نوشته‌ها

درآمد ورود هر گردشگر به کشور برابر با فروش ۳۰ بشکه نفت است

مدیر یک دفتر خدمات مسافرتی گفت: صنعت گردشگری نیازمند تغییر نگاه دولتمردان به این حوزه است و آن‌ها باید بپذیرند که درآمد ورود هر گردشگر به کشور تقریبا معادل فروش ۳۰ بشکه نفت است.

مجتبی احمدی  به تاثیرات شیوع ویروس کرونا بر روند کار دفاتر خدمات مسافرتی پرداخت و اظهار کرد: اصولا صنعت گردشگری را می‌توان به عنوان ترسوترین صنعت در جهان قلمداد کرد که دلیل آن شاید مسائل مرتبط با حفظ جان مسافران باشد. به همین دلیل با شروع کرونا و به وجود آمدن مشکلات عدیده کلیه سفرها به جز سفرهای ضروری متوقف شدند.

وی ادامه داد: متاسفانه بر خلاف پشتیبانی اکثر دولت‌ها در سراسر جهان، دست‌اندرکاران این صنعت در کشور ما پس از گذشت ماه‌ها اعلام کردند که تحت برخی شرایط خاص وامی با بهره ۱۲ درصد پرداخت خواهند کرد. هیچ‌گونه بخشودگی در زمینه مالیات، بیمه و مسائلی از این قبیل صورت نگرفت و تنها با به تعویق‌انداختن، سعی بر آن داشتند تا وصولی‌های خود را دریافت کند.

این مدیر آژانس هواپیمایی در خصوص میزان خسارت‌های وارد شده به این صنعت خاطرنشان کرد: خسارت‌های وارده در مدت دو سال با توجه به عدم تعدیل پرسنل، پرداخت‌ها و گردش مالی کم، بسیار زیاد بود و برای رفع صدمات ناشی از آن توانستیم تا حدودی با تدابیر داخلی، دریافت وام و داشتن دفتر ملکی بخشی از آن را جبران کنیم.

احمدی در خصوص عملکرد مدیران متولی در این حوزه اضافه کرد: اگرچه همیشه تمامی بخشنامه‌ها و ارائه دستورات از طریق مرکز صورت می‌گیرد، اما در هر صورت عملکرد مدیران میانی و استانی با توجه به سطح اختیارات خوب بوده است. البته به عقیده من پس از اتمام این اپیدمی چیزی حدود ۴ الی ۵ سال زمان نیاز است تا صنعت گردشگری بتواند خود را بازیابی کند.

وی در مورد حمایت‌های صورت گرفته برای رفع مشکلات عنوان کرد: شاید تمام مسئولین قصد حمایت داشته باشند اما با توجه به شرایط و نگاه حاکمیتی موجود، آنطور که باید حمایتی صورت نگرفته است و در نگاه برخی از مسئولین نمی‌توان اولویت بودن صنعت گردشگری را احساس کرد.

درآمد ورود هر گردشگر به کشور برابر با فروش ۳۰ بشکه نفت است

موضوع پول‌ساز بودن صنعت گردشگری برای اکثر کشورها ثابت شده است

احمدی با اشاره به اینکه مسئولین متولی گردشگری در دیگر کشورها می‌دانند که گردشگری صنعتی پول‌ساز است و باعث اشتغال و درآمد بیشتر می‌شود، گفت:  دولت‌ها از هیچ تلاشی جهت سر پا نگاه داشتن گردشگری دریغ نمی‌کنند، برای مثال با پرداخت وام‌های بلاعوض و یا با بهره پایین به شرکت‌های هواپیمایی، هتل‌ها و دیگر مشاغل مرتبط با حوزه سعی در حمایت از دست‌اندرکاران این صنعت دارند.

ورود هر گردشگر به کشور حداقل ۱۸ شغل فعال ایجاد می‌کند

وی برای برون‌رفت از این بحران راهکارهایی را پیشنهاد و تشریح کرد: به عقیده من در ابتدا باید نگاه دولت‌مردان به صنعت گردشگری تغییر کند و باید بپذیرند که درآمد ورود هر گردشگری به کشور معادل تقریبا فروش ۳۰ بشکه نفت است و ورود هر گردشگری حداقل ۱۸ شغل فعال ایجاد می‌کند.

این مدیر دفتر خدمات مسافرتی ادامه داد: در ادامه با تغییر نگاه دولتمردان بخش خصوصی می‌تواند با استفاده از دانش، تجربه و سرمایه مشکلات را برطرف کند، البته شرط بر آن است که دستگاه‌های ذی‌ربط در حوزه گردشگری فعالیت‌های نظارتی خود را حفظ کنند.

احمدی اضافه کرد: گردشگری پساکرونا نیاز به برنامه‌ریزی خاصی ندارد؛ چراکه همگان تشنه سفر هستند و بخش خصوصی می‌تواند با توجه به امکانات خود کلیه برنامه‌ها را تنظیم و اجرا کند.

منبع: ایسنا

مرتبط:

از مقصد گردشگری تا آتافونا شهر ارواح

۷ نکته کلیدی برای داشتن هتلداری پایدار در صنعت گردشگری

حال سفر از روزگار سعدی تا کرونا

آرش نورآقایی، راهنما و پژوهشگر گردشگری با بیان این‌که سفر مجازی در دوران کرونا بیشتر معنا پیدا کرد، درباره کیفیت سفر در روزگار معاصر توضیحاتی داد و گفت: بین مسافر (Traveler) و گردشگر (Tourist) تفاوت وجود دارد، ما دیگر جهانگرد نداریم. گردشگر داریم که نسبت به مسافر، سطحی‌تری است.

 نورآقایی، مدیر مسؤول فصلنامه انگلیسی و فارسی گیلگمش در یک برنامه تلویزیونی با اشاره به مکتوب کردن تجربه‌های سفرش در طول ۱۷ سالی که مسافر بوده است، بیان کرد: سفر به نوعی الهام می‌کند تا بنویسم و گویی مکاشفه‌ای صورت می‌گیرد تا متن‌هایی را به صورت کتاب یا متن ادبی دربیاورم.

او با بیان این‌که به دو روش سفر می‌کند یا به انگیزه معیشت و به عنوان شغل و یا به صوت «گم‌آبادگردی» که نوعی پارادوکس سفر است تا هم خود را پیدا کند و هم این گم شدن احوالش را خوب کند، درباره افسونگری سفر، گفت: آلفونس گابریل ـ جغرافیدان و سفرنامه‌نویس اتریشی ـ درباره کویرهای ایران می‌گوید به گونه‌ای هستند که یک بار در آن قدم بزنید افسون می‌شوید و دیگر شما را رها نمی‌کند. من هم این افسونگری را به کل سفر تعمیم می‌دهم و فکر می‌کنم هر سفر یک ویژگی دارد.

او درباره کرونا و تاثیر آن بر سفر اظهار کرد: ما در هر مصیبتی به راه‌های جایگزین می‌رسیم و در این دوران هم سفرهای مجازی بیشتر معنی پیدا کردند. خیلی‌ها با فیلم دیدن و خواندن و… به نوعی با سفر ارتباط پیدا کردند.

این راهنمای گردشگری که در برنامه تلویزیونی «بسته پیشنهادی» صحبت می‌کرد، در پاسخ به این سوال که چه سفری را می‌توان خوب دانست، ‌ گفت: سفر به دلیلی به‌وجود آمده است، در طول تاریخ سفرها به دلیل زیارت، تجارت، جنگ، صلح و اکنون برای اوقات فراغت انجام شده، انگیزه‌ها متفاوت بوده است. سفر خوب، یعنی با هر هدفی، خوب انجام شود. فیلم، موسیقی، مجسمه‌سازی برای کسی که به آن می‌پردازد چه هنرمند و چه تماشاگر قرار است حال را خوب کند و نسبت به قبل از آن بهتر شود.

نورآقایی اشاره کرد که تا کنون بیش از ۲۵۰ مرتبه از کشور خارج شده و حدود ۴۳۴ نقطه از آن را دیده است و درباره این تجربه توضیح داد: دیدن عمق دارد. شاید زمانی می‌گفتم من همه جای ایران را دیده‌ام. حدود ۴۳۴ شهرستان در کشور داریم که من همه آن‌ها را دیده‌ام، اما این اتفاق به لحاظ کمی خیلی خاص نیست، فقط این شانس و فرصت را داشته‌ام. در همان شهرستان‌ها احتمالا روستاها وجود دارد و مردمانی هستند که شاید با آن‌ها حرف نزده‌ام و چای نخورده‌ام، رودخانه‌هایی است که در آن‌ها شنا نکرده‌ام، چون یکی از آرزوهای من این است که در همه رودخانه‌های دنیا شنا کنم.

وی با بیان این‌که سفر و آداب آن یاد گرفتنی است، درباره تفاوت مسافر و گردشگر، گفت: بین مسافر (Traveler) و گردشگر (Tourist) تفاوت وجود دارد، ما دیگر جهانگرد نداریم. گردشگر داریم که نسبت به مسافر آدم سطحی‌تری است.

نورآقایی همچنین بیان کرد: سعدی، فردوسی، ابن‌سینا و بسیاری از حکمای ما اهل سفر بودند. قدیم از  رنج سفر می‌گفتند، اما الان دیگر رنجی نیست و مردم به سفر می‌روند تا حالشان خوب شود.

منبع: ایسنا

مرتبط:

چه مواردی برای گردشگران سلامت پساکرونا مهم است؟

همه چیز تقصیر آن گردشگر بود؟

در حالی رئیس پژوهشکده باستان‌شناسی می‌گوید «واکنش‌ها به رفتار گردشگری که سراغ گورهای تاسوکی رفته بود، نشان داد که هر کس نمی‌تواند بی‌گدار سراغ محوطه‌های تاریخی برود» که در طول روزهایی که حرف از رفتار حاشیه‌ساز ان گردشگر مطرح شد، این سوال نیز به طور مداوم بیان می‌شد که آیا مقصر فقط آن گردشگر بود؟

رفتار بلاگر یا همان لیدر گردشگری حاشیه‌ساز در یکی از محوطه‌های تاریخی دشتِ سیستان در سیستان و بلوچستان که متولیانِ میراثی آن را محوطه‌ای فقط شناسایی‌شده و نه ثبت‌شده در فهرست آثار ملی معرفی کردند، به‌خاطر دردآور بودن لحظات تلخی که آقای گردشگر در زمان جابه‌جا کردن اسکلت‌ها و آثار تاریخی پراکنده‌شده در محوطه‌ قلعه به وجود آورد، واکنش‌های زیادی را از سوی فعالان میراثی و گردشگری به همراه داشت.
این واکنش‌ها و بازتاب گسترده‌اش با حضور مونسان، وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، و معاون میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان پایِ اعتراض‌های مطرح‌شده در فضای مجازی و قول برای پیگیری اتفاق رخ‌داده همراه شد و در نهایت یگان حفاظت وزارتخانه میراث فرهنگی وارد گود شد و  با تکرارِ قوانین و ضوابط میراث فرهنگی قول پیگیری داد و حتی از  دستگیری شخص متخلف خبر داد. اما این‌بار هم تقصیرها فقط به گردنِ شخص خاطی افتاد و میراث فرهنگی و اقدامات نکرده‌اش در طول سال‌های گذشته برای حفاظت و ساماندهی محوطه‌ها و فضاهای تاریخی دور از چشم باقی ماند.

درست مانند هشدارهایی که باستان‌شناسان مختلف بر اثر تجربیاتی که در سایت‌های تاریخی مختلف دارند به آن‌ها اشاره کردند، از «چگاسفلی» باستانی در بهبهان گرفته تا «ارجان»ی که  فعالیت معدنکاران آن را تحت‌الشعاع قرار داده یا بافت و بناهای تاریخی اصفهان و حتی خانه‌های از ثبت ملی خارج‌شده در همه شهرهای کشور که با حکم دیوان عدالت اداری مجوز تخریب می‌گیرند یا همین شوشِ جهانی‌شده در چند کیلومتری چگاسفلی که هر لحظه امکانِ فعالیت دوباره ساخت زیرگذر در عرصه شهر جهانی‌اش وجود دارد یا اصلا تله‌کابینی که قرار است طاق بستان را بدون دانستنِ ضوابط تاریخی و حفاظتی درست به دنیای مدرنِ سرمایه‌گذارها وارد کند.

رفتارهایی که هر بار با وقوع‌شان همان اعتراض‌ها بلند است، اما در این میان معمولا صدای متولیانِ میراثی به گوش نمی‌رسد و در اکثر اوقات از نبود «فرهنگ» در این شرایط یاد می‌کنند و خیال‌ها را راحت که آن مسبب همه چیز است و به راهی برای برطرف کردن خلاهای قانونی نمی‌اندیشند و همان می‌شود که در زمان تجاوز به محوطه‌های تاریخیِ میراث فرهنگی، دستگاه متولیِ تاریخِ کشور، خود را وام‌دار قوانین می‌داند و دیگر دستگاه‌های متولی از طراحانِ پروژه های سدسازی در کشور گرفته تا کشاورزانی که خود را صاحبِ زمین های قرار گرفته در عرصه‌های تاریخی می‌دانند تا کشت‌شان را رونق ببخشند و مجوزهایی که برای فعالیت معادن در محوطه‌های تاریخی صادر می‌شود و مدیران شهری که مجوزِ خیابان‌کشی در محوطه‌های تاریخی را صادر می کنند و انجام پروژه‌های عمرانی و فیزیکی را بلامانع می دانند و حتی آن‌هایی که سال‌هاست آشیانه‌شان را روی محوطه های تاریخی پهن کرده‌اند و حالا نه راه پس دارند و نه راه پیش، منتظر می‌مانند برای پاپس کشیدن میراث فرهنگی، به واسطه همان قانونی از آن حرف می‌زنند و برای دیگر دستگاه‌ها وجود ندارد.

دشت سیستان قابلیت تبدیل شدن به یک پارک باستان‌شناسی را دارد

روح‌الله شیرازی، رییس پژوهشکده باستان‌شناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری رفتار انجام‌شده توسط یک گردشگر در دشت سیستان را رفتار نامناسبی می‌داند و با اشاره به واکنش‌های رخ‌داده به دنبال آن، آرزو می‌کند این نوع رفتارها دیگر تکرار نشوند.

او با بیان این‌که بعد از انتشار رفتار انجام‌شده توسط یک نفر در دشت سیستان خوشبختانه همه‌ پیگیری‌ها و حساسیت‌های لازم رخ داد تا دیگران نیز متوجه باشند که نمی‌توانند بی‌گُدار سراغ محوطه‌های تاریخی بروند، می‌گوید: نباید گردشگران یا افراد دیگر فکر کنند هر رفتاری که دوست داشته باشند می‌توانند در محوطه‌های تاریخی انجام دهند و باعث تخریب یک محوطه شوند، واکنش‌های رخ‌داده به آن اتفاق به گونه‌ای بود که امیدواریم این نوع رفتارها دیگر تکرار نشوند.

او با تاکید بر طراحی برنامه‌های پژوهشی برای بخش‌های مختلف دشت سیستان و حتی محوطه‌ای که اخیرا توسط گردشگری دچار آسیب‌هایی شده است، ادامه می‌دهد: بر اساس طرح‌های تهیه‌شده باید تلاش کنیم تا اطلاعات لازم را در ارتباط با این محوطه‌های باستانی در دشت سیستان به طور کامل به دست آوریم.

او با بیان این‌که هنوز اغلب محوطه‌های باستانی قرارگرفته در دشت سیستان پرونده‌ ثبتی که دارای عرصه و حریم مصوب باشد، ندارند، می‌افزاید: با این وجود این محوطه‌ها جزو محوطه‌های شناخته‌شده‌ای هستند که مانند دیگر محوطه‌های باستانی این دشت تاریخی به دلیل تعداد زیادشان شماره‌گذاری شده‌اند.

او به وجود بیش از  ۵۰۰ محوطه‌ باستانی در دشت سیستان اشاره می‌کند که در مناطق دورافتاده دشت و بعضا در نزدیکی مرز قرار دارند و ادامه می‌دهد: در برنامه‌ریزی‌هایی که در دست کار دارم تلاش می‌کنم تا محوطه‌های مختلف دشت سیستان به خصوص این محوطه را از نزدیک به طور کامل بررسی کرده و برنامه‌ پژوهشی مناسب با آن را تعریف کنیم.

شیرازی با تاکید بر وجود آثاری غنی از نظر باستانی در دشت سیستان، اظهار می‌کند: تمام دشت سیستان را می‌توان به عنوان یک پارک باستان‌شناسی در نظر گرفت، بیش از ۱۵۰۰ محوطه باستانی در سه‌هزار کیلومتر مربع که از یکدیگر تراکم نیز دارند.

رئیس پژوهشکده باستان‌شناسی با اشاره به وجود محوطه‌های شاخصِ مختلفی در دشت سیستان که توسط باستان شناسان در فصل‌های مختلف کاوش نیز بررسی شده‌اند، نمونه‌ آن را «شهر سوخته» می‌داند که معمولا و هر سال برنامه‌ کاوش مشخصی برای آن تعریف می‌شود و تا کنون ۱۰ فصل کاوش باستان‌شناسی قبل از انقلاب و ۱۵ فصل کاوش بعد از انقلاب اسلامی در این محوطه‌ تاریخی انجام شده است.

او البته می‌گوید: متاسفانه امسال به دلیل شیوع کرونا کاوش تعطیل شد.

به گفته‌ شیرازی، کاوش‌هایی در محوطه‌های اقماری دیگر در اطراف شهر سوخته مانند «تپه صادق خان» یا «تپه یلدای دو» توسط دانشجویان باستان‌شناسی دانشگاه سیستان و بلوچستان یا دانشجویانِ دانشگاه زابل و باستان‌شناسانِ پژوهشکده باستان‌شناسی انجام شده و فعالیت‌های مستندنگاری در کوه خواجه با کمک تیم ایرانی و ایتالیایی صورت گرفته که مطالعات مستندنگاری و اسکن لیزر و فتوگرامتری آن برای شناختِ المان‌های معماری این محوطه‌ باستانی انجام شده است.

او با اشاره به نظر باستان‌شناسان درباره‌ دشت سیستان که معتقدند این دشتِ تاریخی همیشه برای انجام فعالیت‌های باستان‌شناسی جا دارد، اظهار می‌کند: دست‌کم شش محوطه‌ عصر مفرغ به دنبال مطالعات، بررسی‌ها و بازبینی‌ها در بخش‌هایی مانند قلعه رستم یا قلعه مکی در دشت سیستان به دست آمده‌اند.

منبع:ایسنا

مرتبط:

بلاگر حاشیه‌ساز دستگیر شد

قلعه سب _سالم ترین قلعه ی سیستان و بلوچستان

طرح مدیریت گردشگری در سایت‌های تاریخی اجرا می‌شود

سالگرد کشف «ماچو پیچو» بدون گردشگر

روز جمعه ۱۰۹ سال از کشف «ماچو پیچو»، دژ باستانی «اینکاها» در «پرو» گذشت، اما این مکان توریستی در این روز هم به دلیل بحران ویروس کرونا خالی ماند.

به نقل از خبرگزاری فرانسه، قرار بود  در صد و نهمین سالگرد کشف «ماچو پیچو» توسط کاوش‌گر آمریکایی، این بنای تاریخی پس از مدت‌ها به روی مردم باز شود اما با افزایش شمار مبتلایان و لغو شدن برنامه بازگشایی، حتی در سالگرد کشف این محوطه تاریخی ارزشمند از بازدیدکننده و گردشگر خبری نبود.

جواهر صنعت گردشگری «پرو» از اواسط ماه مارس و با آغاز قوانین قرنطینه در «پرو» به منظور مقابله با شیوع ویروس کرونا به روی بازدیدکنندگان بسته شد.

«داروین باکا» یکی از مسوولان نگهداری از این میراث جهانی یونسکو در گفت و گو با خبرگزاری فرانسه بیان کرد: «سال گذشته افراد بسیاری به مناسبت سالگرد کشف «ماچو پیچو» از این مکان بازدید کردند، اما متاسفانه امسال هیچ بازدیدکننده‌ای وجود نداشت چراکه هنوز هیچ برنامه مشخصی برای بازگشایی «ماچو پیچو» تعیین نشده است. با این حال ممکن است با وجود افزایش تعداد مبتلایان به کرونا در «کوسکو»، در ماه آگوست شاهد بازگشایی این مکان باشیم.»

«کوسکو» پایتخت سابق امپراطوری اینکاها، نزدیکترین شهر بزرگ به «ماچو پیچو» است.

فرماندار «کوسکو» اوایل ماه جولای اعلام کرده بود در صورت بهتر شدن شرایط، بازدیدکنندگان می‌توانند از بیست و چهارم جولای به «ماچو پیچو» بازگردند، اما پنج روز بعد اعلام کرد شمار مبتلایان به ویروس کرونا در این منطقه با افزایش رو به رو شده است.

به گفته مسوولان، حتی با بازگشایی «ماچو پیچو»، شمار بازدیدکنندگان روزانه این مکان به ۶۷۵ نفر محدود خواهد شد؛ این درحالی است که پیش‌تر شمار بازدیدکننگان روزانه این مکان به بیش از پنج هزار نفر می‌رسید.

با شناسایی ۳۷۰ هزار مورد ابتلا و بیش از ۱۷ هزار مرگ در اثر کرونا، «پرو» یکی از کشورها با بیشترین تعداد مبتلایان به ویروس کرونا در آمریکای جنوبی به شمار می‌رود.

قرنطینه ناشی از این بحران نیز خسارت ۳.۳ میلیارد دلاری را برای گردشگری این کشور در سال جاری به دنبال داشته است.

«ماچو پیچو» که از آن به عنوان شهر گمشده «اینکا»ها نام برده می‌شود، حدود سال ۱۴۵۰ میلادی در ارتفاعات امپراتوری اینکاها ساخته شد. این دژ در ۵۰ مایلی «کوسکو» پایتخت اینکاها قرار دارد و به همین دلیل هرگز مانند سایر شهرهای اینکاها پیدا و ویران نشده است.

در بیست‌وچهارم ژوئیه ۱۹۱۱ میلادی، «ماچو پیچو» به وسیله «هیرام بینگام»، تاریخ‌شناس آمریکایی در یک سخنرانی در دانشگاه ییل به دنیای غرب معرفی شد. او به‌وسیله راهنمایی محلی‌هایی که گه‌گاه به سایت مراجعه می‌کردند به آن‌جا هدایت شد.

ماچو پیچو، به عنوان میراث جهانی یونسکو در سال ۱۹۸۳ میلادی به ثبت رسید و به عنوان یک شاهکار خالص معماری و نشانه‌ای منحصربه‌فرد از تمدن اینکاها شناخته شد.

منبع:ایسنا

مرتبط:

زباله‌های گردشگران، تهدیدی برای آینده «‌ماچو پیچو»

گردشگر _آفت جدید جنگل های شمال

یک دکترای مهندسی جنگل، ورود بی رویه و غیر کنترل شده گردشگر به عرصه های جنگلی را یکی از چالش های منابع طبیعی دانست و عنوان کرد: تردد مردم در داخل جنگل های شمال علاوه بر اینکه زادآوری گیاهان را کاهش می دهد، موجب کوبیده شدن خاک جنگل و وقوع آتش سوزی در عرصه ها می شود.

دکتر مهرداد نیکویی، نقش جنگل ها در زندگی بشر را به دو بخش عمومی و اختصاصی تقسیم کرد و گفت: نقش عمومی جنگل در ترسیب کربن، جذب دی اکسید کربن و تولید اکسیژن، ذخیره آب، ایجاد فرصت تفرج و گردشگری و در مجموع خدمات اکوسیستمی آن غیر قابل انکار است.

وی تولید چوب را نقش اختصاصی جنگل دانست و افزود: نیاز به چوب صنعتی و هیزمی روز به روز در دنیا در حال افزایش است و این نیاز هم از جنگل های طبیعی(تروپیکال) و هم از جنگل های دست کاشت تامین می شود.

عضو هیئت علمی گروه جنگلداری دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان، با بیان اینکه ارتباط تنگاتنگی بین جنگل و جنگل نشینان وجود دارد، تصریح کرد: مدیریت جنگل به معنای عام خودش در همه جای دنیا و ایران وجود دارد، اما ایران جزو کشورهای گرم و خشک با پوشش جنگلی کم است لذا منابع جنگلی کشور بسیار ذی قیمت بوده و باید برای حفظ همین مقدار اندک تلاش کنیم.

این دکترای مهندسی جنگل، با اشاره به وجود حدود ۱۴ میلیون هکتار جنگل در ایران، خاطرنشان کرد: جنگل های شمال کشور بسیار منحصر به فرد است و نزدیکی به دریای خزر و وجود رشته کوه البرز این اقلیم و عرض جغرافیایی را برای رویش درختان جنگلی بی نظیر ساخته است.

 

وی با بیان اینکه جهان توجه خاصی به جنگل های هیرکانی دارد، اظهار کرد: حفظ، مدیریت و جلوگیری از کاهش کمی و کیفی جنگل های شمال بسیار حائز اهمیت است و لذا کلیه طرح ها و برنامه های مدیریتی که طی دهه های اخیر در کشور انجام شده با هدف حفظ این جنگل ها بوده است، اما تا چه حد موفق عمل کردیم قابل ارزیابی است.

نیکویی، طرح تنفس را معادل توقف بهره برداری قانونی از چوب جنگل از طریق طرح های جنگلداری دانست و متذکر شد: امروزه مدیریت جنگل سازگار در دنیا اجرایی می شود، در حالی که ما برای حفاظت از جنگل در قالب مدیریت پایدار موفق نبوده ایم. با توقف بهره برداری جنگل و خروج مجریان طرح های جنگلداری از جنگل بسیاری از افراد بومی معیشت خود را از دست داده و بیکاری آنها مشکلات مدیریتی زیادی برای حفاظت از جنگل های شمال ایران به وجود آورده است؛ متاسفانه نهادهای نظارتی نیز اهرم های لازم را برای مدیریت جنگل ندارند.

آتش سوزی در جنگل های زاگرس نتیجه بی مسئولیتی است

دانشیار دانشگاه گیلان، با اشاره به کمبود منابع مالی و نیروهای حفاظتی و قرق بان در پاسگاه های یگان حفاظت در سطح اراضی جنگلی، یادآور شد: در گذشته قاچاقچان چوب و حتی مردم عادی وارد مناطق جنگلی نمی شدند، زیرا حضور قرق بانان را احساس می کردند، اما اکنون عرصه ها رها شده است، در حالی که برای مدیریت دام و جنگل نشینان تلاش های زیادی صورت گرفته بود و اکنون دوباره شاهد بازگشت آنان به عرصه ها هستیم.

وی ورود بی رویه و غیر کنترل شده گردشگر به عرصه های جنگلی را یکی دیگر از چالش های منابع طبیعی دانست و عنوان کرد: تردد مردم در داخل جنگل علاوه بر اینکه زادآوری گیاهان را کاهش می دهد، موجب کوبیده شدن خاک جنگل و وقوع آتش سوزی در عرصه ها می شود.

این دکترای مهندسی جنگل، ساختار جنگل در مناطق مختلف را متفاوت دانست و گفت: طبق یک برنامه واحد و یک راهکار یکسان حفاظتی نمی توان از جنگل ها حفاظت کرد، زیرا برخی از درختان مخروبه هستند و برخی دیگر توان تولید چوب دارند؛ همچنین با توده های جنگلی سر و کار داریم که نیاز به تیمارهای پرورشی جنگل دارند.

 

وی با بیان اینکه برف سنگین زمستان ۹۸ آسیب فراوانی به جنگل های گیلان به خصوص در مناطق جلگه ای و جنگلکاری ها  وارد کرده است، ادامه داد: هم اکنون جنگل پُر از درختان شکسته و خشک شده است که شرایط را برای وقوع آتش سوزی با یک جرقه کوچک مهیا می کند، زیرا درختان افتاده و شاخه های شکسته شده منابع سوختی خوبی محسوب می شوند.

نیکویی، آتش سوزی در جنگل های زاگرس را نتیجه بی مسئولیتی نسبت به منابع طبیعی دانست و متذکر شد: اکسیژن و ماده سوختنی در جنگل فراوان وجود دارد و هر کسی می تواند جنگل را به آتش بکشد؛ متاسفانه گردشگران جنگل هیچ حد و مرزی ندارند و مسئولیتی را بر عهده نمی گیرند و هیچ ماده قانونی بازدارنده نیز وجود ندارد و اتفاقی که در جنگل های زاگرس افتاده می تواند برای جنگل های شمال تکرار شود.

عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان، خارج کردن منابع چوبی و غیرچوبی از جنگل را غیر قانونی دانست و اضافه کرد: امروز به راحتی می توان چوب قاچاق کرد و خاک جنگل را برداشت و مانعی وجود ندارد. در واقع به دلیل کمبود منابع مالی و تجهیزاتی حفاظت موثر از جنگل های شمال دشوار شده و لذا نیازمند منابع مالی جهت حمایت از طرح تنفس هستیم و اعتبارات قطره چکانی تنها نیروهای حفاظتی را وارد چرخه فساد می کند.

فقر جوامع انسانی حاشیه جنگل؛ یکی از دلایل قاچاق چوب

وی با تاکید بر لزوم اثبات ارزش جنگل های ایران، اظهار کرد: ثبت جهانی جنگل های هیرکانی موجب شناساندن ارزشمندی این جنگل ها به دنیا شده است، اما فقط لکه هایی از جنگل های شمال ایران ثبت جهانی شده و ملزم به حفاظت از آنها هستیم.

این دکترای مهندسی جنگل، با بیان اینکه جنگل های هیرکانی به واسطه قدمت و منحصر به فرد بودن عامل جذب توریست هستند، گفت: برای اینکه بتوانیم جنگل را مدیریت کنیم و اکوسیستم آن را پایدار نگه داریم باید درآمد داشته باشیم و درآمدزایی از طریق جذب توریست نیازمند ایجاد زیرساخت های لازم به خصوص در بخش فرهنگی است.

نیکویی، فقر جوامع انسانی حاشیه جنگل را یکی از دلایل قاچاق چوب و محصولات فرعی جنگلی دانست و خاطرنشان کرد: یک مترمکعب چوب راش یا بلوط یا افرا بین ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان به فروش می رسد و به راحتی در مراکز مصرف کننده چوب های پهن برگ مورد استفاده قرار می گیرد. در کنار اینکه واردات چوب پهن برگ صورت نمی گیرد، اما مراکز مصرف کننده چوب های پهن برگ همچنان به تولیدات خود ادامه می دهند که نشان دهنده تامین این چوب های مصرفی است!

وی زراعت چوب را یک پاسخ به افزایش روزافزون نیاز چوبی کشور دانست و گفت: زراعت چوب در استان گیلان در دو برنامه چهارم و پنجم توسعه حدود ۴۰۰۰ هکتار دیده شده بود، اما در برنامه ششم چشم انداز ۶۰۰۰ هکتاری داریم که بیش از ۹۰ درصد آن توسط بخش خصوصی انجام می شود. علیرغم پتانسیل خوب گیلان در زراعت چوب، به علت نوسانات قیمت یک رقابت بین کشت صنوبر و شالیکاری وجود دارد لذا نیازمند برنامه ریزی های مناسب جهت تقویت نهاده زراعت چوب و رفع مشکل کمبود چوب صنایع سلولزی هستیم.

 

عضو هیئت علمی گروه جنگلداری دانشگاه گیلان، با تاکید بر لزوم معرفی گونه های صریع الرشد صنوبر جهت کشت، عنوان کرد: در کنار مطالعات لازم و تحقیقات علمی مربوط به زراعت چوب، نیازمند مشاوره های ترویجی برای صنوبرکاران هستیم تا بتوانیم یافته های علمی را به زبان ساده برای آنان بیان کنیم. متاسفانه برنامه های ترویجی تنها به هفته منابع طبیعی محدوده شده و سیاست های تشویقی و ترغیبی در حوزه منابع طبیعی وجود ندارد.

نیکویی، خواستار تخصیص یک درصد از درآمد عوارضی های ورودی استان جهت حفاظت از جنگل ها شد و اضافه کرد: با این مبلغ می توانیم گارد حفاظتی جنگل قوی داشته باشیم و منابع طبیعی خودمان را سر پا نگه داریم.

وی تغییرات آب و هوایی را از دیگر چالش های منابع طبیعی دانست و یادآور شد: گرم شدن زمین به دو صورت زنده و غیرزنده بر روی جنگل های ما اثر می گذارد. امروزه کشورهای مختلف برنامه های بلندمدت برای افزایش مقاومت جنگل ها در مقابل آفات و بیماری ها دارند، زیرا با تغییر شرایط آب و هوایی و ظهور گونه های جدید در جنگل ها شرایط رویشی گیاهان و جانواران تغییر کرده و همین امر باعث بروز آفت و بیماری می شود.

خشکسالی، کاهش منابع آبی و آتش سوزی تهدیدی برای جنگل هاست

این دکترای مهندسی جنگل، با بیان اینکه تغییرات آب و هوایی به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر روند تکامل جنگل اثرگذار است، گفت: جنگل ها در طولانی مدت به مرگ بیولوژیکی دچار شده و میکرواقلیم های ایجاد شده به دنبال دخالت عوامل انسانی و طبیعی مانند وزش باد و طوفان و بارش برف در نهایت سبب افزایش حرارت و کاهش رطوبت در جنگل ها می شود و رویش گونه های جدید گیاهی را پدید می آورد و لذا حیات وحش تغییر می کند. اگر درختان نسبت به این شرایط بردبار نباشند، مورد تغذیه آفات و حشرات قرار می گیرند.

وی ادامه داد: متاسفانه ما در گذشته به دلیل عدم مدیریت مناسب آفات و بیماری ها در جنگل های شمال ایران گونه «ملج» را تقریبا از دست دادیم و اکنون گونه شمشاد هم در این راستا قرار دارد؛ همچنانی که این اتفاق برای سایر گونه های جنگلی ما می تواند بیفتد.

این دکترای مهندسی جنگل، با بیان اینکه خشکسالی، کاهش منابع آبی و آتش سوزی جنگل های ما را تهدید می کند، ادامه داد: برخی از گونه های بردبار نسبت به آفات و خشکسالی سازگار هستند و باید مدیریت جنگل سازگار داشته باشیم و در راستای آن نسبت به تقویت گونه های مقاوم در برابر تغییرات آب و هوایی اقدام کنیم.

 

نیکویی، با تاکید بر لزوم پیش بینی آینده جنگل ها و خطرات و تهدیدات آن، اظهار کرد: نیازمند یک مدیریت کلان، قوی و علمی در سطح سازمان جنگل ها هستیم تا قبل از شکل گیری یک بحران تمهیدات لازم را برای مواجهه با آن اندیشیده باشیم. متاسفانه هنوز به نقش جنگل در زندگی واقف نیستیم و حفاظت از منابع طبیعی در تصمیم گیری ها جایگاهی ندارد.

وی کاهش سطح جنگل را مهمترین چالش پیش روی منابع طبیعی کشور دانست و یادآور شد: متاسفانه با ورود مجدد دام به عرصه های جنگل کاری شده شاهد از بین رفتن نهال ها هستیم؛ این در حالی است که مجریان طرح های جنگل داری که مردم بومی بودند برای حفاظت از جنگل بسیار قوی عمل می کردند و به جنگل تعلق خاطر داشتند.

عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان، با بیان اینکه تغییرات اقلیم رانش و لغزش را در جنگل ها افزایش داده است، عنوان کرد: برای مدیریت جنگل سازگار نیازمند جنگل شناسی و ابزارهای مدیریتی برداشت چوب  هستیم تا بتوانیم در کنار احیای مناطق مخروبه نسبت به مدیریت توده های جوان نیازمند به برش های پرورشی اقدام لازم را به عمل آوریم.

منبع:ایسنا

مرتبط:بازگشایی فعالیت‌های گردشگری آذربایجان شرقی

شهر بودی مأمن ارواح شد!

شهر بودی “Bodie” یکی از معروف‌ترین مکان‌های متروکه در جهان سالیانه میزبان بیش از ۲۰۰ هزار گردشگر از سراسر جهان است.

به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، “بودی” یکی از شهرهای ارواح کالیفرنیا در سال ۱۸۵۹ توسط فردی به نام ویتمن ساپل بودی و دیگر معدنچی‌هایی که در جستجوی یافتن فلزات قیمتی مانند طلا و نقره بودند، به عنوان یک مرکز معدنکاری ایجاد شد. یک سال بعد “بودی” جان خود را از دست داد و شهر کنونی به احترام او “بودی” نامگذاری شد.

blank

خبر وجود معدن‌های طلا و نقره در “بودی” به سرعت در همه جا پیچید و مردم از تمام شهرهای اطراف به این مکان مهاجرت می‌کردند به طوری که جمعیت این منطقه در سال ۱۸۷۹ به  هفت هزار نفر رسید و به این ترتیب ایجاد شهر نیز به سرعت گسترش یافت. در همان سال بیش از دو هزار ساختمان، ۹ دستگاه سنگ کوبی، یک سردخانه، یک گورستان، یک خط آهن و یک زندان در “بودی” ساخته شد. علاوه براین بخشی از آن به ساکنان چینی اختصاص داده شد و صدها نفر از مردم کشور چین به شهر “بودی” مهاجرت کردند.

blank

در اوایل دهه ۱۸۸۰ علائمی از رکود به چشم می‌خورد. معدنچی‌های شهر به سرعت به افرادی ثروتمند تبدیل شده بودند که پس از جمع‌آوری طلا و نقره‌های فراوان به شهرهای دیگری نظیر آریزونا، مونتانا و یوتا در ایالات متحده مهاجرت می‌کردند تا در آنجا نیز به معدنکاری بپردازند. جمعیت “بودی” به سرعت روند کاهشی به خود گرفت به طوری که تمام شهر توسط خانواده‌ها و نه مسئولان اداره می‌شد. کاهش جمعیت تا جایی ادامه داشت که در سال ۱۹۱۰ تعداد ساکنان این شهر تنها به ۶۹۸ نفر رسید و سال ۱۹۱۴ تعداد ساکنان به حدی رسید که “بودی” لقب “شهر ارواح” را به خود گرفت.

blank

این روزها “بودی” به پارکی تاریخی تبدیل شده است که در طول سال بیش از ۲۰۰ هزار گردشگر را از سراسر جهان به سمت خود جذب می‌کند. گردشگران به این شهر سفر می‌کنند تا زندگی مردم در “بودی” را در گذشته تصور کنند.

منبع:ایمنا

درهای موزه فرش شیروان به روی مردم باز می‌شود

معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری خراسان شمالی گفت: درهای موزه فرش استان در شیروان هم‌زمان با دهه فجر به روی مردم گشوده می‌شود و مسکوت ماندن یا تعطیلی امور اجرایی آن نادرست است.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایرنا، علی مستوفیان سه‌شنبه ۲۶ آذر  اظهار داشت: موزه فرش خراسان شمالی در حال تکمیل و حتی ویترین‌های آن نیز جایگذاری شده است.

وی افزود: ۱۲ تخته فرش نفیس از دوره صفویه و قاجاریه در این موزه به نمایش گذاشته می‌شود و موزه با فرش‌هایی که ارزش آن هزار میلیارد ریال است دهه فجر امسال، کار خود را شروع می‌کند.

وی اظهار داشت: در صورت استقبال از این موزه و ایجاد شرایط مناسب برای نگهداری فرش‌های بیشتر، ممکن است تعداد فرش‌های نفیس افزایش پیدا کند.

از سال ۹۰، ۲۰ تخته فرش نفیس از موزه فرش ایران به‌منظور راه‌اندازی موزه فرش به خراسان شمالی منتقل شد اما نبود مکان مناسب و  همکاری نکردن مسئولان برای تأمین فضا موجب شد تا این موزه راه‌اندازی نشود و این فرش‌های نفیس در انبار خاک بخورد.

در ابتدا قرار بر این بود تا این موزه در بجنورد راه‌اندازی شود و حتی  تفاهم‌نامه‌ای با شورای اسلامی شهر بجنورد منعقد شد تا مکانی را برای امر اختصاص دهند اما این تفاهم‌نامه عملیاتی نشد.

ازآنجایی‌که مکان مناسبی در شیروان برای راه‌اندازی این موزه اختصاص داده شد موزه فرش در این شهرستان راه‌اندازی خواهد شد و علاوه بر آن فرآیند بافت فرش، آلات فرش و … نیز در این موزه به نمایش گذاشته می‌شود.

۲۰ هزار بافنده فرش در خراسان شمالی فعالیت می‌کنند و حتی منحصربه‌فردترین فرش جهان که همان فرش دو رویه تمام ابریشم دویدوخ است در این استان بافته می‌شود.

۶ موزه فعال با مساحت ۱۰ هزار و ۱۵۰ متر مربع در استان ۸۶۳ هزارنفری خراسان شمالی دایر است.

از مجموع آثار تاریخی این استان، ۵۰۹ اثر تاریخی، ۴۲ اثر طبیعی و ۷۰ اثر ناملموس در فهرست ملی ثبت‌شده و ۱۱ اثر نیز به ثبت جهانی رسیده است.

این استان با داشتن هزار و ۲۰۰ اثر تاریخی شناسایی‌شده، حلقه اتصال شمال و شرق کشور است که مسیر عبور میلیون‌ها مسافر، گردشگر و زائر امام هشتم (ع) قرار دارد.

منبع:همشهری

سفر به کشور قلعه‌ها و قصرها

کشور چک را خانم‌ها بیشتر به خاطر کریستال‌های درخشان و زیبایش می‌شناسند ولی باید بگوییم این کشور دارای جذابیت‌های گردشگری زیادی است که شاید کمتر در‌باره آن شنیده‌ایم.

این کشور همه‌ساله پذیرای گردشگران زیادی است و نزدیک به یک‌درصد نیروی کار آن در حوزه گردشگری فعال هستند.

آب و هوای خنک و مطبوع حتی در فصول سرد، این کشور را برای سفرگزینه مناسبی کرده است.

جمعیت چک‌ ۱۰ میلیون و پانصد هزار نفر و زبان رسمی این کشور چکی است. پایتخت آن پراگ است و جمعیتش یک میلیون و سیصد هزار نفر است و شهری است که آن را پاریس شرق می‌نامند و دارای جاذبه‌های بسیار زیاد گردشگری است و همه‌ساله توریست‌های زیادی عزم سفر به این شهر را می‌کنند.

کشور چک‌ را کشور قلعه‌ها و قصرها خوانده‌اند چون حدود ۲ هزار قلعه و قصر تاریخی در آن وجود دارد. در بیشتر این قلعه‌ها و قصرها برنامه‌هایی مانند شمشیر بازی برای گردشگران اجرا می‌شود و منبع درآمدزایی هنگفتی برای این کشور است.

مسئولان گردشگری چک‌ برای رونق صنعت گردشگری کشورشان بیکار ننشسته‌اند و با ابتکارهای متنوعی، این کشور را به یکی از جذاب‌ترین مقاصد گردشگری دنیا تبدیل کرده‌اند.

برگزاری جشنواره‌های مختلف و مراکز خرید قرون‌وسطایی در قلعه و قصرها از جمله ابتکارهای آنان است که علاوه بر جذب گردشگر به فروش صنایع‌دستی این کشور هم کمک کرده است.

اگر به خیمه‌شب‌بازی و عروسک‌های آن علاقه دارید، برپایی خیمه‌شب‌بازی نیز یکی دیگر از ویژگی‌های گردشگری چک محسوب می‌شود. فستیوال‌های مختلف خیمه‌شب‌بازی در نقاط مختلف کشور همیشه برپاست و حتی عروسک‌های این نمایش‌ها به یکی از سوغاتی‌های محبوب این کشور تبدیل شده است.

صدها موزه تاریخی از موزه عروسک‌ها تا موزه موسیقی هم در کشور چک دایر است که گردشگران را به سوی خود می‌خواند.

برای آشنایی شما با جاذبه‌های گردشگری کشور چک این هفته چشمان شما را به تماشای مراکز دیدنی این کشور میهمان می‌کنیم.

پراگ؛ شهر کوچه‌های قدیمی

پراگ پایتخت چک، شهری است با یک میلیون و سیصدهزار شهروند که سنگفرش‌های معروف آن، سالانه شاهد چهار میلیون و صدهزار گردشگر هستند. این شهر پس از لندن، پاریس، رم، مادرید و برلین، ششمین شهر پرگردشگر اروپاست. این شهر یکی از معدود شهرهای اروپایی است که در جنگ‌های جهانی، بمباران هوایی جدی نداشته و تا حد زیادی سالم باقی‌مانده است، بنابراین در میان بناهای آن می‌شود آثار مختلفی به سبک‌های نئوکلاسیک، گوتیک، رنسانس، باروک و آرنوو را دید. بافت قدیمی شهر که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است، بیش از هزار سال قدمت دارد. برای دیدن پراگ، بهترین روش، پیاده‌روی در کوچه‌های قدیمی این شهر است.

 پل‌چارلز؛ پاتوق هنرمندان خیابانی

رود ولتاوا از میان شهر پراگ عبور می‌کند، ۱۸ پل بر روی این رود ساخته شده است که معروف‌ترین آنها پل‌چارلز است. این پل یکی از زیباترین پل‌های جهان و قدیمی‌ترین پل‌ پراگ است و ۱۰ متر عرض، ۵۱۶ متر طول و ۱۶ دهانه دارد.

پل‌چارلز محل تجمع هنرمندان خیابانی است و از نقاشان گرفته تا نوازندگان و بازیگران تئاتر خیابانی در اطراف این پل دیده می‌شود. جالب اینکه این هنرمندان انجمنی به نام «انجمن هنرمندان پل‌چارلز» نیز تشکیل داده‌اند.

روز و ساعتی که برای بنیان‌گذاری پل انتخاب شده، داستان جالبی دارد. سنگ بنای این پل در سال ۱۳۵۷ ماه ۹ روز ۷ و ساعت ۵:۳۱ گذاشته شده است که می‌توان آن را اینطور نوشت: ۱۳۵۷-۹-۷۵۳۱٫

از اتفاقات خبرساز این پل می‌توان به قتل نپموک اشاره کرد. در سال ۱۳۹۳ میلادی فردی به نام «جان نپموک» که حاضر نشد راز ملکه را به شاه بگوید، به دستور شاه از روی این پل به رودخانه انداخته شد. این شخص در قرن ۱۸ به عنوان یکی از قدیسان مسیحیت شناخته شد و در جایی که به رودخانه انداخته شده بود، یک صلیب و ۵ ستاره به یاد او قرار داده شد. مردم معتقدند کسی که دستش را روی صلیب بگذارد و انگشتانش را روی ۵ ستاره آن، یکی از آرزوهای پنهانی‌اش برآورده می‌شود.

پارک استروموفکا؛ خوشگذرانی در طبیعت

اگر عاشق گذراندن ساعاتی آرام در فضای سبز زیبا و طبیعت دل‌انگیز هستید، پراگ شهری با فضای سبز بسیار زیاد برای سیاحت و خوش‌گذرانی است. پارک استروموفکا یکی از بوستان‌های زیبای پراگ است که می‌تواند برای شما محلی مناسبی برای تفریح باشد. یک تپه بلند در مجاورت شهر قرار گرفته است که قلعه تاریخی ویشهراد روی آن به‌خوبی نمایان است. درون این قلعه که مشرف‌ به شهر پراگ است، یک کافی‌شاپ روباز وجود دارد. این کافی‌شاپ مکان فوق‌العاده دنجی است که شما می‌توانید در آنجا با نوشیدن یک دلستر خنک و گوش فرادادن به همهمه اهالی شهر در اطرافتان، لحظاتی آرامش‌بخشی را تجربه کنید.

قلعه پراگ؛ بزرگ و پر بازدید

این قلعه بزرگ‌ترین قلعه جهان است که به همین دلیل در کتاب رکوردهای گینس ثبت شده است. به علاوه زیباترین و پربازدیدکننده‌ترین جاذبه گردشگری کشور چک نیز هست. این قلعه، محل اقامت خانواده سلطنتی چک بوده است و اکنون کاخ ریاست‌جمهوری است. چک‌ها بازدید از قلعه پراگ را «وظیفه» هر توریست می‌دانند.

یکی از جالب‌ترین نقاط قلعه و شاید پراگ، «خیابان‌طلایی» است که در زمان رودولف دوم، محله طلاسازها بوده و به همین خاطر، این نام را برای آن برگزیده‌اند. فرانتس کافکا، نویسنده معروف چک در زمان حیاتش، مدتی در خانه شماره ۲۲ این خیابان زندگی می‌کرده است. در حال‌حاضر این خیابان محلی است که تولیدکنندگان صنایع‌دستی و دیگر هنرمندان، آثارشان را آنجا به فروش می‌رسانند.

مراسم تعویض نگهبان‌ها هم یکی دیگر از جاذبه‌های قلعه است. نگهبانان قلعه، رأس هر ساعت با مراسم خاصی تعویض می‌شوند که در ساعت ۱۲ ظهر، تعویض نگهبانان با رژه همراه است.

ساعت آفتابی؛ جاذبه‌ای ویژه

این ساعت که بر روی برج ساختمان شهرداری قدیم نصب شده است، نشان‌دهنده تکنولوژی پیشرفته چک و به‌کارگیری آن در هنر گوتیک است. آنچه گردشگران را جذب این ساعت می‌کند، اتفاقی است که بین ساعت‌های ۹ و ۲۱، رأس هر ساعت می‌افتد. در این ساعت‌ها، مجسمه یکی از دوازده حواریون مسیح بر پنجره بالای ساعت نمایان می‌شود. به علاوه این ساعت، زمان را بر اساس چهار تقویم مختلف نشان می‌دهد.

برنو؛ شهر اسلحه

دومین شهر بزرگ چک برنو است. این شهر اقامتگاه سلطنتی خاندان پرمیسلد بوده است. جالب اینکه تفنگ‌هایی به نام برنو که سال‌ها در ایران استفاده می‌شدند، بین سال‌های ۱۹۲۴ و ۱۹۳۰ در کارخانه‌ای در برنو ساخته می‌شده‌اند. این تفنگ‌ها بیشتر در چک‌، ترکیه، کردستان و چین استفاده می‌شده است. شماره حک‌شده اغلب این تفنگ‌ها به ترکی یا فارسی است.

قلعه اسپیلبرک؛ زندان تاریخی

این قلعه که بر فراز شهر برنو خودنمایی می‌کند، در قرن سیزدهم میلادی ساخته شده و در قرون هجده و نوزده به سبک باروک بازسازی و تبدیل به زندان شده است؛ زندانی که بعدها به «زندان‌ملت» مشهور می‌شود و از آن به عنوان مخوف‌ترین زندان سلسله هابسبورگ، یاد می‌شود. قلعه در حال‌حاضر تبدیل به موزه شده و تاریخ قلعه و شهر برنو را می‌شود در آن دید. به علاوه می‌توان از اتاق‌هایی که به عنوان سلول‌های زندان از آنها استفاده می‌شده نیز بازدید کرد. قلعه با پارکی زیبا که منظره خوبی از شهر دارد احاطه شده است.

موزه ملی چک؛ ۱۴ میلیون اثر تاریخی

موزه‌‌ ملی پراگ در سال ۱۸۱۸ افتتاح شد و به خاطر اینکه متولی‌اش گیاه‌شناس بود، ابتدا رویکردی به سمت علوم طبیعی داشت، اما در دهه‌های ۱۸۳۰ و ۱۸۴۰ بود که توجه متولیان آن به سمت تاریخ و اشیای تاریخی هم جلب شد. زمانی که رومانتیسم در بین مردم محبوبیت بسیار پیدا کرد، این موزه به عنوان مرکزی برای نشان دادن هویت ملی مردم چک در نظر گرفته شد. با تمام این‌ها، اهمیت این موزه در واقع به این دلیل است که در آن زمان و بعد از آن، افکار قشر روشنفکر جامعه از طریق این موزه به تمام مردم منتقل می‌شد.

در سال ۱۹۴۹ این مجموعه به بخش دولتی داده شد و در سال ۱۹۶۴، آن را به پنج بخش مستقل تقسیم کردند: موزه‌ علوم طبیعی، موزه‌ تاریخ، موزه‌ فرهنگ‌های آمریکا، آفریقا و آسیا، کتابخانه‌ موزه‌ ملی و دفتر مرکزی موزه‌شناسی. درسال ۱۹۷۶ ششمین بخش مستقل این مجموعه به نام موزه موسیقی چک کارش را شروع کرد. امروزه موزه‌ ملی بیش از چهارده میلیون اثر را در تمام زیرمجموعه‌‌ها و در ده‌ها ساختمان به نمایش گذاشته است.

منبع:توریسم پرس

تصاویر شگرف از جاذبه‌های بندر مروارید

بندرلنگه از شهر‌های استان هرمزگان است. این شهرستان از شرق به  شهر کنگ، از غرب به روستای شناس و مغویه، از جنوب  به خلیج فارس و از سمت شمال به صحرای مهرکان منتهی می‌شود.

بادگیرهای بندرلنگه: بادگیرهایی که در مناطق گرم و خشک و گرم و مرطوب مانند هرمزگان نوعی تهویه طبیعی محسوب می‌شوند. بیشتر بادگیرهای موجود در بندر لنگه و سایر شهرهای هرمزگان، در زمان صفویه ساخته شده‌اند. آنها به منظور تهویه بر بام خانه‌ها و بالای آب انبارها و دهانه معدن‌ها ساخته شده‌اند. این بادگیرها عموما کم‌ارتفاع هستند و بالاتر از ده متر از زمین ساخته شده اند. جنس اغلب بادگیرها با سنگ و ساروج و سقف آن ها با چوب چندل و نخل وحصیر  ساخته می‌شدند.
جاذبه‌های بندر مروارید
جاذبه‌های بندر مروارید

برکه‌های بندر لنگه: این برکه‌ها، جاذبه‌های تاریخی استان هرمزگان و منطقه خلیج فارس هستند. برکه شماره ۱ بشاری، برکه شماره ۲ بشاری، برکه شماره ۴ بشاری و برکه شماره ۵ بشاری همگی مربوط به دوره قاجار هستند که در کنار روستاها و مسیرهای ایاب و ذهاب برکه‌ها بشکل گنبدهایی سفید به چشم می خورند. ساختمان آنها از سنگ و سیمان و ساروج ساخته شده‌اند.

مجسمه‌های بزرگ شنی: یکی از تفریحات مردم بندر لنگه و هنرمندان این شهر ساخت مجسمه های بزرگ شنی در کنار ساحل است. در چند سال اخیر فستیوال هایی نیز به این منظور برگزار شده اند. در این مراسم ابتدا به پاک سازی ساحل از زباله‌ها می‌پردازند و سپس شروع به ساخت مجسمه‌های شنی می کنند. این مجسمه ها در ابعاد مختلف با موضوع‌های متنوع بومی، محلی و غیره ساخته می شوند. این تفریح و هنر یکی از جاذبه های گردشگری بندرلنگه به شمار می‌رود.
جاذبه‌های بندر مروارید
در بندرلنگه و روستاهای اطراف آن فضاهای متنوعی برای گردشگران داخلی و خارجی دارد. بناهای تاریخی بسیاری نیز در این شهر موجود است . خانه فکری، خانه بلوکی، خانه شيخ سلطان العلما ، خانه بستکی، مسجد ملک بن عباس از جمله جذابیت‌های گردشگری شهرستان بندر لنگه است.
منبع:باشگاه خبرنگاران جوان
جاذبه‌های بندر مروارید
 جاذبه‌های بندر مروارید

سیلوهای کره‌ جنوبی تبدیل به بزرگترین نقاشی دیواری جهان شدند

تعدادی از سیلوهای کره‌ جنوبی به یک اثر هنری غول‌پیکر تبدیل شدند به‌طوری که در کتاب رکوردهای گینس این اثر به‌عنوان بزرگترین نقاشی دیواری دنیا ثبت شد.

این اثر هنری روی سیلوهای بندر اینچئون در غرب کره‌جنوبی، تصویری از یک پسر نوجوان را روی دوچرخه نشان می‌دهد. این اثر ۲۳ هزار و ۶۸۸ متر مربع مساحت دارد.

این نقاشی دیواری توسط شهرداری اینچئون و همچنین مسئولان این بندر برای بهبود چهره خشن صنعتی آن سفارش داده شده بود.

۲۲ هنرمند برای ثبت این اثر هنری بیش از ۸۵۰ هزار لیتر رنگ استفاده کردند. این اثر به گونه‌ای است که گویی جلد ۱۶ کتاب کنار هم قرار گرفته‌اند. در دو سمت سیلوها این نقاشی به‌صورت جلد کتاب کشیده شده است. ۴۲۷ هزار دلار هزینه اجرای این اثر هنری شده است.

مسئولان شهری و همچنین مسئولان این بندر امیدوارند با این کار به جذب گردشگر به این منطقه کمک کنند.

منبع:یورو نیوز