چای چورکی، شیرینی مخصوص زنجانی‌ها در سفره‌های افطار

ماه مبارک رمضان علاوه بر سنت‌ها و آیین‌های دینی و معنوی، شیرینی‌ها مخصوصی را بر سفره‌های افطار روزه‌داران می‌آورد بازار پخت نان چایی در زنجان در رمضان رونق می‌گیرد و به هنگام گذر از هر کوی و برزنی مخصوصاً در شهرستان زنجان بوی شیرینی سنتی و مخصوص در ماه مهمانی خدا به مشام می‌رسد. تنوع شیرینی و خوراکی‌های سنتی در استان زنجان، نشات گرفته از آداب و فرهنگ غذایی مردم این سرزمین است. عطر و بوی نان چای نرم، تمام گردشگران را به سمت خود می‌کشاند.

محال است که اهل زنجان باشی و سفره افطارت خالی از شیرینی چای چؤره‌گی باشد هر رهگذری که از کنار مغازه‌های چای چؤره‌گی می‌گذرد قطعاً ایستادن در صف‌های مغازه‌داران را به جان می‌خرد تا سفره افطار را مزین به نانی کند که مخصوص این شهر است نانی که عطر و بوی آن زینت‌بخش سفره‌های این ماه عزیز است. این شیرینی خوشمزه که بیشتر شبیه به نانی شیرین است و شکل خاصی هم دارد. این سوغاتی شیرین که طرفدار بسیاری هم دارد، بیشتر در ماه مبارک رمضان، بیشتر به دلیل تأمین قند خون روزه‌داران در زنجان رایج است.

در زمان‌های قدیم چای چورکی زنجان در تنور تهیه می‌شد و طعم بسیار لذیذی داشت. امروزه با روی کار آمدن انواع فر و شیرینی پزها پخت این نوع شیرینی بسیار ساده‌تر شده است. این شیرینی ظاهری ساده و بیضی‌شکل دارد و روی آن با چند خط موازی و کمی کنجد یا خرفه تزیین‌شده است. یک نوع شیرینی ترد و بیسکویت مانند است و از شیرینی‌های سنتی و معروف زنجان است.

چای چورکی، چورک به زبان ترکی به معنی نان است و درنتیجه چای چورک به معنی نان چایی است که یکی از شیرینی‌های سنتی زنجان است. این شیرینی سنتی زنجان منحصربه‌فرداست و مشابه آن در هیچ کجای کشور طبخ نمی‌شود. این شیرینی نه‌تنها با گذشت زمان در بین مردم کم‌رنگ نشده بلکه استقبال از این نان محلی و شیرینی سنتی و مخصوص زنجان بیشتر از قبل هم شده است. این شیرینی خوشمزه معمولاً به همراه نوشیدنی‌های داغ مثل چای سرو می‌شود. نان چای همچنین دارای خواص بسیاری است و این خواص به دلیل استفاده از مواد اولیه مقوی در پخت آن به وجود آمده‌اند.

آرد، تخم‌مرغ، شیر، بکینگ پودر، شکر، زردچوبه، زعفران، کره، روغن و مایه‌خمیر ازجمله مواد اولیه برای طبخ چای چؤره‌گی به شمار می‌رود. برای تهیه چای چؤره‌گی ابتدا مواد اولیه موردنیاز برای طبخ این نان سنتی را مخلوط کرده و روی آن نایلون کشیده می‌شود تا به مدت یک ساعت برای به عمل آمدن ماه خمیر کنار گذاشته شود. بعد از تهیه خمیر نان، یک چونه از خمیر را برداشته و با وردنه آن را صاف می‌کنیم و سپس خمیر مسطح شده را از وسط با چاقو به چهار قسمت تقسیم می‌کنیم و قطعه‌های حاصله را در سینی چیده و داخل فر قرار می‌دهیم. قرارگیری خمیر مسطح شده به‌وسیله وردنه متناسب با زمان در جای متفاوتی بوده است که در زمان‌های گذشته طبخ آن در تنور بوده و امروز با پیشرفت تکنولوژی امکان تهیه آن در فر برای همگان مهیا شده است. هنوز هم روش‌های پخت سنتی در مغازه‌های چای چؤره‌گی رایج و مرسوم است. زمان پخت چای چورگی هم خیلی کوتاه است و بسیار سریع آماده می‌شود. به هنگام درست کردن این نوع شیرینی، نسبت آرد استفاده‌شده نسبت به بقیه مواد بسیار بیشتر است و علاوه بر این کم شیرین بودن این نوع شیرینی باعث شده است که به‌جای لقب شیرینی از لقب نان چای استفاده شود.

در سفره‌های افطار ماه مهمانی خدا در شهر زیبای زنجان، از هر چه بگذریم نمی‌توانیم از عطر و بوی «چای چؤره‌گی» بگذریم. این شیرینی خوش عطروطعم می‌تواند انتخاب خوبی برای سوغاتی باشد.

شیرینی‌های زنجان با رنگ و عطر عالی که با یک بار چشیدن طعم آن‌ها، هرروز عصر دلتان می‌خواهد با چای عصرانه یکی از این شیرینی‌ها را میل کنید. زنان هنرمند و خوش‌سلیقه‌ی زنجانی برای مراسم و اعیاد، به‌صورت سنتی شیرینی‌های شهر خود را می‌پزند.

چای چورکی از انواع شیرینی‌های خشک محسوب می‌شود که دارای دوام و ماندگاری بالایی است؛ بنابراین به‌عنوان یکی از شیرینیجات مناسب برای اعیاد و مهمانی‌ها شناخته می‌شود. این شیرینی در دمای اتاق قابل نگهداری است؛ اما در صورت بالا بودن دما بهتر است در یخچال و در ظروف در بسته نگهداری شود. به‌طورمعمول این شیرینی اگر در ظروف در بسته نگهداری شود، چهار ماه قابلیت نگهداری خواهد داشت. این شیرینی محبوب امروزه توسط مردم مناطق مختلف شناخته‌شده است و طرفداران زیادی دارد.

شیرینی یکی از خوراکی‌های مورد علاقه مردم ایران است که در هر شهر و منطقه به صورت متنوع تولید می‌شود. شیرینی‌های محلی و سنتی هر منطقه با مواد اولیه مختلف و در نتیجه طعم متفاوتی تولید می‌شوند؛ بر این اساس صدها نوع شیرینی در مناطق مختلف ایران به تولید می‌رسند. شیرینهای محلی هر منطقه علاوه بر مصرف محلی، به عنوان اولین سوغات هر شهر شناخته می‌شوند.

منبع: میراث آریا

مرتبط:

گوور قلعه ، گوردخمه صخره‌ای در ماه‌نشان زنجان

هنر فلز؛ نگاهی نو به صنایع‌دستی منحصر به فرد زنجان

پنجاه‌به‌در، آیینی کهن در تمنای باران

در این آیین سنتی زیبا خانواده‌های قزوینی به ویژه قدیمی‌ترها در فضای باغ مانند مصلای شهر قزوین که در کنار یک آب‌انبار قدیمی در جنوب شهر قزوین و در خیابان راه‌ری قرار گرفته دور هم جمع می‌شوند و ضمن گذراندن اوقاتی خوش در این شهر، مراسم مذهبی و معنوی خود که شامل پخش نذورات، ادعیه، مناجات و دو رکعت نماز طلب نزول باران و سالی پر محصول و با برکت است را برگزار می‌کنند.

البته رسم بر این است چنانچه از روز نخست سال تا پنجاهمین روز آن نزول باران فراوان باشد، مردم در آیین پنجاه‌به‌در نماز شکر به جای می‌آورند و چنانچه با فقدان این نعمت الهی روبرو باشند در این مراسم به طلب باران مشغول می‌شوند.

در این روز، مردم قزوین سفره‌های عصرانه خود را برپا می‌کنند و غذاهایی همچون آش‌رشته و میان‌وعده سنتی این شهر به نام دیماج که در فهرست میراث ناملموس ملی به ثبت رسیده و از نان لواش خردشده، گردو، سبزی، پنیر، پیاز داغ و… درست می‌شود به همراه هندوانه و انواع تنقلات، آجیل و شیرینی‌های سنتی باقی‌مانده از عید نوروز را در کنار یکدیگر تناول می‌کنند.

یکی دیگر از مراسم جالب توجه این آیین سنتی که پس از به جای‌آوردن نماز باران انجام می‌شود این است که بانوانی که طلب حاجت دارند به آب‌انبار قدیمی شهر می‌روند و چند قطعه‌‎ی کوچک سنگ بر می‌دارند و با گفتن نیت و حاجت خود سنگ‌ها را به دیواره‌ی آب‌انبار فشار می‌دهند. بنابر اعتقاد مردم قزوین اگر این سنگ به دیواره‌ی آب انبار بچسبد، حتما حاجت روا می‌شوند.

گفته می‌شود برگزاری این آئین سنتی بی‌ارتباط با قرار گرفتن قزوین در اقلیمی نیمه‌خشک و نگرانی از خشکسالی نبوده و کارشناسان حوزه تاریخ و مردم‌شناسی در خصوص علت برگزاری پنجاه بدر معتقدند روزگاری قزوین دچار خشکسالی‌های شدیدی بوده و مردم برای طلب باران به درگاه خداوند دعا کردند که با اجابت دعای آنان، از آن پس این مراسم در قالب پنجاه‌به‌در همه‌ساله از سوی مردم با به جا آوردن آیین‌های مذهبی و معنوی اجرا می‌شود.

در مراسم پنجاه‌به‌در قزوینی‌ها معمولا باران و یا حداقل نم بارانی می‌زند که مردم بسیار از آن استقبال می‌کنند و آن را نشانه‌ای خوب برای نزول برکت از سوی پروردگار می‌دانند.

در هنگام غروب خورشید همه‌ی کسانی که در این مراسم حضور دارند، نماز مغرب و عشا را به اتفاق یکدیگر به جا می‌آورند و پس از سپری کردن اوقاتی خوش توام با تفریح و به جا آوردن امور مذهبی به خانه‌های خود باز می‌گردند.

* گزارش از مجتبی عباسی، کارشناس مردم‌شناسی اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان قزوین

مرتبط:

سردر عالی قاپو قزوین

قزوین _شهری با کلیسا های قدیمی و محله‌های ارامنه

کلیسای کانتور قزوین

ارگ باستانی بیاضه همچنان استوار

شهرستان خوروبیابانک در شرقی‌ترین نقطه استان اصفهان و در قلب کویر مرکزی ایران واقع شده است. این شهرستان به دلیل قرار داشتن در دل کویر مرکزی ایران، جزو مناطق بیابانی و کویری استان اصفهان به شمار می‌رود، با این وصف با توجه به قدمت تاریخی خور، که براساس شواهد برخی منابع تاریخی به بیش از ۳ هزار سال قبل می‌رسد، امروزه به دلیل وجود کویر بکر و همچنین آثار متعدد تاریخی که در شهرها و روستاهای این شهرستان قرار گرفته، خوروبیابانک به یکی از کانون‌های مهم گردشگری استان اصفهان بدل شده است.

روستای تاریخی بیاضه از توابع بخش مرکزی شهرستان جدیدالتاسیس خوروبیابانک به‌شمار می‌رود و در فاصله ۵۰ کیلومتری مرکز شهرستان واقع شده است.

وجود ارگ قدیمی، ساباط‌ها، پایاب‌های سر پوشیده، قنات‌ها، حسینیه، مسجد جامع قدیمی و امامزاده واقع در روستا همواره توجه گردشگران داخلی و خارجی را جلب کرده است.

خانه‌های قدیمی این روستا عموما از خشت و گل بنا شده و به دلیل گرمای شدید هو،ا دارای ایوان‌هایی با طاق بلند است.

بیاضه

ارگ بیاضه، اثری از دوره ساسانی

قلعه یا ارگ بیاضه به‌عنوان یکی دیگر از جاذبه‌های تاریخی روستا، قلعه‌ای چند طبقه  است که از خشت و گل بنا شده و دارای چهار برج بلند دیده‌بانی برای محافظت از ساکنان از حمله‌های راهزنان و دشمنان بوده است. براساس شواهد موجود و کاوش‌های باستان‌شناسی، قدمت این ارگ تاریخی به دوران ساسانی به‌عنوان آخرین پادشاهان آریایی تبار ایرانی باز می‌گردد.

قلعه تاریخی بیاضه در داخل روستای بیاضه واقع شده و از منظر کالبد معماری، متشکل از دو طبقه در زیر زمین و دو طبقه بر روی زمین است. در محیط اطراف قلعه به منظور حفاظت از ساکنان، در طول تاریخ پرفراز و فرود فلات مرکزی ایران، خندق‌های عریض و به عمق ۷ تا ۱۳ متر بنا شده و برج‌های مستحکم در اطراف آنها ساخته شده است.

در بخش‌های مختلف قلعه، راهروهای پیچ در پیچی قرار دارد که در طرفین آنها اتاقک‌های بسیاری به منظور اقامت مردم روستا ساخته شده و برای هر بخش تاسیساتی نظیر آسیاب‌های دستی، چاه و کانال بنا شده است.

در حال حاضر با نگاهی گذرا به ساختار قلعه در می‌یابیم که با گذشت زمان طولانی، برخی برج‌های بلند قلعه تخریب شده که نیاز به باز آفرینی دارد.

براساس شواهد تاریخی به‌ویژه با استناد به تواریخ شفاهی منطقه، از این قلعه در طول بیش از ۲ هزار سال قدمت آن، به‌عنوان مرکز حکمرانی منطقه بیابانک استفاده می‌شده و با توجه به وجود بیش از ۷۰۰ اتاق در این قلعه و وجود امکانات زندگی، در ایام مختلف تاریخی در این قلعه تاریخی امکان سکونت بیش از ۲۵۰۰ نفر از مردم بومی منطقه همراه با امنیت کامل فراهم بوده است.

در حال حاضر این قلعه سترگ باستانی همچنان مسکن و مأوای تنی چند از خانواده‌های روستای بیاضه است.

* گزارش از عباس ایرجی، رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان خور وبیابانک

بازی‌های بومی و محلی البرز نماد فرهنگ و اصالت

بر اساس نوشته‌ها‌ی موجود در کتیبه‌ها، نقوش غار‌ها و دیوار‌ها، باز‌ی نوعی سخن گفتن، انتقال اطلاعات و معلومات، ایجاد و حفظ آمادگی جسمانی برای جنگ‌ها، ایجاد سرور اجتماعی، نشاط و شکر‌گزار‌ی به در‌گاه خداوند و گرامیداشت رسوم مذهبی و آیینی بوده است.

در نتیجه بازی‌ها‌ی بومی و محلی بر‌گرفته از آداب، رسوم و آیین‌های سنتی هر سر‌زمین و اقوام ساکن در آن بوده که به نوعی نماد‌ی از فرهنگ و اصالت محسوب می‌شود. این بازی‌ها به عنوان میراث معنو‌ی و نا‌ملموس طی سالیان متماد‌ی از نسلی به نسل بعد انتقال پیدا کرده و همواره در میان عموم از جایگاه و اهمیت خاصی بر‌خور‌دار بوده است.

قدمت بازی‌ها‌ی بومی قدمتی همپا‌ی بشر داشته و راهی برای خروج از یکنواختی زندگی، تفریح و گذر‌ان اوقات فراغت بوده است. گستردگی اغلب این دست از باز‌ی‌ها سراسر‌ی بوده و در این میان بعضی باز‌ی‌ها مختص یک منطقه خاص هستند. هر جامعه‌ا‌ی بسته به تاریخ و قدمت خود، دارا‌ی تعداد‌ی از باز‌ی‌های بومی و ‌محلی است که گاهی با وجود تفاوت در نام، در قوانین و شیوه اجرا یکسان بوده و از چار‌چوب‌ها‌ی مشترکی تبعیت می‌کنند.

تنوع و تعداد باز‌ی‌ها‌ی بومی و محلی در قوانین، نوع و اهداف اجرا بسیار زیاد بوده و شامل انواع گوناگونی می‌شود. از آن جمله می‌توان به باز‌ی‌ها‌یی اشاره کرد که جنبه تاریخی دارند و با آیین‌ها‌ی سنتی پیوند‌ی نزدیک داشته‌اند مانند نو‌روز‌انه و چهار‌شنبه‌سور‌ی، باز‌ی‌ها‌ی صرفاً سر‌گرم‌کننده و باز‌ی‌هایی که جنبه آیینی، فکر‌ی، نمادین، جسمی و تفریحی دارند.

هدف از بر‌پایی باز‌ی و مسابقات محلی به ویژه در میان روستاییان، جدا از جنبه سر‌گرمی آن، نمایش اتحاد، همدلی، ایجاد و انتقال روحیه شاد‌ی و نشاط در میان اقشار گو‌ناگو‌ن جامعه است. هر چند تا‌کنون برخی از باز‌ی‌ها‌ی بومی و محلی به دست فراموشی سپرده شده و از بین رفته است اما برخی هنوز در اعیاد، مناسبت‌ها و دور‌همی‌های خانوادگی و دوستانه بر‌گزار می‌شود که این امر لزوم احیا و ترویج با هدف حفظ و صیانت از این مواریث معنوی را دوچندان می‌کند.

در سال‌های اخیر برخی از این باز‌ی‌ها به صورت مسابقات رسمی شهر‌ی و کشور‌ی بر‌گزار شده است که این امر علاوه بر حفظ آن، زمینه گسترش و آشنایی نسل جدید با این بازی‌ها را فراهم می‌کند. باز‌ی‌ها‌ی بومی و محلی با هدف خاصی طراحی شده‌اند که این خود دلیلی بر تنوع و گستردگی زیاد آن در جوامع مختلف است.

همان‌طور که گفته شد، پیدایش باز‌ی‌ها همزمان با پیدایش بشر و به نوعی جزیی از زندگی اقوام گو‌نا‌گون بوده، بنا‌بر‌این تشکیل اجتماعات اولیه بشر‌ی اشکال جدید‌ی از باز‌ی‌ها را پدید آورده است. باز‌ی‌ها‌ی گروهی مجموعه‌ای از راه‌ها‌ی رشد اجتماعی، ذهنی و جسمی انسان است چرا که انسان برای تعالی روح و روان نیاز‌مند جنبش، تحرک و تفکر است.

انواع مختلف باز‌ی به مناسبت جشن‌های مذهبی در اجتماعات و تمدن‌های مختلف وجود داشته و کم‌کم این تفریح عمومیت یافته که دلیل آن تحلیل ساعت کار و به طبع آن افزایش زمان استراحت و اوقات فراغت بوده است. یکی از نتایج بازی‌های بومی و محلی آموزش قواعد اجتماعی با شیوه‌ای آسان بوده که به نوعی موجب تغییر فرهنگ کهن نژاد انسانی  در کل بشر شده است.

در گذشته‌ای نه چندان دور، تفریح و باز‌ی به شکل سنتی از ملزومات زندگی بوده و به نوعی دارا‌ی جنبه فرهنگی بوده است. بازی‌های بومی، محلی، قبیله‌ای و سنتی ایران از جذابیت و تنوع بسیار‌ی بر‌خور‌دار بوده و با هدف خاصی طراحی شده‌اند. از جمله مزیت باز‌ی‌های بومی و ‌محلی این است که به امکانات و وسایل خاصی نیاز نداشته و هر جا می‌توان آن را اجرا کرد.

عمده ابزار باز‌ی وسایل ساده، در دسترس و موجود در طبیعت از قبیل خاک، سنگ، استخوان، چوب، طناب، پارچه و بعد‌ها فلز بوده که افزایش تحرک و فعالیت جسمانی، شاد‌ی و نشاط اجتماعی شاخصه اصلی آن و مغایر با سکون و عدم تحرک نسل امروز است.

هفت سنگ، یه قل دو قل، اتل متل تو توله، قایم باشک، اسم فامیل، الک‌دولک، سنگ کاغذ قیچی، کش‌بازی، گردو شکستم، گل یا پوچ، لی لی، وسطی، قلعه بازی، نون بیار کباب ببر، عمو زنجیرباف، گرگم به هوا، طناب‌کشی از جمله بازی‌های رایج و ماند‌گار در طول سالیان متماد‌ی تا به امروز بوده است که به عنوان بخشی از میراث‌فرهنگی ایران علاوه بر جنبه شاد‌ی و نشاط اجتماعی، پیوند‌ی عمیق با شیوه زندگی مردم در گذشته‌های دور داشته و همواره به عنوان گنجینه‌ای ارزشمند از هویت و فرهنگ شناخته می‌شود.

بشر اولیه به منظور گذر‌ان اوقات فراغت خود دست به حرکت‌ها و فعالیت‌هایی زده که به خلق باز‌ی‌ها‌ی بومی و محلی سنتی منجر شده است. این در حالی است که باز‌ی‌های بومی و محلی به مرور زمان و عدم توجه و حمایت نسل جدید رنگ باخته و جایگاه خود را در میان جوامع امروز‌ی از دست داده و در حال فراموشی است.

با تغییر سبک زندگی و محل سکونت افراد، باز‌ی‌ها‌ی بومی و محلی تا حد چشمگیر‌ی از رونق افتاده و جا‌ی آن را باز‌ی‌های رایانه‌ای بدون نیاز به فضا‌ی وسیع و حد نصاب بازیکنان گرفته است. زنگ خطر نابود‌ی و فراموشی میراث نا‌ملموسی که به اندازه اشیا و آثار تاریخی از اهمیت بر‌خور‌دار است به صدا در آمده که در واقع به عنوان بخشی از میراث‌فرهنگی نشانگر فرهنگ بومی و اصالت اقوام مختلف ایرانی در طول تاریخ است.

بازی‌های بومی به طور عام، دار‌ای بار فرهنگی بوده و با توجه به گستردگی جغرافیایی و تنوع قومیتی با اهداف خاص طراحی شده و در میان مردم رواج داشته‌اند. برخی از باز‌ی‌ها از لحاظ اجتماعی، مذهبی و فرهنگی در اکثر نقاط ایران مشترک بوده و به نوعی زبان مشترک نسل‌های مختلف بود‌ند.

گستردگی سر‌زمین ایران، تنوع فرهنگی و قومیتی زمینه تنوع باز‌ی‌ها‌ی بومی و محلی به تناسب ویژگی‌های فرهنگی منطقه، آداب و رسوم گو‌نا‌گون را فراهم کرده است. در گذشته باز‌ی‌ها‌ی بومی زمینه‌ای برا‌ی تقویت ارتباطات و انتقال خصلت‌های اجتماعی بوده است. در واقع باز‌ی‌های بومی محلی به نوعی از اصلی‌ترین اجزا‌ی اوقات فراغت، نقش مهمی در آموزش تمام سنین داشته است.

بررسی‌ها‌ی تاریخی نشان می‌دهد ورزش و بازی جزء لاینفک زندگی اجتماعی انسان بوده و با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی هر منطقه انواعی از باز‌ی و ورزش رایج بوده است. این باز‌ی‌ها نه تنها اسباب تفریح کودکان بلکه بزرگسالان بوده و چون اغلب به صورت گروهی انجام می‌شده فضایی صمیمی و دوستانه به وجود می‌آورده و موجب تخلیه روانی و تقویت شخصیت فرد‌ی و اعتماد به نفس و رشد تعاملات اجتماعی افراد می‌شده است.

بازی‌های بومی توپ کاچ

بازی توپ کاچ از جمله باز‌ی‌های بومی شهرستان طالقان است که به ویژه در ایام نو‌روز انجام می‌شود و بی شباهت به باز‌ی بیس‌بال نیست. دو گروه متشکل از سه تا هشت بازیکن بوده و ابعاد تقریبی زمین بسته به سن و سال بازیکنان از ۱۰۰ متر برای نو‌جوانان و ۵۰۰ متر برای بزرگسالان تعیین می‌شود. زمین به دو قسمت مساو‌ی تقسیم شده و در گذشته چون سکه نبوده از یک تکه سفال یا سنگ تخت که یک طرف آن را خیس بوده برای تعیین آغاز‌گر باز‌ی استفاده می‌شده است.

توپ باز‌ی از تکه پارچه‌ها‌ی مانده تهیه شده و تیم مهاجم آن را به طرف تیم مدافع پرت می‌کرده و تیم مدافع باید به آن ضربه می‌زده و آن را از زمین خود دور می‌کرده است. در این هنگام یکی از افراد تیم مدافع باید به سمت تیم مهاجم می‌رفته و سه بار به شانه سر‌گروه آن‌ها می‌زده و بر‌می‌گشته اگر موفق می‌شده یک امتیاز به نفع تیم مدافع و اگر باز‌یکنا‌ن تیم مهاجم توپ را می‌گرفتند و به بازیکن مذکور می‌زدند، پیش از آن که به زمین خود‌ی بر‌گردد، یک امتیاز به نفع تیم مهاجم می‌شده است. در تعداد زیاد بازیکنان مثلا هر گروه ۱۰ نفره، به جا‌ی یک امتیاز یک بازیکن از دور باز‌ی خارج می‌شده است.

انتقال فرهنگ یکی از کارکردهای بازی‌های بومی

با وجود پیشینه تاریخی و تنوع فرهنگی و قومیتی البرز تا‌کنون بررسی و پژوهش مدونی در مورد باز‌ی‌های محلی استان انجام نشده، این در حالی است که با همکار‌ی نهاد‌ها‌ی مربوطه می‌توان مستند‌نگار‌ی از آن‌ها را آغاز کرد. هر چند طرح پژوهشی دو باز‌ی بومی و محلی طالقان به همت کار‌شناسان حوزه ثبت اداره‌کل در دست اقدام است و قابلیت ثبت در فهرست میراث نا‌ملموس را دارد.

اهمیت ثبت و احیا‌ی این باز‌ی‌ها به این دلیل است که باز‌ی‌ها‌ی بومی و محلی به دلیل انطباق با علایق ملی، ذوق هنر‌ی، تحرک، پویایی و مردمی بودن موجب گسترش فرهنگ در جوامع شده و یکی از راه‌ها‌ی انتقال فرهنگ از نسلی به نسل دیگر است.

بسیار‌ی از باز‌ی‌های بومی و محلی دارا‌ی قدمت و پیشینه تاریخی بوده و در فهرست آثار معنو‌ی قرار گرفته‌اند. بر این اساس ساماندهی باز‌ی‌ها امر‌ی ضرور‌ی است که باید از طرف متولیان امر انجام شود و شور و نشاط پایدار را به اجتماع کنونی باز‌گرداند.

گزارش از ثنا فلاح سخنگو کارشناس باستان شناسی و روابط عمومی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی البرز

مرتبط:

دشت لاله های استان البرز

آسارا _نگین کوه های البرز

گذر از کوچه‌های ورده در دل البرز

خلیج‌فارس، نام، تاریخ و جغرافیا (بخش پایانی)

نقش سر چارلز بلگریو در تغییر نام خلیج‌فارس

در سال ۱۹۵۵ م/ ۱۳۳۴ شمسی (۱۳۷۴ قمری) سر چارلز بلگریو (Chales Belgarave Sir) یکی از دیپلمات‌های انگلیسی که مدت سی سال در خلیج‌فارس اقامت کرده بود، در مقاله‌ای در مجله عربی زبان بحرین، فریبکارانه این جمله را نوشت: «خلیج‌فارس که اعراب آن را خلیج العربی می‌گویند.» و بدین‌وسیله بود که این سیاستمدار انگلیسی برای اولین بار فتنه‌ای را کاشت که در مهروموم‌های بعد مورد استفاده ناسیونالیست‌های عرب قرار گرفت. (مجتهد زاده، ۱۳۷۸: ۶۱)

در سال ۱۹۵۸ م/ ۱۳۳۷ شمسی (۱۳۷۷ قمری) این اصطلاح مورد استفاده عبدالکریم قاسم که با کودتایی در عراق به قدرت رسیده بود، قرار گرفت. او برای برانگیختن احساسات عمومی اعراب علیه ایران، نام خلیج عربی را به‌جای خلیج‌فارس به کار گرفت. تبلیغات خلیج العربی در بین عرب‌ها طرفداری پیدا نکرد.

پس از عبدالکریم قاسم، جمال عبدالناصر، رهبر مصر که به‌شدت طرفدار پان‌عربیسم بود، این اصطلاح جعلی و هدف‌دار را به کار گرفت تا به‌واسطه اختلافاتی که با محمدرضا شاه بر سر مسئله شناسایی اسرائیل از طرف ایران داشت، بهره برد. اقدام ناصر چون با جریان ناسیونالیسم عرب همراه شده بود، اثرات منفی خود را در منطقه شیخ‌نشین‌های کرانه جنوبی خلیج‌فارس به‌جا گذاشت.

در سال ۱۹۶۴ م / ۱۳۴۳ شمسی (۱۳۸۴ قمری) اتحادیه عرب برای نخستین بار نام مجعول خلیج العربی را در یک سند رسمی ذکر کرد و به دنبال آن، تصمیم گرفت این نام را در برنامه‌های درسی کشورهای عضو اتحادیه عرب و مکاتبات رسمی به کار ببرد.

در حال حاضر کشورهایی مانند امارات متحده عربی و قطر در مکاتبات و پژوهش‌های تاریخی و جغرافیایی خود با یکدیگر واژه خلیج به‌تنهایی و زمانی خلیج العربی را به کار می‌برند. این در حالی است که در تمام سازمان‌های بین‌المللی و اطلس‌های جهانی همواره نام تاریخی و واقعی خلیج‌فارس به کار می‌رود و برخی از دانشمندان و دانشگاهیان کشورهای عربی نیز تغییر نام خلیج‌فارس به خلیج العربی را مورد تمسخر قرار داده و تلاش برای دگرگون کردن این نام را محکوم کرده‌اند.

خلیج‌فارس در دوران باستان

کرانه‌های خلیج‌فارس از دوران گذشته به دلیل ثروت‌های فراوان و موقعیت ممتازی که داشته، همواره عمران و آباد بوده و مرکز بسیاری از تمدن‌هایی که در منطقه بین‌النهرین به وجود آمده، بوده است.

دولت ایلام که در قلمرو آن شوش شروع می‌شد و تا کرانه‌های شمال خلیج‌فارس و بوشهر کنونی (لیان قدیم) گسترش می‌یافت، نخستین دولتی بود که از این آبراه مهم و استحکامات آن استفاده می‌کرد. لیان (Lyan)، در زمان سلسله ایلامی یکی از مراکز مهم فرهنگی و تجاری به شمار می‌رفت، این شهر تاریخی پل ارتباطی ایلامی‌ها با نواحی اقیانوس هند و جنوب شرقی آسیا بود. پادشاهان معروف ایلامی در دوران طلایی این تمدن همچون شیل هاک اینشوشیناک، هوبان نومنا و شوتروک ناخونته در این منطقه معابد و بناهای مذهبی احداث کرده بودند. از جمله این بناها می‌توان به معبد کیریریشه ایزد بانوی ایلامی در منطقه دستک (Dastak) و سَرتُل (Sertol) در جنوب شهر بوشهر امروز اشاره کرد. (مشایخی؛ ۱۳۸۲:۱۴)

در کاوش‌های باستان‌شناسی منطقه لیان کتیبه‌های سنگی به خط میخی، چند خمره استخوان مردگان، چند مجسمه فلزی، سکه‌های قدیمی و آثار دیگری به دست آمد که هم‌اکنون در موزه لوور فرانسه نگهداری می‌شود. (اقتداری؛ ۱۳۴۸:۱۸۱) اگرچه دولت‌های سومر، اکد، کلده و آشور در کار تجارت و بازرگانی از این دریا استفاده می‌کردند، اما غیر از دولت بابل هیچ‌یک از آن‌ها نیروی دریایی مهمی نداشتند.

با ورود آریایی‌ها به ایران، اولین سلسله‌ای که در کوه‌های غربی ایران استقرار یافت و اقدام به تأسیس دولت کرد، مادها بودند. درباره حضور مادها در کرانه‌های خلیج‌فارس و سیادت دریایی آنان اطلاعی در دست نیست، اما جانشین مادها، پارس‌ها بودند که در سال ۵۵۰ ق. م به قدرت رسیدند و قلمرو آریایی آنان حوزه حدفاصل بین دریای پارس و دریای مدیترانه بود.

دوران هخامنشی، دوران سیادت دریایی ایرانیان بر خلیج‌فارس است. پارس‌ها  از طریق خلیج‌فارس و دریای عمان، قدرت خود را به سوت مصب سند و دریای سرخ ادامه دادند و با حفر کانالی، این دریا و رود نیل (در محل سوئز) را به یکدیگر پیوند دادند.

اهداف داریوش و جانشینانش که برای نخستین بار پس از ایلامیان توفیق آن را یافتند تا امپراتوری هخامنشی را از طریق راه‌های آبی و زمینی گسترش دهند، علاوه بر گسترش آن امپراتوری، فراهم کردن زمینه‌ها و شرایط بازرگانی و تجاری در آن روزگار بود. پس از کوروش و کمبوجیه، داریوش اول، اولین پادشاه ایران بود که توجه کاملی به اهمیت خلیج‌فارس کرد. او به‌خوبی دریافته بود که برای توسعه امپراتوری هخامنشی دست‌یابی به یک مسیر تجارت دریایی امری ضروری است. بنابراین، یکی از اقدامات مهم این پادشاه حفر کانال بین دریای سرخ و رود نیل بود که باعث شد ارتباط مستقیمی بین ایران، مصر و هند به وجود آورد.

داریوش در کتیبه‌ای که از او به‌دست‌آمده و به کتیبه حجر الرشید معروف است، با خطوط پارسی باستان، اکدی و هیروگلیف از چگونگی حفر این کانال شرحی آورده است تا آیندگان را از این کار مهم آگاه سازد. در این کتیبه چنین آمده است: «من داریوش، پادشاه ایران، مصر را تصرف کردم. من فرمان حفر این ترعه (کانال) را دادم…»

همچنین در کتیبه، عبارتی آمده که از خلیج‌فارس با عنوان دریای پارس یاد کرده است. این عبارت نیز چنین است: «دریا تیه هچا پارسا آئی تی؛ (Draya hacha parsa aity) دریایی که از پارس می‌رود، سر می‌گیرد.»

داریوش پس از حفر کانال سوئز، دریانوردی یونانی به نام اسکیلاکس کاریاندی (Scylax Caryanda) را به سفر اکتشافی هند اعزام کرد. اسکیلاکس پس از رسیدن به سواحل غربی هند، با عبور از جنوب عربستان و دریای سرخ به مصر رسید. این سفر دریایی نیز سبب شد تا خلیج‌فارس در توسعه بازرگانی این دوره اهمیت ویژه پیدا کند.

پس از فروپاشی دولت هخامنشیان در سال ۳۳۰ ق.م به دست اسکندر، این سردار مقدونی که به اهمیت خلیج‌فارس پی برده بود، به یکی از سرداران خود به نام نئارک (نئارخوسNearchus ) دستور داد تا سفر دریایی خود را به دهانه سند به سمت شمال خلیج‌فارس به انجام رساند. سفرنامه نئارک که از طریق کتاب آریان نیکومدی (۹۵-۱۷۵ م) به دست ما رسیده است، اطلاعات ارزشمندی از مسیر دریایی این دریانورد در اختیار ما قرار می‌دهد. با استناد به این سفرنامه و طبق نوشتار آریان، ناوگان نئارک پس از یک دریانوردی دشوار و پر از موانع، که پنج ماه به طول انجامید، اطلاعات فراوانی در مورد نقشه خطوط ساحلی شمال اقیانوس هند، دریای عمان و خلیج‌فارس تهیه کرد که در اکتشافات جغرافیایی عصر جدید مورد استفاده دریانوردان قرار گرفت.

تا قبل از سفر نئارخوس، برداشت‌های جغرافیایی از خلیج‌فارس مبهم بود و نویسندگان یونانی، خلیج‌فارس، خلیج عدن و دریای سرخ را تحت عنوان دریای اریتره نام‌گذاری می‌کردند.

مأموریت نئارک، شناسایی سواحل و لنگرگاه‌ها و نیز دیدار از شهرهای دریایی در طول مسیرش بود، او توانست این وظیفه مهم را تا هنگام رسیدن به نزدیکی شوش به‌خوبی عملی سازد. دریاسالار اسکندر در بازگشت، به سفر دریایی خود به کوگانا اشاره می‌کند که احتمالاً باید بندر کنگان کنونی در استان بوشهر باشد، او مدت ۲۱ روز در آنجا توقف کرد. همچنین در کنار رودخانه سیناکوس (مند کنونی) توقف کرد، سپس رهسپار مزامبریا (بندر بوشهر کنونی) شد. پس از آن از بندر ریگ و بندر دیلم، از بنادر شمالی استان بوشهر، عبور کرد و از آن مسیر دریایی به شوش رفت و سرانجام به اسکندر پیوست.

خلیج‌فارس در دوران سلوکی، اشکانی و ساسانی

سلوکیان که جانشینان اسکندر مقدونی بودند، نزدیک به یک قرن بر ایران حکومت کردند. آن‌ها هم مانند اسکندر به اهمیت خلیج‌فارس آگاه بودند. سلوکیان نُه شهر در کرانه‌های خلیج‌فارس بنا کردند که از جمله می‌توان به انطاکیه پارس یعنی بوشهر امروزی اشاره کرد. همچنین در زمان سلوکوس اول (۲۸۰-۳۱۲ ق.م) شخصی به نام مگاستن (Megasten) از راه خلیج‌فارس به هند فرستاده شد. او نخستین کسی بود که مطالبی در مورد سیلان نوشت. مستندات تاریخی بیانگر این واقعیت است که در دوران سلوکیان هم تجارت دریایی بین خلیج‌فارس و شرق دور وجود داشته است.

قوم پارت که بنیان‌گذار سلسله اشکانی بودند، دو قرن طول کشید تا کاملاً بر ایران مسلط شوند. پارت‌ها دولت قدرتمندی تشکیل دادند که بر سراسر ایران و از جمله بر خلیج‌فارس تسلط داشتند.

در عصر مهرداد دوم (۸۷-۱۲۳ ق.م) پادشاه اشکانی، رقابت‌های تجاری بین ایران و روم سبب شد تا پارت‌ها جاده ابریشم را ایجاد کنند.

در نیمه دوم حکومت پادشاهی اشکانی با وجود همه گرفتاری‌هایی که پارت‌ها در مرزهای غربی کشور با امپراتوری روم غربی داشتند، تجارت در خلیج‌فارس و بین بنادر آن با هند برقرار بود.

پارت‌ها از آبراه خلیج‌فارس استفاده شایانی کردند. یکی از دریانوردان یونانی که در حدود سال ۸۰ ق.م سفری به دریای سرخ و سواحل آفریقا و هند کرد، در سفرنامه خود به نقاطی اشاره می‌کند که در طرف خلیج‌فارس در دست پادشاهان اشکانی بوده است. در این سفرنامه قسمتی از سواحل جنوبی خلیج‌فارس با عمان را نیز جز قلمرو دولت اشکانی معرفی کرده است.

با فروپاشی دولت اشکانی و قدرت‌یابی ساسانیان در سال ۲۲۶ میلادی، پادشاهان این سلسله از همان آغاز حکومت توجه خود را به خلیج‌فارس معطوف کردند و در این راه تلاش فراوانی کردند.

توجه شاهان ساسانی به شهرسازی در کرانه‌های شمالی و جنوبی خلیج‌فارس، مهم‌ترین دلیل بر توجه آنان به این آبراه استراتژیک است. شاهد بارز این قول ساخته‌شدن بندرهایی چون هرمزادرشیر (اهواز)، وه اردشیر (سلوکیه)، وهمن اردشیر (بهمن اردشیر)، ریو اردشیر (بوشهر کنونی) و رام اردشیر و بت اردشیر در سواحل بحرین است.

شاپور دوم (۳۰۹-۳۷۹ م) توجهی خاص به دریای پارس داشت، تا آنجا که اقدام به ایجاد یک نیروی دریایی برای دفاع از مرزهای طولانی ایران کرد. سِر پرسی سایکس می‌نویسد: «از زمان سناخریب آشوری تا نیمه قرن چهارم میلادی، نخستین بار بود که یک نیروی دریایی در خلیج‌فارس پدید آمد. فرماندهی مستقیم این نیرو (که بیشتر برای رفع مزاحمت دزدان عرب سواحل و بسط قدرت دریایی امپراتوری ساسانی در خلیج‌فارس به کار گرفته شد) با شاهنشاه ساسانی شاپور دوم بود.»

گسترش قلمرو دریایی ایران تا سواحل شرقی عربستان و تجارت دریایی ایرانیان در سواحل عمان، هند و سیلان از ویژگی‌های دوران شاپور دوم ساسانی بود.

از مطالعه منابع عصر ساسانی و آثار متقدم اسلامی می‌توان نتیجه گرفت که پادشاهان دیگر ساسانی نیز به دریای پارس توجه داشتند، تا آنجا که وقتی شاهزاده یمنی برای نجات سرزمین خود از سلطه حبشی‌ها از خسرو انوشیروان یاری طلبید، پادشاه ساسانی برای کمک به مردم یمن، یکی از سرداران خود را به نام وهرز دیلمی، همراه سپاهی، مأمور کمک به سیف ابن ذی یزن، پادشاه آنجا کرد.

سپاه ایران از بندر اُبله در نزدیکی بصره سوار کشتی و عازم یمن شدند. بر پایه گزارش طبری، سپاه ساسانی با هشتاد فروند کشتی به‌سوی یمن حرکت کردند. شمار سپاهیان ایرانی حدود ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر گزارش شده است. سپاهیان ساسانیان پس از حدود دو هزار مایل دریانوردی در خلیج‌فارس، دریای عمان و اقیانوس هند در ساحل یمن پیاده شدند. بر پایه گزارش منابع اسلامی، وهرز دیلمی با تدبیر و حیله جنگی بر سپاهیان فرمانروای حبشی یمن، مسروق بن ابرهه پیروز شد، در این جنگ ۳۰ هزار تن از حبشیان کشته شدند.

سپاهیان متحد ساسانی و عرب، نواحی مختلف یمن را یکی بعد از دیگری به تصرف درآوردند و سرانجام وارد صنعا مهم‌ترین شهر جنوبی عربستان شدند. طبری چگونگی ورود وهرز به شهر صنعا را چنین گزارش می‌کند: «وهرز روی به صنعا نهاد، و چون به دروازه آن رسید، گفت: عَلَم من هرگز خم نشود! دروازه را خراب کنید، پس دروازه را خراب کردند و وهرز داخل شهر شد و عَلَم افراشته را پس‌روی همی ‌بردند.»

پس از پیروزی ایرانیان در یمن، وهرز نامه به خسرو انوشیروان نوشت و چگونگی پیروزی سپاهیانش را گزارش کرد. به دستور خسرو، سیف ابن ذی یزن به‌عنوان پادشاه دست‌نشانده ایران در یمن به حکومت خود ادامه داد. در نتیجه این پیروزی دولت مقتدر ساسانی تجارت جهانی را در حوزه خلیج‌فارس تا یمن و عدن در اختیار گرفت و رقبای رومی را با مشکلات فراوان مواجه کرد.

منابع و مآخذ

ـ اصطخری، ابواسحاق ابراهیم (۱۳۴۰)، المسالک و الممالک، به کوشش ایرج افشار، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب

ـ اقبال، عباس (۱۳۲۸) بحرین و جزایر و سواحل خلیج‌فارس، چاپخانه مجلس، چاپ اول.

ـ اقتداری، احمد (۱۳۴۸)، آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج‌فارس و دریای عمان، تهران، انجمن آثار ملی

ـ باسورث، کلیفورد ادموند (۱۳۸۴)، نام‌گذاری خلیج‌فارس، ترجمه منصور چهرازی، پژوهشنامه خلیج‌فارس، ضمیمه کتاب ماه تاریخ و جغرافیا

ـ بلاذری، احمد بن یحیی (۱۳۴۸)، فتوح البلدان، ترجمه مصطفی خواجه‌نوری، تهران: انتشارات ابن‌سینا، چاپ اول

ـ چیت‌ساز، محمدرضا (۱۳۸۴)، خلیج‌فارس و خلیج العربی، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی خلیج‌فارس در گستره تاریخ، به کوشش دکتر اصغر منتظم القائم، جلد دوم

ـ حدود العالم من المشرق الی المغرب (۱۳۷۳) با تعلیقات و مینورسکی، ترجمه میرحسین شاه، به تصحیح مریم میراحمدی و غلامرضا ورهرام، تهران: دانشگاه الزهرا

ـ حمزه ابن حسن اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء (تاریخ پیامبران و شاهان)، ترجمه جعفر شعار، تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۷

ـ سایکس، پرسی (۱۳۷۰)، تاریخ ایران، ترجمه فخر داعی گیلانی، تهران: دنیای کتاب، جلد ۱

ـ سعیدی، محمد (بی‌تا)، خلیج‌فارس (۱)، خلیج‌فارس در روزگار باستان، تهران: اداره‌کل انتشارات رادیو

ـ گیرشمن، رومن (۱۳۶۸) ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هفتم

ـ محتهدزاده، پیروز (۱۳۴۹)، شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس، انتشارات عطایی، چاپ اول

ـ منتظر القائم، اصغر (۱۳۸۴) مجموعه مقالات همایش بین‌المللی خلیج‌فارس در گستره تاریخ، پیشین، جلد اول

ـ ویلسن، آرنولد (۱۳۶۶) خلیج‌فارس، ترجمه محمد سعیدی، تهران: انتشارات علمی ـ فرهنگی، چاپ دوم

* گزارش از عبدالکریم مشایخی، رئیس بنیاد ایران‌شناسی شعبه بوشهر

مرتبط:

«خلیج فارس» از کجا می‌آید؟

جاذبه‌های گردشگری گچساران، بام نفتی ایران

گچساران یکی از پنج شهرستان بزرگ کشور در زمینه بهره‌برداری از ذخایر نفت و گاز است که ۲۰ درصد نفت کشور را تولید می‌کند، این شهرستان به دلیل داشتن مرتفع‌ترین واحد بهره‌برداری نفت کشور در منطقه سقلاتون به بام نفت ایران نیز مشهور شده است.

از جمله جاذبه‌های گردشگری این شهرستان می‌توان به منطقه‌ حفاظت‌شده کوه خامین، پل خیری و محمدخان، روستای مارین، گنبد لیشتر، دژ سلیمان، چهارطاقی خیرآباد، پل ساسانی خیرآباد، امام‌زاده بی‌بی حکیمه، آبشار کیوان و بسیاری دیگر از دیدنی‌های گچساران اشاره کرد که در ادامه به معرفی تعدادی از این اماکن دیدنی می‌پردازیم.

پل خیری و محمدخان از آثار دوره اسلامی

پل خیری و محمدخان در مسیر گچساران به دهدشت و در ۵۰ کیلومتری شمال غرب آن واقع‌ شده است. این پل عظیم که ۱۴۰ متر طول و هفت دهانه دارد، روی رودخانه خیرآباد و در دوران اسلامی بنا شده است. پل تاریخی خیری و محمدخان در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

پل ساسانی خیرآباد

پل ساسانی خیرآباد که به‌ عنوان یک اثر ملی و تاریخی به ثبت رسیده است در ۱۳۰ متری چهارطاقی خیرآباد قرار دارد. این پل تاریخی متعلق به دوران حکومت ساسانیان است.

پل ساسانی خیرآباد

چهارطاقی خیرآباد از بناهای سنگی قدیمی

چهارطاقی خیرآباد که اثری برجای‌مانده از پادشاهی دوران ساسانیان است به‌ خوبی معماری، مذهب و شیوه حکومت آن دوران را نمایش می‌دهد. این اثر تاریخی که نمادی از قدمت کهن این منطقه است در ۵۰ کیلومتری شهر گچساران واقع‌شده است.

گنبد لیشتر با معماری طبقاتی

گنبد لیشتر یکی از بناهای تاریخی این منطقه محسوب می‌شود که در ۳۰ کیلومتری گچساران در دشت لیشتر قرار گفته است. قدمت این گنبد به قرن هفتم و دوران سلجوقیه می‌رسد. این گنبد تاریخی که پلانی مربع شکل دارد به‌شکل هندسی هشت‌ضلعی و سپس به‌صورت یک گنبد مخروطی شکل با استفاده از فیل پوش‌ها تبدیل می‌شود. از ویژگی‌های بارز این بنای تاریخی می‌توان به نوع چینش سنگ‌ها و چگونگی ساخت بنا اشاره کرد که به آن اهمیت بالایی بخشیده است. این اثر تاریخی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

دژ سلیمان بر فراز قله کوه

دژ سلیمان که در ارتفاعات کوهی با همین نام واقع‌ شده است، گفته می‌شود که روزگاری مقر سلیمان بن طاهر گناوه‌ای، یکی از رهبران فرقه‌ قرامطه بوده است و به همین دلیل به این نام شهرت دارد.

رودخانه خروشان و آبشار کیوان لیشتر

آبشار صخره‌ایی کیوان لیشتر به‌صورت پلکانی از هفت آبشار کوچک تشکیل‌شده است. این آبشار که در محل اتصال دو رودخانه‌ دره تنگ درک و دره سور سرریز می‌شود در ۲۵ کیلومتری گچساران در منطقه لیشتر قرار گرفته است. این آبشار زیبا در دل طبیعت با برکه‌ها و استخرهای متعدد، چشم‌انداز منحصربه‌فردی را ایجاد کرده است.

آبشار کیوان لیشتر

روستای مارین در دل طبیعت سرسبز

روستای مارین از شمال، به کوه ولی گنج و از جنوب‌غربی به کوه کاردی محدود می‌شود. این روستا در ۳۶ کیلومتری شهر گچساران و در ارتفاع ۱.۰۸۰ متر از سطح دریا واقع‌ شده است. این روستا که از روستاهای تاریخی استان چهارمحال و بختیاری به شمار می‌رود با وجود قرار گرفتن در منطقه‌ایی گرمسیر، آب‌وهوای معتدل و مناسب دارد. خانه‌های روستا عموماً از سنگ ۷ خشت، گل و آجر ساخته‌ شده‌اند. چشم‌انداز طبیعی روستا، قرارگیری در میان دره‌ایی که اطراف آن را ارتفاعات سرسبز فراگرفته، منجر شده است تا هر ساله طبیعت دوستان و گردشگران بسیاری برای اقامت به آن سفر کنند.

منطقه حفاظت‌شده کوه خامین

منطقه حفاظت‌شده کوه خامین با وسعت بیش از ۲۵ هزار هکتار در حدود ۳۰ کیلومتری دو گنبدان قرار گرفته است و دارای پوشش گیاهی و جنگلی متنوعی همچون بلوط، ارژن، انجیر وحشی، کیکم، چویل، گون، زالزالک و کلخنگ است. این منطقه حفاظت‌شده که هم‌اکنون مورد توجه گردشگران به‌عنوان تفرجگاهی طبیعی و زیبا واقع‌ شده است در حقیقت باهدف حمایت از جمعیت پلنگ، بز و پازن، قوچ و میش و کبک دری از سال ۱۳۷۸ تحت حفاظت قرار گرفت. گونه‌های جانوری گوناگونی نظیر لنگ، خوک وحشی، سمور وحشی، جغد، گرگ، خرگوش و شاهین نیز در این منطقه دیده می‌شود.

آستان مقدسه حضرت بی‌بی حکیمه (س) 

آستان مقدسه حضرت بی‌بی حکیمه (س) خواهر امام رضا (ع) چون مرواریدی در دل کوهستان‌های زاگرس جنوبی و در نزدیکی خلیج نیلگون فارس قرار دارد و زائرانی از جای‌جای کشور و خارج از کشور به زیارتش می‌شتابند تا بوی علی بن موسی‌الرضا (ع) را در جنوب و در آستان او استشمام کنند.

بقعه متبرکه حضرت بی‌بی حکیمه (س) که طبق اسناد وروایات مختلف، از دختران حضرت امام موسی بن جعفر (ع) است در فاصله ۸۰ کیلومتری جنوب شهرستان گچساران در موقعیت خاص جغرافیایی در میان کوه‌هایی صعب‌العبور و درکنار چشمه‌ای جوشان قرار دارد.

سالانه بالغ‌بر یک‌میلیون نفر از سراسر کشور و کشورهای حوزه خلیج‌فارس به زیارت بارگاه بی‌بی حکیمه (س) خواهر تنی شاه‌چراغ (ع) در این شهرستان مشرف می‌شوند.

* گزارش از علی وارستگی

منبع: میراث آریا

تعدد و تنوع کاربری‌ها، نحوه سازمان‌دهی فضاها، شبکه معابر داخل بازار و اتصال به شبکه‌های شهری و غیره از نکات بسیار مهم بازار تبریز به شمار می‌آیند که همیشه در دوره‌های مختلف تاریخی و حتی در زمان معاصر نیز با انعطاف‌پذیری بالا جوابگوی بسیاری از نیازهای ساختاری و فضایی یک مرکز تجاری بوده است. کل مجموعه با اقدامات میراث‌فرهنگی استان و حمایت کسبه و اصناف به مرور زمان مورد مرمت قرار گرفته و هم اکنون با ساخت‌وسازهایی که در اطراف بازار انجام شده با کارآیی نسبتا بالایی به زندگی ادامه می‌دهد.

بازار کنونی تبریز مربوط به اواخر زندیه (یعنی از زلزله‌ای که در سال ۱۱۹۳ ه.ق روی داد) و عصر قاجار است و در زمان عباس میرزا که تبریز ولیعهد نشین و دارالسلطنه کشور بود سراها، تیمچه‌ها و بازارهای عالی تازه‌ای در این مجموعه احداث شد.

اما بازار تبریز در دوره‌های مختلف تاریخی دستخوش تغییرات بسیاری بوده و مخاطرات بسیاری را از سر گذرانده است. در این مجال کوتاه سعی بر این است که بازار تبریز را از زبان مسافران و رهگذران تاریخ به تماشا بنشینیم و گذشته بازار را در دوره‌های مختلف بررسی کنیم.

تبریز به علت دروازه دنیای شرق و غرب بودن، مرکز مبادله کالاهای بازرگانی کشورهای اروپایی و آسیایی بوده و خود نیز بنا به مقتضیات جغرافیایی، محصولات کشاورزی و صنعتی فراوان داشته که به اقصی نقاط دنیا صادر می‌کرده است،  این معاملات موجب شد تا بازارها و مراکزی برای مبادله و فروش کالاهای گوناگون شرقی و غربی داشته باشد، به همین دلیل اکثر مورخان، جغرافی نویسان و جهانگردان اسلامی و خارجی مطالب جالبی درباره کالاها و وضع بازرگانی و بازارهای تبریز نوشته‌اند.

جهانگرد فرانسوی ژان شاردن (۱۷۱۳م – ۱۶۴۳م)

ژان شاردن جهانگرد فرانسوی درباره تبریز می‌نویسد: «…. تبریز شهر مستعد و بزرگی است. از نظر وسعت و استعداد دومین شهر ایران محسوب می‌شود. این شهر دارای ۱۵۰۰۰ خانه، ۱۵۰۰۰ دکان و مغازه، ۲۵۰ مسجد، ۳۰۰ کاروانسرا و ۵۵۰۰۰۰ نفر جمعیت دارد. در تبریز عمارات و قصرهای عالی ندیدیم، لکن بهترین و باشکوه‌ترین بازارهای آسیا را در این شهر یافتیم.

دکان‌ها و حجره‌ها از هم مجزا بوده و در کوچه‌های دالان مانند دراز و پهن و بلند و سرپوشیده به بلندی ۵ پا واقع شده‌اند که مجموعه آن‌ها بازار را تشکیل می‌دهند و فوق‌العاده زیبا، خوش‌منظر و تماشایی است.

این بازار قلب شهر را تشکیل می‌دهد، منازل و خانه‌ها در خارج بازار ساخته شده‌اند.

انبوه جمعیت و اجناس بازرگانی که در بازار انباشته شده‌اند  بسیار جالب و دیدنی بوده، به طور حیرت‌آوری ابهت و جلال بازار را نمودار می‌سازند.»

ابن‌بطوطه، نویسنده و جهانگرد مراکشی

ابن‌بطوطه در سفرنامه خود از وفور نعمت و عظمت بازارها به ویژه از بناهای تاریخی همچون عمارت شنب غازان و ارک علی شاه به عنوان آثار منحصر به فرد دوره خویش یاد کرده و اذعان دارد که از دیدن بازار تبریز غرق حیرت و تعجب شده است. او در بازدید از بازار طلا و جواهر که در آن زمان قیصریه نام داشت و در سال ۱۴۰۲ م (۸۰۵ هجری قمری) به فرمان شاه اوزون حسن بنا شده، چنین می‌نویسد:

«وقتی به بازار جواهریان رفتم، بسکه از انواع جواهرات دیدم، چشمم خیره گشت. غلامان خوشگل با جامه‌های فاخر، دستمال‌های ابریشمین به کمربسته پیش خواجگان ایستاده بودند و جواهرات را به زنان ترک نشان می‌دادند. زنان در خرید جواهر از یکدیگر سبقت می‌جستند.»

هم اکنون مرکز فروش طلا و جواهرات در بازار تبریز، بازار امیر نام دارد و از راسته طویلی از مغازه‌ها تشکیل شده است، در ضلع شرقی آن تیمچه امیر یکی از باشکوهترین تیمچه‌های مجموعه بازار تبریز قرار گرفته است. بنای تیمچه را به میرزا محمد خان نظام زنگنه نسبت می‌دهند که در زمان نائب السلطنه عباس میرزا ولیعهد فتحعلی شاه به مقام امیر نظامی رسید، بعد از گذشتن از تیمچه امیر وارد حیاط بزرگی با درختان کهن می‌شویم که بنایی دو طبقه در دورتادور حیاط شکل گرفته‌اند و شامل کارگاه‌های جواهرسازی‌ هستند.

راسته‌های معروف بازار تبریز عبارت‌اند از بازار امیر، بازار کفاشان، بازار حرم‌خانه، راسته‌بازار، یمن دوزان، بازار حلاجان، قیز بستی بازار، بازار کلاهدوزان، دلاله زن بازار، بازار صادقیه، بازار مسگران، بازار حاج محمد حسین، بازار مشیر، بازارچه دوه چی، بازار صفی، بازارچه خیابان و چند بازار دایر و مرتب دیگر. بزرگ‌ترین گنبد بازار، گنبد تیمچه مظفریه است که هم‌اکنون یکی از مراکز بزرگ فرش در ایران محسوب می‌شود.

مادام دروتی اسمیت Druti Esmit از مستشرقان معروف فرانسه

مادام دروتی در سفری که در سال ۱۳۴۰ به تبریز داشته، در کتاب خاطراتی از شرق بازار تبریز را چنین توصیف کرده است:

« …. سقف بازار با طاق‌های آجری مرتبی پوشیده شده بود و در فواصل معین دارای روزنه‌های شیشه‌ای بزرگی هستند که حتی در روزهای ابری نیز فضای تیره داخل بازار را روشن می‌سازند. همه جا تا چشم کار می‌کرد، مغازه بود. ما برای تماشا به راه افتادیم. قریب ۵۰ دکان فقط کت و شلوار مردانه و لباس‌های دیگر و پارچه می‌فروختند. ده‌ها مغازه کفاشی وجود داشت که روی هر سه دیوار آن ردیف‌های کفش به اندازه‌ها و شکل‌های مختلف آویخته شده بودند علاوه بر این اجناس و لوازم خانه نیز در بازار عرضه می‌شدند. پتوهای پشمی، زیلوهای زبر ترک، شیرینی، میوه و انواع ادویه در کیسه‌های دهان باز هوای بازار را معطر می‌ساختند…»

در بازار تبریز علاوه بر کاروانسراها، حجره‌ها، تیمچه‌ها، بازارچه‌ها، در داخل و یا در جنب آن چند مسجد و مدرسه طلاب بنا شده‌اند و مهم‌ترین آن‌ها مسجد جامع تبریز است که در دوران صفوی بر روی ویرانه‌های مسجد جامع زمان سلجوقیان بنا شده است درازای مسجد ۶۷ متر و پهنای آن به ۱۴٫۵ متر می‌رسد. تزیینات کاشی‌کاری در این مسجد دیده نمی‌شود، فقط کتیبه‌های برجسته به خط ثلث عالی در ۱۵ سطر مربوط به سال ۱۵۶۴ ه.ق نوشته استاد علاءالدین محمد تبریزی، خوشنویس دوران صفوی، به چشم می‌خورد.

منبع: میراث آریا

مرتبط:

تیمچه‌ مظفریه تبریز

فرش دستباف تبریز ، شکوه هنر ایرانی

خانه‌موزه شیخ محمد خیابانی و احیای هویت تاریخی محله خیابان تبریز

مقبره صخره‌ای كل‌خرابه روستای فيروزيان اروميه

در ابتدای ورودی غرب قلعه، بقايای ديوار قطور و مستحكمی به چشم می‌خورد كه با استفاده از تخته‌سنگ‌های بزرگ ساخته شده است.

بقايای اين ديوار شامل سه رج است كه به صورت خشكه‌­چين و بدون ملات ساخته و تقريبا فرم چهارگوشی دارد.

آوار ناشی از تخريب، در ضلع شرقی آن ريخته و چنانچه اين سنگ‌ها برداشته شود اضلاع ديگر قسمت‌های ديوار نيز نمايان خواهد شد.

بقايای ضلع شمالی اين سازه به صخره‌های طبيعی قلعه تكيه دارد و مشرف به اين سازه و بر روی صخره‌ها آثار پله­‌تراشی صخره‌ای،  فنجان‌نماها و هاون­‌های سنگی به چشم می‌خورد كه به صورت پراكنده در قسمت‌هايی از صخره ايجاد شده است. ابعاد دقيق اين پله­‌های‌ صخره‌­ای به دليل مرور زمان و فرسايش به سختی امكان­پذير است.

اتاقک‌های دست‌کند صخره‌ای

به جرات می‌توان گفت اهمّيت اصلی قلعه كل‌خرابه به خاطر وجود چند اتاقک دست‌کند صخره‌ای است كه از حيث پلان و ويژگی­‌های معماری، شايد يكی از پركارترين مقابر صخره‌­ای اورارتويی در نیمه اول هزاره اول قبل از میلاد، پس از مقبره سنگر ماكو در منطقه باشد.

مقبره با رعايت جهات اصلی به صورت شمالی-جنوبی ايجاد شده است، ورود به آن از جنوب و اتاقک اصلی در شمال امکانپدیر است، فضای كلی مقبره از دو فضای دست‌کند حياط ‌مانند و يک اتاقک اصلی كه از جنوب به شمال به ترتيب حياط جنوبی، حياط ميانی و اتاقک اصلی هستند، تشكيل شده است.

حياط جنوبی

اين حياط در ضلع جنوبی مقبره و به عنوان ورودی اصلی آن محسوب می‌شود، حياط، فضای تقريباً مستطيلی به ابعاد ۲۲۰ در ۱۷۰ سانتی‌متر دارد، ورود به آن از طريق ۶ پله ميسر است.

علاوه بر اين، در امتداد فوقانی پله‌های حياط جنوبی و به فاصله يک متری بالای پله‌ها، طاقچه چهارگوش مستطيلی ايجاد شده و همچنين صخره حدفاصل پله‌ها و طاقچه به صورت كاملا صاف تراشيده شده است.

حياط ميانی

ورود به حياط ميانی كه هم از لحاظ وسعت و هم از نظر تزیينات از حياط جنوبی مهم­تر است، از طريق درگاهی كوتاه امكان‌پذير است.

حد فاصل بين حياط جنوبی و حياط ميانی، ديوار صخره‌ای قرار گرفته است، حياط ميانی يكی از بخش‌های پركار مقبره محسوب می‌شود، اين حياط فضای مستطيلی به ابعاد ۲۳۰ در ۴۲۰ سانتی‌متر و ارتفاع ۲ متر است.

شش طاقچه به صورت دو­به‌­دو و روبروی هم در ديوارهای شرقی و غربی و تقريباً به صورت قرينه تعبيه شده‌اند. در ضلع شمالی اين حياط و دو طرف ورودی اتاقک اصلی شمالی، سكوی سنگی كم‌ارتفاعی تراشيده‌اند، كاركرد اين سكو به درستی معلوم نيست، شايد به عنوان نشيمنگاه استفاده می‌­شده است.

اتاقک دست‌کند اصلی فيروزيان 

در منتهی‌­اليه ضلع شمالی، اتاقک اصلی مقبره واقع شده است، ورود به اين اتاقک از طريق درگاه باريك و كم‌ارتفاعی امكان‌پذير است.

فضای اين اتاقک به صورت مستطيلی به ابعاد ۲۵۰ در ۱۹۰ سانتی‌متر و ارتفاع نزديک به دو متر با سقف صاف و تخت است.

در انتهای ضلع شمالی و دقيقاً روبه‌روی ورودی، طاقچه نسبتاً بزرگ، تعبيه شده، با توجه به ابعاد بزرگتر اين طاقچه به نسبت ديگر طاقچه‌های حياط ميانی، ظاهراً كاركرد متفاوتی داشته است.

جمع‌بندی

معماران اورارتويی معمولاً در انتخاب مكان برای ايجاد اينگونه مقبره‌ها از كوه‌های آهكی يا رسوبی و نيز صخره سنگ‌های يک‌پارچه در نقاط كور اما مسلط به دشت يا زمين‌های اطراف استفاده كرده‌اند.

در ساخت اين مقابر، استفاده از يک سمت معين برای مقبر‌ه‌سازان مورد توجه نبوده زيرا سردر سنگی و ورودی تمام مقابر در منطقه رو به جهات مختلفی است.

بر اين اساس به نظر می‌رسد مقبره صخره‌ای كل‌خرابه فيروزيان اروميه در اين دسته‌­بندی در گروه دوم يعنی مقابر صخره‌ای تک‌واحدی پيوسته جای گيرد.

وجود اين پله‌ها در ورودی مقابر علاوه بر دسترسی به داخل مقبره احتمالاً نقش روحانی نيز داشته است چرا كه بيشتر اين مقابر در كنار دژهای سلطنتی بنا می‌شده كه مدفن پادشاهان و شاهزادگان بوده است.

حياط جنوبی به وسيله درگاه سنگی به فضای حياط ميانی ارتباط دارد، فضای حياط ميانی پركارتر و بزرگتر ساخته شده و احتمالاً مراسم تدفين پيش از دفن در اتاقک اصلی، در اين فضا انجام می‌شده است.

با ساماندهی مجموعه فيروزيان و مسیر دسترسی به آن، ساماندهی فضای داخلی و  معرفی و شناسایی آن، می‌توان از آن به عنوان یکی دیگر از آثار بسیار ارزشمند تاریخی و دست‌کند صخره‌ای برای جذب هرچه بیشتر گردشگر داخلی و خارجی استفاده کرد.

* گزارش از بهروز خان‌محمدی، کارشناس باستان‌شناسی، اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان آذربایجان غربی

مرتبط:

آبشار شلماش _زیبایی آذربایجان غربی

پل میرزا رسول؛ خشتی از تاریخ در دل آذربایجان غربی

آداب و رسوم نوروزی در آذربایجان غربی

راین، زمزمه‌ای از میراث کهن

شهر تاریخی و خوش آب‌وهوای راین در ۱۰۰ کیلومتری جنوب شهر کرمان و ۱۱۵ کیلومتری شمال جیرفت قرار دارد. این شهر بر دامنه هزار با ارتفاع ۴۵۰۱ متر، مرتفع‌ترین کوه جنوب ایران و ارتفاعات مرکزی کشور آرمیده است. از مهم‌ترین جاذبه‌های راین می‌توان به ارگ، آبشار، چنارهای هزارساله، سرو چهارصد ساله، دهانه‌های آتشفشانی، چشمه‌های آب معدنی و مرقد مطهر سه امامزاده اشاره کرد. راین با قدمت و تمدن کهن به‌ دلیل قرار گرفتن در بزرگراه غرب به شرق و راه کرمان به جیرفت و بندرعباس، موقعیتی مناسب دارد و یکی از مراکز داد و ستد کالا و همچنین بافت پارچه‌های ارزشمندی بوده است که حتی به مناطق دور مانند مصر نیز صادر می‌شد. این منطقه در گذشته یکی از مراکز ساخت صنایع دفاعی مانند شمشیر و تفنگ نیز بوده است. وزیری، مؤلف کتاب جغرافیای کرمان، راین را چنین توصیف کرده است: «باغستانی فسیح، مرغزاری نزه و بدیع، آبش با سلسبیل برادر و هوایش با فردوس برابر.»

ارگ راین (ورودی حاکم‌نشین) 

مهم‌ترین جاذبه تاریخی این دیار کهن، ارگ راین است. ارگ راین، با مساحتی بیش از بیست و دو هزار متر مربع، در جنوب غربی شهر کنونی راین و بر بلندای تپه‌ای قرار گرفته است. دور تا دور قلعه را حصاری در برگرفته که ارتفاع آن بیش از ۱۰ متر است. تنها ورودی قلعه از جبهه شرقی است که با سردر بزرگ و باشکوه به محوطه داخلی راه دارد. قلعه، عناصری چون بازار، مسجد، زورخانه و عامه‌نشین دارد.

قلعه راین یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی این استان به شمار می‌رود و قدمت آن به دوره صفویه –قاجاریه باز می‌گردد.

راین

مکان‌های مذهبی

مرقد مطهر امامزاده شیرخدا، امامزاده سید علی و امامزاده زید در شهر راین است. نسب شیرخدا با ۹ واسطه به امام صادق (ع)، نسب امامزاده سید علی با ۱۰ واسطه به امام حسن مجتبی (ع) و نسب امامزاده زید با ۷ واسطه به امام موسی کاظم (ع) می‌رسد. مرقد شیرخدا در خیابان امام خمینی (ره) (میدان شیرخدا) و مرقد امامزاده سیدعلی و امامزاده زید در خیابان طالقانی است.

درختان کهنسال

چنارهای هزارساله در کنار مسجد جامع، سرو چهارصدساله واقع در مقابل حرم امامزاده زید و بلوار افلاطون (انتهای خیابان شریعتی) از جاذبه‌های طبیعی شهر راین است.

صنایع‌دستی راین

مهم‌ترین و معروف‌ترین صنایع‌دستی راین، صنایع فلزکاری است. کارد و چاقوی ساخت صنعتگران راین، معروف و مشهور است. بافت فرش دستباف هم در این منقطه رواج دارد.

دهانه آتشفشانی راین

از دیگر جاذبه‌های طبیعی راین می‌توان به بزرگ‌ترین دهانه آتشفشانی در نزدیکی روستای قلعه حسن‌علی به همراه ۱۴ دهانه کوچک‌تر و چشمه‌های آب معدنی اشاره کرد. در حدود ۳۰ کیلومتری جنوب راین و در مسیر یکی از رودخانه‌های کوه هزار، چشمه‌های آب معدنی از دسته آب‌های کلورید سدیک بیکربنات کلسیم سنگین و شبیه آب معدنی اریاژ ایزره فرانسه وجود دارد و برای درمان بیماری‌های راشیتیسم و روماتیسم مؤثر است. در مورد معادن نیز لازم است به معدن مرمر راین اشاره کرد که شهرت جهانی دارد. حرم حضرت علی (ع) و عمارت تاج محل، زیباترین بنای تاریخی هند، گویای مرغوبیت مرمر راین است.

blank

دره اردیکان

یکی از دره‌های سرسبز کوهستان هزار است. این دره از طریق جاده ماشین‌رو به بخش راین متصل می‌شود. اردیکان بلندترین نقطه‌ مسکونی ایران به شمار می‌رود و دارای ارتفاع ۳۳۰۰ متر است.

کوه هزار

کوه هزار، با داشتن هزار نوع گیاه گوناگون، هزار نامیده شده ‌است و با ارتفاع ۴۵۰۱ متر، مرتفع‌ترین کوه جنوب ایران و ارتفاعات مرکزی کشور است. روستاهای دامنه کوه هزار مانند دودران زیارتگاه، باب زنگی و گیشیگان، با آب و هوایی بسیار دلپذیر و آبشار زیبای راین که در دل آن کوه قرار دارد در فصل بهار و تابستان پذیرای دوستداران طبیعت هستند. هزار با وسعت ۹۰۰ کیلومتر مربع، سرچشمه رودخانه‌هایی چون هلیل رود، هفت کوسک، چاری و تهرود است. مرتفع‌ترین مناطق مسکونی ایران، روستاهای باب زنگی و اردیکان با ارتفاع بیش از ۳۳۰۰ متر در کوه هزار قرار دارند. کوه هزار (بام جنوب ایران) آبشار راین یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های طبیعی کوه هزار، آبشار زیبایی است که در ۱۴کیلومتری شهر راین قرار دارد.

منبع: میراث آریا

غذا‌های نوبرانه‌های بهاری در کهگیلویه و بویراحمد

وجود پوشش گیاهی، درختان بلوط، بادام و گونه‌های علفی در طبیعت سرسبز بهاری کهگیلویه و بویراحمد سبب شده تا خوراکی‌های بهاری به بازار آمده و خانه‌های مردم میزبان غذاهای بهاری باشند.

با سفر به استان کهکیلویه و بویراحمد در فصل بهار می‌توان آمیختگی زندگی، فرهنگ و سنت را با طبیعت مشاهده کرد.

سفره‌هایی که با غذاهایی محلی، سنتی و ساده تزئین شده‌اند و از سالم‌ترین فرآورده‌های تولیدی تهیه می‌شوند.

این غذاهای سنتی نقش طبیعت را در زندگی مردم استان به‌وضوح قابل‌درک می‌سازند و با سفری در زمان، شمارا با مزاج گذشتگان عشایری این استان آشنا می‌کنند.

همان‌طور که گفتیم غذاهای محلی کهکیلویه و بویراحمد در زندگی عشایری گذشتگان این استان ریشه دارد، غذاهای محلی فصل بهار در این منطقه بیشتر به همراه نان محلی سرو می‌شود.

آش کنگری

این غذا یکی از غذاهای محلی در استان است که برای تهیه آن کنگر که یک گیاه کوهی است را پاک‌کرده، شسته و آن را داخل دیگ پر از آب جوش می‌ریزند تا چند دقیقه بپزد، بعد برنج محلی را در آن ریخته و پس‌ از این که برنج کمی نرم شد آبکش می‌کنند و به مدت یک ساعت دم داده می‌شود، این غذا بیشتر با ماست سیر زده مصرف می‌شود.

کلک بلوط

کل بلوط یکی از خوراکی‌های مهم محلی در استان است که برای تهیه آن بلوط‌ها را پوست گرفته، خشک و آسیاب کرده و آن را با آب جوشیده خیس می‌کنند، به ‌اندازه‌ای که  خمیر به هم نچسبد و بعد آن را ریز ریز می‌کنند و در یک سبد که زیر آن از برگ درخت بلوط باشد می‌ریزند و روی آن را هم با برگ بلوط می‌پوشانند.

سپس سبد را در مکانی گرم قرار می‌دهند و روی آن را با پارچه‌ای چندلایه می‌پوشانند تا خوب گرم شود، بعد از سه شب این مواد با آب شسته می‌شود تا شیرین شود، این ماده به‌صورت نان با غذاهای محلی مصرف می‌شود.

دوا زردکی و پیاز داغ

دوا زردکی و پیازداغی یکی دیگر از غذاهای محلی در این استان است، برای تهیه این خوراک، ابتدا دوغ را با برنج محلی مخلوط کرده و روی اجاق می‌گذارند و با کفگیر خوب هم می‍زنند، بعد از این که جوش آمد کفگیر را برداشته و پیاز داغ با نعناع، گیاه کوهی چویل و نمک و زردچوبه اضافه می‌شود.

لبنی

لبنی از ماست و برنج تهیه می‌شود و با روغن حیوانی و آویشن کوهی تزیین می‌شود، این غذای خوشمزه در کهگیلویه و بویراحمد به شله دویی یا شله سفید شهرت دارد.

آجیل محلی

آجیل از گندم برشته‌شده، کنجد بوداده، مغز گردو، کلخنگ، مویز، انجیر و خرمای خشک درست می‌شود، این آجیل در بین مردم به گندم برشته مشهور است به دلیل اینکه میزان گندم این آجیل بیشتر از سایر اقلام است، به این نام‌ شهرت دارد.

چنگال

چنگال از دیگر غذاهای محلی مردم کهگیلویه بویراحمد است که برای درست کردن آن آرد را خمیر کرده و سپس خمیر را به شکل چانه درست می‌کنند و با چوبی بلند و صاف آن را پهن می‌کنند، سپس بر روی تابه پهن می‌کنند تا خوب بپزد، بعد از پخت آن را ریز کرده و شکر، آویشن کوهی و روغن محلی روی آن می‌ریزند و مصرف می‌کنند.

* گزارش از علی‌اکبر پاک

منبع: میراث آریا

مرتبط:

جاذبه های فرهنگی، ظرفیت ناشناخته گردشگری کهگیلویه و بویراحمد

آبشارهای کهگیلویه و بویراحمد را بهتر بشناسیم

وردشت سمیرم _محور توسعه گردشگری عشایر اصفهان