زنان شناخت مثبتی به گردشگری دوچرخهسواری دارند
روابط جنسیتی حاکم در جامعه به افراد هویت بخشیده و میزان قدرت و مشارکت آنها را در روند اجرای امور اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی مشخص میسازد.
براساس این پژوهش، در جوامع سنتی به نقش و جایگاه جنسیت توجه نمیشود درحالی که این مقوله در فرایند توسعه و برنامهریزی گردشگری نقشی اساسی را ایفا میکند. تمامی انواع گردشگری از جمله گردشگری دوچرخهسواری، بر میزان توزیع عادلانه قدرت، منابع مالی، مشارکت و حمایت قشرهای جامعه به خصوص زنان و جوانان نقش مؤثری دارد. این پژوهش که توسط محققان در پژوهشی با عنوان «مقایسه الگوی نگرشی مردان و زنان به برنامهریزی و توسعه گردشگری پاک و ارزان دوچرخهسواری ساحلی» انجام شده، نشان میدهد، توجه به جنسیت در امر برنامهریزی از ابزارهای اصلی توسعه یافتگی در جهان کنونی است.
این پژوهش توسط مهدی رمضانزاده اسبویی دانشیار گروه جهانگردی دانشگاه مازندران و فرشته دوستی کارشناس ارشد برنامهریزی و توسعه جهانگردی دانشگاه مازندران انجام شده و بیان میدارد، این موضوع چالشهایی را برای توسعه محصولات و مدیریت روابط بین گردشگران، جامعه میزبان و نیز بین گردشگران با سایر مراجعه کنندگان به منطقه فراهم میکند. محافظت از سرمایههای اجتماعی، محیطی و رفاه جوامع میزبان در مناطق جزء اصول اولیه است.
درک نگرش ساکنان به توسعه گردشگری و عواملی که میتواند عکسالعمل آنها را تحت تاثیر قرار دهد، در دستیابی به حمایت ساکنان برای توسعه گردشگری ضروری است. از سویی دیگر همه بخشهای تجارب گردشگری در بستری از مجموعه ادراکات ما از ساختار اجتماعی جنسیت شکل گرفته و از آن تأثیر پذیرفته است. جنسیت و توسعه تنها به زنان تکیه نمیکند، بلکه به ارتباط زنان و مردان متمرکز بوده و در مطالعات مربوط به گردشگری نیز از اهمیت ویژهای برخوردار شده است.
شارپلی (محقق انگلیسی حوزه گردشگری) معتقد است که توسعه گردشگری، افزایش نقش زنان در جوامع سنتی و دور افتاده را موجب میشود. باتلر(فیلسوف پساساختارگرای آمریکایی) نیز بر این باور است که در مورد زنان، توسعه گردشگری به افزایش فرصتهای شغلی، ارتقای پایگاههای اجتماعی، ایجاد اشتغال و خودکفایی، ایجاد فرصتهای دستیابی به موقعیت و جایگاه مدیریت و رهبری و افزایش فرصتهای آنها برای فعالیت و موقعیتهای جانبی میانجامد. از دیدگاه بازار، گردشگری زنان غالبا متفاوت بوده و معمولا تصمیم گیرنده اصلی در نحوه گذران اوقات فراغت محسوب میشوند.
براساس آمار، از میان گروههای مختلف مردم، دو طبقه جوانان و زنان از گردشگری سود بیشتری میبرند. جوانان بر اثر گردشگری، بسیار متحرک و پرجنب و جوش شدهاند. همچنین، دست کم در برخی کشورها و بعضی مناطق گردشگری، زنان میتوانند از تعصبات سنتی رها شوند، مشاغلی که بر اثر گردشگری به آنها عرضه میشود، ویژگی و اثر آزادکنندگی دارد، از آنجا که گردشگری اثرات مهمی بر زندگی جوامع محلی و میزبان به خصوص زنان برجا میگذارد از این رو موضوع جنسیت و گردشگری از ابعاد متفاوت اجتماعی، اقتصادی و زیست قابل طرح است.
محققان میگویند، زنانگی در حوزه جامعهشناسی جنسیت و فرهنگی به دنبال این است که چگونه این اعمال، ساخته شدهِ اجتماع هستند و چگونه معانی فرهنگی را به وجود میآورند؟ این چشمانداز تنها به ارتباط ساخت اجتماعی با اعمال اجتماعی و نتایج آنها توجه میکند. همچنین آنها بر ارتباط میان جنسیت و فرهنگ تمرکز دارند و بررسی میکنند که چگونه اعمال اجتماع، جنسیت و تفاوتهای جنسیتی را میسازد. انتظارات فرهنگی از زنانگی و مردانگی در زیر مجموعه این تحلیلها به ویژه در مطالعات ورزشکاران زن قرار میگیرد.
تصویری که از زنانگی برای ما ارائه شده است عمدتا در قالب نقشهایی در متن خانه یا شریک زندگی یک مرد و همسرانی خوب و پاک است. اما با تمام اینها این زنان در حال انجام دادن فعالیتهای فیزیکی ظاهر نمیشوند یا به ندرت ظاهر میشوند و آنچه تأیید شده است ارتباط تنگاتنگ میان تصویر جنسی و مشارکت در ورزش است. مشارکت در ورزش میتواند به زنان برای غلبه بر حس تظاهر جسمانیشان و گسترش دادن مهارتهای فیزیکی در میان آنان و بالا بردن توانایی فیزیکی و قدرتی آنها کمک کند و علاوه بر این میتواند اعتماد به نفس آنها را نیز بالا ببرد.
از طرف دیگر قدرت فیزیکی که از طریق مشارکت ورزشی به دست میآید، با تناسب اندام و سلامتی همراه است و اینگونه زنان سلامت فیزیکی و روانی خود را کنترل میکنند و کمتر احساس آسیبپذیری خواهند داشت. این عوامل نیز احساس استقلال افراد را بالا میبرد. گرچه مطالعات اندکی به طور سیستماتیک احساسات و تجارب زنان دوچرخهسوار را مورد بررسی قرار داده است و یافتهها در مورد انگیزه و تقویت مشارکت آنان برای این کار اندک است، با این حال نشانهها حکایت از آن دارد که توجه و ظرفیتی برای مشارکت در دوچرخهسواری در میان زنان دیده میشود که متأسفانه به عمل نپیوسته است.
آنطور که به نظر میآید امنیت از چشمگیرترین مسائل و یک عامل بازدارنده قابل توجه در بین زنان دوچرخهسوار است. عوامل ایمنی تاثیر متفاوتی بر زنان دارند؛ چراکه آنها ریسک گریزتر از مردان هستند. ارزیابی کمی خطر نشان میدهد که آسیبهای مرتبط با دوچرخهسواری کوچک بوده و فواید ناشی از آن به دلیل بالا بودن هزینههای بهداشت و درمان، فراوان است. کمپینهای تبلیغاتی دوچرخهسواری موافق این مسئله هستند که در صورت فراهم نمودن محیط امن، زنان بیش از پیش قادر به تجربه دوچرخهسواری در زندگی روزمره خویش خواهند بود.
بنابراین ترویج دوچرخهسواری به عنوان شکلی از حمل و نقل فعال و تفریح مناسب، فرصت ایدهآلی جهت ترویج سلامت خواهد بود که با همکاری بخشهایی از قبیل حمل و نقل، محیط زیست، دولت محلی و برنامهریزی شهری به طور همزمان به بهبود سلامت افراد، محیطهای شهری و جوامع محلی کمک شایانی خواهد کرد. با مشارکت و مداخله زنان در دوچرخهسواری در کشورهای مختلف؛ بسیاری از آنان عواملی از قبیل تعامل اجتماعی، تعیین اهداف شخصی و کسب رضایت از دستیابی به آنان، یادگیری مهارتهای جدید در محیطی امن، حمایتی و دریافت بازخورد مثبت و به رسمیت شناختن از طرف سایران را از عواملی انگیزشی موثر برای راغب ساختن آنها به این امر دانستند.
حمل و نقل در کنار مسکن، کار و تفریح نه تنها به عنوان یکی از چهار رکن اساسی ساختارهای شهری معاصر، بلکه یکی از مهمترین مسائل و چالشهای پیشروی شهرها محسوب میشود. از این رو، حرکت به سمت حمل ونقل پایدار مهمترین و اجتنابناپذیرترین راهکار برای حل معضلات زیست محیطی شهرها تلقی میشود. نارسایی و ناکارآمدی در ساختار و نظام حمل و نقل درون شهری عموما پدید آورنده معضلاتی چون مصرف زیاد انرژی، اتلاف وقت و هزینه، آلودگی هوا، آلودگیهای صوتی و بصری، کاهش ایمنی و افزایش خطرات جانی و همچنین از بین رفتن بافتها و فضاهای سنتی شهرهاست.
براساس این پژوهش، محدودیت در فعالیتهای بدنی از قبیل عدم وجود زمان، انرژی، منبع مالی، شریک، حمایت اجتماعی و حمل و نقل همراه با نگرانیهای زیست محیطی و وجود محدودیتهای مخصوص این وسیله از قبیل عدم آگاهیهای لازم در مورد جنبههای مکانیکی این وسیله، شرایط نامساعد ترافیک، تجاوز رانندگان سبب شده است که زنان بیشتر از آنچه که انتظار میرود به دوچرخهسواری اظهار بیمیلی کنند.
از طرفی براساس یافتهها، زنان نسبت به مردان ریسک گریزتر بوده و این باعث شده است که داشتن امنیت را به تحرک بدنی، سلامتی، تفریح و آسانی حمل و نقل ترجیح داده و بدین منظور باوجود تمایل زیاد به دوچرخهسواری، از این کار امتناع ورزند تا دچار استرس و اضطراب ناشی از عدم وجود امنیت به هنگام استفاده از این وسیله نشوند. زنان خواهان حمایت و گسترش دوچرخهسواری به دلیل عواملی از قبیل بهداشت و سلامت اندام، فرصتی برای تعامل اجتماعی و حضور بیشتر آنان در جامعه، توجه و اهمیت دادن به خواستهها و تفریحاتشان، کسب مهارتهای جدید و استفاده بیشتر از فضای باز و محیط شهری که در آن زندگی میکنند، هستند.
از دیگر مزایای دوچرخهسواری که تمایل به استفاده از آن را نیز افزایش میدهد کارا بودن آن در مسیرهای کوتاه است؛ چراکه زنان محل کارشان را در نزدیکی محل زندگی انتخاب کرده و تمایل به سفرهایی با مسافت کوتاه دارند لذا دوچرخه به دلیل آسانی حمل و یافتن جای پارک بدون مشغله از سودمندترین وسایل در این زمینه به حساب میآید.
علاوه بر این امروزه به دلیل اشتغال، آموزش و آگاهی و گسترش ارتباطات، تغییرات عمدهای در نقشهای زنان به وجود آمده و ساختار هویتی و شخصیتی آنان در سایه تحول جامعه و خروج از سنتی بودن، دگرگون شده است و زنان امروزی نسبت به زنان گذشته بیش از پیش به فکر سلامتی و تناسب اندام، لذت و تفریح و اختصاص وقت بیشتر به خود هستند که در کنار پیشرفت علم و تکنولوژی و آسانتر شدن زندگی سبب شده است که زنان به خواستههای خود اهمیت بیشتری داده و برای رسیدن به آنها پافشاری کنند و به جوامع یادآوری کنند که امنیت خاطر و رسیدگی به نیازهایشان را در اولویت قرار دهد.
این پژوهش توسط دو فصلنامه اجتماعی گردشگری منتشر شده است.
منبع: ایسنا
مرتبط:
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.