‌پول چگونه شکل گرفت؟

یک پژوهشگر و باستان‌شناس درباره تاریخچه پول گفت: دانشمندان زندگی انسان را به دو دوره «جمع‌آوری غذا» و «گردآوری غذا» تقسیم کرده‌اند.

رجبعلی لباف خانیکی اظهار کرد: در دوره جمع‌آوری غذا که حداقل تا ابتدای دوران میان سنگی(حدود ۲۰ هزار سال پیش) ادامه داشته، انسان کوچ نشین بوده و از موهبت‌های طبیعت به طور رایگان و صرفا جهت رفع نیاز آنی استفاده می‌کرد اما وقتی پی برده به این‌که می‌توان مواد غذایی مازاد نیاز آنی را ذخیره کرد، دوران «گرد آوری غذا» آغاز شد که هنوز هم ادامه دارد.

وی افزود: در این دوره «مالکیت» در فرهنگ بشری آغاز شد و پس از آن انسان ضمن تدارک مقدمات یکجانشینی به فکر زیادکردن و گردآوری ذخایر غذایی خود بر آمده است. بعد از این‌که انسان یکجانشین شد و در عصر «نوسنگی» کشاورزی را آغاز کرد، با اهلی کردن حیوانات دامداری را هم شروع کرد و با روی آوردن به صنعت و فناوری، بر طبیعت مسلط شد اما ذخیره‌سازی و تامین مایحتاج همواره دغدغه اصلی او بود.

او خاطرنشان کرد: انسان در مسیر تکامل کم‌کم به بعضی چیزها احتیاج پیدا کرد و بعضی چیزها را هم مازاد بر مصرف خود تولید کرد. در آغاز دوران یکجانشینی برای تامین احتیاجات روزمره، مناسب‌ترین راه این بود که محصولات اضافی خود را با آنچه کم دارد، معاوضه کند. این امر آغاز تجارت و داد و ستد در میان جوامع بشری بود. داد و ستد به این شیوه هزاران سال ادامه داشت که امروز به معامله «پایاپای» یا «تهاتری» معروف است. این نوع داد و ستد گویا تا حدود ۳۰۰۰ سال پیش هم ادامه داشته است.

این پژوهشگر و باستان‌شناس گفت: در حدود ۳۵۰۰ سال پیش بر دیوار مقبره‌های سلاطین مصر صحنه هایی نقاشی شده که در آن بازرگانی یک کوزه را با یک ماهی، یک دسته پیاز را با یک بادبزن و یک جعبه چوبی را با یک کوزه روغن معاوضه می‌کند.

وی ادامه داد: بعدها انسان توانست قطعه‌ای از برخی فلزات پر ارزش را با کالای مورد نیاز خود عوض کند. در این مرحله مس، طلا و نقره بیشتر از فلزات دیگر مورد استفاده قرار می‌گرفت. میله‌های باریک طلا و نقره و حلقه‌های مسی، قدیمی‌ترین وسیله معامله بود که در چین، ایران، هند و یونان مورد استفاده بودند.

لباف خانیکی اظهار کرد: از حدود ۲۸۰۰ سال پیش پادشاهان آشور و فنیقیه قطعات طلا و نقره را علامتگذاری می کردند. آن علامت‌ها بر هر قطعه نقره که زده می‌شد، وزن معیار آن را معلوم می‌کرد و در همه جا اعتبار یکسان داشت. کم‌کم آن قطعه‌ها شکل و فرم مشخص پیدا کرد و داد و ستد به وسیله آن عمومی شد. این وسایل به شکل حلقه‌هایی از جنس نقره یا مفرغ بود که در حدود ۲۷۰۰ سال پیش ساخته می‌شد. اندکی بعد قطعه‌های پهن و نازک مخلوط از طلا و نقره جای حلقه‌ها را گرفت. قطعه‌هایی که امروز ما آن را به نام «سکه» می‌شناسیم.

وی بیان کرد: مورخین «کرزوس»، پادشاه لیدی، را نخستین کسی می‌شناسند که سکه معروف به «کرزئید» را ضرب کرده است. روی آن سکه‌ها شیارهای موازی و بر پشت آن‌ فرورفتگی‌هایی وجود داشت که در بعضی فرورفتگی‌ها تصویر حیوانی شبیه روباه نقش بسته بود.

این پژوهشگر و باستان‌شناس گفت: در ایران از زمان هخامنشیان سکه رایج شد. اولین سکه را داریوش در سال ۵۱۶ ق.م ضرب کرد که نامش «دریک» و جنسش طلا بود. بر یک طرف آن صورت یک تیرانداز پارسی نقش بسته بود. در یک آن قدر شهرت داشت که در دربار یونان هم معتبر بود. سکه‌های دیگری هم در زمان پادشاهان هخامنشی رایج بود که «دودریکی»، « نیم دریکی» و «سیکل» از آن جمله‌اند. سیکل از جنس نقره و وزن آن ۵/۶ گرم بود. ضرب در یک مخصوص دربار بود اما سیکل را در مستعمرات یونانی هخامنشی در آسیای صغیر و فنیقیه هم ضرب می‌کردند.

او گفت: بعد از هخامنشیان سکه‌های اسکندر و جانشینانش در ضرابخانه‌های شوش و اکباتان ضرب می‌شد و بر روی آن تصویر هرکول یا اسکندر یا جانشینانش نقش می‌بست. اسکندر پول واحدی را رواج داد که به «آتیک» معروف بود. تا پیش از اشکانیان سه نوع سکه مربوط به «سلوکیان»، «الیمائیدها» و قوم «خاراسن» در نقاط مختلف ایران رایج بود.

وی اظهار کرد: در دوران اشکانی واحد پول به «دراخم» معروف بود و سکه‌های آن دوره که از جنس نقره و ‌دو نوع «یک دراخمی» و «چهار دراخمی» بود. روی آن تصویری از پادشاه زمان و بر پشتش تصویر «ارشک»، سر سلسله اشکانیان، نقش بسته بود.

لباف خانیکی گفت: سکه‌های ساسانی نقره‌ای، مسی و به ندرت طلایی بود. سکه های طلایی به «دینار» معروف بود و سکه‌های نقره به «درهم». سکه‌ها در این دوره پهن و نازک بود که بر یک طرف آن نقش پادشاه ساسانی و بر طرف دیگر آتشدانی نقش شده بود که دو محافظ در دو طرف آن ایستاده بودند و در کنار نقش‌ها به خط پهلوی محل و تاریخ ضرب سکه‌ها نوشته شده بود. تعداد سکه‌های دوران ساسانی نسبتا زیاد و اکنون نیز در موزه‌ها فراوانند. سکه‌های ساسانی با دقت و ظرافت پرداخت شده و با توجه به نوع تاج پادشاه و کتیبه قابل شناسایی و طبقه‌بندی است.

منبع:ایسنا

مرتبط:

موزه‌ حیدرزاده با ۵۰۰۰ سکه از هخامنش تاکنون

تاریخچه فرش ازدوران ناصرالدین‌شاه تا امروز

چطور برای سفرکردن، پول پس‌انداز کنیم؟

تنگ بنیون اهرم

اَهرَم، مرکز شهرستان تنگستان استان بوشهر است. این منطقه از نظر اقلیمی بسیار اهمیت دارد و دارای جاذبه های طبیعی بسیار دیدنی است. منطقه خائيز در این نقطه از بوشهر دارای تنگهای بسیار زیبایی است که همه علاقمندان به طبیعت را به این منطقه می کشاند. چشمه آبگرم اهرم و طبیعت آن هر سال پذیرای گردشگران است.

منطقه خائيز به وسعت ۳۵۰۰۰ هکتار در جنوب شرقي شهرستان تنگستان قرار دارد. اين منطقه از شمال به رودخانه باهوش و ارتفاعات قلعه دختر، از جنوب به ارتفاعات بيرمي، از شرق به كوه سرخ و از غرب به اهرم محصور مي شود. کوه های خائیز از مجموعه رشته كوههاي زاگرس است و بلندترین کوه منطقه، بیرمی  به ارتفاع ۱۹۵۰ متر مي باشد. این کوه بلند بام استان بوشهر است. وجود اين کوه و همینطور وجود چشمه هاي آب شيرين كوه بيرمي باعث وجود آب و هوايي معتدل در اين منطقه شده است. متوسط درجه حرارت سالانه ۶ الی ۲۴ درجه سانتيگراد و بارندگي ۲۶۰ ميليمتر مي باشد. خاييز مجموعا شامل ده روستا و آبادي را شامل مي شود كه مهمترين آنها عبارتند از بنيون، گشي، مخدان، يخ و آشي.

كوه بيرمي داراي ۷ تنگ مهم بنامهاي تنگ تلخ آب بيد، تنگ بنيون، تنگ روانی، تنگ گشي، تنگ يخ، تنگ مخدان و تنگ آشي مي باشد. وجود چشمه هاي آب شيرين و دائمي در اين تنگ ها و ارتفاع نسبتا بالا از سطح دريا باعث رويش گياهان مختلف و ايجاد جنگلها و نيزارهاي زيبا شده است.

تنگ بنیون که در موقعیت جغرافیایی N284602 E512634  در شهرستان اهرم واقع شده است، دره ای بسیار سرسبز و پوشیده از درختان پده ،انار، بنه ، بادام وحشی (باسوره)، مركبات، نخل، كنار، انجير، درختچه هايي همچون گز، خرزهره، شير بادام و بوته هايي همچون هلپه، گون، گل گندم و علفهايي مثل گاوزبان، بارهنگ، دم روباه است که هر چه به انتهای دره نزدیک میشوید بر تراکم درختان افزوده می شود، تا جایی که در برخی از نقاط برای گذشتن از میان درختان باید نشسته عبور کرد.

در میان تنگ رودی جاری است که آب آن از چشمه های واقع در انتهای تنگ تامین می شود. نیزارهای زیبایی اطراف رود را پوشانده است. چشمه ها در کنار یکدیگر واقع شده اند و دو حوضچه به عمق حدوداً یک متر را شکل داده اند. چشمه سمت چپ به یک منبع آب هدایت شده که پس از پر شدن آن به درون حوضچه سرازیر میشود.

اقلیم منطقه
موقعیت خاص جغرافیایی این منطقه باعث بوجود آمدن چند نوع پوشش آب و هوایی منحصر به فرد گرديده كه در هيچ جا یا کمتر جای استان بوشهر می توان دید که شامل موارد زیر است:

مناطق پست که از ارتفاع ۱۵۰ متري در بستر رودخانه فصلي رود شيرين در شمال غربي منطقه شروع مي شود و تا ارتفاع ۵۰۰ متري در تپه هاي مشرف به تنگ هاي بيرمي ادامه پيدا مي یابد. عموماً گياهان علفي يكساله، گياهان بوته اي يكساله و چند ساله مانند خارشتر، قيچ، اشك و در بعضي از نقاط خرزهره و درختچه هاي كهور ايراني، كنار، گزشور و استبرق در این منطقه دیده میشود. آب وهوا در اين مناطق با ساير نقاط استان بوشهر زیاد تفاوت ندارد.

نوع دوم تنگ هاي كوه بيرمي هستند که نوع دیگری از پوشش آب و هوايي را تشكيل مي دهند كه از ارتفاع ۵۰۰ متري از ابتداي تنگ بنيون شروع مي شود و تا ارتفاع ۹۰۰ متري ادامه پيدا مي كند. طبيعت اين تنگ هاي منحصر به فرد را درختان چندين ساله همچون پده، انار، بنه، بادام وحشی (باسوره)، مركبات، نخل، كنار، انجير و درختچه هايي همچون گز، خرزهزه، شير بادام و بوته هايي مثل هلپه، گون، گل گندم و علفهايي مانند گاوزبان، بارهنگ، دم روباه، پرسياوشان تشكيل مي دهند. حيات وحش متنوع اين تنگ ها را به اكوسيستمي بارز با چشم اندازي زيبا تبديل کرده است. دمای هوا در اين منطقه بطور محسوس باساير نقاط استان بوشهر تفاوت دارد و بهتر و خنکتر است.

نوع سوم، اقليم كوهستاني منطقه است كه از ارتفاع هزار متر، با تغيير در پوشش گياهي شروع مي گردد و كم كم درختچه ها و بوته هاي برگ ريز جاي درختان پهن برگ را مي گيرند. بارز ترين گياه اين منطقه آويشن شيرازي است كه فقط در ارتفاع هزار متري به بالا مشاهده مي گردد. پوشش غالب منطقه شامل درختان، بادام كوهي و به ندرت بنه و افرا است. ضمن اينكه بوته هاي برگ ريز يكساله و گلهايي همانند گل پامچال به وفور يافت مي شود. دماي هوا به صورت محسوسي كاهش مي يابد و در اغلب زمستانها قله كوه كه ارتفاع ۱۹۵۰  متر دارد، براي مدت كوتاهي پوشيده از برف است. فصل ها در اين منطقه نسبت به ساير نقاط استان بوشهر متمايزتر و بارندگي نيز بیشتر است.

حیات وحش خائیز
در اين منطقه، گونه هاي جانوري زيادي را میتوان مشاهده کرد؛ بدليل وضعيت نسبتا مناسب زیست محیطی، این منطقه توانايي افزايش اين گونه های جانوری را در خود دارد. از پستانداران مي توان به قوچ و ميش، كل و بز، پلنگ، گربه وحشي، خارپشت ايراني، تشي، خفاش ميوه خوار، روباه معمولي و شني، گراز، شغال، كفتار، گرگ، خدنگ، سمور كوهي و انواع جوندگان اشاره كرد. از رده پرندگان در حدود صد گونه پرنده در منطقه خاييز زندگي مي كنند، از آنها مي توان انواع عقابها، كبك، تيهو، كبوترچاهي، قمري ها، سبزقبايان، داركوب سوري و تعداد قابل توجهي گونه هاي گنجشك سانان را نام برد.
از رده خزندگان و دوزیستان نيز چندين گونه وزغ و يك نوع قورباغه، اگاما، اسكينك، بزمجه و انواع مارهاي سمي همچون جعفري و نيمه سمي مانند تيرمار و غير سمي مثل مارقيطاني در اين منطقه زندگي مي كنند. از ماهيان نيز دو گونه بركه زي از كپور ماهيان (سيپرينيون و گارا) و گونه اي مارماهي مشاهده شده است.

مسیر دسترسی
تنگ بنیون در جنوب روستایی به همین نام واقع است. شروع مسیر تنگ از کنار مسجدی، چند صد متر پایین تر از روستا است.
دسترسی به این تنگ از طریق جاده ارتباطی شهرستان اهرم به روستای بنیون میسر است.
از دو راهی اهرم – خاییز باید راهی روستای بنیون شوید.

مرتبط:

آبشار تلخ آب بوشهر

جزیره شیف بوشهر

سوغاتی های بوشهر

روستای عباس‌آباد _محور توسعه گردشگری روستایی در گلپایگان

روستای عباس‌آباد یکی از مناطق تفریحی و گردشگری شهرستان گلپایگان است که در ۲۰ کیلومتری غرب این شهر واقع شده است. این روستا دارای آب و هوای کوهستانی و سرد در زمستان و معتدل در تابستان است.

این روستا از نظر جغرافیایی در میانه مسیر ارتباطی دو سد آبی قدیم و جدید «کوچری» گلپایگان قرار دارد، و همچنین رودخانه  «انار بار» از مرکز این روستا می‌گذرد.

سد قدیم گلپایگان در بالادست روستا قرار دارد و سال ساخت آن به سال۱۳۲۶ خورشیدی بر می‌گردد، به همین دلیل با توجه به گستره دریاچه سد گلپایگان که از مهم‌ترین ویژگی‌های طبیعی روستای عباس‌آباد به‌شمار می‌رود، این منطقه خوش آب و هوا در ایام تعطیلات آخر هفته و ایام تابستان پذیرای گردشگران از اقصی نقاط کشور است.

با توجه به‌عبور رود گلپایگان در پایین دست سد، از اطراف دشت‌های روستا، این محدوده فضای بسیار مناسبی را برای پیمایش در آب و گشت و گذار برای خانواده‌ها فراهم آورده است و به ویژه در روزهای تعطیل بهار و تابستان، گردشگران فراوانی که عمدتا از اهالی گلپایگان هستند را برای کمپینگ و گردش خانوادگی و استفاده از آب خنک رودخانه به این منطقه جذب می‌کند.

ارتفاع روستای عباس‌آباد از سطح دریا نزدیک به ۲هزار متر است و اعتدال هوای روستا در اکثر ایام سال، شرایط را برای توسعه گردشگری روستایی فراهم آورده است.

عمده اهالی روستا از نظر نژادی، جزو اقوام چهارلنگ «بختیاری» به شمار می‌روند که از این نظر دارای قرابت با سایر اقوام عشایر بختیاری مستقر در مناطق غربی و مرکزی استان اصفهان هستند. گویش و فرهنگ بومی اين روستا، در مجموع همانند ديگر روستای واقع در جنوب‌غربی گلپايگان همچون «غرقن، هرستانه، هنده و حاجيله» زير مجموعه گويش و فرهنگ بختياری «ايل چهارلنگ» است و مردم اين منطقه بسياری از سنت‌های فرهنگ بختياری همچون رسوم‌ محلی، ضرب‌المثل‌ها، موسيقی و رقص محلی بختياری را همچنان حفظ کرده‌اند.

در کنار طبیعت بکر و زیبای روستا وجود سنگ‌نگاره‌های تاریخی متعلق به دوران باستان از دیگر جاذبه‌های تاریخی و گردشگری این روستا است.

با توجه به این‌که این روستا در فاصله ۱۹۵ کیلومتری غرب شهر تاریخی اصفهان واقع شده در۳ سال اخیر تلاش‌های گسترده‌ای در زمینه معرفی این روستا به‌عنوان یک مقصد گردشگری از جمله شناسایی، ‌مستندسازی سنگ‌نگاره‌های باستانی و حمایت از مردم روستا برای ایجاد حداقل دو اقامتگاه بومگردی در حال انجام است.

* گزارش از مصطفی قانونی، رئیس میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان گلپایگان

مرتبط:

روستای وانشان گلپایگان ، بهشتی در دل گلپایگان

قلعه ای در قلب تاریخ گلپایگان

گلپایگان ،سرزمین گل‌های سرخ

نقوش گیاهی از عناصر کاربردی و تزئینی در طول تاریخ

فرهنگ و تمدن کهن ایرانی سابقه‌ای درخشان و اثرگذار در طول تاریخ داشته است. از جمله ویژگی‌های اصلی و کاربردی نقوش تزئینی گیاهی در ایران که آن را از سایر ملل مجزا می‌کند این است که این هنر در ایران یک هنر فراگیر است و در بطن زندگی روزمره مردم وارد شده و نقش موثری در ابعاد گوناگون اجتماعی، آئینی، مذهبی، اعتقادی، فرهنگی و … داشته است.

نقوش گیاهی جزء جدایی ناپذیر هنر ایرانی

نقوش گیاهی همواره جزء جدایی ناپذیر هنر ایرانی محسوب می‌شده است. در بیشتر رشته‌های هنری سنتی و اصیل ایرانی از قبیل حجاری، کاشی، فرش، سکه و … طرح گل و گیاهان زیبای بسیاری به دست هنرمندان در طول تاریخ به تصویر کشیده شده است. می‌توان گفت نقوش گیاهی به عنوان اصلی‌ترین عنصر تزئینی در هنر ایرانی به فراوانی رواج داشته و خاستگاه و پیدایش آن به زمان هخامنشیان بر می‌گردد و در واقع تخت جمشید از اولین و منحصر به فردترین نمونه‌ها در کاربرد نقوش گیاهی به عنوان تزئینات بنا است. همچنین نقوش گیاهی از ابتدایی‌ترین و مهم‌ترین نقوش به کار رفته در حجاری‌های تخت جمشید بوده که به تدریج پیشرفت کرده است.

استفاده از نقوش گیاهی با اشکال هندسی در ایران زمین سابقه‌ای طولانی دارد. به ویژه در ایران باستان همواره از نقوش گیاهی به عنوان تزئینات پرکاربرد در بناها استفاده می‌شده است و در بناهای ایران باستان همواره شاهد به کارگیری نقوش گیاهی با توجه به معانی ویژه آنها بوده‌ایم. نقش مایه‌های گیاهی در بناهای مختلف معرف مفاهیم و مضامین گوناگونی بودند. در معماری دوره هخامنشی نقوشی شامل عناصر گیاهی و جانوری در حجاری بناها به کار می‌رفته است که نمونه‌هایی از آن را می‌توان در آثار باقی مانده در تخت جمشید دید. سرو، نخل و نیلوفر آبی از جمله عناصر گیاهی به کار رفته در حجاری‌های تخت جمشید است.

نقوش گیاهی

نقش مایه‌های گیاهی فقط جنبه تزئینی نداشته است

هدف از نقش مایه‌های گیاهی حک شده بر حجاری‌های تخت جمشید صرفا تزئینی نبوده است و این فرم‌ها با مفهوم تقدس و مورد احترام بودن گیاهان در فرهنگ و آئین آنان ارتباطی تنگاتنگ و مستقیم دارد. سیر تحول زمانی موجب می‌شود تا یک نقش مایه در یک مکان در دوره‌های مختلف تاریخی دچار دگرگونی شده و در تحول مکانی، از یک منطقه به منطقه‌ای دیگر راه پیدا کند. نقوش جانوری، انسانی، گیاهی و اساطیری از جمله نقوش پرکاربرد در انواع مختلف رشته‌ها و هنرهای سنتی ایران است.

طبیعت ریشه در فطرت ما داشته و نخستین مسکن انسان‌های اولیه بوده است. آدمی در پهنه هستی، زمین وسیع و آسمان آبی در کنار جانوران و گیاهان بسیاری زیسته و پیوسته در حال تکامل بوده بنابراین همواره از طبیعت الهام گرفته و نیازهایش را رفع کرده است. گل نیلوفر در سپیده دم باز و در هنگام غروب بسته می‌شود و به علت شباهت ظاهری به خورشید تشبیه شده و منبع الهی زندگی و همچنین نماد زندگی دوباره است. نقش گل نیلوفر یا لوتوس که نماد دوستی و صلح به شمار می‌رفته و مظهر آفرینش، حیات و یکی از شاخص‌ترین نمادهای گیاهی و باستانی نزد ایرانیان باستان بوده و نماد کمال، باروری و خورشید است.

نقوش گیاهی

گل نیلوفر نمادی از رویش معنوی

همچنین گل نیلوفر نمادی از رویش معنوی است چرا که در عین حالی که ریشه در مرداب داشته رو به نور و روشنایی دارد. نماد گل نیلوفر از نظر تقدس در هنر و معماری تمدن هخامنشی جایگاه ویژه‌ای داشته است. از جمله مهم‌ترین کاربردهای نقش گل نیلوفر در معماری ایران باستان به چشم می‌خورد. حجاری ستون‌ها، زیر و سر ستون‌های تخت جمشید موید این مطلب است.

گل نیلوفر آبی با نام‌های لوتوس و سوسن شرقی یک نماد مشترک میان ملل مختلف بوده و نیز در فرهنگ و تاریخ ایران باستان از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. ریشه این گل در خاک و ساقه‌اش در آب است و رو به سمت خورشید دارد. نماد نجابت، رشد معنوی، کمال، چرخه تولد و رشد انسان است. این گل با درون و عقاید انسان پیوندی عمیق داشته و  ریشه در باورهای دینی، مذهبی و اسطوره‌ای دارد. با گذشت زمان در طول دوره‌های مختلف با تغییر آداب و رسوم، عقاید مذهبی و شرایط اجتماعی نه تنها رو به افول نگذاشته بلکه با صلابت و مستحکم‌تر، حضور و پایداری خودش را حفظ کرده است.

 در اساطیر ایران گل نیلوفر نماد ایزد بانوی ناهید یا همان آب است که درآئین‌های آن زمان از جایگاه خاص و ویژه‌ای برخوردار بوده که در نقوش برجسته‌ و حجاری‌های به جا مانده نیز به شکل زن جوانی به تصویر کشیده شده است و آناهیتا نامیده می‌شود.

از دیدگاه زرتشتیان گل نیلوفر یک گیاه مقدس بوده و با وجود اینکه در میان مرداب پرورش می‌یافته نمی‌توانسته به خودی خود بد باشد. در دوره هخامنشیان به عنوان عنصر تزئینی در بنا به کار می‌رفته است. برخی گیاهان در ایران باستان از اهمیت و جایگاه ویژه اساطیری، مذهبی و آئینی برخوردار بودند بعضی نیز صرفا جنبه تزئینی داشتند. بعضی به دلیل جایگاه اساطیری خود بیشتر از سایر نقوش در دوران‌های مختلف هنری مورد استفاده بودن مانند میخک، لوتوس، زنبق، انگور، انار، سرو و نخل.

نقوش گیاهی

جایگاه مقدس و اساطیری گیاهان

گیاهان در آئین و ادیان مختلف باستان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بودند و بعضی به دلایلی از جایگاهی مقدس و اساطیری برخوردار بوده و برگرفته از اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی انسان‌ها بوده و علاوه بر تاثیر در زندگی روزمره در هنر هر دوره تجلی پیدا کرده است. نمادها و اسطوره‌های گیاهی همچنان در آثار هنری مختلف حفظ شده و اشاعه یافته‌اند. تقدس گیاهان در ایران از پیشینه و تاریخی کهن برخوردار است. این گیاهان به عنوان عنصر اصلی تزئینی در معماری و هنر ادوار مختلف زندگی بشر از عهد باستان تا عصر حاضر نقش و دوام داشته اند.

گل و گیاه از زمان باستان تاکنون از جمله علایق مردمان ایران زمین بوده است و همین علاقه سبب شد تا نقش آنها را در آثار به جا مانده به وفور در کنار نقوش جانوری ببینیم. حس معنوی حاکم بر آثار هنری هنرمندان دوره‌های مختلف از جمله ویژگی‌های مهم هنر ایرانی است که همواره با استفاده از نمادها به بیان مفاهیم آرمانی پرداخته است. نقش درخت از قدیمی‌ترین نقوش مقدس نزد ایرانیان است. استفاده از نقوش گیاهی و مقدس علاوه بر جنبه تزئینی، جنبه نمادین داشته و به عبارتی ریشه در باورهای مذهبی هر دوره دارد و نماد شگون، برکت، جاودانگی، قدرت، باروری و خیرخواهی بوده است.

همچنین بر اساس شواهد و آثار به جا مانده از ادوار مختلف، گل و گیاه نزد ایرانیان از قداست و حرمت ویژه‌ای برخوردار بوده به گونه‌ای که در اجتماع و ابعاد گوناگون زندگی مردم راه یافته است و با توجه به بررسی نقوش بسیاری که بر روی سنگ‌ها، مهرها و سفال‌ها یافت شده می‌توان گفت که تعدادی از آنها به جایگاه مقدس و اساطیری دست یافته‌اند و در طول دوره‌های مختلف و با توجه به باورها و آئین‌های دینی، مذهبی و اعتقادی دوره خاص، یک گیاه بیشتر مورد توجه بوده و از اهمیت بالاتری برخوردار بوده است.

جوانان نسل آینده باید با شناخت دقیق تاریخ، تمدن، فرهنگ و هویت گذشتگان این سرزمین به حفظ ارزش‌های نیاکان اهتمام ورزند و بدانند بررسی هنر ایرانی فقط از جنبه تزئینی نقوش حائز اهمیت نیست و می‌توان با مطالعه آنها به آداب، رسوم، زندگی روزمره و روابط اجتماعی با سایر حکومت‌ها و ملل پی برد.

* گزارش از ثنا فلاح سخنگو، کارشناس باستان‌شناسی

مرتبط:

کشف کتیبه ساسانی در نقش رستم فارس

شروع مستند سازی آثار مکتوب تخت جمشید و نقش رستم

فضاسازی شهر برای دوچرخه‌های اشتراکی

برنامه‌های اشتراک دوچرخه، امکان تردد آسان برای تمام مردم دنیا، با هر سطح درآمد و وضعیت مالی را فراهم می‌آورد. در این راستا، تنها ارائه دوچرخه‌های اشتراکی کافی نیست، بلکه ایجاد زیرساخت‌های مناسب برای تامین ایمنی کاربران از اهمیت بالاتری برخوردار است.

 بسیاری از مردم در سراسر دنیا از توان مالی کافی حتی برای استفاده از حمل و نقل عمومی یا تهیه دوچرخه محروم هستند. به همین دلیل، طی جنبشی فراگیر، این روزها در بسیاری از شهرهای جهان طرح دوچرخه‌های اشتراکی پیاده شده است که طی آن مردم می‌توانند به طور رایگان یا دست کم با پرداخت حداقل هزینه از دوچرخه‌هایی که شهرداری در اختیار آنان می‌گذارد بهره گیرند. در این راستا، برنامه‌ریزان شهری باید موانعی را که بر سر راه دوچرخه‌سواران وجود دارد از میان بردارند و امکان تردد ایمن آن‌ها را فراهم کنند. بدیهی است که ترویج دوچرخه‌سواری به خصوص از طریق دوچرخه‌های اشتراکی که برای همگان قابل دسترسی است، نه تنها کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و اثرات جزایر گرمایی را در بر دارد، بلکه به پویایی هرچه بیشتر مردم و در نتیجه ارتقای سلامت جسمی و روانی آنان نیز کمک زیادی می‌کند.

 

البته تنها قرار دادن دوچرخه در اختیار مردم یک شهر کافی نیست؛ برنامه‌ریزان شهری باید تمام جنبه‌های مورد نیاز دوچرخه‌سواری را در استراتژی‌های طراحی شهری با دقت مورد توجه قرار دهند. در این راستا فراهم آوردن امکانات کافی، شبکه‌های دوچرخه‌سواری فراگیر، مسیرهای ایمن برای تردد دوچرخه‌سواران و ایستگاه‌هایی با ظرفیت بالا از اهمیت بالایی برخوردار است. معمولاً دوچرخه‌سواران مسافت‌هایی کوتاه برای تردد خود در شهر انتخاب می‌کنند به طوری که میانگین مدت زمان سفر شهروندان از طریق دوچرخه، حدود ۱۲ دقیقه تخمین زده شده است. بنابراین، راحتی کاربران یکی از مهم‎‌ترین اصولی است که در حین طراحی برنامه‌های مربوط به دوچرخه‌های اشتراکی باید به دقت مورد توجه قرار گیرد. در ادامه بعضی از نکات مهم در طراحی برنامه‌های اشتراک دوچرخه شرح داده می‌شود:

دوچرخه‌های اشتراکی

 

دسترسی آسان

مقامات شهری در برنامه‌ریزی برای کاربردی کردن دوچرخه‌های اشتراکی باید مناسب سازی منطقه تحت پوشش طرح را در اولویت برنامه‌های خود قرار دهند که در این زمینه، ایجاد فضای کافی برای تردد، نزدیکی ایستگاه‌ها به یکدیگر، اختصاص مسیرهایی به دوچرخه‌های اشتراکی که کاربران را از مبدا به محل کار، مدرسه، مراکز اداری، فرهنگی و تفریحی می‌رساند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در واقع، مقامات رسمی باید فضاهایی وسیع برای دوچرخه‌سواری ایجاد کنند تا مردم بتوانند از طریق این وسیله حمل و نقل پاک، به تمام خدمات شهری دسترسی یافته و از سوار شدن بر وسایل حمل و نقل موتوری خودداری کنند. در واقع، پس از انتخاب یک نقطه برای ایستگاه و مسیر دوچرخه‌سواری، باید به سرعت مسیرها و ایستگاه‌های بعدی در نزدیکی مکان اولیه ایجاد شود تا تردد کاربران به راحتی صورت گیرد.

دوچرخه‌های اشتراکی

 

فاصله مناسب بین ایستگاه‌ها

راحتی کاربران مهم‌ترین نکته‌ای است که حین پیاده‌سازی طرح دوچرخه‌های اشتراکی باید مورد توجه مقامات شهری قرار گیرد. بنابراین، برنامه‌ریزان شهری هر چه امکانات بیشتری را برای فراهم آوردن راحتی دوچرخه‌سواران در اختیار آنان قرار دهند، تعداد شهروندان بیشتری را به استفاده از این وسیله حمل و نقل سوق می‌دهند. اگرچه بسیاری از مردم مسافتی بیش از ۴۰۰ متر را طی می‌کنند تا خود را به یک ایستگاه اتوبوس یا مترو برسانند، اما گرایش آن‌ها برای پیاده‌روی تا مسیر دوچرخه‌های اشتراکی کاهش می‌یابد و به حدود ۳۰۰ متر یا پنج دقیقه پیاده‌روی می‌رسد.

در اینجا، توجه به اندازه ایستگاه و فضای بین دو ایستگاه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است تا مردم در ایستگاه‌های بزرگ به دوچرخه‌های کافی دسترسی داشته باشند یا در صورت نبود دوچرخه در یک ایستگاه، بتوانند خود را سریع به ایستگاه بعدی برسانند. در واقع، برنامه‌ریزان شهری در طراحی ایستگاه‌های دوچرخه‌های اشتراکی باید حداکثر فاصله بین دو ایستگاه را ۳۰۰ متر در نظر بگیرند تا کاربران به راحتی به این وسایل دسترسی پیدا کنند.

دوچرخه‌های اشتراکی

 

جایگاه مناسب ایستگاه‌ها

توجه به جایگاه ایستگاه‌های دوچرخه‌های اشتراکی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ از دید طراحان مشهور شهری جهان، این مکان‌ها باید در نزدیکی مدارس، ایستگاه‌های وسایل حمل و نقل عمومی، مراکز تجاری، جاذبه‌های گردشگری و مراکز اداری واقع شود. همچنین، قرار دادن این ایستگاه‌ها در نزدیکی پارکینگ‌های عمومی شهر می‌تواند بسیار کارآمد باشد چرا که مردم پس از پارک خودروها می‌توانند مسیرهای نزدیک را از طریق دوچرخه‌ها طی کنند. در نتیجه این کار، نه تنها از تراکم خودروها و ترافیک شهری کاسته می‌شود، بلکه در به حداقل رساندن آلودگی هوا و اثرات جزایر گرمایی شهری کمک زیادی خواهد کرد. علاوه بر این، اگر مردم به راحتی و در فاصله‌های نزدیک به دوچرخه‌های اشتراکی دسترسی داشته باشند، آنگاه استفاده از این وسیله در میان مردم بیشتر رایج می‌شود که این امر ارتقای سلامت جسمی و روحی را نیز برای آنان در پی دارد.

منبع:ایمنا

مرتبط:

سایکل توریسم به مناسبت روز جهانی دوچرخه!

دوچرخه سواری _دشمن آلودگی هوا و ترافیک

شیراز به سمت تبدیل به شهر ملی دوچرخه خیز برداشته است

سردرهای کاشی‌کاری زیباییِ فراموش شده اصفهان…

سردرهای کاشی‌کاری شده، آخرین ارزش‌های تاریخی شهر اصفهان‌اند که به زمان حاضر متصل شده‌اند و حفاظت از آن وظیفه‌ای ملی برای پاسداشت میراثِ واپسین نسل‌های هنرمندان سنتی ایران‌زمین است؛ کسانی که در عین وفاداری به گذشته، فرزند زمان خویش نیز بوده‌اند.

از اوایل قرن چهارده شمسی، با شروع شهرسازی جدید اصفهان، خیابان، به‌عنوان یکی از عناصر اصلی به‌ویژه در امتداد بازار و محل آمدوشد اتومبیل، مورد توجه جدی قرار گرفت، اما در این میان، وابستگی مهندسان و هنرمندان به فرهنگ سنتی آن‌چنان بود که هر رفتار جدیدی را با تعهد به نگاه گذشته معنا یا دست‌کم نشان می‌دادند.

اولین خیابان‌های اصفهان به‌جز چهارباغ عباسی که قدمت آن به عصر صفوی بازمی‌گشت، نشانه‌هایی قدرتمند از تداوم معماری گذشته ایران دارند؛ نمونه‌های این ادعا، سردر منازل و مغازه‌ها، جرزهای آجرچینی، در و پنجره‌ها، سرستون‌ها، سقاخانه‌ها، کتیبه‌های گچ‌بری و کاشی‌کاری‌ها در نمای بیرونی خیابان‌های چهارباغ عباسی و پایین، نشاط، شیخ بهایی و سپه است. این آثار، آخرین ارزش‌های تاریخی شهر اصفهان‌اند که به زمان حاضر متصل شده‌اند و حفاظت از آن وظیفه‌ای ملی برای پاسداشت میراث واپسین نسل‌های هنرمندان سنتی ایران‌زمین است؛ کسانی که در عین وفاداری به گذشته، فرزند زمان خویش نیز بوده‌اند.

آبان ماه سال جاری که بحث سرقت کاشی‌های سقاخانه چهارراه نقاشی برای دومین بار مطرح شد در لوای این بحث به ضرورت حفاظت از سردرهای کاشی‌کاری شده و واجد ارزشی که در خیابان‌هایی مثل طالقانی، چهارباغ و… هنوز آثاری از آن هست، نیز پرداخت و از مسئولان امر دراین‌باره سؤال پرسید.

 

محمد فیض، مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان گفت: «هر اثر واجد ارزشی که رنگ و بوی تاریخی داشته و در اختیار شهر و شهرداری باشد، از طرف میراث فرهنگی هم آن مورد به ما اعلام شود و شهرداری منطقه مورد نظر، بودجه‌ای برای آن در نظر بگیرد، ما برای مرمت و یا نوسازی آن در جهت حفظ اثر اقدام می‌کنیم.» و البته تصریح کرد، «فقط درصورتی‌که مثل بازار بزرگ مالکیت یک بنا عام باشد یا ملک، متعلق به شهرداری باشد ما می‌توانیم وارد عمل شویم.»

فریدون اللهیاری، مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان اصفهان نیز در واکنش به این اظهارات اعلام کرد: «بعید می‌دانم که تاکنون مکاتباتی درباره ضرورت حفظ این آثار با شهرداری انجام نداده باشیم. حتماً پیگیری‌هایی انجام‌شده و ضرورت مراقبت و حفاظت از چنین آثاری یادآوری شده است. بخشی از آثار، میراث ملی هستند که تحت پروتکل‌های خاصی از آن‌ها حفاظت می‌شود و بخش دیگر که در عرصه شهر قابل‌مشاهده‌اند، ثبت ملی نیستند، اما واجد ارزش هستند و می‌توانند به‌عنوان المان شهری، زیرمجموعه زیباسازی شهری قرار بگیرند و برای آن برنامه‌ریزی‌هایی مانند نورپردازی و حفاظت و… انجام شود.

سردرهای کاشی‌کاری

حفظ این آثار به‌عنوان ارزش‌های تاریخی فرهنگی شهر، موقوف به اعلام ما نیست و همان‌طور که سازمان نوسازی و بهسازی برای بافت‌های تاریخی برنامه‌ریزی می‌کند و هر جا احساس کرد به صدور مجوزی نیاز دارد، طرح خود را برای بررسی به میراث فرهنگی ارائه می‌کند، در این خصوص نیز می‌تواند پیشنهادات خود را مطرح کند و میراث فرهنگی نیز پس از بررسی این پیشنهادات نظر خود را اعلام خواهد کرد.»

 

حسن مؤذنی، مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری اصفهان هم به سؤال خبرنگار ایسنا در خصوص برنامۀ این سازمان برای نورپردازی سردرهای کاشی‌کاری شدۀ مغازه‌های خیابان‌هایی مثل طالقانی و حافظ چنین پاسخ داد: «سردر مغازه‌ها در بحث بدنه سازی محورها گنجانده می‌شود و این نیز به مجوزهای میراثی نیاز دارد به‌طوری‌که سازمان نمی‌تواند بدون هماهنگی روی آن اقدامی انجام بدهد. بحث پیرایش شهری زیرمجموعه فعالیت‌های معاونت راه و شهرسازی است و آن‌ها با مشخص کردن خیابان‌هایی به‌عنوان خیابان نمونه کار پیرایش شهری را روی آن انجام می‌دهند. برای تصمیم‌گیری دربارۀ سردرهای کاشی‌کاری شدۀ واجد ارزش نیز لازم است که بین سازمان نوسازی و بهسازی، راه و شهرسازی شهرداری و میراث فرهنگی هماهنگی‌های لازم به عمل بیاید.»

با این اوصاف، گویا هنوز برنامه حفاظت و پیرایش این آثار با ارزش به‌صورت جدی در دستور کار یک نهاد مشخص قرار ندارد. شاید مثل سقاخانه نقاشی باید منتظر باشیم کاشی‌ها به سرقت بروند و مسئله رسانه‌ای شود تا بعد، شهردار اصفهان مشابه چنین متنی را برای این سردرها نیز بنویسد: «حالا که خوشبختانه کاشی‌های سقاخانه نقاشی با اهتمام یگان حفاظت میراث فرهنگی و نیروی انتظامی از سارق مسترد شده و دوباره کنار هم قرار گرفته است، شهرداری اصفهان با اخذ نظر کارشناسان، ایمن‌سازی این سقاخانه برای جلوگیری از بروز خطرات بعدی و بهسازی، حذف زوائد پیرامونی و نورپردازی آن را انجام خواهد داد.» هر چند که هنوز نیز با گذشت بیش یک ماه از مرمت سقاخانه چهارراه نقاشی، خبری از نورپردازی و ایمن‌سازی آن نیست!

 

حین جستجو برای کسب اطلاعات بیشتر دربارۀ این سردرهای کاشی‌کاری شده، به کتابی برخوردیم که سال ۱۳۸۵ با نام «از نقش و نگار در و دیوار شکسته» از سوی موزه هنرهای معاصر اصفهان، توسط سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان منتشر شده است. طرح و تحقیق این کتاب، که گذری بر معماری خیابانی اصفهان است، توسط «محمدعلی صرامی» و «غلامرضا نصرالهی» تهیه و انجام‌شده و تصاویر آن که شامل سردر ساختمان‌هایی از خیابان‌های طالقانی، سپه(سپاه)، چهارباغ پایین، عباس‌آباد، جلفا، حافظ، فلسطین، چهارباغ عباسی، شیخ بهایی، کاشانی(وفایی)، کاشانی(شاپور)، سیدعلیخان، عبدالرزاق، چهارباغ خواجو و خیابان مطهری می‌شود نیز توسط «مجید کورنگ بهشتی» عکاسی شده‌ است.

در کنار مقدمۀ «حسین مسجدی»، مدیر وقت موزه هنرهای معاصر اصفهان بر این کتاب، یادداشت‌هایی نیز توسط «محمود ماهرالنقش»، «محمدرحیم اخوت»، «محمود درویش»، «عباس رستمیان»، «احمد منتظر» و «اکبر میخک» نگاشته شده که بازخوانی بخش‌هایی از آن، برای پی بردن به اهمیت این سردرها ضروری است.

در حال از دست دادن اصفهان زیباییم

حسین مسجدی، اصفهان شناس، در مقدمۀ کتاب «از نقش و نگار در و دیوار شکسته» آورده است: «طرح مجموعه‌هایی مانند از نقش و نگار در و دیوار شکسته که مروری است بر معماری خیابانی، بیشتر به‌منظور نوعی بازگشت به خویشتن است؛ گونه‌ای نگاه به عقب و رجعت به خود.

این نوع نگاه، به قطع و یقین، در گام‌های بهتر برداشتن و نیز بهتر گام برداشتن به جلو مؤثر است. چه، رانندگی بدون آینه‌های سه‌گانۀ عقب، دشوار و خطرآفرین است. غم غربت اصفهانِ گذشته، تنها مرثیه‌ای ملال‌آور و بازدارنده _آن‌چنان که برخی می‌پندارند_ نیست. به‌واقع اصفهانِ زیبایی را از دست دادیم. چه می‌گویم…هم چنان بیشتر و بیشتر در حال از دست دادنیم.

اصفهان زمان شاردن مراد نیست؛ اصفهان حیّ و حاضر، اصفهان نیم‌قرن اخیر، اصفهان مادی‌های زنده، کاشی‌های هفت‌رنگ، کوچه‌های افزون بر خیابان‌ها، خیابان‌های خلوت و خنک، خنکای جاری زنده رود در تمام مرکز شهر، شهری پر از انحنا و انعطاف و تناسب. هنوز سیطرۀ صنعت، اندوه دود، سختی سیمان، الم آهن، تبرّج جاهلانۀ برج‌ها و طنین تنومند ترافیک، بهار این شهر را خزان نکرده بود. اگر یادها را سردیِ خاکِ فراموشی افسرده کرده، آثار آن روزگار، گواه این مدعاست.

 

او در بخش دیگری از مقدمه، دربارۀ تصاویر موجود در این کتاب، می‌نویسد: «مجموعۀ حاضر، جدای از نمودِ توانِ ارائه، وظیفۀ گونه‌ای هشدار را به دوش می‌کشد. هشدار به تمام کسانی که می‌توانند در این میان نقش ایفا کنند؛ شهرداری، کسبه، ساکنان، شهروندان، هنرمندان و روشنفکران، همه و همه به نحوی سهیم‌اند و باید کاری کنند تا آیندگان، نسل حاضر را متهم به سفاهت نکنند. فقها، کسی را که نتوانند از مال خود پاسبانی کند، سفیه می‌خوانند.

اما صد حیف، همه می‌دانیم که مجموعه‌هایی چون آلبوم حاضر، به‌سرعت نقش خیال و خاطره می‌یابد و جاروب عظیم و اهریمنی توسعه و تمدن و فناوری غم نیازهای جدید و جهل، این نقوش را از بدنۀ این خیابان‌ها می‌روبد و محو می‌سازد و فقط گهگاه با ورق زدن این مجموعه‌ها و دل سپردن به نشئۀ مرور آن، چون بیگانگان، شعر عُرفی شیرازی را زمزمه می‌کنیم:

از نقش در و دیوار شکسته

آثار، پدید است صنادید عجم را»

سردرهای کاشی‌کاری

زیبایی و ارجمندی درگاه و سردر خانه‌ها

در قسمتی از متنی که محمدرحیم اخوت، نویسنده و منتقد نگاشته نیز آمده است که: «در معماری قدیم ایران، نمای بیرونی خانه‌ها معمولاً چندان جلوه و جلایی نداشت. زیبایی‌های چشمگیر و آرایه‌های دل‌فریب، بیشتر در اندرونی‌ها و تالارها و شاه‌نشین‌ها نقش بسته بود و نمای بیرونی خانه از نوعی سادگیِ بی آذین و چهره‌ای متین برخوردار بود.

ورودی‌ها و نماها، بیشتر نوعی متانت و وارستگی را نشان می‌داد، تا جمال و جلوه و گری. بااین‌همه، درگاه و سردر خانه‌ها هم، گاه از نوعی زیبایی و ارجمندی نشانی داشت و حرمت آدمی را غریبه یا آشنا پاس می‌داشت. سکوها و هشتی‌ها و در و دربندِ خانه‌ها، با مختصری از نقش‌های تزییناتی آرایش می‌شد و ضمن احترام به منظر عموماً و جامعۀ پیرامون، صاحب‌خانه و جایگاه اجتماعی او را به شکلی نسبتاً بی‌ریا و دور از جلوه فروشی معرفی می‌کرد. سردرها، دروازه‌های پرشکوه، مختص مساجد و کاخ‌ها و قصرهای حکومتی و دیوانی بود.

 

و در ادامه یادآور شده: «احداث خیابان‌های نسبتاً عریض در دورۀ پهلوی اول مانند خیابان‌های شاه (خوش اسبق و طالقانی فعلی)، نشاط، شیخ بهایی، سپه، حافظ و هاتف، همراه با دگرگونی‌های فرهنگی و اجتماعی، محیط مساعدی را فراهم آورد تا سردرِ دکان‌ها و خانه‌هایی واقع در این خیابان‌ها با انواع آرایه‌ها تزیین شود.

قوسی یا لچکی‌های کاشی‌کاری مصور به مناظر و مجالس نقاشی یا نگاره‌ها و نقش‌های سنتی، نقاشی‌های بزم و طبیعت در قاب‌های هندسی، لبه سازی ها و حاشیه پردازی‌های آجر و کاشی، تاق نماها و سایبان‌های مزین به آجر یا کاشی یا ترکیبی از این دو، شبکه‌ها و حفاظ‌های فلزی نقش دار، درهای چوبی تزیین‌شده با گل‌میخ‌ها و کوبه‌های زیبا، پنجره‌ها و روزن‌های ظریف و دلگشا و کتیبه‌هایی از خط و نقش که بر فراز برخی از ورودی‌ها و دکان‌ها نقش بسته است، همه نشان‌دهندۀ نوعی برون‌گرایی نوپا، اما اصیل و توجه به نماها و فضاهای عمومی بود که فصلی نو را در معماری شهری ایران نوید می‌داد.»

مردم شاهد از بین رفتن تاریخ و هویت خود هستند

محمود درویش، معمار و شهرساز، در یادداشت خود نسبت به از بین رفتن این آثار اظهار نگرانی کرده و چنین نگاشته است: «آنچه هویت شهرها را می‌سازد، درک و حس انسان از فضای آن‌هاست و درواقع، مجموعه‌ای حواس گوناگون که خاطرات انسان‌ها را از یک شهر به‌خصوص شکل می‌دهد.

در اصفهان طی چند دهۀ اخیر، شاهد و ناظر فضاها و بناهای بسیاری بوده و هستیم که به نظر می‌رسد در شُرُف نابودی قرار دارند؛ میراثی که گاهی تکامل آن‌ها هزاران سال تداوم داشته و با این تغییرات، مبیّن رشد فرهنگ و تغییر سنن گذشتگان ما در طول تاریخ بوده‌اند.

در این زمان که سرعت تغییرات در اصفهان شدت یافته است، رشد و توسعۀ شهری، فرصت تأمل و تفکر منطقی را از افراد گرفته است. چشم، آلودگی منظر را می‌بیند و گوش را صدای کارگاه‌های ساختمانی و بریدن آهن و خالی کردن آن، حفر و تخریب ساختمان‌ها و بریدن سنگ بناها، صدای موتورسیکلت و ماشین و بوق‌های گوش‌خراش آزار می‌دهد. بوی دود ماشین‌ها و کارخانه‌های صنعتی و تولیدی، بوی فاضلاب شهری و صنعتی و بوی روغن‌سوختۀ اغذیه‌فروشی‌ها نیز، همچنان مشام را می‌آزارد.

بدتر از همه، مردم شاهد از بین رفتن آثار ماندگاری هستند که حاصل تاریخ و هویت آن‌هاست.»

 

اصفهانی که به‌راستی اصفهان بود

در متنی که عباس رستمیان، هنرمند نگارگر برای نشر در این کتاب نوشته، آمده است: «نقش کاشی‌ها دنیای دیگری را به یاد می‌آورد؛ اصفهان دیروز، اصفهان آرام و اصفهانی که به‌راستی اصفهان بود. نیم‌قرن پیش مجال دیدن کاشی‌ها بود. نقش‌ها فرصت جولان داشتند. خودنمایی می‌کردند و جلوه گری.

زیر آسمان نیلگون شهر، در سایه‌سار درختان، بی‌دغدغه نفس‌تنگی‌ها، به تماشای اصفهان می‌نشستیم. اصفهانی‌ها، اصفهانی بودند. محله‌ها، کوچه‌ها و خیابان‌ها، همه اصفهانی بودند؛ رهگذران آشنا، به تحسین و شهر، به‌افتخار. همه‌چیز اصفهان بود؛ همه‌چیز تشخص داشت و همه‌چیز نشان بود؛ نشانی از اصفهان. اما به‌راستی بر ما چه گذشت؟ بسیاری، بی‌گناه بر باد رفت؛ تنها به جرم نادانی، بی‌خردی و سنگدلی!

وی در بخشی دیگر از یادداشت خود آورده است: «نسل امروز چیزی از گذشته نمی‌داند و نمی‌خواهد که بداند. حرمت را هم نمی‌شناسد. اما در جوامع اروپایی، گرامیداشت نسل‌های گذشته و آثارشان، از قوانین مدنی است. در مدارس هم به کودکان، احترام به میراث نیاکان را می‌آموزند. تمامی مظاهر و آرایش شهر، برایشان محترم است و از این راه، به اشاعۀ فرهنگ و تمدنِ خود، در دیگر ممالک مشغول‌اند.»

سردرهای کاشی‌کاری

 

ضرورت حفظ ارزش تاریخی و هنری

احمد منتظر، دانش‌آموختۀ مرمت و رئیس پیشین اداره میراث فرهنگی اصفهان هم در یادداشت خود بر کتاب «از نقش و نگار در و دیوار شکسته» نوشته است: «اگر بناهای تاریخی این دوره که از اواخر زمان احمدشاه قاجار تا اواخر دورۀ رضاخان(پهلوی اول) را شامل می‌شود، مورد حفاظت قرار گیرد و حتی بعضی از ارزش‌های ویران‌شده مورد مرمت و بازسازی قرار گیرد و احیا شود، آخرین ارزش‌های تاریخی و فرهنگی متصل به تاریخ معماری و شهرسازی ایران و اصفهان باقی خواهد ماند.

حتی نوسازی در این محورها نیز باید مورد توجه خاصی قرار گیرد و از ساخت هرگونه بنا جلوگیری به عمل آید و طرح‌های نوسازی، در گروه‌های خاصِ طراحی مورد بررسی و تصویب قرار گیرد تا این‌گونه محورها، ارزش تاریخی و هنری خود را بازیابند.»

 

به امید حفظ و نگهداری…

بخشی از یادداشت محمود ماهرالنقش، استاد کاشی‌کاری، نیز چنین است: «با گسترش شهرها و  وضع سنگین ترافیک و نیاز به گسترش خیابان‌ها و احداث بزرگراه‌ها، نمی‌توان برای یک اثر باستانی کوچک جلوی نوسازی را گرفت. شاید در گذشته هم مشابه آن‌ها مشاهده‌شده و با چنین موقعیت‌هایی روبرو بوده‌ایم. بنابراین میراث فرهنگی می‌تواند محلی را در نظر بگیرد و آثاری که قابل‌انتقال است به آن مکان انتقال داده تا هم حفظ شوند و هم اینکه گردشگران بتوانند از آن‌ها دیدن کنند و هنرمندان بتوانند از چنین هنرهایی بهره ببرند. به امید حفظ و نگهداری آثاری که به ما رسیده و باید به نسل‌های بعد سالم برسانیم.»

امید است که شهرداری و اداره میراث فرهنگی اصفهان، پیش از آن‌که این سردرها از دست برود، فکری برای حفاظت از آن کنند و به‌جای استفاده از افزونه‌های جدید برای زیبا ساختن شهر، گردوغبار فراموشی را از همین زیبایی‌های موجود در آن بزدایند، چراکه به گفتۀ احمد میر مقتدایی، مدیر گروه گرافیک دانشگاه سپهر «اصفهان نیازی به نخ و ریسه و چراغانی و تونل نور ندارد. اصفهان زیباست و آن‌قدر زیبایی دارد که کافی است غبار ناهنجاری‌های بصری را از آن بگیریم تا مثل یک الماس بدرخشد.»

منبع:ایسنا

مرتبط:

اصفهان چه می‌خواهد؟

تازه‌های گردشگری در اصفهان

هفتم دی‌ماه، روزی به نام کمال الدین اسماعیل اصفهانی

تورهای غیرمجاز تهدیدی برای حیات گردشگری

تورهای غیرمجاز گردشگری با زیر پا گذاشتن موازین شرعی و عرفی و بی‌توجهی به رعایت استانداردهای گردشگری صدمات و خسارت‌های جبران‌ناپذیری را به بدنه گردشگری وارد می‌کنند.

گردشگری صنعتی درآمدزا، اشتغالزا و در عین حال صنعتی است که رفتارها و عملکردها در جذب و دفع گردشگر تاثیر به‌سزایی دارد و تورهای گردشگری غیر مجاز که بدون هماهنگی و نظارت وزارت میراث‌ فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی و با بی‌توجهی به استانداردها اقدام به برگزاری برنامه های خود می‌کنند ضربه بزرگی به صنعت گردشگری وارد می‌کنند.

تورهای گردشگری مجاز با رعایت موازین شرعی و عرفی موجب برخورد خوب اطرافیان با گردشگران و در نتیجه ثبت خاطره خوش در ذهن گردشگران و موجب رونق گردشگری می‌شوند و در مقابل تورهای غیر مجاز با زیر پا گذاشتن قوانین شرعی و عرفی موجب ایجاد ذهنیت بد از گردشگری می‌شوند که حتی این ذهنیت بد در تصمیمات حاکمیتی نیز تاثیر می‌گذارد و موجب تصویب قوانین سخت می‌شود و حتی گاهی والدین با دیدن رفتارهای ناهنجار در تورهای غیر مجاز دیدشان نسبت به گردشگری گروهی تغییر می‌کند و این دید ناخوشایند به گردشگری خسارت وارد می‌کند.

تور غیرمجاز آفت صنعت گردشگری
آن‌طور که راهنما، کارشناس و مدرس دانشگاه در حوزه گردشگری در استان سمنان می گوید، برگزاری تورهای غیرمجاز آسیب جدی به صنعت گردشگری وارد می‌کند.

محسن شریعتی  ابراز کرد: تورهای غیرمجاز در واقع بر مبنا سرگرمی و نگاه غیرحرفه‌ای اقدام به برگزاری تور می‌کنند که در بیشتر موارد به دلیل رعایت نکردن استانداردها و قوانین شرعی و عرفی دید جامعه را به تورهای گردشگری و سفرهای گروهی دچار خدشه می‌کنند.

وی ادامه داد: تورهای غیر مجاز به دلیل اینکه به رعایت استانداردها و موازین شرعی و عرفی پای بند نیستند ممکن است با اقامت در یک اقامتگاه بومگردی در روستا و ایجاد نگرش منفی در بین اهالی موجب گردشگر گریزی اهالی روستا و از لحاظ فرهنگی ایجاد دید منفی از سوی خانواده‌ها و مسئولان حاکمیتی نسبت به تورهای گردشگری شوند.

وی بیان کرد: گروه‌های کوهنوری، گروه‌های طبیعت‌گردی و هر گروهی که بدون هماهنگی با دفاتر خدماتی و مسافرتی اقدام به برگزاری تور گردشگری کنند غیر مجاز است.

شریعتی تصریح کرد: تورهای مجاز، گردشگران را بیمه مسئولیت مدنی می‌کنند، اما تورهای غیرمجاز یا گردشگران را بیمه نمی‌کنند و یا اگر بیمه کنند بیمه حوادث است که هزینه کرد کمتری دارد و متناسب با هزینه کم پوشش بیمه‌ای کمتری دارد.

وی بیان کرد: تورهای غیرمجاز شاید هزینه کمتری در مقایسه با تور مجاز دریافت کنند ولی هزینه کمتر در قبال زیر پا گذاشتن استانداردها است و گردشگران باید این موضوع مهم را مورد توجه قرار دهند.

این کارشناس گردشگری خاطرنشان کرد: راهنما تور گردشگری با پرداخت هزینه مالی و زمانی و گذراندن دوره‌های آموزشی ۶ ماه و به شرط قبولی در آزمون می‌تواند کارت راهنمای گردشگری دریافت کند ولی تورگردانان غیر مجاز بدون گذراندن آموزش‌های لازم اقدام به برگزاری تور می‌کنند که علاوه بر ضربه اقتصادی به فعالان این عرصه ضربه جبران‌ناپذیری به بدنه گردشگری با زیرپاگذاشتن موازین وارد می‌کنند.

برگزاری تورهای غیرمجاز پیگرد قانونی دارد
مدیرکل میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع‌ دستی استان سمنان گفت: برگزاری تورهای غیرمجاز منع قانونی داشته و با متخلفان در این موضوع با جدیت برخورد می‌شود.

مهدی جمال اظهار کرد: تورهای غیرمجاز در واقع با استفاده از منابع استان سودی را که باید به جیب فعالان گردشگری استان برود از آن خود می‌کنند و اداره کل میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع‌ دستی استان سمنان اجازه چنین تخلفی را نمی‌دهد.

وی ادامه داد: شیوع ویروس کرونا، بخش‌های مختلف از جمله گردشگری را تحت تاثیر قرار داد و موجب رکود و خسارت اقتصادی شد و در این شرایط باید به کمک و حمایت از فعالان گردشگری شتافت.

وی بیان کرد: تاکنون گزارشی از برگزاری تورهای غیرمجاز در استان سمنان گزارش نشده و نظارت‌ها به منظور جلوگیری از برگزاری تورهای غیرمجاز برای حفظ حقوق و حمایت از فعالان گردشگری با جدیت دنبال می‌شود.

جمال تصریح کرد: شیوع کرونا ۸۰۰ تا یکهزار میلیارد ریال از ابتدای امسال تاکنون به زیرساخت‌های گردشگری استان خسارت زد و در این شرایط نباید برخی افراد با زیرپا گذاشتن اخلاق و برگزاری تور غیرمجاز بیش از پیش به این قشر خسارت بزنند.

شهروندان برگزاری تورهای غیر مجاز را گزارش کنند
مدیرکل میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع‌ دستی استان سمنان گفت: برگزاری تورهای غیرمجاز در واقع به منزله بیکاری دفاتر مجاز خدمات مسافرتی و افراد راهنمای تور است.

وی یادآور شد: شهروندان می‌توانند در صورت مشاهده و اطلاع از برگزاری تور غیرمجاز مراتب را به یگان حفاظت اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی برای بررسی و برخورد با متخلفان گزارش کنند..

جمال اضافه کرد: شهروندان می‌توانند با شماره‌گیری ۳۳۳۰۰۰۷۵ داخلی ۱۲۹ اطلاعات خود درباره برگزاری تورهای غیرمجاز برای برخورد اعلام کنند.

تشکیل تشکل حرفه‌ای راهنمایان گردشگری اقدامی ارزشمند در مقابله با عارضه تورهای غیرمجاز
معاون گردشگری و سرمایه‌گذاری اداره کل میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع‌ دستی استان سمنان  نیز گفت: تشکل حرفه‌ای راهنمایان گردشگری استان به منظور حمایت از راهنمایان گردشگری و جلوگیری از برگزاری تورهای غیر مجاز تشکیل می‌شود.

محمد طاهریان ابراز کرد: تشکل حرفه‌ای راهنمایان گردشگری در برخی استان‌های کشور تشکیل شده است و در استان سمنان نیز این تشکل براساس دستورالعمل وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در حال طی مراحل قانونی و تشکیل است.

وی ادامه داد: تورهای غیرمجاز بلا جان طبیعت هستند که برخی به دلیل نداشتن آگاهی کافی و استفاده از وسایل نقلیه نامناسب به طبیعت آسیب می‌زنند.

وی بیان کرد: ممکن است تورهای غیرمجاز برای گردش در کوهستان، جنگل و کویر استان سمنان وارد استان شوند، اما تاکنون مستند رسمی برای بررسی و پیگیری قانونی  این تخلف گزارش نشده است.

طاهریان تصریح کرد: برای رصد و پایش به منظور جلوگیری از فعالیت تورهای غیر مجاز ساز و کاری تعریف نشده است و در این زمینه باید بیشتر کار شود.

وی ادامه داد: تورهای غیرمجاز در واقع گردش‌های گروهی غیر رسمی هستند که غالبا یا از استان‌های دیگر وارد استان می‌شوند یا برخی افراد بدون مجوز اقدام به برگزاری تور می‌کنند و سودی که باید به جیب فعالان گردشگری استان برود به جیب افرادی می‌رود که دغدغه و پای بندی ندارند.

طاهریان یادآور شد: تشکیل  تشکل حرفه‌ای راهنمایان گردشگری کمک کننده در جلوگیری از برگزاری تورهای غیرمجاز در استان سمنان است.

معاون گردشگری و سرمایه‌گذاری اداره کل میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع‌ دستی استان سمنان گفت: ۶۰ راهنمای گردشگری و  ۳۱ دفتر خدمات مسافرتی و گردشگری فعال در استان وجود دارد که برگزاری تورهای غیرمجاز تنها منجر به بیکاری این افراد می‌شود.

منبع:ایرنا

مرتبط:

واکنش وزیر گردشگری به تور واکسن کرونا

مخفی‌کاری و فرار تورهای غیرمجاز از بازرسان

گردشگری چای

گردشگری چای اولین بار در کجا شناسایی شده، میراث چای چه سرنوشتی پیدا کرده، این برگ سبز چگونه به کشورهای دیگر مثل ایران رسیده، با کیفیت‌ترین و خوش طعم‌ترین چای را در کجای این کره خاکی می‌توان نوشید؟ این‌ها سوال‌هایی است که در تورهای ماجراجویی چای به آن پاسخ داده می‌شود.

سال‌ها است که هند، چین، سریلانکا، انگلستان، تایوان، ترکیه و به تازگی کنیا و کانادا توسعه «گردشگری چای» را آغاز کرده‌اند. چای که پس از آب، دومین نوشیدنی پرمصرف جهان است، حالا فقط یک محصول ساده کشاورزی به شمار نمی‌آید، مفاهیم قوی اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی یک ملت را نشان می‌دهد، تاریخ دارد و میراثی ارزشمند است. گردشگری با همین نگاه وارد مزارع چای شده است و به ماجراجویان این فرصت را می‌دهد تا طعم‌های جدید، چگونگی تهیه چای و مهمتر از آن، روش زندگی قومیت‌ها را کشف کنند.

در سفرنامه‌ها آمده است هند و چین با قدیمی‌ترین مزارع می‌توانند به کشف راز چای خوش طعم و معطر کمک کنند و حتی تجربه شما را بهبود بخشند. اما کشورهای دیگر در این رقابت سعی کرده‌اند مسیرهای متفاوتی را پیش روی ماجراجویان قرار دهند؛ فرصت کشف طعم‌های جدید و فریبنده را می‌دهند و عشق به چای را تعمیق می‌بخشند.

آنطور که گردشگران روایت می‌کنند با کیفیت‌ترین و خوش طعم‌ترین چای را می توان در همان مزارع قدیمی هند و چین پیدا کرد، در مناطقی به اسم «آسام» و «دارجلینگ» در هند و یا در «لونگ جینگ»، «کوه ووی»، «ژجیانگ» و «آنهویی» در چین که هر سال شاهد برپایی جشنواره‌های چای با حضور گردشگرانی از سراسر جهان هستند. در میان این مزارع حتما موزه‌هایی را به نام چای می‌توان پیدا کرد و در فروشگاه‌های محلی با روش تهیه چای سبز و سیاه آشنا شد.

در ترکیه نیز گردشگری چای به شکلی دیگری بروز کرده است. چای محبوب‌ترین نوشیندی ترک‌ها است که در حقیقت، روش زندگی و گوشه‌ای از فرهنگ مردم این کشور را نشان می‌دهد. ترک‌ها معتقدند چای را باید با اصالت برای گردشگران سرو کرد. روش تهیه چای ترکی نزدیک به ایران است اما چای ترکیه نزد گردشگران، محبوب‌تر، شناخته شده‌تر و معروفتر است.

گردشگری چای

ترک‌ها چای تیره و شیرین را در استکانی کمر باریک که بخشی از هویت و جاذبه گردشگری این کشور است، سرو می‌کنند. چایخانه‌ها به وفور در دسترس قرار دارند و این تجربه را به سادگی در اختیار گردشگران قرار می‌دهند، حتی کارگاه‌های آموزشی در زمینه دم کردن چای برای توریستی که چند لحظه قرار است در آن چایخانه یا کافه استراحت کنند، برگزار می‌کنند.

در ایران اما کارخانه‌های چای رو به تعطیلی رفته‌اند و از بیشتر باغ‌ها و مزارغ چای، ویلا سبز شده است. در بیشتر کافه‌ها و رستوران‌ها معمولا یک استکان چای دم کرده، قیمت بالایی دارد، در نتیجه مصرف چای کیسه‌ای خارجی رایج‌تر و آسان‌تر شده است. گردشگری که به ایران می‌آید تصویر روشنی از فرهنگ و میراث چای در ایران ندارد، آنچه می‌داند بیشتر به چین و یا ترکیه مربوط می‌شود.

البته که گردشگران خارجی در سفر به ایران «چای و نبات» و «چای قندپهلو» را با عنوان روشی از زندگی مردم تجربه می‌کنند و گاهی تورهایی در باغ‌های چای برگزار می‌شود اما نه مثل چین و هند برنامه‌ای برای «گردشگری چای» وجود دارد و نه مثل ترکیه قرار است با یک استکان چای، تصویر فرهنگ مردم یک کشور در نظر گردشگران جاودانه شود.

اما چای چه زمان به ایران رسید و چگونه به چنین سرنوشتی دچار شد؟ مسعود اصفهانی،  محقق و پژوهشگر چای و دانش آموخته انجمن جهانی استادان چای است که در گفت‌وگویی مجازی با انجمن خوراک و نوشیدنی ایران به این سوال‌ها پاسخ می‌دهد. این گفت‌وگو به مناسبت روز جهانی چای انجام شده است، روزی که برای نخستین بار توسط هندی‌ها در سال ۲۰۰۵ نامگذاری شد، از آن تاریخ به بعد ۱۵ دسامبر هر سال کشورهای صاحب میراث چای در چنین روزی جشن می‌گیرند. هدف از این کار هم جلب توجه دولت‌ها و مردم به اهمیت تولید این محصول، تجارت و تاثیر آن بر زندگی چایکاران، کارگران و تولیدکنندگان زحمتکش این صنعت است.

گردشگری چای

اصفهانی اشاره کوتای به تاریخچه چای دارد و می‌گوید: کشف چای به قبل از میلاد مسیح برمی‌گردد. در اسناد تاریخی آمده که برای اولین بار امپراطور چین «شن نونگ»، خیلی اتفاقی متوجه این گیاه می‌شود. در آن دوره چای، گیاهی دارویی به شمار می‌آمد. کمی بعد از میلاد مسیح، چای نوشیدنی رایج و روزمره مردم چین می‌شود. بعدها با گسترش تبادلات تجاری، توجه اروپایی‌ها به چای جلب می‌شود، ابتدا هم به دربار انگلیس راه پیدا می‌کند و بعد به نوشیدنی روزمره مردم جامعه تبدیل می شود. چای همین حالا هم نوشیدنی محبوب انگلیسی‌ها است.

این محقق از تاریخچه چای در ایران می‌گوید: در اسناد تاریخی آمده که در دهه ۱۲۷۰ خورشیدی، اولین باغ‌های چای زیر کشت رفته است. «محمدمیرزا کاشف السلطنه» شخصی بوده که چای را از هند به ایران آوده است. او کنسول وقت ایران در هند بود. چایکاری و شیوه تهیه آن را همانجا یاد گرفت. چای تا پیش از آن، کالایی وارداتی بود. کاشف‌السلطنه در نامه‌هایی به شاه ایران به حجم بالای مصرف چای و خروج ارز از کشور اشاره می‌کند و پیشنهاد می‌دهد «چایکاری را یاد بگیریم و در ایران کشت کنیم.» او بعدها چهار هزار نهال را که شامل چای، ادویه، انوع دم نوش‌ها و قهوه بود از هند به ایران آورد. در کشت قهوه موفق نبودند، اما چای به دومین محصول پرکشت بعد از برنج در ایران تبدیل شد.

اصفهانی اضافه می‌کند که داستان پنهان کردن بذر چای در عصای کاشف‌السلطنیه و واردات بذر چای به این شکل به ایران سندیت تاریخی ندارد.

او درباره نقاط پرکشت چای در ایران می‌گوید: لاهیجان معروفترین و متمرکزترین محل کشت چای است، ولی در تنکابنِ مازندران هم کشت چای صورت می‌گیرد، هرچند که بیشتر باغ‌های چای در این منطقه به ویلا تبدیل شده است. در گیلان نسبت به دیگر مازندران، باغ‌های چای وسعت بیشتری دارند، در شهرهای فومن، صومعه سرا، سیاهکل، لنگرود، املش و آستانه اشرفیه میتواند باغ‌ها و مزارع چای را مشاهده کرد. چای در سه فصلِ بهار، تابستان و پاییز برداشت می‌شود. کارخانه‌های فراوری نیز در همین شهرها و نزدیک باغ‌ها هستند.

این پژوهشگر درباره اینکه چرا بیشتر کارخانه‌های چای حتی در منطقه لاهیجان تعطیل شده‌اند، توضیح می‌دهد: برای باغدار مقرون به صرفه است که کارخانه چای نزدیک باغ و مزارع باشد ولی متاسفانه به علت سیستم بد مدیریت دولتی در صنعت چای و تغییر ذائقه مصرف مردم، بیشتر باغ‌ها تغییر کاربری داده‌اند و کارخانه‌های چای نیز تعطیل شده‌اند. چای در ایران، صنعتی نوپا، کم تجربه، بروز نشده و دور از تکنولوژی است.

گردشگری چای

او ادامه می‌دهد: تقریبا تا سه دهه پیش، ایران چهارمین تولیدکننده چای در دنیا بود ولی حالا یک سوم یا یک چهارم سرانه مصرفی چای، در داخل تولید می‌شود. آمارها نیز نشان می‌دهد ایرانی‌ها سالانه۱۳۰ هزار تن چای مصرف می‌کنند، در حالی که بین ۲۰ تا ۳۰ هزار تن فقط در داخل کشور تولید می‌شود. این اطلاعات نشان می‌دهد از یک تولیدکننده بزرگ به یک واردکننده تبدیل شده‌ایم.

اصفهانی، بزرگترین ایراد در صنعت چای ایران را سیستم مدیریت ناکارآمد دولتی می‌داند و می‌گوید: در دنیا تعاونی‌ها بازار چای را مدیریت می‌کنند. قیمت‌گذاری روی برگ سبز و چای سیاه تولیدشده توسط تعاونی‌ها با عرضه و تقاضا و کیفیت همخوانی دارد. حراجی‌هایی که برگزار می‌شود تعیین‌کننده قیمت چای هستند. اما در ایران، دولت برای خرید برگ سبز از باغدار نرخ مصوب می‌کند و باغدار مجبور است به همان قیمت، محصول را به کارخانه‌دار بفروشد. قیمت مصوب در سال ۹۹ حدود ۴ هزار تومان برای هر کیلو برگ سبز است. هر ۱۰ کیلو برگ سبز حدود دو کیلو چای سیاه خشک می‌دهد. باغدار وقتی با این سیستم نرخ‌گذاری و اولیت‌بندی مواجه می‌شود، ترجیح می‌دهد کمیت را بالا ببرد. بهترین برگ چای که برای فراوری باید استفاده شود سه برگ اول بوته است که با آن شرایط، برخی باغدارها این اصول را رعایت نمی‌کنند و برگ و ساقه را هم می‌چینند تا وزن محصول بالا برود و مبلغ بیشتری بدست آورند. این پله اول برای کاهش کیفیت است و باعث می‌شود سلیقه مصرف‌کننده از چای ایرانی فاصله بگیرد. در واقع، سیاست غلط دولتی، کیفیت چای ایرانی را پایین آورده است.

گردشگری چای

باور برخی بر این است که چای ایرانی کیفت ندارد و چای خارجی انتخاب بهتری است، آیا کافه‌دارها و رستوران‌داران می‌توانند در تغییر این سلیقه، تفکر، ذائقه و فرهنگ اثر بگذارند؟ این محقق چای در پاسخ به این سوال انجمن خوراک و نوشیدنی ایران می‌گوید: کافه‌دارها، باریستاها و صاحبان رستوران‌ها خیلی می توانند روی این موضوع اثر مثبت داشته باشند. مثلا، پنج شش سال پیش قهوه در خانه ایرانی جایگاه پررنگی نداشت و در فرهنگ مصرف روزمره مردم نبود. اما امروزه هم مصرف قهوه بیشتر شده و هم اطلاعات مردم درباره آن افزایش پیدا کرده است، این تاثیر کافه‌ها و رستوران‌ها است. پس درباره چای هم می‌توانند نقش موثری داشته باشند. وقتی چای ایرانیِ باکیفیت در فهرست پیشنهادی کافه‌ها و رستوران‌ها باشد نوعی فرهنگ‌سازی اتفاق می‌افتد. یکی از دغدغه‌های ما همیشه این بوده که در فرهنگ مصرف مردم تاثیرگذار باشیم. وقتی میزبان کافه و رستوران توضیحات مفیدی درباره فراوری و کیفیت چای بدهد برای مخاطب جذاب می‌شود و این حساسیت و اهمیت درباره انتخاب چای با کیفیت ایجاد خواهد شد. این کار هم به جذابیت رستوران و کافه اضافه می‌کند و هم جنبه سودآوری دارد.

چای ایرانی بهتر است بنوشیم یا چای خارجی؟ اصفهانی پاسخ می‌دهد: نمی‌توان همه مردم را مجبور کرد چای ایرانی بنوشند، چون میزان تولید چای ایرانی پاسخگوی جمعیت این کشور نیست، بنابراین تنها توصیه‌ای که می‌توان داشت این است که روی کیفیت چای، نداشتن رنگ و اسانس و دم‌آوری آن، حساس باشند.  آنچه اهمیت دارد، کیفیت چای است. حتما هنگام خرید چای با گزینه عطری یا ساده، روبرو شده‌اید. در واقع فروشندگان از همان ابتدا مردم را در برابر گزینه‌ای قرار می‌دهند که روی سلامتی اثر منفی دارد، چای نباید حاوی افزودنی‌های خوراکی و رنگی باشد.

منبع:ایسنا

مرتبط:

فرهنگ نوشیدن چای در روسیه

مراسمی با رنگ و بوی چای در نقاط مختلف جهان

همه چیز درباره دیدنی‌های اهواز

خوزستان یکی از استان های تاریخی و پر بازدید گردشگری است. در بین شهرهای خوزستان، اهواز بهترین شهر برای اقامت و مسافرت چند منظوره است. اگر تا بحال به این شهر سفر نکرده اید، همه چیز را درباره این شهر بدانید.

اهواز شهر پلها

اهواز، با کارون شکل گرفته و از دل شهر عبور می کند. برای همین اولین ویژگی اهواز، که برای گردشگران جذاب و دیدنی است، پلهای متعدد و زیبا مانند پل سفید و پل طبیعت بر فراز کارون است.

شما می توانید در غروب یا شب که هوا خنک است، روی پلها قدم بزنید و از زیبایی و آرامش رود اهواز لذت ببرید. هوای پاییزی بهترین موقع برای دیدن و پرسه زدن بر پلهای شهر است.

منداییان و کارون

در شهر اهواز، اقلیت کوچکی به نام منداییان زندگی می کنند. آنها که پیرو آیین حضرت یحیی هستند، آداب و آیین های مخصوص خود را دارند. در دین آنها آب مظهر پاکی و تقدس است.

برای همین بیشتر آنها نزدیک رودخانه ها ساکن می شوند. یکی از زیباترین آیین های آنها، غسل تعمید در رود کارون است. اگر اوایل آبان به اهواز سفر کنید، شانس دیدن مراسم منداییان در رود کارون را خواهید داشت.

پل سفید اهواز

سفر زمینی اهواز را فراموش کنید

اهواز، شهر کارون، روح گرم مردمان جنوبی و شهر پل‌ها و رود مقدس ست. این شهر را با کارون می‌شناسیم پس فرصت کافی برای دیدن چشم‌انداز رود، پل سفید و قدم زدن در کرانه‌اش بگذارید.

روی پل هفتم، مکث کنید، طولانی‌ترین آبشار مصنوعی خاورمیانه، زیر پایتان جریان دارد. این رود برای اقلیت دینی منداییان، مقدس است و مناسک آیینی خود را در کارون برگزار می‌کنند.

آرامگاه علی‌ابن مهزیار، کلیسای سورت مسروپ، بنای معین التجار، از بناهای تاریخی شهر هستند که شما را با میراث گذشتگان آشنا خواهند کرد. در کافه‌ی «خانه ماپار» که از دوران پهلوی به جامانده است، فضای دلپذیری برای استراحت دارید.

اگر می خواهید سفری آسوده به این شهر داشته باشید، سفر هوایی بهترین راه حل است. خط هوایی اهواز معمولا از مسیرهای پرتردد است و در اکثر ماههای سال مسافران به دلایل کاری و توریستی به این شهر سفر می کنند.

پس با خیال راحت دنبال ارزانترین بلیط هواپیما اهواز باشید. اگر در فصل پاییز برای سفر به اهواز اقدام کنید، شانس زیادی برای خرید بلیط ارزان قیمت خواهید داشت.

دیدنی های اهواز

در شهر اهواز، می توانید به دیدن آثار تاریخی مانند کلیسای سورپ مسروپ، آرامگاه علی بن مظاهر، خانه ماپار، کاروانسرای معین التجار بروید. اگر مدت زمان سفر  شما اجازه می دهد به شوش و شوشتر بروید و کهنترین آثار ایران از چغازنیبل و سازه های آبی را ببیند.

blank

غذاهای متفاوت اهوا

طبع گرم مردم جنوب باعث تفاوت سبک و سلیقه غذایی آنها شده است. تا در اهواز هستید، انواع و اقسام غذاهای بی نظیر و خوش طعم را امتحان کنید. اگر در جاهای دیگر ایران غذای دریایی خورده اید، فراموش کنید و غذاهای دریایی اهواز را که با ادویه های و مخلفات جنوبی چون تمرهندی پخت شده؛ مزه کنید.

قلیه ماهی و امگشت از غذاهای معروف این شهرند که نباید از دست بدهید. برای تجربه غذایی دلچسب به مظیف حاج عبدالله بروید و در فضای بومی جنوب وعده خود را میل کنید. خوزستان مرکز فلافل های خوشمزه و تند است، که سری به بازار فلافل و لشکرآباد بزنید تا از تنوع فلافل لذت ببرید.

سوغات اهواز

انواع خرماها از کبکاب تا زاهدی، شیره‌ی خرما، ارده، حلوا شکری و حلوا ارده ، قهوه هسته خرما که فقط در این شهر پیدا خواهید کرد و انواع ماهی و میگو از بهترین سوغات ها هستند.

از ترشیهای مخصوص جنوبی و ادویه های معطر هم غافل نشوید. شما همچنین می توانید انواع صنایع دستی منحصربفرد اهواز از بوریا و دشداشه تا آثار زیبای خراطی را بخرید.

سوغات اهواز

بهترین فصل سفر به اهواز

آب و هوای اهواز، در اوایل بهار و پاییز خنک و معتدل است که بهترین زمان برای سفرهای گردشگری است. تابستان اهواز بسیار گرم و شرجی است و در ماه بهمن سرمای خشکی دارد. شما می توانید بلیط هواپیما تهران اهواز را با کمترین قیمت خریداری کنید.

در تریپ همیشه شما می‌توانید علاوه بر مرتب سازی بر اساس قیمت، پرواز خود را چارتر یا لحظه آخری انتخاب نمایید. بلیط لحظه آخری تهران به اهواز از طریق کلمه چارتر در زیر باکس سبز رنگ خرید قابل مشاهده است. این پروازها اصولا بهترین قیمت‌ و بلیط لحظه آخری تهران به اهواز هستند.

بازارهای اهواز

بازارهای اهواز

اهواز به دلیل اینکه مرکز استان خوزستان است، شرایط اقتصادی بهتر و امکانات بیشتری را داراست. شما در این شهر به انواع بازارها دسترسی دارید و بسته به اینکه دنبال چه نوع خریدی هستید، می توانید انتخاب کنید. قدیمی ترین بازار اهواز، بازار عبدالحمید است. شما همه جور بساط فروش در این بازار خواهید دید.

بازار کاوه دیگر بازار قدیمی شهر است که برای گرفتن سوغات سفر مناسب است. همچنین می توانید به انواع مراکز خرید مدرن مانند مرکز خرید زیتون، سیتی سنتر مهزیار و مرکز خرید هیراد سر بزنید.

مرتبط:

تاریخچه ی پل سفید اهواز

اهواز _شهری که خواب ندارد

اهواز و جاذبه های گردشگری بی نظیرش

مسجد جامع بروجرد شاهکار تاریخ معماری

مسجد جامع بروجرد در استان لرستان یکی از شاهکارهای معماری تاریخ ایران است که بر روی ویرانه های یک آتشکده بزرگ ساسانی واقع شده است. قدمت مسجد جامع بروجرد به قرن دوم و سوم هجری بر میگردد.

مسجد جامع بروجرد کجاست؟

لرستان دارای آثار تاریخی بسیاری است که از جمله این آثار می‌توان به مسجد جامع شهرستان بروجرد اشاره کرد که با ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود به اثری ماندگار در ذهن بازدیدکنندگان تبدیل ‌شده است. بروجرد یکی از جذاب ترین شهرهای کشور است که در سمت غرب و در استان لرستان واقع شده است که با توجه به فرهنگ غنی و مردمان مهمان نوازی که دارد به عنوان یکی از مقاصد گردشگری محبوب در بین مسافران داخلی و خارجی تبدیل شده است.

مسجد جامع بروجرد معروف به مسجد جمعه با گویش بروجردی مچد جمه، یکی از مساجد تاریخی و از بناهای معماری سرشناس در شهر بروجرد است. براساس بررسی‌های اولیه باستان شناسان، بنای اولیه مسجد جامع بروجرد مربوط به قرون دوم تا سوم هجری، از آتشگاهی نیمه ویران شده به مسجد تبدیل شده است.

این مسجد به خاطر قدمت آن و معماری زیبای آن سالانه میزبان مهمانان زیادی از سراسر کشور است. با ما همراه باشید تا شما را بیشتر با این بنای تاریخی منحصر بفرد آشنا کنیم.

مسجد جامع بروجرد

همه چیز در مورد مسجد جامع بروجرد:
پس از این که اسلام وارد ایران شد و به طور رسمی دین کشور شد بسیاری از مکان های مذهبی زرتشتی و آتشکده هایی که در ایران وجود داشت رفته رفته تبدیل به مسجد شد و مسجد جامع بروجرد هم یکی از آن ها بوده است. مسجد جامع بروجرد روی یک آتشکده بزرگ از دوران ساسانیان در محله‌ای قدیمی از بروجرد به نام دودانگه واقع‌شده که دارای معماری منحصربه‌فردی است. معماری این مسجد ترکیبی از سبک معماری باستانی و اسلامی می باشد.

مسجد جامع بروجرد بین سال‌های ۱۵۰ تا ۲۲۶ هجری قمری در قرن دوم و سوم ساخته ‌شده و کتیبه‌های بسیاری از دوره‌های مختلف، سلجوقی، صفویه و قاجاریه در این مسجد وجود دارد.

مسجد جامع بروجرد مجموعه ای است که شامل مسجد، آب انبار، ساختمان غریب خانه، میدان و دیگر متعلقاتی که مربوط به مسجد است که متاسفانه در حال حاضر چیزی از آن ها باقی نمانده است. بنای‎ مسجد جامع‎ ازنظر شکل‎ از نوع مساجد تک ایوانی اسـت‎ کـه‎ دارای‎ دو در ورودی‎‎ در قسمت‎‎های شرقی‎‎ و غربی است که به صورت غیر مستقیم به صحن اصلی باز می شوند.

بنای مسجد جامع بروجرد شامل یک حیاط مرکزی، ایوان، فضای گنبدخانه و شبستان‌های اطراف آن و یک شبستان وسیع زمستانی در طرف شمال حیاط مرکزی است. بنابر شواهد موجود، صفویان، زندیان و قاجاریان تعمیرات بنیادی در مسجد انجام داده و بخش‌هایی به آن افزوده‌اند.

بخش قدیمی تر مسجد جامع بروجرد، گنبدخانه آن است که در ضلع جنوبی قرار گرفته است و به اعتقاد مردم محلی و نیز بر اساس شواهد معماری، پیش از تبدیل این بنا به مسجد، آتشکده‌ای بزرگ بوده است. معماری این بخش، مشابه چارطاق های دوران ساسانی است.

در جنوب صحن مسجد جامع بروجرد، گنبد و ایوان اصلی مسجد که قدیمی ترین بخش آن است قرار دارد و در ضلع شمالی نیز شبستان مسجد با ارتفاعی کمتر از سایر بخش‌ها قرار گرفته که در تابستانها فضای خنکی را ایجاد می‌کند. ایوان جنوبی دارای دو گلدسته است که بعدها به مجموعه افزوده شده است.

از دیگر دیدنی‌های مسجد جامع بروجرد، منبر چوبی مسجد است که نه عدد پله دارد و اینک در ایوان میانی مسجد قرار گرفته است. البته منظور از منبر پله‌های آن نیست بلکه حکاکی روی این منبر از آن اثری دیدنی و ماندگار به وجود آورده است.

حکاکی روی این منبر، تاریخ هزار و شصت و هشت هجری قمری را نشان می‌دهد. سازنده آن، یارمحمد نجار بوده است. در بین اهالی بروجرد شایع است که حسن مجتبی دومین امام شیعیان سفری به بروجرد داشته و بر بالای این منبر سخنرانی کرده است که با توجه به تاریخ ساخت منبر و نبودن اطلاعات کافی، امری نادرست می‌نماید.

قسمت اصلی مسجد جامع بروجرد فضایی گنبددار است که ایوانی هم در برابر آن قرار گرفته است. مطابق با آنچه که در قرون ۴ و ۵  قابل بررسی است و همچنین الحاقات و تعمیرات آن می توان متوجه شد که محوطه سازی مسجد در قرون بعدی صورت گرفته است.

مسجد جامع بروجرد

در زمان سلجوقیان بنا آباد بوده و اعتبار زیادی داشته است. در همین دوره تزییناتی به بنا افزوده شد. تزیینات مسجد، تزییناتی بر پایه آجر است و در حد مختصری هم تزیینات کاشی‌کاری و تزیینات گچ‌کاری در آن به چشم می‌خورد. کتیبه‌ای آجری نیز از این دوره باقی مانده است. این کتیبه آجری، به خط کوفی در دیوار جنوبی گنبدخانه و بالای محراب گواه این مطلب است. متن کتیبه چنین است:

«بسم الله اللهم اغفر امر هذه القبه الصدر لا جل مجدالدین جمال الاسلام عزالملک ابوالعز محمد بن طاهر بن سعید اطا اله بقائه».

کشف چهار سکه نقره با تاریخ‌های ۸۵۱ و ۸۵۳ در شبستان غربی این احتمال را که شبستان‌های مذکور در نیمه دوم قرن نهم هجری قمری ساخته‌شده باشد تقویت می‌کند، بعدها فضای خالی زیر گنبد خانه را پر و طاق‌های خشتی این فضا را خراب کرده‌اند که با توجه به کشف سکه‌ای با تاریخ ۱۱۲۴ در این محل، می‌توان این اقدامات را به اوایل قرن دوازدهم هجری قمری نسبت داد.

در سال ۱۲۰۹، تقی‌خان رازانی، حاکم بروجرد در دوره فتحعلی شاه قاجار، ایوان و مناره‌های طرفین آن را احداث و به گنبد خانه ملحق کرد.

در دوره ایلخانان و در پی حمله مغول به ایران آسیب‌های بسیاری به مسجد جامع بروجرد وارد شده است. در دوره تیموری مسجد دوباره احیا شده و بخش‌هایی به آن اضافه شد. این بخش‌ها شامل تعمیر گنبد ریخته شده دوره قبل و احداث ایوان و شبستان‌های شرقی، غربی و شمالی است. مسجد جامع بروجرد دارای کتیبه‌های کوچک دیگری نیز هست که به زمان شاه عباس اول صفوی می‌رسند.

مسجد جامع بروجرد

در ضلع شرقی مسجد جامع بروجرد آرامگاهی وجود دارد و همچنین یک وضوخانه در مجاورت مسجد نیز قرار گرفته است، این وضوخانه دارای یک ورودی بزرگ است که غریب خانه نام دارد. طبق کتیبه‌ها مسجد سه بار در دوره صفویه و یکبار نیز در سال ۱۲۰۹ قمری در دوره قاجار مرمت شده است که در این دوره علاوه بر تعمیرات و الحاقات دو مناره در طرفین ایوان نیز ساخته شده است.

این مسجد که ازجمله آثار تاریخی منحصربه‌فرد است در سال ۱۳۱۴ با شماره ۲۲۸ در فهرست آثار ملی ثبت ‌شده است.

مسجد جامع بروجرد شناسنامه‌ای برای قدمت بروجرد محسوب می‌شود که هر ساله گردشگران بسیاری را به سمت خود جذب می‌کند.

مرتبط:

بروجرد _ پاریس کوچولوی ایران

خانه بروجردی‌ها

خانه عباسیان ؛ شاهکار معماری ایران