از معرفی شهر تا گردشگری شهری
گردشگری شهری در دهه ۱۹۸۰ بود که به موضوعی مورد علاقه تبدیل شد: تحقیقات و مطالعات بیشتری مرتبط با گردشگری شهری وجود دارد که آن را پدیدهای پیچیده در نظر میگیرد که بر ذینفعان زنجیره ارزش تأثیرگذار است. به وجود آمدن خطوط هوایی ارزان، علاقه به شهرها و توسعه آنها توجه به گردشگری را افزایش داد.
به گزارش ایمنا، شهرها دائما در حال تغییر هستند: آنها به وجود می آیند، تغییر شکل می دهند و به طور مداوم در حال رشد هستند. شهرها با گروههای مختلفی از مردم اشغال می شوند، و هر گروه به شیوهای متفاوت از آن استفاده می کند، یک سازماندهی فضا که نوعی تمایز مسکونی است را ایجاد میکند، که مرزهای نامرئی به وجود می آورد و نمایانگر شیوه شکل گرفتن ساختار جامعه است. در این میان گردشگری عنصری بسیار مهم در تمامی سیاستهای مربوط به توسعه شهری است. گردشگری فقط یک استراتژی برای ارائه یک محصول رقابتی به منظور برآورده کردن انتظارات بازدیدکنندگان نیست، بلکه راهی است برای توسعه خود شهر و فراهم کردن زیرساختهای بهتر و بیشتر و مهیا کردن شرایط برای ساکنان. سازمان جهانی گردشگری طی گزارشی که آن را در ادامه میخوانید به «تعریف گردشگری» و «اهمیت گردشگری به عنوان محرک رشد و توسعه اقتصاد جهانی» پرداخته و همچنین در ادامه مفهوم و کارکردهای گردشگری برای شهرها بررسی شده است. این گزارش با عنوان «از معرفی شهر تا گردشگری شهری»، پیشتر در مجله الکترونیک «شهرگاه» که نشریهای تخصصی در حوزه مدیریت شهریست، انتشار یافته است.
طبق گفته کلاسیک ها، شهر یک اثر مادی، اجتماعی و سیاسی است، یعنی میتوان گفت پیچیدهترین محصول فرهنگی به منظور همزیستی متمدنانه است. شهر قسمتی از فرهنگ و تاریخ ما و مرکز بسیاری از سنتهای ماست. ما همگی در شهرها زندگی و کار میکنیم، و در اوقات فراغتمان به شهرهای دیگر سفر میکنیم.
شهرها هم همانند جامعه در حال تغییر هستند، و در تلاش هستند تا نیازهای گردشگران و ساکنین را برطرف کنند، و به یک مقصد جذاب برای گردشگران آینده تبدیل شوند. این یک فرصت منحصر به فرد اقتصادی و اجتماعی است که با خود پویایی، سرزندگی، رشد و توسعه به همراه می آورد و به یک عنصر مهم در زندگی مردم تبدیل می شود.
▲شانگهای
رشد شهر و هدف اصلی برنامه ریزی شهری باید عکس العملی منطقی به نیازهای ساکنانش باشد تا کیفیت زندگیشان را که حال خوب داشتن، کیفیت محیطی و هویت فرهنگی است را ارتقا دهد.شهرها دائما در حال تغییر هستند: آنها به وجود می آیند، تغییر شکل می دهند و به طور مداوم در حال رشد هستند. شهرها با گروههای مختلفی از مردم اشغال می شوند، و هر گروه به شیوه ای متفاوت از آن استفاده می کند، یک سازماندهی فضا که نوعی تمایز مسکونی است را ایجاد میکند، که مرزهای نامرئی به وجود می آورد و نمایانگر شیوه شکل گرفتن ساختار جامعه است.
شهرها فرصت های جدیدی به وجود می آورند و تاثیر زیادی بر رشد اقتصاد محلی دارند، برای مثال به یک عنصر اصلی تبدیل میشوند تا فقر را کاهش دهند. در واقع، شهرنشینی، نقش مثبتی در کاهش فقر دارد، بهویژه وقتی که توسط سیاست های سازگار حمایت می شوند. در این روند پیچیده و بی پایانِ تلاش برای ساخت یکپارچه ترین شهر ممکن، ما باید به یاد داشته باشیم که ۲۵۰۰ سال پیش افلاطون اعلام کرد که «هر شهری، هرچند کوچک، در حقیقت به دو شهر تبدیل می شود: یک شهر برای فقیران و یکی برای ثروتمندان.»
شهرها همچنین می توانند به کاهش هزینه های معامله از جمله زیرساخت ها و خدمات کمک کنند: آنها در فراهم کردن اطلاعات و آسان کردن انتشار دانش همانند شبکه های اجتماعی عمل می کنند. از زمان شکل گیریشان تا کنون، به عنوان پلی بین فرهنگها بودهاند. آنها از زمانی که فیلسوفان بزرگ در بازار آتن بحث میکردند، موتورهای محرک نوآوری بودهاند.
در واقع شهرها باهوشترین شهروندان را دور هم جمع می کند و مراکزی برای انتقال ایدهها، اطلاعات و دانش هستند: ایده ها و قدرتی که از همکاری انسان سرچشمه میگیرد، منشا اصلی تولید ثروت هستند.
نیاز به درک و مطالعه دقیق تر شهر به عنوان یک عنصر پویا و اساسی در زندگی مردم، نه تنها برای اهداف بازاریابی یا محصول، بلکه برای سازماندهی جامعه اش، زیرساخت و نهادها در موثرترین و اقتصادی ترین بخش، ضروری و مهم است. ما نه تنها در شهرها زندگی می کنیم یا از آنها دیدن می کنیم، بلکه ما با آنها در حال تکامل هستیم.
این اشاره بجایی است که راه مناسب برای حل و فصل بحران جهانی رویکرد پایین به بالا است که با تلاش در دستیابی به رشد در سطح محلی است که می توان به آن رسید. کشورهای زیادی در حال شکوفا شدن هستند، زیرا دو یا سه شهر وجود دارد که موتورهای پیشرفت آن کشورها هستند.
ادوارد گلاسر بیان میکند که پارادوکس مرکزی کلان شهر مدرن این است که «کنار هم بودن با ارزش تر از قبل شده است زیرا هزینه ارتباط برقرار کردن از راه دور کاهش پیدا کرده است.» شهرها نشان دهنده نزدیکی و تراکم جمعیت و به طور همزمان حفظ حریم شخصی است. در دنیایی که به طور فزاینده ای جهانی شده است، شهرها گره های به هم متصل هستند.
بنابراین گردشگری یک عنصر بسیار مهم در تمامی سیاست های مربوط به توسعه شهری است. گردشگری فقط یک استراتژی برای ارائه یک محصول رقابتی به منظور برآورده کردن انتظارات بازدیدکنندگان نیست، بلکه راهی است برای توسعه خود شهر و فراهم کردن زیرساختهای بهتر و بیشتر و مهیا کردن شرایط برای ساکنان.
گردشگری شهر چیست؟
سازمان گردشگری جهانی ممل متحد به این موضوع اشاره می کند که گردشگری شهری به سفرهای گردشگران به شهرها و مکان های پرجمعیت، اطلاق میشود. معمولا مدت زمان این سفرها کوتاه است (بین یک تا سه روز). بنابراین میتوان گفت که گردشگری شهری با استراحت کوتاه مدت ارتباط مستقیم دارد.
به طور کلی، مناطق بزرگ شهری تولیدگرایی بیشتری دارند. طبق داده های سازمان ملل متحد، ارتباط تقریبا کاملی بین شهرنشینی و شکوفایی وجود دارد. اما شهرها به عنوان مراکز مصرف، تفریح، و اوقات فراغت رونق پیدا می کنند.
از زمانی که بین النهرین و سومر پدیده شهرنشینی را به وجود آوردند، گردشگری شهری با ما همراه بوده است. مردم با اهداف دیدن کردن و تجربه به دست آوردن و انجام دادن کارهای متفاوت به سمت شهرهای بزرگ و کوچک روانه می شدند. این شهرهای بزرگ و کوچک مکان در آمیختن فرهنگ، هنر، موسیقی و ادبیات ملی و همچنین معماری باشکوه و طراحی شهری بوده است.
تمرکز، تنوع، و کیفیت این فعالیت ها و خصوصیات باعث بوجود آمدن جذابیتشان شد و شهرهای بزرگ و کوچک در نقشه گردشگری قرار گرفتند. گردشگری شهری هم برای بخش عمومی و هم خصوصی همیشه به عنوان یک کار سخت و دشوار مطرح بوده است. ذات چند منظوره اش مدیریت و برنامه ریزی آن را پیچیده می کند. مناطق شهری به سرعت در حال رشد هستند و مسائل و چالش های جدید در حال ظهور است.
کارهای تألیفی ناکافی به عدم درک گردشگری و تاثیراتش بر توسعه شهرها منجر می شود، از این رو در دهه اخیر نیاز به بررسی و شناسایی این چالش ها و فرصت های جدید از طریق گردشگری شهری به وجود آمده است.
در اوایل قرن بیستم، شهرها به این قابلیت خود که می توانند بعنوان جاذبه های گردشگری شناخته شوند، آگاه شدند: شهرهایی که به این پدیده واکنش نشان دادند، به دلیل فعالیت هایی که برای گردشگران فراهم کرده بودند از ترقی اقتصادی بهره بردند. به عنوان مثال، گردشگری در آمریکا به سرعت رشد کرد، همه شهرهای بزرگ آمریکا صنعت گردشگری را جذب کردند، به طوری که باعث تغییر سبک زندگی مردمانشان و درک آنها از شهرهای خود شد. مسافرت کردن یک عنصر مهم در زندگی مردم شد و آنها تمایل یافته اند که بقیه شهرها را هم ببینید.
گردشگری شهری در دهه ۱۹۸۰ بود که به یک موضوع مورد علاقه تبدیل شد: تحقیقات و مطالعات بیشتری مرتبط با گردشگری شهری وجود دارد که آن را یک پدیده پیچیده در نظر میگیرد که بر روی ذینفعان زنجیره ارزش تاثیر میگذارد. به وجود آمدن خطوط هوایی ارزان، علاقه به شهرها و توسعه آنها توجه به گردشگری را افزایش داد، برای مثال، شهرهای اروپایی مجبور بودند فعالیت های بازاریابی خود را برای جذب یک نوع فرآورده جدید، یعنی سفر کوتاه شهری، تغییر دهند.
▲اینسبروک اتریش، معروف به پایتخت آلپ، یکی از مقاصد جذاب گردشگری اروپا
شهرها به یک بازار بزرگتر نیاز دارند، که به راحتی بتوانند به آن دست یابند و پیشنهادات زیادی داشته باشند، این مورد الگوی جدید هزینه را پیشنهاد دهد، این الگو شامل طیفی از کسانی است که در هتل های ارزان قیمت میمانند تا کسانی که طرفدار هتل های پنجستاره هستند. اما همه مردم این مورد که میخواهند شهرهای دیگر را کشف و دیدند کنند را در ذهن دارند. شهرها باید محصولات خود را ارزیابی کنند و متوجه شوند که کدام یک از محصولاتشان باید به بازار عرضه شود.
اهمیت گردشگری به عنوان محرک رشد و توسعه اقتصاد جهانی
طی شش دهه گذشته، صنعت گردشگری تنوع و گسترش مستمر را تجربه کرده است و به یکی از بزرگترین و در حال رشدترین بخش اقتصادی در دنیا تبدیل شده است. مقاصد جدید زیادی به وجود آمده اند، که مقاصد قدیمی اروپا و آمریکای شمالی را به چالش کشیده اند. ببا وجود شک های گهگاهی، ورود گردشگران بین المللی رشد تقریبا بی وقفه ای را نشان می دهد، از ۲۷۷ میلیون نفر در سال ۱۹۸۰ تا ۵۲۸ میلیون نفر در سال ۱۹۹۵، و ۹۸۳ میلیون نفر در سال ۲۰۱۱٫
UNWTO با توجه به گردشگری تا سال ۲۰۳۰، اخیرا ارزیابی و چشم انداز بلند مدت خود از روند گردشگری در آینده را به روز رسانی کرد، انتظار می رود که از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۳۰، تعداد ورود گردشگران بین المللی از سراسر دنیا به طور میانگین هر سال ۳٫۳ درصد افزایش پیدا می کند. به این معنا که ۴۳ میلیون گردشگر بین المللی بیشتر هرساله وارد میشوند، که تا سال ۲۰۳۰ این تعداد به ۱/۸ میلیارد می رسد.
▲آتن؛ یکی از مهمترین مقاصد گردشگری شهری جهان
گردشگری درون مرزی بهعنوان یک سرویس تجاری شده بین المللی، به یکی از گروه های تجاری مهم دنیا تبدیل شده است. درآمد کلی صادرات که از گردشگری درون مرزی به وجود می آید و شامل حمل و نقل مسافران می شود، در سال ۲۰۱۱ بیش از ۱٫۲ تریلیون دلار بوده است، یعنی به طور متوسط ۳/۴ میلیارد دلار در روز. صادرات گردشگری به میزان ۳۰درصد از صادرات خدمات تجاری دنیا و ۶ درصد از صادرات کل کالاها و خدمات را تشکیل می دهد.
در سطح جهانی، بعد از سوخت ها، مواد شیمیایی، و مواد غذایی صنعت گردشگری بعنوان یک گروه صادراتی، رتبه چهارم را به خود اختصاص داده است. این دسته در بسیاری از کشور های در حال توسعه، یکی از منابع عمده درآمد ارز خارجی و نخستین دسته صادراتی است، که اشتغال و فرصت های مورد نیاز زیادی برای توسعه به وجود آورده است.
بر اساس اطلاعات موجود در مورد کشورها، سهم گردشگری در تولید ناخالص داخلی حدود ۵درصد تخمین زده شده است، و سهم آن در اشتغال کمی بالاتر یعنی ۶ تا ۷درصد از کل مشاغل سراسر دنیا (مستقیم و غیرمستقیم) تخمین زده شده است.
در اقتصاد های پیشرفته و متنوع، سهم گردشگری در تولید ناخالص داخلی از ۲ درصد برای کشور هایی که گردشگری بخش نسبتا کوچکی از اقتصادشان است، تا بیش از ۱۰ درصد برای کشورهایی که گردشگری ستون مهم اقتصادشان است، متنوع است. در جزیره های کوچک و کشورهای در حال توسعه، سهم گردشگری در برخی مقاصد به بیش از ۲۵درصد هم می رسد.
گردشگری برای شهرها به چه معناست؟
شهرها در یک سیاره که فضای بسیار زیادی دارد، مکانهایی هستند که مردم تمایل دارند در آنجا زندگی کنند. امروزه، بیش از نیمی از جمعیت دنیا در شهرها هستند. طبق گزارش سازمان ملل متحد، انتظار می رود که تا سال ۲۰۳۰ جمعیت شهری دنیا به ۶۱درصد برسد، و تعداد مردم ساکن در شهرها به ۵ میلیارد می رسد، و این موضوع به عنوان یک عامل مهم نه تنها بر توسعه شهر، بلکه در اقتصاد شهری هم اثر میگذارد.
گردشگران شهری میتوانند منافع اقتصادی قابل توجهی را به شهرها به ارمغان بیاورند: این یک حقیقت است که تاثیر اقتصاد بر هر شهر بزرگ بر تأثیرات سیاسی و اجتماعیاش غلبه میکند، و این امر ممکن است نتیجه نیاز به سنجیدن بازده هر سرمایه باشد، بهویژه با توجه به اشتغال و تاثیر اقتصادی.
صنعت گردشگری الگوهای جدید و تغییراتی را برای چشم انداز شهری به همراه می آورد، به عنوان مثال جهانی شدن که پدیده ای است که نه تنها روی شهرهای بزرگ بلکه بر شهرهای متوسط و کوچک هم اثر میگذارد: تاثیرش در بخش مهمان نوازی بهتر مشخص است، که اتاق های هتل و رستوران ها در لندن، پاریس، هنگ کنگ، یا نیویورک شبیه به هم هستند.
شهرها به طور مداوم در حال رشد و تغییر هستند تا برای بازدید کنندگان خود تجربیات و محصولاتی که انتظار دارند را فراهم کنند، و این محصولات و تجربیات در حال تغییر هستند تا با تقاضای افزایشی سازگار شوند. همه این تغییرات باعث به وجود آمدن یک سرمایه گذاری پایدار در زیرساخت ها، ترویج و حفظ می شود که در نهایت به نفع گردشگران و ساکنان بومی است.
شهرها به طور مداوم در حال رشد و تغییر هستند تا برای بازدید کنندگان خود تجربیات و محصولاتی که انتظار دارند را فراهم کنند، و این محصولات و تجربیات در حال تغییر هستند تا با تقاضای افزایشی سازگار شوند
■ صنعت گردشگری نیازمند محصولات گوناگون و قابل انعطاف است که یک شهر میتواند آنها را ارائه دهد، و شهرها به گردشگری نیاز داردند تا به اهداف اقتصادی و اجتماعی خود دست یابند.
■ گردشگری برای شهرها پویایی و جنب و جوش به همراه میآورد، و همچنین الگوهای جدید و تغییراتی برای چشم انداز شهری خود ارائه میدهد.
■ گردشگری مردم را به هم نزدیک میکند، به وجود آورنده روابط است، به آنها یاد میدهد که چطور در کنار هم زندگی کنند.
■ گردشگری یکی از ستون های مهم و محرک اقتصادی کشورهای زیادی است و در زمینه اشتغال، درآمد و حفظ زیرساخت های شهری و خدمات عمومی نقش مهمی را بازی میکند.
■ گردشگری یک رویکرد رقابتی به وجود آورده است، و مقاصد بر ارائه محصولاتشان تمرکز میکنند، و تخصصی شدهاند تا جلوتر از بقیه باشند و یکدیگر را تغییر میدهند.
صنعت گردشگری باید استراتژی های نوآورانه ایجاد کند تا یک تصویر پایدار برای شهر فراهم کند و از این طریق درآمد قابل توجهی به وجود آورد و به ساکنانش ارزش ببخشد. به این منظور، فرصتی برای ادامه دادن بحث این موضوع و تمرکز بر چالش هایی که شهرها در مناطق مختلف دنیا باید با آنها رو به رو شوند وجود دارد، مثل:
■ چگونه میتوان تعداد روز افزون گردشگران ورودی به شهرها را به صورت مسئولانه و پایدار مدیریت کرد؟
■ چگونه میتوان از گردشگری شهری برای بهبود کیفیت زندگی جمعیت محلی استفاده کرد؟
■ چگونه میتوان مطمئن شد که برنامه های گردشگری و توسعه شهری قسمتی از روند تصمیم گیری هستند؟
■ چگونه میتوان ICT های (فناوری های اطلاعات و ارتباطات) موجود را برای شهرهای هوشمند که رقابتیتر، پایدار، قابل دسترس و انسانی هستند، یکپارچه کرد؟
■ چگونه میتوان تاثیر اقتصادی گردشگری را در شهرها بررسی کرد؟
■ چگونه شهرها میتوانند برای کاهش تاثیرات بر محیط زیست و ترویج مزایای گردشگری سبزتر اقدامات عملی انجام دهند؟
▲ژنو سوئیس؛ یک مقصد محبوب گردشگری شهری
امروزه، مدیریت موثر یک مقصد گردشگری با هدف اصلی بهبود رقابت و کیفیت زندگی شهروندانش به معنای مدیریت پیچیدگی اقتصادی، اجتماعی، و آب و هوای محیطی از دنیاست که ما در آن زندگی میکنیم.
مقاصد شامل عناصر اصلی هستند که بازدید کننده را به مقصد جذب می کند و نیازهای آنها را از بدو ورود برطرف میکند. ارائه و کیفیت این عناصر در تصمیم های بازدید کننده در زمینه سفر کردن تاثیرگذار خواهد بود.
در غیر این صورت، چطور میتوانیم سیاستهای بلند مدت به وجود بیاوریم و بدون درنظر گرفتن تغییرات آب و هوا یا کمبود منابع، از رونق مقاصد گردشگری اطمینان حاصل کنیم؟ واضح است که همان دستورالعملها که چند وقت پیش به نظر میرسید که برای یک دنیای غیر قابل پیش بینی و متلاطم مناسب است، نیاز است که برای متناسب شدن با سیستم زیست محیطی با محدودیتها و یک جامعه با ارزشها و آرمانهای متعالی اصلاح شود.
با توجه به این شرایط، کار یک تحلیلگر گردشگری بسیار دشوار میشود. بدون شک، دستیابی به تصویری از بخش گردشگری تا سال ۲۰۳۰ مفید است، همانطور که UNWTO این کار را انجام داده است، زیرا به نقل از کینس، بهترین راه این است که پیشبینیای از آینده داشته باشیم که «تقریبا درست باشد تا اینکه کاملا اشتباه باشد.»
بنابراین، در گرایشهای در حال ظهور برای گردشگری، بخوبی پذیرفته شده است که ما شاهد افزایش جهانی سفر کردن خواهیم بود، که با استفاده از وسایل حمل و نقل که به طور تدریجی در حال از بین بردن موانع هستند، راحت شده است. همزمان، گردشگران با تغییرات سریعی که ناشی از تبادل دانش، نوآوری و پیشرفتهای تکنولوژی است ارتباط نزدیکی دارند، و به طور پایداری ادامه پیدا میکند تا به شعاری برای فعالیت تجاری و گردشگری تبدیل شود.
نگاهی به تکامل مقاصد گردشگری ملی در ۶۰ سال گذشته، نتایج مشخصی را به ما نشان می دهد: امروزه همه مقاصد در یک بازار جهانی تقاضا با هم به رقابت میپردازند.
این بازار در اوجش ویران شد: در سال ۱۹۵۰، پنج کشور در دنیا که بیشترین بازدید را داشته است ۷۱ درصد از سهام کل بازار را داشته است. اما در سال ۲۰۱۱ درصد سهام این ۵ کشور فقط ۳۱ درصد بوده است.
گردشگران بیشتر از قبل تمایل دارند که به مقاصد دور سفر کنند، تاثیر اجتماعی و اقتصادی سفرهای آنها خیلی بیشتر احساس میشود.
این محیط بیش از پیش پیچیده و رقابتی برای مقاصد گردشگری، نیاز آنها به تنوع و برجسته بودن را افزایش می دهد. حقیقت این است که آینده اینجاست و نتیجه بحران اقتصادی و مالی که بیشتر دنیا از آن رنج میبرند، این است که ما در آستانهی تغییرات قابل توجه در ارزش ها، نگرش ها، و شیوه های زندگی، همچنین در ساختار های اجتماعی خودمان هستیم. در نتیجه روندهای شناخته شده بزرگ در دنیای گردشگری، روش های جدید انجام کارها و محصولات جدید در این دهه به ثمر می رسند، خیلی از چیزاهایی که الان حتی نمیتوانیم تصور کنیم.
امروزه روند های جدیدی در توسعه مقصد دیده میشود، که به نظر من بر پنج عامل اصلی زیر تمرکز دارد:
۱٫ عناصر تجربی یا احساسی که ادامه پیدا میکنند تا راهی برای تفریحات در دسترس تر فراهم کنند که بر بعد انسانی و روابط درونی نژاد بشری تمرکز میکنند.
۲٫ تمرکز بر لذت بردن تقریبا یا حتی کاملا جایگزین تمرکز سنتی بر هزینه ها شده است. همانطور که جان فیتزجرالد کندی گفت: «تولید ناخالص داخلی هرچیزی را اندازه گیری می کند به جز چیزی که به زندگی مردم ارزش واقعی می دهد.»
۳٫ گردشگری تمرکز خود را بر اخلاق تشدید میکند، و بیشتر خواستار زمینه های پایداری و مسئولیت خواهد بود، که خودشان برای مردم دنیا مهمتر خواهند شد.
۴٫ طبق گزارش سازمان ملل، انتظار می رود که جمعیت شهری دنیا تا سال ۲۰۳۰ تا ۶۱ درصد افزایش پیدا کند، و ۵ میلیارد نفر در شهرها زندگی خواهند کرد. این مورد اهمیت گردشگری بعنوان یک عامل اصلی برای توسعه یکپارچه شهرها را افزایش می دهد.
۵٫ درک ما از فضاهایی که یکپارچه و تحت رسیدگی هستند، با طبیعتی که هم مردم از آن لذت میبرند و هم شهروندان فعال تعهد دارند که از آنها حفاظت و نگهداری کنند، بیشتر خواهد شد.
این عوامل روند بالقوه به هماهنگی دقیق میان منافع تجارت و مقاصد گردشگری نیاز دارد.
▲میدان نقش جهان اصفهان یکی از نخستین سایتهای به ثبت رسیده در میراث جهانی
بنابراین، این سوال برای ما پیش می آید که «ما چگونه میتوانیم در این محیطها پیشرفت کنیم و از فرصتهای روشن برای گردشگری در آینده استفاده کنیم؟» ما قطعا راهحلهای جادویی نداریم، اما به من اجازه دهید تا چند ایده ممکن برای اینکه چگونه این کار را انجام دهیم ارائه دهم:
■ الف) روبرو شدن با دنیا با یک ذهن باز: امروزه صنعت گردشگری نیازمند نیروی کاری با ذهن باز، با قابلیتهای دیجیتال و مهارتهای میان فرهنگی، با «توانایی کشف و تفسیر وجه اشتراک میان رشته ها و چشم اندازهای مختلف دنیا» و تفسیر درست زمینه های مرتبط است.
■ ب) تبدیل اطلاعات به دانش و استفاده از بهترین مدیریت دانش موجود: گردشگری یک بخش سرشار از اطلاعات است، اما دانش در میان بسیاری از اجزای تشکیل دهنده اش به طور کافی منتقل نمی شود. سپس، به ابزار و سیستم هایی نیاز است که دانش موجود را به درستی هماهنگ و مدیریت می کنند به طوری که در زنجیره ارزش گردشگری در جریان باشد. شیوه و میزانی که ذی نفعان مقصد دانش را با یکدیگر تبادل می کنند بر روند تغییرات استراتژیک و توسعه پایدار این مقاصد تاثیر خواهد گذاشت. همانطور که در این گزارش مشخص است، برای کمک به تصمیم گیری واضح تر نسبت به روند ایجاد کردن خطوط هوایی جدید، نیازی به اطلاعات موثق و دقیق نیست.
■ ج) یادگیری کار کردن با ذی نفعان مقاصد مختلف، از طریق یکپارچه سازی منافع همه سطوح دولت و برنامه ریزی استراتژیک نسبتا بلند مدت، محدودیت هایی برای توسعه جاییکه مناسب است اجرا، و حسابرسی و ارزیابی دوره ای اعمال میشود. همانطور که این گزارش نشان می دهد، اگر رفت و آمد گردشگران به نفع همه گروه های مربوطه باشد، همکاری متعادل، موثر، که خوب مدیریت میشود ضروری است.
به نقل از کینس، بهترین راه این است که پیش بینی ای از آینده داشته باشیم که «نقریبا درست باشد تا اینکه کاملا اشتباه باشد.»
منبع خبر:ایمنا
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.