گیوه _یادگار سربازان هخامنشی در هورامان

گفته می شود مردمان ایران باستان سه نوع کفش داشته اند. پاپوش های چرمی که سربازان برای جنگ و چوپانان برای دشت و کوه می پوشیدند، پاپوش های پارچه ای و پاپوش های بافتنی(گیوه).

آنطور که از شواهد بر می‌آید،‌ گیوه پاپوشی بافتنی با زیره چرم بوده که فقط در ایام خاصی مثل جشن ها آن را می پوشیده اند.

قدیمی ترین اثری که درمورد گیوه در ایران وجود دارد، مربوط به سنگ نگاره های تخت جمشید است. جایی که در آن سربازان هخامنشی کفش هایی به مانند گیوه بر پای دارند.

با بررسی دقیق گیوه هایی که سربازان هخامنشی به پا کرده اند، مشخص می شود با گیوه هایی که امروزه در جای جای ایران مرسوم است، تفاوت هایی دارد.

کردها، بلوچ ها، بختیاری ها و لرها اقوامی هستند که امروزه در سراسر ایران گیوه می پوشند، اگرچه گیوه هر قوم مختص به خودش و طرح و نقش خود را دارد، اما در مجموع ریشه همه این گیوه ها،‌ همان پاپوشی است که در زمان هخامنشیان رواج داشته، پاپوشی بافتنی با زیره چرم.

یکی از ریشه دارترین مناطق ایران که هنر دست ساز گیوه در آن رواج داشته، منطقه کردنشین اورامانات است، جایی که پیشینه گیوه در آن به حدود هزار سال قبل و زمان صدر اسلام برمی گردد.

گیوه از هزار سال‌پیش تابحال جایگاه خود را به عنوان یک پاپوش محبوب بین مردم اورامانات حفظ کرده و در سالهای اخیر هم شهرتش به خارج از مرزها رسیده است. پاپوشی که علاقمندانش آن را به خاطر سبکی، خنک بودن، زیبایی و مقاوم بودنش می پوشند.

یکی از تولیدکنندگان گیوه در منطقه اورامانات کرمانشاه معتقد است، اگر روزی بتوان دوباره همان پاپوش های مادی را با تلفیق گیوه های رایج در مناطق مختلف ایران احیا کرد، صادرات این نوع کفش حتی به کشورهای اروپایی هم امکان‌پذیر می شود.

فریبرز عزیزی می گوید: گیوه هایی که امروزه در منطقه اورامانات رایج است، زیره هایی پارچه ای دارد و برای همین فقط در فصل گرم سال یعنی تابستان می شود آنها را پوشید، گاها زیره برخی از گیوه ها هم پلاستیکی است،‌ اما در مجموع بافت گیوه ها نسبت به زمان باستان به هم ریخته و همین باعث شده تا الان تنها آن را به کشورهای گرمسیر صادر کنیم، بنابراین می توان با احیاء همان پاپوش به راحتی آن را به اروپا هم صادر کرد.

وی به تحولات شگرفی که طی سال‌های اخیر در این پاپوش باستانی بوجود آمده هم اشاره ای می کند و ادامه می دهد: تا همین چندسال پیش گیوه ها فقط در رنگ سفید و پاپوشی برای مردان بودند، اما تنها طی پنج سال به اندازه هزار سال تغییر و تحول در گیوه بوجود آمد، جوانان و زنان هنرمند خلاق در اورامانات آن را بروز رسانی کردند، دستان هنرمندشان گیوه های رنگی را خلق کردند و طراحی جدیدی به آن دادند که باعث شد زنان هم بتوانند این کفش های زیبا را بپوشند.

این فعال گردشگری می گوید: به نظرم گیوه هنوز جای کار دارد و باید برخی نقص هایی که در آن وجود دارد را برطرف کنیم تا زندگی خود را ادامه دهد، وگرنه در آینده این دست آفریده باستانی هم به مانند نمد و موج و …رنگ مرگ را به چشم می بیند. هرچند که خیلی ها فکر می کنند که نداشتن لنگه راست و چپ یک مزیت برای گیوه است، اما این مزیت نیست، چراکه براساس آناتومی پای انسان ساخته نمی شود و ممکن است باعث اذیت شدن پاها شود.

وی از مشکلاتی که این روزها راه را برای ادامه زندگی پررونق گیوه مشکل کرده می گوید و اضافه می کند: گیوه بافان زیادی داریم اما کسی از آنها حمایتی نمی کند، تسهیلاتی به آنها پرداخت نمی شود و در عین حال هم طراحان خوبی می خواهیم تا مدام این پاپوش باستانی را بروز رسانی کنند.

عزیزی به ثبت ملی شدن گیوه هورامان در سالهای گذشته هم اشاره می کند و می گوید: گیوه هورامی ثبت ملی شده، یعنی میراث همه مردم ایران است و باید از آن حفاظت کنیم. این پاپوش از پیشینیان به ما ارث رسیده و جایگاه بالایی دارد و نماد فرهنگ ما است،‌ پس چرا نباید در مدارس، ادارات و هدایا از آن استفاده کنیم؟

وی ادامه می دهد: البته من معتقدم که باید هزینه تمام شده گیوه را پایین بیاوریم و مواد اولیه ارزان و باکیفیت را در اختیار تولیدکننده قرار دهیم تا او نیز بتواند محصولات ارزان قیمت را در اختیار مردم قرار دهد. برای نمونه در حال حاضر قیمت یک جفت گیوه مردانه سفید حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان است که هر کسی قدرت خرید آن را ندارد. اگر کاری نکنیم که گیوه ارزان تر شود و ارزان در اختیار مردم قرار گیرد، آن هم به مانند برخی دیگر از صنایع دستی استان خواهد مرد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

مکتب هخامنشیان ؛ نخستین نظام علمی

کتیبه تنگی ور در کوه های اورامان

آشنایی با رود آمازون، دومین رودخانه بزرگ جهان

رود آمازون دومین رودخانه بزرگ جهان و یکی از عجایب هفتگانه جدید دنیا است که از میان جنگل های بارانی آمازون میگذرد و غنی ترین ذخیره زیستی جهان را دارد.

آمازون به عنوان یکی از مرموزترین نقاط جهان شناخته میشود و تقریبا همه نام  رودخانه آمازون را شنیده اند ، این رود یکی از بزرگترین رودخانه های جهان است که از میان جنگل آمازون میگذرد.

میتوان گفت سفر به جنگل و رودخانه آمازون برای گردشگران ماجراجو و ریسک پذیر یک سفر لاکچری و پرهزینه محسوب میشود.

رودخانه آمازون جزو عجایب هفتگانه جدید دنیا قرار گرفته است. طول رودخانه آمازون معادل فاصله شهر نیویورک تا رم است.

اطلاعات کلی درباره رودخانه آمازون

رود آمازون در آمریکای جنوبی واقع شده است و پر آب ترین رود دنیاست.

رودخانه آمازون با طول ۶۵۷۵ متر ، دومین رودخانه طویل دنیا بعد از رود نیل است.

بزرگترین حوزه آبریز دنبا به وسعت ۷۰۵۰۰۰۰ متر مربع متعلق به این رودخانه است.

رود آمازون از کوه آند سرچشمه گرفته و از  کشورهای برزیل ، پرو ، اکوادور ، گوریان ، کلمبیا ، ونزوئلا ، بولیوی و سورینام عبور میکند  و به اقیانوس اطلس میریزد. البته ۶۰ درصد از مساحت آمازون در برزیل قرار دارد.

طبیعت و حیوانات منطقه آمازون بسیار وسیع و متنوع است ، حدود ۱۲۹۴ پرنده ، ۳۷۸ خزنده و ۴۷۲ دوزیست و ۳۰۰۰ ماهی در این منطقه شناسایی شده اند.

دمای آب رودخانه آمازون در کشور پرو بسیار بالاست به قدری که میتواند موجودات با وزن کم را آب پز کند.

مهم ترین جاذبه گردشگری رودخانه آمازون دلفین های صورتی هستند که در زبان بومی به نام بوتو شناخته میشوند.

تنها چند پل کابلی بر روی رودخانه آمازون مستقر هستند و هیچ سازه پلی روی آمازون ساخته نشده است.

مقدار تخلیه آب رودخانه آمازون در دهانه رود ۴ برابر کنگو و بیش از ۱۰ برابر رودخانه میسی سی پی است و تا فاصله ۱۶۰ کیلومتری ، شوری آب اقیانوس را رقیق میکند.

بیشتر از دو سوم حوضه رودخانه آمازون با جنگل های بارانی پوشیده شده که به جنگل های خشک و ساوانا در حاشیه شمالی و جنوبی و جنگل های کوهستان آند در غرب تقسیم میشوند.

منطقه آمازون بزرگترین منبع ذخیره بیولوژیکی جهان به حساب می آید.  نوسانات فصلی سطح رودخانه آمازون گاهی تا ۱۵ متر میرسد.

در زیر رودخانه آمازون، رود دیگری در ۴ کیلومتری زیر زمین جریان دارد که تصور میشود عرض آن ۴ برابر عرض رودخانه آمازون است.

در ۱۵ میلیون سال قبل ، پیش از بوجود آمدن کوههای آند، این رودخانه در جهت عکس امروزه جریان داشته و به سواحل اقیانوس آرام در آمریکای جنوبی سرازیر میشد ولی با ایجاد رشته کوههای آند حدود ۵ میلیون سال خشک شد و بار دیگر راه خود را در جهت مخالف به سمت اقیانوس اطلس ، باز کرد.

در سال ۲۰۱۶ محققان یک شبکه کامل از صخره های مرجانی در دلتای رودخانه آمازون کشف کردند.  رودخانه آمازون ۲۰ درصد از ذخیره آب شیرین اقیانوس را تامین میکند.

رود آمازون

تاریخچه رودخانه آمازون

نام رودخانه و جنگل آمازون توسط کاشف اسپانیایی به نام فرانسیسکو ده اوریانا انتخاب شده است.

اوریانا در اولین ورود خود به جنگل های انبوه این منطقه با زنان جنگجو از قبیله تاپویاس برخورد کرد که برایش یادآور زنان جنگجوی آمازون در تاریخ یونان شدند.

بنابرین واژه آمازون از زبان سکایی ها که به معنی ” همه زن ” بود روی این رودخانه گذاشته شد. گفته شده که پیشینه قبیله تاپوس در واقع به آسیای میانه بازمیگردد و ایرانی تبار هستند. در این قبیله زنان نیز همانند مردان در جنگ ها شرکت میکردند.

سرچشمه رود آمازون

در قدیم تصور میشد که رود آمپوریماک در نوادو میسمی سرچشمه رودخانه آمازون است ولی مطالعاتی که در سال ۲۰۱۴ انجام شد نشان داد که رودهای کوردیلا رومی کروز و مانتارو در پرو سرچشمه  رودخانه آمازون هستند.

رودخانه های مانتارو و آپوریمک به همراه بخشی از شاخه های رودخانه اوکایالی که با رود مانیون در بالادست ایکیتوس در پرو با هم ترکیب میشوند، جریان اصلی رودخانه آمازون را تشکیل میدهد. این بخش از رود آمازون به نام سودخانه سولیموئز شناخته میشود که در بالادست با رودخانه ریونگرو تلاقی میکند.

رودخانه آمازون با وجود ریزشگاهی با پهنای ۲۴۰ کیلومتر و عمق ۶۰ متر ، جزو رودخانه های کندرو طبقه بندی میشود که تلاطم کمی دارد. درست است که رودخانه آمازون از کوه آند سرچشمه گرفته است ولی مسیر رودخانه از زمین های هموار که ارتفاع زیادی از سطح دریان ندارند، میگذرد به همین دلیل سرعت حرکت آب در رودخانه کم است. ارتفاع رودخانه آمازون از سطح دریا در بخش های انتهای مسیر حدود ۴۰ متر کاسته میشود.

رود آمازون

آب و هوای آمازون

آمازون آب و هوایی گرم و مرطوب و بارانی دارد. طول روز  و شب به در منطقه خط استوا با هم برابر است ولی اختلاف دمای قابل توجهی دارند. شب های آمازون مانند زمستان منطقه سرد است.

متوسط دمای روز در شهر مانائوس در ماه سپتامبر حدود ۳۲ و در ماه آوریل ۲۴ درجه سانتگیراد است ولی میزان رطوبت در تمام طول سال بالا و آزار دهنده است.

در زمستان در نیم کره جنوبی توده هوای قطبی به سمت شمال آمازون هدایت میشود و دمای هوا را به شدت کاهش میدهد.

نیمی از بارش های منطقه آمازون از اقیانوس اطلس و نیمی دیگر از تعریق و تبخیر جنگل های گرمسیری و توفان های همرفتی ناشی میشود.

بارندگی سالانه در قسمت کم ارتفاع آمازون  بین ۱۵۰۰ – ۳۰۰۰ میلی لیتر است.

بارش های متعدد معمولا در حاشیه شرقی و شمال غربی حوزه رودخانه رخ میدهد ولی در قسمت مرکزی از ماه ژوئن تا نوامبر یک دوره خشکسالی داریم. در سال ۲۰۰۵ خشکسالی در این ناحیه و عدم بارش باران در ۶۰ روز منجر به خشک شدن بخش هایی از رودخانه و مرگ میلیون ها ماهی شد.

کشف معادن مختلف و هجوم انسان ها به ناحیه آمازون و جنگل زدایی منجر به نوسانات سطح رودخانه و دوره های خشک سالی شده است ، این دوره ها گرچه به قدری نیست که مانع از رشد گیاهان شود ولی میتواند باعث شروع و گسترش آتش سوزی شود.

در طول فصل خشک عرض رودخانه در اکثر نقاط به حدود ۳ کیلومتر میرسد ولی در طول فصل بارندگی ارتفاع آب رودخانه تا ۹ متر افزایش پیدا کرده و عرض آن تا ۴۸ کیلومتر میرسد.

گونه های متنوع گیاهی رودخانه آمازون

رودخانه آمازون با جنگل های بارانی گرمسیری یا سِلوا که حوزه رودخانه را پوشانده اند شناخته میشود.

تنوع گونه های مختلف و عجیب گیاهی در اطراف آمازون به قدری زیاد است که میتوان گفت تنها در یک هکتار حدود ۱۰۰ گونه درختی متفاوت روییده اند که برخی از آن ها فقط برای یک بار دیده شده اند.

ارتفاع درختان آمازون به ۴۰ – ۶۰ متر میرسد و تنه ضخیم برخی از درختان با قارچ و گلسنگ پوشیده شده اند.

گونه های گیاهی مختلفی علاوه بر درختان در منطقه آمازون دیده میشوند از جمله گل ارکیده ، کاکتوس ، آناناسیان ، سرخس و خزه های مختلف که این پوشش گیاهی توسط شبکه ای از گیاهان بالارونده یا لیانا به هم وصل شده اند.

رود آمازون

گونه های متنوع جانوران رودخانه آمازون

هنوز هم بسیاری از گونه های موجودات منطقه آمازون ناشناخته اند.

بیش از ۸۰۰۰ گونه حشره در این منطقه شناسایی شده اند که برخی میتوانند ناقل بیماری های مالاریه و تب زرد باشند.

صدها گونه پرنده زیبا با رنگ های درخشان که هیچ کجای دنیا مشابهی برایشان نیست ، از جمله طوطی های رنگارنگ ، ماکائوها ، شاهین ، عقاب ، دارکوب ، حواصیل و غیره در این جنگل ها زندگی میکنند.

عنکبوت های غول پیکر، انواع عقرب ها و زنبورها و هزاران نوع پروانه در این سواحل زندگی میکنند.

تا کنون حدود ۲۵۰۰ ماهی در رودخانه آمازون کشف شده اند ولی هنوز هم گونه های ناشناخته زیادی در این منطقه وجود دارند. بیشتر ماهی های رودخانه مهاجر هستند.

خطرناک ترین ماهی رودخانه آمازون ماهی پیرانای مشهور است که در عرض چند دقیقه یک گله پیرانا میتوانند یک موجود زنده را کاملا از بین ببرند.

برخی ماهی های منطقه به دلیل افزایش تقاضای جهانی و صید بی رویه در خطر انقراض قرار گرفته اند.

blank

منابع اقتصادی در آمازون

کشاورزان اطراف آمازون معمولا به کشت برنج ، مانیوک ، ذرت ، جوت ، نخل ، کاکائو ، قهوه  و فلفل سیاه مشغولند.

توسعه چراگاه ها ، مراتع گاوداری ها و مزارع از عوامل مهم جنگل زدایی در منطقه هستند.

از چوب برخی گونه های درخت های آمازون برای ساخت عطر و طعم دهنده و مواد دارویی استفاده میشود ولی درخت کائوچو که به نام درخت لاستیکی شناخته میشود یکی از دلایل اصلی بهره برداری از جنگل های آمازون به شمار می آید.

بهره برداری از معادن آمازون بیشترین  آسیب را به اکوسیستم منطقه وارد کرده است. منطقه آمازون یکی از غنی ترین ذخایر سنگ آهن جهان را دارد. سایر معادن این منطقه شامل طلا ، مس ، نیکل ، منگنز ، قلع و بوکسیت است. ذوب سنگ آهن و بهره برداری از معادن نیاز به پاکسازی هزاران هکتار از جنگل های آمازون داشت و از سویی دیگر جیوه مورد استفاده برای استخراج طلا موجب آلودگی آب های رودخانه مرگ بسیاری از ماهی های رودخانه شد که منبع اصلی غذای مردم بومی بود.

مرتبط:

جنگل آمازون یکی از شگفتی های جهان

تاریخچه و معماری آرامگاه صائب تبریزی

آرامگاه صائب تبریزی در خیابان صائب اصفهان قرار گرفته و سبک معماری سنتی و خاص آرامگاه باعث شده این مکان تبدیل به یکی از جاذبه های گردشگری با ارزش اصفهان شود.

میرزا محمد علی صائب تبریزی در سال  ۱۵۹۲ میلادی ( ۱۰۱۶ هجری قمری )  در تبریز به دنیا آمد و در سال ۱۶۷۶ میلادی  در اصفهان وفات یافت و در محله لنبان دفن شد. در حال حاضر محل دفن او به نام آرامگاه صائب تبریزی در خیابات صائب اصفهان قرار گرفته است.

خانواده میرزا صائب از جمله خانواده هایی بودند که به دستور شاه عباس اول مجبور شدند از تبریز به اصفهان کوچ کنند که به نام تبارزه ( تبریزی ها ) اصفهانی معروف بودند.

صائب تبریزی یکی از بزرگترین شاعران غزل سرای قرن ۱۱ هجری قمری در دوران صفویه بوده است. میرزا محمد متخلص به صائب تبریزی و معروف به نام میزا صائبا تکمیل کننده سبک شعر هندی بوده است.

آرامگاه صائب تبریزی

زندگینامه صائب تبریزی

صائب از ابتدای نوجوانی در اصفهان مشغول به تحصیل علم شد و در سن بلوغ به مکه رفت و پس از بازگشت سفری به مشهد داشت.

او در سال ۱۰۳۴ به هندوستان عزیمت کرد و سپس به هرات و کابل رفت.

خواجه احسن الله معروف به ظفر خان ، حکمران کابل که خودش ادیب و شاعر بود از حضور صائب در شهرش استقبال کرد.

صائب در سال ۱۰۴۲ به اصفهان بازگشت و در آنجا سکنی گزید و شاه عباس دوم حاکم اصفهان او را به مقام ملک الشعرایی دربار برگزید . لقبی که بین شاعران ایران ، هند و عثمانی آن زمان ، زبانزد بود.

پس از وفات شاه عباس و روی کار آمدن شاه سلیمان، صائب به دلیل بی مهری شاه از دربار خارج شده و در باغ خود سکونت گزید.

این شاعر برجسته و خوش ذوق ایرانی در حدود سال ۱۰۸۶ یا ۱۰۸۷ در  سن ۷۰ سالگی یا کمی بیشتر در گذشت و در باغ شخصی خود در اصفهان به خاک سپرده شد.

اشعار صائب تبریزی به بیش از ۶۰ – ۱۲۰ هزار بیت میرسد و به همین دلیل جزو شاعران کثیرالشعر قرار میگیرد.  سبک شعری که صائب از آن استفاده میکرد و به تکامل رساند، قرن ها بعد به نام سبک هندی شناخته شد. صائب را به نام شاعر تک بیت ها هم میشناسند که قبل از  دیگران اسلوب معادله را در شعرهایش استفاده میکرد.

اشعار صائب بیشتر به صورت غزل است که به فارسی و ترکی آذربایجانی نوشته شده است و دیوان او چندین بار در ایران و هندوستان به چاپ رسیده است. صائب به جز غزل سرایی ، چند هزار بیت قصیده ، مثنوی کوتاهی به نام قندهارنامه و دو سه قطه شعر دیگر هم سروده است.

آرامگاه صائب تبریزی

آرامگاه صائب تبریزی

آرامگاه صائب تبریزی در یکی از مناطق پرتردد شهر اصفهان در خیابان صائب و در باغ تکیه واقع شده است. این آرامگاه با بنای تاریخی یکی از آثار ارزشمند و زیبای اصفهان است که سبک معماری خاص خود را دارد و گوشه کنار آن با اشعار خود او تزئین شده است.

صائب تبریزی را پس از مرگ در باغ شخصی خودش دفن کردند. سبک معماری آرامگاه متعلق به دوران صفویان است. سعی سازندگان آرامگاه بر این بوده که بنای آرامگاه را متناسب با زمان حیات صائب بسازند.

مزار صائب در باغی واقع شده که پوشیده از درختان بلند و سرو است که نمادی از شعرهای دل انگیز اویند. رنگ قالب ساخت بنای آرامگاه صائب ، رنگ فیروزه ای است که نمادی اصیل در ساخت بناهای سنتی ایرانی محسوب میشود.

بنای مقبره از معماری دوران صفویه الهام گرفته و حدودا ۲ متر از سطح زمین بالاتر است و ۱۰ پله سنگی  برای بالا رفتن از این مقبره ساخته شده است. ایوان زیبایی با ابعاد ۸ * ۶ * ۱۴٫۲۰ متر اطراف مقبره بنا شده است . روی سرستون ها قوس های جناغی قرار داد و زیر سقف آن به صورت شطرنجی آینه کاری شده است.

سنگ مزار صائب ، سنگ مرمر سراسری یزدی است که سنگ مزار قدیمی او در وسط جاسازی شده است. و بیتی از صائب روی آن حک شده است. زیر سقف مقبره به صورت شطرنجی آیینه کاری شده .

” محو کی از صفحه دل ها شود آثار من  – – – – من همان ذوقم که میابند از گفتار من ”

در قسمت بالای قبر صائب ، محل دفن پسر و نوه اش قرار گرفته است. میرزا محمد محسناء بن میرزا محمد علی صائب که در سال ۱۱۴۹ فوت شده و میرزا محمد علی ولد میرزا رحیم صائب که در سال ۱۱۴۱ فوت شده اند.

یکی از زیبایی های بنای آرامگاه صائب تبریزی حوض و آبنمایی مشابه به اثر تاریخی چهل ستون است که در مقابل ایوان قرار گرفته است.

آرامگاه صائب تبریزی

تاریخچه آرامگاه صائب تبریزی

قبر این شاعر نامدار در زمان پهلوی کشف شد.

مزار صائب تبریزی در سال ۱۳۱۷ توسط جلال الدین همایی در باغ مسجد لنبان کشف شده است . تا آن زمان ، این بخش از باغ که محل دفن چندین نفر بوده است همیشه قفل بوده و کسی وارد آن نمیشده است.

باغ و محل دفن متعلق به اداره اوقاف اصفهان و در اجاره این تاجر عمده فروش میوه بود که حتی پس از کشف، اجازه بازدید به دیگران نمیداد تا این که بالاخره عباس بهشتیان نامه ای سرگشاده به روزنامه چهل ستون اصفهان نوشته و از اداره اوقاف درخواست میکند دیگر این باغ را به کسی اجاره ندهد و از استاندار آن زمان اصفهان درخواست بازسازی محل را می نماید.

نقشه بنای آرامگاه صائب تبریزی توسط استاد حسین معارفی اصفهانی طراحی شده و با نظر مهندس محسن فروغی فرزند ذکاءالملک تکمیل شد و بعد از چهار سال در سال ۱۳۴۶ ، ساختمان آرامگاه به پایان رسید.

حدود ۷۰۰ هزار تومان در آن زمان برای ساخت آرامگاهی باشکوه و درخور نام این شاعر هزینه شد که یک هشتم آن توسط مردم اصفهان و بقیه از بودجه انجمن ملی پرداخت شد.

قرار بر این بود که افتتاح آرامگاه در اردیبهشت ۱۳۴۷ همزمان با تشکیل کنگره باستان شناسی انجام شود ولی به دلایل نامعلوم تا نیممه مهر ۱۳۴۷ به تعویق افتاد.

متاسفانه عدم رسیدگی درست به این آرامگاه منجر به از بین رفتن بخش هایی از آرامگاه شده است.

مرتبط:

مثلث حافظیه، سعدیه و صائبیه

گلیم ۶۰۰۰ ساله کرمانشاه!

یازده هزارسال پیش در گذرگاهی طبیعی و خوش آب و هوا روستایی شکل گرفت که آن را یکی از نخستین روستاهای بشر می دانند. روستایی که امروز زیر تلی از خاک خوابیده، اما نامش بلند و پرآوازه شده و به آن گنج دره می‌گویند.

گنج دره سرآغاز داستان های زیادی است، داستان هایی از شروع یک زندگی تازه، از غذاهای که هر روز با گذشت زمان متنوع تر می شدند تا تن پوش هایی رنگارنگ تر و خانه ها و زیراندازهایی مجلل تر.

خانه هایی که زیراندازهایی از الیاف گیاهی مانند حصیر و بوریا… داشت کم کم رنگ و شکل بهتری گرفت و جایش را به زیراندازهایی از الیاف حیوانی داد تا آرام آرام به گلیم رسید.

قصه گلیم از مدت ها بعد از آن شروع شد که بُز را در گنج دره اهلی کردند و یاد گرفتند که موهایش را بچینند و بریسند، زیرانداز و روانداز ببافند و در آخر هم آنقدر بافتند، تجربه کردند و چیزهای جدید یاد گرفتند تا رسیدند به گلیم.

گلیم هایی که اول بافته می شد، خیلی ساده بود و فارغ از هر نقشی. بقول محلی ها فقط “میل ماش” (راه راه) بود، اما بعدها که کمی بافنده ها ماهرتر شدند، از طبیعت اطراف خود برای زدن طرح و نقش روی گلیم الهام گرفتند و برای همین بود طرح درخت و گل و حیوانات و … جایشان روی گلیم باز شد.

و اما امروز گلیم با قدمتی پنج تا شش هزار ساله ویژگی های منحصربفردی دارد که هر بافته دیگری آن را ندارد و همین ها باعث شده تا شهرتی جهانی برای خود به هم بزند.

آنطور که یکی از پیشکسوتان گلیم باف هرسین به ایسنا می گوید: نقش هایی که روی گلیم زده می شود، همه ذهنی است. یعنی یک هنرمند گلیم باف برای بافتن گلیم لازم نیست که نقشه ای پیش روی خود داشته باشد، بلکه آن را ذهنی می بافد. البته نقش های روی گلیم دو گونه هستند، یک نوع نقش هایی که منظم هستند و دیگر هم نقش های نامنظم که بیشتر عشایر آن را می بافند.

فیروز ناصری به مناسبت هفته صنایع دستی در گفت و گو با ایسنا، یکی از شاخصه های مهم گلیم را دو رو بودن آن می داند و اضافه می کند: گلیم یکی از معدود دستبافت هایی است که می تواند از هر دو طرف آن استفاده کرد و بعلاوه رنگ هایی که در آن دیده می شود همه طبیعی است. برای رنگرزی نخ هایی که در گلیم بکار می روند از رنگ های گیاهی و طبیعی استفاده می کنیم و همین باعث شده تا ماندگاری بالایی داشته باشد، البته متاسفانه در سالهای اخیر برخی از بافندگان هم از رنگ های شیمیایی استفاده می کنند.

این تولید کننده گلیم  به یکی از ویژگی های ممتاز گلیم هم اشاره ای می کند و می گوید: ماندگاری این دست بافته بسیار بالاست، بگونه ای که “هرچه پابخورد، ارث می برد” که این یعنی هر گلیم اگر در شرایط خوبی نگهداری شود، سالهای سال عمر می کند و ماندگاری آن بالاست، برای نمونه در حال حاضر گلیمی از دوره صفویه هم داریم که در موزه ملی ایران نگهداری می شود.

او برای ما توضیح می دهد که نگهداری گلیم در چه شرایطی ماندگاری آن را بالا می برد و اضافه می کند: گلیم را نباید در جای مرطوب نگهداری کرد و از طرف دیگر هم یکی از دشمنان آن “بید” است. برای اینکه بیدها را از گلیم دور کنیم باید با حبه های سیر یا خاک توتون و یا نفتالین آن را بیدزدایی کنیم  که با انجام این کارها عمر این دست بافته زیاد می شود.

این گلیم باف قدیمی کرمانشاه که گلیم بافی را در کودکی از مادرش یاد گرفته، درباره نقش های روی گلیم هم می گوید: سال ۱۳۹۴ بود که با کمک میراث فرهنگی گلیم را از نظر نقوش و مواد اولیه ثبت نشان ملی جغرافیایی کردیم و سه سال بعد هم توانستیم آن را جزو ۹ اثری که در کشورمان نشان جغرافیایی بین المللی دارند، قرار دهیم و ثبت مالکیت فکری شود. در ثبت بین المللی نشان جغرافیایی گلیم نقش های گل مریمی، سجاده، گردن کج( مِل چَفته)، گل نخودی، گل قندانی، گل سرابی، گل مفرشی، پرندگان و حیوانات و گل گردکانه به نام گلیم هرسین از خاستگاه های اصلی گلیم ثبت شده است. البته در منطقه زاگرس نشین به واسطه شکارگاه هایی که بوده هنرمندان گلیم بافت از موتیف هایی همچون گاو، کَل، بز کوهی و … نیز استفاده می کرده اند.

ناصری در ادامه از سختی های شغلش هم می گوید و اضافه می کند: مشکلی که الان داریم در بحث تامین مواد اولیه است، این درحالی است که کرمانشاه خودش یکی از مراکز تولید پشم در ایران محسوب می شود و پشم گوسفندان مناطق هرسین، صحنه، کنگاور و شمال لرستان جزو مرغوب ترین پشم ها در کشور هستند- از نظر میکرون و متراژ ضخیم تر و مقاوم تر از پشم سایر مناطق اند-، اما متاسفانه به علت عدم حمایت خام فروشی می شود و به کاشان و اصفهان می رود و در آنجا پس از فرآوری با ۸۰ برابر قیمت خام آن به کرمانشاه بازگردانده می شود.

این پیشکسوت گلیم باف هرسین  درپایان یکی از راه های حل مشکلات گلیم بافان کرمانشاهی را ایجاد زنجیره ارزش می داند و می گوید: اگر بخواهیم که زنجیره ارزش گلیم بافی را در استان راه اندازی کنیم، علاوه بر مسائل اقتصادی، اشتغال را نیز به همراه دارد،  چراکه برای هرکدام از مراحل پشم چینی، پشم شویی، پشم ریسی، رنگرزی و حمل و نقل و در نهایت در مرحله بافت شغل ایجاد می شود.

منبع: ایسنا

مرتبط:

در شهر گلیم نقش برجسته‌ پشم به فرش می‌رسد؟

گلیم‌بافی _ نقشی از تار و پود هنر

سیر هزاران ساله شناسنامه هنری خراسان جنوبی

خراسان جنوبی صنایع دستی بی شماری دارد که حاصل تلاش زنان و مردانش از گذشته‌های دور در کنار دامداری و کشاورری است؛ محصولاتی که شناسنامه این مردم هستند.

صنایع دستی هر منطقه متأثر از محیط فرهنگی و جغرافیایی و تاریخی آن سرزمین است. منطقه جنوب خراسان بزرگ به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و فرهنگی، صنایع دستی خاص خود را داراست. واژه قُهستان را که اکثراً معرب کهستان دانسته‌اند، به دلیل محیط جغرافیایی خاص و وجود کوهستانها به آن اطلاق شده و نواحی گناباد، فردوس، قاینات، بیرجند و نهبندان را دربرمی‌گیرد.

سراسر این منطقه رودخانه دائمی جاری نیست و طبق نوشته‌های جغرافی دانان گذشته از قبیل (ابن حوقل) آب این منطقه از کاریز و قنوات بوده است. مردم این منطقه اغلب به کار کشاورزی در اطراف قنوات و چشمه ها مشغولند، همچنین دامداری شغل قسمت زیادی از مردم را شامل می‌شود و در کنار این مشاغل به تولید صنایع دستی از قبیل بافندگی پارچه، قالیبافی، گلیم بافی، سبدبافی و سفالگری می‌پردازند.

قدیمی ترین سندی که از صنایع منطقه قهستان حکایت می‌کند تاریخ طبری است. طبری ضمن بازگویی وقایع سال ۶۹ هجری می نویسد: عمرو بن سعید بن عاص رقیب عبدالملک ابن مروان الحکم الاموی قبای قهستانی، پیراهن قهستانی دربرداشت.

مقدسی در کتاب احسَنُ التَقاسیم می نویسد: (از قوهستان پوشاک هایی مانند نیشابوری سفید و فرش و جانماز و و. مانند آن صادر می شود). در کتاب اشکال العالم جیهانی متعلق به نیمه سده چهارم هجری آمده است: (از ولایت قهستان کرباس های نیکو و پلاس های خوب و زیلوها مانند جهرمی می بافند و بیشتر در تون می باشد و از آنجا به نیشابور و دیگر ولایات می برند). مقدسی، فردوس (تون)را شهری پرجمعیت ذکر کرده است و ناصر خسرو قبادیانی از چهارصد کارگاه زیلوبافی آن نام برده است. این مطلب بیانگر تاریخ این رشته از دستبافته های بومی جنوب خراسان بزرگ است و شروع آن حداقل به ۱۰۰۰ سال قبل بر می گردد.

سیسیل ادواردز نیز در کتاب (قالی ایران) اشاره ای به نوعی قالیچه های عربی بافت منطقه فردوس داشته است. مک گرگر در کتاب (شرح سفری بر ایالت خراسان) می گوید در قاینات از گلدوزی روی ابریشم که به وسیله زنان انجام می شود باید یاد کرد. اگر چه چندان زیبایی ندارد ولی در نوع خود بی همتاست. زیرا در جای دیگر یافت نمی شود و در حال از بین رفتن است..) و نیز در وصف بیرجند می نویسد: (باید یادآور شد که بیرجند آهنگران و تفنگ سازان ماهری نیز دارد).

بکر و اصیل بودن طرح، نقوش و تولیدات صنایع دستی این استان واستفاده از مواد اولیه بومی در ساخت وتولید آثار رشته های صنایع دستی استان از مزیت های صنایع دستی این استان به شمار می آید.

قالی و قالیچه بافی خراسان جنوبی

قالی و قالیچه بافی

تاریخچه قالی و قالیچه در منطقه جنوب خراسان به سالهای بسیار دور باز می گردد. که با بررسی های انجام شده میتوان سابقه ای در حدود ۲۰۰ سال برای قالی بافی قائل شد. قالیچه نیز همانند قالی زیرانداز دستبافی است که قدمت آن به لحاظ نیاز اجتماعی جوامع بشری، امکان سریع نقل و انتقال و بافت آن، به قبل از تولید قالی برمی گردد. شرکت شرق بیرجند از بزرگترین تولیدکنندگان فرش در منطقه بیرجند بوده است. این شرکت را می توان قدیمی ترین شرکت خصوصی ایرانی در تهیه قالی دستباف معرفی کرد. تاریخ تأسیس آن به سال ۱۳۰۸ بازمی گردد. کلیه قالی های این شرکت مارک دار بوده و عبارت (شرکت شرق بیرجند) در میان نمادی از خورشید قرار داشته است.

روش کار در قالیبافی این استان همانند سایر نقاط ایران می باشد. پس از نصب دار و چله کشی و نصب چوب هاف و کوجی، چند رج به صورت گلیم باف بافته می شود و همزمان کناره پیچ (شیرازه) به صورت یک خامه سه لایی از میان سه تار کناری قالی عبور داده شده که در حین بافت کناره های قالی و قالیچه را سفت و محکم نگه می دارد. پس از ساده بافی ابتدای قالی، بافت قالی آغاز می شود با بالا و پایین آوردن کوجی پس از هر رج، تارهای زیر و رو تعویض می شوند بعد از بافت هر رج، پود نازک از دو ردیف تار زیر و روی قالی رد می شود. ابتدا با ضربات آهسته و ریز و سپس با ضربات محکم شانه بر پود می کوبند تا محکم شود پس از تعویض دوباره تارها، پود ضخیم استفاده شده و کوبیده می شود. پس از بافت ۲ تا ۳ رج، با دست و به ندرت با سرکش و شانه، قسمت بافته شده صاف می شود و با قیچی پرداخت می گردد. دو نوع بافت فارسی و ترکی در این استان رایج است که هر دو دارای بافت های تقلبی مشابه می باشند که به آن گره های جفتی می گویند. این بافت اغلب به لحاظ تسریع در کار بافت انجام گرفته و معمولاً از استحکام و ظرافت قالی می کاهد.

باف تایی (یکی) نیز در این استان رواج دارد که به لحاظ ظرافت و دقت بافت، مدت زمان وهزینه انجام کار را زیاد نموده و به این دلیل کمتر مورد استفاده قرار می گیرد.

بافت قالی و قالیچه در اکثر شهرها و روستاهای خراسان جنوبی رواج دارد به طوریکه بیش از ۸۰ درصد ساکنان روستاها به این حرفه اشتغال دارند. از مناطق مهم بافت قالی می توان به مود ـ درخش ـ گسک ـ چاج ـ آسیابان ـ سربیشه ـ خوسف ـ باغستان ـ کوشکک ـ خسروآباد ـ نهارجان ـ شاخنات ـ فورخاص ـ دره عباس ـ رجنوک ـ سرچاه و فضل آباد اشاره کرد. بافت قالیچه در اکثر روستاهای استان معمول می باشد که عمده تولید آن مربوط به شهرستان زیرکوه و روستاهای بمرود ـ اسفاد ـ آبیز ـ شاهرخت و مهنج است.

رنگرزی سنتی خراسان جنوبی

رنگرزی سنتی

از آنجا که صنعت رایج این منطقه قالی بافی می باشد و خامه موردنیاز قالی بافان احتیاج به رنگرزی دارد تا جوابگوی انبوه تولیدات قالی منطقه باشد، هنر ـ صنعت رنگرزی همپای قالی بافی در این منطقه رواج داشته است.

اساتید رنگرزی از مواد رنگی سنتی از قبیل پوست گردو، برگ مو، روناس، پوست انار، زعفران، توت سیاه، کاه، گندل، سماق، گلرنگ، آلبالو، اسپرک و رنگهای خمی از قبیل نیل جهت رنگرزی استفاده می‌کنند.

انواع رنگ‌های مورد استفاده عبارتند از: شتری، بیدمشکی (قهوه ای) ـ هلی ـ کرم نخودی ـ لاکی ـ شرابی ـ صورتی ـ پیازی ـ نارنجی ـ سنجدی ـ کبود ـ سورمه ای ـ آسمانی (ماسی) ـ خاکی ـ گل اناری ـ خاکستری ـ موشی (فولادی) ـ آتشی علفی زرد ـ شکلاتی ـ ماشی ـ شیرچای.

معمولاً یک ردیف پاتیل (خم رنگرزی) در دیوار کارگاه رنگرزی تعبیه شده که بسته به نوع رنگ کاربردی، پاتیل ها از چدن یا مس ساخته شده است و زیر هر کدام اجاقی قرار دارد. ابتدا با فرو بردن الیاف در محلول قلیاب و آب گرم چربی طبیعی الیاف پشمی را می گیرند که به آن قلیاب کردن می گویند. کلافهای پشم قلیاب شده را به خمره رنگ برده و آن را می جوشانند و بسته به تیرگی و روشنی رنگ، مدت زمان جوشاندن را تنظیم می نمایند. در تمام مدت الیاف را با چوب، زیر آب می گردانند. میله چوبی محکی درون دیوار بالای خمره ها قرار دارد. کلافها را روی این میله آویزان می کنند تا آب آن فرو چکد و الیاف هوا بخورد و از آنجا کلاف ها را به حیاطی می برند و روی تیرهای ضخیم آویزان می کنند تا خشک شود، این عمل را آفتاب دادن می گویند.

blank

 

گلیم بافی

گلیم به عنوان نخستین زیرانداز دارای سابقه طولانی می باشد و اگر چه در مقایسه با قالی دارای شیوه بافت آسانتری است، به همان نسبت قیمت ارزانتری دارد. خلاقیت، ابتکار و نوآوری در طرحها و رنگها، گلیم را به عنوان رشته ای هنری تر از قالی مطرح نموده است که ذوق و خلاقیت روستانشینان و عشایر ایران در تولید آن نقش بسزایی دارد. به طوریکه نقش و رنگ گلیم، راه مناسبی جهت شناسایی یک قوم و آشنایی با رسم و رسوم و اعتقادات هر منطقه است.

در تعریف گلیم باید گفت نوعی فرش بدون پرز، با نخ پشمی، پنبه ای یا کنفی جهت زیرانداز، که با درگیری تار و پود و با تزئینات زیاد بافته می شود. می توان از مقایسه دستگاههای ساده بافندگی ادعا نمود که شروع گلیم بافی قبل از پیدایش پارچه بافی بوده و حدس زده می شود که هر دو صنعت از سبدبافی الهام گرفته باشند.

انواع گلیم براساس جنس تار و پود عبارتند از گلیم پنبه ای که تار و پود آن از جنس پنبه و اندازه و لای نخ آن مانند نخ زیلو می باشد، گلیم پنبه و پشم که نخ تار پنبه و پود آن پشم است. گلیم پشم در پشم که تار و پود آن پشمی است و گلیم ابریشمی که نخ پود آن ابریشم است و به ندرت، و با کاربرد هنری و زینتی بافته می شود.

مراحل بافت و چله کشی، گلیم همانند قالی است. ملیله بافی یکی از تزئیناتی است که بعضاً در ابتدای بافت گلیم و پس از ساده بافی، با نخ رنگی به منظور زیباسازی اجرا می شود.

شیوه بافت به دو صورت یک رو (پیچ) و دورو می باشد. در بافت دورو، پود به صورت زیر و رو و سر راست قرار گرفته و نقش را ایجاد می کند اما در بافت یک رو (پیچ) که بیشتر در منطقه نهبندان، سرایان و قائنات رواج دارد، خامه با پیچش بر دور تارها نقش را ایجاد می کند. از این نوع بافت بیشتر جهت تولید بافته های کوچک و ظریف نظیر همیان، توبره، نمکدان، سفره آردی استفاده می شود.

از انواع نقوش بکار رفته در گلیم های این منطقه می توان به نقش: کوهه، بلوچی، کژمار، بوته، هفت لِیکه، نِگار، ماه، نقش اسب، کجَک، دُردهن، پیش برو پیش بیا، حلقه، شطرنجی، کوچ یا دندان بره، درختچه ها، بوته های صحرایی، حیوانات و پرندگان اشاره کرد.

گلیم در ابعاد متفاوت و کاربردهای مجزا ساخته می شود. از انواع تولیدات تکمیلی و کاربردی گلیم می توان به خورجین، چنته یا توبره، همیان، جوال، خاکش (خاک کش)، جُل، سفره آردی، روکرسی، پاپیچ (پاتابه)، جلد دعا، نمکدان، گلیم و گلیمچه اشاره کرد.

بافت گلیم در اکثر روستاها و شهرستانهای خراسان جنوبی رایج و فعال می باشد که از جمله مهمترین این مراکز می توان روستاهای خور، خوسف و نصرآباد از شهرستان خوسف ـ روستاهای گسک، خلف، درمیان، سراب، فورگ، آواز و گزیک از شهرستان درمیان ـ روستاهای سلم آباد، درح و شهر مود از شهرستان سربیشه ـ شاخنات، القار و نهارجان از بخش مرکزی شهرستان بیرجند ـ بخش های سه قلعه، مصعبی و آیسک از شهرستان سرایان ـ بخش های عربخانه، میغان، نه، دهسلم و شوسف از شهرستان نهبندان و شهرستان زیرکوه اشاره کرد.

جاجیم بافی خراسان جنوبی

جاجیم بافی

نساجی سنتی قدمت تاریخی بسیار طولانی در منطقه (خراسان جنوبی) دارد و نقش مهمی در خودکفایی مردم این منطقه ایفا کرده است. از اهم زیر گروههای آن می توان به جاجیم بافی، کرباس بافی، احرامی بافی، بَرَک بافی، حوله بافی، ابریشم بافی و سیاه چادر بافی اشاره نمود.

اصطلاح جاجیم تصور می رود از ترکیب واژه ای ترکی مشتق شده که به معنی کوچک و خوشایند است. جاجیم که در اصطلاح محلی به آن جاجُم گفته می شود یکی از هنرهای خاص مناطق کردنشین و ترک نشین است که امروزه در اکثر نقاط کشور بافت می شود.

در خراسان جنوبی در شهرستانهای بیرجند ـ نهبندان و بالاخص قاینات به بافت این محصول مبادرت می نمایند.

جاجیم دستبافته ای است شبیه پلاس و گلیم با نقش های راه راه رنگی (نقش در جاجیم بر خلاف گلیم توسط تارهای رنگی ایجاد می شود) که مانند سایر دستبافته ها به عنوان زیرانداز نیز مورداستفاده قرار می گیرد. پرز ندارد و از نخهای رنگین پنبه ای یا پشمی بافته می شود. امروزه برای بافتن آن از نخ کاموا هم استفاده می‌شود.

جاجیم معمولاً با کاربردهای لحاف کرسی ـ روفرشی ـ سفره نان ـ روپشتی ـ سجاده ـ انواع کیف زنانه ـ کوسن ـ دمپایی – پاتابه می باشد. جاجیم دارای طرح محرمات است و نقوش آن که بیشتر به رنگ های سبز، زرد، قرمز، سفید و بنفش به چشم می خورند در فضاهای این طرح قرار می گیرند. نقش مایه های بکار رفته در انواع جاجیم منطقه شامل: اشکی یا دندانه دار، تمام گل، نیم گل، نیم ساده، تسمه، دندان موشی و لبه دور می باشند.

در این منطقه برای چله کشی جاجیم پس از محاسبه طول جاجیم سه میخ که تشکیل مثلث متساوی الساقین می دهد با فاصله ای به متراژ جاجیم به زمین می کوبند. برای این کار حداقل سه نفر جهت نظارت بر دواندن چله، کجو بندی (گله بندی) و چله دوانی نیاز است.

پس از چله کشی دار، عملیات بافت متشکل از بالا و پایین شدن نخهای مشخص در هر مرحله پودکشی و سپس کوبیدن دم ایجاد شده است. در دارهای افقی سنتی تمامی طول جاجیم که حدود ۸ تا ۱۲ متر می باشد، به یکبار بافته می شود و نیازی به جمع کردن و پیچاندن آن به دور نورد نیست و چله کشی در محیط های روباز با مساحت کافی انجام می شود.

از مراکز مهم بافت جاجیم می توان به روستای حسین آباد و فدشک از شهرستان خوسف ـ روستاهای درح و لانو از شهرستان سربیشه، روستاهای روم، اسلام آباد، اوج، نیک، تیغدر، بیهود و آرین شهرازتوابع شهرستان قاینات و روستاهای برک و سلطانی شهرستان نهبندان اشاره کرد.

 

رودوزی‌های سنتی

رودوزی‌های سنتی

از هنرهای اصیل و سنتی ایران که به جرأت می توان گفت از پرکاربردترین و زیباترین آنها بوده و دارای تنوع بی شماری می باشد که بر حسب منطقه و محل کار دارای تقسیمات فرعی و ویژگیهای ساختاری منحصربفرد می باشد. به طوریکه از نوع و روش دوخت و کاربرد رنگهای متنوع می توان به مکان پیدایش آنها پی برد.

رودوزی‌های سنتی، هنر آراستن سطح رویین پارچه های اکثراً ساده وارزان با بهره گیری از نخهای الوان و با کمک سوزن و قلاب است و دست اندرکاران آن به مدد بخیه های ظریفی که بر منسوجات ساده می نشانند معمولاً تلفیق زیبایی از صبر، شکیبایی و هنر را به نمایش می گذارند.

انواع رودوزیهای سنتی رایج وبومی استان خراسان جنوبی شامل رودوزیهایی که در اثر پرکاری، زمینه پارچه معلوم و مشخص نبوده و دوختهای الوان موجب پیدایش زمینه تازه ای از نقش و نگار گردیده است مانند: بخارادوزی، بلوچی دوزی، پته دوزی؛ رودوزیهایی که قسمتی از زمینه را دوخت پر نموده و زمینه به رنگ اصلی خود باقی می ماند. مانند ابریشم دوزی، خامه دوزی و رودوزیهایی که به شکل خاص انجام گرفته (با جابجا کردن و بیرون کشیدن تار و پود) مانند: سکمه دوزی، چشمه دوزی و شبکه دوزی است.

رودوزیهایی که نخهای فلزی آذینگر زمینه پارچه می باشند مانند گلابتون دوزی، سرمه دوزی، ملیله دوزی، رودوزیهایی که سوزن و قلاب در نقش آفرینی روی زمینه نقشی نداشته، بلکه با گذراندن نخهای فلزی مثل نَقده از میان تار و پود و شکل دادن به وسیله دست، اشکال موردنظر پدیدار می گردد. مانند: نَقده دوزی؛ رودوزیهایی که نخ و سوزن به تنهایی در نقش آفرینی آنها موثر نبوده و محتاج به مواد تزئینی دیگر من جمله پولک، یراق، سنگ، نقره، پارچه های رنگی ودیگر اشیاءتزیینی هستند مانند: سکه دوزی، سنگ دوزی، پولک دوزی، چهل تکه دوزی؛ رودوزیهایی که مرحله اول آن بر روی مقوا انجام گرفته سپس باز شده و بر روی هر نوع پارچه ای که بخواهند بست می زنند مانند: رنسانس دوزی، نخ و نواری که برای این نوع دوخت به کار می رود کتانی یا گلابتون است (مثلاً نخ گلابتون با قیطان گلابتون و نخ کتان با نوارکتان با هم دوخته می شود) نیز از دیگر موارد رودوزی‌هاست.

از موارد کاربرد انواع رودوزیهای سنتی می توان به تزئین لباس (جلوی سینه، یقه و سرآستین)، سفره قندان، جلد قرآن و عینک، ساروق و سوزنی، رومیزی، پرده و رواسبی، جانماز، کوسن، لباس نوزاد (سربند نوزاد، بند قنداق نوزاد و..)، گونی و حصیر، کیف و ساک، لباس عروس، لب طاقی و مجمعه پوش.. اشاره کرد.

نمدمالی

نمدمالی

در اینکه نمدمالی نخستین بار در کجا ابداع شد هیچگونه اطلاعی وجود ندارد، جز اینکه در دوره نوسنگی مردمی که با پشم گوسفند سر و کار داشتند نمد را می شناختند.

نمد که به اصطلاح نسج نابافته است با ایجاد فشار، رطوبت و حرارت ایجاد می شود. ساختن نمد براساس خاصیت جَعدیابی و دیگر پوسته ای شدن الیاف پشم است. نمدمالی از جمله فنونی است که سابقاً در بیرجند و بعضی از روستاهای شهرستانهای نهبندان، سربیشه و سرایان رایج بوده است که از آن جمله می توان روستای سلم آباد شهرستان سربیشه وروستای مَرَک از توابع شهرستان بیرجند را نام برد.

جهت تهیه نمد ابتدا قالب نمد در ته کارگاه پهن شده، نقش و نگار نمد به کمک فتیله های رنگین پشمی و براساس خلاقیت نمدمال روی قالب چیده شده و بر روی آن پشم ها را به صورت دولا و در چند نوبت می ریزند. سپس مقداری آب روی پشم ها پاشیده و آنقدر آب می زنند تا به اصطلاح” شِلَنگو” شود. این عمل جهت چسبیدن و در هم رفتن بیشتر الیاف پشم انجام می گیرد. قبل از بستن قالب، با پا بر روی پشم ها راه رفته و به اصطلاح “وَرز” می دهند تا پشم کاملاً خود را بگیرد و در داخل قالب جا بیفتد. سپس قالب را لوله کرده و قالب بند را دورآن می پیچند. مرحله بعد یعنی گَل دادن و غلتاندن نمد ‌آغاز می شود که حدود نیم ساعت طول می کشد. سپس قالب را باز کرده و کناره های نمد را تا می زنند و به اصطلاح لب گیری می کنند.

قالب را برای بار دوم بسته و لگد می زنند. سپس باز کرده و در آفتاب خشک می نمایند. نمد خشک شده را در کارگاه پهن نموده و روی آن آب و صابون پاشیده و لوله می کنند و حدود ۱۵ دقیقه کوبیده و گل می دهند. این کار حدود ۲ تا ۳ مرتبه، بسته به حالت نمد انجام می گیرد تا نمد کاملاً نازک و درهم بافته گردد. نمد در کاربردهای زیر انداز، و کَپَنَک (کُرگوش)که لباس ویژه چوپانان منطقه می باشد کاربرد دارد.

انواع نقشه های رایج در نمدهای منطقه عبارتند از: نقش سه گل، پنج گل، درختچه، اشکال هندسی، خطوط، سطوح و علائم که بعضاً به نقش نام نمدمال یا صاحب نمد و اسماء مذهبی در روی نمد نیز می پردازند.

حصیربافی خراسان جنوبی

حصیربافی

حصیربافی یا بافت بوریا یکی از قدیمی ترین صنایع دستی خراسان جنوبی و شاید کهن ترین آنهاست. نمونه های بدست آمده در بین النهرین و آفریقا گواه آنست که حصیربافی و سبدبافی نه تنها منشاء نساجی، بلکه سفالگری یا کوزه گری نیز بوده و اسناد و مدارکی در دست است که نشان می دهد نخستین زیراندازهای بشری از نی و گیاهانی که در باتلاقهای سفلای بین النهرین می روئیده، تهیه شده و اولین سرپناهها پس از زندگی در غارها به کمک حصیر و نی پدید آمده است.

ابزار و وسایل مورد استفاده در حصیربافی بسیار محدود بوده و از تعدادی ابزار ساده و ابتدایی نظیر داس، انواع کارد، سوهان، درفش، قیچی، سوزن تجاوز نمی کند. این ابزار، عمدتاً برای قطع گیاهان و پیراستن آنها به منظور آماده سازی مواد اولیه مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز حین تولید بعنوان وسیله های کمکی امر ساخت را تسهیل می بخشند. آنچه بیشتر محصولات حصیری را شکل می دهد مهارت و ذوق هنرمندان وصنعتگران است.

حصیربافی در منطقه خراسان جنوبی با استفاده از برگ درخت خرما در شهرستان نهبندان و بخصوص روستای دهسلم رواج دارد. که محصولات آن شامل انواع سبد و زنبیل، زیرانداز در فرمهای دایره و بیضی، حیوانات تزئینی از جمله شتر و شیلگ (محل نگهداری مواد غذایی) می باشد.

blank

 

ترکه بافی

این حرفه که بیشتر اختصاص به بیرجند و روستاهای اطراف این شهرستان دارد بدلیل وجود رشته کوه باقران که منبع اصلی و اساسی مواد اولیه این هنر- صنعت می باشد قدمتی طولانی و بیش از صد سال دارد. جهت بافت انواع سبد از شاخه درختچه بادام کوهی (بادام تلخ، سافترگ) و شاخه درخت بید قرمز(سرخ بید یا مینا) استفاده می شوند که دارای چوبی ظریف و باریک با خاصیت انعطاف پذیری بالا هستند.

شاخه ها پس از جدا شدن براساس رنگ و اندازه از لحاظ (قطر و طول) دسته بندی شده و در صورت خشک بودن به مدت طولانی (چند روز) در آب خیسانده می شوند تا قابلیت انعطاف پذیری خود را باز یابند. پس از آن سبدباف براساس نوع طرح و رنگ محصول به صورت ذهنی شروع به چیدن و ردیف نمودن شاخه ها در کنار یکدیگر می نماید. ابتدا دو دسته ی چهارتایی عمود بر هم از شاخ های کلفت تر برای تشکیل اسکلت اصلی محصول درست نموده و به صورت ساده باف با زیرورو کردن شاخه هایی که به صورت شعایی به محیط سبد اضافه می شوند کار ادامه می یابد. در انتها محصول بافته شده به صورت نقوش ساده حداکثر با ۴ رنگ سبز، زرد، قرمز و قهوه ای تیره قابلیت تزیین دارد.

نمونه کالاهای ساخته شده عبارتند از انواع: تگیج ـ سبد ـ شِلِر ـ زنبیل ـ گوسبَد (جهت نگه داشتن آذوقه گاو و گوسفند) ـ تَختَک ـ پیش دستی (ویژه سبزی) ـ شلغم شور ـ قفس پرندگان ـ کواره ـ کالَک بِز

این حرفه در روستاهای چهارده ـ رِزگ- خراشاد ـ مرزآباد ـ کفکی ـ مزار کاهی ـ ملک آباد ـ کوچ و اکثر روستاهای حاشیه رشته کوه باقران رایج می باشد. این هنر- صنعت فصلی بوده و بیشتر در زمستان و اوایل بهار که مواد اولیه آن به وفور در طبیعت یافت می شود از رونق بیشتری برخوردار است.

سفالگری خراسان جنوبی

 

سفالگری

جرجی کلارک معتقد است صنعت سفالگری حدود ۱۰ هزار سال پیش توسط زنان ابداع شد و بر این باور است که سفالگری از فن سبدبافی پدید آمده است. کار سفالگری در بیرجند خاص مردها بوده ولی در مهدیه (شاهزیله) اگر کارگر مرد نبود زنان در آوردن گل و جابجا کردن کوزه ها کمک می کردند. سفالگری در منطقه خراسان جنوبی کاملاً جنبه کاربردی داشته و اکثر محصولات منطقه بدون لعاب بوده، یا به همراه لعاب ابتدایی انجام می گیرد. روستاهای شاهزیله و کوشه از مناطق قدیمی ساخت ظروف سفالی در شهرستان خوسف می باشند. خاک مورد استفاده معمولاً خاک مِل و خاک رُس بندی و کوره های پخت سفال اکثراً زمینی می باشد و سوخت آن گازوئیل است. چرخکاری در این منطقه به روش ابتدایی و اکثراً با چرخ پایی است. سفالگری اغلب به روشهای مفتولی (کویل) و چرخ کاری است که از روش مفتولی معمولاً برای ساخت ظروف با ارتفاع زیاد و یا ساختن تنور استفاده می شود. گاهی مقداری شن به خاک سفالگری اضافه می شود. چون سفالگران منطقه بر این باورند که وجود شن در خاک باعث استحکام بیشتر و بالارفتن مقاومت گل در هنگام پخت شده و در ضمن سرما را در درون ظرف نگه می دارد.

سفالهای منطقه اکثراً تراش خورده بوده و بیشتر شامل: سبو ـ قدح ـ ضرب یا تنبک ـ قلَّک ـ جام ـ کوزه ـ تنور ـ لیوان ـ گلدان ـ کاسه ـ قلیان و تقار می شوند. این صنعت علاوه بر شهرهای بیرجند و خوسف در شهرستان فردوس از رواج نسبتاً خوبی برخوردار است.

ماده اولیه سفالگری از گل است که از انتزاج خاک رس با آب بوجود می آید که بعد از ورز دادن و همگن کردن و هواگیری، کاملاً یکدست و قابل انعطاف می باشد.

روش سنتی تهیه ی گل سفال بدین گونه است که ابتدا کلوخه های خاک را می کوبند و بعد از اَلَک کردن، خاک رس را در محلی مخصوص که معمولاً آجر فرش یا سیمان شده است روی هم انباشته و وسط آنرا گود و به صورت حوضچه ای در می آورند. سپس آب را درون آن ریخته و منتظر می مانند تا تمام خاک نم بکشد. بعد از آن گل را با بیل یا هر وسیله دیگر به هم زده و شروع به لگدکردن می کنند. در این مرحله ورزدادن، کامل نیست و در حدی می باشد که تقریباً رطوبت در تمام گل به طور یکسان پراکنده گردد. سپس گل را به خزانه برده یا در داخل چاله ای که معمولاً جای تاریک و خشکی می باشد ریخته و روی هم انباشته می کنند، گل مدت یک شبانه روز می ماند تا رسیده شود، یا گل را به صورت چانه درآورده و در کیسه های نایلونی قرار داده و می گذارند تا بماند. این عمل باعث می شود که باکتریهای داخل گِل رشد کرده و بر چسبندگی و انعطاف پذیری گل کمک کند بنابراین هنگام کار از گلهای مانده و رسیده تر استفاده می شود.

گل را به صورت قنده یا نواله درآورده و روی چرخ می گذارند و استاد کار با دست و ماله شروع به ساختن ظروف می نماید. پس از ساخت، ظرف حدود یک شب در کارگاه می ماند تا اندکی خشک شود. بعد ظرف را وارونه روی چرخ می گذارند و ته آن را تراش می دهند، سپس مدت سه تا چهار روز در آفتاب قرار می دهند تا خشک شود و بعد از آن در کوره پخته می شود. در شهرستان بیرجند ظروف سفالی را لعاب رنگی ابتدایی نیز می دهند. برای تهیه رنگ، تفاله مس و سرب باطری را مخلوط کرده و به آن آب می افزایند و در دستاس می ریزند و با چرخاندن زیاد این مواد با هم مخلوط می شوند. ظرف را قبل از پخت به این مواد آغشته می کنند و در کوره می پزند.

سنگتراشی

سنگتراشی

این حرفه از سال ۱۳۵۰ توسط استاد پیشکار با کارهای معمولی بر روی سنگ در شهر بیرجند شروع شد که قبل از این تاریخ هم به صورت پراکنده در مناطقی از خراسان جنوبی رواج داشته است. در سال ۱۳۶۳ کار سنگ تراشی و چهره پردازی بر روی سنگ قبر توسط استاد بهلولی از خراسان رضوی (مشهد) به این استان انتقال یافت و استادکاران این رشته در گسترش آن کوشیدند. مواد اولیه مورد استفاده در این حرفه انواع سنگهای معدنی (گرانیت، مرمر و..) و رنگ می باشند.

برای ساخت اشیاء سنگی، صنعتگران ابتدا سنگ را به اندازه تقریبی محصولی که قصد تولیدش را دارند برش داده، آنگاه با کمک تیشه شکل بدوی و ابتدایی به آن می دهند و سپس به وسیله قلم های فلزی درشت داخل آن را خالی کرده و توسط قلم های کوچکتر آن را پرداخت می نمایند. در مرحله نهایی برای صیقل دادن سطح بیرونی محصول از سوهان یا سنگ سمباده استفاده می نمایند. قابل ذکر است که به صورت سنتی کلیه مراحل مذکور با تیشه و چکش انجام می پذیرد. در برخی از نمونه ها از جمله ساخت سنگ قبر مراحل کار شامل: خالی نمودن نوشته ها و متن با قلم های فولادی و چکش، رنگی نمودن خطوط کنده کاری شده، ساب زدن سطح سنگ جهت از بین بردن رنگ های اضافی باقیمانده بر لبه کار، و در انتها کار چهره پردازی با قلم های فولادی ظریف است.

نمونه محصولات سنگی استان عبارتند از سنگ قبر ـ کاسه ـ دیزی های بدون دسته ـ گلدان ـ آسیاب دستی (دستاس) ـ قندان و هاون

این حرفه در اکثر شهرستانهای استان و بالاخص در روستای چرمه از توابع شهرستان سرایان رواج داشته است.

ایرانیان از صدها سال پیش تاکنون به تولید محصولات ابریشمی، پشمی، سنگ‌های گران قیمت و فرش منصوب بوده‌اند و تجار اروپایی از طریق جاده ابریشم به داد و ستد با آن‌ها پرداخته‌اند. اقتصاد کشور ما به دلیل اتکا به نفت خام، اقتصادی تک محصولی است و برای رهایی از این تنگنا، عوامل بنیادی جامعه باید برای تنوع بخشیدن به صادرات غیرنفتی و توسعه آن قدم‌های موثری بردارند. از آنجا که نفت سرمایه‌ای تمام شدنی است، تولیدات صنایع دستی به عنوان فرآورده‌های صادراتی بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است.

صنایع دستی یکی از مساعدترین زمینه‌های اشتغالزایی است و در بکارگیری نیروهای خلاق نقشی موثر دارد و باید به عنوان راه حلی برای مشکلات جوانان مورد بررسی قرار گیرد که در این راستا شرایط اقلیمی و محدودیت‌های منطقه‌ای، سهم عمده‌ای در ناشناخته ماندن این هنر در هر منطقه داشته است. با توجه به اینکه هنر بومی، حیاتی ترین شکل هنر است، باید در بعد وسیعی به آن پرداخته شود.

از میان بیش از ۲۵۰ رشته شناسایی شده و کددار صنایع دستی و هنرهای سنتی در کشور بیش از ۷۵ رشته در استان خراسان جنوبی زمینه فعالیت داشته یا دارد.

خراطی سنتی

خراطی سنتی

خراطی چوب از دیگر صنایع دستی بومی خراسان جنوبی است. این هنر صنعت که نوعی نازک کاری روی چوب محسوب می‌شود از زمان‌های قدیم در این مرز و بوم رواج داشته است.

خراطی به طور معمول در مناطقی از کشور رایج است که چوب در آنجا بیشتر یافت می‌شود، زیرا ماده اولیه و عمده این رشته زیبا، چوب است. چوب‌های اصلی مورد استفاده در خراطی شامل گردو، نارون، توسکا، زبان گنجشک، بید، چنار، چوب سفید، گلابی و کیکُم است. در خراسان جنوبی به علت فراوانی چوب گردو، عناب و بید، خراطان منطقه بیشتر از چوب این درختان در تولیدات خود استفاده می‌کنند.

عمل خراطی بوسیله دستگاهی به همین نام و به صورت ابتدایی‌ترین شکل انجام می‌شود. این دستگاه بدون چهار چوب بوده و دارای رکابی است که چوب را نگه می‌دارد. دو سر چوب مورد نظر را سوراخ کرده و بین دو مرغک دستگاه قرار می دهند. زه کمان را بدور آن پیچیده و با اهرم سفت کننده‌ای به نام زه کش سفت می‌کنند.

با حرکت کمان، استوانه چوبی به دور خود چرخیده و در این حین بوسیله مغار اضافات چوب را برداشته تا فرم دلخواه تشکیل شود. از محصولات ساخته شده بوسیله خراطی سنتی می‌توان به انواع پایه‌های مبل، تختخواب، میز و صندلی، چرخ های ریسندگی، دوک نخ ریسی، نی و بدنه قلیان، پلپلیس(فرفره)، مهره شطرنج، وردنه اشاره کرد.

 

خراسان جنوبی سال‌ها و قرن‌هاست این هنرها و هنرمندان را در خود می‌پروراند، هنرهایی که شناسنامه خراسان جنوبی اند و برای شناسایی و توجه بیشتر نیازمند معرفی به گردشگران هستند.

منبع: ایسنا

مرتبط:

کویرهای خراسان جنوبی _اینجا به آسمان نزدیک‌ترید

فورگ ؛ قلعه‌ای زیبا در خراسان جنوبی

حال شما چطور است آقای هنرمند؟

آبان ماه سال قبل بود که نوشتیم: «خبر، تلخ و دردناک است؛ علیرضا میرجمال، با ۴۹ سال سابقه کار در هنر قلمکار سازی و داشتن سه نشان ملی مرغوبیت صنایع‌دستی، این روزها به دست‌فروشی روی آورده» و امروز، به بهانۀ روز صنایع‌دستی، جویای احوالش شدیم.

«بعد از نشر خبر غمنامه‌ی هنرمند، برخی از مسئولان برای رفع مشکل شما اعلام آمادگی کردند. پیگیری آن‌ها نتیجه‌ای هم داشت؟» همین یک سؤال کافی بود تا همۀ ماجراهایی که طی این هفت ماه برایش رخ داده، یکی‌یکی تعریف کند: «بعدازآن مصاحبه قرار شد یک سری وام‌هایی به هنرمندان صنایع‌دستی بدهند. سینه‌به‌سینه شنیدم که برخی از هنرمندان هم گرفته‌اند، اما من هنوز نگرفتم. ۱۵۰ میلیون تومان است و سه تا ضامن می‌خواهند که باید حقوق هر یکی از آن‌ها سه برابر قسط وام من باشد! وقتی سراغ یک کارمند می‌روم و می‌گویم ضامن شو، می‌گوید بخشنامه آمده که فقط می‌توانیم برای اقوام نزدیک خودمان ضامن شویم نه غریبه‌ها. خب، چه کسی ضامن غریبه‌ها می‌شود؟ هیچ‌کس. سوای ضامن، یک برگ سند خانه هم می‌خواهند و می‌گویند باید پاک‌کرده باشد؛ یعنی مشکل مالیات و وارث و … نداشته باشد و من تازه باید ۳۰ میلیون تومان هزینه کنم تا سندم مقبول بانک شود.

این است که می‌گویم سنگ بزرگ علامت نزدن است. آخر فقط وام گرفتن که مهم نیست، پس دادن آن هم مهم است. راستش را بخواهید به یک جوانی که قصد ازدواج داشت گفتم بیا بخشی از این وام را بردار و قسطش را بده، اما برای او هم میسر نبود که چنین وامی را بگیرد.

ما آبان مصاحبه کردیم و برج ۱۰ ، شهرداری اصفهان از من نزدیک ۲۳ میلیون و خورده‌ای خرید کرد. عرضم به خدمتتان که همین چند روز پیش با اصرار و تلاش توانستم پول این کارها را زنده کنم.

میراث فرهنگی هم از نشر آن خبر ناراحت شد. ما را دعوت کردند در حضور افرادی و گفتند از شما توقع نداشتیم این‌طور بگویی. من هم گفتم میدان بسته است، اگر میدان بسته باشد مشتری نیست و اگر مشتری نباشد کار ما هم خریداری ندارد. گفتند شما را معرفی می‌کنیم به یک جا که از شما خرید کنند. همان روز رفتیم آنجا. یک زیرزمینی بود در خیابان سپه.

قرار شد یکی از این غرفه‌ها از من جنس بخرد. نمونه کار را دادم و گفتم توان خرید شما چقدر است؟ گفتند شما جنستان را بگذارید اینجا، وقتی فروش رفت پول آن را پرداخت می‌کنیم. کمی از اجناس را امانت گذاشتم و بعد از مدتی خبر دادند که بیایید قرارداد ببندیم. یک برگه به من دادند که بردم بچه‌ها در خانه خواندند و گفتند مضمونش این است که جنس شما باید پیش آن‌ها بماند که حداقل دو ماه بعد از تحویل گرفتن جنس، در صورت فروش به شما هزینه‌اش را پرداخت کنند! رفتم و گفتم شما نمونه کاری که از من گرفته بودید فروختید؟ گفتند نه، اما با قشم و کیش و … می‌خواهیم کار کنیم. گفتم این نیاز مرا برطرف نمی‌کند. هر وقت جنس خواستید به من اطلاع بدهید برای شما می‌فرستم. گفتند صبر کنید یک عکس بگیریم. عکس هم گرفتیم و گفتند ما این‌طور نمی‌توانیم همکاری کنیم باید حتماً قرارداد را امضا کنید. گفتم شما ۲۰ میلیون بدهید من ۱۰۰ میلیون جنس برای شما می‌آورم که بفروشید. گفتند ما دو میلیون هم نداریم. گفتم می‌دانم.

آن‌ها می‌خواستند یک کاری انجام بدهند اما از دستشان نمی‌آمد. ضمن اینکه من به هر کسی در میدان نقش‌جهان می‌گفتم جنسم را بگیر و هر وقت فروختی حساب کن، قبول می‌کرد، دیگر نیازی به پادر میانی نداشت. همه می‌دانیم که قیمت‌ها در نوسان است و من نمی‌توانم دو ماه جنسم را یک جا نگه‌دارم. قراردادشان با این وضعیت به‌صرفه نبود به همین خاطر امضا نکردم.

از اداره کار هم زنگ زدند و گفتند بیا. رفتیم و نشستیم و کمی که صحبت کردیم یک نفر آمد عکس انداخت. من شروع کردم به خندیدن. گفتند چرا می‌خندی؟ گفتم می‌دانم که مشکل من با همین عکس قرار است حل شود. گفتند نه مشکل شما را حل می‌کنیم. البته یک مشکلی داشتم که واقعاً حل کردند؛ در سایت، وقتی کد ملی خودم را وارد می‌کردم اسم و مشخصات یک نفر دیگر را نشان می‌داد که این مشکل با دستور مدیر حل شد اما برای صنایع‌دستی یک کاغذ نوشتند که در آن نوشته بود به من وام سی میلیون تومانی بدهند. من وقتی نامه را دیدم بلند شدم و بیرون آمدم. گفتند چرا ناراحت شدی؟ گفتم من گدا نیستم. وام صنایع‌دستی را هم خودشان می‌دهند و نیازی به واسطگی شما ندارد. این شد که آن را هم نگرفتم.

«عجب، پس هنوز جنس‌هایتان را در خیابان می‌فروشید؟» میر جمال جواب داد: تا کسی مرا نمی‌شناخت می‌شد اما الان دیگر نه. الحمدالله آدم‌های درستی در صنف ما هستند. یکی از همکاران وقتی با خواندن مصاحبه متوجه وضعیت من شده بود آمد و گفت من فکرش را نمی‌کردم اوضاع این‌قدر بد شده باشد. گفتم من پنجاه سال است که در بازار کار می‌کنم. اگر پارچه‌ی قلمکار سه مشت بخواهد من روی آن دو مشت نمی‌زنم، اگر دو مشت بخواهد، یک مشت نمی‌زنم، چون این کار را حرام می‌دانم. رنگی که می‌زنم، درصدی که روی جنس می‌گذارم، همه طوری است که مال دنیا عقبا از من نگیرد و دست‌فروشی را هم بد نمی‌دانم. حلال بودن رزق مهم است. دست‌فروشی خیلی بهتر از این است که آدم سر دیگران را کلاه بگذارد یا مسئول جایی باشد و آن‌قدر دروغ بگوید که بشود از دروغ‌هایش فهرست درست کرد.

خلاصه که آن همکار از من جنس خرید و سفارش کار داد. مشکل من این‌طور حل شد، به دست یکی از همکاران و از آن روز دیگر دست‌فروشی نکردم.

گفتم: «انتخابات نزدیک است. برای رئیس‌جمهور آینده پیشنهادی دارید؟»، گفت: تا درِ کشور به روی دنیا باز نباشد اگر ما اینجا طلا هم داشته باشیم مشتری ندارد. اگر هم باشد واسطه است که فقط خودش استفاده‌ی کار را می‌برد و چیزی برای کارگر و هنرمند زحمت‌کش باقی نمی‌ماند. باید وضع طوری باشد که بیایند از ما خرید کنند نه اینکه ما برویم بگوییم از ما بخرید. این باعث می‌شود حرمت کار از دست نرود. اگر آقایان بخواهند برای صنایع‌دستی کاری کنند تا زمانی که راه‌ها بسته باشد نمی‌توانند. باید واسطه‌ها را کم کنند و هر حوزه‌ی صنایع‌دستی یک نماینده از صنف خود داشته باشد که کار عرضه را در دست بگیرد. این کارها برنامه می‌خواهد. اگر تمام حواس نامزدها به این باشد که تعریف کنند این چه کرده و آن چه کرده، فایده ندارد. ما همۀ این‌ها را خودمان می‌دانیم. باید برنامۀ خودشان را ارائه کنند و این برنامه با عقل و منطق جور دربیاید که امیدی باشد.

این بار او از من پرسید: «خانم این چیزهایی که می‌نویسید سودی هم دارد؟» و من، هیچ جوابی نداشتم.

منبع: ایسنا

آش گیلدیک خوراکی لذیذ آمیخته با تعاملات اجتماعی در اردبیل

آش گیلدیک (نسترن وحشی) آشی سنتی و محلی در استان اردبیل و به خصوص شهرهای کوثر، نمین و هیر است که با حبوبات، خشکبارها و گیلدیک پخته می‌شود و بین مردم محلی غذای محبوبی است.

این آش با آیین‌های سنتی و مذهبی نیز در هم آمیخته و در شهرستان هیر در روز تاسوعا طبخ و به عنوان نذری در بین مردم پخش می‌شود، پخت این آش با سنت‌ها و تعاملات اجتماعی پیوند خرده است و معمولا با جمع‌های خانوادگی یا همسایگان همراه است.

مواد مورد استفاده در این آش شامل گیلدیک، برنج، آلو و زردآلو و برگه زردآلو، لوبیا، نخود، گردو، سبزی‌های معطر مانند جعفری و گیشنیز (تازه یا خشک شده)، میوه‌های خشک شده، آب گوشت و یا گلوله‌های درست شده از گوشت چرخ کرده، خرما (با توجه به مزاج افراد)، سنجد و غیره است.

این تنوع مواد اولیه به دلیل مزاج متفاوت افراد، سلیقه خاص آشپزی و دسترسی به مواد اولیه است، اما مواد اصلی این آش را گیلدیک، برنج، حبوبات (نخود و لوبیا)، زردآلو، آلوی خشک شده و سبزی‌های معطر تشکیل می‌دهد.

گیلدیک یا نسترن وحشی درختچه کوچکی است با ارتفاع حداکثر سه متر و برگ‌هایی شامل پنج تا هفت برگچه دندانه‌دار که به‌شکل بیضی نوک تیز بوده و گل‌ها به رنگ‌های قرمز کم رنگ، سفید مایل به گلی و یا سفید هستند، این گل زیبا و خوش‌عطر سرشار از خواص دارویی است که علاوه بر آن رب مخصوص خوراکی نیز از آن تهیه می‌شود که می‌تواند جایگزین رب انار برای استفاده در غذاها باشد.

گل نسترن درختچه کوچکی است که در حاشیه جنگل‌ها، چاه‌ها و گودال‌های آب می‌روید، نهنج گل پس از رشد به جسم کوزه مانند و قرمز رنگی تبدیل می‌شود و قسمت داخلی آن الیاف ظریف و باریکی دارد که در اکثر نقاط ایران به طور خودرو می‌روید و قسمت مورد استفاده این گل، کوزه‌های مذکور است که به هیپس مشهورند.

استفاده از میوه گل نسترن در قرون وسطی رواج داشت و زمانی در میان عامه مردم برای بیماری‌های قفسه سینه مصرف می‌شد، میوه این گل که به آن میوه گل سرخ یا رز نیز گفته می‌شود، منبع طبیعی ویتامین سی است که موجب کاربرد گسترده آن در مکمل‌های ویتامین طبیعی، چای و محصولات متنوع دیگر از جمله سوپ و مارمالاد شده است، اگرچه این محصولات مکمل غذایی به شمار می‌آمدند، اما به عنوان داروی ملین و ادرارآور نیز مصرف شده‌اند.

مصرف خوراکی گیلدیک، هیچ‌گونه مسمومیتی ایجاد نمی‌کند و ۱۰۰ گرم از آن حاوی بیش از ۱۲۰۰ میلی‌گرم ویتامین C است؛ مصرف مقادیر کم آن هیچ عارضه‌ای در بر ندارد و در مورد مصرف مقدار زیاد و طولانی آن هم گزارشی ارائه نشده است.

البته کارگرانی که به طور مداوم در معرض میوه‌های گل نسترن هستند، ممکن است دچار حساسیت و مشکلات تنفسی شوند؛ بعضی از این عوارض در واقع، حساسیت نیستند بلکه پرزهای ریز میوه گل هستند که مانند پشم شیشه بر روی پوست تحریکات مکانیکی پوستی ایجاد می‌کنند.

آش گیلدیگ

پخت آش گیلدیک به روش سنتی

مراحل تهیه آش گیلدیک چند روز قبل از پخت آش آغاز می‌شود، در ابتدا اقدام به چیدن گیلدیک می‌کنند، مردم محلی گیلدیک را چیده و خشک می‌کنند تا در زمان‌هایی غیر از فصل این میوه نیز بتوانند از آن استفاده کنند.

اگر برای پخت آش از گیلدیک خشک استفاده کنند، مدت خیساندن آن بیشتر می‌شود، پس از خوب خیس دادن گیلدیک، آن را چندین بار از صافی عبور می‌دهند تا پرزها و خارهای ریز داخل آن گرفته شود، سپس آن را در داخل کیسه‌ای می‌ریزند و آب آن را می‌گیرند و پرزهای آن در کیسه می‌ماند.

عصاره گرفته شده از گیلدیک را درون دیگی می‌ریزند و بر روی شعله می‌گذارند تا بجوشد، پس از جوشیدن روی سطح آن، تجمعی از کف و پرز و خار گیلدیک دیده می‌شود که باید جمع شود، برای جمع‌آوری بهتر پرزها، قطعه‌ای آهنی را داغ کرده و درون دیگ فرو می‌کنند و معتقدند تمام پرزها و خارها را جمع می‌کند.

پس از جوشیدن نوبت اضافه کردن برنج و حبوبات است، حبوبات مورد استفاده به سلیقه، مزاج و دسترسی به مواد اولیه افراد بستگی دارد و در اکثر موارد شامل نخود و انواع لوبیا است، حبوبات از روز قبل خیسانده می‌شود تا نفخ مواد گرفته شود.

میوه‌های خشک را که باز هم می‌تواند با توجه به مزاج افراد متنوع باشد بعد از این مرحله به آش اضافه می‌کنند، در اکثر موارد این میوه‌ها شامل آلو، زردآلو و در برخی موارد خرما و گردو نیز به آش اضافه می‌شود و مرحله آخر اضافه کردن نعنا داغ و گاهی سیرداغ و رشته به آش است.

آش گیلدیک آشی سازگار با محیط و اقلیم منطقه اردبیل است و از خوراک‌های کهن این منطقه به شمار می‌رود و نمودی از خوراک‌های محلی اردبیل و به خصوص منطقه کوثر بوده که با تعاملات اجتماعی و مراسمات این مردم پیوند خورده است.

این آش از مواد غذایی لذیذ و سنتی در استان است که زنان کدبانوی اردبیلی اقدام به پخت آن می‌کنند و احیای نحوه پخت آن از مهمترین برنامه‌ها بوده که با ثبت ملی آن میسر شد.

غذاهای سنتی به دلیل رواج دستور پخت غذاهای فست‌فودی و یا خارجی کمتر مورد توجه نسل جدید قرار می‌گیرد و چه بسا با از دست دادن بزرگان ممکن است نابود شود و لازم است این گونه غذاها که سالیان بسیاری است مورد استفاده مردم بوده و از محیط جغرافیایی و مواهب طبیعت ساخته شده، حفظ شده و آموزش داده شود.

منبع: میراث آریا

جای خالی پست گردشگری

اصفهان از معدود استان‌هایی است که در تمام فصل‌های سال به دلیل وجود بناهای تاریخی و باستانی متفاوت و جاذبه‌های گردشگری فراوان، کارخانجات صنعتی بسیار و همچنین تنوع صنایع دستی یکی از قطب‌های گردشگری و اقتصادی ایران و جهان بشمار می رود.

باید توجه داشت که پست علاوه بر صنعت خدماتی یکی از صنایع  فرهنگی است که می تواند در حوزه گردشگری فعالیت کند و خدمات مرتبط با گردشگری را ارائه کند، اگرچه یکی از صنعت‌هایی که در گردشگری به آن نگاهی کارشناسانه و از روی نیاز به آن پرداخته نشده، صنعت پست است، اما اگر به صورت برنامه ریزی شده به آن پرداخته شود نقش بسزایی در ارتقا اقتصاد گردشگری خواهد داشت.

گردشگران خارجی با ورود به کشور جهت ارتباط با شهر و یا کشور متبوع شان نیاز به برقراری ارتباط دارند که لازم است امکاناتی از طرف پست در ورودی های ترمینال‌های هوایی، زمینی و ریلی و در مراکز مهم گردشگری دایر شود و در این مراکز خدماتی از قبیل ارایه سرویس های الکترونیکی، کارت پستال و سایر نیازهای پستی یک گردشگر ارایه شود و در همین مراکز کالاهای استراتژیک و بومی به ویژه صنایع دستی استان باید در دسترس گردشگران برای خرید و بازدید باشد.

مراکز پستی در ورودی و خروجی های این ترمینال‌ها و یا اماکن مهم تاریخی می تواند جایگاهی به عنوان نمایشگاه فروش محصولات صنایع دستی و سوغات محلی آن شهر باشد و گردشگر پس از خرید با فراغ بال آن را به پست سپرده تا در زمان معلوم آن را به آدرسی که گردشگر اعلام می کند، ارسال کند و با ارائه این خدمت می توان فصل جدیدی را جهت توسعه اقتصاد گردشگری در کشور گشود، اگرچه امروز سهم پست از صنعت گردشگری صفر است که باید علاوه بر ایجاد راهکارهای جذب توریست فرصت قابل توجهی برای اشتغال‌زایی، کسب درآمد و ترویج سنت‌ها ایجاد کرد.

این دفاتر پستی که با نام پست گردشگری شناخته خواهد شد بهتر است برای ارسال کارت پستال، پست نامه و … از طرف گردشگران به خصوص گردشگران خارجی به وطن شان، خدمات رایگان ارائه دهند.

باید توجه داشت که هزینه این خدمات را می توان به صورت خدمات پست تبلیغ از صاحبان صنایع و یا رستوران‌ها و هتل‌ها و استفاده از ظرفیت‌های موجود از جمله فضاهای فیزیکی و لفاف‌های مرسولات خارجه به منظور معرفی مکان‌های تاریخی و نمادهای فرهنگی و گردشگری و همچنین انتشار تمبرهای اختصاصی با موضوع صنایع دستی و گردشگری کشور، مدیریت و دریافت کرد.

از طرفی با توجه به اینکه پیشنهاد می شود این مراکز پستی در مهمترین مجموعه های تاریخی و گردشگری تاسیس و تبدیل به یک سیر نمایشگاهی شود تا به صورت مستقیم مصرف کننده و تولیدکننده را باهم روبرو کند که این خود در جهت رونق بازارهای صنایع دستی، اشتغالزایی و درآمدزایی مفید خواهد بود. با توجه به ظرفیت‌هایی که پست دارد می‌توان بستر لازم برای حمایت از تولیدکنندگان صنایع دستی و تقویت بازار مجازی فروش این محصولات را فراهم کرد.

از دیگر خدماتی که در این دفاتر انجام می شود،  خدمات رزرواسیون هتل‌ها و خدمات گردشگری و فرهنگی سایر شهرها خواهد بود که علاوه بر کارگشایی برای گردشگران علاوه بر راهنمایی خوب گردشگران با ابزار مهم پست، مراکز مشخص به گردشگران معرفی خواهد شد.

یادداشت از: بیژن حقیقی-کارشناس ارشد برنامه ریزی فرهنگی

قوانین مسافرتی مقاصد گردشگری اروپا

قرنطینه و محدودیت‌های مسافرتی در سال گذشته فصل گردشگری تابستانی را با مشکل مواجه کرد، با این حال امسال کشورهای مختلف اروپایی آماده میزبانی از گردشگران شده‌اند و اسپانیا نیز از روز گذشته مرزهای کشور را به روی تمامی مسافران واکسینه‌شده باز کرده است. در ادامه با خلاصه‌ای از قوانین مسافرتی فعلی برخی نقاط اروپا آشنا می‌شوید.

به نقل از فرانس ۲۴، سال گذشته با وجود اعمال قرنطینه‌، اجرای قانون منع رفت و آمد در ساعات مشخص و اعمال محدودیت‌هایی در رستوران‌ها و هتل‌ها، صنعت گردشگری اروپا با مشکلات بسیاری مواجه شد.

در تابستان ۲۰۲۰، آمار سفرهای بین‌المللی در اروپا با کاهش شدید روبه‌رو شد و در نتیجه شهرها و نقاط دیدنی‌ کشورهای اروپایی خالی از بازدیدکننده شدند.

اما امسال این روند درحال تغییر است؛ همه‌گیری ویروس کرونا هنوز ریشه‌کن نشده اما امکان دسترسی به آزمایش کرونا تسهیل شده است، روند واکسیناسیون در اتحادیه اروپا در حال انجام است و این اتحادیه از گذرنامه اتحادیه اروپا برای تسهیل سفرهای درون این منطقه که از یکم جولای آغاز خواهد شد استفاده خواهد کرد.

گردشگران خارج از اتحادیه اروپا، که گردشگران بریتانیا هم از جمله آن‌ها به شمار می‌روند همچنان با موانعی برای سفر در اتحادیه اروپا مواجه هستند چراکه دولت‌های کشورهای مختلف معتقدند باید با ازسرگیری محتاطانه گردشگری از آغاز موج جدید گسترش کرونا جلوگیری کرد.

موزه‌های فرانسه

در فرانسه، کشوری که به عنوان نخستین مقصد گردشگری جهان شناخته می‌شود، برای فصل تابستان فهرستی رنگ‌بندی‌شده متشکل از کشورها ارائه شده است. بر اساس این فهرست محدودیت‌های سفری برای گردشگران اتحادیه اروپا و گروه «سبز» لغو می‌شود. در کشورهای «نارنجی» از جمله بریتانیا، آمریکای شمالی، بخش اعظمی از آسیا و آفریقا حتی مسافران واکسینه‌شده‌ای که قصد سفر به فرانسه را دارند باید نتیجه منفی آزمایش کرونا را ارائه دهند، اما نیاز نیست برای سفر دلیل موجه ارائه کنند یا در قرنطینه بمانند.

گردشگران واکسینه‌نشده گروه «نارنجی»  فقط برای سفرهای ضروری امکان سفر خواهند داشت و باید علاوه بر آزمایش کرونا هفت روز در قرنطینه بمانند.

از یکم جولای در فرانسه از گذرنامه اتحادیه اروپا نیز استفاده خواهد شد.

ورود گردشگران از ۱۶ کشور از جمله هند، ترکیه، آفریقای جنوبی و بخش اعظمی از آمریکای جنوبی و برزیل به شدت محدود خواهد ماند.

همچنین استفاده از ماسک در فضاهای باز و سرپوشیده همچنان اجباری خواهد بود اما قانون منع رفت و آمد در ساعات مشخص از ۳۰ ژوئن لغو می‌شود.

جزیره-اسپانیایی-مایورکا

در اسپانیا لزوم ارائه نتیجه منفی آزمایش کرونا برای گردشگران اتحادیه اروپا از دوشنبه، هفتم ژوئن لغو شد.

در حال حاضر تمام کسانی که توسط واکسن‌های مورد تایید اروپا و دو واکسن چینی مورد تایید سازمان جهانی  بهداشت واکسینه‌شده‌اند می‌توانند وارد اسپانیا شوند.

مسوولان گواهی واکسینه‌شدن گردشگر در دست کم ۱۴ روز پیش از سفر و یا بهبود گردشگر پس از ابتلا به کرونا در شش ماه گذشته را دریافت خواهند کرد.

با این حال اسپانیا سفرهای غیرضروری مسافران از برزیل، هند و آفریقای جنوبی به این کشور را ممنوع اعلام کرده است.

استفاده از ماسک همچنان در فضای باز به جز در سواحل و در شرایطی که افراد فاصله یک و نیم متری از یکدیگر را رعایت کنند اجباری است. استفاده از ماسک حین قدم زدن در سواحل همچنان اجباری است.

در «مادرید» و «کاتالونیا» قانون منع رفت و آمد در ساعات مشخص لغو شده است.

اسپانیا نیز برای استفاده از گذرنامه اتحادیه اروپا اعلام آمادگی کرده است.

ایتالیای پر گردشگر-ایتالیا-گردشگران خارجی-گردشگری ایتالیا

در ایتالیا، گردشگرانی که از اتحادیه اروپا، بریتانیا و اسرائیل به این کشور سفر می‌کنند باید نتیجه منفی آزمایش کرونا را ارائه کنند و یک فرم سلامت را آماده کنند اما ملزم به سپری کردن قرنطینه نیستند.

کسانی که از استرالیا، کره جنوبی، رواندا، تایلند، کانادا، و ایالات متحده آمریکا به ایتالیا سفر می‌کنند باید نتیجه منفی آزمایش کرونا ارائه دهند، ۱۰ روز در قرنطینه بمانند و یک بار دیگر آزمایش کرونا انجام دهند.

ورود گردشگران از برزیل، هند، بنگلادش و سریلانکا به ایتالیا ممنوع است.

استفاده از ماسک همچنان اجباری است اما از جولای مردم می‌توانند در فضای باز از ماسک استفاده نکنند.

منع رفت و آمد از نیمه شب تا ۵ صبح همچنان پابرجا است و در رستوران‌ها بیش از چهار نفر نمی‌توانند دور یک میز بنشینند.

کاخ پنا در پرتغال

در پرتغال، تمام مسافرانی که از اتحادیه اروپا، منطقه شنگن و بریتانیا قصد دارند به این کشور سفر کنند باید نتیجه منفی آزمایش کرونا ارائه دهند. این قانون برای استرالیا، کره جنوبی، اسرائیل، نیوزیلند، رواندا، سنگاپور، تایلند و چین نیز اجرا می‌شود.

گردشگران سایر کشورها باید برای ورود به پرتغال دلیل موجه داشته باشند.

مسافرانی که از آفریقای جنوبی، برزیل و هند به پرتغال سفر می‌کنند باید پس از ورود به این کشور در قرنطینه بمانند.

رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی و استفاده از ماسک الزامی است. انتظار می‌رود پرتغال نیز از یکم جولای از گذرنامه اتحادیه اروپا استفاده کند.

یونان-گردشگران

در یونان، دولت امیدوار است تابستان امسال به نیمی از درآمد گردشگری شرایط پیش از همه‌گیری دست پیدا کند.

مسافران از اتحادیه اروپا و منطقه شنگن، کانادا، ایالات متحده آمریکا، اسرائیل، چین، تایلند، روسیه و عربستان سعودی می‌توانند وارد یونان شوند. اما باید فرم سلامت آماده کنند و مدرک واکسینه‌شدن یا نتیجه منفی آزمایش کرونا و یا مدرک ایمن بودن در برابر ابتلا به این ویروس را ارائه دهند.

استفاده از ماسک در فضای باز و سرپوشیده همچنان الزامی است.

سفر به بریتانیا

سفر به بریتانیا برای بسیاری شهروندان نقاط مختلف جهان دشوار است. بخش اعظمی از تمرکز صنعت گردشگری بریتانیا بر سفرهای داخلی معطوف شده است.

مسافران کشورهای «سبز» که شامل استرالیا، نیوزیلند و ایسلند می‌شود با شرایط بهتری برای سفر به بریتانیا مواجه هستند. با این حال این مسافران نیز باید نتیجه منفی آزمایش کرونا را ارائه کنند و  پس از ورود بار دیگر آزمایش کرونا انجام دهند و در صورت منفی بودن آزمایش دوم کرونا از قرنطینه معاف می‌شوند.

منبع: ایسنا

راهکارهای بهبود صنعت هتلداران در همه‌گیری کرونا

بر اساس نظرسنجی شرکت آمادئوس (شرکت چندملیتی و اسپانیایی) از ۶۸۸ هتلدار در جهان در ماه مارس و آوریل ۲۰۲۱، گزارشی با عنوان «بازسازی مهمان‌یاری: روند تقاضا، داده‌ها و فناوری» در ماه مه منتشر شد. در این گزارش، صنعت مهمان‌یاری، همراه با توصیه‌هایی به هتلداران برای تهیه برنامه بهبودی ارائه شده است.

در این گزارش، برخی از موضوعات و توصیه‌های این تحقیق در استفاده از داده‌ و فناوری برای پاسخگویی به همه‌گیری و ترسیم مسیر بهبودی برای هتلداران عنوان شده که برخی از آنها در ذیل ذکر شده است.

تغییر در رفتار رزرو مسافران

براساس نظرسنجی شرکت آمادئوس در بیماری همه‌گیر کووید- ۱۹، از دو کانال مستقیم و OTA (به‌روزرسانی بی‌سیم) استفاده می‌شود، البته کانال مستقیم نقش زیادی در سهم بازار دارد. اگر در سال ۲۰۱۹، کانال مستقیم فقط ۴۱ درصد از سهم رزرو جهانی را به خود اختصاص داده بود، در آوریل ۲۰۲۰، به ۶۷ درصد افزایش یافته است. این تغییر در رفتار رزرو مسافر را می‌توان با این واقعیت توضیح داد که مسافران نسبت به وضعیت بازگشایی هتل‌ها و همچنین رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی بیش از گذشته به اطلاعات رسمی و ایمن نیاز دارند. طی یک سال از آوریل ۲۰۲۰ تا آوریل ۲۰۲۱ برای کانال OTA، سهم بازار رزرو کانال‌های OTA نیز بیش از دو برابر شده و به ۱۹ درصد رسیده است.

blank

 

وقتی از هتلداران درباره برتری کانال توزیع در سال جاری سوال می‌شود، ۲۸.۵ درصد کانال OTA و ۲۲.۵ درصد کانال مستقیم را انتخاب می‌کنند و برخی از کانال‌ها مانند سیستم توزیع جهانی، آژانس مسافرتی و سرویس متاسرچ (ابزاری برای بازیابی اطلاعات آنلاین) نسبت کمتری را به خود اختصاص می‌دهند. جان تیسرا، رئیس بین‌المللی مهمان‌یاری شرکت آمادئوس گفت: اگرچه در حال حاضر کانال مستقیم غالب است، اما با پایان همه‌گیری، هتل‌ها باید بیشتر خود را نشان دهند. بنابراین، در گزارش آمادئوس، به منظور جلب نیازهای مهمانان، توصیه‌هایی به هتلداران ارائه می‌شود که برای داشتن یک راهبرد مناسب بازاریابی در زمان مناسب، نیاز به نظارت دقیق بر تغییر در ترکیب کانال‌ها دارند تا اثربخشی هر کانال را به حداکثر برسانند.

استفاده از داده برای جلب تقاضای بازار

برای کنترل تغییرات بازار، ترکیب منابع مختلف داده‌های تاریخی و آینده‌نگر مهم است. از آنجا که بازار بسیار تغییر کرده است، داده‌های تاریخی مانند گذشته ارزش ندارند و این امر مستلزم آن است که هتلداران در مورد نحوه استفاده از داده‌ها تجدیدنظر کنند.

کیتی مورو، معاون رئیس شرکت مشارکت داده‌ها وهتلداری آمادئوس اظهار کرد: هتلداران باید اطلاعات مربوط به تقاضا، جستجو، پرواز، نرخ خرید و اقامتگاه‌های جایگزین را جمع‌آوری کنند تا تصویری کامل به‌دست آورند. به‌عنوان‌مثال، استفاده از داده‌های مربوط به قصد جستجوی میهمان می‌تواند به هتلداران کمک کند تا روند تقاضا را تغییر دهند، اما در شرایط فعلی، بسیاری از مهمانان فقط اطلاعات را جستجو می‌کنند اما بلافاصله رزرو نمی‌کنند. بنابراین، هتلداران برای درک اینکه در کدام بازارها جستجوها به رزرو تبدیل می‌شوند، باید اطلاعات جستجوی آینده‌نگر، رزرو و اطلاعات مربوط به اشغال واقعی را ترکیب کنند و منابع را برای کارایی موثر اختصاص دهند. همچنین ترکیب منابع داده به هتلداران کمک می‌کند تا رقابت خود و رقبا را بسنجند. به‌عنوان‌مثال، اگر هتلداران متوجه افزایش تعداد مسافران هواپیمایی از مقصد خود شوند، اما تعداد رزروهای هتل آنها افزایش نیافته، به این معنی است که میهمانان محل‌های اقامت دیگری را انتخاب کرده‌اند. بر این اساس، هتلداران باید راهبردهای بازاریابی و قیمت‌گذاری خود را برای دستیابی و جذب موثرتر مهمانان بررسی کنند.

blank

 

بهینه‌سازی فرایندهای عملیاتی و افزایش تجربه مشتری

در بیش از یک سال رویارویی با بیماری همه‌گیر و کاهش بی‌سابقه تقاضای گردشگری، هتل‌ها مجبور شده‌اند برای کاهش هزینه‌ها به دنبال راه‌های مختلفی باشند. در این میان، محبوب‌ترین اقدامات کاهش هزینه هتل‌های جهان، کاهش تعداد امکانات رفاهی موجود (۸/۱۷ درصد) و ترخیص کارکنان (۶/۱۶ درصد) است. اگرچه در مدت زمان کوتاهی می‌تواند در کاهش هزینه هتل‌ها موثر باشد اما معایب دیگری نیز دارد. به‌عنوان‌مثال، در زمان تثبیت موقتی بیماری همه‌گیر، بسیاری از مسافران اطمینان بیشتری برای سفر دوباره پیدا کرده‌اند. بااین‌حال، هتل‌ها در این زمان، پرسنل کافی برای خدمات‌دهی مناسب ندارند و کیفیت خدمات نیز پایین آمده است، زیرا امکانات رفاهی کاهش یافته است.

برای حل این مشکل، فناوری به‌عنوان یک راه‌حل مفید برای هتل‌ها محسوب می‌شود. استفاده از فناوری برای دیجیتالی‌کردن فرآیندهای عملیاتی به بهینه‌سازی تخصیص کار و منابع کمک می‌کند. بر اساس این گزارش، بسیاری از هتل‌ها در سال گذشته علاقه بیشتری به استفاده از فناوری در عملیات خود داشته‌اند.

بررسی آمادئوس همچنین نشان داد که مفیدترین فناوری برای هتل‌ها در همه‌گیری بعد از «رسانه‌های دیجیتال»، «فناوری بدون لمس» (۲۶ درصد) است. بسیاری از هتل‌های زنجیره‌ای در سراسر جهان از راه‌حل‌های مختلف فناوری لمسی برای افزایش تجربه مهمان استفاده کرده‌اند. به‌عنوان‌مثال، شرکت Accor (آکور، گروه هتلداری فرانسوی) تجربه مهمان کاملا دیجیتالی و لمسی را در هتل Ibis Styles London Gloucester Road بریتانیا ارائه کرده است. میهمانان می‌توانند به‌صورت آنلاین به سیستم وارد شوند و با استفاده از لینک ارائه شده پرداخت آنلاین، دسترسی به اتاق‌ها و سایر مناطق هتل با استفاده از کلید بی‌سیم و تماس با کارکنان هتل از طریق واتس‌اپ داشته باشند. هتل‌Gurney G در آسیا و G Kelawai در مالزی با استفاده از فناوری تشخیص چهره، دمای بدن میهمانان را بررسی و  با کد QR (کیوآر کد) به مهمانان کمک می‌کنند و ماشین‌های ضدعفونی‌کننده دستی خودکار را در ورودی هتل قرار دادند.

هتلداران

 

در آینده، روند استفاده از این فناوری‌های لمسی رشد زیادی خواهد کرد. بااین‌حال، در چنین فضایی در هتل‌ها برای اطمینان از تجربه مهمانان باید توجه بیشتری به خدمات و محصولات شخصی داشت. این امر با تلفیق فناوری با داده‌های متمرکز امکان‌پذیر است. هتل‌ها می‌توانند با بهره‌گیری از داده‌های شخصی مهمان، خدمات متناسب را ارائه دهند. به‌عنوان‌مثال، هنگامی که مسافران به جای مشاهده فقط امکانات استاندارد، به دنبال اتاقی برای اقامت هستند، هتل‌هایی که شخصی‌سازی را در برنامه خود قرار داده‌اند می‌توانند از طریق خدمات و امکانات ویژه مهمانان را بر اساس تنظیمات قبلی آنان جذب کنند. به‌طورکلی، اجرای فناوری برای بهینه‌سازی عملیات روند مهمی در آینده نزدیک است، اما یک سوال بزرگ برای هتل‌ها اطمینان مهمانان در نقاط تماسی است که تعامل مستقیم انسان را نیاز دارد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

ضربه کووید ۱۹ به جامعه هتلداران ایران