صعود به قله بل در اقلید فارس

بلندترین نقطه استان فارس، قله بل است. این قله جز شهرستان اقلید فارس به حساب می‌آید. بل در زبان پهلوی، به معنای بلند است. ارتفاع این قله را ۳۹۶۵ متر از سطح آب‌های آزاد اندازه گرفته‌اند.

صعود به قله بل – اقلید

تاریخ:  ۱۳۶۹/۱۰/۲۱ و ۱۳۶۹/۱۰/۲۲

به مناسبت تجلیل از آقای توجه یکی از پیشکسوتان گروه کوهنوردی آرش یک اکیپ ۹ نفره از این گروه با برنامه قبلی عازم منطقه اقلید شدند.

اعضای شرکت کننده در این برنامه عبارتند از :

  • علیرضا قاجار سرپرست برنامه
  • نادر کرمی مسئول فنی برنامه
  • بهرام نژادیان مسئول تدارکات
  • احمد توجه
  • بهمن نژادیان
  • محمدرضا زارع
  • بابک فتورچی
  • وحید فقیهی
  • مرتضی سفید

حرکت از ترمینال مسافربری شیراز ساعت ۶:۳۰ روز پنج شنبه ۲۰/۱۰/۶۹ به سمت آباده آغاز شد و در ساعت ۹:۳۰ بود که قله بل را از جاده دید که کاملا سفید پوش است و هوا بسیار مناسب برای صعود؛   به هر صورت ۱۰:۳۰ به سورمق رسیده و پس از تهیه مقداری بنزین برای چراغ در ساعت ۱۰:۵۰ با وانت اداره آموزش و پرورش که راننده و دو همراه که از دوستان آقای توجه  و یکی از آنان استاد دانشکده کشاورزی بود عازم اقلید شدیم. ساعت ۱۱:۱۵ به شهر سردسیر اقلید به ارتفاع ۲۲۳۰ متر رسیدیم.  با پیاده شدن ما از اتومبیل اهالی شهر دور ما جمع شدن که این خودش در دسری بود. خیلی زود و سریع وسایل خود را جمع و جور کردیم و کوله های را به دوش کشیده و راهی خانه بهرام شدیم. این خانه به صورت کارگاهی تولیدی در آمده به نام تولیدی دنا.  بهمن  پیش  از ما آمده و ما را داخل خانه می برد؛ وی نهار بسیار خوش مزه ای آماده کرده بود.

با رسیدن به محل هر کدام از همنوردان به کاری مشغول شدن پس از خوردن نهار با هماهنگی که بهمن از قبل با آقای سید عبدالرسول میر قادری کرده بود با وانت وی راهی کوه شدیم.  ساعت ۱۳:۳۰ تا ۱۴:۳۵ را با اتومبیل طی می کنیم تا به محلی می رسیم که عبور از آن با اتومبیل غیر ممکن است  و برف جاده را پوشانیده . دراین محل تنگی است به نام ( سردو بین و بون) ما بین کوه تیر که آنتن رفلکتوری روی آن نصب است و کوه جنب آن، ارتفاع این دو راهی ۲۵۴۰ متر است؛ حرکت خود را آغاز می کنیم. به طرف بل در مسیر تنگ مشرف به قله فرعی حرکت می کنیم. ساعت ۱۴:۵۰ هوا با آمدن و رفتن ابرها در آسمان عوض می شود ولی هنوز قابل اعتماد است. در اول تنگ اتاقکی و چند درخت وجود دادرد که در مواقع ضروری می شود از آن استفاده کرد. به دو راهی داخل تنگ می رسیم ارتفاع ۲۷۱۰ متر است از این محل باید به سمت چپ برویم؛ تا ساعت ۱۶:۱۰ به پیاده روی ادامه دادیم. در کف تنگ و در زیر غاری که در دیواره سمت راست قراردارد چادر ها را نصب می کنیم؛ نصب چادرها تا ساعت ۱۷:۲۰ ادامه دارد. ارتفاع محل ۲۸۳۰ متر می باشد. هر دو چادرها را روی برف زده می شود. شام را تا ساعت ۲۰:۰۰ می خوریم و شروع به تهیه آب از برف می کنیم؛ هوا سرد است و از بادمعروف بل خبری نیست؛ بعد از تهیه آب کقش های خود را داخل کیسه خواب کرده و خودمان نیز به داخل آن می خزیم. ما در این چادر ۵ نفره می خوابیم ساعت ۲۲:۰۰ است و همه سعی به خوابیدن دارند.

جمعه  ۲۱/۱۰/۶۹

ساعت ۵ از خواب بیدار شده و شروع به جمع آوری وسایل می کنیم و بهرام هم در حال درست کردن ساندویج قله است. پس از آن کفش ها را گرم کرده و چرب می کنیم؛ کل وسایل صعود را در یک کوله ریخته و آماده صعود می شویم ساعت ۸:۰۰ حرکت خود را آغاز می کنیم.

در مسیر خود از چند یال می گذریم و یک یال را صعود می کنیم. با صعود این یال به خط الرس می رسیم باد از این جا شروع می شود. ساعت ۱۱:۳۰ به گردنه مشرف برسه قله می رسیم ارتفاع ۳۵۴۰ متر است. حرکت ما به صورت ۲ تیم است تیم الف که نقش تیم حمله را دارد عبارتند از علیرضا قاجار – نادر کرمی- مرتضی سفید- بهرام نژادیان و بابک فتورچی  و تیم دوم  تیم ب بودند که شامل احمد توجه- محمدرضا زارع-بهمن نژادیان و وحید فقیهی. کل مسیر را ارتفاع یابی و گرا گیری می کنیم شاید که لازم باشد.

قله در مقابل ما است ولی وقت کم داریم. سرپرست تصمیم به صعود قله فرعی می گیرد و هر دو تیم در قالب یک اکیپ به سمت قله روانه می شوند. ساعت ۱۲:۲۰ است که قله در زیر پای ماست تا ساعت ۱۲:۴۰ مراسم قله را انجام می دهیم؛ ارتفاع این قله ۳۸۴۰ متر است باهم فرود می رویم تا گردنه زیر قله از آن به بعد ۳ نفر از یاران از اکیپ جدا می شوند و سریع خود را به چادرها رسانیده و آنها را جمع و جور می کنند تا شاید کمبود وقت جبران شود. ساعت ۱۴:۳۰ کل اکیپ در محل کمپ جمع می شوند و وسایل و کوله بار خود را به دوش می کشند و راه بازگشت را درپیش می گیرند و عازم تنگ سردوبین بون می شوند که اتومبیل برای بازگشت ما در آنجا حاضر  بود.  ساعت ۱۵:۳۰  است هنوز نرسیده به محل قرار آقای میرقادری  و همراه وی به پیش باز ما می آیند. وی از ساعت ۱۵:۰۰ در محل حاضر بوند؛ در صورتی که قرار ما ساعت ۱۷:۰۰ بود. وی یکی از دوستان آقایان بهرام و بهمن نژادیان هستند که در اقلید روزگار می گذرانند. در هر صورت از لطف وی بسیار سپاس گزاریم. پس از سوار شدن خود را به اقلید رسانیده ؛ در این محل دونفر از همنوردان؛ بهرام و بهمن از اکیپ جدا شده و در محل می مانند و ما با همان اتومبیل تا دوراهی سورمق را می رویم.  پس از رسیدن به سورمق و بعد از خداحافظی با آقای میرقادری به تهیه وسیله نقلیه شتافتیم  و تا شیراز را با دو وسیله دیگر ( یک دستگاه خاور و دیگری اتوبوس) طی طریق کردیم. ساعت ۲۱:۳۰ است که به شیراز رسیده و باهم وداع می کنیم تا شاید وقتی دیگر و برای صعود دیگر همگی جملگی یک تن شویم.

اعضای شرکت کننده در این برنامه ۹ نفر بودند.

 

سفرنامه صعود به قله ستخر گزین(کوه استخر)

دژ ستخر از دژهاي معروف و تاريخي است كه در انتهاي شمال غربي جلگه مرودشت قرار گرفته است كوهي كه اين دژ بر فراز آن جاي گرفته و دو كوه ديگر (( قلعه شكسته اشكنون )) در مجاور يكديگر و مانند سه گنبد ، از هر كجاي جلگه مرودشت و ابرج و رامجرد نمودار است و بنام سه گنبدان ناميده میشود . فردوسی راجع باين سه كوه ميگويد :

بسه گنبدان ستخر گزين                                                 نشستنگه شاه ايران زمين

ستخر گزین

تاریخ: ۱۳۶۹/۱۲/۱

ستخر گزین سه کوه جدا از هم می باشد که ۵۰ تا ۷۰ کیلومتری شمال غربی شیراز در منطقه کامفیروز واقع شده است و آثار تاریخی زیادی در بالای این قلل دیده می شود. در قله وسطی یک استخر بزرگ و یک درخت سرو بزرگ وجود دارد. آخرین کوه در نزدیکی سد درودزن ( داریوش ) قرار دارد که دهستان شهرک نیز در دامنه این محل به صورت بسیار زیبایی فخر فروشی می کند.  نام گذاری  این قلل به دلیل داشتن چاه و استخر در بالای آن است و دلیل دیگر که بالای کوه به صورت مسطح و صاف است. ارتفاع قلل بین ۲۵۰۰ تا ۲۸۰۰ حدس زده می شود، برای رسیدن به مقصد که دهستان شهرک است از شیراز با اتوبوس، مینی بوس و سواری تا دو راهی پل خان که جاده پتروشیمی را طی کرد و از جاده دهستان شهرک را با مینی بوس های سرویس مرودشت تا سد درودزن را می گذرانیم.

برای صعود قله دو راه وجود دارد که راه اول عبور از دیواره ها است که مسیری مناسب برای سنگنوردان و کوهنوردان خبره  است و مسیر بعدی که دارای مقداری پیاده روی است  یا باید از آن اطلاع داشت یا راهنمای محلی را همراه ی خود برد. به دلیل این که در شهرک مردمانی خوبی زندگی می کنند از اهالی محلی به عنوان راهنما می شود استفاده کرد و اگر از مسیر دوم می روید که راهی است راه پله ای به صورت یال به یک دوراهی می رسید که راه سمت راست به طرف  قله می رود و راه سمت چپ مسیر طاقچه ای است که دارای اتاقک های زیادی از زمان باستان است. جنس این اتاقک ها از ساروج و سنگ است  و در آخر طاقچه کلاهی وجود دارد ( زیر خاکی ) که در آن چشمه ای قرار دارد که آن را در دل سنگ به صورت نقب کنده اند. این طاقچه را در ۱۰ دقیقه می شود طی کرد، زمان لازم برای بازدید و رفت و برگشت آن ۳۰ دقیقه است.

حال به سمت راست باز می گردیم که  منتهی به قله و کفه بالا است. در سمت راست این راه دیواره هایی عظیم وجود دارد که مسیر نیز از پای همین دیواره ها عبور می کند تا به قسمت کفه بالا  می رسید، از کفه  در دل دیواره ها راهی وجود دارد که شما را به قله می رساند و در بالای این کوه چاهی وجود دارد که به گفته اهالی این چاه طبیعی است و در زمان یورش اعراب به ایران که زمان زمامداری خلفا پس از سامانیان از سال ۱۱ تا سال ۴۰ هجری قمری مطابق با ۶۳۲ تا ۶۶۱ میلادی بود . استقلال طلبان آن زمان که میهن پرستیشان در خور تحسین بود برای خود در بالای آن قرارگاهی ساختند و از آب این چاه برای آشامیدن استفاده می کردند. راه اول که از مسیر فنی است  و داشتن  وسایل فنی ضروری می باشد و راه دوم داشتن یک حلقه طناب  که برای صعود در جنوب این کوه لازم است که هم آب زیاد و ماهی هم در آن یافت می شود.

۱-رودخانه کر که از سد گرفته می شود. ۲- کانال آبی که از سد گرفته می شود و قابل تنظیم برای مزارع کشاورزی است.  ۳- کانال برگشت آب که از زمین های زراعتی می گذرد و در جلوی این کوه به رودخانه می پیوندد. در سمت شرق دهستان شهرک چشمه ای قرار دارد به نام سرچشمه و تعدادی قنات نیز در بالای ده مزارع شهرک را آبیاری می نماید و این روستا را با کوچه باغ های زیبا و پر آب خود جلوه گر می سازد. اطراف این کوه دو چشمه دیگر وجود دارد. گیاهان این منطقه  عبارتند از گون، گز، گل سنگ، آوشن و جاشیر که آن را خشک می کنند تا برای زمستان تغذیه حیوانات اهلی شود. جانوران این منطقه و کوه نیز عبارتند از گراز، بزکوهی، پلنگ، مار، شاهین، کبک، کلاغ و تعدادی مرغ دریائی و ماهی خوار است. این کوه در زمستان برف گیر و سرد می باشد ولی دز تابستان گرم و کم آب است. نوع سنگ این کوه نیز طبق معمول کوه های زاگرس آهکی است و فرسایش و تعداد زیادی فسیل دوکپه ای ها و حلزون  شکل ها در آن دیده می شود.

گزارش اجرای برنامه

جمع محقر و دوستانه ما در ساعت ۶:۰۰ روز جمعه در چها رراه پارامونت حضور به هم رساندیم و پس از ملحق شدن دیگر اعضا خود را به ترمینال مرودشت رسانده و ساعت ۶:۳۰ با اتوبوس راهی مرودشت شدیم. پس از پیاده شدن در سر جاده  سد ( پل خان ) با مینی بوس سرویس مرودشت به سد ، خود را به روستای شهرک رساندیم. ساعت ۸:۱۰ در کنار روستای شهرک در زیر سرچشمه صبحانه را صرف کرده و ساعت ۹:۰۰ پیاده روی را آغاز کردیم. برای صعود ما راه دوم را برگزیدیم تا ساعت ۱۲:۰۰ را در زیر دیواره ها به صعود ادامه داده تا جائی که ادامه مسیر امکان نداشت چراکه کوه را بلد نبودیم. پس از استراحتی به محل خوبی برای خوردن نهار می رویم و پس از خوردن نهار تا ساعت ۱۵:۳۰ را به استراحت می گذرانیم. پس از حرکت به سوی ده  در ساعت ۱۶:۵۰ به آب انبازی زیبا و گرد می رسیم که در باغات  ده قرار دارد و بسیار زیبا است. حرکت خود را ادامه داده تا ساعت ۱۷:۳۰ که به لب جاده شهرک رسیده. با وانتی خود را به مرودشت رسانیده و در ساعت ۱۸:۵۰ از مرودشت خارج شده و به سمت شیراز راهی شدیم. ساعت ۱۹:۳۰ در شیراز به دنبال تاکسی و اتوبوس خط واحد هستیم. کل مخارج این برنامه برای هر نفر ۶۵۰ ریال بالغ شد.

اعضای شرکت کننده در این برنامه  ۵ نفر بودند.

سفرنامه آب خضر ( اکبرآباد کوار )

كوار زمرد فارس به معناي سبد بزرگي كه در آن ميوه بريزند مي باشد. كوار در روز گاران قديم منطقه اي سر سبز و آباد بوده كه درختان ميوه و گل هاي مختلف در آن مي روييده است، به طوري كه با سبد، ميوه هاي آن را به جاهاي مختلف مي برده اند به همين دليل آن را كوار ناميده اند. شهرستان كوار در  ۴۵ كيلومتري جنوب غربي شيراز قرار گرفته است. اين شهرستان از شمال با شهرستان شيراز و از شرق با شهرستان سروستان و از جنوب با شهرستان جهرم و از غرب با شهرستان فيروزآباد هم مرز مي باشد و داراي آب و هواي معتدل است.

سفرنامه آب خضر ( اکبرآباد کوار )

تاریخ : ۱۳۶۹/۱۱/۱۲

این برنامه به طور اتفاقی به انجام رسید و قرار بر این بود که به علت بارانی بودن هوا پس از جمع شدن بچه ها در فلکه ولی عصر در صورتی که  هوای بارانی باشد به باباکوهی برویم و در صورتی که هوا خوب بود تصمیم گرفته و برنامه ای را انجام برسانیم.  تا ساعت ۰۵:۰۰ هوا بارانی بود و اما بعد از آن هوا مناسب برنامه شد. در ساعت ۶:۳۰ بچه ها که  کلا ” چهار نفر بیشتر نبودند.  در فلکه جمع شدیم   و پس از سوار شدن  در اتوبوس  به سمت دره های اکبرآباد کوار حرکت کردیم؛  هوا خیلی خوب  بود و لکه های ابری که پیش بینی هوای خوب را نوید می ساخت در آسمان پدیدار شدند.

پس از رسیدن به اکبرآباد کوار متوجه شدیم که از دره مربوطه باید گذشته باشیم دره قبل از رسیدن به اکبرآباد کوار می باشد. دو دهنه در سمت راست دره به صورت غار در جاده خاکی وجود دارد.  به قدمگاه خضر نبی رسیدیم و جاده را ادامه دادیم. پس از وارد تنگ شدن یکی از بچه ها متوجه یک گرگ شد که در سمت چپ ما مشغول فرارکردن بود و با تعجب نیز به ما می  نگریست و پس از چند لحظه با شتاب زیاد فرار کرد و از دیده مخفی شد.

پس از رسیدن به محل همیشه و آب انبار بساط صبحانه را پهن کردیم و سپس به خوردن صبحانه مشغول شدیم و پس از صرف آن به سمت بالای سر بالایی رفته و مقداری هیزم برای ظهر به پایین آوردیم سپس آتشی را روشن کرده، البته به علت باران شدید شب گذشته با مشکلاتی جهت روشن کردن آتش روبرو شدیم ولی بلاخره آتش را روشن کردیم و چه آتشی هم شد. پس از گرم شدن غذاها، نهار را صرف کرده و در ساعت  ۱۵:۰۰  به طرف جاده حرکت کردیم. ساعت ۱۶:۰۰ به سر جاده رسیدیم و پس از ایستادن در سر جاده و منتظر ماشین شدیم اما هیچ خبری از ماشین نبود در نتیجه  تصمیم گرفتیم به راهپیمایی ادامه دهیم  و پس از حرکت در جاده به مسافت ۶ کیلومتر ماشینی ما را سوار کرد و به شیراز آمدیم.

اعضای شرکت کننده در این برنامه ۴ نفر بودند.

تنگ آب خضر  ( تونل های تاریخی )

تاریخ : ۱۳۶۹/۱۱/۱۹

این برنامه به دنبال بارش شب گذشته و کنسل شدن برنامه یک روزه و نیم منطقه  رنج برگزار شد.  این برنامه طبق روال گذشته در چهار راه پارامونت در ساعت  ۰۶:۳۰صبح و با جمع شدن بچه ها شروع شد؛ پس از گرفتن ماشین به سمت فلکه ولی عصر رفته و در قسمت پارکینگ،  مینی بوس جهرم را سوار شدیم و سپس به سمت جهرم حرکت کردیم. در نزدیکی روستای اکبرآباد کوار روبروی تنگی به وسیله سه غار بزرگ مشخص شده بود پیاده شدیم؛ بعد از یک ساعت راهپیمایی و رفتن به سمت زیر غارهای این تنگ که آبشار باستانی مربوطه به دوره گبرها را داشته اند، بساط صبحانه را پهن کردیم و پس از صرف صبحانه و جمع و جور کردن وسایل به سمت غار اول رفتیم.

غار اول بصورت آب انبار مردم بوده که به علت  قدمت زیاد تقریبا” ویرانه شده است ولی هنوز در زمستان و بهار ازآب داخل آن می شود استفاده کرد. پس از وارد شدن به غار و مقداری سنگنوردی به تونلی که در دشت سمت چپ واقع شده است رسیدیم و  وارد آن شدیم به علت بودن دو نفر جدید و فردی که ۱۳ سال سن داشت مجبور بودیم که با وسایل  بیشتر و زمان بیشتری کارها را انجام دهیم. پس از وارد شدن در تونلی به دیواره ای که به صورت یک مکانی جهت تیر اندازی نیز استفاده می شد رسیدیم؛ تونل در حدود سه متر و دیواره چاه مانند در حدود دو متر، پس از بیرون آمدن از چاه و طی کردن دو متر از بیرون  و روی دیواره کوهستان درگیر شدن وارد تونلی شدیم که در حدود دومتر دیگر به سمت جلو و درون  سنگ پیش رفتیم سپس دوباره به یک چاه رسیدیم که با ید از آن بالا می رفتیم که در حدود دومتر بود و می شد یک نفر تیرانداز درون آن قرار بگیرد و با تسلط به بیرون از منطقه دفاع کند. از این منطقه باید دوباره مجددا” با دیواره درگیر شد البته با پله های ساروجی که از سال ها قبل و از پی ساختن این مکان مانده بود صعود را ساده تر می کرد سپس به تونلی رسیدیم که از همه ی تونل ها بزرگتر بود و در حدود پنج متر طول داشت. در انتهای تونل مجددا” به چاهی که به غار دومی که با وسعت بیشتر و مکان های تعبیه شده و تراشیده شده بود رسیدیم. در این مکان مشخص بود که کار زیادی برده است و ضمنا” مکان شاه بوده و یک آب انبار نیز در این مکان داشت که این هم به علت قدمت ویرانه شده بود و ضمنا” آبی درون آن نبود.

پس از گشتن بچه ها از همان مسیر به وسیله طناب و حمایت به سمت پائین برگشتیم و پس از گذشتن از تونل ها به سمت پائین غار حرکت کردیم. پس از رسیدن به پائین غار و جمع کردن وسایل به سمت داخل دره و آب انبار حرکت کردیم. پس از رسیدن به آب انبار و شستن دست و صورت و برداشتن آب به علت شلوغی آن مکان به داخل دره نرفته و به دشت رفتیم و در مکانی مناسب بساط نهار را پهن کرده و سپس نهار را خوردیم. پس از صرف نهار و برپا کردن آتش ساعت ۱۵ به سمت جاده حرکت کردیم و پس از مدتی پیاده روی در جاده نیز به وسیله ی یک وانت بار به سمت شیراز برگشتیم.

لازم به یادآوریست که بازدید از غارها در حدود ۶ ساعت به طول انجامید و یک طناب حمایت ۲۰ متری از واجبات  می باشد.

اعضای شرکت کننده در این برنامه  ۷ نفر بودند.

لحاف‌دوزی، کوک‌هایی آمیخته با هنر

حرفه لحاف‌دوزی بخش مهمی از فرهنگ استان خراسان شمالی است. به کسی که لحاف می‌دوزد لحاف‌دوز می‌گویند. استفاده از لحاف و آداب مربوط به دوختن آن ریشه در فرهنگ این منطقه دارد. رویه‌ی لحاف از به هم دوختن قطعات پارچه‌های پنبه‌ای رنگین یا پارچه‌های مخمل درست می‌شود و درون لحاف را پشم یا پنبه‌ای که حلاج آن را زده است می‌گزارند و پس از پرکردن و دوختن رویه‌ی آن، با چوب تشک صاف کن آن را صاف می‌کنند و سپس با سوزن لحاف‌دوزی که ۷ تا ۱۰ سانتی‌متر است و نخ پنبه‌ای یا کتانی آن را می‌دوزند. یکی از مهم‌ترین جهیزیه‌ای که خانواده عروس برایش تهیه می‌کنند لحاف است.

لحاف به‌نوعی روانداز گویند که معمولاً در هنگام خواب بر روی خود می‌کشند. لحاف از روکش کردن پنبه یا پشم به‌وسیله پارچه متقال و روکش کردن آن با ملحفه یا پارچه مخمل درست می‌شود. لحاف از پتو گرم‌تر است و معمولاً فقط در زمستان به کار می‌رود.

حرفه لحاف‌دوزی که تا چند دهه پیش در تمام مناطق شهری و روستایی ایران رواج بسیاری داشت امروزه و به دلیل توسعه صنعت نساجی و تولید انواع پتوها و لحاف‌های صنعتی متنوع و رنگارنگ رو به انقراض و فراموشی است هرچند هنوز می‌توان ردپایی از آن را در محلات قدیمی شهرها و برخی روستاها مشاهده کرد؛ ردپایی که اگر به سرنخی برای احیای این هنر تبدیل نشود، به‌زودی و برای همیشه در هیاهوی توسعه صنعت و تکنولوژی کم‌رنگ و فراموش می‌شود.

استفاده از لحاف در خراسان شمالی جایگاه ویژه‌ای دارد و هنوز هم لحاف‌دوزان در این حرفه مشغول به کار می‌باشند. لحاف‌دوزی شاید تنها حرفه باقی‌مانده از دیرباز تاکنون می‌باشد که به‌واسطه تقاضای مردم هنوز هم استوار و پابرجا مانده است و یکی از کالاهای اصلی جهیزیه دختران تا چند دهه پیش، لحاف و تشک بود. تهیه این کالا خود آدابی ویژه داشت. پس از خریدن پارچه‌های لازم برای این کار با یک لحاف‌دوز خبره هماهنگی به عمل می‌آمد و یک روز خاص را برای دعوت او به منزل مادر عروس خانم تعیین می‌کردند. در روز موعود که حتماً باید از روزهای سعد و مبارک انتخاب می‌شد، همه خانم‌های فامیل در منزل مادر عروس خانم گرد هم می‌آمدند. در گوشه حیاط یا پشت‌بام، لحاف‌دوز مشغول کار دوختن لحاف برای جهیزیه عروس می‌شد. لحاف مخصوص عروس و داماد، لحاف مخصوص سیسمونی، خوشخواب، تشک دیواره دار، تشک ساده، بالشت، متکا، پشتی، کوسن و… از تقاضاهای مردم برای لحاف‌دوزی است.

فنون و مهارت لحاف‌دوزی

لحاف‌دوز در ابتدا با کمان پنبه‌زنی الیاف پشمی یا پنبه‌ای را حلاجی می‌کند. (پنبه‌زنی: این کار را با وسیله‌ای کمان مانند چوبی که زه روده‌ای به آن بسته شده بود و با وسیله‌ای گوشت‌کوب مانند که بر زه می‌کوبیدند انجام می‌شد و با این کار پنبه‌ها با لرزش زه زده می‌شدند.) این کار چندین ساعت زمان می‌برد.

بعد آن‌ها را در ملحفه‌های محکم جا می‌دهد و با چوب تشک صاف کن روی آن می‌زنند تا خوب صاف شود و سعی می‌کند ضخامت الیاف را در همه سطح لحاف یکسان و برابر کند.

لحاف‌دوز این کار را با زدن کوک‌هایی بافاصله منظم روی ملحفه و الیاف درونش انجام می‌دهد. سپس شروع به دوختن اطراف لحاف کرده و در پایان طرح از پیش کشیده شده را می‌دوزند. سپس با سوزن لحاف‌دوزی که ۷ تا ۱۰ سانتی‌متر است و نخ پنبه‌ای یا کتانی آن را می‌دوزند. سوزن بزرگی که لحاف‌دوز از آن برای کوک زدن استفاده می‌کرد جوال‌دوز نام داشت.

لحاف‌دوز نسخه اولیه و کامل‌نشده لحاف را وسط اتاق پهن می‌کند و مشغول انجام کارهای نهایی روی آن می‌شود. بیرونی‌ترین قسمت لحاف حکم ویترین کار را داشت. این مرحله یکی از مراحل مهم است که کل زیبایی کار را نشان می‌دهد. برای رویه اصلی لحاف از پارچه‌های مخمل یا ساتن استفاده می‌شود. لحاف‌دوز روی این پارچه‌ها را طرح و نقش‌دار می‌کند. نقش‌هایی مثل طاق ترنج و قلب و جفت قو و… انگشتانه را در دست کرده تا انتهای سوزن روی آن قرار گیرد و پشت‌سرهم نقشه‌ای را که (با یک‌تکه صابون یا گچ، نقشه را روی پارچه پیاده کرده‌اند) دارند را روی پارچه وسط که معمولاً از جنس ساتن است، پیاده می‌کنند؛ بنابراین لحاف‌دوز سعی می‌کند این قسمت را به زیباترین روش تزئین کند.

نقش‌های معروف لحاف بسیار است که معمولی‌ترین آن دارای زمینه قلمکار و گل وسط و کناره یا حاشیه‌ی پهن است که از کتان ساده و رنگ‌های متضاد درست می‌شود. لحاف‌دوز بدون داشتن هیچ‌گونه نقشه‌ای طرح‌های زیبا و قشنگی را روی لحاف می‌دوزد که جای بس تحسین و تمجید را دارد.

از مرسوم‌ترین نقش‌ها برای لحاف نقش‌های قرینه یکدیگر، گل و بوت، پری دریایی، طرحی از طاووس، دو قلب، ستاره‌ای، ترنجی و منظره است. لحاف‌دوز گاه حتی برای زیباتر شدن رویه کار از هنر تکه‌دوزی نیز استفاده می‌کند. مثلاً گل‌ها را به‌صورت رنگارنگ روی زمینه تک‌رنگ لحاف می‌دوخت.

در زمان‌های قدیم بیشتر لحاف دوخته می‌شد چرا که برای حفظ بدن از سرما بود طرح رویه آن زیاد مهم نبود و بیشترین مدلی که طرف‌داران زیادی داشت مدل مجمه‌ای است که با قراردادن مجمه (سینی بزرگ) در وسط لحاف دایره را تنظیم کرده و بر اساس آن بقیه را هم ادامه داده و در رویه کل لحاف توسط دایره‌های پشت‌سرهم دوخته می‌شد.

تاریخچه لحاف‌دوزی به زمان‌های دور برمی‌گردد. الان در برخی از جاها حتی لحاف دوران ناصرالدین‌شاه نیز بافت می‌شود یعنی چیزی حدود دو قرن پیش.

فنون لحاف‌دوزی با شماره ۱۴۳۶ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

منبع: میراث آریا

غارهای استان اصفهان، جاذبه پنهان گردشگری

جاذبه های طبیعی استان اصفهان شامل عارضه ها و چشم اندازهای زیبایی چون پوشش گیاهی، رودخانه ها، آبشارهای محلی، کوه ها، غارها، دشت ها، دره ها و بیابان های کویری است که هر یک از ارزش های خاص جهانگردی برخوردار هستند.

ایران با طبیعت گسترده و بی‌نظیر، اقلیم متنوع و ویژگی‌های زمین‌شناسی گوناگون مانند غارها، تنگه ها، دره ها، مناطق فسیلی، دره های نشستی، شکاف‌های بزرگ زمین شناسی، گل افشان ها، هرم‌های ماسه‌ای، سواحل صخره‌ای – سنگی، معادن باستانی و غیره به عنوان میراث‌های زمین شناختی منطقه ای ویژه برای گردشگری زمین شناسی (ژئوتوریسم) است.
استان اصفهان با مساحتی حدود ۱۰۷ هزار و ۴۵ کیلومتر مربع و ارتفاع متوسط ۱۷۱۴متر از سطح دریا، در مرکز ایران قرار دارد.
این استان بین عرض جغرافیایی ۳۰ درجه و ۴۲ دقیقه تا ۳۴ درجه و ۲۷ دقیقه شمالی طول جغرافیایی ۴۹ درجه و ۳۸ دقیقه تا ۵۵ درجه و ۳۲ دقیقه شرقی واقع شده است.
اصفهان دارای ۲۳ شهرستان است و از شمال به استان سمنان، از شمال غرب به قم، از شرق و شمال شرق به استان یزد، از غرب به استان های مرکزی و لرستان، جنوب غرب به چهارمحال و بختیاری و از جنوب به فارس و کهگیلویه و بویراحمد محدود می شود.
استان اصفهان علاوه بر جاذبه های تاریخی و بناهای بسیار کهنی که در دل خود جای داده، از جاذبه های طبیعی بسیار و متنوع نیز برخوردار است چنانچه این استان را می توان به منطقه ای چهار فصل تشبیه کرد به طوری که با زمان کوتاهی سفر درون استانی می توان از منطقه ای کوهستانی و سرد به منطقه ای کویری و بسیار گرم و خشک رسید.
اصفهان از جاذبه های طبیعی کویری، کوهستانی و رودخانه ای برخوردار است و از لحاظ جغرافیایی از مناطق با اهمیت ایران به شمار می آید.
یکی از جاذبه های طبیعی برای گردشگری طبیعی غارها هستند که جاذبه های گردشگری بی نظیری هستند که برخی از آن ها هنوز هم برای اکثر هموطنان ناشناخته است و تنها تعداد اندکی شانس دیدار از ‌این جاذبه‌ها را داشته اند.
مهمترین و زیباترین غارهای هدف گردشگری در زیر معرفی شده اند.

غارهای استان اصفهان، جاذبه پنهان گردشگری

*غار افوس
غار افوس در دامنه یکی از دره‌های رشته کوه قبله کوه در غرب روستای افوس واقع شده است. دهانه غار از دو چاه دوقلو تشکیل شده که یکی از آن‌ها بعد از حدود ۶ متر، به چاه بزرگ می‌پیوندد. چاه بزرگ تا عمق ۱۲ متر ادامه می‌یابد و به تالاری به مساحت ۳۰ مترمربع می‌رسد. در اطراف تالار، غارسنگ‌های شیری رنگ و ضخیم دیده می‌شود. در انتهای تالار دهلیزی مایل به طول حدود یک متر وجود دارد که به چاه باریک دیگری که حدود ۸ متر عمق دارد، منتهی می‌شود. در انتهای غار چاه دوم قرار دارد. به فاصله حدود ۵۰۰ متر و دو دره بعد از چاه، در جهت قله قبله کوه، چاهی دیگر وجود دارد که به شکل استوانه است و قطر قاعده آن به ۶ متر می‌رسد. چاه پس از حدود ۷ متر عریض شده و انتهای آن را توده بزرگ برف یخی می‌پوشاند. برف‌های انتهای چاه از سالی به سال دیگر باقی می‌مانند و یک برفچال دائمی را تشکیل می‌دهند.

غارهای استان اصفهان، جاذبه پنهان گردشگری

*غار بابا جابر
غار بابا جابر در دامنه شمالی کوه بابا جابر در ۵۳ کیلومتری جنوب غربی شهر دلیجان و یک کیلومتری روستای جودان قرار دارد. این غار دارای دو دهانه (شرقی و غربی) در ارتفاع ۱۷۰۰ متری از سطح دریاست. دهانه شرقی در بالای یک پرتگاه ۶ متری و دهانه غربی در بالای یک پرتگاه ۳ متری واقع شده است و ورود به آن مستلزم سنگ‌نوردی است. به علت حفاری دهانه غار و رها کردن آوارهای حاصل از حفاری، ۱۰ متر نخستِ دالانِ ورودی از خاک‌های نرم رسی پوشیده شده و عبور از آن با لغزیدن و گرد و خاک فراوان همراه است. دالان ورودی پس از ۱۰ متر فاصله از دهانه، حالت طبیعی پیدا می‌کند و با شیب ۴۵ درجه ادامه می‌یابد.
این دالان شیب‌دار با عرض ۳ تا ۱۰ متر و ارتفاع ۲ تا ۵ متر، به طول ۱۰۰ متر امتداد دارد. در این مسیر، فرایند غارسنگ‌سازی صورت نگرفته و مسیر فاقد غارسنگ است. در سه بخش این دالان ایوان‌هایی برای سکونت به صورت سنگ‌چین ساخته شده‌اند. انتهای دالان ۱۰۰ متری، دهلیزی باریک به شکل افقی قرار گرفته که از سنگ‌های ریزشی پوشیده شده است. این دهلیز چند پرتگاه دارد و از مشکل‌ترین معبرهای غار است. در دهلیز ریزشی یاد شده، فعالیت‌های غارسنگ‌سازی صورت گرفته و سنگ‌های ریزشی آن پوشیده از چکیده‌های نخودی و میخ مانند هستند. احتمالاً ریزش در زمان‌های بسیار دور صورت گرفته است زیرا با وجود کمبود کانی‌های کربناتی در سقف، حجم تشکیلات آهکی که به صورت چکیده بر روی سنگ‌ها ایجاد شده‌اند، قابل ملاحظه است.
بخش اصلی غار تالاری دایره‌ای به قطر ۳۵ متر و ارتفاع حداکثر ۲۰ متر است که بعد از دهلیز قرار دارد و ۱۰۰ متر از دهانه غار پایین‌تر است. سقف وسط تالار ریزش کرده، سکویی بزرگ به وجود آورده و چکیده‌ای بزرگ روی سکو به وجود آمده است. جلوی چکیده یک حفره کاملاً صیقلی وجود دارد که احتمالاً محل اجرای مراسم آیینی بوده است. دیواره‌های تالار پوشیده از چکنده‌های گُل کلمی هستند. به این تالار تعدادی دهلیز متصل است که چندان طولانی نیستند.

غارهای استان اصفهان، جاذبه پنهان گردشگری

*غار اَرازه (چاه ارازه)
این غار در ۲۴ کیلومتری شرق مورچه خورت در روستای آب سنجد از توابع باقرآباد واقع شده است. این غار همانند یک چاه است که قطر دهانه آن حدود ۲۰ متر و عمق ۴۵ متر می‌باشد و به جهت وسعت زیاد دهانه، تمام سطح کف این چاه از نور کافی برخوردار است. این غار از فوران مواد و گدازه‌های آتشفشانی و فروکش نمودن آن تشکیل شده به طوری که در برخی از قسمت‌های دیواره آن با وجود گذشت میلیون‌ها سال حالت صیقلی که در نتیجه خروج مواد آتشفشانی است، به چشم می‌خورد. این غار به نام‌های چاه دیو و چاه اجنه نیز نامیده می‌شود.

*غار اژدها
این غار در ۵ کیلومتری شمال غرب روستای سِپرو از توابع شهرستان نایین قرار دارد. دهانه این غار در ارتفاع ۱۸۶۴ متری از سطح دریا واقع شده و در نزدیکی آن یک چهارطاقی نیز دیده می‌شود.

*غار افغان
غار افغان در فاصله ۵۰ کیلومتری جنوب مبارکه واقع شده است. قطر دهانه این غار حدود ۵ متر و عمق آن در حدود ۳ متر است. انتهای دهانه قیف‌مانند غار به یک چاه باریک ۶ متری می‌رسد و در انتها به کف غار ختم می‌شود. بدنه غار بسیار ریزشی است بنابراین بازدید از آن نیازمند در اختیار داشتن تجهیزات ایمنی است.

*غار پلنگ
این غار در ۱۲ کیلومتری روستای کُمِه از توابع سمیرم و در جنوب شهرضا واقع شده است. دهانه این غار بسیار باریک است و باید به صورت خزیده از آن وارد شد و پس از آن محوطه وسیعی قرار دارد. طول این غار حدود ۱۰۰ متراست. در انتهای غار تخته سنگ بزرگی وجود دارد که شکل پلنگی عظیم‌الجثه در حالت خوابیده را در ذهن تداعی می‌کند به همین جهت این غار با نام پلنگ معروف شده است.

*غارهای حسن‌آباد قلعه بزی
این دو غار در کوه حسن‌آباد قلعه بزی در شهرستان مبارکه استان اصفهان واقع شده‌اند. کوه قلعه بزی در جنوب غربی شهر اصفهان قرار دارد. از مجاورت این کوه رودخانه زاینده‌رود عبور می‌نماید که همین امر سبب سرسبزی و خرمی روستاهای اطراف آن شده است. همچنین خط راه آهنی که به ذوب آهن می‌رود نیز از مجاورت آن عبور می‌کند. مسیرهای صعود به قله این کوه بسیار سخت بوده و پیمایش آن نیاز به تخصص و تجهیزات لازم دارد.
غارهای این کوه مربوط به عهد پارینه سنگی میانی می‌باشد و قطر دهانه آن حدود ۱۶ تا ۱۸ متر است و جزو غارهای طبیعی محسوب می‌شود که انسان از آن به عنوان محل سکونت خود انتخاب نموده است. در حفاری‌های غار ابزارهای پارینه سنگی و نوع غذاهای مصرف شده توسط آن‌ها یافت شد که همین امر مؤید مطلب فوق مبنی بر سکونت انسان می‌باشد.
بر فراز کوه قلعه بزی یک بنای تاریخی که شبیه به قلعه می‌باشد، دیده می‌شود. به گفته برخی کارشناسان این قلعه مربوط به عهد سلجوقیان می‌باشد و عده‌ای دیگر معتقدند این قلعه از آثار دوره ساسانیان است که در دوره سلجوقیان مرمت شده و مورد استفاده واقع شده است.

*غار پریان
غار پریان یکی از غارهای زیبای استان اصفهان است که در فاصله ۸ کیلومتری ابیانه و ۱۸ کیلومتری روستای سُه در دره‌ای به نام پری هول واقع شده است. ابعاد دهانه این غار ۱۲۰×۱۶۰ سانتی‌متر می‌باشد و در ارتفاع ۲۹۶۷ متری از سطح دریا قرار دارد. این غار در سال ۱۳۷۹ خورشیدی کشف شد و تا به امروز غارشناسان همواره به کشفیات جدیدی در این غار دست یافته‌اند. گروه غارشناسی و غارنوردی اصفهان در تازه‌ترین کاوش خود به تالاری زیبا در عمق ۱۲۰ متری غار پریان دست یافتند. تاکنون تعداد تالارهای کشف شده در این غار به ۱۱ عدد رسیده است.
به دلیل وجود چاه‌های خطرناک در این غار، پیمایش کامل آن نیاز به آشنایی کامل به فنون غارنوردی داشته و بدون داشتن وسایل و ابزار مورد نیاز و راهنما و نقشه کامل غار، بازدید و پیمایش آن میسر نمی‌باشد.

*غار پری هول
غار پری هول در قسمت جنوبی ابیانه منطقه پرسفید یا به گویش اهالی پی اسپه و در ارتفاعات قله نرقچون (نرقوچان) واقع شده است. این غار دارای ورودی بزرگی است و در ابتدای غار تالار بزرگی در ابعاد تقریبی ۱۵ متر با سقفی مدور و بلند به ارتفاع ۶ متر به چشم می‌خورد. این غار دارای سه تالار و یک دخمه می‌باشد. آویزه‌های استالاکتیت و استالاگمیت این غار بسیار جالب توجه می‌باشند. این غار برخلاف غار پریان که پیمایش آن نیاز به تجهیزات فنی دارد، غاری ساده است.

*غار خاصه تراش
این غار در نزدیکی شهر حبیب‌آباد از توابع شهرستان برخوار در فاصله ۳۳ کیلومتری شمال شرقی اصفهان و در ارتفاع ۲۳۰۰ متری از سطح دریا واقع شده است. در تشکیل این غار آهکی عوامل تکتونیکی نقش داشته و به مرور زمان در اثر پدیده انحلال، گذرگاه‌ها، تالارهای متعدد و قندیل‌های زیبای آن شکل گرفته است. روبروی دهانه غار کوهی وجود دارد که در آن چاهی ۴۰ متری وجود دارد و نشان می‌دهد که این دو کوه در اثر رانش زمین از هم جدا شده‌اند.
غار خاصه تراش با نام‌های دیگری همچون غار حبیب‌آباد و غار آب بید نیز خوانده می‌شود و پیمایش آن برای افراد درشت اندام و کسانی که مشکلات تنفسی دارند، مناسب نمی‌باشد.

*غار دَنگِزلو
این غار در دامنه ارتفاعات نوول در ۱۲ کیلومتری روستای دنگزلو در جنوب غربی دهستان پادنای علیا در ۱۱۵ کیلومتری جنوب سمیرم قرار دارد. طول این غار ۳۲۰ متر و عمق آن ۱۰ متر می‌باشد. غار دنگزلو از نوع غارهای آهکی است که در آن رودخانه‌ای جریان داشته و دارای استالاکتیت و استالاگمیت‌های فراوان می‌باشد. این غار دارای تالارهای متعدد و چند تالاب است به همین دلیل این غار یکی از منابع مهم آبی منطقه پادنا محسوب می‌شود.

*غار شاه شکر
این غار در کیلومتر ۳۰ جاده شهرضا- سمیرم قرار دارد و علی‌رغم کوچک بودن، بسیار جالب توجه است. در دهانه غار زنجیری به طول ۵۰ متر به سنگی بسته شده و افرادی که قصد ورود به غار را دارند باید همانند پایین رفتن از چاه، از زنجیر استفاده نمایند.
محوطه غار برای افراد منطقه مکانی مقدس است و در آنجا حاجت‌مندان شمع روشن کرده و به راز و نیاز می‌پردازند.

*غار شاه قنداب (قندآب)
این غار یکی از غارهای دیدنی استان اصفهان است که در ۵۷ کیلومتری جنوب شرق شهرضا و ۳۵ کیلومتری غرب رامشه واقع شده است. طول این غار در حدود ۶۸ متر است و در قسمت انتهایی کاملاً تاریک است. درون غار ۲ سنگ قندیل بسیار زیبا از سقف تا کف غار کشیده شده است. درون غار مملو از حوضچه آب است اما قابل آشامیدن نمی‌باشد. وجود زباله‌های بازدیدکنندگان و یادگاری‌هایی که بر دیواره‌های غار درج شده، زیبایی این غار را مخدوش نموده است.

*غار فریدون
این غار در ۱۸ کیلومتری غرب پیکان و ۷۰ کیلومتری جنوب شرقی اصفهان قرار دارد. درون غار تونلی وجود دارد که به گفته محققان به دست انسان در دوره‌های باستان حفر شده است. به اعتقاد اهالی منطقه روزگاری فریدون پیشدادی به خاطر ستم ضحاک در کوه‌ها پنهان بوده و مدتی نیز در این غار سکونت داشته است به همین دلیل این غار به نام فریدون معروف گشته است. پیمایش این غار نیازمند در اختیار داشتن ابزار و تجهیزات کوهنوردی است.

*غار قهرمان
این غار در ۱۲ کیلومتری غرب اصفهان در نزدیکی شهرستان خمینی شهر بر سینه کوه سنگی کم ارتفاعی قرار دارد. دهانه غار ۱۰ متر ارتفاع و ۵ متر عرض دارد و به سمت غرب قرار گرفته است. پس از ورود از دهانه محوطه داخلی غار وجود دارد که بقایای دیوار سنگی در اطراف آن دیده می‌شود. در پشت دیواره‌های سنگی، آب‌انباری به ابعاد ۹۷×۲۳۰ سانتی‌متر و عمق ۲ متر در کف غار ایجاد شده که با چند لایه ساروج، بسیار تمیز اندودکاری شده و امروزه نیز می‌توان از آن استفاده نمود. در سمت راست آب انبار اتاقی قرار دارد که ۵ متر طول و ۴٫۲ متر عرض دارد و تقریباً به حالت نیمه استوانه است. در انتهای اتاق، سکوی باریکی به ارتفاع ۳۵ سانتی‌متر و عرض ۲۰ سانتی‌متر تعبیه شده که احتمال می‌رود تاقچه بوده باشد. در گوشه بدنه چپ انتهای غار در بالای صخره، حفره طبیعی کوچکی دیده می‌شود که مقابل آن با دیواری گرفته شده و برای دسترسی به حفره باید از روی دیوار آب انبار با یک صعود اریب خود را به آن رسانید. بر لبه راست دهانه غار بخش دیگری از غار قرار دارد که با دیگر ساختمان‌های آن تفاوت دارد و برای رسیدن به آن باید از یک دیواره خطرناک سنگی بالا رفت. اندازه تالار سنگی ۵٫۵×۱۰٫۴ متر و اتاق‌های دیگر ۲٫۲۵×۲٫۵۶ و ۱٫۵۰×۱٫۶۴ متر وسعت دارند. نکته جالب در این غار وجود دو روزنه در گوشه اتاق بزرگ‌تر است که برای دیده‌بانی گشوده شده و غارنشینان از راه آن تا مسافت بسیار دوری را می‌دیده‌اند.
در خصوص کارکرد این غار نظرات مختلفی ابراز شده است. شاید این غار به عنوان پناهگاه در مواقع خطر و تهاجم مورد استفاده بوده یا به گفته مسعودی محل عبادت صوفیان و یا محل پیروان آیین مهرپرستی بوده است.

*غار کلهرود (چاه وزمه)
این غار در روستای کلهرود در ۳۳ کیلومتری شمال مورچه خورت در جاده قدیم کاشان و ۱۱۰ کیلومتری شمال شهر اصفهان در دامنه‌ کوه‌های کرکس قرار دارد. این غار یکی از غارهای غیرآهکی استان اصفهان است و شهرت آن نیز بیشتر به دلیل گِلی بودن آن می‌باشد و به نظر می‌رسد این غار در اثر نفوذ آب رودخانه در زمانی که بستر آن ۵۰ متر بالاتر از مسیر کنونی آن بوده، ایجاد شده است.
این غار با طول ۳۰۰۰ متر و عمق ۵۰ متر، از تالارهای متعدد تشکیل شده است. سقف و دیوارهای غار پوشیده از سنگ‌های گُل کلمی و کف آن پوشیده از چکیده‌های مخروطی شکل و دانه انگوری است و به همین دلیل بسیار کم‌نظیر و دیدنی می‌باشد اما متأسفانه به دلیل ورود افراد تا حدود زیادی این اشکال زیبا از بین رفته‌اند.
این غار شامل دو قسمت می‌باشد یک قسمت شامل چند تالار بزرگ و قسمت دیگر که طول اصلی غار را تشکیل می‌دهد شعبه گِلی این غار است که مانند دهلیزی بلند، امتداد یافته است.
در نتیجه بررسی و حفاری‌هایی که در این غار صورت گرفته، مقداری اشیاء و ابزار تاریخی، استخوان انسان و جانور کشف شده است. در مرکز تالار دوم این غار میدان کوچکی قرار دارد که در آن چاله‌ای حفر شده و احتمال می‌رود مکانی برای برافروختن آتش بوده باشد.

*غار گوگان
این غار در ۲ کیلومتری شمال روستای گوگان در جنوب شهرستان فریدونشهر واقع شده است. ارتفاع غار از سطح زمین حدود ۱۵ متر است. در بدنه غار آثار تراش سنگ‌ها به دست انسان دیده می‌شود. در انتهای غار حوضچه‌ای وجود دارد که در تمام مدت سال دارای آب است. ورود به غار از طریق نردبان امکان‌پذیر است.

*غار نیاسر
غار نیاسر در روستای نیاسر در ۳۰ کیلومتری غرب شهر کاشان قرار دارد. این غار دارای ساختمانی پیچیده و تو در تو و شامل کانال‌های دستکند و تعدادی چاه است. مقطع کانال‌ها به شکل مربع و ابعاد آن‌ها در بخش‌های مختلف، متفاوت است. درون چاه‌های غار چاله‌هایی برای قرار دادن دست و پا در سنگ‌ها کنده شده که عبور از آن‌ها را آسان می‌سازد. عمق چاه‌های غار نیاسر از ۲ تا ۱۰ متر متغیر است. این غار درون سکویی وسیع و مسطح به نام تالار ساخته شده است.
از نکات جالب توجه این غار وجود اتاقک‌هایی است که در ابتدای چاه‌ها ساخته شده‌اند و دیگری ایجاد شیب مناسب در کانال‌ها جهت عبور آب‌های فرورو حاصل از بارندگی و باز کردن کانال‌هایی به بیرون از دیواره سکو برای تهویه و جریان یافتن هوای درون غار که هم اکنون آثار آن‌ها به چشم می‌خورد.
مجموعه عوارض موجود در غار نیاسر، این غار را اسرارآمیز ساخته است به طوری که باستان‌شناسان تا امروز نتوانسته‌اند در مورد علل ساخت آن اظهارنظر قطعی نمایند اما احتمال دارد ساخت این غار در ابتدا جنبه مذهبی داشته و در دوره‌های بعدی کاربردهای دیگری پیدا کرده است. احتمال دارد ساخت این غار مربوط به اوایل دوران پارت‌ها (اشکانیان) باشد زیرا پیروان آیین میترا در غارها به عبادت می‌پرداختند و دلیل دیگر برای اثبات آن، وجود آبشار در کنار این غار است. زیرا پیروان آیین میترا معابد خود را در نزدیکی آب‌ها و مکان‌های تاریک می‌ساختند. البته این فرضیه نیز وجود دارد که این غار در روزگاران قبل از ورود آریایی‌ها ساخته و در زمان پارت‌ها توسعه یافته زیرا پیروان میترائیسم مکان‌هایی را برای ساخت معابد در نظر می‌گرفتند که از گذشته مقدس و قابل احترام بودند و شاید پارت‌ها نیز این مکان را به دلیل تقدس در نزد ایرانیان پیش از خود، انتخاب کرده باشند. آثاری همچون ظروف سفالی و سکه از دوران پس از اسلام در این غار به دست آمده که بیشتر مربوط به دوران سلجوقیان و ایلخانان است و به طور حتم کاربرد این غار در دوران پس از اسلام بیشتر به عنوان پناهگاه و اهداف نظامی بوده است.
غار نیاسر به غار سوراخ ویس، غار ویس یا غار رئیس نیز شهرت دارد.

*غار یخ (یخ دنا)
غار یخ در روستای خفر در ۶۵ کیلومتری جنوب سمیرم در ارتفاعسه هزار و ۸۰۰ متری قله دنا میان قله‌های قدوس و بیژن قرار دارد. این غار یکی از غارهای دیدنی ایران است که در سال ۱۳۴۶ خورشیدی توسط کوهنوردان استان فارس کشف شد. این غار دارای آبشار یخی و ستون‌های یخی بسیار جالب توجه است و در انتهای غار دریاچه زیبایی مملو از قطعات یخ شناور مشاهده می‌شود. از آنجا که درون غار دما بسیار پایین است، آبی که در غار جریان دارد یخ می‌زند و تمام طول سال این غار پوشیده از یخ می‌باشد و به همین دلیل به این نام معروف شده است. اگرچه مسیر پیمایش غار فنی نمی‌باشد اما به دلیل یخی و لیز بودن مسیر، باید با احتیاط بسیار انجام شود. بهترین زمان بازدید از غار اواخر فصل بهار و اوایل تابستان است.
حدود ۱۸ غار دیدنی وجود دارد که در روستاها و یا شهرستان های اطراف اصفهان قرار دارند.
از دیگر غارهای استان اصفهان می ‌توان از غار باووک (فریدونشهر)، غار پوده (شهرضا)، غار پیر هشتاد (فریدونشهر)، غار چشمه ریسان (فریدونشهر)، غار دختران (فریدونشهر)، غار دمه (شاهین شهر و میمه)، غار قلعه جمال (گلپایگان)، غار کبوتران (فریدونشهر)، غار کبوتری (سمیرم)، غار کلبیس کب (فریدونشهر) و غار چال قفا (سمیرم)، غار شاه آباد (شهرضا)، غار شاه عبدالله (شهرضا)، غار کاموی چوپانان (نایین)، غار سوقه (نایین)، غار علویجه (نجف‌آباد) و غار کوکولو یا کیلی میلی (اصفهان) نام برد.

منبع: ایرنا

پاویون ایران در اکسپو دبی چقدر بازدید داشته؟

همزمان با اعزام نخستین گروه از بانوان راهنمای گردشگری به اکسپو دبی، مدیرعامل شرکت نمایشگاه‌های بین‌المللی ایران اعلام کرد: تعداد بازدیدها از پاویون ایران از مرز ۶۰۰ هزار نفر فراتر رفته است. این درحالی است که نمایشگاه جهانی “اکسپو ۲۰۲۰ دبی” از زمان افتتاح تا کنون بیش از ۵.۷ میلیون بازدید داشته است.

حسن زمانی آمار بازدید از پاویون ایران را به حضور و مشارکت بالای راهنمایان گردشگری نسبت داده است. نخستین گروه از راهنمایان گردشگری حدود ۲۰ روز پیش به اکسپو دبی اعزام شد. معاونت گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی پس از گزارش نقاط ضعف و کاستی‌های پاویون ایران به ویژه بخش گردشگری این پاویون در اکسپو دبی، گروهی از راهنمایان گردشگری را برای هدایت بازدیدکنندگان و شکل‌دهی به جریان بازدیدها، به اکسپو اعزام کرد.

علی‌اصغر شالبافیان ـ معاون گردشگری ـ در نشست با علیرضا پیمان‌پاک ـ معاون وزیر و رییس کل سازمان توسعه تجارت ایران ـ که با هدف اعزام چهار نفر از بانوان راهنمای گردشگری به نمایشگاه اکسپو دبی برگزار شد، گفت: استفاده حداکثری رویداد جهانی اکسپو که بیش از ۱۹۲ کشور جهان در آن حضوری فعال دارند، هدفی ملی به شمار می‌آید و هر یک از نهادهای متولی در تلاش هستند تا گامی موثر در راستای حفظ منزلت جمهوری اسلامی ایران در این رویداد داشته باشند.

او با بیان این‌که نخستین بخش از پاویون ایران در اکسپو به گردشگری اختصاص یافته است، افزود: تلاش برای محتواسازی و معرفی ظرفیت‌های گردشگری، تاریخی و فرهنگی کشور یکی از اصلی‌ترین همکاری‌های معاونت گردشگری در این غرفه بوده است که با اعزام متناوب راهنمایان متخصص گردشگری تلاش شده انتقال اطلاعات در سطحی حرفه‌ای انجام پذیرد.

شالبافیان با اشاره به این‌که حدود دو هفته گذشته نخستین گروه راهنما جهت تشریح ظرفیت‌ها و پاسخ‌دهی به سوالات بازدیدکنندگان غرفه جمهوری اسلامی ایران به دبی اعزام شده بود، اظهار کرد: در روزهای ابتدایی برگزاری این نمایشگاه، بازدیدکنندگان تنها نظاره‌گر صرف غرفه ایران بودند، اما هم‌اینک با تداوم اعزام راهنمایان از فرصت موجود در سطحی شایسته بهره‌برداری شده است.

معاون گردشگری گفت: تاکنون اعزام و فعالیت راهنمایان تخصصی گردشگری در غرفه ایران بازخوردهای بسیار مطلوبی داشته است و در تلاش هستیم به‌ویژه در رویدادهای مطرح و ملی که برنامه‌های متنوعی در پاویون جمهوری اسلامی ایران اجرا خواهد شد، میزبانی شایسته‌ای از بازدیدکنندگان انجام شود.

شالبافیان همچنین بیان کرد: گروه راهنمایان اعزامی در تلاش خواهند بود تا علاوه‌بر بیان توانمندی‌های کشور و پاسخ‌دهی به سوالات از طریق عینک‌های واقعیت افزوده نیز بازدیدکنندگان را به تماشای مجازی جاذبه‌های گردشگری کشور تشویق کنند.

او اظهار کرد: در انتخاب راهنمایان اعزامی سابقه فعالیت، مهارت‌های اجتماعی، تسلط به زبان‌های بین‌المللی و نیز بررسی نتایج گزارش‌ تورهای برگزارشده داخلی و خارجی از سوی آن‌ها تاثیرگذار بوده است.

به گفته معاون گردشگری، گروه اعزامی در محتواسازی از این رویداد بزرگ بین‌المللی نیز نقش‌آفرینی خواهند کرد و اطلاعات گردآوری‌شده از سوی آن‌ها به ذی‌نفعان داخلی قابل نشر خواهد بود.

در ادامه علیرضا پیمان‌پاک ـ معاون وزیر و رییس کل سازمان توسعه تجارت ایران ـ و حسن زمانی ـ مدیرعامل شرکت نمایشگاه‌های بین المللی ایران ـ به ارائه گزارشی از اقدامات انجام‌شده از مشارکت در این رویداد مهم پرداختند. گزارش آن‌ها با اشاره به نقش مهم راهنمایان در غرفه ایران اعلام کرد که تعداد بازدیدکنندگان از پاویون جمهوری اسلامی ایران از مرز ۶۰۰ هزار نفر فراتر رفته که این آمار بی‌شک به دلیل حضور و مشارکت بالای راهنمایان گردشگری حاصل شده است.

نمایشگاه اکسپو که از تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۰ آغاز شده است، به مدت شش ماه تا ۱۱ فروردین ۱۴۰۱ در شهر دبی امارات در حال برگزاری خواهد بود. امارات پیش‌بینی کرده است تا ۲۵ میلیون نفر از اکسپو بازدید کنند.

منبع: ایسنا

تنکابن «شهسوار گردشگری ایران» می‌شود

شهردار تنکابن می‌گوید: سال آینده تنکابن به عنوان «شهسوار گردشگری ایران» به ادبیات و گفتمان گردشگری داخلی کشور وارد خواهد شد.

محمدابراهیم لاریجانی که پیشینه مدیریت گردشگری داشته و اکنون شهردار تنکابن شده است، در گفت‌وگویی از برنامه‌هایی برای نزدیک شدن این شهر به استانداردهای شهر گردشگری سخن گفت و با بیان این‌که حمایت از توسعه گردشگری در دستور کار شهرداری و شورای این شهر قرار دارد، افزود: با چندین گروه از فعالان گردشگری در یک ماه گذشته دیدارهایی داشتم و برای شروع، چند کار مقدماتی را توافق کردیم. تهیه بروشور چاپی و مجازی، معرفی ظرفیت‌های گردشگری تنکاین، تهیه نقشه گردشگری تنکابن، جانمایی کیوسک‌های اطلاع‌رسانی گردشگری در مبادی ورودی، برخی از این توافق‌ها است که تا پایان سال باید انجام شود.

وی اضافه کرد: برگزاری تور آشناسازی برای راهنمایان گردشگری، عکاسان خبری و دفاتر خدمات مسافرتی شرق استان مازندران با هدف شناخت بیشتر ظرفیت شهر و شهرستان تنکابن، به عنوان بزرگترین شهر غرب مازندران و پنجمین شهر بزرگ استان، برنامه دیگری ست که به‌زودی اجرا می‌شود که سپس، این اقدام در سطح ملی اجرا خواهد شد.

شهردار تنکابن با بیان این‌که شناسایی فرصت‌ها و تهیه بسته سرمایه‌گزاری در حوزه گردشگری در دستور کار قرار دارد، افزود: تهیه تقویم رویدادهای فرهنگی ـ گردشگری شهرستان تنکابن با رویکرد توریست‌پذیری با همکاری اداره میراث فرهنگی و گردشگری نیز در دستور کار قرار گرفته است. در این تقویم در نظر است به گونه‌ای برنامه‌ریزی شود که در هر ماه سال، دست‌کم یک رویداد داشته باشیم.

وی بیان کرد: جاذبه‌های طبیعت‌گردی، کوهستان، رودخانه‌های خروشان، ساحل، دریا، روستاهای نمونه صنایع دستی، بیش از ۶۰ اقامتگاه بوم‌گردی روستایی، تنوع غذا و مهاجرت پرندگان از مناطق سردسیری به رودخانه چشمه کیله از جمله جاذبه‌های گردشگری تنکابن است.

لاریجانی گفت: امیدوارم با برنامه‌ریزی صورت گرفته توسط شهرداری تنکابن و تدابیر و حمایت های راهبردی نماینده مردم شریف تنکابن در مجلس شورای اسلامی، سال آینده این شهر به عنوان «شهسوار گردشگری ایران» در ادبیات و گفتمان گردشگری داخلی کشور وارد شود.

تنکابن در غرب استان مازندران واقع شده است. این شهرستان که به سرسبزی و آبادانی شهره است از غرب به شهرستان رامسر، از شمال به دریای خزر و از شمال شرقی به شهرستان عباس آباد و از شرق به کلاردشت و از جنوب به رشته کوه های البرز، شهرستان طالقان و منطقه الموت دسترسی دارد. تنکابن یکی از مراکز پرورش گل های زینتی و همچنین ماهی است. محلی ها به این منطقه شهسوار می‌گویند.

پیشینه تاریخی تنکابن به آماردها Āmārd می‌رسد که یک تبار باستانی است. در دوران کهن ایران، زمان فرمانروایی هخامنشیان در کرانه جنوبی دریای کاسپین، اقوام کادوسی، تپوری و آمارد می‌زیستند که قومی آریایی و سکایی تبار بودند.

جنگله ای دو هزار و سه هزار، چشمه کیله، قلعه مارکوه در کنار آبشارها، مرداب‌ها، غارها و آب گرم معدنی از جمله جاذبه‌های این منطقه است.

منبع: ایسنا

کوهدشت ظرفیت گردشگری ورزشی را دارد

وزیر ورزش و جوانان گفت: شهرستان کوهدشت ظرفیت‌های خوبی در زمینه گردشگری ورزشی و بوم‌گردی دارد.

حمید سجادی، در شورای اداری شهرستان کوهدشت، اظهار کرد: شهرستان ظرفیت گردشگری فوق‌العاده‌ای دارد که در این زمینه بوم‌گردی باب شده است.

وی ادامه داد: در گردشگری نیز ظرفیت گردشگری ورزشی نیز وجود دارد چون منابع طبیعی خوبی دارید، زمینه برخی از ورزش‌های ما که جنبه گردشگری، ورزشی، تفریحی و تفننی دارد در اینجا وجود دارد، که اسم جدید آن گردشگری ورزشی است.

سجادی بیان کرد: کوهدشت ظرفیت گردشگری خوبی در زمینه بوم‌گردی و ورزشی دارد، یکی از قول‌هایی که من می‌دهم این است که ظرفیت‌های استان به‌ویژه شهرستان کوهدشت را با وزیر گردشگری مرور کنیم و حتماً بُعد ورزشی آن را تقویت کنیم.

وزیر ورزش و جوانان با اشاره به این‌که سعی ما این است که ورزش‌های همگانی را بهتر از گذشته برنامه‌ریزی کنیم، عنوان کرد: سعی داریم ظرفیت میزبانی را بالا ببریم، تلاش داریم میزبانی برخی رشته‌های ورزشی را به شهرستان کوهدشت بیاوریم که اثرات ارزشمندی دارد.

وی عنوان کرد: در خیلی از میزبانی‌ها، به خاطر اینکه میزبان باشیم خودمان را تجهیز می‌کنیم که همین کار نوآوری را به همراه دارد، در حال حاضر نیز روال اینگونه است که تجهیزاتی را که برای میزبانی به هر شهرستانی می‌فرستیم می‌گذاریم همانجا بمانند.

منبع: ایسنا

آمریکا کِی الواح هخامنشی ایران را پس می‌دهد؟

به دنبال اعلام مدیرکل حقوقی و املاک وزارت میراث‌فرهنگی از پیگیری برای بازگشت حدود ۱۵ شیء تاریخی تا قبل از پایان سال ۱۴۰۰ به ایران، درباره استرداد بخشی از الواح هخامنشی از آمریکا به ایران نیز احتمال‌هایی داده شده است.

تبلت‌ها یا الواح هخامنشی سال ۱۳۱۳ شمسی در تخت جمشید توسط باستان‌شناسان کشف شدند. این الواح با موافقت دولت وقتِ ایران برای مطالعه و بررسی به دانشگاه شیکاگو امانت داده شد. الواح در ۵۰ صندوق چوبی که شامل حدود ۲۰۰۰ جعبه‌ مقوایی و چند پیت نفتی که در تخت جمشید (پارسه، پرسپولیس) به پارافینِ مذاب آغشته شده بودند، از طریق بوشهر به آمریکا فرستاده شدند. در قرارداد و موافقت‌نامه طرفین آمده است که «ایران لوح‌هایی گلی را برای رمزگشایی و خواندن، به امانت به دانشگاه شیکاگو که مشغول کاوش تخت جمشید (پارسه، پرسپولیس) بود، می‌سپارد».

مطالعات گل‌نوشته‌ها پس از پارافین‌زدایی از سال ۱۹۳۷ میلادی آغاز می‌شود. رمزگشایی و خط‌خوانی برخی الواح، پیچیده گزارش شده و کار به کندی پیش می‌رفته است. مطالعاتی که قرار بود در یک بازه سه‌ساله انجام شود، با شروع جنگ جهانی متوقف می‌شود و بعد از جنگ در سال ۱۹۴۵ میلادی دوباره شروع می‌شود. نتیجه مطالعات در هر دوره چاپ شده است. این الواح تا کنون در چهار مرحله به ایران برگردانده شده است؛ سال ۱۳۲۷ شمسی (۱۷۹ قطعه)، سال ۱۳۲۹ شمسی (۳۷هزار قطعه)، سال ۱۳۸۳ شمسی (۳۰۰ قطعه) و سال ۱۳۹۸ شمسی (۱۷۸۳ قطعه). همچنان حدود ۱۷ هزار گل‌نبشته سالم و قطعات شکسته از الواح هخامنشی در اختیار موسسه شرق‌شناسی شیکاگو قرار دارد.

تاخیر در بازگشت الواح هخامنشی به ایران که از سال ۱۳۸۳ شمسی و پس از انتقال محموله سوم اتفاق افتاد، به این خاطر بود که  قبل از آغاز برنامه‌ریزی‌ها برای بازگشت بخش چهارم الواح به کشور، یک شکایت روند استرداد را متوقف کرد. پرونده‌ای معروف به «جنی روبین» (شاکی پرونده‌ الواح هخامنشی) علیه ایران تشکیل شد که خبرگزاری رویترز سال ۱۳۹۶ داستانِ آن شکایت و سرنوشت الواح را این‌گونه شرح داد: «سه سال پیش دادگاهی در آمریکا حکم داد آثار تاریخی ایران که به صورت امانت در دانشگاه شیکاگو نگهداری می‌شدند، مصادره شوند و غرامت ۷۱ میلیون و ۵۰۰ هزار دلاری قربانیان آمریکایی یک انفجار انتحاری در بیت‌المقدس، از فروش این کتیبه‌ها و اشیاء تاریخی پرداخت شود. این حمله انتحاری سال ۱۹۹۷ میلادی رخ داد و طی آن، سه نیروی نظامی به پیاده‌رویِ شلوغ یک مرکز خرید حمله کرده و خود را منفجر کردند. این حمله انتحاری منجر به کشته شدن پنج تن و زخمی شدن ۲۰۰ نفر دیگر شد.

دادگاه آمریکا، ایران را به همکاری با نیروهای حماس متهم کرد و خواستار پرداخت غرامتی ۷۱ میلیون و ۵۰۰ هزار دلاری به خانواده‌های قربانیان شد. وقتی ایران از پرداخت این مبلغ خودداری کرد، دادگاه آمریکایی حکم مصادره اشیاء تاریخی ایران را که در موسسه شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو امانت بود، صادر کرد و دستور داد برای تامین مبلغ غرامت این الواح به فروش برسند.

اما دیوان عالی آمریکا که دوم اسفند ۱۳۹۶ برگزار شد، حکم مصادره و فروش الواح هخامنشی ایرانی را لغو کرد.» قاضی این پرونده اظهار کرده بود: این آثار به منظور پژوهش‌های باستان‌شناسی در اختیار مؤسسه شیکاگو قرار گرفته و اهداف تجاری در آن وجود ندارد، بنابراین نمی‌توان آن‌ها را مصادره کرد. با این وجود، انتقال بخشی از الواح هخامنشی به ایران از زمان صدور حکم دادگاه، حدود دو سال طول کشید، آن هم درحالی‌که ایران در انتظار بازگشت همه الواح هخامنشی بود. در واقع، اوفک ـ دفتر کنترل دارایی‌های خارجی آمریکا ـ مجوز استرداد ۱۷۸۳ لوح هخامنشی را به ایران داده بود و ۱۷ هزار قطعه و گِل‌نبشته دیگر در شیکاگو باقی ماند تا بعدا به ایران انتقال داده شود.

پیگیری ایسنا از وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی درباره سرانجام استرداد باقی‌مانده الواح هخامنشی از آمریکا، به این پاسخ رسید که «بازگشت الواح هخامنشی در دست جریان است، اما محدودیت‌های کرونا، دشواری بیمه با توجه به تحریم‌ها و بسته‌بندی، همان‌گونه که بازگشت محموله چهارم را با کندی مواجه کرد، در بازگشت باقی‌مانده الواح هخامنشی بی‌تاثیر نبوده است، اما با توجه به همکاری اساتید و موسسه شرق‌شناسی شیکاگو این امیدواری وجود دارد که ۱۷هزار لوح و مُهر هخامنشی تدریجی به کشور مسترد شود که بخشی از آن “شاید” تا پایان سال ۱۴۰۰ به ایران استرداد داده شود. نظر وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بر این است که بازگشت الواح با توجه به احکام دادگاه آمریکا، ممانعت حقوقی و قانونی ندارد.»

مدیر وقت موسسه شرق‌شناسی شیکاگو زمانی که همراه چهارمین محموله از الواح هخامنشی به تهران سفر کرده بود، درباره زمان حدودی بازگشت ١٧ هزار لوح هخامنشی که همچنان در اختیار این موسسه است، گفته بود: دپارتمان خزانه‌داری آمریکا نظر نهایی را می‌دهد، اما دلم روشن است؛ چرا که در زمان انتقال ١٧٠٠ لوح هخامنشی فرایند را یاد گرفتم، اما این کار به مجوز دولتی نیاز دارد و ما کنترلی روی این مجوز نداریم و فقط می‌توانیم بگوییم مسیر درستی را پیش می‌رویم و سعی می‌کنیم مثل دو سال گذشته به بازگشت سایر الواح کمک کنیم.

اگرچه دو سال از زمان این اظهارنظر گذشته، اما ایران امیدوار است استادان و موسسه شرق‌شناسی شیکاگو مانند گذشته به استرداد باقی‌مانده الواح هخامنشی به ایران کمک کنند. هرچند برای چگونگی بیمه الواح با توجه به تحریم‌ها، بسته‌بندی و انتقال آن‌ها به ایران، همچنان دغدغه و نگرانی وجود دارد.

باستان‌شناسان این الواح را بایگانی بی‌نظیری از دوره‌ هخامنشی می‌دانند. شاهرخ رزمجو ـ باستان‌شناس و پژوهشگری که روی نمونه‌هایی از الواح مستردشده مطالعه کرده، گفته است: اطلاعاتی که این الواح می‌دهند، معمولا از کتیبه‌های سلطنتی نمی‌توان دریافت کرد. این اطلاعات به نوعی پشت صحنه سیستم اداری است که حکومت هخامنشی را می‌گردانده است. این مجموعه در واقع غنی‌ترین مجموعه هنر تصویری هخامنشی محسوب می‌شود که از نظر هنری و باستان‌شناسی نیز اهمیت بسیار دارد.

منبع: ایسنا

کوهنوردی _ایستاده بر قله صداقت!

کوه مظهر و نمادی از پاکی و صداقت در جهان است، این را یکی از پیشکسوتان حوزه کوهنوردی در کردستان می‌گوید، فردی که ۳۵ سال از عمر خود را در این حرفه سپری کرده است.

این کوهنورد کردستانی، ۳۵ سال از عمر خود را در چهار فصل سال مشغول صعود به قله‌های مختلف در خارج و داخل ایران بوده است.

در این سال‌ها، در هر چهار فصل سال به اکثر قله‌های نام‌آوازه ایران صعود کرده و ردپایی از خود را در آن قله‌ها به یادگار گذاشته است.

فتح اکثر قله‌های ایران تنها گوشه‌ای از زندگی «صلاح حقیقیان» در کوهستان است، این پیشکسوت کردستانی صعودهایی به قله مراپیک واقع در رشته کوه‌های هیمالیا در نپال، قله کلیمانجارو بلندترین کوه در آفریقا، کوه البروس بلندترین قله در قاره اروپا، قله آرارات در ترکیه و دو قله در رشته کوه پیرنه در اسپانیا را در کارنامه خود دارد.

عشق و علاقه فراوان وی به کوهستان و طبیعت سبب ورود او به این رشته جذاب و دلربا و در عین حال پر پیچ و خم و ناهموار شده است.

به گفته خود او، در کوه و طبیعت آرامش خیالی به آدمی دست می‌دهد که نمونه آن در زندگی شهری کم پیدا می‌شود.

این کوهنورد پیشکسوت کردستانی معتقد است آرامش روحی که در کوهستان و با آن حجم از طراوت و شادابی که در خود دارد، انسان را برای روبه‌رو شدن و کنار آمدن با مشکلات و سختی‌های زندگی آماده می‌کند.

کوهنوردی

 

مدیرعامل کانون کوهنوردان کردستان گفت: هرساله روز ۱۱ دسامبر (۲۰ آذر) به عنوان روز جهانی کوهستان نام‌گذاری شده است و سازمان خوار بار و کشاورزی ملل متحد (فائو) مسئولیت هماهنگی این روز در سطح جهان را بر عهده دارد.

صلاح حقیقیان در گفت‌وگو با ایسنا، با تبریک روز جهانی کوهستان اظهار کرد: هرساله از سوی سازمان جهانی فائو شعاری برای این روز در نظر گرفته می‌شود و شعار سال ۲۰۲۱  به عنوان “گردشگری کوهستانی پایدار” نام گرفته است.

وی عنوان کرد: قاعدتا در چهارچوب تعیین شده هر کوهنوردی که قدم به کوهستان می‌گذارد تعهداتی در قبال طبیعت و کوهستان بر عهده دارد.

حقیقیان تاکید کرد: کوهنوردان در قبال نسل آینده مسئول هستند و باید همانگونه که محیط زیست را تحویل گرفته‌اند آن را به نسل‌های بعدی نیز تحویل دهند.

وی ادامه داد: از مسئولان درخواست می‌شود که از ساخت و سازهای بی‌رویه در کوهستان‌ها جلوگیری و به جای ساختن پناهگاه در کوهستان‌ها، در روستاها خانه‌های کوهنوردی ایجاد کنند.

حقیقیان بیان کرد: یکی از درخواست‌های عمومی کوهنوردان، احداث خانه کوهنوردی در مسیر دامنه‌ها و جلوگیری از ساخت و سازها در خود کوهستان است.

وی تصریح کرد: چرای دام بی‌رویه، ساخت و سازهای نامتعارف در طبیعت، معدن و استخراج معادن در دل طبیعت، جاده‌سازی، گردشگری ناسالم و عدم مدیریت صحیح، چیدن گل و گیاه‌های محلی و تزئینی، نوشتن یادگاری بر روی درخت، سنگ، درون غارها و …  انباشته شدن زباله به ویژه در پناهگاه‌ها، ایجاد حریق و آتش سوزی‌ در جنگل و مراتع، قطع درختان به ویژه در مناطق زاگرس، سدسازی بی‌رویه و عدم کارشناسی‌های صحیح که گونه‌های مختلفی از طبیعت را درخود دفن می‌کنند از جمله عوامل تخریب محیط زیست و کوهستان هستند و یکی از تعهدات کوهنوردان پرهیز از انجام آن‌ها و حفظ محیط زیست است.

مدیرعامل کانون کوهنوردان کردستان حضور بی‌رویه افراد و ایجاد ناهنجاری در طبیعت را یکی از مشکلات اساسی این روزها خواند و افزود: عدم آموزش، آمادگی و عدم مدیریت صحیح سبب ایجاد ناهنجاری‌هایی در طبیعت شده و صرفا افرادی فارغ از پاسداشت و حفظ محیط زیست تنها برای صعود به قله‌ها قدم در کوهستان می‌گذارند که حفظ و حراست محیط زیست آنچنان که شاید و باید برای آنان مهم نیست.

صلاح حقیقیان به داشتن حسن اخلاق در طبیعت تاکید کرد و گفت: داشتن حسن اخلاق اولین گزینه در بحث کوهنوردی است که متاسفانه در چند سال اخیر مورد غفلت واقع شده، و امید است که روز جهانی کوهستان روزی باشد در راستای حفاظت هرچه بیشتر محیط زیست.

کوهنوردی

 

وی به ۳ نماد کوهنوردی گریزی زد و خاطرنشان کرد: نماد روز جهانی کوهستان سه مثلث متساوی الاضلاع است که بر یک خط افقی رسم شده است که مثلث سمت راست در پایه یک مثلث سبز کوچک دارد که نشانه رشد گیاهان در دامنه کوه‌ها می‌باشد، مثلث سمت چپ یک الماس آبی رنگ در بالا دارد که برف در قله کوه را نشان می‌دهد و به معنای حفظ دمای محیط زیست و حفظ دمای زمین است و توجه به گرمایش زمین و مثلث میانه دایره نارنجی دارد که نشان دهنده منابع طبیعی استخراج شده از محیط کوهستان است.

حقیقیان ادامه دارد: سرچشمه همه رودهای بزرگ، و منشا نیمی از آب‌های شیرین جهان، کوهستان است؛ و کوه‌ها، زیستگاه گونه‌های بی شمار گیاهی و جانوری، خاستگاه بخش مهمی از تنوع زیستی و پناهگاه بسیاری از گونه‌هایی هستند که در دشت‌ها در حال نابودی هستند.

وی در پایان سخنان خود یادآور شد: کوه‌ها بزرگترین گردشگاه و ورزشگاه‌ هستند که داشتن چشم‌اندازی باشکوه و هوای پاک امکان پیاده‌روی و ورزش را در این محیط طبیعی فراهم می‌کند.

منبع: ایسنا