حوض سلطان قم به منطقه نمونه گردشگری تبدیل می‌شود

سرپرست میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی قم با بیان اینکه حوض سلطان به منطقه نمونه گردشگری تبدیل می‌شود، استفاده از جامعه محلی و عشایر ایل کلکو در منطقه نمونه گردشگری حوض‌سلطان قم، علاوه بر اشتغال، جاذبه گردشگری ایجاد می‌کند.

به‌گزارش روز پنجشنبه اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی قم، علیرضا ارجمندی در دیدار با سرمایه‌گذار و مشاور منطقه نمونه گردشگری حوض‌سلطان قم افزود: دریاچه حوض‌سلطان بزرگ‌ترین آینه طبیعی کشور و یکی از زیباترین جاذبه‌های طبیعی استان محسوب می‌شود که در شاهراه موصلاتی و در حاشیه بزرگراه قم – تهران واقع شده و از این منظر از موقعیت خاص و ویژه‌ای برخوردار است.

وی با اشاره به عبور میلیون‌ها مسافر در طول سال از کنار دریاچه حوض‌سلطان عنوان کرد: با معرفی و شناسایی این جاذبه منحصربه‌فرد، و احداث منطقه نمونه گردشگری، ایجاد اقامتگاه و پایگاه رصد ستارگان به افزایش مدت ماندگاری و اقامت مسافر در استان منجر خواهد شد.

ارجمندی گفت: با تاسی و پیروی از مقام معظم رهبری در انتخاب شعار سال، درصدد هستیم در سال ۱۴۰۰ از پروژه‌های گردشگری پشتیبانی و مانع‌زدایی کنیم.

تالاب حوض سلطان پهنه ای سفید رنگ به وسعت ۳۷ هزار هکتار در شمال شهر قم است که در کیلومتر ۳۵ اتوبان قم ـ تهران قرار گرفته و از نظر ساختار زمین شناختی از تالاب های کم نظیر در سطح کشور است.

این تالاب که از سال ۱۳۸۸ به منطقه شکار ممنوع ارتقاء سطح یافته است، از کفه نمکی با حاشیه باتلاقی تشکیل شده و به عنوان یک تالاب شور کویری، از اکوسیستم منحصر بفردی برخوردار بوده و دارای گونه های گیاهی و جانوری و میکروارگانیسم های ویژه ای به لحاظ شرایط زیستی است.

منبع: ایسنا

مرتبط:

دریاچه نمک حوض سلطان قم از جاذبه های قم

مهارلو _دریاچه کریستال‌های صورتی

مرنجاب ، کویری که شهاب بارانش دیدنی است

آداب استقبال از رمضان در سوئیس خاورمیانه

ماه رمضان، ماه آگاهی بیشتر از حقایق هستی، تقویت اراده و آزادی از زنجیرهای درونی است. این ماه جان‌ها را طراوتی جانانه می‌بخشد و چشم وگوش مومنان را با نوای معنوی همراه می‌کند.

لبنان یکی از کشورهای جهان عرب است که اکثر جمعیت آن را مسلمانان تشکیل می‌دهند. این کشور دارای تنوع قومی زیادی است و بخشی از جامعه آن را مسیحیان تشکیل داده‌اند و به همین دلیل برخی سنت‌ها و قوانین ماه رمضان مانند ممنوعیت روزه‌خواری در این کشور اعمال نمی‌شود.

علی‌رغم وجود این تنوع قومی، دینی و مذهبی همواره حس همدلی میان مردم کشور لبنان وجود داشته و دارد؛ به طوری که مسیحیان نیز در مراسم، سنت‌ها، سفره‌های افطاری مسلمانان در ماه مبارک رمضان شرکت کرده و آن‌ها را همراهی می‌کنند. هرکشوری برای استقبال از ماه مهمانی خدا آداب و رسوم ویژه خود را دارد که در ادامه به رسوم کشور لبنان در این ماه پربرکت اشاره می‌کنیم.

رویت ماه

در لبنان رؤیت هلال ماه و آغاز ماه رمضان و همچنین عید فطر با شلیک سه گلوله توپ اعلام می‌شود. رسم شلیک توپ، از رسوم قدیمی این کشور بوده که در مواردی به دلیل وقوع جنگ کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اما ارتش لبنان در چند سال اخیر این سنت را احیا کرده است. گفتنی است که با شلیک توپ زمان افطار و سحر به مردم اطلاع‌رسانی می‌شود.

ماه رمضان در لبنان

مسحراتی

افرادی با عنوان «مسحراتی» به معنای طبل‌زن‌ها از ساعت ۲ یا ۳ نیمه‌شب در کوچه‌ها و خیابان‌های این کشور حرکت کرده و طبل‌ می‌کوبند و با شعرخوانی مردم را برای صرف وعده سحری و عبادت‌های سحرگاهی بیدار می‌کنند. این افراد لباس سنتی بر تن داشته و می‌خوانند: «یا نایم وحد الدایم، یا نایموحدالله» به این معنا که «ای خفته، برخیز و خداوند باقی را عبادت کن» و «قوموا علی سحورکن، جای رمضان یزورکن» به این معنی که «برخیزید و سحری بخورید، رمضان به دیدار شما آمده است».

 

شب‌های رمضان

یکی از رسوم رایج کشور لبنان در ماه مبارک رمضان، آیین «سهره» یا همان شب‌نشینی است؛ به گونه‌ای که اعضاء خانواده ساعاتی را در کنار هم سپری کرده و به فعالیت‌های متنوعی مانند تفریح، گفت‌وگو، ختم قرآن فامیلی و … می‌پردازند. در حالی که عده‌ای از افراد ترجیح می‌دهند در مسجد حضور یافته و تا سحرگاه مشغول عبادت باشند. البته این رسوم امسال به دلیل شیوع بیماری کرونا به صورت محدود برگزار می‌شود و در برخی اوقات با ممنوعیت همراه است.

ماه رمضان در لبنان

خیمه‌های رمضانی

در ایام ماه رمضان، خیمه‌هایی در محلات کشور لبنان برپا می‌شود که برنامه‌های متنوع شهروندی در این خیمه‌ها برگزار شده و اجرای این برنامه‌ها تا صبح ادامه می‌یابد. در تعدادی از این خیمه‌ها، کمک‌های مردمی برای نیازمندان جمع‌آوری و مراسم خیریه‌ای به مناسبت ماه رمضان برگزار می‌شود.

سیبانه رمضان

یکی از مهمترین آداب و سنت‌های قدیمی این کشور مراسمی به نام «سیبانه رمضان» است. مردم لبنان در آخرین روز ماه شعبان در ساحل بیروت گرد هم آمده و پس از اعلام رؤیت هلال ماه، آغاز ماه مبارک رمضان را با خوردن خوراکی‌ها، نوشیدنی‌ها و شیرینی‌های مخصوص جشن می‌گیرند.

غذاهای سفره افطار و سحر

سفره‌های غذای لبنانی‌ها تنوع بسیاری دارد که این تنوع در سفره‌های افطاری به اوج خود می‌رسد. خرما، ارزش غذایی زیادی دارد و مردم لبنان نیز همواره روزه خود را با خوردن این میوه مقوی باز می‌کنند.پس از اینکه روزه خود را با خرما باز کردند، سوپ «شوربا» سرو می‌کنند؛ چراکه این غذا از جمله غذاهایی است که در وعده افطاری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

غذاهای عربی مانند «جمله تبوله»، «حمص»، «دلمه برگ مو»، «سمبوسه»، «عرایس» و «فته» نیز وعده افطار صرف می‌شوند و وعده شام نیز با غذاهایی مانند «کباب بره»، «مرغ شکم پر»، «مغربیه»، «صیادیه ماهی» و سایر غذاهای دریایی همراه است.

blank

 

علاوه بر تنوع غذایی اهالی لبنان نوشیدنی‌ها و شیرینی‌های آن‌ها نیز از تنوع زیادی برخوردار است که از جمله نوشیدنی‌ها و شربت‌های این کشور می‌توان به «جلاب»، «آب تمبر هندی»، «آب لواشک» و «خرنوب» اشاره کرد، همچنین «باقلوا کادایف»، «قطایف»، «کنافه»، «کلاچ میان‌پر»، «شعیبیات»، «المفروکه»، «قاروطیه» و «بحصالینو» از جمله شیرینی‌های سنتی لبنانی‌ها است که در ایام ماه مبارک رمضان تهیه می‌شوند. اما در مقابل سفره‌های رنگین افطار در این کشور، وعده سحری سبک مصرف می‌شود و غالبا شامل انواع «منقوش» که غذایی با پایه خمیر و پنیر و گاهی همراه با زیتون و ماست چکیده است، می‌شود.

منبع: ایسنا

مرتبط:

استقبال از رمضان در مصر سرزمین فراعنه

راه‌کار هتل‌های ترکیه برای جذب گردشگر در رمضان

۴ روز کار و ۳ روز تعطیلی در ژاپن

دولت ژاپن برای جبران خسارت‌های ناشی از کرونا، از تهیه الگوی چهار روز کار و سه روز تعطیلی در هفته برای تحریک اقتصاد و گردشگری داخلی خبر داده است.

بسته شدن مرزها و کاهش پروازها و سفرهای بین‌المللی با شیوع ویروس کرونا، اقتصاد کشورها را به ویژه در بخش گردشگری، کوچک کرده است. هنوز پیش‌بینی دقیقی برای بازگشت سفرهای بین‌المللی به حالت عادی وجود ندارد. از همین رو، کشورهای زیادی روی گردشگری داخلی متمرکز شده‌اند و ترجیح می‌دهند با دادن امتیازهایی، مثل کاهش نرخ خدمات هتل و هواپیما و یا افزایش روزهای مرخصی برای کارمندان، با استفاده از تجربه‌های دورکاری، اقتصاد خود را تا حدی روی پا نگه دارند.

مهدی عباسی ـ کارشناس گردشگری ـ در ادامه بررسی راه‌کار کشورها برای جذب گردشگر در دوران کرونا، به الگوی ژاپن که به تازگی مطرح شده است، پرداخت و گفت: ژاپنی‌ها برای کاهش روزهای کاری به چهار روز و افزایش روزهای تعطیل به سه روز در هفته، درحال بحث هستند. مقامات دولت این کشور اعلام کرده‌اند مدل تعطیلات سه روز در هفته می‌تواند برای تقویت اقتصاد و گردشگری داخلی مفید باشد.

او ادامه داد: در بیانیه‌ای که به تازگی جناح حامی دولت ژاپن منتشر کرده، آمده است پیش‌نویس پیشنهادی این طرح ظرف یک ماه آینده به مجلس ارائه می‌شود. همچنین در بیانیه عنوان شده که وقتی این طرح اجرایی شود به کارمندان حق انتخاب برای استفاده از این سه روز تعطیلی داده خواهد شد. دولت ژاپن امیدوار است مدل جدید، بهره‌وری کارمندان را افزایش دهد.

این کارشناس گردشگری افزود: این بیانیه تاکید می‌کند صنعت گردشگری ژاپن که با همه‌گیر شدن بیماری کووید ١٩ زمین‌گیر شده است، می‌تواند با افزایش روزهای مرخصی دوباره احیا شود.

عباسی اظهار کرد: پیش از این، مایکروسافت ـ غول فناوری ایالات متحده ـ در ژاپن حق تعطیلی سه‌روزه را به کارکنان خود که چهار روز در هفته در محدوده پروژه کار می‌کنند، داده بود. در این طرح، کارمندان همانند پنج روز کاری قبلی و دو روز تعطیلی در هفته حقوق دریافت کرده‌اند. در نتیجه، این طرح بهره‌وری کارمندان مایکروسافت را تا ۴۰ درصد افزایش داد و در هزینه‌های اداری نیز صرفه‌جویی شد.

طرح و ایده افزایش تعطیلات پایان هفته به دو روز، در ایران نیز چند سالی است مطرح شده و حتی به دست نمایندگان مجلس در دوره‌های قبل رسیده، اما برخی مخالفت‌ها و متقاعد نشدن بعضی دستگاه‌ها، مانع از به نتیجه رسیدن آن شده است.

طرح دیگری با عنوان تعطیلات زمستانی برای افزایش تعطیلات مدارس و خانواده‌ها به منظور توزیع سفر، حدود هشت سال پیش از سوی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مطرح شد که از همان ابتدا با مخالفت‌های وزارت آموزش و پرورش مواجه شد و هرچند در ادامه اختلافات بر سر این طرح کم شد، اما هنوز به سرانجامی نرسیده است.

علاوه بر این‌ها، وزارت میراث فرهنگی و گردشگری در اواخر سال ۹۸، همزمان با شیوع ویروس کرونا با این پیش‌بینی که فرصت سفر در نوروز ۹۹ از بین خواهد رفت، طرح تعطیلات یا «فرصت مرخصی» برای سفر کارمندان دولت و مردم را پیشنهاد کرد تا پس از فروکش کردن تب این ویروس در کشور، اجرا شود؛ فرصتی که هنوز فراهم نشده و آن طرح نیز در حد پیشنهاد محفوظ مانده است.

منبع:ایسنا

مرتبط:

کیمونو لباس‌ سنتی ژاپنی

آشنایی با فرهنگ ژاپن در “موزه ملی توکیو”

قلعه مجلل و زیبای اوزاکا در ژاپن

داستان ساعت کاخ گلستان تهران چیست؟

ساعت بزرگ کاخ گلستان که به تازگی صدای ناقوسش در قلب پایتخت شنیده می‌شود، شاید برای اغلب مردم با ساعت‌های دیگر فرقی نداشته باشد، اما داستان پشت این ساعت از آن اثری خاص ساخته است.

داستان‌های عجیب از ساعت شمس‌العماره کم گفته نشده، مثلا جعفر شهری در کتاب  «تهران قدیم» روایت کرده است: «زنگ این ساعت صدایی داشته که افراد در چهار فرسخی (۲۴ کیلومتری) آن، به وضوح می‌شنیدند و بیمار با شنیدن صدای آن قالب تهی می‌کرده است. اگرچه این اغراق و مبالغه‌ای بیش نبود و آن را بیش از حد بزرگ کرده، اما می‌گفتند بر اثر شکایت مکرر اهالی، شاه را مکلف می‌کند که دستور کم کردن صدای ساعت را داد تا با نمد صدای آن را خفیف کنند.»

داستان دیگر که در همان کتاب آمده به یک جفت جغد مربوط می‌شود که در کلاه‌فرنگی شمس‌العماره، جایی که ساعت نصب شده لانه کرده بودند. نوشته شده که «دو جغد نر و ماده بودند که در محفظه این ساعت لانه داشتند و شایع بود هر بار ظاهر شوند، سلطنت تغییر می‌کند. می‌گفتند در موقع کشته شدن ناصرالدین شاه، سه روز از لانه بیرون آمده بودند که روز سوم شاه تیر خورده و تاج و تخت به مظفر الدین شاه می‌رسد. آن‌چه این شایعه یا حقیقت را بر سر زبان‌ها انداخت، بیرون آمدن و ظاهر شدن این دو جغد در روزهای ۱۶ تا ۱۹ شهریور ۱۳۲۰ بود. جغدها که بیرون آمدند مردم می‌گفتند خدا عاقبت پیداشدن جغدها را به خیر کند، که متفقین به ایران حمله کردند، قحطی، کشتار و ناامنی همه جا را گرفت و شد آن‌چه قلم از بیانش عاجز است.»

از این روایت‌ها که بگذریم، قصه «محمد ساعتچی»، تعمیرکار معاصر ساعت شمس‌العماره هم شنیدنی است. ساعتچی از قدیمی‌ترین ساعت‌سازان تهران است که برای اولین‌بار سال ۱۳۸۶ خبر می‌شود ساعت پیشکشی ملکه ویکتوریا به ناصرالدین‌شاه قاجار را ببیند تا شاید سکوت طولانی آن شکسته شود. ساعت وضعیت خوبی نداشته و ساعتچی دست به تعمیر آن نمی‌برد؛ قصه آن روزها را برای ایسنا این‌طور روایت می‌کند: تازه ساعت مسجد سپهسالار ـ مدرسه شهید مطهری ـ را تعمیر کرده بودم که خانم ثقه‌الاسلام ـ مدیر وقت کاخ گلستان ـ ما را برای تعمیر ساعت شمس‌العماره خبر می‌کند. به کاخ آمدم و ساعت را بررسی کردم و متوجه شدم ساعت تعمیرشدنی نیست و قبول نکردم. سال ۱۳۸۹ دوباره دعوت شدم. آن زمان ساعت فقط دو چرخ‌دنده سالم داشت و ناقوس هم شکسته بود.

blank

 

ساعتچی به همراه شاگردش «جمشید غیب‌زاده» تصمیم می‌گیرند ساعت تازه‌ای برای شمس‌العماره بسازند. در طبقه زیرین کاخ اتاقی به آن‌ها می‌دهند. ساعتچی تعریف می‌کند: در یکی از روزهای سرد پاییزی پیرمردی بالای ۹۰ سال که نای نفس کشیدن نداشت، آمد سراغم و گفت پیرترین کارمند کاخ گلستان است و پرسید که قرار است ساعت را تعمیر کنیم و بعد هم گفت ده‌ها نفر تا حالا آمده‌اند و نتوانسته‌اند این ساعت را درست کنند. گفتم که اطلاع دارم و حتی می‌دانم چرخ‌دنده‌های آن که از جنس برنج بوده اسباب‌بازی بچه‌ها شده است و ساعت هیچی ندارد. پیرمرد تعریف کرد که از خارج آمده‌اند ایران و این ساعت را طلب کرده‌اند. تاریخِ آن را نگفت و آن‌قدر کم‌جان بود که جرأت نکردم سوال کنم. قرار بود جریان را مفصل تعریف کند که دیگر از او خبری نشد.

او ادامه می‌دهد: برایم سوال شد چرا دنبال این ساعت آمده بودند. یاد تجربه و خاطره‌ای از سفرم به کشورهای اسکاندیناوی افتادم. در نروژ کلیسایی مفرغی را دیدم که داخل آن یک موزه کوچک بود، در آن تابلویی قرار داشت که میخ کجی را روی آن نصب کرده و حسابی نورافشانی کرده بودند و به سه زبان انگلیسی، فرانسه و آلمانی کنار آن نوشته بودند «ما گمان می‌کنیم که وایکینگ‌ها از این میخ‌ها برای کشتی‌های‌شان استفاده می‌کردند.» خیلی عجیب بود، این همه تشریفات فقط برای یک گمان! درحالی که در کشور ما کلی از این آثار ریخته. متوجه شدم چرا خارجی‌ها دنبال این ساعت هستند، حتما می‌خواستند آن را در موزه بریتانیا به نمایش بگذارند و توضیح دهند که این ساعت هدیه ملکه ویکتوریا به ناصرالدین شاه ایران بوده و این هم جنازه‌اش است. درمانده بودم و نمی‌دانستم با این ساعت که چیزی از آن نمانده، چه کنم. تصمیم گرفتم آن را درست کنم. ۱۸ ماه تمام به همراه شاگرم (جمشید غیب‌زاده) در گرما و سرما روی آن وقت گذاشتیم تا عاقبت درست شد. سال ۱۳۹۱ ساعت را تحویل کاخ گلستان دادم و یک روز ساعت ۱۲ ظهر زنگ آن به صدا درآمد.

ساعت تعمیرشده فقط ۱۰ ماه کار می‌کند و بعد، تا همین فروردین ۱۴۰۰ خاموش می‌ماند. ساعتچی برای سومین‌بار به کاخ گلستان دعوت می‌شود، او حالا ۸۵ سال دارد و این بار کار را کامل به شاگردش می‌سپارد، وقتی هم که می‌خواهد از حق و حسابی که از سال‌های پیش صاف نشده حرف بزند، شاگردش رضایت نمی‌دهد و ترجیح می‌دهند سکوت کنند.

blank

او درباره علت از کار افتادن ساعت بعد از سال ۹۱ توضیح می‌دهد: ساعت‌های بزرگ به یک خادم دائمی نیاز دارند، چون هفته‌ای دو دفعه کوک می‌شوند،  هر ۱۵ روز باید روغن‌کاری شوند. هر سه ماه باید شست‌وشو شوند. هر شش ماه باید باز شوند و چرخ‌دنده‌های‌شان بررسی و بازبینی شود تا ساعت همیشه کار کند. این ساعت در زمان قاجار کار می‌کرد، چون مسؤول ثابت داشت که البته بعدها از ایران رفت. یک شخص یهودی بود که زن ایرانی گرفت و بعدا مسلمان شد. وقتی ساعت خوابید کسی نتوانست آن را احیا کند. ساعت مسجد سپهسالار هم همین‌طوری کار می‌کند، ۱۴ سال است زیر نظر آقای جشمید غیب‌زاده است و تمام این سال‌ها مطابق «بیگ‌بن»  لندن کار می‌کند، چون هفته‌ای دو بار کوک می‌شود و تنظیمات آن زیرنظر است. این‌جا (کاخ گلستان) با ما راه نیامد و ساعت خوابید.

ساعتچی به طنین خوش ناقوس ساعت که چند روزی است در حوالی بازار تهران شنیده می‌شود، اشاره می‌کند و می‌گوید: سال ۸۹ وقتی برای تعمیر آمدیم متوجه شدیم ناقوس شکسته است. ناقوس قدیمی را جوش داده بودند و صدای بدی داشت. به این نتیجه رسیدیم آن را عوض کنیم. آن زمان می‌گفتند از طرف میراث فرهنگی به فرانسه و ایتالیا رفته بودند تا مشابه آن را پیدا کنند که گفته بودند نداریم. از ارمنستان هم خواسته بودند آن‌ها هم گفتند نداریم. وقتی ما تعمیر را شروع کردیم به یکی از دوستانم که ریخته‌گر است، سفارش دادم. ناقوس را آنالیز کردیم و آن‌چه ساخته شد ترکیبی از هشت فلز از جمله برنج، مس، فولاد و روی است تا صدا طنین داشته باشد.

جشمید غیب‌زاده، شاگردش، وسط مصاحبه پیشنهاد می‌دهد ناقوس قدیمی را در موزه بگذارند و یادآوری می‌کند: ناقوسی که حالا صدایش شنیده می‌شود به دست ایرانی‌ها ساخته شده است.

از قدمت ساعت می‌پرسم، حدس می‌زند ۱۷۰ ساله باشد. شاگردش اِن قلت می‌آورد که عمر کاخ این‌قدر است. ساعتچی هم می‌گوید: ۱۰ سال پیش که برای تعمیر خبرم کردند قدیمی‌های کاخ گفتند قدمت ساعت به ۱۶۰ سال می‌رسد. به هر حال فکر می‌کنم سن ساعت بیشتر از ۱۵۰ سال باشد. او تا به حال هیچ سند و شناسنامه‌ای از ساعت ندیده و حتی روی ناقوس یا موتور آن هم هیچ شماره و تاریخی ندیده است. تعریف می‌کند که این کنجکاوی را درباره ساعت پیشکشی داشته‌، اما چیزی ندیده است. راغب می‌شود دوباره موتور و ناقوس قدیمی ساعت را ببیند.

blank

 

ساعتچی که به همراه شاگردش تجربه بررسی دیگر ساعت‌های تاریخی تهران از جمله مسجد سپهسالار و مسجد مشیرالسلطنه را دارند، درباره آموزش افراد دیگری که بتوانند کوک این ساعت را دست بگیرند، می‌گوید: حتما آموزش می‌دهیم. الان آقای غیب‌زاده (شاگردش) مسؤول است، وقتی خسته شد یکی از کارمندان کاخ را آموزش می‌دهیم.

او یک ساعت اتوماتیک هم ساخته و می‌گوید: اگر جایی مثل شهرداری که تصمیم دارد روی عمارت بلدیه ساعت نصب کند، از ما بخواهد حتما برای آن صفحه ساعت باارزش و زیبایی نصب می‌کنیم. قصه ساعت‌سازها همین است، آن‌ها نهایت تا ۶۰ سالگی کار کنند، حالا عده‌ای که مثل من عاشق این کارند، در طول عمر حرفه‌ای خود یک ساعت هم می‌سازند که معمولا هفت هشت سالی زمان می‌برد، همین ساعت‌های بزرگ در رشت، تبریز، ساری، تهران، یزد و کرمان مشابهش را می‌بینید از دل زندگی حرفه‌ای ساعت‌سازها بیرون آمده است.

ساعتچی یادی هم می‌کند از ساعت مسجد مشیرالسلطنه (مسجد ساعت) و آن را یکی از قشنگ‌ترین و باارزش‌ترین ساعت‌های جهان می‌داند و می‌گوید: این ساعت ربع می‌زند، نیم می‌زند؛ یک ساعت بسیار باارزش است. زمانی که دیدمش اتاقش کبوترخانه شده بود. الان را خبر ندادم. پیشنهاد دادم تعمیر کنید، کسی محل نداد. اگر بخواهند آن ساعت ارزنده را هم به کار می‌اندازیم.

منبع:ایسنا

در گردشگری اشتباه‌ها را تکرار نکنیم

یک کارشناس گردشگری با اشاره به مدل توسعه گردشگری در روستاها، هشدار داد: در توسعه روستاها، بویژه توسعه بوم گردی و گردشگری روستایی، هرگونه تغییر در سبک زندگی، و تغییر در طبیعت برخلاف هویت محلی، به شدت آسیب‌زا خواهد بود.

علی گل گلاب در یادداشتی با عنوان «بوم‌گردی و احیای روستاها؛ اشتباه‌ها را تکرار نکنیم»، که آن را در اختیار این خبرگزاری قرار داده، نوشته است: این روزها تب برگشت به روستا بالا گرفته و این نگران‌کننده است. نگرانی از تکرار نگرش‌ها و رفتارها که همچون بلای آسمانی، اول بر سر روستاها و سپس بر سر شهرها نازل شد؛ چرا که در قرن‌های اخیر به‌ویژه قرن بیستم، روستاها را نه روستاییان نابود کردند و نه شیوه تولید و سبک زندگی‌شان. روستاها را  نگرش‌ها و افکار غلط در سطح جهانی از بین برد. پس از رنسانس،  مدنیت و متمدن بودن مساوی بود با زرق و برق زندگی شهری. اختراع برق،  تلویزیون، مخابرات، ماشین و زندگی ماشینی، رفاه آور و نشانه پیشرفت بود. صنعت در برابر سبک زندگی روستایی قرار گرفت، تحقیرش کرد و حسرت در دل روستاییان گذاشت. کتاب‌های درسی پر شد از آمار پیشرفت‌های دروغین. دانش بشری در خدمت مدرنیسم قرار گرفت و به یاری جهانِ در مسیر گمراهی آمد. البته آمارها دروغ نمی‌گفتند اما این گمراهی را تبلیغ  می کردند.

میزان سواد در شهر و روستا، نسبت جمعیت شهری و روستایی در کتاب‌های درسی با نمودارهای تحقیرآمیز، آموزش داده می‌شد و کسی به تحقیرآمیز بودن این نسبت‌ها توجه نداشت، چون یک پارادایم بر ذهن همه انسان ها حاکم بود که در قرن اخیر به آن «پیشرفت خطی» گفته می‌شود، یعنی از یک جایی شروع می‌کنی، رشد می‌کنی ومی‌رسی به جایی که به عنوان «هدف» تعیین شده است. من در مقاله‌ای علمی، اسم این نوع پیشرفت را «دندان مصنوعی پیشرفت» گذاشته‌ام. به این معنا که افکار گمراهانه انسان بعد از مدرنیسم، جهان را فرا گرفت و دو جنگ بزرگ را تحمیل کرد، اما هیچ‌کس بیدار نشد. انسان‌ها تا رنسانس و قرن ۱۶ میلادی همراه و هم‌پای طبیعت بودند. اتفاق عجیب و غریبی نمی‌افتاد. سیل و زلزله بلا نبود، یک اتفاق عادی بود و زخم‌های زیاد بر جای نمی‌گذاشت. بعد از رنسانس، انسان بر طبیعت سوار شد. خواست سیل  را مهار کند، سد ساخت. اما نمی‌دانست برای مهار سیل، نباید جنگل ها را بسوزاند.

هرجا شهرنشینی نسبت به جمعیت روستایی بیشتر بود،  افتخار و نشانه پیشرفت و توسعه بود. این نسبت با آمار میزان باسوادان و میزان بهره‌مندی از مواهب تکنولوژی و صنعت همپوشانی داشت. یکی در دِه با گاو، زمین را شخم می‌زد و دیگری در شهر و کازینو به عیش و نوش بود و یا در ساحل، خوش می‌گذراند. این تصویر و این تصویرسازی، حسرت در دل روستاییان می‌کاشت و شهر شده بود آمال و آرزو.

و دیگر کار از کار گذشته بود. جمعیت از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ مهاجرت کردند، روستاهای زیادی متروکه شدند. در روستاهایی که  هنوز آثار حیات باقی مانده بود، فقط نشانه وجود حیات دیده می‌شد و نه بیشتر.

جای باغ‌ها برج ساخته شد. جای سفره‌های زیرزمینی آب‌های شیرین را آب‌های فاضلاب پرکرد. به جای اکسیژن خالص، دود ناشی از خودروها در حلق‌ها فرورفت.

اکنون این تب شهرسازی، به تب روستاسازی رسیده است و دقیقا نگرانی از همین جا آغاز می‌شود که با همین نگرشی که باعث نابودی شهر و روستا شد، روستاسازی اتفاق بیفتد، یعنی چون شهر دیگر جای زندگی نیست،  قلب‌ها و ریه‌ها در شهر کار نمی‌کنند، شهر و زندگی شهری را انسان‌ها بردارند و ببرند به روستا که کلینیک طبیعی بهداشت روح و روان است.   در کنار این، توجه به ظرفیت‌های بی‌نظیر و پایان‌ناپذیر روستاها، گردشگری روستایی هم به‌ویژه در روستاهای هدف شکل می‌گیرد.

این اتفاق به هر شکل دیر یا زود خواهد افتاد. اگر برنامه‌ریزان و سیاستگذاران درست عمل نکنند، به توسعه پایدار و سازگار با محیط زیست و طبیعت توجه نشود، دیری نخواهد پیمود که ما نه زندگی شهری خواهیم داشت و نه محیطی به نام روستا که هم‌اکنون کلینیک رایگانی است برای درمان و سلامتی روح و روان انسان‌ها.

بنابراین بهتر است، گام‌ها برای توسعه روستاها، بویژه توسعه بومگردی و گردشگری روستایی با طمأنینه و مطالعات دقیق و درست انجام بگیرد. دو هدف محرومیت‌زدایی و گسترش رفاه باید کاملا منطبق بر طبیعت و سبک زندگی باشد. هرگونه تغییر در سبک زندگی و تغییر در طبیعت برخلاف هویت محلی به شدت آسیب‌زا خواهد بود.

منبع: ایسنا

مرتبط:

جاذبه‌های گردشگری باشت

صنعت گردشگری تا کی دندان روی جگر بگذارد؟

آینده گردشگری پزشکی در پساکرونا

«مسجد نو شیراز» یکی از وسیع‌ترین مساجد در ایران

مساجد در هر شهر و برای هر ملتی از مهم‌ترین اماکن مذهبی، تاریخی و فرهنگی هستند. سبک و شیوه ساخت مساجد مختلف در سراسر جهان نیز موجب شده این اماکن علاوه بر کارکرد اصلی خود، به جاذبه‌های خیره‌کننده‌ای از تاریخ و فرهنگ ملل تبدیل شوند.

«مسجد نو» شهر شیراز که مقابل حرم شاهچراغ قرار گرفته به واسطه وسعت خود که حدود دو هکتار است یکی از وسیع‌ترین مساجد ایران شناخته می‌شود. این مسجد اما به لحاظ تاریخی بعد از مسجد عتیق شیراز قرار می‌گیرد و به گونه‌ای در بافت تاریخی شیراز واقع می‌شود.

می‌توان گفت قرار گرفتن این مسجد در بافت تاریخی شهر شیراز باعث می‌شود که علاقه‌مندان و بازدیدکنندگان از این مکان با سبک و جریان زندگی مردم در بافت‌ قدیمی شهر نیز آشنا می‌شوند و این خود یک ویژگی‌ منحصر به‌فرد محسوب می‌شود.

در خصوص تاریخ این مسجد گفته شده است که «اتابک سعد بن زنگی» یکی از حکام دوره اتابکان فارس دستور ساخت آن را صادر کرده و ساخت آن در سال ۵۹۸ ه.ق آغاز شده و در سال ۶۱۵ ه.ق به پایان رسیده است.

دلیلی که برای ساخت این مسجد در تاریخ بیان شده این است که اتابک که یکی از حکام اتابکی فارس بوده به هنگام بیماری فرزندش نذر می‌کند که اگر او از بیماری نجات پیدا کند و بهبود یابد، خانه‌اش را به مسجدی وسیع تبدیل کند.

مسجد نو در ابتدا به واسطه نام سازنده خود به «مسجد اتابکی» شهرت داشت اما باتوجه به بازسازی‌هایی که در این بنا در طول دروه‌های تاریخی مختلف صورت گرفته، عمارت مسجد شکل تازه‌ای به خود گرفته به همین دلیل در مقابل مسجد عتیق به «مسجد نو» تغییر نام داده است.

مسجد نو شیراز

این مسجد در گذشته علاوه بر عبادت‌گاه محلی برای تفریح مردم شیراز قدیم نیز بوده است، وجود درختان چنار تنومند و آب روان معروف به «خیرات» که از زیر این درختان عبور می‌کرده و به حوضی در میانه حیاط مسجد سرریز می‌شده توجهات را به خود جلب می‌کرده است، به گونه‌ای نمازگزاران پس از اقامه نمازها ساعت‌ها زیر سایه این درختان استراحت می‌کرده‌اند.

البته این مسجد علاوه بر تفرجگاه در هنگام وجود خطر از سوی بیگانگان و درگیری‌های داخلی محل تجمع و برنامه‌ریزی‌های دفاعی نیز بوده است برای مثال مسجد نو در جنگ جهانی اول و دوم، کانون اصلی مبارزان شیرازی و جایگاه گردهمایی آنان بوده است.

از دیگر حوادثی که مسجد اتابکی در طول تاریخ از سر گذرانده می‌توان به فعالیت‌ها و مبارزاتی که در طول پیروزی انقلاب اسلامی در این مسجد رخ داده است نیز اشاره کرد، این مسجد بارها برای جلوگیری از فعالیت‌های انقلابی محاصره و به آتش کشیده شده و در هر دو برهه ۱۳۴۲ و ۱۳۵۷ هنگام مبارزات مردمی شاهد حوادث مختلفی بوده است.

بنای مسجد نو شیراز مشتمل بر صحن وسیع مرکزی، ایوان‌ها و رواق‌های جانبی، شبستان‌های ستون‌دار جنوبی و چهار ورودی بوده و همانطور که گفته شد در مساحتی حدود ۲۰ هزار مترمربع واقع شده است. مسجد از جهات مختلف دارای چهار ورودی است که از طریق رواق‌ها و دالان‌هایی به صحن راه پیدا می‌کنند، ورودی‌ها از بیرون دارای تزیینات کاشی‌کاری هستند که عمدتا مربوط به دوره‌های اخیر است.

همانطور که گفته شد در میانه صحن میانی مسجد سه حوض آب و ردیفی از درختان کهن‌ سال وجود دارد. این صحن از چهار جهت توسط رواق‌های یک طبقه و ایوان‌های چهارگانه محدود شده است. در اطراف ایوان شمالی و جنوبی، به قرینه یکدیگر، ۲۴ دهانه و در اضلاع شرقی و غربی، ۱۲ دهنه رواق در اطراف ایوان‌ها ساخته‌ شده و مقابل بسیاری از دهنه‌ها و رواق‌ها با دیوار یا شبکه‌های چوبی مسدود شده است.

این مسجد علاوه بر رواق‌ها و ایوان‌های بیرونی دارای یک شبستان اصلی است. این شبستان فاقد تزئینات خاص بوده و دارای ۲۴ ستون عریض بوده و شبستانی کوچک‌تر در شرق شبستان اصلی قرار دارد که دارای ستون‌های سنگی متعددی است.

مسجد نو شیراز

در یکی از شبستان‌های این مسجد یک محراب کاشی‌کاری نفیس وجود دارد که با نقوش هندسی و خطوط تزئینی از جنس کاشی معرق به رنگ‌های سیاه، زرد و فیروزه‌ای زینت یافته و در میانه آن لوحی واقع شده گفته می‌شود از جی دیگری به این قسمت منتقل شده است؛ بر روی این لوح اما اسامی دوازده امام و چند عبارت دیگر نوشته شده است.

مسجد اتابکی در طول تاریخ بر اثر زلزله‌های متعددی در سال‌ها ۸۹۵، ۱۱۸۳ و ۱۲۹۶ ه.ق بارها تخریب شده و بلافاصله مرمت و بازسازی شده است. در بخش دورنی مسجد طاق‌ها با کاشی‌کاری‌هایی منقش به آیات و احادیث وجود دارد که بر روی برخس از آن‌ها تاریخ‌های گوناگونی که در این مکان تعمیرات صورت گرفته، نقش بسته است.

 

برای اولین بار پس از تخریب در سال ۸۹۵ ه.ق بنای مسجد توسط یکی از وزرای ابراهیم شاه (پادشاه هندوستان) مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت. در دوره صفویه نیز این مسجد به دستور سلطان حسین صفوی بازسازی شده است، در دوران زندیه و قاجاریه نیز تعمیراتی در این مسجد صورت گرفته است. همچنین گفته می‌شود در سال ۱۳۴۵ ه.ش نیز این مسجد مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته و برخی معتقدند این مرمت‌ها دیگر چیزی از بنای اصلی دوران اتابکی باقی نگذاشته است.

امروزه این مسجد به عنوان محل برگزاری نماز جمعه در شیراز مورد استفاده قرار می‌گیرد و در حال حاضر به «مسجد شهدا» در بین مردم شهرت دارد و به واسطه معماری‌ قابل توجه و تحسین‌برانگیزش توجهات زیادی را به خود جلب می‌کند.

منبع: ایسنا

مرتبط:

مسجد جامع عتیق شیراز

ممنوعیت سفرهای دریایی در موج چهارم کرونا

مدیرکل امور دریایی سازمان بنادر و دریانوردی از ممنوعیت سفرهای دریایی در موج چهارم کرونا خبر داد و گفت: البته سفرهای دریایی به صورت موردی و تنها برای بومی های منطقه انجام می شود.

حسین عباس‌نژاد  اظهار کرد: در پی افزایش سفرها و هجوم مسافران به بنادر کشور به ویژه بنادر جنوبی، استان‌هایی مانند سیستان و بلوچستان هم در موج چهارم کرونا درگیر شدند و مناطق بسیاری از استان‌های جنوبی مانند بقیه کشور قرمز شد.

وی افزود: در این راستا و با توجه به شیوع موج چهارم کرونا در کشور، ممنوعیت سفرهای دریایی انجام شده است و دیگر مانند سابق این سفرها انجام نمی شود.

عباس‌نژاد ادامه داد: البته سفرهای دریانوردی به صورت محدود و کنترل شده آن هم برای بومیان مناطق انجام می شود اما شامل مسافرت‌های دریایی و گردشگری نمی شود.

مدیرکل امور دریایی سازمان بنادر و دریانوردی تاکید کرد: همه نظارت‌ها برای رعایت پروتکل‌های بهداشتی و ممنوعیت‌ها و محدودیت‌ها در سفرهای دریایی انجام می شود و اگر شرکت یا تعاونی در این زمینه مرتکب تخلف شود مطابق قانون با آن برخورد خواهیم کرد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

سفرهای دریایی را شروع کنید!

تغییر محدودیت‌ها برای سفرهای خارجی دریایی

گردشگری دریایی خزر در انتظار اسکله‌های ساحلی

«آسباد تاریخی پطرو» شهرستان زاوه ثبت ملی شد

رئیس میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی شهرستان های تربت حیدریه و زاوه از ثبت ملی نخستین آسباد شهرستان زاوه خبر داد.

علی محمدی با اعلام این خبر اظهار کرد: «آسباد پطرو» نماد هنر، خلاقیت و ابتکار مردمان گذشته منطقه زاوه بوده است و به دلیل شدت بادهای موسمی از اواخر فصل بهار تا اواخر تابستان، ساکنان این منطقه با مهار  نیروی باد و به کارگیری آن جهت خردکردن غلات ، این انرژی را به نفع خود به کار گماردند و مهم‌ترین نیاز خود را که تولید نان بوده با ساختن و به کارانداختن این تکنولوژی برآورده کردند.

وی خاطرنشان کرد: این آسباد که تشابه زیادی با آسبادهای سایر مناطق شرقی ایران به ویژه منطقه نشتیفان خواف دارد، بنایی است شکل گرفته از خشت و گل، متشکل  از محفظه چرخ و پره و آسخانه بوده که متاسفانه به مرور زمان  فضاهای داخلی و چرخ و پره‌های آن از بین رفته و درحال حاضر بقایای دیوارهای بیرونی آن و سنگ‌های آسیاب باقی مانده است.

رئیس میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی شهرستان های تربت حیدریه و زاوه بیان کرد: مهم‌ترین ویژگی معماری این بنا ، قسمت درگاه باد است که به گونه‌ای ساخته شده که از بادهای مختلفی که در منطقه می‌وزیده ، قابلیت استفاده داشته است.

بر اساس گزارش روابط عمومی اداره‌کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی، محمدی ادامه داد: در جنب این آسباد بقایای آسیابی نیز وجود دارد که نشان از مهار انرژی آب در سایر فصول سال است که باد سرعت کمتری داشته و جهت خرد کردن غلات مورد استفاده قرار می‌گرفته است، این شگرد صنعتی بیانگر توسعه فنی و دانش کاربردی ساکنان این منطقه بوده است.

وی تصریح کرد: این آسباد به شماره ۲۷۷ مورخ ۱۳۹۹/۱۲/۱۳ در فهرست آثار واجد ارزش تاریخی-فرهنگی به ثبت ملی رسیده است. گفتنی است که شهرستان زاوه دارای ۱۷۰ اثر تاریخی شناسایی شده که تاکنون تعداد  ۱۸ اثر در فهرست آثار ملی به  ثبت رسیده است.

منبع:ایسنا

مرتبط:

آسبادهای خواف نشانه ای از خلاقیت پیشینیان

آسبادهای نشتیفان _یکی از بزرگ‌ترین سازه‌های خشت و چوب ایران

ضریب پایین اشغال اقامت‌گاه‌های بوم‌گردی خراسان رضوی

دبیر جامعه حرفه‌ای اقامتگاه‌های بوم‌گردی ایران با اشاره به وضعیت نابسامان تاسیسات گردشگری در سراسر استان، گفت: در ایام سفرهای نوروزی درصد اشغال اقامت‌گاه‌های بوم‌گردی استان، کمتر از ۱۰درصد برآورد می‌شود.

صادق کاظمیان  ضمن انتقاد از مشخص نبودن وضعیت سفر در نوروز ۱۴۰۰، اظهار کرد: متأسفانه به علت نبود برنامه‌ریزی دقیق تا آخرین روزهای اسفند ماه و ابهام در برنامه سفرها، عملا سفر به معنای استفاده از تأسیسات گردشگری دارای مجوز از وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مانند اقامت‌گاه‌های بوم‌گردی، هتل‌ها و دفاتر خدمات مسافرتی عدد بسیار پایینی بود؛ بنابراین آمارها نشان دهنده این بود که استقبال از تأسیسات گردشگری در سال ۱۴۰۰ وضعیت خوبی نداشته است.

وی افزود: برآورد ما این است که میزان استقبال از اقامت‌گاه‌های بوم‌گردی استان، نزدیک به ۱۰ درصد بوده است. همچنین معتقدم دلیل این میزان کم استقبال از اقامت‌گاه‌های بوم‌گردی، ابهام در برنامه‌ریزی‌های ستاد ملی مبارزه با کرونا برای موضوع سفر بوده است.

دبیر جامعه حرفه‌ای اقامتگاه‌های بوم‌گردی ایران ادامه داد: با این‌حال باید توجه داشت که حتی با این میزان اشغال اقامت‌گاه‌های بوم‌گردی، باز هم متأسفانه پس از شیوع گسترده ویروس کرونا در کشور و اعلام رسمی خیز چهارم بیماری، صنعت گردشگری مورد هجوم قرار گرفته است .

کاظمیان با بیان این‌که قرار بود در ایام نوروز مسافران فقط از تأسیسات رسمی گردشگری استفاده کنند، خاطرنشان کرد: این‌که یک خانواده با خودرو شخصی خود به شهر و روستای دیگری سفر کند و در آن شهر یا روستا، در مراکز غیر مجاز اقامت داشته باشد، غذا بخورد و تفریح کند، اگر ذیل مجموعه تأسیسات گردشگری نباشد نه تنها هیچ تأثیر مثبتی بر صنعت گردشگری ندارد بلکه می‌تواند زیان‌بار هم باشد.

درصد اشغال بالای خانه‌های اجاره‌ای در ایام نوروز

وی گفت: آمارهای موجود از سطح نشان‌دهنده این است که در بسیاری از استان‌ها، اقامت‌گاه‌های بوم‌گردی ضریب اشغال بسیار پایینی داشته‌ و عملا نیمه تعطیل بوده‌اند، در حالی‌که خانه‌های اجاره‌ای درصد اشغال بسیار بالاتری داشتند.

دبیر جامعه حرفه‌ای اقامتگاه‌های بوم‌گردی ایران اضافه کرد: با این توضیحات، صرفا همین که مردم سفر بروند را نمی‌توان به‌ عنوان  صنعت گردشگری درنظر گرفت و درواقع زمانی می‌توانیم بگوییم صنعت گردشگری رونق پیدا کرده است که سفرها در ذیل مجموعه تأسیسات گردشگری دارای مجوز انجام شود.

کاظمیان با اشاره به وضعیت نابسامان صنعت گردشگری کشور، تصریح کرد: درچنین شرایطی نه تنها مراکز اقامتی منفعتی از محل سفرهای نوروزی امسال نبرده‌اند، بلکه درحال حاضر انگشت اتهام به سمت صنعت گردشگری گرفته شده است. درحالیکه در بازدیدهای بسیاری که قبل و بعد از نوروز توسط اداره‌کل میراث فرهنگی استان خراسان و تشکل جامعه حرفه‌ای اقامت‌گاه‌های بوم‌گردی استان انجام شد، میزان رعایت پروتکل‌های بهداشتی در اقامت‌گاه‌های بوم‌گردی سراسر استان در سطح قابل قبولی بود و هیچ گزارشی از مسافران و حتی وزارت بهداشت مبنی بر عدم رعایت پروتکل‌های بهداشتی دریافت نکرده‌ایم.

وی ادامه داد: افزایش آمار مبتلایان به کرونا  نشان‌دهنده این امر است که افراد پیش از تعطیلات مبتلا به بیماری بوده‌اند که عوامل مختلفی از جمله، صف مرغ، ازدحام در ناوگان حمل ونقل عمومی، مترو، ادارات و بانک‌ها در پایان سال و نیز خریدهای نوروزی همه می‌تواند در شیوع تصاعدی کرونا موثر بوده باشد.

دبیر جامعه حرفه‌ای اقامتگاه‌های بوم‌گردی ایران با گلایه از سخنان معاون وزیر بهداشت، گفت: ستاد ملی مبارزه با کرونا باید درنظر داشته باشد که صنعت گردشگری در تمام کشورهای درگیر با بیماری کرونا مورد حمایت دولت واقع شده است، اما متاسفانه در ایران یکی از معاونان وزارت بهداشت از عبارت «صنعت گردشگری دندان روی جگر بگذارد» استفاده کرده است.

تعطیلی مکرر، امکان بازپرداخت تسهیلات را به اقامت‌گاه‌های بوم‌گردی نمی‌دهد

کاظمیان با اشاره به همکاری سازنده تأسیسات گردشگری با ستاد ملی مبارزه با کرونا، بیان کرد: در سراسر دنیا اگر مجموعه گردشگری با متولیان بهداشت آن کشور همکاری می‌کند، از آن طرف هم حمایت‌های جدی از آن‌ها صورت می‌گیرد. اما در ایران دو بسته حمایتی برای اقامت‌گاه‌های بوم‌گردی درنظر گرفته شد که در مرحله اول درصد افرادی که توانستند از این تسهیلات استفاده کنند عددی نزدیک به صفر بوده است.

وی اضافه کرد: همچنین در مرحله دوم هم مجموعه‌های کمی موفق به دریافت این حمایت‌ها شدند؛ چرا که تسهیلات، با دوره تنفس کوتاه و بهره نسبتا بالایی ارائه می‌شود و اقامت‌گاه‌هایی که اکثر روزهای سال تعطیل بوده‌اند، امکان بازپرداخت این تسهیلات را ندارند.

فعالیت‌ اقامت‌گاه‌های بوم‌گردی با رعایت حداکثری پروتکل‌ها ادامه دارد

دبیر جامعه حرفه‌ای اقامتگاه‌های بوم‌گردی ایران خاطرنشان کرد: در ادامه نیز قرار بود وام‌های دریافتی اقامت‌گاه‌ها امهال شود، اما آمار تحقق این موضوع هم در اقامت‌گاه‌های استان خراسان رضوی بسیار ناچیز بوده است و علی رغم پیگیری استانداری و اداره‌کل، متاسفانه بانک‌ها همکاری لازم را نداشتند. همچنین قرار بر این بود که هزینه آب، برق و گاز از مجموعه تأسیسات گردشگری دریافت نشود اما متأسفانه این اتفاق هم رخ نداده است.کاظمیان ابراز کرد: با وجود این‌که اقامت‌گاه‌های بوم‌گردی اکثرا در فضای باز هستند و معمولا محیط‌های آرام و خلوت دارند و غالبا توسط خانواده مدیر مجموعه اداره می‌شوند، کاملا از مهمان‌ها دلسوزانه پذیرایی می‌کنند تا محیط امنی برای سفرهای خانوادگی برای گردشگران ایجاد شود.

وی در مورد فعالیت اقامت‌گاه‌های بوم‌گردی در وضعیت قرمز شیوع کرونا، اظهار کرد: با قرارگرفتن تأسیسات گردشگری در گروه ۱ مشاغل ، فعالیت اقامت‌گاه‌های بوم‌گردی با رعایت حداکثری پروتکل‌های بهداشتی ادامه خواهد داشت.

منبع:ایسنا

مرتبط:

آشنایی با برج رادکان در خراسان رضوی

“خانه دیو ریوند” از جاذبه‌های گردشگری خراسان رضوی

سنگ یادمان شاه آشور در قباق تپه کشف شد

۱۵۰ سال انتظار باستان شناسان به پایان رسید و برای نخستین بار تکه ای از یک سنگ یادمان از شاهان آشوری طی کاوش باستان شناسی در قباق تپه کوزران کرمانشاه کشف شد.

هرچند تاکنون دوسنگ یادمان دیگر از شاهان آشوری در دو نقطه دیگر از ایران کشف شده (تپه نجف آباد و سنگ یادمان ایران که احتمالاً از حوالی کرمانشاه کشف شده است)، اما هیچکدام از آنها طی کاوش باستان شناسی کشف نشده بودند، بنابراین بافت باستان شناختی آنها برای پژوهشگران نامشخص بود.

این روزها کاوش های باستان شناسی روی قباق تپه کوزران در حال انجام است، قباق تپه ای که رد پایی از ۱۸۰۰ تا ۸۰۰ سال پیش از میلاد کاسی ها تا آشورها را در دل خود دارد.

دکتر سجاد علی بیگی سرپرست گروه باستان شناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه رازی که این روزها در تپه قباق کوزران مشغول انجام کاوش های باستان شناسی است، درخصوص کشف اخیر ردپای شاهان آشوری در این منطقه از کرمانشاه توضیح داد: قباق تپه مکانی است که بر اساس یافته های باستان شناختی حداقل از هزاره سوم پیش از میلاد مورد سکونت قرار گرفته و تا به امروز هم به حیات خود ادامه داده است.

وی اضافه کرد: البته قباق تپه از دهه‌های قبل هم شناخته شده بود، بطوریکه در سال ۱۹۳۷ میلادی “سر اورل اشتاین” باستان شناس انگلیسی از این محوطه و چند محوطۀ باستانی دیگر این محدوده همچون چیا گنوژ، چیا نرگس، تپه خیبر و از جمله قباق تپه نام برده و به اهمیت آنها اشاره کرده است. چندماه بعد در همان سال ۱۹۳۷ هم “اریخ اشمیت” باستان شناس آمریکایی ضمن عکس برداری هوایی از برخی از محوطه های شمال ماهیدشت و کوزران برخی از تپه های مهم منطقه از جمله قباق تپه را روی نقشه مسیر پرواز خود نشانه گذاری کرده و در کتاب معروف خود “پرواز بر فراز شهرهای باستانی ایران”  به اهمیت محوطه های این منطقه اشاره نموده و ابراز امیدواری کرده که روزی باستان شناسان کاوش های باستان شناسی در برخی از آنها را به انجام برسانند. سرانجام در سال ۱۳۴۷ سه نفر از باستان شناسان ایرانی، آقایان علی اکبر سرافراز، دکتر محمدرحیم صراف و احسان یغمایی که بررسی هایی را در استان کرمانشاه انجام می دادند بررسی هایی را هم در منطقه کوزران و ماهیدشت به انجام رساندند و در گزارش خود اعلام می کنند که قباق تپه از دورۀ روستانشینی تا دوره ساسانی سکونتگاه بوده است. این هیئت یک سال بعد ترتیبی داد که محوطه با شماره ۸۶۵ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شد.

blank

عضو هیات علمی گروه باستان شناسی دانشگاه رازی کرمانشاه افزود: سال ۱۳۷۷ دکتر عباس مترجم عضو  کنونی هیئت علمی دانشگاه بوعلی همدان بررسی های مجددی را از دشت کوزران انجام داد و ضمن بررسی قباق تپه از این محوطه به عنوان استقرار مهمی مربوط به دورۀ اشکانی یاد نموده است.

وی اضافه کرد: البته پیش از آن هم در سال ۱۳۷۱ بطور اتفاقی در حاشیۀ محوطه ظرف کوچکی حاوی ۱۴۱ سکه مربوط به دوره هخامنشی و سلوکی با قدمت ۲۴۰۰ تا ۲۳۰۰ سال کشف شد که بلافاصله این مجموعه توسط نیروی انتظامی ضبط و تحویل ادارۀ میراث فرهنگی استان کرمانشاه شد.

علی بیگی از یک ماجرای اتفاقی که باعث شد پایش برای کاوش به قباق تپه باز شود گفت و افزود: سال ۱۳۹۸ که در تپه خیبر شهرستان روانسر مشغول انجام کاوش های باستان شناسی بودم اطلاع یافتم که قطعه سنگ حجاری شده ای در روستا تپه قباق منطقه کوزران وجود دارد که پس از مدت کوتاهی برای بازدید آن رفتم و مشخص شد با یک “قاب سنگی پاشنه در” حجاری شده مربوط به دوره آشور نو یعنی حدود قرن هشتم قبل از میلاد رو برو هستیم. در واقع این یافته نشان می داد که احتمالاً ساختمانی به سبک دوره آشور نو که شاید محل فرمانداری یکی از مراکز ایالتی دوره  آشور نو در منطقۀ زاگرس مرکزی بوده، در این محل برپا شده است. این یافته می توانست سرنخ های بسیار  مهمی در رابطه با پاسخگویی به برخی از پرسش های قدیمی در اختیار باستان شناسان قرار دهد، از این رو  بلافاصله با اطلاع به اداره کل میراث فرهنگی استان این قطعه سنگ حجاری شده مهم به اداره میراث فرهنگی انتقال پیدا کرد.

وی تاکید کرد: برای رسیدن به اطلاعات دقیق تر، گمانه زنی در این محوطه با کسب مجوزهای لازم از پژوهشکده باستان شناسی و پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در دستور کار قرار گرفت. از این رو با هدف به دست آوردن شناخت نسبی نسبت به محوطه و انجام لایه نگاری در محوطه، کاوش های کوچک مقیاس در محوطه با بودجه دانشگاه رازی و صندوق حمایت از پژوهشگران کشور انجام شد.

blank

 

سرپرست گروه کاوش باستان شناسی در تپه قباق کرمانشاه با بیان اینکه کاوش ها را در دو بخش از تپه انجام داده اند، عنوان کرد: در بخش دامنۀ جنوبی تپه ترانشه ای به ابعاد سه در سه متر ایجاد کردیم و طی کاوش به بقایای سطوح خشت فرش شده رسیدیم که با حصیر فرش شده بود. در واقع بقایای استقرار در این بخش نشان می دهد که قدمت این بخش به حدود ۱۷۰۰ تا ۱۸۰۰ سال پیش از میلاد یعنی هم زمان با دوره کاسی ها بر می گردد. با توجه به ارتفاع تپه و رسوبات دشت قطعا در صورت ادامۀ کاوش ها در لایه های عمیق تر، می توان انتظار کشف لایه های بسیار قدیمی تر را در این محوطه داشت.

وی افزود: در گمانه ای که بر روی تپه ایجاد کردیم علاوه بر کشف پی دیوار سنگی، چاله های ذخیره گندم  و تنورهای پخت نان و همچنین قطعه سنگی را کشف کردیم که نشان می دهد که بخشی از یک سنگ یادمان مربوط به دوره سارگُن دوم شاه آشور است. در واقع شاهان سلسله آشور در شمال عراق امروزی و در منطقه موصول یک امپراطوری بزرگ را تشکیل داده بودند که تا مصر و قبرس را به زیر سیطرۀ خود برده بود. آشوریان که قلمرو خود را در منطقۀ غرب آسیا گسترش داده بودند و از جنوب تا خلیج فارس، از شرق تا تهران و کاشان و از شمال تا ترکیه لشکرکشی می کردند، به یاد پیروزی های خود یادمان هایی را برپا می کردند. سنگ یادمانی را هم که در قباق تپه کشف کرده ایم تنها بخش کوچکی از آن به دست ما رسیده، چرا که به نظر می رسد این سنگ یادمان هم به سرنوشتی مشابه سنگ یادمان های دوره خود مبتلا شده و در زمان مادها آن را با پتک خُرد کرده اند.

علی بیگی در تشریح جزئیات بیشتری از این سنگ یادمان برجای مانده از شاه سارگن آشوری گفت: این سنگ یادمان حاوی کتیبه ای ۲۳ سطری به خط میخی و زبان آشوری است که ترجمه آن توسط متخصصین انجام شده است. البته به فاصله چند روز قطعۀ دیگری از یک سنگ یادمان کشف شد که ممکن است مربوط به سنگ یادمان دومی باشد. طبق بررسی ها این سنگ یادمان(ها) مربوط به حدود ۷۱۶ پیش از میلاد یعنی بیش از ۲۷۰۰ سال پیش است.

blank

وی افزود: شاه آشور در ششمین لشکر کشی خود به این منطقه پس از تصرف آن دستور داده تا سنگ یادمانی برای وی برپا کنند و بنظر می رسد که این محل را مرکز یکی از ایالت های آشوری قرار داده است. در واقع به نظر می رسد پاشنه در حجاری شده مکشوفه از این تپه حاکی از وجود ساختمانی اداری، سیاسی و نظامی در این محل بوده که پس از فتح آشوریان و تصرف این مکان ایجاد شده است. گمان می کنیم حکمرانی آشوری ها در این منطقه از حداقل از  ۷۳۷ پیش از میلاد تا ۶۱۲ پیش از میلاد یعنی حدود ۱۲۵ سال همچنان ادامه داشته و با به قدرت رسیدن مادها که اولین سلسله فرا منطقه ای ایرانی هستند، به پایان رسیده است. در واقع پس از فتح شهر آشور و سرزمین نینوا مردم غرب آسیا در سراسر مناطقی که توسط آشور فتح و در آنها سنگ یادمان هایی نصب شده بود، یادمان ها را پایین کشده و آنها را با پتک خُرد کرده اند. این وضعیت نه تنها در ایران بلکه در تمامی نواحی که از زیر یوغ آشورها بودند، روی داده است.

علی بیگی در پاسخ به پرسشی در خصوص چرایی اهمیت این منطقه برای شاهان آشور هم گفت: ما می دانیم در قرن هشتم پیش از میلاد اتفاقات مهمی در منطقه زاگرس مرکزی و به ویژه کرمانشاه رخ داده است. بویژه اینکه این منطقه در امتداد راه تجاری موسوم به “جاده خراسان بزرگ” قرار دارد و از طرفی این منطقه از دیرباز یکی از مراکز اصلی پرورش اسب بوده که ارتش آشور برای لشکرکشی های مداوم خود به شمال و جنوب و شرق و غرب به آنها نیاز داشت. با توجه به یافته های باستان شناختی ظاهراً قباق تپه در آن روزگاران یکی از استقرارهای مهمی بوده که احتمالاً در مقابل لشکر قدرتمند آشور مقاومت می کرده، اما سرانجام در سال ۷۱۶ پیش از میلاد توسط آشوریان فتح شده است.

وی در پایان گفت: با توجه به یافته های کنونی و وضعیت محوطه، به نظر می رسد ادامه کاوش باستان شناسی در این محوطه باستانی می تواند اطلاعات مفیدی در اختیار قرار دهد.

منبع:ایسنا