قلعههای مجد ماضی در خواف، نمادی از مبارزات یک نهضت در خراسان
نهضت مجدماضی در تقابل با دستنشاندگان و عمال ایلخانان مغول تا آنجا عمق و گسترش یافت که بر فراز کوههای اطراف خواف و مشرف بر راههای ارتباطی قلعهها بر آورد و گاه و بیگاه بر دشمنان شبیخون میزد.
خواجه سعدالملک و کلانتران خواف که عمال آلکرت بودند، به قلعههای خواجه مجد لشکر میکشیدند اما او مردان فدائی بسیار داشت که تلاش دشمنانش را نقش بر آب میکردند. مجد فدائیان زیاد گرد آورد و در حصار نیازآباد نشست و حصار «مائیژناباد» (مژناباد فعلی) و «کاریان» (کاریون فعلی) را نیز گرفت و برخطۀ خواف با اقتدار حکومت میکرد تا این که «ملک غیاثالدین کرت» او را در جنگ در نیازآباد و مائیژناباد خواف شکست داد. گزارشی از این واقعه و قلعههای به جا ماده از این دوره تاریخی را میخوانید.
ملک غیاثالدین کرت در ماه صفر سال۷۲۱ ه. ق، ناصرالدین ایلچی و ناصرالدین طغرل فوشنجی را با ۵۰۰سوار به سوی خواف فرستاد و خود نیز چند روز بعد از هرات حرکت کرد.
در نزدیکی حصار نیازآباد بین فدائیان خواجه مجد و سپاهیان ملک غیاثالدین جنگی سخت درگرفت و در آن گیرودار ۲۰ تن از فداییان مجد کشته شدند و چون غیاثالدین با لشکری بیحساب به نیاز آباد رسید، شعلههای جنگ بلندتر شد و با این که فداییان خواجه مجد با اخلاص میجنگیدند، شبانگاه لشکر غیاثالدین حصار نیازآباد را تسخیر کرد.
خواجه مجد که خود در حصار مائیژناباد بود، چون خبر ناگوار فتح حصار نیاز آباد را شنید به هزار مرد دلیر فدایی دیگر که در مائیژناباد داشت دل خوش کرد و با سرداران و نزدیکان خود به مشورت نشست. مشاورانش او را به صلح با ملک غیاثالدین ترغیب کردند، اما مجد بر مقاومت پای میفشرد.
ملک غیاثالدین روز دیگر حصار ماییژناباد را هم در محاصره گرفت و طبل و کوس و دهل بنواخت. از دو طرف تیر و سنگ روان شد و بسیاری به قتل رسیدند. چهار روز بر این منوال گذشت و در این مدت مقنیهای ملک غیاثالدین از بیرون حصار در حال کندن نقب به داخل حصار بودند. خواجه مجد که بسیاری از یارانش را از دست داده بود، روز پنجم ائمه و معارف مائیژناباد را پیش ملک غیاثالدین فرستاد و امان خواست و به این صورت نهضت خواجه مجد ماضی خاموش شد اما مقاومتهای او حماسۀ دیگری در خطۀ خونرنگ خراسان بود که در خاطرهها ماند و اینک مردان و زنان خواف از او و رشادتهایش افسانهها دارند و قلعههایش را بر فراز کوهها شاهد میگیرند و مزار ۵۰۰سالهاش در نیازآباد را پاس میدارند.
بررسیهای یک باستانشناس و پژوهشگر
رجبعلی لباف خانیکی پیشکسوت باستان شناسی، پژوهشگر و مدیر کل اسبق میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی یکی از معدود افرادی است که در سال ۱۳۶۵ قلعههای مجد ماضی را بر فراز کوههای اطراف خواف از نزدیک مورد بررسی و شناسایی قرار داده است.
او درباره قلعۀ بازه اظهار کرد: «این قلعه بر فراز کوه «بازه» بلندترین قلۀ رشتهکوه باخرز مشرف بر دشت سلامی در فاصلۀ حدود ۴۵کیلومتری شمالغرب خواف و شمال روستای خیرآباد معروف به قلعه بَزه است، بر رأس هموار شدۀ کوه، گویی شهری گسترده بوده زیرا اکنون بقایای معماری سنگی و انباشت انواع مصالح ساختمانی خبر از زیستگاهی مهم و گسترده در آن مکان دارد.»
او با بیان اینکه قلعه در حصاری محکم با برجهای استوانهای محصور بوده و فضاهای معماری که در کنار حصار بودهاند روزنههای دید و تیرکش به بیرون داشتهاند، افزود: «راه صعبالعبور، مخازن آب، انبارهای وسیع، کارگاههای صنعتی و تجهیزات دفاعی، قلعه بازه را امن و تسخیرناپذیر کرده بودند، شکلگیری و ساختار این قلعه همانند قلعههای اسماعیلیه است، اما قطعات کاشی، آجر و سفالهای پراکنده بر سطح آن متعلق به قرن ۸ه. ق است.»
لباف خانیکی درباره «قلعه دختر چشمه قلعه» نیز گفت: «این قلعه در فاصلۀ حدود ۷۰کیلومتری جنوب خواف و بر جانب جنوبی «کوه هرمزی» برفراز کوهی به نام «کوه قلعه دختر» واقع شده و از شمال بر دشت «گرماب» و از جنوب بر دشت «تک» بستر راههای ارتباطی خواف و زوزن اشراف دارد.»
او ادامه داد: «این قلعه شامل سه بخش شرقی، مرکزی و غربی بر سه سطح نسبتا هموار است، در بلندترین سطح احتمالا شاهنشین قلعه قرار داشته زیرا در میانه آن فضائی هشتضلعی و آراسته از آجر ساخته شده و اطراف آن را نیز اطاقهایی در میان گرفته است. دو سطح دیگر اختصاص به فضاهای اقامتی، دفاعی و مخازن ذخیره آب مانند قلعههای اسماعیلیه داشته است. مواد فرهنگی پراکنده بر سطح این قلعه متعلق به قرن ۸ه. ق است.»
این پژوهشگر و باستانشناس با اشاره به «قلعهبندی وان» اظهار کرد: «در فاصلۀ حدود ۴۷کیلومتری شمالغرب خواف، به فاصله نسبتا کمی از قلعۀ بازه در فاصلۀ حدود ۱۲کیلومتری شمالشرق روستای خیرآباد در درهای قرار گرفته معروف به «درۀ میا»، در انتهای دره بر فراز کوه کمارتفاعی قلعهای درهم ریخته وجود دارد که به «قلعۀبندی وان» معروف است. این قلعه که در زمینی مثلثیشکل ساخته و از وسعت نسبتا کم و استحکام برخوردار بوده، ویران شده و آنچه اکنون از آن برجای مانده بقایای دیوارها و انباشت سنگهای فرو افتاده از دیوارهاست، این قلعه سهلالوصول و راهیابی به آن به سادگی امکانپذیر بوده است در فرهنگها «بندی» زندانی معنی شده است.»
او تصریح کرد: «اکنون همچنان این سوال مطرح است که آیا آن قلعه زندانی برای دشمنان مجد ماضی بوده است؟»
منبع: میراث آریا
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.