سفری به تنگ کافری بدره ایلام

ایلام یکی از بهترین و زیباترین مقاصد گردشگری ایران زمین می باشد که در اولین ماه اولین فصل سال می تواند هدف گردشگران قرار گیرد. وجود کوهستان های کبیرکوه، دینارکوه و مانشت طبیعتی منحصر به فرد را در ایلام شکل داده است که بارز ترین آن در شکل گیری تنگ های متعدد و زیبا در اطراف این کوه دیده می شود. تنگ هایی که علاوه بر جاذبه ذاتی طبیعی خود، در برخی از آن ها یادگارهایی از تاریخ و پیشینیان ما به چشم می خورد. تنگه کافری یکی از نقاط بسیار زیبای استان میباشد . این تنگه از چشمه های متعددی تشکیل میشود که یکی از آنها سراب زیبای کلم می باشد.این تنگه قدمت تاریخی بالایی دارد که از آثار تاریخی آن می توان غار شداد را نام برد.

تنگ کافری
در سه کیلو متری شمال شهرک ولیعصر بطرف تنگه سنگ شکنی قرار دارد که مسیر تنگ کافری از کنار آن می گذرد که جاده آن خاکی و شنی است و چند بار باید از رودخانه ای که به تنگه می رسد عبور کرد .این رودخانه از کلم سر چشمه می گیرد و پس از عبور از آن در شمال تنگه به رودخانه سیمره می ریزد . باتوجه به اینکه سد هینی مینی آبگیری شده بر اثر عقب نشینی آب که قبلا”تنگه کافری به تنگ برنجان در عرب رودبار که رودخانه سیمره از آن می گذرد و قابل عبور بود بر اثر آبگیری سد هم اکنون غیر قابل عبور شده آثاری از معماری صخره ای دوران پیش از تاریخ در این تنگه به چشم می خورد که نشان از قدمت و اهمیت آن دارد. جنگل های وسیع بلوط و ون و کرف و گونه های جانوری مانند سنجاب ایرانی جذابیت های دیگری است که در این منطقه قابل مشاهده است .

تنگ کافری
طول تنگ کافری در حدود دو کیلو متر و ارتفاع آن از سطح دریا حدودا” هفتصد متر است. در یک کیلو متری مدخل ورودی تنگه برکه آب زمزم قرار گرفته است همچنین زیارتگاه جابر در این منطقه از دیگر نقاط گردشگری محسوب می شود

دره هاي برنجان و كافري دو دره بسیار زيبا در منطقه سرتنگ بان پرور (شهرك وليعصر فعلي) قرار دراند. دره كافري در منطقه رووه واقع شده است. (قديم تر به آن سيوان مي گفته اند). آثار يك سد قديمي در انتهاي آن و نزديك به بره هله هنوز وجود دارد منطقه له لار يك منطقه تاريخي ست كه در دهانه شمالي تنگه كافري قرار دارد.
منطقه گلوز نيز در دهانه دره بسيار زيبا وديدني برنجان به فاصله كمتر از دو كيلومتراز دره كافري قرار دارد. در انتهاي شمالي دره برنجان نيز آثار ي وجود دارد كه بيشترشبيه به يك راه دار خانه يا منطقه اي براي حفاظت و نگهباني بوده است. در منطقه گلوز نيز آثاري از شهر هاي دوره ساساني وجود دارد.

مرتبط:

آبشار اما ایلام _تماشای شگفتی طبیعت

آبشار گچان _آبشاری زیبا در ایلام

دره ارغوان ایلام ، بهشت رنگ‌ها

آشنایی با چند فرهنگ‌ غذایی در روز جهانی غذا

از آنجایی که انسان‌ها به طور دائم به غذا نیاز دارند و مهم‌ترین عامل بقای زندگی و طول عمر انسان غذاست، نمی‌توان از نقش انکار نشدنی آن در زندگی بشر به سادگی گذشت. به همین منظور در دهه ۹۰ تصمیم بر آن شد تا روزی به نام «روز جهانی غذا» در تقویم جهانی به ثبت برسد.

در این روز سازمان‌های بین‌المللی به منظور برقراری روابط در زمینه‌های کشاورزی و زمینه‌سازی برای جلوگیری از فقر، گرسنگی و نابودی محیط زیست در قالب «سازمان فائو» گردهم آمدند و تاسیس این سازمان در روز ۱۶ اکتبر(۲۴ مهر ماه) سال ۱۹۴۵ به عنوان روز جهانی غذا به ثبت رسید.

مردم در سراسر جهان با توجه به موقعیت جغرافیایی، جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند و رسومی که دارند از فرهنگ پخت‌وپز متفاوتی نیز برای طبخ غذا بهره می‌برند و همین تنوع و سابقه غذایی در کشورها باعث شده که در حال حاضر روز به نام روز جهانی غذا در تقویم جهانی به ثبت برسد.

در این بخش به معرفی فرهنگ غذایی ایران، ژاپن، ترکیه، کره‌جنوبی، ایتالیا، فرانسه، مکزیک آفریقای جنوبی، آمریکا، لبنان، انگلیس و یکی از غذاهای محبوب همان کشور می‌پردازیم.

ایران

آشپزی ایرانی تلفیقی از مواد اولیه تازه و ادویه‌های خوش عطر و بو است. غذاهای ایرانی بر اساس نوع مصرف و روش پخت ‌و پز تقسیم‌بندی می‌شود. از مهم‌ترین غذاهای ایرانی می‌توان کباب، زرشک‌پلو با مرغ، قورمه‌سبزی و… اشاره کرد.

از محبوب‌ترین غذاهای ایرانی باید به «کباب» اشاره کرد که باعث شهرت غذای ایرانی در سراسر جهان شده است. انواع کباب بین ایرانی‌ها و گردشگران بسیار پرطرفدار است. این غذا با گوجه و فلفل کبابی، برنج زعفرانی، دوغ و سبزی تازه سرو می‌شود.

کباب

ژاپن

همه می‌دانند که ژاپنی‌ها علاقه خاصی به غذاهای سالم و تقریبا خام دارند و در پخت غذاهای خود بیشتر از نمک و سس سویا استفاده می‌کنند. از غذاهای معروف ژاپنی می‌توان به سوشی، میسو، تاکو رایس و … اشاره کرد.

«سوشی» غذایی است علاوه بر مردم ژاپن در چند سال اخیر بین تمام مردم جهان محبوبیت خاصی پیدا کرده است. پایه اصلی این غذا را ماهی خام تشکیل می‌دهد که در بین لایه‌ای برنج فشرده قرار گرفته و میان برگی از جلبک پیچیده می‌شود.

سوشی

ترکیه

مردم ترکیه در طبخ غذاهای خود بیشتر از گوشت، ماهی، حبوبات، سبزیجات و روغن زیتون استفاده می‌کنند که باعث شهرت غذاهای ترکی در جهان شده است. از غذاهای محبوب مردم ترکیه می‌توان به دونر کباب، پیده، منمن و … اشاره کرد.

از محبوب‌ترین غذاهای ترکیه می‌توان به «دونر کباب» اشاره کرد. این غذا در کشور ما به کباب ترکی نیز شهرت دارد. برای پخت این غذا حجم زیادی از گوشت یا مرغ را به صورت لایه‌لایه روی سیخی چرخان قرار می‌دهند و با چرخیدن کباب نزدیک آتش، گوشت کم‌کم کباب و پخته می‌شود؛ برای سرو این غذا نیز مقداری از کباب را می‌برند و همراه با موادی مانند پیاز و فلفل سرو می‌کنند.

blank

کره ‌جنوبی

پخت و پز در کره ‌جنوبی بر اساس شیوه‌های سنتی انجام می‌شود و مردم کره روش‌های خاصی برای پخت غذاهای خود دارند. موادی که آشپزان کره‌ای در طبخ غذاهای خود استفاده می‌کنند، شامل برنج، انواع رشته‌ها، سبزیجات، انواع گوشت قرمز و توفو می‌شود. از غذاهای محبوب ان کشور می‌توان برنج بخار پز شده، سوپ، کیم چی، دوکبوکی و… اشاره کرد.

«دوکبوکی» یکی از غذاهای تند و رایج در کره‌ است که از کیک‌های استوانه‌ای برنج، کیک‌های ماهی مثلثی، سبزیجات و سس چیلی قرمز شیرین تشکیل شده است. این غذا به دلیل ترکیب تند و شیرینی خود در بین مردم کره و حتی جهان شهرت خاصی پیدا کرده است.

دوکبوکی

ایتالیا

مردم ایتالیا علاوه بر استفاده از مواد اصلی باکیفیت از سلیقه استادانه‌ای در طبخ غذاهای خود استفاده می‌کنند. این ترکیب استادنه در طبخ غذا باعث شهرت غذاهای ایتالیایی در سراسر جهان شده است. از جمله غذاهای معروف ایتالیایی می توان به پیتزا مارگاریتا، اسنک‌های کوچک ونیزی، ریزیتو اسکامپی و لیمو اشاره کرد.

از آنجایی که برنج در سبد غذایی مردم ایتالیا نقش بسیار مهمی دارد «ریزوتو» به یکی از محبوبترین غذاها ایتالیایی تبدیل شده است. این غذا با برنج  و خامه‌ طبخ می‌شود و انواع مختلفی مانند آلا میلانز با زعفران، ال نِرو دی سِپیا با ماهی مرکب، ریزی ای بیزی با بیکن و نخود دارد.

ریزوتو

فرانسه

مردم فرانسه نیز برای پخت غذا از مواد اولیه تازه و سالم بهره می‌گیرند و در پخت آن‌ها از چنان دقت و ظرافتی استفاده می‌کنند که مردم در سراسر جهان تنها یک بار غذا و دسرهای فرانسوی را امتحان کرده‌اند و از طعم آن لذت برده‌اند. از جمله غذاهای معروف فرانسوی می توان به سوپ پیاز، کوک‌ او ون، کسوله و بوف بورگونیون اشاره نمود.

«سوپ پیاز» یکی از غذاهای سنتی فرانسوی است که پایه اصلی آن پیاز بوده و معمولا با تکه‎هایی از نان برشته شده و پنیر آب شده سرو می‌شود. در این سوپ علاوه بر پیاز از گوشت نیز استفاده می‌شود که در آخر برای غلیظ شدن آن کمی آرد نیز به آن اضافه می‌کنند.

سوپ پیاز

مکزیک

با توجه به سابقه تاریخی مکزیک فرهنگ غذایی این کشور نیز از تنوع بالایی برخوردار است. مردم مکزیک برای پخت غذای خود از ترکیب مواد بومی و طبیعی استفاده می‌کنند که در نوع خود بی‌نظیر است. از معروف‌ترین غذاهای مکزیک می‌توان به تاکو، نوپالیتو، تامالز و … اشاره کرد.

«تاکو» یکی از محبوب‌ترین و معروف‌ترین غذای مکزیکی است که در سرتاسر جهان علاقه‌مندان خاص خود را دارد. برای پخت این غذا، گوشت را باریک تکه می‌کنند و آن را روی نان ذرت ترتیلا قرار می‌دهند، این غذا همراه با پیاز، آناناس و برگ گشنیز سرو می‌شود.

تاکو

آفریقا

فرهنگ غذایی آفریقا نیز مانند مردم این کشور به فرهنگ رنگین‌کمانی شهرت دارد؛ در این کشور می‌توان طعم‌های جدید را چشید، چرا که علاوه بر غذاهای بومی این منطقه می‌توان ترکیبی از آن‌ها با غذاهای هلندی، انگلیسی، اسلامی، مالایی و هندی را نیز تجربه کرد. از غذاهای محبوب این کشور می‌توان به بوئرورس، چاکالاکا، آمنگوشو و … اشاره کرد.

«بوئرورس» یکی از غذاهای محبوب نامیبیا در آفریقا است که با انواع مختلفی از گوشت‌ها تهیه می‌شود. برای تهیه این غذا که نوعی سوسیس خانگی است انواع مختلفی از گوشت به صورت نیم‌پز و ادویه‌دار شده به سیخ کشیده می‌شود و بر روی آتش پخته می‌شود.

بوئرورس_ غذا آفریقا

آمریکا

کشور آمریکا میزبان تعداد زیادی از فرهنگ‌های مختلف است و افراد زیادی از نژادها و ملیت‌های مختلف در آن زندگی می‌کنند، عادت‌های غذایی و آداب و رسوم متفاوت در این کشور نیز باعث طبخ غذاهای متنوعی شده است. از معروف‌ترین غذاهای آمریکا می‌توان به همبرگر، هات داگ، لوبیای پخته شده و … اشاره کرد.

«همبرگر» یکی از غذاهای محبوب در آمریکا و سراسر جهان است که توسط آلمانی‌ها به این کشور آورده شده است. این غذا از گوشت چرخ‌شده به همراه ادویه تهیه و بر روی آتش یا باربیکیو سرخ می‌شود، همبرگر معمولا در به همراه سبزیجات، پیاز، سس‌های مخصوص در نانی گرد سرو می‌شود.

همبرگر_ غذا آمریکا

لبنان

کشور لبنان به واسطه موقعیت خود و فرهنگ غنی که دارد غذاهای سنتی خوش طعمی را در برنامه غذایی مردم خود جای داده است، مردم لبنان در پخت غذاها از غلات، سبزیجات و حبوبات بسیار زیاد استفاده می‌کنند و روش پختشان بیشتر به غذاهای مدیترانه‌ای شباهت دارد. از غذاهای معروف لبنان می‌توان به باباقانوش، کیبی، فلافل و … اشاره کرد.

«باباقانوش» یکی از غذاهای اصیل و سنتی لبنان است که به حُمُص شباهت دارد، این غذا معمولا با نان پیتا و روغن زیتون سرو می‌شود و چون در ترکیباتش از ارده استفاده شده طعمی مشابه حمص دارد. تفاوت عمده باباقانوش و حمص در  این است که برای تهیه باباقانوش به جای نخود از بادمجان و برای تزئین از دانه‌های انار استفاده می‌شود.

باباقانوش_ غذا لبنان

انگلستان

در فرهنگ غذایی انگلستان نیز سبک‌های آشپزی سنتی و دستورالعمل‌های بومی استفاده شده است که باعث تنوع غذایی در غذاهای انگلیسی شده و مردم در سراسر جهان علاقه خاصی به تجربه غذاهای انگلیسی دارند. از غذاهای محبوب انگلیس می‌توان به کباب یکشنبه، خوراک مرغ کاری، فیله ماهی و … اشاره کرد.

«کباب یکشنبه» نوعی کباب است که بیشتر در روزهای یکشنبه در رستوران‌ها سرو می‌شود. این غذا از گوشت کبابی (بوقلمون، گوساله، مرغ و بره) و سیب‌زمینی کبابی تهیه می‌شود که به همراه پودینگ یورکشر، سوسیس، سبزیجات  و سس گریوی سرو می‌شود.

کباب یکشنبه

مرتبط:

فرهنگ غذایی پیوندخورده با طبیعت در فنلاند

غذاهای مکزیکی _تجربه طعم‌های متفاوت در سرزمین ذرت

چگونه در سفر غذاهای ارزان قیمت پیدا کنیم

مسجد جامع فریومد

کمتر روستایی را در ایران می توان یافت که هم از جنبه تاریخی و هم از نظر ادبیات دارای اهمیت باشد، اما روستای «فریومد» این ویژگی را داراست. نام فرومد یا فریومد یادآور سربداران و شیخ حسن جوری است که نقش بسزایی در تاریخ مبارزه ایرانیان با مغولان ایفا کرده است. فریومد مبدا حرکت آزادی خواهانه سربداران علیه مغولان بود. ابن یمین فریومدی (معروف و متخلص به ابن یمین) نیز که نامی آشنا در تاریخ ادبی ایران است متعلق به این خطه از ایران کهن است.

یکی از نمادهای تاریخی روستای فرومد «مسجد جامع» آن است؛ بنایی شگفت انگیز که هر بیننده ای را به تحسین وا می دارد. در سفر به این روستا عظمت آن شما را بخود خواهد کشاند.

مسجد جامع فریومد از آثار ارزشمند معماری ایران است که در دوره ایلخانی گسترش یافته و بر تزئینات آن افزوده شده است. این مسجد از دیدگاه معماری دارای اهمیت هنری فراوان است. مسجد جامع فریومد از معدود مساجدی است که گچبری، نقش‌ ها و کاشیکاری‌ های زیبای قرون چهارم تا هفتم هجری در بنای آن بکار رفته و به همین دلیل در زمره آثار تاریخی مهم و کم ‌نظیر ایران درآمده است.

این بنا دارای تزئینات معماری منحصر به فرد گچی و آجری با تلفیق کاشی فیروزه ‌ای است. بنای این مسجد که نخستین بنای تاریخی استان سمنان است، از عجایب هنری ایران است و حدود نهصد سال قدمت دارد. دو ایوان بلند رو به روی هم در دو جهت شمالی و جنوبی ایستاده ‌اند و بر دیوارها، طاق ‌ها و سقف و پیشانی ایوان‌ ها، نقوش اسلیمی، گیاهی و هندسی، آجرکاری ‌ها، گچبری‌ ها، مقرنس ‌ها یا گوشواره‌ ها و کتیبه‌ های قرآنی تحسین هر بیننده‌ای را برمی انگیزد.

مسجد جامع فرومد

ویژگی های معماری مسجد جامع فرومد
گفته می شود مسجد جامع «فریومد» بر روی بقایای یک آتشکده بنا شده است. بنا در مساحتی حدود ۸۲۰ متر مربع با نقشه دو ایوانی ساخته شده و متشکل از دو ایوان شمالی و جنوبی، دو ایوانچه در طرفین ایوان ها، شبستانی در ضلع شرقی ایوان جنوبی و احتمالا شبستانی به قرینه آن در ضلع غربی، دو رشته رواق در طرفین صحن، اتاق گنبد دار چهار گوش در ضلع غربی ایوان شمالی و سردری مزین است. شبستان غربی کاملا ویران شده و در بقایای ویرانه ها آثاری ازتزئینات دیده می ‌شود.

این بنا که به دوره خوارزمشاهیان  و قرن هفتم هجری قمری نیز نسبت داده شده، بررسی کالبد معماری و تزئینات اولیه آن که در زیر لایه‌ای از آجرکاری دوره ایلخانی پوشیده مانده است، تاریخ بنا را به دوره سلجوقی برمی گرداند. با یادآوری آنچه ابوالحسن بیهقی (متوفی سال ۵۶۰ ه.ق) در باب برگزاری نماز آدینه در فریومد بدان اشاره کرده است، و با ذکر این نکته که در هیچ سند دیگری، به وجود مسجد جامع دیگری در فریومد اشاره نشده است ، می توان تصور کرد که بنا در اواسط قرن ششم (دوره سلجوقی) مورد استفاده بوده است. از سوی دیگر ساختار یکپارچه زبره و نما که به تعبیر دکتر پیرنیا از مهمترین ویژگی های معماری دوره سلجوقی است، این فرضیه را تقویت می کند که بنا به احتمال فراوان در دوره سلجوقی ساخته شده است. مشابه چنین نظری را می توان در آرا و افکار صاحب نظرانی چون آندره گدار و دونالد ویلبر نیز یافت.

مسجد جامع فریومد به تبعیت از ساختار عمده آثار معماری ایران، بنایی درون گرا است. درون گرایی مسجد، سبب تعریف صحن میانی به عنوان عنصر اصلی فضاساز شده است، به گونه ‌ای توده بنا با قرارگیری در پیرامون آن شکل گرفته است. ورودی مسجد، در ضلع شمالی بنا قرار دارد و مزین به تزئینات غنی و زیبای آجرکاری، گچبری و کتیبه ‌هایی نیز هست. سردر آن به صورت ایوانی با قوس شکسته است که در حاشیه داخلی آن، دو ستون نمای آجری اجرا شده است. این ستون ‌ها در پایین بر روی سکوی طرفین سر در قرار گرفته و در بالا به سر ستون مکعب شکل پایان می پذیرد. زیبایی این مسجد در تزئینات بسیار زیبا و نغز آن است. در طرفین این ستون نماها نیز تزئینات آجرتراش به شکل هشت ضلعی منتظم دیده میشوند که در فضای خالی داخل شعاع‌ های آنها سفال مهری با نقش گیاهی قرار گرفته و گچبری ‌هایی با نقوش هندسی وجود داشته که بخش اعظم آن فرو ریخته است. دیواره های داخلی سردر با تزئینات گچبری به شکل مربع ‌های کوچک و پوشش طاقی سردر با گچبری و مقرنس تزئین شده است.

مسجد جامع فرومد

در پاکار طاق سردر، کتیبه‌ای سرتاسری به خط نسخ و در زمینه تزئینی گچبری شده است. مضمون این کتیبه آیات قرآنی است که به شدت آسیب دیده است. در انتهای سردر ورودی درگاه کوتاهی به ارتفاع ۱.۵ متر قرار دارد. وضعیت درگاه نشان می دهد که در دوره های متأخرتر، آن را کوچک و کوتاه کرده‌ اند. پس از سردر، دالانی به عرض حدود ۲.۵ و طول ۶ متر قرار دارد که از طریق آن به صحن و شبستان جانبی می‌ توان راه یافت. صحن مسجد به شکل مربع مستطیل، در جنوب و شمال با دو ایوان بزرگ و در غرب و شرق با بقایای رواق ‌های جانبی محدود می گردد. ایوان بزرگ و جنوبی مسجد به عرض ۶.۶۲ و عمق ۱۱.۲۵ متر، از ایوان مقابل بزرگتر و رفیع تر است. درون ایوان جنوبی، محراب قرار دارد، با گچکاری ‌های منقوش به طرح ‌های گوناگون که هنوز رنگ فیروزه ‌ای و آبی لاجوردی آن چشم نواز هستند. سقف ‌های ایوان‌ ها مرمت شده ولی هنوز مقرنس ‌های آنها بازسازی نشده است.

در شرق و غرب صحن بنا، بقایای رواق‌ هایی دیده میشوند که بازهم با نقوش گیاهی و اسلیمی تزیین شده‌ اند و هرجای بنا که توانسته ‌اند نقش زده ‌اند. در دو سمت ایوان ‌های جنوبی و شمالی بر پیشانی ایوانچه‌ ها و پایه ‌های ایوان ‌ها شکل‌ های دوازده وجهی را مشاهده می کنیم که به خورشید می‌ مانند و گویا استادکار زبردست در میان آنها کاشی فیروزه ‌ای نشانده بوده است که اکنون از آنها اثری نیست. در ایوان جنوبی علاوه بر محرابی که در انتهای آن قرار داشته، در رواق دوم شرقی ایوان نیز محرابی دیگر با نقش و نگارهای خاص خود وجود داشته است! چرا دو محراب؟ احتمال می‌ رود به دلیل شرایط آب و هوایی بوده که بتوانند در هر شرایطی بهترین زمینه را برای جمعیت فراهم کنند. در داخل نیم گنبد محراب نقش اسلیمی با ویژگی‌ های ایلخانی نقش بسته است. نقشی قرینه که در مرکز به سرترنج ختم شده است. ابعاد نقش مایه‌ های داخل نیم گنبد به شکل واضحی با سایر موتیف ‌ها متفاوت است و این تفاوت تاکیدی قابل توجه بر مرکزی ‌ترین بخش مسجد، یعنی محراب دارد.

اگرچه بروز زمین لرزه های متعدد در طول تاریخ سبب تخریب بخش‌ هایی از این بنا شده است، اما اقدامات صورت گرفته در دوره ایلخانی، موجب شکل گیری مجدد این بنا شده است.

مسجد جامع فرومد

ویژگیهای منحصر به فرد مسجد جامع فریومد را میتوان در چند جمله خلاصه نمود:

• قدمت چند صد ساله، شاهكاري از معماري ايراني اسلامي
• مسجدي منحصر به فرد با معماري خراساني از نوع دو ايوان
• مسجدي با نقوش اسلیمی، گیاهی و هندسی، آجرکاری ها با تلفیق کاشی فیروزه‌ای، گچبری ها، مقرنس ها، گوشواره ها و کتیبه های قرآنی خاص…
• مسجدي با دو محراب جداگانه
• كانون توجه محققان و باستان شناسان فرانسوي و آمريكايي همچون آندره گدار (۱۸۸۱-۱۹۶۵ م) و دونالد ویلبر آمریکایی به لحاظ ظرافتها و شاهكارهاي معماري
• يادآور تجلي ظهور اسلام در دوره ايلخانيان و خوارزمشاهيان
• نخستین بنای تاریخی استان سمنان.

مسجد جامع فریومد

سایر جاذبه های گردشگری فریومد:
دقیقا در میان روستا در امتداد خیابان اصلی که پیش برویم، به یکباره بنایی یادمانی در برابر چشمانمان ظاهر می شود. بنایی با ویژگی های توامان از سنت و مدرنتیه که شاید تنها یادگار میراث معماری معاصر در منطقه باشد. بر اساس کتیبه ‌ای که در میانه بنا بر روی سنگ نصب شده است، بنا یادمانی است برای ابن یمین فرومدی؛ قطعه سرای نامدار قرن هشتم. این مزار در همسایگی مسجد جامع فریومد است.

مسیر دسترسی:
فریومد در مسیر جاده شاهرود – سبزوار، شمال شرقی عباس آباد و شمال غربی مزینان در دامنه غربی کوه‌ های جغتای (ارتفاعات میندر) جای گرفته است.
فریومد در ناحیه شمال روستای کاهک (بین عباس آباد و داورزن) قرار دارد. از کاهک تا فریومد حدود بیست کیلومتر فاصله است. موقعیت قرارگیری و رسیدن به این بنا در جاده شاهرود به سبزوار و مشهد در روستای فریومد از توابع شهرستان میامی و ۱۰۰ کیلومتری شرق شهر میامی و ۱۶۵ کیلومتری شمال شرقی شاهرود واقع شده است.

امکانات رفاهی:
اگر بتوانید در خانه اهالی باصفای فریومد، شب را به صبح برسانید که فوق العاده است، اما اگر می خواهید شب در هتل اقامت کنید، پیشنهاد ما رفتن به نزدیک ترین شهر بزرگ پیش روی تان، یعنی سبزوار است که از جاده اصلی شاهرود- سبزوار، حدود ۵۴ کیلومتر فاصله دارد.

سوغات و صنایع دستی فرومد:
بنا بر فصلی که به فریومد سفر می کنید، می توانید انار، انگور، انجیر، گردو، توت، شاتوت، فلفل قرمز و گیاهان دارویی چون مرزه و شیرین بیان را از اینجا با خود سوغات ببرید، در اصل فلفل قرمز، کنجد و ادویه سوغات شاخص این روستا هستند. چند سال است که «فریومد» به مرکز کشت فلفل ایران تبدیل شده است. ناگفته نماند که زیلوبافی نیز مهم ترین صنعت دستی فریومد است و می توانید نمونه ای از زیلوهای آن را به یادگار داشته باشید.

 

مرتبط:

سفر به سمنان شهر رئيس‌جمهورها

تکیه ناسار سمنان

آشنایی با دروازه ارگ سمنان

آشنایی با حمام پهنه سمنان

حمام پهنه يکی از آثار قديمی و ارزشمند سمنان است ‌، که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. اين حمام که در گوشه شمال غربی تکيه پهنه سمنان، بين مسجد جامع، مسجد امام خمينی و امامزاده يحيي قرار گرفته، در سال ۸۵۶ هجری قمری، در زمان سلطنت ابوالقاسم بابرخان، پادشاه تيموری و به دستور وزير وي، خواجه غياث‌الدين بهرام سمناني ساخته شده‌است.

این بنا با مساحت تقریبی ۱۰۰۰ متر مربع که در شمال غرب پهنه ساخته شده دارای دوردگاه ورودی زنانه و مردانه می باشد . در ورودی مردانه دارای دو صفه می باشد که از سه طرف کاشیکاریها زیبا آن را احاطه نموده است و مجموعه کاشی کاریهای سر در آن طبق آنچه در گوشه کار درج شده «عمل زین العابدین سمنانی » می باشد. سقف گرمخانه آن را گنبد زیبایی پوشانده است و نورگیرهای متعدد این محل را زیباتر نموده است. همین صحن به محل عرضه و نمایشگاه دائمی آثار باستان شناسی اختصاص دارد که از تپه حصار دامغان و خطیرکوه و تپه خندق سمنان منطقه خرند و… به دست آمده اند.

حمام پهنه

در کل، ساختمان حمام از سه قسمت تشکيل يافته است: قسمت اول رختکن يا سربينه است که به وسيلهٔ يک هشتى کوچک به قسمت دوم و سوم  يعنى گرمخانه و خزانه متصل مى ‌شود. يکى از قسمت‌ هاى جالب توجه اين حمام سردر زيبا و کاشى‌ کارى شدهٔ‌ آن است. با اين که در انجام این کاشى ‌کارى دقت کافی بعمل نیامده است، باز هم از جذابيت قابل توجهى برخوردار است. در طرفين در ورودى که از چوب با گل ميخ ‌هاى آهنى ساخته شده، دو نقش از يک افسر و فرماندهٔ قاجار با شمشير نقش بسته است.

در بالاى در ورودى،  بر هشت قطعه کاشى لاجوردى اشعارى به خط نستعليق خوانا و استادانه نوشته شده است. اين اشعار توسط مرحوم اسدا… منتخب‌السادات، پدر استاد حبيب يغمايى سروده شده است.

در سال ۱۳۱۲ هجري قمري در زمان سلطنت مظفرالدين شاه و به دستور حاج ملا علي حكيم الهي دانشمند معروف، نسبت به تعمير و تجديد بناي این حمام اقدام شد. اين حمام به علت کم توجهى در زمان سلطنت ناصرالدين‌شاه قاجار، ويران و کتيبهٔ آن ربوده شد.

حمام پهنه

bty

هم اکنون اين حمام از موقوفات مسجد جامع بوده و سازمان ميراث فرهنگي استان در سال ۱۳۷۳ پس از باز سازي آن را به عنوان موزه مردم شناسي بازگشايي كرد.  موزه گرمابه پهنه علاوه بر اينكه محلي براي نمايش آثار تاريخي است، داراي بخش هاي ديدني از جمله هشتي ورودي، سربينه(رختكن)، گرمخانه و خزانه هاي آب سرد و گرم است.

اثری جالب توجه در حمام پهنه
در حمام پهنه استخوان ‌هاي مادر و فرزندي كه در شكم دارد،  به خوبي معلوم هستند . این اثر متعلق به ۴۵۰۰ سال قبل است. اين استخوان ‌ها در موزه سمنان (حمام پهنه) نگهداري مي‌ شوند و جالب‌ ترين شيء موزه به حساب مي ‌آيند.

مرتبط:

گردشگری آب در دو سد استان سمنان

میراث هزاره‌ها در شهر سمنان

تکیه ناسار سمنان

گذرگاه غول پیکر آنتریم ساحلی عجیب و افسانه ای در ایرلند

گذرگاه غول پیکر در شهر آنتریم در سواحل شمالی کشور ایرلند واقع شده و به جزیره ای پر رمز و راز معروف است.

گذرگاه غول پیکر آنتریم

گذرگاه غول پیکر شهر آنتریم

در طول تاریخ افسانه های زيادي در جای جای جهان داشته ایم که هر کدام فلسفه  اختصاصی به خودشان را دارا هستند. این بار می خواهیم در مورد یکی ديگر از این افسانه های که مربوط به مردم کشور ایرلند شمالی است صحبت کنیم، افسانه ای که می گویند یک غول آسا جزیره را ساخته است.

گذرگاه غول پیکر در شهر آنتریم در سواحل شمالی کشور ایرلند واقع شده و به جزیره ای پر رمز و راز مشهور هست، باتوجه به شکل ظاهری این منطقه اکثر مردم ایرلند تا سال ها جرأت وارد شدن به آن جا را در خود نمی دیدند. در این جزیره سنگ ها و ستون ها بطور باور نکردنی در کنار هم قرار گرفته اند و در بعضی از آن ها ترک های بزرگی وجود دارد.

گذرگاه غول پیکر آنتریم

افسانه گذرگاه غول پیکر

سال های زيادي مردم کشور ایرلند بر این باور بودند که منطقه گذرگاه غول پیکرGiant Causeway’s را موجودی که دارای نیروهای فرا انسانی بوده ایجاد نموده است. قصه بر می گردد به یک غول عظیم ایرلند به اسم Fion mac Cumhaill که در یک چالش با یکی از اساطیر اسکاتلندی به اسم غول Benandonner بوده است. از همین رو Fion هنگامی که متوجه می شود بناندور از وی قوی تر است پیوسته خود از او مخفی نگه می داشته است.

همسر فیون که Oonagh نام داشته فیون را شبیه یک کودک مراقبت می نموده و او را در گهواره قرار داده بوده است. زمانی که بناندور اندازه کودکی درون گهواره است را می بیند، به این فکر میافتد که حتماً پدر این او یک غول پیکری در بین تمام غول های دنیا است. به همین علت از شدت ترس دربرابر پدر فیون Fion|پا پس کشید و با فرار از این منطقه باعث شد تا سنگ ها بشکنند و این جاذبه طبیعی بوجود بیاید.

گذرگاه غول پیکر آنتریم

واقعیت ماجرای گذرگاه غول پیکر

گذرگاه ساحلی غول پیکر با تعداد ۴۰۰۰۰ ستون سنگی به هم پيوسته از جنس بازالت بر اثر فوران آتشفشان در دوران باستان بوجود آمده است. این منطقه واقع در شهرستان آنتریم در ساحل شمال شرقی ایرلند شمالی در حدود سه مایلی شهر بوشمیلز قرار دارد.

حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیون سال قبل در دوره ی زمین شناسی پالئوژن، آتشفشان های پیرامون شهر انتریم بسیار فعال بودند؛ طوری که گاهی وقت ها حتی چند‌بار در روز فوران می کردند و گدازه های آن روی خاک‎ های آهکی جزیره راه افتاده و مساحت زيادي از زمین های اطراف را می پوشاند. به مرور زمان این گدازه ها روی زمین حرکت می کردند، شکاف هایی را که در اثر فوران های گذشته ایجاد شده بود می پوشاندند و در تمامی شکستگی ها نفوذ می کردند. ستون های سنگی از دامنه های کوه آغاز و تا ساحل دریا ادامه پیدا می کند و درون آب ناپدید می شوند. ارتفاع این ستون ها گاه به ۱۲ متر هم می رسد.

مرتبط:

قلعه کیلکنی _از جاذبه های تاریخی ایرلند

فستیوال سرزمین طعم های زمردی ایرلند

ردپای غول‌ها در «ایرلند»

آتشکده چهارطاقی دره شهر

در دوره ساسانی سه آتش بزرگ به نام های آذر فرنبغ، آذرگشسب و آذر برزین مهر (مهر برزین) وجود داشته که متعلق به سه طبقه از طبقات اجتماعی زمان ساسانی بوده اند. اگر آتشکده های ساسانی نسبت به اهمیت آتش های آنها درجات متفاوتی داشتند اما اساس ساختمانشان  تا حدودی یکسان و منطبق بر نقشه ای واحد بوده است. در کل فرم معماری آتشکده عبارت بوده است از یک بنای  چهار ضلعی که در چهار ضلع آن چهار درگاه طاقدار داشته است و بر روی این فضای چهار ضلعی گنبدی قرار می گرفته است، به همین دلیل است که به چهار طاقی نیز مشهور شده اند. گاهی این چهار طاقها به صورت منفرد هستند اما در بعضی از آنها دالان طواف دار و فضا های وابسته دیده می شود، مانند آتشکده قصر شیرین اصولاً این بنا ها را بر روی بلندیها می ساخته اند. از آتشکده های معروف این زمان می توان به آتشکده آذر گشسب در تخت سلیمان آذربایجان اشاره کرد.
طرح و ساخت آتشکده ساسانی به حدی ساده و نیرومند بوده است که تأثیر بارزی بر معماری شرق و غرب داشته است. در سرزمین های تحت قلمرو آئین بودا شباهت کافی آتشکده با استوپا مورد قبول است. آتشکده به خاطر فضای بزرگ داخلی امتیازات بیشتری داشته است.

آتشکده چهارطاقی دره شهر

چهار طاق دره شهر:

شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام دارای آثار تاریخی متعددی از دورانهای مختلف تاریخی به خصوص ساسانی و قرون اسلامی است و هر وجب خاک این شهرستان جای آثار تاریخی به چشم می خورد.
یکی از این آثار آتشکده چهار طاقی است که در حاشیه شهر دره شهر در روستای سرخ آباد در محلی مرسوم به “تنوره سرخ گچی” واقع شده است.
این مکان در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است و در نوع خود بی نظیر است.
روایت است که چارطاقی ها را آتشکده های دوره ساسانی می دانند و آتشکده‌ها عموما از دوره ساسانی و اسلامی به وجود آمده است.

آتشکده چهارطاقی دره شهر

مشخصات معماری:

این چهارطاق در کناره چپ رودخانه سراب دره شهر بر روی تپه ماهوری تنوره سرخ واقع شده که با توجه به مصالح و سبک معماری، قدمت آن به بیش از ۱۴۰۰سال می رسد.
در قسمت جنوبی چهارطاقی بقایای پلکانی به طول ۱۰ متر و عرض یک متر با شیب ملایم وجود دارد که احتمالا ورودی بنا بوده است.
این چهارطاقی بر پلانی مربع شکل به ابعاد ۵ در۵  متر بنا شده است و عرض دیواره ها ۸۰ سانتی متر و ارتفاع طاق از زمین ۷۰ سانتی متر است.
گنبد تک جداره آن بر چهارطاق قوسی شکل و با سیستم گوشواره ساخته شده است و بر بالای گنبد دریچه ای وجود دارد که به هنگام مرمت این دریچه بسته شده است.
این اثر تاریخی که در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است و در ابعاد کوچکی نیز هست ، حتی یک حفاظ نیز از سوی مسئولان برای آن ساخته نشده است و اکنون محلی برای علوفه و دام میباشد.
با وجود اینکه یکی از مهمترین آثار تاریخی استان ایلام آتشکده چهارطاقی شهرستان دره شهر است ولی وجود علوفه دام و ریزش دیوارها و یادگاری نوشتن روی این اثر تاریخی هویت آن را از بین برده است.

مرتبط:

آبشار گچان _آبشاری زیبا در ایلام

کاخ فلاحتی _موزه کشاورزی ایلام

دره ارغوان ایلام ، بهشت رنگ‌ها

گوشه‌ای از شگفتی‌های غارهای ایران

ایران با وجود داشتن غارهای منحصر به فردی مانند غار «دوسر»، «نمکدان»، «پروا» و «کتله خور» هنوز نتوانسته از این فرصت برای تقویت گردشگردی ورزشی و برپایی تورهای غارنوردی بهره ببرد اما چرا؟ مؤسس انجمن غارشناسی ایرانیان به این سؤال پاسخ داده و دربارۀ آنچه از غارهای ایران نمی‌دانیم، سخن گفته است.

غارها درجۀ سختی و آسانی دارند؛ در برخی از آن‌ها می‌توان هیجان غارنوردی را چشید و در برخی دیگر می‌توان ساعت‌ها به تماشای زیبایی ایستاد. به دلیل همین تنوع گسترده است که غارها می‌توانند گردشگران مختلف ایرانی و خارجی را به خود جذب کنند اما تا کنون آن‌طور که باید و شاید از این ظرفیت استفادۀ درستی نشده است. یکی از دلایل موفق نبودن ایران در زمینۀ گردشگری غارها، نبود ارگانی متخصص برای برنامه‌ریزی، سرمایه گذاری و درآمدزایی است. البته وزارتخانۀ میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، استانداری‌ها و حتی بخش خصوصی برخی از غارهای موجود در ایران را برای پذیرش گردشگر آماده کرده و هزینه تبدیل آن‌ها به غارهای گردشگری را نیز پرداخت کرده‌اند اما بسیاری از این غارها به دلیل نبود طرح مطالعاتی، بازدید کننده‌ای ندارند یا به خاطر همین تغییرات آسیب دیده‌اند. حفاری‌های غیرکارشناسانه، انفجار معادن، نوشتن یادگاری روی دیوار غارها و شکستن تزیینات آهکی نیز از جمله عواملی است که در کنار اجرای طرح‌های نامناسب، همواره سلامت و پایداری غارها را به خطر می‌اندازد.

برای بیشتر دانستن از وضعیت غارهای ایران و دنیای غارنوردی با «مجید زراوندی»، غار نورد و دره نورد و عکاس این حوزه همراه شدیم.

غار پراو

غارها چگونه ایجاد می‌شوند و چند نوع دارند؟

بیشتر غارها در اثر نفوذ آب باران در دل کوه‌ها ایجاد می‌شوند؛ به مرور زمان آب باران رسوباتی را به جای می‌گذارد و زمانی که چکه چکه می‌کند، قندیل‌های زیبایی که در غارها می‌بینیم پدید می‌آید. این قندیل‌ها اشکال مختلفی دارند که بسته به نوع خاک و کانی‌های موجود در غار تشیکل می‌شوند. درصد وجود آهن یا کانی‌های متفاوت در خاک رنگ این قندیل‌ها را متفاوت می‌کند. اگر بارندگی‌ها زیاد باشد رسوبات بیشتر شده و قندیل‌های بیشتر و بلندتری خواهیم داشت.

غارها در مجموع به غارهای عمودی و افقی تقسیم بندی می‌شوند. جذابیت برخی از این غارها بیشتر به بحث زمین شناسی آن‌ها مربوط می‌شود؛ به نوع خاک و رسوبی که در غار ایجاد می‌شود و به طور عامیانه قندیل‌هایی که در واقع رسوبات خاک است.

بیشتر غارهای ایران از نوع آهکی است و در نوع خود از زیباترین غارها به شمار می‌رود. البته غارهای یخی هم داریم که در ایران بیشتر فصلی هستند. در زرد کوه بختیاری از این نوع غارها زیاد دیده می‌شود. یک غار هم به نام غار «یخ مراد» در شمال داریم که نوع آن متفاوت است؛ جنس سنگ آن آهکی نیست که رسوبات آهکی داشته باشد ولی آب زیادی در محوطه غار است و به دلیل دمای خیلی پایین غار، آب موجود تبدیل به یخ می‌شود و یخ دائمی دارد. از اواسط زمستان تا اواخر فرودین قندیل‌های یخی بسیار زیبا و شگفت انگیزی را در این غار می‌بینیم و بقیه سال این قندیل‌ها از بین می‌رود و تنها تکه‌های یخ در غار وجود دارد.

غار قلعه کرد

به کدام غارهای ایران از جنبۀ توریستی پرداخته شده و این امر مثبت بوده یا منفی؟

برخی از غارهای ایران، مثل غار نخجیر، کتله خور و علیصدر جنبه توریستی پیدا کرده‌اند ولی هیچ کدام از این‌ها اصولی درست نشده اند بلکه بر عکس، تا جایی که شده به غار آسیب زده‌اند و به اصطلاح با تغییراتی که ایجاد کرده اند جلوی رشد غار گرفته شده است. به عنوان مثال زمانی که کف غار سیمان می‌شود، موجب می‌شود آبی که از سقف چکه می‌کند، کف غار جاری ‌شود و جایی برای نفود نداشته باشد به همین دلیل زمانی که افراد وارد غار می‌شوند آلودگی کفش‌های آن‌ها وارد این آب و اکوسیستم غار می‌شود. میله‌های آهنی که برای نرده کشی استفاده می‌کنند نیز به مرور زنگ زده و باعث آلودگی می‌شود؛ همچنین نورهایی که در غار استفاده می‌شود گرما ایجاد می‌کند و تمام این موارد اکوسیستم غارها را از بین می‌برد و باعث جلبک زدن می‌شود. متاسفانه این اتفاقات در غارهای ایران رخ داده است.

کارهایی که برای بزرگ کردن دهنه غارها به منظور مناسب سازی ورود مردم انجام شده نیز غیر استاندارد است. برای مثال غار کتله خور زنجان در زمان اکتشاف مسیری داشت که غارنوردان سینه خیز می‌رفتند تا به تالار غار برسند، اما الان آنقدر دهنه ورودی غار بزرگ شده که با ماشین نیسان تا آخر غار رانندگی می‌کنند!

وقتی شما وارد غارهایی مثل علیصدر و نخجیر می‌شوید فضای اول غار یک فضای مرده‌ است، چرا که هوا در ابتدای غار است و آبی که از قندیل‌ها چکه می‌کند بر اثر گردش هوا خشک می‌شود اما وقتی وارد محیط داخلی غار می‌شوید فضا فرق می‌کند. اینجا غار زنده است و رشد آن را می‌بینید. آب و رطوبتی که بر بدنه غار است را کاملاً می‌بینید. در تمام غارهای توریستی همان ابتدای ورود شما یک جریان هوای بزرگی را همراه با باد زیادی احساس می‌کنید و این مسئله به دلیل ایجاد ورودی بزرگ برای غارهاست. این جریان هوا باعث می‌شود، رشد طبیعی غار گرفته شود و این یعنی فاجعه… من به غارهای ترکیه هم رفته ام و چنین مسئله را شاهد نبودم. در ترکیه محیطی که به آن وارد می‌شوید کاملاً تاریک  و دارای نورهای اصولی و استاندارد است. آن ها از نرده‌های چوبی استفاده کرده اند و تا حد امکان تخریب کمی صورت گرفته و اصلا از سیمان استفاده نشده است. اینجا غار زایش طبیعی خود را انجام می‌دهد و در کنار آن بحث توریستی نیز انجام می‌شود. برق غار را هم منطقه بندی کرده اند که قطع و وصل می‌شود به نحوی که برق منطقه‌ای که در حال بازدید هستید، روشن و بقیه خاموش می‌شود؛ البته در غارکتله خور هم این طرح روشن و خاموش انجام شده است به این شکل که راهنما با شما همراه می‌شود و منطقه به منطقه که حرکت می‌کنید برق آن منطقه روشن و بقیه خاموش می‌شود.

موضوع دیگری که برای غارها زیان آور است ورود تعداد زیاد گردشگر در ایام تعطیلات به ویژه عید نوروز است چون گرمای بدن افراد به غار منتقل و از بین بردن اکوسیستم غار را موجب می‌شود. خلاصه این که هر چه در مورد تخریب اکوسیستم غارها بگویم کم گفته‌ام!

البته برای ورود غارها به چرخۀ صنعت توریسم قصد داشتند غارهای بیشتری را با تغییراتی که ایجاد می‌کنند توریستی کنند اما مخالفت‌هایی شد؛ چراکه غارها علاوه بر بحث زیبایی شناسی با زمین شناسی و تاریخچه زمین هم ارتباط دارند و همچنین آبی که در این غارها وجود دارد، گاهی مثل غار «قوری قلعه» منبع آب شرب و مورد استفاده اهالی بومی منطقه است اما متاسفانه گردشگران طبیعت بکر غارها را با زباله پر می‌کنند.

غار آویشوی

برای تغییر این فرهنگ غلط اقدامی هم انجام شده؟

ما از حدود ۱۰ سال پیش همایشی را در روز ۲ مهر به نام «روز غارهای پاک» گذاشتیم و ۴ مهر را نیز به عنوان «روز دره‌های پاک» معرفی کردیم. این قدم‌هایی است که شروع کردیم. فعلا با توجه به این که فرهنگ و اصول درست غارنوردی و همچنین توریستی کردن غارها را نمی‌دانیم با توریستی کردن هر غاری، آن را به سمت نابودی می‌بریم. چند سال پیش وارد غار کهک نزدیک دلیجان شدم و در یکی از تالارها فقط چندین ساعت اضافه‌های شمع را جمع آوری می‌کردم.

دولت، با توجه به مالکیت غارها را توریستی و به سمت درآمد زایی برده اما موفق نبوده است. تنها غار علیصدر به دلیل قدیمی بودن و بحث دریاچه‌ای که دارد تا حدی در زمینۀ گردشگری غارها موفق بوده است.

ورزشکاران بیشتر از چه غارهایی استفاده می‌کنند؟

برای ورزشکاران غارهایی که حالت عمودی و محوطه بزرگی شامل چند دره و حوزه آبریز و… دارند مناسب است. این گونه غارها تزیینات آهکی زیاد ندارند و شکل آنها به گونه‌ای است که بیشتر عمودی هستند و با طناب باید به آن صعود کرد. این صعودها هم باید به نحوی باشد که بحث ایمنی برای غارنورد و غار رعایت شود، چرا که اگر در غار با آسیب دیدگی مواجه شویم بحث امداد و نجات بسیار سخت است.

آیا غارنوردان و دره نوردان دوره‌های امداد و نجات را طی می‌کنند؟

بله با توجه به اینکه زیر مجموعه فدراسیون کوهنوردی است، این یک الزام است و تمام افراد دوره‌های امداد و نجات را طی می‌کنند.

در زمینه غارنوردی همایش جهانی و بین المللی هم داشته‌ایم؟

بله همایش‌های مختلفی در این حوزه برگزار می‌شود. حدود ۵ سال پیش سومین همایش عکاسان غار در ترکیه برگزار شد که هر دو سال یک بار در یک کشور برگزار می‌شود، چهارمین دوره در اسپانیا بود که به خاطر بحث مالی و ویزا ما نتوانستیم شرکت کنیم. با غارنوردانی از فرانسه، ترکیه، لبنان در ارتباط هستیم. افرادی هستند که عکاسی تخصصی غار انجام می‌دهند و حتی به ایران آمدند و کلاس برگزار کردند. غارهای ایران را که معرفی می‌کنیم موجب تعجب آن‌ها می‌شود که چنین غارهایی داریم و این پتانسیل در ایران وجود دارد؛ هم برای توریست حرفه‌ای و ورزشی.

دره هفت غار نیشابور

غارهای ایران از چه نظر منحصر به فردند؟

شاید جالب باشد که بگویم، دومین چاه عمیق دنیا با ۳۰ متر را در ایران و در منطقه‌ای که غار «قلا» (قلا در زبان محلی به معنای کلاغ است) خوانده می شود در کرمانشاه داریم، نزدیک ۱۲ روز در منطقه بودیم و طی دو مرحله در دو سال پشت هم توانستیم به چنین عمقی برسیم. غارنوردان خارجی هم حضور داشتند و تعجب کردند. اولین چاه عمیق فکر می‌کنم در مکزیک حدود ۷۰۰ متر است، اگر بین ۷۰ یا ۸۰ متر دیگر عمق داشت اولین چاه عمیق دنیا بود؛ البته به صورت یک تکه.

غاری در یزد داریم که چهارمین تالارغار بزرگ دنیا است، یعنی ۴ هواپیمای بوئینگ در آن جای می‌گیرد. از لحاظ رکوردی غارهای خوبی داریم.

تجهیزات، تکنیک‌ها و اطلاعاتی که ما دربارۀ غارها داریم برای غیرایرانیان تعجب برانگیز است. ما می‌توانیم در این زمینه حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشیم. من عکس‌های زیادی از غارهای ایران گرفته‌ام که در مجلات خارجی از جمله ترکیه و فرانسه چاپ شده.

جاذبه‌های ایران بی نظیر است. چند سال پیش یک دره نورد استرالیایی که به کشورهای زیادی سفر کرده بود و عکاسی تخصصی انجام می‌داد برای پروژه‌ای به ایران آمد. ما دره‌ای را برای بازدید در نظر داشتیم که خط القعر دو  کوه است. معمولاً در آن رودخانه جریان دارد. کاهش ارتفاع موجب می‌شود آبشارهای زیادی در دره‌ها ایجاد شوند و این اختلاف با سطح، باعث می‌شود که با طناب فرودهای مختلفی داشته باشم. دیدن این آبشارها حالت پیمایشی دارد. در  پیمایش اول دره خیلی خشک بود در حالی که ما برای او از حجم آب زیادی سخن گفته بودیم. خلاصه یک روز کامل را بدون دیدن آب طی کردیم و روز دوم به آبشارها رسیدیم، این دره نورد استرالیایی زمانی که این صحنه را دید تا دقایقی از تعجب نمی‌توانست صحبت کند. گفت من هیچ جایی چنین چیزی را ندیده ام و این نشان از منابع و جاذبه‌هایی است که در ایران وجود دارد در مورد غارها نیز همین گونه است.

دولت در این حوزه کمک می‌کند؟

متاسفانه مشکلات زیادی در بحث آموزش و امداد رسانی وجود دارد اما از سمت دولت حمایت خوبی نمی‌شود بلکه بیشتر به درآمدزایی از یکسری غارهای خاص توجه دارند.

غارهای هنامه-شیروانغارهای ایران

وسایل ضروری برای غارنوردی چه وسایلی هستند؟

کلاه، دستکش و هدلامپ وسایل ضروری برای غارنوردی است و البته لباس مناسب. در تمام دنیا برای غارنوردی تور وسایل و تجهیزات را در اختیار افراد می‌گذارد البته کسانی که مشتری دائمی هستند وسایل شخصی دارند اما در ایران عموماً این گونه نیست، نرده کشی، نورپردازی و بحث بلیت فروشی و درآمدزایی؛ این کاری است که انجام می‌شود. در بحث توریسم اگر برنامه ریزی درستی داشته باشیم با توجه به علاقه مندی خارجی‌ها و وارد شدن دلار به کشور می‌توانیم موفق باشیم اما موضوع این است که در این راه نیز بیراهه رفتیم.

مهمترین مشکلات چیست؟

همان طور که قبلاً هم اشاره کردم بزرگترین مبحث در مورد امداد رسانی است چرا که مسیرهایی که می‌رویم، مسیرهای راحتی نیست و سخت است. در این مسیرها اگر کسی آسیب ببیند انتقال آن بسیار سخت است. چندی پیش دو حادثه در ایلام و تنگه زندان در زمینه دره نوردی داشتیم، برخی از نیروهای هلال احمری دره نورد و کوهنورد هستند و در این زمینه می‌توانند کمک بیشتری داشته باشند. هلال احمر تجهیزات خوبی دارد، اما در بسیاری جاها نیروها تخصص و آشنایی به محیط را ندارند و عمده مشکل ما در امداد رسانی هوایی است.

تا به حال اکتشافات جدیدی هم داشته‌اید؟

بله، در غارنوردی‌هایی که داریم خیلی مواقع غارهای جدیدی پیدا کرده‌ایم. به عنوان مثال حدود ۸ سال پیش در شمال، در جریان یک برنامه چند روزه غارنوردی در «غار سُم» یک غار جدید پیدا کردیم که درون آن جمجمه‌های زیادی از حیوانات و انسان بود در واقع قبرستانی از استخوان بود. ما جمجمه‌ای را دیدیم که شکل آن بسیار خاص بود و ۳ هفته بعد که دوباره برای اکتشاف رفتیم تیمی قبل از ما رفته بود و مشخص بود تخصص خوبی نداشتند. چون آنها برای فهمیدن عمق غار از بالا سنگ انداخته بودند که موجب شده بود این اسکلت نادر آسیب ببیند. موجودی که من زنده آن را ندیده بودم. ۴ نیش خیلی خاص داشت مثل برخی فیلم های تخیلی (دو نیش در بالا و دو نیش در پایین) حتی ما به دانشگاه تهران گفتیم که حاضریم برای آنها نمونه برداری کنیم که برای این نمونه برداری یک کارتون موز دادند و ما خودمان ظروف دربسته و کوچک بردیم با دستکش و نمونه برداری کردیم و به آن‌ها رساندیم.

یعنی حتی در جریان غارنوردی و دره نوردی که می‌کنیم، می‌توانیم در مباحث علمی با مراکز مختلف همکاری خوبی داشته باشیم که البته باید این آگاهی و تعامل صورت بگیرد. غارها و دره‌های زیادی هستند که به دلیل نداشتن افراد متخصص از سوی مراکز علمی هیچ گونه تحقیقی در مورد آن‌ها نشده است و می‌توانند برای ایران ثبت شوند. تنها یک حمایت مالی نیاز است که این مراکز از غارنوردان و دره نوردان داشته باشند.

هر اکوسیستمی که در غارها وجود دارد، هم برای غار مفید است و هم برای منطقه‌ای که در آن واقع شده‌. هیچ چیزی در طبیعت بدون حکمت نیست و تخریب و از بین بردن بخشی از طبیعت توازن را برهم می‌زند. متاسفانه طبیعت ما در حال از بین رفتن است و هیچ اقدام درست و استانداردی هم صورت نمی‌گیرد. در واقع بی‌فرهنگی محیط زیستی در ایران بیداد می‌کند.

غار یکی از استراتژیک ترین و کوچک‌ترین جاها در طبیعت است، باید فرهنگ سازی شود. دولت می‌تواند در این زمینه برنامه ریزی کند و از طریق رسانه‌ها اجرایی شود. در یکی از غارهایی که زیاد هم شناخته شده نیست، قندیل خاصی را دیدم که در حال رشد بود، اما بعد از چند سال که رفتم دیگر این قندیل نبود. آن را شکسته بودند! خیلی از این موارد داریم… شما به یکی از افرادی که دسترسی راحت‌تری به غارهای توریستی دارند سفارش یک قندیل با هر مشخصاتی را بدهید و هزینه‌ای هم برای آن پرداخت کنید، مدتی بعد آن قندیل را خواهید داشت! این یعنی تخریب، یعنی از بین بردن طبیعتی که به وجود آمدن آن سال‌ها یا قرن‌ها  طول کشیده.

غار تادوان-غارهای ایران

زیباترین غاری که تا به حال دیده‌اید کدام بوده؟

غار کتله خور در زنجان بسیار زیباست. غار نخجیر که به نظر من عروس غارهای ایران است؛  البته قسمت‌های غیر توریستی آن. در غار نخجیر تخریب زیاد شده  و فاز دوم و سوم آن هنوز راه اندازی نشده است.

غار پروا که انگلیسی‌ها آن را کشف کردند تا چند سال به دلیل سختی پیمایش آن به اورست غارهای دنیا معروف بود و البته هنوز این سختی وجود دارد و ۵ نفر تا به حال کشته داده است. غار سُم در نزدیکی گرگان یا غار جرجار که عمیق‌ترین غار ایران است در کرمانشاه که فاصله هوایی آن با پروا نزدیک چند کیلومتر است، غارهای قلا و جوجار همگی در رشته کوهی است که در اطراف کرمانشاه است و در این منطقه حدود ۲۰ نقطه را نشانه گذاری کردیم.

و ترسناک‌ترین غار؟

از غارنورد می‌پرسید؟ از نظر من هیچ کدام. این ترس به وجود شما بستگی دارد، اولین غاری که رفتم به دلیل آسیب دیدگی یکی از همراهان ترسیدم. در مورد ترسناک بودن غار جوجار شنیده ام، اما غار قلا وَهم خاصی دارد چرا که ۶۰۰ متر یک تکه زیر پای شما خالی است و شما که وارد غار می‌شود، کلاً روی طناب معلق هستید. باید با طناب فرود و بعد دوباره صعود کنی تا بالا بیایی. علاوه بر وهم یکی از با ابهت‌ترین غارهای ایران است که البته تک چاه محسوب می‌شود.

قدیمی‌ترین غارهای ایران کدامند؟

قدیمی‌ترین غارها بر اساس اسناد به زمین شناسی برمی‌گردد، اما اگر بر اساس زمان اکتشاف باشد غار کتله خور زنجان یا علیصدر همدان، البته تأکید می‌کنم این قدمت از نظر زمان اکتشاف است نه از سن غار. سن غارها را می‌توان از روی قندیل‌ها فهمید، چرا که رشد این قندیل‌ها خیلی کند است؛ این سن، میلیون سالی است.

غار کتله‌ خور

 

کدام غارها جنبه‌های فرهنگی و تاریخی دارند؟

غارهای دست کن، مثل غار روستای میمند کرمان و یا کندوان که در کوه برای زندگی کردن ایجاد کرده‌اند.

در اطراف اصفهان هم غارهای این چنینی داریم؟

نزدیک اصفهان، سمت میمه غاری به نام پریان هست که ورود به آن نیاز به کار فنی دارد. اگر بروید یک روز پرچالش را خواهید داشت. در غار نوردی میثاقی داریم که می‌گوید: «هیچ چیزی را نکشیم، جز وقت و هیچ اثری برجای نگذاریم، جز رد پا در جای مناسب.» بعضی وقت‌ها کف غار این قدر زیباست که باید مراقب آن باشیم و حتی شده بدون کفش وارد شویم تا گِل سطح دست و کفش ما به جایی آسیب نرساند. اغلب از جاهایی که قبل استفاده شده، استفاده می‌کنیم و سعی می‌کنیم تخریبی ایجاد نشود. غار کهک در نزدیکی دلیجان هم هست. جذابیت غار کلهرود که در ۳۰ کیلومتری شمال مورچه خورت قرار دارد این است که شما تمیز وارد غار می‌شود و بیرون که می‌آیید تمام بدنتان گِلی است چون باید حدود ۳ کیلومتر را سینه خیز بروید و برگردید، یعنی حدود ۸۰ درصد راه آن به این صورت است. این برای خیلی افرد جذاب است و برای برخی هم نه، جذاب نیست.

 و حرف آخر…

غارنوردی و دره نوردی بسیار زیبا و ناشناخته است، اما برای رفتن به چنین جاهایی باید فرهنگ استفاده از آن را بیشتر بدانیم تا علاوه بر لذت بردن از زیبایی‌های آن مانع حرکت رو به جلوی طبیعت نشویم.

مرتبط:

وسایل ضروری و لازم برای غارنوردی

سفری هیجان انگیز به غار پراو

عاروسو؛ عروسک ۱۲۰ ساله کودکان شهربابک

تاریخچه ی پل سفید اهواز

كمتر از پنجاه سال پس از احداث و افتتاح اولين پل فلزي جهان در بروكلين، پايه هاي احداث چهارمين پل معلق دنيا در شهر اهواز پی ریزی شد كه امروزنماد و مظهر زيبايي اهواز به شمار مي رود. این پل اولین پل ماشین رو و عابر پیاده بود که اهواز قدیم و جدید را به هم وصل میکرد.

از جمله نقل قولهای مربوط به احداث پل, اين است كه یک مهندسي آلماني  به اتفاق همسرش كه او نيز مهندس بود شروع به ساختن پل نمود و كار را تا مرحله سوار كردن يكي از هلالي ها با موفقيت پيش برد, ولي انگليسي هاي حاكم بر شركت نفت در آن زمان لوازم و ادواتي را كه در اختيار سازنده پل گذارده بودند از جمله جرثقيلي كه با آن هلالي اول را بالا كشيده و مهار مي كردند پس گرفتند. اين عمل انگليسيها موجب بيماري و دق مرگ شدن مهندس آلماني سازنده پل شد. پس از چندي همسر او, كمر همت بست و با ابتدايي ترين وسايل ممكن در آن زمان و بكارگيري چند دوبه بجاي جرثقيل, موفق شد هلالي دوم را بر اسكلت پل سوار نموده و ساختمان آن را به پايان برساند.

پل سفید اهواز

قرارداد و نحوه احداث پل

در تاريخ ۱۷ خرداد ۱۳۱۳ قرارداد احداث پل در ۱۲ ماده بين ميرزا علي خان منصور وزير طرق و شوارع ايران و اسكار ليندال نماينده شركت سوئدي سونسكاانترپرناداكتي پولاكت(سنتاب) منعقد گرديد وطبق اين قرارداد  پنج ميليون و هفتصد وهشت ريالي، مسئوليت احداث پل كارون اهواز، امتحان زمين و تهيه نقشه هاي اصلي به شركت مذكور واگذار شد.

در اوايل مهر ماه سال  ۱۳۱۳ موقعيت خط وسط پل بر روي رود كارون تعيين و تا تیر ماه ۱۳۱۴ هر هفت پایه آن پی ریزی شد.

قطعات فلزي پل كه در كارخانه (مولارك استاد) سوئد ساخته شده بودند به هم متصل شده, سپس در روز ۱۸ مرداد ۱۳۱۴ اولين قطعه پل فلزي اهواز بالا كشیده شد.

در ۱۲ مرداد ۱۳۱۵ بتون ريزي سرتاسر پل به پايان رسيد و در ۱۵ مرداد آسفالت سطح اتومبيل روي پل آغاز شد . ده روز بعد ضمن شروع سيم كشي برق جهت روشنايي پل از سوي شركت سنتاب اعلام شد كه پل اهواز چهارده روز بعد افتتاح خواهد شد.

پل سفید اهواز

آزمايش پل چهار ساعت و نيم به درازا كشيد و سرانجام در ساعت ده و سي دقيقه ۳۰ شهريور سال ۱۳۱۵ با بيش از هفت ماه تاخير به راه آهن جنوب تحويل داده شد. سپس در تاريخ ۱۵ آبان ماه ۱۳۱۵ افتتاح گردید.

پل تمام فلزي سفيد با دو پياده رو , داراي دو دهانه بزرگ به طولهاي ۱۳۶ و ۱۳۰ متر و سه دهانه مياني ۴۹ متري و دو دهانه كناري به طول هاي ۱۲و ۲۰ متر است و تمامي قطعات آن توسط پيچ و مهره  به هم متصل شده اند. اين پل بر روي پايه بتني قرار دارد كه درگذشته جهت عبور و مرور  درشكه و وسايل نقليه سبك , انسان و احشام و … مورد استفاده قرار مي گرفت در حال حاضر این پل جهت عبور عابران و وسايل نقليه به صورت يك طرفه مورد استفاده قرار مي گيرد. در تابستان سال ۱۳۸۹ عملیات بازسازی و مرمت این پل در دستور کار قرار گرفت و همچنین تجهیزات مورد نیاز برای نورپردازی پل سفید با حمایت مالی بانک ملی از کشور ایتالیا تهیه شد.

پل سفيد درسال۱۳۷۸ به شماره ۲۴۹۳ در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيد.

پل سفید اهواز

موقعیت مکانی پل سفید

اهواز دارای بخش شرقی و غربی است که مرکز شهر، بافت قدیمی و بیشتر کارخانه‌ها و اداره‌ های وابسته به نفت و فولاد در بخش شرقی قرار دارد. بخش غربی مسکونی ‌تر است. پل معلق این دو بخش شرقی و غربی اهواز را به‌ هم وصل کرده است. امتداد خیابان طالقانی و میدان شهدا در شرق اهواز با وجود پل سفید به امانیه، فلکه فرمانداری و بیمارستان رازی در غرب رودخانه کارون وصل می ‌شوند.

مرتبط:

اهواز _شهری که خواب ندارد

در مورد پل سفید اهواز چه میدانید؟

اهواز و جاذبه های گردشگری بی نظیرش

موزه تماشاگه زمان

موزه زمان موزه‌ ای با ساعتهای دیدنی است. صدها ساعت در یک مکان جمع شده‌ اند تا با جذابیتشان شما را از هر چه زمان است بی‌ خبر کنند. بنایی قدیمی و دو طبقه با معماری بی نظیر که عمری حدود ۸۰ سال دارد و عمارتی در داخل باغی با وسعت پنج هکتار که قدمتش به زمان محمد شاه و ناصرالدین شاه بازمی گردد به موزه زمان اختصاص داده شده است.
در داخل بنا اتاقی بسیار با شکوه چشم هر بیننده ای را خیره می کند و به اتاق اصفهانی ها معروف است. به گفته راهنما طرح گچبری این اتاق از تالار موسیقی کاخ عالی قاپوی اصفهان و از سبک دوره صفویه الهام گرفته است.
در این اتاق تابلوی بسیار زیبایی با نام تابلوی آفرینش گچبری شده است. گوشه های سقف نیز مقرنس سه پایه ای با روکش طلا کار شده است.

اگر خواستید دیدگاه اقوام و ملل مختلف نسبت به زمان، تقویم، را بدانید و چگونگی سیر تاریخی ساعت از ابتدا تا کنون را دنبال کنید، حتما سری به این موزه بزنید. ساعتها در اینجا به ساعتهای ابتدایی، ساعتهای مکانیکی وزنه ای و کوکی، ساعتهای قابل حمل (جیبی و مچی) تقسیم شده‌ اند.
طبقه اول ساختمان موزه اختصاص به نمایش ساعتهای مکانیکی وزنه ای و کوکی اعم از طاقچه ای، دیواری و ایستاده دارد. در طبقه اول ساعت شاهینی را می‌ بینید. کنارش ساعتی است که هر نیم ساعت زنگ می زند و دریچه ای دارد که جوجه‌ ای از آن بیرون می آید و زنگ می زند. ساعت آوندی دارد که ساعت با آن کوک می شود. ساعت دیگری هم می‌ توان پیدا کرد که هر نیم ساعت زنگ بزند اما اینبار ساعتی با چرخ دنده‌ های بسیار.
در طبقه دوم مجموعه ای از نفیس ترین ساعت های جیبی و مچی و تقویم و نیز موضوعات مرتبط با زمان در معرض نمایش است. علاوه بر ساعتهای مچی و دیواری، تعدادی از عکسها و ساعتهای موجود هم چنان استثنایی هستند که انسان را شوکه می کنند، ساعت مچی نابینایان، ساعت شیفت نگهبانی و…

موزه زمان
اولین کارت ساعت زنی (کارت پانچ) که مربوط به راه آهن ایران بوده است شاید یکی از جالبترین اشیاء این موزه باشد. این دستگاه حدود ۸۰ سال پیش وارد ایران شده است. از ویژگی های اصلی این ساعت آن است که در اداره برای ثبت ساعت ورود و خروج کارمندان به کار می رفته با قرار دادن کارتی در جای مخصوص و فشار دکمه ای زمان بر روی آن ثبت می‌ شده است.
با نگاهی به ساعتها در می یابید مردم در قدیم به تزئینات و ظاهر ساعت توجه بیشتری داشتند اماشاید جالب باشد بدانید پس از ورود اسلام نمادهای اسلامی نیز وارد تزئینات ساعتها شد. در این موزه ساعتهایی را می‌ بینید با نمادهای اسلامی. در تمام این تزئینات و مینا کاری ها طرحهای اسلیمی کاملا مشهود است. حتی مجسمه و تصویر خانمی که بر روی یکی از ساعتها است، حجاب دارد.
زنگ ساعتها هم در قدیم بیشتر مورد توجه مردم بوده است. در قدیم مردم زنگ‌ های مختلفی را به کار می‌ بردند یکی از این زنگ‌ ها «کوکو» بوده که ساعتش هم به این نام مشهور است و مربوط به قرن ۱۴ میلادی است.
شاید دیدن ساعتی جیبی با قدمت سیصد سال پیش در نخستين موزه زمان سنجي در ايران خالی از لطف نباشد. در قدیم برای ساعتهای جیبی سه در می گذاشتند تا آسیب نبینند. اولین ساعت جیبی در سال ۱۵۰۴ میلادی توسط یک قفل ساز آلمانی اختراع شد. این ساعتها به حدی سبک و کوچک بودند که به راحتی از گردن آویزان می شدند ویا درون جیب جا می گرفتند.

موزه زمان

در ابتدا ساعتهای جیبی جزء کالاهای لوکس گران قیمت بودند. در سـال ۱۶۷۵ میلادی، چارلز دوم پوشیدن جلیقۀ بلند را باب نمود و کم کم پوشیدن این نوع جلیقه بین همگان رواج یافت و ساعتهای مردانه از آن تاریخ به بعد به جای اینکه آویزی باشند و از گردن آویخته شوند، درون جیب جلیقه ها جای گرفتند. در سال ۱۸۶۸ میلادی یک شرکت سوئیسی ساعتی ارزان قیمت را طراحی نمود که افراد عادی استطاعت خرید آن را داشتند.
تا به حال به این موضوع فکر کردید که با شمع ساعت درست کنید! در موزه زمان ساعتی را میتوانید ببینید که با سوختن شمع و پایین آمدن آن گذشت یک ساعت نشان داده می شود. این نوع ساعتها اولین بار حدود ۱۰۰۰ سال پیش مورد استفاده قرار گرفتند که اختراع آن را به پادشاه وقت انگلستان آلفرد کبیر نسبت می دهند. در این ساعت بدنۀ شمع مدرج می شد و با سوختن شمع و کوتاه شدن آن زمان را محاسبه می کردند.
در بخش فضای باز مجموعه، ماکت ساعت های ابتدایی همچون ساعت آفتابی، آبی، شنی، سوختی به نمایش گذاشته شده است. ساعت مچی آفتابی ؟!! و خود شما هم می توانید با ایستادن در مکان مشخص شده، نقش عقربه ساعت آفتابی را بازی کنید، گویی ساعت آفتابی بازی سایه و نور است.

موزه زمان
ساعت آفتابی، شنی، آبی، ساعت قایق اژدها، ساعت شمعی، ساعت روغنی، ساعتهای آبی مکانیکی، ساعت آبی کلیپسیدرا، ساعت آبی پنگان، ساعت های وزنه ای، ساعت های فنری، ساعت‌ های آونگی، ساعت جیبی، ساعت‌ های مچی، ساعت‌ های الکتریکی، ساعت‌ های اتوماتیک، ساعت‌ های کوارتز، ساعت‌ های اتمی از انواع مختلف ساعتهایی هستند که بشر تاکنون اختراع کرده است و شما میتوانید با مراجعه به این موزه با انواع این ساعتها آشنا شوید.

راستی جای ساعت بیگ بن لندن، ساعت میدان شهرداری تبریز و ساعت شمس العماره کاخ گلستان در این مکان خالی است.

مرتبط:

فرش آذربایجانی در «موزه فرش باکو»

آرامش در موزه ملی ایران

تبدیل منزل استاد نفیسی به “خانه موزه”

همه چیز درباره ی شهر گور فیروز آباد

اردشیر ساسانی نام رسمی شهر تازه‌ تاسیس خود را اردشیرخورّه، به معنی فرِ اردشیر نهاد. با این حال در منابع پیش از اسلام این شهر به گور (Gōr) نیز معروف بوده که پس از اسلام، عربان آن را جور تلفظ می‌ کردند. مورخان قدیم این واژه را دشت، پشته یا گودال معنی کرده ‌اند.

بنا به روایتی سابقه تاريخي اين شهر به زمان هخامنشيان باز مي گردد. اسكندر مقدوني كه از مقاومت مردم اين شهر به ستوه آمده بود دستور داد با بستن سد شهر را به زير آب ببرند.

اردشير بابكان فرزند بابك نوه ساسان موبد معبد آناهيتا، پس از پيروزي براردوان پنجم سلسله ساسانيان را بنيانگذاري كرد و شهر گور را مقرحكومت خويش قرار داد. برخی مورخان معتقدند پایه این شهر به دوره اشكانيان بر مي گردد چرا كه ساختن شهر دايره اي شكل مختص پارتيان بوده است. اردشير پس از پيروزي بر اردوان اين شهر را احیا کرد.

در زمان ساسانيان شهر گور به دليل داشتن بزرگترين كتابخانه مشرق زمين و وجود كتب گرانبها و كمياب به دارالعلم مشهور بود. شهر گور در اين زمان عظمتی خاص و به اندازه شهر استخر وسعت داشت و دارای چهار دروازه بود. شهر گور در آن زمان بدليل واقع شدن در مسير تجارت كشورهاي چين، هندوستان، روم و بندر سيراف از رونق اقتصادي و بازرگاني خاصي برخوردار بود. بعد از تصرف شهر گور توسط مسلمين در زمان خليفه دوم به فرماندهي (يداله بن عامر) نام جور به آن نهادند و به علت اهميت از طرف خلفاي راشدين فرماندار بر آن گمارده شد.

بنا به نوشته طبری اردشیر شهر گور را در حدود سال ۲۲۴ میلادی به نشانه قدرت ‌نمایی در برابر آخرین شاه اشکانی احیا کرد. پس از اردشیر نیز این شهر به دلیل نسبت با سر سلسله ساسانی همچنان آباد و مرکز کوره اردشیر باقی ماند. همچنین گور آخرین پایگاه یزدگرد سوم ساسانی در فارس بود که در سال ۲۹ ه‍.ق (زمان خلافت عثمان بن عفان) به تصرف مسلمین درآمد. پس از سقوط این شهر یزدگرد، فارس را به عرب‌ ها گذاشت و از راه کرمان به خراسان گریخت. در زمان خلفای راشدین فرماندار گور از طرف والی ایالت یکپارچه بصره –اهواز- فارس منصوب می ‌گردید.

شهر گور فیروز آباد

در اوایل دوران اسلامی شاهان آل بویه که شیراز را تختگاه خود کرده بودند به آبادانی شهر گور نیز همت گماشتند. به فرمان عضد الدوله دیلمی، مسجد جامع و بیمارستان مناسبی در شهر ساخته شد.در قرن چهارم هجری گور شهری غنی و آباد بود با اقلیمی معتدل، آب فراوان و بوستان‌ و گلستان ‌های فراوان. باغ‌ های میوه و خانه‌ های اعیانی، حومه شهر را تا شعاع یک فرسنگ فرا گرفته بودند. در این منطقه محصولات گوناگونی تولید می ‌شد؛ از قبیل عرقیات، میوه، پارچه و …. اما بدون شک گلاب در میان آنها رتبه اول را داشت. گلاب گور و کوار به بسیاری سرزمین ‌ها مثل چین، هند، بیزانس، مصر، یمن، مغرب عربی و اروپا صادر می‌ شد. حتی گل سرخ گور در کشورهای اسلامی شناخته شده و به خاطر بوی خوش و شفافیت رنگ نزد عرب ها زبانزد بود. (امروزه نیز در زبان عربی به گل محمدی، الورد الجوری می‌ گویند)

عرق شکوفه نخل، عرق بومادران، عرق زعفران و عرق بید از دیگر فراورده‌ های گیاهی‌ این منطقه بود.

فیروز آباد کنونی
گور یا فیروز آباد باستانی در قرن هفتم یا هشتم هجری به دلایلی نامعلوم رو به ویرانی نهاد و خالی از سکنه شد. به جای آن بیرونِ باروی شهر قدیم، روستایی سربرآورد که تا دوره قاجاری به نام ده کوشک معروف بود. شهر کنونی فیروزآباد حاصل گسترش همان روستاست.

مجموعه اردشیرخوره بسیار هدفمند و با اولویت دفاعی طراحی شده است. جلگه فیروزآباد که شهر در آن ساخته شده از هر طرف در محاصره کوه‌ هاست. راه اصلی ورود به جلگه، گذرگاه راهبردی تنگاب است که بر صخره بالای آن قلعه دختر (اقامتگاه اولیه اردشیر) قرار گرفته است جایگاه قلعه به گونه ‌ای است که علاوه بر تنگه به جاده منتهی به کاخ اردشیر و شهر نیز مشرف باشد.

شهر گور فیروز آباد

نقشه شهر
اردشیرخوره به شکل دایره کاملی به قطر ۱۹۴۰ متر ساخته شده ‌است. شهر با ۲۰ دیوار شعاعی و سه دیوار حلقوی هم مرکز مجموعاً به ۶۱ منطقه تقسیم می ‌شده و دو حصار خشتی محکم با خندقی در میان به پهنای ۳۵ متر آن را در بر می‌ گرفت. شهر در امتداد جهات اربعه چهار دروازه داشت؛ دروازه هرمز در شمال، دروازه اردشیر در جنوب، دروازه میترا در شرق و دروازه بهرام در غرب. از هر دروازه یک خیابان اصلی به مرکز شهر میرسید؛ جایی که بناهای دولتی و مذهبی درون یک دیوار مدور به قطر ۴۵۰ متر محفوظ بودند.

استحکامات دفاعی حتی از گستره شهر نیز فراتر می ‌رفت؛ هنوز هم بقایای شبکه تار عنکبوتی و شعاعی دیوارهای حفاظتی تا فاصله ۱۰ کیلومتری از کانون اردشیرخوره در دشت و کوهپایه دیده می‌ شود.

آثار باستانی درون شهر

منار میلو (طِربال): ستونی است چهارگوش از جنس سنگ خارا و ملاط گچ که درست در کانون هندسی دایره شهر قرار دارد. امروزه بلندی آن ۳۳ متر و هر ضلع قاعده آن ۱۱ متر میباشد. کاربری منار میلو معلوم نیست. بنا به گزارش اصطخری این میل بر سر آن آتشکده ‌ای بود و از کوه مجاور آبراهی به شهر کشیده بودند که آب را مانند فواره تا بالای منار می‌ رساند. به گمان دیتریش هوف (Dietrich Huff) این بنا بقایای یک برج پله‌ دار است که در زمان آبادانی حدود ۷۸ متر ارتفاع داشته و شاید تجسم قدرت و اقتدار شاه بوده‌ است. این منار در تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۱۶ با شمارهٔ ثبت ۲۸۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده ‌است.

تخت ‌نشین (گنبد کیرمان): بنای دیگری است در یکصد متری جنوب شرقی منار که اکنون جز شالوده ‌ای از آن بر جا نمانده‌ است. معمولاً کاربری آن را نیایشگاه یا کاخ تصور میکنند. در دی‌ ماه ۱۳۸۴ باستان‌ شناسان در بخش شرقی تخت ‌نشین توانستند دروازه ‌ای سنگی به سبک معماری پارسه همراه با سنگفرش بنا را کشف کنند.

رصد خانه: قدیمی ‌ترین رصدخانه ایران، در کنار نقوش رنگی شاهزادگان ساسانی در شهر گور فیروز آباد قرار دارد. این رصد خانه شاهکاری از دانش ایران در آن عصر محسوب می‌ گردد. پروفسور دیتریش هوف در حفاری شهرگور فیروز آباد فارس به سازه‌ ای دایره‌ ا ی ‌شکل رسید که پس ‌از مطالعه، مشخص شد، قدیمی ‌ترین نمونه از رصد خانه‌ های به‌ دست آمده در ایران و متعلق به دوران ساسانی است. نمونه‌ های همانندی از این سازه در دهلی و جیپور هند وجود دارد. این سازه خشتی مدور به قطر ۶۵/۵ متر است که درون آن دوازده سکو با نشانه‌ های نجومی وجود دارد. این سازه در جریان کاوش ‌های هیئت مشترک باستان‌ شناسی ایران و آلمان در سال ۱۳۸۴ کشف شده است.

نقش رنگی چهار شاهزاده: طی کاووش های سال در سال ۱۳۸۴ نقش چهار شاهزاده ساسانی نیز برای اولین‌ بار روی یکی از دیوارهای بدست آمده از این شهر کشف شد. این چهار شاهزاده را دو زن و یک مرد جوان به همراه نوجوانی تشکیل می ‌دهند. این نقش ها در کنار مناره و در نزدیکی چاهی از دوره اسلامی کشف شدند. این برای نخستین بار بود که چنین نقش هایی از دوره اردشیر اول و سال های آغازین شکل گیری سلسله ساسانی بدست آمد. در این نقش یکی از زنان که با تن پوش و صورت کامل بدست آمده در کنار نوجوانی قرار گرفته که بره حیوانی را به بغل گرفته است. مرد جوان نیز در کنار زنی قرار گرفته که تنها تن پوش آن باقی مانده و سر از بین رفته است.

شهرستان فیروز آباد

آثار باستانی بیرون شهر

قلعه دختر: دژ-کاخی در ارتفاعات فیروزآباد است که بنای آن را به اردشیر بابکان نسبت داده اند. در بلندترین بخش این قلعه، بقایای تالاری با ایوان بزرگ و سقف گنبدی وجود دارد که احتمالاً ویژه اقامت اردشیر و خانواده‌ شاهی بوده ‌است. مجموعه قلعه دختر و باروهای اطراف آن بخشی از استحکامات گور به ‌شمار می ‌رفتند.

آتشکده اردشیر پاپکان: بنای شکوهمندی است در شمال شهر گور که احتمالاً جایگاه قرارگیری سه آتش مقدس یا اقامتگاه و تالار بارعام اردشیر شاه بود. ویژگی ‌های اساسی معماری ساسانی همچون ایوان بزرگ ورودی، حیاط  داخلی با ایوان ‌های روبرو و اتاقهای گنبد پوش در این ساختمان به خوبی دیده می ‌شود. کشف چهار دیوارنگاره از شاهزادگان ساسانی در سال ۱۳۸۴ توجه زیادی را به این مکان جلب کرد.

پل مهرنرسه: پلی بود در گذرگاه تنگاب  که به دستور مهر نرسه وزیر مقتدر ساسانی ساخته شد. و نزدیک نقش تاج ‌ستانی اردشیر قرار دارد. از این پل که در زمان خود بیش از ۵۰ متر طول، یک دهانه اصلی و چند دهانه فرعی داشته، اکنون فقط یک پایه سنگی بزرگ باقی مانده‌ است. بدنه این پایه از لاشه ‌سنگ و ساروج و نمای آن تکه ‌سنگهای تراشیده ساخته شده است که با بست ‌های آهنی به هم متصل شده‌ اند. مهرنرسه که خود زاده یکی از روستاهای اردشیرخوره بود در این ناحیه فعالیت‌ های عمرانی زیادی انجام داد. او در کتیبه پهلوی کوتاهی که کنار نقش اردشیر از خود به جای گذاشته، خود را به عنوان بانی پل معرفی و از مسافران و رهگذران طلب دعای خیر دارد.

شهر گور فیروز آباد

دو نگارکند نیز بر دیواره‌ های صخره ‌ای تنگاب وجود دارد:

نقش پیروزی: در این نقش ‌برجسته اردشیر و پسرش شاپور سوار بر اسب در رزمگاه به تصویر کشیده شده‌ اند و اردشیر با ضربه نیزه اردوان شاه را از اسب به زیر می ‌اندازد.

تاج ‌ستانی اردشیر: تصویری از اردشیر که در حضور درباریان از اهورامزدا دیهیم پادشاهی می ‌گیرد.

مشاهیر شهر گور

فرخ‌ مرد بهرامان قاضی اهل گور و هم روزگار با خسرو پرویز بود. او مؤلف مادگان هزار دادستان، مهمترین متن حقوقی به جا مانده از دوران ساسانی است. در این کتاب شماری از قوانین کهن اوستایی، احکام دادگاه‌ های پیشین و فرمان ‌های اداری پادشاهان گرد آمده که در شناخت آیین دادرسی ایران ساسانی اهمیت بسیار دارد. از زندگی این شخصیت اطلاعات زیادی در دست نیست.

عبدالله بن مقفع نویسنده و مترجم بزرگ سده دوم هجری، نیز زاده شهر گور بود. او کتاب‌ های ارزشمندی در زمینه فلسفه، اخلاق و آیین کشورداری از فارسی میانه به عربی برگرداند. ابن مقفع از سخنوران بنام زمان خود بود و در پایه ‌گذاری نثر فنی عربی نقش مهمی داشت. او در سال ۱۴۲ هجری به اشاره خلیفه منصور عباسی به قتل رسید.

موقعیت مکانی
دشت فیروز آباد محصور در میان کوههای بلند و از نظر امنیت و سوق الجیشی نیز بسیار مهم بود. رودخانه ای نیز از همین منطقه میگذرد که بنامهای تنگاب، فیروزآباد، حنیفقان، و برازه معروف بوده است. این شهر باستانی در جنوب غربی استان فارس، صد کیلومتری جنوب شیراز  و سه کیلومتری شهر فیروزآباد واقع شده است.

مرتبط:

معرفی قلعه دختر فیروزآباد فارس

جاذبه‌های گردشگری شهر شیراز

چرا داریوش تخت جمشید را ساخت؟