ماندگاری روستا در پرتو گردشگری
جوامع محلی و روستایی، بدون توجه به روند تبادل آزاد اطلاعات به واسطه شبکههای ارتباطی و کوتاهشدن فاصله اسمی شهر و روستا و همچنین مهاجرتهایی که در دهههای اخیر به اوج خود رسیده، هنوز امیدی به ماندگاری و ایستایی منطقی در فضای غیرشهری دارد.
اما باید دید به چهنحو و چگونه میتوان این ایستایی را مانا و پایدارکرد و از به بیراهه رفتن آن جلوگیری نمود. از نظر برخی کارشناسان مسایل اجتماعی، توریسم، یکی از راههایی است که منجر به انحطاط فرهنگ روستایی میشود. بدینگونه که توریست و یا گردشگر با ورود به روستا و فضای سنتی، عادات حاکم بر منطقه را هدف قرارداده و با رفتار، اعمال و منش خود، به نوعی باعث درهمریختگی فضای اخلاقی و غالب روستا میشود. تا حدودی میتوان این تفکر را قبول کرده و در باره آن اندیشید. اما این در مورد تمام توریستها و گردشگرها صادق نیست و اصولاً با روح جامعه محلی ما همخوانی ندارد. چرا که اولاً دارای فرهنگی غنی و بدون غش و کاستی در تمامی سلولهای فرهنگیمان هستیم و ثانیاً این طبع و منش بالای همزیستی در همان جامعه مسافر هم وجود دارد و با ورود به یک محل روستایی و خودمانی، خود را برآمده از دل آن میداند. اما هر قدر تعریف و تمجید از شهر و شهرنشینی هم صورت دهیم، باز تفاوت سطح باعث برخی لغزشهای محلی به سمتوسوی شهر میشود. این همان نکته اصلی مهاجرت روستایی به شهر است که باید به هر نحو جلوگیری شود. این اصل تنها از طریق اشتغالزایی روستایی و محلی محقق میشود. و حتی شاید به مهاجرت معکوس نیز منجرشود. صنایع دستی روستایی و محلی، میتواند بهترین گزینه اشتغالزایی روستایی باشد و همچنین جشنوارههای غذایی و مناسبتهای روستایی که باعث درگیرشدن و مشغولشدن محل به تدارک و تهیه ملزومات جشنواره، نمایشگاه صنعتدستی و نمایشگاهها باشد.
منبع:توریسم پرس
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.