آشنایی با مشاغل سنتی سمنان (بخش دوم)

از شغل‌هایی که امروزه آثاری از آن‌ها باقی نمانده و می‌توان گفت منسوخ شده‌اند، عبارت‌اند از: نعل‌بندی، پالان‌دوزی، کِناسی (تخلیه چاه)، چیتگری، بست‌زنی (بندزنی ظروف چینی)، دوزکی کشی (دوخت نوار دور گیوه)، آلو ونه دوژ (وصله کردن گیوه با پنبه)، خشت‌مالی، چلنگری، خراطی (چوب‌تراشی)، صباغی، کوزه‌گری، آسیابانی، اَنبان‌دوزی، باروت کوبی، پنبه‌زنی (حلاجی)، تفنگ‌سازی، چاروق‌دوزی و…

در بخش نخست گزارش، شماری از مشاغل سنتی سمنان از جمله شیرمال پزی، خشت‌مالی، دباغی و چلنگری معرفی شد و در این گزارش، سایر مشاغل سنتی سمنان معرفی می‌شود.

رنگرزی (صباغی) 

رنگرزی هم جزء مشاغل سختی بود که در گذشته عده‌ای به آن اشتغال داشتند. آن‌ها پارچه‌ها و نخ و مخصوصاً پشم مربوط به کارگاه‌های قالی‌بافی و نمدمالی را رنگ می‌کردند. رنگرزها دارای کارگاه‌هایی بودند که دارای چند دیگ مسی بر روی کوره‌ها بود و در آن‌ها نخ و پشم را به رنگ‌های مختلف در می‌آوردند.

نحوه کار بدین صورت بود که پارچه یا پشم و نخ را در دیگ‌ها ریخته و به اندازه کافی آب به آن می‌افزودند تا کاملاً خیس بخورد، سپس زیر دیگ را روشن کرده تا محتویات دیگ به جوش بیاید. سپس رنگ مورد نظر را به آن اضافه کرده، مدتی محتویات دیگ در رنگ جوش می‌خورد. استاد رنگرز گاه‌گاهی با چوب‌دستی مخصوص، محتویات داخل دیگ را به هم می‌زد تا تمام نسوج نخ یا پشم رنگ بگیرد.

هنر مهم رنگرزان استفاده آن‌ها از رنگ‌های گیاهی بود. در گذشته مواد اولیه فرش‌ها و گلیم‌ها و پرده‌ها به‌ویژه پرده‌های نقش‌دار، با رنگ‌های گیاهی رنگ می‌شد. رنگرزان از پوست انار، برگ درخت گردو، پوست پیاز، ریشه روناس استفاده می‌کردند.

قهوه‌خانه

قهوه‌خانه در بازار، میدان، راهروی ورودی کاروانسراها و جاهای شلوغ دایر می‌شد. سماور زغالی بزرگ، کتری بزرگ، قوری بزرگ، منقل، استکان، نعلبکی و زیردستی از وسایل کار قهوه‌خانه بود. شاگردان قهوه‌خانه‌ها و قهوه‌چی‌های سیار، به کسبه چای می‌دادند. مثلاً یک قهوه‌خانه در میدان سمنان (میدان دکتر علی شریعتی) وجود داشت. با توجه به اینکه این میدان بارانداز شهر بود، برای خودش غوغایی داشت. قیل و قال دلالان، نعره شتران، بع بع گوسفندان با هم شنیده می‌شد. به قهوه‌خانه همه جور آدم مراجعه می‌کرد و با هم اختلاط و گفتگوهای گوناگونی می‌کردند.

نکته جالب این بود، افرادی که می‌خواستند برای مهمان خود ارزش قائل شوند، با چای دارچین که قیمت آن اندکی از چای معمولی بیشتر بود، پذیرایی می‌کردند.

یک قهوه‌خانه دیگر در بلوار حکیم الهی در سمت راست پل هوایی وجود داشت که علاوه بر مشتریان عادی و مسافران و رهگذران، پاتوق کشاورزان زحمتکش آن خطه، مخصوصاً کشاورزان آبخور استخر کوشمغان بود که در ساعت‌های معین، عده زیادی در آنجا جمع می‌شدند و علاوه بر رفع خستگی با هم گفت‌وگو و تبادل نظر می‌کردند که متأسفانه در حال حاضر اثری از آن فضا و آن افراد نیست.

سلمانی

به کسی که در مغازه به کار اصلاح موهای سر و صورت مردم می‌پرداخت، سلمانی می‌گفتند. ابزار کار آن‌ها یک آینه بزرگ، صندلی دسته‌دار، ماشین دستی اصلاح سر و صورت با شانه‌های صفر، یک، دو، سه و چهار و تیغ بود. که تیغ آن‌ها مثل تیغ امروزی نبود، تیغ آن‌ها شامل یک تیغه بزرگ و یک دسته‌ای بود که تیغه در دسته تا می‌شد. یک قطعه نوار چرمی به طول ۴۰ الی ۵۰ سانتی‌متر و عرض ۷ تا ۸ سانتی‌متر، یک چراغ الکلی فلزی شامل یک مخزن الکل و یک فتیله بود و یک پمپ باد لاستیکی کوچک به این چراغ وصل بود و هنگام کار شعله آن روشن بود و سلمانی با زدن پمپ، ماشین اصلاحش را به شعله نزدیک کرده و آن را ضدعفونی می‌کرد. سلمانی یک پارچه سفیدی به‌صورت پیش‌بند به گردن کسی که می‌خواست سر و صورتش را اصلاح کند، می‌بست که موهای تراشیده شده در آن جمع شود. سلمانی یک قطعه تخته نیز داشت که روی دو دسته صندلی می‌گذاشت تا راحت‌تر بتواند سر کودکان را نیز اصلاح کند.

سلمانی دوره گرد

اشخاصی نیز با لوازم کمتری به‌طور دوره گرد به کار سلمانی مشغول بودند. آنان برای به دست آوردن لقمه نانی به راه می‌افتادند و بیشتر دور و بر قهوه‌خانه‌ها، میدان‌ها، حول و حوش کاروانسراها، چهارراه، کوچه‌باغ‌ها به هر کجا که گمان می‌کردند، مشتری وجود دارد، سر می‌زدند و از این طریق امرار معاش می‌کردند. دلاک‌ها و سلمانی‌ها هزار کاره بودند. هم در حمام مردان را حجامت می‌کردند و هم پسر بچه‌ها را ختنه می‌کردند و هم دندان می‌کشیدند. در حال حاضر دیگر هیچ اثری از آن‌ها نیست.

پشکل جمع‌کنی

البته این کار به‌عنوان شغل مستقلی نبوده و معمولاً پسر بچه‌ها و نوجوانانی که در حال تحصیل نبودند، برای اینکه در اقتصاد خانواده تأثیر داشته باشند به این کار می‌پرداختند. به این صورت که یک چادرشب بزرگ «پرزینا» را برداشته، دو طرفه آن را به کمر می‌بستند و دو طرف دیگر آن را به‌صورت حلقه گره زده به گردن می‌انداختند و در کوچه‌باغ‌ها که محل عبور خر و قاطر و گوسفند بود، با دقت تمام، پشکل‌ها را جمع می‌کردند و داخل آن می‌ریختند. علاوه بر پشکل، خرده هیزم جمع‌آوری می‌کردند تا در تهیه آتش مورد استفاده قرار گیرد.

پالان‌دوزی و متعلقات آن

پالان، پوشاک ضخیم آکنده از پشم یا کاه یا پوشال است که بر پشت حیوانات بارکش می‌گذارند و بر روی آن بار می‌بندند یا سوار می‌شوند. پالان‌دوزان معمولاً در نزدیکی بازار یا کاروانسراها مغازه‌ای داشتند و به کار پالان‌دوزی می‌پرداختند. سوزن آنان بزرگ و مانند جوال‌دوز بود. از پلاس‌ها و فرش‌های کهنه و پاره شده با مقداری ساقه گندم که با آن «سوالَه» می‌گویند پالان می‌دوختند و می‌فروختند.

نمدمالی (نمه مالی) 

نمدمالی تا چند دهه قبل در سمنان بسیار رایج بود. به‌طوری که در بازار بزرگ سمنان و میدان، مغازه‌های قابل توجهی به نمدمالی مشغول بودند. نمدهای سمنان شهرت خاصی داشت و به علت مرغوبیت آن‌ها که از پشم گوسفندان سنگسری تهیه می‌شد به اقصا نقاط کشور صادر می‌شد. کمان حلاجی و مشته و یک فرش حصیری و یک چوب یا نی، اصلی‌ترین وسایل نمدمالی بود. ابتدا پشم‌های رنگی را به‌صورت فتیله درمی‌آوردند و روی حصیر نقشه‌ای زیبایی درست می‌کردند. بعد با یک چنگک پشم‌های حلاجی شده را به ارتفاع لازم که در تخصص خودشان بود می‌گذاشتند و روی آن را آب می‌پاشیدند و این حصیر محتوی پشم را با مهارت لوله کرده و سه یا چهار نفر شروع به مالیدن نمد می‌کردند.

نمدمالان بر روی زانو می‌نشستند و با آرنج و ساعد به لوله‌های استوانه‌ای نمد فشار می‌آوردند و آن را می‌غلتاندند و همان‌طور به‌صورت نشسته، همراه نمد پیش می‌رفتند. مالیدن نمد به این ترتیب آن‌قدر ادامه می‌یافت تا نمد به هم‌پیوستگی و انسجام و سختی مورد نظر را پیدا کند.

نکته دیدنی در کار نمد مالان، هماهنگی در تمام حرکت پاها و دست‌های آن‌ها بود. روی یک نمد چند نفر با هم کار می‌کردند و هنگام مالیدن نمد، هماهنگ نوای (هی یا علی) از دهان آن‌ها خارج می‌شد که تماشایی بود و با هر بار یا علی گفتن با ساعد دست یا با پا پشم‌های فشرده نمد می‌کوبیدند.

نمدمال‌ها از هفت رنگ نیلی، جوهری (زرد، سبز و نارنجی)، سفید و سیاه برای نماد استفاده می‌کردند.

نمدها بر حسب استفاده بر چند نوع بود، «نمد فرشی» که به‌عنوان فرش از آن بهره می‌بردند، در این نمدها از طرح‌های جالب و دیدنی استفاده می‌شد. «نمد تزئینی» که این نوع نمد برای زینت دادن، زیور کردن و آراستن اتاق‌ها کاربرد داشت و از نظر قیمت دارای ارزش بیشتری بود. نمد تزیینی را در شکل‌های چهارگوش، بیضی و سه‌گوش تولید می‌کردند. نمد تزیینی در پاگردها و نزدیک در یا پنجره‌های بزرگ پهن می‌شد. نمد بیضی که لبه‌های دندانه‌دار داشت، از پرطرفدارترین نمدها بود.

نمدهایی نیز برای پوشش به کار گرفته می‌شد. از این نوع نمدها می‌توان به «نمه چوقا» اشاره کرد که یک نوع لباس یا لحاف ساده برای محافظت چوپانان از سرما در صحرا و بیابان بود.

تولید کلاه نمدی، با اینکه شبیه نمدمالی بود ولی شغلی جدا از نمدمالی محسوب می‌شد.

سایر مشاغل

در سمنان مشاغلی بود که به‌صورت طایفه‌ای به آن اشتغال داشتند و به همین نام معروف بودند. مثل: صابون پزها، باروت‌کوب‌ها، عصارها، قضات، علاف‌ها، قالیباف‌ها، کلاه دوزها، بُقسِمات و کماچ پزها، عطارها، مستوفی‌ها، نمدمال‌ها، نعل‌بندها، دلاک‌ها.

* گزارش از محمد عموزاده، پژوهشگر فرهنگ عامه استان سمنان

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *