مسجد جامع اصفهان
زیربنایش از دوره ساسانی است، در زمان خلیفه عباسی تخریب و بازسازی شده و در عصر سلجوقی به اوج معماری خود رسیده است، از کاشیهای صفوی نیز ردی بر پیکر خود می بیند و بخشی از شبستانش درد بمبهای صدام در هشت سال دفاع مقدس را احساس کرده؛ مسجد جامع عتیق قطعا یکی از منحصربه فرد ترین میراث فرهنگی ایران است.
در زمانی که نامی از اصفهان نبود و این آب و خاک به نام “جی”، “قه” و یا “مهربین” نامیده میشد، بنایی در این محل به بار نشست که گویا خاکش را با آبی مقدس خشت کردند تا چند سال معبدگاه زرتشتیان و برای هزاران سال یکی از مهمترین مسجدهای ایران و جهان باشد. مسجدی که گوشه گوشه آن از تاریخ ایران و اصفهان و آنچه بر این خاک گذشته یادگاری دارد و تاریخ جلویش زانو میزند. مسجدی که ۸۸۰ سال پیش در میراث ثبت ملی شده و هشت سال است که نه در ایران بلکه در جهان ثبت و شناخته شده است.
پایههای اولیه شکل گیری مسجد
شکلگیری شهر اصفهان را میتوان همزمان با ایجاد مسجد جامع در میدان مرکزی شهر دانست. در سالهای ابتدایی حمله اعراب به ایران و در حدود سال ۱۵۶ هجری قمری مسجدی وجود داشت که گمانه میرفت بر روی خرابههای آتشکدهای بنا شده باشد. این مسجد در واقع اولین محل اسلامی ساخته شده در این منطقه بود و کفاف نیازهای جمعیت حاضر را میداد.
در قرن سوم هجری و در زمان خلافت معتصم گسترش شهر و افزایش جمعیت باعث شد تا نیاز به تغییر در مسجد احساس شود. در سال ۲۲۶ مسجد قدیمی به طور کامل خراب شد، خانهها و بناهای اطراف آن خریده و مسجدی به مساحت یک هکتار به سبک خراسانی بنا شد. جهت قبله را که حدود ۲۰ تا ۳۰ درجه با قبلهٔ فعلی اختلاف داشت، اصلاح کردند و شبستانهای ستوندار و سقف چوبی در آن ایجاد کردند. کتابخانهای هم در همین دوران در مسجد ساخته شد که کتب علمی زمانه را در آن جمعآوری و کنار هر ستونی کلاس درس تشکیل دادند.
پس از خلافت عباسی اصفهان برای چند سال ناآرامیهایی تجربه کرد و دعواهای سیاسی مختلفی بر شهر حاکم شد. پس این اتفاقات حکومت آل بویه بر سرکار آمد و شهر رونق دوباره یافت و در دوران نفوذ “صاحب بن عباد” در شهر، اصفهان به کانون مهمی برای اسلام تبدیل شد. توسعه شهر بر مسجد جامع تاثیر گذاشت و چند دهانه جدید به مسجد اضافه شد ضمن اینکه ستونها نیز با آجر پخته تزئین شدند.
شکوه و سقوط مسجد در سلجوقی
در سال ۴۴۲ هجری قمری طغرل سلجوقی دروازههای شهر را پس از یک محاصره طولانی گشود و تخریبهای زیادی به شهر تحمیل شد. البته اصفهان پایتخت طغرل شد و دوران بازسازی را بسیار سریع طی کرد و بار دیگر از جلال بهرهمند گشت. این توسعه در زمان “آلب ارسلان” ادامه داشت و در زمامداری “ملکشاه” به اوج خود رسید تا شهر که اکنون یکی از پرجمعیتترین شهرهای قاره بود نیاز به نوسازی پیدا کند.
مسجد جامع شهر هم از این گردباد توسعه در امان نماند و بیشترین تغییرات را در این زمان متحمل شد. در مهمترین تغییر معماری شبستانها به ایوان تغییر کرد و سبک رازی در مسجد اجرا شد. همچنین گنبد نظامالملک با تخریب تعدادی از ستونهای شبستان جنوبی ساخته شد و گنبد تاجالملک نیز در همین زمان به بنا اضافه شد. در این زمان مسجد شکل چهار ایوانی کلاسیک به خود گرفت و ایوان شاگرد نیز از دل بنا سربرآورد.
با مرگ ملکشاه در سال ۴۸۵ قمری، اصفهان کانون رقابت و درگیری جانشینان وی و نیز منازعات مذهبی شد. شهر در اثر اختلافات سیاسی و مناقشات مذهبی بهتدریج شکوه خود را از دست داد. در ابتدای قرن ششم هجری اختلافات اسماعیلیان و سلجوقیان به اوج رسید و به دنبال این اختلافات “عبد الملک بن عطاش” یکی از بزرگان اسماعیلیان توسط سلجوقیان به قتل رسید. پیرو این اتفاق، مسجد جامع اصفهان و کتابخانه آن دچار حریق بزرگی شد که آن را تقصیر اسماعیلیان خشمگین دانستند. در این آتش سوزی که در سال ۵۱۵ رخ داد، آموزشگاهها، صومعهها، مخزنها و کتابخانهٔ بزرگ مسجد از بین رفتند.
پس از آتش سوزی دوران بازسازی و ترمیم سریع آغاز شد و مهمترین مسجد سرزمین اسلامی ایران به همان شکل رازی ترمیم بنا شد. همچنین کتیبهای درباره این آتش سوزی در شمال شرق بنا نصب شد.
مسجد جامع و مغولان
سلطان سجر سلجوقی پایخت را از اصفهان تغییر داد و این اتفاق سرآغاز رکود در شهر شد. تا زمان حمله مغول اوضاع آرام اما همراه با رکود در شهر ادامه داشت تا گردباد حمله مغول مانند بادی تمام برگهای درخت پربار اصفهان را ریخت و جز چند شاخه خشک چیزی از آن باقی نگذاشت. آوازه شهر اما خیلی زود دامن مغولان را نیز گرفت و در زمان پادشاهی ایلخانیان خصوصا “الجایتو” اصفهان بار دیگر رونق یافت و محور بسیاری از رویدادهای مهم کشوری شد.
اوج رخدادهایی که بر سر مسجد جامع در دوره ایلخانی آمد را میتوان در محراب بینظیر الجایتو دید. محرابی از هنر کچبری که با طرحهای ریز و پر جزئیات خود چشمها را خیره میکند و باورش سخت است مغولها چنین غرق در فرهنگ و هنر شدهاند تا چنین اثری خلق کنند. همچنین شبستان جدید با طاقهایی که هر کدام تزئینی خاص داشتند ایجاد شدند و فضای یک دستی در بخشی از مسجد حاکم شد.
با سقوط ایلخانان شهر برای چند سالی دست حاکمان محلی بود، پس از آن نیز سونامی حمله تیمور آمد که در مقابل آن گردباد حمله مغول هیچ بود. در این زمان مرکز دینی شهر نیز رونق خود را از دست داد تا اینکه تزئینات جدیدی بر مسجد انجام و با تخریب ستونهای قرن سومی بخشهایی جدیدی از جمله یک شبستان به بنا اضافه شد. تا زمان آققویونلوها تغییر خاص دیگری بر مسجد شاهد نبودیم، اما به گواه برخی مورخان در دوره “اوزون حسن” تغییرات مختلفی در ساختار مسجد شکل میگیرد.
عصر جدید شهر در صفوی و مسجد عتیق
با ظهور صفویان و انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت شهر بزرگ و مهم بار دیگر جانی تازه مییابد. صفویان شهر و کشور را گسترش میدهند و شاهکارهایی معماری زیادی خلق میکنند. شاه عباس کویر برای بنا نهادن پایتخت رویایی خود از منطقه جوباره و جی دور میشود و به سمت باغ نقش جهان میرود تا جهان شهر خود را بر مبنای میدان بزرگ و گذر طولانی بنا نهد. بنابراین این مسجد جامع بزرگ شهر پس از ساخته شدن میدان جدید و مسجد جامع عباسی لقب عتیق، قدیمی یا کهنه را میگیرد.
البته ساخت و سازهای صفوی به معنی فراموش شدن بافت تاریخی شهر نبود، بلکه این قسمت از شهر نیز سر و شکل تازهای به خود یافت و در مهمترین اقدام مسجد جامع عتیق به کاشیهای معقلی مزین شد. همچنین تعمیراتی در بخشهایی از مجلس از جمله مقبره علامه مجلسی صورت پذیرفت. در همین زمان پوشش ایوان شرقی که مربوط به دوران سلجوقی بود فروریخت و با مقرنسهای صفوی آراسته شد.
در زمان قاجار با انتقال پایتخت به تهران و اوضاع نامطلوب حاکم بر کشور، به مسجد جامع عباسی نیز توجه چندانی نشد و به جز چند کتیبه و مقداری خرابی چیز زیادی از آن زمان در مسجد در دست نیست.
قرن جدید و اتفاقات جدید در مسجد
با آغاز قرن جدید و سر و سامان گرفتن اوضاع ایران در دوران پهلوی اول، مسجد جامع اصفهان ثبت ملی شد و هرساله بودجههای مرمتی و پژوهشی از سوی وزارت فرهنگ و هنر برای مسجد در نظر گرفته میشد. در این زمان با دعوت از چند مرمتگر ایتالیایی و فرانسوی مرمت گستردهای بر روی مسجد انجام شد و بسیاری از بخشهای آن مانند مدرسه مظفر از خطر تخریب در امان ماندند. در همین زمان پرده از اهمیت و سبقه طولانی این مسجد نیز افتاد و این محل تبدیل به پژوهشکدهای بزرگ برای اصفهان و اسلام شناسان شد.
مرمت مسجد تا انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ ادامه داشت و پس از پیروزی انقلاب با وقفهای یکساله برنامههای مرمتی دوباره آغاز شد. اما ضربه بزرگ به مسجد در اسفندماه ۱۳۶۳ رخ داد، بمبی یک بمبافکن عراقی درست بر روی شبستان جنوب شرقی فرود آمد و قامت مسجدی که روبرو تاریخ خم به ابرو نیاورده بود را شکست.
امواج حاصل شده از این بمب طاقها و چشمهها را لرزاند و ترکشهایش باعث ضربه به کاشیها و گنبد شد. مدتی بعد آوارها جمعآوری، آجرهای سالم برای بهرهبرداری دوباره جدا، نقشهای از محیط برای بازسازی آماده، کاشیهای گنبد خاکی و نظامالملک هم تعمیر، سنگهای مرمر به وسیلهٔ بستهای فلزی به زمین متصل، سنگفرشهای مسجد کامل جدا و پس از زیرسازی دوباره نصب شد. این اتفاق قامت مسجد را سروقامت تر از همیشه کرد و نشان داد که بنایی که گردباد مغول و تیمور را پشت سر گذاشته در برابر نسیم رژیم بعث نیز اتفاقی برایش نخواهد افتاد.
ثبت جهانی
در سال ۱۳۸۹ موضوع ارسال پرونده ثبت جهانی مسجد جامع اصفهان به یونسکو جهت ثبت جهانی مطرح شد. البته پیش از آن در سه دهه پیش نیز این مسئله مطرح شده بود. در دی ماه سال ۱۳۸۹ ه.ش تمام معیارهای یونسکو برآورده شده و در پروندهای جامع ثبت و ارسال شد. پس از آن موزهای برای آثار کشفشده در مسجد و ماکتی برای بنا ایجاد شد. تابلوهای راهنما را به دو زبان در مسجد قرار دادند؛ پایگاه و فضایی برای معرفی مسجد مختص آشنایی بازدیدکنندگان ایجاد شد و دستگاههایی برای نمایش و فیلم هم در مسجد قرار دادهشد. در ۱۵ دی ماه سال ۱۳۹۰ متخصصان از مسجد دیدن کردند و پس از بررسیهای لازم، این بنا ثبت جهانی شد.
منبع:ایمنا
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.