اصفهان

اصفهان در ۴۰۰ سال پيش چگونه بود

از کوچه‌هايي تنگ گذشتيم. سپس به بازاري رسيديم. بازار تشکيل شده بود از فروشگاه‌هايي انباشه از انواع غلات و به‌ويژه گونه‌هاي ميوه خشک؛ هم پخته و هم خام. همچنين انواع غذاهاي سرخ کرده و پخته و بريان و نيز چندين‌گونه نان بسيار مرغوب. در ميانه اين بازار که همچون کوچه سقف‌دار است و در سقف آن دريچه‌ها و پنجره‌هايي براي تابيدن نور ساخته شده است. کاروانسراي بزرگ و تازه‌سازي هست که چند سالي است به فرمان و پول پادشاه کنوني (شاه‌عباس‌اول) ساخته شده است. اين بازار به ميداني (ميدان نقش جهان) مي‌پيوندد که ايرانيان در آن به تمرين يا ورزش سوارکاري مي‌پردازند. ميدان نيز از ساخته‌هاي همين پادشاه است.

در ميدان، مسجدي بسيار زيبا و باشکوه در دست ساخت است(مسجد جامع عباسي) که ساختمان آن به‌زودي به پايان خواهد رسيد. اين مسجد نيز به فرمان و پول همين شاه ساخته مي‌شود.» حدود ۴۰۰ سال پيش، نجيب‌زاده‌اي اسپانيايي به نام گارسيا دِسيلوا فيگوروآ پس از پنجاه سالگي، با عنوان ديپلمات، وارد دربار شاه‌عباس‌اول صفوي در اصفهان شد. او سياستمدار، دانا و موشکاف بود. سفرنامه‌اش گزارشي ژرف است از فرهنگ، هنر، جغرافيا، آداب و رسوم و حال و هواي اجتماعي ايران و منبعي است ارزشمند براي پژوهشگراني که به دوران صفوي و به‌ويژه به دوره شاه‌عباس‌اول صفوي مي‌پردازند. سفر او به هندوستان و ايران، بيش از ۱۰ سال به طول انجاميد و از اين ۱۰ سال، دو سال را در ايران بود. او از شهرهاي لار، شيراز، اصفهان‌، کاشان، قم، قزوين و ده‌ها شهر و روستاي ديگر ديدن کرد. از نکته‌هاي مهم
و کليدي اين سفرنامه اين است که اصفهاني را که فيگوروآ از آن مي‌گويد، اصفهاني است که پس از سال‌ها جنگ و چنددستگي و خرابي، قامت خود را دوباره راست کرده و چندي است که در حال تبديل شدن به شهري باشکوه است براي پايتختي امپراتوري بزرگ و يکپارچه ايران. در بخش ديگري از سفرنامه‌ او مي‌خوانيم: «از شهر قديمي اصفهان خارج مي‌شويم و به شهر جديد يا مهاجرنشين‌هايي مي‌رسيم که ساکنان آنها را شاه فعلي از جاهاي ديگر به اينجا منتقل کرده است.

بيشتر از آنکه به شهر جديد وارد شويم، جاده‌اي (چهارباغ‌ عباسي) بسيار زيبا و تازه‌ساز است. اين جاده را آب‌راهي به پهناي ۱۲ يا ۱۴ پا و گودي شش پا به دو قسمت تقسيم مي‌کند. در هر يک از دو سوي آب‌راه، براي آنکه پياده‌ها به آسودگي حرکت کنند، پياده‌روي سنگفرشي ساخته‌اند و سواره‌ها و افرادي که بار و وسيله دارند، در باقيمانده پهناي جاده- که از پياده‌روها پايين‌تر قرار دارد و سنگفرش نيست- آمد و شد مي‌کنند. در دو سوي اين جاده، که بسيار مستقيم و هموار است، باغ‌هاي بسياري هست. بيشتر اشياي مورد احتياج، اشياي گرانبها و انواع ميوه و مربا را در مسير اين جاده مي‌فروشند.»

منبع:توریسم پرس

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *