شاید هم پسا کرونا رسیده و ما نمیدانیم!
ماهها حرف زدند، بررسی کردند، اظهارنظرهای کارشناسی گرفتند، تا وقتی قرار بر بازگشایی مجدد موزهها شد، همه یک اصل و یک پروتکل را رعایت کنند؛ اصولی که هم بتواند از آثار تاریخی حفاظت کند، هم از انتشار کرونا ویروس بین کارمندان موزهای و مخاطباناش جلوگیری کند، اما …
هر چند به قول معروف نمیتوان همه را با یک چوب زد، آنهم وقتی موزهای مانند موزه مادر ایران بعد از بازگشایی موزه ها، برای برداشتن هر قدمِ بازدیدکنندگاناش در این فضای تاریخی برنامهریزی کرده و هر کدام موظفاند به رعایتِ تعهداتی که قبل از ورود به موزه باید آنها را به طور کامل بخوانند؛ اما به نظر میرسد هستند برخی از موزهها و فضاهای تاریخی که انگار همه اتفاقات رخ داده در طول سه ماه گذشته را یک شوخی دانسته و فقط منتظر بودهاند تا تعطیلاتِ موزهای تمام شود.
هر چه قدر کارشناسان موزهای و موزهداران در طول تعطیلاتی اجباری برای جلوگیری از شیوع کرونا ویروس در دو ماه گذشته تلاش کردند تا با بررسی جوانب مختلف و لزوم توجه به حفاظت از جانِ موزهداران، کارمندان موزه و مخاطبانِاش از یک سو و حفاظت از آثار تاریخی و جلوگیری از ضدعفونی کردن فضاهای موزهای از سوی دیگر متولیان میراث فرهنگی را به نوشتن پروتکلی منسجم وادار کنند، اما رفتارِ مخاطبانِ فضای فرهنگی تاریخی مانند «حافظیه» آن هم در سومین روز از آغاز فعالیت مجدد موزهها، انگار بنزین روی آتشِ آن همه تلاش موزهداران ریخت.
تصاویر گویای همه چیز است؛ آن هم در سومین روز بعد از بازگشایی یکی از فضاهای تاریخی و فرهنگیِ شیراز یعنی «حافظیه».
انگار نه انگار تا همین چند روز قبل ویروسی غیرقابل کنترل نه تنها زندگی مردم را مختل کرده بود که موزههای دنیا را جزو مکانهای پرخطر قرار داده و حتی تا مدتی بر تعطیلیاش تا پایانِ عمرِ ویروس فکر می کردند، اما چند روز بعد از آغازِ فعالیتِ مجدد موزهها که از قضا درخواستها برای فعالیت پلکانی اش هم زیاد بود، گویا همه چیز را فراموش کردند.
تصاویر نشان میدهد مخاطبان مقبرهی حافظ، در صفی که نزدیک به یکدیگر تشکیل شده، وارد میشوند و رفتارشان گویا مشابه همان آیین و آدابی است که پیش از دورانِ کرونا در زمانِ حضور در حافظیه به آن پایبند بودهاند!
اصلا اگر حضور گروههای دستهجمعی در کنار یکدیگر را در نظر نگیریم، باز هم رعایت نکردن تمهیدات اولیه یعنی استفاده از ماسک و دستکش در بین حدود ۹۰ درصد از مخاطبان مقبرهی حافظ به روشنی به چشم میآید. آنهم در شرایطی که بخشِ زیادی از بازدیدکنندگان، زائرانِ مقبرهی حافظاند که شاید در گذشتهی قبل از کرونا، هفتهای یکی، دو بار به این محوطهی تاریخی میآمدند، با آدابی مشابه همین تصاویری که ثبت شدهاند.
یکی کفشهایش را پایین پلهها در میآورد، دیگری احتمالا برای بهتر شدن عکساش پا روی شانهی دوستش میگذارد و جمعی که بدون توجه به این همه درخواست با کودکان کمتر از شش – هفت سالهی خود به این فضای شلوغ میآیند!
گویا بازدیدکنندگان به دورهمی دعوت شدهاند، تا جایی که فضا اجازه می داده، بازدیدکنندگان در اطراف مقبرهی حافظ و در کنار یکدیگر به زیارت و حافظخوانی مشغولاند، بدون آنکه توجهی به رعایتِ اصول و پروتکلهای بهداشتی داشته باشند.
توجهی که باید در روند بازدید دیگر آثار تاریخی هم مدنظر قرار گیرد، اما هیچ نشانی از آن نیست. مثلا اعمال سیاستگذاری برای فاصلهگذاریهای اجتماعی، توجه به توصیههای خود مراقبتی که در آن میتوان به انجام نشدن حافظ خوانی کنار مقبرهی حافظ دست کم برای مدتی دیگر، یا حضور نوبتی برای بازدید از مقبره اشاره کرد، در این شرایط میتوان گفت هر کس خود را مقید به رعایت اصول اولیه در زمان حضور در موزهها و این محوطههای تاریخی و فرهنگی کرده است.
هر چند به نظر نمیرسد کسی از متولیان مقبرهی حافظ هم تلاش چندانی برای جلوگیری از این روند بازدید داشته باشد، نه مسیری برای رفتوآمد دقیقِ مخاطبانِ حافظیه تعریف شده و نه تعدادی بازدیدکنندگان در فضای حافظیه محدود است، شاید هم متولیان میراثی فکر کردهاند طبق صحبتهای معاون میراث فرهنگی وزارتخانه میراث فرهنگی، همین که مقبرهی حافظ در فضای سربستهای نیست، کافی است تا هرکس آنطور که دلش میخواهد پا به مجموعه بگذارد!
نه به آن همه سختگیری موزهای مانند موزهی ملی ایران که حتی ساعتها و تعداد حضور گردشگران را محدود و زمانبندی کرده و نه به این محوطه تاریخی که انگار نه انگار هنوز دوران پسا کرونا نیامده، اجازه میدهند هر کس در زمان حضور در این فضا ساز خود را بزند.
از یک سو مدیر کل موزهها و محوطههای تاریخی، در طول یک ماه گذشته نسبت به تهیه و تدوین چندین پروتکل برای رعایت اصول بهداشتی تاکید داشته به اندازهای که به گفتهی خودش یک پروتکل بر اساس پروتکلهای تهیه شده در موزه های خارجی و ایکوم جهانی، برداشت شده و پروتکلِ دیگری توسط کارشناسانِ پژوهشکده حفاظت و مرمت پژوهشگاه میراث فرهنگی تدوین شده است، حتی در ابلاغیهای جداگانه همهی مدیرانِ موزهها و فضاهای تاریخی و فرهنگی بر تدوین پروتکلهایی جداگانه برای هر کدام از فضاهای موزه و فرهنگی – تاریخی ملزم شده اند و از سوی دیگر معاون میراثفرهنگی وزارتخانه از دل نگرانیهایش نسبت به آموزش به کارمندان موزهای در رفتار با آثار تاریخی و مخاطبان در زمان فعالیت موزه ها صحبت کرده بود، اما به نظر میرسد هیچ کدام از این دلنگرانیها شامل حال حافظیه شیراز نمیشود.
شاید هم متولیانِ این محوطه فرهنگی – تاریخی، این فضا را متفاوت با دیگر بناهای تاریخی میدانند که باتوجه به شرایط حتی برای حضور مخاطبانِ موزهای پروتکل خاصی در نظر نگرفتهاند.
این را میتوان از سایتِ اداره کل میراثفرهنگی استان فارس نیز جویا شد، به جز چند خبر و توضیح دربارهی آخرین وضعیت مراکز گردشگری استان در دوران کرونا و بعد از بازگشایی آنها، خبر دیگری از لزوم توجه به پروتکلهایی که باید برای فضاهای موزهای تدوین و ابلاغ شده باشد، به چشم نمیخورد، شاید هم هنوز در دست تدوین است.
اما اگر قرار باشد این اصل را برای همهی فضاهای موزهای استان فارس در نظر بگیریم، شاید باید گفت که مجموعهی جهانی تختجمشید به دلیل دوریاش از مرکز استان، شانس بیشتری برای در امان ماندن از رعایت نشدن اصول بهداشتی دارد.
هر چند بازدید از این محوطهی جهانی مانند حافظیه در فضایی کاملا باز انجام می شود، اما قطعا حضورِ زیاد گردشگران در آنِ واحد آن هم در این محوطهی تاریخی که مسیری مشخص و تعیین شده برای بازدیدها دارد، خود نیز میتواند آسیبزا باشد.
منبع:ایسنا
مرتبط:
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.