ايرانيها چرا سفر ميکنند
سفر، از دوردستترين نقاط تاريخ تمدن بشر تا امروز، جزئي از زندگي مردم جوامع مختلف بوده و هست. در گذشتههاي دور، محدوديتهاي محيط و نيازهاي آدمها آنان را برميانگيخت تا از محل زندگيشان خارج شوند و به سوي سرزمينهاي ديگر بروند اما سفر، سخت و طولاني و طاقتفرسا بود. تندادن به سختيهاي سفر نياز به انگيزهاي قوي داشت تا آدمها دشواري پيشرو را تاب بياورند و اين انگيزه بيشتر اوقات، از يك نياز اساسي سرچشمه ميگرفت. شايد خوراك كافي را نميشد در محيط يافت، شايد مراتع محل زندگي براي دامها كم بود. اين انگيزهها و چيزهايي مشابه آنها، آدمها را در روزگاران بسيار دور به سفر كردن واميداشت.
در تاريخ همه جوامع، اما آدمهايي را ميتوان يافت كه به سفر تنها بهعنوان ضرورتي براي بقا نگاه نميكردند. در افكار و خيالات آنها سفر پاسخي بود به روحيه كنجكاوشان، راهي بود براي جستجوكردن تجربههاي تازه و فهم عميقتر و بهتر زندگي. سفر براي آنان وسيلهاي بود كه آدم را از محدوده بسته فرهنگ و جغرافيايي كه در آن متولد شده بود، رها ميساخت و فرصت بيشتر انديشيدن و بهتر فهميدن هستي را فراهم ميکرد.
زمان گذشت و اوضاع زندگي مردم متحول شد. آدمها ابزارها و وسايل مختلفي براي سفر سريع و مطمئن ساختند. راههاي زميني و درياي و هوايي ايجاد شد و گسترش يافت. شرايط مادي و اقتصادي مردم نسبت به گذشته بهتر شد و مردم دنيايجديد سفر را بهعنوان يكي از محبوبترين تفريحاتشان در اوقات فراغت برگزيدند.
در دوران ما سفر بيشتر پديدهاي مربوط به اوقات فراغت است و چگونگي و چرايي سفركردن آدمها به سبك زندگيشان ارتباط پيدا ميكند. سفر امروز تبديل به نشانهاي شده است كه ميتوانيم با آن تعلقمان را به يك طبقه با خردهفرهنگ به ديگران نشان دهيم. بعضي سفرها مختص طبقات بالا و متمول جامعه است. نوع ديگري از سفرها، بيشتر در ميان طبقه متوسط جامعه رواج دارد و برخي ديگر، سفرهاي كمخرجي هستند که مربوط به طبقات پايين جامعه است.
ايرانيان در اين عصر و زمانه با چه انگيزههايي راهي سفر ميشوند؟ چهچيز آنها را برميانگيزاند كه قدم در راه سفرهاي دور و نزديك بگذارند؟
رضا جاروندي و فرناز فرقاني در پژوهشي تحتعنوان مقايسه انگيزههاي سفر در ميان دو نسل جوان و بزرگسال مينويسند: انگيزههاي سفر را ميتوان در دو دسته كلي تقسيم کرد، نخست علل مربوط به روانشناسي اجتماعي كه ناشي از فانتزيها و روياهايي است كه برخاسته از نيازها و علايق فرد و امكانات، تواناييها و جذابيتهاي ارائهشده از مقصدهاي بالقوه به مسافران بالقوه است كه در حال انتخاب مقصد سفرشان هستند.
اين نيازها خود ميتواند تحتتاثير عوامل خردهفرهنگي، طبقاتي، گروههاي مرجع يا خانوادگي مسافران تغيير پذيرد و از سوي ديگر اين گروهها خود ميتوانند به منبع اطلاعاتي براي مسافران در مورد مقصدهاي گوناگون تبديل شوند.
بعضيها با هدف لذتبردن و استفاده از اوقات فراغت براي تفريح سفر ميكنند. اين افراد ميخواهند براي مدتي هم كه شده از تنشها و فشارهاي زندگي روزمره فارغ شوند و بيدغدغه اوقاتي آرام را در سفر سپري كنند. برخي ديگر سفر ميكنند تا به ديدار دوستان و اقوامي بروند كه در نقاط ديگر زندگي ميكنند.
برخي براي آشنا شدن با فرهنگ و سبك زندگي مردمان سفر ميكنند و شناخت عادتها و زندگي اجتماعي ديگران برايشان جذابيت دارد و برخي با هدف كسب وجهه و پرستيژ بيشتر راهي سفر ميشوند. برخي نقاط و برخي از انواع سفر نشانه تعلق به طبقهاي خاص است. سفرهاي گرانقيمت به خارج از كشور جايگاه طبقاتي افراد را تثبيت ميكند و به ديگران نشان ميدهد كه آنها در چه موقعيت اجتماعي هستند.
اما گذشته از اين موارد بايد گفت فرهنگ و شرايط اجتماعي، تاثير تعيينكنندهاي بر انگيزههاي سفر دارد. در كشور ما، اين تاثير را ميتوان در سفرهاي زيارتي ايرانيان مشاهده كرد. زيارت يكي از انگيزههاي اصلي سفر در ميان مردم است.
حتي اگر زيارتگاه موردعلاقه مردم در مناطقي قرار داشته باشد كه از نظر ويژگيهاي طبيعي و تاريخي هم فاقد جذابيتهاي لازم باشد، باز هم مردم به قصد زيارت راهي آن مناطق ميشوند يا در بسياري از موارد كه سفر با انگيزه زيارت انجام ميشود، مسافران از ديدن ساير جاذبههاي گردشگري منطقه چشمپوشي ميكنند.
خريد يكي ديگر از انگيزههاي مهم مردم ايران از سفر كردن است. مردم برخي از نقاط را تنها به دليل اينكه ميتوانند خريد بهتر و ارزا تري در آنجا داشته باشند، براي مسافرت انتخاب ميكنند.
بسياري از مسافران هنگام سفر ابايي از پول خرج كردن ندارند و اقلامي را كه در موقعيتهاي عادي نميخرند، در سفر راحتتر خريداري ميكنند.
خريد و زيارت دو انگيزه مهم و اصلي ايرانيان از سفر كردن است، اما در كنار اين دو محرك، بسياري از مردم ایران نيز هستند كه با انگيزه لذتبردن از طبيعت يا ميراثتاريخي و فرهنگ نقاط مختلف سفر ميكنند يا تنها در سفر به دنبال تفريح و سرگرمي بيشترند. با گسترش امكانات رفاهي و آسانتر شدن سفر، ميتوانيم در آينده انتظار طيف گستردهتري از انگيزهها سفر را در ميان مردم ايران داشته باشيم؛ انگيزههايي كه ما را تشويق و تحريك ميكنند قدم در راه بگذاريم و راهي سفر شويم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.