قلعه حاجیآباد، یادگار تاریخ سلحشوریها
تاریخچه اثر و روند شکلگیری آن
حسن عباسپور دراگاهی در کتاب شهر سبز نگاهی به جغرافیا و تاریخ حاجیآباد در مورد قلعه چنین مینویسد:
«از مردم حاجیآباد که سال میکنی زمان تا سیس این قلعه را میدانی؟ پاسخ میدهند فقط خدا میداند. میگویند این چاه آب داخل قلعه که در دلسنگ خارا کندهشده زمانی پر آب و حتی آب آن مشکلگشا بود چون زمزم. بههرتقدیر این اساطیر یا افسانهها بیسبب نیست، حتی اگر خرافه هم باشد، خرافه اگر دکان و دکانداری در آن نباشد قابل کامل و ارزشمند است.»
قلعه کهن روی صخرهای، در جنوب غربی شهر حاجیآباد پای به میدان نهاد.
در شمال غربی قلعه که خانه حاکم بوده چاهی بوده در دلسنگ با ساروج و دورچین شده، جالب است که چاه را زرتشتیها تعبیه کردهاند. در این قسمت چاههای دیگری هم آب به کام قلعه نشینان میریخت.
حمام خصوصی متعلق به حاکم را در شمال شرقی قلعه بر پا کرده بودند. اما حمام عمومی را در شرق پیر غیب و بیرون دیوار قلعه احداث کرده بودند. پایههای قلعه بر ساروج قرارگرفته و دیوارها از خشت خام بوده که گذاشت زمان آن را فرسوده تا جایی که امروز چیزی از آن باقی نیست.
قلعه در محاصره خندق پرآبی بوده تا به هنگام یورش دشمن با تخریب پلها، قلعه را دستنیافتنی کند.
در سه کیلومتری غرب قلعه حاجیآباد، قلعه کلدان است. قلعه روی تپه بناشده است. اهل محل میگویند: «در کلدان تنها، تعدادی برجهای دیدهبانی بوده است. هرچند این فرضیه قابلقبول است اما میتوان قبول کرد که برجهایی که حافظ و نگهبان قلعه اصلی بودند، خود در درون قلعههای کوچکتری احداثشده بودند. در تداوم جنبه دفاعی این قلعه، در محله بوستانوییه و ودروازو و احتمالاً در محله گود کهنوییه که هم در اطراف قلعه هستند، خاکریزهایی است که شاید بهعنوان پناهگاه یا سنگری بهعنوان خط مقدم در مقابل دشمن ایستادگی میکردند. ظاهراً قلعه که در روزگار دولتهای قبل از اسلام بناشده بود توسط پادشاهان هرمز بازسازیشده است. به دلیل اهمیت قلعه در ایجاد امنیت در منطقه، قدرتهای سیاسی سعی داشتند بر قلعه مستولی شوند.
هر کس بر قلعه حاجیآباد مسلط بود، روستاهای احمدی، طارم، فارغان، درآگاه و حتی رودان را در اختیار داشت.
گفته میشود قلعه حاجیآباد با توجه به موقعیتی که داشته گویا توسط سپاهیان تیمور لنگ تخریب و پس از قتلعام اهالی به آتش کشیده میشود. بعدها این قلعه بهوسیله پادشاهان هرمز بازسازی و به نام قلعه سفین نامگذاری شد و سپس حکومت مرکزی زیرپوشش پادشاهی هرمز درآمد و حاکم محلی احمدی، رودان، رودخانه، فارغان، طارم، فرگ، درآگاه و آبشور از حاکم حاجیآباد تبعیت داشتند.
حاکم حاجیآباد خراج گذار و تابع پادشاهی هرمز بود. پس از انقراض پادشاهی هرمز که تاریخ آن مشخص نیست و روی کار آمدن و قوت گرفتن دولت ایران و برچیده شدن نظام ملوکالطوایفی درزمانی که حبیبالله خان قوام والی فارس که مناطق ساحلی از بوشهر تا سرحد سیستان و بلوچستان را زیرپوشش داشت.
مردم حاجیآباد که روحیه سلحشوریشان مانع از قبول بندگی والی فارس شدند، نامبرده قشونی به فرماندهی شخصی تحت عنوان شیخ نوایگان با سه عرابه توپ و تجهیزات و عدوات جنگی لازم برای تسخیر قلعه حاجیآباد و سرکوبی مردم و وادار کردن آنها به تبعیت از خود به حاجیآباد گسیل و در محل معروف و مشهور پشته باغ زیر (تپههای جنوب قلعه) مستقر و مردم که محاصرهشده بودند بهناچار قلعهنشین شدند. تخت پل که محل ایاب و ذهاب از روی خندق پر از آب که توسط دو رشته قنات آبگیری میشد و از قبل هم در این مورد پیشبینی لازم بهعملآمده بود برداشته شد و نیروهای مهاجم توسط توپخانه خود مرتبط بروج نگهبانی و خانههای اهالی را زیر آتش میگرفتند ولی مردم بهطور مرتب شبانه محلهای تخریبشده را بازسازی میکردند. این محاصره ۶ ماه به طول انجامید تا اینکه آذوقه سکنه قلعه تمام شد و ناچار از هستههای خرما و دانههای گیاهی و برگ درختان تغذیه میکردند و چون عرصه را تنگ دیدند تعدادی از جوانان شبانه از قلعه خارج و به نیروی دشمن شبیخون زدند. که موفق شدند در شبیخون سوم دشمن را شکست دهند و تعداد زیادی از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند و مجبور به عقبنشینی بهسوی فارس شدند و حصر شش ماه شکسته و قلعه و قلعهنشینان آزاد شدند.
آخرین بار مرمت قلعه توسط خوانین لارستانی نصیرخان و علیخان انجام شد. بعدازآن به دلیل سلطهگری دولت مرکزی دیگر اینگونه قلعهها نقشی در هدایت و حراست قدرتهای محلی نداشت. نهتنها قلعه حاجیآباد از زندگی بازماند بلکه قلاع منطقه مانند قلعه کافران در گهکم، قلعه طارم، قلعه باینوج، قلعه طاشکوییه و باکان نیز ویران شدند.
در سه کیلومتری قلعه حاجیآباد، قلعه کلدان وجود دارد که درواقع برجی است که بر روی تپهها بناشده است و برجی دیگر در قسمت شرق حاجیآباد محل منبع آب فعلی قرار دارد. این دو برج برای محافظت از قلعه اصلی شهر ساختهشده بودند و در محل بوستانوییه و دروازو، مکانهایی به نام سنگر موجود است که هم پناهگاه بودهاند و هم بهعنوان خط مقدم در جنگها ایفای نقش میکردهاند.
خوانین و کلانتری که در سده اخیر بر قلعه حاجیآباد فرمانروایی میکردند عبارتاند از: علیخان و نصیرخان لاری، بعد از آنها حسینخان بهادر میرزا که از طرف سلطانآباد آمده بود و قلعه را فتح کرد. پس از او آقا محمدعلیخان که به دست اعراب کشته شد. علیرضا خان (صولت السلطان)، حاجی خان دراگاهی، کل محمدرضا کیوانی نماینده رئیس عبدالکریم.
در دوره خان خالی، سلطه بر قلعه حاجیآباد علت رزمگاه جنگهای خونین بود که چیزی جز ویرانی قلعه و سیاهروزی روستاییان تهیدست در پی نداشت. کشمکشهای خونین و خائنانه میان نصیرخان و علیخان و بعدازآن میان حاجی خان دراگاهی و علیرضا خان از همین دست قدارهبندیهای طایفهای است که مانع رشد فئودالیسم ایرانی شد.
زمانی که حاجی خان دراگاهی قلعه را تصرف کرد رضاخان شکایت به قوام شیرازی والی فارس برد. قوام دستور تخلیه قلعه را به حاجی خان دراگاهی داد. از آن به بعد علیرضا خان با لقب صولت السلطان که قوام به او اعطا کرده بود تا پایان قلعه داری کرد.
معرفی قلعه
قلعه بر فراز تپهای نسبت کم ارتفاع، ولی مسلط به شهر حاجیآباد و در حاشیه رودخانهای فصلی که آن را دور میزند، ساختهشده است. شکل قلعه چندضلعی نامنظم است که بهطورکلی میتوان آن را به یک متوازیالاضلاع تشبیه کرد. در حقیقت، شکل پلان قلعه از تلاش معماران آن برای حفظ تراز افقی با تبعیت از توپوگرافی بستر طبیعی قلعه ناشی میشود.
مساحت قلعه در حدود ۳۰۷۵ مترمربع بوده و طولانیترین باروی آن در (در جبهه جنوبی) ۶۵ متر و کوتاهترین بارو (در جبهه شرقی) ۳۲ متر طول دارد. باید متذکر شد که از باروهای قلعه جز موارد جزئی، بیشتر در محل اتصال به برجها، چیز زیادی در دست نیست.
امروزه از مجله ساختارهای معماری قلعه، سه برج مدور، یک برج مستطیل شکل (احتمالاً ورودی قلعه)، و یک عمارت شاهنشین مستطیل شکل (که ازاینپس بهعنوان کوشک از آن یاد خواهد شد) باقی نمانده است. این ساختمان در ضلع جنوبی قلعه بهاندازهای به دیوار باروی جنوبی نزدیک است که به نظر میرسد دیوار آن در این جبهه، بخشی از دیوار بارو بوده است، امری که در بررسیهای دقیقتر به اثبات نرسید.
برخی از افراد مسن شهر از وجود خندقی صحبت به میان میآوردند که گویا روزگاری در پیرامون قلعه وجود داشته، اما در بررسیهای میدانی و مطالعه نقشه توپوگرافی برداشتشده، مدرکی دال بر صحت این مدعا به دست نیامد.
بررسی عکس هوایی سال ۱۳۴۵ قلعه نشان میدهد که باروی حدفاصل برجهای شماره یک و دو و همچنین نیمه شرقی باروی جنوبی (حدفاصل برج شماره دو و کوشک) از دو دیوار موازی تشکیلشده بود و در میان دیوارههای قلعه، تنها بخشهایی از این باروها باقیماندهاند.
ساختار معماری قلعه
چینههای گلی و خشت، مصالح اصلی بهکاررفته در ساخت بناهای قلعه به شمار میروند و ازاینرو قلعه را میتوان ساختاری خشتی محسوب کرد، اما زیرسازی و کرسی چینی این ساختارها با استفاده از سنگ لاشه با ملاط گچ نیمکوب صورت گرفته است. در برجها، بر فراز کرسی سنگچین، از چینههای گلی برای زیرسازی دیوارهها استفادهشده و در ترازی نزدیک به کف داخلی برجها، جایی که فضاهای معماری شکل میگیرند، از خشتهایی به ابعاد ۲۱*۲۱ سانتیمتر استفادهشده است.
بخشهای باقیمانده از دیوار باروها نشان میدهند که بیشتر دیوارهها قطری در حدود ۸۵ سانتیمتر (بهاندازه ۴ خشت) داشتهاند.
برج شماره یک با یک پشتبند بزرگ خشتی در برابر رانش ناشی از شیب تند تپه محافظت میشود. پلان این برج به شکل مدور بوده است که اکنون قسمت غربی آن دچار آسیب شده است. این برج دارای یک پی بزرگ و نسبتاً مرتفع سنگی است که در بخش جنوبی آن دچار آسیبدیدگی موضعی شده است.
برج شماره دوبهدو پشتبند تکیه دارد که این پشتبندها به لحاظ ساختاری، از پشتبند برج شماره یک متفاوت هستند. بدین معنی که پشتبند برج شماره یک کالبدی خشتی دارد، درحالیکه جفت پشتبندهای برج شماره دو از سنگ لاشه با ملاط گچ نیمکوب ساختهشدهاند. همچنین این پشتبندها نسبت به ارتفاع برج بلند بوده و قادر بودهاند تا سطوح فوقانی برج را در نقاط تماس بهخوبی محافظت کنند.
برج شماره سه، تنها برجی است که آثاری از بازشو در خود دارد. این برج، نسبت به برجهای ۱ و ۲ دستخوش تخریبهای زیادی شده است که به نظر میرسدعدم وجود پشتبند در آن بسیار مؤثر بوده است. این برج نیز روی بستری از چینه سنگی بناشده اما بستر سنگی آن به گستردگی برجهای شماره یک و ۲ نیست.
برج شماره چهار ازنظر شکل ظاهری بسیار متفاوت از سایر برجهاست. شکل مستطیلی و گشودگیهای متعدد در ساختار آن، این برج را از دیگر برجها (که طرح مدور دارند) متمایز میکنند. به نظر میرسد که این برج (اگر بهدرستی بتوان آن را برج نامید) کارکردی متفاوت با برجهای دیگر داشته است.
در بررسیهای میدانی مشخص شد مسیری که امروزه بیشتر برای بالا رفتن از تپه مورداستفاده قرار میگیرد، از ضلع شرقی و جایی در نزدیکی برج شماره یک است. هماکنون این مسیر ملایمترین شیب برای بالا رفتن از قلعه است و حتی افراد محلی ارتفاع حدود ۲۲ متری تپه را از این قسمت با موتورسیکلت بهراحتی طی میکنند.
درون قلعه با ابعادی در حدود ۱۱/۵۰ متر در ۱۳/۵۰ متر با شکلی مستطیلی نمایان میشود. نقشه کوشک دارای سه قسمت شاخص است: در بخش مرکزی آن، سه فضای هماندازه و مستطیل شکل متصلبههم وجود دارند. در دو طرف این بخش و در جهت عمود بر آن دو اتاق بزرگ مستطیل شکل دیگر شکلگرفتهاند که ورودی بنا نیز در اتاق شمالی قرار دارد. شکل پلان و عوارض موجود در دیوارهها، تقریباً شکی باقی نمیگذارد که پوشش بهکاررفته در اتاقهای کوشک نوعی از تاق آهنگ بوده است.
کاربری قلعه
در متون تاریخی ردپایی از شهری به نام حاجیآباد در این منطقه به چشم نمیخورد. در حقیقت تبدیل حاجیآباد از روستا به شهر و مرکزیت یافتن آن، مرهون تا سیس راهآهن در دوره پهلوی اول و متعاقب آن، قرارگیری حاجیآباد در حاشیه مهمترین مسیر مواصلاتی شمال به جنوب بوده است. البته، این بدان معنا نیست که حاجیآباد درگذشته از چنین مسیرهایی به دور بوده است بلکه تأکیدی است بر دلیل توسعه چشمگیر آن در دهههای اخیر.
از سویی استحکامات قلعه بهاندازهای مستحکم نیستند که ساکنان آن بتوانند در برابر هجوم گسترده مقاومت کنند و از سوی دیگر، عناصر چون آبانبار بزرگ و فضاهای انبار آذوقه در قلعه به چشم نمیخورد. ازاینرو، بسیار بعید است که کاربری قلعه در نقش یک دژ دفاعی تعریفشده باشد. با توجه به پتانسیلهای محدود دفاعی قلعه و وجود کاروانسراهای متعدد در مسیر راههای کاروان روی این منطقه، احتمال استفاده از قلعه بهعنوان مقر راهبانان دور از ذهن نیست. قلعههایی با مختصاتی شبیه به این، بهوفور در مناطق مختلف کشور یافت میشوند.
وجود راههای اصلی که به سیرجان و پارس، خوزستان و میانرودان میرسیده و بزرگترین محور اتصال نواحی جنوب غربی ایران با دره سند و هند و آنسوی آن به شمار میرفته این قلعه بهعنوان یک قلعه دفاعی که بر امنیت کاروانهای این مسیر نظارت داشته نیز عمل میکرده است.
منابع:
– چوبک، حمیده، تسلسل فرهنگی جازموریان – شهر قدیم جیرفت در دوره اسلامی، پایاننامه ص ۱۹۶
– اقتداری، احمد، آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیجفارس و دریای عمان
– فخار، زرین، استحکامات و قلاع دفاعی در ایران دوره ساسانی
– روایی، مرجان: گزارش بررسی قلعه حاجی آباد، اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هرمزگان
– کتاب شهر سبز نگاهی به جغرافیا و تاریخ حاجیآباد هرمزگان، تألیف حسن عباسپور دراگاهی، انتشارات افسر، ۱۳۸۵
* گزارش: مریم نبیپور گیسی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.