چینی‌ها ایران را با اخبار بد شناخته‌اند

یک کارشناس حوزه گردشگری چین می‌گوید: ایران با ویروس کرونا در صدر اخبار رسانه‌های چین قرار گرفته و اگرچه این خبرها بد است ولی سبب آشنایی چینی‌ها با ایران و تشخیص تفاوت آن از کشورهای عربی شده است.

به گزارش ایسنا، فائزه آخوندی – راهنمای رسمی ایرانگردی و جهانگردی – در گفت‌وگویی آنلاین با موضوع «ایران در سودای گردشگری پساکرونا» اظهار کرد: کرونا مساله‌ای غیرقابل پیش‌بینی بود که اقتصاد جهان و همه صنایع را متاثر کرد اما بیشترین آسیب را به گردشگری زد. در ایران اما این شرایط برای راهنماها سخت‌تر بود؛ از یک طرف تورها و سفرها متوقف شد و راهنماها بیکار شدند، از سوی دیگر اخبار منفی و نگران‌کننده‌ای که از ایران منتشر شد انرژی و زمان زیادی را از ما برای پاسخ‌ به نگرانی‌ها گرفته است.

او که کارشناس حوزه گردشگری چین است، به شناخت ضعیف مردم این کشور از ایران اشاره کرد و افزود: اخبار منفی و نگران‌کننده‌ای که از آمار ایرانی‌های مبتلا به ویروس کرونا در چین منتشر شده، در صدر اخبار این  کشور قرار گرفته که این اتفاق یک نکته مثب داشت؛ چینی‌ها با همین اخبار ایران را شناختند. حالا به نسبت گذشته چینی‌های بیشتری نام ایران را شنیده‌اند و می‌دانند کشور ما عربی نیست و مستقل است. باید از این فرصت استفاده کرد و با اخبار مثبت و معرفی جاذبه‌های گردشگری ایران در شبکه‌های مجازی و رسانه‌های چین، ایران را با ویژگی‌های بهتری بشناسانیم.

آخوندی با این پیش‌بینی که ایران بعد از مهار کرونا جزو مقاصد گردشگران چینی می‌شود، اظهار کرد: شاید خوش‌بینانه به نظر آید، ولی منطقی است بعد از یک سال تعطیلی سفر و بسته شدن مرزها، میل برای سفر رفتن بیشتر شود. البته همه مردم چین که سفر خارجی نمی‌روند، شاید حدود ۱۵۰ میلیون نفر آن‌ها پاسپورت داشته باشند، ولی همین تعداد هم بازار بزرگی را در گردشگری شکل داده است. به هر حال ما امیدوارم گردشگری رونق بگیرد و به شرایطی حتی بهتر از دوران قبل از کرونا برگردد؛ چرا که گردشگری ایران قبل از کرونا هم وضعیت چندان رضایت‌بخشی نداشت.

این راهنمای گردشگری در پاسخ به این سوال که بعد از کرونا برای جذب بازارهای هدف گردشگری از جمله چین چه باید کرد، گفت: فاصله‌ای که ایجاد شده فرصت خوبی برای تغییر رویه گردشگری است، مثلا درباره چینی‌ها که معمولا زمان کمتری برای سفر به خارج از کشور دارند، ضرورت دارد برنامه روتین و مشابه توریست‌های اروپایی تغییر داده شود. برنامه سفر چینی‌ها در ایران محدود شده به موزه، کاخ، مسجد و برعکس، سه وعده صبحانه، ناهار و شام کامل با غذاهای محدود مثل چلوکباب، جوجه‌کباب و شیشلیک. بهتر است برای بعد از کرونا این رویه را تغییر دهیم و به نیاز گردشگران پاسخ بهتری بدهیم تا رضایت بیشتری را جلب کنیم.

او درباره علاقه‌مندی‌های گردشگران چینی با رجوع به تجربه‌ها و تحقیقاتی که داشته است، اظهار کرد: چینی‌ها تا چند سال پیش علاقه‌مند بودند به اروپا سفر کنند تا شاهد پیشرفت، معماری مدرن و تکنولوژی در این قاره باشند اما حالا چین در تکنولوژی، صنعت و معماری کمتر از کشورهای غربی و اروپایی نیست. چینی‌ها الان دوست دارند فرهنگ، مردم، باورها و تمدن‌های دیگر کشور را بببیند، مثل ایران، مصر و ترکیه. این امیدوارکننده است که بازار هدف ما در چین گسترده‌تر شده است. فقط نیاز داریم بخش دولتی وارد عمل شود و در این کشور ایران را بیشتر تبلیغ کند.

او افزود: چینی‌ها در روزهای اول سفر به ایران تحت تاثیر اخبار منفی هستند و معمولا حس خوبی ندارد و درباره امنیت نگرانی‌هایی دارند، اما در ادامه سفر، شیفته ایران می‌شوند و در پایان سفر اعتراف می‌کنند که ایران کشور جذاب و امنی است و مردم خونگرمی دارد.

آخوندی برای شفاف‌سازی درباره اثر تبلیغ در چین، گفت: کشور ترکیه شاید روابط سیاسی خوبی با چین نداشته باشد اما وقتی اسم این کشور را در نرم‌افزارهای چینی جست‌وجو می‌کنید تبلیغات مربوط به جاذبه‌های گردشگری این کشور را در کنار اخبار بد و سیاه می‌بینند که توریست چینی را متوجه ابعاد دیگر این کشور کرده و برای سفر به ترکیه ترغیب می‌کند. در چین، ترکیه به عنوان مقصد رمانتیک معرفی شده است، درحالی که به نظرم ایران به سلیقه و روحیه چینی‌ها بیشتر نزدیک بوده و رمانتیک‌تر است. واقعا احتیاج داریم محتوای بیشتری از ایران تولید کنیم و در نرم‌افزارهای چینی نفوذ داشته باشیم، نه نرم‌افزارهایی که در چین فیلتر شده است.

این کارشناس حوزه گردشگری چین به کمبود منابع اطلاعاتی از ایران به زبان چینی اشاره کرد و افزود: هنوز منبع کاملی از سایت‌های تاریخی و توریستی برای توریست‌های چینی نداریم. کتاب‌های موجود یا ترجمه شده یا با سلیقه اروپایی‌ها تنظیم شده است. چینی‌ها معمولا دوست دارند اطلاعاتی درباره دوره‌های تاریخی مشابه با تمدن و کشور خودشان را دریافت کنند و عکس‌های بیشتری را ببینند. با علم به این نیاز و سلیقه، تلاش کردم منبع مکتوبی را از سایت‌های تاریخی و توریسی ایران آماده کنم که تا کنون ۹۰ درصد کتاب تهران کامل شده است.

او با اشاره به افزایش سفر گردشگران جوان چینی پس از لغو یک‌طرفه روادید ایران، درباره آینده‌ای که از سفر این گردشگران متصور است، گفت: تا دو سه سال پیش تصوری که از چینی‌ها داشتیم این بود که آن‌ها با گروه سفر می‌کنند و محتاط‌تر هستند، اما پس از آشنایی با روحیات چینی‌ها و انجام تحقیق‌های میدانی، متوجه شدیم غیر از تورها، افراد زیادی به صورت شخصی و بدون تور به ایران سفر می‌کنند. این جنبش از زمان لغو ویزای ایران اتفاق افتاد. درست است لغو ویزای یک‌طرفه ایران برای چینی‌ها منافع اقتصادی آژانس و راهنما را تامین نکرد، اما این ایده را ایجاد کرده که استارت‌آپ‌هایی راه‌اندازی شوند تا به این قشر از توریست‌ها خدمات دهند.

آخوندی با مرور تاریخچه سفر گردشگران چینی به ایران، اظهار کرد: هفت هشت سال قبل که سفر گروه‌های چینی به ایران آغاز شد، بیشتر قشر متمول به ایران می‌آمدند. اما از سه چهار سال پیش قشر متوسط هم سفر به ایران را آغاز کردند و از سال گذشته شاهد سفر دانشجوها و گردشگران جوان‌تر چینی به ایران بوده‌ایم. یک دانشجو با ۲۰۰ تا ۳۰۰ دلار می‌توانست به ایران سفر کند. فکر می‌کنم بعد از کرونا این قشر از چینی‌ها به ایران بیشتر سفر کنند. البته اگر اخبار بهتری از ایران در نرم‌افزازهای چینی منتشر شود قطعا اقشار دیگر هم به ایران می‌آیند.

او اضافه کرد: درست است این مدل سفر کردن و یا این نوع توریست برای آژانس‌ها و راهنماهای گردشگری خوشحال‌کننده نیست، اما ممکن است در شهرهای کوچک به اشتغال‌زایی بیشتر منجر شود و کار راهنماهای محلی رونق بگیرد، پس زمان مناسبی است که راهنماهای محلی مهارت‌های خود را برای پذیرش این نوع گردشگران ارتقا دهند.

این راهنمای گردشگری درباره ضرورت نفوذ به نرم‌افزارهای چینی گفت: بسیاری از نرم‌افزارهایی که در ایران استفاده می‌شود مثل اینستاگرام، واتس‌اپ و حتی گوگل در چین فیلتر است. چینی‌ها از نرم‌افزاری‌هایی مثل wechat، weibo، Baidu استفاده می‌کنند و اگر قرار است تبلیغی انجام یا محتوایی تولید شود باید در این شبکه‌ها و نرم‌افزارها صورت گیرد. شنیده‌ام برخی از هتل‌ها درحال تولید محتوا به زبان چینی در وب‌سایت‌های‌شان هستند، باید بررسی کنند که این وب‌سایت‌ها در چین باز می‌شود، چون دامین ایران در چین اصلا باز نمی‌شود. این تبلیغ‌ها را می‌توان در پروازهای مسیر ایران ـ چین هم انجام داد.

آخوندی درباره تبلیغ ایران در شبکه‌های تلویزیونی چین اظهار کرد: ما به عنوان راهنما تبلیغات خود را در نرم‌افزارهای چینی انجام می‌دهیم اما تبلیغ در  سطح وسیعی مثل تلویزیون به روابط و توافق‌هایی در سطوح دولتی نیاز دارد.

منبع:ایسنا

مرتبط:

نمایش مجازی ایران در نمایشگاه آلمان و چین

چینکوئتی _دهکده قرون وسطایی با هزاران متن باستانی

“سلادون”های تاریخی از چین برگشتند

غار آویشو در ماسال، از شگفت انگیزترین غارهای ایران

غار آویشو یکی از شگفت انگیزترین غارهای ایران است که در این مطلب قصد داریم درباره غار آویشو در ماسال اطلاعاتی را ارائه دهیم پس با ما همراه باشید تا با این غار زیبا و جذاب بیشتر آشنا شوید.

ماسال کجاست؟

شهر ماسال شهرستانی بسیار زیبا در استان گیلان است و طبیعت خیره کننده ی آن حتی برای افرادی که سال های سال در آن زندگی کرده اند، هنوز هم تازگی دارد. سرتاسر ماسال به اندازه ای دیدنی است که کل آن شبیه یک تابلوی نقاشی بزرگ به نظر می رسد و از قدم به قدم آن باید دیدن کرد  و گذر روزها و سال ها شما را از آنجا سیر نمی کند. که امروز در بیتوته قصد داریم شما را با غار آویشو یکی از جاذبه های بسیار دیدنی ماسال آشنا کنیم.

غار آویشو

غار آویشو کجاست؟

غار آویشو در شهرستان ماسال قرار دارد و یکی از غارهای شگفت انگیزی است که در دل کوه های شهر شاندرمن قرار گرفته است و از جمله غارهای دیدنی و زیبایی است که در بین گردشگران محبوب شده است.

غار آویشو با دهانه ‌ای بسیار بزرگ به ارتفاع ۱۹ متر و عرض ۱۴ متر از غارهای بی ‌نظیر استان گیلان است و تاکنون بیش از ۲ هزار متر از عمق غار توسط غارنوردان و کوه‌ نوردان محلی کشف‌ شده و به آن لقب طولانی‌ ترین غار ایران را داده اند.

آبیشوی، آویشو، آویشوی از نام‌های مختلف این غار است که به زبان تالشی است و به معنی محل فرورفتن آب است. گفته می‌شود این غار نام خودر از چشمه‌ای که در نزدیکی آن قرار دارد، گرفته است.

از جمله ویژگی هایی که غار آویشو، را از سایر غارها متمایز کرده است، بقایایی از پوسته اقیانوسی پالتو تنیس است که آثار آن نیز بر روی سنگ هایی در مجاورت غار دیده می شود. غار آویشو همچنین از جمله غارهای رودخانه ای می باشد. در غار آویشو ۷ آبشار و صدها قندیل به همراه ستون هایی آهکی که عظمت بالایی هم دارند نیز وجود دارد. در این غار تا چشم کار می‌کند، اشکال متنوع آهکی منحصربه‌فرد خواهید دید.

غار آویشو

وضعیت آب و هوای غار آویشو در ماسال:

آب‌وهوای ماسال شاندرمن معتدل و مرطوب هست و به دلیل قرار گرفتن در منطقه کوهپایه‌ای از هوایی سردتر در مقایسه با سایر نقاط استان برخوردار است.

آدرس غار آویشو:

برای دسترسی به غار آویشو می بایست از شهرستان ماسال، شهر شاندرمن به سمت روستای سیاه مرد عبور کنید این غار در نزدیکی روستاهای «چاله سرا» و «انده چر» قرار دارد و برای رسیدن به آن باید خودتان را به شاندرمن برسانید و سپس به‌سمت روستای سیاه مرد و از آنجا به روستای چاله سرا بروید و بعد از کنار بقعه‌ی «درویش شاه امیر»، راه غار را در پیش بگیرید.

مسیر دیگری که می توانید انتخاب کنید از جاده تفنگ راه رو به روی جنگل خون ماسال است که در حدود ۳ – ۴ کیلومتر مسیر خاکی دارد ولازم است بدانید که این جاده از لحاظ زیر ساخت مشکلات زیادی دارد.

مرتبط:

سفری رویایی به اولسبلنگاه ماسال

ییلاقات رویایی و شگفت انگیز ماسال گیلان

بهترین زمان سفر به بام سبز ایران، ماسال

نکاتی برای کمپ زدن در زمستان و هوای سرد

انتخاب یک مکان مناسب برای کمپ زدن در زمستان و هوای سرد شما را از سرما در طول روز و  شب حفظ خواهد کرد.

فصل سرما همیشه جذابیت ها و زیبایی های خاص خودش را برای سفر و کمپینگ دارد. جذابیت هایی که نمی توان به راحتی از کنار آنها رد شد و به بهانه سرما از آنها چشم پوشی کرد.

معضل مهم خیلی از کوهنوردان و طبیعت گردان در پائیز و زمستان یا حتی ابتدای فصل بهار، دمای پائین هوا در شب و خوابیدن در سرما است. با ما همراه باشید تا با نکات بیشتری در مورد ی طبیعت گردی و کمپ زدن در هوای سرد آشنا شوید.

بررسی پیش بینی های هواشناسی

فراتر از تحقیق در مورد آب و هوای منطقه مورد نظر، بهتر است به صورت منظم پیش‌بینی آب و هوا را برای هر کجا که میخواهید بررسی کنید. حتی اگر برای یک شرایط خاص زمستانی در یک مکان خاص آماده باشید، درصورتی که سفر شما هم زمان با باد و باران و یا کولاک شدید باشد، امکان دارد دچار مشکل شوید. همچنين، درصورتی که در منطقه ای کوهستانی با برف عمیق هستید، در پیش‌بینی بهمن محلی به روز باشید و مطمئن باشید که میتوانید منطقه های پرخطر را بشناسید و از آن ها اجتناب کنید.

انتخاب مکان مناسب برای کمپ زدن

انتخاب یک مکان مناسب برای کمپ زدن در زمستان و هوای سرد شما را از سرما در طول روز و به ویژه شب حفظ خواهد کرد. محل کمپینگ باید از رودخانه دور باشد، جریان آب همیشه محیط پیرامون خود را خنک و سرد نگه می دارد. وزش باد هم در فصل های سرد از سایر عواملی است که کمپینگ در شب را سخت می کند. برای جلوگیری از وارد شدن باد به چادر از یک سد حفاظتی مثل تخته سنگ بزرگ یا تنه درخت میتوان استفاده کرد. دقت داشته باشید مکانی که برای کمپ زدن انتخاب می کنید مسطح بوده و نسبت به محیط اطراف خود در سطح بالاتری باشد. از کمپ کردن در منطقه های تورفته مثل دره ها پرهیز کنید چراکه در هنگام وزش باد شدید این نوع از مناطق در دام بادگیر می افتند.

درصورتی که نمیخواهید روی برف چادر بزنید و درصورتی که چنین گزینه ای نیست، قبل از برپایی چادر باید اطمینان حاصل کنید که برف بسته شده است، چون برف سست در زیر شما ذوب می شود. این کار را میتوانید با زیر پا گذاشتن کفش های برفی، اسکی یا فقط چکمه های خود انجام دهید. بسته به عمق برف، میتوانید یک دهلیز و مسیر برای چادر زدن پیدا کنید.

کمپ زدن

چادر مناسب انتخاب کنید

برای کمپ زدن در زمستان حتما چادر مناسب تهیه کنید. داشتن چادر های مخصوص زمستان و آب و هوای سرد، در تغییرات شدید جوی بسیار مفید میباشد. برف، طوفان و باران، همگی دمای چادر شما را پائین می آورند. پس نیاز به چادری دارید که دربرابر این ریزش ها، عایق باشد. مثلا چادر هایی که دو لایه هستند و دما را تا حد امکان در خود نگه می دارند.

غذای مناسب بخورید

خوردن غذا مثل اضافه کردن سوخت بر روی آتش است. با خوردن غذا سوخت و ساز بدن برای هضم کردن آغاز می شود، دمای داخل بدن با این عمل زیاد می شود، و این گرما در داخل رگهای خونی گردش پیدا می کند.

بسياري از افردی که برای نخستین بار به کمپینگ میروند برای این که حجم بار خود را کم کنند ترجیح می‌دهند از غذاهای کنسرو شده استفاده کنند. ولی مصرف غذاهای گرم و دارای گوشت قرمز بدن شما را پیش از خواب گرم خواهد کرد. بدن برای هضم غذاهای دارای گوشت قرمز و چربی نسبت به کربوهیدرات ها متابولسیم کمتری استفاده می کند. مخلوط پنیر و روغن زیتون یک وعده غذایی سبک ولی بسیار مغذی می باشد.

برای میان وعده در حین روز تلاش کنید از شکلات و نوشیدنی های انرژی‌زا استفاده کنید. این موادغذایی علاوه‌براین که شما را سریع سیر می کنند، سبب گرم تر شدن بدن هم خواهند شد.

کیسه خواب همراه داسته باشید

علاوه بر چادر های زمستانی و چهار فصل، شما نیاز به یک کیسه و تشک خواب راحت و عالی دارید. احتمالا برای خيلي ها خرید یک کیسه خواب گرم، پایان ماجرا باشد ولی شما احتیاج به یک زیرانداز گرم و ضخیم دارید تا عایقی بین شما و زمین سرد باشد. مطئمن شوید تا کیسه خواب شما از درجه گرمایی خوبی بهره مند است و همچنين برای بالابردن دما و گرم ماندن بیشتر، چند لایه ” لاینر کیسه خواب ” هم با خود داشته باشید.

کمپ زدن

استفاده از کیسه آب گرم

از کیسه آب گرم استفاده کنید. در صورتی که کیسه آب گرم در دسترستان نبود روی یک بطری خالی آب جوش بریزید تا بعد از ریختن آب جوش داخل آن بطری تغيير شکل ظاهری ندهد. بعد از پر کردن بطری از بسته شدن کامل در بطری مطمئن شوید بعد از آن بطری یا کیسه آب گرم را نیم ساعت پیش از خواب داخل کیسه خواب قرار دهید.

– نوشیدنی گرم بنوشید

در کمپ های زمستانی باید آب بیشتری بنوشید. بدنتان برای تنظیم دما از آب استفاده می کند و چون کمتر عرق می کنید حواستان به کم شدن آب بدنتان نیست.

نوشیدنی گرم بخورید. از فلاسک ها و ماگهای عایق استفاده کنید. می توانید بطری یا ماگتان را در کوله تان قرار دهید تا بیشتر عایق گرما باشد.

لوازم اورژانسی و مهم در آب و هوای سرد زمستانی

* بسته لوازم برای روشن کردن آتش با کبریت و فندک ضد آب

* ۳ یا ۴ قطعه از فوم عایق پلاستیکی

* کیسه خواب و پتوی مناسب

* کلاه و دستکش اضافی

* لباس اضافی از جنس پشم گوسفند

* پاکت آتروپات گرمایی جیبی

* کیسه آب گرم

مرتبط:

لوازم مورد نیاز برای کمپینگ یک شبه

پارک جنگلی عباس میرزا

کال جنی _دره ی ناشناسی در دل طبس

روستای بوژان

بوژان  روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران است. خانه‌های این روستا به شکل پلکانی است. بوژان در۱۳ کیلومتری شمال شرقی نیشابور و در دامنه ارتفاعات جنوبی رشته کوه بینالود، قرار دارد. ارتفاعات بلند، باغات سرسبز، آبشار، حواشي رودخانه و بافت مسکوني پلکاني، روستاي بوژان را به يکي از مراکز مهم گردشگري شهرستان نيشابور تبديل کرده است.

باغ‌هاي ميوه، پيرامون روستاي بوژان گسترده شده‌اند که در فصول مختلف سال، چشم‌اندازهاي رويايي و رنگارنگي پديد مي آورند و دوستداران طبيعت را مشعوف مي‌کنند.

بوژان با ارتفاع ۱۶۰۰ متر در ۱۳ کیلومتری شمال شرق نیشابور و ۱۲۰ کیلومتری مشهد واقع شده. بافت این روستا به شکل پلکانی است و از معماری سنتی و خاصی الهام گرفته که بازدید از آن خالی از لطف نیست.

روستای بوژان مروارید گردشگری نیشابور به حساب می آید. شهر نیشابور یکی از شهرهای مهم و پر رونق گردشگری ایران بوده است. در هنگام ورودتان به نیشابور می توانید از جاده آسفالتی که به این شهر ختم می شود، وارد  این روستای زیبا با آب و هوایی خاص و طبیعتی منحصر به فرد شوید.

این روستای کوهستانی که در دره جنوبی بینالود قرار گرفته دارای آب و هوای معتدل کوهستانی با زمستان های سرد و تابستان های معتدل است. این وستا با مختصات جغرافيايي ۵۸ درجه و ۵۸ دقيقه طول شرقي و ۳۶ درجه و ۱۴ دقيقه عرض شمالي، در ۱۳ کيلومتري شمال شرقي نيشابور و ۱۲۰ کيلومتري مشهد قرار گرفته است.

روستاي کوهپايه‌اي بوژان در ارتفاعات جنوبي رشته کوه بينالود استقرار يافته و ارتفاع آن از سطح دريا ۱۶۰۰ متر است.

شرايط مساعد اقليمي مانند آب و هواي معتدل و منابع غني آب، تأثير فراواني در شکل‌گيري روستاي بوژان به جا نهاده‌اند. بناي امام‌زادة روستا قدمت طولاني دارد.

روستاي کوهپايه‌اي بوژان بافت مسکوني متمرکزي دارد. اين روستا در شيبي ملايم استقرار يافته و کوچه‌هاي پيچ در پيچ و نامنظمي دارد. معماري سنتي روستاي بوژان، بسيار زيبا و شبيه به روستاهاي پله‌اي است.
خانه‌هاي روستا، با سقف‌هاي مسطح به صورت پلکاني احداث شده‌اند و چشم‌انداز بسيار زيبايي را در دامان کوه پديد آورده‌اند.
فضاهاي خانه‌هاي روستا شامل اتاق‌هاي خواب و استراحت، مهمان‌خانه، آشپزخانه، سرويس بهداشتي، انبار مواد غذايي، علوفه و طويله است.
مصالح به کار رفته در ساخت بناهاي قديمي روستا شامل گل، سنگ، خشت، آجر و چوب است. در ساخت خانه‌هاي جديد از مصالح سيمان، گچ، تيرآهن و مانند آن نيز استفاده شده است.

مردم روستاي بوژان به زبان فارسي سخن مي‌گويند.

وجه تسمیه
«در مورد وجه تسمیه بوژان چند نظریه وجود دارتد. اول اینکه بوژان به معنای رشد کرده است، دوم اینکه نام گیاهی است که برگ های ریز و ساقه های دراز دارد و در این روستا به وفور یافت می شود و سوم اینکه کلمه بوژان گرفته شده از پسوند مناطقی است به نام چشمه ساران یا مرغزاران.» اما در نهایت به گفته آقای رضوانی بوژان به معنای مکانی است که در آن درختان سرسبز و رودهای پر آب جاری است.

اقتصاد و محصولات بوژان
اقتصاد روستای بوژان بر پایه فعالیت‌های زراعی، باغداری، دامداری، امور خدماتی و تولید صنایع‌ دستی می‌باشد و میوه جات باغات مهمترین محصول عمده زراعی این روستا است. آلبالو، گیلاس، گردو، آلو و زردآلو و انگور از محصولات روستا می‌باشد و همچنین با توجه به تنوع گیاهی کوهستان اطراف، پرورش دام، تولید گوشت، پشم گوسفند و فرآورده‌های لبنی در روستا رواج زیادی دارد. زنان نیز در فعالیت‌های زراعی و دامداری، تولید صنایع‌دستی با مردان روستا همکاری می‌نمایند. گندم و جو مهم‌ترين محصول زراعي اين روستاست.

آداب و رسوم روستا
در روستاي بوژان، آرامگاه امام‌زاده‌اي قرار دارد که مراسم سنتي و مذهبي مردم روستا در آن برگزار مي‌شود.
مردم روستاي بوژان در ايام مختلف شادي و غم، آئين‌ها و مراسم ويژه آن مناسبت را برگزار مي‌کنند. شمايل خواني از مراسم ويژه ايام محرم در اين روستا است. برگزاري مجالس جشن و شادي در عيد نوروز، سيزده به در و اعياد شعبانيه و عروسي‌ها در ميان مردم روستا رواج دارد.
بهره‌گيري از آوازها و آهنگي‌هاي محلي خراساني در جشن‌ها و عروسي‌هاي روستا معمول است. سازهاي دوتار، ترانه‌هاي محلي را در مراسم شادي همراهي مي‌کنند.
رقص چوب بازي، رقص معمول جوانان در مراسم عروسي است.
مردم روستاي بوژان اغلب از پوشاک محلي استفاده مي‌کنند. جوانان در جشن و شادي، لباس محلي بر تن مي‌کنند.

پوشاک و صنایع دستی
لباس زنان روستا، از پارچه‌هاي طرح‌دار و رنگارنگ دوخته مي‌شوند. قالي‌بافي و فرت‌بافي از صنايع دستي روستاي بوژان است که به دست هنرمندانه زنان و دختران بوژاني انجام مي‌شود.

غذاهای محلی
از غذاهاي محلي روستاي بوژان مي‌توان به بلغور شير، کشک، کوکو قارچ، کله‌جوش، حلواي محلي، فطير مسکه، نان تفدون (تافتون)، انواع آش، کباب، خورشت و آبگوشت اشاره کرد.

جاذبه های گردشگری منطقه
به دلیل موقعیت مناسب بوژان در میان رشته کوه بینالود، امکان دسترسی به ارتفاعات قله شیرباد، کلمیش، دریاچه مرتفع چشمه سبز، خط الراس پایور و … از این ناحیه فراهم شده است؛ بنابراین کوهنوردان زیادی از مسیر چشمه شکراب به قله شیرباد صعود می‌کنند. رشته کوه بینالود در محدوده بوژان دارای آبریزهای زیادی است که به صورت چشمه در سطح زمین جاری می‌شوند و تقریبا در تمامی مسیرهای کوهنوردی آن دسترسی به آب وجود دارد.

آبشار بوژان
بوژان در ارتفاعات سرسبز و سرشار از گلها و گیاهان دارویی قرار دارد و چشم اندار دره سرسبز روستا و رودخانه جاری آن همراه با منظره کشتزار و باغ‌های گسترده، جلوه بسیار زیبا و تماشایی دارند. روستا در شیبی ملایم در دو سوی دره در میان باغات واقع شده و خانه‌ها در این شیب، به صورت پلکانی چیده شده‌اند. از دیگر جاذبه‌های روستا آبشارهای زیبای بوژان است که از ارتفاعات شمالی روستا سرازیر می‌شود. این مناظر پس از طی چند ساعت پیاده‌روی از داخل روستا به سمت شمال قابل دسترس می‌باشد.

مرتبط:

نیشابور _شکوه تمدن ایران‌زمین

سفر به دره هفت غار نیشابور

باغرود _گردشگری طبیعی در نیشابور

نگاهی به ابريشم بافی و سابقه دیرینه آن در استان گلستان

با توجه به فرهنگ ديرينه نقاط مختلف کشور و سنت‌های مردم، بافت انواع پارچه، روسری، چادرشب و دستمال ابريشمی در مناطق مختلف انجام می‌گيرد.

پارچه‌های ابريشمی رنگارنگ با طرح‌های ساده، راه‌راه و چهارخانه تولیدشده با دستگاه بافت دستی با عرض تقريبی ۴۰-۳۰ سانتيمتر و به طول چله ۱۰۰ متر و يا بيشتر، غالباً در مناطق راميان، مينودشت و ترکمن‌صحرا بافته می‌شود. در طرح و نقش توليدات اين دو منطقه تفاوت‌های محسوسی که ريشه در فرهنگ‌ و سنت‌ هر منطقه دارد قابل‌مشاهده است.

بنا به شواهد تاريخی، کشف کرم ابريشم و پرورش آن برای نخستين بار در چين باستان اتفاق افتاد. اما به‌هرحال پس از حدود ۳ هزار سال پنهان‌کاری، ديگر جوامع از شيوه پرورش و تهيه ابريشم اطلاع يافتند.

پرورش کرم ابريشم به‌تدریج در جوامع مختلف خصوصاً ايران گسترش پیدا کرد به‌طوری‌که يافته‌های حفاری مارليک و چراغعلی تپه، گويای رشد صنعت ريسندگی و بافندگی مردم روستانشين ايران در دوره ماقبل تاريخ است.

در محدوده فعلی استان گلستان، ابريشم‌بافی و توليد آن دارای سابقه‌ای ديرينه است. با توجه به منابع تاريخی، در دوره حمله مغولان و عهد صفويه، گرگان يکی از مناطق مهم توليد ابريشم ايران بوده است.

مواد اوليه پارچه‌های بافته‌شده در منطقه گرگان و دشت که به سبک پارچه‌های ابريشمی چينی است، الياف ابريشمی، رنگ، نخ‌های طلايی و نقره‌ای است. الياف ابريشمی، چله و پود آن را تشکيل داده و نخ چله چهار يا پنج لا است و ابريشم جفت بافت به‌عنوان پود عمل می‌کند و نخ‌های طلايی و نقره‌ای برای تزئين در پود استفاده می‌شود.

ابريشم

يکی از ابزار اصلی بافت ابریشم، دار يا دستگاه بافت است که شامل يک نورد چوبی می‌شود و عملکرد آن در دستگاه محکم کردن نخ ابريشم و تابيدن پارچه به دور آن و ردیف کردن نخ‌ها برای بافندگی است. از ديگر بخش‌های دستگاه می‌توان به بافت، نورد گردان، پايه، شانه، قرقره و پدال اشاره کرد.

قبل از بافت پارچه نخست بايد ابريشم تهيه کرد. بنابراين پس از پرورش کرم ابريشم، پيله‌های به‌دست‌آمده را به‌منظور تهيه ابريشم خام داخل پاتيل آب جوش ريخته و با به هم زدن پيله و پيدا کردن سر تارها، ابريشم‌کشی صورت می‌پذيرد. پس از پاک کردن ابريشم، آن را تاب‌داده و نخ توليد می‌شود. سپس سفيدگری به وسیله خاکستر انجام‌شده و آنگاه رنگرزی الياف صورت می‌گيرد.

رايج‌ترين رنگ‌های مورد استفاده در ابريشم‌بافی رنگ‌های آبی، قرمز، سبز و مشکی است که در گذشته از رنگ‌های طبيعی چون روناس، پوست گردو، پوست انار و… استفاده می‌شد که از ثبات بالايی برخوردار بود اما امروزه از رنگ‌های شيميايی بادوام کم استفاده می‌کنند.

برای چله‌کشی در بافت پارچه‌های ابريشمی از روش چله‌دوانی و به‌صورت ماسوره استفاده می‌شود و هر ۸۰ تار، يک چله به‌حساب می‌آيد و برای بافت از ۱۰ چله استفاده می‌کنند. تارها بايد از گورد و از بين دندانه‌های شانه عبور کنند.

پس از آماده شدن دار، بافنده بافت را با فشار پدال شروع کرده و موجبات بازشدن تارها از هم، و عبور پود از آن فضا را فراهم می‌سازد. آنگاه شانه را محکم بر روی پودها می‌کوبد. به همين ترتيب با تکرار اين مرحله طرح خاصی که از قبل طراحی‌شده بافته می‌شود.

در بافته‌های ترکمنی و راميان اختلافاتی در زمینه طرح و رنگ وجود داشته است. به‌عنوان‌ مثال در بافته‌های ترکمنی بيشتر از طرح راه‌راه عمودی و حاشيه‌دار استفاده می‌کنند اما در مناطق راميان و مينودشت اغلب از طرح چهارخانه و حاشیه‌دار بهره می‌گيرند.

ابريشم

امروزه در نقاط مختلف استان گلستان به‌ویژه در راميان، مينودشت و بخشی از مناطق ترکمن‌صحرا همچون روستاهای نزديک کلاله، شامل بايندر، پيش کمر، قازان قيه، شارلق، دالي بوقاج و در ناحيه جرگلان و اکثريت روستاهای آن از باقلق تا حصارچه بافت پارچه و ساير محصولات ابريشمی رواج دارد. علاوه بر مناطق مذکور در روستاهايی همچون النگ، شاهکوه (چهارباغ) و سرکلاته (کردکوی) اين فعاليت به شکل محدودتری انجام می‌شود.

توليدات ابريشمی شامل پارچه‌های لباس تمام ابريشم، روسری، شال‌گردن، چادرشب، نوار ابريشمی حاشيه لباس، دستمال، حوله، سفره و… است. البته با رواج پارچه‌های مصنوعی ارزان‌قیمت کاربرد ابريشم به‌عنوان پوشاک از بين رفته و تنها در مراسم عروسی مورد استفاده قرار می‌گيرد اما در مناطق ترکمن‌نشين به دليل اهميت به حفظ سنت‌ها همچنان مصارفی این‌چنینی حفظ‌شده است.

نوغان‌داران راميان و مينودشت با استفاده از امکانات بسيار ساده به بافت‌های پارچه‌های ابريشمی به‌منظور تهيه لباس زنانه، چادرشب، روسری و دستمال می‌پردازند. طی دهه‌های گذشته با رواج پارچه‌های مصنوعی ارزان‌قیمت و گران‌قيمت بودن لباس‌های ابريشمی برای زنان تنها به‌عنوان يک زينت سنتی و ارزشمند تنها در مراسم عروسی استفاده می‌شود و کارگاه‌های ابريشم‌بافی روستايی تنها به بافت چادرشب و دستمال ابريشمی مشغول هستند.

مرتبط:

بازارچه‌های صنایع‌دستی در بازار تاریخی زنجان

خانه فروغ الملک شیراز

سیر تحول تاریخی لافت

دشت مرگور _نویافته‌ای از معماری صخره‌ای در ارومیه

در بازدید اخیری که از سوی کارشناسان اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان از بخشی از این منطقه انجام گرفت آثار تاریخی قابل توجه صخره‌ای شناسایی شد که تاکنون مورد شناسایی و مطالعه قرار نگرفته بود.

این آثار تاریخی مهم در روستای هلج از توابع دهستان مرگور بخش سیلوانای ارومیه قرار گرفته است، این آثار تاریخی شامل بقایای دیوارهایی سنگی در پایین دست صخره، اتاقک دستکند صخره‌ای، پناهگاه صخره‌ای جانبی و بقایای تاسیساتی در روی صخره و تعدادی علائم و فنجان نما (جوغن) است.

وجود اتاقک صخره‌ای دستکند

اهمیت عمده این مجموعه به دلیل احداث اتاقک صخره‌ای دستکندی است که در بخش جنوبی صخره دشت مرگور ایجاد شده است، بعد از طی مسافت و بالارفتن از دامنه صخره و در حاشیه جنوبی آن یک محدوده کوچک دالان‌مانندی با شیب ملایم و اندک وجود دارد که امکان دسترسی به این اتاقک صخره‌ای را فراهم می‌کند. فضای اتاقک به صورت مستطیلی است و اندکی در اضلاع طولی آن نامتقارن است.

یکی از اضلاع طولی آن ۳ متر و ضلع دیگر چسبیده به بدنه و پناهگاه صخره‌ای ۳/۸۰ متر است، عرض اتاق، هم در ابتدای ورودی و هم در قسمت انتهای اتاق  ۲/۲۰ متر است و ارتفاع آن از کف تا بلندترین نقطه به حدود ۲ متر می‌رسد. سقف اتاق انحنای قوسی اندکی دارد و در نوع خود جالب توجه است، تراش و تسطیح فضای داخلی و دیواره‌های اتاق به خوبی انجام گرفته و همین امر نشان‌دهنده تلاش سازنده برای ایجاد سطوحی صاف و بدون برجستگی است ولی آسیب‌های ناشی از گذر زمان و تخریب‌های انسانی در آن به خوبی قابل مشاهده است.

بقایای دو طاقچه کوچک

در دیواره داخلی جنوبی بقایای دو طاقچه کوچک به فاصله حدود یک متری از یکدیگر دیده می‌شود که به شدت مورد تخریب قرار گرفته است.

در سقف و انتهای اتاق و در دیواره صخره‌­ای این بخش حفره­‌هایی به دست افراد ناآگاه ایجاد شده و آسیب جدی به آن وارد شده است.

دیوارها، سقف و فضای داخلی اتاق، سطحی دودزده و تیره دارد و در طول دوران‌های گذشته بارها و بارها از سوی افراد محلی و به ویژه چوپان­‌های دشت مرگور مورد استفاده قرار گرفته و روشن کردن آتش در این فضای بسته باعث ایجاد تیرگی، سوختگی و سطوح سیاه‌­رنگ دیوارها شده است.

حفره‌هایی که نشان از جاری بودن آب دارد

علاوه بر این، در سطوح دیواره‌­های داخلی و سقف، حفره‌­های کوچکی وجود دارد که رسوبات آنها نشان می‌­دهد به احتمال بسیار در گذشته از این دهلیزهای کوچک آب جاری بوده است.

بستر اتاقک به صورت سنگی بوده و بقایای اندکی از خاک و نهشته‌های رسوبی دارد که به نظر می‌رسد مرور زمان و عوامل جوی همچون باد و باران در ایجاد این وضعیت تاثیرگذار بوده است.

کشف و شناسایی این آثار از نظر برخی ویژگی‌ها و شرایط حاکم بر ایجاد این نوع خاص از معماری صخره‌ای در منطقه شمال‌غرب ایران حائز اهمیت است.

به‌رغم وجود آثار صخره­‌ای و دستکند متعددی در غرب دریاچه ارومیه و محوطه‌­هایی همچون قلعه اسماعیل­‌آقا، کل خرابه، محوطه سیدک، تل تخت ناناس، دره‌خان و غیره که عمدتاً به دوران اورارتوها منتسب هستند، با این وصف، سبک و نوع معماری صخره‌ای نویافته در هلج از جهاتی با معماری صخره‌­ای اورارتو متفاوت است.

این آثار با توجه به سبک حجاری آنها به احتمال زیاد در هزاره اول قبل از میلاد احداث شده‌اند، با توجه به اهمیت آنها مراحل مستندنگاری و تهیه پرونده برای ثبت در فهرست آثار ملی کشور از سوی همکاران معاونت میراث‌فرهنگی در دست اقدام است و با ثبت این آثار در آینده نزدیک مقدمات حفاظت و تعیین عرصه و حریم و مطالعات گسترده‌تر فراهم خواهد شد.

* گزارش از بهروز خان‌محمدی، کارشناس باستان‌شناسی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان‌غربی

مرتبط:

آذربایجان _سرزمین قلعه‌ها

سفر کلیبر _بهشت آذربایجان

آبشار شلماش _زیبایی آذربایجان غربی

عمارلو گیلان، هنری برآمده از طبیعت

تمایل به حفظ سنت‌ها و آداب فرهنگی و اجتماعی در جوامع بومی و روستایی سبب ماندگاری هنرهای سنتی و عامل مؤثری در انتشار فرهنگ این جوامع است.

بخش عمارلو از توابع شهرستان رودبار از جمله مناطقی است که ساکنان آن به حفظ فرهنگ و هنر خود همت گمارده‌اند.عمارلو منطقه‌ای صعب‌العبور است که اغلب بومیان و وابستگانشان در آن در رفت و آمدند و از امکانات رفاهی کمی برخوردار است. سرمای زودرس و بارش برف در فصل پاییز و زمستان تردد در این منطقه را مشکل می‌سازد.

تاریخ کهن عمارلو

با توجه به مدارک و مستندات تاریخی، عمارلو روزگاری از رونق بسیاری برخوردار بود. آثار مکشوفه از گورستان‌های باستانی خود گواهی بر این مدعا است. از آثار زیبای برجای مانده از این منطقه می‌توان به جام طلای عمارلو و ویرانه‌های باستانی از جمله پل تاریخی انبوه اشاره کرد.

یکی از مشاغل اصلی این مردمان کوه‌نشین دامداری است و پشم گوسفند به عنوان ماده اولیه همواره در دسترس آنان است. این امر سبب پیدایش و گسترش انواع دست‌بافته‌ها در میان خانواده‌های روستایی و شبانی بر اساس نیاز و مصارف شخصی و یا برای تقویت بنیه اقتصادی شده است.

از طرفی با افزایش تولیدات ماشینی و سهولت دسترسی به محصولات صنعتی که هزینه کمتری را هم در بردارد، از تعداد متقاضیان هنرهای دستی کاسته شده و در نتیجه بافندگان برای کسب درآمد ناگزیر به مشاغل دیگر روی آورده‌اند و این هنرها در معرض خطر فراموشی قرار دارند.

در عمارلو برای حلاجی پشم از وسیله‌ای به نام شانه استفاده می‌شود. شانه وسیله‌ای است فلزی با دندانه‌های بلند که به صورت عمودی بر پایه‌ای فلزی متصل شده است. برای ریسندگی پشم از وسیله‌ای به نام چولّوک که نوعی دوک است، استفاده می‌شود.

در عمارلو برای رنگرزی از گیاهانی نظیر روناس، پوست انار، پوست پیاز، پوست گردو و نیل استفاده می‌شد. البته امروزه اغلب برای رنگرزی الیاف پشم به جای مواد گیاهی از مواد شیمیایی استفاده می‌شود.

الهام از طبیعت برای طرح و نقش دست‌بافته‌ها

طرح و نقش در دست‌بافته‌های عمارلو مانند سایر مناطق روستایی و عشایری ایران با الهام از طبیعت و محیط اطراف شکل گرفته است و زنان و دختران عمارلو با تکیه بر سلیقه و خلاقیت  خویش نقش‌های سنتی و کهن را در قالب طرح‌هایی زیبا بازآفرینی می‌کنند.

این نقش‌های انتزاعی به لحاظ تکنیک بافت به صورت هندسی هستند و با استفاده از رنگ‌های شاد و سر زنده بافته می‌شوند. هر نقش، نام و اصطلاحی محلی دارد که در میان بافندگان متداول است.

دست‌بافته‌های عمارلو شامل انواع بافته‌های داری نظیر (گلیم، خورجین، مَفرَش، کَفَل پُشتی، پِلِزار، دست توربَه)، بافته‌های دستگاهی (جاجیم، جوال، موج)، بافتنی‌های سنتی(جوراب، دستگیره)، و سایر دست‌بافته‌ها (تِنگ و جِل تِنگ) و نمد است. بر روی هر کدام از این دست‌بافته‌ها نقش‌های خاصی به چشم می‌خورد. در مجموع می‌توان این نقش‌ها را به چهار دسته نقش‌های هندسی، نقش‌های هندسی- گیاهی، نقش‌های هندسی- جانوری، نقش‌های هندسی- ابزاری تقسیم کرد.

رنگ‌های به کار رفته عبارتند از قرمز، سیاه، سفید، آبی، سبز، زرد، قهوه ای، نارنجی (در اصطلاح محلی بدان کاش گویند) که از طبیعت به دست می‌آیند.

رنگ غالب در دست‌بافته‌های سنتی عمارلو رنگ قرمز است که قسمت‌های زیادی از زمینه را در بر می‌گیرد و رنگی که در کنار آن قرار می‌گیرد اغلب سیاه است. البته کاربرد رنگ سفید در جوار این رنگ‌ها از تیرگی سطح کار می‌کاهد و تعادل و زیبایی خاصی به آن می‌بخشد.

این دست‌بافته‌ها و نقوش در طول زمان تحت تأثیر عوامل مختلفی شکل گرفته‌اند که این عوامل را می‌توان طبیعت و محیط اطراف، فرهنگ و شیوه زندگی و مهاجرت دانست.

دست‌بافته‌های پشمی نظیر جوراب و… عایق خوبی در برابر سرمای زمستان‌های سخت این منطقه‌اند. همچنین از آنجا که مردم عمارلو در گذشته اغلب کوچ‌نشین بودند و وسیله حمل و نقل قاطر بوده است، دست‌بافته‌هایی نظیر مفرش، خورجین و کفل پشتی تهیه می‌شد که متناسب با این نوع شیوه زندگی پدید آمده بودند. همچنین برای سهولت حمل و نقل به هنگام کوچ، دارها و دستگاه‌های بافندگی نیز از قطعاتی مجزا و نسبتاً سبک تشکیل می‌شدند. در حال حاضر نیز از همین ابزار و دستگاه‌ها استفاده می‌شود و تغییری در روند تولید حاصل نشده است.

عمارلو، پذیرای اقوام مختلف

بخش عمارلو در طول تاریخ پذیرای مهاجرانی از اقوام و گروه‌های  مختلف بوده که اغلب، مهاجرت آنها اجباری بوده است.

از جمله گروه‌های مهاجر اقوام کرد، لر، تالش و تعدادی از مردم منطقه کلاردشت مازندران هستند.این اقوام که هر کدام با فن بافت آشنایی داشتند، سبب رواج انواع دست‌بافته‌ها و نقش‌های متنوع در عمارلو شده‌اند.

متأسفانه امروزه این هنرهای ارزشمند و اصیل رنگ باخته‌اند و رو به فراموشی گذارده‌اند که این امر ناشی از عواملی از جمله پیشرفت تکنولوژی و رواج تولیدات صنعتی، تغییر در شیوه زندگی و منسوخ شدن برخی از آداب و سنن، نبود بازار کار و عدم کسب درآمد، کمبود سرمایه و ضعف مالی بافندگان و صعب‌العبور بودن منطقه و تردد کم است.

این در حالی است که دست‌بافته‌های بومی عمارلو گنجینه‌ای از هنر، فرهنگ، باورها و تفکرات مردم این منطقه به شمار می‌رود و احیاء و توسعه آن می‌تواند به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی  تبعات مثبتی نظیر حفظ اصالت‌های بومی، تقویت بنیه اقتصادی، گسترش مبادلات فرهنگی، توسعه صنعت توریسم و جلوگیری از مهاجرت بی‌رویه روستاییان به شهرها به دلیل کاریابی در پی داشته باشد و عاملی برای جذب گردشگران و اشتغال زایی و کسب درآمد خانوارهای روستایی و در نتیجه ایجاد رفاه بیشتر شود.

* برگرفته از کتاب دست‌بافته‌های عمارلوی گیلان، نوشته سیده سارا مظفری‌فر، کارشناس ارشد صنایع‌دستی و کارشناس مسئول توسعه و ترویج معاونت صنایع‌دستی استان گیلان

مرتبط:

آیا از عروس گیلان و بهشت‌های زمینی خبر دارید؟

ساحل چمخاله _ساحلی اروپایی در گیلان

سفر به ییلاقات رویایی و باورنکردنی ماسال گیلان

نمایش تنوع قومیت‌ها در موزه اقوام گرمسار

شهر گرمسار به علت حضور پنج قوم بزرگ و مهم ایران به عنوان جزیره اقوام شهرت دارد و به همین دلیل طرح محتوایی موزه شهر بر مبنای مردم‌شناسی و قوم‌شناسی تهیه و تدوین شد.

مردمانی از ۵ قوم بزرگ در گرمسار زندگی می‌کنند

مهم‌ترین و پرجمعیت‌ترین اقوام ساکن در گرمسار  می‌توان به  اقوام ترک زبان که از مناطق شمال‌غرب و شمال‌شرق کشور به گرمسار کوچانده شده‌اند، اقوام لر که از مناطق مرکزی و جنوب‌غربی کشور به گرمسار کوچانده شده‌اند، اقوام کرد که از مناطق غربی کشور به گرمسار کوچانده شده‌اند،  اقوام عرب که از اعراب نجد عمان هستند و سایر گروه‌های عرب که از اعراب خوزستانی ساکن در استان فارس بودند به گرمسار کوچانده شده‌اند و  اقوام الیکایی که از  منطقه الیکا واقع در مازندران به منطقه گرمسار و آرادان برای دامداری کوچ کردند و  بخش عمده جمعیت روستاهای آرادان و گرمسار را طوایف مختلف ایل عشایری الیکایی تشکیل می‌دهند (الیکایی‌ها به ۹ طایفه بزرگ گیلوری، قندالی، قاسمی، عاشوری، ابولی شاه حسینی، قنبری، گلینی و کاشانی تقسیم می‌شوند) اشاره کرد.

در مجموع مهاجرت به واسطه بازرگانی، کوچ اجباری از سوی حکومت‌ها، انتقال نظامیان به همراه خانواده‌هایشان برای حفاظت از خوار (گرمسار قدیم) سه اصل مهم مهاجرپذیر شدن این منطقه در گذشته دور بوده است.

تنوع قومیت‌ها ضرورت راه‌اندازی موزه

تنوع این قومیت‌ها ضرورت راه‌اندازی موزه‌ای برای حفظ این یادگاران کهن را فراهم کرد و در موزه اقوام گرمسار  در فاز اول و با بررسی و برنامه‌ریزی همه جانبه، ۴۲ ویترین شامل ابزار، ادوات و پوشش اقوام مختلف وارد شده به گرمسار به نمایش گذاشته شد و طی ۱۰ سال فعالیت در فاز دوم تلاش شد تا با استفاده از تعداد ۱۱ عدد مجسمه‌ مومی در اندازه انسانی، مشاغل، کارکرد ادوات کشاورزی و آهنگری، باغداری، پزشکی و عشایری به علاقه‌مندان نشان داده شود و همچنین اشیای به نمایش گذاشته شده در موزه کامل‌تر و پربارتر شود.

۳۵۰ قطعه شیء در موزه اقوام

در حال حاضر موزه اقوام با داشتن حدود ۳۵۰ قطعه شیء تاریخی در ۴۲ ویترین و فضای نمایشی با کاربری‌های مختلف تزئینی، آشپزخانه‌ای، پوشش اقوام مختلف ایرانی، ادوات کشاورزی، پزشکی، باغداری، شترداری و گلیم‌بافی پذیرای علاقه‌مندان به موزه است.

 این موزه طی یک دهه فعالیت مداوم با اجرای برنامه‌های مختلف آیینی، ملی، مذهبی، جشنواره‌های سنتی و با هدف آشنایی هر چه بیشتر مردم با سنت‌ها و پیشینه گرمسار و ارتباط هرچه قوی‌تر با فرهنگ‌های مختلف کشور و منطقه به فعالیت پرداخته است که خوشبختانه آنچه که مسلم بود بازتاب خوب این فعالیت‌ها بین خردسالان و نوجوانان بوده است.

این موزه و اشیای آن برای کودکان و نوجوانان که بیشتر اشیای موزه‌ای را با چشم خود و از نزدیک ندیده‌اند و تنها در عکس‌ها، فیلم‌ها و تلویزیون با آن برخورد داشته‌اند، بسیار جذاب است.

ساختمان تاریخی، جاذبه موزه اقوام

یکی از جاذبه‌های موزه اقوام گرمسار، ساختمان تاریخی آن معروف به خانه باقری است. ساختمان باقری سال ۱۳۱۰ به سبک خانه‌های مناطق گرمسیری دوره قاجار ساخته شده است.

 مالک اصلی ساختمان میرزا علی آقا باقری از خیرین و مالکان شهر گرمسار و فرزند مرحوم حسن آقا باقری است که بخش زیادی از زمین‌های گرمسار متعلق به او و خانواده‌‌اش است.

میرزا علی آقا باقری این عمارت (خانه باغ) را برای سکونت خانواده‌اش و رسیدگی به املاک اجدادی، به دست معمار یزدی با رعایت اصول ساختمان‌سازی در مناطق گرمسیری ساخته است و با توجه به اینکه آفتاب گرمسار در فصل تابستان بسیار تند و سوزان است، بر همین اصل، خانه را پایین‌تر از سطح حیاط می‌ساختند که خنکی و رطوبت موجود در خاک به داخل خانه منتقل شود و در فصل گرم سال هوای داخل اتاق‌ها خنک تر از بیرون باشد و بر همین اساس خانه باقری حدود ۷۰ سانتی‌متر از کف حیاط گودتر ساخته شده است.

این عمارت در زمان ساخت در باغچه‌ای به مساحت حدود ۸هزار متر در دو بخش احداث شده است، بخش اول شامل عمارت مسکونی و بخش دیگر متشکل از خزینه، آب‌انبار، کوره گرم کردن آب، مطبخ و محل نگهداری احشام بوده است که به مرور زمان همه آن‌ها از بین رفته و تنها خزینه و آب‌انبار آن باقی مانده است.

نمای درونی و بیرونی ساختمان آجر با بندکشی گچ و خاک است که اگر گوشه‌ای از این نما را کنار بزنیم، داخل آن خشت‌های گلی را می‌بینیم که با اندود گل اسکلت اصلی بنا را به وجود آورده است و سپس روی آن نماسازی آجر انجام شده است.

 به طور کلی در سده‌های گذشته خانه‌ها دارای اتاق‌های زیاد و تودرتو بوده است که قطعا خنک کردن و گرم کردن اتاق‌ها نیازمند تمهیدات خاص و اساسی بوده است که باید از فنون علمی معماری استفاده می‌کردند و یکی از این فنون استفاده از بادگیرها بوده است که در مناطق گرمسیر از این بادگیرها در تمام بناها استفاده می‌کردند مثل شهر جهانی یزد که بلندترین بادگیرهای دنیا در این شهر احداث شده است.

در ساختمان باقری نیز این فن در چهار درگاهی ضلع شرقی و غربی بنا به صورت ساده‌تر اجرا شده است، البته لازم به ذکر است که بادگیرها طبق استاندارد معماری به سرداب و اتاق‌های دارای حوض آب منتهی می‌شوند اما در ساختمان باقری این اصل کمی متفاوت اجرا شده است، یعنی زیرزمین و یا حوض‌‎‌خانه ندارد اما در طبقه اول و طبقه دوم تا پشت بام  فضای خالی در دیوارها تعبیه شده است که جریان هوا در بدنه بنا به آسانی اتفاق بیافتد، به علاوه در کنار استفاده از بادگیر، به کار بردن درها و پنجره‌های زیاد در دو ضلع ساختمان به راحتی گردش هوا را در کل ساختمان به جریان انداخته است.

در سال ۸۸ و باگذشت ۷۸ سال از زمان احداث این بنای زیبا، ساختمان مورد مرمت اساسی قرار گرفت و در نهایت کفپوش بنا تغییر و بندکشی‌های دیوارها مرمت شد و با توجه به اینکه تیرهای چوبی سقف طی سال‌ها به وسیله موریانه آسیب‌های جدی دیده بودند تعویض و مجدد احیا شده است. همچنین اندود گچ دیوارها سبک سازی و مجدداً انجام شد.

در تاریخ ۲۱ بهمن ماه ۱۳۸۹ ساختمان باقری که در سال ۷۸ ثبت آثار ملی شده بود از کاربری مسکونی و در مدت زمان کوتاهی که اداره میراث‌فرهنگی شهرستان در آن فعالیت داشت، تغییر و تبدیل به موزه مردم شناسی شهر گرمسار شد.

* گزارش از پریسا صبوری کارشناس باستان‌شناسی و مدیر موزه اقوام گرمسار

مرتبط:

گرمسار؛ نزدیک‌ترین جاذبه کویری به پایتخت

یخچالی که در دل کویر موزه شد

گرمسار صاحب دریاچه مصنوعی می شود

صنعت کرونازده گردشگری ایران با سفر ایمن نجات می‌یابد

«سفر ایمن» راه نجات صنعت کرونا زده گردشگری است چراکه اکنون چرخ این بخش اقتصادی کشورمان نمی‌گردد و فعالان اصفهانی این عرصه دغدغه‌های فرارو را مصیبتی بزرگ می‌دانند که در صورت ادامه این روند به طور قطع مشکلات دوچندان خواهد شد.

کرونا برای گردشگری، آخرین و البته سنگین‌ترین مصیبت بوده است، اتفاقی که بسیاری از فعالان این عرصه را ورشکسته و کارمندان و کارگران بی‌شماری را از کار بیکار کرده است. سوی دیگر این ماجرا، از دست رفتن نیروی با تجربه و متخصصی است که دیگر امیدی به گردشگری مصیبت زده و کرونا زده ندارند، گردشگری دیر یا زود از زیر سایه سنگین گردشگری بیرون می‌آید و به واقع ایران و شهرهایش مقصد گردشگران خواهند بود اما آیا با وجود این شرایط که فعالان گردشگری را دلزده و تارانده است؛ چه کسانی چرخ این صنعت نوپا را می‌گردانند.
مرزها بسته است و آمار مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا که شهرهای ایران را به رنگ قرمز و نارنجی و زرد درآورده موجب شده حتی تردد بین شهرها ممنوع شود. اتفاقی که برخی از فعالان گردشگری اصفهان می‌گویند اشغال ۲ یا پنج درصدی هتل یا مهمانپذیرهای آنها را به صفر رسانده است.

آن‌ها و همچنین برخی از مسئولان گردشگری معتقدند که منع سفر چاره کار نیست و باید سفر ایمن را جایگزین نبود سفر کرد.

مشکل بزرگ، نبود سفر ایمن و از این گذشته بار مشکلات بیکاری و گرانی است که بر سر ضعیف‌ترین قشر این عرصه یعنی کارگران آوار شده است، کارگران و کارمندان از کار بیکار شده گردشگری در اصفهان، همچنان در راهروی‌های  اداره بیمه معطل حقوق‌های بیکاری پرداخت نشده چند ماهه‌شان هستند.

کارفرمایان می‌گویند حمایت‌های مربوط راهی به حل مشکلاتشان نمی‌برد و باید چاره اساسی برای گردشگری رو به موت ایران اندیشید وگرنه این عرصه بیش از پیش از دست می‌رود.

گردشگران خارجی
در سایه روشن اتفاقات ناگوار گردشگری
کریم بیگی، رئیس جامعه هتلداران اصفهان معتقد است که باید نگاه دولتمردان فراتر از یک نگاه حاشیه‌ای به صنعت گردشگری باشد چراکه تمام سرمایه‌ها و نیروهای با تجربه‌ای که طی سال‌های سال بدست آورده‌اند از دست می‌دهند؛ نیروهای آموزش دیده و متخصصی که ارزشمند اند و تجربه دارند.

بیگی کمک‌های دولت را در مقابل نیاز و احتیاج این روزهای صنعت گردشگری ایران و اصفهان ناچیز دانست و گفت: کمک‌هایی که نتوانسته تاثیر چندانی به حال فعالان گردشگری داشته باشد.

فکر نجات صنعت گردشگری باشیم
وی گفت: برای همگان آشکار است که چه اتفاقات ناگواری در این صنعت افتاده و در حال رخ دادن است اما مسلم این است که باید قبل از اینکه فاتحه این صنعت را بخوانیم فکر نجات آن باشیم.

بیگی افزود: بسیاری از نیروهایی که به امید بیمه بیکاری  بودند و از مجموعه‌ها جدا شدند، هنوز در راهروهای اداره‌های مربوطه سرگردان هستند، تعداد خیلی کمی از افراد توانستند بیمه بیکاری دریافت کنند ولی بیشتر آنها بی‌توفیق مانده‌اند؛ در صورتی که همان مبلغ هم خیلی ضعیف است و چیزی نیست که بتواند زندگی آن‌ها را تامین کند.

رئیس جامعه هتداران اصفهان از ایجاد شیوه نامه جدید  و متناسب با  شرایط کرونا گفت. شیوه نامه‌ای که می کوشد ذهن مسافران را نسبت به سفر ایمن آماده و قدم‌های اول را برای جایگزینی سفر ایمن به جا عدم سفر بردارد.

گردشگری ایران
«سفر ایمن» راه نجات وضع موجود
بیگی در این‌ باره گفت: امیدواریم که با این اتفاق بحث ایمن‌سازی اذهان مردم را درباره بهداشت در هتل‌ها ایجاد کنیم و امیدواریم دولتمردان به جای تبلیغ علیه سفر از «سفر ایمن»  حمایت کنند.

وی افزود: سفر به خودی خود نمی تواند موجب  شیوع بیماری باشد چرا که  قبل از وضعیت  قرمز اصفهان، سفری نبوده و تمام هتل‌ها در حد ۲، سه و یا پنج درصد اشغال داشتند. در واقع  سفری ایجاد نشده و وضعیت قرمز است، آیا این مبین این نیست  که سفر موجب شیوع بیماری به تنهایی نیست و چیزی که وجود دارد عدم رعایت بهداشت است؟.

به فکر مشکلات گردشگری باشیم
علیرضا رئیسی یکی دیگر از فعالان گردشگری اصفهان شرایط دشوار گردشگری را متوجه نبود مدیریت درست دانست و گفت: می‌گویند انتقاد نکنید، مشکلات را بگویید؛ مشکل در مدیریت است، کسی به فکر گردشگری نیست، نباید شعار بدهیم.

به گفته رئیسی از چهار ماه مانده به پایان سال ۹۸ مشکلات گردشگری شروع شد، اشاره وی به مباحثی از گران شدن بنزین و سقوط هواپیمای اکراینی است، از نگاه این فعال گردشگری در اصفهان،  گردشگری‌ای که تازه می خواست جان بگیرد با مسائل اینچنینی دوباره از رمق افتاد و به یک‌باره کرونا نیز ضربه آخر را زد و گردشگری را کامل تعطیل کرد.

عضو هیات مدیره جامعه هتلداران اصفهان بیشتر از مسائل و مشکلاتشان به ایرنا گفت: هتل‌هایی که در این شرایط  گردشگری و نبود سفر باز هستند مجبور شده‌اند هزینه کنند و چهل یا سی درصد  نیروها را نگه دارند و کار کنند.

وی افزود: درسیستم هتلداری هیچ گونه منافاتی با پروتکل های کرونا وجود ندارد ما قبل از کرونا، فرض را می گذاشتیم بر اینکه مسافری که به هتل می‌آید مریض است و تمام  مراحل بهداشتی را به نحو احسن انجام می دادیم  ولی حالا خبری از مسافر نیست؛ اجازه نمی دهند مسافران داخلی بیایند.

رئیسی با اشاره به مشکلات کارگران و کارمندانی که هنوز بیمه بیکاری دریافت نکرده‌اند، گفت: بیمه بیکاری‌ای که یک عمر از کارگر و از من کارفرما می گیرند برای چه زمانی می گیرند؟ بیمه بیکاری برای چنین مواقعی است، اما کارگرانی داریم که تا این لحظه هفت یا هشت ماه حقوق بیکاری دریافت نکرده‌اند.

وی افزود:  ما کمکی از دولت نمی‌خواهیم، کرونا آمد و ضربه سنگین را زد و تعطیل‌مان کرد، بسیار خوب؛ الان  به کارگرهای ما بیمه بیکاری تعلق می‌گیرد،  توان پرداخت حقوقشان را نداریم، حقوق سی درصد از کارکنان را در این شرایط بی مسافری از جیب‌مان می دهیم و نه از درآمد هتل ولی مابقی  نیروها  چرا نباید بیمه بیکاری بگیرند؟ پاسخ مسئولان این است که به حساب‌شان می ریزند اما این ماه می‌رود و آن ماه می‌آید و آخر هم چیزی به حساب نیروهای از کار بیکار شده ما نمی‌ریزند.

عوارض خروج از کشور
در دوراهی ماندن و رفتن از عرصه گردشگری
اسدالله عدالت‌پناه، رئیس جامعه حرفه‌ای  مهمانپذیران استان اصفهان گفت: تاکنون نتوانسته‌ایم از کمک‌های دولت استفاده کنیم اکثر مهمانپذیرهای ما نمی‌توانند از وام‌های عنوان شده استفاده کنند چون سند مالکیت مهمانپذیر را ندارند.

وی افزود: هیچ مسافری که نمی گذارند به اصفهان بیاید ولی شاید تردد بین شهری آزاد شود در حد پنج یا ۱۰ درصد کسب و کار ما رونق پیدا کند که آن را هم مانع می شوند، امیدواریم  در درجه اول این بیماری ریشه کن بشود و همه در وضعیت مناسب سفر کنند ولی به جای منع سفر باید سفر ایمن را جایگزین کنند.

وی با ابراز نگرانی از آنچه موجب از دست رفتن نیروهای متخصص و با تجربه در عرصه گردشگری شده است گفت: اگر بخواهیم نیروهایمان  را نگه داریم، نمی دانیم که چه زمانی فعالیت‌مان به مرز ۷۰ یا ۸۰ درصد می‌رسد، نمی دانیم که آیا با این شرایط  می توانیم شغلمان را  ادامه بدهیم یا نه، اگر به نیروها بگوییم که بروید و خبرتان می کنیم، خوب مجبور هستند به کارهای دیگر مشغول بشوند و ما نیروی متخصص را از دست می‌دهیم.

مشکل اصلی نبود سفر و چاره کار ایجاد سفر ایمن است
اما حیدر صادقی، معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اصفهان حمایت‌های دولتی را چاره‌ای محدود و کوتاه مدت دانست که کارساز نبوده و باید به فکر جایگزینی سفر ایمن متناسب با شرایط کرونا بود.

از نگاه صادقی مهم‌ترین و ملموس‌ترین مشکل نبود سفر است و چاره آن جایگزینی سفر ایمن به جا منع سفر است، گفت: در زمان حاضر «سفر ایمن» در وزارتخانه در حال پیگیری است که در چهارچوب پروتکل‌ها، مرزهای مسدود را برای کشورهای خارجی باز کنند و با رعایت پروتکل‌های بهداشتی اجازه ورود بدهند؛ کاری که الان در ترکیه و کشورهای توریست پذیر در حال انجام است.

وی افزود: شرایط به طور نسبی نسبت به چند ماه گذشته بازتر شده است و به این سمت رفته‌ایم که محدودیت‌هایی که مانع حضور گردشگر در مقاصد گردشگری شده است به زودی برطرف شود، امیدوارم این تلاش‌ها تا نزدیک نوروز نتایج ملموس‌تری بدهد.

صادقی بر این باور است که با تعطیل شدن گردشگری و بیکار شدن ۷۰ درصد نیروهای این عرصه باید به فکر چاره اصلی یعنی بازگرداندن سفرها بود وگرنه حمایت‌های دولتی در چهارچوب مصوبات ستاد ملی سفر مثل اعطای تسهیلات با نرخ ۱۲ درصد یا امحا و تخفیف قبوض انرژی، مالیات، دارایی، ارزش افزوده و عوارض شهرداری نمی تواند راهگشا باشد.

وی معتقد است که باید هرچه سریع‌تر کاری که ترکیه انجام داد در ایران نیز شروع بشود، ترکیه با تنظیم پروتکل‌های بهداشتی برای مقاصد مختلف گردشگری  توانسته تکانی به گردشگری اش بدهد، حالا با آمدن ویروس جدید کرونا در انگلیس معلوم نیست چه مشکلی بر انبوه مشکلات گردشگری افزوده شود اما هرچه هست برخی از کارشناسان و مسئولان گردشگری تنظیم پروتکل‌های بهداشتی برای برون‌رفت از مشکلات گریبانگیر صنعت گردشگری  را  چاره کار می دانند.

گرچه پروتکل سفر هوشمند توسط وزارتخانه میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی تدوین شده اما مشکل اصلی در ایران از نگاه معاونت گردشگری اصفهان، مقررات بهداشتی خیلی سختگیرانه است که به دلیل شیوع کرونا و آمار مرگ و میر در عمل پروتکل‌های گردشگری را متوقف کرده است و این منجر شده است که  تعطیلی مشاغل را به جای  رعایت پروتکل‌ها ترجیح بدهند.

آتشکده آدریان تهران

معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری اصفهان گفت: متاسفانه بیشترین ضربه کرونا در حوزه‌های گردشگری و صنایع دستی این استان بوده است.

سیدحسن قاضی‌عسگر افزود: از ابتدای شیوع کرونا با کمک بخش خصوصی و دستگاه‌های اجرایی توانستیم اثرات زیان آور کرونا را کاهش دهیم.

وی اظهار کرد: در همین ارتباط ستاد احیا گردشگری تشکیل شده و زمانی که از وضعیت قرمز کرونا خارج شویم این ستاد کار خود را آغاز کرد و بخشی از زیان‌ها در این راستا جبران می‌شود.

معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری اصفهان با بیان این‌که سقف وام ۱۴ رسته اعلام شده افزایش یافته است، افزود: فعالان حوزه گردشگری، صنایع دستی و ۱۲ رسته دیگر می‌توانند از وام بیشتر بهره‌مند می‌شوند.

معاون گردشگری وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گفت: حوزه گردشگری با حمایت دولت آماده دوران پساکرونا می‌شود و امید می‌رود با مدیریت این ویروس، دوباره شادی و نشاط به جامعه ایرانی و به ویژه جامعه گردشگری کشور برگردد.

ولی تیموری در ماه مهر سال جاری در سفر به اردستان اصفهان یادآور شد: از ابتدا اسفندماه درگیر مصیبتی به نام بحران کرونا شدیم و به لحاظ اینکه در بدترین زمان ممکن، در اوج فصل پررونق گردشگری داخلی و بین‌المللی اتفاق افتاد، خسارت‌ها و عدم تحقق تعهدها بسیار بالا بود.

وی بیان کرد: دولت از این رو مجموعه‌ای را در قالب ۱۴ رسته شغلی بسیار آسیب‌ دیده از بحران کرونا مد نظر قرار داد که بخشی امهال بود و آنجایی که هزینه‌هایی مانند مالیات، ارزش افزوده، حق بیمه کارفرمایی، قبوض حامل‌های انرژی و تسهیلات بانکی دریافتی قرار شد به مدت سه ماه پرداخت نشود و بخشی هم تسهیلات کرونا با کارمزد ۱۲ درصد بود که ۱۶۰ میلیون ریال به هر فرد شاغل در مجموعه‌های گردشگری پرداخت می‌شد.

معاون گردشگری وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری افزود: ۲ هزار و ۶۰۰ میلیارد ریال تا کنون پرداخت شده و ۶ هزار میلیارد ریال پرونده در بانک‌ها است و در کنار این با توجه به استمرار شرایط به ویژه در حوزه گردشگری، دولت تسهیلاتی بخشی را مد نظر قرار داده و نهایی شده است که هفته آینده با اعلام از سوی وزیر، این بسته هم در اختیار بخش خصوصی قرار می‌گیرد.

وی اضافه کرد: حوزه گردشگری در مجموع تا پایان تیرماه ۱۲۰ هزار میلیارد ریال خسارت دید که البته این برآورد اولیه است زیرا تنها گردشگری نیست بلکه در صورت در نظر گرفتن زنجیره‌های وابسته به طور قطع این عدد بسیار بالاتر می‌شود.

تیموری اضافه کرد: با توجه به دستورالعمل‌ها مبنی بر خودداری از سفر، امکان تحریک تقاضا برای سفرها تا کنون وجود نداشته است و در گردشگری بین‌المللی نیز تا کنون تنها به صورت انفرادی و برای کار تجاری امکان ورود داشتند که امید می‌رود به زودی این امکان برای گردشگران و علاقه‌مندان فراهم شود.

معاون گردشگری وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با اشاره به اینکه گردشگری خارجی ۹۶ درصد کاهش داشت و سفرهای نوروزی از ۷۶ میلیون نفر- شب اقامت امسال به نزدیک صفر رسید، تاکید کرد: همچنان البته به هموطنان توصیه می‌شود که با وجود استفاده از فرصت سفر، دستورالعمل‌های بهداشتی را رعایت کنند.

استان اصفهان با بیش از ۲۲ هزار بنا و اثر تاریخی که یکهزار و ۸۵۰ مورد آن به ثبت ملی و چهار مورد آن از جمله میدان امام، کاخ چهلستون، باغ فین کاشان و مسجد جامع به ثبت جهانی رسیده، یکی از مقاصد اصلی گردشگران است.

استان اصفهان دارای ۹۰ هتل و ۶۵ مهمانپذیر است که از این تعداد ۵۷ هتل و ۳۰ مهمانپذیر در شهر اصفهان قرار دارد.

منبع:ایرنا

مرتبط:

عقبگرد ۳۰ساله گردشگری در ۲۰۲۰

ترور، ویزا، کرونا؛ چالش گردشگری ایران کدام است؟

مثلث طلایی بسته گردشگری مناسبی برای پساکرونا

فورگ ؛ قلعه‌ای زیبا در خراسان جنوبی

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی گفت: قلعه فورگ، یکی از زیباترین قلعه‌های تاریخی خراسان جنوبی و در زمره ۱۰ قلعه تاریخی مهم کشور و از آثار مهم و قابل توجه ایران است.

علی‌اصغر مونسان با انتشار تصویری از قلعه فورگ در استان خراسان جنوبی در حساب کاربری خود در اینستاگرام، نوشت: فورگ یکی از زیباترین قلعه‌های تاریخی خراسان جنوبی است و از لحاظ جایگاه قرارگیری و ساختار معماری، یکی از بی‌نظیرترین قلعه‌های تاریخی ایران نیز محسوب می‌شود.

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی با بیان اینکه «ساخت قلعه فورگ در زمان نادر شاه توسط میرزا بقا خان حاکم منطقه شروع شد و پس از وی پسرش میرزا رفیع خان ساخت قلعه را به اتمام رساند؛ افزود: این بنا در در زمره ۱۰ قلعه تاریخی مهم کشور و از آثار مهم و قابل توجه ایران است.

«قلعه تاریخی فورگ که در سال ۱۳۷۹ ثبت ملی شده، در روستای فورگ از توابع بخش مرکزی شهرستان درمیان و در فاصله ۹۰ کیلومتری شرق بیرجندو۱۰ کیلومتری شهر اسدیه واقع شده است»

 

در پنج کیلومتری اسدیه مرکز شهرستان درمیان، روستای پلکانی زیبایی به نام فورگ وجود دارد که ارگ بزرگی به همین نام را در خود جای داده است.

قلعه فورگ در جبهه شمالی روستای فورگ با وسعت حدود ٩ هزار و ٣٠٠مترمربع قرار دارد و از نظر پیشینه تاریخی ساخت قلعه فورگ در زمان نادرشاه افشار به وسیله میرزا بقاخان حاکم منطقه شروع شده و پس از وی پسرش میرزا رفیع خان ساختمان قلعه را به اتمام رسانده است.

تاریخ ساخت این قلعه در کتاب دیوان لامع نوشته محمد رفیع بن عبدالکریم درمیانی، سال ۱۱۶۰ (ه.ق) ذکر شده و قلعه اینگونه توصیف شده، قلعه فورگ در روی کوهی است که از آجر پخته، دیوار و باروج آن را به طور محکم ساخته‌اند و پایه آن را سنگ چین کرده‌اند و ۲ شیر در اطراف خود داشته با ۲ خاکریز که قطر هر یک پنج در پنج است.

قلعه تاریخی فورگ بر بالای صخره ای سنگی همراه با ۱۸ برج توسط پورگ آن قدر مستحکم ساخته شده که حال بعد از گذشت قرن‌ها هنوز سینه ستبر کرده و پابرجا ایستاده طوری که دست تطاول زمان هم نتوانسته آن را از پای درآورد.

دروازه اصلی قلعه در ضلع‌شرقی و یک دروازه کوچک تر در ضلع شمالی آن قرار دارد و این اثر از سه قسمت تشکیل شده که قسمت اول، محل زندگی خدمه انبار آذوقه و محل نگهداری احشام بوده است. قسمت دوم، محل زندگی نظامیان و نگهبانان و محل نگهداری تدارکات نظامی و بخش سوم قلعه که مهمترین قسمت آن است، محل زندگی حاکم و اطرافیانش بود.

بر بلندای حصار و برج های قلعه، سازه های کنگره داری وجود دارد و از منافذ (تیرکش) آن برای دیده بانی و دفاع استفاده می کردند.

این بنا در زمان حکمرانی شوکت‌الملک اول توسط سپاهیان وی فتح و از آن به بعد غیرمسکونی و متروک شده، این قلعه پس از قلعه الموت مهمترین قلعه اسماعیلیان نیز بوده است.

تاکنون ۱۱۰ قلعه تاریخی در خراسان جنوبی شناسایی شده که از این تعداد ۲۲ قلعه در درمیان واقع شده و این شهرستان به سرزمین قلعه‌های کهن خراسان جنوبی معروف است.

منبع:ایرنا

مرتبط:

کاخ فراموش‌شده «کیامرث»

عمارت و باغ اکبریه _بنای تاریخی بیرجند

معرفی قلعه تاریخی فورگ