مسجد جامع بروجرد شاهکار تاریخ معماری

مسجد جامع بروجرد در استان لرستان یکی از شاهکارهای معماری تاریخ ایران است که بر روی ویرانه های یک آتشکده بزرگ ساسانی واقع شده است. قدمت مسجد جامع بروجرد به قرن دوم و سوم هجری بر میگردد.

مسجد جامع بروجرد کجاست؟

لرستان دارای آثار تاریخی بسیاری است که از جمله این آثار می‌توان به مسجد جامع شهرستان بروجرد اشاره کرد که با ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود به اثری ماندگار در ذهن بازدیدکنندگان تبدیل ‌شده است. بروجرد یکی از جذاب ترین شهرهای کشور است که در سمت غرب و در استان لرستان واقع شده است که با توجه به فرهنگ غنی و مردمان مهمان نوازی که دارد به عنوان یکی از مقاصد گردشگری محبوب در بین مسافران داخلی و خارجی تبدیل شده است.

مسجد جامع بروجرد معروف به مسجد جمعه با گویش بروجردی مچد جمه، یکی از مساجد تاریخی و از بناهای معماری سرشناس در شهر بروجرد است. براساس بررسی‌های اولیه باستان شناسان، بنای اولیه مسجد جامع بروجرد مربوط به قرون دوم تا سوم هجری، از آتشگاهی نیمه ویران شده به مسجد تبدیل شده است.

این مسجد به خاطر قدمت آن و معماری زیبای آن سالانه میزبان مهمانان زیادی از سراسر کشور است. با ما همراه باشید تا شما را بیشتر با این بنای تاریخی منحصر بفرد آشنا کنیم.

مسجد جامع بروجرد

همه چیز در مورد مسجد جامع بروجرد:
پس از این که اسلام وارد ایران شد و به طور رسمی دین کشور شد بسیاری از مکان های مذهبی زرتشتی و آتشکده هایی که در ایران وجود داشت رفته رفته تبدیل به مسجد شد و مسجد جامع بروجرد هم یکی از آن ها بوده است. مسجد جامع بروجرد روی یک آتشکده بزرگ از دوران ساسانیان در محله‌ای قدیمی از بروجرد به نام دودانگه واقع‌شده که دارای معماری منحصربه‌فردی است. معماری این مسجد ترکیبی از سبک معماری باستانی و اسلامی می باشد.

مسجد جامع بروجرد بین سال‌های ۱۵۰ تا ۲۲۶ هجری قمری در قرن دوم و سوم ساخته ‌شده و کتیبه‌های بسیاری از دوره‌های مختلف، سلجوقی، صفویه و قاجاریه در این مسجد وجود دارد.

مسجد جامع بروجرد مجموعه ای است که شامل مسجد، آب انبار، ساختمان غریب خانه، میدان و دیگر متعلقاتی که مربوط به مسجد است که متاسفانه در حال حاضر چیزی از آن ها باقی نمانده است. بنای‎ مسجد جامع‎ ازنظر شکل‎ از نوع مساجد تک ایوانی اسـت‎ کـه‎ دارای‎ دو در ورودی‎‎ در قسمت‎‎های شرقی‎‎ و غربی است که به صورت غیر مستقیم به صحن اصلی باز می شوند.

بنای مسجد جامع بروجرد شامل یک حیاط مرکزی، ایوان، فضای گنبدخانه و شبستان‌های اطراف آن و یک شبستان وسیع زمستانی در طرف شمال حیاط مرکزی است. بنابر شواهد موجود، صفویان، زندیان و قاجاریان تعمیرات بنیادی در مسجد انجام داده و بخش‌هایی به آن افزوده‌اند.

بخش قدیمی تر مسجد جامع بروجرد، گنبدخانه آن است که در ضلع جنوبی قرار گرفته است و به اعتقاد مردم محلی و نیز بر اساس شواهد معماری، پیش از تبدیل این بنا به مسجد، آتشکده‌ای بزرگ بوده است. معماری این بخش، مشابه چارطاق های دوران ساسانی است.

در جنوب صحن مسجد جامع بروجرد، گنبد و ایوان اصلی مسجد که قدیمی ترین بخش آن است قرار دارد و در ضلع شمالی نیز شبستان مسجد با ارتفاعی کمتر از سایر بخش‌ها قرار گرفته که در تابستانها فضای خنکی را ایجاد می‌کند. ایوان جنوبی دارای دو گلدسته است که بعدها به مجموعه افزوده شده است.

از دیگر دیدنی‌های مسجد جامع بروجرد، منبر چوبی مسجد است که نه عدد پله دارد و اینک در ایوان میانی مسجد قرار گرفته است. البته منظور از منبر پله‌های آن نیست بلکه حکاکی روی این منبر از آن اثری دیدنی و ماندگار به وجود آورده است.

حکاکی روی این منبر، تاریخ هزار و شصت و هشت هجری قمری را نشان می‌دهد. سازنده آن، یارمحمد نجار بوده است. در بین اهالی بروجرد شایع است که حسن مجتبی دومین امام شیعیان سفری به بروجرد داشته و بر بالای این منبر سخنرانی کرده است که با توجه به تاریخ ساخت منبر و نبودن اطلاعات کافی، امری نادرست می‌نماید.

قسمت اصلی مسجد جامع بروجرد فضایی گنبددار است که ایوانی هم در برابر آن قرار گرفته است. مطابق با آنچه که در قرون ۴ و ۵  قابل بررسی است و همچنین الحاقات و تعمیرات آن می توان متوجه شد که محوطه سازی مسجد در قرون بعدی صورت گرفته است.

مسجد جامع بروجرد

در زمان سلجوقیان بنا آباد بوده و اعتبار زیادی داشته است. در همین دوره تزییناتی به بنا افزوده شد. تزیینات مسجد، تزییناتی بر پایه آجر است و در حد مختصری هم تزیینات کاشی‌کاری و تزیینات گچ‌کاری در آن به چشم می‌خورد. کتیبه‌ای آجری نیز از این دوره باقی مانده است. این کتیبه آجری، به خط کوفی در دیوار جنوبی گنبدخانه و بالای محراب گواه این مطلب است. متن کتیبه چنین است:

«بسم الله اللهم اغفر امر هذه القبه الصدر لا جل مجدالدین جمال الاسلام عزالملک ابوالعز محمد بن طاهر بن سعید اطا اله بقائه».

کشف چهار سکه نقره با تاریخ‌های ۸۵۱ و ۸۵۳ در شبستان غربی این احتمال را که شبستان‌های مذکور در نیمه دوم قرن نهم هجری قمری ساخته‌شده باشد تقویت می‌کند، بعدها فضای خالی زیر گنبد خانه را پر و طاق‌های خشتی این فضا را خراب کرده‌اند که با توجه به کشف سکه‌ای با تاریخ ۱۱۲۴ در این محل، می‌توان این اقدامات را به اوایل قرن دوازدهم هجری قمری نسبت داد.

در سال ۱۲۰۹، تقی‌خان رازانی، حاکم بروجرد در دوره فتحعلی شاه قاجار، ایوان و مناره‌های طرفین آن را احداث و به گنبد خانه ملحق کرد.

در دوره ایلخانان و در پی حمله مغول به ایران آسیب‌های بسیاری به مسجد جامع بروجرد وارد شده است. در دوره تیموری مسجد دوباره احیا شده و بخش‌هایی به آن اضافه شد. این بخش‌ها شامل تعمیر گنبد ریخته شده دوره قبل و احداث ایوان و شبستان‌های شرقی، غربی و شمالی است. مسجد جامع بروجرد دارای کتیبه‌های کوچک دیگری نیز هست که به زمان شاه عباس اول صفوی می‌رسند.

مسجد جامع بروجرد

در ضلع شرقی مسجد جامع بروجرد آرامگاهی وجود دارد و همچنین یک وضوخانه در مجاورت مسجد نیز قرار گرفته است، این وضوخانه دارای یک ورودی بزرگ است که غریب خانه نام دارد. طبق کتیبه‌ها مسجد سه بار در دوره صفویه و یکبار نیز در سال ۱۲۰۹ قمری در دوره قاجار مرمت شده است که در این دوره علاوه بر تعمیرات و الحاقات دو مناره در طرفین ایوان نیز ساخته شده است.

این مسجد که ازجمله آثار تاریخی منحصربه‌فرد است در سال ۱۳۱۴ با شماره ۲۲۸ در فهرست آثار ملی ثبت ‌شده است.

مسجد جامع بروجرد شناسنامه‌ای برای قدمت بروجرد محسوب می‌شود که هر ساله گردشگران بسیاری را به سمت خود جذب می‌کند.

مرتبط:

بروجرد _ پاریس کوچولوی ایران

خانه بروجردی‌ها

خانه عباسیان ؛ شاهکار معماری ایران

شرایط دریافت ویزای دبی و انواع آن

دبی چهارمین شهر پربازدید جهان و یکی از شهرهای پرطرفدار ایرانیان برای دریافت ویزای دبی است. برای دریافت ویزای توریستی دبی نیاز به مراجعه به سفارت امارات نیست و به راحتی میتوان از طریق آژانس های گردشگری اقدام نمود.

معرفی شهر دبی و آشنایی با انواع ویزای دبی:

یکی از بزرگترین شهر های امارات متحده عربی دبی است که در جنوب کشور ایران و در پیرامون خلیج فارس و در شبه جزیره عربستان واقع شده است. زبان رسمی مردم و ساکنین دبی عربی می باشد و واحد پول آنها درهم است.

پیشرفت چشمگیر اقتصادی امارات در چند دهه اخیر باعث شده است که این کشور به عنوان نگین خاورمیانه به حساب بیاید و تعدادی از کسب‌ و کارهای ایرانی با افتتاح نمایندگی در امارات فعالیت اقتصادی خود را گسترش می‌دهند.

از لحاظ گردشگری نیز امارات به طور قطع یکی از مقاصد اصلی گردشگران از سرتاسر دنیا به حساب می‌آید. دبی پس از بانکوک، لندن و پاریس چهارمین شهر پربازدید دنیا در سال ۲۰۱۹ بوده است.

هر ساله بسیاری از متقاضیان کار از خارج از کشور به دبی می آیند تا بتوانند فرصت های شغلی جدیدی پیدا کنند، به تحصیل بپردازند و یا از سفر توریستی خود لذت ببرند.

با ما همراه باشید تا با انواع ویزای دبی و شرایط اخذ آن ها آشنا بشیم.

ویزای دبی

انواع ویزای دبی ( امارات ):

– ویزای توریستی دبی

– ویزای ترانزیت دبی

– ویزای تحصیلی دبی

– ویزای کاری دبی

– ویزای تجاری دبی

ویزای توریستی دبی:

جهت درخواست ویزای توریستی دبی باید از یک آژانس گردشگری اقدام شود

جهت درخواست برای ویزای توریستی دبی از ایران، می‌بایست از یک آژانس گردشگری یا شرکت خدمات گردشگری اقدام شود. هر کدام از این مراکز گردشگری با یک کارگزار در دبی قراردادی تنظیم می‌کنند تا مسافر خود را تضمین نمایند. بنابراین، هیچ فردی از درون خاک ایران به‌تنهایی و بدون کارگزار نمی‌تواند به طور مستقیم از اداره مهاجرت امارات ویزای توریستی دبی را اخذ نماید.

ویزای دبی

انواع ویزای توریستی دبی

۱٫ ویزای توریستی عادی: با اخذ این نوع ویزای دبی، شما می‌توانید کمتر از ۱۵ روز در دبی اقامت داشته باشید. مدت اعتبار این ویزا ۵۸ روز است.  به این معنا که از زمان صدور ویزا، مسافر می تواند طی ۵۸ روز به خاک امارات ورود کرده و از آن تاریخ ۱۴ روز اقامت داشته باشد. این ویزا نیز تنها به صورت سینگل صادر می‌شود و  قابل تمدید به حداقل یک ماه دیگر خواهد بود.

۲٫ ویزای توریستی یک‌ماهه سینگل: با اخذ این نوع ویزای دبی، شما می‌توانید از ۱ تا ۳۰ روز در دبی  به صورت پیوسته در دبی اقامت داشته باشید.مدت اعتبار این ویزا نیز ۵۸ روز است و با صرف هزینه داخل کشور امارات قابل تمدید است.

۳٫ ویزای توریستی یک‌ماهه چند بار ورود یا مولتی: با اخذ این نوع ویزای دبی، شما می‌توانید در طول یک‌ماه هر چند بار که بخواهید به دبی رفت و آمد داشته باشید. اعتبار این ویزا دبی نیز ۵۸ روز است که مجموع مدت اقامت فرد طی هر چند بار ورودش نباید بیش از ۳۰ روز شود. این ویزا را می‌توان به مدت حداقل یک ماه دیگر در خاک امارات تمدید نمود.

۴٫ ویزای توریستی سه‌ماهه: با اخذ این نوع ویزای دبی، شما می‌توانید از ۱ تا ۹۰ روز به صورت پیوسته در دبی اقامت داشته باشید. یعنی مدت اعتبار و اقامت این نوع ویزای توریستی دبی یکسان است. با پرداخت هزینه و در داخل کشور امارات می‌توان این ویزا را تمدید نمود.

۵٫ ویزای توریستی سه‌ماهه چند بار ورود: با اخذ این نوع ویزا شما می‌توانید در طول سه ‌ماه هر چند بار که بخواهید به دبی رفت و آمد داشته باشید. فرد دارای این ویزای دبی، می‌تواند طی چند بار ورود در بازه زمانی ۳ ماهه در مجموع ۹۰ روز را در کشور امارات حضور داشته باشد. در صورت تمایل، این نوع ویزا را نیز می‌توان با صرف هزینه تمدید کرد.

مدت جوابدهی به درخواست دریافت ویزای دبی

ویزای دبی به ۲ صورت عادی و فوری درخواست می‌شود. مدت زمان جوابدهی به درخواست ویزای فوری دبی، ۳ روز کاری و مدت زمان جوابدهی به درخواست ویزای عادی دبی، ۷ روز کاری می‌باشد.

ویزای دبی

مدارک لازم جهت اخذ ویزای توریستی دبی

برای اخذ ویزای توریستی دبی مدارک ذیل مورد نیاز می‌باشد:

• فرم درخواست ویزای امارات

• ارائه اصل پاسپورت متقاضی به همراه حداقل ۷ ماه اعتبار

• عکس ۳ *۴ با پس زمینه سفید

• کپی پشت و روی کارت ملی متقاضی

• کپی از تمامی صفحات شناسنامه متقاضی

• واچر هتل محل اقامت

• بلیط رفت و برگشت هواپیما

• ارائه چک و ضمانت نامه بازگشت (در صورتی که درخواست ویزای انفرادی داشته باشید)

دقت داشته باشید نیازی به ترجمه مدارک ویزای دبی نیست و ارائه اصل آن‌ها کفایت می‌کند.

ویزای دبی

شرایط اخذ ویزای دبی به شرح زیر می‌باشد:

۱. دختران زیر ۱۸ سال به هیچ عنوان نمی‌توانند برای اخذ ویزای دبی به صورت انفرادی اقدام کنند.

۲. آقایان زیر ۱۸ سال برای اخذ ویزای انفرادی امارات، حتما باید شناسنامه پدر و مادر خود را نیز ارائه کنند.

۳. اگر از هر فرودگاهی غیر از دبی (ابوظبی، شارجه و غیره) وارد امارات می‌شوید، باید در فرم درخواست ویزای امارات این نکته را به افسران ویزا اطلاع دهید.

۴. با توجه به اینکه ویزای توریستی دبی برای مدت زمان ۱۴ روز معتبر است، اگر به هر دلیلی بیشتر از ۱۴ روز اقامت داشته باشید باید جریمه نقدی پرداخت کنید و یا حتی به زندان بروید!

شرایط دریافت ویزای کاری دبی:

ویزای کاری دبی بخشی از خدمات ویزای طلایی امارات می‌باشد که توسط آن افراد خارجی می‌توانند ویزای بلندمدت برای خود و خانواده خود اخذ نمایند.

متخصصان هر کشور با تجربه شغلی مفید و کافی در کارآفرینی شرایط درخواست این ویزا را خواهند داشت. یک کارآفرین واجد شرایط کسی است که قادر است کسب‌وکار مربوط به تخصص خود را تأسیس نموده و تمایل دارد آن را در کشور امارات ادامه دهد.

برای دریافت ویزای کاری دبی می‌بایست:

– مدارک لازم برای اثبات اینکه یک کارآفرین موفق هستید را دارا باشید؛

– صاحب اکثریت سهام یک استارت‌آپ بوده یا مدیریت بخش مهمی از آن را برعهده داشته باشید.

– تمایل داشته باشید به کشور امارات نقل‌مکان کرده و در یکی از مناطق این کشور کسب‌وکار خود را راه‌اندازی کنید؛

– دارای یک ایده یا طرح تجارتی باشید که آن را در امارات به واقعیت تبدیل کنید.

در ضمن، متقاضیان در نهایت باید شرایط مورد نیاز اداره مهاجرت امارات را که شامل سابقه امنیتی و بررسی سلامت است را فراهم آورند.

در صورتی که متقاضی شرایط فوق را اثبات کند، اداره مهاجرت امارات پس از بررسی‌های لازم برای وی دعوتنامه‌ای ارسال نموده تا متقاضی در سایت این اداره باقی مراحل را تکمیل نماید.

در صورت موافقت با شرایط توسط دولت امارات، برای افرادی که خارج از این کشور اقامت دارند ویزای ۶ ماهه صادر خواهد شد. این ویزا موقتی بوده و متقاضی باید با ورود به کشور امارات و پیش از زمان انقضای ویزا، آن را تبدیل به اقامت موقت نماید.

ویزای دبی

شرایط دریافت ویزای تحصیلی در دبی:

دبی در زمینه اموزش و پرورش پیشرفت چشمگیری داشته است و دانشگاه های معتبری را دارد. زبان تدریس در دانشگاه ها به زبان انگلیسی میباشد و برای دریافت ویزای تحصیلی دبی باید مدرک ایلتس یا تافل ارائه دهید البته اگر هم به زبان انگلیسی مسلط نباشید درکالج های دبی میتوانید زبان خود را تقویت کنید.

دانشگاه ولنگونگ از معتبر ترین دانشگاه های دبی میباشد که دانشجویان زیادی را از سراسر جهان در خود جای داده است و مدرک این دانشگاه از اعتبار بین المللی برخوردار است.

مدارک مورد نیاز دریافت ویزای تحصیلی دبی :

– پاسپورت با حداقل اعتبار ۷ ماه

– ریز نمرات بعلاوه اخرین مدرک تحصیلی

– مدرک زبان

– عکس ۳*۴

– پشتوانه مالی معتبر

نکات مهم در سفر به دبی-کرونا-تور دبی

ویزای ترانزیت دبی:

این نوع از ویزای دبی، برای افرادی صادر می گردد که مدت زمان کوتاهی برای سفر بعدی خود در امارات متحده عربی (دبی) توقف خواهند داشت و اعتبار این نوع از ویزا ۹۶ ساعت است.

متقاضی می بایست بلیط سفر بعدی و پاسپورت خود را جهت اخذ این نوع از ویزا به مامورین مربوطه ارائه دهد.

قیمت ویزای دبی:

با توجه به درخواست انواع ویزای دبی، هزینه متفاوتی باید پرداخت کنید. مثلا قیمت ویزای دبی، ۱۴ روزه عادی با هزینه ویزای ۱۴ روزه فوری متفاوت است. همچنین قیمت ویزای دبی، یک ماهه مولتیپل و ویزای یک ماهه سینگل نیز با هم تفاوت دارند.

مرتبط:

معرفی ۷ پارک آبی دبی

۱۱ جاذبه گردشگری شهر دبی

آنچه برای سفر به دبی باید بدانید!

غار وشنوه

قم یکی از استان‌ های مرکزی کشور است که سالانه افراد زیادی به آن سفر می ‌کنند. اما باید بدین نکته نیز توجه کرد که هدف بسیاری از افراد برای سفر به این استان، زیارت حرم مطهر حضرت معصومه (س) و مسجد جمکران است، در حالیکه این استان نیز مانند تمام نقاط دیدنی ایران جاذبه های طبیعی زیادی دارد که این بین می توان به غار وشنوه اشاره کرد.

غار وشنوه که در نزدیکی روستای وشنوه قرار دارد در فاصله ۶۰ کیلومتری از قم قرار گرفته است. این غار در کهک، کوهستان اردهال و بخش جنوبی روستای وشنوه واقع شده است. لازم به ذکر است که کوهستان اردهال دارای ۴ غار یا چاله است که یکی از این غار‌ها (غار وشنوه) دارای منابع غنی آب است. آب این غار نیز از طریق شیار‌های کوهستان جمع می ‌شود و به صورت چشمه خارج می‌ شوند و به این منبع آبی میریزند.

آب و هوای این منطقه نیز همانند سایر بخش های استان قم، گرم و نسبتا خشک است. میانگین بارش سالانه در این منطقه ۱۲۵ تا ۲۱۵ میلیمتر است و دمای متوسط آن نیز ۱۸ درجه سانتیگراد برآورد می ‌شود. غار مذکور در منطقه‌ای کوهستانی واقع شده که بسیار بکر و جالب است. این بخش که منطقه‌ای ییلاقی است مورد توجه شهروندان قم قرار دارد و به همین دلیل افراد زیادی در تابستان‌ ها برای لذت بردن از هوا و منظره خوب به این منطقه سفر می ‌کنند.

غار وشنوه

در نزدیکی این غار در روستای وشنوه، زیارتگاه امامزاده هادی وجود دارد که بنای آن از دوره صفویه باقی مانده و به صورت چهار ضلعی است. دیوار‌های این زیارتگاه با کاشی ‌کاری و نقاشی‌ هایی که ۷۰ سال پیش توسط میر حسن نقاش کشیده شده، تزئین شده‌اند.

در اطراف غار وشنوه ۲۱ معدن تاریخی مس نیز وجود دارد که تا کنون سفالینه ‌هایی در آن‌ها یافت شده که بر اساس تحقیقات، این سفالینه ‌ها مربوط به ۳۰۰۰ تا ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد مسیح هستند و به نظر می ‌رسد که بهره برداری از غار‌های فوق الذکر نیز از همان زمان آغاز شده است.

بر اساس آثاری که در غار وشنوه وجود دارد گفته می ‌شود که پنج هزار سال پیش مردم در این مکان به معدن کاری و ذوب فلزات مشغول بودند. غار وشنوه در ۲۵ آبان ماه ۱۳۸۷ با شماره ثبت ۲۳۶۴۹ به عنوان اثر ملی ثبت شده است.

غار وشنوه

گردشگران بهتر است برای بازدید از این غار و ماجراجویی در آن تجهیزات کافی به همراه داشته باشند و البته امکان تفرج در محیط‌ های اطراف این غار نیز وجود دارد. اطراف غار مذکور به دلیل ساختار ییلاقی، مکان مناسبی برای نشستن و غذا خوردن در روزهای تعطیل است.

مرتبط:

ایجاد دهکده های تفریحی در قم

خانه ملاصدرا _نگینی تاریخی در شهر قم

تنگه ی قاهان _دیدنی جذاب قم

عشین _نگین گردشگری کویر مرکزی ایران

طی شش سال گذشته با تلاش‌های مردم و مسئولان، گردشگری در استان اصفهان نهادینه شده است، به گونه‌ای که در حال حاضر در اکثر شهرها و حتی روستاهای استان اصفهان، گردشگری به یکی از اصلی‌ترین شاخصه‌های توسعه اقتصاد روستایی بدل شده است.

شهرستان نائین که در شرق استان اصفهان واقع شده در حقیقت یکی از مهم‌ترین محورهای اتصال غرب به شرق استان و حتی کشور به شمار می‌رود، به همین دلیل در طی سال‌های اخیر با همت جمعی، این شهرستان همراه با جاذبه‌های طبیعی و تاریخی منحصربه‌فرد و پیشینه تاریخی کهن به یکی از اصلی‌ترین مراکز گردشگری کویری استان اصفهان تبدیل شده است.

با توجه به بروز خشکسالی‌های متعدد در منطقه فلات مرکزی ایران در طی یک دهه گذشته، گردشگری یکی از مهم‌ترین محورهای توسعه این شهرستان به ویژه در مناطق روستایی به شمار می‌رود. در طی ۵ سال گذشته تلاش‌های گسترده‌ای برای شناسایی توانمندی‌های روستاهای شهرستان از جمله عشین انجام شده و روستاهای شاخص شهرستان به‌عنوان مناطق نمونه گردشگری روستایی شناسایی و سپس با ایجاد زیر ساخت‌های مناسب گردشگری در این مناطق توسعه یافته است.

عشین

واژه «عشین» در فرهنگ عامیانه مردم شرق استان اصفهان در عین حال که با نام «اشین» نیز خوانده شده به معنای سرزمین آب‌های جاری خوانده شده، وجود چندین چشمه در ارتفاعات اطراف این روستا این واژه را قوت می‌بخشد.

این روستا در حاشیه کویر مرکزی ایران و به عنوان بخشی از شهر تاریخی انارک به شمار می‌رود، با توجه به پیشینه تاریخی انارک و همچنین ساختار معماری این روستا که عمدتا خانه‌ها به صورت تک اتاقی با گنبدی زیبا بر روی آن بنا شده، دیرینه شناسان پیشینه تاریخی این روستا را به پیش از اسلام نسبت می‌دهند.

در تاریخ معاصر ایران در برخی منابع از جمله کتاب «عبور ار معماری ایران»، نوشته «آلفونس گابریل» در سال ۱۹۳۳ میلادی از این روستا در جوار کویر مرکزی ایران و زیبایی‌های آن یاد شده است.

با توجه به قرار گرفتن این روستا در حاشیه مرکزی ایران، در طول تاریخ آثار ارزشمندی در آن به‌جای مانده که ناشی از سبک زندگی مردم کویر است که از آن جمله می‌توان به خانه‌های زیبای روستا با سبک معماری منحصربه‌فرد، قلعه تاریخی روستا و حمام تاریخی آن اشاره کرد.

عشین

در سال‌های اخیر با توسعه گردشگری کویری در مناطق نائین، انارک و همچنین خوروبیابانک روستای عشین نیز مورد توجه قرار گرفت.

با همکاری ساکنان، اداره میراث‌فرهنگی و مسئولان شهرستان، با تکیه بر جذابیت‌های منطقه از جمله نزدیکی این روستا به شهر تاریخی انارک، نزدیکی روستا به معدن باستانی سرب نخلک، قرارگیری روستا بر روی تپه‌ای بلند مشرف به کویر مرکزی ایران، باعث شد تا با ایجاد زیرساخت‌های مناسب از جمله اصلاح جاده‌های دسترسی، اقامتگاه‌های بومگری با تکیه بر زندگی کاملا سنتی منطقه ایجاد و از این طریق گردشگران خسته از زندگی شهری، اقامتی کاملا سنتی را در این روستا تجربه کنند.

* گزارش از  محمود مدنیان، رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان نائین

مرتبط:

کویرگردی و دیدنی ها و جاذبه های مناطق کویری

عمارت حاج‌آقاعلی، نگین درخشان کویر رفسنجان

سفری هیجان انگیز به کویر ابوزیدآباد

آتشکده آدریان تهران

در حوالی خیابان سی تیر، با ورود به خیابان میرزا کوچک خان جنگلی، به دری چوبی می رسیم که آجرکاری بالای آن شکوه خاصی دارد. اینجا آتشکده آدریان است؛ نیایشگاهی برای زرتشتیان در قلب تهران که از زمان قاجار به یادگار مانده است.

از در که عبور کنید، حیاطی زیبا پیش روی تان قرار می گیرد که درختان کاج در جای جای آن قرار دارند. ساختمانی کوچک اما باشکوه در برابر شما ظاهر می شود که با ستون های برافراشته بسیار زیبا به نظر می رسد. در میان این ساختمان آتشی فروزان قرار دارد که از سال ۱۲۹۶ خورشیدی در این مکان می سوزد و میزبان نیایش های زرتشتیان است.

به میمنت باز شدن درهای این آتشکده در روز سوم آذر، سه ساعت و نیم مانده به غروب خورشید، شش پسر و دختر در همان نقطه و روز، آیین سدره‌ پوشانی را به جای آورده اند؛ آیینی که برای کودکان هفت تا ده ساله برپا می شود و از آن با عنوان نماد بیرونی پیروی از بینش زرتشت نیز یاد می کنند. آتش آتشکده را نیز پس از ۲۵ روز از آتشکده یزد آوردند و طی مراسمی ویژه در آدریان گذاشتند.

آتشکده آدریان تهران

مشخصات بنا

مساحت کل زمین حدود ۱۳۰۰ مترمربع و بنای مرکزی ۲۰۶ متر مربع می‌ باشد. روبروی بنا مانند آتشگاه یزد حوضی بیضی شکل به قطرهای ۸ و ۴ متر دارد. ساختمانی با نمای سنگ سفید و کنگره ای در بالای دیوار و شش ستون که در جلوی در ورودی آن زیر طاقی قرار گرفته ‌اند و سر ستون ‌هایی سنگی که هر کدام چهار سر گاو دارند و گویی تمام وزن این ساختمان را به دوش می کشند از ویژگیهای معماری بنای این آتشکده می باشد. نمای ساختمان مرکزی آتشکده آجرکاری بود اما در سال ۱۳۴۵ آن را با سنگ مرمر پوشاندند.

در قسمت مرکزی بنای نیایشگاه اتاقی چهار گوش بنا شده که دیوارهای آن تا ارتفاع ۸۰ سانتیمتری بالا آمده‌ اند و پس از دیوارها، شیشه ‌های یکدست و ضخیم تا سقف ادامه دارد. در اتاق، یک ظرف مسی قرار دارد که که به آن آفرینگان (مجمر) می ‌گویند، داخل آفرینگان (مجمر) کنده‌ ای نیم سوخته و خاکستر بسیاری از آتش به جای مانده و شعله ‌ای باریک در میان ظرف، آتش را زنده نگه میدارد.

در برخی از نقشه ها، این بنا با عنوان مسجد زرتشتیان و در برخی دیگر آتشکده مشخص شده است. خود زرتشتیان بنای آدریان را به صورت معبِد (Mabed) می خوانند و از نام های دیگر کمتر استفاده می کنند. آتش این آتشکده نیز نزد آنان به آتش سپندینه (مقدس) مشهور است.

این آتشکده درست در جوار دبیرستان فیروز بهرام قرار دارد که یکی از دبیرستان های تاریخی و زرتشتی به شمار می آید و افراد مشهور علمی و سیاسی بسیاری در آن به تحصیل پرداخته اند. هزینه ساخت این دبیرستان نیز توسط بهرامجی بیکاجی تامین شده و امروزه در کنار آتشکده آدریان یکی از بناهای مهم زرتشتیان به شمار می رود.

آتشکده آدریان تهران

بخش های مختلف

آنچه که در ابتدا توجه هر کسی را به خود جلب می کند دیوار آجرکاری شده بیرون آتشکده است. درِ ورودی آدریان، چوبی است و بر بالای آن کتیبه ای با سنگ مرمر دیده می شود که دو فرشته آن را در دست گرفته اند. سال ساخت بنا در این کتیبه آمده است: خشنوتره اهور همه مزدا ۱۲۸۶ (خشنوتره به معنای خشنودی اهورا مزداست و در آغازِ بیشتر نیایش های زرتشتیان از آن نام برده می شود.)

محوطه حیاط
در سمت راست درِ اصلی نیایشگاه آدریان، راه پله‌ ای قرار دارد که به طبقه دوم می رسد و واحد سرایداری آدریان در آن است. سمت چپ، دفتر نیایشگاه آدریان واقع شده است که انجام هماهنگی‌ های لازم را برای بازدید از آدریان را بر عهده دارد. برای راهنمایی گردشگران، موبدان نیز در آتشکده حضور دارند. در حیاط درختان کاج دیده میشوند. چینش حوض و ساختمان چیزی شبیه به آتشکده یزد است و تا حدی ساختار آن را در ذهن تداعی می کند. ممکن است در حیاط نیایشگاه آدریان میوه های فصل را به صورت قسمت شده در سینی ببینید که برای پذیرایی از نمازگزاران آماده شده اند.

ساختمان مرکزی، نیایشگاه
بنای مرکزی، ساختمانی با نمای سنگ سفید است که کنگره هایی در بالای دیوار دارد. برخی به این ساختمان تالار عبادت می گویند و برخی نیز آن را آتشکده یا معبِد می خوانند. در بالا و دور تا دور عمارت مرکزی ۱۶ گوی سنگی کارکرده اند که احتمالا به شانزده آتش مقدس اشاره دارند.
شش ستون سنگی با طرح قاشقی در جلوی در ورودی ساختمان  دیده می شود که همگی زیر یک طاق قرار گرفته اند و ایوان شرقی را تشکیل می دهند. در هر یک از سرستون ها طرح چهار گاو به صورت نشسته قرار دارد که گویی تمام وزن سازه بر دوش آنها افتاده است. گاو در آیین زرتشتی به عنوان نماد آفرینش در نظر گرفته می شود و بر اساس باور زرتشتیان به چهار طرف جهان نظر دارد. در میان گاوها شاخه هایی از انگور و برگ حجاری شده دیده می شود که در دین زرتشت نماد شادی هستند. دو شبه ستون نیز در دو طرف ایوان دیده می شود. سقف این بنا شیروانی با خرپای چوبی است و در بالای ستون ها به گونه ای نماسازی انجام شده که سقف شیروانی به چشم نیاید.

یک کتیبه سنگی حجاری شده نیز در اینجا وجود دارد که از بخش های جالب توجه آتشکده به شمار می رود. در سمت راست بالای کتیبه، نقش خورشید، حجاری شده است و در زیر آن یک مجمر آتش به چشم می خورد. در مرکز یک فَروهر قرار دارد که تفاوت های زیادی با فروهرهای معمولی در آن دیده می شود. معمولا در دستان فروهر حلقه ای قرار دارد که در این اثر به صورت نیم دایره و کمان کشیده شده است. در فروهرهای دیگر دو نماد خیر و شر (سپنته مینو و انگره مینو) به صورت خطی ترسیم شده اند که از کمر به دو طرف می روند و در پایان به حلقه می رسند؛ اما در اینجا این دو نماد به صورت چنگال یک پرنده شکاری هستند. در سمت چپ سنگ حجاری شده مردی روحانی با کمانی در دست به چشم می خورد که آن را شبیه شاه گشتاسب می دانند؛ کسی که فرمانروای بلخ بود و وقتی زرتشت به او پناه برد، دین وی را پذیرفت و از او حمایت کرد.

در بالای کتیبه، حجاری جالب توجهی در میان دو فرشته دیده می شود که بخشی از اوستا به نام هفتن یشت را در خود دارد:
اهورم مزدام ریونتم خره ننکشی یزمیده
اهیا توا آترو ورزینا فو اردیه فیره جسامیده مزدا اهورا توا توا مینیو سفی نشتایی آ اختش اهمائه ئیم اختویو دا انکهه
نوا امزدا اهورا یری جسائه و هونسکها

این عبارات، ستایش اهورامزدا را در بر دارند. زرتشتیان از او می خواهند که توسط آتش مقدس پیش روی شان به او نزدیک شوند. آنها می خواهند که اهورامزدا، آزاردهندگان این آتش مقدس را آزار دهد و یاری دهنده مردم باشد.

آتشکده آدریان تهران

بخش های مختلف ساختمان مرکزی

برای رسیدن به در چوبی ساختمان مرکزی، باید از چهار پله بالا بروید. در بالای در، سنگی با نشان فروهر را می بینید که ۲ پنجره و ۲ مجمر آتش در بالای آن هستند. پس از ورود، کتاب های اوستا به خط دبیره و گجراتی و کلاه ها را می بینید که در سمت چپ و راست ورودی قرار گرفته اند و سپس با این فضاها مواجه می شوید:

نمازگاه یا سالن نیایش
تالار نیایش آتشکده آدریان، محل نگهداری آتش را از شرق و شمال و جنوب محاصره کرده است. شاید در نگاه اول فکر کنید که محل نگهداری آتش مانند یک ضریح است که می توانید به دور آن بچرخید اما این محل در بخش میانه غربی قرار دارد و از طرف غرب مسدود است. ضریح بی بی شهربانو نیز به همین شکل ساخته شده و از غرب مسدود می شود.
کف سالن پوشیده از قالی های رنگارنگ است. در سمت چپ تالار، کتیبه ای سنگی در قاب گچ بری شده خودنمایی می کند.
گرداگرد صحن اصلی این تالار یا نمازگاه صندلی هایی برای نیایشگران گذاشته اند و شاید افرادی را مشغول خواندن اوستا ببینید. موبد آتشکده نیز در سمت چپ به عبادت می پردازد. گچبری های تالار بسیار زیبا و چشم نواز هستند و با رنگ طلایی و مسی زینت یافته اند. پنجره ها به صورت تیزه دار ساخته شده و  قوسی مخصوص دارند که به زیبایی فضا می افزاید.

محل نگهداری آتش
در قسمت مرکزی بنای نیایشگاه  اتاقی چهار گوش وجود دارد که در آن دیوارهایی شیشه ای تا سقف امتداد یافته اند. در اتاق، یک ظرف مسی به چشم می خورد که در میان زرتشتیان به آفرینگان، آدوران، آتشدان، آتشگاه و مجمر مشهور است. در میان این ظرف کنده‌ ای نیم سوخته و مقدار زیادی خاکستر دیده می شود که از آتش به جای مانده اند. در میان این خاکستر ها شعله‌ای باریک نشان از زنده بودن این آتش مقدس دارد. سه درگاه از چهار درگاه شیشه ای است و تنها از پشت این شیشه ها می توان آتش فروزان را دید. درِ اتاق نگهداری آتش در شمال آن است و در پشت این فضا اتاقی به ابعاد ۱۲ در ۴ متر تعبیه کرده اند که به محوطه حیاط راه دارد. تنها کسی که حق ورود به حریم آتش را دارد، آتش بان است که وظیفه خوراک رسانی به آتش و تمیزکردن آتشدان را بر عهده دارد. آتش بان را «آتخش بندگ» یا «آدوران بندگ» می نامند. وی شخصی آزاد و حتی اصالتی اشرافی دارد؛ اما در معنای مجازی کلمه «برده» به حساب می آید و از لحاظ مذهبی «مقید» به آتش است.
زرتشتیان آتشدان را بالاتر از سطح زمین می گذارند و مجمر آتشکده آدریان نیز بر روی یک ستون سنگی به ارتفاع ۳۰ سانتی متر قرار دارد. چهار دود کش در سقف این قسمت وجود دارد تا دود از آنها خارج شود. زرتشتیان سقف را آن قدر بلند (حداقل چهار متر) در نظر می گیرند تا شکوه جایگاه آتش را دو چندان کنند. بر اساس سنت آنها، سقف محل اصلی نگهداری آتش باید در مرکز باشد و به صورت گنبدی ساخته شود. سه بخش از فضای داخلی گرداگرد آتش به نیایش‌ کنندگان اختصاص دارد و یک بخش (معمولا بخش پشتی محل نگه‌ داری آتش) که به سمت جنوب نیست، یشت ‌خانه یا نیایشگاه ویژه می شود.

در ضلع شرقی اتاق نگهداری آتش، سه گاو صندوق گذاشته اند که هر یک به دهش (خیرات) خاصی اختصاص دارند (کمک به آدریان (آتشکده)، نیازمندان، بیماران و یاد واره درگذشت اشوزرتشت.) در روی گاو صندوق ها ظرفی است که بیشتر اوقات در آن نخود و کشمش می ریزند.

آتشکده آدریان تهران

اتاق یشت
در غربی ترین بخش آتشکده به اتاق یشت بر می خوریم که محلی برای به جای آوردن مراسم مذهبی است. این سالن بزرگ دو بخش دارد: بخش کوچکتر با یک میز بزرگ و حدود سی صندلی و یک ردیف یخچال های ویترینی بزرگ برای نگهداری مواد خوراکی و  بخش بزرگتر به ابعاد تقریبی با حدود صد صندلی که یک میز بزرگ برای چیدن مواد پذیرایی دارد.
اتاق یشت جایی برای برگزاری مراسم مربوط به درگذشتگان است که برای زرتشتی ها به صورت مراسم سال و سی روزه و روزه و سوم و چهارم برگزار می شود.
در کنار میزها سفره های سفیدی وجود دارد و عکس هایی از درگذشتگان زرتشتی نیز در آن دیده می شود. در مراسم مختلف بر روی یکی از میزهای بزرگ که به دیوار چسبانده شده اند، سفره سفیدی انداخته خوراکی ها را بر روی آن می چینند. موبد برای خواندن نمازهای مخصوص بر صندلی می نشیند و حاضران به اوستا گوش می سپارند. پس از پایان نماز به هر یک از مهمانان آجیل هفت مغز معروف به لرک می دهند. موبد میوه ها را حین خواندن اوستا تکه تکه می کند و در آخر مهمانان از آن می خورند.

آشپزخانه
آتشکده آدریان دارای یک آشپزخانه نیز هست که در انتهای حیاط و پشت ساختمان مرکزی آتشکده قرار دارد و دو عدد تنور نانوایی و چند پلو پز و اجاق در آن دیده می شود. به هنگام برگزاری مراسم مربوط به درگذشتگان، این آشپزخانه برای درست کردن خوراکی های مخصوص پیروان زرتشت استفاده می شود که عبارتند از:
سیرو سُداب: در ابتدا مقداری برگ سداب تازه را با چند عدد سیر و برگ سبز نعناع چرخ و سپس این ترکیب را در روغن سرخ می کنند. در ادامه مقداری ادویه و سرکه به این ترکیب اضافه می شود و در حالی که می جوشد به آن آب می افزایند. این مخلوط را در کاسه مسی بر روی چند تکه نان می ریزند و پس از پاشیدن نعنا بر روی آن، بر سر سفره می گذارند.
سیرُگ: نانی است از خمیر نان (بیشتر سنگک) که در روغن سرخ می شود. برای درست کردن این نان چانه‌ ای از خمیر را پهن و نازک می کنند و سپس داخل روغن می اندازند. یک نفر مدام مراقب نان است و آن را با کمک چوب یا سیخ در روغن می چرخاند. وقتی نان برشته و تیره شد آن را از روغن در می آورند و چاشنی هایی از قبیل خرما ،پشمک، شکر، پودر پسته و …. بر روی آن می ریزند.
حلوای برنج و حلوای شکر: انواع حلوا هایی که بر سر سفره زرتشتی ها پیدا می شود.

مجموعه سالن های پذیرایی
از سمت کوچه زرتشتیان دری وجود دارد که به مجموعه ای پیچیده از سالن های مختف در سه طبقه راه پیدا می کند.
طبقه همکف: سالن خسروی و سالن بهمن که ویژه جشن‌ ها و عروسی هاست، سالن ایرج که به مراسم مذهبی مانند پرسه ، سال و سی‌ روزه اختصاص دارد.
طبقه اول: دفتر مرکزی سازمان پذیرایی و سالن غذاخوری
طبقه دوم: سالن جلسات هیات مدیره انجمن زرتشتیان تهران است.
سالن‌ ایرج با سالن های واقع در مجموعه تفاوت دارد و موقعیت استفاده کنندگان در انتخاب آن تاثیر می گذارد. آیین های پرسه حتما در این سالن برپا می شوند؛ اما مراسم مربوط به درگذشتگان، ممکن است در یکی از بخش ها برگزار شوند. تفاوت سالن ها در نرخ تعرفه های آنهاست. این مجموعه دارای آشپزخانه بزرگ و مجهزی در زیرزمین است که تاثیر زیادی در کاهش هزینه های تهیه خوراک مراسم دارد. در این مجموعه سرویس بهداشتی و دفتر ملاقات‌ های مردمی شادروان موبد موبدان رستم شهزادی نیز وجود دارند.

آتشکده آدریان تهران

دیگر ساختمان ها

به جز ساختمان مرکزی، ۴ ساختمان دیگر نیز در محوطه وجود دارد؛ دو عمارت در شرق و دو عمارت در غرب. یکی از ساختمان های شرقی مربوط به زمان قاجار است و سقف شیروانی دارد. ساختمان دیگر به زمان پهلوی دوم بر می گردد و دارای سقف تخت است. هر دوی این ساختمان ها به خیابان راه دارند. هر دو ساختمان غربی نیز مربوط به دوره قاجار هستند. یکی از بناها جایگاه پخت نان برای آیین های زرتشتی است.
به طور کلی بخش های مهم نیایشگاه را می توان این گونه نام برد: یزشنگاه، اتاق موبدان، تالار میرزا جمشید مهربان کرمانی به نامگانه «سرور رستم»، اتاق یشت خوانی بهرام مهربان خداوندی به نامگانه «مهربان خداوندی»، تالار میرزا جمشید مهربان کرمانی به نامگانه «میرزا رستم مهربان»، آشپرخانه و انبار چوب در جنوب شرقی عمارت. در شمال غربی نیایشگاه تالار خسروی واقع شده است که ورودی آن در خیابان زرتشتیان قرار دارد. انجمن زرتشتیان نیز در مجاورت همین آتشکده فعالیت دارد.

آتش آتشکده

روانشادان موبد اردشیر رستم رستمی، موبد بهرام رشید شید و موبد هرمزدیار بهرام سروش، آتش آتشکده آدریان را در سال ۱۲۹۶ خورشیدی از یزد به تهران آوردند.
آنها در روز آذر از ماه آذر (جشن آذرگان) آتش را در جایش گذاشتند و آیین جشن ‌خوانی و نیایش را برگزار کردند. آتش در ابتدا به آتشکده آذر فرنبغ تعلق داشته که پایه آن را به جمشید شاه پیشدادی نسبت می دهند. این آتش نخست در خوارزم بوده و در زمان گشتاسب از خوارزم به کابلستان انتقال یافته تا در نهایت به جایگاه نهایی آن در ساسانیان در کاریان فارس رسیده است. آتش آتشکده های کنونی زرتشتیان از همین آتش است که به یزد (کثه)، غار شگفت یزدان عقدا، هفتادر، ترک ‌آباد، احمد آباد، شریف ‌آباد و سپس دوباره به یزد برده شده و به آتشکده های دیگر رفته است.

سه نوع آتش زرتشتیان

برای دانستن نوع آتش آتشکده آدریان باید بگوییم در این دین سه نوع آتش وجود دارد که عبارتند از:
آتش دادگاه: این آتش همان آتشِ آتشدان خانه هاست. آتش دادگاه، مراسم تقدیس ندارد و مردم غیر روحانی نیز می توانند از آن نگهداری و مراقبت کنند. اما به هر حال این آتش هم باید با تشریفات خاص در جای خود گذاشته شود و حتما یک موبد آن را برپا دارد. زرتشتیان این آتش را در خانه های خود شعله ور نگه می دارند و در صورتی که فرزندان، به سوی زندگی جدیدی بروند و خانواده تشکیل دهند، آنها نیز از این آتش بر می دارند.

آتش آدُران: این آتش که با نام هاب آدریان و درب مهر هم شهرت دارد، برتر از آتش دادگاه شمرده می شود و مختص شهر و بلوکات بزرگ است. آتش آدران از ترکیب چهار آتش پدید می آید (آتش اجاق فرماندار محل، آتش اجاق فرمانده نظامی محل، آتش اجاق قاضی محل و آتش اجاق کشاورز محل.) ایجاد این آتش با مراسم تقدیس همراه است و یک ماه زمان می برد. درب مهر نام زیارتگاه هایی بوده که در هر محله زرتشتی وجود داشتند و  محل اجتماع ریش سفیدان و رفع مشکلات مردم بودند.

آتش بهرام (ورهرام): این آتش از ترکیب ۱۵ آتش زمینی شامل رنگرز، پادشاه یا فرماندار، کوزه گر، آجرپز، درویش یا صاحبدل، زرگر، ضرابخانه، آهنگر، اسلحه ساز، نانوا، تقطیر، فرمانده ارتش، چوپان، پیشوای دینی، برق آسمان و مرده سوز و یک آتش آسمانی (ایجاد شده از برق و رعد آسمان) پدید آمده است. مراسم تقدیس این آتش حدود یک سال طول می کشد و در طی آن ۱۱۲۸ بار آتش، تطهیر می شود. برای تطهیر هیزم را روی آتش می گیرند و وقتی با گرمای آتش شعله ور شد، آن را یک مرحله تطهیر به حساب می آورند. فقط موبدانی حق مراقبت از این آتش را دارند که دشوار ترین آیین های دینی تطهیر را گذرانده اند و جز آنان کسی حق ورود به حریم آتش را ندارد. آتش بهرام اهمیت زیادی برای زرتشتیان دارد و باور بر این است که خاموش شدن آن با خاموش شدن دین همراه است. این آتش به عموم مردم تعلق دارد و نباید برای لحظه ای خاموش شود. اکنون در ایران دو آتش بهرام در یزد و کرمان موجود است.

نکته ای که باید اینجا به آن اشاره کنیم، این است که آتش آدریان تهران، از نوع آتش بهرام (ورهرام) است و بر خلاف نامش از نوع آتش آدران به حساب نمی آید. این آتش از کنده‌ های چوب درخت گیلاس، هلو، آلبالو و گردو  تغذیه می شود که در اثر سوختن دود کمی دارند. چوب ها نباید کاربری صنعتی داشته باشند و طول زمان سوختن نیز باید به درازا بکشد.

blank

آداب ورود به آتشکده آدریان

زرتشتیان پیش از ورود به نیایشگاه به دستشویی کوچک گوشه حیاط می روند و دست و روی شان را می شویند. مردان به سراغ کمدی آهنی میروند و کلاه سفید معروف به «عرقچین» برداشته بر سر می گذارند. زنان از کشوی همین کمد روسری های سفید بر می دارند و می پوشند.
زنان و مردان پیش از ورود به نیایشگاه، کفش های خود را در می آورند اما موبدان از این کار معاف هستند.
زرتشتیان هنگام ورود، مستقیم حرکت می کنند و به سمت پنجره‌ شیشه‌ای که آتشدان در آن قرار دارد می روند. آنها برای ادای نذر لیوان های کوچکی را از موبد می گیرند که آب و روغن  و فتیله‌ دارند و آن را روشن می کنند. روشن کردن شمع در این مکان مرسوم نیست. البته این رسم از هند به ایران آمده و جای شمع را گرفته است.

اگر زرتشتی نیستید باز هم به عنوان یک گردشگر باید نکاتی را برای ورود رعایت کنید که بسیار ساده هستند:
باید بدون کفش به نیایشگاه وارد شوید.
مردان یک کلاه سفید و پارچه ای به سر می کنند که مسوولان نیایشگاه در اختیارشان می گذارند.
بانوان باید با پوشش مناسب به داخل نیایشگاه بروند و در زمان عادت ماهیانه نباشند.

کاربری کنونی آتشکده

مدیریت نیایشگاه آدریان در سال ۱۳۸۷ به انجمن موبدان تهران رسید. امروزه مدیریت آتشکده‌ آدریان بر عهده کمیسیون دینی، فرهنگی، آموزشی و ورزشی انجمن زرتشتیان تهران و این محل برای برگزاری آیین های زرتشتی مورد استفاده قرار می گیرد. پیروان این دین در این مکان گرد هم می آیند و آیین ‌هایی همچون واج‌ یشت (روز نخست گهنبار)، آیین درگذشتگان (سوم، چهارم، دهه، روزه، سال)، نیایش اردیبهشت ‌روز و مراسم نوروز را در آن بر پا می کنند. عروس و داماد های زرتشتی در جشن آغاز زندگی خود به پای آتش این آتشکده می روند و زندگی خود را با نیایش آغاز می کنند.

نحوه دسترسی

اگر می خواهید با خودروی شخصی به آتشکده آدریان بروید، به یاد داشته باشید که این اثر در محدود طرح ترافیک قرار دارد و باید تمهیدات لازم را برای آن در نظر بگیرید.

اتوبوس
برای آنکه با اتوبوس به آتشکده بروید، باید از اتوبوس هایی استفاده کنید که از خیابان جمهوری می گذرند، در تقاطع فردوسی و جمهوری پیاده شوید و با کمی پیاده روی به آتشکده برسید.

مترو
نزدیک ترین ایستگاه مترو به آتشکده، سعدی است که حدود یک کیلومتر با آن فاصله دارد. شما با یک پیاده روی پانزده دقیقه ای از این ایستگاه به آتشکده می رسید.

تاکسی
تاکسی های مختلفی در سطح شهر از خیابان جمهوری گذر می کنند. معمولا در ایستگاه های تاکسی می توانید ماشین هایی را که مقصدشان این خیابان است بیابید.

توصیه ها

حتما قبل از رفتن به آتشکده آدریان تماس بگیرید و هماهنگ شوید. در صورت هماهنگ نکردن، مسوولان آتشکده می توانند به دلیل برگزاری مراسم خاص و تعطیلات رسمی مذهبی شان از بازدید شما جلوگیری کنند.

سراب گاماسیاب

گاماسیاب رودی است در غرب ایران که یکی از طویل ‌ترین رودخانه‌ های ایران به شمار می ‌رود. سراب گاماسیاب سرچشمه این رود طویل است. سرآب گاماسیاب سی ‌ودومین اثر طبیعی ملی است که توسط سازمان میراث فرهنگی در ۲۶ اسفند ۱۳۸۷ در فهرست میراث طبیعی ایران قرار گرفت.

سرآب گاماسیاب (گاماساب) سرچشمه یکی از طولانی ترین رودخانه های کشور است که ازدامنه ارتفاعات کوه سنگی گرو (مسیر جاده نهاوند به نورآباد (لرستان) و در ۱۹ کیلومتری جنوب شرقی نهاوند سرچشمه گرفته و در امتداد کوه گرو ادامه می یابد و آب رودخانه های متعددی را مانند حرم آباد، قلقل رود و خرم رود را دریافت کرده و پس از مشروب نمودن مزارع کشاورزی دشت نهاوند، به رودخانه قره سو و در ادامه به کرخه و نهایتا به تالاب هور العظیم می پیوندد.

محوطه سراب زیبایی خیره کننده ای دارد. آب رودخانه بقدری خنک است که به سختی میتوان دستان خود را در آب نگه داشت.

منشأ آب آن یخچال طبیعی است و دارای آبدهی ۵ متر مکعب در ثانیه است که این رقم در مقایسه با سایر سرآب ‌های موجود در زاگرس و حتی سایر سرآب ‌های کشور عددی قابل توجه است.

آب جاری شده از سراب گاماسیاب سرچشمهٔ اصلی رودخانهٔ بزرگ گاماسیاب است. این رود در طول دره شهرستان و مسیر دشت دلتایی نهاوند جاری است و به هنگام عبور، قسمت عمده روستاها و باغ‌ های باختری شهر را مشروب ساخته و راهی شهرستان صحنه در استان کرمانشاه می ‌شود. این رودخانه پس از ورود به استان کرمانشاه به رود قره‌ سو، در عبور از استان لرستان به رود سیمره و در استان خوزستان به رود کرخه می پیوندد.

سراب گاماسیاب

در بالا دست چشمه‌ ها، غاری طبیعی دیده می ‌شود و محوطهٔ اطراف سرآب جنگل‌ کاری شده‌ است. در مسیر این رود با احداث نیروگاه برق آبی و حوضچه‌ های پرورش ماهی، در زمینه تولید برق و پرورش ماهی اقداماتی انجام شده است. حیات جانوری در این منطقه شامل پستاندارانی همچون قوچ، میش، کل، بز، گرگ و پرندگانی  مانند کبک، بلدرچین، فاخته، قمری و چنگر است و در رودخانه می توان به انواع ماهی از جمله قزل آلای رنگین کمان، سفید ماهی و سنگ ماهی اشاره کرد.

انتخاب این منطقه به عنوان منطقه نمونه گردشگری و انجام اقداماتی جهت رفاه حال گردشگران از قبیل مکان های اقامتی و امکانات تفریحی دیگر از جمله قایقرانی، ماهیگیری، اسب سواری از برنامه های دولت است.

گاماسیاب در تاریخ قدیم به اسم لوکنی معروف بوده است.

سراب گاماسیاب

وجه تسمیه گاماسیاب
گاماسیاب ترکیبی از گا (گاو) + ماسی (ماهی) + آب است، یعنی آبی که دارای گاوماهی (ماهی بزرگ) می ‌باشد. نظریه دیگری که در مورد وجه تسمیه گاماسیاب مطرح است بر این اساس می باشد: دوعدد یخچال برفی بسیاربزرگ درکوه گرین و قسمت بالای سراب وجود داشت که از نهاوند قابل دیدن بود که یکی به شکل گاو ودیگری به شکل ماهی خمیده دیده می شد و هنوزهم قدیمی ها آن یخچال هارابه خاطردارند. در ضمن کلمه (ماسی) به زبان لری بختیاری وزبان پهلوی همان (ماهی) است پس گاو+ ماسی (ماهی)= آبی که ازیخچال گاو ماهی سرچشمه میگیرد. البته متاسفانه در بیست و پنج سال گذشته، در اثر تغییرات جوی و گرمای زمین این دویخچال همانند سایر منابع یخی دیکر در حال نابودی هستند و تنها از بالای گرین قابل مشاهده می باشند.

سراب گاماسیاب

مسیر دسترسی:
برای رسیدن به سراب گاماسیاب، شهر نهاوند را به سمت سه راهی «نهاوند-ملایر-بروجرد» طی می کنیم، پس از ده کیلومتر به پاسگاه قلعه قباد می رسیم. از این محل یک راه آسفالته فرعی منشعب می شود که نهایتا به نوراباد می رسد. با طی مسافت ده کیلومتر و گذشتن از روستاهای قلعه قباد و وراینه، به راه فرعی خاکی در سمت چپ می رسید که تابلویی با عنوان «پارک جنگلی گاماسیاب» در ابتدای آن قرار دارد. از این نقطه تا سرچشمه گاماسیاب کمتر از پانصد متر فاصله است.

مرتبط:

پیست اسکی تاریک‌دره همدان

اسکی بازی در همدان، خراسان و فارس

یونسکو در همدان _دروازه جهانی به سوی رونق گردشگری

پلاس _دست‌بافته‌ای در خراسان شمالی با قدمت زندگی عشایری

در برخی از نقاط روستایی استان خراسان شمالی زیراندازی به نام پلاس بافته می‌شود. پلاس نوعی زيرانداز است كه از نظر ظاهری به گلیم درشت‌بافت شباهت دارد و مانند گليم و قالی ابتدا چلّه‌كشی می‌شود، سپس آن الياف رنگارنگ پشم تابيده را به شكل خطوط افقی از تار عبور می‌دهند و بعد شانه می‌زنند. در پلاس زمينه كار اغلب از خطوط افقی و رنگارنگ تشكيل می‌شود.

پلاس در برخی مواقع پشمی است که به کار زیرانداز و فراهم‌سازی سیاه‌چادر برای ایلات و عشایر استفاده می‌شود. معمولاً برای تولید آن از نخ پنبه‌ای نمره ۲ برای تار و نخ نمره ۵ برای پود در رنگ‌های مختلف استفاده می‌شود. گاهی به‌جای نخ پود از نوارهای باریک پارچه‌ای که از لباس‌های مستعمل بریده‌شده نیز به‌عنوان پود استفاده می‌کنند و به‌عنوان زیراندازی کم‌بها مصرف دارد.

گاهی برای بافت پلاس از پشم استفاده می‌کنند که در آن صورت عایق رطوبت بوده و برای زمین‌های مرطوب مناسب است. معمولاً بافت یک قطعه پلاس، حدود دو روز طول می‌کشد. به‌جز زیرانداز از پلاس برای کیف، سجاده، خورجین و … نیز استفاده می‌شود.

پلاس بافی

استفاده از پلاس برای محافظت از سرما و گرما

این دست بافته از دیرباز به‌عنوان یک زیرانداز مناسب محافظت از رطوبت، سرما و گرمای زمین به کار می‌رفته است و برای همین در مفروش کردن کف چادرهای عشایر شمال خراسان، و یا به‌عنوان روانداز برای اسباب و اثاثیه، رخت‌ها و رختخواب که در خانه کردهای عشایر و روستایی این دیار استفاده بیشتری دارد. پلاس در سایر نقاط ایران نیز بافته می‌شود ولی بافت پیچ آن منحصر به کردهای شمال خراسان است.

مواد اولیه لازم بافندگی، یعنی پشم گوسفند و شتر، موی بز و پنبه به سهولت به دست می‌آید.

برای بافت پلاس ابتدا دار آن را به‌وسیله دو میخ یا میله فلزی بلند با فاصله معادل طول گلیمی که با نقش موردنظر است بر زمین فرو می‌کنند و  یک میخ یا میله فلزی بلندتر در میان آن‌ها قرار می‌دهند و سپس نخ تار را به‌صورت چپ و راست به دور آن‌ها می‌پیچند. تارهای چله بر روی تیرهای بالا و پایین دار مرتب می‌شود و به‌گونه‌ای منظم در کنار همدیگر قرار می‌گیرد، بعد برای این‌که تارها به هم نخورد روی چوب کار را با گل می‌پوشانند. در همین مرحله است که میله‌ای به نام “کجو” یا “کوجی” نیز کار جدا نگه‌داشتن تارهای زیر و رو را به عهده دارد در محل میله‌ها قرار می‌گیرد.

بافت پلاس همانند گلیمِ ساده است و اکثراً بدون نقش و یا دارای نقوش بسیار ساده هندسی در تنوع رنگی محدود (عموماً دو یا سه رنگ) بوده، که به‌صورت نوارهای ساده در عرض دست‌بافته به کار می‌رود. گاهی برای پود از نوارهای باریک پارچه‌های نخی (اغلب کهنه و مستعمل ) استفاده می‌شود و درنهایت دست‌بافته ای با تنوع رنگی زیاد که راه‌راه رنگی است تولید می‌شود.

پلاس بافی

زنان و دختران عشایر، بافندگان پلاس

بافته‌های عشایر را عمدتاً زنان می‌بافند، تولید پلاس نیز در جوامع عشایری روستایی تقریباً حالت حرفه‌ای غیر دائم و فصلی دارد و بافندگان آن‌که بیشتر زنان و دختران خانه‌دار هستند به‌موازات سایر فعالیت‌های خود از اوقات فراغتشان برای بافت استفاده می‌کنند. قسمت عمده پلاس‌های تولیدی زنان عشایر، برای مصرف خودشان است و به‌صورت گوناگون مانند گلیم، گلیمچه، جوال، خورجین و… در زندگی روزمره آنان دیده و همچنین در مراکز دادوستد محلی مبادله می‌شود و از این طریق بخشی از درآمد موردنیاز خانوار را تأمین می‌کنند. به دلیل این‌که عشایر دائم در حال کوچ کردن و ییلاق و قشلاق هستند، بافته‌ها طوری طراحی و ساخته می‌شوند که به‌راحتی با اسب و شتر قابل‌حمل باشند. خودکفایی عشایر، خودش را در بافته‌های آن‌ها هم نشان می‌دهد.

تاریخچه هنر پلاس بافی به‌طور دقیق مشخص نیست و با توجه به اینکه بافته‌ها و منسوجات پشمی به‌مرور زمان بر اثر سرما و گرما و یا تماس با خاک از بین خواهد رفت به این دلیل نمی‌توان گفت تاریخ دقیق آن مربوط به چه زمانی است. اما با توجه به اینکه از دیرباز پلاس به‌عنوان زیرانداز مناسب برای محافظت از رطوبت، سرما و گرمای زمین بین خانواده‌های روستایی و عشایر رواج داشته ‌است و برای همین در مفروش کردن کف چادرهای عشایر خراسان شمالی که اغلب در زمین‌های مرطوب و بدون زه کشی است مورد استفاده قرار می‌گیرد، می‌توان گفت که قدمتی با زندگی عشایری دارد.

پلاس بافی با گستره موضوع فرهنگی ناملموس استان خراسان شمالی به شماره ۱۶۸۸ در آبان ماه سال ۹۷ در فهرست ملی میراث فرهنگی ناملموس به ثبت رسید.

منبع:میراث آریا

مرتبط:

سفر به قلب حیات وحش خراسان شمالی با برگزاری تورهای گردشگری

خسرویه _گردشگاه خراسان شمالی

نوای ساز محلی قوشمه در آیین‌های سنتی خراسان شمالی

دمشقیه _یادگار فراموش‌شده تبریز دوره ایلخانی و آل‌جلایر

وجه‌تسمیه نام محله دمشقیه به احداث عمارتی به همین نام مربوط می‌شود که به دست بغداد خاتون زوجه سلطان ابوسعید بهادر، آخرین ایلخان قدرتمند مغولان در ایران و دختر امیرچوپان، امیرالامرای لشکر او ساخته شده، او این عمارت را به یادبود برادر مقتولش «دمشق خواجه» احداث کرده بود و بعدها به مدفن سلاطین آل جلایر تبدیل شد و اکنون جز نام دمشقیه هیچ اثری از این عمارت در تبریز برجای نمانده است.

«حافظ حسین کربلایی» صاحب تذکره روضات الجنان و جنات الجنان در روضه پنجم این کتاب در جایی که به توصیف مرقد و مزار عارف نامدار شاه حسین سرپلی در محله پل سنگی تبریز پرداخته است، می‌نویسد: «همچنین قریب به تکیه شاه حسین عمارتی است مشهور به “دمشقیه” بنای بغدادخاتون دختر امیرچوپان، این بغدادخاتون اول زوجه امیر شیخ حسن جلایر بود که از جانب مادر خواهرزاده سلطان محمد خدابنده بود، بعد از مدتی مشارالیه زوجه محبوبه خود را که در حسن و جمال یگانه آفاق بود، طلاق داد. سلطان ابوسعید او را در حباله نکاح درآورد و این عمارت در زمان سلطان مذکور ساخته و پرداخته شد. عمارتی است در کمال علو و ارتفاع مدفن بعضی امرا و سلاطین است از آن جمله دمشق خواجه ولد امیر چوپان و مشارالیه را در سنه ۷۲۷ ﻫ.ق مصر خواجه به امر سلطان ابوسعید به قتل رساند. دیگر شیخ حسن پسر سلطان اویس جلایر، و دیگر برادران وی سلطان حسین بن شیخ اویس و دیگر سلطان احمد که قاتل و برادر سلطان حسین مذکور بود همان‌جا مدفون است.»

۵۸ سال پیش، دانشمند زنده‌یاد «میرزاجعفرسلطان القرائی»، مصحح تذکره روضات الجنان و جنات الجنان، در تکمله این بیان چنین می‌نویسد: «دمشقیه نام محلی کوچک است از محلات شرقی تبریز که معروف است و نام باغ بزرگ و آبادی بود در آنجا و در این محله و شاید در حوالی آن باغ، مقبره مخروبه و آثاری از یک گورستان قدیمی تا چهل سال پیش مشهود بود. حاجی میرزا کاظم اعتضاد الممالک مسجدی در خاک آن مقبره بنا نهاده و قبر میرزا محمد قاضی پسر میرزا تقی قاضی طباطبائی نیز در آن مقبره است. اکنون که سال ۱۳۴۱ هجری شمسی است از عمارت دمشقیه و مقابر آل جلایر که مؤلف کتاب، حافظ حسین کربلایی، از آن‌ها خبر می‌دهد نشانی در این شهر باقی نیست.»

به‌طوری‌که اشاره شد مدفن تنی چند از سلاطین آل جلایر نیز در دمشقیه قرار داشته است، آل جلایر به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین و معروف‌ترین سلسله‌هایی که در دوره فترت بین سلطنت ایلخانان مغول و تیموریان در ایران حکومت کرده‌اند، به‌شمار می‌آیند. نام جلایری به این دلیل به ایشان داده‌شده است که از ایل جلایر یکی از ایلات بزرگ مغول بوده‌اند. هشت تن از این سلسله به حکومت رسیده‌اند که از میان آن‌ها چهار تن معروف‌تر از دیگر حاکمان جلایری هستند.

چهار امیر دیگر این سلسله در فاصله سال‌های ۸۱۳ تا ۸۳۶ حکومت کرده‌اند و از قدرت و قلمرو محدودتری نسبت به امرای قبلی برخوردار بوده‌اند. شیخ حسن بزرگ اولین امیر جلایری مردی شجاع، رشید و جاه‌طلب بود و عشق وافری به هنر و ادب داشت. شعرا و نویسندگان همواره در دربار او مجتمع بودند. سلمان ساوجی که پیوسته در دربار او می‌زیست، در تمام قصایدی که در مدح شیخ حسن بزرگ گفته است، از عدل او حکایت‌ها دارد.

پس از شیخ حسن بزرگ، سلطان اویس به سلطنت رسید، اویس بزرگ‌ترین و مشهورترین سلاطین این سلسله است. زیرا در زمان اوست که مملک جلایریان به منتهای عظمت، و حکومت آن به اوج قدرت خود رسید. گذشته از آن خود او نیز دارای شهرت خاصی است.

در برخی منابع از اویس به‌عنوان شاعر، نقاش و موسیقی‌دان یاد شده است. او با شعرا و یا بعضی از پادشاهان مظفری که آنان نیز طبع شعر داشتند به مشاعره می‌پرداخت، قبر اویس در گورستان شادآباد مشایخ، در نزدیکی تبریز قرار دارد، این گورستان در جنوب شرقی تبریز و در روستایی به همین نام واقع است، (لوح مزار سلطان اویس جلایری در سال‌های اخیر به‌منظور حفاظت بیشتر به موزه قرآن و کتابت تبریز انتقال‌یافته و در این موزه محفوظ است.)

در سال ۷۷۶ هجری و پس از مرگ سلطان اویس فرزند هشت‌ساله او به نام حسین به سلطنت رسید، سلطان حسین مانند پدر در ابتدای سلطنت با شورش‌ها و انقلاب در گوشه و کنار مملکت مواجه شد. او از حامیان و مریدان کمال‌الدین مسعود خجندی عارف و شاعر بزرگ قرن هشتم هجری است و باغ موسوم به «باغ کمال» در بیلانکوه تبریز که این باغ مدفن کمال خجندی، کمال‌الدین بهزاد، نظام‌الدین سلطان محمد تبریزی، سلطان محمود مجلد و… را در خود جای داده است، هدیه سلطان اویس جلایری به کمال خجندی بود. کمال در اشعارش به این موضوع اشاره کرده است:

«گر گوشه‌ای بسازد سلطان حسین ما را         در قلب شهر نبود، کس را به ما نزاعی»

سلطان حسین در ۱۱صفر ۷۸۴ به دست برادرش احمد به قتل رسید و در عمارت دمشقیه تبریز به خاک سپرده شد. سلطان احمد پس از قتل برادر خویش به سلطنت رسید، از او به‌عنوان فردی هنرمند یاد شده است. دیوان شعری منصوب به او در فریر گالری واشنگتن نگهداری می‌شود که به خط میرعلی تبریزی (واضع خط نستعلیق) کتابت و با نگارگری جنید نقاش کتاب‌آرایی شده است، سلطان احمد، ادبا، صنعتگران و هنرمندان را تشویق و ترغیب می‌کرد و به آبادی شهرها اهمیت می‌داد. با مرگ سلطان احمد جلایری، حکومت واقعی جلایریان پایان پذیرفت. هرچند که پس از او چند تن از افراد این خاندان بر قسمت کوچکی از ایران حکومت کرده‌اند.

*گزارش از مهدی بزازدستفروش، رئیس امور موزه‌های آذربایجان شرقی

مرتبط:

میشو داغی _کوه بی نظیر آذربایجان شرقی!

شوش قوم _کویری گمشده در دل آذربایجان شرقی

سفری به ماهار زنوز در دل آذربایجان شرقی

برگزاری کارگاه روایتگری میراث

انجمن علمی ـ دانشجویی مدیریت جهانگردی دانشگاه علامه طباطبایی کارگاه روایتگری میراث را برگزار می‌کند.

این روزها موضوع روایت و روایتگری در مباحث علمی و نظری میراث فرهنگی و گردشگری ـ خصوصا گردشگری فرهنگی ـ اهمیت فراوانی پیدا کرده است. بی‌تردید این مباحث سال‌هاست از مقدمات بدیهی ارتباط روایت و میراث فرهنگی یا روایت و گردشگری عبور کرده و دارای حواشی و زیرشاخه‌های بسیار تخصصی و قابل‌تأملی شده است.

گردشگری به شکل عام، و گردشگری فرهنگی به شکل خاص، پیوند تنگاتنگی با روایت گذشته و حال مردمان یک منطقه‌ی جغرافیایی دارد. گردشگری فرهنگی، در تعریف کلی، نوعی گردشگری است به منظورآشنایی با شیوه‌ی زندگی مردم در مناطق جغرافیایی مختلف و بررسی تاریخچه‌ی هنر، معماری، آداب‌ و رسوم، ادیان، ساختار اقتصادی و مانند این‌ها به منظور یافتن راه‌هایی نو برای رفع نیازهای فرهنگی معاصر. از آنجاکه صاحب‌نظران مطالعات فرهنگی، فرهنگ معاصر را فرهنگی دیداری می‌دانند، حساسیت میراث فرهنگی و گردشگری بیش از پیش ممتاز شده و این روزها علاوه بر پیامدهای سیاسی و اقتصادی آن‌ها، نقش‌شان در حوزه‌ سیاست‌گذاری‌های اجتماعی و فرهنگی موضوع مناقشه‌برانگیزی در گفت‌وگوها و پژوهش‌های اهل فن است.

بحث روایت، میراث فرهنگی و گردشگری ابعاد فراوان و پیچیده‌ای دارد که در جهان امروز توجه بسیاری از متخصصان حوزه‌های پژوهشی مختلف را به خود جلب کرده است.

کارگاه روایتگری میراث با تدریس ایمان روئین دژی ـ راهنمای رسمی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران روز دوشنبه و چهارشنبه اول و چهارم دی ماه ساعت ‌۱۷ الی ۲۰ به صورت مجازی برگزار می شود.

علاقه مندان می‌توانند برای ثبت نام و اطلاعات بیشتر به شناسه jahangardi_s @ یا به دایرکت پیج انجمن علمی مدیریت جهانگردی مراجعه کنند.

منبع:ایسنا

مرتبط:

جزییاتی دربارۀ برنامه‌های پژوهشی میراث

اوکراین خواستار ثبت منطقه چرنوبیل در فهرست میراث یونسکو

کاهش مجموع اعتبارات وزارت میراث‌فرهنگی برای سال ۱۴۰۰

کاهش مدت قرنطینه کووید- ۱۹ در انگلستان

رؤسای ارشد پزشکی انگلستان اعلام کردند: از امروز قرنطینه بیماری کووید- ۱۹ از ۱۴ روز به ۱۰ روز کاهش می‌یابد.

به نقل از تراول نیوز، قرنطینه مسافرانی که در حال بازگشت از کشورهایی هستند که دولت انگلستان، آن‌ها را در گروه کشورهای پرخطر قرار داده است، از ۱۴ روز به ۱۰ روز کاهش می‌یابد. همچنین مدت زمان قرنطینه افرادی که در تماس با افراد آلوده به کرونا بودند نیز کوتاه می‌شود. این بدان معنی است، هر فردی که ۱۰ روز یا بیشتر از دیگران جدا بوده، از امروز می‌تواند به قرنطینه پایان دهد.

این خبر در حالی است که داده‌ها نشان می‌دهد موارد ابتلا به بیماری کووید- ۱۹ در بیشتر مناطق انگلستان و ایرلند شمالی کاهش بیشتری داشته است. با این حال، مرکز ملی آمار بریتانیا (ONS) اعلام کرده است، در هفته منتهی به پنجم دسامبر، آمار ابتلا به ویروس کرونا در لندن و شرق انگلیس افزایش‌یافته است.

تغییرات قرنطینه در سراسر کشورهای انگلیس، ولز، اسکاتلند و ایرلند شمالی اعمال می‌شود. رؤسای ارشد پزشکی در این چهار کشور داخلی کاهش این دوره را تایید کردند.

آنان در بیانیه مشترک اعلام کردند: «اکنون اطمینان داریم که پس از بررسی شواهد، می‌توانیم تعداد روزهای جداسازی افراد  از دیگران را از ۱۴ روز به ۱۰ روز کاهش دهیم.»

همچنین افرادی که از کشورهای خارج از فهرست کشورهای راهروهای مسافرتی (کشورهایی که آلودگی کمتری دارند) برمی‌گردند، نیز باید ۱۰ روز به‌جای ۱۴ روز قرنطینه شوند. افرادی که آزمایش بیماری کووید- ۱۹ آنان مثبت است باید از مدت‌زمان شروع علائم به مدت ۱۰ روز به جداسازی خود از دیگران اقدام کنند و اگر بدون علامت باشند، ۱۰ روز از زمان دریافت نتیجه مثبت آزمایش بیماری کووید جداسازی شوند.

آنان افزودند: «ما از همه می‌خواهیم، در صورت لزوم (بیماری) خود را قرنطینه کنند و این مورد باعث نجات جان افراد خواهد شد.»

منبع:ایسنا

مرتبط:

تغییر قوانین قرنطینه سفری بریتانیا