تلخ و شیرینهای اجلاس جهانی میراث ناملموس یونسکو برای ایران
پانزدهمین اجلاس جهانی میراث ناملموس یونسکو در حالی آذر امسال و به صورت مجازی برگزار شد که این بار کشورمان تلاش کرد فعالتر از سالهای قبل در اجلاس جهانی میراث ناملموس یونسکو شرکت کند و هر چند همه آثار معرفی شدهاش به صورت مشترک با دیگر کشورها تهیه شده بودند، اما توانست در نیمی از پروندههای ارائه شدهاش که هر چهار عدد به صورت مشترک با کشورهای دیگر تهیه شده بودند، موفق بیرون بیاید.
ثبت جهانی«آیین زیارت صومعه تادئوس» به صورت مشترک با ارمنستان و «هنر مینیاتور» یا به قول متولیان میراث فرهنگی «هنر نگارگری ایرانی» که به صورت مشترک با سه کشور آذربایجان و ترکیه و ازبکستان به ثبت رسید و دو پروندهی ناملموس «هنر ساختن و نواختن عود» و «جشن مهرگان» که امسال نتوانستند به رتبهی جهانی شدن برسند.
اما این پایان ماجرا ثبتهای جهانی پانزدهمین اجلاس میراث ناملموس یونسکو نبود، بلکه ثبت پروندههایی که آیینها و سنتهای قدیمی ایرانی را در خود داشتند و توسط دیگر کشورها جهانی شدند، دلنگرانیهای هر ساله برای جهانی شدن آیینهای ایرانی توسط کشورهای دیگر را باز هم به ذهن آورد.
مانند ثبت جهانی «جشن انار» توسط جمهوری آذربایجان که میتوان آن را یکی از شوکهای جهانی امسال دانست که احتمالا به دلیل شیوع کرونا و برگزاری اجلاس جهانی میراث ناملموس یونسکو به صورت مجازی و کمخبری از این اتفاق، آن را از دیدهها پنهان کرد.
سرِ ایران بیکلاه ماند!
ترکیه هم در سال ۲۰۱۴ هنر «ابری سازی» (یا همان هنر ابر و باد امروزی) را با نام «ابرو» (Ebru, Turkish art of marbling) به عنوان یک هنر تُرکی در فهرست ناملموس یونسکو ثبت کرد. «ابریسازی» یا ابر و باد در ایران ریشهای عمیق و کهن دارد و شاهکارهایی از هنر ابریسازی در کتابخانهها و مراکز اسناد خطی در ایران موجود است، اما ترکیه این هنر ایرانی را به نام یک هنر تُرکی در یونسکو ثبت کرد و تا کنون نهادهای متولی و مسوول در ایران برای این میراث نیز کاری از پیش نبردهاند. البته برخی کارشناسان معتقدند که برای اعاده حیثیت فرهنگی ایران، لازم است نهادهای مسوول برای ثبت جهانی «ابریسازی» اقدام کنند و آب رفته را به جوی برگردانند.
دو روی سکه ثبتِ هنر مینیاتور یا نگارگری ایرانی
شکی نیست که توقع مردم کشورمان، قرار داشتن ایران در محورِ تهیه پرونده «هنر مینیاتور» و ثبت جهانی آن است، درست مانند پروندهی «نوروز» که مدیریت آن را بر عهده داشت و بعد از تهیه پرونده به صورت مشترک با چند کشور آن را به یونسکو پیشنهاد دهد و بعد از ثبت نیز چند کشور دیگر به این پرونده اضافه شدند. از سوی دیگر در پرونده موجود هنر مینیاتور، کشورهای افغانستان، هند، پاکستان، تاجیکستان و عراق سهمی ندارند، هر چند معاون میراث فرهنگی تاکید دارد که بر اساس درخواست افغانستان به زودی نام این کشور نیز در این لیست قرار میگیرد، اما نه تنها اهل فن، بلکه کسانی که مختصر آشنایی با تاریخ نقاشی دارند، میدانند که مینیاتور یکی از عناصر مهم میراث فرهنگی ایران، افغانستان، هند و پاکستان است، چون هنر مینیاتور یا نگارگری با زبان و خوشنویسیِ فارسی عجین است و نمیتوان آنها را از هم جدا کرد، در واقع هرجا که شمعِ هنرِ مینیاتور روشن است باید دنبال جا پا شعر و ادب فارسی نیز بود.
نگاهی به تاریخ مینیاتور و مکتبها و شیوههای نگارگری، این حقیقت را بازگو میکند که علاوه بر شهرهای ایران، مینیاتور در هرات و دهلی و کشمیر، لاهور و بغداد رشد و ترقی کرده و مینیاتور در ترکیه و آذربایجان و ازبکستان در قیاس با افغانستان و هند و پاکستان از اهمیت و اعتبار کمتری برخوردار بوده است. این سخنان به معنی آن نیست که ترکیه و آذربایجان و ازبکستان نباید در پرونده مینیاتور مشارکت داشته باشند، بلکه حضور آنها مفید قلمداد میشود و نشان دهندهی قلمرو هنر مینیاتور است. اما متاسفانه کشورهای اصلی و ارکان هنر مینیاتور (افغانستان و هند و پاکستان) در این پرونده غایباند.
از سوی دیگر به نظر میرسد در متن پرونده در حق ایران اجهاف شده و نمایندگان ایران در پرونده جهانی مینیاتور یا متوجه نشده یا مجبور به قبولی بودهاند که در بند یک پرونده مینیاتور با عنوان شناسایی و تعریف مینیاتور (۱. Identification and definition of the element) مطالبی آمده است که نوعی تصاحب ضمنی مفاخر و میراث ایران از آن استنباط میشود. بر اساس ترتیب مطالبِ مندرج کشورها در این پرونده، هر یک از کشورهای عضوِ پرونده یکی از نسخههای تاریخی مصور خود را به این ترتیب معرفی کردهاند: نظامی گنجوی از طرف آذربایجان، فردوسی از طرف ایران، مولانا از طرف ترکیه، و امیرعلیشیر نوایی از طرف ازبکستان اعلام شدهاند!
در این بخش از پرونده میراث مکتوب و مفاخر، گویا ایران مانند گوشت قربانی بین همسایگان تقسیم شده است. کسی تردیدی ندارد که نظامی گنجوی ایرانی است و آثارش را به فارسی سروده و شعر معروف او درباره ایران زبانزد خاص و عام است؛ چطور وزارت میراث فرهنگی، کمیسیون ملی یونسکو و دفتر نمایندگی ایران در یونسکو حاضر شدهاند در پروندهای سهیم شوند که در آن، کشورهای رقیب با زرنگی و زیرکی مفاخر ما را به نام خود معرفی کردهاند؟ آیا این سهلانگاری نمایندگان و کارشناسان ایرانی در پروندهی مینیاتور، تلاشها و کوششهای فرهنگدوستان و دلسوزانِ میراث فرهنگی ایران بر باد نداده است؟
آذربایجان از یلدا می گذرد؟
از سوی دیگر اجلاس جهانی میراث ناملموس یونسکو اخباری از چند و چون تهیه پرونده عود به گوش میرسید، مثلا شنیده شد که پرونده عود را با عجله از روی پرونده کمانچه رونویسی کردهاند، اما شاید باید این علت را در دقت علمی و کارشناسی و مشارکت ندادن دیگر کشورها در این اتفاق دانست.
در فهرست پروندههای( Backlog nominations) طبق فهرست یونسکو به معنای (جمع شده)؛ چند پرونده مهم مانند «یلدا»، «جشن سده»، «هنر ساختن و نواختن رُباب» و «مهماننوازی رضوی» قرار دارند؛ در حالیکه هر لحظه ممکن است یکی از کشورهای همسایه، برای ثبت یلدا اقدامی انجام دهند.
آنهم در شرایطی که کشوری مانند آذربایجان که «تار» و «جشنِ انار» را به نام خود ثبت کرد، آیا واقعا از ثبتِ آیینِ مهمی مانند یلدا میگذرد.
از سوی دیگر در لیست پروندههای جمع شده جمهوری آذربایجان، پرونده ساز موسیقاییِ «بالابان» (Craftsmanship and performing art of balaban/mey) دیده میشود. این به آن معناست که آذربایجان، پرونده بالابان را در آب نمک خوابانده و در فرصت مناسب برای ثبت آن اقدام خواهد کرد. به نظر میرسد در این شرایط کمترین کاری که میتوان انجام داد آن است که «ایران و ارمنستان (به عنوان اصیلترین ساز ارمنیها در بین دیگر سازهای ملیشان) با یکدیگر پرونده بالابان را به طور مشترک تهیه کنند.»
جدال پیشِ رو؛ مصاف پیش روی ایران برای به نام زدن خوشنویسی مقابل ۱۶ کشور عربی و ترکیه!
از سوی دیگر نیز ترکیه هم برای ثبت خوشنویسی خیز برداشته و پروندهای با نام «حُسن خط، هنر باستانی خوشنویسی اسلامی» (Hüsn-i Hat, traditional art of Islamic calligraphy) به دبیرخانه یونسکو فرستاده است. ترکیه به عنوان کشوری که سالهاست رسمالخط رسمی خود را تغییر داده و با میراث خوشنویسی خداحافظی کرده، اما درصدد برآمده تا این میراث گرانقدر را نیز به نام خود ثبت کند.
در اجلاس جهانی میراث ناملموس یونسکو پرونده خوشنویسی ایران در رقابت با ۱۶ کشور عربی و ترکیه چه سرنوشتی پیدا میکند؟ آیا ایران قرار است به پرونده کشورهای عربی ملحق شود؟ آیا در این میان وزارت میراث فرهنگی، کمیسیون ملی یونسکو و نمایندگی دائم ایران در یونسکو متوجه چنین خطری نبوده و در طول سالهای گذشته امکان تهیه و ثبت خوشنویسی را نداشتهاند؟
بیمها و امیدها؛ از هنر سرامیک تا هنرهای وابسته به معماری؛ میراثی که به راحتی به نام میزنند
آنهم در شرایطی که حتی مکزیک و اسپانیا سال گذشته نوعی از «هنر سرامیک» را در فهرست میراث جهانی ناملموس ثبت کردهاند و هیچ صدا یا اعتراضی بلند نشد، به همین دلیل نیز دلنگرانی برای هنر کاشیکاری به عنوان یکی از فراگیرترین و مهمترین هنرهای صناعی ایران وجود دارد و تردیدی نیست که این هنر از ایران به اسپانیا رفته است.
منبع:ایسنا
مرتبط:
راهآهن شمال به جنوب بزرگترین پرونده میراث یونسکو خواهد بود
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.