۲۰ توصیه برای سفر کاری

برداشتن مسواک و حوله و مدارک شناسایی در هر سفری لازم است اما تنها با این سه قلم وسیله نمی شود به یک سفر کاری رفت. همان طور که پوشیدن لباس رسمی و به همراه بردن یک چمدان بزرگ برای یک سفر ماجراجویانه مثل غار نوردی کار عاقلانه ای نیست، رفتن به سفر کاری هم برای خودش لوازمی دارد. رعایت این نکته ها به شما یاد می دهد که چطور قبل از رفتن به سفر آماده بشوید تا هم در انجام ماموریتتان موفق باشید و هم در نبود شما خانواده و همکارانتان با مشکلی مواجه نشوند:

سفر کاری

قبل از این‌که عازم شوید

۱- کارهایتان را در مبدأ سر و سامان دهید؛ قرارهایتان را نهایی کنید، مدارکی را که احتیاج دارید مرتب کنید، از رزرو قطعی محل اقامت‌تان مطمئن باشید؛ اگر لازم است کاری را به کسی بسپارید این کار را بکنید که هم وقفه‌ای در انجام کارها رخ ندهد و هم وقتی به دفتر خودتان برمی‌گردید با کوهی از کارهای انجام‌نشده مواجه نشوید. حتماً یکی از همکاران و یا اعضای فامیل را (که می بایست صد در صد مورد اطمینان شما باشند) در جریان حساب‌های مالی خود قرار دهید.

 

۲- با این‌که خانواده شما از موفقیت‌تان خوشحال خواهند شد ولی یادتان باشد آن‌ها دوست دارند شما را در کنارشان داشته باشند. اگر سفرهای کاری شما زیاد است، مطمئن باشید که وقت کافی برای بودن کنار آن‌ها دارید؛ اگر فرزند دارید باید بیشتر به او توجه کنید.

 

۳- مدارک مهم کاری را که باید همراه داشته باشید، لازم نیست حتماً چند تا کپی کاغذی بگیرید و کیف دستی‌تان را سنگین کنید؛ می‌توانید همه را روی یکFlash Memory کوچک ذخیره کنید؛ اگر به پرینت کاغذی نیازی بود به هر حال همه‌جا یک دستگاه کپی هست.

 

۴- نسبت به تعطیلات کاری مقصد آگاهی داشته باشید. این اطلاعات را می‌توانید از افرادی که با آن‌ها در کشور مقصد کار می‌کنید، بگیرید.

 

۵- یک ابزارهایی را خوب است که همراه داشته باشید، مثل Hard Disk برای ذخیره‌ی اسناد و مدارکی که قرار است جابه‌جا کنید؛ Flash Memory هم در حجم کوچک‌تر همان کار هارددیسک‌ها را برایتان انجام می‌دهد؛ شارژر وسایل الکترونیکی؛ باتری اضافه برای موبایل یا وسایل الکترونیکی دیگری که همراه دارید.

وقت بسیار زیادی در فرودگاه‌ها صرف منتظر شدن جهت دریافت چمدان از قسمت بار می‌شود. بنابراین اگر سفر کاری زیاد می‌روید در صورت امکان از ساک‌های چرخ‌دار (TROLLEY) با سایز مناسب جهت بردن با خود به داخل هواپیما استفاده کنید. استاندارد سایز این ساک‌ها معمولاً در وبسایت‌ها و دفاتر شرکت هواپیمائی شرح داده شده است.

 

۶- به غیر از ابزار الکترونیکی، توی کیف‌تان دستمال کاغذی و چسب زخم حتماً بگذارید. اگر چه وقتی سفر کاری می‌روید، زیاد جنب و جوش ندارید و احتمال این‌که آسیب ببینید تقریباً صفر در صد است ولی به هر حال گاهی کاغذ هم دست را می‌خراشد!

 

۷- خوب است یک لیست از برنامه‌هایی که قرار است در کشور مقصد داشته باشید، تهیه کنید. اصطلاحاً به آن چک‌لیست می‌گویند. چک‌لیست به شما کمک می‌کند کارهایتان را به ترتیب دنبال کنید و چیزی هم از قلم نیفتد؛ این باعث می‌شود ذهن آرام‌تری داشته باشید.

 

۸- وقتی به قصد کار سفر می‌کنید، استرس بیشتری دارید. قرار نیست بروید چند روزی را خوش بگذرانید و برگردید، ممکن است تمام حرفه و شغل‌تان به این سفر وابسته باشد. سعی کنید با تمرکز ذهنی و مرتب نگه‌داشتن همه چیز، مراقب اعصاب‌تان باشید. هر چه استرس‌تان کم‌تر باشد، راحت‌تر می‌توانید اوضاع را کنترل کنید و اتفاقات را آن‌طور که می‌خواهید پیش ببرید.

 

۹- از اختلاف زمانی خودتان با کشور مقصد آگاهی داشته باشید. سعی کنید یکی دو روز قبل از سفر، خواب‌تان را با ساعت مقصد مرتب کنید که خیلی با مشکل کم‌خوابی و خستگی مواجه نشوید. از توی هواپیما ساعت‌تان را به وقت محلی مقصد تنظیم کنید، هر چه زودتر به شرایط محلی مقصد عادت کنید، سفر راحت‌تری خواهید داشت.

 

۱۰- سعی کنید پروازهای مستقیم را انتخاب کنید؛ چون معطل‌شدن توی فرودگاه بعضی وقت‌ها سخت‌تر و خسته‌کننده‌تر از پرواز طولانی‌مدت است. به هر حال که باید این راه را بروید، این‌طوری با پرواز مستقیم پول کم‌تری هم می‌پردازید.

سفر کاری

پس از رسیدن به مقصد

۱۱- بهتر است ساعت پروازی را انتخاب کنید که مطمئن باشید شب به مقصد نمی‌رسید. در روشنی روز، امکان بیشتری برای دیدن خیابان‌ها و پیداکردن آدرس دارید. گاهی وقت‌ها تاکسی هم در شب سخت‌تر پیدا می‌کنید. به هیچ‌وجه سوار ماشین‌هایی که آرم Taxi ندارند، نشوید. شاید هزینه‌ی کم‌تری پرداخت کنید ولی احتمال این‌که مورد سرقت قرار بگیرید یا هر اتفاق ناگوار دیگری، کم نیست.

 

۱۲- اگر از وضع خیابان‌ها و ترافیک آن شهر اطلاع زیادی ندارید، سعی کنید نزدیک به جاهایی که کار دارید و قرار است بیشتر رفت و آمد کنید، هتل بگیرید. علاوه بر این‌که در هزینه‌ی حمل و نقل‌تان صرفه‌جویی کرده‌اید، استرس دیر رسیدن به قرارهایتان را هم نخواهید داشت.

 

۱۳- اگر سفر کاری زیاد می‌روید، بهتر است عادت بیدار شدن با ساعت زنگ‌دار اتاق خوابتان را فراموش کنید. خودتان را با زنگ ساعت موبایلتان برای بیدارشدن یا هشدار زمان‌های خاص وفق دهید.

 

۱۴- شما قرار است با مردم این کشور کار کنید و داد و ستد داشته باشید، پس باید بیشتر مواظب رعایت قوانین و احترام به شخصیت‌های مهم سرزمین میزبان‌تان باشید.

 

۱۵- ممکن است به خاطر اختلاف زمان و یا فشار زیاد کارهایتان، نتوانید در وقت معینی غذا بخورید؛ بد نیست یکی دو تا شکلات همراهتان باشد. شکلات هم استرس شما را کاهش می‌دهد و هم می‌تواند کمی بیشتر جلوی گرسنه شدنتان را بگیرد.

 

۱۶- اگر رژیم غذایی خاصی دارید، حتماً به انتخاب غذاهایی که می‌خورید دقت کنید. میوه و سبزیجات را فراموش نکنید. ورزش‌کردن کمک می‌کند بدن شما خیلی راحت با شرایط آب‌وهوایی و زمان‌های استراحت متفاوت کنار بیاید؛ با ورزش و غذای مناسب مراقب سلامتی خود باشید. این همه راه را برای انجام کارهای مهم آمده‌اید و بدترین چیز این است که توی این موقعیت مریض شوید.

 

۱۷- وقتی سفر کاری می‌روید، تمام روز را به احتمال زیاد گرفتارید و برای این که کمی هم خوش بگذرانید ممکن است تفریحات شبانه را انتخاب کنید. بهتر است مراقب خواب و سلامت‌تان باشید؛

 

۱۸- با افرادی که کار می‌کنید، رابطه‌ی جدی و حرفه‌ای برقرار کنید؛ برای اعتبار شغلی شما مناسب نیست که از آن‌ها سوال کنید کجا بهتر است غذا بخورید یا کجاها بیشتر بهتان خوش می‌گذرد؛ برای جواب این‌طور سوالات قسمت اطلاعات هتل هم می‌تواند جواب‌های خوبی به شما بدهد.

 

۱۹- احتمالاً زمان زیادی نداشتید که توی بازارها بچرخید و سوغاتی بخرید. این‌جور مواقع بد نیست سری به فروشگاه‌های دور و بر هتل یا داخل فرودگاه بزنید. شاید گزینه‌های زیادی برای انتخاب نداشته باشید ولی بهتر از این است که با دست خالی برگردید؛ سعی کنید نبودنتان را یک‌جوری جبران کنید.

 

۲۰- وقتی برمی‌گردید احتمالاً باز هم با مشکل اختلاف زمان و خستگی راه مواجه هستید، کمی به خودتان زمان بدهید و بعد با انرژی بیشتر و ذهن منظم‌تر به حساب کارها برسید.

 

مرتبط:۸ توصیه کلیدی برای سفرهای خارجی

بنای تاريخی قلعه اردشیر در كرمان

کرمان پنجمین کشور تاریخی در ایران است که جاذبه های تاریخی پر اهمیتی را در خود جای داده است. این استان کویری علاوه بر بناهای تاریخی ارزشمند مناطق گردشگری طبیعی را نیز شامل می شود، که هر کدام برای خود به عنوان یک قطب گردشگری می توانند عمل کنند. این بنای ارزشمند از دوره ی ساسانیان و به دستور اردشیر ساسانی نیز ساخته شد. این قلعه باستانی یکی از بناهای ارزشمند در کرمان است و پیشنهادی می شود که در صورت که به کرمان رفتید حتما از آن دیدن کنید. در ادامه همراه ما در سفر به کرمان باشید تا بیشتر قلعه اردشیر در کرمان آشنا شوید.

همانطور که در بالا گفتیم قلعه اردشیر در کرمان قرار دارد و یکی از بناهای باستانی ایران به شمار می رود که توسط اردشیر ساسانی در زمان حکومتش ساخته شده است. این قلعه در کرمان نیز به قلعه کوه هم شهرت دارد و بنابر دلایلی خاصی ساخته شده است.

با توجه به موقعیت قرار گیری قلعه اردشیر در کرمان که در میان بافت شهر و روستا است هدف از ساخت این مکان سکونتگاهی برای دستگاه حاکم بر کشور یا وجود اهداف اداری برای اشراف بر حامیت روستاها در آن زمان نیز بوده است. اما قلعه‌ هایی که دارای موقعیت ‌های کوهستانی بودند هدف از ساخت آن ها دفاع از مواضع حکومت وقت و با اهداف نظامی نیز بود، کارکرد دیگر این قلعه ‌ها این بود که در مواقع لزوم و حملات، پایگاه و پناهگاهی برای در امان ماندن مردم از دشمن، محسوب می‌شدند. قلعه ی اردشیر یکی از همین قلعه های کوهستانی است که با احتمال بسیار زیاد با اهداف نظامی و دفاعی نیز ساخته شده است.

بنای تاريخی قلعه اردشير در كرمان

 

مشخصات قلعه اردشیر در کرمان

اگر بخواهیم از لحاظ معماری قلعه ی اردشیر را مورد بررسی قرار دهیم می توانیم بگوییم که قلعه ی اردشیر دارای معماری شگفت انگیز و بسیار خاصی است. مصالح به کار رفته در این بنای تاریخی خشت خام است و ابعاد خشت های به کار رفته در قلعه اردشیر در کرمان از خشت های معمولی بسیار بیشتر است و قطر دیوارهای قلعه در حدود ۶ متر هستند. ساختمان هایی که در قلعه اردشیر در کرمان ساخته شده نیز به دو بخش تقسیم می ‌شوند. قسمتی از ساختمان قلعه بر روی تپه در جنوب شرقی ساخته شده ‌اند که همان بخش ساختمانی قلعه کوه را تشکیل می‌ دهند. ارتفاع این قلعه به ۱۵۰ متر بالاتر از شهر کرمان می رسد و قسمت دیگری از این بنا بر روی تپه های کوتاه تر نیز قرار گرفته است که آن را آتشکده ی آناهید می نامند.

بنای تاريخی قلعه اردشير در كرمان

در واقع قسمت اصلی قلعه اردشیر در کرمان همان ساختمانی است که بر روی تپه ها قرار گرفته است. به دلیل نزدیکی این دو قلعه به یکدیگر این احتمال وجود دارد که ساختمان های این دو قلعه در گذشته به یکدیگر مرتبط بوده اند، قلعه ای که در پایین این منطقه وجود دارد نیز به قلعه ی دختر معروف است و خودش جز یکی از جاذبه های تاریخی کرمان مطرح است. ساختمان های زیادی در بین دیوران های این دو قلعه باقی مانده اند که بیشتر شباهت به قصر، عبادتگاه و مکان‌ هایی از این دست دارند.مطابق با شواهدی که وجود دارد می توان متوجه شده که این دو قلعه از یکدیگر جدا نبوده اند و در حال حاضر، شکل اصلی این قلعه از بین رفته و آثاری از آن برجای مانده است.

 

بنای تاريخی قلعه اردشير در كرمان

موقعیت کنونی قلعه اردشیر در کرمان

هنوز بر روی قلعه اردشیر در کرمان اقدامات باستان شناسی لازم صورت نگرفته است و هیچ گونه مطالعات جدی و کاوش گرایانه در این محل صورت نگرفته است. موضوعی که موجب حیرت می شود این است که هیچ حصار و حریمی برای حفاظت از این قلعه تاریخی و ارزشمند کشیده نشده است و کسانی که از این قلعه بازدید می‌کنند شاید ندانند که حریم قلعه کجاست و همین گاهی، سبب در معرض خطر قرار گرفتن بنا می ‌شد.

علاوه بر حضار وجود دکل های مخابراتی متعدد در مرتفع ترین بخش های قلعه ادشیر در کرمان که بنایی تاریخی و ارزشمند است در سال ها پیش سبب ایجاد آسیب در بنا شده است.

این قلعه در فاصله زیادی از شهر کرمان است و خانه های متعددی اطراف آن را فرا گرفته است. زمانی که به بازدید از این قلعه می روید بناها و ساختمان های دیگری را می توانید مشاهده کنید که در حریم قلعه قرار دارد و خوشبختانه به دلیل وجود فاصله ای که از شهر و فضای اطراف قلعه سبب شده تا از ساخت و سازهای مدرن شهری دور باشد و از این لحاظ نیز کمتر مورد آسیب قرار گرفته است.

با توجه به این که قلعه اردشیر و قلعه دختر دچار فرسایش و آسیب های زیادی شده اند اما سازمان میراث فرهنگی کرمان در سال ۱۳۹۵ اقدام به مرمت و بازسازی فضای سبز این منطقه نیز پرداخت. در سال گذشته نیز ساخت پارک قلعه اردشیر و قلعه دختر در فضای اطراف قلعه نیز در حال اتمام بوده و در حال حاضر، این مکان، در حال تبدیل شدن، به یک فضای با صفا و مورد پسند گردشگران و بازدیدکنندگان از قلعه است.

مرتبط:مجموعه گنجعلی‌خان از جاذبه‌های تاریخی و دیدنی شهر کرمان

آسارا _نگین کوه های البرز

در هوای این روزهای تهران و خستگی ناشی از شلوغی زندگی شهری، هر مسافری دلش می‌خواهد تا برای یک روز هم که شده است، در کنار دشتی بنشیند و حسابی از طبیعت لذت ببرد.

در این میان، آسارا با مسافت کوتاه از پایتخت و جاذبه‌های گردشگری از جنگل و درختان قطور کهن‌سال، رودخانه خروشان، بلندی‌های کوهستانی زیبا گرفته تا امامزاده‌ها، آثار تاریخی از جمله کاخ و قلعه، غارها، آتشکده‌ها، گل‌های وحشی، کوچه‌باغ‌های روستایی، حیات‌وحش، دریاچه و آبشار، وجود دائمی بلورهای سپید برف در ارتفاعات و دره‌های خوش‌منظره، همه و همه چنان فضای دل‌انگیزی فراهم کرده که هر انسانی را به‌سوی خود فرامی‌خواند.

بی‌شک آسارا نگینی بر تارک سلسله جبال زیبای البرز جنوبی است که با هزاران سال تاریخ نهفته در خود، گوشه‌ای از قدمت و تمدن ایران زمین را به تصویر می‌کشد.

آسارا یکی از مهم‌ترین قطب‌های گردشگری کشور و از مناطق گردشگری هدف استان تهران به شمار می‌رود چراکه نزدیک‌ترین جاده دسترسی تهران به استان‌های شمالی کشور از این بخش می‌گذرد.

آسارا _نگین کوه های البرز

آسارا کجاست؟

بخش آسارا یکی از سه بخش شهرستان کرج در استان البرز ایران بوده که شامل ۳ دهستان آدران، آسارا و نساء است. دهستان آدران دارای ۱۸ روستا، دهستان آسارا ۲۱ روستا و دهستان نساء دارای ۱۷ روستای تابعه است (جمعاً ۵۶ روستا).

بخش آسارا با جمعیت حدوداً بیست هزار نفر که متشکل از بومیان ساکن دائمی بخش است و تعداد ۶۲۰۰ واحد مسکونی در کوه‌های البرز واقع شده است.

حدود ۸۰ کیلومتر از مسیر جاده کرج-چالوس در این بخش قرار گرفته است که یکی از محورهای مواصلاتی استان‌های تهران و مازندران و چند استان دیگر ایران به‌شمار می‌آید.

آسارا _نگین کوه های البرز

جاذبه‌ها

اکنون بومی‌ترین مردم کرج ساکن این بخش هستند و سالانه حدود ۱۳ میلیون جهانگرد و گردشگر داخلی دستکم به‌صورت عبوری از این منطقه دیدن می‌کنند.

شایان‌ذکر است که اولین جاذبه‌ای که در ابتدای ورودی به آسارا از سمت کرج به چشم می‌خورد، قلعه تاریخی صلصال است که قدمت آن به دوران پیش از اسلام بازمی‌گردد.

آبشار زیبا و دیدنی هفت‌چشمه در منطقه آدران آسارا واقع در کیلومتر ۱۷ جاده کرج – چالوس با ارتفاع حدود ۷۰ متر جاذبه بعدی این خطه است که می‌توان ساعت‌ها در کنار آن نشست و به زیبایی‌های آبشار و آسمانی که از میان صخره‌ها، فضایی رؤیایی را ایجاد کرده است را تماشا کرد.

به‌طور کلی آبشارهای مواج و خروشان این بخش و تراوش ذره‌های آب که به‌صورت گرد در اطراف پراکنده می‌شود از جمله آبشار خور و آبشار روستای کل‌ها از چنان جذابیتی برخوردار است که با کلمات و جمله‌ها چندان قابل توصیف نیست و فقط دیدن آن‌ها از نزدیک می‌تواند گویای این‌همه طراوت و زیبایی باشد.

 وجود رودخانه کرج به‌موازات جاده کرج – چالوس، زیبایی‌های بخش آسارا کرج را دوچندان کرده است.

آب این رودخانه که در پشت بلندای سد امیرکبیر کرج، دریاچه نسبتاً وسیعی را تشکیل داده و منظره بدیع و چشم‌نوازی را ایجاد کرده و بخصوص قرار گرفتن روستای کوچک و زیبای “واریان” همچون جزیره‌ای کوچک در آن‌سوی آب که یکی از راه‌های رسیدن به آن سفر با قایق است، هر گردشگر و مسافر و بهتر است بگوییم هر بیننده‌ای را مجذوب خود می‌کند.

بخش آسارا کرج با دارا بودن سه قله بالای چهار هزار متر از جمله قله کهار و ناز، پیست اسکی بین‌المللی دیزین (مهم‌ترین پیست اسکی کشور که دارای دو هتل، ۱۹ کلبه یا شاله و پنج رستوران) و پیست اسکی خور در منطقه زیبای سرزیارت وارنگه، از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های این منطقه در گردشگری ورزشی محسوب می‌شود.

این بخش همچنین از نظر مذهبی می‌تواند زائران بی‌شماری را به‌سوی خود جذب کند چراکه امامزاده‌های زیادی از جمله امامزاده حسین روستای گوراب، امامزاده برادران عبدالله روستای کندر، مسجد ۹۰۰ ساله ارنگه با سنگ‌نوشته‌ای تاریخی درباره تاریخ احداث منبر و وجود امامزاده‌ای در زیر این مسجد، امامزاده ‌هارون هاشم روستای لیلستان، امامزاده سپه‌سالار روستای تکیه و امامزاده حسن روستای حسنک در، نمونه‌هایی از مکانه‌ای زیارتی این بخش به شمار می‌رود.

blank

لوازم ضروری سفر

کارت ملی، کفش مناسب برای پیاده‌روی در دشت و کوه، پوشاک مناسب و راحت برای حرکت در آبشار و رودخانه، یکدست لباس اضافه، ظروف شخصی (لیوان، بشقاب، قاشق و چنگال)، لوازم بهداشتی شخصی

هزینه سفر

یقیناً لذت سفر به چنین منطقه‌ای زمانی دوچندان خواهد شد که در صندلی اتومبیل نشسته و نظاره‌گر منطقه بیرون باشید.

به همین دلیل است که اغلب تورهای گردشگری هر هفته با هزینه‌ای بین ۴۰ تا ۵۰ هزار تومان به این منطقه مسافر می‌برند.

مرتبط:آبگرم لاریجان توریستی ترین روستای البرز

چشمه کانی گراوان

چشمه کانی گراوان چشمه آب‌معدنی است که در شهرستان سردشت در استان آذربایجان غربی قرار دارد. این چشمه در ۲ کیلومتری شهرستان ربط و ۱۲ کیلومتری شمال شرقی سردشت قرار دارد.

سردشت نگینی در دل استان آذربایجان غربی است که مرکز آن شهرستان سردشت است و در جنوب غربی این استان در امتداد جنوبی ارومیه قرار دارد. سردشت در پای کوه گرده سور بر روی دشتی در ارتفاع ۵.۲ کیلومترمربع و با ارتفاع ۱۴۸۰ متر از سطح دریا قرار دارد. جاذبه‌های طبیعی این شهرستان زیبا کم نیست، یکی از زیباترین جاذبه‌های طبیعی سردشت، چشمه کانی گراوان در ۲ کیلومتری شهرستان ربط است.

کانی گراوان از چشمه‌های غنی آب‌معدنی است که میزان املاح محلول در آب آن بالغ‌بر یک گرم در لیتر است.

چشمه کانی گراوان

 

این چشمه زیبا در کنار روستایی بانام کانی گویز در جنوب شرقی حوضه زاب قرار دارد. خواص درمانی این چشمه بسیار است و می‌توان آن را در دسته‌بندی چشمه‌های آب‌معدنی گازدار جا داد که در بسیاری از امور زیبایی و پوست کاربرد دارد.

 

شهرت اصلی چشمه کانی گراوان به دلیل جوشیدن آبی با خواص مفید و مورداستفاده در درمان‌های بیوفیزیولوژیکی است. آب چشمه سرد بوده و به دلیل شوری غیرقابل‌شرب است. فعل‌وانفعالات شیمیایی آب چشمه باعث می‌شود تا هرساله به ارتفاع مخروط این چشمه اضافه شود.

 

سازه آهکی چشمه چیزی حدود ۲۰ متر ارتفاع دارد و در طول زمان تغییر شکل داده است. اگر به بالاترین قسمت این چشمه برسید صدای جوشیدن آب را به‌وضوح احساس می‌کنید. رودخانه کوچک زاب از کنار این چشمه می‌گذرد که در فصل بهار یکی از پرآب‌ترین رودخانه‌های منطقه است. آب این چشمه به رودخانه زاب می‌ریزد.

blank

 

علت نام‌گذاری این چشمه مشخص نیست، بسیاری از افراد محلی نام آن را اصطلاحی در زبان کردی تفسیر می‌کنند، در زبان کردی «گراوان» به معنی آبی سخت و سنگین است و شاید به دلیل وجود املاح زیاد در آب این چشمه آن را چشمه گراوان می‌نامند.

 

برای بازدید از چشمه کانی گراوان کافی است در مسیر جاده سردشت، مهاباد حرکت کنید و ۳۰ الی ۳۵ دقیقه در این جاده برانید. پس از عبور از شهر راور از جاده خاکی عبور می‌کنید و از میان گندم‌زارها و جنگل‌های بلوط رد شده و به سمت غرب بروید. پس از چند دقیقه رانندگی در این جاده خاکی به چشمه زیبای کرم‌رنگ کانی گراوان می‌رسید.

مرتبط:آبشار شلماش _زیبایی آذربایجان غربی

آشنایی با غار گل زرد !

غار گل زرد غاری، رودخانه‌ای در دامنه جنوب شرقی قله ۳۷۰۶ متری گل زرد که از مجموعه قله‌های ناظر بر کوه دماوند است. این غار که در استان مازندران، در منطقه پلور و در مراتع شمالی روستای منظریه قرار دارد، از معدود غارهای طبیعی موجود در این منطقه به شمار می‌رود.

سطح درون غار از کربنات کلسیم پوشیده شده و درون آن چندین حوضچه آب سرد وجود دارد. عمق برخی از این حوضچه‌ها به ۴ متر می‌رسد. گل زرد از غارهای فعال آهکی است و زایش انواع «سازندهای آهکی» در آن ادامه دارد. آب‌های زیرزمینی در تمام سال در این غار جریان دارند. هرساله گردشگران داخلی و خارجی از این غار بازدید می‌کنند.

غار آبی گل زرد دارای استلاگتید و استلاگمیت های زیبا و فراوان می باشد که شکل گرفتن هر یک سانتی متر از این استلاکتیت ها یا استلاگمیت ها (قندیل ها و مخروط های غار) حدودا ۱۰۰ سال طول خواهد کشید و این زاینده بودن غار برای ساخت این قندیل ها از دیگر شگفتی های این غار زیباست.

غار گل زرد

در جاده هراز، در فاصله ۶۵ کیلومتری تهران، کمی پیش از خروجی سد لار و نرسیده به راهدارخانه منظریه، جاده‌ای خاکی از سمت چپ مسیر اصلی منشعب می‌شود که ۴ کیلومتر طول دارد. بالا رفتن از آن تنها با خودروهای شاسی‌بلند و یا پیاده امکان‌پذیر است. این جاده در انتها به یک کلبه کوهستانی می‌رسد که از کنار آن تا دهانه غار نیم ساعت پیاده راه است.

زمان مناسب برای بازدید غار گل زرد خرداد تا شهریورماه هرسال است و پیش و پس از این زمان دهانه غار معمولاً به دلیل آب‌گرفتگی بسته است. پیاده‌روی و پیمایش غاری بکر و دست‌نخورده با آبشارها و دریاچه‌هایی زیبا، عکاسی از شگفتی‌های داخل غار و طبیعت منطقه از دیگر نکاتی است که دوستدار طبیعتی را به خود جذب می‌کند.

دانشجویان کوهنورد دانشگاه تهران از اوایل دهه ۱۳۵۰ مرتباً از این غار بازدید می‌کردند و به کمک طناب تا انتهای آن رفته بودند.. کارشناسان پایگاه ملی داده‌های علوم زمین به تازگی همه راه‌های ورودی تالارها و دیواره‌های غار را مطالعه و برای نخستین بار از آن فیلم و عکس تهیه کرده‌اند. مطالعات تکمیلی برای شناخت بیشتر آن همچنان ادامه دارد.

در جاده هراز، در فاصله ۶۵ کیلومتری تهران، کمی پیش از خروجی سد لار و نرسیده به راهدارخانه منظریه، جاده‌ای خاکی از سمت چپ مسیر اصلی منشعب می‌شود که ۴ کیلومتر طول دارد. بالا رفتن از آن تنها با اتوموبیل‌های شاسی بلند یا پیاده امکان‌پذیر است. این جاده در انتها به یک کلبه کوهستانی می‌رسد که از کنار آن تا دهانه غار نیم‌ساعت پیاده راه است.

غار گل زرد

لوازم ضروری

کوله‌پشتی یک‌روزه کوچک، کفش کوه‌پیمایی سبک، لباس مناسب طبیعت‌گردی و لباس اضافه برای آن‌که اگر هنگام خروج از غار لباستان کثیف شد تعویض کنید، کاپشن بادگیر و لباس گرم اضافه، هدلمپ به همراه باطری اضافه، قمقمه آب (پر شده)، زیرانداز انفرادی، لیوان شخصی، یک وعده ناهار قابل‌حمل، داروی مصرفی شخصی و کارت شناسایی.

همچنین اگر دستکش نخی معمولی یا (دستکش کتانی کارگری که به‌راحتی می‌توانید از ابزارفروشی‌های محله‌تان تهیه کنید) برای داخل غار، پشت گردنی بادی برای استراحت داخل ماشین، پانچو، کلاه و عینک آفتابی، دوربین عکاسی، فلاسک کوچک چای (پر شده) به همراه ببرید از این سفر بیشتر لذت خواهید برد.

مرتبط:

دره سه هزار مازندران

جنگل راش در مازندران

فوت و فن تبدیل ارز خارجی

گردشگران با هر دلیلی که سفر می کنند یک موضوع مشترک را در هر سفر تجربه خواهند کرد. آن هم تهیه ارز کشور مقصدشان است. بنابراین باید نکاتی را درباره ارز و تبدیل آن بدانید.

۱- اگر با تورهای گردشگری سفر می کنید تا زمان اقامت در هتل نیازی به پول ندارید چون همه خدمات به عهده آژانس مسافرتی شماست اما اگر انفرادی سفر کرده اید از همان لحظه ورود به کشور مقصد شما نیاز به استفاده از پول رایج آن کشور را دارید.

۲- به یاد داشته باشید وقتی از هواپیما پیاده شدید و از قسمت بررسی گذرنامه عبور کردید با تعداد زیادی صرافی مواجه خواهید شد از این رو کمی حوصله کنید و به همه تابلوهای قیمت این صرافی ها خوب دقت کنید. معمولا آنها با اختلاف خیلی اندکی نرخ تبدیل ارزها را با یکدیگر روی تابلوها نوشته اند. پس بهترین را انتخاب کنید و تنها مبلغ مورد نیاز اولیه خود را تبدیل کنید. چون این صرافی ها معمولا چند درصدی ارز همراه شما را ارزان تر از قیمت واقعی خواهند خرید. بنابراین فقط به میزان موردنیاز خود برای رسیدن تا هتل، ارز تبدیل کنید نه بیشتر.

۳- در سطح شهر باتوجه به اطلاعات قبلی خود فقط در بانک های معتبر و صرافی ها معتبر پول خود را تبدیل کنید و هرگز به دیگران در این باره اعتماد نکنید. به یاد داشته باشید که حتما شخصا این کار را انجام دهید.

۴- بیشتر بانک ها و صرافی های معتبر در سطح جهان پس از کنترل ارز پرداختی شما و تبدیل آن به پول رایج کشورشان یک رسید به شما می دهند که سریال اسکناس های پرداختی شما و همچنین اسکناس های دریافتی شما کاملا روی آن قید شده است و حتی شماره معامله انجام شده و تاریخ و زمان آن نیز دیده خواهد شد، در حفظ و نگهداری همه این رسیدها دقت کنید. با در دست داشتن این رسید هرگز نگران مشکل ساز شدن این تبدیل نباشید. حتی اگر کسی ادعای اصل نبودن پول پرداختی شما را داشت بدون هیچ نگرانی از او بخواهید به پلیس تلفن بزند چون شما هیچ مشکلی نخواهید داشت و راه کلاهبرداری از شما بسته شده است.

۵- هنگام دریافت باقی پول خود از فروشگاه ها از سلامت آنها کاملا مطمئن شوید و با معیارها یخود آنها را بازرسی کنید. البته این کار را بیشتر برای اسکناس های درشت انجام دهید چون این اسکناس ها هستند که مورد سوءاستفاده قرار خواهند گرفت.

۶- برای خرید خود از فروشگاه های سطح شهر هرگز از ارز واسطه استفاده نکنید حتی اگر این فروشگاه قابلتی این کار را داشته باشد در نظر داشته باشید که این فروشگاه ها ارز شما را بسیار ارزان تر از نرخ واقعی محاسبه خواهند کرد.

۷- همیشه روزانه و به میزان نیاز خود ارز را تبدیل کنید. چون هر روز قیمت ها متفاوت خواهند بود. البته این کار نکته مثبت دیگری هم برای شما خواهد داشت و آن هم امنیت پول شما هنگام گشت و گذار در سطح شهر است و سودجویان هرگز به دنبال شما نخواهند بود.

۸- هرگز در لابی هتل اقدام به تبدیل ارز نکنید و اگر انفرادی سفر می کنید مبلغ هتل را با پول رایج کشور مقصد خودتان پرداخت کنید نه با ارز واسط مثل دلار یا یورو.

منبع:هفت صبح

مرتبط:در سفر به ترکیه لیر ببریم یا دلار؟

کائوله _شهری که روزگاری میزبان شیرازی ها بوده!

شهر آفریقایی «کائوله» در ۷۰ کیلومتری دارالسلام پایتخت کشور تانزانیا قرار دارد . اینجا روزگاری یکی از مهم ترین بندرگاه هایی بود که اسیران و بردگان سیاه پوست را در آن سوار و پیاده می کردند. این شهرستان کوچک اما دلایل بیشتر و خاص تری برای معروف شدن دارد؛ ساکنان اینجا اصلیتی ایرانی دارند! آفریقای های ساکن این بخش کوچک از تانزانیا، شهرشان را شبیه شیراز بنا کرده اند و معتقدند که تبارشان به اهالی فارس می رسد. این ادعا چقدر واقعیت دارد؟ برای فهمیدن صحت و سقم آن چه مطرح شده. این گزارش را از دست ندهید.

کائوله، شهری که گفته می شود روزگاری میزبان شیرازی ها بوده، این روزها به یک مقصد گردشگری مهم و معتبر تبدیل شده که عده زیادی از توریست ها یا محققان معماری به آنجا می روند. هر چند این شهر دیگر رونق سابق را ندارد و نزدیک ترین شهر به آن، یعنی «باگامویو» فقط یک هتل دارد اما درآمد شرکت های توریستی و برگزار کننده تورهای «سافاری» (تورهای صحرایی) از اینجا به هیچ عنوان کم نیست.

توریست ها و محقق ها یادداشت ها یا سفرنامه هایی در این باره منتشر کرده اند. یکی از مهم ترین و جدی ترین گزارش هایی که درباره شهر «کائوله» وجود دارد، توسط خبرنگار سایت خبری «واشنگتن تایمز» نوشته شده است. خبرنگار، سفرش را از یک شهر بندری آغاز کرده، با مردم محلی گفتگو کرده و بعد از این سراغ شهر باستانی معروف رفته است. آنچه در ادامه می خوانید، بخش هایی از روایت او درباره شهری است که زمانی یک شهر پر جنب و جوش بوده و حالا ویرانه ای نسبتا پرشکوه است. او سعی کرده تا در این گزارش، دلیل تبار شیرازی اهالی منطقه را هم بررسی کند.

کائوله

 

مصاحبه با پیرترین مرد شهر

رسیدن به تانزانیا با هواپیما امکان پذیر است اما در گذشته، از راه اقیانوس هند و شرق قاره آفریقا به این منطقه وارد می شدند. «زنبار» نامی بود که قبلا به این سرزمین داده بودند. شهر «باگومویو» که یکی از نزدیک ترین مناطق به «کائوله» باستانی است، خاطره های تاریخی فراوانی دارد.

تا چند دهه پیش، یکی از بندرگاه های مهم مربوط به «تجارت برده» همین جا بوده است. «منگوتی ایدی موریسو» یکی از قدیمی ترین اهالی شهر باگومویو است که به گفته خیلی از اهالی محل، بیشتر از ۱۰۰ سال عمر کرده است. سن و سال او آن قدر زیاد است که طبق ادعای خودش، در دوران کودکی آخرین نسل از برده ها را به چشم دیده و خاطره های شان را نیز شنیده است.

او می گوید: «من در آن زمان بسیار جوان بودم و کار اصلی ام گله داری بود اما آن سال ها را خیلی خوب به خاطر دارم. یادم می آید که بردگان را با هزار مشقت از کشتی ها پیاده می کردند و در حالی که گردن شان از درد می سوخت و فریادشان از هر سو بلند می شد، داغ بردگی را بر پشت شان نقش می کردند.»

البته صحت حرف های او لزوما نمی تواند مورد تایید باشد چون برده داری مدت هاست در دنیا منسوخ شده است. با این وجود مردم محلی به آقای موریسو بسیار اعتماد دارند و می گویند بخشی از چیزهایی که درباره گذشته می گوید، خاطره های پدران خودش است.

البته اینجا فقط مقصد بردگان بیچاره بود. از قرن شانزدهم به بعد، این بندر شلوغ مقصد بسیاری از کسانی بود که می خواستند از راه اقیانوس وارد قاره آفریقا بشوند. اعراب و سایر آسیایی ها اولین مسافران آفریقا بودند. بعد از آنها مردم اروپا، به خصوص آلمان و انگلستان اینجا را به عنوان یکی از مقصدهای شان انتخاب کردند.

کائوله

بگویید کائوله، بخوانید شیراز

برای رسیدن به محل زندگی ایرانی ها باید راه تان را از بندر به سمت جنوب ادامه بدهید. در اینجا شهرستان کوچکی به نام «کائوله» قرار گرفته که ادعا می شود بازماندگان ایرانیان در آن زندگی می کنند. اینجا زیر نظر شهر «باگومویو» اداره می شود و زیرمجموعه ای از آن منطقه به شمار می رود، هر چند زمانی یک شهر بزرگ و باشکوه بوده است.

داستان شهر کائوله به سال ها قبل یعنی به قرن سیزدهم میلادی بر می گردد. در دوران اوج شکوه این منطقه تجاری، افراد زیادی از شهرهای مختلف دنیا د ر این منطقه زندگی می کرده اند. بازمانده قبرهایی که از آن روزگار به جای مانده نشان منی دهد که بخش بزرگی از مقبره ها به تقلید از آرامگاه های شیرازی، حالت طاقی شکل دارند.

کائوله اما این روزها دیگر اثری از آن جلال و جبروت گذشته ندارد. یک شهر کوچک در کشور تانزانیاست که در کنارش، بازمانده های تاریخی به همین نام وجود دارد. این شهر نسبتا قدیمی و ویرانه های اطرافش در سه مایلی شهر «باگامویو» در سواحل اقیانوس هند قرار گرفته اند. بنابر اسناد به جای مانده تاریخی و سفرنامه های موجود، این شهر در طول قرن ۱۳ و ۱۶ میلادی ساخته شده و بازمانده از زمانی است که گروهی از مسلمانان شیرازی تبار در آنجا سکونت داشته اند.

اینجا آنقدر از بناهای تاریخی به سبک ایرانی پر شده که کمتر کسی را به یاد مناطق خشک آفریقایی می اندازد. کسانی که شیراز را از نزدیک دیده باشند، ممکن است با دیدن چند مسجد ایرانی – آفریقایی اینجا، حتی دل شان هوس رفتن به شیراز را بکند. شاید برای تان جالب باشد که بدانید بنابر روایت هایی، قدیمی ترین مسجد آفریقا در کائوله بنا شده است.

به جز مساجد بزرگ و خاص این شهر پرجلال و باشکوه، بقایای قبرستانی در اینجا وجود دارد که بنابر گفته مردم محلی، آرامگاه سلطان های ایرانی حاکم در این منطقه بوده است. برخی از مردم محلی، حتی نام این افراد را هم به خاطر دارند. «سلطان محمد الحاتم البراوی»، نام یکی از سلطان های این منطقه بوده است. اگر دل تان می خواهد زیبایی های خاص این منطقه را به چشم ببینید، باید سری به موزه کوچکی که در آنجا ساخته شده بزنید. آثار به نمایش در آمده در این موزه از ملیت های مختلفی هستند. بشقاب های چینی و وسایلی که استفاده از آنها در ایران رواج داشته در کنار هم به نمایش در آمده اند. این موضوع نشان می دهد که شیرازی های ساکن در این منطقه با بقیه نقاط آفریقا و حتی چینی ها در شرق دور، مراوده و مکاتبه داشته اند.

کائوله

شهر «بروببین»

حضور ایرانی ها در این بخش از تانزانیا آن قدر جدی و مهم بوده که از دوران فرمانروایی آنها با عنوان «عصر شیرازی» هم یاد می شود. این شهر تا پیش از آغاز «عصر شیرازی» به نام «پومبوجی» نامیده می شد اما بعد از حضور شیرازی ها اسم جدید «کائوله» را رویش گذاشتند که در زبان محلی «برو و ببین» معنا می داد. این نام گذاری عجیب هم این طور تفسیر می شود: «از آنجا که ایرانی ها (شیرازی ها) در زمان سکونت در این منطقه بناهای شگفت انگیزی ساخته بودند، همه مردم، یکدیگر را به دیدن این شگفتی ها دعوت می کردند. به همین دلیل هم اینجا به عنوان یک مقصد شگفت آور شناخته می شد که همه برای دیدن آن کنجکاو بوده اند.» این بناهای شگفت آور به مرور زمان تخریب شده و آسیب هایی دیده است.

داستان سفر شیرازی ها به زنگبار

شیرازی های آفریقایی تبار چطور به این منطقه آمده اند؟ این سوالی است که مدت هاست ذهن بسیاری از تاریخ شناسان را به خودش مشغول کرده بود. بنابر اسناد به دست آمده، گروهی از ایرانی ها – به خصوص گروهی از تجار شیرازی – با دو هدف تجاری و گسترش اسلام سوار بر کشتی های خودشان راهی مناطق دوردست از جمله آفریقا می شوند.

آنها در طول سفرهای شان به مناطقی که این روزها کشورهای «سومالی»، «کنیا»، «تانزانیا» و «مجمع الجزایر کومور» قرار گرفته رسیده و در همانجا مأوا می گیرند. آنها جزو اولین گروه از مسلمانان شیعه ای بودند که از مرزهای شرقی قاره سیاه وارد این منطقه شده بودند. تجار ایرانی از طریق بندر سیراف و خلیج فارس وارد آب های اقیانوس آزاد شده و به آفریقا رسیده بودند.

حضور ایرانی ها در منطقه ای که بعدها به شهر «برو ببین» مشهور شد، از جهات بسیاری برای بومی ها مورد توجه بوده است. آنها با زبان دیگری صحبت می کرده اند، دین متفاوتی داشته و البته اجناسی مثل فنجان، صابون و شیشه های رنگی با خود می کردند که تا آن زمان هیچ آفریقایی آن را ندیده بود.

به نظر می رسد بعد از قرن شانزدهم میلادی، دیگر شیرازی تبار چندانی در شهر باقی نمانده باشد. این گروه در فرهنگ بومی منطقه حل شده و بخشی از مردم آفریقا شدند به طوری که دیگر یک شیرازی اصیل در منطقه وجود ندارد. با این وجود هنوز هم شیرازی بودن در بین اهالی منطقه نشان دهنده اصالت است و زمانی که می خواهند به اهمیت و توانایی های کسی اشاره کنند، می گویند: «او شیرازی است!»

ویرانه هایی به وسعت دانشگاه

این ویرانه ها به جز جذابیت خاصی که برای بعضی از توریست ها دارند، برای اهالی شهرهای نزدیک، حالت تقدس دارند به طوری که قبرستان سلطان محل گردهمایی گروهی از مردم محلی است. چاه آبی در این منطقه وجود دارد که سال هاست مردم با نیت تبرک از آن آب می نوشند.

«نویل چیتیک»، باستان شناس و رییس موسسه تحقیقاتی «شرق آفریقا» اولین کسی بود که در سال ۱۹۵۸ میلادی این ویرانه های باستانی را کشف کرده و ترتیبی داد تا بازمانده های این تمدن قدیمی سر و سامان داده شوند.

«سیاورزی هونگو» یکی از مسئولان دولت محلی که در بازدید از منطقه، خبرنگار «واشنگتن تایمز» را همراهی می کرده، درباره ویژگی های خاص منطقه می گوید: «در طول سال های اخیر، گروهی از معماران به این منطقه آمده اند تا از شیوه ساختمان سازی در این منطقه نکات جالبی را یاد بگیرند. گردشگران معمولا در اینجا – که منطقه خوش آب و هوایی بوده و از نظر گروهی، شبیه شیراز است – استراحت می کنند اما این منطقه برای کسانی که بخواهند درباره معماری های خاص آموزش ببینند، یک دانشگاه به شمار می رود.»

منبع:مجله همشهری

دوست دارید با پل خواجو آشنا بشوید

پل خواجو یکی از پل های تاریخی شهر اصفهان بوده که در شرق سی و سه پل، بر روی رود زاینده رود واقع شده است. این پل در انتهاى خیابان کمال اسماعیل اصفهانى و انتهاى خیابان خواجو، واقع شده است. طبق گفته باستان شناسان، پل خواجو بر روی پلی که پیش از این وجود داشته و خراب و ویران شده بود، بنا شده است.

گردشگران و جهانگردانی که در ادوار مختلف به اصفهان آمده اند، لب به تحسین پل خواجو گشوده اند و این مکان را در زمره شاهکارهای جاودانه معماری ایرانی و اسلامی به شمار آورده اند. بنای پل خواجو در چهار طبقه و با کاشیکاری های عصر صفویه، احداث شده است. این مکان در فصل بهار و هنگام طغیان آب زاینده رود، منظره بسیار جالبی را به وجود می آورد، به گونه ای که باعث شده مردم در این مکان نشسته و به تماشای زیبایی های این مکان بپردازند. در وسط پل، برای اقامت موقتی پادشاه و خانواده سلطنتی، ساختمان مخصوصی که به بیگلربیگی شهرت دارد، احداث شده است. به نوشته تاریخ نگاران و پژوهشگرانی که درباره سلسله صفوی مطالعه نموده اند، هدف شاه عباس دوم از ساختن پل خواجو، پیوند دادن دو محله خواجو و دروازه حسن آباد با تخت فولاد و راه شیراز بوده‌ است.

گفته مورخان؛ معلوم گردیده كه در جای كنونی پل خواجو ، پل دیگری وجود داشته كه قابل استفاده نبوده است.از این رو شاه عباس دوم دستور داد؛ پلی بر روی زاینده رود، نزدیكی باغ سعادت آباد و عمارت آینه خانه ساخته شود. بعدها در وسط این پل، ساختمان مخصوصی كه به نام بیگلربیگی شهرت دارد بنا شد.

پل خواجو

این پل كه طولش حدود ۱۵۰ متر و عرضش حدود ۱۴ و معبر آن نیز حدود ۶ متر می‏باشد از سنگ و آجر ساخته شده و ۲۱ جوی و ۲۶ چشمه دارد.

این پل از حیث معماری و استحكام، از نظر آنوبانینی بی اندازه زیبا و بی نظیر است و شامل چهار طبقه در دو طرف داخلی معبر فوقانی می باشد که هر طرف ۵۱ غرفه بزرگ و كوچك دارد. جلو هر سقف و دیوار، پیش آمدگی و فرو رفتگی وجود دارد که اگر تخته‏ای با اندازه دهانه پل ها بگذارند آب رودخانه بالا آمده و مدتی ذخیره می‏شود.

این پل علاوه بر اینكه برای عبور و مرور قوافل و عابران ساخته شده بود، برای تفرج و گردش مردم و پادشاه نیز مستعد بوده است.

چنانچه از قصص خاقانی نقل شده، در سال ۱۰۶۰ ه.ق. كه پل ساخته شد؛ بعد از تعطیلات نوروز آن سال به فرمان شاه عباس دوم، پل را تزیین و چراغانی كردند و هر یك از غرفه‏های آن را یكی از امراء و بزرگان تزیین کردند و برای جشن مهیا نمودند.

هم اکنون اطراف پل مانند قدیم، در ایام بهار و تابستان و روزهای تعطیل، از گردشگاههای مهم اصفهان بوده و بعضی روزها به حدی جمعیت زیاد است كه راه عبور و مرور در طبقه دوم تقریبا مشكل می‏شود.

blank

دلیل نامگذاری این پل، به پل خواجو، نزدیکی آن به محله خواجو می باشد. اما علاوه بر این نام، با اسامى بابا رکن الدین، خواجو، گبرها، شیراز، حسن آباد، پل شاهى و تیمورى نیز خوانده می شود. دلیل آنکه به آن پل بابا رکن الدین گفته می شود، این است که در تخت فولاد، که نزدیک جاده قدیم شیراز واقع شده، قبر و بقعه بابا رکن الدین که از عرفاى معروف زمان خود بوده، قرار دارد و به همین دلیل، پل به نام او معروف گردیده است. پل خواجو اصفهان، در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شماره ثبت ۱۱۱ ، به‌ عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌ است.

به طور كلی وجود تزئینات كاشیكاری فراوان و پشت بغل های چشمه های پایین و غرفه های بالا و نمای غرفه های طرفین با كاشیهای الوان، پل خواجو را در شمار آثار بسیار ممتاز اصفهان قرار می دهد، به طوری كه كلیه سیاحان و جهانگردانی كه در دوره های مختلف به اصفهان آمده اند زیبایی های پل خواجو را وصف كرده و آن را در زمره شاهكارهای مسلّم معماری ایرانی-اسلامی به شمار آورده اند.

مرتبط:پل جویی تنها پل تاريخي اختصاصي اصفهان

آبشار شاهاندشت

یقینا در میان  طبیعت گردان و کسانی که هر هفته جمعه خود را در کوه و دشت می گذرانند نرفتن به آبشار شاهاندشت بزرگترین کلاهی باشد که بر سر این افراد خواهد رفت.

اگر فقط نیم‎نگاهی به عکس‌های این منطقه انداخته باشید و یا از دوستان و آشنایان خود که به این منطقه سفر کرده‎اند پرس و جویی کرده باشید، درخواهید یافت که این منطقه بی‌شک بهشتی در قلب شمال کشور است.

آبشار شاهاندشت بزرگترین آبشار استان مازندران و دومین آبشار بلند ایران از نظر ارتفاع بوده که از آثار ملی کشور در فهرست آثار ملی ایران است.

این آبشار در در روستای شاهاندشت و در ۹۶ کیلومتری جاده هراز و ۶۵ کیلومتری شهر آمل قرار دارد و در بخش امیری قرار دارد که از سمت جاده نسبت به آن دید وجود دارد.

این آبشار پرآب، دائمی و عظیم، درجانب جنوبی جاده و رودخانه هراز باشکوهی وصف‌ناپذیر خودنمائی می‌کند که از کنار قلعه ملک بهمنبر روی یک‌کوه هرمی شکل مشرف به روستای شاهان‌دشت به پایین می‌ریزد.

در ارتفاعات مشرف به روستای شاهاندشت آبشار اصلی شاهان‌دشت با ارتفاع ۵۱ متربزرگترین آبشار استان مازندران به شمار می‌رود.

در بالای آبشار شاهاندشت قلعه ملک بهمن که به قلعه ملکه قلاع یا ملک بهمن مشهور است و نام تاریخی آن قلعه فرشته بوده است، واقع شده و از عظیمترین قلاع کوهستانی البرز ایران به شمار می‌رود.

این قلعه مستحکم ساخته شده از سنگ و نوعی ساروج که مخلوطی از شیر و تخم مرغ و نوعی خاک می‌باشد است .قدمت این قلعه به سه هزار سال پیش می رسد.

آبشار شاهاندشت

مسیر

برای رفتن به کنار این آبشار می بایست ابتدا شیب تند روستای شاهاندشت را طی کرد که مسیری چهار کیلومتری بوده  و از کنار رودخانه و کوه می گذرد.

در ابتدای روستا برای پارک اتومبیل مکان مناسبی در نظر گرفته شده است و ادامه مسیر را از میان کوچه باغ ها و خانه های اهالی روستا بایستی پیاده پیمود. این مسیر از کنار یک قبرستان و مسجد قدیمی گذشته و تابلوهای کوچکی شما را به سمت آبشار راهنمایی می کنند.

از دو مسیر می توان جهت ادامه راه استفاده کرد: یکی مسیر شمالی از بالای روستا که شما را مستقیما به بالای آبشار و منظره روبروی آن میرساند. این مسیر کمی ناهموار بوده و وجود تخته سنگ های بزرگ و شیب تند جایی برای اطراق باقی نگذاشته است و بیشتر جهت بازدید به کار می رود.

مسیر جنوبی روستا مسیر بهتری است که در انتها به پایین آبشار برمی خورد و مکان اطراق و حتی چادر زدن نیز وجود دارد. البته طول ایبن مسیر بیشتر است.

در هر دو حالت زیبایی و شکوه آبشار به خوبی نمایان است. شدت ریزش شلاق گونه آب از این آبشار پنجاه متری به حدی است که قطرات آب تمامی فضای پایین آبشار را فراگرفته و وجود ابری متراکم از آب! مانع از حرکت انسان از کنار آبشار می شود. البته همین امر باعث ایجاد شور و هیجان در گردشگران است. آبشار شاهاندشت به صورت دوپله ای بوده و گیاهان آبزی و خزه ها در میان دیواره های آن دیده می شوند.

آبشار شاهاندشت

هزینه

آبشار عمومی بوده و بازدید از آن رایگان است. درعین‌حال، مسافران و بازدیدکنندگان می‌بایست هزینه‌هایی را برای پارکینگ و خوراک  نیز بپردازند.

برای کسانی که با وسیله نقلیه شخصی خود، قصد بازدید از این مکان را دارند، هزینه‌ای به‌مراتب کمتر از تور تمام می‌شود.

هزینه‌های گردشگری این منطقه با تور متغیر و حدود  ۳۵ تا ۵۰ هزار تومان است.

لوازم ضروری

خوراکی، کفش مناسب پیاده‌روی که خیس نشود، لباس مناسب و گرم، لباس اضافی برای بعد از خیس شدن،  عینک آفتابی یا کلاه لبه‌دار، کوله‌پشتی، قاشق، چنگال و بشقاب، لیوان و بطری آب، غذای سبک و ترجیحاً ساندویچی و …

مرتبط:جنگل الیمستان _روستایی توریستی در آمل

سفری جذاب به غار بورنیک

غار بورنیک در ۱۳۵ کیلومتری شرق تهران و فاصله ۲۳ کیلومتری جنوب غربی شهر فیروزکوه در فاصلهٔ ۶ کیلومتری از روستای زیبای هرانده و در ارتفاعات پرنشیب و فراز کوهستانی به نام ” بورنی” یا “بورنیک” واقع شده‌است. راه دسترسی به این غار از طریق جاده دماوند – فیروزکوه قبل از تونل نمرود، به سمت روستای هرانده تغیی مسیر داده و پس از عبور از روستای هرانده در کنار رودخانه حبله رود و در ارتفاعت آن به غار بورنیک ختم می‌شود.

وجه تسمیه غار بورنیک برحسب اظهار نظر اهالی روستا، گروهی نام غار “پورنیک” و دسته‌های دیگر به آن “بورنیک ” می‌گویند. پور به گفته اهالی و لهجه محلی به معنای گودال است و نیک پسوند آن است که بر روی هم به معنای گودال نیک یا چاله نیک می‌باشد و شاید پشینیان به عنوان دخمه یا گودالی که عمیق و ژرف است با ترکیب واژه نیک که در اینجا به معنای خوب و بزرگ را می‌دهد بر آن اطلاق کرده باشندو گروه دیگر آنرا بورنیک می‌گویند که از دو کلمه بور و نیک تشکیل یافته‌است .

بور در لهجه محلی تغییر یافته کلمه “بار” است که این کلمه نیز ضمن ترکیب با واژه نیک به معنای محل امن و جایگاه نیک، مصطلح گردیده‌است . البته “بار” در اصل و اساس به معنای ساحل و جای امن هم به کار می‌رود و نام رودبار می‌تواند معنی ساحل و یا کنار رود داشته باشد.

در هر صورت بورنیک یا بارنیک به معنی محل امن خوب می‌باشد. و این نام با توجه به محل قرارگیری غار به خوبی انتخاب شده‌است و از گذشته‌های بسیار دور و شاید از عصر غارنشینی و دوران شکار در ایران، اینجا محل امنی برای زندگی کردن و پناه گرفتن، مورد توجه اقوام پیش از تاریخ در این ناحیه بوده‌است بویژه که دهانه اصلی و عمیق غار در نقطه‌ای در فرا سوی رودخانه قرار دارد.

غار بورنیک
مشخصات غار:

طبق اندازه گیریهای بعمل آمده، دهانه غار ۱۵*۱۰ متر و ارتفاع آن ۶ متر می‌باشد و از سطح دریا ۱۹۵۰ متر ارتفاع دارد. دهانه یا اشکفت ورودی وسیع و پس از آن ایوانی با طاق بلند نمایان می‌شود که در منتهی‌الیه سمت چپ آن راه سنگلاخ ورود به دهلیز اولیه غار واقع شده بود که از سال ۱۳۸۰ راه ورودی به غار به صورت پلکانی به طور مناسبی بهسازی شده‌است.

مجموعه غار بورنیک از سه تالار عظیم شکل گرفته‌است که بر فراز هر کدام از تالارها، طاق دیسها جلب نظر می‌کند . در روی سقف این طاق دیسها گسل یا شکافهای عمیق دیده می‌شود که حکایت از کهنگی و دیرینگی دارند و سالهای مدیدی از عمر این شکافها سپری شده‌است. دیوارهای درون غار پوشیده از چکنده‌های گل کلمی، نخودی، سفید رنگ و صورتی است . و زیبایی خاصی به غار بخشیده‌است . نورپردازی بر روی آنها جلوه‌های ویژه‌ای را در درون غار ایجاد خواهد کرد.

غار بورنیک

غار بورنیک از سه تالار تشکیل شده‌است:

تالار نخست یا تالار بیرونی : کف این تالار شیب دار بوده و به استناد بقایای موجود بیشتر به صورت سنگچین مفروش شده‌است. این تالار بزرگ دارای ابعاد ۵۰*۴۰ متر و ارتفاع ۸ متر است . در منهی الیه این تالار دو فرو رفتگی بلند و ایوانی شکل وجود دارد که هر یک از آنها نسبت به یکدیگر ۲ متر اختلاف ارتفاع دارند.

بقایای موجود در این تالار نشانگر قدمت و پیشینه غار است، در واقع محل سکونت اقوام و انسانهای غارنشین در این بخش می‌باشد . با توجه به وجود قطعات سفالینه شکسته شده و پراکنده در سطح این تالار نشانه‌های بارزی از زیستن انسانها در ادوار پیش از تاریخ را می‌توان در این بخش جستجو نمود.

تالار دوم یا تالار اصلی (مرکزی) : این تالار محوطه‌ای است به ابعاد ۶۰*۳۰ متر و ارتفاع ۲۰ الی ۲۵ متر که با سطحی شیب دار و شیب تند به سمت پائین کشیده شده‌است.

تالار سوم: حدود ۱۲ متر ارتفاع داشته و فرم آن مستطیل شکل، به ابعاد ۵۵*۲۰ متر می‌باشد. از ابتداء تا انتهای این تالار شیب تند سنگلاخی و لغزنده‌ای وجود دارد که تمامی سطح کف آن را در بر می‌گیردو منتهی‌الیه این شیب تند و لغزنده نیز دهلیزی به طول ۸ متر است که به محوطه‌ای سخت‌گذر و پرتگاهی متصل می‌شود. عمق این پرتگاه نزدیک به ۲۰ متر است.

 

جاذبه‌ها:

پیاده روی در باغات روستای هرانده، تجربه غارنوردی و تماشای استلاگتیت و استلاگمیت های غار بورنیک اکه یکی از زیباترین های طبیعت گردی است.

لوازم ضروری :

چراغ قوه – داروهای شخصی -کارت شناسایی- کرم ضد آفتاب -کفش پیاده روی-فلاسک چای-یک دست لباس اضافه – قمقمه – کوله یکروزه -زیر انداز – قاشق، چنگال و بشقاب -لیوان و بطری آب – یک وعده غذای سبک قابل حمل در کوله -کلاه و عینک آفتابی

 

مرتبط:روستای هوره ،فیروزه ای که در میان کوهستان