رونمایی از خشت سوم بافت یزد

خشت سوم کتاب ثبت‌احوال بافت، دربردارنده عکس‌های پاییز بافت تاریخی یزد رونمایی شد.

 آیین رونمایی از خشت سوم کتاب ثبت‌احوال بافت با حضور هنرمندان و هنردوستان در خانه فرهنگ صدوقی برگزار شد. در این مراسم رییس ایکوم ایران، شهردار بافت تاریخی یزد، جمعی از اعضای شورای پنجم و ششم شهر یزد، همچنین تعدادی از هنرمندان پیشکسوت یزد حضور داشتند.

سیداحمد محیط طباطبایی، پژوهشگر، مورخ و رییس ایکوم ایران در این مراسم با اشاره به ارزش بافت تاریخی یزد گفت: زمانی کشور در مسیر توسعه واقعی قرار می‌گیرد که تصمیمات مبتنی بر میراث‌فرهنگی و محیط‌زیست و طبیعت باشد. توسعه‌ای که بر این دو اصل استوار نیست توسعه واقعی نخواهد بود.

او ادامه داد: یکی از ارزش‌های این بافت تاریخی، مردمان یزد هستند که نگرش اقتصادی به زندگی دارند. آدم‌هایی که اقتصادی نگاه می‌کنند سرمایه را مصرف نمی‌کنند در واقع همیشه سرمایه بود تا از سود آن بهره‌برداری کنند.

رییس ایکوم ایران گفت: زمانی که فراموش کردیم این سرمایه برای آیندگان است و آن را مصرف کردیم آن زمان، زمین‌ها نشست کردند تالاب‌ها خشک شدند و رودخانه‌ها از بین رفتند. ما در حال حاضر با بحران مدیریتی مواجه هستیم که نمی‌تواند از گذشته خود برای آینده استفاده کند. افرای که به میراث علاقه دارند کسانی هستند که به آینده علاقه دارند و نگاهشان به آینده است.

او تاکید کرد: ما یک نوع صلح ایرانی داریم، صلحی که دو شهر نمونه‌اش شیراز و یزد است؛ این دو شهر تمام ثروتشان را برای آینده گذاشته‌اند. این دو شهر باقی ‌مانده‌اند تا فرهنگ را حفظ کنند که سرمایه و الگویی باشند.

به گفته محیط طباطبایی، مردم در یزد به صلح نه به معنای تسلیم، بلکه به معنای همراهی با طبیعت و دیگران رسیده‌اند. مردمان یزد نشانی از صبر و تحمل و شکیبایی مبتنی بر ارزش‌های گذشته خودشان دارند. یزد مهم‌تر از هر چیزی است و باید باقی بماند.

سیدحمید کلانتری، استاندار اسبق یزد نیز در آیین رونمایی از خشت سوم (کتاب ثبت احوال بافت) گفت: ارزش بافت تاریخی یزد هنوز برای ما ناشناخته است. خارجی‌ها اهمیت این بافت را درک کرده‌اند، اما خودمان هنوز حرمت میراث جهانی‌شدن یزد را پاس نداشته‌ایم.

وی افزود: برای ثبت جهانی یزد، بسیار تلاش شده و این افتخار، یک ثروت ملی است. با این‌حال طی این چند سال جای همایش، گردهمایی و هم‌اندیشی در این زمینه بسیار خالی است. اگرچه فعالیت‌هایی مانند انتشار این کتاب که هنر ارزشمند هنرمندان ما را مدون و مصور کرده‌اند و در قالب چند جلد کتاب در اختیار علاقه‌مندان قرار داده‌اند بسیار ارزشمند است.

کلانتری ادامه داد: بافت تاریخی یزد، روح تاریخی و شایستگی‌های مردم هنرمند و هنردوست این شهر است. باید تلاش کنیم یزد را در دو زمینه میراث جهانی و نوآوری و خلاقیت که از جنس تاریخی خود یزدی‌هاست به استان محوری گردشگری ایران تبدیل کنیم.

رونمایی از خشت سومِ بافت یزد

حمیدرضا صالحیه یزدی، مدیرعامل مجموعه تابا (توسعه احیای بافت خشت خام ایرانیان) با اشاره به دغدغه‌های مطرح شده برای حفظ میراث‌فرهنگی و بافت تاریخی یزد، گفت: متأسفانه شرایط اقتصادی برای انتشار جلد چهارم سخت است، اما تلاش می‌کنیم با همراهی عکاسان و هنرمندان استان همچنین مسؤولان و مدیران، مجموعه عکس‌های تابستان را نیز منتشر کنیم تا هر چهار خشت این مجموعه کامل شود.

او افزود:  این مجموعه در نظر دارد سال آینده و هم‌زمان با روز معمار با همراهی و همکاری اداره کل میراث‌فرهنگی، سازمان نظام‌مهندسی و شهرداری یزد از استادکاران سنتی معماری یزد تجلیل و تقدیر کند. تلاش می‌کنیم علاوه بر برگزاری این نشست مجموعه مستندی از بخش‌های مختلف هنر معماری ثبت و ضبط شود.

کتاب «ثبت‌احوال بافت» در برگیرنده مجموعه عکس‌هایی از بافت قدیم یزد است و تلاش می‌کند تا شرایط زندگی در فصول مختلف سال را به‌صورت مستند به تصویر بکشد. خشت نخست این مجموعه، تصاویری از زمستان سال ۹۲ شهر تاریخی یزد است که به کوشش مجموعه تابا تهیه شده و تیمی از عکاسان حرفه‌ای استان، این تصاویر را ثبت کرده‌اند و خشت دوم این کتاب که بهار یزد را به تصویر کشیده و در سال ۱۳۹۳ منتشر شد. خشت سوم این کتاب که دربردارنده عکس‌های پاییز بافت تاریخی یزد است منتشر شده و خشت چهارم شامل تصاویر تابستان بافت تاریخی، سال آینده جمع‌آوری و منتشر می‌شود.

منبع: ایسنا

مرتبط:

۷۸ اثر یزد مهر اصالت ملی صنایع‌دستی دریافت کردند

۷۸ اثر یزد مهر اصالت ملی صنایع‌دستی دریافت کردند

سرپرست اداره‌ کل میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان یزد گفت: ۷۸ اثر استان یزد مهر اصالت ملی صنایع‌دستی دریافت کردند.

«سید علیرضا سالار حسینی» ضمن اعلام این خبر افزود: ششمین دوره داوری مهر اصالت ملی صنایع‌دستی استان‌های منطقه هفت کشور طی هفته گذشته با حضور پنج استان یزد، اصفهان، قم و چهارمحال و بختیاری به میزبانی این اداره کل در یزد برگزار و آثار این چهار استان مورد داوری قرار گرفت.

وی ادامه داد: در این دوره از داوری، ۲۵۰ اثر مورد داوری قرار گرفت و در پایان ۱۶۸ اثر از آثار صنایع‌دستی مربوط به این استان‌ها مهر اصالت ملی صنایع‌دستی را دریافت کردند.

سالار حسینی با اشاره به استقبال خوب هنرمندان صنایع‌ دستی یزد از این رویداد صنایع‌دستی، تصریح کرد: در این دوره ۱۱۱ اثر از استان یزد مورد داوری قرار گرفت و درنهایت ۷۸ اثر موفق به دریافت مهر اصالت ملی صنایع‌دستی شدند.

به گفته وی، ۷۴ اثر از اصفهان، ۸ اثر از قم و ۸ اثر چهارمحال و بختیاری مهر اصالت ملی صنایع‌دستی را دریافت کردند.

سرپرست اداره‌ کل میراث‌فرهنگی استان با بیان این که در این دوره ۲۲ داور کار بررسی و داوری آثار ارائه‌شده را انجام دادند، عنوان کرد: آثاری در داوری موفق به دریافت نشان مهر اصالت ملی صنایع‌ دستی می‌شوند که مزایای اصالت شامل نشان‌ دادن هویت فرهنگی و ملی هنرهای سنتی کشور، خلاقیت اعم از طرح، روش تولید و مواد اولیه، قابلیت بازیافت به عبارتی از مواد اولیه‌ی طبیعی تهیه‌ شده باشند، قابلیت عرضه در بازار بین‌المللی، قیمت مناسب، رعایت حقوق انسانی، عدالت‌محوری و استاندارد مکان تولید، برتری و مزیت بر اساس معیارهای تکنیکی و مواد به‌کاررفته، قابلیت تولید به مقدار زیاد، کیفیت، کاربرد در زندگی روزمره و نوآوری محصول را داشته باشند.

منبع: ایسنا

مرتبط:

صنایع دستی فاخر فارس شناسنامه‌دار می‌شود

میراث «پالمیرا» به سوریه بازگشت

یک موزه خصوصی در لبنان مجموعه‌ای از آثار تاریخی متعلق به شهر باستانی «پالمیرا» را به سوریه بازگرداند.

 به نقل از رویترز، پنج اثر تاریخی رومی متعلق به شهر باستانی «پالمیرا»، مکانی که طی سال‌ها جنگ در سوریه دچار صدمه شده است، روز پنجشنبه از یک موزه خصوصی در لبنان به دمشق بازگردانده شد. این آثار تاریخی از سال ۲۰۱۸ در این موزه به نمایش گذاشته شده بودند.

این آثار تاریخی شامل چند مجسمه سنگی و سنگ‌های حکاکی‌شده مختص آرامگاه‌هایی هستند که به قرن دوم و سوم میلادی تعلق دارند.

این مجموعه آثار در مجموعه خصوصی «جواد ادرا» به سوریه تحویل داده شدند. این مجموعه‌دار این آثار را از پیش از آغاز جنگ سوریه در سال ۲۰۱۱، از حراجی‌های اروپایی خریداری کرده بود. این مجموعه‌دار تصمیم خود برای بازگرداندن این آثار را یک اقدام سخاوتمندانه توصیف کرده است.

میراث «پالمیرا» به سوریه بازگشت

به گفته مقام‌های سوریه،‌ این آثار که در موزه «نابو»‌ واقع در شمال لبنان به نمایش گذاشته شده بودند به «خانه اصلی‌شان» بازگردانده شده‌اند.

در طول جنگ سوریه،‌ «پالمیرا»‌، یکی از مهم‌ترین مراکز فرهنگی و باستانی جهان،‌ تحت کنترل داعش درآمد و در پی آن برخی از بناهای یادبود مهم ویران شدند.

به گفته سفیر سوریه در لبنان، مذاکراتی برای بازگرداندن سایر آثار تاریخی از موزه ملی لبنان در بیروت به سوریه صورت خواهد گرفت.

منبع: ایسنا

مرتبط:

احتمال افزایش پروازهای سوریه از ایران

شاهزاده ویلیام به اکسپو دوبی می‌رود

شاهزاده ویلیام دوک کمبریج همزمان با روز ملی بریتانیا در ماه فوریه در اکسپو دوبی حاضر می‌شود.

به نقل از دیلی میل، شاهزاده ویلیام با دعوت رسمی دولت کشور امارات و همزمان با برگزاری جشن روز ملی بریتانیا در اکسپو دوبی، در این رویداد بزرگ شرکت خواهد کرد.

در طول این بازدید، شاهزاده ویلیام پروژه‌هایی را که در مناطق حفاظت‌شده  برای گیاهان و جانوران منحصر به فرد منطقه ایجاد شده پیگیری خواهد کرد و از این فرصت برای برجسته کردن برنامه‌های بنیاد سلطنتی شامل برنامه «متحد برای حیات وحش» استفاده خواهد کرد.

برنامه «متحد برای حیات وحش» (United for Wildlife) که توسط شاهزاده ویلیام ایجاده شده از سال ۲۰۱۴  و با هدف تلاش‌ها برای مقابله با تجارت غیرقانونی حیات وحش به عنوان تهدیدی برای گونه‌های زیستی، آغاز به کارکرده است.

اکسپو دوبی تا ۳۱ مارس سال ۲۰۲۲ یعنی به مدت شش ماه با حضور بیش از ۱۹۰ کشور از جمله ایران ادامه خواهد داشت. ایران امسال با روایتی از شهرزاد قصه‌گو و با شعار «ایران؛ تمدن کهن و استوار تنوع اقوام و میزبان ملت‌ها» در اکسپو دوبی حضور دارد.

منبع: ایسنا

مرتبط:

در «اکسپو دوبی» چه می‌گذرد؟

میزبان اکسپو ۲۰۳۰ چه کشوری است؟

دوبی؛ هتل‌های ارزان در کنار شهر هتل‌های لوکس

کشف مقبره ۲۰ مومیایی در مصر

باستان‌شناسان در مصر موفق شدند یک مقبره مومیایی بزرگ یونانی-رومی را کشف کنند.

به نقل از انشنت اوریجینز، در جریان کاوش اخیر باستان‌شناسان در شهر «اسوان» واقع در مصر یک مقبره یونانی-رومی شامل ۲۰ مومیایی کشف شد.

به گفته «مصطفی وزیری» دبیرکل شورای عالی آثار تاریخی مصر، این مقبره عظیم شامل دو بخش می‌شود؛ یک بخش در بالای زمین و با استفاده از تکه‌سنگ‌های مستطیلی و آجر ساخته شده و بخش دیگر در صخره حفاری شده است.

به گفته کارشناسان این مقبره که به دوران یونانی-رومی تعلق دارد در گذشته هدف سرقت سارقان مقبره‌ها قرار گرفته است.

کشف مقبره ۲۰ مومیایی در مصر

این اکتشاف در جریان کاوشی با همکاری گروهی از باستان‌شناسان ایتالیایی و مصری صورت گرفته است.

در جریان این اکتشاف علاوه بر کشف مقبره و مومیایی آثار قابل توجه دیگری همچون شماری کتیبه تاریخی با نوشته‌های هیروگلیفی و یک گردنبند مصری حکاکی‌شده با نوشته‌های یونانی نیز کشف شد. همچنین تعدادی تابوت سفالین و شماری تابوت سنگی نیز کشف شد.

علاوه بر این باستان‌شناسان به چند مجسمه چوبی در این مقبره تاریخی برخوردند.

در این مقبره فضای خاصی مملو از استخوان حیوانات، تکه‌های ظروف سفالین و کتیبه‌های پیشکش‌شده نیز کشف شد. کارشناسان معتقدند این فضا مختص اجرای مراسم‌ها و آیین‌های تشریفاتی و یا مکانی برای قرار دادن پیشکش‌ها بوده است.

منبع: ایسنا

مرتبط:

نمایش بشقاب سیمین رشی در موزه باستان شناسی

هواپیمایی ماهان در مرمت بناهای تاریخی شهداد مشارکت کند

معاون امور عمرانی استانداری کرمان با بیان اینکه شرکت هواپیمایی ماهان معین اقتصادی منطقه شهداد است گفت: انتظار داریم بناهای تاریخی شهداد توسط این شرکت هواپیمایی مرمت شود.

سیدمصطفی آیت‌اللهی موسوی در کارگروه گردشگری استان با موضوع بررسی قابلیت‌ها و توانمندی‌های بخش شهداد اظهار کرد: فعالیت‌های شرکت هواپیمایی ماهان به عنوان معین اقتصادی منطقه شهداد نباید صرفا به ساخت هتل محدود شود و این شرکت باید مرمت و بازسازی بناهای تاریخی بخش شهداد را در دستور کار قرار دهد.
معاون امور عمرانی استانداری کرمان  با اشاره به خشک شدن دریاچه بیابان لوت شهداد تاکید کرد: می‌توان با انجام کارهای مطالعاتی نسبت به دائمی کردن این دریاچه در تمامی ایام سال از طریق استحصال و انتقال آب رود شور اقدام کرد.
او با تاکید بر اینکه باید برای تهیه طرح توسعه منطقه شهداد مشاور ذی‌صلاح انتخاب شود افزود: شرکت هواپیمایی ماهان می‌تواند در قالب یک تفاهم‌نامه و تدوین برنامه‌های کوتاه مدت و بلند مدت نسبت به توسعه منطقه کمک کند.
آیت‌اللهی موسوی خواهان مشارکت بیشتر بخش خصوصی در توسعه منطقه شهداد شد و خاطرنشان کرد: امکانات و منابع دولتی محدود است و باید بخش خصوصی پای کار بیاید.

منبع: ایسنا

مرتبط:

منطقه ثبت جهانی بیابان لوت شهداد نیازمند پایش تصویری است

منطقه ثبت جهانی بیابان لوت شهداد نیازمند پایش تصویری است

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان کرمان با اشاره به اینکه مساحت عرصه و حریم بیابان لوت در کرمان ۴۰ هزار کیلومترمربع است گفت: «منطقه ثبت جهانی بیابان لوت شهداد نیازمند پایش تصویری است.»

فریدون فعالی در کارگروه گردشگری استان با موضوع بررسی قابلیت‌ها و توانمندی‌های بخش شهداد اظهار کرد: با توجه به اینکه منطقه شهداد از اهمیت ویژه‌ای در حوزه گردشگری برخوردار است بنابراین باید شرایط بهتری را برای حضور گردشگران فراهم کنیم.
مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان کرمان با اشاره به اینکه از ابتدای سالجاری تاکنون ۲۶۸ تورمجاز گردشگری در این منطقه انجام شده است افزود: در این مدت نیز ۲ تور غیرمجاز در این منطقه شناسایی و برگزارکنندگان این تورها به مقامات قضایی معرفی شدند.
فعالی با اشاره به لزوم راه‌اندازی درگاه ورودی منطقه ثبت جهانی شهداد گفت: سال گذشته ۲۰۰ میلیون تومان و امسال نیز ۳۰۰ میلیون تومان اعتبار برای راه‌اندازی این درگاه تخصیص داده شده است که نیازمند اعتبارات بیشتری در این زمینه هستیم.
مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان کرمان افزود: با توجه به اینکه بیابان لوت در بین سه استان کشور قرار دارد بنابراین باید طرح جامعی برای ساماندهی این گستره طبیعی آماده شود.
او بیان کرد: با تهیه و اجرای این طرح می‌توان بیش از گذشته در زمینه ایجاد زیرساخت‌های گردشگری و امنیت و همچنین تامین بهداشت و درمان و …موفق عمل کنیم.
فعالی به انجام پایش تصویری در منطقه ثبت جهانی شهداد اشاره کرد و گفت: با توجه به اینکه مساحت عرصه و حریم بیابان لوت در کرمان ۴۰ هزار کیلومترمربع است و ایجاد امنیت این منطقه از مهم‌ترین مولفه‌های گردشگری محسوب می‌شود بنابراین این اداره‌کل نمی‌تواند در این زمینه ورود کند.
او در پایان خاطرنشان کرد: امیدواریم به زودی کمیته کارشناسی با همکاری فرمانداری و شورای شهر شهداد تشکیل شود تا بتوانیم در پیشبرد اهداف این منطقه به خوبی عمل کنیم.

منبع: ایسنا

مرتبط:

«کلوت‌های شهداد»؛ چشم‌اندازی ماورایی در دل لوت

چرا موبایل گردشگران خارجی در ایران مسدود می‌شود؟

برخی از آژانس‌های گردشگری ایران از مسدود یا بلاک شدن تلفن همراه (موبایل) شماری از گردشگران خارجی طبق “مقررات رجیستری” خبر داده‌اند.

از  نیمه مهرماه ۱۳۹۹ با تصمیم ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و سایر دستگاه‌های مربوطه، رجیستری گوشی باید در مبادی ورودی و به صورت کاملا حضوری انجام شود. این قانون زمانی به اجرا گذاشته شده که مرزهای ایران به روی گردشگران خارجی بسته بود و حالا هم اطلاعات درست و دقیقی درباره مقررات ریجستری گوشی همراهِ مسافران ورودی به ایران در وب‌سایت‌های وزارت امور خارجه، ویزای الکترونیک، سفارتخانه‌ها و حتی تورگردان‌ها وجود ندارد.

در سایت اطلاع‌رسانی همتا این توضیحات به انگلیسی و فارسی داده شده که “جمهوری اسلامی ایران به منظور تسهیل در ارائه خدمات GSMA و افزایش رضایت مشترکین، از دسترسی غیرقانونی دستگاه‌های تقلبی و دزدی به شبکه‌های اپراتور GSMA جلوگیری می‌کند. بنابراین، تنها دستگاه‌های مجاز برای ورود به شبکه اپراتور GSMA و برقراری ارتباط باید این شرایط را داشته باشند: درج سیم‌کارت غیرایرانی روی هر مدل تلفن همراه یا فقط سیم‌کارت ایرانی در مدل‌های قانونی تلفن همراه استفاده شود. اگر قصد استفاده از سیم‌کارت ایرانی روی تلفن همراه خود را دارید باید توجه کنید که گر کمتر از سه هفته در ایران بمانید می‌توانید بدون مشکل از سرویس GSMA استفاده کنید، اما اگر اقامت شما در ایران بیش از سه هفته باشد، برای استفاده از سرویس GSMA باید مالیات تلفن همراه خود را در گمرکات واقع در فرودگاه و پایانه‌های مسافربری پرداخت و موبایل خود را ثبت کنید. ”

با این وجود، طبق اظهارات برخی آژانس‌داران بسیاری از گردشگران که این مدت به ایران سفر کرده‌اند به دلیل بی‌اطلاعی از وجود چنین مقرراتی با مسدود یا بلاک شدن تلفن همراه خود مواجه شده‌اند. گردشگرانی هم بوده‌اند که برخلاف سه هفته زمانی که تعیین شده، از همان ابتدای سفر تلفن‌شان مسدود شده است.

یکی از آژانس‌داران می‌گوید: گردشگرانی که انفرادی سفر می‌کنند و یا در فرودگاه راهنمای تور همراه آن‌ها نیست اطلاع ندارند که در مبادی ورودی باید تلفن همراه خود را رجیستر کنند. نمی‌دانند به محض این‌که گوشی همراه خود را روشن کنند مسدود و یا بلاک می‌شود. البته خیلی از آژانس‌داران و راهنماهای گردشگری هم به دلیل دو سال دوری از فضای کاری، اطلاعاتی از مقررات جدید ندارند و مشکلات به مرور سر باز می‌کند.

یک تورگردان دیگر نیز با اشاره به تجربه‌ای که اخیرا گردشگرانش در سفر به ایران داشته‌اند به ایسنا می‌گوید: گوشی آن‌ها رجیستر نشده بود، بنابراین مسدود شد و آن‌ها تا زمانی که به وای‌فای دسترسی پیدا نکردند نمی‌توانستند با کسی تماس بگیرند و این شرایط، سفر را برای آن‌ها سخت، پراسترس و نگران‌کننده کرده بود.

پیامد این اتفاق زمانی بیشتر جلوه می‌کند که گرفتار مساله‌ای به نام “ایران‌هراسی” باشیم. در چنین موقعیتی، در دسترس نبودن مسافر خارجی و تماس نداشتنش به مدت طولانی با نزدیکان و خانواده‌اش قطعا به نگرانی‌های موجود و آن تبلیغات دامن می‌زند.

سوای گردشگران خارجی، برخی مسافران ایرانی مقیم خارج از کشور نیز در سفرهای اخیر به ایران تجربه‌های خود را از رجیستری گوشی همراه در مبادی ورودی، در فضای مجازی به اشتراک گذاشته‌اند و از صف طولانی و معطلی زیاد برای رجیستر کردن گوشی همراه در فرودگاه‌های بین‌المللی که فقط یک نفر مسؤول انجام این کار است و در برخی ساعت‌ها نیز غیبت طولانی دارد، و همچنین مشکلات بعد از رجیستری، نقص فنی سایت گمرک و خطاهای سیستمی صحبت کرده‌اند.

مسؤولان گمرک اوایل شهریورماه ۱۴۰۰ در جریان بازدید خاندوزی- وزیر اقتصاد – از گمرک امام خمینی (ره)  گفته بودند: با توجه به مقررات حاکم، ایستایی برای رجیستری در مبادی ورودی وجود دارد که نیاز به اصلاح فرایند و حداقل حضور است. وزیر اقتصاد نیز در نامه‌ای به رییس کل گمرک تاکید کرده بود: با تشکیل کارگروه، شرایطی ایجاد شود که رجیستری حضوری به کمترین زمان کاهش یافته و یا حتی حذف شود.

پس از آن، مسؤولان گمرگ گفته بودند: با توافقات و مصوبات اخیر، صرفا احراز هویت شخص مسافر و گوشی تلفن همراه او در مبادی ورودی توسط گمرک در حداقل زمان ممکن انجام خواهد شد و تمام کنترل‌های لازم بعدی در راستای رجیستر کردن گوشی از جمله کنترل گذرنامه از طریق سرویس ناجا و وجود سیم‌کارت به نام مسافر ورودی، به طور کاملا غیرحضوری و در فرصت یک ماه از تاریخ ورود مسافر در سامانه مربوطه انجام خواهد شد و فرآیند اضافی از جمله تکمیل فرم، پرداخت حقوق ورودی و یا سایر فرآیندها در مبادی ورودی گمرک انجام نخواهد شد. همچنین به گمرکات تذکر داده شده بود در صورت وجود هرگونه ایستایی در این زمینه با آن‌ها برخورد شود.

با این وجود، همچنان ایستایی و صف و انتظار طولانی رجیستری در مبادی ورودی برای مسافران وجود دارد و این مصوبات هنوز به درستی اجرا نمی‌شود، اما سوالی که مطرح می‌شود این است که چرا مسافر خارجی که با توجه به هجمه‌های زیاد علیه ایران، تصمیم می‌گیرد به این کشور سفر کند و قرار است ارز وارد کند، از مقررات سخت، پیچیده و وقت‌گیر مستثنی نمی‌شود؟ اگر قرار است این قانون برای همه یکسان به اجرا گذاشته شود چرا نسبت به اطلاع‌رسانی آن کوتاهی شده تا همین ناآگاهی، نگرانی‌ها درباره سفر به ایران را تشدید کند؟ چرا وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به عنوان متولی گردشگری در این تصمیم‌گیری‌ها که مستقیم برنامه سفر گردشگران خارجی را تحت تاثیر قرار می‌دهد نقشی ندارد و جایگاهی منفعل به آن بخشیده شده است؟

منبع: ایسنا

مرتبط:

آیین نامه استرداد مالیات و عوارض کالاهای همراه مسافران و بلیت پروازهای خارجی گردشگران خارجی

گزارش برنامه صعود به قله البرزکوه جهرم

تاریخ:  ۱۳۷۱/۱۰/۱۷

این برنامه به همت آقای محسن لقمانی  و با اعضای گروه آموزش کاد و با حضور دو نفر از کوهنوردان آزاد اجرا شد. در این برنامه که به مدت دو روز به طول انجامید و کوهنوردان توانستند ضمن بازدید از مناطق مختلف البرزکوه به سه قله آن نیز دست یابند.

صبح روز ۱۳۷۱/۱۰/۱۷ با جمع شدن اعضا در جلوی دفتر گروه در چهار راه مشیر شروع شد. بچه ها در ساعت۰۸:۰۰ صبح ایستاده بودند که مینی بوس اداره با کمی تاخیر از راه رسید. پس از سوار شدن و مقداری منتظر ماندن بلاخره ساعت  ۰۸:۴۰ حرکت کردیم و به سمت جاده جهرم رفتیم هوا صاف تر و از مقدار ابرها کاسته می شد تا در ساعت ۱۲:۰۰ به جهرم رسیدیم. با هماهنگی هایی که با گروه سیمرغ و هیئت کوهنوردی جهرم انجام شده بود به محل این گروه واقع در حلال احمر رفتیم و مورد استقبال اعضای هیئت و گروه کوهنوردی جهرم قرار گرفتیم. پس از صرف نهار و استراحت،  تعدادی از بچه ها به قوتبال پرداختند سپس جهت بازدید از چند منطقه دیدنی البرزکوه به سمت کوه رفتیم.

پس از وارد شدن به بلوار فردوسی ( شهید رجایی ) در امتدادآن به سمت شهرک انقلاب رفته و ماشین را در پائین کوه پارک کردیم و به سمت چپ  دره گبری حرکت کردیم و در ساعت ۱۵:۳۰ پس از کمی راهپیمایی به قسمت تاریخی قلعه گبری رسیدیم که شامل سنگ چین هایی در اطراف کوه و چاهی در اطراف آن که حدود سی متر عمق داشت و جهت آب استفاده می شد، پس از بازدید به سمت داخل دره رفتیم، مسیر مشابه دره های اکبرآباد بود. در ادامه به مسیرهایی که باید مقداری سنگ کوتاه و فنی کار کرد رسیدیم که مقداری از زمان را می گرفت. در ساعت ۱۷:۴۵ پس از یک تراولرز کوچک با ارتفاع در سمت راست دره به کلاهک بزرگی که چشمه ای در آن بود رسیدیم، نام چشمه به نام محلی آن صدا می شد( او مهدی ) پس از کمی استراحت و خوردن مقداری انرژی که شامل خرمای جهرم و ارده جهرم بود. به سمت بالا ادامه مسیر دادیم سپس کمی به سمت بالا رفته و به طرف چپ به مسیر تقریبا” فنی رسیدیم که می بایست به علت لیز بودن حمایت بسته شود. سرپرست گروه سیمرغ جهرم نفر اول حرکت کرد و پس از رسیدن به محل مناسب بچه ها را حمایت کرد. ساعت ۱۸:۰۰ تقریبا هوا تاریک و غروب می شد که همین مسئله باعث نگرانی من شد، چراکه بچه ها تقریبا بدون امکانات آمده و از مسیر راه هم اطلاعی نداشتند. به هرحال آخرین نفر که بالا آمده بود، فقط با نور مهتاب ما پیش می رفتیم. پس از رسیدن به روی یال سمت دره گبری به سمت پائین حرکت کردیم و در حدود ساعت ۱۹:۰۰ به جاده رسیدیم. سریع سوار ماشین شده و به سمت قرارگاه حرکت کردیم و پس از تهیه شام و کمی تفریح و شوخی به دستور سرپرست گروه در ساعت ۲۲:۰۰ به خواب رفتیم.

صعود به البرزکوه جهرم

ساعت ۰۵:۰۰ صبح بود که با صدای جمع کردن کیسه خواب،  من و بقیه بیدار شدیم و پس از جمع آوری چیزها و مرتب کردن وسایل به سمت بونیز حرکت کردیم در ساعت ۰۶:۴۰ پس از گذشتن از خیابان فردوسی در مکان روز قبل ماشین را گذاشته و به سمت دره  بونیز راه افتادیم. ساعت ۰۷:۰۰ در حدود بیست نفر را دیدیم که به سمت پائین می آمدند و هر کدام جدا از هم ولی همدیگر را می شناختند، این برای ما بسیار جالب بود ؛ چرا که از شهر به این کوچکی این تعداد کوهنورد باعث تعجب بود.

پس از یک ساعت راهپیمایی به محل بونیز که شامل یک غار و چند حوضچه و چشمه هایی که از سقف غار به پائین می ریخت رسیدیم و محیط  جالبی را  بوجود آورده بود؛ حتی برای خود جهرمی ها نیز جالب بود. تقریبا از همه سن و گروهی در آنجا دیده می شد. پس از صرف صبحانه تعدادی از افراد که به علت فوتبال و برنامه دیروز صدمه دیده بودند که شامل  سه نفر می شدند در بونیز مانده و بقیه به سمت قله ادامه دادیم در این برنامه صعود آقای فریدون افسر مسئول فنی هیئت جهرم و مسئول گروه سیمرغ جهرم نیز به علت گرفتاری به شهر بازگشت کردند و ما با سه نفر از اعضای هیئت جهرم به سمت قله حرکت کردیم. ساعت ۰۸:۴۵ پس از رسیدن به یال بونیز به سمت قله ادامه مسیردادیم؛ هوا بسیار خوب بود و فقط باد نسبتا” تندی می وزبد. در اکثر سنگ ها آب جمع شده بود. پس از یک ساعت راهپیمایی معمولی در ساعت ۰۹:۵۰  به قله بونیز رسیدیم که از اینجا دیگر می توانستیم به سمت قله  بصورت پی در پی برویم؛ مسیر خود را به سمت چپ ادامه دادیم و پس از طی سربالایی نسبتا” خوب به قله سه گاله اولین قله از این مسیر رسیدیم.

در ساعت ۱۰:۰۵ در ارتفاع  ۲۱۰۰ متری در ادامه به قله خنگ که در بالای  خنگ واقع شده بود رسیدیم و در ساعت ۱۰:۳۰ در ارتفاع ۲۲۵۰ هوا خیلی خوب بود و بچه ها کلا” سرحال بودند و دو قله ی دیگر را می توا نستیم بزنیم ولی به علت کمبود وقت جهت برگشت به شیراز و ناراحتی پای چند نفر من و بقیه اعضا به سمت پائین حرکت کردیم و تنها دو نفر از کوهنوردان آزاد ( حسین یار و شمس ) و یک نفر از اعضای آموزش کاد به سمت قله دیگر حرکت کردند. ساعت ۱۲:۰۰ بود که ما به بونیز رسیدیم و پس از کمی استراحت به سمت جهرم برگشتیم و ساعت ۱۳:۰۰ با ماشین هلال احمر به سمت قرارگاه حرکت کردیم. پس از صرف نهار با مینی بوس اداره به دنبال ۳ نفر دیگر برگشتیم و پس از کمی تامل و سوار کردن هر ۳ نفر به سمت هلال احمر رفته و پس از جمع آوری و استراحت و بازی فوتبال توسط بچه ها در ساعت ۱۶:۰۰ به سمت شیراز بازگشتیم و در ساعت ۱۹:۳۰ در شرایط جوی و بارانی شدید شیراز به شهر رسیدیم.

در این برنامه آقای فریدون افسر، رامین راضقی و احمد ناظری از کوهنوردان خوب جهرم ما را یاری کردند.

قله ها به ترتیب از طرف صعود ما: ۱- اونیز ۲- سه گاله ۳- خنگ ۴- اوانار( بزرگ ترین قله ) و کداک ( یک مسیر در یکی از دره ها که از طرف آخر خیابان حافظ شروع می شود که به پارک شهرداری رسیده و به نام دره رونی معروف است و تفریگاه خوبی می باشد).

اعضای شرکت کننده در این برنامه  ۸ نفر بودند.

مرتبط:

سفرنامه صعود به قله تامر

سفرنامه غار کان گوهر

آشنایی با مشاغل سنتی سمنان (بخش دوم)

از شغل‌هایی که امروزه آثاری از آن‌ها باقی نمانده و می‌توان گفت منسوخ شده‌اند، عبارت‌اند از: نعل‌بندی، پالان‌دوزی، کِناسی (تخلیه چاه)، چیتگری، بست‌زنی (بندزنی ظروف چینی)، دوزکی کشی (دوخت نوار دور گیوه)، آلو ونه دوژ (وصله کردن گیوه با پنبه)، خشت‌مالی، چلنگری، خراطی (چوب‌تراشی)، صباغی، کوزه‌گری، آسیابانی، اَنبان‌دوزی، باروت کوبی، پنبه‌زنی (حلاجی)، تفنگ‌سازی، چاروق‌دوزی و…

در بخش نخست گزارش، شماری از مشاغل سنتی سمنان از جمله شیرمال پزی، خشت‌مالی، دباغی و چلنگری معرفی شد و در این گزارش، سایر مشاغل سنتی سمنان معرفی می‌شود.

رنگرزی (صباغی) 

رنگرزی هم جزء مشاغل سختی بود که در گذشته عده‌ای به آن اشتغال داشتند. آن‌ها پارچه‌ها و نخ و مخصوصاً پشم مربوط به کارگاه‌های قالی‌بافی و نمدمالی را رنگ می‌کردند. رنگرزها دارای کارگاه‌هایی بودند که دارای چند دیگ مسی بر روی کوره‌ها بود و در آن‌ها نخ و پشم را به رنگ‌های مختلف در می‌آوردند.

نحوه کار بدین صورت بود که پارچه یا پشم و نخ را در دیگ‌ها ریخته و به اندازه کافی آب به آن می‌افزودند تا کاملاً خیس بخورد، سپس زیر دیگ را روشن کرده تا محتویات دیگ به جوش بیاید. سپس رنگ مورد نظر را به آن اضافه کرده، مدتی محتویات دیگ در رنگ جوش می‌خورد. استاد رنگرز گاه‌گاهی با چوب‌دستی مخصوص، محتویات داخل دیگ را به هم می‌زد تا تمام نسوج نخ یا پشم رنگ بگیرد.

هنر مهم رنگرزان استفاده آن‌ها از رنگ‌های گیاهی بود. در گذشته مواد اولیه فرش‌ها و گلیم‌ها و پرده‌ها به‌ویژه پرده‌های نقش‌دار، با رنگ‌های گیاهی رنگ می‌شد. رنگرزان از پوست انار، برگ درخت گردو، پوست پیاز، ریشه روناس استفاده می‌کردند.

قهوه‌خانه

قهوه‌خانه در بازار، میدان، راهروی ورودی کاروانسراها و جاهای شلوغ دایر می‌شد. سماور زغالی بزرگ، کتری بزرگ، قوری بزرگ، منقل، استکان، نعلبکی و زیردستی از وسایل کار قهوه‌خانه بود. شاگردان قهوه‌خانه‌ها و قهوه‌چی‌های سیار، به کسبه چای می‌دادند. مثلاً یک قهوه‌خانه در میدان سمنان (میدان دکتر علی شریعتی) وجود داشت. با توجه به اینکه این میدان بارانداز شهر بود، برای خودش غوغایی داشت. قیل و قال دلالان، نعره شتران، بع بع گوسفندان با هم شنیده می‌شد. به قهوه‌خانه همه جور آدم مراجعه می‌کرد و با هم اختلاط و گفتگوهای گوناگونی می‌کردند.

نکته جالب این بود، افرادی که می‌خواستند برای مهمان خود ارزش قائل شوند، با چای دارچین که قیمت آن اندکی از چای معمولی بیشتر بود، پذیرایی می‌کردند.

یک قهوه‌خانه دیگر در بلوار حکیم الهی در سمت راست پل هوایی وجود داشت که علاوه بر مشتریان عادی و مسافران و رهگذران، پاتوق کشاورزان زحمتکش آن خطه، مخصوصاً کشاورزان آبخور استخر کوشمغان بود که در ساعت‌های معین، عده زیادی در آنجا جمع می‌شدند و علاوه بر رفع خستگی با هم گفت‌وگو و تبادل نظر می‌کردند که متأسفانه در حال حاضر اثری از آن فضا و آن افراد نیست.

سلمانی

به کسی که در مغازه به کار اصلاح موهای سر و صورت مردم می‌پرداخت، سلمانی می‌گفتند. ابزار کار آن‌ها یک آینه بزرگ، صندلی دسته‌دار، ماشین دستی اصلاح سر و صورت با شانه‌های صفر، یک، دو، سه و چهار و تیغ بود. که تیغ آن‌ها مثل تیغ امروزی نبود، تیغ آن‌ها شامل یک تیغه بزرگ و یک دسته‌ای بود که تیغه در دسته تا می‌شد. یک قطعه نوار چرمی به طول ۴۰ الی ۵۰ سانتی‌متر و عرض ۷ تا ۸ سانتی‌متر، یک چراغ الکلی فلزی شامل یک مخزن الکل و یک فتیله بود و یک پمپ باد لاستیکی کوچک به این چراغ وصل بود و هنگام کار شعله آن روشن بود و سلمانی با زدن پمپ، ماشین اصلاحش را به شعله نزدیک کرده و آن را ضدعفونی می‌کرد. سلمانی یک پارچه سفیدی به‌صورت پیش‌بند به گردن کسی که می‌خواست سر و صورتش را اصلاح کند، می‌بست که موهای تراشیده شده در آن جمع شود. سلمانی یک قطعه تخته نیز داشت که روی دو دسته صندلی می‌گذاشت تا راحت‌تر بتواند سر کودکان را نیز اصلاح کند.

سلمانی دوره گرد

اشخاصی نیز با لوازم کمتری به‌طور دوره گرد به کار سلمانی مشغول بودند. آنان برای به دست آوردن لقمه نانی به راه می‌افتادند و بیشتر دور و بر قهوه‌خانه‌ها، میدان‌ها، حول و حوش کاروانسراها، چهارراه، کوچه‌باغ‌ها به هر کجا که گمان می‌کردند، مشتری وجود دارد، سر می‌زدند و از این طریق امرار معاش می‌کردند. دلاک‌ها و سلمانی‌ها هزار کاره بودند. هم در حمام مردان را حجامت می‌کردند و هم پسر بچه‌ها را ختنه می‌کردند و هم دندان می‌کشیدند. در حال حاضر دیگر هیچ اثری از آن‌ها نیست.

پشکل جمع‌کنی

البته این کار به‌عنوان شغل مستقلی نبوده و معمولاً پسر بچه‌ها و نوجوانانی که در حال تحصیل نبودند، برای اینکه در اقتصاد خانواده تأثیر داشته باشند به این کار می‌پرداختند. به این صورت که یک چادرشب بزرگ «پرزینا» را برداشته، دو طرفه آن را به کمر می‌بستند و دو طرف دیگر آن را به‌صورت حلقه گره زده به گردن می‌انداختند و در کوچه‌باغ‌ها که محل عبور خر و قاطر و گوسفند بود، با دقت تمام، پشکل‌ها را جمع می‌کردند و داخل آن می‌ریختند. علاوه بر پشکل، خرده هیزم جمع‌آوری می‌کردند تا در تهیه آتش مورد استفاده قرار گیرد.

پالان‌دوزی و متعلقات آن

پالان، پوشاک ضخیم آکنده از پشم یا کاه یا پوشال است که بر پشت حیوانات بارکش می‌گذارند و بر روی آن بار می‌بندند یا سوار می‌شوند. پالان‌دوزان معمولاً در نزدیکی بازار یا کاروانسراها مغازه‌ای داشتند و به کار پالان‌دوزی می‌پرداختند. سوزن آنان بزرگ و مانند جوال‌دوز بود. از پلاس‌ها و فرش‌های کهنه و پاره شده با مقداری ساقه گندم که با آن «سوالَه» می‌گویند پالان می‌دوختند و می‌فروختند.

نمدمالی (نمه مالی) 

نمدمالی تا چند دهه قبل در سمنان بسیار رایج بود. به‌طوری که در بازار بزرگ سمنان و میدان، مغازه‌های قابل توجهی به نمدمالی مشغول بودند. نمدهای سمنان شهرت خاصی داشت و به علت مرغوبیت آن‌ها که از پشم گوسفندان سنگسری تهیه می‌شد به اقصا نقاط کشور صادر می‌شد. کمان حلاجی و مشته و یک فرش حصیری و یک چوب یا نی، اصلی‌ترین وسایل نمدمالی بود. ابتدا پشم‌های رنگی را به‌صورت فتیله درمی‌آوردند و روی حصیر نقشه‌ای زیبایی درست می‌کردند. بعد با یک چنگک پشم‌های حلاجی شده را به ارتفاع لازم که در تخصص خودشان بود می‌گذاشتند و روی آن را آب می‌پاشیدند و این حصیر محتوی پشم را با مهارت لوله کرده و سه یا چهار نفر شروع به مالیدن نمد می‌کردند.

نمدمالان بر روی زانو می‌نشستند و با آرنج و ساعد به لوله‌های استوانه‌ای نمد فشار می‌آوردند و آن را می‌غلتاندند و همان‌طور به‌صورت نشسته، همراه نمد پیش می‌رفتند. مالیدن نمد به این ترتیب آن‌قدر ادامه می‌یافت تا نمد به هم‌پیوستگی و انسجام و سختی مورد نظر را پیدا کند.

نکته دیدنی در کار نمد مالان، هماهنگی در تمام حرکت پاها و دست‌های آن‌ها بود. روی یک نمد چند نفر با هم کار می‌کردند و هنگام مالیدن نمد، هماهنگ نوای (هی یا علی) از دهان آن‌ها خارج می‌شد که تماشایی بود و با هر بار یا علی گفتن با ساعد دست یا با پا پشم‌های فشرده نمد می‌کوبیدند.

نمدمال‌ها از هفت رنگ نیلی، جوهری (زرد، سبز و نارنجی)، سفید و سیاه برای نماد استفاده می‌کردند.

نمدها بر حسب استفاده بر چند نوع بود، «نمد فرشی» که به‌عنوان فرش از آن بهره می‌بردند، در این نمدها از طرح‌های جالب و دیدنی استفاده می‌شد. «نمد تزئینی» که این نوع نمد برای زینت دادن، زیور کردن و آراستن اتاق‌ها کاربرد داشت و از نظر قیمت دارای ارزش بیشتری بود. نمد تزیینی را در شکل‌های چهارگوش، بیضی و سه‌گوش تولید می‌کردند. نمد تزیینی در پاگردها و نزدیک در یا پنجره‌های بزرگ پهن می‌شد. نمد بیضی که لبه‌های دندانه‌دار داشت، از پرطرفدارترین نمدها بود.

نمدهایی نیز برای پوشش به کار گرفته می‌شد. از این نوع نمدها می‌توان به «نمه چوقا» اشاره کرد که یک نوع لباس یا لحاف ساده برای محافظت چوپانان از سرما در صحرا و بیابان بود.

تولید کلاه نمدی، با اینکه شبیه نمدمالی بود ولی شغلی جدا از نمدمالی محسوب می‌شد.

سایر مشاغل

در سمنان مشاغلی بود که به‌صورت طایفه‌ای به آن اشتغال داشتند و به همین نام معروف بودند. مثل: صابون پزها، باروت‌کوب‌ها، عصارها، قضات، علاف‌ها، قالیباف‌ها، کلاه دوزها، بُقسِمات و کماچ پزها، عطارها، مستوفی‌ها، نمدمال‌ها، نعل‌بندها، دلاک‌ها.

* گزارش از محمد عموزاده، پژوهشگر فرهنگ عامه استان سمنان