ويژگي هاي يک راهنماي تور ايده آل
راهنماي تور کيست؟ راهنما، همراه گروه سفر مي کند و رابط ميان مسافران و شرکت برگزار کننده تور مي باشد. راهنما مسافران را به هنگام دشوار ي هاي شخصي کمک مي کند و بر انجام درست برنامه ها و کارها نظارت دارد و حساب و کتاب هزينه ها را از آغاز تا پايان نگاه مي دارد. در اين مطلب که برگرفته از سايت ميراث، صنايع دستي و گردشگري مي باشد، اميرحسين جعفري، يکسري از تجربيات آموزشي و عملي را در زمينه سرپرستي تور و مديريت آن مطرح مي کند. به علت همساني و تداخل وظايف، جداسازي و مرزبندي دقيق ميان اصطلاحات، همراه، راهنماي تور و حتي سرپرست، دشوار است. راهنمايان حرفه اي تور، گذران زندگي خود يا بيشترين بخش از آن را از راه همراهي مسافرين انجام مي دهند. بيشتر آنها در کشورهاي جهانگرد پذير زندگي مي کنند و در پي سال هاي سال کار، با منطقه اي که در آن کار مي کنند به خوبي آشنا شده اند. با اينکه کار، موقعيتي بسيار خوب براي سفر و آشنايي با مردمان تازه فراهم مي آورد اما، مشکلاتي همچون امکان همسفر بودن با مسافران ناسازگار در تورها، پيش آمدن دشواري هاي پيش بيني نشده و باز دارنده در کارها و برنامه تور و پيامدهاي ناشي از اين شيوه زندگي که برروي روابط و زندگي شخصي هم تاثير مي گذارد، از جذابيت اين کار مي کاهد.
وظايف سرپرست تور
يک تور ليدر هر اندازه توان انجام کارهاي بيشتري را داشته باشد، ارجمندتر خواهد بود. تور ليدر بايد همواره آمادگي رويارويي با موارد اضطراري را داشته باشد. وظايف او مانند سرکرده پيشاهنگان، فرمانده سربازان يا مدير اداره است. بسته به توانمندي و کار آزمودگي، يک سرپرست گروه مي تواند بخشي و يا همه وظايف راهنماي محلي را خود عهده دار شود. اگر او با محل آشنا باشد مي تواند براي توضيح دادن ديدني ها با راهنماي محلي همکاري کند. داد و ستد، نقطه نظرها، داستان ها، لطيفه ها و ترانه ها آميزه اي خوشايند را پديد مي آورد. پيش از عهده دار شدن سرپرستي تور، راهنما بايد براي تبليغ تور و مسافرگيري تلاش کند.
ويژگي هاي راهنماي تور
بر اساسي قانون طبيعت، همه مردم برابر و يکسان آفريده نشده اند. برخي تيز هوش تر از ديگرانند، گروهي از تندرستي بيشتري بهره مندند و کساني نيز از موهبت داشتن پيشينه و پس زمينه هاي کاري گوناگون برخوردارند. آنچه شما از يک راهنما انتظار داريد آميزه اي هرچه بيشتر از توانمندي ها و برجستگي ها و کمترين ضعف ها وناتواني ها است.
۱ ) توانايي جذب مسافران: راهنماي حرفه اي يا همراه تور شايد چندان کاري با گرفتن مسافر براي تور ندارد. راهنمايان گاهگاهي هم مي توانند مسافران را به دنبال خود بکشانند. يک شرکت برگزار کننده تور يا يک دفتر مسافرتي بر روي نام و اعتبارات چنين کسي حساب باز مي کند. اخلاق خوب، خوش و بش با مسافران، ايجاد روحيه در آنان و کارهاي ديگر مي تواند در جذب مسافر موثر باشد.
۲ ) شناخت منطقه: بديهي است هر کس براي نخستين بار جايي را ببيند، با آن آشنايي ندارد اما براي کسي که از پيش به آنجا رهسپار شده باشد، اين يک برتري بي چون و چراست. يک راهنما با داشتن شناخت از منطقه مي تواند با تسلط بيشتر و بهتري، درباره جاذبه ها، امکانات محل، شمار روزهاي سفر سخن بگويد و اظهارنظر کند و مشکلات احتمالي را از پيش در يابد.
۳ ) دانستن زبان محلي: داشتن يک چنين توانايي (به ويژه براي تورهاي خروجي) از نيازهاي حرفه اي است. اما بيشتر راهنمايان گهگاهي نيازي به دادن توضيحات ندارند و به اين دليل در جاهاي ديدني سرانجام به اينجا مي رسند که کار را کاملا به دست راهنماي محلي بسپارند.
۴ ) تحصيلات و هوشمندي: اين دو ويژگي توامان با يکديگرند اما هميشه چنين نيست. برخي از دانش آموختگان مي توانند الگو و نمونه هوشمندي باشند و بسياري از مردمان هوشمند شايد آموزش هاي رسمي بالاتر از دبيرستان را نديده باشند، پس شما کسي را به عنوان راهنما مي خواهيد که تيزهوش باشد و در زماني کوتاه بتواند دانستني ها را فرا گرفته و به ياد بسپارد و سخنور خوبي باشد. بهترين همراهان تور کساني هستند که تنها کمي باهوش تر از کساني باشند که در خدمتشان هستند.
۵ ) کارآزمودگي و سن: باز هم اين دو عامل در هم تنيده و توامان با يکديگرند، اما گاهي چنين نيست، برخي از بزرگسالان گوئي از تجربه ها درس نگرفته اند و برخي از جوان ترها گوئي پخته و بالغ آفريده شده اند. همه چيز به سن و سال بستگي ندارد، اما چندين تار موي خاکستري مي تواند به جلب توجه و احترام کمک کند. با اين همه بهتر است جوان کار آمد داشته باشيد تا کهنه کاري که کارايي ندارد. با اينکه داشتن تجربه مستقيم از سفر بسيار سودمند است اما تجربه هاي مديريتي در ديگر زمينه ها نيز مي تواند در اين زمينه کارساز باشد.
۶ ) مهارت در کمک هاي نخستين: راهنماي تور در پذيرفتن مسوليت هاي پزشکي بايد بسيار هوشيار باشد. مهارت هايي همچون تنفس مصنوعي، نجات غريق، کمک هاي نخستين پيشرفته کمک بسيار با ارزشي در رهبري تور است.
۷ ) پرداختن به جزئيات: مهارت هاي سازماني اغلب دست کم گرفته مي شوند، به ويژه در زمينه رهبري تور که بيشتر بر فرهيختگي تاکيد مي شود. با اين همه، کسي را نياز داريد که به آينده بينديشد، پيش تر را بنگرد و براي آينده تصميم بگيرد. کسي که تمهيدات لازم براي اجراي تور را از پيش فراهم سازد و هر روز آن را بازبيني کند، کسي که بتواند ثبتي روشن، کامل و دقيق براي همه رويدادهاي سفر فراهم آورد.
خصوصيات شخصي راهنماي تور
بيشتر مديران براي انتخاب، گزينش و ارزيابي راهنمايان يا برگزارکنندگان تور به خصوصيات زير توجه ويژه اي دارند:
۱ ) نيرومندي و مصمم بودن: يک راهنماي تور بايد توانايي رهبري را داشته باشد. يعني بتواند مديريت کند و تصميم بگيرد. اين کار به درد کساني که داراي شخصيتي دودل، بي ثبات، ترسو و کمرو هستند نمي خورد.
۲ ) ديد مثبت: راهنما بايد آدمي خوشبين باشد يا دست کم اينگونه خود را نشان دهد. اين خوشبيني بايد مسري باشد. راهنماي منفي باف مايه دردسر و گرفتاري است، با اين همه راهنماي تور نبايد دچار خوش بيني بيش از اندازه باشد.
۳ ) زيرکي و خوش سرزباني: يک همراه تور هم بايد سياستمدار باشد هم با مسافران گروه و هم با کارکنان، هتل ها، رستوران ها، شرکت هاي حمل ونقل و رانندگان، روشي سياستمدارانه داشته باشد. وي نبايد به شايعات توجه کند، به اعتماد طرف هاي خود بايد ارج بگذارد و به حساسيت هاي آنها توجه کند.
۴ ) صداقت و وفاداري: فضيلتي که هر راهنماي تور بايد داشته باشد صداقت و پاي بندي به اصول، هم در برابر مسافران و هم سازماني که براي آن کار مي کند است. در اين کار همه چيز بايد آشکار باشد و هيچگونه پنهان کاري و حساب سازي نبايد وجود داشته باشد. راهنما نبايد دست به کارهايي بزند که به سازمان و کارفرماي او ضربه و لطمه وارد شود. در زمان هاي حساس و بحراني بايد برخورد وي با مسافران و کارفرما يکسان باشد و از هيچ يک از آنان در برابر ديگري جانبداري نکند.
۵ ) اعتمادبه نفس و قاطعيت: يک راهنما بهتر است داراي اعتمادبه نفس و غرور بوده و کمي هم منيت داشته باشد. هنگامي که کارمند هتل تاکيد مي کند که اتاق يک تخته نداريم، راهنما بايد سازش ناپذير بوده و نبايد کوتاه بيايد، در پاسخ وي بايد بگويد: «بگو رئيست بيايد.» اين به معناي دادزدن، ناسزاگفتن يا رفتارخشن نيست. اين کار نمايش نيروهاي دروني، سرسختي و سازش ناپذيري است و به معناي اين است که راهنما برروي حقوق مسافرانش پافشاري مي کند.
۶ ) آرامش در رفتار: حتي در هنگام نگراني نيز بايد لبخند اطمينان بخش بر لب داشت. بهترين راهنمايان هيچگاه حتي در درون خود نبايد ترسان باشند. آنها بايد در بحران ها خونسرد بوده و در برابر موارد اظطراري به زودي واکنش بايسته نشان دهند. هنگامي که در تهديد مخاطرات بزرگ هستند بايد توان آن را داشته باشند که به درستي و روشني بينديشند و در اينگونه رويدادها بايد بدون ترس با سينه سپر به ميان معرکه بروند و با مشکلات روبرو شوند اين کار به گروه آرامش خوهد داد.
۷ ) شخصيت گرم و پرشور: ويژگي هاي پيش گفته به هنگام کاربرد کم و بيش ارتشي مابانه به نظر مي رسند. در هر راهنماي تور بايد کمي هم رفتار افسر فرمانده وجود داشته باشد. با اين تفاوت که مسافران، يک گروه آزاد و خوشگذران هستند و نه يک دسته سرباز. راهنماي تور هنگامي که رهبري خود را اعمال مي کند بايد گشاده رو باشد و نشان دهد که آماده لبخند زدن است و رفتاري پرشور و دوستانه داشته باشد.
۸ ) آراستگي و پيراستگي: مسافران تور مي توانند با سر و وضعي نامرتب يا آشفته ديده شوند اما سرپرست گروه همواره بايد داراي ظاهري آراسته باشد. اين آراستگي و شادابي بر اعتبار و اقتدار او مي افزايد و سرمشقي براي ديگران خواهد بود. يک همراه گروه شلخته براي خودش، کارفرما، ارزش و موفقيت تور، اثر بد و ناخوشايندي خواهد داشت.
۹ ) تندرستي: اين بدين معنا نيست که سرپرست تور از آغاز روز ورزش هاي سنگين بکند. اما بايد تندرست باشد، از ناتواني بدني در رنج نباشد و از بنيه خوب برخوردار باشد. حتي هنگامي که احساس بيماري مي کند بايد به گونه اي رفتار کند که گوياي سرزندگي و توانمندي باشد و به هنگام بيماري ها نبايد بگذارد که بيماري براو چيره شود.
۱۰ ) حساسيت: گذشته از برنامه ريزي براي مسيرها و رديابي يا موارد اضطراري، راهنما همواره بايد حالات مسافران را زير نظر داشته و واکنش هاي شخصيتي آنها را پيش بيني کند و تفکر آنها را بخواند و به شکايات آنها توجه کند. خستگي آنها را ارزيابي کند و اسباب آسايش و آرامش مسافران تنها و نگران را فراهم کند. راهنما بايد کمي هم روانشناس باشد و نسبت به مسافران و حالت هاي آنان بسيار هوشيار باشد.
۱۱ ) انعطاف پذيري و نرمش: برخي از مردم هنگامي که روال عادي کارها در خطر به هم خوردن قرار مي گيرد دستپاچه و سراسيمه مي شوند اين کار بيشتر براي برنامه ريزان خشک ونرمش ناپذير روي مي دهد که خواهان آنند که همه چيز مرتب و بي کم و کاست باشد. اصل قديمي مورفي دقيقا براي تور هم مصداق دارد (اگر قرار است چيزي خراب بشود خراب خواهد شد). برنامه ريزي احتمال پديد آمدن دردسرهاي بزرگ را کاهش مي دهد اما پاره اي تغييرات گريزناپذير هستند. در سفر چيزهايي همچون خرابي وسايل حمل و نقل، آشفتگي وسايل ارتباطات و پيام رساني، مسافران ناسازگار و درد سر آفرين يا بيماري ها، بلاياي طبيعي، تاخير وسايل ترابري و… وجود دارد. پس راهنماي تور بايد به سرعت و با حضور ذهن چاره سازي کند. بايد توان آن را داشته باشد تا هرگاه شرايط وادار مي کند، برنامه را تغيير دهد.
۱۲ ) فداکاري: چونان ديگر اصول رهبري يک همراه تور بايد همواره آماده باشد تا به خاطر رفاه گروه از آسايش خود چشم پوشي کند. يک ليدر بايد پس از همه بخورد، بنوشد و بياسايد.
۱۳ ) آينده نگري: همچنان که نرمش پذيري فضيلتي بايسته است يک همراه تور کاردان بايد همه چيزهاي نادرست و دشواري ساز را از پيش دريابد و بکوشد از روي دادن آنها پيشگيري نمايد. اين به معناي گفتگوهاي گسترده با راننده اتوبوس و کارکنان کشتي، گفتگوهاي تلفني پيش از آغاز تور، بررسي امکانات پيش از به دست گرفتن رهبري گروه مي باشد.
۱۴ ) توانمندي براي پديدآوردن دوستي هاي پايدار: يک راهنماي تور کارآزموده اين توانايي را دارد که مسافران را به هم نزديک کند. در پايان يک تور خوب، بيشتر مسافران گروه دوست ندارند از هم جدا شوند و پس از آن نيز با هم بسيار در تماس خواهند بود. بيشتر آنها در تورهاي بعدي باهم سفر خواهند کرد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.