موزه هدایای مقام معظم رهبری میزبان چه آثاری است؟

موزه هدایای مقام معظم رهبری در ۲۲ بهمن سال ۱۳۷۳ شمسی، در طبقه همکف ساختمان گنجینه قرآن و نفایس حرم رضوی به مساحت ۴۰۰ متر مربع  فضای نمایشی، با حضور حضرت آیت‌الله واعظ طبسی نماینده ولی‌فقیه، تولیت آستان قدس رضوی و حضرت آیت‌الله محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر مقام معظم رهبری بازگشایی شد.

این گنجینه شامل آثار هنری همچون تابلوهای خط و تذهیب، نقاشی، تابلوفرش، تراش روی شیشه، معرق چوب و صدف، سوزن دوزی، قلم‌زنی روی مس، انواع ظروف، ماکت‌ها، مدال‏‌ها و سکه است که توسط سران کشورهای خارجی، شخصیت‏‌های برجسته ایرانی و خارجی، هنرمندان و ارادتمندان به رهبر معظم انقلاب، آیت‌الله خامنه‏‌ای اهدا شده و ایشان این مجموعه‌ها را  در چندین مرحله به موزه آستان قدس رضوی اهدا کرده‌اند.

با توجه به کثرت، اهمیت آثار و تأکید مسئولان بر نمایش حداکثر اشیاء اهدایی و با هدف افزایش رضایتمندی زائران و مجاوران همراه با ارتقاء کیفیت ارائه خدمات موزه به صورت مفهومی و مجازی در سال‌های ۱۳۸۸  و ۱۳۹۵ شمسی، گنجینه هدایای رهبری به مساحت ۱۳۱۴متر مربع فضای نمایشی توسعه یافت که در این فضا از فناوری جدید و دیجیتال نیز استفاده می‌شود.

برخی ازمحورهای اساسی نمایش آثار در موزه شامل انقلاب اسلامی، تقسیم‌بندی مفهومی و محتوایی، معرفی رهبر قرآنی، جهان‌شمولی مقام معظم رهبری، ارائه اینفوگرافیک‌های تصویری در خصوص دستاوردهای معنوی، سیاسی، فرهنگی، علمی و …. مقام معظم رهبری می‌شود.

آیه تطهیر

این تابلو در اندازه ۲۲۵ در۷۲ سانتی‌متر و از جنس کاغذ، با استفاده از تکنیک خوش‌نویسی بر زمینه کاغذ دیواری خلق شده است. این اثر در تاریخ معاصر طراحی شده و توسط آیت‌الله سید مرتضی نجومی در سال ۱۳۷۱ هجری شمسی اهدا شده است.

موزه هدایای مقام معظم رهبری میزبان چه آثاری است؟/۳/

در این اثر آیه ۳۳ سوره احزاب ( تطهیر) با مضمون «بسم الله الرحمن الرحیم، انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً» به خط ثلث بر زمینه کاغذ دیواری با نقش برجسته به قلم استادانه سید مرتضی نجومی نوشته شده است.

آیات و ادعیه

این اثر در اندازه ۳۶۸ در۷۲ سانتی‌متر با استفاده از تکنیک قلمکار بر روی پارچه کتان طراحی و خلق شده است. این اثر در دوران معاصر طراحی شده و آقای سیلانی آن را اهدا کرده است.

موزه هدایای مقام معظم رهبری میزبان چه آثاری است؟/۳/

بر  روی این تابلو، آیات قرآنی و ادعیه مفاتیح‌الجنان به خط غبار بر روی پارچه کتان با تکنیک قلمکار اجرا شده است. شیوه اجرا به صورتی است که پس از قلم‏‌گیری خطوط اصلی (ثلث) در زمینه اثر آیات و ادعیه به خط غبار به رنگ‏‌های مشکی و قرمز روشن نگاشته شده که با اجرای آن خطوط ثلث نمایان شده است.

تابلو خوشنویسی طلااندازی نستعلیق

این تابلو در انداز ۱۱۳ در۶۹ سانتی‌متر و از جنس مقوا در دوره معاصر طراحی شده است. این اثر در سال ۱۳۸۹ شمسی توسط علیرضا کدخدایی اهدا شده است.

موزه هدایای مقام معظم رهبری میزبان چه آثاری است؟/۳/

در این تابلو مصرعی از شعر حافظ شیرازی «در زلف چون کمندش ایدل مپیچ کآنجا» به خط نستعلیق خوشنویسی و طلااندازی شده و با نقش شمسه شرفه‏دار هشت‏پر تزئین شده است. مصرع دوم این شعر نیز در تابلوی دیگری اجرا شده است.

تابلو نقاشی منظره طبیعت

موزه هدایای مقام معظم رهبری میزبان چه آثاری است؟/۳/

این تابلو بر روی پارچه‌ای در اندازه ۷۸ در۷۸ سانتی‌متر و با بهره‌گیری از تکنیک رنگ و روغن در سبک امپرسیونیسم طراحی شده است. این اثر در دوره معاصر خلق شده و در سال ۱۳۸۹ شمسی توسط نخست‌وزیر بنگلادش اهدا شده است.

تابلو نقاشی رنگ و روغن اسب سواران

موزه هدایای مقام معظم رهبری میزبان چه آثاری است؟/۳/

تابلو نقاشی رنگ و روغن اسب سواران در اندازه ۱۰۰ در۸۰ سانتی‌متر و از جنس پارچه ایجاد شده است. تکنیک به کاررفته در این اثر رنگ و روغن بوده که با سبک رئالیسم در دوره معاصر اجرا شده که این اثر در سال ۱۳۸۹ توسط رئیس جمهور مغولستان اهدا شده است.

تابلو نقاشی نوازندگان آفریقایی

موزه هدایای مقام معظم رهبری میزبان چه آثاری است؟/۳/

این تابلو در اندازه ۱۲۵در ۵۸ سانتی‌متر و با تکنیک رنگ و روغن کشیده شده است. جنس بوم آن نئوپان بوده که با سبک رئالیسم انتزاعی در دوره زمانی معاصر خلق شده است. اهداکننده این اثر، رئیس جمهور بنین بوده که در سال ۱۳۸۹ آن‌ را اهدا کرده است.

تابلو نقاشی آبرنگ

موزه هدایای مقام معظم رهبری میزبان چه آثاری است؟/۳/

ابعاد این تابلو ۵۷ در۶۷ سانتی‌متر بوده و جنس بوم آن از مقوای فابریانو است. این اثر توسط ایرج اسکندری با استفاده از تکنیک آبرنگ و با سبک سمبلیسم انتزاعی خلق شده است. این اثر در دوره معاصر طراحی شده و در تاریخ ۲۵ تیرماه ۱۳۸۰ توسط رئیس دانشگاه هنر تهران اهدا شده است. این تابلو ترکیبی از نقوش آسمان، خورشید، پرنده و گیاه است که به صورت انتزاعی با استفاده از آبرنگ اجرا شده است.

منبع: ایسنا

مرتبط:

تبدیل موزه مردم شناسی به موزه فرش

سکه‌های تاریخی که از مزرعه و دریا سر درآورند

در سال ۲۰۲۱ علاوه بر بقایای بناهای عظیم،‌ سلاح‌های تاریخی و مقبره‌های مومیایی‌های مصر باستان، مجموعه‌های قابل‌توجهی از سکه‌های تاریخی در نقاط مختلف جهان کشف شد.

به گزارش ایسنا و به نقل از لایوساینس، در سال میلادی که گذشت، سکه‌ها و پول‌های متعلق به دوره‌های مختلف تاریخ از جمله آثار قابل توجهی بودند که اغلب به دست جویندگان آماتور طلا کشف شدند. پس‌انداز کردن پول برای روز مبادا ایده جدیدی نیست. در سال ۲۰۲۱، باستان‌شناسان مجموعه‌ای از سکه‌های تاریخی را در کنار سایر اشیای ارزشمندی که دفن شده بودند و از آن پس مورد استفاده قرار نگرفته بودند در مکان‌های مختلفی از مزرعه ذرت گرفته تا علفزاری در ایالات متحده آمریکا یا شهری در دانمارک کشف کردند. این سکه‌ها توسط اشراف‌زادگان،  دزدان دریایی، رئیس قبیله و افرادی که هویت آن‌ها هنوز مشخص نیست پنهان شده بودند.

در ادامه با برخی از قابل‌توجه‌ترین این موارد آشنا می‌شوید:

سکه‌ها و حلقه‌های طلا در مزرعه ذرت

سکه‌هایی که از مزرعه و دریا سر درآورند

در سال ۱۹۳۵، بزرگ‌ترین مجموعه سکه‌های متعلق به دوران قرون وسطی واقع در لهستان در روستای « Słuszków» کشف شد. «آدام کدزیرسکی» که یک باستان‌شناس در موسسه باستان‌شناسی آکادمی علوم لهستان است در نوامبر ۲۰۲۰ از روستای «Słuszków» بازدید کرد تا بتواند درباره مجموعه سکه‌های تاریخی که در سال ۱۹۳۵ در همین روستا کشف شده اطلاعات بیشتری به دست بیاورد.

این باستان‌شناس در دوران اقامتش در روستا از یک کشیش شنید شایعاتی درباره وجود یک مجموعه دیگر سکه‌های تاریخی در موقعیت مکانی دیگری وجود دارد. در نهایت با استفاده از دستگاه فلزیاب و با کمک آتش‌نشان‌های داوطلب مجموعه‌ای از سکه‌های نقره‌ تاریخی به همراه قالب‌های نقره و حلقه‌های نادر طلا از اعماق یک مزرعه ذرت بیرون کشیده شد.

در جریان این اکتشاف بیش از ۶,۶۰۰ سکه نقره در کنار شمش‌های کوچک نقره درحالی که در سه کیسه کتان قرار داشتند کشف شد. این کیسه کتان نیز در سبدی که در یک کوزه سرامیکی قرار داده شده بود کشف شده است. گمان می‌رود قدمت این مجموعه آثار حدود ۹۰۰ سال باشد.

سکه‌های رومی در ترکیه

سکه‌هایی که از مزرعه و دریا سر درآورند

سال ۲۰۲۱، همچنین مجموعه‌ای از سکه‌های تاریخی نادر رومی متعلق به حوالی ۲۱۰۰ سال پیش در یک محوطه‌ باستان‌شناسی پنج‌هزارساله ترکیه کشف شد.

در حقیقت،‌ این مجموعه که شامل ۶۵۱ سکه می‌شود در شهر باستانی «آیزانوی» واقع در «کوتاهیه» کشف شده است؛ شهری که با شهر باستانی مشهور «اِفِسُس» مقایسه می‌شود.

به گفته باستان‌شناسان این سکه‌های نقره به دوران امپراتور «آگوستوس» بازمی‌گردند و گمان می‌رود از متعلقات یک سرباز عالی‌رتبه بوده باشند. این سکه‌های تاریخی در یک کوزه که در میان صفحه‌های رسی قرار گرفته بود کشف ‌شده است.

کشف آثار ارزشمند در قبر

سکه‌هایی که از مزرعه و دریا سر درآورند

در ماه مارس ۲۰۲۱، باستان‌شناسان از یک اکتشاف شگفت‌انگیز در «بوهم» واقع در جمهوری چک کنونی خبر دادند. باستان‌شناسان در این اکتشاف توانستند در یک گورستان متعلق به قرن پنجم میلادی بقایای یک زن میانسال متعلق به ۱۶۰۰ سال پیش را کشف کنند که به همراه طلا و جواهر دفن شده بود.

در این گورستان تاریخی قبرهای متعددی کشف شد اما همگی آن‌ها به جز قبر متعلق به این زن هدف غارت‌گران قرار گرفته بود. در قبر این زن علاوه بر استخوان، مهره‌های شیشه‌ای به علاوه زیورآلات مو و سگک‌هایی از جنس گوهر کشف شد.

سکه‌های عربی در آمریکا

سکه‌هایی که از مزرعه و دریا سر درآورند

مجموعه کوچکی از سکه‌های نقره‌ای که اخیرا در ناحیه «نیو انگلند» ایالات متحده آمریکا کشف شد شاید توسط یکی از مشهورترین دزدان دریایی تاریخ به آن مکان منتقل شده باشد.

این سکه‌های نقره‌ عربی که در جنوب ماساچوست کشف شده است با توجه به قدمت آن‌ها که به حوالی ۱۶۰۰ میلادی بازمی‌گردد و با توجه به منشاء اصلی آن‌ها که از آمریکای شمالی بسیار دورتر است، گمان می‌رود توسط یک دزد دریایی به نام «هنری اوری» و خدمه او مورد استفاده قرار گرفته باشند.

سکه‌های طلای متعلق به دوران طاعون

سکه‌هایی که از مزرعه و دریا سر درآورند

در سالی که گذشت همچنین دو سکه طلا متعلق به زمانی که همه‌گیری طاعون یا مرگ سیاه در قرن چهاردهم انگلستان را فرا گرفته بود در این کشور کشف شد.

بر روی هر دو این سکه‌های تاریخی تصویر «ادوارد سوم» کسی که سعی کرد ضرب سکه طلا را به انگلستان معرفی کند نقش بسته است. روند ضرب یکی از سکه‌هایی که اخیرا کشف شده است و به نام سکه‌های پلنگی شناخته می‌شود برای نخستین‌بار در سال ۱۳۴۴ میلادی آغاز شد اما با مشکلاتی همراه بود و ضرب آن موفقیت‌آمیز نبود. بنابراین از ۱۳۵۱ سکه جدید ضرب شد؛ سکه‌هایی که حدودا هفت گرم وزن داشتند. یکی از دو نمونه سکه‌هایی که اخیرا کشف شده‌اند در حقیقت یکی از همان سکه‌های هفت‌گرمی محسوب می‌شود.

این دو سکه در سال ۲۰۱۹ کشف شده بودند اما تحقیقات باستان‌شناسان اخیرا به پایان رسیده است. باستان‌شناسان درباره این‌که این دو سکه چطور از دل خاک سر درآورده‌اند دو فرضیه را بیان کرده‌اند. به عقیده آن‌ها این دو سکه همزمان با هم در خاک دفن شده‌اند که علت آن می‌تواند مخفی کردن گنجینه و یا گم شدن کیف پول باشد.

سکه‌های طلایی پلنگی که در سال ۱۳۴۴ ضرب می‌شدند از طلای با ۹۶ درصد خلوص ساخته شده بودند. کشف این سکه‌ها با توجه به این‌که تعداد زیادی از آن‌ها ضرب نشده بود بسیار قابل توجه است.

کارشناسان معتقدند مالک این دو سکه طلا در زمان گذشته به طبقه ثروتمند جامعه تعلق داشته است. در آن زمان ارزش این دو سکه معادل ۱۶۷۰۰ دلار کنونی بوده است.

پیشکشی برای داشتن سفری امن

سکه‌هایی که از مزرعه و دریا سر درآورند

باستان‌شناسان امسال اعلام کردند بیش از ۱۰۰ سکه رومی که در کنار رودی واقع در هلند کشف شده است در حقیقت پیشکشی برای داشتن سفری امن در  رودخانه بودند.

در سال ۲۰۱۷، گروهی از جویندگان آماتور طلا ۱۰۷ سکه را در نزدیکی رودخانه‌ای واقع در شهر «برلیکوم» کشف کردند. تا سال گذشته کسی خبر نداشت چرا این مجموعه سکه‌ها در آن محل قرار داشتند. با این حال در نتیجه تحقیقات باستان‌شناسان مشخص شد این مجموعه سکه‌ها به امید کسب خوش‌شانسی و به عنوان پیشکش توسط مسافران در رودخانه انداخته می‌شدند تا در طول سفر از خطرات در امان باشند.

گنجینه طلا که توسط غواصان کشف شد

سکه‌هایی که از مزرعه و دریا سر درآورند

در سال ۲۰۲۱، دو غواص آماتور زمانی که مشغول شنا در آب‌های اطراف «خاوه‌آ» واقع در اسپانیا بودند موفق شدند هشت سکه رومی را در اعماق دریا کشف کنند، البته با بازگشت باستان‌شناسان به محل کشف این سکه‌ها، ۴۵  سکه دیگر نیز کشف شد.

محققان با بررسی این سکه‌ها که سالم باقی مانده‌اند دریافتند قدمت این سکه‌ها به اواخر قرن چهارم تا اوایل قرن پنجم میلادی بازمی‌گردد. این سکه‌ها به حدی سالم باقی ‌مانده‌اند که نقش‌هایی که بر روی آن‌ها وجود دارند هنوز قابل تشخیص هستند. در نتیجه کارشناسان دریافتند این سکه‌ها به دوران حکومت امپراتوران رومی تعلق دارند. سه مورد از این سکه‌ها به دوران «والنتینیان یکم»، هفت مورد به دوران «والنتینیان دوم»، ۱۵ مورد به دوران «تئودئوس یکم»، ۱۷ مورد به دوران «آرکادیوس» و ۱۰ مورد به دوران «هونوریوس» تعلق دارد. دوران دقیق یکی از سکه‌ها مشخص نیست.

گمان می‌رود این سکه‌ها توسط یک فرد ثروتمند برای جلوگیری از غارت و سرقت پنهان شده بودند.

گنجینه متعلق به عصر آهن

سکه‌هایی که از مزرعه و دریا سر درآورند

یک باستان‌شناس آماتور در دانمارک ۲۲ شی‌ء طلایی را که نمادهای متعلق به قرن ششم میلادی بر روی آن‌ها نقش بسته در دانمارک کشف کرده است. بر روی برخی از این آثار نمادها و نوشته‌های رمزی نقش بسته است که به نظر می‌رسد درباره حکمرانان آن زمان باشد. این آثار همچنین یادآور اسطوره‌های مردم کشورهای اسکاندیناوی هستند. یکی از این آثار نیز به «کنستانتین» امپراتور روم اشاره دارد.

بر اساس مطالعات اولیه گمان می‌رود این آثار در زمانی که آب و هوا در آن بخش از اروپای شمالی به دلیل خاکسترهای ناشی از فوران یک آتشفشان در ایسلند سردتر شده بود، در حقیقت هدایایی به خدایان بوده‌ باشند.

به گفته یکی از باستان‌شناسان حاضر در پروژه بررسی این مجموعه، نمادهای بسیاری  بر روی این آثار وجود دارد که برخی از آن‌ها تاکنون مشاهده نشده بودند، بنابراین آن‌ها می‌توانند اطلاعات جدیدی ارائه کنند.

منبع: ایسنا

مرتبط:

کشف گنجینه بزرگ سکه‌های رومی در دریا

به صدا درآمدن سوت قطار گردشگری در خراسان شمالی

خراسان شمالی سرزمین اسب و ابریشم، چشمه و رود و باغ های رنگارنگ و کوه های که در گوشه راست نقشه ایران جا خوش کرده در این واپسین روزهای پاییز گویا معجزه طبیعت حال گردشگری استان را خوب کرده و سوت حرکت قطار این بخش را به صدا در آورده است.

این استان ۲۸ هزار و ۴۳۴ کیلومتر مربعی به مرکزیت شهرستان بجنورد در هر گوشه خود اقلیمی را به نمایش گذاشته،  بطوریکه دشت، کوهستان،  جنگل و کویر همه با هم در این خطه منحصر به فرد جا دارد تا ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم دهند و تابلوهای زیبایی از طبیعت بکر را خلق کنند.

با همه این زیبایی ها و با وجود ظرفیت هایی که این استان در زمینه گردشگری و اکوتوریسم دارد اما با شیوع کرونا چرخ گردشگری خراسان شمالی همانند دیگر نقاط دنیا نچرخید و فعالیت این بخش به حالت رکود درآمد.

به گفته کارشناسان این بخش، کرونا کمر گردشگری و مراکز بومگردی و اقامتی را در سال ۹۹ خم کرد به طوریکه مدیرکل وقت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی از خسارت ۴۰۰میلیارد ریالی به مراکز اقامتی، پذیرایی شهری و بین راهی، دفاتر آژانس های مسافرتی، راهنمایان تور ها و موسسات گردشگری و بومگردی خبر داد اما میزان پرداخت تسهیلات به این بخش  را فقط ۱۵۰میلیارد ریال اعلام کرد.

علی مستوفیان می گوید: در سال‌های گذشته گردش مالی خراسان شمالی در حوزه گردشگری نزدیک به هزار و ۵۰۰ میلیارد ریال بود اما در همه گیری کرونا به کمترین میزان خود و حتی به صفر نزدیک شده است.

اما این روزها گویا روی خوش گردشگری در حال نمایان شدن  و پاییز سوت قطار گردشگری استان را به صدا در آورده است.

به صدا درآمدن سوت قطار گردشگری در خراسان شمالی

 رونق گردشگری

به گفته یکی از فعالان این بخش تورهای گردشگری در حال افزایش و حضور مردم در بومگردی ها به ویژه در پایان تابستان و فصل زیبای پاییز افزایش یافت و اگر چه با آغاز موج سرما اندکی فروکش کرده اما چراغ آن روشن و راه آن درحال هموار شدن است.

رییس انجمن اقامتگاه‌های بوم‌گردی خراسان شمالی در مورد افزایش فعالیت ها در حوزه گردشگری می گوید: با شروع فعالیت دولت سیزدهم و کاهش موج کرونا گردشگری نیز حرکت رو به جلوی خود را آغاز کرده است.

علی وصالی می افزاید: امسال تابستان و پاییز گردشگری در استان بویژه در بومگردی ها اندکی تکان خورد و جان گرفت و با آغاز پاییز هم مردم توجه بیشتری به تورهای یک روزه و اقامت در بومگردی ها نشان دادند اما هنوز تا رسیدن به اوج فعالیت های اقتصادی و موج گردشگرانی که از همه کشور و حتی خارج از ایران به استان می آمدند و حتی گاهی  ظرفیت مراکز اقامتی نمی توانست به آن ها پاسخ دهد راه درازی مانده است.

وی خاطرنشان می کند: امیدواریم تا ایام نوروز سال ۱۳۴۰۱ به طور کامل از بین برود و مردم بتوانند برای مسافرت های خود برنامه ریزی و گردشگری رونق بگیرد.

افزایش ظرفیت اقامتگاهی

معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز در این مورد می گوید: ۱۵۹ مرکز اقامتی، رفاهی و پذیرایی در خراسان شمالی وجود دارد که ظرفیت پذیرش آن ها هزار نفر است.

ابوالفضل اسماعیلی می افزاید: ۳۱ پروژه اعم از هتل، متل، سفره خانه و مجتمع گردشگری در استان در حال ساخت است.

وی می افزاید: با اجرای این پروژه ها ۸۷۶ تخت اقامتی به تخت های استان افزوده می شود و با راه اندازی آن ها نیز برای ۵۱۰ نفر اشتغال ایجاد می شود.

وی مساحت این پروژه ها را ۱۴۲ هزار متر مربع بیان می کند و می گوید: برخی از این پروژه ها تا پایان سال به پایان می رسد.

حضور گردشگران خارجی در استان

به گفته مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی این صنعت اگرچه بطور آهسته اما به شکل مستمر در حال حرکت رو به جلو و تغییر است.

علی مستوفیان می افزاید: در رصد هایی که داشتیم در چند ماه اخیر فعالیت های واحد های گردشگری افزایش یافته است و حرکت هایی آغاز شده که نوید آینده خوبی را می دهد.

وی از حضور اولین گردشگران خارجی دراستان خبر می دهد و می گوید: با برداشته شدن منع صدور روادید افزایش گردشگران خارجی  و کاهش رکود این بخش را خواهیم ید.

وی با بیان این که گردشگری فقط گردشگری خارجی نیست می گوید: این روزها گردشگری شاخه های متعددی مانند گردشگری خانواده، مذهبی و سلامت را نیز دارد.

وی با تاکید بر این که در سطح ملی نیز فعالیت های خوبی در زمینه گردشگری و مراودات خارجی انجام شده است می افزاید: نشست تخصصی با فعالان گردشگری عراق انجام شده و هم چنین افزایش فعالیت ها در زمینه جذب گردشگر و افزایش مراودات با کشورهای  آسیایی میانه بویژه ترکمنستان در اولویت های بخش گردشگری استان است.

مستوفیان خاطرنشان می کند: هم اکنون گردشگری به شاخه های مختلفی تقسیم شده و در هر بخش به شکل تخصصی می توان ورود داشت اما در خراسان شمالی با توجه به پیشنیه مذهبی که با وجود آستانه امام زاده عباس وجود دارد و طبیعت بکر و دست نخورده آن تاکید ما بر گردشگری مذهبی و اکوتوریسم است.

آخرین روزهای گردشهای پاییزی

در عین حال واپسین تیرهای ترکش خزان، آتش به جان درختان انداخته و طبیعت افسونگر، مفتون این زیبای پرشور و رنگ‌آمیز شده است.

خراسان شمالی سرزمین جنگل های ارس و هیرکانی و باغ های گردو و گیلاس، سیب و گلابی و سپیدارهای سربه فلک کشیده است.

در هر گوشه این استان کوچک چشمه ای، تالابی، رودی و برکه ای هست تا بتوان در آن جلوه های رقص برگ و آب را دید و نوشانوش کبک خرامانی که پابه پای خوتکا و بوتیمار در کنار این چشمه ها و برکه ها جا خوش کرده اند.

پاییز که از نیمه می گذرد پرندگان مهاجر در سدها و آبگیرها و تالاب ها جا خوش می کنند و اینجاست که می توان برای زیبایی معیارهای تازه ای تعریف کرد.

اردک سرسبز، باکلان، بوتیمار، خوتکا، حواصیل و اردک ماهی خور سفید از گونه های آبزی و یا کنارآبزی هستند که از نواحی سردسیر سیبری به این استان می آیند و برخی از آنها در مسیر مهاجرت به جنوبگان، مدتی و برخی هم تمامی زمستان را مهمان این خطه هستند.

این پرندگان را می توان در کنار سدهای شیرین دره، بیدواز، بارزو و چری و همچنین رودخانه های اترک و کالشور دید که هر یک خود تندیسی از زیبایی هستند.

همچنین پاییز در جنگل های جوزک و هاور و روستای هدف گردشگری درکش زیباترین  منظره ها را به رخ می کشد و این  سه روستای زیبا که در کنار هم قرار دارند به جنگل های ارس پیوند خورده اند و گستره طبیعی فندق های وحشی نیز در «وی وی»، که کمی آن سوتر قرار دارد این مناطق بکر را دیدنی‌تر می کند.

 این مناطق در شهرستان مانه و سملقان  که در ۷۰ کیلومتری غرب بجنورد قرار دارند و از دیدنی ترین های مناظر روستای درکش آبشار آن است که در پاییز پر آب‌تر و سرکش تر می شود و برای دیدن آن در این فصل تجهیزات کامل کوهنوردی و زمستان گردی نیز لازم است.

به صدا درآمدن سوت قطار گردشگری در خراسان شمالی

زندگی همدلانه و مهرآمیز اقوام

خراسان شمالی دارای قومیت های مختلف است که بیشتر آنها را تات ها، کرمانج ها، ترک ها، ترکمن ها و فارس های مهاجر از سایر استانها تشکیل می دهند.  علاوه بر این،  تعداد معدودی از اقوام عرب، بلوچ و لر نیز در چند روستای استان سکونت دارند.  وجود اقوام مختلف با فرهنگ ها و آداب و رسوم متفاوت سبب شده این استان به گنجینه فرهنگ ها شهرت یابد.

این استان همچنین سرزمین جاذبه های تاریخی و طبیعی گنجینه اقوام و فرهنگ ها با ۵۰۹ اثر تاریخی ثبت شده در فهرست آثار ملی کشور میزبان مسافران نوروزی و گردشگران است.

خراسان شمالی دارای هشت شهرستان بجنورد، اسفراین، شیروان، جاجرم، مانه و سملقان، گرمه، فاروج و راز و جرگلان، ۲۲ شهر، ۴۵ دهستان و بیش از یکهزار روستای است.

این استان از شمال با کشور ترکمنستان با ۳۰۰ کیلومتر مرز مشترک، از شرق و جنوب با استان خراسان رضوی، از جنوب غربی با استان سمنان و از غرب با گلستان هم مرز است، مرکز خراسان شمالی، شهر بجنورد است.

در نوار جنوبی استان خراسان شمالی رشته کوه آلاداغ با قله های مشهور شاه جهان، سالوک و بهار و در نوار شمالی ارتفاعات کپه داغ دشت های وسیعی را در راستای شرقی – غربی شکل داده اند که در طول تاریخ بستر آمد و شدها و تحولات تجاری، فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مهمی بوده است.

رودخانه اترک به مثابه یک شریان حیات بخش، در دره حدفاصل این دو رشته کوه جریان داشته و ضمن آبیاری تمام دشت های مسیر خود، باعث شکل گیری مراکز مسکونی کهنی در این منطقه شده است.

کاوش های انجام شده در شهر باستانی بلقیس، تپه یام فاروج، محوطه باستانی معصوم زاده، استقرارگاه قلعه خان، تپه ریوی در مانه و سملقان، تپه باستانی ارگ نادری در شیروان، جیران تپه اسفراین، تپه پهلوان و محوطه باستانی چلو در دشت جاجرم همگی نشان از وجود تمدنی چندین هزار ساله در این منطقه دارد.

تعداد آثار ثبت شده استان در فهرست آثار ملی ۶۲۱ اثر تاریخی، طبیعی و ناملموس است که از مجموع آثار ثبت شده در فهرست ملی کشور ۵۰۹ اثر تاریخی، ۴۲ اثر طبیعی، ۷۰ اثر ناملوس و تعداد ۱۱ اثر نیز ثبت جهانی شده است.

 این استان با دارا بودن ۸۶۳ هزار نفر دارای  ۱۱۵ جاذبه گردشگری، ۲۴ منطقه نمونه ملی و استانی و هشت روستای هدف گردشگری مقصدی بکر برای طبیعت دوستان و علاقه‌مندان به فرهنگ و آیین‌های اقوام مختلف است.

می توان امیدوار بود که با کاهش فشار کرونا و تغییر رنگ شهرهای خراسان شمالی و آغاز واکسیناسیون گسترده روزهای خوشی در انتظار گردشگری خراسان شمالی است.

منبع: ایرنا

مرتبط:

فتیر مسکه، غذای محلی مردمان خراسان شمالی در فصل بهار

مرگ با طعم سودای گنج‌

هر روز آماری از حفاری‌های غیر مجاز از اقصی نقاط کشور به گوش می‌رسد، سوداگرانی که جان خود را به بهانه دستیابی به آثار عتیقه کف دست می‌گیرند و به دل بیابان می‌زنند تا به گنج برسند اما غافل از آنکه مرگ در کمین آن‌ها نشسته است.

بر اساس آمار منتشر شده از سوی یگان حفاظت وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی ۵۸ نفر طی سه سال‌ اخیر جان خود را در حین حفاری‌های غیر مجاز در سراسر کشور از دست دادند، این آمار تلخ تکان‌دهنده باید درس عبرتی برای سوداگران شود.

بیشترین آمار مرگ و میر ناشی از این حفاری‌های غیرمجاز مربوط به استان کرمانشاه با ۱۱ نفر فوتی طی سه سال اخیر است.

مرگ در گودال با گازگرفتگی

مرداد سال ۹۹ بود که در شهرستان گیلان‌غرب پنج جوان ۳۴ تا ۴۳ساله برای پیدا کردن گنج به دامنه ارتفاعات غار مشرف به روستای کلاه دراز سفلی دهستان چله رفتند و گودالی را به دهانه حدود ۵۰ سانتی‌متر و عمق ۹ متر حفر کردند که متاسفانه به دلیل گازگرفتگی فوت کردند و یک نفر هم توسط پرسنل نیروی انتظامی دستگیر شد.

بر اساس بررسی انجام شده توسط یگان حفاظت میراث‌فرهنگی استان کرمانشاه و بنابر اظهارات فرمانده نیروی انتظامی شهرستان گیلانغرب، این پنج نفر به قصد دستیابی به اموال تاریخی اقدام به حفر تونل در صخره‌ای در نزدیکی روستای کلاه دراز سفلی که فاقد داده تاریخی بود، کردند.

همچنین در اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۰ بود که چهار نفر دیگر از استان کرمانشاه اقدام به حفاری غیر مجاز در تپه‌ای بنام سنجان که بین دو روستای محمد آباد و زمانی از توابع بخش دینور شهرستان صحنه واقع شده است، کردند و چاهی را به عمقی حدود ۳۰ متر حفر و موتور برق و دستگاه پیکور را به درون چاه منتقل کردند که در نهایت سه نفر از این حفاران به علت گازگرفتگی جان خود را از دست دادند و با تلاش نیروهای آتش نشانی و انتظامی جسد آن‌ها از درون چاه خارج می‌شود، همچنین یک نفر نیز توسط پرسنل نیروی انتظامی دستگیر شد.

طی بررسی انجام شده توسط کارشناسان، این تپه ثبت یا شناسایی نشده بود و برابر اعلام آن‌ها دارای یک یا دو لایه آثار سکونت تا عمق نیم متر بوده است. حفاران غیرمجاز براساس توهم گنج‌یابی تاوان سنگینی را به قیمت از دست دادن جان خود پرداخت می‌کنند.

ریزش آوار و برق‌گرفتگی

بعد از استان کرمانشاه استان اصفهان با هشت فوتی طی سال‌های ۹۸ و ۹۹ رتبه دوم را در مرگ و میر ناشی از این حفاری‌های غیرمجاز به خود اختصاص داده است. ازاین تعداد چهار حفار غیرمجاز که سه نفر آن‌ها بین ۴۰ تا ۴۶ سال سن داشتند در شهر کهریزسنگ و یک نفر ۴۲ساله در شهر گلدشت کشته شده‌اند. متوفیان در کهریزسنگ در حین انجام عملیات حفاری در چاه دچار گاز گرفتگی شده ومتوفی گلدشت در حین حفاری به سیستم انتقال برق زیرزمینی برخورد کرده و دچار برق گرفتگی شده است.

همچنین در سال ۱۳۹۸ یک فرد ۳۵ساله در حین حفاری در یک خانه تاریخی در بافت تاریخی شهر اصفهان براثر ریزش آوار خانه تاریخی در زیر آوار مدفون می‌شود و فوت می‌کند.

استان‌های خراسان رضوی و ایلام هر کدام با پنج فوتی رتبه‌های بعدی آمار مرگ و میر ناشی از حفاری‌های غیرمجاز طی سال‌های ۹۸.۹۹ و ۱۴۰۰ به خود اختصاص داده است. همچنین میانگین سنی فوت شدگان در استان خراسان رضوی ۳۲ تا ۳۵ سال بوده است.

استان‌های فارس، گلستان و گیلان طی سه سال اخیر چهار فوتی، استان‌های همدان و مرکزی سه فوتی، مازندران، کردستان، اردبیل و آذربایجان غربی با دو فوتی و استان‌های آذربایجان شرقی، خوزستان و زنجان با یک فوتی کمترین آمار مرگ و میر ناشی از حفاری‌های غیرمجاز را داشتند.

خوشبختانه استان‌های البرز، بوشهر، تهران، چهارمحال و بختیاری، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، سمنان، سیستان و بلوچستان، قزوین، قم، کرمان، کهگیلویه و بوبراحمد، لرستان، هرمزگان و یزد هیچ آمار فوتی طی سه سال گذشته نداشتند.

سوداگران حفاری‌های غیرمجاز که به جای رسیدن به «گنج» به کام «مرگ» رفته‌اند. آمار فوتی‌ها ناشی از حفاری‌های غیرمجاز طی سال‌های ۹۸. ۹۹ و ۱۴۰۰ نشان می‌دهد که میانگین سنی افرادی که به کام مرگ کشیده شده‌اند ۳۲ تا ۴۵ سال است، جوانانی که با سودای گنج‌یابی زندگی خود و خانوادهَشان را نابود کردند.

* گزارش از مرضیه امیری

رمز و راز خزینه تاریخی تسوج

در ارتباطات انسانی، در کنار منبر و مسجد، از حمام‌ها به‌عنوان رسانه‌ای قدرتمند یاد می‌شود که می‌توانست همه این وظایف را هم‌زمان ایفا نماید. ساختار، سبک، معماری، موقعیت قرارگیری حمام عمومی، خود یکی از اصول مهم در بافت شهری یا روستایی بود. آثار به‌جامانده از حمام‌های قدیمی شهرهای ایران، اکنون اطلاعات ارزشمندی را در اختیار ما قرار می‌دهد.

حمام عمومی بازار تسوج یکی از همان آثار تاریخی واقع در بافت بازار این شهر است که سه‌گانه «مسجد، حمام، بازار» را کامل می‌کند. موقعیت قرارگیری آن در کنار مسجد جامع و بازار قدیمی، هویت افزونی بر آن بخشیده است. این حمام به گفته کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی، قدمت بخشی از آن متعلق به بیش از هفت‌صد سال قبل است.

طی ۷۰ سال گذشته، کاربری این بنا بیشتر بر مبنای «خزینه» بوده تا اینکه در دهه ۴۰ شمسی و به دنبال لوله‌کشی‌های آب آشامیدنی و به‌رغم برخی مخالفت‌های تعصبی، کم‌کم خزینه از این حمام برچیده شده و به جایش دوش‌های بهداشتی به‌کاررفته است. نحوه کار خزینه نیز برای خود داستان‌ها و روایت‌های متفاوتی داشت. سهامداران، مالکان و گردانندگان این حمام، روزانه خار و خاشاک و گون و هیزمی را که برخی از شهروندان روزانه از دشت‌ها و صحراهای اطراف جمع‌آوری کرده بودند خریداری کرده، به‌عنوان سوخت اصلی خزینه به کار می‌بردند. گفته می‌شود درآمد اصلی بیش از ۳۰ خانوار از محل فروش خار و گون به حمام بود.

خزینه تقریباً ابعادی به طول ۷ متر و عرض ۴ متر و عمقی معادل یک و نیم متر داشت و در گوشه‌ای از آن دیگ مسی بزرگ به نام «تیان» قرار داشت که هسته اصلی و مخزن گرم‌کننده خزینه بود. خار و گون در زیر این «تیان» آتش زده می‌شد و آبی که به‌تدریج گرم شده و قابل‌استفاده می‌شد. هر مشتری، یک‌بار در ابتدای حضور خود در حمام و یک‌بار در انتهای استحمام به درون این خزینه می‌رفت و به‌این‌ترتیب کار نظافت خود را انجام می‌داد. «خزینه» هرروز یک یا دو بار، با جارویی ساخته‌شده از شاخه‌های زالزالک و کوزه‌ای، گل‌ولای و رسوبات ته خزینه را جمع می‌کرد تا اندکی از کدر بودن آب و گل‌ولای ته‌نشین شده آن کاسته شود.

مسئول آتش زدن و روشن نگه‌داشتن این خزینه، نیمه‌شب به محل کار خود می‌رفت و تا قبل از آمدن مشتریان آب را گرم کند.

منبع آب

آب مورد نیاز خزینه از طریق یک‌رشته قنات به نام «خانقاه» به این حمام راه می‌یافت. یک تا دو ساعت در شبانه‌روز، آب این قنات از طریق جوی شهری و پس از پیمودن حدود یک کیلومتر، به حمام می‌رسید.

با توجه به اینکه این جوی از مقابل مغازه‌ها و خانه‌های مسکونی رد می‌شد، زباله‌ها و فاضلاب شهری به این آب راه می‌یافت و موجب غیربهداشتی شدن آب می‌شد. تا اینکه در سال ۱۳۳۳ به‌وسیله لوله‌های سفالی، مسیر قنات تا حمام کانال‌کشی شد تا از آلوده شدن آب در طول مسیر، جلوگیری شود. همان‌گونه که گفته شد چند سال بعد یعنی حدود دهه ۱۳۴۰، استفاده از خزینه به دلایل غیربهداشتی بودن کلاً منتفی شده و از طریق لوله‌کشی‌های مجهز سیستم نمره راه‌اندازی شد.

استفاده از این حمام در طی چند دهه بعد از نصب سیستم جدید نمره، تا اواسط دهه هفتاد ادامه داشت تا اینکه به دلیل قدمت تاریخی بنا و نیز رواج حمام‌های خانگی، این حمام رونق گذشته خود را از دست داد. دیگر کمتر شهروندی برای استفاده از این حمام از خود رغبت نشان می‌داد، بنابراین روشن نگه‌داشتن مخزن سوخت این حمام بزرگ برای تعدادی انگشت‌شمار از شهروندان، صرفه اقتصادی نداشت. هرچند که در سال ۱۳۷۴ و هم‌زمان با اجرای طرح لوله‌کشی گاز شهری به تسوج، این حمام هم از نعمت گاز بهره‌مند شد.

برنامه کاری

پیش از اینکه این حمام از رونق بیفتد، برنامه کاری ویژه و منظمی برای این حمام تعریف و اجرا می‌شد. معمولاً یکی دو ساعت قبل از طلوع آفتاب تا ساعت ۸ صبح به آقایان و از ساعت ۸ صبح تا ۱۴، حمام به خانم‌ها اختصاص داشت. از ساعت ۱۵ تا ۱۹ نیز دوباره شیفت کاری آقایان بود.

بخش‌های مختلف حمام بازار تسوج

بخش اول

ورودی حمام بود که بعد از عبور از یک دالان فراخ به طول ۱۰ متر به راه‌پله‌ای می‌رسید که فرد را به داخل حمام راهنمایی می‌کرد. تعداد پله‌ها در دوره‌های مختلف متفاوت بود.

جالب اینکه ارتفاع این پله‌ها که در حدود بیست پله بودند هم با پله‌های امروزی تفاوت داشت و تقریباً ارتفاع هر پله دو برابر ارتفاع پله‌های امروزی بود. این قسمت در هنگام خروج فرد استحمام کرده، نقش حساسی را بر عهده داشت و به نظر می‌رسد سازندگان اصلی و اولیه حمام به آن بیشتر اهمیت می‌دادند. این قسمت، درواقع وظیفه تنظیم تدریجی دمای بدن را بر عهده داشت تا حس و حال گرم داخل حمام به‌تدریج از تن فرد خارج کرده و بعد از سازگاری نسبی فرد استحمام کرده، به بیرون آن راهنمایی شده و از بیمار شدن او جلوگیری کند.

بخش دوم

بعد از عبور از این راه‌پله، به قسمت تعویض لباس می‌رسیم که شامل سکوهای بزرگ تشکیل‌شده از تخت‌های چوبی یا سنگی و بتنی است. هر فرد یک جای خالی را بر روی این تخت‌ها انتخاب کرده و لباس‌های خود را در آنجا تعویض می‌کرد. کفش‌ها هم معمولاً زیر میزها جای می‌گرفت. در ورودی این قسمت، «حمامی» می‌نشست و پول استحمام را می‌گرفت. افراد متمول و دارای موقعیت اجتماعی بهتر و اشرافیان شهر معمولاً در قسمت شاه‌نشین و بغل‌دست حمامی و شهروندان عادی در فاصله دورتر از او می‌نشستند.

در وسط این سالن بزرگ و درست در ورودی راهرویی که افراد را به داخل حمام اصلی هدایت می‌کرد حوض بزرگ آب سرد قرار داشت که افراد قبل و بعد از استحمام پاهای خود را داخل این آب می‌کردند تا دمای بدنشان به‌تدریج با فضای جدید سازگار شود.

بخش سوم

بعد از عبور از یک دالان تنگ و باریک، که درواقع برای جلوگیری از اتلاف گرمای داخل حمام به این شکل ساخته شده بود، به محوطه اصلی حمام می‌رسیم که بسیار گرم بود و حمام کنندگان، آن زمان که خزینه برچیده شده بود، گرداگرد حوض‌های کوچکی که دارای آب گرم بود می‌نشستند و سرگرم شستن خود می‌شدند. یکی از جالب‌ترین رفتارهای اجتماعی را که بعدها به یک‌ضرب المثل هم مبدل شد اینجا شاهد هستیم و آن‌هم مربوط به استقبال افراد نشسته از فرد تازه وارد بود. به‌این‌ترتیب که به‌رسم ادب و احترام، پس از نشستن فرد تازه از راه رسیده با مشکفه (کاسه مسی یا برنزی که با آن از داخل حوض‌ها آب برمی‌داشتند) آبی به سر و روی فرد تازه از راه رسیده می‌ریختند و به‌این‌ترتیب ورود او را خوش‌آمد می‌گفتند و با او طرح دوستی و مراوده و صحبت می‌ریختند. ازآنجایی‌که این کار هیچ هزینه‌ای و زحمت چندانی برای افراد نداشت بنابراین از این نوع استقبال با عنوان «با آب حمام برای خود دوست و همکار گزیدن» یاد می‌کنند. عبارتی که هنوز هم امروزه در محاورات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی از آن استفاده می‌شود.

بخش چهارم

آخرین قسمت حمام به نمره‌ها و دوش‌های آب اختصاص داشت. افراد بعد از شستشوی کامل خود و در پایان استحمام بعد از عبور از چند پله دیگر به این قسمت وارد می‌شدند و در نمره‌های اختصاصی و انفرادی، به تعویض لباس‌زیر و پوشش خود با حوله‌های تمیز یا لنگ می‌پرداختند و بعد از عبور از قسمت استحمام عمومی، به بخش تعویض لباس می‌رفتند.

در آنجا فرد حمامی با آبی خنک یا چایی و بعدها با دوغ و نوشابه به استقبال افراد می‌رفت و «عافیت باشد و صحت وجودی» می‌گفت.

* گزارش از یوسف‌علی خوش‌نیت

سفرنامه قصر قباد

تاریخ:   ۱۳۷۰/۱۰/۱۳

بچه های گروه مثل همیشه در چها راه پارامونت جمع شدند و برنامه،  بازدید از  قصر قباد ( قعله قلات ) بود. بچه های پتروشیمی نیز قرار بود که با ما در این برنامه شرکت کنند. ساعت ۰۶:۳۵ دقیقه بود که بچه های  که البته یک نفر بودند با مینی بوس رسید. پس از سوار شدن به سمت فلکه ولی عصر و جاده  جهرم حرکت کردیم. پس از رسیدن به کوه های اکبرآباد کوار و گذشتن از دره های آبریزک  و ( اونی )  در ساعت ۰۷:۴۵ به جلو دره قصرقباد رسیدیم. پس از مقداری راه رفتن در جاده ای که به داخل دره می رفت به مکانی رسیدیم که دیگر مینی بوس جلوتر نمی آمد، البته به داخل دره  رسیده بودیم. بعد از پیاده شدن به سمت چشمه حرکت کردیم و پس از نیم ساعت راهپیمایی به چشمه رسیدیم. چشمه درون غاری بود که بالای آن آب بصورت قطره قطره به سمت پائین و درون کوزه های قدیمی می ریخت، چراغ قوه لازم بود ولی بدون آن هم می شود با کمی سختی آب را برداشت. هوا ابری بود و کمی سرد، روی قله  اصلی این منطقه برف نشسته بود.

پس از پهن کردن بساط خوردن و برپایی آتش، صبحانه نسبتا” خوبی را صرف کردیم. به علت سردی هوا همگی موافقت کردندکه به سمت قعله برویم. در ساعت  ۰۹:۳۰ بساط را جمع کرده و کوله پشتی ها را به کول انداخته و به سمت بالا حرکت کردیم. به علت بودن خانم من بچه ها رعایت کرده و آرامتر از گذشته راه می رفتند البته شاهین بدون پا هم همراه ما بود. پس از انحراف به سمت بالا و دره سمت راست به سمت بالا حرکت کرده و به نزدیکی دیواره های قعله رسیدیم که در پائین  و ابتدای دیواره چاهی سنگی که به وسیله دست کنده شده بود رسیدیم. این چاه در حدود ۲۵ متر عمق داشت و به نظر می رسید که جهت آب تعبیه  شده باشد.از کنار چاه  به سمت راه اصلی جهت صعود به قله جاده مال رو بود که ما را هدایت می کرد. پس از گذشتن از چند اطاقک مربوز به عهد باستان به انتهای دیواره ها و راه بوجود آمده  توسط انسان های ۲۰۰۰ سال قبل رسیدیم؛ ابتدای راه به صورت مار پیچ و درون دیواره  بود و بعد تونلی بوجود آورده بود که حدودا” ۱۰ پله سنگی در آن تعبیه شده و پس از گذشتن از این ده پله به مکانی وی رسیدیم که تونل تغییر مسیر داده و در جهت سمت چپ، تونل جدیدی با تعداد پبه های بیشتر به سمت انتهای چاهی به طول ۴ متر می رسید که پس از رسیدن به این مکان از این دیواره ۴ متری می بایست صعود کرد تا به روی قعله رسید.

در روی قلعه آب انبارهایی که مقداری از آنها هنوز سالم بودند وجود داشت و تنها یکی از آنها بود که کاملا” روی آن بسته بود. در ساعت ۱۲:۰۰ پس از بازدید مسیر برگشت را به سمت پائین در پیش گرفتیم. مسیر برگشت راحت بود ولی سر پائینی شدیدی داشت. پس از رسیدن به چشمه نهار را حاضر کردیم و در ساعت  ۱۵:۳۰  پس از صرف نهار و استراحت کمی و خوردن قهوه به سمت پائین حرکت کردیم. ساعت ۱۶:۱۰ پس از رسیدن به مینی بوس به سمت شیراز برگشتیم.

افراد شرکت کننده در این برنامه ۵ نفر به اضافه  ۱ نفر از پتروشیمی.

مرتبط:

سفرنامه صعود به قله سپیدار

سفرنامه قله قلات

سفرنامه دشت ارژن ۵

تاریخ ۱۳۶۹/۰۱/۳۱

ساعت  ۱۵:۰۰ بعد از ظهر طی قراری که از  قبل گذاشته بودیم در محل چهارراه مشیر تو جمع شدیم و یکی  از اعضا به نام بهمن صادقی نیز ماشین لندرور خود را آورده بود. بعد از بستن کوله ها و جا دادن خودمان در ماشین به سمت جاده بوشهر حرکت کردیم.

هدفمان غاری بود که نشانی آن را از یک روستایی گرفته بودیم که در روستای کلانی در اطراف دشت برم بود. پس از رسیدن به تنگ بل حیاط  به سمت  چپ جاده منحرف و جاده خاکی دشت برم را که با تابلو مشخص شده بود دیده و وارد آن شدیم. پس از حدود یک کیلومتر به علت پوشش گیاهی انبوهی که در اطراف وجود داشت هوای بسیار دلپذیری بوجود آورده بود پس از گذشتن از یکی  دو  روستا به منطقه کاملا پوشیده از درخت رسیدیم و پس از گذشتن از یک رودخانه ی بدون آب در خدود ساعت ۳۰/۱۷ بود که به نزدیکی روستای کلانی رسیدیم. در همین جا بود که ماشین ما پنچر شد و مجبور شدیم یک ساعت وقت خود را با پنچر گیری ماشین تلف کنیم.

بعد از رسیدن به روستای کلانی چند سرو بزرگ و قدیمی نشان از قدمت روستا را می رساند. هدف ما منطقه در پناه در پنج کیلومتری این روستا در سمت راست بود که چند عشایر معمولا در این مکان زندگی می کنند. پس از به منطقه در پناه و پرسیدن از عشایرها و گرفتن نشانه غار، وسایل و کوله ها را از ملشین پیاده کرده و به علت تاریک شدن هوا رفتن به غار را به فردا موکول کردیم و شب را در نزدیکی آب انباری که به وسیله بوبه از چشمه به پایین دره انتقال می یافت بسر بردیم. بعداز شام خوردن نیز یک هشت پا را هم که توسط شاهین آورده و سرخ شده بود نوش جان کردیم.

اعضای شرکت کننده در این برنامه ۵ نفر عضو ثابت و یک مهمان بود.

مرتبط:

سفرنامه دشت ارژن ۴

دشت ارژن _طبیعتی بکر در فارس

چنگوری، اولین شیرینی سنتی استان اردبیل

شیرینی جزو جدایی‌ناپذیر عید، مهمانی و دورهمی‌های ایرانی‌هاست و این علاقه و میل به شیرینی سبب شده در هر شهر و دیار ایران شیرینی‌های محلی خوشمزه‌ای وجود داشته باشد؛ شیرینی‌های سنتی اردبیل از جمله شیرینی‌های سنتی خوشمزه ایران است.

پارتتاما، پیشی، چنگونی (چنگوری)، چخماقی، باقلوای زعفرانی، سه گوش، قطابی، شیرینی کشمشی، راحت‌الحلقوم، مارمالاد، حلوای زعفرانی، باقلوای بادام، میندال یا قرابیه گردو و بیچرنیک از جمله شیرینی‌هایی است که از گذشته در اردبیل پخت می‌شده و امروز می‌توان در قنادی‌های سنتی و یا قدیمی شهر نمونه‌های آن را به شکل محدود مشاهده کرد.

چنگوری از جمله شیرینی‌های سنتی و می‌توان گفت اولین شیرینی خانگی قبل از پیدایش قنادی‌ها و شیرینی‌پزی‌ها در استان اردبیل و به ویژه در شهرستان نمین است که بیشتر برای چهارشنبه‌سوری و ایام عید آماده می‌شد.

اصلی‌ترین مواد اولیه این شیرینی سنتی آرد برنج، شیر محلی و تخم‌مرغ است که سرشار از پروتئین و فیبر است، در اغلب شیرینی‌های سنتی اردبیل، آرد و تخم‌مرغ مواد اصلی به شمار می‌آید و به همین دلیل این گروه از غذاها می‌تواند به عنوان یک میان وعده مقوی کالری بدن را در طول روز تامین کند.

شیرینی‌پزهای سنتی اردبیل قدمتی نزدیک به ۱۰۰سال را برای شیرینی‌های محلی اردبیل تخمین می‌زنند؛ برخی از این شیرینی‌ها از استان‌های دیگر وارد اردبیل شده که نمونه آن شیرینی قرابیه است اما اردبیلی‌ها شیرینی پارتتاما، چنگونی، چخماقی، بیچرنیک، قطابی و باقلوای اردبیلی را جزو شیرینی‌های مختص این استان می‌دانند.

روایت شیرینی‌پز سنتی از نحوه تهیه شیرینی‌های محلی اردبیل

یکی از شیرینی‌پزهای سنتی اردبیل نزدیک به ۶۰ سال در این زمینه فعالیت کرده و به یاد دارد که استادکار وی با بیش از ۲۰ سال سابقه فعالیت جزو اولین شیرینی‌فروش‌های اردبیل محسوب می‌شده است.

یعقوب عظیمی منتظری می‌گوید: «اولین شیرینی‌پز قدیمی اردبیل میرمحمد اطمینان معروف به آقا دایی بود و مسن‌ترها به خوبی وی را به یاد دارند، چرا که نزدیک به ۵۰ سال قبل در بازار اردبیل دکان شیرینی‌فروشی داشت.»

او که فضای سنتی مغازه خود را تغییر نداده معتقد است شیرینی‌هایی که در گذشته پخته می‌شد با رعایت اصول بهداشتی همراه بود و هیچ ضرر و زیانی به همراه نداشت.

عظیمی منتظری اضافه کرد: «در پخت هر نوع شیرینی و غذا رنگ، طعم و ماندگاری سه اصل مهم است که این روزها توجهی به آن نمی‌شود و مشتری فریب ظواهر و رنگ‌های غیرطبیعی غذا و شیرینی را می‌خورد در حالی که آنچه مصرف می‌کند، دشمن سلامتی است.»

او بیان کرد: «در حال حاضر شیرینی‌هایی که پخت و در بازار مصرف می‌شود حداکثر تا یک هفته تازگی دارد اما در گذشته شیرینی‌هایی پخت می‌کردیم که تا یک ماه ماندگاری داشت.»

این شیرینی‌پز قدیمی با یادآوری پخت شیرینی از یک ماه مانده به عید می‌گوید: «شیرینی‌های قرابیه و پارتتاما که در حال حاضر پخت می‌شود دو روز دیگر سفت می‌شود که دلیل اصلی آن ایراد کیفی خمیر پخت است، شیرینی‌پز از مواد خمیر کم می‌کند و با تزئین ظاهر شیرینی با بادام و پسته به قیمت گزافی آن را به مشتری می‌فروشد اما کیفیت پخت شیرینی موضوعی است که بسیاری از کارشناسان تغذیه عقیده دارند این روزها با رنگ‌ها و طعم‌دهنده‌های مصنوعی زیر سوال رفته و به جای خاصیت بخشی به غذایی چاق‌کننده و زمینه‌ساز بیماری‌های مختلف تبدیل شده است.»

عظیمی منتظری در پاسخ به این سئوال که برای پخت کیفی در گذشته از چه موادی استفاده می‌شد که امروز نمی‌شود، افزود: «روغن دنبه و کره به جای روغن نباتی، پودر قند که با آسیاب سنگی قند سابیده می‌شد، آرد کیفی، تخم‌مرغ طبیعی و افزودنی‌های رنگی طبیعی شامل کاکائو، زعفران و آرد نخود از جمله موادی بود که در انواع خمیر استفاده می‌شد.»

او ادامه داد: «در گذشته سرشیر به جای خامه فعلی برای شیرینی استفاده می‌شد و بی‌توجهی به کیفیت موجب شده بیماری‌های مختلفی در ادامه مصرف آن ایجاد شود، هر قدر رنگ استفاده شده در غذا غیرطبیعی‌تر باشد می‌تواند دلیلی بر خطرناک بودن و رعایت نکردن بهداشت آن قلمداد شود.»

این شیرینی‌پز در بیان علل‌عدم استفاده از مواد غذایی سالم مانند روغن و شکر و آرد سالم اضافه کرد: «بدون شک توجه به ظواهر نه تنها در همه مشاغل بلکه در شیرینی‌فروشی هم وارد شده و فروشنده مجبور است برای جلب مشتری در برخی مواقع کیفیت را در اولویت‌های بعدی قرار دهد. اگر در گذشته‌ای نه چندان دور شهروندان اردبیلی می‌توانستند از یک ماه مانده به عید شیرینی خود را تهیه و نسبت به ماندگاری آن مطمئن باشند در حال حاضر اشخاص تاریخ سفارش خود را برای مصرف همان روز محدود می‌کنند و مهمانی‌های اردبیل آراسته به شیرینی‌هایی است که به جای شیرین کردن کام مهمانان، تهدیدی برای سلامتی آن‌ها شده است.»

شیرینی‌های سنتی اردبیل، ازجمله منابع بکر و غنی هستند که شناسایی و گسترش آن‌ها می‌تواند گامی در مسیر حفظ هویت ملی و قومی این منطقه باشد و تشویق جوانان و کودکان به مصرف این گونه شیرینی‌ها علاوه بر تضمین سلامت جسمی‌شان، باعث احیا و رونق آن خواهد بود ک از جمله این شیرینی‌ها چنگوری است.

ثبت ملی چنگوری برای حفاظت و معرفی آن

چنگوری از جمله شیرینی‌های سنتی و می‌توان گفت اولین شیرینی خانگی قبل از پیدایش قنادی‌ها و شیرینی‌پزی‌ها در استان اردبیل و به ویژه در شهرستان نمین بوده که خوشبختانه همچنان در مراسم چهارشنبه‌سوری و ایام عید و سیزده بدر توسط برخی خانواده‌ها تهیه می‌شود ولی امروزه تهیه این شیرینی خانگی همچون سابق زیاد رایج و متداول نیست.

آموزش پخت این شیرینی ازمبادی مختلف از جمله راهکارهایی است که می‌تواند زمینه برای احیای آن را فراهم آورد که مراحل پخت شیرینی سنتی چنگوری به این شرح است که در یک کاسه دو عدد تخم‌مرغ محلی را شکسته و با همزن دستی یا قاشق خوب هم می‌زنند و سپس آرد را کم کم به تخم‌مرغ‌ها اضافه کرده و خوب مخلوط کرده و زعفران کوبیده شده را به مواد اضافه کرده و هم می‌زنند تا مواد خوب رنگ بگیرد.

در این مرحله زردچوبه را اضافه کرده و مواد را هم می‌زنند، آرد برنج را به حدی اضافه می‌کنند که مواد غلیظ شود و در مرحله آخر شیر را کم کم اضافه کرده و خوب مخلوط می‌کنند، غلظت مواد باید به حدی باشد که وقتی با ملاقه داخل تابه می‌ریزبم حالت کشسانی داشته باشد و بریده بریده نشود.

پس از آن تابه مسی را روی حرارت کم قرار داده و مقداری کره داخل آن می‌ریزند تا آب شود، با ملاقه مواد را به آرامی در وسط تابه ریخته و منتظر می‌مانند تا خودش را بگیرد و یک طرف آن سرخ شود و پس از آنکه روی شیرینی به شکل حباب‌های ریز شد آن را بر گردانده تا طرف دیگر آن هم سرخ شود و به این ترتیب، یکی یکی شیرینی‌ها را پخته و روی آن‌ها شکر پاشیده و در بشقابی قرار می‌دهند.

این شیرینی سنتی و قدیمی کاملا خانگی بوده و در منازل تهیه می‌شد و مهمترین مزیت شیرینی‌های خانگی، عدم نیاز به وسایل پیشرفته و مکان و جای خاص است و نیز شیرینی‌های خانگی نسبت به شیرینی‌های قنادی عطر و طعم متفاوت‌تری دارد که این مزیت و برتری را هرگز نمی‌توان نادیده گرفت.

یک نکته مهم دیگر برای درست کردن شیرینی‌های خانگی، مدت زمان ماندگاریشان به دلیل‌عدم وجود مواد افزودنی و نگهدارنده است، در شیرینی‌های صنعتی به خاطر زمانی که صرف تولید، بسته‌بندی و عرضه محصول به بازار می‌شود، تولیدکنندگان ناچار هستند که در محصولات خود از مواد نگهدارنده استفاده کنند اما در شیرینی‌های خانگی به دلیل این‌که بلافاصله پس از درست شدن به دست سفارش‌دهنده می‌رسد و زمان چندانی صرف نمی‌شود دیگر نیازی به استفاده از مواد نگهدارنده در آن‌ها نیست.

علاوه بر وسواسی که شیرینی پزهای خانگی در کارشان دارند، حجم کاریشان نیز نسبت به قنادی‌های صنعتی کمتر است از این رو مواد اولیه خیلی تازه‌تر و به روزتری را تهیه می‌کنند و مواد خشکی که استفاده می‌کنند نیز از آلودگی‌های انبارهای صنعتی به دور هستند نیز رعایت بهداشت نیز درپخت خانگی بیشتر ازصنعتی مد نظر قرار می‌گیرد.

با توجه به اینکه نسل جوان با مهارت پخت شیرینی سنتی از جمله چنگوری آشنایی کافی ندارند این امر می‌تواند منجر به فراموشی این خوراکی‌های سنتی شده و به فرهنگ بومی آسیب بزند که در راستای جلوگیری از این مهم امسال شاهد ثبت مهارت پخت چنگوری در زمره میراث ناملموس ملی بودیم.

منبع: میراث آریا

آشنایی با گونه‌های مختلف قهوه

قهوه گونه‌های مختلفی دارد که هر کدام دارای زیرگونه‌هایی هستند. این زیرگونه‌ها شاخصه‌های عطری و طعمی متفاوتی داشته که خود را از سایرین متمایز می‌سازند. معمولا فقط دو گونه عربیکا و روبوستا جهت مصارف تجاری پرورش پیدا می‌کند. البته گونه دیگری به نام لیبریکا نیز وجود دارد که سهم بسیار پایینی در تولید قهوه دارد.

قهوه برگرفته از نام لاتین Coffea عضوی از خانواده روناسیان بوده که شامل بیش از ۶۰۰ گونه درخت و بوته‌های گرمسیری از جمله گاردنیا است. از آنجا که این گیاه تا ارتفاع نسبتا زیادی رشد می‌کند، بهتر است که با عنوان درخت در نظر گرفته شود. این درخت که دارای تنه عمودی و سه شاخه است، دارای درختچه‌های کوچکی هستند تا به درختانی به ارتفاع حدود ۱۰ متر برسند.

قهوه یک گیاه گرمسیری است که بین مدار راس‌السرطان و راس‌الجدی بر روی کمربند قهوه گسترده شده است. گونه‌های قهوه روبوستا و عربیکا در صورت هرس نشدن می‌توانند تا ارتفاع ۱۰ متر نیز رشد کنند اما کشورهای تولیدکننده، ارتفاع آن را در حدی نگه می‌دارند که برداشت آسان‌تر انجام شود.

قهوه جهت کشت نیاز به آب‌وهوای خاصی دارد. دما، بارندگی، نور خورشید، باد و خاک عناصر مهمی جهت کشت قهوه هستند. همچنین گیاهان قهوه بسته به گونه و زیرگونه‌شان برخی در سایه و برخی به صورت مستقیم زیر نور خورشید رشد می‌کنند.

آشنایی با گونه‌های مختلف قهوه

بدترین دشمن قهوه سرما است. سرما به شدت بر توانایی درختان جهت تولید گل‌هایی که آغاز چرخه توسعه قهوه هستند، آسیب می‌رساند. ارتفاع سطح زیر کشت و شرایط باد و باران در بروز سرما تاثیر می‌گذارد. بیشترین خطر سرمازدگی در مناطق در حال رشد جنوبی برزیل است. نمونه بارز آن دو یخ‌بندان ویرانگر در اواسط دهه ۱۹۹۰ بود که باعث خسارت‌هایی شد که قیمت قهوه ۳ برابر شود.

درختان قهوه زندگی خود را از گلخانه آغاز می‌کنند، جایی که بذرها قبل از فصل در گلدان‌های کوچک کاشته می‌شوند و معمولا ۶ تا هشت هفته طول می‌کشد تا جوانه بزنند، سپس ۶ الی ۱۲ ماه برای رشد در گلدان‌های خود قرار می‌گیرند. پس از این، درختان جوان در مزرعه کاشته شده تا بلوغ خود را آغاز کنند و برای تولید حدود سه تا چهار سال زمان نیاز دارند. طول عمر یک درخت قهوه به نحوه مراقبت و توجه زیاد در طول زندگی آن بستگی دارد.

سه تا چهار سال پس از کاشت قهوه، گل‌ها به صورت خوشه‌هایی در محورهای برگ‌های قهوه رشد پیدا می‌کنند. میوه فقط در بافت جدید تولید می‌شود. گیاه قهوه عربیکا گردافشان است، در حالیکه گیاه قهوه روبوستا به گردافشانی متقابل وابسته است. حدود ۶ تا هشت هفته پس از بارور شدن هر گل قهوه، تقسیم سلولی اتفاق می‌افتاد و میوه قهوه به مدت یک دوره وابسته به آب‌وهوا به شکل سرسنجاق باقی می‌ماند. میوه قهوه نیز در حدود ۳۰ تا ۳۵ هفته پس از گلدهی، رنگ خود را از سبز به قهوه تغییر می‌دهد، البته رنگ میوه قهوه در برخی از زیرگونه‌های متغیر است.

گیاه قهوه یکی از منابع مهم تولید اکسیژن در جهان

برگ‌های بیضی شکل قهوه، براق، مومی و به رنگ سبز تیر هستند. گیاه قهوه تبدیل به یک منبع اکسیژن در اکثر نقاط جهان شده است. هر هکتار قهوه، روزانه به اندازه تقریبا نصف اکسیژن تولیدی یک هکتار جنگل بارانی اکسیژن تولید می‌کند.

قهوه گونه‌های مختلفی دارد که هر کدام دارای زیرگونه‌هایی هستند. معمولا فقط ۲ گونه عربیکا و روبوستا جهت مصارف تجاری پرورش پیدا می‌کند. البته گونه دیگری به نام لیبریکا نیز وجود دارد که سهم بسیار پایینی در تولید قهوه دارد.

گونه عربیکا

گونه عربیکا، بوته‌ای همیشه سبز با برگی بیضی‌ شکل و سبز تیره بوده که می‌تواند تا ۶ متر ارتفاع داشته باشد. اسیدیته پیچیده و ترکیبات طعمی موجود در گونه‌های عربیکا به این معنی است که تنوع زیادی در عطر و طعم آن وجود دارد. قهوه عربیکا به طور کلی شیرین‌تر است و دارای یادداشت‌های عطری و طعمی از میوه‌ها، گل‌ها، شکلات و آجیل هستند. همچنین از قهوه روبوستا گران‌تر هستند و این گرانی به دلیل نیاز به شرایط خاص کشت مانند آب و هوا و ارتفاع جهت رشد آن‌ها است. دانه‌های قهوه عربیکا معمولا بیضی ‌شکل و دارای خوشه مرکزی مشخص و بزرگتر از دانه‌های روبوستا هستند. درختان عربیکا حدود ۵۰ سال میوه خواهند داشت، اگرچه بعد از ۳۰ سال عملکردشان کاهش می‌یابد.

آشنایی با گونه‌های مختلف قهوه

گونه روبوستا

گونه روبوستا بیشتر در ویتنام، غرب آفریقا، اندونزی و سایر بخش‌های جنوب شرقی آسیا رشد می‌کند. روبوستا دارای مقادیر اسدیدیته پایین‌تری نسبت به قهوه عربیکا هستند. به این معنی که به طور کلی شیرینی کمتری در آن‌ها وجود دارد. روبوستا برای اولین بار در کنگو کشف شد. درختان روبوستا پس از سه سال اولین محصول خود را تولید می‌کنند و تولیدات آن‌ها ۲۰ تا ۳۰ سال بیشتر ادامه پیدا نمی‌کند.

مراقبت از درختان قهوه روبوستا بسیار راحت است. این درختان در مقابل شرایط آب‌وهوایی و آفات گیاهی بسیار مقاوم بوده و به طور متوسط یک سوم ارزان‌تر از قهوه‌های گونه عربیکا هستند. یکی دیگر از شاخص‌های گونه روبوستا، وجود کافئین بیشتر است. دانه‌های روبوستا به طور کلی کوچک‌تر و دایره‌ای‌تر از دانه‌های عربیکا هستند.

آشنایی با گونه‌های مختلف قهوه

گونه لیبریکا

گونه لیبریکا در ارتفاعات کم و در مالزی و آفریقای غربی پرورش یافته و کمتر از یک درصد بازار تجارت را به خود اختصاص داده‌اند. در فنجان غلیظ و تند است اما طرفداران خاص خود را دارد. گونه لیبریکا در فیلیپین به باراکو معروف است. تعدادی از انواع مختلف در ماداگاسکار و جزایر ماسکارین وجود دارد که فاقد کافئین یا مقدار کمی کافئین دارند.

آشنایی با گونه‌های مختلف قهوه

منبع: ایسنا

کشف راز مومیایی‌ فرعون مشهور مصر

محققان موفق شدند برای نخستین‌بار باندپیچی فرعون «آمنهوتپ یکم» مصر باستان را به صورت مجازی باز کنند.

به نقل از گاردین، محققان مصری توانستند به صورت مجازی و با کمک فناوری باندپیچی مومیایی فرعون «آمنهوتپ یکم» را باز کنند و جزئیاتی درباره وضعیت سلامت، چهره و حتی جواهرات او را آشکار کنند.

به گفته «سحر سلیم» که یک رادیولوژیست است، حالا که ویژگی‌های چهره «آمنهوتپ یکم» همچون باریک بودن چانه، بینی کوچک و موهای فر مشخص شده است، متوجه شده‌ایم که او شباهت زیادی به پدرش داشته است. شاید عجیب به نظر برسد که «آمنهوتپ یکم» به عنوان فردی که حدود ۳۵۰۰ سال پیش زندگی کرده است دندان‌های بسیار سالمی دارد.

مومیایی «آمنهوتپ یکم» که یک پادشاه جنگجو بود، تاکنون چیزی شبیه به یک معما در نظر گرفته می‌شد چرا که باندپیچی مومیایی او به رغم سایر مومیایی‌های سلطنتی در سال‌های اخیر باز نشده است. اما حالا اطلاعات بیشتری از مومیایی مشخص شده است.

کشف راز مومیایی‌ فرعون مشهور مصر

«سلیم» استاد دانشگاه رشته رادیولوژی دانشکده پزشکی دانشگاه قاهره یکی از اعضای گروهی است که با موفقیت توانستند بی ‌آن‌که در واقعیت در مومیایی تغییری ایجاد کنند به صورت مجازی و با کمک فناوری تصویر زیر باندپیچی «آمنهوتپ یکم» را باز کنند. این گروه با استفاده از «سی تی اسکن» جزئیاتی درباره ظاهر و جواهرات چشمگیری را که این فرعون همراه با آن‌ها دفن شده بود کشف کردند.

کشف راز مومیایی‌ فرعون مشهور مصر
تصویری از مومیایی «آمنهوتپ یکم» که با کمک سی تی اسکن حاصل شده است

محققان دریافتند «آمنهوتپ یکم» در زمان مرگ ۳۵ ساله بوده است. قد او حدود ۱۵۹ سانتی‌متر بوده و دندان‌های سالمی نیز داشته است. مومیایی او به همراه ۳۰ تعویذ و یک کمربند منحصربفرد طلا با مهره‌های طلا در تابوت قرار داده شده است.

کشف راز مومیایی‌ فرعون مشهور مصر
کمربند طلا که همراه مومیایی «آمنهوتپ یکم» وجود دارد

«آمنهوتپ یکم» دومین پادشاه از دودمان هجدهم بود که پس از مرگ پدرش «اهمسه یکم» به تخت پادشاهی نشست. او به مدت ۲۱ سال در فاصله بین ۱۵۲۵ تا ۱۵۰۴ پیش از میلاد بر مصر حکمرانی کرد.

«آمون خشنود است» معنی نام اوست. به نظر می‌رسد دوران حکمرانی او مسالمت‌آمیز بوده چرا که زمان کافی برای تمرکز بر سازمان‌های اجرایی و ساخت معابد داشته است. این احتمال وجود دارد که او با همراهی مادرش حکمرانی کرده باشد.

مصرشناسان با توجه به نوشته‌های هیروگلیفی به‌جای‌مانده می‌دانند که «آمنهوتپ یکم» در قرن یازدهم پیش از میلاد یعنی در دوران دودمان دوازدهم، توسط کاهنان برای مرمت آسیب‌هایی که توسط سارقان مقبره‌ها به مومیایی این فرعون وارد شده بود، باندپیچی مومیایی «آمنهوتپ اول» را باز کرده بودند.

مقبره اصلی «آمنهوتپ یکم» هیچ‌گاه کشف نشد. او در سال ۱۸۸۱ در یکی از نقاط «اقصر»، مکانی که در دودمان بیست و یکم برای پنهان کردن مومیایی‌های فرعون‌ها و اشراف‌زادگان و حفاظت از آن‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفت کشف شده است.

این مومیایی اکنون در موزه مصری واقع در قاهره نگهداری می‌شود. مومیایی او به دلیل باندپیچی دقیق و بی‌نقص او و همچنین زیبایی ماسک ترحیم او دست‌نخورده باقی مانده است.

منبع: ایسنا