پیوند عمیق مدرنیته و سنت در معماری موزه هنرهای معاصر تهران
موزه هنرهای معاصر توسط کامران دیبا و با الهام از شکل معماری سنتی ایران طراحی شده است. این ساختمان با استفاده از فرمهای مناطق کویری به شکلی کاملاً مدرن اجرا شده است به نحوی که میتوان در این اثر عناصر معماری ایران همچون هشتی، چهارسو گذرگاه را دید.
موزه هنرهای معاصر تهران نگاه فلسفی را نیز در دل این اثر به تصویر درآورده است. دیبا در طراحی سازه، از آثاری از خوسپ لوئیس سرت همچون فونداسیون مگ و نیز آثار لوئی کان که دارای عرفان نهادینه در خود بودند نیز بهره گرفت.
نمای بیرونی موزه با الهام از بادگیرهای کویری ایران طراحی شده است اما با این وجود کسی نمیتوان ابعاد مدرن این سازه را انکار کند.
در این سازه مدرن، باد از دل بادگیرها عبور کرده و در دل فضا بخش میشود. به همین خاطر نیز سایهها و نورها طوری کنار یکدیگر قرار گرفتهاند که هر گالری را به بخشی مجزا برای نمایش آثار تبدیل میکند. مسیر آغازین بازدیدکنندگان یک رمپ است که با حرکت دورانی مخاطب خود را به زیرزمین هدایت میکند. مخاطب مجبور است در ادامه حرکتی آرام و مارپیچ را دنبال کند. و در آخر هم مخاطب بدون این که احساسی ناخوشایندی از حرکت در مسیر پیچ درپیچ داشته باشد به جای نخست خود یعنی سردر موزه هنرهای معاصر تهران باز میگردد.
ساختمان موزه از دو بخش کلی، یعنی فضاهای بسته و حیاط میانی تشکیل شده است. درون ساختمان و در فضای بسته آن، مسیری مارپیچ به صورت چرخشی طراحی شده است که افراد با پیمودن مسیری با شیب کم، به سوی پایین راهنمایی میشوند. این مسیر مارپیچ داخلی در تضاد با نمای بیرونی، حالتی کاملاً نوین دارد. شکل این مارپیچ نگاهی فلسفی را نیز در دل این بنا دنبال میکند ضمن اینکه این مارپیچ دارای هفت فضا یا گالری (نگارخانه) اصلی است.
فضاهای باز و راهروهایی که به آرامی در فضای موزه چرخیده و به گالریها میرسد، به درستی چنین فضایی را فراهم کردهاند. فضای نخست سرسرای اصلی ساختمان است که «گالری شماره یک» خوانده میشود. این گالری به آرامی به گالری پس از خود متصل میشود و بازدیدکننده را درون زمین میبرد. گالریهای مجموعه دارای طرحهای کمابیش همانند هستند. اما گالریهای یک و پنج – که محور اصلی ساختمان موزه را میسازند – با دیگر گالریها متفاوتاند. اتصال هر گالری به گالری پس از خود از راه شیبراهههایی با شیب ملایم صورت گرفته که در هماهنگی کامل با گالریها ساخته شدهاند.
سرسرا، قاعدهای متشکل از هشتضلعی نیمه منظم و طاقی بلند است که بالای آن نورگیر سقفی بزرگی با چهار بادگیر قرار دارد. دیبا در طراحی این سرسرا اهمیت زیادی به فضای میانی و ارتباط آن با ورودی و زنجیره گالریهای دیگر و نیز با کتابفروشی و رستوران مجموعه داده است.
ارتباط سرسرای اصلی با پایینترین سطح موزه از فضای تهیِ میانی و شیبراهه مارپیچ به وجود آمده است. پایین مارپیچ و در دل هشتی، اثری مدرن از هنرمند ژاپنی نوریوکی هاراگوچی با نام ماده و فکر قرار دارد که ترکیبی از روغن و پولاد است. این اثر که در ایران ساخته شده است، همانند حوضخانههای ایرانی است و به دلیل ویژگی انعکاسی این ترکیب، بازدیدکنندگان آن را به شکل آینهای بزرگ میبینند.
طراحی فضاهای بسته به گونهای است که گالری شماره یک یا همان سرسرای اصلی، نقطه آغاز و پایان بازدیدکننده خواهد بود. این موزه اگر چه در طول حیات خود در فراز و نشیب بسیاری قرار گرفته و متأثر از حوادث تاریخی و سیاسی زیادی بوده است ولی همواره آثار بسیاری از هنرمندان ایرانی و خارجی را به نمایش میگذارد.
در واقع ساختمان موزه هنرهای معاصر تهران به مثابه اثری هنری است که هنر معاصر ایران و بخشی از تاریخ هنر مدرن جهان را نمایندگی میکند.
ساختمان موزه از سنگ و بتون ساخته شده و روی هم رفته (همراه باغهای اطراف) ۸۵۰۰ مترمربع مساحت دارد. مساحت سطح کلی دیوارهای موزه نزدیکِ ۲۵۰۰ مترمربع است. خود موزه بیش از ۵۰۰۰ متر مربع مساحت دارد و ساختنش ۹ سال طول کشید. محوطه موزه دارای دو ورودی است که یکی در سوی پارک لاله قرار گرفته و خدماتی به شمار میرود و دیگری ورودی اصلی است که از سوی خیابان کارگر در غرب سازه راه میدهد. ساختمان خود موزه در جنوب بستر طرح و باغ مجسمه واقع شده است؛ و این باغ محیطی گسترده و چمنکاری شده در شمال ساختمان است.
موزه هنرهای معاصر دارای آثار ارزشمند بسیاری است و در محوطه اطراف آن نیز تعدادی از مجسمههای پرویز تناولی به سفارش پرویز دیبا نصب شدهاند.
به طور حتم معماری امروز تهران بیش از هر زمان دیگری نیازمند نمونههایی است که چون موزه هنرهای معاصر بین هنر سنتی ایران و شکل مدرن آن ارتباط ایجاد کند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.