توسعه گردشگری پایدار
ارکان سه گانه توسعه پایدار
کشور ما یک کشور در حال توسعه است و لازم است با شناخت اصول اساسی توسعه پایدار تلاش کنیم تا توسعه کشور را به نحو پایداری رقم بزنیم.
توسعه پایدار به معنی توسعه و پیشرفت نسل حاضر با حفظ منابع برای توسعه نسل آینده است که این مفهوم توسعه پایدار، از سوی کمیسیون برانتلند سازمان ملل در سال ۱۹۸۷ تعریف شد.
توسعه پایدار یک مفهوم پیچیده است که جنبههای مختلفی را در بر میگیرد. در پایداری، سه جنبه اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی با هم بهطور کامل در تعامل هستند و اغلب محققان در این سه جنبه اصلی (Triple Bottom Line) زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی پایداری را بررسی میکنند. در توسعه پایدار اهداف باید در سه جنبه به صورت ذیل در نظر گرفته شود:
– توسعه پایدار باید رشد اجتماعی را که در آن نیازهای همه افراد برآورده شده، فراهم آورد.
– حفاظت موثری از محیط زیست به عمل آورده و در مصرف منابع طبیعی با دقت عمل کند.
– این توسعه باید رشد پایدار اقتصادی و رونق اقتصادی را به همراه داشته باشد.
روش حسابداری مبتنی بر سه رکن اقتصاد، محیط زیست و جامعه نیز روش قدیمی حسابداری را به گونهای گسترش میدهد که کارآیی گزارشدهی مالی را علاوهبر زمینههای اقتصادی، در زمینه اجتماعی و زیست محیطی هم مورد بررسی قرار دهد. برای نخستین بار، فریر اسپرکلی در سال ۱۹۸۱ پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در یک مقاله علمی پیشنهاد کرد که باید سازمانها در زمینه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی گزارشهای منظم منتشر کنند.
بر اساس این اصول، لازم است سازمانها در تمام فعالیتهای خرد و کلان خود در کنار توجه به سود خود، جامعه و محیطزیست را نیز در نظر بگیرند تا تلاش سازمانها برای سوددهی مشکلی برای نسل آینده ایجاد نکند.
اندازهگیری سود واقعی و پایدار
تصور کنید سازمانی برای جذب توریست در یک منطقه خاص با ایجاد ساختمانهای لوکس در جنگل، برای سوددهی خود از قطع درختان جنگل استفاده و در سال اول، ۱۰۰هزار اصله درخت را قطع میکند. اگر در پایان سال گزارش مالی سازمان فقط مبتنی بر سوددهی اقتصادی باشد، نتیجه گرفته خواهد شد که مدل کسب و کار کنونی به خاطر سوددهی بالاو جذب گردشگران فراوان مورد تایید است و برای بیشتر شدن سود سازمان باید فعالیت در زمینه سودده یعنی ساختمانسازی گسترش یابد. سرمایه اندوخته سازمان اجازه میدهد در سال بعد، ساختمانسازی دو برابر شود تا سود سازمان را دو برابر کند.
در نتیجه در سال بعد حداقل ۲۰۰ هزار اصله درخت قطع خواهد شد و در سالهای آتی چیزی از جنگل باقی نخواهد ماند، اما اگر این سازمان در صورتهای مالی پایان سال خود خسارت زیستمحیطی پروژههایش را نیز در صورتهای مالی بیاورد، قطع این تعداد درخت و زیانی که به محیط زیست وارد شده است سود او را بسیار کمتر نشان میدهد. همچنین فرض کنید در ساخت یک سد، ۱۰ روستا با بافت قدیمی و فرهنگ بومی نابود میشود و افراد ساکن در آن روستاها مجبور به مهاجرت به شهر میشوند. در شهر این افراد کمکم با فرهنگ شهر خود را سازگار میکنند و فرهنگ بومی آنها به تدریج کمرنگ میشود.
هزینهای که این موضوع به جامعه وارد میکند، بسیار بالا است و اگر از طریق روشهای ارزشگذاری اجتماعی، ارزش واقعی این فرهنگ محاسبه و سازمان سازنده سد ملزم شود تا در گزارش سالانه خود این هزینه را نیز وارد کند، سودی که از ساخت سد حاصل شده است بسیار کاهش خواهد یافت و در سالهای آتی برای همان سازمان و سازمانهای دیگر تجربه خواهد شد تا با آسیب زدن به جامعه سود اقتصادی خود را بالا نبرند. هرچند ارکان سهگانه زمین، مردم و رونق که نشانه محیط زیست، جامعه و اقتصاد هستند هنوز بهطور کامل تبیین نشده و بهصورت اجرایی برای سازمانها تعریف نشدهاند، اما در برخی کشورها و برخی سازمانهای بزرگ، دانش در زمینه توسعه پایدار افزایش یافته و الزام به رعایت کامل اصول سه گانه ایجاد شده است.
در آمریکا جریان بیکورپ (BCorp) که ۳۰ ایالت به آن پیوستهاند تلاشهایی در زمینه ایجاد اجبار رسیدگی به محیط زیست و جامعه در قانون انجام داده و همچنین در قوانین ملی استرالیا توجه به محیط زیست و جامعه در گزارشدهی مالی سازمانهای کشور گنجانده شده است. به تدریج با تبیین جزئیات بیشتر این مدل حسابرسی و یافتن انگیزههای جدید برای بهکارگیری توسط سازمانها، سازمانهای بیشتری در جهان به این روش حسابرسی گرایش پیدا میکنند.
منبع خبر:دنیای اقتصاد
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.