واگذاری حمام تاریخی روستای لکان خمین

رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان خمین از واگذاری حمام لکان با کاربری مجموعه گردشگری خبر داد.

به نقل از روابط عمومی اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی، علی مشهدی ۱۰ دی ماه با اعلام این خبر گفت: حمام تاریخی و ثبت ملی شده روستای لکان شهرستان خمین در قالب تفاهم‌نامه بلندمدت با هدف حفظ و احیای بنای مذکور و همچنین تبدیل این اثر تاریخی به مجموعه گردشگری با نظارت مستقیم اداره کل میراث‌فرهنگی به دهیاری و شورای شهر واگذار می‌شود.

وی افزود: بنای تاریخی حمام لکان متعلق به دوره قاجاریه است و به دلیل ارزش‌های معماری و تاریخی و داشتن ویژگی‌های منحصر به فرد، در تاریخ ۲۰ اسفندماه ۸۵ واجد ارزش تاریخی شناخته شد و با شماره ۱۸۰۲۸ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.

مشهدی یادآور شد: این حمام در دو مرحله سال ۹۲ و سال ۹۴ توسط اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی مورد مرمت و مقاوم‌سازی قرار گرفته و این واگذاری با هدف حفاظت و احیاء هر چه بیشتر بنا انجام خواهد شد.

وی با بیان اینکه اولویت اصلی در واگذاری‌ها، حفظ شانیت اماکن تاریخی و فرهنگی است، گفت: مکان مناسب این روستا و قرار داشتن این حمام در مسیر گردشگری محور شازند- خمین- محلات و  دسترسی مناسب به  راه‌های ارتباطی، طبیعت بکر و زیبای منطقه و …  ارزش سرمایه‌گذاری در این  حمام تاریخی را دو چندان کرده است.

رئیس اداره میراث فرهنگی شهرستان خمین گفت: ایجاد اشتغال پایدار در روستای مذکور، جذب گردشگر و تشویق اهالی در تاسیس اقامتگاه‌های بوم‌گردی و تبدیل این روستا به روستای هدف گردشگری، توسعه و مهاجرت معکوس از اهداف این اداره کل است.

منبع:ایسنا

مرتبط:

معرفی پیشگامان گردشگری MICE در بحران کرونا

روستای عباس‌آباد _محور توسعه گردشگری روستایی در گلپایگان

“یوسف رضا”؛ روستای هدف گردشگری در دل تاریخ

جنجال بر سر تغییر لوگوی موزه هنرهای معاصر

همزمان با اعلام زمان بازگشایی موزه هنرهای معاصر تهران در دی‌ ماه، متولیان امر از تغییر هویت بصری موزه نیز خبر دادند؛ موضوعی که واکنش‌هایی را به دنبال داشت و در نهایت رئیس موزه اعلام کرد که نشان قدیمی تغییر نخواهد کرد.

 نشست خبری مرمت و معرفی هویت بصری موزه هنرهای معاصر تهران روز دوشنبه (۸ دی ماه) در دو بخش مرمت و هویت بصری موزه برگزار و در آن اعلام شد که هویت بصری موزه با طراحی یک تم جدید به اسم «ققنوس» که تمام بخش‌ها را شامل می‌شود، تغییر کرده است. در این نشست عنوان شد که از هویت بصری موزه در سربرگ‌ها، پوسترها، نمایشگاه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و … استفاده خواهد شد.

اما مدتی از اعلام این خبر نگذشته بود که برخی از هنرمندان و مخاطبان موزه هنرهای معاصر تهران نسبت به تغییر لوگوی قدیمی موزه واکنش نشان دادند و انتقاد کردند.

رئیس موزه هنرهای معاصر تهران در نشستی که با حضور هادی مظفری (مدیرکل اداره هنرهای تجسمی) و رضا عابدینی برگزار شده بود، درباره علل طراحی هویت بصری جدید موزه توضیح داده بود که به طور کلی هر نهاد متشخصی دارای یک هویت بصری است و عموما این هویت بصری از موزه ها آغاز شد. این درحالی است که موزه هنرهای معاصر تهران فاقد هویت بصری به این معنا بود. قبل از انقلاب از یک فونت زرد استفاده می شد و بعد از انقلاب یک نشانه برای موزه توسط جواد پویان طراحی شد و در دوره ای دیگر صداقت جباری فونتی را برای موزه طراحی کرد و این جریان در بخش‌های گوناگون ادامه داشت که البته هر کدام از اینها ساز خودشان را می‌زنند و با هم هماهنگی نداشتند. بر همین اساس تصمیم گرفتیم که در دوره جدید یک تم جدید به اسم ققنوس برای موزه در نظر گرفته شود که تمام بخش های موزه را شامل می شود.

او البته تاکید کرده بود که قرار نیست با لوگوی قبلی موزه خداحافظی کنیم و آن را کاملا کنار بگذاریم. هویت جدید به این معناست که ارتباطاتمان را با جهان هنر راحت تر کنیم. همچنین هم اکنون در حال کار کردن روی هویت صوتی موزه نیز هستیم.

با این وجود بعد از حواشی مطرح‌شده، احسان آقایی بار دیگر در صفحه رسمی موزه هنرهای معاصر اعلام کرد که نشان موزه تغییر نخواهد کرد و همچنان مورد استفاده قرار خواهد گرفت. چنانکه هنوز همان نشان را در شبکه‌های اجتماعی خود به کار گرفته است.

آقایی، هرگونه اظهار نظر بیشتر در این زمینه را به آینده موکول کرد.

منبع:ایسنا

مرتبط:

كشتي يوناني در سواحل نيلگون كيش

روستای گرمه،افسانه افسونگری در آسمان نیلگون

خانه فکری _عمارتی با الگوهای اصیل معماری جنوب

شفاف‌سازی درباره «هتل بیمارستان»‌های لاکچری و بدونِ مجوز

معاون گردشگری می‌گوید: تا کنون هیچ مجوزی با عنوان «هتل بیمارستان» در کشور صادر نشده است و بیمارستانی که چندی قبل با این عنوان بخش زایمانِ به اصطلاح لاکچری را تبلیغ کرد، مجوز هتل بیمارستان ندارد.

ولی تیموری توضیح داد: هتل بیمارستان‌ها ساختاری مصطلح هستند که در کشورهای دیگر معمولا با عنوان هتل کلینیک (Hotel Clinic) فعالیت می‌کنند و ترکیبی از دو فعالیت هتل و بیمارستان هستند، یعنی علاوه‌بر کاربری سلامت و درمان، خدمات هتلی به بیماران و همراهان آن‌ها می‌دهند. این مراکز باید ضوابط هر دو بخش را داشته باشند و نیاز هر دو گروه را تامین کنند. در ایران نیز عنوان «هتل بیمارستان» از سال ۱۳۹۴ به ضوابط گردشگری اضافه شد ولی تا کنون مجوزی با این عنوان صادر نشده است.

او با اشاره به تبلیغات بخش زایمان یکی از مراکز بیمارستانی در تهران با تابلو هتل بیمارستان، اظهار کرد: در بررسی‌هایی که انجام شد، مشخص شد این مجموعه مجوز بخش هتل را ندارد. برای این‌که واحدی با عنوان «هتل بیمارستان» فعالیت کند، باید دو مجوز مجزا از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دریافت کند و نمی‌تواند صرفا با گرفتن مجوز از وزارت بهداشت از عنوان و تابلو هتل بیمارستان، استفاده کند.

تیموری بیان کرد: انتظار داریم اگر مجموعه‌ای کاربری اقامت، پذیرایی و اسپا تعریف می‌کند، حتما از وزارت میراث فرهنگی و گردشگری مجوز بگیرد و برای امور درمانی به مرجع ذی‌صلاح مراجعه کند.

او اضافه کرد: البته بیمارستان مذکور در سال ۱۳۹۲ به معاونت گردشگری مراجعه کرد و بسیار علاقه‌مند و پیگیر بود که مجوز هتل بیمارستان بگیرد اما آن زمان، ضوابطی برای این نوع تاسیسات در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تعریف نشده بود و مجوزی با عنوان هتل بیمارستان، نه تنها برای این مجموعه، بلکه برای هیچ مجموعه دیگری صادر نشده است. شاید این بیمارستان از ما موافقت اصولی گرفته باشد اما پروانه بهره‌برداری با این عنوان ندارد. شاید این مجموعه منتظر بوده ما ضوابط هتل بیمارستان، را تکمیل کنیم و بعد برای گرفتن پروانه بهره‌برداری مراجعه کند.

تیموری درباره برخورد با مراکزی که بدون مجوز با عنوان «هتل بیمارستان» در حال فعالیت هستند و با استفاده از این نام، خدمات گران‌تری را به بیماران عرضه می‌کنند، گفت: این مراکز تا وقتی مجوز هتل بیمارستان از وزارت میراث فرهنگی و گردشگری نگرفته باشند، نباید از عنوان و تابلو هتل بیمارستان استفاده کنند. درباره نظارت و پیگیری نوع خدمات و قیمت آن نیز چون بیمارستان محسوب می‌شوند و در مصادیق ما تعریف نمی‌شوند نمی‌توانیم روی آن‌ها نظارت داشته باشیم.

معاون گردشگری در پاسخ به این سوال که آیا لزوما و مطابق تعاریف و استانداردهای موجود، هتل بیمارستان یک مرکز لاکچری محسوب می‌شود و قیمت خدمات آن بر چه اساس تعیین می‌شود، اظهار کرد: ما انواع هتل داریم، این‌که هتل بیمارستان را صرفا مجموعه‌ای لاکچری و گران بدانیم تعریف کاملا اشتباهی است. پایه تعریف هتل بیمارستان به هیچ وجه روی قیمت و خدمات لاکچری نیست. این مراکز امکانات اقامتی را در کنار خدمات بیمارستانی عرضه می‌کنند و استاندارد مشخصی دارند.

اسماعیل برات ـ معاون اداره کل نظارت و ارزیابی خدمات میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ـ نیز پس از کنترل اطلاعات ۱۳ هزار تاسیسات گردشگری ثبت‌شده تایید کرد که تا کنون هیچ مجوزی با عنوان هتل بیمارستان در کشور صادر نشده است. تنها یک مورد موافقت اصولی در سال ۱۳۹٢ صادر شده که به سرمایه‌گذار اجازه می‌دهد واحد گردشگری احداث کند اما برای ایجاد و بهره‌برداری باید پروانه و مجوز دیگری را دریافت کند که تا کنون مراجعه نکرده است، در نتیجه فعالیت واحد مذکور با عنوان «هتل بیمارستان» غیرقانونی و غیرمجاز است.

او یادآور شد: اگرچه گردشگری موضوعی فرابخشی است اما متولی و محوریت آن با وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است و دستگاه‌های دیگر اجازه ندارند به موضوع گردشگری وارد شوند. ما صراحتا از آن‌ها می‌خواهیم برای این نوع فعالیت‌ها با این وزارت همکاری داشته باشند.

برات درباره مسئولیت برخورد با مراکزی که درحال حاضر با عنوان هتل بیمارستان درحال فعالیت و مشغول خدمات‌دهی به بیماران داخلی و خارجی هستند، اظهار کرد: ادارات کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در استان‌ها موظفند در فرایند نظارتی با این موارد برخورد کرده و در چارچوب تبصره ۲ ماده ۷ قانون توسعه ایرانگردی و جهانگردی و ماده ۲۳ آیین‌نامه تاسیسات گردشگری مصوب ۱۳۹۴/۶/۴ هیات وزیران، آن‌ها را به مراجع قضایی معرفی کنند.

بررسی‌ ها نشان می‌دهد در فاصله سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴ سه مجتمع با تابلو یا عنوان «هتل بیمارستان» بدون مجوز از مرجع ذی‌صلاح گردشگری، در تهران احداث شده‌ و تا کنون بدون هیچ ممانعتی به فعالیت خود ادامه داده‌اند.

بیمارستانی که از سال ۱۳۹۲ در تهران مشغول به خدمات‌رسانی به بیماران است، در همان سال‌ها از سازمان وقت میراث فرهنگی و گردشگری موافقت‌نامه اصولی ساخت هتل بیمارستان، را می‌گیرد اما برای این‌که با عنوان هتل بیمارستان فعالیت کند باید پروانه بهره‌برداری یا مجوز داشته باشد که طبق اظهارات مقامات گردشگری، تا کنون چنین مجوزی برای این بیمارستان صادر نشده است. این بیمارستان که اتفاقا از تابلو «هتل بیمارستان» استفاده می‌کند و به بیماران خارجی نیز با این عنوان خدمات می‌دهد، چندی پیش با تبلیغ بخش ویژه نوزادان با خدمات CIP و VIP و اعلام قیمت‌هایی قابل تأمل، در فضای مجازی به‌شدت واکنش‌برانگیز شد.

اما در سال ۱۳۹۳ یک مرکز اقامتی رفاهی بیماران با عنوان مجتمع دارویی – درمانی در شهر تهران شروع به فعالیت می‌کند. این مرکز که با عنوان هتل بیمارستان تبلیغ می‌شود، دارای ۳۸ سوئیت اقامتی است. مدیرعامل این مجتمع زمان افتتاحیه در توجیه راه‌اندازی چنین اقامتگاهی گفته بود: «از آن‌جا که گاه درمان‌های تخصصی زمان‌بر بوده و نیاز به این دارد تا بیماران مدت زمان طولانی را صرف این درمان کنند و با توجه به این‌که معمولا بیشتر مراجعه‌کنندگان برای دریافت این درمان‌ها از شهرستان‌ها یا از سایر کشورها به این مرکز مراجعه می‌کنند، لذا جمعیت هلال احمر با هدف تامین آسایش بیماران و کاهش بار هزینه‌های درمانی تصمیم به راه‌اندازی این مرکز اقامتی گرفت.»

سال ۱۳۹۴ نیز داخل محوطه یک بیمارستان فوق تخصصی قلب و عروق در تهران ساختمانی احداث شد که با عنوان هتل بیمارستان، تبلیغ می‌شود و قیمت خدماتش در حد یک هتل چهارستاره است. این مهمانسرا توسط سیدحسن هاشمی ـ وزیر سابق بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ـ افتتاح شد و هدف آن، استقرار همراهان بیماران اعلام شده بود. اما حالا هم سالن‌های کنفرانس آن اجاره داده می‌شود و هم اتاق‌هایش.

منبع:ایسنا

مرتبط:

هتل سیار _فناوری جدید در صنعت مهمان‌نوازی

خانه حنانی _اولین بوتیک‌هتل در بافت تاریخی رشت

تاریخچه هتل عباسی اصفهان

آرمرده _قطب صنعت شال‌بافی ایران

شهر آرمرده مرکز بخش آرمرده در فاصله ۱۳ کیلومتری جنوب غربی شهرستان بانه در استان کردستان واقع شده، این شهر زیبا در ارتفاع ۱۶۱۶ متری از سطح دریا قرار گرفته است. براساس سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت شهر آرمرده ۲۲۵۹ نفر و جمعیت کل بخش آرمرده ۱۰۷۱۳ نفر است.

بخش آرمرده دارای دو دهستان به نام‌های دهستان پشت آربابا و دهستان بلَکه است که تمام ساکنان شهر کُرد زبان و با لهجه شیرین سورانی (از لهجه‌های زبان کُردی) تکلم می‌کنند. آرمرده که در میان کوه‌های زاگرس قرار گرفته دارای پوشش جنگلی و مرتع بسیار غنی و آب و هوای کوهستانی و معتدل است که از قدیم الایام به علت وجود امنیت و کشتزارهای حاصلخیز، شهری مهاجر‌پذیر از مناطق مختلف عراق و شهرهای دیگر بوده و مردم بسیاری به این شهر کوچ کرده و ساکن شده‌اند که باعث افزایش جمعیت این شهر شده است.

نکته قابل توجه در مورد این شهر، همکاری و تشویق حکام محلی برای آموزش حرفه شالبافی بوده و اکنون شالبافی شغل اصلی مردم شهر شده و این حرفه از نسلی به نسل دیگر انتقال داده شده است.

آرمرده خاستگاه شال

شال مختص مناطق کردستان و خاستگاه آن شهر تاریخی آرمرده بانه است و این محصول از پشم و الیاف کاملاً طبیعی و طی مراحل مختلفی تهیه می‌شود، که هر سال در ابتدای فصل بهار بز مَرغُز که دارای پشم اصیل به نام (مه ره ز) است و پرورش یافته از علوفه‌های طبیعی کوه‌ها و برگ درختان بلوط مناطق زاگرس و به ویژه آرمرده است، به وسیله دامداران و با قیچی‌های مخصوص پشم‌زنی (برینگ) از بدن بُزهای مَرغُز جدا شده و پس از شستشوی کامل، خشک‌شدن و تمیز‌کردن، مرحله خلال اندازی یا همان (شی کردن) بر ‌روی پشم‌ها انجام می‌شود.

 پس از انجام این مراحل، پشم و تارهای موی پشم به هم چسپیده از همدیگر جدا و در مراحل دیگر به دست زنان چیره‌دست و هنرمند به وسیله آلات مخصوص ریسندگی که همان دوک (ته شی) نام دارد و جنس آن چوبی است به نخ باریک و محکم تبدیل می‌شود، مرحله تبدیل پشم به نخ در سال‌های اخیر گاهی به وسیله دستگاه‌های برقی نیز انجام شده است.

در مراحل دیگری به وسیله استادکاران ماهر (جولاها) در دستگاه‌های سنتی و کاملاً دستی کار بافندگی را انجام می‌دهند و به پارچه‌ای به عرض معمولی ۱۰ الی ۱۵ سانتیمتر و طول ۳۰ الی ۳۲ متر تبدیل می‌کنند، پس از انجام مراحل دیگری مانند پرِس کردن (کول کردن) پارچه تهیه شده را در دستگاه‌های پرس مخصوص به دست استادکاران ماهر صاف و حالتی اتو زده پیدا کرده که به صورت دستی به حالت فشرده و نواری دَور همدیگر جمع می‌شود و محصول نهایی یا پارچه نواری که همان شال نام دارد برای فروش روانه بازار می‌شود.

شال معمولا برای تهیه لباس محلی مردانه بنام (رانک و چوغه) و در مواردی دیگر برای تزئین لباس خانم‌ها و حتی استفاده به صورت «قبا مخصوص بانوان» مورد استفاده قرار می‌گیرد.

تاریخ تولید و استفاده از شال

شال و شال‌بافی از زمانی که انسان برای پوشاندن بدن خود به لباس نیاز پیدا کرد، متداول شده است و سابقه‌ای طولانی همسان با سابقه زندگی انسان‌ها دارد.

 این امر مهم با توجه به اینکه در منطقه کردستان و به ویژه در شهر تاریخی آرمرده و مناطق اطراف آن که از لحاظ وجود مراتع سرسبز و جنگل‌های انبوه که خوراک اصلی بز مَرغُز که منشأ تولید پشم مورد استفاده در صنعت شالبافی است، بسیار غنی بوده و پرورش بُز مَرغُز علاوه بر استفاده از پشم آن استفاده‌های مهم دیگری از جمله گوشت، شیر و… دارد.

بُز مَرغُز بومی این منطقه است و پشم آن از لحاظ ظرافت، استحکام، زیبایی، نرمی و سازگاری با بدن انسان و لطافت خاص آن در جهان نظیر ندارد، به همین دلیل در طول تاریخ و قرن‌های متمادی، این صنعت که در جریان آوارگی‌های پی در پی و غیره دائماً در معرض نابودی قرار داشته است، به علت حمایت‌های جدی و قاطع حکام محلی (اختیارالدینی‌ها) و ایجاد بسترهای مناسب برای تشویق افراد محلی و حتی افراد غیر بومی به اشتغال و فراگیری صنعت شالبافی که در منطقه ساکن می‌شدند و اینکه خود نیز از پیشگامان این صنعت از آغاز تا به امروز بوده‌اند و سعی در حفظ این صنعت مهم و اشتغال‌زا برای مردم منطقه داشته‌اند، از نابودی آن جلوگیری کرده و باعث حفظ، رشد و ترقی این صنعت تا به حال بوده است.

شال در این منطقه از سوی حکام محلی و سایر اقشار مردم، جزو بهترین سوغات بوده است و در حال حاضر نیز جزو زیباترین و گران‌ترین لباس‌ها محسوب می‌شود، برای شمارش شال اصطلاح «طاقه» به کار برده می‌شود، شال آرمرده در حال حاضر به عنوان یک برند مخصوص این شهر که دارای سابقه تاریخی و طولانی در این منطقه است قابلیت‌های تبدیل به یک برند جهانی را دارد.

شهر آرمرده بستر مناسب برای معرفی شدن به عنوان دهکده نساجی جهان که خاستگاه شال است را دارد، ۷۰ درصد ساکنان آرمرده به ویژه زنان به حرفه شال‌بافی اشتغال دارند و نیاز است تا اقدامات اساسی و شایسته برای معرفی جهانی این شهر زیبا انجام شود، شال و شهر آرمرده هیچگاه از همدیگر جدا نبوده و نخواهند بود زیرا مهمترین صنایع‌دستی شهر آرمرده شال است که به علت فراگیر بودن دامنه اشتغال آن و اینکه تمام امکانات و بسترهای این صنعت در منطقه وجود دارد.

* گزارش از تیمور خالدی، کارشناس اداره‌ کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان کردستان

دانستنی های جالب درباره برج گالاتا

برج گالاتا یا برج مسیح در استانبول از بلندترین برج های ترکیه است که در قرون وسطا ساخته شده است. برج گالاتا در انتهای خیابان استقلال در نزدیکی پل گالاتا از جاذبه های گردشگری منحصر بفرد استانبول است.

برج گالاتا کجاست؟

برج گالاتا از برج های قرون وسطی میباشد که در زبان لاتین به آن برج مسیح نیز گفته می شود، این برج با قرارگرفتن در قلب شهر استانبول به عنوان یکی از اصلی ترین جاذبه های گردشگری استانبول توانسته است هر ساله گردشگران و توریست های فراوانی را به سمت خود بکشاند.

در کوچه پس کوچه های این شهر می توانید به مکان های فوق العاده ای برسید، مکان ها و بناهایی که از دوران بسیار قدیم به جا مانده و محبوب بسیاری از گردشگران هستند. یکی از این بناهای قدیمی برج گالاتا است که با نام گالاتا کوله سی نیز معروف است.

برج گالاتا در یکی از شلوغ ترین مناطق شهر استانبول قراردارد این برج همچون بالکن مرتفعی است که وقتی به بالای آن میروید تمام شهر استانبول و دریاچه مرمره زیر پای شما قرارخواهد گرفت.

استانبول شهری است که به دو بخش آسیایی و اروپایی تقسیم که به محل تداخل این دو بخش شاخ طلایی گفته میشود. شاخ طلایی  ورودی بخش اروپایی استانبول می باشد و برج گالاتا نیز دقیقا در همین قسمت قرار گرفته شده است. این برج یکی از مرتفع ترین و قدیمی ترین برج های استانبول می باشد این سازه استوانه ای که با کلاهکی مخروطی پوشیده شده است، بلندتر از تمام ساختمان های اطراف خود میباشد.

گالاتا دارای یک برج در دریا و برج دیگر بر روی خشکی است. شهرت این برج به دلیل چشم انداز زیبایی است که از شهرتاریخی Peninsula ، منطقه تاریخی گلدن هورن و بسفر به بازدید کنندگانش هدیه می‌دهد. اما در کنار برج گالاتا، پل گالاتا نیز بسیار معروف است. این پل به روی شاخ طلایی (گلدن هورن) واقع شده است و ماهیگیرانی که برای صید روی پل گالاتا می ایستند، صحنه زیبا و دلنشینی را می آفرینند. با ایستادن روی پل گالاتا می توانید از یک طرف بخش آسیا و از طرفی دیگر بخش اروپایی استانبول را تماشا کنید.

البته نا گفته نماند که این برج زیبا  به دلیل قرار گرفتن در قسمت شمالی تنگه بسفر به عنوان نماد جاذبه زیبایی شناخته شده که با ورود به تنگه بسفر به راحتی می توان آن را دید و از تماشای این دو جاذبه در کنار یکدیگر لذت برد.

سفر به استانبول

تاریخ ساخت این برج بازمی گردد به چیزی حدود هفتصد سال پیش یعنی سال ۱۳۸۴ میلادی (قرن چهارده) در دوران امپراطوری روم شرقی این برج با نام مسیح که بعد ها مردم آن را گالاتا نامیدند، ساخته شد. جالب است بدانید که گالاتا در ابتدا فقط یک بنا بلند و مرتفع برای نگهبانی بوده است، تا نگهبانان هم بر مناطق شهری و هم به عبور و مرور کشتی ها تسلط داشته باشند ولی در سال های بعد به زندان تبدیل شد.

برج گالاتا در سیر تحولی خود با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم کرده است. این برج، دو آتش سوزی را در قرن های ۱۸ و ۱۹ میلادی از سر گذرانده است.

در اواخر قرن ۱۹ هم، طوفان سقف و گنبد این  برج را به طور کامل از بین برد تا در سال ۱۹۶۵ میلادی یکبار دیگر بازسازی شد و سقف مخروطی شکل آن به جای خود بازگشت و آماده میزبانی از گردشگران استانبول گردیده است.

برج مسیح و یا همان گالاتای امروزی با ارتفاع ۶۷ متر برای سال ها بلندترین برج استانبول و یا قسطنطنیه شناخته می شد. در سال ۱۴۶۱ جنوئزها با دستور امپراطور دوم و به نام او برجی دیگر در کنار برج اول ساختند.

اما در دوران جنواییها بود که این برج شکل امروزی خود را یافت. در آن زمان، محله ی گالاتا از سوی جمهوری جنوا برای زندگی انتخاب شده بود و نقش یک پایگاه اقتصادی و تجاری در دریاهای مدیترانه و سیاه را داشت.

این برج در سال ۱۵۰۹ بر اثر یک زمین لرزه، متحمل خسارتی سنگین شد، اما معمار مشهور عثمانی، هایرِدین آن را مورد بازسازی قرار داد. او کسی است که عمارت مشهور سلطان بایزید دوم در ادرنه را ساخته است.

در زمان خلافت پادشاهان مختلف، برج گالاتا کاربردهای متعددی داشته است مثلا در زمان خلافت سلطان سلیمان عثمانی از این برج برای نگهداری زندانیانی که محکوم به کار در کارگاه کشتی سازی قاسم پاشا بودند، استفاده میشده است.

در ابتدای قرن ۱۶ میلادی فردی به نام تقی الدین که منجم معروفی بود از این برج به عنوان رصد خانه استفاده کرد که این رصد خانه دوامی چندانی نداشت و درسال ۱۵۷۹ میلادی این رصد خانه تعطیل شد.

در اوایل قرن ۱۸ میلادی، این برج برای مدتی کوتاه از سوی گروه مِهتر، یک گروه نظامی عثمانی،به عنوان برج دیده بانی، به خاطر موقعیت عالی آن بر فراز شهر مورد استفاده قرار گرفت.

برج گالاتا

در دوران سلطان محمود پس از یک آتش سوزی مخرب دیگر در سال ۱۸۳۱، این برج بار دیگر مورد مرمت قرار گرفت و دو طبقه ی دیگر و یک سقف مخروطی شکل نیز به آن اضافه شد. در این مرمت نهایی فضای چوبی داخلی برج با سازه ای بتنی جایگزین گشته و در های برج به روی عموم گشوده شدند.

پل گالاتا نیز در سال ۱۵۰۲ به درخواست سلطان بایزید دوم توسط دو نقاش مطرح عصر به نام های لئوناردو داوینچی و میکل آنژ، برای متصل کردن دو بخش اروپایی و آسیایی استانبول طراحی و ساخته شد. البته، میکل آنژ طراحی این پل را نپذیرفته بود لئوناردو داوینچی طرح آن را ریخته بود. اما سلطان بلند پرواز عثمانی این طرح را قبول نکرده بود. سرانجام در سال ۱۹۹۲ در بخش قدیمی شهر پلی به نام پل گالاتا ساخته شد که بخش جنوب را به شمال متصل می کرد و شامل ۶ مسیر ماشین و ۲ خط تراموا و پیاده روی بود.

در سال ۱۸۱۸، اولین نقاش فرانسوی پانوراما، پی یر پروو ( Pierre Prévost )، از بالای برج گالاتا نقاشی “چشم انداز قسطنطنیه” (Panorama de Constantinople ) را خلق کرد که بعد ها در سال ۱۸۲۵ در پاریس به نمایش گذاشته شد.

این روزها، برج گالاتا به ارتفاع ۶۶.۹۰ متر، صرفاً نقش یک جاذبه ی گردشگری را ایفا میکند.

جالب است بدانید که نام برج گالاتای استانبول، تداعی کننده نام تیم فوتبال مشهور کشور ترکیه می باشد،  که گالاتاسرای نام دارد. این تیم در حقیقت تیم محله گالاتای استانبول است که نام خود را از برج گالاتا به عاریت گرفته است.

برج گالاتا

فضای داخلی برج گالاتا

برج گالاتا در منطقه بی اوغلو استانبول که یکی از معروفترین و دیدنی ترین مناطق استانبول است قرار گرفته، همچنین میدان معروف تقسیم (میدان تکسیم) و خیابان استقلال استانبول نیز در این منطقه قرار گرفته اند.

برای وارد شدن به این برج باید از پله های سنگی بالا رفته و پس از گذر کردن از درب چوبی برج وارد لابی یا طبقه همکف خواهیم شد و اگر بخواهید و توانایی آن را داشته باشید میتوانید از پله های مارپیچ آن استفاده کنید و به طبقات بالا بروید . این پله ها باریک و تنگ میباشند و تاانتهای برج به صورت مارپیچ ادامه دارند.

اما اگر نمیتوانید از پله ها استفاده کنید و یا از مکانهای تنگ و بارک خوشتان نمی آید میتوانید در لابی از آسانسورهای که به راحتی در دسترس شما قرار دارند استفاده کنید. البته این آسانسورها تا طبقه ۷ این برج بالا میروند و برای رسیدن به دو طبقه انتهای برج از پله ها بالا بروید که چندان کار دشواری نمی باشد.

سکوی تماشا

اغلب افرادی که به برج گالاتا می روند می خواهند مناظر اطراف را تماشا کنند و با رفتن روی بالکن می‌توان در اطراف نوک برج قدم زده و از منظره ۳۶۰درجه شهر لذت ببرند. می توانید با آرامش خیال به صدای مرغان دریایی گوش فرا داده و به آنها نیز غذا بدهید .

اگر به دیدن برج گالاتا رفتید حتما دوربین عکاسی همراه داشته باشید زیرا اینجا از بهترین مکان ها برای عکاسی در ترکیه است.

بسیاری از نقاط دیدنی شهر ازجمله ایا صوفیه، مسجد سلطان احمد و شاخ طلایی که نیمه آسیایی و اروپایی استانبول را از هم جدا می‌کند از برج گالاتا قابل ‌مشاهده‌اند. از روی این برج به راحتی پل طویل و آهنین گالاتا را هم خواهید دید.

برج گالاتا

رستوران و کافه برج گالاتا

دکوراسیون و سرویس دهی این رستوران کاملا به سبک محلی می باشد و چون محل گالاتا جزء مناطق لوکس استانبول نمیباشد نباید انتظار یک رستوران لوکس و بی نظیر را داشته باشیم و نکته ای قابل ذکر در خصوص این رستوران این است که هزینه صرف غذا نسبت به رستورانهای ترکی که تعداد آنها هم کم نیست گرانتر است.

بازدیدکنندگان می توانند یک روز عالی را در محوطه ی اطراف برج که به تازگی بازسازی شده سپری کنند و از رستوران ها، کافه ها ومغازه های سوغاتی اطراف برج لذت ببرند.

همچنین می توانید در خیابان های باریک اطراف قدم بزنید به خصوص راه معروف Galip Dede که به سمت خیابان و میدان استقلال منتهی می شود. در Galip Dede مغازه های زیبا صنایع دستی، سوغاتی و مغازه های موسیقی وجود دارد همچنین چند گالری هنری هم وجود دارد.

برج گالاتا

افسانه برج گالاتا

یکی از جالب ترین افسانه ها در بین  افسانه های برج گالاتا، عشق افسانه ای نام دارد که  قدیمی ترین آنها نیز میباشد. طبق این افسانه، رومیان معتقدند اگر زن و مردی برای اولین بار به برج گالاتا بروند و از بالای این برج به استانبول نگاه کنند، مطمئناً ازدواج خواهند كرد، اما اگر یکی از زوج ها قبلا به بالای برج رفته باشد این طلسم شکسته می شود و بهم نخواهند  رسید. اگر شما هم درگیر یک عشق افسانه ای هستید حتما سری به این برج بزنید.

زمان بازدید از برج گالاتا از ساعت ۹ تا ۲۰ آزاد میباشد. البته رستوران زیبای برج گالاتا که در طبقه نهم قرار دارد، همواره تا پاسی از شب باز و از میهمانان پذیرایی خواهد کرد.

مرتبط:

دودکش‌های پری _مقصد بیشترین گردشگران ترکیه

با مکان های گردشگری و توریستی در ترکیه آشنا شوید

ترور، ویزا، کرونا؛ چالش گردشگری ایران کدام است؟

خانه مارتاپیترز

خانه مارتاپیترز یکی از خانه های قدیمی و زیبای شهر اصفهان است که در محله تاریخی جلفای این شهر قرار دارد. قدمت این خانه ارزشمند به دوره صفوی برمی گردد زیرا در زمان شاه عباس صفوی ساخته شده است.

خانه مارتاپیترز که به خانه جائی (پدر خانم مارتاپیترز) نیز مشهور است، نام خود را از آخرین مالک خود یعنی مارتاپیترز گرفته است.
خانه مارتاپیترز در سال ۱۳۵۳ توسط سازمان حفاظت آثار باستانی به شماره ۹۹۰ به ثبت فهرست آثار تاریخی کشور رسید. در سال ۱۳۵۷ نیز به دانشگاه هنر  فارابی تحویل داده شد و از همان زمان کار مرمت و بازسازی به طور جدی در آن صورت گرفته است که در حال حاضر ساختمان مرکزی دانشگاه در این مکان قرار دارد.

طرح بخش های مختلف این خانه از تنوع زیادی برخوردار بوده و کیفیت ساخت و شیوه تزئینات آن بسیار ارزشمند می باشد. وجود ارزش های هنری خاص در معماری خانه مارتاپیترز، باعث شده است که این خانه علاوه بر قدمت تاریخی خود، از لحاظ هنری نیز توجه همه را به سوی خود جلب کند. سقف برخی قسمتهای این خانه دارای تزئینات مقرنس و دیوارهای آن پوشیده از تزئینات گچبری، آینه کاری، طلا کاری و نقاشی هایی از فرشتگان است که جلوه ای خاص به آن بخشیده اند.

خانه مارتاپیترز

مساحت خانه مارتاپیترز حدود ۲۵۰۰ متر مربع است و از جمله مهم ترین بخش های آن که با ویژگی های معماری دوره صفوی همخوانی دارند، حیاط شمالی، کوشک و حیاط جنوبی هستند.

این خانه تاریخی از چند ساختمان مختلف و جدا از هم تشکیل شده است. ساختمان اصلی خانه به بخش تابستانی جنوبی اختصاص داده شده است. بخش عظیمی از ساختمان زمستانی شمالی آن نیز هنگام تعریض کوچه کلیسا از بین رفته و تنها بقایایی از آن باقی مانده است.

در حال حاضر خانه مارتاپیترز شامل سه ساختمان است که عبارتند از ساختمان شمالی، ساختمان شرقی و ساختمان قدیمی. ساختمان شمالی دارای یک اتاق بزرگ در وسط و دو راهرو در شرق و یک راهرو در غرب بوده و فاقد تزئینات است. ساختمان شرقی نیز شامل آشپزخانه و حمام و سایر سرویس های خدماتی و بدون تزئینات است. ساختمان قدیمی که همان بخش اصلی خانه می باشد، از یک سالن بزرگ با نقاشی و گچبری و تعدادی پنجره مشبک چوبی قدیمی تشکیل شده است. پنجره های مشبک و زیبای اتاق های این ساختمان یادآور تزئینات دوره صفویه است. از دیگر بخش هایی که نشانگر تزئینات دوره صفوی است می توان به نقوش هندسی و آجری نمای رو به شمال اشاره کرد.

خانه مارتاپیترز

در طول زمان تغییرات مختلفی انجام گرفت تا باغ پیرامون بنا به چند حیاط و فضای باز تبدیل شود، به طوری که امروزه در شمال کوشک اصلی یک حیاط و در دو جبهه شمالی و شرقی این حیاط فضاهای دیگری واقع شده اند.

خانه مارتاپيترز كه در زمان صفويه به محل سكونت و زندگي جاني كشيش يكي از روحانيون كليساهاي اصفهان بوده است در حال حاضر، در اختيار دانشگاه فارابي مي باشد و به دليل استقرار بر سر راه كليساي وانك و قرار گرفتن در مركز شهر مورد بازديد گردشگران خارجي قرار مي گيرد.

مرتبط:

سردرهای کاشی‌کاری زیباییِ فراموش شده اصفهان…

هفتم دی‌ماه، روزی به نام کمال الدین اسماعیل اصفهانی

خانه جواهری کوهپایه _جواهری در اصفهان

باغ چشمه بلقیس

باغ “چشمه بلقیس” چرام گستره ای پر درخت که در آغوش حصارهای کوتاه سنگی جای گرفته است. باغی است در دره ای پیر که بیدهای مجنون را درون و گرداگرد خود سال هاست با زیبایی خویش حیران کرده و بوی نشای شالیزارهای چرام این باغ را دربر گرفته و فضای بسیار زیبا و پر نشاطی را بوجود آورده است.

این باغ از شمال به جاده “چرام- گچساران”، از جنوب به اراضی کشاورزی، از غرب به باغ جهاد کشاورزی(باغ عمران) و از شرق به اراضی کشاورزی و کوههای همجوار محدود می‎شود.
چندین نهر فصلی و دایمی در این دشت جریان دارد و محصولات غلات چون گندم، جو و برنج در این منطقه کشت می‎شود.
باغ چشمه بلقیس و برج تاریخی مربوط به دوران پس از اسلام است که در فاصله ۹ کیلومتری شهرستان چرام واقع شده و این اثر در هفت مهر ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۶۲۸۸ به ‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
سالانه بیش از ۷۰۰ هزار گردشگر، توریست و مسافر از باغ “چشمه بلقیس” چرام دیدن می‌کنند.

دهانه کوه شمالی در چرام، پذیرای باغ پر از نخلی است که “چشمه بلقیس “را در جویبارهای مشبک و با اصول معماری جالب توجه در خود دارد. نهرها پس ازگذر از جای جای باغ و تراوش خنکای خود به گردشگران،به استخری به وسعت ۱۰ متر می ریزد. نهرهای بزرگ با معماری سنتی خاص و پس از ریزش در استخر، دشت پر عطش چرام را سیراب می کند.

باغچه ای به شعاع چهار متر در درون حوض آب، نشان از هنرمندانه ترین صنعت ساخت بشر است. هیچ مسافری دل زده نمی شود و چرامی ها، خود بیش از سایران هوای پاک و مهربان چشمه بلقیس افسونگر را به شش ها فرو می برند.

چشمه بلقیس نام جدیدی است برای باغی که از ازمنه قدیم در این منطقه بوده و سپس توسط  مرحوم اسکندر خان چرامی خریداری و در اطراف این چشمه احیا و آبادانی انجام داده است. مدتی نیز این باغ و یک آبادی کوچک نزدیک آن در مکاتبات و اسناد و بعضی از سفرنامه ها به نام اسکندریه شهرت گرفته است… به نظر می‎رسد این باغ مربوط به اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی است.
این باغ با مساحتی در حدود ۳۸۹۶۰ متر مربع و شامل فضاهایی چون ۴ برج به ابعاد ۷۰ *۱۵۰ متر در ضلع غربی باغ، چشمه، استخر و در قسمت شرقی آن صخره‎ای بزرگ به ارتفاع ۲۰ متر تشکیل شده است. این باغ در حال حاضر در تملک شهرداری می‎باشد.

چشمه بلقیس

تاریخچه
باغ چشمه بلقیس از زمان گذشته تا قبل از سال ۱۳۲۴ هجری شمسی بیشه زاری بود از انواع درختان تنومند جنگلی و همچنین محل جانوران وحشی دارای چشمه سارهای فراوان بوده که آب گوارا و زلال آن از لابه لای سنگها و شکاف های کوه مشرف به آن بیرون میتراوید که در اصطلاح محلی به سربیشه معروف بود .
از سال ۱۳۲۴ به بعد دو برادر از کلانتران منطقه چرام به نامهای اسکندر خان چرامی و جان محمد خان چرامی با توجه به کمبود امکانات و ابزارهای لازم آن زمان و محدودیت های فراوان با صرف وقت و هزینه بسیار زیاد بنیان احیاء و عمران و آبادانی آن را گذاشتند و با قطع درختان جنگلی زائد و ریشه کنی آنها در طول سالیان متمادی و باز کردن معابر و مجاری آب چشمه ها و نهرها و احداث کانالها و ایجاد استخر در حد توان خود اقدامات بسیار شایسته ای انجام دادند و نام چشمه بلقیس را بر آن گذاشتند.
این مکان از آن زمان تا کنون یکی از پر جاذبه ترین باغهای سنتی ایرانی و از پر رونق ترین مکانهای دیدنی و گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد و جنوب ایران شناخته میشود که برآیند تلاش و سعی این دو برادر و نمادی از توجه آنها در زمینه توسعه و ترویج فرهنگ کشاورزی در منطقه بوده است .

چشمه بلقیس

احیا و آبادانی باغ چشمه از زبان محمد خان چرامی:
ایده ساخت این باغ در سال ۱۳۲۳ به ذهن من و برادرم رسید .
در آن زمان این نقطه بیشه زاری بود که پر بود از درختان بید و زبان گنجشک و و دیگر درختان بلا استفاده که به محل امنی برای حیوانات وحشی تبدیل شده بود که این حیوانات باعث شده بودند زراعت منطقه به حالت نیمه تعطیل در بیاید .
چون چشمه ها به طور پراکنده داخل بیشه پخش شده بودند و دسترسی به آنها کار بسیار مشکلی بود من و برادرم  با ایجاد کانالهای بزرگ آب این چشمه ها را به هم وصل کردیم.
ما به فکر استفاده از این محل وتبدیل آن به باغ و زمین کشاورزی شدیم به همین دلیل این بیشه زار را به دو قسمت تقسیم کردیم که قسمت بالا را خودمان برداشتیم و قسمت پایین را به مردم محلی واگذار کردیم .
در ابتدای کار به دلیل سختی کار مردم از پذیرفتن این زمینها امتناع میکردند ولی ما با تشویق آنها را راضی به پذیرفتن این زمینها کردیم .به دلیل کمبود وسایل کشاورزی برای ریشه کنی درختان موجود مجبور بودیم به وسیله تنها تراکتور موجود در منطقه این درختان را با طناب به این تراکتور میبستیم و آنها را از ریشه در می آوردیم .
در زمانی که کار ریشه کنی درختان به پایان رسید در همین محل استخر کنونی محلی بود که از خاک و سنگ پر شده بود وقتی که کارگران این مواد را تخلیه کردند متوجه وجود استخر بسیار قدیمی اما کوچتر از استخر کنونی شدیم که نشان میداد این مکان در زمان های بسیار دور محل تفرجگاه پادشاهان زمان بوده است .
بعد از کشف این استخر ما به فکر احیاء استخر قدیمی اما در اندازه ای بزرگتر شدیم که بعد از مدتی استخر کنونی ساخته شد.
اکثر درختان این باغ شخصا از شهرهای مختلف انتخاب شده یا از خارج از کشور به این باغ آورده شده است. حتی یک کیلو از محصول باغ به فروش نرسید . محصول باغ صرفا برای زیبایی روی درختان باقی میماند و میهمانان و مردم محلی که به باغ می آمدند در خود محوطه باغ از آن استفاده میکردند. ما قانونی داشتیم که هر کسی به باغ می آمد هرچقدر میخواست میتوانست از محصول باغ استفاده نماید ولی حق خروج میوه ها را از باغ نداشت که این خود یکی از دلایل دیگر ماندگاری میوه ها بود .
از سال ۱۳۴۵ به بعد سالی ۲۰ کامیون کود حیوانی از بردیان و تنگ پیرزال می آوردیم و به وسیله ۴ باغبان ثابتی که در باغ بود پای درختان ریخته میشد و به بهترین نحو از درختان مواظبت میشد اما الان میبینیم که بسیاری از درختان به دلیل بی توجهی از بین رفته اند و بقیه نیز در حال نابودی هستند .
الان میبینیم مردم برای چیدن میوه های کال درختان شاخه های آنها را میشکنند وکسی هم نیست که کوچکترین تذکر رابه آنها دهد این روزها اصلا کسی به فکر حفظ درختان باغ نیست و اگر به همین شکل پیش برود شاهد نابودی کل باغ خواهیم بود .

چشمه بلقیس

پوشش گیاهی این باغ بدلیل گرمسیری بودن این منطقه شامل اکالیپتوس، سدر، بلوط، سرو و دارای درختان متنوع میوه‎ای چون گردو، گلابی، سیب، لیمو ترش، خرمالو، پرتقال، نارنگی، انجیر، انگور، توت، نارنج و نخل است. همچنین بوته‎های گیاهی گوناگون و گلهای مختلف در آن به چشم می‎خورد.
نظام آبیاری این باغ بر اساس فوران آب چشمه‌های اصلی و چندین چشمه فرعی می‎باشد که بوسیله نهرهای کوچک و بزرگ متعددی در باغ جریان می‎یابد و آب مازاد آنها بوسیله جویی بزرگ به طرف استخر باغ که در ضلع جنوب غربی باغ واقع شده هدایت می‎شود. این استخر زیبا به شعاع ۱۰ متر و عمق ۱/۵ متر بصورت دایره و دارای سه ورودی و یک خروجی می‎باشد که آب چشمه از مسیر خروجی به رودخانه فشیان می‎ریزد. این استخر، باغچه‎ای به قطر چهار متر که پوشیده از درختان نخل، نارنج، پرتقال و گلهای زیبا و متنوع است را در آغوش گرفته است.
محوطه باغ که حدود ۱۰۰۰ متر در ۵۰۰ متر عرض دارد در زمستان که برودت هوای منطقه باعث سرمازدگی درختان منطقه میشد بخار آب چشمه های موجود درباغ از یخ زدن درختان جلوگیری میکرد و در تابستان نیز به دلیل خنک بودن هوای باغ درختان موجود در باغ در تمام فصول سال سرسبز و دارای میوه بودند .

امکانات رفاهی
برای این باغ زیبا کمپینگ، سرویس بهداشتی حمام و آلاچیق ایجاد شده است.

موقعیت مکانی
باغ “چشمه بلقیس” در استان کهگیلویه و بویراحمد، در دشتی هموار معروف به شهرک “قلعه کره شهبازی” از توابع شهرستان چرام و در ۹ کیلومتری شرق شهر چرام و یک کیلومتری روستای شهرک در میان تپه ماهورها و کوه‌ها واقع شده که جلوه ای زیبا از طبیعت و تاریخ را به نمایش گذاشته است.

مرتبط:

سفر به سرزمین برف و آفتاب/قاب زیبای پاییزی در کهگیلویه و بویراحمد

زیباسازی راهی برای رونق گردشگری در کهگیلویه و بویراحمد

بند خاک شوشتر

بند خاک از بناهای نظام آبی تاریخی شوشتر است که آب را از نهر داریون به نهر رقط منتقل نموده و در هنگام طغیان نهر داریون نیز که خطر سیل دشت میاناب شوشتر را تهدید میکرد قسمتی از آب آن را به نهر رقط هدایت می نمود. نهر رقط در نهایت به رودخانه گرگر می ‌ریزد و در مسیر آن، بند خاک، پل بند لشکر، پل شاه علی، پل آشیخ بهاء (ملت) و بند شرابدار وجود دارد. پیشینه ساخت این بند همانند دیگر بناهای آبی تاریخی شوشتر، به دورهٔ ساسانیان باز می‌ گردد.

این بند به همراه پانزده اثر تاریخی دیگر شوشتر در نشست سالانه کمیته میراث جهانی یونسکو در ۲۶ ژوئن ۲۰۰۹ (۵ تیرماه ۱۳۸۸) در شهر سویل اسپانیا، با احراز معیارهای ۱، ۲ و ۵ با عنوان نظام آبی تاریخی شوشتر به عنوان دهمین اثر ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو با شماره ۱۳۱۵ به ثبت رسید. همچنین در تاریخ ۲ بهمن ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۱۰۸۷۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

بند خاک يكي از سازه هاي با اهميت بر نهر داريون است كه به عنوان پخشاب كاربرد داشته و عامل تقسيم آب به دو شاخه داريون و رقت است كه در ضلع جنوب غربي شوشتر مي باشد.

نهر داريون در بند خاك به دو شعبه تقسيم مي شود: شعبه اصلي به سمت جنوب ادامه دارد و پس از طي ۳۳ كيلومتر در بند عرب حسن به رودخانه شطيط مي ريزد. وضع سطح زمين واقع بين رودخانه شطيط و گرگر طوري است كه مسير نهر داريون در خط الراس تپه ها قرار گرفته است. به اين ترتيب زمينهاي واقع بين دو شاخه كارون بسهولت آبياري می شدند.

شعبه دوم نهر داريون پس از عبور از زير پل بند لشكر به رودخانه گرگر مي ريزد. در بند خاك سدي وجود دارد كه قسمت اعظم آب كانال داريون را در شعبه اصلي نگه مي دارد، چون شعبه شرقي كانال داريون در حدود پانزده متر داراي اختلاف سطحي است ظاهراً سه بند ديگر در مسير آن براي جلوگيري از شدت سرعت آب ساخته شده است.

در دهه شصت با ايجاد خيابان كمربندي قسمت زيادي از بند تخريب و زير جاده رفت. فرم سازه اي بند تقريباً U شكل است كه داراي دو قسمت و داراي چندين دهانه بوده كه يكي از آنها سر پوشيده است و بقيه روباز هستند. در مجاورت اين اثر در ضلع شرقي، آثار چندي از جمله حصار قديم شوشتر و آثار يك آباره نمايان است.

اين بند داراي دو قسمت است، قسمت اول داراي پنج دهانه و داراي ستونهايي است. حدود ده قدم پائين تر از آن  ديواره ی انحرافي بوده كه آثار آن تا چندين سال قبل قابل تشخیص بود.

جهت ديواره اصلي بند داراي جهت غربي-شرقي است از قسمت شرقي بند بازويي به سمت شمال شرق  منشعب مي شود. از بازوي بند ديواري به سمت شمال كشيده شده است، خود اين بازو با يك بازوي ديگر كه در جهت غرب آن مشاهده شده مرتبط مي باشد. در واقع اين بازوها و خود بند اصلي يك مخزن نگهداري آب را تشكيل مي دهند. در قسمتهايي از بازوها و بند اصلي به نظر مي رسد كه دارا ي  ديوارهاي الحاقي باشند كه در جنوب آن مشاهده مي شوند كه براي خروج آب است. قسمت هايي در ديواره ها به صورت دريچه هايي بوده كه  تخريب شده است. بند خاك از نظر مصالح شامل ملات ساروج و انواع سنگهاي ماسه ای و لاشه می باشد كه سطوح داخلي و معدودي از ديواره هاي بيروني با ملات ساروج اندود شده اند. كاربري این بند با توجه به شواهدي كه ارائه مي كند داراي عملكرد نگه دارنده با فضاهاي مخزني و خروج آب است.

موقعیت مکانی
بند خاک شوشتر در نزدیکی خیابان کمربندی قدیم و در شمال غربی امامزاده عبدالله واقع شده است.

مرتبط:

مرمت خانه تاریخی مقدم شوشتر

مسجد جامع شوشتر

سازه‌های آبی شوشتر از شاهکارهای فنی مهندسی اعصار کهن

دیوار تاریخی تمیشه _ادامه دیوار بزرگ گرگان

تَمیشَه یا تمیشه‌ بانصران که در منابع عربی به آن طمیس و طمیسه نیز گفته‌اند، یکی از شهرهای باستانی و تاریخی مهم در خطه‌ تبرستان بوده که امروزه خرابه‌های تاریخی به جا مانده از آن در نزدیکی روستای سر کلاته خراب‌شهر از توابع شهرستان کردکوی واقع است.

تمیشه در روزگار ساسانیان نیز شهری آباد بوده و در اسطوره‌های ایرانی، اقامتگاه فریدون پادشاه آریاییان خوانده‌ شده است. در منابع آمده است خسرو انوشیروان ساسانی به آن شهر رفته و مدتی را در آنجا گذرانده و دستور گسترش شهر و ساخت بارو و دیوار دفاعی تمیشه را به‌منظور جلوگیری از یورش‌ تُرکان و قبایل شرقی داده است.

تمیشه شرقی‌ترین شهر تبرستان و در مرز تبرستان و گرگان(جرجان) بوده است. ابن رسته، تمیشه را نخستین شهر تبرستان از مشرق دانسته و خسرو انوشیروان ساسانی را بناکننده آن خوانده و از دیوار تمیشه که میان تبرستان و گرگان کشیده شده و همچنین از مسجد جامع و جمعیت بسیار این شهر یاد کرده است.

پژوهشگران بر این باورند که به دلیل وجود رشته‌کوه‌های البرز ورود نیروهای مهاجم به سرزمین تبرستان و گیلان کمابیش میسر نبوده، به همین دلیل تنها راه دسترسی و مدخل ورود تازیان و دیگر نیروهای مهاجم تنها از راهی بود که از سرزمین قومس به گرگان می‌رسیده که امروزه به گردنه «خوش ییلاق» مشهور است. بدین منظور نخستین شهری که مورد یورش نیروهای مهاجم قرار داشته گرگان بوده و سرداران خلفا هرگاه که به‌قصد فتح تبرستان می‌آمده‌اند پس از طی راه قومس به گرگان به‌ناچار در آغاز با گرگانی‌ها رودررو شده و سپس به تمیشه و درون تبرستان حمله‌ور می‌شدند. به این ترتیب، تمیشه نخستین شهر تبرستان از سمت شرق و مدخل تبرستان و به‌نوعی پرچم‌دار نبرد با مهاجمان عرب وِ تُرک و مغول و… بوده است.

ابن فقیه، در ذکر تمیشه و دربند آن در البلدان نوشته است: «نخستین شهر طبرستان از سوی گرگان طمیش است و آن در مرز گرگان افتاده است و دروازه‌ای کلان دارد که هیچ‌یک از طبرستانیان نتوانند از آن جای بیرون آیند و به گرگان شوند جز از همین دروازه زیرا دیواری از آجر و آهک از کوه تا دل دریا کشیده شده است آن دیوار را خسرو انوشیروان (۵۳۱ – ۵۷۸ م.) ساخت تا تُرک را از تاراج طبرستان بازدارد.»

در واقع انوشیروان هنگامی ‌که دیوار دفاعی گرگان را در سراسر نواحی شمالی استان گلستان کنونی می‌ساخت، ضلع غربی آن را هم‌ساخت. دیوار دفاعی گرگان از کوه‌های گلیداغ در شرق استان تا دریای خزر  و ضلع غربی آن از دریا تا ارتفاعات رشته‌کوه البرز امتداد داشته است.

ازاین‌رو پژوهشگران و باستان‌شناسان، این دو اثر را یک دیوار می‌دانند که به دلایل نظامی و امنیتی هم‌زمان ساخته‌اند. باستان‌شناسان تأکید دارند دولت ساسانی ديوار تاريخی تميشه را که ادامه ديوار تاريخی گرگان است در اواخر قرن پنجم و ششم ميلادی براي جلوگيری از هجوم هپتاليان ساخته‌اند.

همانند تکنیک ساخت دیوار دفاعی گرگان، در چندين نقطه در مسير ديوار کوره‌های آجرپزی قرار دارد که تأمین‌کننده مصالح اصلی ديوار تميشه بوده است. این ديوار دارای خندق عميق در قسمت غربی و به سمت شهر تميشه است و از سمت شرق به دره‌های عميق و رودخانه منتهی می‌شود.

شهر تميشه و تأسیسات وابسته شهری نیز با قلاع متعدد در غرب ديوار تميشه واقع‌شده بود که دارای معماری منحصربه‌فرد با مصالح بومی بوده و بخشی از بقايای اين شهر در کاوش‌های باستان‌شناسی شناسایی‌شده است. دو قلعه که «نارنج قلعه» و «قلعه دختر» نام دارند، در اواخر دوره ساسانی در ضلع غربی و شرقی ارتفاعات جنگلی جنوب شهر تاريخی تميشه برای حفاظت از اين شهر ساخته‌شده بود و تا اوايل قرون اسلامی از آن‌ها استفاده می‌شده است.

در کاوش‌های مذکور، خندقی به طول سه کيلومتر با عرض و عمق دو متر در کنار ديوار تميشه کشف کردند. نتايج حاصل از اين گمانه‌زنی‌ها بيانگر آن است که طراحان و سازندگان ديوار تميشه در بخش جنگلی اين ديوار از مصالح چوب برای ساخت بخشی از آن استفاده کرده‌اند. به عقيده باستان‌شناسان در طول ديوار تميشه اتاقک‌های چوبی برای برج نگهبانی ایجادشده بود که محل استراحت سربازان ساسانی بود.

تاریخ ویرانی دیوار و شهر تمیشه برای پژوهشگران به‌طور قطع روشن نیست؛ ولی آن چیز که واضح است در عصر سربداران و مرعشیان، یعنی در یورش‌های تیمور، همچنان نام تمیشه و خندق آن در متون تاریخی دیده می‌شود، به همین دلیل پژوهشگران بر این باورند که این شهر در یورش‌های مغولان آسیب کلی و فراوان دیده و در تاخت‌وتازهای تیمور به‌طور کل از صفحه روزگار محو شده است. رابینو دراین‌باره آورده است: «تاریخ ویران شدن تمیشه روشن نیست؛ با آن‌که دلایلی هست که حدس بزنیم آن واقعه در هجوم مغولان اتفاق افتاده است. چیزی که روشن است فراموش‌شدن نام تمیشه پس از وقایع تیموریان و مرعشیان در تاریخ است.»

منبع:میراث آریا

مرتبط:

دیوار گرگان ،دیواری به قدمت دیوار چین

قزوین _شهری با کلیسا های قدیمی و محله‌های ارامنه

وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در آستانه سال جدید میلادی و در سفر به استان قزوین، از کلیسا های قدیمی در این استان و محله‌های ارمنی‌نشین طی تاریخ در این منطقه و تقریب ادیان در ایران نوشت.

 علی‌اصغر مونسان که از روز گذشته و در آستانه سال جدید میلادی (۲۰۲۱) به استان قزوین سفر کرده است، در روز دوم سفر خود کلیپی از تاریخچه قزوین و زندگی ارامنه و مسیحیان و همزیستی آنان در کنار مسلمانان در این منطقه منتشر کرد.

«گزارش های جهانگردان مشهور جهان پیه ترو دلاواله ایتالیایی، ژان باتیست تاورنیه و  ژان شاردن فرانسوی از استقرار گروه های مختلف مسیحیان از جمله ارامنه در قزوین و برخی از نقاط روستایی پیرامون آن حکایت دارد؛ که پیشینه آن به سال های نخست قرن هفدهم میلادی می رسد؛ آنان دارای گورستان جداگانه و نمازخانه و کلیساهای مخصوص به خود بوده و با آزادی های نسبی در کنار مسلمانان زندگی می کردند و بعضی هم به حرفه های صنعتی یا بازرگانی اشتغال داشتند. برررسی اسناد موجود نشان می دهد در سال های پایانی قرن نوزدهم میلادی،  ارامنه قزوین از هیات مدیره کلیسا و دبستان مستقل برخوردار بودند.»

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی درباره تاریخچه حضور مسیحیان در قزوین نوشت: بر اساس متون تاریخی ارامنه، ظاهرا مسیحیان از زمان شاه عباس کبیر به قزوین آمده‌اند و سال بنای کلیسای قزوین به نام هریپسیمه مقدس را سال ۱۶۷۶ میلادی تشخیص داده‌اند.

مونسان افزود: این مهاجران مسیحی در شهر قزوین، به گونهٔ یک اقلیت دینی دارای محله و اماکن زندگی و کلیسا و گورستان ویژه بوده و با داشتن مشاغل و حرفه‌هایی چند، در آرامش زندگی کرده و فرزندانشان نیز از آموزش‌های قومی، دینی و زبانی برخوردار شده‌اند.

«شهر قزوین دارای سه کلیسا به نام‌های ارامنه رفیع یا هریپسیمه مقدس، کانتور که متعلق به مسیحیان اُرتدکس و در زمان ناصرالدین شاه ساخته شده و کلیسای کاتولیک آشوری حضرت مریم است. و در حال حاضر مراسم‌های مسیحیان در کلیسای آشوری یا آسوریان برگزار می‌شود.»

 

همزیستی و زندگی آرام و مسالمت آمیز پیروان ادیان الهی از مسلمان، مسیحیان و یهودیان و زردشتیان در کنار هم از قرن های دور و در نقاط مختلف ایران زمین دیده می شود. آیین های مذهبی، اشتغال و تحصیل و اجرای مناسک مذهبی هر کدام از این ادیان در اسناد مختلف ثبت شده بیشتر جهانگردان که به ایران آمده انده آن را روایت کرده اند، و بناها و آیین های آنها همواره از سوی مردم و حکومت ها محترم شمرده می شده است.

ثبت آیین زیارتی قره‌کلیسا در چالدران آذربایجان‌غربی به عنوان آیینی عبادی در دین مسیحیت مهر تاییدی بر دوستی پیروان ادیان آسمانی و تقریب بین ادیان و احترام به آنان در نظام مقدس جمهوری اسلامی و نشانه یاوه بودن اتهامات وارده به ایران توسط دشمنان است.

کلیسای تادئوس مقدس

آیین و مراسم زیارتی کلیسای تادئوس مقدس  (قره کلیسا) پنجشنبه ۲۷ آذر ۹۹ در پرونده آیین زیارت تادئوس مقدس به صورت مشترک با کشور ارمنستان مطرح شد و با تصویب کمیته جهانی میراث ناملموس، در فهرست میراث جهانی ناملموس بشری قرار گرفت و به عنوان شانزدهمین میراث ناملموس ایران در یونسکو ثبت شد.

آیین زیارتی قره کلیسای چالدران مربوط به شهادت یکی از ۱۲ “حواری” حضرت عیسی (ع)  به نام تادئوس بوده که از سال ۱۹۵۴ تاکنون به مدت ۶۶ سال به صورت خودجوش توسط ارامنه شمال ایران و دیگر کشورهای جهان هر ساله در روزهای سوم، چهارم و پنجم مردادماه در قره کلیسای چالدران برگزار می شود. در این آیین،  ارامنه دیگر کشورهای جهان از جمله ارمنستان، سوریه، لبنان، هلند، فرانسه، اتریش، آلمان و کانادا شرکت می‌کنند.

کلیسای کانتور کوچکترین کلیسای ایران از جاذبه های گردشگری قزوین به شمار می رود که مربوط به پیروان مذهب ارتدوکس است و  متعلق به دوره حضور روس ها در قزوین است.

بر اساس برخی منابع سومین کلیسای کوچک جهان نیز به شمار می رود ولی این منابع درباره ۲ کلسیای کوچک دیگر سکوت کرده اند و همین موضوع انجام یک پژوهش در این زمینه را ضروری کرده است. کانتور همچنین تنها کلیسای قزوین است که فقط به منظور استفاده اتباع یک کشور دیگر در زمان جنگ جهانی دوم ساخته شده و نام آن به معنی مقر و مرکز است.

بر اساس توضیحات ارائه شده، این کلیسا دارای ۲ اتاق است که یکی برای غسل تعمید نوزادان و دیگری برای تعویض لباس کشیش مورد استفاده قرار می گرفته است. این کلیسا دارای طرحی صلیبی شکل است و نمای آجری قرمز، پوشش شیروانی گنبدها به همراه آجر لعابدار و نوآوری در فرم های تزیینی هندسی از ویژگی های آن به شمار می رود و معماری متفاوتی با سایر بناهای قدیمی قزوین دارد. این کلیسا که به نام برج ناقوس نیز معروف است،

کلیسای کانتور در کنار وجود امامزاده ها و آرامگاه هایی با بناهای تاریخی، مساجد و کاروانسراهای قدیمی، آب انبارها، حمام ها و بناهایی مانند کاخ چهلستون و سردر عالی قاپو به عنوان عمارت شاهی دوره صفوی همچنین معرف تنوع جاذبه های گردشگری شهر قزوین است.

کلیسای کانتور

 

کلیساهای مسیحی ایران که ثبت جهانی شده اند

مجموعه کلیساهای ارامنه به عنوان نهمین اثر ایران در فهرست آثار جهانی به ثبت رسیدند؛ مجموعه ثبت شده کلیساهای ایران شامل سه کلیسای اصلی سنت تادئوس، سنت استپانوس، زُر زُر و چند بنای اطراف آن، همراه دهکده‌ها و قبرستان است.

قره کلیسا قدیمی ترین و به عبارتی نخستین کلیسای جهان مسیحیت به شمار می‌رود؛ قره کلیسا یا تادئوس یکی از زیباترین آثار تاریخی واقع در شمال آذربایجان غربی است که نظر هر گردشگری را با معماری بی نظیرش به خود جلب می کند. قدمت این کلیسا به حداقل ۱۲ قرن پیش می‌رسد؛ این کلیسا  در ۲۰ کیلومتری شمال شرق چالدران و بر روی مزار تادئوس حواری حضرت مسیح (ع) بنا شده است و برای مسیحیان منطقه و همچنین ارامنه جهان ارزش مذهبی زیادی دارد.

کلیسای سنت استپانوس آذربایجان شرقی بعد از قره کلیسا در آذربایجان غربی، مهم ترین کلیسای ارامنه کشور است. این کلیسا مربوط به قرون ۱۰ تا ۱۲ میلادی است و در منطقه جلفا در کنار رودخانه ارس جای گرفته است.

کلیسای مریم مقدس

 

کلیسای مریم مقدس که به نام کلیسای زُر زُر نیز معروف است، یکی دیگر از آثار پرونده کلیساهای ایران است که در استان آذربایجان غربی شهرستان ماکو و در ۱۲ کیلومتری شمال غرب قره کلیسا قرار دارد. این کلیسا که به حدود سال ۱۲۹۸ میلادی تعلق دارد، ممکن بود که پس از آبگیری سد بارون در عمق دریاچه پشت سد قرار گیرد. به همین دلیل، به ارتفاعات کنار دریاچه منتقل و در آن نقطه دوباره بازسازی شد.

کلیسای چوپان نیز که در غرب شهر مرزی جلفا در ساحل رود ارس و در محدوده استان آذربایجان شرقی قرار دارد، در قرن ۱۶ میلادی ساخته شده است. گفته می شود این کلیسا محل عبادت چوپانان ارمنی ساکن روستاهای اطراف دره شام بوده است.

همچنین کلیسای استپانوس مقدس در ۶ کیلومتری روستای دره شام به فاصله ۱۵ کیلومتری غرب شهر جلفا در استان آذربایجان‌شرقی واقع است. استپانوس قدیس یکی از نخستین افرادی بود که به دین مسیحی روی آورد.

با توجه به شیوع بیماری کرونا و توصیه ستاد ملی مقابله به کرونا به در خانه ماندن و تاکید بر تعویق سفر به دوران پس از مهار بیماری کرونا اکنون بهترین فرصت برای مطالعه و شناخت بیشتر جاذبه‌های فرهنگی، گردشگری و طبیعی ایران ایجاد شده است. می‌توان با بررسی دقیق، مقصدهای جذاب و جدید گردشگری را برای مسافرت‌های فردی و گروهی در دوران پسا کرونا برنامه‌ریزی کرد.

منبع:ایرنا

مرتبط:

صلیب سبز و کلیسای ۴۰۰ ساله سرکیس

کلیسای لاس لاخاس یکی از زیباترین کلیساهای جهان

عمارت و کلیسای تومانیانس