پایان‌کار عمارت اقدسیه در پایتخت

عمارت اقدسیه در منطقه یک امروز میزبان برخی از مسئولان شهری و میراث بود که در نهایت اعلام شد که این بنا در سال ۵۴ ساخته شده است و ارزشی به لحاظ تاریخی ندارد و بر همین اساس بزودی این بنا برای تامین هزینه‌های پروژه‌های عمرانی شهرداری به فروش خواهد رسید.

به گزارش تسنیم؛ صبح امروز جمعی از خبرنگاران از رسانه‌های مختلف به همراه حجت نظری عضو شورای شهر تهران، پرهام جانفشان مدیر کل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران، غلامحسین محمدی رئیس مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران و شادمهری مدیرکل بافت و بناهای تاریخی شهر تهران از عمارت اقدسیه بازدید کردند. این بازدید در پی رسانه‌ای شدن خبر فروش این بنا انجام شده و این در حالیست که برخی این بنا را میراثی و برخی ، این بنا را تنها یک ساختمان قدیمی که در سال ۵۴ ساخته شده است، میدانند.

غلامحسین محمدی رئیس مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران با اشاره به زمان ساخت این بنا اظهار کرد: این عمارت در سال ۵۴ و در مساحتی حدود ۱۲۰۰ متر مربع ساخته شده است ضمن اینکه پروانه پایان کار خود را در سال ۱۳۷۶ گرفته است.

وی با اشاره به قرار گرفتن نام این ملک برای فروش در سازمان املاک شهرداری تهران گفت: با توجه به اینکه این ساختمان میراثی نیست این تصمیم اخذ شده است.

محمدی افزود: تبدیل این خانه به پاتوق در حال حاضر امکان پذیر نیست چرا که منطقه دارای بافت مسکونی است.

وی با اشاره به اینکه در شهر امثال خانه‌های مثل عمارت اقدسیه زیاد است، گفت: شهرداری نمی‌تواند تمامی این خانه‌ها را تملک کند. حتی برخی از هنرمندان پیشکسوت نسبت به خرید برخی از خانه‌های هنرمندان اعتراض دارند و عنوان می‌کنند که چرا روی خانه برخی از هنرمندان اقدام شده است اما روی ملک آنها اقدامی صورت نمی‌گیرد.

محمدی درباره جزئیات عمارت اقدسیه افزود: این ملک برای سال ۵۶ است و در سال ۷۶ این بنا پایان کار اخذ کرده است و دارای ارزش تاریخی نیست و معماری خاصی هم ندارد.

مشاور شهردار تهران ادامه داد: همچنین در این مکان افراد شاخصی هم زندگی نکرده‌اند.

وی همچنین اظهار امیدواری کرد که خریدار جدید این ملک فضای همانند کافه را برای این مجموعه فراهم کند و گفت: ملک در اختیار سازمان املاک قرار دارد و از طریق مزایده واگذار می‌شود و کارشناسان رسمی روی آن قیمت گذاری می‌کنند.

رئیس مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران گفت: این عمارت ۱۲۰۰ متر مربع مساحت دارد که البته هزینه نگهداشت این ملک ماهیانه ۲۵ میلیون تومان است.

به گزارش تسنیم، شادمهری مدیرکل بافت و بناهای تاریخی شهر تهران نیز در این باره گفت: خانه اقدسیه از لحاظ بصری بنای بسیار زیبایی است و گچ بری و آئینه کاری‌های خاصی در آن به کار رفته، اما این ساختمان شاخص‌های لازمی که یک بنا را به بنای ارزشمند و تاریخی تبدیل می‌کند، ندارد.

وی افزود: برای ثبت یک ساختمان به عنوان بنای تاریخی، بنا باید دارای معماری خاصی باشد و در دوره زمانی خاصی ساخته شده باشد؛ در تاریخ دوره زمانی خاص اینگونه است که پس از سلسله زندیه بنا باید ساخته شده باشد تا بتوان آن را بنای تاریخی نامید. خانه اقدسیه پروانه ساخت خود را در سال ۱۳۵۴ و پروانه پایان کار خود را در سال ۱۳۷۶ گرفته است. همچنین شخص خاصی در این محل اقامت نداشته یا در این خانه اتفاق خاصی رخ نداده است که بتوانیم براساس این دو معیار، این بنا را بنایی تاریخی بنامیم.

شادمهری ادامه داد: اگر اسنادی به دست ما برسد که این ادعا را اثبات کند شخص خاصی در اینجا سکونت داشته یا حادثه مهمی رخ داده است، بعد از آن می‌توان درمورد تاریخی نامیدن این خانه تصمیم گرفت. البته افراد زیادی می گویند که شهرداران در اینجا سکونت داشتند اما مشخص نیست که چه کسانی در اینجا اقامت داشتند. تا آنجایی که من اطلاع دارم آقای مرتضی الویری که البته نام او را هم دوستان نقل کرده‌اند و من سندی از حضور الویری در اینجا ندیده‌ام، چندماهی در اینجا اقامت داشتند و پس از آن هیچ یک از شهرداران در اینجا سکونت نداشتند و بعید می‌دانم پیش از آن هم شهرداری در این خانه اقامت داشته باشد.

حجت نظری عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران نیز در این باره گفت: هنوز اطلاعات دقیقی در مورد اینکه این خانه توسط چه معماری ساخته شده، در دسترس نیست و بین کارشناسانی که امروز با ما در این بازدید حضور داشتند در مورد این‌که این ملک واجد شاخص‌های ثبت ملی است یا نه اختلاف‌نظر وجود دارد و برخی‌ها معتقدند که این ملک باید ثبت شود و برخی دیگر می‌گویند که املاک مهم‌تر از این ملک در تهران وجود دارد اما من از خانه‌های زیادی بازدید کرده‌ام و می‌توانم بگویم که این خانه از لحاظ آئینه‌کاری و گچ‌بری‌ها بسیار خاص است و به غیر از کاخ‌های سلطنتی، کمتر خانه‌ای را می‌توان در این شهر پیدا کرد که چنین آئینه‌کاری‌های داشته باشد و قابل مقایسه با کاخ‌های سلطنتی است.

عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران با بیان این‌که این ملک جذابیت لازم برای تبدیل شدن به مقصد گردشگری تهران را دارد و شاید به جای فروش این ملک بهتر است شهرداری تهران با تدوین برنامه‌هایی، این ملک را حفظ کند، گفت: این ملک به لحاظ نوع و حجم آئینه‌کاری منحصربه فرد است به گونه‌ای که بسیار شبیه موزه تیمورتاش است و لازم است که این ملک حفظ شود.

منبع:تابناک

باغ موزه قصر تهران

مجموعه قصر که پیش از این ۲۴ هکتار بود،‌ مجموعه‌ زیبایی را تشکیل می‌داد که در راس آن کاخ فتحعلی شاه قاجار خودنمایی می‌کرد، اما زمانی که ناصرالدین‌شاه روی کار آمد از این مجموعه خوشش نیامد و بیشتر ترجیح می‌داد در کاخ گلستان روزگار بگذراند.

قصر

این رضاخان بود که تصمیم گرفت در تهران زندانی رسمی داشته باشد. به‌ همین دلیل نیکولا مارکوف معمار مشهور روسی را به ایران آورد تا طراحی زندان قصر را انجام دهد.

قصر

زندان مارکوف دارای ۱۹۲ اتاق و گنجایش ۷۰۰ زندانی بود که ۹۶ اتاق آن پنج نفری و بقیه انفرادی بودند. مریضخانه‌ای هم مشتمل بر شش اتاق شش تخته و ۱۶ اتاق یک تخته به‌ همراه باغ و حمام ساخته شده بود.

یازدهم آذرماه سال ۱۳۰۸ زندان قصر شکل گرفت. اولین قربانی نیز خود سازنده بود(!) تیمسار درگاهی، رئیس وقت شهربانی که به جرم دعوت رضاخان به یکی از ۱۹۲ سلول عمومی و انفرادی در جریان افتتاح زندان به حبس محکوم شد.

قصر پس از آن نیز پذیرای نامدارانی شد که عبدالحسین تیمورتاش، نصرت‌الدوله و سردار اسعد بختیاری از آن جمله بودند.

بزرگ‌علوی سرگذشت سال‌های حبس خود و دیگر زندانیان مشهور را در کتاب «۵۳ نفر» در زندان قصر نوشت.

پس از شهریور ۲۰ و استعفای رضاخان و تبعید به جزیره موریس کارکردهای قصر نیز نمایان‌تر شد.

شکل دایره زندان تنها به این منظور به این فرم طراحی شده که هر سه طبقه آن در اثر وجود این فضای خالی و بالکن‌هایی که با حفاظ‌های نرده‌ای پوشیده شدند، در تابستان به شدت گرم باشد و در زمستان سرد؛ سرمایی که تا مغز استخوان زندانیان نفوذ می‌کرده است.

زندان قصر از بدو تأسیس تا سال ۱۳۵۷ (پیروزی انقلاب اسلامی) در طول نیم قرن، آیینه‌ای است در انعکاس تجدد در دوران پهلوی. از یک سو زندانیان عادی در این زندان از حقوق مدنی و تعریف شده‌ای برخوردار شدند و از سوی دیگر در طول نیم قرن زندان قصر به مشهورترین زندان سیاسی کشور تبدیل شد.

زندان قصر در سالهای اخیر توسط شهرداری تهران به باغ موزه‌ای پند آموز تبدیل شده است که بازدیدکنندگان می‌توانند همه روزه از قسمت‌های مختلف آن دیدن کنند.

همچنین حضار می‌توانند ازمحل‌های نگهداری زندانیان سیاسی که حتی دیوارهایش همگی با مهر سکوت عمق فاجعه را به تصویر کشیده و بیننده را تحت تاثیر قرار می‌دهد، دیدن نمایند.

“باغ ایرانی” یکی از بخش های این مجموعه است که با بهره‌گیری از تنوع گیاهی یک فضای شهری دلنشین و یک موزه روباز محسوب ایجاد شده است.

یکی از بخش های اصلی، “موزه تاریخ انقلاب اسلامی ایران” است. این موزه تصویری است از مبارزات مردم در دوران ستمشاهی و بخش دیگر “موزه زندان” است که بازسازی عینی فضای زندان از اتفاقاتی است که در دوره رژیم ستم شاهی افتاد و هم محلی برای تصویر برداری مجموعه های سینمایی.

از دیگر بخش های این باغ موزه می‌توان به مسجد، زورخانه قصر، باغ های ایرانی، کتابخانه مرکز تحقیقات، گالری های مختلف، فضاهای نمایشگاهی و فرهنگی چایخانه و سفره خانه سنتی، مراکز عرصه محصولات فرهنگی، بازارچه محصولات هنری و صنایع دستی اشاره کرد.

همچنین شهروندان می‌توانند در محدوده زندان، از فضای سبز و بوستان و مجموعه‌های فرهنگی ورزشی موزه بازدید کنند.

از زندان قصر بخش‌هایی باقی مانده تا خاطرات این محل تاریخی به فراموشی سپرده نشود؛ از جمله این فضاها می‌توان به زندان مارکف و سیاسی و ساختمان روبروی درب اصلی همراه با برج نگهبانی و نورگیر اشاره کرد.

قصر

همچنین ساختمان بند جوانان نیز حفظ شده است. برج دیده‌بانی و منبع آب در شمال شرقی زندان، ساختمان واحد برق در شمال غربی و ساختمان مدرسه اندرزگاه ۱۲ یا بند کارگری نیز حفظ شده است.

زندان مارکوف با مساحتی بالغ بر ۸۸۰۰ متر مربع از فضاهای متنوعی همچون مرکز اسناد، تصاویر و اشیاء تاریخی، نمایشگاه، گالری موسمی، کافه گالری و سالن اجتماعات چند منظوره تشکیل شده است.

مسجد،کتابفروشی دائمی (با مضامین تاریخ انقلاب و مبارزات سیاسی و کتب مرتبط با زندان) و زورخانه از دیگر قسمتهای این مجموعه محسوب می‌شوند.

گالری تصاویر و اسناد مربوط به مرمت و بازسازی موزه به عنوان یکی از دستاوردهای شهرداری تهران برای استفاده محققان، استادان، دانشجویان و پژوهشگران قابل استفاده است و ساختمان زندان سیاسی با مساحتی در حدود ۵ هزار متر مربع دارای فضاهای گوناگون و متنوعی است که روایتگر تاریخ انقلاب و مبارزان انقلاب اسلامی است که این ساختمان نیز شامل محل زندان‌ها، کتاب‌خانه، مرکز مطالعات و موزه است.

همچنین حسینیه، رستوران و کافی شاپ نیز دیگر قسمت‌های این مجموعه را تشکیل می‌دهد و سه حیاط موجود در زندان قابلیت پخش فیلم و نماهنگ و ویدئوهای مفهومی دارند.

منبع:همشهری

ازمیغان ،زیباترین روستای خراسان جنوبی

شهرستان طبس یکی از زیباترین شهرستان‌های استان خراسان جنوبی است که تنوع جاذبه‌های گردشگری آن بسیار قابل توجه است؛ از بافت تاریخی روستاهای این شهرستان تا کویر و تنگه و کوهستان! روستای ازمیغان شهرستان طبس در این میان نمونه‌ای کم‌نظیر است. جایی که شالیزارهای برنج و نخل‌های خرمای کویر به هم می‌رسند.

مردم روستای ازمیغان انواع مختلفی از محصولات کشاورزی را در روستای خود کشت می‌کنند. از محصولات جالیزی و مرکبات گرفته تا خرما و برنج. ترکیب شالیزار و برنج در این روستا بسیار قابل توجه است و در کمتر منطقه‌ای می‌توان مشابه آن را دید. رودخانه‌ای دائمی نیز در روستای ازمیغان جاری است که تاثیر زیادی در تنوع محصولات کشاورزی این روستا داشته است.

بافت روستای ازمیغان مشابه دیگر روستاهای کویر است و بیشتر خانه‌ها با خشت، گل، خاک و چوب ساخته شده‌اند.

مزار سید محمد بن جعفر طیار در روستای ازمیغان جای گرفته و از دیگر جاذبه‌های گردشگری این روستاست. این بنای مذهبی بر فراز کوه قرار گرفته است و از این مکان می‌توان نمای زیبایی از روستای ازمیغان را نظاره کرد. آرامگاه سید محمد بن جعفر طیار در طول تاریخ بارها از بین رفته و بازسازی شده است. آخرین بار و بر اثر زلزله‌ی مهیبی که در سال ۱۳۵۷ طبس را لرزاند، این بنا تخریب و سپس بازسازی شد.

البته قدمت اصلی آرامگاه محمد بن جعفر طیار به دوران صدر اسلام بازمی‌گردد. بر اساس برخی منابع تاریخ مرگ محمد جعفر طیار حدودا در زمان فتح خراسان به دست مسلمانان بوده است. به این ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که قدمت اصلی آرامگاه به سال ۲۹ یا ۳۰ هجری قمری بازمی‌گردد.

تخت عروس یکی دیگر از جاذبه‌های گردشگری روستای ازمیغان است. دلیل نام‌گذاری این منطقه طبیعی سنگ سفید بزرگی است که در کف دره‌ای قرار گرفته است. دره‌‌ای که رودخانه نیز از میان آن عبور می‌کند.

دو خط‌نوشته شبیه به عربی نیز در این روستا وجود دارد که برخی احتمال می‌دهند که از زمان محمد بن جعفر طیار به یادگار مانده باشند.
در نزدیکی ازمیغان یکی از زیباترین دره‌های شرق ایران واقع شده است. دره‌ای با نام کال جنی که حاصل فرسایش سالیان سال است. برای پیمایش دره حتما نیاز به راهنمای محلی دارید و در غیر اینصورت می‌توانید دره را از بالا تماشا کنید.
ازمیغان در هر فصلی زیباست. طبیعت روستا در فصل بهار دیدنی است و از سوی دیگر در تابستان شالیزارها به بهترین حالت خود می‌رسند. در فصل‌های پاییز و زمستان نیز آب و هوایی نسبتا معتدل در این منطقه حکم‌فرماست.

روستای ازمیغان در فاصله ۴۰ کیلومتری از شهر طبس واقع شده است.

منبع:ویزیت ایران

پایتخت‌ و برگ سبز اروپا

دو سوم از جمعیت اروپا ساکن شهرها هستند که سلامت و رفاه آن‌ها به نحوه مدیریت مقامات شهری در مواجهه با چالش‌های زیست‌محیطی بستگی دارد.

این چالش‌ها که ناشی از زندگی در مناطق شهری هستند با تعهدات مدیریتی، تصمیمات اجرایی و نوآوری قابل حل هستند. به همین جهت اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۰ و در راستای کمک به حل مشکلات ناشی از این چالش‌ها با تعیین “پایتخت سبز اروپا” و “برگ سبز اروپا” تصمیم به ایجاد انگیزه برای بهتر شدن شرایط شهرهای خود کرده است؛ تا کنون ۹ شهر موفق شده‌اند با کسب عنوان پایتخت سبز علاوه بر فائق آمدن بر مشکلات شهری و ایجاد شهرهای دوستدار محیط زیست گام‌هایی مؤثری در جهت آینده‌ای شادتر، ایجاد فضاهای شهری سازگار و مکان‌های لذت‌بخش برای گردشگری، زندگی و کار بردارند. این شهرها همچنین به عنوان الگو برای دیگر شهرها و الهام بخشیدن به سایر مناطق نقشی مهم در مقابله به چالش‌ها بر عهده دارند.

blank

تعیین پایتخت سبز اروپا و برگ سبز اروپایی

هدف از جایزه پایتخت سبز اروپا تشخیص پیشرفت‌هایی است که شهرهای کوچک اروپایی در راستای ارائه راه‌حل‌های نوآورانه‌ به آن دست یافته اند؛ این جایزه به شهری تعلق می‌گیرد که در زمینه زندگی سازگار با محیط زیست از نوآوری بهره بیشتری برده باشد. برندگان این جایزه با توسعه‌ پایدار شهری و اهمیت دادن به خواسته‌های شهروندان و ساکنان خود، در ارائه راه‌حل‌های ابتکاری برای جذب سرمایه پیشگام هستند.

شاخص‌های مدنظر در تعیین این پایتخت عبارتند از حمل و نقل محلی، مناطق سبز شهری، کیفیت هوا، طبیعت و تنوع زیستی، تولید و مدیریت ضایعات، مدیریت آب، تصفیه فاضلاب، محیط زیست نوآور، اشتغال پایدار، عملکرد انرژی و مدیریت زیست محیطی یکپارچه که تغییرات و تعدیل تغییرات اقلیمی را مدنظر قرار خواهند داد.

blank

برنامه‌های برگ سبز نیز بر اساس شش زمینه موضوعی از جمله تغییرات اقلیمی و عملکرد انرژی، تحرک، تنوع زیستی و نحوه استفاده از زمین، کیفیت هوا و محیط صوتی، مدیریت زباله و اقتصاد مدور و در نهایت مدیریت آب و فاضلاب ارزیابی می‌شود.

هیئت داوران تمامی شهرهای اروپایی را برای هر دو جایزه ارزیابی فنی کردند؛ این هیئت شامل نمایندگان کمیته اروپا، پارلمان اروپا، کمیته مناطق، آژانس محیط زیست اروپا، ICLEI – دولت‌های محلی در راستای برقراری سازگاری، دفتر میثاق شهرداران و دفتر محیط زیست اروپا هستند که تعهدات خود مبنی بر بهبود مداوم محیط زیست، میزان تلاش برای تحقق اهداف آینده، فعالیت‌های ارتباطی با در نظر گرفتن منافع شهروندان، عملکردهای لازم شهر برای ایفای نقش الگو و ارتقای سطح بهترین عملکردهای مورد نیاز در شهرها را مورد ارزیابی قرار می‌دهند. این هیئت پس از بررسی‌های بسیار کاندیداهای اعلام شده ، شهر هلندی “نایمخن” را به عنوان پایتخت سبز و شهر ایرلندی “گالوی” را به عنوان برگ سبز اروپا در سال ۲۰۱۸ تعیین کرده‌اند.

منبع:ایمنا

مجموعه کاخ موزه سعدآباد

در پهنه پر طراوت کوهپایه های توچال و دره سرسبز دربند, بخش دل انگیزی از شمال شهر تهران شکل می گیرد که مجموعه سعدآباد با یک میلیون و صد هزارمترمربع وسعت دراین گستره غنوده است.

سعدآباد که از شمال با کوههای البرز, از مشرق با گلابدره, از مغرب با ولنجک و از جنوب با تجریش همسایگی دارد, در زمان قاجار, محل استقرار و سکونت تابستانی شاهان این سلسله بوده است.

پس از کودتای ۱۲۹۹, در وسعتی تازه و الحاق باغ های مختلف, به اقامتگاه تابستانی رضاخان اختصاص یافت, کاخ و کوشک هایی به مناسبت و ضرورت های گوناگون در جای جای این پهنه ی برتافته از درختان کهن و سپیدار و سرو, به فاصله ای از بازمانده بناهای قاجار سر برآورده که طی سالیان به چهارده کاخ کوچک و بزرگ, هرکدام به سبک و شیوه ای در معماری رسیده است.

حاج آقا رضا رفیع در خاطرات خود می نویسد:” من سعدآباد را از ابوالفتح سردار اعظم- پسر بانو عظمی خواهر ظلل السلطان به مبلغ چهارصد هزارتومان با مهر حاج آقا نورا… و کلباسی برای رضاخان سردار سپه خریداری کردم.

سعدآباد که من آن موقع خریداری کردم به این بزرگی نبود و وسعت آن هشت هزار متر کنار رودخانه با عمارت حالیه ملکه مادر بود. البته بعد از خریداری سعدآباد از سردار اعظم, تپه علی خان والی را از پدر سرتیپ والی به مبلغ هفت هزار تومان خریداری نمودم و این تپه همان تپه ای است که کاخ شهوند را رضا خان بر روی آن بنا کرد و مادر شاهپور عبدالرضا(عصمت دولتشاهی)در آن کاخ می نشست.

از باغ هایی که اراضی آنها داخل اراضی سعدآباد شد,باغ آقامحمد جواد گنجه ای است که جزء جعفرآباد بود, از باغ امام جمعه هم مقدار زیادی داخل باغ سعدآباد شد و خانه های جنوبی سعدآباد که مربوط به دوره قاجار بود از نصیرالدوله خریداری گردید و در زمان پهلوی اول به عنوان سربازخانه سعدآباد مورد استفاده قرار می گرفت.سپس باغ های دیگری در اطراف سعدآباد از جمله باغ های سالار جنگ, سپهبد امان ا… میرزا, مستوفی الممالک,شکرا… قوام الدوله, همدم السلطنه خواهر مستوفی و محمود بدر خریداری و جزو سعدآباد گردید. رضا خان درآن زمان در میان درختان چنار سعدآباد چادری می زد و گاهی هم زیر آن پذیرایی می کرد.

در زمان پهلوی اول, سراسر باغ سعدآباد از رودخانهء دربند مشروب می شد و چون آب این رودخانه برای آبیاری سعدآباد کافی نبود از دوازده رشته قنات های قدیمی و جدیدالاحداث استفاده گردید.

قناتهای باغ سعدآباد
۱-  هراش آب
۲ – قنات قوام الدوله

۳- قنات کاخ سنگی
۴- قـــــات جعــــفرآبـــاد
۵-  قـــنات آب نـما
۶- قنات کاخ سفید
۷و۸ – قنات های دفتر مخصوص
۹- قنات جوادیه
۱۰- قنات گلخانه
۱۱- قنات کاخ شمس
۱۲- قنات خوابگاه

درهای باغ سعدآباد
۱- درب نظامیه که رضاخان بیشتر از این در وارد سعدآباد می شد.
۲-  درب زعفرانیه
۳- درب خیابان دربند که محمدرضا پهلوی بیشتر از این در وارد کاخ می شد.
۴- درب میدان دربند
۵و۶- دو درب در جعفرآباد
۷- درب رودخانه
۸- درب کاخ سفید

کاخ های سعدآباد
هجده کاخ کوچک و بزرگ از دوره های قاجار  و پهلوی در سعدآباد وجود دارند:

۱- کاخ احمدشاهی (در حال مرمت)

۲- کاخ شهوند (کاخ موزه سبز فعلی، محل اقامت تابستانی پهلوی اول)

۳-  کاخ سفید (کاخ موزه ملت، محل اقامت تابستانی پهلوی دوم)

۴- کاخ اختصاصی (موزه تاریخ طبیعی سابق در حال حاضر در اختیـار نهاد ریاســت جمهوری)

۵- کاخ اسود (سیاه) موزه هنرهای زیبا فعلی

۶- کاخ شمس (موزه پوشاک سلطنتی)

۷- کاخ اشرف (موزه ظروف سلطنتی)

۸-  کاخ غلامرضا (موزه سلاح های دربار)

۹- کاخ ملکه مادر (در اختیـار نهاد ریاســت جمهوری)

۱۰- کاخ احمدرضا  (در اختیـار نهاد ریاســت جمهوری)

۱۱-  ساختمان عبدالرضا (امور اداری سعدآباد)

۱۲- کاخ بهمن پهلوی پسر غلامرضا (دفتر مدیریت)

۱۳- کاخ شهرام پسر اشرف (موزه نظامی)

۱۴- کاخ فریده دیبا (در اختیـار نهاد ریاســت جمهوری)

۱۵- کاخ قدیم ولیعهد رضا پهلوی (موزه بهزاد)

۱۶- کاخ جدید ولیعهد رضا پهلوی (موزه دفینه سابق و در حال حاضر در اختیار نهاد ریاست جمهوری)

۱۷- کاخ فرحناز و علیرضا فرزندان محمدرضا شاه( موزه خط و کتابت میرعماد)

۱۸- کاخ لیلا

علاوه بر کاخ های مذکور و چندین ساختمان قدیمی دیگر , تاسیسات و امکانات دیگری همچون : سالن های مرغداری و گاوداری , موزستان و گلخانه های گوناگون , استخرهای مختلف, چشمه سارها , زمین های تنیس و سالن بولینگ , سینما و آمفی تئاتر روباز در این مجموعه ۱۱۰ هکتاری وجود دارند.

موزه های آلبوم های سلطنتی و اسناد در ساختمان گارد شاهنشاهی، موزه آشپزخانه سلطنتی در ساختمان آشپزخانه موزه ملت، موزه برادران امیدوار، موزه آب، موزه فرشچیان،  موزه اتومبیل های سلطنتی نیز از دیگر موزه های سعدآباد هستند که در سال های اخیر به این مجموعه افزوده شده اند.

منبع:وبسایت کاخ موزه سعدآباد

روستای کندلوس استان مازندران

استان مازندران جاذبه‌های گردشگری جذاب فراوانی دارد که در همه‌ی فصول سال، گردشگران زیادی را به‌سوی خود جذب می‌کند. یکی از این دیدنی‌ها، روستای کندلوس است که در فاصله‌ی حدودا ۴-۵ ساعتی قرار دارد.

برای رسیدن به کندلوس باید جاده چالوس را در پیش گرفته و با عبور از مرزن‌آباد، بعد از دوراهی دوآب به جاده‌ی کجور وارد شوید. از این‌جا به‌بعد تابلوی راهنما برای کندلوس وجود دارد. هم‌چنین از مرزن‌آباد تا روستای تاریخی کندلوس یک ساعت فاصله است.

این روستا امکانات گردشگری مناسبی دارد، مانند مهمانسرا، سرویس بهداشتی عمومی و رستوران. از فروشگاه صنایع دستی نیز می‌توانید سوغات بخرید.

این روستای ییلاقی، سابقه سکونتی دیرینی دارد و از روستاهای خاص ایران است که موزه دارد. این‌جا در دامنه‌ی کوه‌های البرز قرار گرفته است و به دره‌ زانوس می‌رسد. بنابراین، طبیعت اطرافش بسیار تماشایی‌ست.

یکی از ویژگی‌های بارز کندلوس امنیت کامل و پاکیزگی بسیار آن است. اما پیش از هر چیز معماری جذاب روستا توجه شما را به خود جلب خواهد کرد.

سقف‌های شیروانی چوبی و پنجره‌های کوچک خانه‌ها بی‌شباهت به کارتون‌های دوران کودکی نیست. دیوارها از کاهگل ساخته شده یا حداقل نمای کاهگلی دارند و کوچه‌های باریک آن سنگفرش شده است. روستا آن‌قدر جذاب است و دیدنی دارد که ساعت‌ها بتوانید در آن گردش کنید و به گوشه و کنار آن سر بزنید، بی آن‌که خسته شوید.

در این گشت و گذار، بازدید از موزه مردم‌شناسی کندلوس را از دست ندهید چرا که این موزه، اولین موزه روستایی‌ست که در ساختمانی بزرگ و دوطبقه برپا شده است.

در موزه مردم‌شناسی کندلوس از پوشاک و ابزار فلزی و چوبی تا مجسمه و نقاشی به‌نمایش گذاشته شده است. بعضی از این وسایل عمری به‌اندازه‌ی هزاره دوم پیش از میلاد مسیح دارند و به خوبی فرهنگ مردم مازندران را به‌نمایش می‌گذارند.

هم‌چنین از سال ۱۳۶۵ موزه‌ گیاهان دارویی در این روستا کارش را آغاز کرده است. این‌جا حدود ۲۵۰ گونه گیاهی کاشته شده است که از آن‌ها اسانس،‌ روغن گیاهی و گیاهان دارویی به‌دست می‌آید. بخشی از این محصولات به کشورهای دیگر صادر می‌شود.

در خاطرات ناصرالدین شاه قاجار آمده که کمال‌الملک، نقاش پرآوازه، در سفر مازندران همراه او بوده است. هنگامی که از روستای کندلوس عبور می‌کنند، کمال‌الملک منظره‌های ارزشمندی از این منطقه روی بوم می‌آورد که اکنون می‌توانیم در کاخ صاحبقرانیه واقع در مجموعه کاخ نیاوران تهران، تابلوی آن را ببینیم.

منبع:ویزیت ایران

آشنایی با موزه میرعماد

موزه خط و کتابت میرعماد در یکی از بناهای قدیمی مجموعه فرهنگی و تاریخی سعد آباد قرار دارد. بنای موزه احتمالا متعلق به اواخر قرن ۱۳ و اوایل قرن ۱۴ قمری است

به دلیل شباهت این بنا با بناهای متعلق به اواخر دوره قاجار شیوه معماری آن شبیه به معماری دوره انتقال است که در اواخر قاجار و اوایل پهلوی اول شکل گرفت.

ساختمان موزه میرعماد در گذشته محل زندگی دو تن از فرزندان پهلوی دوم (فرحناز و علیرضا) بود.

این بنا در کنار ساختمان لیلا (موزه آبکار) و کاخ ولیعهد (موزه بهزاد) قرار دارد و شامل دو طبقه است. طبقه اول با زیر بنایی برابر ۱۹۶ مترمربع و متراژ اعیانی ۳۱۰ مترمربع روی سکویی به ارتفاع ۵/۱ متر احداث شده است.

در مورد تاریخ دقیق ساخت بنا، مدارکی در دست نیست اما تاریخ آن به اوایل دوره پهلوی اول می‌رسد. این بنا بعد از اقامت رضا پهلوی برای مدتی متروک باقی ماند و بعدها تبدیل به دفتر مخصوص شد.

بعد از پیروزی انقلاب، اموال کاخ فرحناز هم به جای دیگر منتقل شد و در سال ۱۳۵۷ محل استقرار و مطالعه اشیای چرمین بود (موزه چرم). پس از مدت زمانی بنا بصورت بدون استفاده باقی ماند تا در سال ۱۳۷۱-۷۲ طرح ساماندهی مجموعه آغاز شد.

ساختمان موزه دارای دو طبقه است و با تلفیقی از معماری سنتی ایران و اروپا ساخته شده است که پس از انقلاب تا مدتها بدون استفاده بود تا زمانی که سیاست‌های سازمان میراث فرهنگی این بنا را محلی برای نمایش آثار خطی مناسب تشخیص دادند و در نتیجه با تفکیک بخش‌های مختلف آن تغییراتی در کل ساختمان به وجود آمد و مرمت آن آغاز شد.

معمار داخلی بنا، خانم مهندس فیروزه اطهاری و طراحی خارجی بنا توسط مهندس هومن صدر صورت گرفت. با حذف دیوارهای اضافی و تبدیل بنا به یک فضای مناسب موزه‌ای، ساختمان تبدیل به موزه خط و کتابت شد و در سال ۱۳۷۶ این موزه با نام بزرگترین استاد خوشنویسی قرن ۱۱ قمری میرعماد الحسنی سیفی قزوینی افتتاح شد.

بنای این موزه بیشتر به عنوان یک ساختمان مسکونی و یا کوشک است و از چهار طرف باز می‌باشد. بنا بصورت آجر و ملات و بدون استفاده از سازه احداث شده است.

نمای خارجی بنا با آجر تزئین شده و اشکال هندسی منظم دارد. فرم‌های تزئینی آجرها شمسه – چلیپا می‌باشد و بام آن بصورت شیروانی از نوع کلاه فرنگی است.

بخش‌های مختلف موزه میرعماد:

خطوط قبل از اسلام
خطوط اسلامی
خطوط تفننی
اشیای کاربردی
نسخ خطی

نگارکَند تنگ قَندیل

کارشناسان نگارکَند نامدار به «تَنگ قَندیل» را دُردانه سنگ‌نگاره‌های ساسانی کشور می دانند که یکی از زیباترین پیکره تراشی‌های عاشقانه تاریخ ایران را به تصویر کشیده است.
پژوهش گران و کارشناسان یکی از ارزشمندترین یادمان‌های تاریخی به جا مانده از روزگار باستان را سنگ‌نگاره‌ها می‌دانند. یادگارهایی که رویدادهای (حوادث) گوناگون تاریخی همچون پیروزی، دلاوری، تاج سِتانی، نبرد و رزم را به نمایش گذاشته است.
دراین میان، سنگ‌نگاره بسیار زیبایی از شاهنشاه ساسانی در شهر کازرون و روستا تنگ قَندیل به جا مانده که بیانگر عشق و وفاداری و مهرورزی است و با دیگر نگارکَندهای (نقش برجسته‌ها) ساسانی ایران، ناهَمسانی (تفاوت) دارد.

از شهر کازرون به سوی شهر نورآباد که رهسپار شوید در بخش چنارشاهیجان (قائمیه امروزی) و در شمال روستا تنگ قَندیل در درون تنگه‌ای پهن و زیبا با نگارکَندی روبه‌رو خواهید شد که به سنگ‌نگاره «تنگ قَندیل» نامدار شده است. یادمانی که کارشناسان و باستان شناسان از آن با نام یکی از برجسته ترین و ارزشمندترین یادگارهای ساسانی یاد می کنند. سنگ‌نگاره‌ای بی‌مانند (منحصربه‌فرد) و یگانه که یکی از زیباترین صحنه‌های تاریخی ایران را به نمایش گذاشته است و از دیدگاه بررسی و پژوهش‌های تاریخی، آیینی و جایگاه اجتماعی دوره ساسانی دارای ارزش بسیار فراوانی است.

در این نگارکَند (نقش برجسته) با صحنه‌ای عاشقانه روبه‌رو هستیم که راز و رمزهای نهفته ای را در دل خود پنهان دارد.

در سنگ‌نگاره تنگ قندیل، ما بیننده یکی از زیباترین چهره‌های بانوان ساسانی هستیم. و همین جُستار، ارزش آن را دوچندان کرده است. همچنین این نگارکند وارون (خلاف) دیگر سنگ نگاره های ساسانی که بر روی صخره پیوسته به کوه تراشیده شده‌اند، بر روی یک تکه سنگ بزرگ جداگانه (منفرد) در دامنۀ بستر یک رودخانۀ فصلی تراشیده شده است. از همین روی، کارشناسان سنگ نگارۀ نامدار به «تنگ قَندیل» را دُردانۀ نگارکَندهای ساسانی ایران می دانند.

سنگ‌نگاره تنگ قَندیل

سنگ‌نگاره نامدار به «تنگ قَندیل» بر روی سنگی به پهنا ۸ متر در ۵ و نیم متر تراشیده شده و اندازه خود نگارکَند دو متر و ۸۰ سانتی متر در دو متر و ۱۰ سانتی متر است. در این نگاره (تصویر) دو مرد و یک زن به گونه ایستاده تراشیده شده‌اند. فرد میانی یا همان شاهنشاه بر روی یک پای خود تکیه داده و دست چپ خود را بر روی شمشیر گذاشته و در حال گرفتن گل از بانویی است. پوشاک وی به گونه بالاتنه چَسبان با یک شنل آویزان و شلوار گشاد چین دار است. در روبه‌روی او و سمت چپ، زنی ایستاده و بر روی پای چپ خود تکیه داده و با دست راست خود به پادشاه گلی را پیشکش می‌کند.

پوشاک وی به گونه جامه جلو باز بلندی (قبا) است که تا روی زمین دنباله یافته است. در پشت سر پادشاه و سمت راست فردی حلقه قدرت را در دست راست خود گرفته و دست چپ خود را بر روی شمشیر قرار داده است. پا این فرد و پایین شمشیر پادشاه بسیار آسیب دیده است.

بازشناسی نگارکَند تنگ قندیل

درباه بازشناسی و هویت افراد در سنگ نگارۀ تنگ قَندیل، دیدگاه های گوناگونی وجود دارد. علی اکبرسرفراز، باستان شناس که برای نخستین بار به شناسایی (معرفی) این نگارکَند درگذشته پرداخته است، پادشاه را شاپوریکم  و شهبانو را آذرآناهیتا دانسته است. ولی دربارۀ فرد پشت سر پادشاه، دیدگاهی را به میان نیاورده و تنها آن را جانشین (ولیعهد) پادشاه دانسته است. با این همه، دیدگاه وی دست کم درباره پادشاه رد شده است و پژوهش‌های نوین آگاهی‌های بهتری را به ما می دهد.

علی‌رضا جعفری‌زند، باستان شناس با گرایش دوران تاریخی و بانو نگین میری، باستان شناس با گرایش دوره ساسانی، باور دارند که پادشاه در سنگ نگارۀ تنگ قندیل، بهرام دوم است که گل را از شهبانوی خود دریافت می‌کند.

بانو میری که بر روی دوره‌ها و زندگی اجتماعی ساسانیان پژوهش کرده است، پیش‌تر گفته بود:  نگاره پادشاه، چهره بهرام دوم را نشان می‌دهد. زیرا تاج بهرام که نشان «ایزد بهرام» است بال مانند و میان دایره جا دارد که بر روی سکه‌ها نیز، همین چهره آشکار است. بهرام دوم، نخستین پادشاهی است که در سکه‌ها به همراه شهبانو و همسر خود دیده شده است. نگاره زن نیز، شاپوردُختک، همسر پادشاه است که گلی را به زیبایی به پادشاه پیشکش می‌کند. پشت سر پادشاه هم، بهرام سوم که جانشین شاهنشاه بوده، تراشیده شده است.

دراین نگارکَند ما با یک صحنه مهرورزانه و عاشقانه رو‌به‌رو هستیم که در واقع، نگاره‌ای (تصویری) از ازدواج را به نمایش گذاشته است و همین جُستار، آن نگاره را به یکی از بی همتاترین و زیباترین سنگ نگاره های ساسانی تبدیل کرده و چهره یک بانو را سراسر ناهَمسان و ویژه نشان می دهد.

اما علی هُژبری، باستان شناس با گرایش دوره ساسانی، دیدگاه دیگری دارد و پیش تر به تارنمای فرهنگی مهرگان گفته است:  پادشاه با نگرش به سنگ نگارۀ «بَرم دِلک» شیراز، نرسی است و نگارۀ زن نیز، آذرآناهید مادر پادشاه است که گلی را از دست او می گیرد.

این دانشجو دکترا باستان شناسی درباره فرد پشت سر پادشاه نیز با دودلی (شک) افزوده است: در دست راست این فرد حلقه قدرت وجود دارد که این شیوه و فُرم در نگارکَندهای ساسانی ریخت اهورامزدا را نشان می دهد. ولی به همراه این فرد شمشیر است و پشت سر پادشاه جا گرفته است. این جستار ما را با دشواری شناخت وی روبه‌رو می‌کند. زیرا اهورامزدا باید در برابر پادشاه باشد و بدون شمشیر. همچنین به باور من، نمی‌توان آن را جانشین پادشاه دانست. به دید من شاید این فرد یک شخصیت دینی باشد، ولی با استواری و روشنی نمی توان دربارۀ آن چیزی گفت.

همچنین نگارنده که سال‌ها با بازدیدهای میدانی فراوان، سنگ‌نگاره‌های ساسانی کشور را دیده و بررسی کرده است و در یک دهه گذشته، بارها سنگ‌نگاره تنگ قندیل را از نزدیک دیده است، پادشاه را بهرام دوم به همراه همسر خویش می داند و فرد پشت سر پادشاه را به گمان فراوان جانشین شاهنشاه و بهرام سوم می شناسد و همان دیدگاه سنتی را دنبال می‌کند.

چالش‌های سنگ‌نگاره تنگ قندیل

سنگ‌نگاره بی‌همتا ساسانی تنگ قَندیل با همه ارزش فراوانی که دارد با دشواری های ریز و درشتی دست و پنجه نرم می‌کند. یکی از چالش‌های یادگار ساسانیان، دور از دسترس بودن مرکز یگان حفاظت وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهر کازرون است. نبود تعیین حریم و عَرصه سنگ‌نگاره تنگ قندیل، بی‌گمان از دشواری‌های بزرگ آن است. زیرا نداشتن حریم مصوب یادمان‌های باستانی جا گرفته در روستاها و آبادی‌ها، بهانه ای خواهد شد برای دست‌اَندازی برخی از نهادها و اُرگان‌های دولتی.

در تازه‌ترین بازدید میدانی نگارنده، در حریم درجه یک و در فاصله ای ۲۰۰ – ۳۰۰ متری در بالا تنگه‌ای که سنگ‌نگاره ساسانی در آن جا گرفته است، اداره آبفا، گودال پهنی را پدیدار آورده و در حال انجام کار است و در کنار آن نیز، اتاقکی (کانکس) برپا کرده است!

نگارنده بر پایه خویشکاری (وظیفه) ملی – میهنی و مسئولیت اجتماعی خویش با رفت و آمد به وزارت میراث فرهنگی استان و نشان دادن نگاره‌های موجود به کارشناسان بخش‌های گوناگون و همچنین رفتن به بخش یگان حفاظت وزارت میراث فرهنگی، موارد موجود را آگاهی‌رسانی کرده است. در همین زمینه، فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی کازرون با پیگیری موضوع و تائید دست‌اندازی‌ها، موارد را چنین بیان می‌کند:  اداره آبفا به اَنگیزۀ ساخت آب انبار در حریم درجه یک یادمان ملی، آغاز به خاک ریزی و گودال کوچک و پهنی کرده و در کنار آن نیز، اتاقکی (کانکس) برپا کرده است.

ما با باشَندگی (حضور) کارشناس فنی میراث فرهنگی و بررسی موضوع، از دنباله کار سازمان آبفا پیشگیری خواهیم کرد تا با درخواست آگاهی (استعلام) از وزارت میراث فرهنگی و فراهم سازی طرحی که مورد پسند و پذیرش ما باشد، با  رعایت قانون بتوانند کار خود را دنبال کنند. هم اینک به اَنگیزه تخلف روی داده، کار متوقف خواهد شد.

فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی کازرون درباره آسیب‌های وارده به سنگ‌نگاره تنگ قندیل که یکی از آن‌ها به تازگی و در بخش پشت نگارکَند روی داده و شکستگی کوچکی را پدید آورده است، گفت:  آن را بررسی خواهم کرد و خودم از نزدیک این شکستگی را ندیده ام. هرچند که، بیش‌تر آسیب‌های موجود وابسته (مربوط) به سال‌های دور است. شوربختانه آسیب‌های کوچک به این روش که شما بیان می‌کنید، بیش‌تر از سوی چوپانان انجام می‌شود که نسبت به اهمیت میراث فرهنگی آگاهی چندانی ندارند. با این همه، ما نشست های توجیهی برای مردم بومی و منطقه می‌گذاریم تا آن‌ها بتوانند خودشان از یادگار گذشتگان خویش پاس داری و نگاه بانی کنند.

سنگ‌نگاره ساسانی نامدار به «تنگ قندیل» در تاریخ ۱۳ اَمرداد ۱۳۸۰ با شماره ۴۵۳۹ به ثبت ملی رسیده است.

تنگ-قَندیل

پیشکش گل از سوی شهبانوی ساسانی به همسر و شاهنشاه ایران زمین یکی از زیباترین صحنه های عاشقانه تاریخ ایران است

تنگ-قَندیل

چهره ای که به گمان بسیار فراوان ولیعهد و بهرام سوم است و بالای سر و پایین اثر آسیب بسیار دیده است

تنگ-قَندیل

چهرۀ شاهنشاه ساسانی بهرام دوم

تنگ-قَندیل

تنگ-قَندیل
برپایه قانون باید این کانکس که در حریم درجه یک اثر است برچیده شود

تنگ-قَندیل

وضعیت بد تابلو معرفی اثر که دیگر قابل خواندن نیست و باید زودتر عوض شود

تنگ-قَندیل

سنگ نگاره ساسانی نامدار به تنگ قندیل در کازرون پارس

دره راگه ،استان کرمان

استان کرمان یکی از مقاصد محبوب گردشگران است. استانی که رکورددار تعداد آثار ثبت شده در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو است و جاذبه‌های شناخته‌شده‌ای همچون ارگ بم و کویر لوت را در خود جای داده است. دره راگه در نزدیکی رفسنجان اما شاید در میان آثار نامدار استان کرمان کمتر شناخته شده باشد، با این وجود این منطقه از زیباترین جاذبه‌های گردشگری این استان است.

طول دره راگه چیزی در حدود ۲۰ کیلومتر است که اگر قصد پیمایش آن را داشته باشید در تمام طول مسیر با شگفتی‌های حاصل از فرسایش مواجه خواهید بود. عمق این دره نیز در بخش‌هایی به حدود ۷۰ متر می‌رسد. رودخانه‌ای با نام گیودری از دل دره راگه گذر می‌کند که در بخش‌هایی از مسیر پیمایش دره باید از میان آن گذر کرد.

دره‌ راگه در طول هزاران سال و بر اثر فرسایش شکل گرفته و اشکال صخره‌ای آن حیرت‌انگیز است. صخره‌ها در دره راگه اشکال خاصی را به خود گرفته‌اند که از میان آن‌ها می‌توان به ستون‌ها و ستونک‌های فرسایشی، مخروط‌های نوک‌تیز و کله قندی، آرک‌ها و تیغه‌ها و دیواره‌های نواری اشاره کرد.

به نظر می‌رسد شکل‌گیری دره راگه در دوران چهارم زمین‌شناسی اتفاق افتاده باشد. پژوهشگران قدمت این دره را در حدود بیست هزار سال تخمین می‌زنند.

با توجه به موقعیت دره راگه و قرارگیری آن در منطقه‌ای کویری بهترین زمان برای بازدید از این منطقه فصل بهار و پاییز است. البته زمستان هم در روزهایی که بارندگی زیادی نباشد، می‌توان به بازدید دره رفت.

دره راگه در فاصله‌ی ۲۰ کیلومتری از شهر رفسنجان و در استان کرمان قرار دارد. این جاذبه‌ی گردشگری طبیعی در میان مسیر دو اثر ثبت شده در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو، یعنی روستای میمند و کویر لوت، واقع شده است.در سفر به دره راگه می توان از جاذبه های گردشگری شهرستان رفسنجان،مانند خانه حاج علی آقا،نیز بازدید کرد.

منبع:ویزیت ایران

تالاب میانگران ایذه

ایذه یکی از شهرهای بختیاری‌نشین استان خوزستان است که به همراه دِهدِز، آخرین شهرهای خوزستان پیش از ورود به استان چهارمحال و بختیاری محسوب می‌شوند. این شهر دیدنی‌های تاریخی و طبیعی زیادی دارد که اگر فرصت کافی داشته باشید برای دیدن آن‌ها باید حداقل دو روز را در برنامه سفر خود پیش‌بینی کنید.

تالاب‌ میانگَران به عنوان یکی از جاذبه‌های طبیعی ایذه‌ شناخته می‌شود که در شمال شهر واقع شده است و فاصله‌ی چندانی تا شهر ندارد. از میدان جهاد ایذه تا تالاب حدود ۱۱ کیلومتر فاصله‌ است و با کمتر از ۱۵ دقیقه رانندگی می‌توان به کرانه تالاب رسید.  مسیر حرکت از جاده‌ی ایذه به دهدز است، یعنی همان جاده‌ای‌ که از محوطه‌ی تاریخی کول فرح می‌گذرد. شما می‌توانید با انتخاب این مسیر، پس از بازدید از سایت تاریخی و بسیار ارزشمند کول‌فرح راهی تالاب شوید.

مسیر دیگری که می‌توانید انتخاب کنید، جاده‌ی روستای پَرچِستان است. هر دو مسیر در نهایت به روستای فارم و بعد تالاب می‌رسند که از لحاظ زمانی تفاوت چندانی با هم ندارند. فاصله‌ی تالاب میانگران تا اهواز حدود ۲۰۰ کیلومتر است.

مساحت تالاب میانگران عدد ثابتی ندارد. چراکه آب آن از رودخانه تامین نمی‌شود و به میزان بارش و آب شدن برف روی کوه‌ها بستگی دارد. میانگین مساحت تالاب ۲۵۰۰ هکتار است.

گونه‌های جانوری متنوعی در حوالی تالاب زندگی می‌کنند که از آن جمله می‌توان به پرندگانی‌ مانند اردک نوک پهن، خوتکا، فلامینگو، تنجه یا عروس مرغابی، آنقوت، گاوچرانک، لک‌لک، حواصیل خاکستری و باکلان اشاره کرد. البته در نیمه دوم سال و با سرد شدن هوای نواحی شمالی و شروع کوچ پرندگان مهاجر، تعداد گونه‌های پرندگان تالاب افزایش پیدا می‌کند و گونه‌های نادری چون اردک مرمری، غاز پیشانی سفید کوچک و اردک سرسفید نیز در میانگران دیده می‌شوند.

پوشش گیاهی این منطقه بیشتر از نی تیره‌ی لوئی، خار شتر، شنبلیله، گرامینه، یونجه و گیاهان محلی دیگر است.

تالاب میانگران ایذه به تعدادی از جاذبه‌های تاریخی ایذه نزدیک است که بعضی از دوره‌ی ایلامی به‌جا مانده‌اند؛ مانند خونگ اژدر، کول فرح، اشکفت سلمان، قلعه کژدم و روستاهای قدیمی مانند پرچستان. بنابراین، قابلیت تبدیل شدن به یکی از قطب‌های گردشگری را دارد. اکنون کنار تالاب هتل یا اقامتگاه وجود ندارد، اما می‌توانید در روستاهای اطراف اتاق اجاره کنید یا در اقامتگاه بوم گردی الیما در حاشیه تالاب بندون اقامت کنید. چند هتل و مهمانپذیر کوچک با کیفیت متوسط نیز در ایذه وجود دارند.

منبع:ویزیت ایران