کردن قرنطینه ۱۴ روزه پیش از سفر می‌توان اشاره کرد.

با وجود چنین محدودیت‌ها و قرنطینه‌هایی که در نقاط مختلف چین پس از گزارش ابتلا به کرونا به اجرا درمی‌آید،‌ به نظر نمی‌رسد در آینده نزدیک بتوان دست کم برای اهداف گردشگری شاهد بازگشایی مرزهای این کشور بود.

نیوزیلند

نیوزیلند یکی از سختگیرانه‌ترین مقررات مربوط به کرونا را به منظور جلوگیری از شیوع ویروس کرونا وضع کرده است. از زمانی که مرزهای این کشور تقریبا به روی تمامی مسافران بسته شده حدود دو سال گذشته است و به نظر نمی‌رسد که به این زودی‌ها هم تغییری در این وضعیت ایجاد شود.

در ماه دسامبر، مقام‌های نیوزیلند روند بازگشایی تدریجی مرزها و همچنین سفر بدون قرنطینه برای نیوزیلندی‌های ساکن استرالیا را که قرار بود این ماه اجرا شود به دلیل ظهور ویروس کرونا به تعویق انداختند.

این تعویق برنامه سبب ایجاد ابهام درباره احتمال اجرای برنامه‌های نیوزیلند برای بازگشایی مرزها به روی مسافران خارجی از آوریل پیش رو شده است.

تایوان

سفر به تایوان، در آینده نزدیک برای بازدید از طبیعت این جزیره و مقاصد گردشگران و کاخ موزه ملی سلطنتی آن  که بزرگ‌ترین آثار تاریخی سلطنتی چین را در خود جای داده است، امکان‌پذیر نخواهد بود.

این کشور از زمان آغاز همه‌گیری ویروس کرونا قوانین سختگیرانه‌ای برای ورود به کشور به اجرا گذاشته است که به موجب آن‌ها، در حال حاضر فقط گروه‌های محدودی از مسافران خارجی امکان ورود به کشور را دارند. از جمله مسافران واجد شرایط برای ورود به این کشور به ساکنان، مسافران خارجی که فرزند و یا همسر شهروندان تایوانی هستند و برخی از شاغلان خارجی می‌توان اشاره کرد. اما حتی برای این گروه از افراد نیز پروتکل‌های سختگیرانه‌ و لزوم سپری کردن دوران قرنطینه وجود دارد.

در حال حاضر عملا سفرهای گردشگری در تایوان امکان‌پذیر نیست چراکه صدرو ویزاهای گردشگری متوقف شده است.

فیلیپین

به رغم طرح‌هایی که در دسامبر سال گذشته برای بازگشایی مرزهای این کشور به روی مسافران واکسینه‌شده برخی از کشورها رونمایی شد، سفر به فیلیپین همچنان به دلیل ظهور سویه «اُمیکرون» امکان‌پذیر نیست.

در پنجشنبه اخیر، مقام‌های فیلیپین از افزایش آمار ابتلا به ویروس کرونا در این کشور خبر دادند. مقرراتی که برای توقف شیوع ویروس کرونا در این کشور به اجرا گذاشته شده است،‌ تاحد بسیار زیادی سبب رکود گردشگری بین‌المللی این کشور شده است.

در حال حاضر ورود به فیلیپین برای شهروندان و گروه محدودی از مسافران خارجی که اغلب ساکن این کشور هستند و یا همسر یا فرزند یک شهروند فیلیپینی هستند امکان‌پذیر است. صدور ویزای گردشگری متوقف شده است، بنابراین سفر برای بازدید از مکان‌های دیدنی فیلیپین تا اطلاع ثانوی غیرممکن است.

مراکش

مراکش قرن‌های متمادی است که از گزینه‌های محبوب گردشگران بوده است. اما به دلیل ممنوعیت سفری موقتی که مقام‌های این کشور از زمان آغاز همه‌گیری ویروس کرونا به اجرا گذاشته‌اند، در حال حاضر سفر به این کشور متوقف شده است.

در ماه نوامبر مقام‌های این کشور تمامی پروازهای مسافربری تجاری مستقیم به مراکش را به حالت تعلیق درآورند. این ممنوعیت دست کم تا ۳۱ ژانویه ادامه خواهد داشت. این اقدام فقط یکی از تمهیداتی است که مقام‌های این کشور از زمان آغاز همه‌گیری کرونا به اجرا گذاشته‌اند.

زمانی که پروازها از سرگرفته شوند، برخی از مسافران می‌توانند از مراکش تحت شرایط خاصی بازدید کنند.

منبع: ایسنا